صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

بخشنامه شفاف سازی و رفع ابهام راجع به حدود اختیار دستگاه‌های اجرایی در تغییر شغل و محل خدمت کارمندان گروه اخبار /

معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور طی بخشنامه‌ای به منظور شفاف‌سازی و رفع ابهام، حدود اختیارات دستگاه‌های اجرایی در تغییر شغل و محل خدمت کارمندان در واحدهای سازمانی مختلف همان دستگاه را اعلام کرده است.این بخشنامه با شماره ۱۰۳۳۶/۹۳/۲۰۰ در ۳۰ مهرماه ۱۳۹۳ با امضای محمود عسکری آزاد جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور ابلاغ شده است.
بر اساس بخشنامه جانشین معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور و به منظور شفاف سازی و رفع ابهامات و اشکالات در خصوص حدود اختیار دستگاه های اجرایی در تغییر شغل و محل خدمت کارمندان در واحدهای سازمانی مختلف همان دستگاه، حدود اختیارات دستگاه های اجرایی در این زمینه مشخص شد.

بر اساس این بخشنامه ، تغییر شغل یا پست سازمانی و نیز تغییر محل جغرافیائی خدمت کارمندان توسط دستگاه های اجرایی در مقام اعمال مجازات امکان پذیر نیست.

در ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، تنزل مقام یا جایگاه سازمانی کارمند و تغییر محل جغرافیایی خدمت در زمره مجازات های اداری پیش بینی شده است. اعمال مجازات های مذکور از اختیارات هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری است ولی پیش بینی این مجازات ها، نافی اختیارات مدیریت در تغییر پست سازمانی و تغییر محل خدمت کارمندان بر اساس مقتضیات اداری نخواهد بود.

در تغییر شغل و محل خدمت کارمندان که حسب نیاز و بر اساس مقتضیات اداری صورت می گیرد امتیازات موضوع ماده ۶۶ قانون مدیریت خدمات کشوری که کارمنددر طول خدمت بر مبنای تحصیلات، دوره های آموزشی، مهارت، سنوات خدمت و رعایت مقررات مربوط به دست آورده و نیز فوق العاده ایثارگری که به سبب عوامل ایثارگری پرداخت می شود نباید کاهش یابد.تغییر شغل و محل خدمت کارمند نباید منجر به تنزل طبقه و رتبه شغلی وی شود.

در جریان اعمال اختیار فوق، تغییر (افزایش یا کاهش) امتیازات شغل نظیر امتیاز شغل، عناوین مدیریتی و سرپرستی موضوع تبصره دو ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری و تغییر میزان فوق العاده های تعیین شده منعی ندارد.

فوق العاده های مذکور شامل امتیازاتی است که به دلیل قرار گرفتن در موقعیت شغلی یا خدمت در مناطق و محیط های کاری مشخص، متناسب با نحوه عملکرد یا در موارد خاص با رعایت مقررات مربط به کارمند تعلق می گیرد و نیز تغییر فوق العاده هایی که به موجب ماده ۷۷ قانون مدیریت خدمات کشوری، اختیار تعیین میزان آنها تا سقف مقرر به عهده رئیس دستگاه اجرایی یا مقامات و مدیران است.

پاراف

جمعه, 30 مرداد 1394 14:45

تحقیر منتقدان آموزش و پرورش

 عملکرد مدیران وزارت آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امیدهمدلی و همزبانی ؛ شعاری بود که مقام معظم رهبری برای سال جاری انتخاب کردند. یکی از امور بدیهی مملکت داری در کشورها ؛ انجام وظایف محوله دولت ها در قبال مردم می باشد. مقام معظم رهبری در پیام نوروزی سال جاری؛ به نوعی از ملت خواستند که شرایط سخت و پیچیده دولت را درک کرده و تا حد ممکن ؛ دولت منتخب را یاری و کمک دهند. به عبارتی ایشان از ولی نعمتان جامعه خواستند که قصور خادمان خود را حمل بر بی اعتنایی نکنند.

مشکلات عمده جوامع به دو بخش عمده سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم می شود. مردم بالاخص فرهنگیان با توجه به منویات مقام معظم رهبری حاضر به پذیرش مشکلات سخت افزاری ناشی از تحریم و . . . می باشند ولی مشکلات نرم افزاری که برگرفته از عدم مدیریت صحیح در ابعاد نیروی انسانی؛ برنامه ریزی علمی و منطقی و تنگ نظری در انتخاب افراد شایسته است؛ قابل چشم پوشی از نظر مردم به ویژه فرهنگیان کشور نیست.

حرمت و شأن فرهنگیان ؛ حلقه مفقوده مدیریت در وزارت آموزش و پرورش می باشد. فرهنگیان بیش از آنکه از عدم تأمین معیشت و رفاه کافی معذب باشند؛ از نادیده گرفتن جایگاه حقوقی شان آزرده خاطرند.

آموزش و پرورش دولت یازدهم علی رغم تلاش هایی که در جهت ارتقاء شأن و جایگاه معلم داشته ولی متأسفانه نتوانسته انتظارات آراء فرهنگیان در انتخابات ریاست جمهوری را برآورده سازد. تعلل و محافظه کاری دولت یازدهم در انتخاب مدیران شایسته؛ یکی از آسیب های جدی است که طی دو سال گذشته بر آموزش و پرورش وارد شده است.

با آمدن وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم؛ شعار "تشکل های فرهنگی فرصت هستند نه تهدید." ؛ بارقه امیدی برای احیاء تشکل های صنفی فرهنگیان بود ولی متأسفانه نه تنها این فرصت هرگز به وجود نیامد بلکه این وزارتخانه از برگزاری جلسات بی حاشیه نقد و بررسی مشکلات آموزشی و پرورشی نیز خودداری می کند.

سازمان ها و نهادها همواره درصدی از بودجه جاری خود را صرف یافتن مشکلات و معضلات و رفع آن می کنند. برخورداری آموزش و پرورش از نیروهای کمی و کیفی باعث می شود تا آموزش و پرورش در این زمینه حداقل هزینه را داشته باشد. فرهنگیان بسیاری حاضرند مطالعات و تجارب خود را در محافل و جلسات به نقد گذاشته و ماحصل پخته شده آن را در اختیار آموزش و پرورش قرار دهند. متأسفانه آموزش و پرورش نه تنها هیچ کمکی برای برگزاری این جلسات به خرج نمی دهد بلکه بعضا سعی می کند متولیان این امور را دل زده و تحقیر کند.

طی چند ماه گذشته؛ جلسات نقد و بررسی مشکلات و وقایع آموزش و پرورش در شیراز ؛ هواداران خاص خود را پیدا کرده است. در اینجا شایسته بود آموزش و پرورش با ورود به این مهم؛ از حضور فرهنگیان متعهد و فهیم قدردانی می کرد؛ ولی شوربختانه فرهنگیان و متولیان این جلسات با عکس العمل غیرمنطقی و مغرضانه آموزش و پرورش مواجهه شدند. آموزش و پرورش بدون اطلاع رسانی به متولیان جلسه سعی داشت فرهنگیان شرکت کننده در جلسات نقد را با درب بسته مواجهه کند و با وارد کردن شوک عصبی و تحقیر متولیان و شرکت کنندگان؛ حرکت منطقی فرهنگیان را رادیکالیزه کند. پرهیز از رفتارهای تنش زا ؛ یکی از سیاست های دولت تدبیر و امید بوده است که در سطح کلان به خوبی اجرا شده است ولی متأسفانه ناکارآمدی مدیران میانی و جزء ؛ زنگ خطری برای پیشبرد اهداف دولت می باشد. 
احساس مسؤلیت ؛  عملکرد صحیح و به موقع و غیر احساسی متولیان جلسه؛ مانع از ایجاد تنش بین فرهنگیان و مدیریت آموزش و پرورش و دیگر دستگاه های اجرایی شد. با این وجود کمیت و تنوع کیفی در نیروهای آموزش و پرورش همیشه منجر به نتیجه مطلوب و ختم به خیر شدن موضوع نخواهد شد.

از مدیران ارشد آموزش و پرورش انتظار می رود که عملکرد مدیران جزء را ارزیابی و با سرلوحه قرار دادن منویات مقام معظم رهبری؛ از ایجاد تنش بین فرهنگیان و برنامه ریزان پیشگیری کنند.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش /

آخرین وضعیت تعاونی مصرف فرهنگیان تهران و تغییر مکانیسم برگزاری مجمع عمومی

تعاونی مصرف فرهنگیان تهران به عنوان یک موسسه اقتصادی که به صورت یک تشیکلات جداگانه زیر نظر وزارت تعاون اما با امکانات آموزش و پرورش فعالیت می کند در سال های اخیر فراز و نشیب بسیاری داشته است .

برگزاری جلسات مجمع عمومی این تعاونی همواره با تشنج و درگیری همراه بوده و برخی از جلسات نیز ابطال گردیده است .

آخرین مجمع عمومی تعاونی مصرف فرهنگیان تهران که به منظور تعیین بازرس و نیز ارائه گزارش هیات مدیره و تصویب صورت عملکرد و بودجه در تاریخ 31 / 2 / 1394 برگزار گردید با شکایت سید مجتبی قریشیان عضو هیات مدیره این تعاونی وارد مراحل دیگری گردیده است .

قریشیان در نامه ای که برای دبیر اتاق تعاون استان تهران نوشته است به عزل غیرقانونی خود اعتراض نموده و چنین نوشته است :

در پاسخ به اظهارات بازرس محترم شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان استان تهران و در راستای معاضدت در تصمیم گیری و احقاق حقوق فرهنگیان موارد ذیل را به استحضار می رساند :

عزل غیرقانونی سید مجتبی قریشیان عضو هیات مدیره

بازرس صرفا به غیبت غیرموجه اینجانب اشاره کرده است ، صرف نظر از ذکر تاریخ غیبت و روش دعوت به حضور در جلسات هیات مدیره .

در این خصوص موارد ذیل قابل تامل می باشد :

1-طبق مدارک موجود ، برگزاری جلسات هیات مدیره در زمان های غیرمنظم و مکان های متفاوت برگزار شده است .

2-اشاره به ارسال پیام کوتاه فاقد مستند قانونی می باشد ، قانون گذار در نامه ارسالی به شماره 322216 / 15 / 932 مورخ 27 / 11 / 1393 به صراحت بیان کرده است ، دعوت نامه کتبی به نشانی اقامتگاه قانونی اعضاء ملاک می باشد ، بنابراین استناد بازرس به دعوت پیامکی برای حضور در جلسات هیات مدیره فاقد وجاهت می باشد و ضروری است به عرض برساند که دعوت پیامکی مورد ادعای ایشان نیز به استناد سامانه مخابرات کشور انجام شده است ...

این عضو هیات مدیره در نامه ی خود و در پاسخ به مسائل مطروحه توسط بازرس این شرکت به مواردی اشاره نموده و خواهان پاسخ گویی گردیده است :

1- انتصاب پست قائم مقام مدیر عامل

2- انعقاد قرار داد غیرقانونی با شرکت فراز

3- واریز وجوه حاصل از فروش به حساب شرکت فراز

4-ارسال بعضی نامه های اداری با امضای رئیس هیات مدیره

5- تراز ارائه شده به مجمع : -بازرس ادعا داشته است تراز ارائه شده به مجمع واقعی بوده و حسابرسی شده و بازرس تعاونی آن را بررسی نموده است که در این خصوص موارد زیر قابل تامل می باشد :

1-متاسفانه تفاوت بین بررسی و تائید نکته ای است که در مکاتبه بازرس مغفول مانده است ، ممکن است اسنادی بررسی شوند ولی مورد تائید قرار نگیرند ؛ ظاهرا بازرس واقعی را معادل تائید تصور نموده است .

2- طبق بند 6 مکاتبه اداره کل تعاون به شماره  327017 / 15 / 932 مورخ 9 / 12 / 1393 ، تراز مالی منتهی به 29 / 12 / 1391 و 29 / 12 / 1392 مورد تصویب و تائید مجمع عمومی قرار نگرفته است و مقرر شد جهت اظهار نظر توسط حسابرسی مستقل مورد بررسی قرار گیرد ، طبق گزارش موسسه حسابرسان سنجیده روش آریا صورت های مالی منتهی به 29 / 12 / 1391 و 29 / 12 / 1392 مردود اعلام گردیده است که گزارش آن موجود می باشد .

3- بازرس ادعا داشته است گزارش حسابرسی موجود است ، از مقام محترم درخواست دریافت آن می شود .

6- فروش دفتر مرکزی شرکت

7- پاسخ گو نبودن بازرس به شکایات مطروحه

8- شفاف نبودن حساب های شرکت

قریشیان در پایان نامه خود به تخلفات سازمان دهی شده اشاره نموده است :

-بازرس بیان نموده تخلفات سازمان دهی شده ادعایی موهوم و غیرمستند است .

در این خصوص موارد ذیل قابل تامل به نظر می رسد :

1- ابطال مجمع عمومی 31 / 2 / 1394 به استناد وکالت نامه های مخدوش و جعلی شاهدی از جمله قراین تخلفات از پیش هماهنگ شده می باشد . صورت جلسه فاقد اعتبار بودن وکالت نامه ها در اداره کل تعاون موجود می باشد .

2- تخلفی که به طور مرتب تکرار می شود ، آیا نشان از سازمان دهی وقوع آن ندارد ؟

سخن معلم تاکنون گزارش های مختلفی را از برگزاری مجمع عمومی تهیه نموده است و حتی در چند مورد با سید مجتبی قریشیان گفت و گو داشته است ( 1 )

با این وجود مسئولان ذی ربط  تاکنون در برابر این پرسش ها و فشار افکار عمومی فرهنگیان سکوت نموده اند .

به نظر می رسد گروهی معدود ، سالیان مدیدی است که تسلط خود را بر این موسسه اقتصادی نگاه داشته و از طریق جمع آوری نیروهای خود و گسیل  فله ای آن ها برای شرکت در مجمع عمومی و استفاده از آرای وکالتی و... ، اهداف خود را پیش برده است و متاسفانه  تلاش های دلسوزان و فعالان صنفی معلمان برای شکستن این دور باطل به جایی نرسیده است .

بر اساس گزارش های رسیده ، قرار است که مکانیسم برگزاری مجمع از این حالت خارج شده و نمایندگان تعاونی های مصرف مناطق که به انتخاب مجمع عمومی آن منطقه تعیین می شوند ، مجمع عمومی تعاونی مصرف فرهنگیان را در نهایت شکل داده و فرآیند انتخابات شفاف و قانون مند باشد .

با توجه به وضعیت نامناسب  مالی شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان تهران که آن را تا آستانه ورشکستگی پیش برده است امید است که با تدبیر مسئولان و همراهی فرهنگیان ، این گونه موسسات که با سرمایه معلمان تشکیل شده است در اختیار نمایندگان واقعی آن قرار گیرد و گامی در جهت رفاه فرهنگیان و معلمان برداشته شود .

پایان گزارش /

( 1 )

پنج شنبه ، دهم مهر ماه 1393  ساعت 9 صبح نوبت دوم مجمع عمومی تعاونی مصرف فرهنگیان تهران برگزار می شود .

در این راستا ، گروه گزارش سخن معلم بر آن شد تا با آقای سید مجتبی قریشیان ، عضو هیات مدیره تعاونی مصرف فرهنگیان تهران نشستی داشته باشد .

توچه شما را به این گفت و گو جلب می کنیم :


گفت و گوی سخن معلم با سید مجتبی قریشیان عضو شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان تهران  * وضعیت تعاونی مصرف فرهنگیان در حال حاضر به چه صورت است ؟ آیا بهتر نیست با توجه به وضعیت نامناسب مالی و این که به گفته شما در آستانه ورشکستگی است ، آن را رها کرد تا مسئولان خودشان فکری برای این موسسه اقتصادی کنند ؟
آیا با این وضعیت ، مشارکت سهام داران و معلمان به منزله نوش داروی پس از مرگ سهراب نیست ؟
آقای پورسلیمان
اول از شما تشکر می کنم که با رسانه ای کردن این موضوع قصد رساندن و ابلاغ سخن اعضا را دارید .از زمانی که من وارد این شرکت تعاونی شدم ،فضای بسیار خوبی برای فرهنگیان است که از امکانات آن برخوردار شوند ، به شرط آن که مدیریت بهینه و صحیحی اعمال شود .


* شما گفتید این شرکت امکانات زیادی دارد ، می توانید به چند نمونه اشاره کنید ؟
اول از لحاظ کثرت اعضا و هم از لحاظ فضاهای گسترده و مکان هایی است که در اختیار شرکت است و هم از لحاظ اعتباری که در این 50 تا 60 سال کسب کرده است ، این پتانسیل ها را دارا است .
ضمنا برای کارها ، ما اتوماسیون وزارت آموزش و پرورش را داریم ، به عنوان مثال ، با یک بخشنامه می توان جامعه ی هدف را از عملکرد و خدمات این جا مطلع کرد .
این جا هزینه تبلیغات ندارد .این یک فرصت خوب برای اطلاع رسانی و خدمت است به شرط آن که مدیریت این جا اصلاح شود ، اهل فن وارد این تعاونی شوند و الفبای اقتصادی را بدانند ، با اصول کار در شرکت ها و شرکت تعاونی آشنا باشند .
دست افراد ناسالم که این جا را فرصتی برای خویش می دانند ، کوتاه شود .
مهم تر از همه مشارکت دادن خود اعضا است .اگر اعضا بازی داده شوند . اگر مجمع را فرمایشی ندانیم و مشارکت را به عنوان یک " فرصت " بدانیم و نظارت مستمر اعضا باشد ، فکر می کنم این جا ظرفیت بسیار خوبی برای کمک به همه جامعه فرهنگیان را دارد .
البته من قبلا گفته ام این شرکت در آستانه ورشکستگی است ولی صحبت از ورشکستگی آن نکرده ام .
یعنی این شرکت در لبه تیغ است . یعنی اگر به این مجموعه کمک شود ، به سرعت می توان اعتبار گذشته را بازسازی کرد و آن را به فرصت خوبی تبدیل کرد ؛ اما اگر کمک نشود و به فکر نجات این مجموعه نباشیم ،به ورشکستگی و قهقرا خواهد رفت .من تاکید می کنم مشارکت اعضاء محترم می تواند به این وضعیت پایان دهد .


* آیا به فرض مشارکت اعضا و نجات این شرکت از ورشکستگی ؛ چقدر توان رقابت با سایر موسسات و فروشگاه های بزرگ را دارد ؟
صدر درصد .قبلا هم عرض کردم این جا نسبت به همه شرکت تعاونی ها ، سرآمد است .چون هم جامعه ی هدف وسیع و گسترده است و هم راه دسترسی به جامعه فرهنگیان آسان است .این شرکت سرمایه زیادی دارد .در هیچ شرکت تعاونی غیر از شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان ، فرصت اصلاح نیست به شرط آن که مدیریت کارآمد داشته باشد و نظارت اعضا هم باشد .
اعضا به جای آن که قهر کنند و یا ارتباط خود را با این مجموعه قطع کنند ، به میدان بیایند و مسئولیت پذیر باشند و به حل مشکلات این جا کمک کنند .


* جلسه مجمع عمومی شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان با توجه به این که به علت تخلفات صورت گرفته باطل و با اعلام تنفس به وقت دیگری موکول شد ، کجا و چه زمانی انجام خواهد گرفت ؟
یکی از دغدغه های من و سایر دلسوزان فرهنگی ، موضوع انتخابات این جا بوده است .مجمع عمومی ، رکن اساسی شرکت تعاونی است . اگر بتوانیم این را اصلاح کنیم و دست متقلبان را از این شرکت کوتاه کنیم و اعضای واقعی را فراخوان دهیم و آن ها حمایت کنند و در مجمع حضور داشته باشند ، سرآغاز یک تحول بنیادین در این مجموعه خواهد بود .
از داخل سعی کردیم که این تخلفات را به صفر برسانیم .
با فراخوانی که داده می شود اعضا حمایت کنند تا یک انتخابات سالم ، زنده و پویا برگزار شود و تصمیماتی که اعضا می گیرند ، درست باشد .
طبق سنوات گذشته ، روز دهم مهر ماه ، پنج شنبه ساعت 9 صبح در خیابان شهید رجایی ، سه راه نان ماشینی ، تالار دکتر علی شریعتی این مجمع برگزار می شود .


* اکثریت افرادی که مستقل شرکت می کنند و نه به صورت سازمان دهی شده و اصطلاحا " اتوبوسی " ؛ بارها به این مساله اذعان کرده اند که این مکان برای جلسه مناسب نیست و یا دسترسی به آن مشکل است ؟
آیا شما جای دیگری را پیش بینی نکرده اید که این مشکلات را نداشته باشد ؟
این مکان ، ماحصل تصویب هیات مدیره است .بنده یک رای دارم و اگر از 7 نفر اعضای هیات مدیره ، 4 نفر رای بدهند ، لازم الاجراست .من صحبت جنابعالی را تایید می کنم و با برگزاری مجمع در این مکان مخالفت کرده ام . اما این مساله را نافی مسئولیت پذیری اعضا نمی دانم .
اگر اعضا همت کنند و مسئولیت خود را به نحو احسن بپذیرند و انجام دهند و مشارکت کنند ،شاید معبری برای حرکت های بعدی باشد .
اگر این مجمع بر خلاف معمول سابق ، با حضور موثر و پرشور و آگاهانه اعضا برگزار شود ،مقدمه ای برای حرکت های مثبت بعدی خواهد بود .


* شما صحبت از تغییرات ساختاری کردید . در جلسه مجمع عمومی که به زودی برگزار می شود ، آیا شما در این زمینه پیشنهاد و یا پیشنهاداتی دارید تا مخاطبان ما در جریان قرار بگیرند ؟
قطعا در این زمینه ، برنامه هایی برای اصلاح این جا داریم .اگر اعضا واقعی و سهام داران د راین جا حضور پیدا کنند و حمایت کنند ، امکان اصلاح است اما اگر افراد غیر مسئول بیایند و انتخابات " اتوبوسی " برگزار شود ،مسیر اصلاح آن معلوم نخواهد بود ...
اگر اعضا بیایند ، پیشنهادات مثبتی ارائه می شود و این ها مصوب می شود و برای هیات مدیره ، تصمیمات مجمع ، لازم الاجرا خواهد بود .


* یکی از مسائلی که همواره در برگزاری انتخابات این شرکت تعاونی مشهود است ،فقدان و یا ضعف مشارکت تشکل های فرهنگیان و یا نهادهای مدنی در آموزش و پرورش در این گونه موضوعات است .
چرا تشکل ها در این زمینه ، خیلی فعال نیستند و با این که موضوع صنفی است خیلی وارد نمی شوند ؟
نظر شما در این مورد چیست ؟
به عنوان یک فعال صنفی ،این دغدغه و ناراحتی من است . تشکل ها باید در مسیر منافع همکاران تلاش کنند .اگر ادعای صنفی بودن دارند ، باید آن را در عمل نشان دهند ، چرا که یکی از وظایف مهم تشکل های صنفی ، احقاق حقوق همکاران است .
هیچ موضوع و هدفی بالاتر از این گونه مشارکت در موضوع " صنف " نیست .
بنده بارها این مساله را بین همکاران گوشزد کرده ام .فکر می کنم تشکل های ما هنوز به آن پختگی لازم نرسیده اند که بتوانند مسیر خودشان را درست و خوب انتخاب کنند .
این مساله نیاز به زمان و فرهنگ سازی دارد .البته قدم های خوبی برداشته شده است و من نسبت به این امر خیلی امیدوارم .


* آقای قریشیان
به عنوان سخن پایانی ، آیا نکته و یا صحبت دیگری با مخاطبان سخن معلم دارید ؟
من از همه فرهنگیان فرهیخته و تشکل های معلمی در خواست می کنم که مهم ترین دغدغه ی آن ها حقوق معلم باشد .
برای احقاق حق خودمان از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم .خودمان حق خودمان را بگیریم .متاسفانه برخی فرصت طلبان این موسسات اقتصادی فرهنگیان را به عنوان یک " حیاط خلوت "در نظر گرفته اند و دنبال منافع و مطامع خویش هستند .
این سرمایه ها متعلق به خود ما است و باید از آن صیانت کنیم .
باید از این همه تلاش و لطف شما به عنوان "مدیر سایت سخن معلم "تشکر کنم که واقعا دغدغه حقوق معلمان و فرهنگیان را دارید و امیدواریم که در رسالت خود که رساندن صدا و سخن همه معلمان به گوش جامعه و مسئولان است ، موفق و موید باشید .


سخن معلم :
از نظر لطف شما و  فرصتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم .

منتشرشده در گفت و شنود

وضعیت مربیان پیش دبستانی و سیاست مجلس در مقابل آموزش و پرورش  روز یکشنبه ۲۵ مرداد بار دیگر گروهی از مربیان پیش دبستانی و معلمان شرکتی در مقابل مجلس تجمع کردند؛ گروه هایی از مربیان پیش دبستانی که تقریبا ۹۰ درصد آنها را زنان تشکیل می دهند و از فروردین ۹۴ تا کنون چندین بار در برابر مجلس تجمع کرده اند. تجمع کنندگان که از حمایت برخی از نمایندگان مجلس برخوردارند، به برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش که حدود ۱۸۰ هزار داوطلب در آن ثبت نام کرده اند معترضند.

آنها خواهان استخدام بدون آزمون و یا برگزاری آزمون ویژه مربیان پیش دبستانی و نیروهای شرکتی، برداشته شدن شرط سنی برای شرکت در آزمون و افزایش سهمیه جذب نیروی زن در برخی شهرها مانند تهران هستند. بر اساس برخی برآوردها تعداد مربیان پیش دبستانی متقاضی استخدام حدود ۴۰ هزار نفر است.

مشکلات مربیان پیش دبستانی از سال ۱۳۸۶ آغاز شد. در این سال آموزش و پرورش تصمیم گرفت که کلاس های پیش دبستانی در مدارس دولتی را برچیند. مديران مدارس ابتدايي معمولا با كسب مجوز از اداره، يكي از اتاق‌هاي دبستان را به كلاس آمادگي اختصاص مي‌دادند و با اخذ شهريه منصفانه‌ اي کلاسی در یکی از اتاق های مدرسه تشکیل می دادند و یک مربی را به صورت غیر رسمی سرکلاس می فرستادند. قسمتی از درآمد این کلاس را هم صرف هزینه های مدرسه می کردند.

شش ساله شدن دوره ابتدایی در سال ۹۱ ديگر فضايي براي تشكيل كلاس‌هاي پيش‌دبستاني ضميمه، باقي نگذاشت. مقامات آموزش و پرورش هم اعلام كردند كه پيش‌دبستاني يك دوره رسمی و غيرالزامی است و وظيفه آموزش و پرورش فقط تهيه محتواي آموزشي و صدور مجوز براي مراكز پيش‌دبستاني غيرانتفاعي است.به این ترتیب پیش دبستانی به مدارس غیر انتفاعی واگذار شد.

هفته گذشته عبدالوحید فیاضی سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از سوی اعضای این کمیسیون، پنج ایراد به آزمون جذب نیرو در آموزش و پرورش وارد کرد. نماینده نور درمجلس گفت: "در جلسه با معاونان آموزش و پرورش درباره استخدام ۵ هزارنفر معلم که قرار است اجرایی شود صحبت و ۵ ایراد به قوانین این استخدام و جذب نیرو وارد شد." مهم ترین ایرادهای کمیسیون به آموزش و پرورش، عدم رعایت اولویت استخدام مربیان پیش دبستانی و اعمال شرط سنی و جذب نیرو بدون توجه به نیاز مناطق بود.

بین مجلس و وزارت آموزش و پرورش بر سر تعریف اولویت استخدام مربیان پیش دبستانی اختلاف نظر وجود دارد و هرکدام از دو نهاد تفسیر متفاوتی از مصوبه مهرماه ۹۱ مجلس با موضوع تعیین تکلیف مربیان پیش دبستانی دارند. خود مصوبه هم دارای تناقض درونی است و مثل مصوبه های مشابه با عجله و بدون نگاه کارشناسی تهیه شده است.

در مصوبه مجلس، وزارت آموزش و پرورش موظف است در اجرای تبصره دو ماده ۵۱ قانون برنامه پنج ساله پنجم و بند ج ماده 24 قانون مدیریت خدمات کشوری، حداکثر ظرف دو سال تمامی مربیان پیش‌دبستانی و نیروهای خرید خدمت آموزشی که با آموزش و پرورش همکاری داشتند را از طریق برگزاری آزمون و با در نظر گفتن شرایط مندرج در مواد دو و سه قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق‌التدریس و... مدرک، رشته تحصیلی، جنسیت، نیاز منطقه‌ای و سنوات همکاری با آموزش و پرورش در اولویت استخدام قرار دهد.

جلسه مشترک معاونان وزیر آموزش و پرورش با کمیسیون آموزش بار دیگر روز یکشنبه ۲۵ مرداد برگزار شد. که باز هم به نتیجه مشخصی نرسید. علی اصغر فانی وزیر آموزش‌وپرورش در پاسخ به انتقادهای مربیان پیش دبستانی و نمایندگان مجلس در باره شرایط برگزاری آزمون استخدامی گفت:‌ "متناسب با سنواتی که مربیان پیش‌دبستانی با آموزش و پرورش همکاری داشته‌اند، تا سقف ۲۰ درصد به نمره آنها اضافه می‌شود... مصوبه مجلس نیز همین است که در هر آزمون استخدامی که آموزش و پرورش برگزار می‌کند، مربیان پیش‌دبستانی در اولویت باشند و به وسیله درصد افزایش نمره در آزمون این اولویت را قائل شدیم."

سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش می گوید:‌ "مربیان پیش‌دبستانی و نیروهای شرکتی که در آموزش و پرورش کار کرده‌اند و شرایط قانون مجلس را دارند، سنوات خدمت به شرط سنی آنها اضافه می‌شود. به‌عنوان مثال اگر فردی ۵ سال سابقه کار دارد و شرط سنی برای دارندگان مدرک لیسانس حداکثر ۳۰ سال است، سقف سنی برای این فرد ۳۵ سال لحاظ می‌شود و حداکثر سقف سن در این گونه موارد هم ۴۰ سال تعیین شده است".

محمدحسین سلیمی جهرمی رئیس مرکز برنامه ریزی و منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش هم گفته است: "افرادی همچون مربیان پیش‌دبستانی هرچقدر سنوات داشته باشند از سن فعلی آنها کم می‌شود."

 مطابق قانون شرط سنی شرکت در آزمون برای فوق‌دیپلم ۲۵ سال، لیسانس ۳۰ سال و فوق‌لیسانس ۳۵ سال است و مدت خدمت نظام وظیفه افراد به آن اضافه می‌شود.

در قانون مدیریت خدمات کشوری، امور کشور به سه دسته تقسیم شده است : ۱- امور حاکمیتی. ۲- امور اجتماعی، فرهنگی و خدماتی. ۳- امور زیربنایی. در این قانون، آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفه ای، جزء امور اجتماعی، فرهنگی و خدماتی طبقه بندی شده اند. مطابق ماده ۲۴ قانون مدیریت خدمات کشوری که در مصوبه مجلس به آن اشاره شده است، تعداد مجوزهای استخدامی...به نحوی تعیین گردد که تعداد کارمندان دستگاه‌های اجرائی که به هر نحو حقوق و مزایا دریافت می کنند و یا طرف قراداد می‌باشند هر سال یه میزان دو درصد در امور غیر حاکمیتی نسبت به سال قبل کاهش یابد.

به زبان ساده، اگر آموزش و پرورش را یک دستگاه غیر حاکمیتی بدانیم که در ماده ۹ قانون مدیریت خدمات کشوری صراحتا به آن اشاره شده است، سالانه باید ۲ درصد معادل ۲۰ هزار نفر از کارکنان آن کاسته شود. هرسال حدود ۳۰ هزار نفر از کارکنان آموزش و پرورش به طور طبیعی بازنشسته می شوند. طبق قانون مدیریت خدمات کشوری برای کاهش سالانه ۲ درصد، باید در مقابل خروج هر ۳ نفر، یک تن استخدام شود. اما برخی نمایندگان مجلس این فرمول را قبول ندارند. یک نماینده مجلس دوشنبه ۱۹ مرداد خطاب به وزیر آموزش و پرورش گفت: "اعلام کسری شما به صورت رسمی حدود ۷۷۰ هزار ساعت است و این یعنی ۶۵ هزار معلم کم داریم."

کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اکنون در حال تهیه طرح الزام آموزش و پرورش به استفاده از مربیان پیش دبستانی به عنوان معلم حق التدریس است. این طرح که یک فوریت آن تصویب شده قرار است تا قبل از آغاز سال تحصیلی جدید در صحن علنی مجلس مطرح شود. در حال حاضر آموزش و پرورش با استفاده از نیروهای بازنشسته و اضافه کار معلمان شاغل کمبود های خود را جبران می کند. مطابق این طرح که به گفته نمایندگان بارمالی برای آموزش و پرورش ندارد و خلاف ماده 75 قانون اساسی نیست، آموزش و پرورش ملزم می شود که از نیروهای پیش دبستانی به عنوان نیروی حق التدریس به جای بازنشستگان آموزش و پرورش استفاده کند.

اشتغال حق مربیان پیش دبستانی، معلمان شرکتی و همه شهروندان جویای کار است. میزان بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاه ها بر اساس برخی آمارها ده برابر افراد با تحصیلات پایین تر است. نمایندگان مجلس باید به فکر اشتغال شهروندان باشند، اما سیاستی که مجلس در ۱۱ سال گذشته در قبال آموزش و پرورش داشته و هنوز هم ادامه می دهد سیاست "درهای باز" است. به نظر می رسد تعدادی از نمایندگان، آموزش و پرورش را بنگاه کاریابی تصور کرده اند.

پرسش این است که چرا حل معضل بزرگ و پیچیده بیکاری را از ضعیف ترین و پر مساله ترین و عیالوار ترین وزارتخانه دولت انتظار دارند؟

آموزش و پرورش از عدم توازن نیرو رنج می برد. در برخی مناطق با کمبود شدید نیرو مواجه است اما در مناطق دیگر صدها نیروی مازاد دارد. دخالت های ریز مجلس در استخدام نیرو که از زاویه کمک به اشتغال فارغ التحصیلان بیکار صورت می گیرد، اشتباه است. مصوبه های استخدامی پی در پی و غیر کارشناسی مجلس از سال ۸۳ تاکنون، مشکلات نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش را پیچیده تر کرده است. نیروهایی که در این ۱۰ سال از مجاری مختلف جذب شده اند اغلب فاقد توان حرفه ای و تخصصی بوده و در برخی موارد افراد دارای مدرک تحصیلی غیر مرتبط و حتی کارکنان خدماتی و آشپز و راننده به عنوان آموزگار استخدام رسمی شده اند. استخدام های جدید عدم توازن نیرو را بیشتر می کند.

روز

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار / وزیرآموزش و پرورش ازآغاز طرح رتبه بندی معلمان در نیمه دوم سال جاری خبرداد.

  زمان اجرای طرح رتبه بندی معلماندکترعلی اصغر فانی در نشست مشترک شورای معاونین اداره کل و روسای آموزش و پرورش اظهارکرد: این طرح آغاز یک راه برای پاسخ به خواسته معلمان باهدف ایجاد زمینه ارتقای مهارت های حرفه ای، افزایش حقوق و مزایا به نسبت سایر کارکنان دولت و ارتقای منزلت و جایگاه معلمان در سطح جامعه اجرایی می شود.

وزیرآموزش و پرورش تصریح کرد: این طرح نتیجه هفت ماه تلاش آموزش و پرورش دردولت بود که با نگاه ویژه دولت به ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش، در 27 اسفندماه سال گذشته به تصویب رسید و دولت در گام اول یک هزار و350 میلیارد تومان را به این امراختصاص داد.

وی با بیان این که احکام معلمان باید قبل از مهرماه در آستانه بازگشایی مدارس صادر شود ، خاطرنشان کرد: با اجرای این طرح تلاش های دولت درجهت پاسخ به مطالبات فرهنگیان شریف عینی تر خواهد شد.

فانی گفت: اگر چه این امر یک شروع خوبی است اما کافی نیست وباید تلاش کنیم آنچه شایسته این قشر شریف است محقق شود.

وزیرآموزش و پرورش با اشاره به جزییات این طرح نیزخاطر نشان کرد: معلمان در طرح رتبه‌بندی، بر اساس مدرک تحصیلی‌، سابقه، سنوات خدمتی، تشویقات و دیگر معیارها و ملاک‌های مورد طبقه‌ بندی و تقسیم‌بندی واقعی قرار می‌گیرند که در حقیقت ارتقای منزلت و جایگاه معلمان هدف گذاری شده است.

وی با بیان اینکه سیاست تمرکززدایی درآموزش و پرورش با قوت و قدرت درحال اجراست، بیان کرد: اگرچه هنوز کار جدی در این رابطه صورت نگرفته است و ابتدای راه هستیم اما از آنجایی که این مهم زمینه بروزخلاقیت ها و نوآوری ها را در مناطق ایجاد خواهد کرد و باعث پویایی نظام تعلیم و تربیت خواهد شد در شمار اولویت های وزارت آموزش و پرورش قراردارد.

فانی همچنین ارتقای مدیریت آموزشگاهی را از دیگر سیاست‌های این وزارتخانه برشمرد و اظهارکرد: افزایش توانمندی ، انگیزه و اختیارات مدیران مدارس از مزایای این طرح است که راه آورد آن نیز ارتقای مدیریت آموزشگاهی خواهد بود.

وزیرآموزش و پرورش دستاوردهای آموزش و پرورش استان را مورد تقدیر قرار داد و گفت: بخشی از دستاوردها که در قالب نمایشگاه مورد بازدید قرارگرفت نشان می دهد نگاه برنامه محور می تواند دستاوردهای خوبی را به همراه داشته باشد و وزرات آموزش و پرورش از این نگرش و روند حمایت جدی خواهد کرد.

وی با اشاره به نشست شورای اداری استان واعلام حمایت از روند توسعه زیرساخت های آموزش و پرورش بیان کرد: در این نشست وزارت آموزش و پرورش متعهد شد به هر میزانی که از اعتبارات عمرانی استان به امر خطیر مدرسه سازی اختصاص یاید معادل ریالی آن را آموزش و پرورش مشارکت کند که این امر می تواند تحول خوبی را در توسعه زیر ساخت های آموزش و پرورش ایجاد کند.

فانی سیاست از بوم تا بوم را درراستای تامین نیروی انسانی ماندگار از جمله برنامه های محوری وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد و گفت: این طرح زمینه کاهش مشکلات ناشی از نقل و انتقال معلمان را به دنبال دارد و باعث ثبات بیشتری در ساماندهی نیروی انسانی خصوصا در مناطق کمتر توسعه یافته خواهد شد.

مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش

گروه اخبار / در نوزدهم تیرماه سال جاری ،  کلیپی از حجت الاسلام والمسلمین رفیعی در سخن معلم با عنوان « شبکه 5 صدا و سیما و حقوق معلمان » منتشر گردید . ( این جا )  متعاقب آن یادداشت های مختلفی در این رسانه  و در نقد سخنان ایشان منتشر شد .

به تازگی حجه الاسلام و المسلمین ناصر رفیعی درجمع دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان کرمان به این اعتراضات پاسخ گفته و از معلمان عذرخواهی نموده است .

« گروه سخن معلم »  از پاسخگویی و نیز عذرخواهی ایشان تشکر و قدردانی می کند .

رای دیوان عدالت در مورد مزایای ارتقای شغلی و همترازی دارندگان مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر  گروه اخبار /

رای دیوان عدالت در مورد مزایای ارتقای شغلی و همترازی دارندگان مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر : رأی شماره۹۹۰ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، موضوع برخورداری از مزایای ارتقای شغلی و برقراری همترازی دارندگان مدرک کارشناسی ارشد و بالاترشماره هـ/۹۳/۵۰۸  24 / 6 / 1393
تاریخ دادنامه: 10 / 6 / 1393  شماره دادنامه: ۹۹۰ کلاسه پرونده: ۹۳/۵۰۸
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری


شاکی : خانم اقدس جعفری ملایری
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
گردش کار : خانم اقدس جعفری ملایری به موجب درخواستی که به دفتر هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ارائه داده است، اعلام کرده است که شعب دیوان عدالت اداری در خصوص استفاده از مزایای طرح مسیر ارتقای شغلی معلمان و همترازی دارندگان مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر موضوع ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب سال ۱۳۷۰ آراء معارض صادر کرده‌اند، رفع تعارض و صدور رأی وحدت رویه را خواستار شده است.
گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
الف: شعبه سوم دیوان‌عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۲۷۶۰۲ با موضوع دادخواست خانم اقدس جعفری ملایری به طرفیت ۱ـ اداره آموزش و پرورش ناحیه یک اراک ۲ـ سازمان بازنشستگی استان مرکزی و به خواسته برخورداری از مزایای ارتقای شغلی و همترازی به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۰۳۰۲۹۴۵ـ 20 / 9 / 1391 ، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
با توجه به اوراق و محتویات پرونده و مضمون لوایح مشتکی‌عنهما نظر به این که پس از ارائه مدرک کارشناسی ارشد توسط شاکی در سال ۱۳۷۸ از سوی مشتکی‌عنه در جهت برقراری همترازی با اعضای هیأت علمی موضوع ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت اقدام شده است لیکن از آنجا که شغل تحت تصدی شاکی در آن زمان (مشاور) در طرح طبقه‌بندی مشاغل مشغول همترازی تعریف نشده است سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با اعمال ماده ۸ موصوف در مورد شاکی موافقت نکرده است لیکن پس از تغییر پست شاکی از سال ۱۳۸۱ نسبت به اجابت درخواست وی اقدام شده است، بنابراین اقدامات طرف شکایت در این خصوص مغایر موازین و یا متضمن تضییع حقوقی شاکی نیست، در نتیجه شکایت شاکی موجه به نظر نمی‌رسد و رأی به رد آن صادر و اعلام می‌شود. رأی دیوان قطعی است.
ب: شعبه دهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۱۰/۸۸/۱۶۵ با موضوع دادخواست خانم زهرا کاتوزیان به طرفیت آموزش و پرورش استان مرکزی و به خواسته برخورداری از مزایای ارتقای شغلی و همترازی به موجب دادنامه شماره ۵۵۳ ـ 27 / 2 / 1388  ، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
با توجه به محتوای پرونده و از جمله مدرک تحصیلی شاکی، دلالت به آن دارد که دارای مدرک فوق لیسانس در رشته علوم تربیتی بوده است و در تاریخ 14 / 4 / 1378  در مقطع مذکور فارغ التحصیل شده است. با توجه به مقررات ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت و حصول سایر شرایط مقرر، حکم به الزام اداره مشتکی‌عنه به اجرای مقررات مذکور و برقراری همترازی موضوع ماده مذکور در حق وی صادر و اعلام می دارد. رأی دیوان قطعی است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت می‌کند.
رأی هیأت عمومی
اولاً: تعارض در آراء محرز است.
ثانیاً: با توجه به حکم مقرر در ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب سال ۱۳۷۰ و احراز اجـتماع شرایط مقرر در قانون و مقررات مربوط در شکات پرونده‌های موضوع تعارض، دادنامه شماره ۵۵۳ ـ 27 / 2 / 1388  شعبه دهم دیوان عدالت اداری صحیح و موافق مقررات تشخیص می‌شود. این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم‌الاتباع است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری معاون قضائی دیوان عدالت اداری ـ علی مبشری

پنج شنبه, 29 مرداد 1394 16:32

ورزش، مدارس و جامعه سالم و شاداب

ورزش مدارس و جامعه سالم و شاداب  در ارزيابي‌هاي سلامت كه همه ساله موسسه‌هاي بين‌المللي نسبت به آن اقدام مي‌كنند شاخص‌هاي متعددي براي تعيين ميزان سلامت در بعد جسمي و رواني مورد توجه است.

ارايه رده‌بندي كشورها در اين حوزه با اين هدف صورت مي‌گيرد كه رقابتي مثبت براي ارتقاي سطح سلامت افراد جامعه ايجاد شود و كشورهاي عقب مانده يا كمتر توسعه‌يافته براي تامين سلامت افراد جامعه تلاش كنند. در اين راستا نهادهاي بين‌المللي كمك‌هاي علمي و عملي نيز دارند.

وقتي كشورهايي كه در اين رده‌بندي جايگاه بالايي دارند را مورد توجه قرار مي‌دهيم مي‌بينيم ارتباط موثري ميان نظام آموزشي كارآمد و حرفه‌اي و سطح سلامت مردم وجود دارد به اين معنا كه جوامع برخوردار از سلامت جسماني و رواني داراي يك نظام آموزشي قوي و كارآمد هستند.

يكي از مشخصه‌‌هاي اين نظام آموزشي اين است كه از همان دوران كودكي موضوع سلامت در دستور كار جدي دست‌اندركاران آموزشي قرار مي‌گيرد و در گام‌هاي نخست كودكان را متوجه جسم و روان خود مي‌كنند تا با تامين سلامت جسمي رواني فردي، جامعه‌اي سالم و شاد را به ارمغان آورند.

بي‌ترديد بهداشت، درمان و ورزش سه ضلع مثلث سلامت جسمي رواني هستند. هر سه ضلع نيازمند آموزش است و بهترين دوره براي آموزش، دوره كودكي است. به عبارتي مقطع ابتدايي بهترين و مناسب‌ترين دوره براي پرداختن به اين مهم است.

براي اين منظور در ساختار سازماني هر مدرسه مربي بهداشت و مربي تربيت بدني منظور شده است تا اين رسالت را برعهده داشته باشند. اين مربيان در كنار مشاوران مسووليت آموزش و تمرين مهارت‌هايي را دارند كه تضمين‌كننده سلامت جسماني رواني خواهد بود.

دراين يادداشت مي‌خواهيم به تناسب موضوع صفحه مدرسه بر مقوله ورزشي متمركز شويم كه متاسفانه اين مقوله هم مانند بهداشت و مشاوره در جايگاه بسيار نامناسبي قرار دارد. اشاره به چند نكته مي‌تواند در اين راستا مفيد و موثر واقع شود.

 

١- تغيير نگرش‌ها: يكي از مهم‌ترين و ريشه‌اي‌ترين مانع در مسير نهادينه شدن فرهنگ ورزش نگرش‌هاي نادرستي است كه به‌دلايل مختلف وجود دارد. اين نگرش‌ها كه گاهي باتوجيهات مذهبي و سنتي مبني بر اينكه روح مقدم بر جسم است صورت مي‌گيرد موجب شده حتي كم‌تحركي و ژوليدگي يك ارزش تلقي ‌شود يا تحرك و پويايي زنان امري ناپسند دانسته ‌شود هرچند در سال‌هاي اخير تغييرات گسترده‌اي در بدنه جامعه ايجاد شده اما آنچه همچنان بدون تغيير مانده ذهنيت‌هاي قانونگذاران، تصميم‌گيران و مديران و مجريان است كه آموزش و پرورش را هم شامل مي‌شود.

٢- تغيير رويكردها: علاوه بر مانع نگرش‌ها دومين مانع رويكردهاي نادرست است. چه بسا مديراني با نگرش مثبت وجود داشته باشند، ولي رويكردهاي اصلي و سياستگذاري‌ها نادرست باشد مثلا رويكرد معطوف به اولويت ورزش‌هاي قهرماني به نسبت ورزش همگاني جهت برنامه‌ها را تغيير مي‌دهد، رويكرد قهرمان‌پروري براي جامعه افتخار به ارمغان مي‌آورد ولي سلامت به ارمغان نمي‌آورد. رويكرد قهرمان‌پروري شور و حرارت به ارمغان مي‌آورد ولي شادابي و نشاط نمي‌تواند به ارمغان بياورد يا رويكردي كه زنان را در موضوع سلامت و ورزش در درجه دوم قرار مي‌دهد. اين رويكرد نيمي از جامعه را به حاشيه مي‌راند يا رويكردهاي محدود به رشته كه مثلا كشتي، واليبال و فوتبال را ورزش مي‌داند. همه اين رويكردها و موارد مشابه مانع بزرگي در مسير توسعه و تعميق فرهنگ پرداختن به ورزش است.

٣- تغيير كاركردها: بي‌ترديد مهم‌ترين كاركرد ورزش تامين سلامت و سپس نشاط و شادابي است در حالي كه نگاه تجاري يا تبليغي به اين مقوله ورزش را از كاركرد اصلي خود دور مي‌سازد و آنگاه ممكن است حتي براي آن كاركرد غيرواقعي سلامت و شادابي افراد به خطر هم بيفتد؛ مانند ورزشكاري كه از داروهاي نيروزا استفاده مي‌كند تا قهرمان شود و به‌طور كلي براي رسيدن به جامعه‌اي سالم و شاد نيازمند تغيير نگرش‌ها، رويكردها و كاركردها در حوزه ورزش هستيم و اين هدف نيز بدون توجه عميق و همه‌جانبه به ورزش در مدارس به‌دست نخواهد آمد.

اگر دانش‌آموزي كه پس از ١٢ سال تحصيل از نظام آموزشي خارج مي‌شود به نگرش مثبتي دست نيافته باشد و سبك زندگي خود را با محوريت سلامت و شادابي انتخاب نكرده باشد يك تهديدي خواهد بود براي سلامت و شادابي جامعه.

روزنامه اعتماد

منتشرشده در یادداشت

وظایف آموزش و پرورش در برابر فرهنگ ترافیک و جامعه پذیری

روزگاری  تهران  قریه ای کوچک یود  ولی تهران امروز  بزرگ و بزرگ تر شد و ميليون ها انسان را در خود جاي داد و ميليون ها ماشين را هم در برگرفت و چهره خيابان ها دگرگون شد و ماشين ها افزون تر شدند و تهران امروز ؛به ابرشهر؛ جهان شهر و کلانشهری تبدیل شده است و مهمترین خصوصیت این کلانشهر ترافیک است.اگرچه بسياري از مردم و سازمان ها به منظور اصلاح وضع ترافيك شهرهاي كشور ما كوشش طولاني و فراواني كرده اند؛ اما متأسفانه همه مي دانند كه كوشش ها و سرمايه هايي كه براي حل اين مسأله صرف شده، گزاف؛ اما نتايج ناچيز بوده است و بیشتر مردم ازوضع فعلي ناراضي و ناراحت هستند.
نتيجه آن كه زندگي شهرنشيني در كنار موجودي خيره كننده اما هراس انگيز به نام اتومبيل، نيازمند آموزش، فراگيري هنجارها و قواعد رفتاري و همچنين ارتقاي سطح فرهنگ ترافيك است تا سازگاري انسان را با محيط آسان سازد. آموزشي كه هدفمند و مداوم از سال هاي نخستین كودكي با خانواده آغاز و در سال هاي بعد با گروه هاي هم سال، مدرسه و رسانه ها تكميل می شود. آموزش در حوزه ترافيك، مهم ترين اصل در ميان دیگر اصول و ( اجراي مقررات، مهندسي ترافيك و شرايط  محيطي) و عامل انساني به عنوان مهم ترين ركن مثلث ترافيكي در كنار (خودرو اتومبيل) و جاده (راه) است و فرهنگ عنصري مهم و موثر در تغييرهای رفتار اجتماعي و اصلاح رفتار انساني است و البته ترافيك يك مسأله فرهنگي و اجتماعي است و مسائل اجتماعي، مسائلي چند بعدي و چند متغيري هستند كه هم از عوامل گوناگون تأثير مي پذيرند و هم بر عواملي مختلفي تأثير گذارند. قطعا فرهنگ سازي در كنار ديگر اقدام های سخت افزاري و نرم افزاري مي تواند تهراني زيبا و آرام را ترسيم کند.
 اما متاسفانه مسوولان شهري وسياست گذاران ترافيک کمتر به مساله فرهنگ سازي پرداخته‌اند. مدارس نيز در ارائه مفاهيم زندگي شهري و شهروندي موفق نبودند. در اين ميان تربيت شهروندي و تعليمات اجتماعي حلقه مفقوده مدارس ايراني است.

 

آسيب‌هايي كه از اين منظر متوجه مدارس است، شامل موارد زير است:

اولين آسيب، چند پارگي نظام فرهنگي است که اين موضوع جامعه پذيري را در مدارس پيچيده تر کرده است. شخصيت دانش آموزان ايراني امروز مبتني بر سه فرهنگ است. فرهنگ اسلامي، فرهنگ ايراني و فرهنگ دنياي جديد و مدرنیته. خودرو وترافيک مقوله‌هايي از فرهنگ و دنياي جديد است .ایران به عنوان کشوری که تاریخ و فرهنگ غنی دارد ؛در پذیرش مدرنیته مشکلی ندارد و ما دومین کشور آسیایی بودیم که خودرو وارد جامعه ایرانی و زندگی اجتماعی شده ولی چراهنوز در فرهنگ سازی ترافیک موفق عمل نکرده ایم و هنوز پس از گذشت 100 سال از ورود خودرو به عنوان یکی از بدترین کشورهای جهان در حوزه رانندگی در جهان مطرح می باشیم  که ده ها هزار کشته در جاده و خیابان های ایران زیبنده فرهنگ و اخلاق اسلامی و ایرانی و مدرن نیست.

بی شک اگر به فرهنگ اسلامی مراجعه نماییم احادیث و روایاتی زیادی بر اخلاق شهروندی تاکید شده و در فرهنگ و تمدن  ایرانی نیز حمل و نقل و ترابری جایگاه ویژه ای داشته است ؛ اما چرا در جذب فرهنگ مدرنیته موفق عمل نکرده ایم؟

به راستی در زندگی امروزی می بایست به نحوه و نسبت تعامل و تلفيق اين سه حوزه که هويت فردي و اجتماعي هر دانش آموز را مي‌سازد؛تاکید نماییم.

اگر به این مهم توجه داشته باشیم می توانیم شهروندانی موفق و قانون مند تربیت کنیم و در حل مشکلات شهروندی از جمله ترافیک امیدوار باشیم.
 دومين آسيب، تلقي غلط از جامعه پذيري است که جامعه پذيري را به لحاظ نظري يک روند يک طرفه و از بالابه پايين مي‌داند در حالي که امروزه جامعه پذيري يک فرايند تعريف مي‌شود که در اين داد وستد فرد و جامعه متقابلا برهم تاثير مي‌گذارند.تربیت و فرهنگ و اخلاق گزاره های دستوری نیست که به صورت فرمایشی و نمایشی انجام گیرد. اجتماعی شدن به صورت مکانیکی و ماشینی نیست بلکه فرآیندی است که به صورت دوسویه و دوطرفه مطرح می شود.

مدارس نتوانسته اند جامعه پذیری را به صورت مناسب و صحیح تبیین نمایند و مدارس تصور درستی از جامعه پذیری نداشته و ندارند. متاسفانه در مدارس ایرانی به دروس علوم اجتماعی که وظیفه ی ذاتی آن جامعه پذیری دانش آموزان است؛ اهمیت چندانی نداده و این دروس به عنوان دروس تزیینی و یا بی ارزش و کم ارزش قلمداد می شوند. ‏سوم اينکه آموختن و انتقال نظم اجتماعي و مقتضيات برخاسته از آن در دوران گذار مهمترين مساله در فرآيند اجتماعي شدن است. ما امروز در وضعيت دوران گذار قرار داريم. در اين موقعيت يک جامعه مي‌تواند به ناهنجاري گرفتار شود. ناهنجاري زماني شکل مي‌گيرد که اقتدار سنتي به افول مي‌رود و اقتدار قانون مند هم جايگزين آن نمي‌شودو يابه خوبي نهادينه نمي‌شود. اين خلاء در دوران گذار بسيار پر هزينه و پر مخاطره است و به نظر مي‌رسد که ما امروز به اين مساله کمتر توجه مي‌کنيم. ‏
چهارم اينکه در جامعه ما معمولا روند جامعه پذيري به گونه‌اي با تاخر همراه بوده است. در يک سير طبيعي مرحله اول جامعه پذيري در خانواده و مرحله ثانويه در مدرسه و مرحله سوم در دانشگاه و بازار کار طي مي‌شود. اما در اين جا دانش آموزان بدون مهيا شدن براي جامعه پذيري ثانويه از خانه وارد مقاطع ابتدايي راهنمايي و دبيرستان مي‌شوند و هنوز مراحل ثانويه از خانه را پشت سر نگذاشته به مرحله سومي مي‌رسند. ‏البته گاهی اوقات میان مراحل جامعه پذیری گسست و تضاد عجیبی وجود دارد.

خانواده ایرانی در تربیت فرزندان کودک موفق بوده و مدارس در دوران ابتدایی تا اندازه ای توانسته به وظیفه ذاتی خود عمل نماید اما از دوران نوجوانی و دبیرستان مشکلات به وجود می آید.امروزه اتومبیل و رانندگی به  دلالت های اقتصادی نمادین دلالت می کند و نمایشی از خلق و خوی حاکم بر جامعه و تحلیل رفتار شناسی مردم آن جامعه می باشد و مهمتر اینکه میزان توفیق یک جامعه از خیابان های آن جامعه و در نحوه رانندگی آن جامعه می گذرد. پنجم اينکه کنترل بيروني جامعه ماهميشه به سود روند جامعه پذيري نبوده بلکه اين روند را غالباً واکنش سطحي طي کرده است. نظم از روي ترس، نظم از روي چشم و هم چشمي يا به خطر افتادن آبرو و منافع، نظم پايداري به شمار نمي‌آيند ، لذا ارزش‌ها نهادينه نمي‌شود، در حالي که اين تصور عقلي است و به خصوص در آموزش و پرورش غلط تر است.

‏متاسفانه آموزش و پرورش در چنبره ای از مشکلات گرفتار شده و این گرفتاری های عظیم حاکم بر دستگاه تعلیم و تربیت این مجموعه را دچار روزمرگی و سطحی نگری و سیاست زدگی می کند و در نتیجه اقداماتی که در آموزش و پرورش انجام می شود ؛دارای برد رسانه ای می نماید.

آسيب ششم، اينکه امروز جوان و دانش آموز به گونه‌اي از خلاء مرجعيت اخلاقي و هويت‌هاي مشروعيت بخش مواجه است. لذا براي پر کردن اين خلاء به گروه‌هاي غير رسمي و گروه‌هاي همسان پناه مي‌برد. اينجاست که هويت‌هاي متفاوت به عنوان رقيب يا به عنوان جايگزين در برابر هويت‌هاي مشروعيت بخش در مي‌آيد. دليل پيدايش چنين وضعيتي هم ضعف الگوهاي رفتاري است که در عمل مي‌تواند سر مشق باشند. دراين راستا بايد به تعادل و هماهنگي ميان گروه‌هاي مرجع از جمله مدرسه و خانواده ورسانه‌ها بيشتر انديشيد تا خلاء مرجعيت اجتماعي را کاهش داد و آسيب هفتم، اينکه نقش مشارکت اجتماعي دانش آموزان ومعلمان ما اکنون کمرنگ است.دراین راستا خواندن این داستان آموزنده خالی از لطف نیست.


یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچک شان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا  او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.
روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت، پدر از او پرسید: پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
پسر جواب داد: امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم.
پدر پرسید: ریاضی و علوم نخواندید؟ پسر گفت: نه
روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد: امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفس مان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به ما یاد دادند که باید قسمتی از درآمدمان را به دولت بدهیم تا برای آبادی شهرها و روستاها خرج شود.
بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در  هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود. از آن جایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند به پسرش گفت:
پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم.
بنابراین پسر دوشنبه ها  مدرسه نمی رفت. دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده. گفتند مریض است. دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند. بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند.
وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت. بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا این قدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد:


ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم.
تعریف باسوادی فقط خواندن فیزیک و شیمی و ریاضی نیست بلکه  احساس مسوولیت  و مشارکت نسبت به  مسایل جامعه است.

منتشرشده در دیدگاه

ورزش و تغيير نگرش‌ها و تدوين روش ها

امروزه ورزش در بسياري از جوامع به صورت فرهنگ در آمده و جايگاه والايي دارد. با نگاه به گذشته مي‌توان دريافت كه با پيشرفت جوامع، درك بهتري از تاثير ورزش در بخش‌هاي فرهنگي، اجتماعي، سلامت و غيره شكل گرفته و نقش آن پررنگ‌تر شده است، به طوري كه امروزه رويدادهاي ورزشي بزرگ حتي دنياي سياست را تحت تاثير قرار مي‌دهند. جايگاه نامناسب ورزش در كشورمان اين سوال را در ذهن ايجاد مي‌كند كه آيا ما هنوز به درك درستي از ورزش و تاثير آن بر جنبه‌هاي مختلف اجتماعي نرسيده‌ايم؟! علت اين امر چيست؟ بي شك عوامل متعددي در اين امر دخالت دارند؛ اما قبل از هرچيز بايد بدانيم جهان‌بيني و فلسفه حاكم بر هر جامعه است كه ارزش‌ها را مشخص مي‌كند؛ نگاه مثبت فلسفه و فكر حاكم مي‌تواند موجب ارزش يافتن يك مقوله شده و زمينه را براي پيشرفت آن فراهم كند كه ورزش و تربيت‌بدني نيز از اين امر مستثني نيست.

با مقايسه جوامع مختلف مي‌توان پي برد، بسته به فلسفه حاكم بر آنها، سرمايه‌گذاري‌هاي متفاوتي در ورزش انجام شده و البته پيشرفت‌هاي متفاوتي نيز صورت گرفته است. اعتقاد به تناسخ روح در هندوستان، تربيت و تهذيب روح را اولويت داده و تربيت بدن را در جايگاه پايين‌تري قرار داده است. تاثير اين جهان‌بيني باعث شده هند در ورزش پيشرفت چنداني نداشته باشد. در مقابل، فلسفه متفاوت اروپا (به خصوص بعد از سقوط كليسا از تخت قدرت) موجب پيشرفت هر چه بيشتر ورزش در اين كشورها شده است. اسپنن معتقد است هر چه يك جامعه ساختارهاي جهت‌گيري اين‌جهاني بيشتري داشته باشد به همان ميزان سطح كارايي ورزشي آن بيشتر است. موفقيت‌هاي ورزشي در بازي‌هاي المپيك، درستي اين فرضيه را تصديق مي‌كند كه جهت‌گيري ارزشي، فرهنگي و ايدئولوژي‌ها بر تحول و ركوردهاي ورزشي اثر مي‌گذارد. پروتستان‌ها تحت تاثير و نفوذ جهان‌بيني كالون، در ورزش‌هاي رقابتي بيشتر از كاتوليك‌ها پيشرفت كردند به طوري كه ميزان مدال‌هاي كسب شده المپيكي پروتستان‌ها در المپيك مكزيكوسيتي نسبت به جمعيت‌شان سه برابر بيشتر از حد انتظار بود. گيليس نيز بر وجود ارتباط معنادار بين دو نهاد دين و ورزش صحه مي‌گذارد و جوامع و ادياني را كه ساختارهاي ارزشي با جهت‌گيري كسب موفقيت، به‌ويژه پروتستاني، دارند در المپيك‌هاي تابستاني موفق‌تر مي‌داند.

جايگاه پايين ورزش در كشورمان، همچنين عقب‌ماندگي ساير كشورهاي اسلامي در ورزش ممكن است اين ذهنيت را ايجاد كند كه فلسفه و فكر حاكم بر اين جوامع، نگرش مثبتي نسبت به ورزش ندارد و باعث عقب‌ماندگي آنها در ورزش شده است. اعتقاد من بر اين است كه اسلام اهميت مناسبي نسبت به بدن نشان داده است. بي توجهي به فارغ‌التحصيلان تربيت‌بدني و گماشتن مديران نالايقي كه هيچ كارنامه ورزشي در سابقه خود ندارند (به‌خصوص در چند سال گذشته) تاييدي بر بي‌اهميت بودن ورزش در جامعه‌مان است و تا هنگامي كه اين طرز فكر اصلاح نشود ورزش كشور نيز پيشرفت چنداني نخواهد كرد.

وجود مشكلات متعدد و عدم موفقيت، در درجه نخست به علت نبود پشتوانه فكري ورزشي در كشور است. با نگاه به رشد تعداد دانشجويان و فارغ‌التحصيلان تربيت‌بدني و نسبت ورود آنها به سيستم مديريتي ورزش كشور، همچنين افزايش فارغ‌التحصيلان تربيت‌بدني و ميزان رشد ورزش كشور مي‌توان پي برد همبستگي ضعيفي بين اينها وجود دارد. يعني يك ديدگاه غلط باعث حضور افراد غير متخصص در ورزش شده و صاحبان اصلي تربيت‌بدني و ورزش را به حاشيه برده است. نفوذ افراد غيرمتخصص و نالايق به حدي معمول شده كه گويي اساتيد شايسته تربيت‌بدني، خود نيز فراموش كرده‌اند كه بايد در رشد ورزش نقش داشته باشند؛ ساك ورزشي خود را زمين گذاشته و در كلاس‌هاي دانشگاه مشغول تدريس شده‌اند!

اين در حالي است كه رشد ورزش هنگامي صورت مي‌گيرد كه بتوان آن را علمي كرد؛ امري كه در كشورهاي پيشرفته به خوبي صورت گرفته و باعث رشد آنها در اين زمينه شده است. نگاه مثبت به ورزش مي‌تواند ما را در رفع بسياري از مشكلات اجتماعي فرهنگي ياري دهد.

كوبرتن به اين نتيجه رسيد كه با ورزش مي‌توان بسياري از مشكلات فرهنگي اجتماعي را برطرف كرد و طرحي را به اجرا در آورد كه بسيار موفق بود و به شكل‌گيري بازي‌هاي المپيك به صورت كنوني انجاميد. گسترش ورزش در ميان مردم و نگاه مثبت به آن براي جامعه‌اي كه نرخ بيكاري‌اش بالا، نظام ارزشي‌اش در حال گذار و بخش زيادي از جمعيتش را جوانان تشكيل مي‌دهند، مي‌تواند دولت را در حل بسياري از مشكلات اجتماعي و فرهنگي ياري دهد و موجب كاهش ناهنجاري‌هاي اجتماعي شود. ارزش‌هاي كلامي زيادي نسبت به ورزش ارايه مي‌شود و شعار‌هاي زيبايي براي توسعه آن در كشورداده مي‌شود ولي در عمل تلاشي براي اين كار صورت نگرفته است. اگر به دنبال پياده كردن اهداف‌مان در زمينه ورزش هستيم بايد بدانيم كه ايده‌هاي زيبا تا هنگامي كه به ارزش تبديل نشوند توفيقي نمي‌يابند.

علت پيشرفت بسياري از كشورها در ورزش، ايجاد يك نظام ارزشي مناسب نسبت به ورزش (به خصوص از طريق ورزش همگاني) در بين مردم است كه آن را به صورت يك فرهنگ درآورده است.

بدون شك يكي از راه‌هاي نهادينه كردن ورزش در جامعه براي بهره گرفتن از تاثيرات آن، از طريق خانواده و مدارس است. زنگ تربيت‌بدني نخستين و شايد تنها زنگي است كه فرآيند اجتماعي شدن و آموزش هنجارهاي اجتماعي را نه به صورت ايده‌آل‌هاي تئوريك بلكه به صورت عملي آموزش مي‌دهد. اما نگاه سنگين و غلط اجتماعي باعث شده زنگ تربيت‌بدني در آموزش و پرورشي كه خود در جايگاه پاييني قرار گرفته، به بي‌اهميت‌ترين زنگ مدرسه تبديل شود و دبيران تربيت‌بدني بي‌سواد‌ترين دبيران آموزش و پرورش تلقي شوند؛ به گونه‌اي كه والدين هنگام حضور در مدرسه هيچ سوالي در مورد فرآيند اجتماعي شدن فرزندان‌شان، مشكلات حركتي، سازگاري فرزندان‌شان با دانش‌آموزان ديگر و... نخواهند پرسيد. زيرا ديدنادرست به تربيت‌بدني، خانواده و جامعه را نسبت به اهميت زنگ تربيت‌بدني بي‌تفاوت كرده و آنها نمي‌دانند ورزش مي‌تواند سازگاري‌هاي اجتماعي فرد را بالا ببرد؛ عزت و اعتماد به نفس را افزايش داده، هنجارهاي مناسب براي تبديل شدن به يك شهروند خوب را در افراد نهادينه كند، نظام تربيتي غلط را اصلاح كرده و در نهايت موجب تقويت جامعه مدني شود زيرا نظام‌هاي تربيتي و ارزشي صحيح و غلط خانواده و اجتماع، در ورزش به خوبي نشان داده مي‌شوند.

بوكسيل معتقد است ورزش هر جامعه همچون آيينه‌اي، منعكس‌كننده خوبي‌ها و بدي‌هاي آن جامعه است. به عنوان مثال خصوصيات يك نظام اقتدارگرا و نحوه اداره كردن جامعه، به صورت ارزش در ناخودآگاه تك‌تك افراد نفوذ كرده و در گرايش افراد به ورزش‌هاي خاص خود را بروز مي‌دهد و هنگام انجام فعاليت‌هاي ورزشي مي‌توان اين ويژگي‌ها را به خوبي مشاهده كرد.

همچنين جامعه‌اي كه نظام تربيتي آن بر اساس تعاون، همكاري و ازخودگذشتگي است نيز ارزش‌هاي خود را در گرايش افراد به ورزش‌هاي خاص و رفتار آنها هنگام ورزش به خوبي بازتاب مي‌دهد؛ به‌طوري كه ورزش ملي هر كشور تا حدود زيادي نشان‌دهنده ويژگي‌هاي اجتماعي آن ملت است. به عنوان مثال علاقه ملي به ورزش بيسبال كه ساختار پيچيده و بروكراتيك دارد با ورزش كشتي كه بيشتر به قدرت و مهارت‌هاي فردي متكي است نشان از نظام ارزشي متفاوت دو ملت دارد. گرايش زياد كشورهاي اسكانديناوي به ورزش‌هاي همگاني نشان از نظام ارزشي مبتني بر همياري، همدردي و روحيه جمعي قوي در اين كشورها است و علاقه ما به ورزش كشتي كه استفاده از قدرت براي شكست حريف در آن زياد است نشان از هنجارهاي تاريخي دارد كه در ناخوآگاه ما وجود دارد. حتي حساسيت بسيار بالاي ما براي انتخاب سرمربي تيم ملي (كه ظاهرا حكم مرگ و زندگي را براي ما دارد) نشان‌دهنده باور و اتكاي بيش از حد ما به يك فرد براي ايجاد تغيير و در مقابل، عدم اعتقاد ما به قدرت سيستمي براي پيشرفت است؛ البته موفقيت‌هاي تازه ما در واليبال نشان از شكل‌گيري تغييرات نوين در اجتماع و ديدگاه ما است.

همان‌گونه كه ورزش ويژگي‌هاي فرهنگي جامعه را به صورت بارز در ورزشكاران نشان مي‌دهد آموزه‌هاي تربيتي كسب شده در فعاليت‌هاي ورزشي مي‌تواند به موقعيت‌هاي ديگر زندگي ورزشكار منتقل شود. سرمايه‌گذاري در ورزش براي نهادينه كردن هنجارهاي مناسب براي پرورش شهروندان، مي‌تواند از طريق ورزش به خوبي انجام شود و مي‌توان از آن براي اصلاح نظام تربيتي استفاده كرد.

ورزش‌هايي كه متكي به گروه است مي‌تواند تمريني براي پايداري دموكراسي در جامعه و پرهيز از تندروي‌ها و تثبيت اعتدال در كشور باشد. تغيير ديدگاه نسبت به ورزش مي‌تواند آغازي مناسب براي گسترش ورزش همگاني و همچنين يافتن استعدادهاي درخشان ورزشي باشد. فراموش نكنيم كه ورزش قهرماني از دل ورزش‌هاي همگاني بيرون مي‌آيد و ما هنگامي مي‌توانيم قهرمانان خوبي پرورش دهيم كه بستر مناسبي از ورزش همگاني داشته باشيم؛ بر اساس يك برنامه حساب شده ورزش همگاني را توسعه داده و با يافتن استعدادهاي برتر، زمينه را براي رسيدن به قهرماني مساعد كرد. در غير اين صورت بايد منتظر تك‌ستاره‌هايي باشيم كه به طور خودجوش ظهور مي‌كنند و با پايان يافتن عمر ورزشي آنها، براي ظهور ستاره ورزشي ديگر به انتظار بنشينيم، زيرا يك سيستم آموزشي هماهنگ براي پرورش استعداد‌ها وجود ندارد.

استخدام مربيان تراز اول، براي ورزشي كه از بستر مناسب برخوردار نيست نمي‌تواند موجب تحول شود. مربي خوب مي‌تواند به صورت مقطعي نظم نسبي را برقرار و از ابزار موجود بهترين استفاده را كند ولي هيچ‌گاه به تحول نخواهد انجاميد و در حقيقت همچون داروي مسكني براي چشم‌پوشي از نقص‌هاي ورزش كشورمان است.

روش درست شايد اين باشد كه با يك برنامه‌ريزي درست و هماهنگ، ورزش همگاني و قهرماني را توسعه داد تا از اين طريق انتظار معجزه از مربيان تيم‌هاي ملي را نيز كاهش دهيم. به نظر مي‌رسد با ايجاد يك برنامه مناسب در زمينه ورزش مي‌توان آن را در جهت سلامت جامعه و برطرف كردن بسياري از ناهنجاري‌هاي فرهنگي اجتماعي نهادينه كرد، هزينه‌هاي درمان را تا حدودي از دوش جامعه برداشت و براي پرورش قهرمان از آن استفاده كرد تا عزت نفس ملي را نيز از اين طريق افزايش داد.

روزنامه اعتماد

منتشرشده در دیدگاه

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور