گروه اخبار / « سید محمد بطحایی » دیروز چنین اعلام کرده بود : " معلمان با کمتر از ۲۰ ساعت تدریس در هفته مشمول طرح رتبه بندی و افزایش حقوق نمی شوند و بنابراین ۲۳۰ هزار معلم از این طرح خط خواهند خورد. " ( این جا )
اما در فاصله کم تر از 24 ساعت ، بطحایی مواضع خود را تعدیل کرده و آمار را چنین اعلام کرده است :
گروه اخبار /
بر اساس آخرین آمار اعلام شده از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر که مربوط به شیوعشناسی سال 1390 است 9/0 درصد دانشآموزان ایرانی مبتلا به اعتیاد هستند. مسئولان آموزش و پرورش اما همواه به طرق گوناگون تا به امروز این آمار را نادیده گرفتهاند و وجود دانشآموز معتاد در مدارس را رد میکنند. با این وجود دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر اصلیترین رویکرد این ستاد را اجتماعی کردن بحث پیش گیری از استفاده مواد مخدر اعلام کرده و وزارت آموزش و پرورش را یکی از نهادهای اصلی اجرای برنامههای این رویکرد معرفی کرده است.
به همین منظور به سراغ سعید صفاتیان رئیس کارگروه کاهش تقاضا در کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام و کارشناس حوزه اعتیاد رفته ایم. مشروح گفت و گوی خبرگزاری آنا با او را در پی میخوانید:
* با توجه به تحقیقات صورت گرفته، گرایش افراد به مواد مخدر در کشورمان در چه ردههای سنی قرار گرفته است؟
بنا بر گزارشهای اعلام شده در این زمینه اعتیاد در کشور از 14 سالگی شروع میشود که این رده سنی متعلق به دانش آموزان دوره دبیرستانی است و با توجه به اینکه چند میلیون دانش آموز دبیرستانی هم اکنون در کشور در حال تحصیل هستند حتما تعدادی معتاد نیز در بین آنها وجود دارد و اینکه عدهای این موضوع را نفی میکنند قابل قبول نیست چون ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور نیز در این زمینه گزارشهایی را ارائه کرده که در حوزه دانش آموزی اعتیاد دیده شده و این یک حقیقت در کشور ما است.
* پس چرا آموزش و پرورش وجود دانشآموزان معتاد در مدارس را نفی میکند؟
اینکه آموزش و پرورش این موضوع را نفی میکند، بسیار اشتباه است و در واقع این گونه تلقی میشود که مدیران در آموزش و پرورش از ارائه گزارش و نحوه عملکرد خود در این زمینه هراس دارند. در حوزه مبارزه با اعتیاد، آموزش و پرورش بیشترین بودجه را در حوزه «پیشگیری از اعتیاد» از ستاد مبارزه با مواد مخدر دریافت میکند. البته این موضوع جدیدی نیست و از گذشته این گونه بوده است که آموزش و پرورش این وظیفه را در حوزه ذاتی خود قرار نمیدهد.
* آیا در این زمینه بودجهای در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفته است؟
با توجه به سند پیشگیری از اعتیاد مصوب شده بود اگر ستاد مبارزه با مواد مخدر هر میزان بودجه را در اختیار آموزش و پرورش قرار دهد آنها باید در حدود 4 برابر آن بودجه را در این زمینه مصرف کنند یعنی در واقع قرار بر این بود که 20 درصد از بودجه را در این زمینه ستاد بپردازد و 80 درصد بقیه را دستگاههای حوزه پیشگیری از جمله آموزش و پرورش پرداخت کنند.
اگر ما بخواهیم موضوع اعتیاد را نفی کنیم مردم آن را قبول نمیکنند زیرا در واقع اعتیاد واقعیتی قابل مشاهده است. پنهان کردن این معضل بزرگ اجتماعی در داخل آموزش و پرورش ضربه بزرگی را به جوانان میزند وقتی که در یک مدرسه معتاد وجود دارد اما مسئولان مدرسه اسم او را اعلام نمیکنند یا برای ترک کردن به او کمکی انجام نمیدهند مهمترین اتفاقی که میافتد این است که آن شخص دوستان دیگر خود را معتاد میکند. باید بگویم یک شخص معتاد در طول زندگی خود میتواند تا 20 نفر را به سمت اعتیاد سوق دهد.
* چرا بیشتر دانشآموزان در دوره دبیرستان به مصرف مواد مخدر روی میآورند؟
در دوره دبیرستان و با توجه به محدود بودن زمان دانش آموزان بیشترین تاثیر را از گروه همسالان خود دریافت میکنند و به همین دلیل است که وجود معتادان در مدارس بیشتر بر روند افزایش اعتیاد تاثیر میگذارد. در هیچ جای دنیا مسئولی در سیستم آموزش و پرورشی را پیدا نمیکنیم که مدعی باشد در مدارس کشور من معتاد وجود ندارد اما نمیدانم چرا در ایران دوستان آموزش و پرورش از بیان واقعیات واهمه دارند؛ شاید ترس از دست دادن میز و مقام یا اینکه در این زمینه کاری انجام ندادهاند، باعث شده این موضوع را نفی کنند.
آنها باید بدانند این رفتار ضربه جبران ناپذیری را به بدنه جامعه میزند. دستگاههای متولی باید این موضوع را بررسی کنند. به عنوان مثال ستاد مبارزه با مواد مخدر باید از آموزش و پرورش بخواهد یک تحقیق گسترده طیفی در این زمینه انجام دهد. البته این تحقیق در گذشته هم انجام شده است اما آماری که در استانها و شهرستانها ارائه شده مثل این است که بخواهید تعداد سینماهای آن شهر را نام ببرید. آن چیزی که وجود دارد با آن چیزی که مسئولان مطرح میکنند، بسیار متفاوت است.
مردم جامعه این حرفها را قبول نمیکنند و این در واقع فرار رو به جلو است که مسئولان انجام میدهند.
در فرآيند آموزش و پرورش و تعليم وتربيت، عناصري اصلي و فرعي وجود دارند. دانشآموز و معلم، مربي و متربي از اصليترين عناصر در اين پروسه هستند. هر كدام از اين دو عضو و عنصر اساسي را حقي است و وظيفهاي! وما در اين يادداشت كوتاه سعي داريم اندكي به حقوق دانشآموز كه منظور اصلي اين سيستم است بپردازيم.
قبل از هر چيزي يادآوري ميكنم كه دانشآموز سرمايهاي ملي است و امانتي است الهي، كه جهت انجام امر خطير و خدايي تعليم و تربيت به مدرسه و معلم سپرده ميشود. بديهي است رعايت حقوق او در جهت رشد و سلامت روانياش لازم و ضروري و اثرگذار خواهد بود.
خوانندگان گرامي در نظر داشته باشند كه منشور حقوق دانشآموز مصوبه مجلس دانشآموزي كه به تاييد و تصويب شورايعالي آموزش و پرورش نيز رسيده است، دربردارنده مواردي روشن و مترقي در تبيين حقوق دانشآموزان است. اين منشور شامل هفت فصل و٥٤ ماده است كه قرار بود تكتك مواد اين منشور به دانشآموزان آموزش داده شود كه متاسفانه در عمل و اجرا مورد غفلت واقع شده است.
سخن در حقوق دانشآموز است، گستره اين حقوق بسيار فراتر از فرض و گمان است. از نامنويسي در مدرسه تا عدم امكان انتخاب معلم و امكانات آموزشي و بهداشتي و فيزيكي فضاي مدرسه و كلاسها و حتي توالتها و امكانات ورزشي و سطح علمي و آموزشي معلمان و مربيان و نيز بيمه و تغذيه و مشاوره و... همه وهمه گوياي اهميت اين حقوق و لزوم توجه جدي وعملي به آن است.
متاسفانه در اين سيستم، ديوار دانشآموز از همه كوتاهتر است و كاسه هر كاستي و ضعفي نهايتا برسر او شكسته ميشود.
در اينجا به چند مورد ضروري كه معلم و مدرسه بايد به آن توجه كند اشارهاي ميكنيم.
١- آداب و مهارتهاي آموختن، اعم از سكوت كردن، ديدن و شنيدن، يادداشت كردن، انديشيدن و پاسخ دادن و تمرين و تجربه كردن را بهكارگيرد و بياموزد. بخش قابل توجهي از زحمات و خدمات آموزشي معلم و مدرسه به علت عدم مهارتهاي فوقالذكر به هدر ميرود.
٢- انگيزش و ايجاد شوق و رغبت به آموختن و دانستن اهميت و ارزش محتوا و مفاهيم درسي و تبيين رابطه محتواي دروس با نياز واقعي و آرمانهاي ذهني در زندگي فعلي و آتي دانشآموز امري مهم است. يعني دانشآموز بايد بداند و باور داشته باشد كه محتواي اين دروس چه رابطه و اثر و ثمري در زندگي واقعي او و آيندهاش خواهد داشت. در واقع لازم است پاسخ دلچسب و اقناعكنندهاي به اين سوال ذهني او داده شود كه من چرا بايد اين درس ومفاهيم آن را بياموزم!؟ آموختن آنچه ارزش و اعتباري براي من به همراه خواهد داشت؟ بديهي است پاسخ به سوال فلسفي چرايي تحصيل و تحمل سختيهاي ناشي از آن، در موفقيت او نقش اساسي دارد.
٣- محيط درس و مدرسه و رابطه معلم و اولياي آموزشي و پرورشي مدرسه با دانشآموز بايد به گونهاي باشد كه صميميت و دلسوزي و احترام و علاقه و خيرخواهي آنها را نسبت به خود، باور كند. بديهي است تواضع و نرمش و پرهيز از تبعيض و رفتارهاي تحقيرآميز و احترام به شخصيت دانشآموزدر مدرسه، اين حس خوشايند و سازنده را در او تقويت ميكند. دانستن نام دانشآموز و خواندن او به آن نام و نيز دلجويي و احوال پرسي معلم پس از غيبت وبيماري دانشآموز، در ايجاد تعلق و اميد و نشاط به يادگيري و مدرسه و معلم موثر است.
٤- پرسشگري و توضيح خواستن در ذات تعليم و تربيت است. دانشآموز حق دارد به فراخور استعداد مبتني بر تفاوتهاي فردياش، راجع به محتواي آموزشي پرسشگري كند. اين صفت حسن اوست و هرگز نبايد به خاطر اين ويژگي مورد مواخذه يا مسخره يا كم مهري قرار گيرد. گاه ديده يا شنيده شده كه دانشآموزي پس از تدريس معلم، سوالي ميكند و در جواب به او گفته شده «پس اينهمه گفتم شما كجا بودي!؟ خواب بودي!؟ چرا گوش نميدهي!؟ خب حالا گوشهايت را باز كن تا دوباره تعريف كنم!! البته اينبار مطمئن هستم كه ديگه تنبلترينها هم خواهند فهميد!!» اما اينبار نيز همان توضيحات اوليه و بدون هيچ ابتكار و تغييري توسط معلم تكرار ميشود! و باز هم دانشآموز سوالكننده است كه متوجه نشده، ولي با آن القاي رواني ديگر جرات نميكند كه بگويد باز هم نفهميدم!!! چراكه در آنصورت انفجار خنده و مسخره همكلاسيها و معلمش را بهدنبال خواهد داشت.
٥- حقوق دانشآموز به رقم حقوق مادي و اداري معلم بستگي ندارد. معلم بايد حق دانشآموز را در عرضه محتواي آموزشي و آموختن آن به شاگردان ادا كند. مشكلات و اعتراضات حقوقي و معيشتي معلم هيچ ربطي به دانشآموز و حقوق مربوطهاش ندارد.
براي تبيين اين موضوع، به خاطرهاي خبري از سالهاي نه چندان دور اكتفا ميكنم و به اين مقال پايان ميدهم.
سالهاي قبل در يك كلاس دبيرستان پسرانه در تهران، معلم يكي از دروس تخصصي به دانشآموزان كلاس اظهار ميدارد «بچهها، حقوقي كه به من بابت يك جلسه درس در كلاس شما ميدهند، فقط ١٥٠٠ تومان است. من اگر اين مبلغ را بر تعداد٣٠ نفر شما تقسيم كنم، سهم هر كدام از شما ميشود ٥٠ تومان! و ادامه ميدهد كه از اين پس هر كس بخواهد در كلاس مزاحمت ايجاد كند و اذيت كند، سهمش را ميدهم و از كلاس بيرونش ميكنم كه مديونش هم نباشم! اتفاقا آنروز سهنفر را هر كدام با ٥٠ تومان از كلاس بيرون ميكند!!! خب اين شد حق دانشآموز!!!
حال نگارنده، اين سوال را از آن معلم عزيز ميپرسد كه « اگر حق دانشآموز اين باشد، در آنصورت حق معلم از پروسه گران قدر تعليم و تربيت چقدر خواهد بود؟ اگر معلم و مدرسه به حق دانشآموز توجه نكند و آن را رعايت نكند، آيا انتظار بجايياست كه جامعه حق اورا بداند و شأن و منزلت او را رعايت و حقوقش را ادا كند؟!
البته پوشيده نيست كه معلمان آگاه و تلاشگر و ايثارگر كه صبورانه سختيهاي كار با دانشآموزان را تحمل كرده و موجبات شكوفايي استعدادهاي آنان را فراهم ميكنند قابل تحسين هستند.
اميد است با مراجعه به « منشور حقوق دانشآموز » زمينه هر چه بيشتر و بهتر آگاهي از حقوق اين سرمايههاي ملي و امانتهاي الهي فراهم شود.
روزنامه اعتماد
گروه گزارش /
دانشگاه فرهنگیان از بزرگ ترین و گستردهترین دانشگاه های ایران است .
این دانشگاه وابسته به وزارت آموزش و پرورش است اما به نظر می رسد وضعیت پرداخت حقوق اعضای هیات علمی و حتی کارمندان شاغل در پردیس ها با کارکنان وزارت آموزش و پرورش تفاوت های فاحشی دارد .
بر اساس گزارش ها، تفاوت حقوق میان کارمندان پردیس های این دانشگاه با کارکنان وزارت آموزش و پرورش در شرایط هم سطح بین یک میلیون تا 5 / 1 میلیون تومان است .
همچنین حقوق اعضای هیات علمی این دانشگاه به طور میانگین رقمی میان 4 میلیون تا 5 / 4 میلیون تومان را شامل می شود ضمن آن که ساعات موظف اعضای هیات علمی دانشگاه فر هنگیان 16 ساعت است .
این در حالی است که مبلغ درج شده در احکام کارگزینی معلمان شاغل در وزارت آموزش و پرورش دارای مدارک فوق لیسانس و دکتری به طور میانگین رقمی میان 2 میلیون تا حداکثر 5 / 2 میلیون تومان است .
ساعت موظف این همکاران نیز 24 ساعت و پس از تقلیل کار 20 ساعت تعریف شده است .
حال این پرسش مطرح است که مبنای این تفاوت ها چیست و چرا وزارت آموزش و پرورش این گونه اشل های حقوقی را برای همه اعمال نمی کند .
پایان پیام /
من یک معلمم.
دل خوشی یک معلم به اول مهر است.
اول مهر خاطره سال ها شاگردی و معلمی است.
خاطره روزگاری که با لباس و کیف و کفش و البته کتاب و دفتر و قلم جدید با دنیایی از آرزو پا در کلاس می گذاشتیم و بیشترمان با آرزوی معلم شدن.
اول مهر خاطره سال ها درس خواندن و رسیدن به « نقطه معلم بودن » است.
اول مهر خاطره سالی است که اولین ابلاغ را گرفتیم و البته نه در شهر خودمان که اکثرمان در نقطه ای دور از خانه و کاشانه .در منطقه جدید، غریبانه در اولین پست، به کار تدریس نشستیم.
چه دلهره ی قشنگی بود.
روز اول به یاد معلمان دیرین و با تقلید از آنان نام خود را به دانش آموزان گفتیم و نام شان را خواستیم و با ژست خاص، شیوه ها و روش های تدریس مان را برایشان گفتیم...
و این طور شد که آن دلهره رفت و آرامشی مقدس جایش را گرفت…
و ما هر سال ابلاغ به دست در پستی بی صبرانه کلاس را به آموزش می خواندیم و با چه لذتی تدریس می کردیم.
عالم دیگری است دنیای تدریس که بیاموزانی و جمعی فرا بگیرند آنچه تو می گویی و آن گاه است که تو نوری تازه در چهره تک تک دانش آموزانت ببینی.
آن لحظه به تولد شبیه است. خلق است، آفرینش است و زیباست…
و این لذت قشنگ را هر سال مهر به من ارزانی می داشت و امسال چه نامهربانه این حس را از من دریغ کردند.
گاهی برخی واژه ها به خواست یا ناخواست جای خود را در بین گروه های مختلف باز می کنند و امسال واژه ی “مازاد” که از چند سال پیش زمزمه هایش شنیده می شد، آمد،نشست و برچسبی شد بر پیشانی گروه کثیری از دبیران متوسطه دوم و آن چنان ریشه دواند که روح مان را نیز آزرد!
در هر رشته، ناحیه ، شهر و استان این معضل را می بینی و می گویند علتش نظام ۶،۳،۳ و حذف کلاس اول دبیرستان از مقاطع تحصیلی است.
آیا بار یک طرح بزرگ و بلند مدت باید به گروهی محدود تحمیل شود؟ عده ای در برج عاج خود آسوده بنشینند و گروهی آسیب ببینند؟
آنچه در روزهای شهریور در اداره های آموزش و پرورش شنیده می شد: این جمله آزار دهنده بود:
همکار محترم شما مازاد هستید !
جالب اینکه راهکار هم ارائه می دادند!
« پست آموزگار ابتدایی، پست متصدی سایت ابتدایی یا احراز !! کد ۹۷و کاهش بخشی از حقوق و محرومیت از رتبه بندی…»
و “رتبه بندی” نیز واژه ی نو ساخته ی دیگری است که به جای آرامش دادن به معلم ،ماه هاست ذهن او را درگیر کرده و بحث در مورد آن در این دلنوشته نمی گنجد.
با این به اصطلاح راه کارها ،قدر معلم و تدریس را شکستند…
گفتند بروید جایی که جایتان نیست ،جای گیرید و دم نزنید.. وگرنه رتبه بندی!!
و من می اندیشم چه کسی پاسخگوی این حرمت شکنی و ده ها تحقیر است.
آینده نظام آموزشی ما به کجا می رسد؟ تدریس دبیر متوسطه دوم در مقطع ابتدایی!!
حرمت دبیر متوسطه را شکستند که پست او را تنزل دادند و تا جایی که می دانم تنزل دادن شخصی از پست اداری اش در قانون جایگاهی ندارد و صد البته ارزش کار مقدس و بسیار مشکل آموزگار ابتدایی را نیز در دیده ها کوچک کردند.
تدریس مقطع ابتدایی کاری بسیار حساس و تعیین کننده است و از عهده آموزگار باتجربه و دوره دیده بر می آید.دانش آموزان ابتدایی غنچه هایی نورسته هستند که شکوفا شدن شان بستری مناسب و باغبانی ماهر می طلبد.
دبیر ریاضی در مقطع ابتدایی چه بلایی سر ادبیات می آورد؟
و دبیر ادبیاتی که سال هاست فقط تعداد ابیات غزل و قصیده را شمرده، چگونه وادارش می کنند که با سرنوشت کودک دبستانی بازی کند و آموزش درس ریاضی را به این دبیر ادبیات یا تاریخ و ….بسپارند و بگویند:حالا شما پست بگیرید یه طوری می شه... !
این درد دل ها را به کجا ببریم؟
در هر رشته کمی بیشتر از نصف نیروهای متوسطه پست تدریس گرفتند، چنان چه ساعات آنان را کمی تقلیل می دادند ، ساعت بسیاری از نیروهای مازاد پر می شد.
همچنین اغلب مدارس کلاس های خود را با تعداد دانش آموز بین ۳۶ تا ۴۰ نفر تشکیل دادند در حالی که هم فضای آموزشی و هم دبیر جهت تدریس وجود داشت که با کلاس های استاندارد ۲۰ تا ۲۵ نفر هیچ نیرویی مازاد نمی شد و به یقین کیفیت آموزش ارتقا می یافت.
جای بسی تعجب است که راه حل های ساده را نپذیرفتند و ما را در دایره سرگردانی رها کردند.
به راستی به کدامین گناه مهر ،مهرش را از ما دریغ کرد ...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش گفت: معلمان با کمتر از ۲۰ ساعت تدریس در هفته مشمول طرح رتبه بندی و افزایش حقوق نمی شوند و بنابراین ۲۳۰ هزار معلم از این طرح خط خواهند خورد.
محمد بطحایی افزود: طرح جدید رتبه بندی و افزایش حقوق معلمان تنها شامل معلمان با حداقل 24 ساعت تدریس در هفته می شود. وی گفت: شرط صدور احکام جدید رتبه بندی پرشدن ساعت کار تمام وقت برای فرهنگیان است و هر معلمی که به دلیل کسر ساعت موظف، ساعت کار تمام وقت ندارد مشمول طرح رتبه بندی نخواهد شد.
بطحایی از صدور احکام جدید رتبه بندی برای 700 هزار از معلمان خبر داد و افزود: صدور احکام جدید رتبه بندی معلمان از اول مهر آغاز شده است و در برخی از استان ها 95 درصد از فرهنگیان احکام جدید خود را دریافت کرده اند.
معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش از میانگین افزایش حقوق فرهنگیان بر اساس طرح رتبه بندی خبری نداد و گفت: فرهنگیانی که تاکنون موفق به دریافت احکام جدید رتبه بندی نشده اند تا هفته آینده این احکام را دریافت خواهند کرد و در حقوق مهرماه افزایش حقوق را خواهند داشت.
بطحایی تاکید کرد: طرح رتبه بندی معلمان تنها مشمول معلمان شاغل می شود و معلمان بازنشسته از رتبه بندی و افزایش حقوق محروم خواهند بود.وی از بازنشستگان فرهنگی به دلیل پرداخت نشدن پاداش پایان خدمت آن ها عذرخواهی کرد و گفت: متاسفانه به دلیل تامین نشدن اعتبار هنوز موفق به پرداخت این پاداش نشده ایم.
بطحایی همچنین دلیل توزیع نشدن شیر بین دانش آموزان از اول مهر را مشکل عقد قرارداد با شرکت های توزیع شیر عنوان کرد و افزود: این مشکل برطرف شده است و برنامه توزیع شیر در مدارس بزودی آغاز خواهد شد و دانش آموزان هفتاد نوبت در طول سال تحصیلی شیر دریافت خواهند کرد.
وی گفت:450 میلیارد تومان از محل اعتبارات هدفمندی یارانه ها و 150 میلیارد تومان نیز از اعتبارات آموزش و پرورش امسال برای توزیع شیر مدارس در نظر گرفته شده است.
خبرگزاری صدا و سیما
رویکرد ارزشیابی توصیفی از پشتوانه علمی و تحقیقی برخوردار بوده و سالیان سال اجرای آزمایشی خود با موفقیت سپری کرده است ، ماهیت آن بهبود کیفیت فرآیند یاددهی – یاد گیری دانش آموز است که در اثر خوب اجراء نشدن ، خیلی از نگاه ها را متوجه خود کرده است . این رویکرد انسان ساز به تمامی ابعاد شخصیتی دانش آموز توجه دارد و می کوشد تا دانش آموزان در این زمینه ها به رشد مناسبی دست یابند ، اما متاسفانه مجریان ارزشیابی توصیفی که در مقاله مدارس بیمار ( این جا ) به آن ها اشاره شد این روش جدید را بسیار ناکارآمد معرفی کرده اند .
آن ها براین باورند که تمام افت تحصیلی موجود در مدارس ابتدایی متوجه ارزشیابی توصیفی است .
بسیار واضح است که اگر اجرای این روش توسط معلمان و مدیران باانگیزه و با مهارت انجام می شد می توانست بسیاری از مشکلات آموزشی و پرورشی موجود در مدارس را مرتفع سازد و حالا شاهد افت تحصلیی آشکار و پنهان دانش آموزان نبودیم .
مسلما هیچ طرحی بدون عیب و ایراد نیست و طبیعی به نظر می رسد که رویکرد ارزشیابی توصیفی هم ازاین قاعده مستثنی نباید باشد، ولی باور کنید که در این زمان ارزشیابی توصیفی می تواند بسیاری از نیازهای امروز دانش آموزان ما را برطرف نماید ، نیازها و مهارت هایی که افراد جامعه کنونی به شدت به آنها نیازمند است .
به هر حال در این جا به محاسن ، معایب و آسیب های تحمیل شده به طرح و همچنین پیشنهادات لازم جهت رفع چالش های موجود اشاره می گردد.
محاسن :
1 – توجه به ابعاد شخصیتی دانش آموز ( اجتماعی ، عاطفی ، جسمانی و پیشرفت تحصیلی ) نه فقط پیشرفت تحصیلی
2 – استفاده از آزمون های گوناگون جهت بهبود فرآیند یاددهی _ یادگیری ، نه فقط آزمون های مداد کاغذی
3 – توجه به یادگیری مشارکتی و فرآیند یادگیری به جای توجه صرف به بازده یادگیری ؛ دراین روش چگونه یاد گرفتن بسیار مهمتر از خود یاد گرفتن است . ولی متاسفانه نه فقط معلمان ، بلکه بسیاری از رؤسای مناطق ،کارشناسان ، مدیران و دیگران این موضوع را باور ندارد و هم چنان به نظام سنتی می اندیشند .
4 – دراین رویکرد، ارزشیابی در خدمت یادگیری است .( از یادگیری جدانیست ،هم قبل ،هم بعد از و هم همراه تدریس است ) که این موضوع توسط معلمان رعایت نشده است .
5 - توجه به مهارت ها و توان مندی های دانش آموز در جریان تدریس و یادگیری
6 - بازخورد مستمر ، پویا و رشد دهنده ی معلم به دانش آموز و بالعکس ، آن هم توصیفی نه کیفی مانند : نیاز به تلاش بیشتر ، قابل قبول و....
7 – ترویج فرهنگ در مدرسه چه یاد گرفته ای به جای امروز چند گرفته ای ؟
8 – کاهش اضطراب دانش آموز در نتیجه حذف حاکم بودن مطلق امتحانات در مدرسه
9 – دراین طرح مشخص است که دانش آموزان در کدام مفهوم از درس مشکل دارد چون کتاب به اهداف روشن تقسیم شده است .
آسیب ها :
اکثرآسیب های زیر بر طرح تحمیل شده و جزء معایب طرح نیستند بلکه در اثر سوء مدیریت هایی است که باعث گردیده تمام اتهامات متوجه ارزشیابی توصیفی باشد به طوری که آن را بی خاصیت و فاقد کیفیت لازم نشان دهد .
1 – تراکم زیاد کلاس ها : دراین روش چون ارزشیابی سطحی نباید باشد بنابراین معلم جهت یادگیری عمقی و پایدار در دانش آموز به وقت بیشتری نیاز دارد لذا تراکم زیاد کلاس بااین موضوع منافات دارد . هرچه دانش آموز کمتر باشد کیفیت یادگیری گیری مناسب تر است .
2 - توجیه نشدن اولیا : رفع این مشکل باید توسط مدیریت مدرسه صورت بگیرد که متاسفانه خودشان توجیه نشده اند و یا نمی خواهند خود را به زحمت بیندازند . کسی که خود تغییر نکرده باشد نمی تواند عامل تغییر دیگران باشد .
3 – مقاومت معلمان : معلمان انگیزه لازم برای اجرای درست طرح ندارند زیرا معتقدند که ارزشیابی زمان بر است ولی دادن نمره آسان است و این سختی کار با وضعیت معیشتی ما هم خوانی ندارد .
4 عدم هماهنگی بین ارزشیایی توصیفی و مسابقات علمی ، آینده سازان و کنکورهای کوچک در مدارس که با روح و جوهره ی طرح توصیفی سازگاری ندارد .
5 – بی تفاوتی و منفعل بودن مسئولین ادارات آموزش و پرورش نسبت به طرح که ناشی از تفکر سنتی آن هاست که قبلا از نظام نمره دهی کسب کرده و در آن ها نهادینه شده است .
6 - استفاده نادرست از ابزارهای گوناگون یادگیری ، طرح را بسیار سنگین و وقت گیر معرفی کرده است .
7 - معلمان در قبال انجام فعالیت ها امتیازی نمی گیرند که انگیزه ی کافی برای اجرای طرح داشته باشند .
8 – هجوم انواع کتب غیر معتبر کمک آموزشی از سوی آموزشگاه های غیر مسئول مشکل جدی دیگری در روند طرح ایجاد کرده است .
9 - مقایسه کردن مقیاس ها با نمره و رتبه بندی دانش آموزان
10 – توجه به پاداش های بیرونی به جای پاداش های درونی و لذت بخش
11 – استفاده از روش های سنتی تدریس در امر آموزش
12 – توجه زیاد به آزمون های مداد کاغذی ( تستی ، جاخالی و به طور کلی حافظه ای) و غافل شدن از سایر آزمون ها
نکات قابل تامل :
1 – عده ای عدم رقابت نابرابر بین دانش آموزان در ارزشیابی توصیفی را از معایب طرح می دانند در صورتی که ما می دانیم توانایی دو نفر مثل هم نیست و در مسابقه برای یادگیری ، افراد ضعیف همیشه شکست خواهند خورد که نتیجه شکست های مکرر جز ناامیدی و حقارت چیز دیگری را برای فرد دنبال ندارد . ما که نمی خواهیم مدارس ما این گونه افرادی را تحویل جامعه دهند .
2 - عده ای اعتقاد دارند که مقیاس ها باید بیشتر شوند که در نتیجه همان رقابت تنگاتنگ که بین صفر تا بیست وجود داشت دوباره زنده شود .( این یعنی به عقب برگشتن !)
3 – عده ای از مدارس خاص برای جانماندن از مسابقات علمي و آینده سازان و درخشش ظاهری مدرسه ، طرح ارزشیابی توصیفی را در بعضی از پایه خذف کرده اند !
4 – هر کسی بنا به سلیقه خود عمل می کند .
5 – بعضی از معلمان معتقد هستند که سنجش بعضی از دروس مانند ریاضی باید کمی باشد .
پیشنهادات راهبردی :
1 – تشکیل دوره های باز آموزی برای معلمان ، معاونین و مسئولین مناطق و اولیا
2 –استفاده از مدرسان و معلمان راهنما جهت رفع مشکلات اجرایی مجریان ( البته راهنمایانی که طرح را قبول دارند و می توانند با دلیل و برهان از آن دفاع کنند .)
3 – حذف مسابقات علمي ، آینده سازان و کنکورهای کوچک در مدرسه مگر در صورت برگزاری این آزمون ها به شیوه ارزشیابی توصیفی
5 – برگزاری جشنواره روش ارزشیابی توصیفی با تمام ابعاد آن
6 – استفاده از ظرفیت های صدا و سیما جهت معرفی مناسب طرح
7 – هماهنگ شدن محتوای کتب با ارزشیابی توصیفی
8 – ممنوع شدن ورود کتب کمک آموزشی غیر معتبر به مدارس ابتدایی
9 – حذف کمد جوائز در مدرسه که شرطی شدن دانش آموز برای یاد گیری را به دنبال دارد .
10 – در نظر گرفتن سختی کار برای معلمان مجری طرح توصیفی
11 – تشکیل کلاس های تقویتی در طول تابستان برای توان مند کردن دانش آموزان ضعیف ، نه این که بدون هیچ توجهی آن ها را تا ارزشیابی شهریور ماه رها کنیم . دراین صورت ارزشیابی دیگر مستمر نیست .
12- توجه به تراکم کلاس ها
13- کنار گذاشتن مهرهای تشویقی قابل قبول ، خیلی خوب ، نیازمند تلاش و....زیرا وجود این مقیاس ها در زیر برگ آزمون هیچ کمکی به دانش آموز نخواهد کرد چون ناقص هستند و باز هم باعث رتبه بندی می گردند . استفاده از مقیاس ها فقط داخل کارنامه استفاده شود نه در طول سال به طور مستمر .
14 – ارزشیابی باید مستمر ، پویا و رشد دهنده و به صورت توصیفی باشد یا شفاهی یا کتبی . این به نظر معلم بستگی دارد .
15 – اگر گزارش پیشرفت تحصیلی در کارنامه توصیفی باشد ضعف رتبه بندی را از بین می برد چون هر دانش آموز گزارش مختص به خود را دارد . تا معلم وقت کافی صرف نکند ارزشیابی توصیفی درست اجرا نخواهد شد .
تربیت مقوله مهمی است و باید برای آن هزینه کرد ولی متاسفانه این گونه عزمی در ما وجود ندارد .
پس انتظار رسیدن به اهداف عالی تعلیم وتربیت را هم نباید داشته باشیم ؛ چون رسیدن به چشم انداز توسعه با تنبلی و سهل انگاری و منفعل بودن به دست نمی آید .
نتیجه گیری :
آیا به نظر خواننده با این همه مشکلات و چالش های موچود ارزشیابی توصیفی می تواند موفق عمل کند ؟
در پایان بهتر است با ذکر یک مثال این مطلب را به پایان برسانم . اگر بهترین پارچه ابریشم و امکانات و ابزار لازم را به یک خیاط بی مهارت و بی انگیزه بدهند هرگز قادر به دوخت یک پیراهن مناسب نخواهد بود .؛ لذا از انصاف به دور است که ایراد از پارچه بگیریم . هم چنان که عامل مردودی 47000 دانش آموز را ارزشیابی توصیفی می دانند و این یک نوع فرافکنی به تمام معناست .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات درباره موضوع استخدام حق التدریس ها توسط آموزش و پرورش گفت: درخصوص استخدام حق التدریس ها که قانونش را وضع کرده بودیم، باید اشاره کنم که قانون مصوب مجلس در خیلی از استان ها به درستی اجرا نشده، این موضوع وضعیت این افراد را در هاله ای از ابهام قرار داده است.
عبدالوحید فیاضی در خصوص موضوع عدم تعیین تکلیف حق التدریسی ها توسط وزارت آموزش و پرورش، اظهار کرد: این موضوع موجب اعتراض شدید مربیان پیش دبستانی و نیروهای ضمن خدمت شده است که بر همین اساس این افراد بارها در مقابل نهادهای مختلف تجمع کرده و خواستار احقاق حقوق شان شده اند.
وی افزود: برای تعیین وضعیت حق التدریسی ها توسط وزارت آموزش و پرورش برخی اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس جلسه مشترکی را با معاون وزیر آموزش و پرورش داشتیم که قرار بر این شد این موضوع را بلافاصله در روزهای آتی بررسی شده و نتیجه بررسی ها در این خصوص اعلام شود.
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در خصوص مهمترین اقداماتی که ابتدای سال تحصیلی جدید و موسم بازگشایی مدارس باید مورد نظر قرار گیرد، تصریح کرد: بحث منابع انسانی در شروع سال تحصیلی اهمیت زیادی دارد. ما با همین قانون آموزش و پرورش و با بخشنامه سامان دهی منابع انسانی به استقبال ماه مهر می رویم.
وی ادامه داد: نیازهای اساسی مدارس از نظر فیزیکی و امکانات باید به طور کامل در اختیار مدارس و دانش آموزان قرار گیرد، چراکه در این زمینه برای تامین امکانات و نیازهای آموزش پرورش و به دنبال آن مدارس تلاش های زیادی انجام شده است.
به گفته فیاضی دولت دست سازمان نوسازی مدارس را باز گذاشته است که پروژه های نیمه تمام را تمام کند.
وی عنوان کرد: همچنین موضوع ثبت نام مدارس موضوع خیلی مهمی بشمار می آید که باید بر اساس اصول فنی که آموزش و پرورش از قبل داشته انجام شود. هر کس در منطقه خودش ثبت نام کند، نظارت بر ثبت نام و عدم اخذ شهریه یکی از مواردی است که وزارت آموزش و پرورش تاکید زیادی باید روی این موضوع داشته باشد.
این نماینده مجلس، درباره استیضاح وزیر آموزش و پرورش و اخباری که در ارتباط با جمع آوری 50 امضاء و تقدیم طرح استیضاح فانی طی هفته آینده به هیات رئیسه مجلس شنیده می شود نیز، گفت: اخیرا صحبت هایی دراین زمینه مطرح شده است، ولی من از جزئیاتش بی خبر هستم.
فیاضی در عین حال خاطر نشان کرد: بعضی از نمایندگان همچنان به مدیریت آقای فانی در وزارت آموزش و پرورش معترض هستند که مهمترین آن بخش های مربوط به عدم اجرای سند تحول نظام آموزشی کشور و نظام معلمان است که وضعیت این موضوعات همچنان نامشخص است.
انتهای پیام /
جماران
گروه اخبار / با وجود وعده معاون وزیر آموزش و پرورش، هنوز توزیع شیر به صورت فراگیر در مدارس کشور آغاز نشده است. امسال نخستین سالی نیست که وزارت آموزش و پرورش در توزیع شیر با مشکل روبهرو شده است. محمد بطحایی، معاون وزیر آموزش و پرورش در روز بازگشایی مدارس گفته بود که پارسال در مورد توزیع شیر با مشکل اعتبار روبهرو بودیم، اما امسال از روزهای آغازین مهر توزیع شیر برای هر سه دوره تحصیلی انجام میشود.
سالهاست که برنامهریزیهایی برای توزیع شیر رایگان در مدارس برای کمک به بهبود تغذیه کودکان و نوجوانان میشود. اما در سالهای مختلف این طرح با مشکلات مالی فراوانی همراه شد و حتی سالهای متمادی توزیع شیر در مدارس متوقف شد. اما چند سالی است که دوباره این طرح اجرایی شده است. حتی دیروز وزیر آموزش و پرورش نیز بعد از گذشت شش روز از آغاز سال تحصیلی و توزیع نشدن شیر مدارس با تاکید بر این موضوع که امسال مشکل اعتبار وجود ندارد، گفت: «هیچ مشکلی برای توزیع شیر در مدارس کشور نداریم، اما اجازه دهید تاریخ دقیق آن را اعلام نکنم.» طرح توزیع شیر رایگان در مدارس، با هدف بهبود وضع تغذیه و سلامت دانشآموزان و افزایش سرانه ناچیز مصرف شیر و لبنیات در کشور آغاز و قرار شد دانشآموزان مقاطع ابتدایی و راهنمایی و تمامی دانشآموزان مقطع متوسطه در طول یک سال تحصیلی ۷۰ نوبت شیر ۲۰۰ سی سی دریافت کنند. پارسال توزیع نشدن به موقع شیر همزمان با آغاز سال تحصیلی در مدارس، موجب نارضایتی دانشآموزان و والدین آنها شده بود و بعد از حرف و حدیثهای بسیار در زمینه تامین اعتبار آن، سرانجام نزدیک به نیمه دومین ماه از آغاز سال تحصیلی، دستورالعمل توزیع شیر در مدارس کشور ابلاغ شد.
قانون در عمل اجرا نمیشود
اگرچه در قانون آمده است که شیر باید در مقاطع دبیرستان هم توزیع شود، چنین اتفاقی هیچ سالی رخ نداد. محمد حبیبی، کارشناس آموزش و پرورش با بیان این مطلب میگوید: «قانون توزیع شیر در مدارس ابتدایی به سختی اجرا میشود، چه برسد به مقطع دبیرستان و من تاکنون هیچ سالی شاهد توزیع شیر در دبیرستانهای کشور نبوده ام.»
او معتقد است: «موضوع تغذیه رایگان در مدارس کشور بحثی است که همیشه قانون آن وجود داشته، اما متاسفانه به این قانون عمل نمیشود.»
آذر اظهری، معلم ابتدایی که در یکی از مدارس همدان تدریس میکند در مورد وضعیت توزیع شیر در مدارس ابتدایی شهرستان میگوید: «تبلیغاتی که در اینباره انجام میشود پررنگ است؛ در غیر این صورت نه خبری از شیر با کیفیت است و نه خبری از توزیع هر روز. در سالهای گذشته اجرای این قانون متوقف شده بود و در یکی دو سال اخیر هم به دلیل مشکلات بودجهای، این طرح بهطور کامل اجرا نشده است.» او با بیان اینکه تاکنون هیچ وعده شیری درمدرسه توزیع نشده است، میافزاید: «اینطور که مشخص است تا پایان پاییز هم شیر در مدارس توزیع نخواهد شد، در صورتی که گفته شده که شیر باید از اول مهر ماه در مدارس توزیع شود.»
همچنین عاطفه زارع که در منطقه باقرشهر معلم ابتدایی است میگوید: «تاکنون هیچ بخشنامهای از سوی ادارات آموزش و پرورش کشور برای دریافت شیر درمدارس ابلاغ نشده و خبری در اینباره به گوش نرسیده است.» او میافزاید: «یک وعده شیر میتواند به مدرسهای که بیش از 400 دانشآموز دارد و بیشتر آنها افغان هستند، کمک به سزایی کند؛ اما متاسفانه این کار هر سال با مشکلات زیادی همراه است و دست و پا شکسته اجرا میشود.»
معصومه شفیعی، معلم مقطع دبستان در مورد وضعیت توزیع شیر در مدارس ابتدایی میگوید: « تجربه چند سال تدریس و حضور من در مدارس دولتی نشان داده که ماههای اول خبری از توزیع شیر نیست. البته در سالهای گذشته شاهد این بودیم که تا نیمه دوم سال هم شیری در مدارس کشور توزیع نشده بود.» او با بیان اینکه شیر برای رشد دانشآموزان مفید است، تاکید میکند: «شیر در مدارس کشور باید روزانه توزیع شود؛ اما متاسفانه شاهد این هستیم که حتی به صورت یک روز در میان یا حتی چند روز در میان هم توزیع میشود.»
روزنامه فرهیختگان