صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند  مخاطب آموزش و پرورش نسل نوجوان و جوانی است که همچون لوحی ساده آماده نقش پذیری است اما موانع و مشکلاتی در سیستم ستادی رخوت زده آموزش و پرورش وجود دارد که نه تنها مانع از ترسیم و تحقق نقش مطلوب بر لوح ساده و بی نقش و نگار دانش آموزان می شود، بلکه مانع شکوفایی ظرفیت معلمان و خلاقیت و ابتکار ایشان می شود!

1) خلاء اجرا و فقدان خروجی علی رغم وجود قوانین و تصمیمات و اسناد خوب در آموزش و پرورش

مسوولین ارشد دستگاه فرهنگ ساز آموزش و پرورش همواره در تریبون های مختلف از اسناد و تصمیمات و مصوبات و ایجاد قرارگاه های مختلف در این نهاد خبر می دهند اما علی رغم وجود اسناد و قوانین و تصمیمات خوب در سیستم آموزش و پرورش آنچه کمتر محقق شده است اجرای درست و صحیح و به دور از سلیقه مداری همان قوانین و مصوبات و اسناد است، و نکته جالب تر اینکه این رخوت و سستی در عمل و اقدام محدود به اصلاح وضع معیشت و یا تحقق استقرار نظام معلمی و مواردی از این دست هم نمی شود بلکه اسناد بالادستی همچون سند تحول بنیادین که کلید واژه مشترک قریب به اتفاق سخنرانی های مسوولان وزارت آموزش و پرورش است علی رغم گذشت ده سال از زمان تنظیم سند و تبدل مدیریت های مختلف در وزارت آموزش و پرورش و ارائه گزارش های متنوع هنوز محقق نشده و حتی اقدامی جهت برطرف شدن مشکلات و موانع اجرای سند تحول بنیادین هم انجام نشده است و جای آن داشت که مسوولان محترم وزارت آموزش و پرورش با بهره گیری از نظرات منتقدان و صاحب نظران شناخته شده حوزه تعلیم و تربیت و تشکل های معلمان و سمن های تخصصی و رسان های تخصصی مرتبط با حوزه آموزش و پرورش امکان تصحیح و تکمیل و به روز آوری سند تحول بنیادین را فراهم می نمودند تا تبدیل به نقشه راهی قابل تحقق می شد که متاسفانه تا امروز این اتفاق محقق نشده است!

و هیچ شاخص قابل احصائی جهت اندازه گیری و سنجش میزان تحقق مواردی از جمله این سند وجود ندارد و متاسفانه مسوولین محترم آموزش و پرورش عمدتا به دور از اطلاع و اشراف بر محتوای سند فقط در ارتباط با آن شعار می دهند و سند تحول را به گونه ای تقدیس نموده اند که حتی شهامت بررسی و تغییر و اصلاح آن به منظور قابلیت اجرا بخشیدن به آن را از خود سلب نموده اند! و در ارتباط با اسناد مغفول مانده ی مشابه هم همین وضعیت برقرار است.

ظرفیت ها و فرصت ها و قابلیت های خوب دیگری در این دستگاه فرهنگ ساز از جمله انجمن های اولیاء و مربیان، گروه های آموزشی، انجمن های علمی معلمان و کانون های فرهنگی و تربیتی و جشنواره های فرهنگی و هنری و...هم در سیستم آموزش و پرورش وجود دارند که همه امکان های خوبی جهت ارتقاء سیستم آموزش و پرورش دارند که متاسفانه این ظرفیت ها و دهها ظرفیت دیگر که قابلیت تحقق دارد از جمله سازمان نظام معلمی علی رغم توصیه های صاحب نظران و منتقدان مغفول مانده است!

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

2) برجسته شدن نقش معلمان در فرهنگ عمومی کشور

فرهنگ عمومی حوزه ای از نظام فرهنگی جامعه است که پشتوانه آن اجبار قانونی و رسمی نیست و حوزه فرهنگ عمومی بر پذیرش و اقناع استوار است . معلمان به واسطه ی حضور موثری که در مدارس دارند و بر اساس اینکه مخاطب ایشان نسل نوجوان و جوان جامعه هستند، نقش به سزایی می توانند در نهادینه نمودن اخلاقیات فردی و اجتماعی و وقت شناسی و وجدان کاری و احترام به بزرگترها و... داشته باشند، اما در افکار عمومی جامعه ی ما نقش معلمان آن گونه که شایسته و بایسته است، شناخته شده نیست و ضرورت تحقق این مهم اقدام و عمل مسوولان ستادی نهاد آموزش و پرورش در برنامه ریزی جهت تکریم و ارتقاء جایگاه معلمان و تشویق و ترغیب و ارتقاء معلمانی است که فراتر از مرز مدارس و آموزش و پرورش در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و مدنی جامعه ایفای نقش می کنند که متاسفانه در هیچ یک از شاخص های ارزشیابی معلمان نقش ایشان در حوزه فرهنگ عمومی مورد رصد و ارزش گذاری قرار نمی گیرد .

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

فعالیت های مدنی معلمان در تشکل های معلمان، حضور موثر در عرصه رسانه، فعالیت در حوزه سازمان های مردم نهاد، صاحب قلم و صاحب نظر و منتقد بودن یک معلم و حتی معلمی که به عنوان یک هنرمند، شاعر، ادیب و یا جهادگر فراتر از مرز مدرسه و آموزش و پرورش تاثیرگذار است، باید به عنوان شاخص در این نهاد فرهنگ ساز در نظر گرفته شود تا نقش معلمان در فرهنگ عمومی جامعه برجسته و شناخته شود، اما متاسفانه باز هم علی رغم شعار شایسته گزینی و شایسته سالاری و توجه به قابلیت ها و توانمندی ها، به صورت غالب در سیستم ستادی توجهی به این موضوعات و دامنه ی تاثیرگذاری یک معلم در حوزه فرهنگ عمومی نمی شود ؛ به عنوان مثال همکاران فرهنگی و فعالی را میشناسم که در نهادهایی همچون جمعیت هلال احمر، سازمان های مردم نهاد و یا عرصه فرهنگ و هنر و یا نهادهای مدنی معلمان بسیار موفق و تاثیرگذار هستند و مشروعیت مدنی دارند و در جریان فرهنگ عمومی بر روی جامعه هدف نقش موثر دارند اما در آموزش و پرورش متاسفانه شاخص های دیگری جهت حضور افراد در مناصب تصمیم سازی و تصمیم گیری ستادی مدنظر قرار می گیرد که هیچ ارتباطی با جریان شایسته گزینی و ایفای نقش در حوزه فرهنگ عمومی ندارد و بیشتر ملاک و معیار انقیاد و همراهی بی چون و چرا به عنوان یک ویژگی مطلوب برای مدیران ستادی جهت انتصابات لحاظ می شود!! البته در مواردی در سطوح مدارس غیردولتی اتفاقات امیدوار کننده ای حادث شده است از جمله واگذاری فرصت مدیریت مدرسه در یکی از مدارس فرهنگ منطقه 2 تهران به مدیری که عضو شورای مرکزی یکی از تشکل های معلمان است که رویکرد این تشکل با رویکرد مدارس فرهنگ کاملاً متفاوت و در دو مسیر مجزا از هم در سیستم آموزش و پرورش حرکت می کنند،اما این مدیر قربانی نگاه و نگرش بانیان مدارس فرهنگ نشده است و جا دارد که این قبیل رویکردها در سیستم آموزش و پرورش تقویت شود و امکان رشد و استقلال فکری همکاران در حوزه فرهنگ عمومی فراهم شود.

 

3) نقش نیروی انسانی آموزش و پرورش در تحول

نیروی انسانی که قرار است که طلایه دار ساختن تمدن نوین اسلامی و ایرانی باشد و سبک زندگی ایرانی و اسلامی را بشناسد، چه میزان در سیستم تعلیم و تربیت تربیت شده است؟!

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

متاسفانه یکی از بخش هایی که در حوزه ستادی آموزش و پرورش کمتر مورد توجه کیفی قرار گرفته است بخش ستادی مربوط به نیروی انسانی آموزش و پرورش است که علی رغم وجود ظرفیت هایی همچون انجمن های علمی معلمان و نقش به سزایی که این بخش در مصاحبه و شایسته گزینی نیروهای ورودی سیستم آموزش و پرورش از طریق آزمون های استخدامی و طرح های خرید خدمت و...می تواند داشته باشد به دلیل عدم استقلال این بخش و توصیه پذیری از مراجع بالادستی و عدم درک صحیح ظرفیت هایی همچون انجمن های علمی معلمان و گروه های مصاحبه گر کارآمد و متخصص و عدم توجه به نیازسنجی جهت ارتقاء دانش معلمان و سایر بخش های شاغل در سیستم آموزش و پرورش متاسفانه این بخش کمتر به عنوان یک بخش تاثیرگذار احصاء شده است و از اواخر دوره دولت قبل هم متاسفانه به زیرمجموعه بخش غیرمتجانس امور اداری آموزش و پرورش منتقل شد و به عنوان یک بخش اداری محض لحاظ شد!! خلاء نیروهای تحول گرا در عرصه مدیریت این بخش منجر به رخوت و رکود و اکتفاء به برگزاری دوره های ضمن خدمت بی حاصلی شده که غالبا به صورت مجازی و بر اساس یک فرآیند فاقد هیچ گونه ثمره جز اخذ امتیاز!! برگزار می شود و هیچ گاه به ظرفیت انجمن های علمی معلمان در این بخش توجهی نشده است!! در صورتی که توجه ویژه و ایجاد شرایط مطلوب جهت حضور همکاران صاحب نظر و اهل قلم و منتقد وضع موجود در این بخش، اسباب شکوفایی این انجمن ها را فراهم می آورد و یا وضعیت تیم های مصاحبه گر از داوطلبین ورود به سیستم آموزش و پرورش که متاسفانه غالبا از جهت علمی و مهارت های روانشناسی و علوم تربیتی حتی گاهی از مصاحبه شونده هم عقب تر هستند و عمده مصاحبه ها هم فرمایشی و بر اساس توصیه ها و ارتباطات انجام می شود!! که نیاز به بازنگری جدی و اساسی و فراهم شدن ورود متخصصین به این عرصه به ویژه ورود افرادی مجرب در حوزه فرهنگ عمومی و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی به عنوان مصاحبه گر به ترکیب تیم مصاحبه کننده و اقدامات لازم جهت شناسایی برترین ظرفیت ها ی موجود جهت حضور در این تیم ها به منظور تحقق شایسته گزینی دارد!

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

4) ضرورت ایجاد زمینه جهت حضور رتبه های بالای علمی در کسوت معلمی متاسفانه دانش آموزان در مدارس کمتر با مفاهیم مهارت های کار گروهی، تعاون، نظم، قانون مداری و بسیاری از مهارت های کاربردی دیگر و روح مطالعه در زندگی آشنا می شوند و خروجی آموزش و تربیت دانش آموزان همینی می شود که در جامعه مشاهده می کنیم!

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد/صد نکته ازین معنی گفتیم و همین باشد...!!

اینکه چرا در جوامع توسعه یافته امکان برای حضور شایسته ترین ها به عنوان معلم در سیستم آموزش و پرورش به عنوان برنامه ریزی و فرصت سازی می شود، اما در جامعه ی ما علی رغم تاکید مسوولان ارشد و عالمان و راهبران جامعه این اتفاق هنوز حادث نشده است جای آسیب شناسی جدی دارد!! یکی از موانع موجود قاعدتا وضعیت معیشتی معلمان است که مانع از استقبال بسیاری از نخبگان به انتخاب کسوت معلمی می شود و از سوی دیگر هم برخی از تنگ نظران علی رغم تاکید راهبران و مسوولان ارشد جامعه به ایجاد زمینه جهت حضور بهترین ها و نخبه ها در کسوت معلمی که غالبا همان مخالفان ادغام وزارت علوم و وزارت آموزش و پروش هستند و علاقه مند به حفظ دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم به عنوان حیاط خلوت خود هستند مانع از ارتقای کیفی دانشگاه فرهنگیان می شوند و پایین بودن سطح سواد و دانش مدرسان دانشگاه فرهنگیان در قیاس با بهترین دانشگاه های کشور مصداق مناسبی جهت تایید این مدعاست و همین نکته و سرپیچی از توصیه راهبران و عالمان جامعه جهت کیفیت بخشی به دانش گاه فرهنگیان خود جای تامل عمیق و جدی دارد!! و اینجاست که متوجه حضور مافیایی پنهان در این حوزه می شویم که جهت حفظ منافع خود مانع از کیفیت بخشی و استاندارد سازی دانشگاه فرهنگیان در طراز بهترین دانشگاه های کشور می شود!! در دانشگاه فرهنگیان نه شفیعی کدکنی تدریس می کند و نه رنانی و نه هیچ یک از استادان نامی کشور بلکه عمدتا استادان مطیع و منقاد و همراه و همسو با جریان غالب سیستم آموزش و پرورش که عمدتا به جای دانش افزایی به مدرک افزایی و همراهی و ایفای نقش کارمندی برای مسوولان دانشگاه فرهنگیان و سیستم آموزش و پرورش مشغولند و استقلال لازم جهت آزاد اندیشی و تفکر نقاد و روح پرسشگر را ندارند و عمده دانشجو معلمان هم به دلیل فقدان بازار کار در رشته های علوم انسانی و یا طراز پایین بودن در رشته های دیگر جذب دانشگاه فرهنگیان می شوند و نه بر اساس علایق و استعداد های معلمی!! پس قاعدتاً از کوزه همان برون تراود که دروست!!

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

5) عدم توجه به امور فوق برنامه در آموزش و پرورش

ظرفیت های خوبی از جمله کانون های فرهنگی تربیتی، گروه های آموزشی، انجمن های علمی معلمان و انجمن های اولیاء و مربیان... در نهاد آموزش و پرورش جهت فعالیت های فوق برنامه وجود دارن د،که قطعا بر اساس یک تصمیم و قانون خوب استوار شده است اما متاسفانه آن گونه که باید مدیریت نشده است و نیاز به تلاش مجاهدانه و اهتمام جدی در فعال نمودن و ارائه خروجی مطلوب دارد و در صورت توجه به این فرصت های موجود سخت افزاری و نرم افزاری می توان از آنها جهت تحقق اهداف عالی آموزش و پرورش بهره جست اما متاسفانه در همین بخش هم کار در اختیار کاردان نیست و همان تنگ نظری ها مانع از حضور مدیران با برنامه و تحول گرا در ظرفیت های متولی امور فوق برنامه در سیستم آموزش و پرورش شده است و علی رغم وجود این زمینه های بی نظیری که جهت تحقق و فعالیت مطلوب امور فوق برنامه در سیستم آموزش و پرورش پیش بینی ،اما سرعت گیرهای متعدد مدیران ستادی در سیستم مستقر نموده اند مانع از تحقق اتفاقات مطلوب و منجر به معطل ماندن و راکد شدن امور و اقدامات می شود چون همیشه دیکته ننوشته غلط ندارد و انجام ندادن راحت تر و کم هزینه تر از انجام دادن است!! و غالب مدیران همواره به دلیل ترس از دست دادن جایگاهی که بر اساس موازینی فارغ از شایسته سالاری تصاحب نموده اند،در حوزه عمل خود جدا از آمارها و نمودارهای رنگارنگ و همیشه صعودی!!خروجی لازم را ندارند و در واقع ظرفیت های امور فوق برنامه در سیستم آموزش و پرورش فقط ایجاد شده و رها شده اند!!در حالی که یک سرای محله و یا یک آموزشگاه موسیقی خصوصی و یا کانون مردم نهاد ادبی به مراتب از ظرفیت هایی که در سیستم آموزش و پرورش هزینه های بسیاری از بیت المال را می بلعد کارایی بیشتری در موضوع امور فوق برنامه و اوقات فراغت دارند!! و عدم پرداختن به این ظرفیت ها نتیجه اش استقبال دانش آموزان ابتدایی از یک خواننده معلوم الحال زیرزمینی و خوانش دسته جمعی چرندیات بی محتوای وی در مدرسه می شود!! در زمینه امور فوق برنامه هنر اصلی مدیران این بخش باید شناسایی نیروهای متخصص در حوزه مدیریت و اجرای امور فوق برنامه در میان همکاران و البته برقراری تعامل با ظرفیت هایی همچون سازمان های مردم نهاد،انجمن های هنری و ادبی هر منطقه،هلال احمر و بسیج هنرمندان و....باشد تا محتوای برنامه های مربوطه غنی سازی شود.

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

6) حلقه مفقوده توجه به هویت و سبک زندگی در مدارس

متاسفانه عمده تمرکز مدارس در حال حاضر ارائه محتوا و مطالبی به دانش آموزان است که بخش اعظمی از آن هیچ کاربردی برای دانش آموز ندارد و صرفا وقت و انرژی دانش آموز مصروف پر شدن جعبه محفوظاتی می شود که پس از مدتی کوتاه از حافظه محو می شود و در آینده هم هیچ مهارت و توانایی کاربردی به مهارتها و توانایی های کاربردی وی اضافه نمی کند!

متاسفانه دانش آموزان در مدارس کمتر با مفاهیم مهارت های کار گروهی، تعاون، نظم، قانون مداری و بسیاری از مهارت های کاربردی دیگر و روح مطالعه در زندگی آشنا می شوند و خروجی آموزش و تربیت دانش آموزان همینی می شود که در جامعه مشاهده می کنیم!! به عنوان مثال تنها افرادی به مهارت زبان خارجی مسلط می شوند که در آموزشگاه های زبان خارج از آموزش و پرورش زبان می آموزند و یا تنها افرادی هنر را فرا می گیرند که در یک آموزشگاه هنری آزاد خارج از آموزش و پرورش هنر مورد علاقه خود را فراگرفته باشند حال چه موسیقی باشد چه نقاشی و چه خوشنویسی و عکاسی و سایر هنرهای دیگر...برخی دروس دیگر همچون ریاضی هم که اساسا جز یک حساب و کتاب ساده هیچ کاربرد دیگری برای عمده فراگیرانی که به دور از علاقه به یادگیری این درس می پردازند ندارد و در حوزه های دیگر همچون ساعت ورزش هم همین وضع برقرار است و هیچ فعالیتی که به ارتقاء توان مندی ورزشی دانش آموز منجر شود حادث نمی شود!! هیچ گاه به ظرفیت انجمن های علمی معلمان در این بخش توجهی نشده است!

حتی یکی از کاربردی ترین دروسی که در مقاطع متوسطه تدریس می شود آمادگی دفاعی است که بخش اعظم این درس هم صرفا معطوف به دفاع در ارتباط با موضوعات جنگ شده و کمتر به آمادگی در ارتباط با پدیده های طبیعی همچون زلزله و سیل و امداد و کمک های اولیه و پدافند غیرعامل و تهاجم فرهنگی پرداخته شده است!


7) عدم آشنایی با مفاخر ملی و دینی

اساسا به دلیل تراکم و ازدحام برنامه های غیر کاربردی و انباشت محتوایی که در قالب برنامه درسی و برنامه های جانبی به دانش آموزان تحمیل می شود در شناساندن مفاخر و شخصیت های تاثیرگذار به نسل نوجوان و جوان ،آموزش و پرورش امکان ایفای نقش خاصی ندارد ،مگر در مواردی که به صورت بخش نامه ای و تکلیفی انجام می شود، البته این خلاء و نقصان محدود به دانش آموز هم نمی شود و حتی بسیاری از معلمین و مسوولان سیستم آموزش و پرورش هم بسیاری از مفاخر ملی و دینی و...را نمی شناسند و یا از بسیاری از مفاخر جز نام و تعاریف متداول اطلاع و آگاهی چندانی ندارند!! به عنوان مثال در حوزه های ستادی مسوولان انقلابی که لغلغه زبانشان در آغاز هر جلسه و نشستی نام و یاد از امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری است،چه میزان از اندیشه های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری اطلاع و آگاهی دارند؟! و یا اساساً فرهنگیان فارغ التحصیل رشته شناخت اندیشه های امام خمینی(ره) در مقاطع عالی چه جایگاهی در میان مدیران ستادی آموزش و پرورش دارند؟! در حالی که بیش از یک دهه است که رشته مذکور از وزارت علوم مجوز قانونی گرفته و در مقاطع ارشد و دکتری در برخی دانشگاه ها تدریس می شود!! و فارغ التحصیلان این رشته که برای شناخت و انتقال و ترویج اندیشه های بنیانگذار این نظام و انقلاب به جای انتخاب رشته های مدیریت که عمدتا بر مبانی نظریات نظریه پردازان غربی تکامل یافته است این رشته را انتخاب نموده اند تا با موازین رهبری و مدیریت انقلابی و مرتبط با نهادهای نظام جمهوری اسلامی آشنایی و شناخت داشته باشند، چه جایگاهی در میان مدیران ستادی آموزش و پرورش جتی در سطح استان ها یا مناطق دارند؟! و در این دستگاه فرهنگ ساز چه جایگاهی دارند؟! در حالی فارغ التحصیلان همین رشته در نهادهایی همچون ریاست جمهوری و یا شهرداری در جایگاه های موثر قرار گرفته اند ، و این موارد موید این مدعاست که برخلاف شعارزدگی رایج در سیستم آموزش و پرورش، عمل به همان شعائر و توصیه های راهبران و عالمان جامعه در قیاس با نهادهای دیگر کمتر محقق شده است و علی رغم داعیه ی مدیریت انقلابی در نهاد فرهنگ ساز آموزش و پرورش و توصیه راهبران ارشد جامعه به آشنایی مخاطب آموزش و پرورش با مفاخر ملی و دینی و انقلابی، در عمل مفاخر ملی و دینی در آموزش و پرروش حتی برای بسیاری از معلمان هم شناخته شده نیستند و این محدود به نشناختن مفاخری همچون ابوالحسن صبا، محمدبهمن بیگی، مریم میرزاخانی و صادق هدایت و فروغ فرخزاد و...نیست بلکه حتی در ارتباط با اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی هم همین اتفاق صادق است و جز نام و واژه هایی که در توصیف ایشان به کار می رود، اندیشه های ایشان در زمینه های مختلف فقهی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و ...مورد واکاوی قرار نگرفته است، و نسبت به شناخت آرمان های امام(ره) حتی در حوزه معاونت پرورشی کمتر تلاش ثمربخش و پایداری انجام شده است!! در حالی که در جوامع توسعه یافته به موضوع شناساندن مفاخر و مشاهیر به نسل نوجوان و جوان توجه ویژه ای می شود.

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

8) مبارزه با آسیب های اجتماعی

متاسفانه علی رغم ایجاد ظرفیتی به نام اداره آسیب های اجتماعی زیرشاخه معاونت سلامت آموزش و پرورش در عمل تنها کاری که در این حوزه انجام می شود توزیع جزوات و بروشورهای ستاد مبارزه با مواد مخدر در مدارس و برگزاری جشنواره های فرمایشی و صوری است و حتی شفافیتی در ارتباط با بودجه ای که آموزش و پرورش از ستاد مبارزه با مواد مخدر در زمینه پیشگیری از اعتیاد دریافت می کند، صورت نمی گیرد و در مواردی هم با رایزنی اداره مربوطه یک خودروی توقیفی به عنوان غنیمت از ستاد مبارزه با مواد مخدر گرفته می شود تا رئیس این اداره هم همسنگ مدیرکل و معاونین ادارات کل استان ها و مدیران مناطق از امکان تردد با خودروی در اختیار از محل بیت المال برخوردار شود و این غایت کاری است که در ادارات آسیب اجتماعی بخش اعظمی از استان ها دنبال می شود!! در حالی که هم معلمان و هم دانش آموزان در خط مقدم مقابله با آسیب های اجتماعی می توانند تاثیرگذار باشند؛ و ظرفیت هایی همچون کانون های فرهنگی تربیتی و انجمن های اولیاء و مربیان و حتی تعامل با سازمان های مردم نهاد مرتبط در این حوزه می تواند به کاهش آسیب ها منجر شود که متاسفانه به دلیل موانع موجود و برخی تنگ نظری ها و فقدان خلاقیت و ابتکار لازم مدیران در این بخش، این انتظار تاکنون محقق نشده است!! و حقیر به عنوان یکی از فعالان سازمان های مردم نهاد در جلسات و نشست های شورای مواد مخدر منطقه و استان شاهد مقاومت مسوولین آموزش و پرورش در برابر امکان قانونی تعامل با سازمان های مردم نهاد دارای مجوز قانونی از حاکمیت بوده ام و توپ هایی که در زمین حراست آموزش و پرورش استان انداخته می شود و استعلام هایی که هرگز پاسخ داده نمی شود و چرخه ای مستقر برای انجام ندادن امور قانونی بدون دلیل موجه و قاعدتا چون ماهیت کار سازمان های مردم نهاد داوطلبانه و خودجوش است بعد از چندین بار پیگیری و به نتیجه نرسیدن و عدم توجه به پیشنهاد همکاری جهت ارتقای ظرفیت آموزش و پرورش جهت پیگسری زا اعتیاد و یا آسیب های اجتماعی،عطای همکاری رابر لقایش بخشیده اند!!

 

9) نقش فعالیت های جهادی با رویکرد احیاء امر به معروف و نهی از منکر به منظور تحقق سلامت اداری در بخش ستادی آموزش و پرورش

در بخش های ستادی آموزش و پرورش علی رغم وجود بخش های متعددی همچون حراست، بازرسی،رسیدگی به تخلفات اداری، و نصب صندوق های متعدد که البته عمدتاً تحت نظارت دوربین های مدار بسته هستند!! همچنان شاهد فساد اداری به ویژه تبعیض در اجرای قوانین و مقررات از جمله استخدام، انتقالی و ...در بخش امور اداری و سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری در بخش هایی همچون حراست هستیم و ظرفیت گروه های جهادی احیاگر امر به معروف و نهی از منکر با نظارت دقیق و دریافت گزارشات مردمی از تخلفات و اعمال تبعیض ها در بخش هایی همچون امور اداری و حراست می تواند تا حدودی مانع از سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری شود و به عنوان مثال یک کارشناس مسوول حفاظت پرسنلی امکان سوء استفاده از مقام و موقعیت حراست جهت ارسال گزارش خلاف واقع جهت تخریب و تخطئه منتقد خودش را پیدا نکند و یا یک مسوول امور اداری در استخدام نیروهای خرید خدمت اعمال سلایق و اعمال تبعیض نکند و افراد خاطی جهت رسیدگی به اجحافی که در حق گروه هدف نموده اند به مراجع ذیصلاح معرفی شوند.

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

10) غفلت از فرصت 12ساله در اختیار آموزش و پرورش!

فرصت 12ساله ی آموزش و پرورش جهت تمدن سازی و تربیت نیروی انسانی و تربیت نسل متمایز و خودساخته و دارای هویت ایرانی و اسلامی محکم و عمیق و دانا و کارآمد و ماهر که سبک زندگی ایرانی و اسلامی بشناسد چه میزان در مسیر صحیح طی شده است؟!

قطعا فرآیند تعلیم و تربیت در جامعه ما نیاز به توسعه و تحول بنیادین دارد تا بتواند ارزش ها و آرمان های انقلاب و امام راحل (ره) و رهبری را به عنوان یک رسالت محقق کند.

زمینه ی تحقق این هدف به واسطه ی وجود ساختار گسترده آموزش و پرورش مهیاست و عظیم ترین گروه هدف و گروه مخاطب به عنوان دانش آموز و معلم و حتی اولیاء دانش آموزان در اختیار این سیستم است و باید مغتنم شمرده شود و درآن صورت است که می شود فردای کشور را از وضعیت آموزش و پرورش امروز جامعه ارزیابی نمود .

برطرف نمودن مشکلات و موانع موجود نیاز به تلاش و همت و بردباری و شکیبایی دارد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چالش های آموزش و پرورش و نکاتی که مدیران و مسئولان آموزش و پرورش به آن توجه نمی کنند

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از سیاست وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال رتیه بندی معلمان و تکرار حکایت دنبال نخود سیاه فرستادن

در حالی که هنوز تایید و تصویب آیین نامه ی رتبه بندی معلمان در هیات دولت در هاله ای از ابهام قرار دارد ، بخشنامه ای با موضوع « بارگذاری مستندات در سامانه Ltms با هدف آماده سازی ساز و کار فرآیند رتبه بندی ، حقوق و مزایا ، ارزشیابی کارکنان » به مدارس ارسال گردیده است . ( 1 )

 بر این اساس ، مدیران مدارس مدارک زیر را از معلمان خواسته اند :

۱- پرینت کلیه ساعات ضمن خدمت

۲-  آخرین مدرک تحصیلی مطابق حکم ( در صورت عدم اعمال ارائه اصل و کپی )

۳-  آخرین حکم کارگزینی تا قبل از ۱۴۰۰/۰۶/۳۱ (نیروهای استخدامی جدید آخرین حکم خود را قرار دهند)

۴- ۲ عدد طرح درس روزانه (دست نویس خودتان)، ۲ مورد طراحی سوالات استاندارد (طراحی توسط خودتان)، اصل و کپی گواهی کسب رتبه در (درس پژوهی، اقدام پژوهی و...)، یک مورد پژوهش کامل دولت و وزارت آموزش و پرورش اگر واقعا به دنبال افزایش رضایت شغلی معلمان و کیفیت بخشی آموزش هستند بر اساس  همان مواد قانونی مصرح مانند ماده 125 قانون مدیریت خدمات کشوری و بند ( پ ) ماده 28 قانون برنامه ششم توسعه ، حقوق آنان و کارمندان را متناسب با تورم تعیین کنند .

۵- اصل و کپی مقاله چاپ شده در نشریات علمی+ کتاب تالیف شده

۶- اصل و کپی گواهی عضویت در گروه های آموزشی منطقه یا استان

۷- اصل و کپی گواهی عضویت در هیأت ها و انجمن های علمی، آموزشی، هنری، فرهنگی منطقه یا استان (مثل بسیج، انجمن های علمی، ورزشی و...)

۸- دو مورد پیشنهاد در حیطه شغلی خود (در قالب فرم پیشنهادات)

۹- کلیه تقدیرنامه ها تا سقف ۳۰ امتیاز (رییس جمهور:۳/۵وزارتی:۳، استاندار، معاون وزیر: ۲/۵، استانی: ۲، منطقه: ۱، مدیر:۰/۵ )

۱۰- اصل و کپی برگ ارزشیابی ۳ سال آخر (۴۰۰-۹۹/۹۹-۹۸/۹۸-۹۷)

۱۱- ابلاغ های تدریس در مناطق محروم (روستایی)

۱۲-  گواهی تدریس در کارگاه، دوره ضمن خدمت، دانشگاه ها

۱۳-  گواهی کسب مقام اول، دوم یا سوم در مسابقات و جشنواره ها( در ۵ سال اخیر( از۹۵/۰۷/۱ لغایت ۴۰۰/۰۶/۳۱)

۱۴- گواهی کسب عنوان معلم نمونه منطقه ای، استانی یا کشوری (در ۵ سال اخیر)

۱۵-  گواهی مشارکت در اجرای فعالیت های فوق برنامه آموزشی، فرهنگی، ورزشی، پرورشی در هر کدام از نهادها (آموزش و پرورش، استانداری، وزارت ارشاد، هلال احمر، دانشگاه ها، وزارت بهداشت، بسیج و ...)

۱۶- گواهی همکاری با موسسات جهادی، انجمن های خیریه و ... »

این بخشنامه ها در حالی ارسال می شوند که معلمان پیش تر و با ارائه چنین مدارکی تحت عناوینی مانند « پایه، ارشد، خبره و عالی حرفه ای » رتبه بندی شده اند .

نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که از کجا معلوم نتایج بهتری برای  رتبه بندی معلمان پس از ارائه مدارک مربوطه حاصل شود ؟ آیا تحول مثبت و معناداری در روندها و فرآیندهای اداری وزارت آموزش و پرورش در طی این مدت صورت گرفته است ؟

و این در حالی است که قرار است فرایند رتبه بندی معلمان توسط « هیات های ممیزه » انجام پذیرد ؛ تجربه ای که قبلا هم مورد آزمون قرار گرفته و ناکارآمدی آن به اثبات رسیده است .

آیا این گونه مدارک در پرونده پرسنلی هر معلم وجود ندارند ؟ واقعا قرار است این گونه کاغذ بازی ها تا کی ادامه داشته باشد ؟

آیا وزارت آموزش و پرورش قصد دارد با خرید زمان و طول دادن اعمال رتبه بندی معلمان تا شهریور ماه همچنان و به زعم خودشان ، « بحران کمبود معلم » را به نوعی مدیریت کند ؟

گزارش صدای معلم از سیاست وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال رتیه بندی معلمان و تکرار حکایت دنبال نخود سیاه فرستادن

واقعا معلمی که فقط به خاطر اعمال رتبه بندی تاکنون تدریس خود را تمدید کرده است و انگیزه ای برای ادامه کار ندارد ؛ می توان به هدف اصلی فرایند رتبه بندی که همانا « کیفیت بخشی آموزش » است دست یازید ؟

آیا بهتر نیست مسئولان وزارت آموزش و پرورش در برخورد با معلمان « صداقت » داشته و آنان را این گونه سر کار نگذارند ؟

وزارت آموزش و پرورش اگر قصد دارد که نیروهای با سابقه خود را در سیستم حفظ کند ، می تواند ضمن بیان صحیح و منطقی مساله ، از مشوق های واقعی و تاثیرگذار  در این راستا بهره جوید .

بسیاری از معلمان از وضعیت افزایش سنواتی خود در سال جاری که با تورم فاصله زیادی دارد و قدرت خرید آنان را به شدت کاهش داده است ، ناراحت و عصبانی هستند .

گزارش صدای معلم از سیاست وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال رتیه بندی معلمان و تکرار حکایت دنبال نخود سیاه فرستادن

دولت و وزارت آموزش و پرورش اگر واقعا به دنبال افزایش رضایت شغلی معلمان و کیفیت بخشی آموزش هستند بر اساس  همان مواد قانونی مصرح مانند ماده 125 قانون مدیریت خدمات کشوری و بند ( پ ) ماده 28 قانون برنامه ششم توسعه ، حقوق آنان و کارمندان را متناسب با تورم تعیین کنند .

 « صدای معلم » همچون گزارش های پیشین بر این باور است که مهم ترین نقطه ضعف و پاشنه آشیل ارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان ، فقدان مرجع ارزیاب مستقل در این مورد است .

در حالی که هنوز معلمان تشکیلات تخصصی و مستقل مانند « سازمان نظام معلمی » ندارند بهتر است که به جایگاه و  شان معلمان احترام گذاشته و بدون دوباره کاری و اتلاف منابع و زمان ،  رتبه های جدید معلمان را با رتبه های پیشین آنان مطابقت دهند .

( 1 )

گزارش صدای معلم از سیاست وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال رتیه بندی معلمان و تکرار حکایت دنبال نخود سیاه فرستادن

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از سیاست وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال رتیه بندی معلمان و تکرار حکایت دنبال نخود سیاه فرستادن

گروه استان ها و شهرستان ها/

گزارش صدای معلم در مورد زمان بهره برداری و آماده شدن مدرسه شش کلاسه ابتدایی روستای بیجقین خدابنده

نخستین بار وضعیت دبستان تخریبی امام خمینی (ره) روستای بیجقین از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان در « صدای معلم » منتشر گردید . ( این جا )

در این گزارش آمده بود : « این دبستان بیش از چهل سال پیش ساخته شده و هیچ گونه نکات ایمنی در ساخت و ساز این مدرسه به کار نرفته و از لحاظ فضا و محیط فیزیکی به صورت استاندارد ساخته نشده است .

اداره نوسازی این مدرسه را چند سال است که تخریبی اعلام نموده است و دیوار و سقفش در حال تخریب شدن هستند و هر لحظه ممکن است بر سر دانش آموزان فرو بریزد و حادثه ای ناگوار و تلخ اتفاق بیفتد. »

سه روز پس از انتشار این گزارش در صدای معلم ، دستور نوسازی این واحد آموزشی در دستور کار قرار گرفت . ( این جا )

در این رابطه ، روابط عمومی اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان زنجان نوشت :

« با حضور محسن قاسمی نماینده اهالی روستای بیجقین و احدی مدیر مدرسه به عنوان خیّرین پروژه، خانبابائی معاون مشارکت‌های مردمی اداره کل نوسازی مدارس استان، بهمنش معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی آموزش و پرورش خدابنده، توافق‌نامه احداث مدرسه شش کلاسه ابتدایی روستای بیجقین خدابنده منعقد شد.

بر اساس این قرارداد مقرر شد یک باب مدرسه شش کلاسه با زیربنای ۳۷۸ مترمربع و سرویس بهداشتی شش چشمه با زیربنای ۴۰ متر مربع با مبلغ برآورد اولیه ۳۸ میلیارد ریال به صورت خیّری-مشارکتی و به عنوان جایگزین مدرسه قدیمی در روستای بیجقین خدابنده تخریب و احداث شود.

میثم حاجی پور مدیر روابط عمومی سازمان نوسازی در گفت و گو با صدای معلم اعلام کرد که بهره برداری از ساختمان جدید این مدرسه تا 22 بهمن سال جاری انجام خواهد شد .

گزارش صدای معلم در مورد زمان بهره برداری و آماده شدن مدرسه شش کلاسه ابتدایی روستای بیجقین خدابنده

پایان پیام/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم در مورد زمان بهره برداری و آماده شدن مدرسه شش کلاسه ابتدایی روستای بیجقین خدابنده

منتشرشده در دانش آموز

 نقدی بر افزایش جمعیت فله ای و بی حساب و کتاب و کارکرد قرارگاه افزایش جمعیت ابراهیم رئیسی: همه دستگاه‌ها قرارگاه افزایش جمعیت تشکیل دهند . ( 28 / 2 / 1401 ) .

در حال حاضر رشد جمعیت کشور 1.2 درصد است که با این رشد،جمعیت ایران در 30 سال آینده به 100میلیون نفر خواهد رسید. اما آمارها نشان می دهند مردم علاقه ای به داشتن فرزندان زیاد ندارند ؛ چون:

1- میلیون ها جوان بیکارند و میلیون ها نفرنیز مشاغل کاذبی مثل مسافرکشی و دست فروشی دارند.

2- حدود ۱١میلیون و ٨٠٠ هزار نفر هرگز ازدواج نکردند و با احتساب مجردین ناشی از مرگ همسر یا طلاق این جمعیت به ١٣ میلیون و ٣٢٠٠٠ نفر می رسد که به دلیل کمبود امکانات قادر به ازدواج نیستند. همچنین ۱۳.۵ درصد زوج‌ها در ایران بدون فرزند، ۱۹ درصد تک فرزند، ۲۶ درصد ۲ فرزند، ۱۴.۵ درصد سه فرزند و بیشتر را دارند.

3- هم اکنون از 24 میلیون خانوار حدود 2 میلیون خانوار فاقد مسکن هستند.

4- حدود10%مردم کاملا"بیسواداند و 70%مردم کم سواد یا فاقد تحصیلات عالی هستند.

5- میلیون ها نفر یا اعتیادبه مواد مخدر دارند یا درگیر اعتیاد اعضای خانواده خود می باشند.

6- طبق گزارش انجمن روانشناسان 17میلیون نفر مبتلا به بیماری های روانی می باشند و زندگی مختل شده ای دارند ؛ آنهابه آینده امیدی ندارند و فاقد استدلال بچه دارشدن هستند زيرا اگر بچه دارشوند بچه ها نیز ممکن است مانند آنان روانی شوند.

7- هزاران کودک، زن خیابانی و گور خواب وجود دارند که فاقد حداقل امکانات زندگی هستند.

نقدی بر افزایش جمعیت فله ای و بی حساب و کتاب و کارکرد قرارگاه افزایش جمعیت

8- کمبود آب، تخریب محیط زیست و ترافیک به دلیل بالا بودن جمعیت کشور است . ایران 1% جمعیت و 2/1% مساحت خشکی جهان را دارد ولی تنها 36 /0 درصد منابع آبی تجدید شونده دنیا در آن واقع است. اگر دولت به والدین ، یارانه برای افزایش زاد و ولد پرداخت کند باعث افزایش جمعیت بی بضاعت ها شده و ضمن نقصان تربیتی، جمعیت افراد کم هوش نیز بیشتر خواهد شد.

9- سالیانه حدود 20 هزار (یعنی 1.45تصادفات دنیا) نفر در اثر تصادفات رانندگی در ایران می میرند و 100هزار نفر مجروح می شوند، دولت برای حفظ جمعیت فکری برای این مشکل کند .

10- بارداری هیکل خانم هارا به هم می زند و تاثیر منفی بر زیبایی زن دارد و باعث افزایش وزن می گردد . بیش از 50% خانم ها مبتلا به بیماری چاقی هستند، بیماری چاقی عوارضی مثل بیماری قند یا دیابت به دنبال دارد.

11- بیش از 4 میلیون نفر ایرانی به دلایل مختلف، به خارج از کشور مهاجرت کرده اند و اکثر آنان از نخبگان و کارآفرینان هستند . دولت اقدامات لازم برای بازگشت آنان به عمل آورد تا جمعیت کشور بیش تر شود. حفظ جمعیت مهمتر و کم هزینه تراز افزایش زاد و ولد است.

نقدی بر افزایش جمعیت فله ای و بی حساب و کتاب و کارکرد قرارگاه افزایش جمعیت

12 - فقر و بیکاری باعث گسترش آسیب های اجتماعی از قبیل روسپیگری، فروش اعضای بدن مثل کلیه و ازدواج اجباری دختران زیر 15سال شده است ؛ برای تشویق به افزایش جمعیت این معضلات را حل کنند.

13- وقتی که بهترین دوران جوانی پسران در سربازی به هدر می رود ، خانواده ها علاقه ای کمتری به بزرگ کردن بچه خواهند داشت. بهتر است سربازی اجباری حذف شود.

14- قطع بودجه تنظیم خانواده باعث گرانی لوازم پیش گیری از حاملگی می شود و با افزایش حاملگی های ناخواسته، میزان سقط جنین افزایش می یابد. به گفته آقای لاریجانی رئیس محترم پیشین مجلس در سمینار جهانی جمعیت در دانشگاه تهران ( 23 / 4 / 1393 ) سالیانه در ایران120 هزار سقط غیرقانونی و 100 هزار سقط قانونی انجام می شود.

15- اگر دولت به والدین ، یارانه برای افزایش زاد و ولد پرداخت کند باعث افزایش جمعیت بی بضاعت ها شده و ضمن نقصان تربیتی، جمعیت افراد کم هوش نیز بیشتر خواهد شد.

نقدی بر افزایش جمعیت فله ای و بی حساب و کتاب و کارکرد قرارگاه افزایش جمعیت

16- ایران بیشترین جمعیت چاق (40%) را دارد که بیش از 3 برابرجمعیت لاغر ، غذا مصرف می کنند در حالی که ژاپن بیشترین جمعیت لاغر را دارد.

17- در سال93  آمار طلاق بیش از 5 درصد رشد (163هزار مورد) و آمارازدواج 6درصد کاهش داشته است. تنها حدود 15درصد زنان مطلقه مجددا" ازدواج می کنند.

در دنیای امروزی ، بالا بودن جمعیت یا بزرگی وسعت کشور عامل قدرت نیست ؛ به عنوان مثال روسیه وسیع ترین کشور جهان است و مساحت آن 15برابر انگلیس است اماقدرت بین المللی آن کشور کمتر از انگلستان است .کشور هندوستان بیش از 1میلیارد نفر جمعیت داردکه 90%جمعیت آن کشور زیر خط فقر زندگی می کنند و حتی فاقد توالت هستند یا پاکستان 180میلیون نفر جمعیت دارد و دارای بمب اتم نیز هست ولی یکی از فقیرترین و خشونت آمیزترین کشور های دنیاست. کشورهای سوئیس، ایرلند، سنگاپور، دانمارک، نروژ و...باجمعیت 6-4 میلیونی از خوشبخت ترین و قوی ترین کشورهای دنیا هستند و فقر و بیسوادی را کاملا"ریشه کن کرده اند.

نقدی بر افزایش جمعیت فله ای و بی حساب و کتاب و کارکرد قرارگاه افزایش جمعیت

در دنیای امروز ؛ دانش ورزی، نوآوری ، رفاه اجتماعی، قانون مندی و نظم گرایی، سیاست ورزی حاکمان و خردگرایی، مهمترین موُلفه های قدرت هستند . برای افزایش قدرت ملی، این مولفه ها را تقویت کنیم.

سیاست ها طوری تنظیم شوندکه زاد و ولد جمعیت طبقه مرفه بیشتر شود، زیرا این طبقه اجتماعی توان مالی بیشتری برای تربیت فرزند دارند.

 قرارگاه افزایش جمعیت در ادارات چه کاری می خواهد انجام دهد؟ فقط هزینه ها را بیشتر و بودجه ها را حرام می‌کند !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر افزایش جمعیت فله ای و بی حساب و کتاب و کارکرد قرارگاه افزایش جمعیت

منتشرشده در یادداشت

گزارش صدای معلم از بوستان تربیت بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران

از کرج تا فرمانداری خرمدره:

دوشنبه ۲۶ اردیبهشت تا ساعت ۸/۳۰ صبح مشغول رتق و فتق امورات شهیدستانم . ۹ صبح در جلسه مدیران ناحیه ۳ در کانون رشد کرج شرکت می کنم. ساعت نه و پانزده دقیقه در معیت مهندس علی دلیری به قصد شرکت در مراسم ختم پسر عمویم راهی زنجان می شویم. حوالی تاکستان خبر می رسد که مدیران نواحی ۳ و ۴ آموزش و پرورش کرج همزمان غافلگیرانه تودیع و معارفه شدند. در خرمدره با هماهنگی دلیری به دیدن فرماندار دوست داشتنی و کاربلد این شهرستان می رویم.

مهندس محبی از معدود مسئولینی است که با طی سلسله مراتب مدیریتی در نواحی و مناطق مختلف استان به سمت فرمانداری خرمدره دست یازیده است.

محصول گپ و گفت مثلثی ما مصاحبه ای است تند و تیز در خصوص چالش های توسعه استان زنجان و شهرستان سرسبز خرمدره که به زودی منتشر خواهد شد.

دیدار با شهردار زنجان:

ساعت ۱۲ از فرماندار خرمدره منفک‌ شده به تاخت به سمت زنجان شهر غواصان دریادل می تازیم ؛ ساعت ۱۳/۳۰ با دکتر فیروزفر شهردار زنجان قرار ملاقات داریم. همراه دکتر شیوخی مدیر روابط عمومی و امور بین الملل دانشگاه آزاد زنجان دیدار کوتاهی با شهردار دغدغه مند و با دیسیپلین زنجان به عمل می آوریم.

دکتر فیروزفر  مسائل و مشکلات شهری را انالیز و دسته بندی کرده و در عین حال راهکارهای علمی و عملیاتی موجود را نیز سنجاق حرفهایش کرده می افزاید: قرار بود در کسوت ریاست دانشگاه آزاد کرج به جمع زنجانی های مقیم البرز بپیوندم ؛ بنابر مصالحی و علی رغم میل باطنی سر از شهرداری زنجان درآوردم. با وجود دوره رکود کرونایی و وضعیت متلاطم شورا و شهرداری ، پروژه ها و امورات شهری را اولویت بندی کرده و با سرعت مناسبی به پیش می بریم و به زودی اخبار خوشی از افتتاح دو فاز از طرح سبزه میدان بزرگ، پارکینگ طبقاتی، الحاقات پل امام حسن و....را شاهد خواهیم بود.

 بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران:

به پیشنهاد دکتر شیوخی و به تاکید دکتر فیروزفر برای آشنایی و بازدید از مدرسه « بوستان تربیت » (علوی شعبه پسران و فاطمی شعبه دختران) در دانشگاه آزاد؛ راهی ساختمان قدیمی این دانشگاه در اعتمادیه زنجان می شویم. در این مکان مدرسه غیر انتفاعی خاص با هزاران متر زیر بنا در زمینی به مساحت ۷ هکتار در دو طبقه آماده بهره برداری شده است.

مهندس کتابی مدیر سابق دبیرستان سما، سرپرست مدرسه بوستان تربیت ضمن استقبال از ما توضیحات جالبی در خصوص فلسفه ایجادی، ماهیت و پیشینه بوستان تربیت ارائه کرده می گوید: مجموعه بوستان تربیت مدرسه ای متفاوت بوده و فلسفه وجودی آن رفوی نقایص مدارس رسمی و مندرس دولتی است.قرار است در این مجموعه آموزه های ایرانی اسلامی محور بوده و کفه امورات پرورشی چربش بیشتری داشته باشد.

تاکنون افزون بر ده میلیارد تومان بابت ایجاد تغییرات در ساختمان آماده و قدیمی دانشگاه آزاد اعتمادیه برای تغییر کاربری از دانشگاه به مدرسه هزینه شده است.کف مجموعه با کف پوش خوشرنگ خودنمایی کرده و میز و صندلی های نو و چرم پوش و لوازم مناسب بازی در کلاس ها و واحدهای اداری چشم نوازی می کنند.

ظرفیت کلاسها حدود ۲۰ نفر بوده و پس از ۴۰ دقیقه درس ۲۰ دقیقه به بازی،شادی و سرگرمی در محیط های متنوع و درندشت اختصاص یافته است. امسال از بین ۴۰۰ داوطلب تنها ۱۳۰ نفر برای پایه اول ثبت نام شده است.

 

کیفیت متفاوت با شهریه مناسب:

کتابی در پاسخ به چگونگی جذب دانش،آموز و نگهداشت آنها می گوید: جذب دانش آموز با مصاحبه ها و آزمون های گوناگون با اولیا و دانش آموزان صورت می گیرد . سنجش هوش های چندگانه و بازی از آیتم های مهم در انتخاب دانش آموز است.

بوستان تربیت مدرسه بدون کیف بوده و دانش آموز از ۷/۳۰ صبح تا ساعت ۳ با صرف ناهار و میان وعده بچه ها در مدرسه هستند.تابستان نیز برای مرور دوره های زندگی، مهارتی و فنی صرف می شود. روحیه کنجکاوی، مطالبه گری و پرسش‌گری در دانش آموزان تقویت می شود. بوستان تربیت دارای سالن سلف سرویس غذا، سالن‌های ورزشی مجهز و متنوع با محوطه بی نظیر می باشد.

جالب تر آن که این همه امکانات با شهریه حدود ۱۲ میلیون تومان اداره می شود البته دانشگاه سوبسید ویژه ای برای دانش آموزان مهیا کرده است.

 

فلسفه تاسیس بوستان تربیت:

بوستان تربیت در راستای مسئولیت اجتماعی خود، برای اولین بار در ایران و به عنوان مدارس الگوی دانشگاه آزاد اسلامی توانسته با الگو برداری از به روزترین و مدرن‌ترین روش‌های تدریس برگرفته از آموزه‌های انقلاب اسلامی مدارس را راه‌اندازی کند.

 

ماموریت بوستان تربیت:

بوستان‌های تربیت، برخوردار از رویکرد فرهنگی، سرمایه اجتماعی و ساختار کارآمد ، مأموریت دارد با مشارکت خانواده‌ها و سایر نهادهای سهیم و مؤثر محلی، فرصت‌های متنوع تربیتی اثربخش را در همه ساحت‌های دستگاه تعلیم و تربیت به منصه ظهور بگذارد.

 

رویکردهای متفاوت بوستان تربیت :

- انس با قرآن، اهل بیت و آموزه های دینی

- حفظ کرامت ذاتی و اکتسابی انسان و کسب فضایل اخلاقی

- تعالی جنبه‌های انسانی هویت (روابط حق محور، عدالت گستر، مهرورزی با همه انسان‌ها)

- تقویت زبان و ادبیات فارسی به‌عنوان زبان مشترک و مولد سرمایه فرهنگی

- توجه توامان به منافع و مصالح فردی، اجتماعی در چهارچوب منافع ملی

- وطن‌دوستی و افتخار به ارزش‌های اصیل و ماندگار ایرانی

- روحیه نوآوری، کارآفرینی و کسب مهارت‌های عام حرفه‌ای

- مسئولیت پذیری، مشارکت اجتماعی و داشتن روحیه جمعی

تکریم معلمان و مربیان به‌عنوان هدایت‌کننده امین و بصیر

- پررش عقلانیت و بصیرت در همه ساحت‌های تربیت

- سلامت جسمانی، نشاط و تقویت اراده

- تکریم والدین و جایگاه خانواده

سخن آخر

بوستان تربیت به همت و ابتکار دکتر فیروزفر و دوستانش به صورت پایلوت در زنجان اجرا می شود.این مجموعه معظم را مدرسه ای پرظرفیت و برنامه دار دیدم . این مدرسه تدریجا به یکی از مراکز اصلی آموزش و پرورش بدل شده و قطعا تکانه ای در آموزش و پرورش سنتی ما تلقی خواهد شد. در کنار فرصت های مذکور، از تهدیدات این مدرسه می توان بر تنگ‌کردن عرصه رقابت بر رقبا را برشمرد . در ادامه فعالیت، احتمالا بوستان تربیت با پشتوانه دانشگاه آزاد به سان فروشگاه رفاه اکثر فروشگاه‌های خرد پیرامونی را خواهد بلعید.

گزارش صدای معلم از بوستان تربیت بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران

گزارش صدای معلم از بوستان تربیت بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران

گزارش صدای معلم از بوستان تربیت بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران

گزارش صدای معلم از بوستان تربیت بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران

گزارش صدای معلم از بوستان تربیت بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران

گزارش صدای معلم از بوستان تربیت بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران

گزارشی از " بوستان تربیت " بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارشی از " بوستان تربیت " بزرگ ترین مدرسه بدون کیف ایران

منتشرشده در گفت و شنود

نقش معلمان در القای توهم توانمندی و دانایی در دانش آموزان از طریق دادن نمرات غیرواقعی و فربه سازی نظام آموزشی کمیت گرا

سال‌ تحصیلی رو به پایان است و فصل برگزاری امتحانات آخر سال.

هر امتحان یا آزمونی با هدف یا اهدافی برگزار می‌شود که به محتوا و نحوه‌ی اجرا و نتیجه‌ی آن، جهت و معنا می‌بخشد. در هر آزمونی معمولاً یا کارکرد معلم و استاد سنجیده می‌شود، یا دانش‌آموز، یا نظام آموزشی و یا هر سه. سالهاست که با بذل و بخشش نمره به دانش‌آموزان به منظور تحقق خواسته‌های عوامل ستادی آموزش و پرورش مبنی بر افزایش درصد قبولی و کاهش هزینه‌ها، داریم اولیای دانش‌آموزان و جامعه و حتی خود دانش‌آموزان و خودمان را در این سیستم کمیت‌گرا فریب می‌دهیم!

اما امتحان در دوره آموزش عمومی (دوره ابتدایی و متوسطه اول) نقشی فراتر از اهداف فوق‌الاشاره باید داشته باشد؛ با توجه به شرایط سنی و ویژگی‌های رشدی دانش‌آموزان در این سنین، هم نظارت و کنترل خانواده بر رفتار تحصیلی آنها لازم است و هم ایجاد فرصتِ مکرر برای تکرار آموخته‌ها.

بنابراین، در دوره‌ی آموزش عمومی، امتحان ضمن اینکه باید ابزار معتبری برای سنجش عملکرد دانش‌آموزان باشد، می باید هم‌زمان، هم فرصت مطالعاتی مضاعف برای تکرار آموخته‌ها فراهم آورَد و هم والدین را از وضع تحصیلی فرزندان به درستی با خبر کند. اما آیا امتحاناتی که ما در مدارس برگزار می‌کنیم این دو رسالت را به انجام می‌رسانند؟ آیا والدین به واسطه‌ی نتایج آزمون‌های برگزار شده، از وضع تحصیلی فرزندان خود واقعاً به درستی مطلع می‌شوند؟ به عبارت دیگر؛ آیا نمراتی که به خانواده‌ها گزارش می‌شوند، برای انتقال اطلاعات واقعی از عملکرد تحصیلی بچه‌ها به اندازه کافی معتبرند؟ و آیا دانش‌آموزان به امتحانات به مثابه فرصت تکرار و تمرین و مطالعه مجدد نگاه می‌کنند و از فرصت ایجاد شده برای واپسین تکرار محتوای آموزشی استفاده می‌کنند؟

واقعیت این است که سالهاست که نظام مدرسه گزارش غیر واقعی از وضع تحصیلی و سطح علمی بچه‌ها به اولیا می‌دهد! معلمان سال‌هاست که با تساهل و کاهلی دانش‌آموزان در زمینه‌ی فعالیت‌های یادگیری با مسامحه برخورد می‌کنند و کم‌کاری‌های آنان را کریمانه نادیده می‌گیرند و قصور در انجام وظایف تحصیلی را بر آنان سخاوتمندانه می‌بخشند و بیش از استحقاق‌شان به آنها امتیاز می‌دهند! و نتیجه این سهل‌انگاری‌ها و مسامحه‌کاری‌ها این شده که اغلب دانش‌آموزان -حتی در پایه‌های بالاتر و در دوره دوم متوسطه- قادر نیستند دو خط ناقابل را بدون غلط نگارشی و املایی بنویسند!

نقش معلمان در القای توهم توانمندی و دانایی در دانش آموزان از طریق دادن نمرات غیرواقعی و فربه سازی نظام آموزشی کمیت گرا

( بخشی از برنامه ی پیشنهادی یوسف نوری وزیر فعلی آموزش و پرورش ارائه شده به مجلس شورای اسلامی برای گرفتن رای اعتماد )

 

اینکه درج دستوری نمره بالای ۱۰ در ستون نمرات مستمر دانش‌آموزان بدون لحاظ عملکرد واقعی آنها در موقعیت‌های یادگیری، الزامی هست، موید بخشی از ماجرای فریب است! آری ما سالهاست که با بذل و بخشش نمره به دانش‌آموزان به منظور تحقق خواسته‌های عوامل ستادی آموزش و پرورش مبنی بر افزایش درصد قبولی و کاهش هزینه‌ها، داریم اولیای دانش‌آموزان و جامعه و حتی خود دانش‌آموزان و خودمان را در این سیستم کمیت‌گرا فریب می‌دهیم!

برگزاری سهل‌گیرانه امتحانات و ارفاق بی‌حد و حصر و اعطای بی‌محل نمره به دانش‌آموز در چندین مرحله و رساندن شرایط وی به حد نصاب قبولی، برای ارتقاء شاخص درصد قبولی و ترفیع ارتفاع نمودار آن جهت خوشایند سکانداران کشتی شکسته آموزش و پرورش، مندرجات کارنامه دانش‌آموزان را در پایان هر سال‌تحصیلی طوری رقم می‌زند که خود صاحبان کارنامه نیز از دیدن‌شان حیرت‌زده می‌شوند و ناباورانه از خود می‌پرسند: "این نابغه ما بودیم که خود نمی‌دانستیم"!؟

اقرار شرم بر انگیز برخی از پدران و مادران بر عاطل و باطل بودن فرزندان خود در طول سال‌ تحصیلی و ابراز شگفتی از مشاهده‌ی کارنامه‌ی قبولی‌شان در انتهای سال نیز موید عادی شدن همین ماجرای غم‌انگیز است.

این نکته را نیز باید به خاطر داشت که؛ آزمون های مقایسه‌ای بین‌المللی هم به طور مکرر بر عملکرد ضعیف دانش‌آموزان ما صحه گذاشته و اعتبار نظام سنجش تحصیلی ما را زیر سوال برده‌اند.

نقش معلمان در القای توهم توانمندی و دانایی در دانش آموزان از طریق دادن نمرات غیرواقعی و فربه سازی نظام آموزشی کمیت گرا

سخن آخر اینکه؛

هدف اصلی آزمونهای پایانی، سنجش صلاحیت‌های لازم برای ارتقاء به پایه‌های بالاتر است و نظام آموزشی نباید استانداردها و صلاحیت‌های مورد نیاز برای ارتقاء دانش‌آموزان را نادیده بگیرد. همچنین معلمان موظف‌اند گزارش کار واقعی از عملکرد دانش‌آموزان خود به خانواده‌ها ارائه دهند تا پدران و مادران از سطح سواد و مهارت و وضعیت تحصیلی فرزندان خود، آگاه شوند و تمهیدات نظارتی و حمایتی لازم را در برنامه‌ی تربیتی خود بگنجانند. معلمان و مدیران مدارس نباید فراموش کنند که اعطای نمره بی‌منطق و بی‌محل به دانش‌آموزان و تنظیم گزارشات تصنعی و ساختگی در قالب کارنامه‌های تحصیلی با مهر قبولی و تأیید بی‌ضابطه‌ی عملکرد تحصیلی آنان -که متأسفانه برای دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان و همچنین برای ستاد نشینان دستگاه تعلیم و تربیت خوشایند است- نه تنها هیچ کمکی به هیچ دانش‌‌آموزی نمی‌کند بلکه همگان را گمراه و از درک واقعیت دور می‌سازد و جامعه را در کوتاه مدت دچار بحران بی‌سوادی و قشری‌گری و سطحی‌نگری می‌کند!

اعطای نمره الکی و مفتکی به دانش‌آموز (پاداش بدون تلاش) نه تنها وی را تنبل و پرتوقع بار می‌آورد و با ایجاد توهم توانمندی و دانایی، در دایره‌ی مدرسه امیدوار نگه می‌دارد، بلکه یک بدآموزی جامعه‌سوز نیز به همراه دارد؛ و آن اینکه؛ دانش‌آموز، به کسب معاش بدون تلاش هم عادت می‌کند!

نقش معلمان در القای توهم توانمندی و دانایی در دانش آموزان از طریق دادن نمرات غیرواقعی و فربه سازی نظام آموزشی کمیت گرا

بنا بر آنچه گفته شد، اصلاح و بهبود فرایند آموزش در سطح مدارس و ارتقاء استاتداردهای علمی و مهارتی جامعه در سطح کلان، در گرو ارائه گزارش واقعی از عملکردهاست نه کتمان حقایق در میان ستونهای بلند نمودارهای درصد قبولی.

نکته‌ تأکیدی اینکه؛ هیچ دلیل قانع کننده‌ای وجود ندارد که معلمان با اتکاء به آن، گزارش نادرست و فریبنده‌ای از وضع تحصیل دانش‌آموزان تهیه و به ذینفعان و جامعه ارائه دهند. دیگر اینکه؛ حفظ ارزش نظام ارزشیابی -به عنوان تنها ابزار کنترل کیفی نیروی کار در جامعه- جزو وظایف معلمان در خط مقدم عرصه‌ی تعلیم و تربیت است. از خیل رسولان فرهنگ‌ساز انتظار این است که برای ساختن جامعه‌ای سرفراز، در انجام این وظیفه خطیر کوشا باشند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقش معلمان در القای توهم توانمندی و دانایی در دانش آموزان از طریق دادن نمرات غیرواقعی و فربه سازی نظام آموزشی کمیت گرا

منتشرشده در دانش آموز

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور