وقتی در جامعهای فضا برای نقد بسته ميشود، فضای نق زدن گشوده ميشود ؛
- نقد ویژگی اجتماعی شده یِ نق زدن است، و نق زدن ویژگی شخصی شده یِ نقد است .
- نقد علامت بلوغ یک فرد و بلوغ یک جامعه است، اما نق زدن علامت ماندن در وضعیت کودکی است .
- نقد شجاعت ایستادن در برابر قدرت است و نق دنائت فروماندگی در قدرت .
- نقد، ماهیت ستبر و فرارونده دارد، اما نق زدن حکایت کودکی است که در باتلاق درماندگی به ماندن معتاد شده است .
- نقد مبنای نظری و علمی دارد، اما نق زدن هیچ مبنایی جز واکنشهای عاطفی ندارد .
- نقد فرمان عقل انتقادی است، نق فرمان فشارهای عصبی است .
- نقد کنش است و نق واکنش .
- نقد کردن ممیزه خردمندی و آزادگی است، اما نق زدن ممیزه سرسپردگی و نتیجه یک رابطه ارباب /رعیتی است .
- نقد دردِ اندیشه است، نق دردِ دل است .
- نقد در پی جست و جوست، نق در پی تجسس است .
- نقد تفسیرگراست، نق تقصیرگراست .
- نقد آسان کردن مشکل است، نق مشکل کردن آسانی است .
- نقد علامت توانایی است، و نق زدن علامت ناتوانی است .
- نقد ویژگی زیست در استقلال است، و نق زدن ویژگی ناتوانی در استقلال زیستن .
- نقد آگاهی بخش است، نق خنثی کردن آگاهی است .
- نقد برآشوبنده است، نق مخدر جان آدمی است .
- نقد مشخصه یک جامعه باز و آزاد است، نق مشخصه یک جامعه بسته است .
- نقد معیار اندازهگیری رشد، توسعه و مدنیت یک جامعه است، و نق معیار واپسماندگی و درماندگی انسان است.
کانال در اسارت فرهنگ
جستارگشایی:
« عصر در خوابی عمیق فرو رفتم.
درخواب امواتم را دیدم که یازده نفر بودند و هر کدام یک میلیون از من طلب می کردند.
من گفتم که ته کارتم 423 هزار تومنه .
گفتند چرا دروغ میگویی؟! ای کذاب !
در تمام طبقات بهشت و جهنم اعلام کردند که ۱۱ میلیون به حساب معلمان واریز شده ! »
دهه هشتاد معلمان را با لایحه کذایی نظام هماهنگ پرداخت سرکار گذاشتند و در مرحله اجرا با استثنا شدن تدریجی از ما بهتران در پرداختها، عملا این لایحه از حیز انتفاع ساقط گردیده و سر معلمان بی کلاه ماند. قصه پر غصه رتبه بندی معلمان نیز پس از دو دهه دست به دست شدن بین دولت های احمدی نژاد و روحانی بالاخره روی میز دولت رئیسی آرام گرفته است.
رئیسی گرچه در دوره انتخابات شعارهای روشن و قاطعی در خصوص حل یک باره مشکلات معلمان و اجرای به هنگام و بی تنازل رتبه بندی داده بود ولی در مرحله عمل به ویژه انتخاب وزیر نشان داد که دستگاه تعلیم و تربیت در اولویت های نخستین وی نبوده و در خصوص مسائل و مصائب آموزش و پرورش فراتر از اسلاف خود عمل نخواهد کرد.
البته از حق نگذریم پنجره نیم باز فعالیت های صنفی نیز در این دوره در حال مسدود شدن بوده و برخورد با فعالان صنفی، معلمان معترض و معدود رسانه های مستقل معطوف به آموزش و پرورش همانند « صدای معلم » نیز در دستور کار جدی دولتمردان فعلی قرار گرفته است.
به هر حال با فشار معلمان معترض بالاخره لایحه هیات دولت و مصوبه مجلس در خصوص رتبه بندی معلمان (پس از سی بار دست به دست شدن در مرحله تدوین آئین نامه اجرایی و کش و قوس های فراوان) آماده اجرا شده است. آئین نامه اجرایی رتبه بندی، معلمان را موظف به بارگذاری مستندات خود جهت احصا رتبه و مرتبه مکتسبه آنهاست.
امروزه تکلیف به بارگذاری مستندات خود به چالشی بین معلمان و وزارتخانه تبدیل شده است در حالی که بخشنامه اجرایی معلمان را مکلف به بارگذاری مستندات لازم کرده است قاطبه جامعه معلمان معتقدند که نیازی به بارگذاری مستندات نیست چرا که کارگزینی های مناطق و نواحی تمام اطلاعات و مستندات لازم را در سیستم های خود داشته و مهم اینکه معلمان قبلن در دسته بندی ارشد، خبره و عالی تفکیک و رسته بندی شده اند ؛ لذا بارگذاری مجدد مستندات بهانه ای برای وقت کشی در اجرای نیم بند رتبه بندی و تحقیر معلمان بوده و کاری بیهوده و عبث می باشد.
آنچه ذیلا می خوانیم نظرات مثبت، منفی و خنثی تعدادی از همکاران استان البرز (بدون ویرایش) در خصوص بارگذاری مدارک و دیگر حواشی سریال n قسمتی رتبه بندی معلمان است.
خانم آرایی از مدیران البرزی می گوید:
سلام و عرض ادب
جناب آقای قاسم پور . هر سازمان و نهادی آیین نامه جذب و ارتقاء کارمندان خود را در ابتدای ورود به سازمان باید مشخص کند . ما در پایان کار و در آستانه بازنشستگی مطلع می شویم که باید به مواردی اهمیت می دادیم که دستاورد چندانی برای آموزش و پرورش ندارد و به مستندات مربوطه هم که داشتیم الان به راحتی دسترسی نداریم چون به نظر نمی رسید بعداً اهمیت پیدا کند.
از طرفی با این نوع امتیازدهی بسیاری از همکاران تنزل رتبه دارند و آیا این موضوع قانونی است ؟ لطفاً صاحبان دانش در این خصوص ، نظر بدهند .
مهمتر از همه این است که برخلاف کارمندان سایر سازمان ها که افزایش حقوق دارند آیا افزایش حقوق کارمندان آموزش و پرورش تنها به رتبه بندی گره خورده است و همراه با افزایش حقوق کارمندان دیگر ما افزایش خواهیم داشت ؟
عزت اسدزاده مدیر ناحیه ۴ می گوید:
با عنایت به اینکه همه معلمان قبلا رتبه بندی شده اند و بر اساس مدارک و مستندات (تجربه ، مدرک تحصیلی و ارزشیابی ) دارای رتبه۱ تا ۵ می باشند و حتی همه آیتم هایی که در این به اصطلاح آیین نامه جدید آورده شده قبلا در ارزشیابی سالانه معلمان توسط مدیران اعمال شده و توسط آموزش و پرورش تایید شده است لذا تدوین و اجرای هرگونه آیین نامه جدید در این خصوص برای معلمانی که قبلا رتبه بندی شده اند خلاف قانون و در واقع عطف به ما سبق می باشد ولی برای همکارانی که هنوز رتبه ندارند قابل اجرا می باشد .
سید خلیل حسینی از مدیران البرزی می گوید :
با سلام خدمت اساتید ارجمند
ضمن احترام به نظرات تمامی بزرگواران، با عنایت به اینکه رتبه بندی در مجلس تصویب شده و در دولت آیین نامه اجرایی تهیه و تدوین شده است، در حال حاضر تبدیل به قانون شده است، به نظرم مقاومت در برابر اجرای این قانون به ضرر همکاران عزیز خواهد بود.
البته این موضوع، صرفا یک نظر شخصی است و ممکن است درست نباشد.
زهرا سادت خلفی مدیر شبانه عترت:
آموزش و پرورش در مواجهه با اعتراض معلمان به اجرای رتبه بندی ، زیرکانه مقیاسی را برای درجه بندی فرهنگیان طراحی کرد که با تحمیل شرایط غیر ممکن به آنها ، از زیر بار افزایش حقوق شانه خالی کند . به غیر از خوداظهاری و سنوات خدمت ، مدرک تحصیلی ، ضمن خدمت و تقدیرنامه ، وجود آیتم های دیگر مثل خلاقیت و ابتکار و تولید محتوای آموزشی در فضای مجازی ، شرکت در کارگروه ها ، ساخت ابزار و تجهیزات و ..... برای همه معلمان علی الخصوص مدیرانی که تمام وقت خود را صرف رسیدگی به وظایف شغلی ، آموزش و تربیت دانش آموزان و پاسخ گوئی به بخشنامه های ریز و درشت و پاسخ گوئی به معلمان ، اولیا و مسئولین بالادستی می کنند ، عادلانه نیست و این گزینه ها برای سنجش رتبه و درجه فرهنگیان صحیح و معقول نیست.
دکتر آقابالی مدیر پژوهش سرای خوارزمی ناحیه ۳ کرج:
سلام و احترام
استاد و معلم، خواه ناخواه در زمرهی مفسّرين رسمیِ علم و دانش هستند و بنابراین هر چه با تجربهتر و داناتر باشند تفسير شخصی و اختصاصیِ غنیتر و سزاوارتری برای عرضه، ثبت و ضبط و در نتیجه رویکرد، روش، منش، سلیقهی اختصاصی و ذیحق و موجه خود را برای اتخاذ رویهها و راهبردها دارند.
اجتهاد در کرسیِ معلمی و استادی فیالواقع در اتخاذِ شیوەی اسلوب مند و قابل ثبت و ضبطِ انتقالِ تجربیات به مخاطبین ظهور و بروز مییابد و از این روست که رویههایِ کلاسیک و جااُفتاده، اصیل، جدی و توام با حقانیّت، بخشی از دستمایههای مباهاتِ مُجتهدینِ خطِ مقدّمِ عرصهی تعلیم و تربیت در هر جامعهای محسوب میشوند. در این میان اما واژگانی که برای توصیفِ درجات اجتهاد بدانها اشاره شد، نمیتوانند در خلاء و خارج از مدار طبیعی و تجربی و بدون لحاظ کردن فرهنگِ حاکم بر دنیای متولیان، مخاطبین و ذینفعانِ تعلیم و تعلّم در بوتهی ارزیابی قرار گیرند.
حال باید ديد آنچه در آییننامهی رتبهبندی معلمان مورد ارزیابی قرار میگیرد، تا چه اندازه برای جایگاه اجتماعی، فرهنگی و تاریخی این مرجعیت و ارشدیت و اجتهاد اصالت قائل است و تا چه میزان میتواند سنجهای علمی، موجه، قابل استناد و مورد پذیرش از سوی ارکان آموزش تلقی و شوقی برای تکاپو، تحرّک و ارتقاء موثر و عالمانه و خلّاقانه نزد پیشقراولان تربیت و تعلیم برانگیزاند ؟
قاسمی از مدیران ناحیه ۴ کرج:
با درود
بر فرض بارگذاری مستندات از طرف تمام ۸۵۰۰۰۰ هزار نفر همکار فرهنگی ، اگر برای صحت سنجی این مدارک و مستندات حداقل ۳ دقیقه وقت لازم باشد می باید ۲۵۵۰۰۰۰ دقیقه یا ۴۲۵۰۰ ساعت برای اعتبار سنجی آن زمان صرف شود که با توجه به تعداد کارشناسان و زمان باقیمانده ۲۰ شهریور ( پایان بارگذاری) تا اول مهر ( تاریخ صدور احکام) چندان عادی به نظر نمی رسد مگر اینکه تمام این فرآیند به قصد اهداف دیگری طراحی شده باشد .
علی چمنی از مدیران ناحیه ۴:
باسلام حضور اساتید محترم
به نظر شخص بنده با عنایت به اینکه تمامی معلمان باتوجه به سنوات خدمت خودشان در رتبه های پایه ، ارشد، خبره و عالی رتبه بندی شده اند و اندک تفاوتی در برخورداری از مزایا با یکدیگر دارند و همچنین به جهت اینکه این رتبه بندی و همترازی و همسان سازی 80 درصد هیات علمی در راستای ارتقاء معیشت و جایگاه معلم در قانون مصوب شده و بالای 30 بار حداقل چکش کاری ویرایش شده و بودجه هر چند ناچیزش پیش بینی شده و مقرر شده که اجرایی شود پس بهتر بود این مسوولین اداره آموزش و پرورش بیشتر از این با روح و روان و عواطف معلمان بازی نمی کردند و بیشتر از این به خاطر یک مبلغ بسیار ناچیز و بی ارزش بازی نمی کردند و این رتبه بندی ناقص را بر اساس همان رتبه های قید شده در حکم ( برحسب سنوات) را اجرا می کردند و اگر قرار بر خود اظهاری و اثبات شایستگی معلمان باشد درقدم اول و قبل از همه باید خود وزیر محترم و همکارانشان با بارگذاری مستندات خودشان صلاحیت و شایستگی خودرا به جامعه فرهنگیان ثابت کنند نه اینکه از ضعف مالی معلم سوء استفاده کرده همکاران را در ایام شهریور که در آستانه شروع سال تحصیلی با شرایط ویژه هستیم سرگرم این بازی بی ارزش می کردند که قطعا تبعات و آثار سوء این رفتارهای خام و نسنجیده در روند آموزش و در طول سال تحصیلی خودرا بروز خواهد داد.
عزیزان مسوول در این زمینه سرعقل بیایید مثل سایر ارگانها به فکر معیشت و ارتقاء جایگاه اجتماعی معلم باشید و بیشتر از این معلم را خوار و تحقیر نکنید. تا حال معلم خوب نشود حال جامعه خوب نخواهد شد . هرچند می دانم آنچه به جایی نرسد فریاد است و....
لیلا تابعی از مدیران ساوجبلاغ:
من مدارک خودم رو حتما بارگذاری می کنم ...
عشق به کارم که شغل انبیا تعبیر شده از من معلم ساخت ۲۹ سال هر روز با عشق به اینکه امروز گره از کار کدام دانش آموزی میتونم باز کنم راهی مدرسه میشدم .
طی کردن مسیرهای روستایی، ،دیدن چهره های دانش آموزانی که به امید لبخند و دست نوازش و کلام مهربانم هر روز در کلاس حاضر میشدند ؛ گوش دادن به حرفهایشان ، دردو دل خانواده هاشون ،به بهانه های مختلف جشنی با بضاعت مدرسه برپا می کردم برای دلخوشی اندک کودکان سرزمینم .
پاک کردن اشک دانش آموزی که پدرمعتادش لوازم مدرسه اش رو فروخته بود و من با حقوق اندکم برایش میخریدم .
برای جذب دانش آموز بازمانده از تحصیل بارها و بارها تلاش کردم .
کلاسهای کوچک و فرسوده ، بوی بخاری و حیاط محقر مدرسه ، چای کم رنگ ساعت تفریح که با پول تو جیب خودمون تهیه میشد .
و ...
29 سال هم معلم بودم هم عشق ورزیدم حقوق اندکم برکت زندگی م بود چون من مدارک خودم رو هر روز بعد نماز صبح در سامانه ی پروردگارم بارگذاری می کردم و حال که خدمتم رو به پایان است هیچ کدام از کارهایم مستندی ندارد . کار دلی با عشق پیمانی بین من و پروردگارم شغل من و فعالیت من بود ببخشید مدرکی ندارم ....
عنوان ....من مدارک خودم رو هر روز بعد نماز صبح در سامانه ی پروردگارم بارگذاری می کنم . این مدارک قابلیت مستند سازی ندارد .
مجید بذرپاچ از مدیران البرزی :
قصه ی پرغصه ی رتبه بندی...
به نام معلمان ، به کام کافی نت ها و مستندسازان...
رتبه های موجود مقدماتی تا عالی خود بهترین و عادلانه ترین ، مدرک مستند رتبه بندی...
آیا این شیوه و رویه در سایر سازمان ها و ارگان های دولتی هم برای افزایش و یا ترفیع ، اعمال می شود؟
این طور استنباط می شود که این رویه یعنی تا جای ممکن دست یابی به گروه های ۳ و ۴ بسیار دشوار و یا غیر ممکن شده و بار مالی طرح کاهش یابد.
مصداق بارز ......
از طلا گشتن پشیمان گشته ، مرحمت فرموده ما را مس کنید...
تمام مدارک و مستندات معلمان در احکام کارگزینی و ۵۰۲ موجوده .
نگاه مثبت اقشار مختلف مردم به جامعه فرهنگیان خود بهترین مدرک برای رتبه بندی معلمان...!
و این قصه پر غصه همچنان ادامه دارد...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سرانجام پس از سالهای متمادی، آئین نامه اجرایی قانون بحث برانگیز رتبه بندی معلمان ابلاغ و رسماً وارد مرحله اجرایی شد. این قانون که در میدان عمل به یکی از دستاویزهای ــ گاه سیاسی ـ دولتهای چندین سال اخیر تبدیل شده بود، بارها میان منازعه قوای مقننه و مجریه بزک شد و تحت منّت و حاتم بخشی این قوا جرح و تعدیل فراوان یافت. گویی ارتقاء منزلت شغلی و اقتصادی معلمان، عطیّه ای است از جانب ایشان به این قشر؛ قشری که علی القاعده، فعال در ساخت اجتماعی جوامع است اما در اینجا در بند فقر ناخواسته و تنگدستی تحمیلی به انفعال فروکشیده شده است.
نگارنده در این خصوص ذکر چند نکته را قابل توجه می داند:
1 ) از آنجا که یکی از خواسته های اصلی معلمان در حرکتهای اعتراضی سالهای اخیر، اجرای قانون رتبه بندی بوده، احتمالاً دولت با واریز مبلغ اخیر به صورت علی الحساب به معلمان، فرض را بر آن گرفته که برای مدتی آنان را به اقناع کشانده دیگر دلیلی برای استمرار این گونه اعتراضات نبیند؛ در نتیجه، خموشی آن را دالّ بر مدیریت و کنترل آن قلمداد نماید. با این وصف به نظر نمی رسد، بی ثباتی و عدم امید به بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور، جامعه معلمان را به جزیره آرام تدریس های وظیفه ـ مدار سوق دهد و در این زمینه خود را با دولت همدل و همراه سازد. بنابراین عقلایی آن است که دولت به دور از گاردهای دفاعی و پدافند دشمن انگارانه در برابر معلمان، با حکمت و دوراندیشی درصدد حل مسأله اقتصاد معلمان و البته اقتصاد آموزش و پرورش برآید.
2 ) هستی شناسی قانون رتبه بندی معلمان و اجرای آن نقطه تلاقی و عدم رضای نظام آموزشی از وضعیت موجود تعلیم و تربیت در کشور است؛ با این وصف چگونه است که عمده ملاک های مورد نیاز برای ورود و ارتقاء به رتبه های پنج گانه این قانون، معطوف به گذشته همان معلمانی است که خود از عاملان وضعیت موجود هستند؟
به عبارت ساده تر، اگر وضعیت فعلی آموزش و پرورش کشور به سبب نیروهای آموزشی (صف) رضایت بخش نیست و این عدم رضاء، مجموعه حاکمیتی را به انداختن طرحی نو درافکنده است، با این اوضاع چرا باید مجدداً به عدم کفایت معلمان در گذشته ایمان آورد و به آنان، حتی در صورت احصاء پایین ترین رتبه نیز، مزایای بیشتر پرداخت کرد؟ اگر قانون رتبه بندی معلمان در تخالف با وضعیت موجود است و در صدد ایجاد وضعیت مطلوب است، چگونه با سازوکارها و داشته های اکنون، نیل به چنین وضعیتی میّسر است؟ گستراندن رغبت و انگیزه بخشی به معلمان تنها به مدد یک محرک بیرونی (فوق العاده ریالی) و بدون تکیه بر انگیزه های تراوشی و درون زا، دیر یا زود محکوم به شکست خواهد بود.
3 ) به دنبال اجرایی شدن قانون رتبه بندی، وزارت آموزش و پرورش با راه اندازی سامانه ای به همین نام، از معلمان خواسته نسبت به بارگذاری مدارک و مستندات لازم به منظور تعیین رتبه استحقاقی خویش اقدام نمایند. شواهد امر حاکی از آن است که معلمان جهت جمع آوری این گونه مدارک به تکاپو افتاده اند تا بتوانند خود را به رتبه های فوقانی برکشانده و از این طریق افزایش ریالی بیشتری را در احکام کارگزینی خویش تثبیت نمایند. از طرف دیگر در فضای مجازی هم صداهایی به منظور تحریم اجرای رتبه بندی به گوش می رسد تا به زعم مخالفان، معلمان را از سازگاری و رسمیت بخشیدن به آن باز دارند.
گرچه یکی از اهداف مهم اجرای قانون رتبه بندی، استقرار نظام سنجش صلاحیتهای عمومی، تخصصی و حرفهای، تعیین ملاکهای ارزیابی و ارتقای مرتبه علمی و تربیتی معلمان و تقویت انگیزه ارتقاء شغلی آنان عنوان شده است اما تجربه نشان داده است که طرح ها و قوانینی از این قبیل، به دلیل ساختار بوروکراتیک بیمار ، زود به محاق عدم کفایت فروکاهیده میل به ابتذال، آن را از شأنیّت ساقط خواهد کرد. مصداق بارز این خوارگرایی، خرید و فروش دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان است که سالهاست برخی از معلمان را به ممرّ ناچیز و برخی دیگر را به امتیاز پشیز آن دلخوش نموده تا از قِبل آن برخی را صاحب لاحق چند امتیاز اداری نماید. امتیازاتی که اینک در اجرای رتبه بندی، دارندگانش را به مثابه معلمان صالح و حرفه ای به رتبه های بالا برمی کشاند تا از محل این دغل کاری، چندی بیشتر ارتزاق نمایند!
4 ) از مصادیق دیگر بیماری دیوان سالار اداری در این حوزه، چیزی است که از آن تحت عنوان «مستندسازی» یاد می شود. سالهاست که ستاد، مدام از صفّ ـ امراً ـ می خواهد مدارس از هر آنچه که در مدرسه اتفاق می افتد مستندهای کاغذی یا مجازی بسازند تا بر همین مبنا، مورد تقدیر و ستایش فرادستان اداری قرارگیرند. اکنون بر همین قیاس، مستندسازی مدارک و کاغذپاره های ابراز انواع شایستگی و صلاحیت های غالباً کذایی و معناباخته معلمان، در بازار رتبه بندی رونقی دیگرگونه خواهد یافت، بلکه از قبال این رتبه ها عناوینی چون دانشیار، استاد و ... نصیب معلمان گردد.
5) یکی از پرسشهای مخالفان در اجرای این قانون، آن است که، چرا باید از معلمان انتظار تألیف و چاپ کتاب و مقالات در فلان مجله و بهمان نشریه داشت؟ مگر عاملیّت و نقش اصیل معلمان چیست؟ توجه به این پرسش هنگامی اهمیت خواهد یافت که از فردای روز اجرای رتبه بندی، معلمان همانند بازار دوره های ضمن خدمت در صدد خرید کتاب و مقاله برآیند تا سهل تر بتوانند به مقام استادی نایل شوند! و اینجاست که راه برای ابتذالی دیگر گشوده تا امر فخیم نویسندگی و تألیف مقاله به امری خوار و پیش پاافتاده بدل شود؛ به همان سیاقی که امروزه برخی اساتید دانشگاه به خدمت دانشجویان خویش درآمده، کارشان کتاب سازی و مقاله سازی برای آنان شده تا از این طریق کسورات و شکستن های مادی خویش را در زندگی ناایمن امروز جبران نمایند. از نتایج مخالفت پیش گفته، آن است که برخی از این مخالفان بر این باورند که کار معلم ـ به سان یک پداگوگ ـ نه آن است که کتاب بتألیفد! و مقاله بچاپد! بلکه کارش مداقه غوّاصانه در امر بسیار خطیر «تربیت» است که به گفته کانت، کمتر چیزی در این جهان را یارای آن باشد.
ستون اصلی و بازوی اجرایی قانون رتبه بندی معلمان، در جایگاه و نقشی است که برای «ارزیابان حرفه ای» قایل شده است؛ ارزیابان حرفه ای، افراد صاحب نظری هستند که به پیشنهاد و معرفی وزارت از بین اعضای هیأت علمی شاغل یا بازنشسته دانشگاههای کشور یا وابسته به وزارت و یا معلمان شاغل و بازنشسته آموزش و پرورش با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر که از سوی مرکز آموزش مدیریت دولتی بر اساس الگوی ارزیابی حرفه¬ای آموزش داده شده و گواهی نامه ارزیابی دریافت می نمایند. بنابر این دولت مکلف شده است که در سراسر کشور، پست جدیدی تحت عنوان «ارزیابان حرفه ای» معلمان ایجاد و ضمن آموزش آنان، نسبت به پرداخت حق الزحمه ایشان نیز اقدام به عمل آورد. جدا از بار مالی این اقدام، آنچه احتمال دارد در آینده بر ناکارآمدی این قانون اثر بگذارد، دایره ارتباطات و شخصی گرایی ارزیابان پیرامون اعمال سلیقه در ارزیابی پرونده معلمان است. بر اساس آئین نامه از مجموع حداکثر (900) امتیاز قابل احصاء برای نیل به بالاترین رتبه (استاد معلم)، رقم (700) امتیاز آن مستلزم تأیید و نظر ایجابی ارزیابان حرفه ای خواهد بود. تجربه نشان داده است که طرح ها و قوانینی از این قبیل، به دلیل ساختار بوروکراتیک بیمار ، زود به محاق عدم کفایت فروکاهیده میل به ابتذال، آن را از شأنیّت ساقط خواهد کرد.
6 ) گستراندن رغبت و انگیزه بخشی به معلمان تنها به مدد یک محرک بیرونی (فوق العاده ریالی) و بدون تکیه بر انگیزه های تراوشی و درون زا، دیر یا زود محکوم به شکست خواهد بود. معلمان بیش از هر قشر دیگری در جامعه دچار سرخوردگی و ناکامی در اداره زندگی خویش گشته اند. افزایش حقوق نسبی ـ افزایشی که وامانده از نرخ تورم بی مهار باشد ـ نه تنها رغبت ساز نخواهد شد بلکه در آینده بر ضد اهداف اولیه آن نیز عمل نموده بسیار ناچیز خواهد بود.
همه گیر شدن بی خاصیتی تحصیل، نه در سطوح عالی ـ که به کالای گرانبهای طبقه مرفّه جامعه بدل شده ـ بلکه در سطح آموزش عمومی نیز بیش از پیش موجب افت تحصیلی و افت یادگیری شده است. از این رو معلمان، کارسازان خلاقیت دانش آموزان نخواهند بود بلکه بیشتر به عاملان جداسازی موقت بچه ها از فضای بی پرهیز مجازی تبدیل خواهند شد. در چنین شرایطی معلمان بیش از هر زمان دیگری دچار پوچی روزانه و بی مصرفی می شوند و آن وقت صد رتبه هم افاقه نحواهد کرد.
نکته آخر اینکه ؛
اگر چه قانون رتبه بندی معلمان سال هاست بر سندان کاذب اداری ـ سیاسی چکش می خورد، اما اجرای آن در شرایط فعلی، در خور معلمان آسیب دیده نیست زیرا که معلمی آن جایگاه گذشته خویش را از دست داده است. وابسته نگاه داشتن معلم به معاش، روی دیگری نیز دارد و آن رویگردانی از کارکردهای اصیل و حرفه ای معلمی است. چشم اندازی که متأسفانه آینده را مبهم و تار می نمایاند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
نخستین نشست رسانه ای « قاسم احمدی لاشکی » معاون حقوقی و امور مجلس امروز یکشنبه 23 مرداد و پس از گذشت 25 ماه از انتصاب ایشان در این سمت در سالن آمفی تئاتر ساختمان شهید رجایی وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید .
این نشست با هدف تشريح و تبیین برنامهها، اهداف و فعالیتهای سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش برگزار شد .
« مدیر صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که پرسش های خود را مطرح کرد .
این پرسش ها به شرح زیر هستند :
این نخستین نشست رسانه ای شما پس از گذشت دو سال و به تعبیر دقیق تر 25 ماه است ! و البته برای برگزاری آن ممنونم .
دلیل این تطویل چه بوده است ؟
در روز خبرنگار حتا پیامی هم از سوی وزیر آموزش و پرورش ندیدیم . در حالی که قبلا وزیران آموزش و پرورش بعضا خودشان میزبان خبرنگاران بودند و حرف های آنان را می شنیدند .
آقای نوری قبلا قول داده بود که دستور العمل ارتباط با رسانه تدوین شود ( باشگاه فرهنگیان ) . این مهم به کجا رسید ؟
1- آقای احمدی
حدود ده سال است که از طرح و تایید سازمان نظام معلمی گذشته است .
طرح سازمان نظام معلمی در شورای عالی آموزش و پرورش در دولت های قبلی تایید شده است .
چرا اراده ای در وزارت آموزش و پرورش برای تحقق این مهم مشاهده نمی شود ؟ در حالی که یکی از وظایف معاونت شما ارسال لوایح، اصلاحیهها و پیشنهادات به مراجع ذیصلاح و پی گیری آنها است ؟
2- یکی از موارد مهم در بحث رتبه بندی معلمان ؛ مغایرت مصوبه مجلس با آیین نامه ای است که در دولت تصویب شده است .
این موارد مغایرت کدام ها هستند و شما برای آن ها چه کرده اید ؟
در میان معلمان مطرح است که وزیر آموزش و پرورش به قدر لازم و کافی از رتبه بندی معلمان حمایت نکرده است .
معلمان از عملکرد وزیر آموزش و پرورش در بحث رتبه بندی معلمان به هیچ وجه رضایت ندارند .
آنان عنوان می کنند که وزیر آموزش و پرروش در بحث رتبه بندی معلمان گروکشی کرده است و به خاطر بحران کمبود معلم رتبه بندی را اجرا نمی کند .
« صدای معلم » بارها در گزارش های خود بر این موضوع تصریح کرده که بدون سازمان نظام معلمی ، رتبه بندی معلمان بر اساس هدفی که برای آن تعریف شده است ، به نتیجه ای نمی رسد . از سوی دیگر ؛ معلمان قبلا رتبه بندی شده اند و نیازی به بارگذاری مدارک ، کاغذبازی و... نیست مگر آن که شرایط جدیدی تعریف شود .
3-جناب احمدی
یکی از موارد مهم و تاثیرگذار که همواره مورد تاکید و هشدار کنش گران آموزشی و رسانه های مستقل بوده مساله دخالت نمایندگان مجلس در امور آموزش و پرورش به ویژه در مورد « عزل و نصب » هاست .
به نظر می رسد هنوز میان تعامل و دخالت فهم مشترکی پیدا نشده است .
این وضعیت تا کی باید استمرار داشته باشد ؟
نقش معاونت شما در حفظ استقلال ذاتی و حرفه ای وزارت آموزش و پرورش در چارچوب وظایف سازمانی چه می تواند باشد ؟ »
آن چه در زیر می آید ؛ بخش پایانی پاسخ « قاسم احمدی لاشکی » معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش به پرسش های « علی پورسلیمان ، مدیر صدای معلم » است .
رفیق!
تو فکر می کنی اگر بیایی خارج، حالت خوب می شود؟
به والله قسم نه! نمی شود.
من این قدر ایرانی حال خراب در همین خارج دیده ام که نگو و نپرس.
آنها حال خرابشان را با خود به همه جا می برند؛ آنها دلشوره ها و ترس ها و اضطراب ها و بکن ها و نکن ها و بگیرها و ببندها و دروغ ها و فریب ها و تنگ نظری ها و خیانت ها و حسادت ها و نفاق ها و پشت هم اندازی ها و قانونگریزی ها و دور زدن ها و زیر آب زدن ها را با خود همه جا می برند. و هر کدام از این ها کافی ست که حال آدم خراب باشد همه عمر.
بهشت هم با افکار و کردار جهنمی ما، جهنم خواهد شد.
تو فکر می کنی خارج از اول خارج بود بعد یک عده رفتند و داخلش شدند؟
نه ، خارج را همین خارجی ها خارجش کردند ؛ همان طور که ایران را ایرانی ها ، ایرانش کردند؛ عراق را عراقی ها عراقش کردند؛ افغانستان را افغان ها افغانستانش کردند...
فکر نکن این فقط حکومتها هستند که آدم ها را می سازند، نه اتفاقاً این آدم ها هستند که حکومتها را می سازند.
من اینجا هستم ؛ در همین خارج دوست داشتنی شما و دارم از نزدیک می بینم که قانون هست اما چطور بعضی ایرانی ها همه فکر و ذکرشان این است که همین قانون را دور بزنند و زیر پا بگذارند.
کار هست اما چرا او هزار و یک ترفند می زند که از همان کار شانه خالی کند.
آزادی بیان هست اما چرا حرفی ندارد که بیانش کند.
تساوی حقوق زن و مرد هست اما چرا باز هر بلایی که می تواند بر سر زنش می آورد.
امید هست ، اما او چرا ندارد؟
لذت های پاک و بی آلایش هست اما او چرا نمی تواند ببرد؟
موزه هست اما چرا او نمی رود؟
کتابخانه هست اما چرا او عضو نمی شود؟
هزار و یک فعالیت فرهنگی هست اما چرا او شرکت نمی کند.
کتاب هست بدون سانسور و ممیزی هم هست اما چرا او نمی خواند؟
موسیقی کلاسیک هست، تاتر مدرن هست، هنر متعالی هست، فلسفه ی روز هست ،علم محض هست،اما چرا او باز دنبال قلیان دو سیب است و سالن مد و غیبت پشت سر پری خانم و زری خانم؟
تمرینش نکرده؟ یادش نداده اند؟ دل و دماغ ندارد؟ رنج بسیار کشیده؟ میراث دار یک اندوه تاریخی ست؟ تقصیر زمین است تقصیر زمان است ، تقصیر این است، تقصیر آن است؟ باشد حق با شماست.
اما باور کن خارج، حال کسی را خوب نخواهد کرد.
اول باید حال خودت را خوب کنی ،بعد با خود ببری حالت را هر جا که می خواهی...
کانال نویسنده
***
صدای معلم :
آن چه در زیر می بینید ؛ تصویری از پیست دوچرخه سواری سرخه حصار در تهران است .
دو طرف این پیست ویژه پیاده روی است . اما این افراد کاملا مسیر پیست را اشغال کرده اند .
اما در سمت راست ، « سگی » را مشاهده می کنید که در مسیر پیاده روی در حال حرکت است !
مدارس و دانشگاه ها در حالی بازگشایی می شوند که رشته های علوم انسانی به دلایل زیر با کمبود تقاضا مواجه اند و این مسئله جامعه را از علوم انسانی مُدرن و پُست مُدرن بی بهره می کند و منجر به عقب ماندگی بیشتر فرهنگی - اجتماعی و علمی می گردد!
1- فارغ التحصیلان علوم انسانی فاقد شغل با درآمد مکفی هستند.
مهمترین دستگاه ها برای استخدام فارغ التحصیلان علوم انسانی ، آموزش و پرورش و دستگاه قضایی هستند که ظرفیت محدودی آن هم با سهمیه دارند.
2- محتویات سر فصل دروس علوم انسانی گذشته نگر و غیر روز آمد بوده و برای جوانان جذاب نیستند.
اساتید نو اندیش علوم انسانی به دلیل محدودیت در بیان بسیار اندک هستند.
3- عدم پذیرش دانشگاه های خارجی از فارغ التحصیلان علوم انسانی ایران.
علوم انسانی مدرن در دنیا غیر ایدئولوژیک هستند و فارغ التحصیلان با نگرش ایدئولوژیک را پذیرش نمیدهند.
4- محدودیت در نقد و تحلیل علوم انسانی مُدرن به دلیل انحصاری بودن صدا و سیما و سایر رسانه ها.
بسیاری از پژوهشگران و روزنامه نگاران از متخصصین علوم انسانی اند ولی محدودیت آزادی بیان و پس از بیان دارند!
منابع و کتب معتبر علوم انسانی به دلیل سانسور و تحریم شدید نایاب یا کمیاب هستند.
به دلایل فوق هم اکنون شبکه های اجتماعی مجازی مهمترین منبع تولید و انتشار دانش علوم انسانی مدرن و روزآمد هستند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید