به گزارش ایرنا، سرهنگ ˈعلیرضا دلیریˈ روز سه شنبه در نشست خبری با اصحاب رسانه گفت: دستگیری قاتل معلم بروجردی بنا به دلایلی چون کم سن و سال بودن قاتل، نداشتن پرونده قضایی و انتظامی و ناشناسی وی با تاخیر مواجه شد.
وی جست و جو برای دستگیری قاتل معلم بروجردی در شهرستان های اهواز، آبادان، نهاوند و بروجرد را یادآور شد و افزود: مرز ایران هنگام خروج زائران اربعین حسینی نیز به طور کامل بررسی و توسط پلیس مرزبانی و پلیس آگاهی بروجرد تحت کنترل درآمد.
فرمانده انتظامی شهرستان بروجرد با اشاره به بررسی بسیاری از اجساد بدون هویت در سراسر کشور اظهار کرد: در نهایت، تطبیق عکس از قاتل باعث شناسایی وی در یکی از کانون های اصلاح و تربیت تهران شد.
وی افزود: قاتل فراری بعد از عزیمت به تهران اقدام به درگیری و ضرب و شتم دوباره کرده بود که توسط پلیس تهران دستگیر و با تشکیل پرونده قضایی با نام ˈمحمد امین صˈ فرزند علی تحویل کانون اصلاح و تربیت شده بود.
سرهنگ دلیری گفت: پلیس آگاهی شهرستان بروجرد به همراه پدر قاتل به تهران عزیمت و قاتل را شناسایی کردند.
وی اضافه کرد: این قاتل از طریق دادگستری تهران به نیروی انتظامی بروجرد تحویل و اکنون در حال انتقال به بروجرد است.
فرمانده انتظامی شهرستان بروجرد گفت: بررسی پرونده و سرنوشت قاتل بروجردی را مقامات قضایی شهرستان و قاضی پرونده مشخص می کنند.
قاتل ˈمحسن خشخاشیˈ دبیر فیزیک دبیرستان حافظی بروجرد یکم آذرماه سال جاری معلم خود را با ضربات چاقو به قتل رساند.
مرحوم خشخاشی متاهل و دارای یک پسر 10 ساله و یک دختر سه ساله است.
گروه اخبار :
به مناسبت چهلم درگذشت مرحوم " محسن خشحاشی " مراسمی با حضور فرهنگیان و دانش آموزان روز پنج شنبه 11 / 10 / 93 ساعت 16 در دارالسلام بروجرد برگزار می شود .
گروه سایت سخن معلم ضمن عرض تسلیت مجدد به مناسبت این فاجعه ، در جهت تسلی خاطر و هم دردی با خانواده آن مرحوم و بازماندگان از فرهنگیان دعوت به حضور در این مراسم می نماید .
« گروه سخن معلم » در راستای عمل به آموزه های دولت تدبیر و امید که مهم ترین آن گفت و گو ، تفکر انتقادی و پاسخ گویی است ، آمادگی خود را جهت برگزاری نشست و گفت و گو با همه مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام می نماید .
همچنین این رسانه آماده است تا پاسخ افراد و یا نهادهایی را که مورد پرسش و نقادی قرار می گیرند منتشر نماید .
گروه اخبار :
امروز سه شنبه نهم دی ماه ، جمعی از اعضای سازمان معلمان ایران و کانون صنفی معلمان ایران با حضور در بیمارستان مدائن تهران با عضو شورای نویسندگان سخن معلم دیدار و گفت و گو نمودند .
آقای دکتر نهضت ضمن تشکر از حضور این دوستان و همکاران گرامی ، از اعضای این دو تشکل درخواست نمود تا به بررسی و مباحثه بیشتر در مورد بودجه آموزش و پرورش بپردازند .
عضو شورای نویسندگان سخن معلم ضمن انتقاد از وضعیت خدمات دهی بیمه طلایی ( آتیه سازان حافظ ) عنوان نمود که سقف بیمه 60 میلیون ریال تعریف شده است و این موضوع با تعهدات بیمه آتیه سازان حافظ هم خوانی ندارد .
او تصریح کرد : " با وجودی که من قادر به حرکت نیستم چندین بار با بیمه آتیه سازان حافظ تماس گرفتم ، اما هیچ پاسخی ندادند . "
لازم به ذکر است که روز جمعه پنجم دی ماه ، گروه سایت سخن معلم با حضور در بیمارستان به عیادت از ایشان پرداختند . ( این جا را بخوانید )
چندی پیش نیز برخی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش با حضور در این بیمارستان ، برای آقای دکتر نهضت از درگاه خداوند متعال طلب بهبودی و سلامت کامل نمودند .
گروه سخن معلم از همه این دوستان و همکاران ، تشکر و قدردانی می کند .
* مدیر گروه سایت سخن معلم در مورد اتفافات منطقه 2 تهران یادداشتی با عنوان « رسانه و مسئولان ( در حاشیه اتفافات آموزش و پرورش منطقه 2 تهران ) » منتشر نمود . در بخشی از این مطلب چنین آمده بود : " تعدادی از معلمان و مخاطبان رسانه سخن معلم از ما خواسته بودند که حتی الامکان نشستی با مدیریت منطقه داشته باشیم . بر حسب وظیفه و رسالت رسانه ، این مساله با اداره آموزش و پرورش منطقه 2 در میان گذاشته شد . درخواست دیدار و ملاقات جهت انعکاس نظرات معلمان سه بار و در فواصل زمانی مختلف با مدیریت محترم منطقه مطرح شد . اما پاسخی دریافت نشد ! "
با وجود گذشت یک هفته از نگارش این یادداشت هنوز پاسخی از سوی مدیریت محترم منطقه به درخواست سخن معلم داده نشده است ...
* یکی از دبیران محترم این منطقه ، جناب آقای مهدی خلیلی گفت و گویی را با مدیریت محترم منطقه 2 انجام داده و با مقدمه زیر برای سخن معلم ارسال نموده اند .
ضمن تشکر و قدردانی از آقای خلیلی ، یادآوری می شود ؛ همان گونه که در شناسنامه سایت سخن معلم آمده است ؛ این پایگاه خبری تحلیلی هیچ گونه وابستگی به دسته ، حزب و یا جناح سیاسی و اقتصادی ندارد .
" با سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی
به استحضار می رساند ذات ماهیت رسانه و جنبش صنفی حرکت در جهت اعتدال و دیالوگ منطقی است.جنابعالی نیک آگاهید که در صورت نشر عقاید مخالف می بایست عقاید و آرای موافق نیز مجال نشر و طرح داشته باشد.بر این اساس گفت و گویی که با جناب آقای دکتر طالب زاده انجام شده برای سایت شما نیز ارسال گردیده بود؛ مجددا ارسال می شود تا جهت تنویر افکار عمومی و بی طرفی سازمان معلمان مجال نشر پید ا کند.
با احترام مهدی خلیلی روزنامه نگار و دبیر آموزش و پرورش "
دکتر طالب زاده،مدیریت آموزش و پرورش منطقه 2 مهم ترین اقدامات خود را بر شمرد :
ایجاد هم گرایی، تزریق امید بخشی و تدوین برنامه 3 ساله
گفت و گو: مهدی خلیلی
دکتر حسین طالب زاده از تاریخ دهم آذر 1392سکان عالی ترین مقام فرهنگ منطقه 2 تهران را بر عهده گرفت. ایشان در این مدت کوتاه از مسوولیت خویش در آموزش و پرورش که با گره های کوری که از دوران گذشته خواسته و ناخواسته ایجاد شده به گشودن این گره های کور پرداخته و افق روشنی را برای فرهنگیان و دانش آموزان منطقه ایجاد نمودند. ترویج راست گویی، اعتدال گرایی، تقویت روحیه امید و پویایی ، اعتلای شأن و منزلت فرهنگیان گران قدر منطقه و اهتمام جدی برای توسعه مستمر شایستگی های علمی، تربیتی و حرفه ای آن ، توسعه و تقویت تفکر راهبردی ، برنامه محوری، روحیه تفکر، نوآوری و پژوهش ، بهبود مدیریت منابع انسانی با تاکید بر استفاده نیروهای مجرب و توان مند ، مسئوولیت پذیری و پاسخ گویی آموزش و پرورش در قبال تحقق اهداف متعالی آن در طراز سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و فراهم آوردن موجبات توسعه مشارکت مردم و فرهنگیان و تقویت هم افزایی درون سازمانی و فرابخشی در راستای رشد و تعالی آموزش و پرورش بخشی از اقدامات ارزش مندی است که توسط ایشان صورت گرفته است.
در این راستا به سراغ ایشان رفته و سوالاتی را مطرح نموده که خواندنش خالی از لطف نیست.
* جناب آقای دکتر طالب زاده ،ابتدا مختصری از خودتان بگویید:
حسین طالب زاده هستم، دانش آموخته علوم سیاسی و روابط بین الملل.حدود 10سال در دانشگاه تدریس نمودم و 15 سال در بخش های مختلف تربیتی ، آموزشی و فرهنگی آموزش و پرورش کار کردم و الان هم مامور دانشگاه در این مجموعه و مدیریت آموزش و پرورش منطقه 2 را برعهده دارم.
* مختصری از وضعیت آموزش و پرورش منطقه 2 بگویید.
ما در منطقه 2 حدود 80 هزار دانش آموز داریم که 40 درصد در مدارس غیر دولتی و 60 درصد در مدارس دولتی تحصیل می کنند و حدود 4 هزار معلم رسمی داریم.
* جناب آقای دکتر طالب زاده،مهم ترین اقدامات شما در این مدت که مدیریت منطقه را برعهده گرفتید،چیست؟
با توجه به شناختی که از منطقه صورت گرفت برنامه ای 3 ساله تدوین گردید و در این راستا برنامه عملیانی نیز در جهت انجام برنامه ی 3 ساله که مبتنی بر اسناد بالا دستی بود ،انجام شد.
کار دیگری که در این مدت صورت گرفت،بحث ایجاد روحیه ی وفاق و هم گرایی با نیروهای داخلی منطقه بود و در این راستا تلاش گردید تا قاعده کارها ؛ قاعده فرهنگی باشد و همه ی کارها و اقدامات بر مبنای گفت و گو و منطق و پرهیز از سیاست زدگی و سطحی نگری و مبتنی بر تدبیر و افق چشم انداز صورت بگیرد.
در این مدت تلاش شد روحیه ی امید و امیدواری ایجاد شود و به دنبال هم گرایی بین نیروهای داخلی در آموزش و پرورش و سازمان های دیگر در منطقه 2 بودیم.
در این مدت از مسوولیتم ، منطقه 2 به عنوان منطقه نمونه محیط زیست در کشور تبدیل شد و تفاهم نامه ای با سازمان محیط زیست منعقد شد.
همچنین تفاهم نامه ای با دانشگاه روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران داشتیم.
در این مدت سعی شد مدارس منطقه حالت نشاط و شادابی به خود بگیرد و در این راستا اقدامات مفید و سازنده ای انجام گردید ،از جمله در تابستان امسال با همکاری مدیران مدارس و شهرداری این منطقه اتفاقات خوبی صورت گرفت.
هدف ما در این مدت از مسوولیت ، تربیت مناسب در راستای سند تحول و ارتقای روحیه جمعی برای گسترش اهداف سند چشم انداز بود.
* جناب آقای دکتر طالب زاده ، مدیران مدارس ویترین مدارس هستند ملاک های شما برای انتخاب مدیران چیست؟
ملاک ما در انتخاب مدیران ملاک های فرهنگی است. هر کس استدلال قوی تری دارد و برنامه ریزی بهتری داشته باشد و شایستگی خود را اثبات کرده باشد،شایستگی مدیریت را داشته و در کمیته انتصابات و شورای معاونین فقط به این ملاک ها توجه می شود.
* به نظر شما مدیریت ذاتی است یا اکتسابی؟
مدیریت هم ذاتی است و هم اکتسابی. بخشی از مدیریت علم است و فرد باید مسلط باشد.فرد ممکن است دانش بالایی از مدیریت داشته باشد ولی از نظر شخصیتی کاریزمای مدیریت را نداشته باشد . شخصیت برون گرا و شخصیت درون گرا می تواند بر مدیریت فرد تاثیر بگذارد.
* جناب آقای دکتر طالب زاده ،چه موضوعی در حیطه کاری و اداری شما را به شدت عصبانی می کند؟
بیشترین موضوعی که برایم ناراحت کننده است،فقدان ارتباط موثر با مخاطبین می باشد. اگر معلمان نتوانند با دانش آموزان ارتباط مناسبی داشته باشند و یا معلمان با یکدیگر ارتباط شایسته ای نداشته باشند و همکاران اداری نتوانند با معلمان تعامل سازنده ای داشته باشند ،مرا به شدت عصبانی می کند . اگر ارتباطات در یک مجموعه مناسب نباشد ،مشارکت و خلاقیت کاهش می بابد و از سوی دیگر احساس نگرانی و ناامنی به وجود می آید.ناامنی و نگرانی در ارتباطات عذاب آور است.
* آقای دکتر، الان سازمان ترافیک، شهرداری، محیط زیست،بیمه،و یا بهتر است بگوییم همه ی سازمان های اجتماعی و اقتصادی از مشکلات فرهنگی می گویند و هزینه های زیادی نیز بایت این موضوع پرداخت می شود و تقریبا 16 موسسه و ارگان کار فرهنگی انجام می دهند اما مهمترین سازمان فرهنگی ،آموزش و پرورش است چرا در نگاه کلان کمتر به آموزش و پرورش توجه شده و چاره چیست؟
ببینید، بحث در اشکال روشی است. همه می گویند فرهنگ مهم است ،اما نمی گویند چگونه مهم است.می گوییم موضوع مهم است اما به مسایل آن توجه چندانی نداریم. از سویی مجموعه فرهنگی را با دید اقتصادی می نگریم و از سوی دیگر بابت آن ده ها برابر هزینه می کنیم. چرا؟ چون که اصل را فراموش می کنیم.در هفته معلم مراسمی برگزار می شود اما مسایل جاری نیستند. مسایل معلمان باید در متن باشد و بایستی از نظر مساله محوری به آموزش و پرورش نگاه کنیم و فقط از دید موضوعی نگاه نکنیم.
* برای ارتقای معیشت شغلی و منزلت معلم چه اقدامی انجام شد؟
مهم ترین اقدامی که دولت انجام داد، بحث ایجاد آرامش است.فقط در یک فضای آرام می توان تصمیم گرفت و وضعیت کشور را به سمت آرامش و سازندگی برد. در جامعه ی نا آرام نمی توان تصمیم گرفت. دولت در این مدت توانست آرامش را به جامعه بر گرداند. در حوزه بهداشت و اقتصاد اقدامات خوبی انجام شد در حوزه آموزش و پرورش نیز آرامش و امید و تدبیر به وجود آمدو مسوولان آموزش و پرورش برای ارتقای معیشت شغلی و منزلت معلمی تلاش می نمایند اما آن فدر مساله و مشکل در آموزش و پرورش وجود داشت که حل همه ی آنها به زمان و تلاش و صبوری بیشتری نیاز داریم.
* آقای دکتر طالب زاده امنیت فرهنگی یا فرهنگ امنیتی؟
تاکید جناب آقای وزیر و مسوولان آموزش و پروش در دولت تدبیر و امید ، امنیت فرهنگی است و امنیت فرهنگی در منطقه 2 نیز بهتر شد و ما به دنبال فرهنگ امنیتی نیستیم.معیار اقدامات فرهنگی وکار فرهنگی و امنیت فرهنگی است.بستر باید برای امنیت فرهنگی آماده باشد تا معلمان بتوانند منطق گفت و گو و گفت و گوی منطقی را به دانش آموزان یاد بدهند. اصولا دیالوگ نیازمند تمرین و ممارست و پرهیر از امنیتی شدن و پادگانی شدن است.
* چرا رسانه ها نتوانسته اند تعامل شایسته با آموزش و پرورش داشته باشند؟
یکی از وظایف رسانه ها ،تزریق خوراک است . در کشور ما رسانه ها حرفه ای نیستند. ما در سطح جامعه هم رسانه های حرفه ای کم داریم و هم رسانه ی تخصصی که به صورت جدی به موضوعات آموزش و پرورش بپردازد. رسانه های ما باید در سطح تخصصی ایجاد شده و تخصصی نیز رفتار نمایند. متاسفانه رسانه ها و روابط عمومی ها هم در سطح کلان و هم در سطح آموزش و پرورش حرفه ای نیستند . در طول سال چندین فیلم با موضوع آموزش و پرورش ساخته می شود اما در رسانه ها به آن توجه نمی شود.رسانه ها به صورت عادت به طرح مسایل آموزش و پرورش پرداخته و کمتر به طرح مسایل اساسی آموزش و پرورش ونقد منصفانه می پردازند.
* آموزش و پرورش چه نقشی در شادابی یک ملت دارد؟
نقش آموزش و پرورش بسیار مهم است. اول اینکه هر چه آموزش و پرورش شاداب تر باشد ،این شادی به سطح اجتماع تزریق می شود.دوم اینکه شادی یک مهارت است ،باید بتوانیم آن را به فرزندان مان بیاموزیم. مابه بچه هایمان می گوییم باید دکتر یا مهندس شوی ،اما مهمتر این است که باید به بچه ها بگوییم من می خواهم در آینده خوشحال و خوشبخت شوم.
* چه خاطره ای از دوران تدریس و معلمی خود دارید؟
یک روز در کلاس درس می دادم ،بعد از اینکه زنگ خورد دانش آموزی از من پرسید(من در آن زمان دانشجو نیز بودم): ببخشید می توان بپرسم معدل شما چند شد؟ من آن ترم که معدلم بالای 19 شده بود: به آن دانش آموز گفتم: بالای 19 . آن دانش آموز گفت:الان می روم به همه ی دانش آموزان می گویم که معدل شما بالای 19 شده تا همه درس بخوانند. این خاطره را از این بابت گفتم که بدانید نقش الگویی معلم مهم است و معلم ابتدا باید خودش عامل باشد . در روایت دینی آمده است: رطب خورده کی منع رطب کند.
ارسال مطلب و گزارش برای سخن معلم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بسمه تعالی
رئیس جمهور محترم!
با تشکر از حضرت عالی جهت اجرای طرح نظام سلامت و تبریک به جامعه ی زحمتکش پرستاران عزیز، به خاطر اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری، و تشکر از این که مقوله ی سلامت جسمانی مردم در اولویت برنامه های دولت قرار گرفته است. شکی نیست سلامت روحی و روانی جامعه نیز از جایگاه بالایی برخورداراست. چرا که به اعتراف اکثر پزشکان؛ مشکلات روحی و عصبی؛ ریشه ی بسیاری از بیماری هاست. همه واقفیم جامعه ی معلمان و خانواده هایشان و نیز جمعیت دوازده و نیم میلیونی دانش آموزان (بدون احتساب خانواده هایشان) بیش از یک چهارم جمعیت کشور را تشکیل می دهند و عدم آرامش روحی معلمان چه لطمه ای به پرورش نسل آینده کشور می زند. لذا توجه به دغدغه های معلمین می تواند در تأمین این مقوله مؤثر واقع شود.
متن زیر بخشی از خواسته ها و سؤالات و درد دل های اکثریت معلمین کشور می باشد که با زبانی ساده و به دور از تعارفات و ملاحظات مرسوم آمده است ؛ قبلاً بابت آن عذر خواهیم.
جناب رئیس جمهور!
امروزه اداره ی زندگی و تأمین هزینه های کمر شکن آن برای اکثر معلمین شاغل و بازنشسته غیر ممکن شده و اکثریت آن ها خسته از بی عدالتی و تبعیض و شرمنده ی همسر و فرزندان خود می باشند.
رئیس جمهور محترم
خود می دانید زمانی که قیمت دلار از ۱۲۰۰تومان به ۳۵۰۰تومان و تورم هم به ۴۵درصد رسید، قدرت خرید ما معلمین نصف و حتی به یک سوم کاهش یافت و هزینه های زندگی سرسام آور شد.
هزینه هایی که بنا بر اعلام اخیر بانک مرکزی در یک خانواده ی تهرانی ۳۵میلیون ریال و یک خانواده ی شهرستانی ۲۵میلیون ریال برآورد شده است.
جناب رئیس جمهور!
چند ماه قبل، لایحه ی نظام رتبه بندی معلمان به دلیل بار مالی در مجلس تصویب نشد اما اخیراً قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری اجرا شد که به موجب آن حداقل حقوق پرستاران بدون احتساب کارانه و حق شیفت و پاداش و مزایای دیگر یک هیجده میلیون ریال تعیین و حکم آن ها از اول آبان۹۳ اجرایی شده است ؛ همچنین کارانه ی ماهیانه آن ها از ۲میلیون ریال به ۴میلیون ریال افزایش یافت.
حال از حضرت عالی این سؤال را داریم که چطور می شود این طرح با وجود پرسنل زیاد پرستاران عزیز بار مالی آن تأمین شد؟ چرا این طرح احتیاج به مجوز مجلس نداشت، اما طرح رتبه بندی معلمان دارد؟
آقای رئیس جمهور!
یک معلم؛ نه کارانه ی ماهیانه دارد نه اضافه کار، نه حق مسکن دارد و نه حق ایاب و ذهاب، نه حق مأموریت دارد و نه حق شیفت، نه بن خرید کالا دارد و نه کمک های غیر نقدی ماهیانه، نه پاداش آخر سال دارد و نه مانند شرکت های دولتی پاداش بستن حساب ها، نه مانند کارکنان زحمت کش بانک ها، وام های چند ده میلیونی با درصدهای پایین جهت خرید خودرو و آپارتمان دارد که در آخر خدمت هم تمام آن وام ها بخشیده شوند و در هنگام بازنشستگی صاحب چندین واحد آپارتمان و خودرو شود، نه مؤسسات مالی و اعتباری همانند قوامین و حکمت ایرانیان و میزان که وام های متعدد با درصدهای پایین به پرسنل خود بدهند.
آقای رئیس جمهور!
ما معلمین فقط و فقط یک حقوق ثابت ماهیانه داریم که حداقل ۳میلیون ریال آن بابت انواع و اقسام بیمه های درمانی، تکمیلی، عمر و خودرو، بازنشستگی و مالیات، کسر می شود و البته یک عیدی ۵میلیون ریالی که به همه ی کارکنان پرداخت می شود و همچنین یک پوشه پر از تقدیر نامه های کاغذی مسؤولین، فرمانداران، استانداران و نمایندگان مجلس که در روز معلم اهدا می شود.
جناب رئیس جمهور!
مگر بین یک فوق لیسانس یا دکترای تخصصی در آموزش و پرورش با همنام خود در وزارت علوم چه تفاوتی است که میانگین حقوق این عزیزان در آموزش و پرورش ۱۵تا۲۰میلیون ریال با ۲۴ساعت موظف در هفته می باشد اما در آموزش عالی ۴۰ تا یک صد میلیون ریال با ۱۲ساعت موظف در هفته می باشد؟!
مگر تعطیلات ۳ماهه ی تابستان شامل اساتید محترم و زحمت کش دانشگاه نمی شود؟ مگر غیر از این است که در دانشگاه به دلیل داشتن دانشجویان شهرستانی چند هفته از اول ترم و چند هفته قبل از امتحانات و چند هفته قبل از عید و چند هفته بعد از عید کلاس ها تعطیل است؟
آقای رئیس جمهور!
دولت مردان گذشته و نمایندگان قبلی و فعلی مجلس معتقدند آموزش و پرورش مصرف کننده است و منبع درآمدی ندارد و یا این که پرسنل آموزش و پرورش بسیار زیاد است ،حال ما این سؤال را داریم مگر وزارت علوم مصرف کننده نیست؟
مگر تعداد پرسنل نیروهای محترم نظامی و انتظامی و پرستاران و… کمتر از تعداد کل معلمین است؟
چرا همیشه آموزش و پرورش با کسری بودجه میلیاردی مواجه است؟
چرا یک بار در این ۳۰سال اخیر، در جراید و اخبار و رسانه ها و سایت های خبری از کسری بودجه وزارتخانه های دیگر دیده یا شنیده نشده است؟!
جناب رئیس جمهور!
چرا پاداش آخر خدمت یک بازنشسته ی فرهنگی باید یک دوم یا یک سوم دیگر کارکنان دولت باشد که آن هم به صورت قسطی طی چند سال به حساب آنان واریز شود که با احتساب تورم سال های اخیر ارزش آن به مرور زمان نصف شود اما پاداش دیگر کارکنان دولت به صورت یک جا به حساب آن ها واریز شود و با این پاداش می توانند در شهرستان ها یک آپارتمان تهیه کنند و یا برای دوران بازنشستگی شغلی دست و پا کنند.
جناب رئیس جمهور!
ما معلمین؛ فراموش شده ایم نه فقط در دولت شما که در دولت های قبلی هم و ضع به همین منوال بوده است تا کی چشم و گوش خود را در برابر این همه تبعیض ببندیم؟ کارد به استخوان ما رسیده است. صورتی برایمان نمانده که بخواهیم آن را با سیلی سرخ نگه داریم. اگر سمعکی از جنس انصاف باشد صدای له شدن و خرد شدن استخوان هایمان زیر چرخ هزینه های زندگی به گوش می رسد.
در پایان، جناب رییس جمهور، ما فقط خواهان رفع تبعیض بین کارکنان تحت امرتان هستیم و نیز خواستار اجرای سریع تر طرح رتبه بندی معلمان قبل از پایان سال و اعمال آن در حکم سال جاری هستیم. البته نه طرحی مانند طرح نظام هماهنگ پرداخت حقوق، که حقوق معلمان را با خودشان هماهنگ کرد و همچنین بیشتر دستگاه های دولتی خودرا از آن مستثنی کردند، و آن هایی که نتوانستند، فیش های مخفی برای پرسنل خود صادر کردند و نیز نه آن طرحی که معلمان برای رسیدن به مزایای آن، از هفت خوان رستم بگذرند، یا به جان یک دیگر بیفتند.
با تشکر
فاجعه وقتی زیاد تکرار شود رنگ عادت میگیرد، عادت ها بی قیدی می آورد، بی تفاوتی ، بی احساسی ، حتی بی حوصلگی . این گونه است که دیگر واکنش ها به بحرانی مثل آلودگی هوا، به تندی گذشته نیست.
حالا دیگر مردم از شنیدن این که از هر 7 مرگ در کشور یکی به علت آلودگی هواست، تعجب نمی کنند و از خبری مثل هشدار امروز، درباره نزدیک شدن دوباره هوای پایتخت به مرز اضطرار، می گذرند و برای شان حتی مهم نیست که امروز کارگروه کاهش آلودگی هوای تهران تشکیل شده است چون از شنیدن خبرهای تکراری دردناک و بی سرانجام خسته شده اند و دیگر به نجات شان از این مرگ تدریجی در گرداب سم و دود امیدی ندارند و از خودشان می پرسند چرا باید خاطرشان را پریشان تر کنند وقتی هیچ مسئولی انگار، از ته دل قصد حل مشکل شان را ندارد.
اما ما رسانه ای ها پیشنهاد می کنیم حاشیه های خبری امروز کارگروه کاهش آلودگی هوا را بخوانید. نه این که خیال کنید سازمان یا وزارتخانه ای راهکاری جدی و عملی برای کاهش آلودگی هوا ارائه کرده است بلکه این حواشی احتمالاً به شناخت بهتر شما از شیوه تصمیم گیری برخی مسئولان در بحران و نگرش آنها نسبت به سلامت مردم کمک خواهد کرد.
کارگروه کاهش آلودگی هوای تهران امروز در دفتر معاون عمرانی استاندار تهران با خبرهایی ناخوش آغاز شد و سازمان هواشناسی اعلام کرد که امکان دارد وضعیت آلودگی هوا تا چهارشنبه این هفته به مرحله اضطرار برسد و هم اکنون نیز در برخی نقاط مانند پارک رازی و شهرک قائم به این عدد نزدیک است.
این آمارها در شرایطی اعلام شد که هنوز در آغاز زمستان هستیم و راه درازی تا پایان سال در پیش داریم و هوای سرد که آلودگی هوا را تشدید می کند احتمالا تا 3 ماه دیگر ادامه دارد. کارگروه کاهش آلودگی هوای تهران امسال هم مثل هر سال در دقیقه 90 و با تنگ شدن راه نفس تهرانی ها برگزار شد و باز هم مسئولان به رسم هر سال راه کارهایی سطحی و کوتاه مدت برای حل بحران پیشنهاد کردند.
در پایان این جلسه ، گروه به نتیجه رسیدند که تا بهتر شدن وضع هوا کارخانه های شن و ماسه اطراف تهران با صلاحدید محیط زیست تعطیل شود و فروش روزانه طرح ترافیک هم در دو روز آینده متوقف شود؛ راهکارهایی که همه می دانیم کمک چندانی به شهروندان نخواهد کرد.
نکته مهم اما در جلسه امروز، هشدار نماینده وزارت بهداشت درباره افزایش نگران کننده و خطرناک ترکیب اکسید نیتروژن در هوا بود که این مسئول آن را خطرناک دانست و درخواست کرد آموزش و پرورش دست کم مدارس ابتدایی و مهدهای کودک تهران را در این دو روز تعطیل کند اما به گواه خبرگزاری های گوناگون، نماینده وزارت آموزش و پرورش ، با توضیح این که فصل امتحانات است، با تعطیلی مدارس مخالفت کرد!
از حرف های نماینده وزارت آموزش و پرورش می شود نتیجه گرفت امتحانات دانش آموزان آن قدر مهم است که حاضرند برای برگزاری بی عیب و نقصش ، کودکان را در آلودگی شدید هوا به مدارس بکشانند در حالی که اولا وزارت بهداشت به وضوح در این جلسه اعلام کرده است آلودگی هوا سلامت کودکان را به ویژه در خارج از خانه تهدید می کند و ثانیا، امروز ، نخستین روز در تاریخ حیات پایتخت نیست که شاهد آلودگی شدید هوا هستیم و روی مرز اضطرار ایستاده ایم و اگر امتحانات دانش آموزان این همه برای وزارت آموزش و پرورش اهمیت دارد چرا با تجربه اندوخته از سال های گذشته ، امتحانات را در روزهایی که هوا سالم تر بود برگزار نکرد.
گذشته از همه این حرف ها، معاون عمرانی استاندار در این جلسه، تعطیلی مدارس را مشروط به صدور نامه ای قانونی از وزارت بهداشت کرده است که ثابت می کند برخی مسئولان هنوز از چگونگی عملکرد این نوع کارگروه ها در شرایط اضطراری بی خبرند و نمی دانند تصمیم گیری ها در این شرایط نباید با کاغذبازی های بی ثمر، به تعویق بیفتد.
شهردار تهران با اشاره به نبود لوايح حمايتي مجلس شوراي اسلامي براي محلات گفت: در قانون اساسي از شوراي محلات نام برده شده ولي متأسفانه در قانون مجلس شوراي اسلامي كه براي شوراها وضع شده توجهي به محلات نشده است و اين موضوع بايد برطرف شود.
به گزارش «جوان»، محمدباقر قاليباف، شهردار تهران با حضور در يك صدو هجدهمين جلسه شورا با بيان اينكه امروز مديريت محله جزو سلسله مراتب مديريت شهري به شمار ميآيد، گفت: بنده به عنوان شهردار از هيچ كاري در جهت تقويت شوراياريها مضايقه نخواهم كرد. همچنين كاركرد سياسي را به شوراي محلات وارد نكنيم چراكه اين اتفاق از ريشه اين نهاد مردمسالاري ديني را ميخشكاند.
وي افزود: طبيعتاً رويكرد محلهمحوري بدون توجه به شوراياريها امكانپذير نبود چراكه عقبه شوراي شهر و شهرداري مردم هستند و آنان هستند كه بايد براي اداره شهرشان ايفاي نقش كنند. قاليباف تصريح كرد: محلهمحوري اساس كار شهرداري تهران است و من براي اينكه اين موضوع در شهرداريهاي مناطق باب شود، حداقل سه نوبت با شوراياران مناطق به صورت حضوري جلسه ميگذاشتم تا اين امر نهادينه شود، در حالي كه تا قبل از آن شهرداران مناطق حتي جلسهاي هم با شوراياران برگزار نميكردند. من اينجا اعلام ميكنم كه به عنوان شهردار از هيچ كاري در راستاي تقويت شوراياريها مضايقه نخواهم كرد.
وي در ادامه و با ارائه پيشنهاداتي، اصلاح آييننامه تشكيل شوراريها را خواستار شد و گفت: آييننامه بايد به گونهاي اصلاح شود كه افراد واجد شرايط به طور حتم بومي باشند چرا كه ما به دنبال هويت بخشي به محلات هستيم نه هويت بخشي به افراد. وي خاطرنشان كرد: شوراياران بايد در ناظر بودن به كار و تصميمسازي ايفاي نقش كنند نه در تصميمسازي.
این روزها و با آغاز ماههای سرد باز هم خبرهای وابسته به آلودگی هوای کلان شهرها بهویژه تهران در رسانهها بازتاب گستردهای یافته است. بهرهگیری گسترده از خودروهای شخصی غیراستاندارد، نبود سوخت بهینه برای کارخانهها، راهبندیهای فراوان و روشن ماندن خودروها در آنها و دهها دلیل دیگر، زمینهساز تنگتر شدن نفسها در روزهای سرد سال شده است. اما این نوشتار نمیخواهد به زمینههای پدیده خطرخیز آلودگی هوا بپردازد بلکه بهانه آن پرداختن به اثرهای آن بر آموزش کشور و بهویژه دانشآموزان است.
همه میدانیم که بیشترین آسیب آلودگی هوا بر کهنسالان، بیماران قلبی و تنفسی و کودکان و نوجوانان است. از این رو است که در روزهای آلوده، نهادهای مسئول از شهروندان - بهویژه گروههای پیشگفته - میخواهند از خانه بیرون نروند. از هشتسال دوران اصلاحات گرفته تا دو دوره مسئولیت اصول گرایان بر آموزش و پرورش، رسم بر این بود که مدرسهها در روزهای آلوده و در مرز هشدار، تعطیل میشدند و دانشآموزان تهرانی و دیگر کلان شهرهای آلوده در سردترین و آلودهترین روزهای سال در خانه میماندند. با این کار فرادستان آموزشی وظیفه خویش را دربرابر تندرستی دانشآموزان انجام داده و مسئولیت خطرهای پیشآمده را متوجه خانواده مینمودند. اما رخدادی که در نخستینسال مسئولیت دولت تدبیر و امید رخ داد این بود که در بسیاری از روزهایی که آلودگی در مرز هشدار بود، مدرسهها باز بوده و کنشهای آموزشی برقرار.
سال گذشته در یکی از روزهایی که هوای تهران بسیار آلوده بود و مدرسهها باز، سخنی با این درونمایه از وزیر در رسانهها منتشر شد که: بر پایه بررسیهای انجام شده، تعطیلی مدرسهها در کاهش آلودگی بیاثر بوده! و از این رو مدرسهها باز هستند.
بیگمان وزیر میداند که در روزهای آلوده شمار ذرات شیمیایی موجود در هوا افزایش یافته و این مواد با وارد شدن به دستگاه تنفسی برای کودکان و نوجوانان که رو به رشد هستند، بسیار آسیبزا بوده و بیگمان این آسیبها در آینده میتواند برای بسیاری از آنها بیماریهای گوناگونی پدید آورد. از این روست که بسیاری از پزشکان، سفارش فراوان میکنند که کودکان و نوجوانان در این روزها از کنشهای فیزیکی و ورزش خودداری کرده و در خانه بمانند. بنابراین تعطیلی مدرسهها نه برای کاهش آلودگی هوا که به خاطر نگرانی از آسیبهای احتمالی بر تن و جان دانشآموزان است. کاربهدستان باید بدانند که هیچ مصلحتی بالاتر از تندرستی شهروندان نیست و با هر بهانهای نمیتوان تندرستی آنها را به خطر انداخت.
بیگمان کودکان و نوجوانان در اینگونه دلنگرانیها از هر گروه دیگری سزاوارترند. گمانی نیست که تعطیلیهای ناخواسته و پی در پی بر کیفیت آموزشی کارگر بوده و روند آموزش را با چالشهای فراوانی روبهرو میکند، اما باید دانست که آموزش،مدرسه،آموزگار،کتاب، وزارتخانه و بودجه همه ابزار هستند نه هدف. این ابزارها برای دانشآموزانی است که با تنی سالم، جانی سر زنده و روانی شاد در کلاس حاضر شوند و درون مایههای آموزشی را فرا بگیرند که «عقل سالم در بدن سالم است.»
نگارنده بهعنوان یک آموزگار میتواند گواهی دهد که رفتار و حال و روز دانشآموزان در روزهای آلوده بسیار متفاوت از روزهای عادی است. در این روزها کمحوصلگی و خوابآلودگی، سوزش چشم و گلو و ریزش اشک، سرفههای پرشمار، سر درد و دل به هم خوردگی فراگیر و دهها نشانه دیگر را میتوان به فراوانی در میان دانشآموزان دید. اگر کاربهدستان دولتی و آموزشی نمیتوانند از حجم آلودگی بکاهند، دستکم میتوانند از آسیبهای فراوان آن بر کودکان و نوجوانان کمی جلوگیری کنند.
امید است که فرادستان آموزشی در برخورد با کنشهای آموزشی واقعگراتر شده و بیش از گذشته به آموزگاران، دانشآموزان و پدر و مادرهایشان نزدیک شوند. آلودگی بیشتر در راه است و خطرها و آسیبهای آن در کمین، جامعه چشم بهراه بهترین و واقعگرایانهترین رفتار از سوی کاربهدستان آموزشی است.