آموزش و پرورش ما از نداشتن مدیرانِ مدیر رنج برده و می برد و این درد بی درمان (حداقل تاکنون) همچنان دارد قربانی می گیرد و قربانیان اصلی آن ابتدا معلمان و سپس دانش آموزان و خانواده هایشان هستند و این ماجرا مختص به این یکی دو سال اخیر نبوده و نیست.
بنده به شخصه تعداد زیادی شان را در همین چندین سال اخیر دیده ام و می بینم.متأسفانه اپیدمی بدیمنی سراسر سیستم خسته و از نفس افتاده ی آموزش و پرورش ما را فرا گرفته و این اپیدمی هولناک در چند سال اخیر نه تنها از قدرت ویران گرش کاسته نشده بل رشد و نمو بیشتری یافته تا آنجا که بسیاری از نیروهای اداری و ستادی ( نمی گویم معلمان و فرهنگیان) تمام هم و غم خودشان را در یکی دو سال آخر خدمت شان برای رهایی از اداره گذاشته و می گذارند تا مدیر یا معاون فلان مدرسه اعم از ابتدایی یا متوسطه بشوند و صد بار شور بختانه اینکه ، این مدیران تازه وارد نه تنها کمکی به رفع چالش های پیرامون مدرسه و محیط آموزشی و رفع دغدغه های آموزشی و تربیتی معلمان و خانواده هایشان نمی کنند بل معضلی جدید به گرفتاری ها و مشقات آموزش و پرورش و علی الخصوص معلمان عزیز می افزایند ؛ چرا که هدف اینان فقط گذران آخرین سال ها و روزهای خدمت شان در آموزش و پرورش است و عملاً به دلیل فقدان دانش و تجربه لازم و دوری طولانی از محیط آموزشی ،تلاشی برای بهبود اوضاع مدرسه و معلم و دانش آموز نخواهند کرد و به عبارتی نمی توانند بکنند.
مدیرانِ نامدیری که فقط برای افزایش حقوق ( حق مدیریت یا معاونت یا...) خود و بیشتر به قصد تحصیل منافع شخصی نه جمعی فرهنگیان ،یکی دو سال آخر را با استفاده از روابط و زد و بند های اداری ، حکم مدیریت یا معاونت می گیرند تا ضمن افزایش حقوق خود با حقوق پایه بالاتری بازنشسته شوند و بدین سبب جای فرهنگیان و معلمانی که واقعاً توان مدیریت و رهبری یک مدرسه یا مجتمع دارند را تنگ نموده و باری سنگین و مضاعف بر دوش آموزش و پرورش بیمار ما می افزایند.
اکنون پرسش ساده این جاست که مسئولین آموزش و پرورش ما در رده های میانی و بالاتر کجایند و چه می کنند؟
آیا در جریان این نوعِ مدیر سازی های خلق الساعه و یک شبه هستند یا نه ؟ اگر هستند چرا در هیج مکان و زمانی لب به اعتراض و پیگیری و درمان این درد بزرگ نگشوده اند؟ و چرا جلوی آن را نمی گیرند؟
آیا یک نیروی ستادی و اداری که سال های سال در گوشه عزلت خود در اتاقی محصور در یک اداره مشغول به کار بوده و از چالش ها و معضلات عملیاتی و مدیریتیِ آموزش و پرورش، بی خبر و از دانش مدیریت و رهبری امروزین بی بهره است و عملاً دنیای او دنیایی جدا از مقوله ی ارتباط و برخورد مستقیم با دانش آموزان و معلمان است توانایی مدیریت و اداره ی مدرسه را دارد؟
بنده با قاطعیت می گویم : خیر
پس بهتر است مسئولین بالایی آموزش و پرورش از وزیر گرفته تا پائین تر راه چاره ای بیابند.هر چند راه چاره سخت نیست و بسیار آسان و آن اینکه جلوی این عزل و نصب های خلق الساعه و روابط زده را که در میانه های دولت پیشین رشد و نمو یافت و تاکنون نیز ادامه دارد با یک دستور العمل ویژه بگیرند.
صدوراین بخشنامه یا دستور العمل ساده ، آسان ترین بخش از شرح وظایف مدیرت و رهبری علی الخصوص رده های بالادستی آموزش و پرورش بیمار ما است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار / مجید انصاری معاون پارلمانی رئیس جمهور امروز در حاشیه گردهمایی روسای مدارس غیردولتی در خصوص سیاست دولت یازدهم در رابطه با بحث توسعه مدارس غیردولتی و خرید خدمات آموزشی از بخش خصوصی، اظهار داشت: خرید خدمات آموزشی توسط دولت به معنای واسپاری مطلق آموزش و پرورش به بخش غیردولتی نیست و این به معنای نادیده گرفتن نظارت دولت بر مراکز غیردولتی و خدماتی که ارائه میدهند، نیست.
وی افزود: تجربه نشان داده که بخش غیردولتی با محدودیت کمتری مواجه است و ابتکار عمل در شیوههای آموزشی و کاهش هزینهها را در برنامههای خود داشته است.معاون پارلمانی رئیس جمهور: دولت به دنبال کاهش مدارس دولتی نیست. واسپاری مدارس دولتی به بخش خصوصی به ویژه معلمان و بدنه آموزش و پرورش مد نظر است.
معاون پارلمانی رئیس جمهور گفت: نگاه به ترکیب آموزش و پرورش نشان میدهد که بخش بزرگی از بودجه این وزارتخانه ستادی است و با کاهش تصدیگری دولت میتوان این بودجه ستادی را آزاد کرد.
انصاری ادامه داد: تجربه استفاده از خدمات بخش غیردولتی در آموزش و پرورش در آغاز راه است ولی با نهادینه شدن آن و برپایی نشستهای مدارس غیردولتی در این زمینه میتوان اشکالات را اصلاح کرد و بر اساس دستورالعملهای صادره بهگونهای اقدام کرد که از کیفیت آموزش کاسته نشود.وی افزود: تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که استفاده از خدمات بخش خصوصی در آموزش و پرورش با افت کیفیت آموزش همراه نبوده است. البته ممکن است بحث نخبهگزینی در برخی از مدارس مطرح باشد اما با سازوکارهایی که در بحث نظارت طراحی میشود میتوان مشکلات را حل کرد. انصاری عنوان کرد: در سیاستهای دولت واسپاری و مشارکت با بخش غیردولتی مدنظر است و این به منزله کاهش مدارس دولتی نیست بلکه تاکید رئیس جمهور بر این بوده که در هر جایی که دولت میدان را باز میکند باید میدان رقابت حفظ شود. در بخش واسپاری مدارس دولتی میتوان از ظرفیت معلمان استفاده کرد و واسپاری الزاما نباید به بیرون از بدنه آموزش و پرورش باشد بلکه میتوان مدارس را به افرادی که در بدنه آموزش و پرورش قرار دارند مانند معلمان واگذار کرد و از مشارکت آنها بهره برد .
معاون پارلمانی رئیس جمهور گفت: باید مدارس غیردولتی را با استانداردهای مطلوب داشته باشیم تا مردم قدرت انتخاب داشته باشند. در حقیقت مدارس دولتی و غیردولتی باید برای ارتقاء کیفیت تلاش کنند تا مردم بتوانند از بین آنها دست به انتخاب بزنند.
وی افزود: در حوزه راه نیز دولت بر این مسئله تاکید دارد که از مشارکت بخش غیردولتی استفاده کند. باید توجه داشت که استفاده از مشارکت بخش غیردولتی در آموزش و پرورش در آغاز راه است و امیدواریم دولت با برنامهریزی به اهدافی که در این زمینه مد نظر دارد برسد.
تسنیم
گروه اخبار / « مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری » طی نامه ای از « گروه صدای معلم ( سخن معلم ) » درخواست نموده است تا در نشست هم اندیشی این نهاد به منظور بررسی « لایحه ی دائمی شدن قانون اصلاح قانون تاسیس و اداره مدارس ، مراکز آموزشی و مراکز پرورشی غیردولتی » حضور یابد .
متن این دعوت به شرح زیر است
"نخستین درد" را « اعتقاد » به « الگوی کامل» می دانم
تفکری که می گوید یک فرد یا باید از همه لحاظ الگو باشد یا اساساً الگو نیست. تفکری که انسان ها را « همه » یا « هیچ » می کند. تفکری که هرگز نمی پذیرد انسان ها، « مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها» هستند و اساساً « انسان بودن » یعنی ترکیب این دو که اگر چنین نبود، یا شیطان بودیم و یا فرشته.
این تفکر هزینه های زیادی را به جامعه ما تحمیل کرده است. برای جست و جوی الگو نیازمند باستان شناسی تاریخی هستیم. جست و جوی کسانی چنان دوردست، که بدیهایشان محو شده و تنها فسیلی از خوبیهایشان بر جای مانده باشد.
در اثر همین تفکر است که از انسان های زنده تقدیر و تجلیل نمی کنیم. چه آنکه می ترسیم امروز تحسینش کنیم و فردا حرفی بزند یا کاری بکند که به مذاق ما خوش نیاید. فقط وقتی مرد و مطمئن شدیم دیگر کاری نمی کند و حرفی نمی زند، او را – البته با یک زندگی نامه ی سانسور شده – به الگوی جامعه بدل می کنیم.
نیاموخته ایم که یک نفر می تواند معتاد باشد، اما فلسفه را خوب بفهمد.
یک نفر می تواند الکلی باشد،اما خوب شعر بگوید.
یک نفر می تواند خیانتکار باشد، اما ریاضی را خوب بیاموزد.
یک نفر می تواند نماز نخواند،اما اقتصاد را خوب بفهمد.
دلیل نمی شود « آنچه خوبان همه دارند » را « من و تو » یک جا داشته باشیم.
با تمام وجود بر این باورم که جست و جوی کسی که – به سلیقه ی ما – هیچ ایرادی ندارد و سراپا حسن است، ریشه ی « بت سازی » و « بت پرستی » است.
"دومین درد" را « ظاهربینی و کوته نظری » می نامم.
ایرادهای جزئی کوچک را « بزرگ » می بینیم و ایرادهای بزرگ پنهان را « کوچک » می پنداریم.
فرهنگی که در آن « دود سیگار را به حلق خود دادن » عیب است، اما « دود خودرو را به حلق خلق دادن » عادی تلقی می شود.
فرهنگی که در آن « مستی از شراب » جرم است، ولی « سرمستی از قدرت »، طبیعی است.
فرهنگی که در آن، « حفظ حجاب » اولویت است، اما « پاکدامنی » به فراموشی سپرده می شود.
فرهنگی که در آن، « کثیفی خانه » زشت است، اما بیرون ریختن زباله از خودرو، زشت تلقی نمی شود.
فرهنگی که در آن، برداشتن یک قطعه از یک کارخانه « دزدی » است، اما خریدن غیر قانونی مجوز یک کارخانه، زیرکی است.
فرهنگی که در آن، اگر « نماز » نخوانی، از حوزه ی دین خارج هستی،اما اگر « غیبت » کردی، « تهمت » زدی و یا " مسخره کردی " همچنان مومنی.
فرهنگی که در آن،به روز « قضاوت »، ایمان داریم، اما صبر نداریم تا « قضاوت در مورد دیگران » را به « روز قضاوت » موکول کنیم.
و بدتر از آن اینکه ،
جامعه، « ایرادهای کوچک آشکار » را تنبیه می کند و « سرطان های بزرگ پنهان » را تجلیل!
چنینمی شود که « دختران با تار موی آشکار » دستگیر می شوند و دزدان، با « دم خروس آشکار » در میانه ی شهر آزادانه می گردند و قدرت نمایی می کنند.
چنین می شود که آن کس که یک نفر را کشته است،اعدام می شود و آن که هر روز صدها سال عمر مردم را در پای اینترنت، به دلیل کندی و کنترل محتوا، تلف می کند، آزادانه به زندگی اش ادامه می دهد.
به نظر می رسد این نگرش فرهنگی، ریشه ی تاریخی نیز دارد. چنانکه ظاهراً از زمان سعدی،عادت ما بر آن بوده که « سنگ ها » را می بسته ایم و « سگ ها » را رها می کرده ایم…
و در فرهنگی که مردم «به ظاهر» نگاه می کنند، « اشتباهات کوچک » را بزرگ می شمارند و « گناهان بزرگ » را نادیده می گیرند، فرهنگی که تو را معصوم می خواهد و به تو « حق خطا کردن » نمی دهد،باید هر روز یک «ماسک» بر چهره بزنی.
هیچ کس واقعیت تو را نمی داند.
در خانه به شکلی زندگی می کنی و در بیرون شکل دیگر.
با هر گروه از دوستانت به شکلی حرف می زنی.
در رسانه ها یک حرف می زنی و در زندگی شخصی به شکل دیگری زندگی می کنی.
در ورود به سازمان خود، چادر بر سر می کنی و شب هنگام، در مهمانی ها پرسه می زنی…
گویی که بالماسکه ی بزرگی در کار است.
بالماسکه ای که میلیون ها نفر در آن نقش ایفا می کند.
هر یک نقابی بر چهره،
نه برای یک شب؛
که تا لحظه ی مرگ.
" برگرفته از کتاب فرهنگ سنگ و سگ "
یکی از فیلسوفان بزرگ که در عرصه اندیشه در باب انسان، جامعه و هستی سخن گفته است. بیکن این متفکر انگلیسی قرن هفدهم می باشد. مکتب متعلق به وی، همان عمل گرایی- پراگماتیزم می باشد که امثال جان دیوئی و ویلیام جیمز نیز بدان تعلق داشتند، که در مقالات آتی پیرامون هر یک از آنها مطالبی ارائه خواهیم نمود.
بیکن نیز دغدغه انسان و آینده و سعادت او را داشت و گر چه در فراز و فرودهای مباحث فلسفی، علمی، تجربی، جدل ها، رد و اثبات ها و تفاوت نظراتی داشت اما هر چه بود و هر چه می گفت و می نوشت ارزش داشت و از صدق و خلوص و نیت خیرخواهانه و خدمت گذارانه اش برمی خاست و حکایت از این واقعیت مسلم داشت که فرانسیس بیکن، به رغم برخی فیلسوفان متقدم که تنها به معرفت به حقیقت و یا تکلیف و جنبه های ذوقی و هنری و یا تفننی قضایا می اندیشیدند، وی به جنبه کاربردی، عملی و نتیجه و فایده موضوع بهای فراوان و به سزایی می داد و لذا او نمی خواست در جنگ و یا بازی ذهن و عین و بود و نمود و انکار و یا اثبات گرایی خود را محصور و سرگرم نماید!
بیکن می گفت: قانونی که اثر عملی آن بیشتر باشد در عالم نظر ( فکر) درست تر است. مقصود او آن بود که فکری درست تر است که بهتر بتوان آن را به مرحله عمل درآورد و به مدد آن به انسان سود رساند. از جمله کسانی که از آنان به عنوان بنیانگذاران منطق عملی یا استقرائی در مقابل منطق صوری و قیاسی ارسطو یاد می کنند می توان به بیکن و جان استوارت میل اشاره کرد.
بیکن در طبقه بندی علوم نقش به سزایی داشت و هم او بود که در منطق خویش موسوم به " ارگانون جدید " روش های تحقیق را مورد بررسی قرار داد. البته بیکن و همفکرانش بدون غرض و شیوه مخاصمه آمیز به بیان ایده و انگاره های خود پرداخته و آنچه را که از ساحت علم و دانش در هستی و آیات و قدرت الهی و آسمانی دریافته و ادراک نموده اند به بشریت ارائه کرده اند.
مع الوصف می توان چنین پنداشت که آنان بخشی از کلیات مفاهمه و اندیشه و عقل و دانایی را ادراک و عرضه نموده اند و اینجاست که بایستی گفت همه حقایق را همگان نمی دانند! و یا به قول شاعر، هر کسی از ظن خود شد یار من ..... و حسن درست تنها یک پرده ندارد! و هر پرده ای آواز جداگانه و در عین حال، ماهرانه و جذاب به همراه دارد.
خیلی نمی خواهیم وارد جنبه فنی و تخصصی بحث شویم اما ناگزیریم به این نکته اشاره ای داشته باشیم که برخی زوایا و ظرائف نیز در نظرات عمل گرایان من جمله آقای بیکن مغفول مانده است. ایشان می بایست لااقل جنبه برهانی قیاس را به بوته فراموشی نمی سپرد و برای آن که به نوعی انکار گرایی متصف نشود به رغم آگراندیسمان و برجسته سازی ایده خود که قابل احترام و تحسین نیز می باشد، گریز ناپذیر بودن منطق و روش قیاسی ارسطو و هم قطارانش از حس و تجربه و مشاهده و رئال را نیز عنوان می ساخت ولو در حد کمرنگ و مختصر و مجمل! تا انصاف لازمه لحاظ گردیده باشد. اگر نگوییم محال، مشکل بتوان پذیرفت که مهمترین عیب منطق ارسطویی ناتوان بودن از کشف مجهول است!؟ نتیجه قیاس حاصل مقدمات آن است. تا وقتی مقدمات معلوم نباشند، نتیجه ای به دست نمی آید و اگر مقدمات روشن باشند نتیجه خود به خود روشن و معلوم خواهد شد.
می توان مدعی شد با عنایت به وحدت در عین کثرت و امثال آن، هر کدام از این بزرگان میدان اندیشه، از طریقی خاص خود و بسته به درک و ظرفیت و توان خویش تلاش نموده اند تا به قله رفیع معرفت و حقیقت دست یابند. بنابراین مردود شمردن یک روش با انگشت گذاشتن بر برجستگی روش دیگر، حسن نمی باشد.
یک متفکر و اندیشمند بزرگ در کتاب خود چنین می نویسد: " انتقادهایی که بر منطق ارسطویی وارد شده است، تماما متوجه روش قیاسی یا استدلال قیاسی است. این انتقادها به ویژه، در عصر جدید اروپا، مبتنی بر این اتهام است که ارسطو و پیروان وی به مشاهده و تجربه بی توجه بوده اند و تنها بر بنیاد یک سلسله امور ذهنی بیگانه با واقعیت های تجربی، دست به استدلال می زده اند و در راه کشف حقیقت می کوشیده اند. به همین سبب هم ره به جایی نمی برده اند.
حقیقت آن است که اولا انسان از به کار بردن قیاس ناگزیر است. از عادی ترین روزمره مردم تا دقیق ترین اندیشه ها و سخنان دانشمندان در قالب قیاس ( چیدن ترتیب مقدمات و گرفتن نتیجه ) بیان می شود. ثانیا اتهام فلاسفه تجربی عصر جدید مبنی بر بی توجهی ارسطو و پیروان وی نسبت به حس و تجربه و واقعیات عینی سخت بی بنیاد است. چرا که در منطق ارسطو تنها از صورت قیاس بحث نمی شود، بلکه از ماده قیاس نیز سخن به میان می آید..... در این بخش به اهمیت مشاهده و تجربه تاکید می شود و دقیق ترین و منطقی ترین قیاس که اصطلاحا برهان نامیده می شود قیاسی به شمار می آید که بر بنیاد یقینیات شکل می گیرد. فی المثل قیاسی که مقدمات آن بدیهی است یا قضیه هایی است که از راه حس و تجربه ( محسوسات و مجربات ) به دست آمده است و حس و تجربه پشتوانه درستی آن است، قیاسی برهانی خواهد بود.. مثلا این قیاس برهان است:
- برخی از اجسام، فلزند- هر فلزی هادی حرارت است – برخی اجسام هادی حرارتند. سبب برهانی بودن قیاس مذکور آن است که مقدمه نخستین یا صغرای آن ( برخی از اجسام فلزند ) حاصل حس است و مقدمه دومین یا کبری آن (هر فلزی هادی حرارت است ) امری تجربی است. اهل منطق .. به اهمیت برهان یا قیاس برهانی تصریح می کنند و در بحث از مقدمه های قیاس برهانی اهمیت و ارزش محسوسات و مجربات یعنی دانش های به بار آمده از حس و تجربه را باز می نمایند. گر چه حکمای طرفدار منطق ارسطو، همواره در کنار حس و تجربه از اهمیت عقل و قیاس سخن می گویند و تصریح می کنند که در پدید آمدن دانش های تجربی هم حس در کار است، هم عقل، با این همه ارزشی را که برای حس و تجربه قائلند، انکار نمی توان کرد و آنان را متهم به بی توجهی به واقعیت و بی عنایتی به تجربه نمی توان ساخت. پایه ها و بنیادهای روش تجربی را که طرفداران منطق عملی بر آن تاکید می ورزند، در منطق ارسطوئی، در مباحث مربوط به مقدمات برهان می توان باز جست: آنچه سبب پیشرفت بشر پس از رنسانس در زمینه های مادی و صنعتی شده است نه ابداع روش تجربی است، بلکه تکمیل کردن و به کار گفتن این روش در دانش هایی است که به دانش های تجربی موسوم است و این امر خود معلول عوامل و شرایطی است که موجب شد تا بشر طرز نگاه خود را نسبت به جهان تغییر دهد، یعنی بشر که تا پیش از رنسانس عقلانی به جهان می نگریست، پس از رنسانس با چشم حس و تجربه به دیدن جهان پرداخت و همین امر موجب پیشرفت مادی گردید."( کلیات فلسفه – دکتر اصغر دادبه )
به رغم کنکاش در آراء و آثار و نظرات فرانسیس بیکن و اندکی نقادی، از این منظر و زاویه می توان به تحسین بیکن و دوستانش پرداخت و به قضاوت منصفانه نشست که این دانشمند و عمل گرایان سابق و لاحق وی همین اندازه که توانستند فلاسفه و پیروانی را که از اثبات گرائی غافل بوده و در چمبره صرف و محض و بعضا مطلق ذهنیات و صور و عقلانیات و مجردات محض و خشک گرفتار آمده بودند و با تکیه فراوان و افراطی بر ذات گرائی و حقیقت و لذات فلسفه و مسائل هپروتی و هور قلیائی و شکاکیت و یا جزمیت جنون آسا و افسانه ای و انگاره ها و مؤلفه های قرون وسطائی و اسکولاستیکی و چسبیدن صرف بر ایده های شبه تور تولیانوسی، آگوستینی و آکویناسی خود و بشریت و تاریخ را راکد و منجمد و غیر پویا نگه داشته بودند رهایی بخشند، بایستی مورد تقدیر و تجلیل واقع شوند و به آنان دست مریزاد گفت.
حال این فیلسوفان و متفکران و دانشمندان هستند که سنت و روش ائتلاف و تلفیق را بایستی مد نظر قرار بدهند و از آنچه امثال آبلارد و ویلیام در بزرگترین و حیرت انگیزترین باستان شناسی جنگ و نزاع بی پایان و شکننده عین و ذهن بر خود و جهان و تاریخ بشریت تحمیل کردند، احتراز نمایند.
گروه اخبار /
وزیر آموزش و پرورش گفت: اولویت اصلی وزارت آموزش و پرورش، سامان دهی نیروی انسانی است.
علی اصغر فانی در جمع فرمانداران و روسای آموزش و پرورش لارستان، گِراش، خُنج ، اِوَز ، بِیرم و جویُم، اظهارکرد: بیش از 98 درصد بودجه وزارت آموزش و پرورش صرف هزینه های جاری دستگاه تعلیم و تربیت کشور میشود و به همین دلیل یکی از اولویتهای اصلی وزارت آموزش و پرورش موضوع ساماندهی و به سازی نیروی انسانی است.
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به توزیع نامتوازن نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش گفت: سیاست بومی گزینی یکی از راههای حل این مشکل است.
وی با اشاره به اینکه، بر اساس قوانین موجود تاسیس بیش از دو پردیس دانشگاه فرهنگیان در هر استانی ممنوع است اظهار کرد: با توجه به شرایط خاص این منطقه، تمام تلاش خود را انجام خواهم داد تا یک مرکز ویژه دختران، در منطقه جنوب فارس تاسیس کنیم.
فانی ضمن تاکید بر ارتقای کیفیت آموزشی، پرورشی و پژوهشی دانش آموزان، خطاب به مسئولان این شهرستان ها تصریح کرد: به هر میزان که فضا برای تاسیس پژوهش سرا در اختیار آموزش و پرورش قرار گیرد، تجهیز کامل آن پژوهش سرا را، به عهده خواهیم گرفت.
ایسنا
گروه اخبار / در چهارمین دوره آیین تقدیر از سرآمدان روابط عمومی های ایران ( این جا ) نامی از وزارتخانه بزرگ آموزش و پرورش نبود .
در دهمین جشنواره انتشارات روابط عمومی که با حضور بیش از ۱۴۰ روابط عمومی سازمانها و نهادهای مختلف بخش خصوصی و دولتی برگزار شد، باز هم نامی از وزارت آموزش و پرورش نیست .
متن خبر را بخوانید
گروه اخبار /
رئيس کانون عالي بازنشستگان و مستمريبگيران سازمان تامين اجتماعي، تاکيد کرد: بازنشستگان وضعيت معيشتي مناسبي ندارند و تناسبي بين هزينههاي زندگي و حقوق دريافتي آنان وجود ندارد.
علي اصغر بيات اظهار داشت: دغدغه دولت تدبير و اميد آسايش و آرامش بازنشستگان و مستمريبگيران است و طي دو سال گذشته شاهد روند رو به بهبود خدمات سازمان تأمين اجتماعي هستيم. وي با بيان اينکه سازمان تامين اجتماعي 2 ميليون و 800 هزار نفر بازنشسته و مستمريبگير را تحت پوشش دارد، گفت: براي پرداخت مستمري اين عزيزان ماهيانه بالغ بر 2600 ميليارد تومان به آنان پرداخت ميشود که تمامياين مبالغ از محل حق بيمه دريافتي سازمان تامين اجتماعي دريافت ميشود.
بيات بر لزوم بهبود و ارتقايي وضعيت معيشت بازنشستگان تأکيد کرد و گفت: بازنشستگان وضعيت معيشتي مناسبي ندارند و تناسبي بين هزينههاي زندگي و حقوق دريافتي آنان وجود ندارد.
وي افزود: دليل اين وضعيت نيز افزايش اندک و کمتر از تورم حقوق بازنشستگان در سنوات قبل است و قانون بايد فصل الخطاب باشد و افزايش حقوق بازنشستگان بر اساس تورم انجام شود.
رييس کانون عالي بازنشستگان تامين اجتماعي با اشاره به مشکلات سازمان تامين اجتماعي گفت: مشکلات امروز سازمان تامين اجتماعي نتيجه قوانين حمايتي است که در ادوار گذشته براي اين سازمان تصويب کردند. بيات در ادامه تصريح کرد: با تصويب قوانين حمايتي براي سازمان تامين اجتماعي، دولت به يک کارفرماي بزرگ تبديل شد زيرا در قبال اين قوانين مسئوليتها و بار مالي زيادي متقبل شد که امروز نميتواند ديون خود را به سازمان تامين اجتماعي پرداخت کند. وي افزود: در زمان بررسي قوانين و طرح پيشنهادات مختلف در مجلس شوراي اسلاميبايستي به نحوه تامين بار مالي تعهدات سازمان تامين اجتماعي توجه شود.
مهر
گروه اخبار /
علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در همایش قرارگاه مشترک راهیان نور که در سالن شهید فهمیده بسیج مستضعفین برگزار شد اظهار داشت: 650 هزار نفر از دانش آموزان را تا شهریور ماه به اردوهای راهیان نور خواهیم فرستاد و خوشبختانه تا کنون هیج حادثه دلخراشی برای کاروانهای راهیان نور نیفناده است.
وی ادامه داد: امسال دانش آموزان قریب به 5 میلیارد تومان مشارکت در اردوهای راهیان نور داشتند.
وزیر آموزش و پرورش گفت: ترویج روحیه گذشت، انتقال فرهنگ ایثار رزمندگان، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تقویت زندگی دسته جمعی از پیامهای راهیان نور است.