گروه اخبار /
در اینجا 10 طیف شغلی معرفی میشود که بین کارکنان آن سطوح زیادی از افسردگی گزارش شده است.
در این مقاله به 10 زمینه شغلی از 21 طبقه شغلی اشاره میشود که کارکنان شاغل در آنها بسیار بیشتر از سایرین در طول یک سال علامتهای افسردگی حاد را گزارش کردهاند. با این حال، چنانچه میخواهید یک پرستار باشید (مورد شماره 4) این مطلب بدان معنی نیست که به سراغ حرفه دیگری بروید.
دکتر دبورا لگ، مشاور بهداشت روان معتقد است: جنبههای معینی در هر شغل وجود دارد که میتواند منجر به افسردگی یا تشدید آن شود. افرادی که در مشاغل پراسترس کار میکنند، اگر به خوبی از خودشان مراقبت کنند شانس بیشتری برای مدیریت افسردگیشان دارند.
1- پرستاران خانگی / نگهداری از کودکان
افرادی که خدمات شخصی میدهند در بالای این فهرست قرار دارند. در حدود ۱۱ درصد افرادی که این شغل را برعهده دارند، افسردگی شدید را گزارش کردهاند (این نرخ بین بیکاران ۱۳ درصد و برای کل جمعیت ۷ درصد است.)
دکتر کریستوفر ویلارد، روانشناس بالینی در دانشگاه تافتس معتقد است: یک روز عادی کاری برای این افراد میتواند شامل غذا دادن، حمام کردن و مراقبت از افرادی باشد که اغلب "توانایی تشکر و سپاسگزاری را ندارند..." چون یا بیش از حد بیمار هستند یا خیلی کمسن هستند یا اصلا عادت به قدردانی و تشکر کردن ندارند. دیدن افراد بیماری که هیچ نیروی تازه و مثبتی به آدم نمیدهند، استرسزا است.
2- کارکنان خدمات غذایی
افرادی که امور مربوط به خدماتدهی در امر غذا را برعهده دارند، در ردهی دوم این فهرست قرار دارند. افراد شاغل در این کار حقوق پایینی دریافت میکنند و از طرفی هم هر روز آدمهای زیادی بهشان امر و نهی میکنند که باعث خستهکنندگی این شغل میشود. در حالی که ۱۰ درصد از کارکنان خدمات تهیهی غذا یک دورهی افسردگی حاد را در مدت یکسال گزارش کردهاند؛ ۱۵ درصد زنان شاغل در این شغل هم در معرض افسردگی قرار گرفتهاند.
لگ معتقد است: "این کار یک شغل فاقد هرنوع تشکر و سپاسگزاری است. ممکن است مردم در برخورد با این کارکنان بیادب باشند و کار حتی به درگیری فیزیکی هم بکشد. وقتی فردی افسرده است، همچنان پرانرژی و پرجنبوجوش بودن برایش سخت میشود. و اگر لازمهی کارش حتما پرانرژی بودن است، کار خیلی سخت میشود."
3- مددکاری اجتماعی
این که مددکاران اجتماعی در ردههای بالای این فهرست باشند خیلی هم تعجبآور نیست. سروکار داشتن با بچههایی که مورد سوءاستفاده و آزارجنسی و بدنی قرار گرفتهاند، یا خانوادههایی که در بحران به سر میبرند - یک سری کاغذبازیهای اداری را هم به این مشکلات اضافه کنید - میتواند این شغل را تبدیل به یک کار استرسزای ۷/۲۴ ( ۲۴ ساعته در تمام ۷ روز هفته) تبدیل کند.
ویلارد معتقد است یک فرهنگی هست که میگوید برای انجام شغل به شکلی مطلوب، باید واقعا به سختی کار کنید و در اغلب موارد فداکاری کنید. از آنجا که مددکاران اجتماعی با افراد بسیار نیازمند سروکار دارند، این فداکاری خیلی زیاد برای انجام کار بسیار سخت است. من با بسیاری از مددکاران اجتماعی و دیگر حرفههای امور مراقبتی سروکار داشتهام و دیدهام که آنها واقعا خیلی زود از پا میافتند.
4- کارکنان امور بهداشت و سلامت
کارکنان امور بهداشت و سلامت شامل پزشکان، پرستاران، درمانگران و سایر افراد حرفهای میشود که بیشترین زحمت را با حداقل تسهیلات متحمل میشوند. این کارکنان که زندگی سایر افراد در دستان آنها است ساعتها و روزهای کاری نامنظم زیادی دارند.
ویلارد معتقد است: "آنها هر روز بیماری، انواع زخمها و مرگ را میبینند و با خانوادهی بیماران سر و کار دارند. این قضیه میتواند بر دیدگاههای فرد تاثیر بگذارد و او را به این نتیجه برساند که جهان، جای غمگینتری است."
5- هنرمندان، بازیگران و نویسندگان
این شغل با حقوق نامطمئن، ساعتهای نامشخصی از زندگی فرد را درگیر میکند و او را به انزوا میکشاند.
افراد خلاق، بیش از سایرین در معرض اختلالات خلقی و روحی-روانی هستند، در حدود ۹ درصد این آدمها در یکسال گذشته به افسردگی شدید مبتلا شدهاند. احتمال ابتلا به افسردگی در هنرمندان و نویسندگان مرد بیشتر است. (تقریبا ۷ درصد کسانی که تماموقت کار میکنند.)
لگ معتقد است: "یک چیزی که بین هنرمندان و بازیگران زیاد دیدهام، بیماری اختلال دوقطبی است. در بسیاری مواقع در افراد هنرمند اختلالات خلقی تشخیص داده نشده و یا درمان نشدهای وجود دارد. افسردگی در افرادی که به سمت کار هنری کشیده میشوند امری معمولی و رایج است و بعد از شیوهی زندگیشان به این موضوع بیشتر دامن میزند.
6- معلمان
به نظر میرسد نیاز به معلمان روز به روز در حال افزایش است. بسیاری از معلمان، بعد از یک شیفت کاری دوباره کار میکنند و حتی کار خود را به خانه هم میبرند.
ویلارد معتقد است: از جهات مختلفی به معلمها فشار وارد میشود، از طرف بچهها، والدینشان و مدرسههایی که به دنبال ارتقای استانداردهایشان هستند؛ و همهی این افراد هم خواستههای متفاوتی دارند. انجام این کارها برای معلمها آن قدر سخت میشود که گاهی حتی یادشان میرود از روز اول با چه انگیزهای به این شغل وارد شدهاند.
7- کارکنان مدیریت پشتیبانی
افرادی که در این شغل مشغول به کار هستند از کوچکترین مسائل تا موضوعات سطح بالای سازمان را باید تحمل کنند و چه بسا در بسیاری موارد برنجند و ناراحت شوند.
لگ در این باره میگوید: آنها همهی امور سازمان، از گرفتن سفارشها تا جهتدهی تمام امور در خط مقدم هستند. اما از سوی دیگر در چارت اداری در سطح پایینی قرار دارند که کنترلی بر سایر امور ندارند.
آنها یک روز کاری غیرقابل پیشبینی و سخت را پشت سر میگذارند و ادامهی کار و زندگی را برای بقیه راحت و آسان میکنند در حالی که هیچکس آنها را نمیشناسد و نمیداند چه زحمتی را متحمل شدهاند.
8- کارکنان واحد تعمیر و نگهداری
وقتی یک چیزی در محل کار یا منزلتان خراب میشود معمولا چه کار میکنید؟ این اساسا چیزی است که کارکنان شاغل در واحد تعمیر و نگهداری هر روز با آن سروکار دارند. آنان اغلب در ساعتهای غیرعادی، هر فصل از سال بدون توجه به سرما یا گرما، و در شیفتهای کاری شبانه به کارشان مشغول هستند.
آنها بابت درست کردن خرابکاری وحشتناک دیگران اغلب حقوق بسیار ناچیزی میگیرند.
ویلارد میگوید شیفت کاری آنان مدام تغییر میکند و میچرخد و به همین سبب اغلب از سایر همکارانشان جدا میافتند و این بسیار خطرناک است.
9- حسابداران و مشاوران مالی
استرس، استرس، استرس. بیشتر افراد علاقهای ندارند با پساندازهای دوران بازنشستگیشان سروکار داشته باشند. حالا تصور کنید در شغلی باشید که هزاران یا میلیونها دلار از دارایی دیگران را سروسامان دهید؟
لگ میگوید: "مسئولیت پاسخگویی بسیار زیادی برای امور مالی دیگران وجود دارد و این در حالی است که در بسیاری مواقع بازار در کنترل حسابدار و مشاور مالی نیست و نمیداند چه اتفاقاتی در دنیای کسب و کار در حال وقوع است." همچنین اگر یک مشتری بخشی از داراییاش در هنگام کار از دست برود احساس گناه و عذاب وجدان زیادی برای مشاور مالی به همراه خواهد داشت و علاوه بر آن همواره افرادی هستند که مداوم بر سر حسابدار یا مشاور مالی و اقتصادی در حال جیغ کشیدن هستند! "
10- کارکنان بخش فروش
افراد شاغل در بخش فروش در ردهی دهم این فهرست جای دارند، و مجموعهای از دلایل وجود دارند که چرا این شغل هم باعث افسردگی در افراد میشود. بسیاری از فروشندگان بر مبنای دریافت پورسانت کار میکنند و این بدان معنی است که هرگز به طور دقیق نمیدانند چه زمانی حقوقشان را میگیرند. معمولا آنان در سفر هستند و زمان بسیاری را دور از خانه، خانواده و دوستانشان میگذرانند. در شرایطی هم که بخواهند به تنهایی و مستقل کار کنند منافع و سود کمی عایدشان خواهد شد.
لگ میگوید: "این درآمد نامطمئن، فشار زیادی را برای آنان به همراه دارد و این شغل را به کاری پراسترس تبدیل میکند."
اقتصاد نیوز
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، آقای « شیرزاد عبداللهی » یادداشتی را ارسال نموده اند .
ضمن سپاس از این همکار گرامی ، دوستان می توانند مطالب و یادداشت های خود را به مناسبت « 13 آبان سال روز تاسیس سایت سخن معلم » ارسال فرمایند .
« گزارش از انتشار يک خبر در مورد رتبه بندي معلمان در فضاي تلگرام و سايت وزين " گروه سخن معلم " »
در فضاي مجازي تلگرام خبر ذيل را ملاحظه کردم :
“دوستان يه چيز جالب در باره رتبه بندي ميگم . “
“اولا حکم مهر ماه نسبت به شهریور نه تنها اضافه نشده بلکه مالیات افزایش حقوق مهر هم نزدیک ۵۰ تومن ازمن کسر شده.”
“یعنی همه ی افزایش بابت مقرری ماه اول کسر شده+۱۰ درصد مالیات ازم کسر شده.”
“دوما افزایش رتبه بندی تو بندی به نام حق شغل حرفه ای اضافه شده نه بند اول که حق شغله.”
“یعنی اگه فیشتون رو چک کنید،مبلغ کسر بازنشستگی مهر و شهریور برابره و این بدان معناست که بابت افزایش حق رتبه بندی چیزی به صندوق بازنشستگی نمیره و معنی تلخ ترش اینه که هنگام بازنشستگی این حق رتبه بندی حذف میشه.”
“یعنی کسانی که به خاطر افزایش حقوق ناشی از رتبه بندی خودشونو بازنشست نکردن،کلاه سرشون رفته
اين پيام در گرو هاي آموزش و پرورش گسترش يافت . “
در سايت وزين " گروه سخن معلم " روز دوشنبه چهارم آبان مقاله کسرمقرري ماه اول و چند پرسش ؟! به قلم استاد فرهيخته محمدي / مازندران ( این جا ) در ذيل پاسخ به مطلب ارائه شده در فضاي مجازي تگلرام را پيگيري مي کنيم که پاسخ به مقاله ي "کسرمقرري ماه اول و چند پرسش ؟! " نيز مي باشد .
براي قسمت اولأ با يکي از معلمان عزيز مصاحبه کردم که در ذيل ملاحظه مي فرماييد :
سوال :
آيا اين دريافتي مهر ماه شما کمتر از دريافتي شهريور ماه مي باشد ؟
پاسخ : بلي
سوال :
آيا رتبه بندي شامل حال شما شده است ؟
پاسخ : بلي
سوال :
پس چرا با وجود آن که رتبه بندي شامل حال شما شده است ، باز هم دريافتي شما در پايان مهر ماه کمتر از دريافتي پايان شهريور ماه مي باشد ؟
پاسخ :
اين مطلب ( کاهش دريافتي ماه اول پس از افزايش حقوق يک امر طبيعي و در هر افزايش حقوقي تکرار مي شود ) ولي امروز معلمان نسبت به آموزش و پرورش بسيار حساس شده اند و اگر 95% ليوان پر باشد باز هم آن 5% خالي را مي بينند و يا حتي اگر 100% ليوان پر باشد باز هم مي گويند سراب است .
سوال :
بنده متوجه پاسخ شما نشدم .
پاسخ :
اگر اجازه مي داديد ، داشتم قسمت اولأ مطرح شده در فضاي مجازي تلگرام و... را توضيح مي دادم .
براي توضيح اين مسئله ساده به يکي از معلمان با بايگاني فيش حقوقي و احکام و... قوي مراجعه کردم و از وي فيش حقوقي اسفند 1391 و فروردين 1392 را دريافت نمودم .
در فروردين سال 1392 حقوق يکي از همکاران بنده ، نسبت به حقوق اسفند سال قبل ؛ مجموع حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبیق و فوق العاده سختي شرايط محيط کار از 360 / 346 / 9 ريال به 264 / 329 / 11 ريال افزايش يافت يعني کمتر از 200 هزارتومان به حقوق آن همکار اضافه شد يا حدود 21% به مجموع فاکتور هاي حقوق افزوده شد .
با وجود افزايش حقوق کمتر از 200 هزار تومان در فروردين همان سال ، کل دريافتي فروردين ماه نسبت به اسفند ماه سال قبل از آن 170 هزار تومان کمتر شد که يک امر طبيعي و عادي مي باشد .
سوال :
مگر مي شود دريافتي فروردين که افزايش حقوق داشته کمتر از اسفند باشد ؟!
پاسخ :
بنده داشتم همين موضوع را توضيح مي دادم ولي متأسفانه تعجيل شما ، کلام بنده را قطع کرد.
پر واضح است که از يک سو ، افزايش حقوق ماه اول ( فروردين 1392 ) به صندوق بازنشستگي واريز مي شود .
سوال :
درست مي فرماييد ، در هر افزايش حقوق ، چون آن ميزان افزايش حقوق به صندوق بازنشستگي واريز مي شود . پس مي توان تصور کرد که ماه اول هيچ افزايش حقوقي اعمال نمي شود ولي چرا دريافتي فروردين 1392 کمتر از اسفند 1391 مي شود ؟!
پاسخ :
متأسفانه تعجيل شما درک نمي کنم . لطفأ اجازه دهيد بنده آن را هم توضيح مي دهم . فقط اگر به من فرصت بدهيد !
با توجه به آن که حقوق شما ، افزايش يافته است پس ماليات بر حقوق نيز افزايش مي يابد .
سوال :
يعني هرگاه حقوق افزايش يابد ، ماه پس از آن دريافتي کمتر مي شود ؟!
پاسخ :
کاملأ درست مي فرماييد :
در هر صورت ،همواره دريافت ماه اول افزايش حقوق کمتر از ماه قبل از افزايش حقوق مي شود و اين کشفيات جديد ، فقط مربوط به رتبه بندي نمي باشد .
براي توجه بيشتر به جدول ذيل مراجعه نماييد .
مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق اسفند 1391 به ريال |
مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق فروردين 1392 به ريال |
مبلغ افزايش حقوق به ريال |
درصد افزايش حقوق |
با وجود افزايش حقوق در ماه جديد بازهم اين ميزان دريافتي کمتر از ماه قبلي مي باشد . به ريال |
360 / 346 / 9 |
264 / 329 / 11 |
904 / 982 / 1 |
21 / 22 % |
000 / 700 / 1 |
جدول مقايسه مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق و افزايش آن در دو ماه اسفند 91 و فروردين 92
سوال :
آن زمان با درآمد هاي افسانه اي دولت نهم و دهم و تورم بيش از 40% حقوق شما کمتر از 200 هزار تومان و يا حدود 21% افزايش داشت .
چرا شما تجمع نکرديد ؟!
پاسخ : اولأ اين اطلاعات مربوط به همکار بنده است که بايگاني خوبي دارد نه بنده ثانيأ حدود 21% افزايش کل حقوق نمي باشد بلکه مربوط به مجموع چهار قلم حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبیق و فوق العاده سختي شرايط محيط کار يک معلم مي باشد که براي معلمان ديگر هم تقريبأ همان اندازه بوده است .
سوال :
مگر افزايش حقوق شما بيشتر بود؟!
پاسخ :
خير ، افزايش حقوق همه تقريبأ يکسان است .
سوال :
با توجه به تورم بيش از 40% و درآمد افسانه اي دولت نهم و دهم در مقابل افزايش حدود 21% فاکتورهاي تعيين حقوق ، معلمان چند بار و در چه مکان هایي تجمع داشتند ؟!
پاسخ :
درآن زمان نه تجمعي شکل گرفت و نه اعتراض مدني رخ داد نه به کاهش 170 هزار تومان دريافتي فروردين نسبت به اسفند مطلبي نگاشته شد .
هر چند بنده و همکار عزيزم هيچ اعتقادي به تجمع در آن زمان و اين زمان نداشته و نداريم .
سوال :
يعني هيچ اعتراض و تجمعي در آن زمان نه از سوي شما و همکار عزيزتان و نه از سوي معلمان ديگر و تشکل هاي مدني و ... صورت نگرفت ؟!
پاسخ :
با توجه به اينکه ما در بدنه آموزش و پرورش حضور داريم ، هيج گونه تحرکي را در آن ايام به ياد نمي آوريم .
سوال :
پس چرا در يک سال اخير اين همه تجمع و اعتراض داشته ايد ؟!
پاسخ :
بنده و همکارم مخالف هرگونه تجمع بوده و هستيم .
سئوال :
پس شما از وضع قبلي و وضع فعلي راضي هستيد ؟!
پاسخ :
خير ، بنده و تعدادي از همکاران باور داريم که براي حل مشکلات و چالش هاي آموزش و پرورش بايد با مسئولين تعامل نمود . چه مسئولين گذشته که که به قول شما درآمد هاي افسانه اي داشتند و تورم بيش از 40% را تجربه مي کردند و چه مسئولين جديد که خزانه خالي با بدهي به اندازه بودجه يک سال تحويل گرفتند .
سوال :
پس همکار شما که بايگاني خوبي هم دارد با شما هم عقيده است ؟!
پاسخ :
بله ايشان هم با تحصن و تجمع مخالف است . در ضمن ايشان بيشتر گرفتار زندگي شخصي و خانوادگي خود است و کمتر فرصت ورود به مباحث صنفي را دارد . بحث بنده بيشتر معطوف به برخي معلمان است که در تشکل هاي مدني فعال هستند .
سوال :
تشکل هاي مدني با مسئولين دولت نهم و دهم در چه مواردي تعامل داشتند ؟!
پاسخ :
دولت مردان گذشته ، باوري به تشکل هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين نداشتند و درآن دوران ، هم تشکل هاي مدني به محاق رانده شدند و هم برخي رهبران تشکل هاي مدني با پرونده هاي حقوقي مواجه شدند .
سوال :
دولت تدبير و اميد با تشکل ها چگونه برخورد کرد ؟!
پاسخ :
دولت تدبير و اميد هم تشکل هاي مدني را به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين به رسميت شناخت و وزير آموزش و پرورش مشاوري را براي ارتباط با تشکل هاي مدني تعيين نمود و با رسانه ها را به عنوان رکن چهارم دموکراسي آشتي نمود .
سوال :
اگر دولت تدبير و اميد رسانه ها و تشکل هاي مدني را به رسميت شناخته است ، پس چرا شاهد اين همه تجمع هستيم ؟!
پاسخ :
چاقي و اضافه وزن يکي از شايع ترين بيماري ها در جهان است . اضافه وزن به تدريج ايجاد مي شود . فرد به يک باره به هر دليلي تصميم به کاهش وزن مي گيرد . وقتي فردي تصميم به کاهش وزن مي گيرد يا به عبارت ديگر متوجه ي چالش و بيماري چاقي خود مي شود به دنبال راه حل مناسب و علمي است که با کمترين صدمه چالش را برطرف کند .
عوام فريبان فرصت طلب در جامعه با تبليغات گسترده به دروغ به وي القاء مي کنند که با روش آنها ، در کوتاه مدت مي تواند لاغر شود !
هر چقدر طبيبان و مصلحان جامعه ، مي کوشند تا تبليغات عوام فريبان فرصت طلب را حنثي کنند کمتر موفق مي شوند .
اکثريت قريب به اتفاق اين خيل عظيم براي اصلاح چاقي ، راهي را انتخاب مي کنند که به ضرر خود و جامعه بوده ولي نفع عوام فريبان فرصت طلب را تأمين مي کند .
ناکامي طبيبان و مصلحان در مقابل کاميابي عوام فريبان فرصت طلب ، دلايل مختلف دارد که نياز به تحليل عميق دارد و از حوصله اين گزارش خارج است .
تنها راه حلي که به نظر همه مي رسد اين است :
ارسال يک مطلب از گروه اول 179 نفره به گروه دوم 111 نفره و بر عکس .
لذا بارها مشاهده شده است که يک مطلبي که ده دقيقه پيش از عضو 35 گروه دريافت کرده بودي هم اکنون از عضو 43 همان گروه دريافت مي کني .
اين فرآيند در گروه هاي خانوادگي و دوستانه معضلات اجتماعي خاصي را پيش مي آورد .
فاجعه وقتي بيشتر رخ مي نمايد که شهروندان در گروه هاي صنفي مجازي ( به جاي نقش آفريني در تشکل هاي مدني واقعي ) مي خواهند در فضاي مجازي به دنبال انجام وظايف تشکيلاتي خود باشند .
در اين فضاهاي مجازي ، افراد نه تنها فرصت فکر کردن ندارند بلکه فرصت خواندن مطلب را ندارند فقط با سرعت مطلب را از جلوي چشمان خود حرکت مي دهند و گه گاهي بسته به فرصت ، توقف مي کنند و به انتهاي مطلب مي رسند که نوشته شده است اگر ايراني هستي يا اگر مسلمان هستي يا اگر ... اين مطلب در ديگر گروه ها به اشتراک بگذار يا ، ايراني ، مسلمان و... نيستي اگر اين مطلب در همه گروه ها به اشتراک نگذاري .
شهروند عزيز از يک سو ، صبحانه نخورده بايد به سرکار ، سرويس يا به کلاس درس و...برسد از سوي ديگر و به ايراني بودن و مسلمان بودن خود شک ندارد .
راهي جزء به اشتراک گذاشتن آن مطلب در همه گروه ها ندارد زيرا هم بايد به فکر مسئوليت شهروندي خود در فضاي مجازي باشد و هم به زندگي واقعي خود برسد .
ازاين چرخه ، عوام فريبان فرصت طلب حداکثر بهره را مي برند ، پشت سر افراد صادق و مورد اعتماد جامعه که باور هاي خاصي دارند پنهان شده ، در سازمان دهي تعداد کثيري افراد پر مشغله و با احساس مسئوليت موفق مي شوند .
زيرا با اين روند ، در گروه ها ، عمدتأ ( نه تمامأ ) فرصت تحليل ، تفکر و تعقل حداقل است ( به صفر نزديک مي شود ) و شور هيجان به بالاترين ظرفيت خود غليان مي کند .
در نتيجه ما شاهد دامن زدن التهاب و بحران در جامعه به طور کلي و به ويژه در آموزش و پرورش ( بحث مورد نظر بوده ايم ) در سايه التهاب و بحران ايجاد شده شاهد بروز « سريال تجمعات در آموزش و پرورش » مي شويم و تلاش مي شود التهاب در جامعه کاهش نيابد .
سوال :
يعني علت سريال تجمعات فضاي مجازي مي باشد ؟!
پاسخ :
هم بلي و هم خير .
سوال :
يعني چه هم بلي و هم خير ؛ مي شود بيشتر توضيح دهيد .
پاسخ :
ذهن انسان در حالت عادي تمايل دارد مسائل پيچيده را ساده نمايد . به خصوص ما معلمان عادت کرده ايم مسائل پيچيده را در قالب مثال هاي ساده به دانش آموزان تفهيم کنيم . بنده پنج عامل مختلف را در بالا ذکر کردم . شما در نهايت به فضاي مجازي تکيه نموديد زيرا آن مطلب براي شما ملموس تر بوده است .
سوال :
نقش افراد تأثير گذار در سريال تجمعات چگونه بوده است ؟
پاسخ:
نمي توان نقش افراد تأثير گذار در تشکل ها و يا بدنه آموزش و پرورش يا حتي در کل جامعه بي تأثير تلقي نمود .
ولي به دليل مورد سوم فوق الذکر که به ضرورت بار ديگر تکرار مي کنم .
3. اکثر تشکل هاي مدني که در دولت هاي هفتم و هشتم متولد شده بودند هنوز به بلوغ اجتماعي نرسيده بودند که به محاق رانده شدند و متأسفانه در هشت سالي که تشکل هاي مدني به بازي گرفته نشدند شرايط براي جمع بندي اشتباهات گذشته خود را هم نداشتند .
هر چند در هر تشکلي فرد يا افرادي محدود ي جمع بندي بهتري از گذشته خود داشتند ولي به دليل عدم ارتباط تشکيلاتي اين تحليل گذشته در بدنه تشکل ها ساري و جاري نشده است ، لذا تشکل هاي مدني بلوغ نيافته وارد کارزار جديد شدند .
هرچه بلوغ تشکيلاتي نهاد هاي مدني افزايش يابد ، وابستگي آنان از به افراد تأثير گذار کمتر مي شود . روي دوم سکه آن است که اثر بخشي افراد تأثير گذار کمتر مي شود زيرا تشکل مدني نبايد به فرد يا افراد خاص متکي باشد .
سوال :
يعني شما مي گويد اگر تشکل هاي مدني رشد کنند افراد تأثير گذار در اقليت قرار مي گيرند ؟!
پاسخ :
هم بلي و هم خير .
سئوال :
يعني چه هم بلي و هم خير ؛ مي شود بيشتر توضيح دهيد .
پاسخ :
در تشکل هاي مدني رشد نيافته ، رأي مستقل اعضاي تصميم گيرنده بيشتر تحت تأثير فرد يا افراد موثر مي باشد . در اين صورت همواره در تمامي موضوعات فرد يا افراد تأثير گذار در اکثريت مطلق وجود دارند .
بسته به نظر اين افراد خط مشي نهاد مدني شکل مي گيرد ، اگر اين خط کشي درست باشد ، آن نهاد مدني در مسير صحيح عمل مي کند ولي رشد نيافته و متزلزل است زيرا به هر دليل رهبران خود را از دست بدهند يا افراد تأثير گذار جديد وارد صحنه شوند ، يا تحليل رهبران به دليل اطلاعات غلط يا کم منحرف شود ، راه طي شده به ناکجا آباد مي رسد و همه تجارب ، صداقت ها ، تلاش ها، هزينه هاي نهاد مدني به دليل عدم انباشت تجربه ، يک شبه بر باد مي رود .
ولي در تشکل هاي رشد يافته چون رأي مستقل اعضاي تصميم گيرنده اصلأ تحت تأثير فرد يا افراد موثر درون گروه يا عملکرد گروه هاي ديگر نمي باشد ؛ بلکه رأي هر فرد بر اساس تحليل مستقل خود از شرايط اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي ، امنيتي جامعه خود و جهان اطراف استوار مي باشد . گاهي رهبران در اقليت قرار مي گيرند و گاهي در اکثريت در اين نهاد هاي مدني رشد يافته ، رهبران سعي دارند با ايجاد جلسات آموزشي قوه تحليل اعضاء را ارتقاء دهند که تشکل را در مقابل انحراف بيمه کنند .
در اين تشکل ها بجاي توجه به کميت و افزايش اعضا ء به توانمند سازي اعضاي کم ، توجه جدي مي شود .
سوال :
در مورد قسمت دومي آن نوشته در تلگرام چه توضيحي داريد ؟
دوما ، افزایش رتبه بندی تو بندی بنام حق شغل حرفه ای اضافه شده...
پاسخ :
اگر پاسخ هاي قسمت اول را با دقت ملاحظه کنيد . نيازي به پاسخ سوال دوم نمي باشد به خصوص بعد از انتشار توضیحات مدیرکل دفتر وزارتی آموزش و پرورش درباره عدم پرداخت افزایش حقوق فرهنگیان رتبه بندی شده در فیش حقوقی مهرماه - این جا
سوال :
چرا پاسخ سئوال دوم را به پاسخ سوال اول مرتبط مي کنيد ؟!
پاسخ : اگر با دقت پاسخ اول را مطالعه کنيد نيازي به پاسخ سئوال دوم نيست با اين وجود عرض مي کنم :
در فيش حققوقي يکي از معلمان شاغل که رتبه بندي شامل حالش شده است مجموع حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبيق ، فوق العاده سختي شرايط محيط کار ، فوق العاده شغل اسفند 93 حدود يک ميليون و پانصد هزار تومان مي باشد که در فرورين 94 به يک ميليون هفتصد و هفتاد هزار تومان افزايش يافته است .( حدود 18 درصد در اين اقلام افزايش حقوق داشته است و با افزايش حق شغل حرفه اي به ميزان 454 هزار تومان در مهر 1394 مجموع اين اقلام به حدود دو ميليون دويست سي هزار تومان (حدود 48% افزايش در اين اقلام نسبت به اسفند 1393رسيده است . )
شما هم که رتبه بندي شامل حال تان شده است . مي توانيد اين محاسبه ساده را در فيش حقوقي مهر94 با اسفند 93 داشته باشيد که درصد افزايش حقوق شما هم در همين حدود ( کمي کمتر يا کمي بيشتر ) مي شود .
رديف |
مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق اسفند 1393 به ريال |
مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق فروردين 1394 به ريال |
درصد افزايش حقوق از اسفند 93 نسبت به فروردين 1394 |
ميزان افزايش حق شغل حرفه اي در مهر 1394به ريال |
درصد افزايش حقوق از اسفند 93 نسبت به مهر 1394به ريال |
1 |
15,046,614 |
17,723,130 |
17.79% |
4,540,800 |
47.97% |
جدول افزايش حقوق فروردين 1394 و مهر 1394 نسبت به حقوق اسفند 1393
خلاصه آن که وقتي مبلغي به حقوق فرهنگي اضافه مي شود و آن مبلغ در برج اول به حساب صندوق بازنشستگي واريز مي شود يعني اين مبلغ در حقوق بازنشستگي وي منظور مي شود .
توضيح آخر :
بنده که رتبه بندي شامل حالم شده است و آن همکارم که بايگاني خوبي از فيش هاي حقوقي دارد ولي رتبه بندي شامل حالش نشده است . بايد مطمئن باشيم که در سايه تلاش نهاد هاي مدني و رسانه ها در تعامل با مسئولين ، اگر عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش ايجاد شود ، نه تنها مشکل معلمان بلکه مشکل دانش آموزان ، مشکل خانواده هاي محترم دانش آموزان ، مشکل صنعت ، مشکل ... به طور کلي مشکل جامعه ايران حل مي شود و با سرعت در ده سال آينده به اهداف سند چشم انداز دست خواهيم يافت .
نيمه پر ليوان را ببينيم و با ايجاد آرامش در جامعه تلاش کنيم با ايجاد عزم ملي ، آموزش و پرورش را اصلاح کنيم .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، همکاری به صورت " ناشناس " یادداشتی را ارسال نموده اند .
از آن جایی که انتشار این گونه مطالب باید با ذکر نام و مشخصات و حتی عکس باشد اما « گروه سخن معلم » به احترام افراد و مهم تر از آن " تفکر انتقادی " این یادداشت را منتشر می کند .
همان گونه که قبلا نیز ذکر شده است و در شناسنامه این رسانه ذکر شده است ؛ « سایت سخن معلم » بر خلاف نظر این دوست گرامی هیچ گونه وابستگی به دسته ، حزب و یا جناح سیاسی و اقتصادی ندارد ( این جا ) و در قالب " شورای نویسندگان " فعالیت می کند .
گروه اخبار /
اسفندریار چهاربند مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در پاسخ به این پرسش که «حق التدریس معوق معلمان و همچنین پاداش پایان خدمت فرهنگیان چه زمانی پرداخت میشود؟»، اظهار کرد: در صورتی که تأمین اعتبار شود، پرداخت خواهد شد.
چهاربند افزود: این موضوع در اختیار اداره کل آموزش و پرورش تهران نیست و هر زمانی که تأمین اعتبارات انجام شود این معوقات پرداخت میشود.
مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران تصریح کرد: اعتبارات سلسله مراتبی دارند و از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی باید این اعتبارات اختصاص داده شود و وزارت آموزش و پرورش آن را توزیع کند.
فارس
انتهای پیام/
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
اگر بنا بر این باشد که عوامل مؤثر بر کاهش کیفیت در آموزش و پرورش را به ترتیب اهمیت مطرح کنیم، بیتردید یکی از بنیادیترین عوامل کاهش کیفیت در این دستگاه، تمرکزگرایی شدید حاکم بر آن است. بدون توجه به گوناگونی شرایط جغرافیایی کشور و تنوع فرهنگی موجود در آن، تشکیلات اداری آموزشوپرورش به شدت تمرکزگرا بودهاند و گسترش بیرویهای داشتهاند.
نظام تمرکزگرا، خلاقیت و انگیزه کارکنان را از بین میبرد و در ارتباطی یکسویه و از بالا به پایین، کارکنان را اجزای کمارزشی میداند که نقششان پیروی از اوامری است که در قالب بخشنامه از مرکز به صورت یکنواخت به تمام استانها و مناطق مختلف کشور، صادر میشود.
در این شرایط معلمان و بخش آموزش که باید محور اصلی گردش کار در نظام آموزشی باشند، به لایههای پایین هرم تشکیلاتی سقوط میکنند. در تصمیمگیریهای آموزشی و پرورشی مدرسه و بالاتر هیچ نقشی ندارند. در تدوین کتابهای درسی به شکل واقعی اهمیتی به نظرات آنها داده نمیشود، درحالیکه آنها در مواجهه با دانشآموزان بیشترین درگیری را با محتوای کتاب درسی دارند و مناسبترین افراد برای تشخیص ایرادات احتمالی موجود در کتاب هستند.
حدود ٥٦ سال پیش قانون شوراهای آموزش و پرورش مناطق با هدف واگذارکردن بخشی از اختیارات مرکز به مناطق مختلف تصویب شد. این قانون در سال ١٣٧٤ نیز با تغییراتی مجددا تصویب شد، با این هدف که مشارکت مردم در تأمین منابع مالی و نیز اداره امور آموزشوپرورش نواحی و مناطق افزایش یابد. در طول این سالها شاهد بودهایم که به جز تأمین منابع مالی، اولیا (مردم) کمترین نقشی در اداره مدارس، حتی با عنوان هیأت امنایی و بالاتر از آن غیردولتی-که بودجه آن را تأمین میکنند- نداشتهاند.
شاید به همین دلیل است که واحدهای آموزشی در نقاط مختلف کشور نهفقط نمیتوانند پیوندی با جامعه پیرامون خود برقرار کنند و از ظرفیتهای موجود در آن برای بهبود شرایط خود بهره ببرند؛ بلکه از ظرفیتهای نیروی انسانی موجود خود که معلمان و مدیران ردههای میانی و پایینی هستند نیز بهرهبرداری مناسبی نمیکنند.
در دولت اصلاحات اندک تلاشی برای کاهش تمرکزگرایی صورت گرفت؛ از جمله انتخابیکردن مدیران مدارس که بنا بود مدیران ردههای بالاتر را نیز بهتدریج شامل شود یا سپردن بودجه مدارس–به جز حقوق معلمان– به صورت آزمایشی و در مدرسههای محدود به مدیران هر واحد و نظارت بر چگونگی هزینهکردن آن؛ اما در دولت بعدی نهفقط این اقدامات به فراموشی سپرده شد؛ بلکه حتی بودجه مواردی مانند حقالتدریس معلمان نیز دیگر در اختیار مناطق آموزشوپرورش هر استان گذاشته نمیشد و پس از ماهها اتلاف وقت، مستقیما از سوی وزارتخانه پرداخت میشد.
همین تأخیر که گاه به سال بعد نیز موکول میشد و به دلیل کندی ناشی از قرارگرفتن امور و منابع در مرکزیت این سازمان عریض و طویل است، یکی از دلایل اعتراضات معلمان در سالهای اخیر بوده است. در دولت یازدهم نیز تاکنون اقدامی برای تغییر این روند مشاهده نشده است؛ بهعنوان مثال بخشنامه انتخاب مدیران که در چند روز اخیر صادر شده، هیچ نقشی را برای عوامل مدرسه در گزینش مدیر در نظر نگرفته است.
این روزها مجموعه دولت یازدهم در حال تنظیم احکام برنامه پنجساله ششم توسعه است. ماههای باقیمانده برای تدوین لایحه برنامه، فرصت بسیار مناسبی است در اختیار شورایعالی آموزشوپرورش، وزیر، مدیران ارشد و کارشناسان وزارت آموزشوپرورش و البته مسئولان سازمان مدیریت و برنامهریزی که چنانچه قصد جاریکردن تدبیر و عقلانیت در مدیریت کشور و بهویژه سازمان آموزشی کشور را دارند، به اصلاح ساختار سازمانی ناکارآمد وزارت آموزشوپرورش در قالب احکام برنامه ششم بپردازند.
آموزشوپرورش دستکم در سه زمینه نیاز به اصلاحات بنیادی دارد: کارآمدکردن سازمان موجود خود بهعنوان نهاد مسئول برای تحقق هدفهای کوتاه و بلندمدت آموزش در کشور؛ اتخاذ روشهایی برای افزایش کیفیت و انگیزه نیروی انسانی شاغل در این بخش و سوم، تغییر در روشهای تعلیم و تربیت و بهروزکردن آنها.
بیتردید تمرکزگرایی و نگاه سنتی، موانع اصلی برای چنین تغییراتی است، اما پیش از این آنچه مهم است، وجود درک و اراده کافی برای ورود به این وادی دشوار، پرهزینه و زمانبر، اما ضروری است.
حرکت در مسیر تمرکززدایی، مهمترین کار برای بهبود کیفیت آموزشوپرورش و حتی توسعه کمّی آن است، در شرایطی که سهم آموزش از تولید ناخالص داخلی بسیار ناچیز است، همین بودجه کم هم عادلانه توزیع و مدیریت نمیشود. ویژگیهای جغرافیایی کشور و توزیع نامتعادل جمعیت در آن شکافهای عمیقی را میان استانهای مختلف و حتی نقاط مختلف یک استان ایجاد کرده است.
روزنامه شرق
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
گروه اخبار / در مراسم صبحگاه مشترک بسیج دانشآموزی و رزمایش پدافند غیرعامل که روز شنبه نهم آبان ماه در دبیرستان البرز و با حضور سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور، علی صابرماهانی رئیس سازمان بسیج دانشآموزی ، اسفنديار چهاربند مديركل آموزش و پرورش شهر تهران و جمعی از مسئولان آموزش و پرورش انجام شد برخی از دانش آموزان شرکت کننده در مراسم مجهز به « باتوم » بودند .
اصل گزارش که در پرتال اداره کل آموزش و پرورش تهران منتشر شده است را بخوانید
عجب داستان خنده داری است ، این داستان عجیب و غریب پرداخت اضافه کاری معلمین . البته اگر خواسته باشی به عمق داستان راه پیدا کنی ، باید گریه کنی تا خنده .
به قول معروف :
خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته است بدان می خندم
7 ماه است که از سال جدید می گذرد و هنوز هیچ خبری از پرداخت اضافه کاری بعد از عید نیست . انگار نه انگار که این معلمین یک اضافه کاری هم دارند . تازه اگر اگر اگر پرداخت هم بشود ، می بینی آن قدر از سرو ته این مبلغ پرداختی زدند که با هیچ حساب و کتابی جور در نمی آید .
برای اینکه این مشکل پرداخت اضافه کاری به صورت ریشه ای و دائمی حل شود ، یک راه حل جالب به ذهنم خطور کرده که امیدوارم مورد تایید دست اندرکاران پرداخت اضافه کاری قرار بگیرد تا دیگر مشکلی به نام پرداخت اضافه کاری وجود نداشته باشد .
پیشنهاد اینجانب این است که دست اندرکاران مربوطه به جای واریز مادیات ، معنویات به حساب مان واریز کنند . هر سه ماه به سه ماه هم این کار را انجام بدهند و اسم آن را هم بگذارند طرح تحول بنیادین پرداخت معنویات به جای مادیات به شیوه 3 -3-3 .
به هر حال ما معلمها عین شمع باید بسوزیم و دانش آموزان را روشن کنیم ، با پول که نمی توانیم آنها را منور گردانیم ، حداقل وقتی حساب بانکی ما پر از معنویات شود ، به مراتب راحت تر می توانیم آنها را نورانی کنیم و به راه راست هدایت شان کنیم .
با این شگرد مطمئن باشید مشکل پرداخت اضافه کاری به صورت خلاقانه ای در سریع ترین زمان ممکن حل خواهد شد !
ضمنا پیشنهاد می گردد در بخشنامه ی سامان دهی سال تحصیلی 96-95 ، بندی با همین عنوان ( واریز معنویات به جای مادیات به شیوه ی 3-3-3 ) اضافه گردد و جزء اصلی الزامات سامان دهی قرار گیرد .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، آقای « علی حمزه ای نیا » یادداشتی را ارسال نموده اند .
ضمن سپاس از این همکار گرامی ، دوستان می توانند مطالب و یادداشت های خود را به مناسبت « 13 آبان سال روز تاسیس سایت سخن معلم » ارسال فرمایند .
با سلام
داشتم وب گردی می کردم تو سایت باشگاه خبرنگاران جوان این مطلب را دیدم.
به خودم گفتم شاید یه عده خبر نداشته باشن و مشکلاتشون رو به کسی نتونن بگن و حالا که یه محرم وزیر محترم پاپیش گذاشته بد نیست به اطلاع همگان برسونم . لذا من با حفظ امانت کل متن سایت مورد نظر رو کپی می کنم تا خودتون بخونید و نظر بدید و برای حل مشکلاتتون قدم پیش بذارین.
لازم به توضیحه که : ببینید همکاران همه ی وزرا اینقدر دلسوز کارکنانشون نیستن که پل ارتباطی رو اینقده خصوصی انتخاب کنن ها! و اما متن خبر : ( من بی تقصیرم)
شماره تلفن خواهر وزیر تنها پل ارتباطی با وزارتخانه نیست
پس از آن که خواهر وزیر محترم آموزش و پرورش با اعلام عمومی شماره تلفن خود، از فرهنگیان خواست تا...
به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان ، پس از آن که خواهر وزیر محترم آموزش و پرورش با اعلام عمومی شماره تلفن خود، از فرهنگیان خواست تا مشکلات خود را با او در میان بگذارند تا آنها را به گوش وزیر آموزش و پرورش برساند، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: تنها پل ارتباطی فرهنگیان با وزارت آموزش و پرورش شماره تلفن خواهر وزیر آموزش و پرورش نیست.
پاپایی معاون رسانهای روابط عمومی آموزش و پرورش در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به این موضوع گفت: به نظر میرسد که از مصاحبه مذکور استنباطهای نادرستی صورت گرفته است که این استنباطها محل خدشه بوده و صحت ندارد.
وی افزود: در این مصاحبه هدف مصاحبه شونده و رسانه این نبوده است که تنها مجرای اطلاعیابی و اطلاعرسانی همچنین اعلام انتقاد و شکایات از آموزش و پرورش، شماره تلفن ذکر شده باشد و در وزارت آموزش و پرورش علاوه بر این که ادارات استانها و مناطق به صورت روزانه در خدمت همکاران فرهنگی و اولیای محترم هستند، در سطح ملی نیز این وزارتخانه تنها مرجع و کانال رسمی در امر اطلاعرسانی در خصوص اخبار، رویدادها و برنامههای رسمی است.
پاپایی تأکید کرد: به همین منظور مردم میتوانند به بخش ارتباطات مردمی وزارت آموزش و پرورش با شماره تلفنهای 82282113، 82282114 و شماره شبانه روزی 88894105 همچنین شماره فکس 88894054 مراجعه و انتقادات، پیشنهادات و نظرات خود را در میان بگذارند.
وی افزود: بخش سخنان شما با وزیر نیز در پایگاه رسمی این وزارتخانه نقطه نظرات و پیشنهادات فرهنگیان را به صورت شبانه روز دریافت و در اختیار وزیر آموزش و پرورش قرار میدهد.
پاپایی ادامه داد: علاوه بر موارد ذکر شده بخشهای بازرسی، پاسخگویی به شکایات و مرکز حراست نیز در خدمت فرهنگیان و خانوادههای محترم ایشان در ارتباط با مشکلات احتمالی هستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نیت مصاحبه شونده نیتی خیرخواهانه بوده و مراد ایشان این نبوده که شماره تلفن شخصیشان تنها پل ارتباطی با آموزش و پرورش است و با توجه به پیشرفتهای جهانی امروز پذیرفتنی نیست که تلفن شخصی تنها حلقه ارتباطی با وزارتخانه بزرگی چون آموزش و پرورش باشد.
راستی شماره تلفن خواهر وزیر تو متن بود ؟
چرا ؟
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .