از امروز برگ ديگري از عملكرد دولت يازدهم در عرصه آموزش و پرورش نگاشته ميشود. با نواخته شدن زنگ آغاز سال تحصيلي جديد يك بار ديگر دولت كه متولي اصلي نظام آموزشي است در معرض يك فرصت ديگر براي اثبات كارآمدي خود در اين عرصه و وفاداري به عهدي كه با مردم بسته است، قرار ميگيرد.
سومين سال تحصيلي در دولت يازدهم با سكانداري علياصغر فاني در حالي آغاز شده است كه ايشان از مجلس اصولگرا براي دومينبار راي اعتماد گرفت. وي با دو بار راي اعتماد در دو سال نخست وزارت بيسابقهترين ركورد را در ميان وزراي آموزش و پرورش برجاي گذاشت.
فاني سال تحصيلي گذشته را با چالشهاي فراواني پشت سر گذاشت؛ او از سه جهت تحت فشار بود؛ نخست از سوي معلماني كه از نيمه سال تحصيلي دست به اعتراض زدند و خواستار توجه به مطالبات فراموش شده خود بودند و از ديگر سو تحت فشار مجلس قرار داشت كه به بهانه اعتراضات معلمان به دنبال اهداف شخصي و جناحي بود اهدافي كه آنها را پراكنده ساخت و نتيجهاش يك استيضاح نمايشي بود.
اما وزير آموزش و پرورش از يك سوي ديگر نيز تحت فشار بود، بخشي از مديران و كارشناساني كه در سالهاي گذشته كنار گذاشته يا به حاشيه رانده شده بودند، و در انتخابات گذشته حامي روحاني بودند انتظار داشتند رويكردهاي مورد توجه آنها كه در دولت هفتم و هشتم پس گرفته ميشد، مورد توجه قرار گيرد؛ اين دسته كه بيشتر در مركز و استانها و در ارتباطات و لابيگريها فشار خود را وارد ميساختند به شدت از سوي اصولگرايان داخل آموزش و پرورش و خارج از آن رصد ميشدند تا مبادا نفوذ كنند.
اين فشارهاي سهگانه مديريت بر آموزش و پرورش پرمساله را سخت و طاقتفرسا كرد.
به ويژه اينكه فاني نتوانسته بود تيمي همراه و حامي خود كه تفسيرگر تصميمها و توجيهكننده اقدامات او باشند را در حوزه ستادي بگمارد به حدي كه نه تنها بسياري از همكاران او حمايتي را نداشتند بلكه در بسياري موارد با سكوت خود به نوعي در جبهه مخالفان و منتقدان وزير قرار ميگرفتند.
نمونه بارز اين افراد معاون حقوقی و پارلماني وزير است كه در اوج حملات مجلس منفعلانه و محافظهكارانه عمل كرد و نهتنها نشانهاي از يك معاون همراه و همسو با وزير در رفتار و گفتار وي ديده نميشد بلكه گاهي احساس ميشد او تمايل دارد گزينه بعدي وزارت باشد.
اين شرايط، فاني محافظهكار را در موقعيت مظلوميتي قرار ميداد كه از سماجت مخالفان منصف ميكاست و منتقدان منطقي را هم به وادي حمايت ميكشاند تا حدي كه تعداد زيادي از معلمان فعال مدني و رسانهاي در اوج حملات استيضاحكنندگان گفتند كه ما از عملكرد فاني رضايت نداريم اما نمايندگان را هم خيرخواه و دلسوز معلمان و آموزش و پرورش نميدانيم.
در هر صورت شل و سفت كردن فشارهاي سهگانه تعادلي را به وجود آورد تا هر چند لرزان اما صندلي وزارت فاني سقوط نكند و همچنان با لرزش باقي بماند و اين شرايط فاني را وارد سال تحصيلي جديد كرده است.
بيترديد در سال تحصيلي جديد ديگر فشاري از سوي مجلس اصولگرايي كه ماههاي آخر خود را سپري ميكند، متوجه فاني نخواهد شد اما از طرفي دو فشار ديگر يعني معلمان و مديران و كارشناسان حامي دولت يازدهم و خواستار تحول و تغيير بيشتر هم خواهد شد ؛ به عبارتي يكي از چالشهاي آموزش و پرورش در سال تحصيلي جديد مربوط به اين فشارها است؛ فشارهايي كه از يكسو مطالبات انباشتهشده را نمايندگي و از سوي ديگر نگرشها و انتظارات مديريتي را مطالبه ميكند.
بحث بودجه و گرفتن مجوز از سازمان برنامه و بودجه و مصوبه از دولت و تاييديه از مجلس از ديگر چالشهايي است كه اگر با موفقيت از آن عبور كند، ميتواند رضايت بخشي از معلمان را هم جلب كند، اجراي موفقيتآميز طرح رتبهبندي كه در فضاي توام با بدبيني در حال اجرا شدن است ميتواند هم چالشي باشد و هم فرصت، در صورتي كه تغيير محسوس توام با عدالت را موجب شود يك فرصت خواهد بود تا قدري از نگراني معيشتي معلمان بكاهد در غير اين صورت احساس تبعيض داخلي و افزوده شدن آن بر تبعيض خارجي اوضاع را بدتر هم خواهد كرد.
كاستن از فضاي امنيتي يكي ديگر از چالشهاي سال تحصيلي است؛ فضايي كه شايد در طول سالهاي گذشته بيسابقه بوده است. غلبه فاني و تيم او و به طور كلي دولت يازدهم بر اين فضا كه خارج از دولت تحميل ميشود يك خواست عمومي و جدي است كه تاكنون چندان اميدبخش نبوده است.
عدالت آموزشي، كيفيت آموزشي، ساماندهي نيروي انساني و ارتقاي مديريت آموزشي از سرفصلهاي چالشبرانگيز سال تحصيلي جديد است. اين چالشها آزمونهاي فرصتگونهاي هستند براي تيمي كه اين موارد را در اولويت برنامههاي خود قرار داده است. از امروز كه روز نخست سال تحصيلي است معلمان قلمها و چشمها را تيز كردهاند و كارنامه دولت يازدهم را با حساسيت ويژهاي به ثبت ميرسانند.
اميد است در پايان سال شاهد رضايت معلمان و موفقيت دولت باشيم.
گروه اخبار /
بار ديگر مهر و سال تحصيلي جديد در هياهوي كودكان و نوجوانان آغاز ميشود و خانوادهها، معلمان و مربيان در تب و تاب تعليم و تربيت ميبايست تمام توان خود را به كار گرفته تا نسل فردا توانمند تر مسير زندگي را در پيش گيرند ما نيز در اين آغاز برآن شديم تا گزارشي از اميدها و انتظارها براي يك سال تحصيلي را ارائه دهيم. اميد است مدرسه اعتماد نيز همگام و همسو با والدين ، دانشآموزان و معلمان و مربيان در به ارمغان آوردن يك سال تحصيلي خوب سهيم باشند.
معلمان با آموزش و پرورش همراهي كنند
وزير آموزش و پرورش در پاسخ به اين پرسش كه برخي معلمان كه از دوره متوسطه به ابتدايي آمدهاند ناراضي هستند، گفته: آموزش و پرورش يك سازمان مسوول تعليم و تربيت است و بايد به نحو احسن از تمام نيروهاي خود استفاده كند و از تمام معلمان خواهش ميكنيم در اين راه با آموزش و پرورش همراهي كنند.
يكي از تبعات نظام جديد جابهجايي معلمان از مقطعي به مقطع ديگر است از آنجا كه به عنوان مثال پايه ششم با محاسبه نظام قديم در مقطع راهنمايي قرار ميگيرد يا اينكه دو پايه از متوسطه اول هم جزو مقطع راهنمايي است اينكه معلمان راهنمايي بايد در كدام پايهها تدريس كنند بيشتر تمايل دارند در متوسطه اول تدريس كنند بنابراين از تدريس درسه سال اول و دوم ناراضي هستند به همين دليل در طول اين سالها همواره مقاومت جدي در اين باره وجود داشته است كه حتي قايل شدن امتيازاتي براي معلمان دورههاي ابتدايي نيز نتوانست شوقي در معلمان راهنمايي براي تدريس در ابتدايي ايجاد كند.
قلب بيش از ٧٠٠هزار معلم بازنشسته نيز با آهنگ مهر ميتپد
ما از مسوولان ميخواهيم كه در اجراي قانون مديريت كشوري سليقهاي عمل نكنند. ما بارها نسبت به وضعيت بيمه خود معترض بوده و خواهان يك بيمه جامع و پاسخگو هستيم. ما زير خط فقر هستيم و حقوق ما طبق قانون بايد متناسب با نرخ تورم باشد. ما بارها گفتهايم كه صندوق بازنشستگي بايد به سازمان بازنشستگي تبديل شود. وضعيت نبايد به گونهاي شود كه كسري بودجه دولت به اين صندوق تحميل شود. چرا بايد بين بازنشستگان آموزش و پرورش با دستگاههاي ديگر تفاوتهاي فاحشي وجود داشته باشد.
اين سخنان تكراري معلمان بازنشستهاي است كه در آخرين اقدام اعتراضي خود چند روز پيش مقابل نهاد رياستجمهوري جمع شده بودند.
گويا بوي مهر كه ميرسد اين معلمان كه ٣٠ سال از عمر خود را با آهنگ مهر تنظيم كرده بودند حالا هم با مهر تحركي به خود دادند تا صداي مظلوميت خود را به گوش مسوولان برسانند و بگويند اين تب وتابي را كه امروز و در آغاز سال تحصيلي تجربه ميكنيد همان تپش قلب بيش از ٧٠٠هزار معلم بازنشسته است؛ ٧٠٠هزار معلمي كه دهها ميليون دانشآموز را تربيت كردند.
گفته ميشود در پايان تجمع معلمان بازنشسته، سه نفر از بازنشستگان به نمايندگي از سايرين جهت مذاكره با مسوولان انتخاب شدند و با آنان به گفتوگو پرداختند. اين خبرحكايت دارد كه دفتر رياستجمهوري نيز اعلام كرد خواستههاي آنان در اسرع وقت بررسي خواهد شد.
بازنشستگي با تاخير براي برخورداري از رتبهبندي
معاون وزير آموزش و پرورش در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه آيا بازنشستگان آموزش و پرورش تا شهريور امسال مشمول طرح رتبهبندي ميشوند يا خير؟ گفته: براساس مصوبه هيات وزيران، رتبهبندي معلمان از اول مهر ۹۴ اجرا ميشود و اگر همكار فرهنگي ما حتي در شهريورماه امسال بازنشسته شود، شامل طرح نيست البته افرادي را كه قبل از مهر بازنشسته ميشوند با اندكي تاخير بازنشسته خواهيم كرد تا مشمول طرح رتبهبندي شوند.
البته اين تاخير شامل تعداد كمي از معلمان بازنشسته ميشود، درحالي كه ساير معلمان بازنشسته هم انتظار داشتند طرح رتبهبندي شامل حال آنها شده تا كمي از مشكلات مالي آنها كاسته شود.
تحرك و شادي در محيط مدارس
فاني با اشاره به طرحهاي ورزشي مدارس گفته: المپياد درون مدرسهاي ٥/٣ ميليون دانشآموز را تحت پوشش قرار داد كه بر اين اساس فعاليت ورزشي دانشآموزان در مدارس افزايش يافت و شاهد ايجاد تحرك و شادي در محيط مدارس بوديم.
همواره كارشناسان و صاحب نظران از كمتحركي كودكان و نوجوانان به ويژه دختران انتقاد دارند و پي درپي هشدار ميدهند، وقتي هم از راهكارها سخن به ميان ميآيد همه ميگويند بايد از مدرسه شروع كرد و زنگ ورزش و مقوله تربيتبدني در مدارس را جديتر گرفت.
حال در آغاز سال تحصيلي ديگر وزير ابراز رضايت ميكند كه تحرك و شادي در مدارس بيشتر شده هر چند شايد اين ادعا صحيح باشد و به نسبت سالهاي قبل كمي بهتر شده باشد اما ترديدي نيست كه هنوز با شرايط مطلوب فاصله زيادي داريم. تعداد مربيان ورزش، سرانه فضاي ورزشي، مهارت و جديت مربيان ورزش، توجه مديران به مقوله تربيتبدني، تجهيزات وامكانات ورزشي و بسياري از شاخصها هنوز به اندازه مناسب تامين نشده است.
اميدوارم مردودي امسال به حداقل برسد
فاني در واكنش به مردودي بسيار زياد دانشآموزان در اول دبستان كه سال گذشته با آن روبهرو بودند، گفته: با تامين آموزش براي معلمان و بهكارگيري روشهاي نوين تدريس تلاش ميكنيم اين افت را به حداقل برسانيم ضمن اينكه برخي از اين دانشآموزان مردودي پيش از ورود به مدرسه مشكلاتي داشتند.
افت تحصيلي كه شامل توقف تحصيلي يا خروج تحصيلي و ترك تحصيل ميشود يكي از شاخصهاي ارزيابي عملكرد وزارت آموزش و پرورش است كه در مقاطعي در پايه اول متوسطه آمار مردودي و ترك تحصيل خيلي بالا بود.
پيشدبستانيها در سال تحصيلي جديد اميدوارتر باشند
در طول سال گذشته بارها مربيان پيشدبستاني كه سالهاست با حقوق اندك به صورت حقالتدريس خدمت كرده بودند با تجمع مقابل مجلس خواستار استخدام خود شدند؛ اعتراضي كه بالاخره نتيجه داد و مجلس مصوبهاي را گذراند كه آموزش وپرورش را ملزم كرد تا اين افراد را استخدام كنيد و مقرر شد از بازنشستگان براي حقالتدريس استفاده نشود و از معلمان خريد خدمتي و كساني كه سابقه حقالتدريس دارند استفاده كنند.
وزارت آموزش و پرورش بخشنامهاي را براي بهكارگيري مربيان پيشدبستاني و معلمان شركتي به عنوان حقالتدريس صادر كرد. نكته شايان توجه اين است كه تمام اضافهكاريهايي كه به نيروهاي بازنشسته و معلمان رسمي داده شده بود، بعد از ابلاغ بخشنامه جديد لغو خواهد شد. براساس اين بخشنامه فقط از معلمان پيشدبستاني و شركتي به عنوان معلم حقالتدريس استفاده خواهد شد.
جبار كوچكينژاد، عضو كميسيون آموزش و تحقيق در همين زمينه گفته بود: قانون «به كارگيري مربيان پيشدبستاني و نيروهاي شركتي به صورت حقالتدريس» مراحل تصويب خود را طي كرده و با نظر موافق شوراي نگهبان به دولت ابلاغ شده است و از زمان تصويب لازمالاجرا است.
نايبرييس دوم كميسيون آموزش وتحقيقات مجلس با اشاره به اينكه مراكز آموزش و پرورش حق استفاده مجدد از بازنشستگان را براي تامين نياز حقالتدريسي خود ندارند، افزود: نيروهاي پيشدبستاني و خريدخدمتي (شركتي) كه شرايط احراز را دارند دراولويت استخدام در وزارت آموزش وپرورش هستند و اين وزارتخانه تعهد داده اين نيروها را ساماندهي كند.
ديگر عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي نيز با تاكيد بر لازمالاجرا بودن مصوبه «بهكارگيري مربيان پيشدبستاني و نيروهاي شركتي به صورت حقالتدريس» براي تمام نقاط كشور گفته: مراكز آموزش و پرورش حق استفاده مجدد از بازنشستگان را براي تامين نياز حقالتدريسي خود ندارند.
قاسم احمديلاشكي در واكنش به اظهارنظرها در مورد مصوبه اخير مجلس شوراي اسلامي در بهكارگيري مربيان پيشدبستاني و نيروهاي شركتي در برخي مناطق گفته: اين قانون كه در مجلس شوراي اسلامي مصوب شده از يكم مهرماه سال جاري قابل اجراست و منطقهاي در آن از قانون مستثني نشده و هيچ كسي حتي وزير آموزش و پرورش نميتواند قانون را تفسير و مفادي از آن را تغيير دهد زيرا تفسير قانون اساسي صرفا در يد شوراي نگهبان قانون اساسي و مجلس شوراي اسلامي است.
اين در حالي است كه چندي پيش معلمان پيشدبستاني جلوي در مجلس تجمع كردند. خواستههاي اين معلمان پيشدبستاني تعيين تكليف شدن وضعيتشان در آزمون استخدامي اخير آموزش و پرورش بود.
لازم به ذكر است در آزمون استخدامي آموزش و پرورش با وجود قولهاي دادهشده براي معلمان پيشدبستاني امتيازي قايل نشدند. اين در حالي است كه به ظاهر سالهاست مساله استخدام معلمان پيشدبستاني دغدغه مسوولان آموزش و پرورش بوده است.
جالبتر اينكه همه استانها موظف شدند از بودجه استاني مساله استخدام معلمان دبستاني را حل كنند اما شنيده شده در تمامي استانها اين مصوبه اجرايي شدبه جز مازندران. لذا تعداد زيادي از معلمان پيشدبستاني استان مازندران جلوي در اداره كل آموزش و پرورش مازندران تجمع پيدا كردند و خواهان احقاق حقوق ازدسترفتهشان شدند.
تعجببرانگيز است كه پاسخ اداره كل آموزش و پرورش مازندران به اين معلمان اعلام بينيازي بود و گفت: ما به معلمان پيشدبستاني نيازي نداريم. يكي از مربيان حاضر در اين تجمع ميگويد: من مربي پيشدبستاني هستم، با سختي و مشقت كار كردم به اميد روزي كه استخدام بشم. بخشنامه اومد بيشتر استانها انجام دادن ولي استان ما براي چي انجام نداد ما هم مونديم، آيا پاي سياست باز شده ما چه گناهي كرديم، چيزي كه مجلس مصوب كرده استان مازندران اجرا نميكنه، نمايندگان ما زحمت كشيدند، تلاش شبانهروزي داشتند، كه اين كار صورت بگيره. از وزارتخانه تقاضا داريم به مشكل ما رسيدگي كند.
تمامي دستگاههاي نظام در امرآموزش همگام شوند
فرهنگيان اگر وضعيت مالي خوبي داشته باشند سخاوتمند هستند چون فرهنگي است كه پاي برهنه دانشآموز و دانشآموز افسرده را ميبيند. معلم اگر اعتراض ميكند مشكلات دارد و فرهنگيان به خصوص نيروهاي بازنشسته نبايد نزد خانواده با شرمندگي زندگي كنند ولازم است نمايندگان مردم در مجلس به دنبال دفاع از حق معلمان باشند.
يكي ازمديران كل آموزش و پرورش ضمن بيان اين مطلب گفته: ما آموزش و پرورش را جزيرهاي نميبينيم و بايد تمامي دستگاههاي نظام همگام و موثر در امر آموزش باشند. آموزش و پرورش نياز به توجه و همكاري دستگاههاي حاكميت دارد و با تغيير و استيضاح وزير مشكل حل نميشود.
برنامه ششم توسعه وسند تحول بنيادي
وزير آموزش و پرورش با اشاره به برنامه ششم توسعه، گفته: فرصت خوبي است تا اولويتهاي خود به ويژه استلزامات اجراي سند تحول بنيادين را در برنامههاي پيشنهادي بگنجانيم؛ اميدواريم با اجراي سند تحول به ساحتهاي ششگانه تربيتي دست يابيم و در نقشه راه استلزامات اجراي سند در نظر گرفته شده است.
چندي قبل هم نوبخت، معاون رييسجمهور گفته بود معلمان پيشنهادهاي خود را براي گنجانده شدن در برنامه ششم ارايه دهند شايد از اين جهت سال تحصيلي جديد ويژه باشد كه هم سند ششم در حال تدوين است و هم دولت مصمم است با مشاركت معلمان در حوزه آموزش و پرورش مواردي در درسند تدوين كند.
كاهش ۲۲۰ هزار نيروي انساني آموزش و پرورش
علياصغر فاني در خصوص سياست ساماندهي نيروي انساني و كاهش جمعيت نيروي انساني آموزش وپرورش از يك ميليون به ۷۰۰هزار نفر و تبعات اين طرح در كاهش كيفيت آموزشي در مدارس گفته: هماكنون 5 / 1 ميليون دانشآموز در مدارس غيردولتي تحصيل ميكنند و 5 / 11 ميليون دانشآموز از جمعيت ۱۳ ميليوني دانشآموزان در مدارس دولتي تحصيل ميكنند، در بخش دولتي به ازاي هر ۱۵ دانشآموز يك نيرو داريم در حقيقت نياز واقعي آموزش وپرورش وجود ۷۵۰ هزار نيروي انساني است اما هماكنون ۹۷۰ هزار نيروي انساني داريم. اين موضوع يك پيام دارد و اين است كه نيروي انساني وزارت آموزش وپرورش اصولي توزيع نشده است. توزيع نيروي انساني آموزش و پرورش با توجه به رشته جنسيت و منطقه جغرافيايي نبوده است.
وزير آموزش و پرورش ميگويد: آموزش و پرورش هماكنون با اجراي سياست ساماندهي و بهسازي نيروي انساني به دنبال توزيع صحيح نيروي انساني با توجه به رشته جنسيت و منطقه جغرافيايي است. هماكنون در برخي مناطق با تورم و در برخي مناطق با كمبود نيرو مواجه هستيم. آموزش وپرورش ذيل سياست ساماندهي نيروي انساني به دنبال بهبود وضعيت موجود است و راههاي ورود نيرو به آموزش و پرورش گرفته نشده است چرا كه از طريق فارغالتحصيلان دانشگاه فرهنگيان و ساير روشها نيروهاي مورد نياز را تامين ميكنيم.
وي ميافزايد: مهر ۹۵ نيز نخستين وروديهاي دانشگاه فرهنگيان به آموزش و پرورش وارد ميشوند و اين ميتواند نياز فوري ما به نيروي انساني را تا حدودي تامين كند. روشهايي كه براي ساماندهي نيروي انساني به كار بردهايم اصولي بوده و براي ايجاد توازن در نيروي انساني موجود است و همچنان دنبال ميشود.
اين سخنان فاني در حالي صورت ميگيرد كه در طول دو سال اخير حدود ٦٠ هزار نفر هم بازنشسته شدند و در قبال آن فقط قرار است با آزموني كه برگزار شده حدود پنج هزار نفر استخدام شوند يعني در واقع به سمت تحقق كاهش ٢٢٠هزار نفري حركت شده است.
توجه دولت به عدالت آموزشي
در سال تحصيلي گذشته نسبت به سال قبل جمعيت تحت پوشش متوسطه اول از ۸۷ درصد به 3 / 94 درصد افزايش يافت و اميدواريم در سال تحصيلي جديد اين روند روبهرشد ادامه يابد. سال تحصيلي گذشته در دوره متوسطه دوم پوشش تحصيلي دانشآموزان از ۷۶ درصد به ٢٤/٨٣ درصد افزايش يافت و اين نشاندهنده توجه دولت به توسعه عدالت آموزشي است.
اين گفته فاني، وزيرآموزش و پرورش دولت يازدهم است كه مدعي حركت در مسير اجراي عدالت آموزشي است؛ عدالتي كه يكي از شاخصهاي مهم ارزيابي عملكرد ايشان و جذب دانشآموزان يكي از مصاديق آن است.
البته اجراي عدالت آموزشي توسط فاني مورد انتقاد برخي كارشناسان و صاحبنظران است. آنها به عنوان نمونه به طبقاتي شدن آموزش اشاره ميكنند و ميگويند كه در طول اين دوسال آموزش وپرورش به سمت خصوصيسازي پيش رفته و به نسبت قبل طبقاتيتر شده است كه در مقابل اين انتقاد مسوولان گفتهاند ما خريد خدمت داشتيم نه خصوصيسازي آنها حتي طرح خريد خدمت خود را نوعي حركت به سمت عدالت آموزشي ميدانند.
تربيت سياسي و اجتماعي دانشآموزان
فاني با اشاره به فعاليتهاي پرورشي مدارس گفته: ۶۵۰ دارالقرآن افتتاح شد همچنين توسعه تربيت سياسي و اجتماعي دانشآموزان و تنوع مجلات تربيت در عناوين مختلف براي سال تحصيلي جديد مدنظر است. تربيت سياسي و اجتماعي از حلقههاي مفقوده تربيت است كه متاسفانه تاكنون توجه جدي به آن صورت نگرفته است. فقط در دوره كوتاهي زمان دولت هشتم كارهايي صورت گرفت كه آن هم در دولتهاي نهم و دهم تعطيل شد حال با توجه به رويكرد دولت يازدهم انتظار ميرود اين مهم مورد توجه مسوولان و مديران آموزش و پرورش قرارگيرد.
فعاليت حدود ١٥٠ هزار معلم دردوره اول متوسطه
مديركل دفتر متوسطه اول وزارت آموزش و پرورش از فعاليت حدود ١٥٠ هزار معلم دردوره اول متوسطه خبرداد.
به گزارش مركزاطلاعرساني و روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش، عظيم محبي، درباره ميزان افزايش تعداد دانشآموزان دوره متوسطه اول، اظهاركرد: با توجه به ٣ پايه شدن دوره اول متوسطه، آمار دانشآموزان دوره اول متوسطه از ٢ ميليون و ٨٠٠ هزار دانشآموز به ٣ ميليون و تعداد كلاسها از ٨٦ هزار به ١١٢ هزار كلاس خواهد رسيد.
مديركل دفتر متوسطه اول وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اينكه تعداد مدارس دوره اول متوسطه از مهر ماه از ٢٢ هزار به ٢٥ هزار مدرسه افزايش مييابد، افزود: آمار معلمان از ١٣٠ هزار به ١٥٠ هزار معلم خواهد رسيد.
وي به مهمترين وظيفه اين سازمان علاوه بر كارهاي اجرايي اشاره كرد وگفت: هماهنگي در استقرار نيرو در متوسطه اول مهمترين وظيفه ما است. براي اينكه بتوانيم نياز معلمان را تامين كنيم بايد بخشنامه ساماندهي نيروي انساني را مطالعه كرده و معلمان مازاد دوره دوم متوسطه را به دورههاي متوسطه اول و ابتدايي تفكيك كنيم.
متوسطه اول كه در نظام جديد هم از راهنمايي قديم و هم ازدبيرستان قديم را در خود جاي داده است امسال درچرخه نظام جديد قرار گرفته و تغييراتي در محتواي كتابهاي درسي و تركيب معلمان داشته است كه امسال به طور قطع با مشكلاتي روبهرو خواهد شد كه بايد مديران و دستاندركارن امر با دقت و حساسيت مسائل را مديريت كنند.
بالاخره كدام سيستم؟ !
عبدالوحيد فياضي با اشاره به شيوه نظام آموزشي مدارس كشور گفته كه در حال حاضر نظام آموزشي مدارس بر اساس ٣-٣-٦ تبيين ميشود كه نگرانيهايي را براي خانوادهها به همراه دارد. سال تحصيلي ٩٢-٩١ بود كه قرار شد وزارت آموزش و پرورش در پنج درصد مدارس كشور نظام آموزشي ٣-٣-٣-٣ را به صورت آزمايشي اجرا كنند اما خبري از اجراي اين طرح نشد و گزارشي نيز مبني بر نتيجه آن به كميسيون نيامد.
وي افزوده: قرار گرفتن دانشآموزاني با فواصل سني زياد در نظام آموزشي ٣-٣-٦ و به خصوص در مقطع ابتدايي ميتواند مشكلات و آسيبهاي روانشناختي بسياري را براي دانشآموزان كم سن و سالتر به همراه داشته باشد. البته براي تحقق نظام آموزشي جايگزين، نيازمند تامين زيرساختهايي از قبيل تامين ساختمان و آموزش معلمهاي بيشتري هستيم.
استخدام پيماني مشاغل آموزشي وزارت آموزش و پرورش سال ٩٤
آزمون استخدام پيماني مشاغل آموزشي وزارت آموزش و پرورش سال ٩٤ براي ١٧٨ هزار و ٢٤ داوطلب كه از اين تعداد ١٠٩هزار نفر مرد و ٧٧ هزار و ٩١٥ نفر زن هستند، جمعه ٢٧ شهريورماه در ٦٢ شهرستان مختلف كشور و در حوزههاي امتحاني مربوط برگزار شد.
در حالي سال تحصيلي جديد شروع ميشود كه دولت يازدهم نخستين استخدام خود را در آموزش و پرورش ميخواهد انجام دهد؛ استخدامي كه با وسواس خاصي صورت ميگيرد و تلاش ميشود به برنامه ساماندهي نيروي انساني آسيبي وارد نسازد.
قبلا فاني گفته بود دولت گذشته رديف استخدامي آموزش و پرورش را پيشخور كرده و با استخدامهاي خارج از ضوابط در نيروي انساني بحران ايجاد كرده بود.
روزنامه اعتماد
آغاز ماه مهر با گشوده شدن درهای ۱۰۵ هزار مدرسه مصادف است. مناسبتی که همیشه و برای همه نسل ها خاطرهانگیز است. این روزهای خاطرهانگیز را باید به دو گروه به طور خاص شادباش گفت: معلمان و دانش آموزان.
آغاز سال تحصیلی بهانهای شد تا در دو محور نکاتی را صمیمانه با افکار عمومی و مشفقانه با دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت در میان بنهیم:
یکم: معلمان را تکریم کنیم
برای واژه "تکریم" معانی همچون حرمت نگه داشتن، گرامی داشتن، پاسداشت و احترام گذاردن ذکر شده اما این واژه کلی را اگر بخواهیم به زبان عینی و عملیاتی برای قشر معلم تعریف کنیم شاید با موارد زیر، منظور ما بهتر حاصل شود:
الف: از نظر نقش و تأثیر در ساخت آینده کشور، همین بس که معلمان این توان را دارند که هسته و بذر توقف و ایستایی یا حرکت و پیشرفت را در نظام تربیتی و شخصیتی نسل ها بنشانند.
ب: از نظر سرمایه اجتماعی، در وصف مقبولیت و محبوبیت معلمان همین بس که طبق آخرین نظر سنجی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی(1393)، معلمان در صدر مشاغل دارای بالاترین محبوبیت و رضایت اجتماعی قرار دارند. بنا به این گزارش، میزان رضایت اجتماعی مردم از معلمان 78 درصد بوده است.
ج: از نظر ضریب نفوذ اجتماعی، معلمان به طور مستقیم و غیر مستقیم در هر سال با نزدیک به پانزده میلیون خانواده در کشور ارتباط دارند و به سهم خود بزرگترین رسانه فرهنگی و اجتماعی نظام محسوب می شوند.
د: از حیث سیاسی، معلمان در تمام عرصه ها اعم از انقلاب و دفاع مقدس همیشه همراه کشور و نظام بوده اند.
با این توصیف، به پنج مورد لازم و ضروری برای تکریم معلم در جامعه جدید اشاره می کنم:
1- ما هنوز در نحوه ارتباط کلامی با این قشر شریف که از سرمایه های کشور هستند، مشکل داریم. ادبیات سخن گفتن با معلمان به ویژه در بخشنامه های سازمانی نباید ادبیات آمرانه باشد. باید شخصیت فرهنگی و استراتژیک آنها در نوع سخن گفتن رعایت شود.
2- آموزش و پرورش کشور حدود 750 منطقه (اداره) دارد که به امور آموزشی، اداری، مالی و فرهنگی معلمان رسیدگی می کند. این ادارات حلقه واسط وزارت آموزش و پرورش با معلمان کشور هستند. معلمان برای پیگیری امور ریز و درشت خود، کارکنان این ادارات را می بییند و هر نوع رفتار این کارمندان اداری با معلمان در تزریق آرامش یا سلب آسایش معلمان تأثیر مستقیم دارد. پس می توان نتیجه گرفت این کارمندان شریف میانی حتماً باید توجیه شده و اعصاب داشته باشند، معلمان را دوست بدارند، اطلاع رسانی صحیح، شفاف و دلسوزانه کنند و از هرگونه تحکم با معلمان بپرهیزند.
3- رکن خیلی مهم تکریم معلم، ایجاد فضای آزاد و امن در محیط کار آنهاست. معلمان نباید از ابراز نظر نگران باشند. معلمی که نتواند دانش آموزانی آزاد و آزاده بار بیاورد، نسلی زبون و شاگردانی ذلیل و بی اعتماد به نفس تربیت می کند و قطعاً این به نفع فردای میهن ما نیست. تعبیر پسندیده ای در این سالها به گوش می رسد که؛ ما در آموزش و پرورش به دنبال امنیت فرهنگی هستیم نه فرهنگ امنیتی. باید در عمل هم این شعار به نتیجه برسد. معلمان هیچ گاه روبروی نظام نیستند آنها همیشه دلسوز کشور و مردم خود بوده و هستند.
4- تهدید بزرگی که در اغلب کشورها شخصیت حرفهای معلمان را تهدید می کند؛ فاصله معلمان با سوادهای چندگانه و فن آوری های جدید است. تهدید اصلی؛ افت توانمندیهای تخصصی معلمان در عصر جدید است.
به باور نگارنده، تکریمی بالاتر از این نیست که متولی اصلی تمشیت امور معلمان- وزارت آموزش و پرورش- برای توانمندسازی معلمان تدبیر اساسی چاره کند. یکی از مأموریتهای دانشگاه نوپای فرهنگیان، بهسازی نیروی انسانی و ارتقای توانمندیهای حرفهای معلمان در حین خدمت است. از این نظر برنامه های بسیار خوبی در این دانشگاه در حال انجام است. این دانشگاه با برگزاری دوره های آموزشی و مهارتی متنوع و مورد نیاز، سعی در توانمندسازی معلمان دارد.
فراموش نکنیم که؛ معلم توانمند، دانش آموز توانمند تربیت میکند اما معلم ناتوان و ناهماهنگ با زبانِ زمانه، فقط دانشآموز را به ضعف نمیکشاند بلکه جامعهای را متوقف می سازد.
5- مصداق دیگر تکریم معلمان، ترمیم وضعیت رفاهی و سلامت آنها است. برخی ناخواسته تلاش می کنند این تصویر را برای جامعه و افکار عمومی ارائه کنند که خواسته و مطالبه معلمان فقط افزایش حقوق است!! به باور نگارنده چنین تصوری ظلم تاریخی به چهره زیبای معلمان است. بهترین تکریم از معلم شاید همین باشد که شرایطی برای معلم ایجاد کنیم که هر روز صبح دانش آموزان در کلاس شاهد معلمی بشّاش، پر انرژی، فعال، خوش پوش، سالم و از نظر جسمی بسیار سرحال باشند.
توصیه ارزشمند مقام رهبری در اردیبهشت سال جاری در دیدار معلمان و کارکنان آموزش و پرورش بسیار جای تأمل دارد: "برای یکچنین دستگاهی هرچه ما هزینه کنیم، هزینه نیست، سرمایهگذاری است؛ به این چشم به اقتصاد آموزش و پرورش نگاه کنیم. اقتصاد آموزش و پرورش مثل اقتصاد هیچ دستگاه دیگری نیست؛ اینجا شما هرچه خرج می کنید، در واقع دارید سرمایهگذاری می کنید."
شاید انسانیترین نوع تکریم معلم همین باشد که این شریفترین قشر جامعه، هنگام مقایسه خود با سایر کارمندان، نه احساس فقر کنند نه فرق (تبعیض).
دوم: دانش آموزان را توانمند سازیم
بد نیست نگاهی گذرا به این آمارها داشته باشیم تا همه مسؤولان به ویژه مسؤولان محترم آموزش و پرورش فراموش نکنند در چه مختصات فرهنگی و ارتباطی و برای چه دانش آموزانی برنامه ریزی می کنند:
- ایران از نظر رشد دامنههای اینترنتی در صدر کشورهای جهان قرار دارد و مقام اول جمعیت فعال در شبکههای اجتماعی را دارد.
- هم اکنون 22 میلیون ایرانی در شبکه های اجتماعی حضور فعال دارند.
- بیش از ۴۲۰۰ سایت نسل سوم و چهارم تلفن همراه در کشور راه اندازی شده و طبق اعلام مقامات رسمی در ابتدای سال ۹۴ ، ۲۰۰ شهر کشور تحت پوشش3G و بیش از ۵۰ شهر تحت پوشش 4G قرار گرفتهاند و تا پایان سال این خدمات به دو برابر میرسد.
مسؤولان تربیتی وزارت آموزش و پرورش قطعاً میدانند که دوران جابه جایی مخفیانه دستگاه ویدئو و تماشای یواشکی فیلم های VHS به تاریخ پیوسته است. نسل امروز سوار بر امواج اینترنتی و ماهوارهای است و حتی در نقاط محروم نیز از وسایل ارتباطی برخوردار است. بپسندیم یا نپسندیم، این نسل دیگر «نسل بایدها و نبایدهای ما نیست». ما با یک نسل تنوع طلب، هوشمند، منتقد و البته به شدت آسیبپذیر مواجهیم. این نسل کمک می خواهد اما کمک همدلانه. باید با این نسل همزبان شویم تا با ما همدل شوند.
هیچ پیام تربیتی، اخلاقی و آموزشی را نباید به این نسل به شکل مستقیم عرضه کرد چون نتیجه اش را همه میدانیم: «عدم پذیرش»
از طرفی هیچ خیانتی در حق دانش آموزان بالاتر از این نیست که آینده را در چشم آنها صرفاً برابر با کنکور و قبولی در دانشگاه ترسیم کرد.
با کمال تأسف مدارس بسیاری در همین پایتخت به دلیل تعداد قبولی دانش آموزان در کنکور، هر ساله از مناطق آموزش و پرورش لوح تقدیر دریافت می کنند و تشویق می شوند در حالی که واقعیت چیز دیگریست. با هم دو مورد از این واقعیت ها را بخوانیم:
- وزیر کار: تنها ۴ درصد جویندگان کار دارای مهارت هستند. (7 / 2 / 94 - رسانه ها)
- معاون وزیر کار: ۳۰ درصد بیکاران تحصیلات دانشگاهی دارند. ( 9 / 12 / 93 - رسانه ها)
امیدواریم مسؤولان آموزش و پرورش در راستای مسؤولیت اخلاقی خود، خانواده ها را در جریان انقلابی که در مفهوم سواد و تربیت در دنیا به وجود آمده قرار دهند. به خانوادهها بگوییم که سالهاست مفهوم فقر تغییر کرده؛ از جمله اینکه فقیر کسی است که از آموزش سودمند و کارآمد محروم و از قابلیت و توانمندی برخوردار نباشد. به همین دلیل چه بسیار خانوادههایی که تصور می کنند چون فرزندشان را در مدرسهای ثبت نام کردهاند که از در و دیوارش بنرهای تبلیغاتی رتبههای قبولی کنکور آویزان است، آینده بچه را تضمین کردهاند.
آرزومندم روزی همه بپذیریم: کشتن وقت بچهها در قمار کنکور و رقابت پوچ تستزنی در مدارسی که به بنگاه اقتصادی بیشتر شباهت دارند تا مدرسه، هرگز به تربیت افراد توانمند نمیانجامد.
صحبت از اینکه چه آموزشهایی بچهها را توانمند می سازد حاجت به مجالی دیگر دارد. عجالتاً؛ یک بار دیگر آغاز بهار دانایی را به تمام معلمان محبوب به ویژه آموزگاران مدارس ابتدایی که با دشواریهای بیشتری مواجهند، و به دانش آموزان که لشکریان توسعه و رهبران فردای ایران هستند، صمیمانه شادباش می گوییم.
عصر ایران
گروه اخبار /
طرح دوفوریتی اصلاح ماده (۹۵) قانون مدیریت خدمات کشوری (طرح ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان در دستگاه ها ) مصوب جلسه مورخ ۲۹ شهریور ماه ۱۳۹۴ مجلس شورای اسلامی در جلسه مورخ ۳۱ شهریورماه شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت که نظر این شورا به شرح زیر اعلام میشود؛
۱. اطلاق ممنوعیت به کارگیری افراد بازنشسته و پرداخت به آنها، مغایر بند ۸ سیاستهای کلی نظام اداری و در نتیجه مخالف بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی است؛ همچنین اطلاق آن از این حیث که در برخی موارد مانع ایجاد نظام اداری صحیح میشود، مغایر بند ۱۰ اصل سوم قانون اساسی است.
۲. ممنوعیت هرگونه پرداخت از هر محل و تحت هرعنوان در خصوص دستگاههایی که به نحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفاده میکنند، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
۳- تبصره ۳، از این حیث که مشخص نیست آیا شامل موارد یا اجازات خاصه هم میشود یا خیر، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام، اظهارنظر خواهد شد.
( روابط عمومی شورای نگهبان )
" کلیات این طرح که با عنوان « ماده واحده طرح اصلاح ماده ۹۵ قانون مدیریت خدمات کشوری » ارائه شد از مجموع ۱۹۵ نماینده حاضر با ۱۵۷ رای موافق، ۱۷ رای مخالف و ۶ رای ممتنع را کسب کرد و به تصویب رسید.پیش از این مجلس شورای اسلامی ماده ۹۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب هشتم مهر ۱۳۸۶ و سه تبصره آن را به شرح ذیل اصلاح نموده بود:
ماده ۹۵ ـ هرگونه به کارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات بازخرید یا بازنشسته شده یا می شوند از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون به استثنای مقامات موضوع ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری، ایثارگران، فرزندان شهدا و فرزندان جانبازان ۷۰ درصد و بالاتر در دستگاه های اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری یا هر دستگاهی که به نحوی از آنها از بودجه کل کشور استفاده می کند، ممنوع و همچنین هرگونه پرداخت از هر محل و تحت هر عنوان به آنها ممنوع است.
تبصره ۱ – افرادی که برخلاف مفاد این قانون به کارگیری شده اند، ظرف مدت ۶۰ روز از تاریخ تصویب این قانون، باید سمت و پست خود را ترک کرده وهرگونه پرداخت تحت هر عنوان به آنان در حکم تصرف غیرقانونی در اموال دولتی است.
تبصره ۲- کارکنان و اعضای هیات مدیره مناطق آزاد تجاری و صنعتی نیز مشمول این قانون می باشند.
تبصره ۳- کلیه قوانین ومقررات عام مغایر این حکم و ماده ۴۱ قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۱۵ آبان ماه ۸۴ و ماده ۹۱ قانون استخدام کشوری مصوب ۳۱ خرداد ۱۳۴۵ و بند ب ماده ۶۵ قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۵ دی ماه ۸۹ در خصوص دستگاه های اجرایی نسخ می شود.گفتنی است ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری شامل روسای سه قوه، معاون اول رییس جمهور، نواب رییس مجلس و اعضای شورای نگهبان، وزرا، نمایندگان مجلس و معاونین رییس جمهور، استانداران و سفرا، معاونین وزرا، همچنین نخست وزیران دوران انقلاب و سایر پست های هم طراز می باشد.
علاوه بر حقوق موضوع ماده فوق و امتیاز ویژگی های شاغل که حقوق ثابت تلقی می گردد فوق العاده های این قانون نیز حسب مورد به مقامات تعلق خواهد گرفت.همچنین مقامات مذکور در این ماده که حداقل دو سال در پست مدیریت های سیاسی انجام وظیفه کرده یا کنند پس از تصدی مقام در صورتی که به سمت پایین ترین منصوب شوند چنانچه حقوق ثابت و فوق العاده مستمری آنها در مسوولیت جدید از ۸۰ درصد حقوق ثابت و فوق العاده مستمری وی در پست قبلی کمتر باشد به میزان مابه التفاوت تا ۸۰ درصد را تفاوت تطبیق دریافت خواهند کرد.همچنین دولت مجاز است با پیشنهاد سازمان برخی از امتیازات قانونی مقامات موضوعی این قانون را به مشاغل خاص ویژه مدیریت حرفه ای یا سمت های خاص و ویژه قضایی تسری دهد."
مهر فرا رسید .
روزی که دانش آموزان و معلمان باید شروعی دیگر را تجربه کنند ، ضمن اینکه روز 13 مهر (5 اکتبر ) نیز به پیشنهاد " یونسکو " ، « روز جهانی معلم » نام گذاری شده است و در سطح جهان، این روز جشن گرفته می شود . تقارن این دو روز را به همه ی معلمان عزیز و دانش آموزان خوب کشورمان تبریک می گوییم و انتظار از وزارت آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید آن است که متناسب با شان معلمان ایرانی ، این روز را که در 8 سال دولت های نهم و دهم تعطیل شده بود را دگر باره احیا و ارزش گذاری نماید .
امیدواریم در این سال تحصیلی جدید، رویدادهای فرهنگی و آموزشی خوبی اتفاق بیفتد و معلمان و دانش آموزان با خاطرات مثبتی این سال را به پایان ببرند.
هر سال کم کم، که گام های مهر شنیده می شود، موضوعاتی از این دست شنیده می شود که رغبت و تمایل معلم و دانش آموز به این روز مهم کم شده است.
برخی دلایل بی علاقه بودن فرهنگیان و دانش آموزان به اول مهر
اگر بخواهیم کلیشه وار و شعاری این موضوع را تحلیل کنیم ،صرفا برای اینکه به مناسبت آغاز سال تحصیلی، مطلبی گفته باشیم که دستمان خالی نباشد، یک سری مسائل فرهنگی و باید و نباید را مطرح می کنیم و بعد بدون اینکه به طور ریشه ای این مورد تحلیل و ارزیابی شود،می رویم سراغ کار و بار خودمان تا سال دیگر و مهری دیگر ...
ولی واقعیت این است که با این روشی که بیش از سه دهه است به اجرا گذاشته شده ، هر روز فاصله ها بین سیاست گذاران آموزش وپرورش و عنصر اصلی آن یعنی معلم و دانش آموز بیشتر شده است تا جایی که می توان گفت ،این دو عنصر کلیدی با هم فاصله صد و هشتاد درجه ای پیدا کرده اند و در این میان کسی گویا قرار نیست چیزی را ببیند و بشنود ؛ چرا که موضوعات خیلی مهم تری در نظر آنان وجود دارد که وقت خود را صرف آن امورمی کنند و آموزش وپرورش جزء امور مهم آنان نیست.
این در حالیست که در شعار ، فرهنگ از مهمترین امور مملکت است.
با این اوصاف ، اصلی ترین دلایل بررسی می شود:
* فرهنگ حاکم بر مدارس
متاسفانه، سال های مدیدی است دست اندرکاران وقت آموزش وپرورش، توجه و رسیدگی به این نهاد اثر گذار را با فشار و محدودیت هر چه بیشتر اشتباه گرفتند تا اینکه عرصه را هم بر دانش آموز و هم معلم هر روز تنگ تر و تنگ تر کردند .
جایی که دیگر این دو عنصر مهم، توان نفس کشیدن را نداشتند و افسردگی ها و بی علایقگی ها کم کم از زیر خاکستربی توجهی سر برون آوردند.
از دیدگاه روان شناسی مهمترین عامل حرکت انسان ، انگیزه است .انسان بی انگیزه کم کم اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و در نهایت به افسردگی و تنفر می رسد.
* نادیده گرفتن فکر و نظر معلم و دانش آموز
حتی در ابتدای قانون اساسی با صراحت آمده است ؛ یکی از وظایف نظام اسلامی، فراهم آوردن شرایطی است که آحاد این ملتی که برای برقراری این قانون عادلانه، مصیبت ها کشیده اند، به مواهبی که خداوند در فطرت آنان گذاشته است مانند آزادی و خلاقیت و.. دسترسی پیدا کنند، ولی وقتی مسئولین از معلم و دانش آموز می خواهند بدون هیچ اظهار نظری چشم و گوش بسته صرفا بخشنامه ها را اجرا کنند ؛ در واقع خلاقیت و آزادی اندیشه را نادیده گرفته اند و در این فضا چقدر اندیشمند و خلاق و علاقه مند رشد خواهد کرد؟
معلمی که شخصیت وی به عنوان یک انسانی که دارای تفکر و حق رای و انتخاب است به رسمیت شناخته نمی شود با چه اشتیاق وافری باید راهی مدرسه شود؟
به عنوان نمونه ؛ دبیر کل محترم شورای عالی آموزش و پرورش اخیرا اعلام کرده است : " حضور معلمان و مديران در سياست گذاريها و تصميمگيريهاي آموزش و پرورش خيلي پررنگ است " ( این جا )
چه خوب بود آقای نوید ادهم مصادیق این ادعا را هم مطرح می کرد تا همگان و به ویژه معلمان نسبت به آن آگاهی پیدا کنند .
*سوء استفاده برخی مدیران از فرهنگ حاکم بر مدارس
این مسئله فرهنگ مدارس متاسفانه اهرم فشاری برای مدیران سودجو نیز شده است تا اهرم فشار را بر معلم و دانش آموز هرچه بیشتر نمایند و این را دست آویزی قرار دهند تا حتی در مسائل شخصی پیش آمده و احتمالا برای آنان پرونده سازی کنند تا معلمان جرات بر زبان راندن کلامی را نداشته باشند ؛ باکمال تاسف گاهی رفتار این مدیران در واقع مدیرنما! با معلمین دلسوز را می توان با نظام ارباب رعیتی سابق مقایسه کرد.
* نادیده گرفتن حداقل خواسته های معلمین
اگر به کل نظام آموزش و پرورش نگاه کنیم، می بینیم که اگر معلم را ازآن حذف کنیم، دیگر وجود اداره و معاون و مدیر و مدیران رده بالا و حتی وزیر بی معنا می شود ، پس چرا در حالی که تمام این حقوق و مزایا و مواهبی که نصیب این افراد می شود صرفا براثر زحمت مضاعفی است که معلم سر کلاس می کشد و اداره کردن دانش آموزانی که دیگر تره ای برای کسی خرد نمی کنند، آسایش و رفاه و امنیت خود این معلم نادیده گرفته می شود؟
سخن آخر
چرا وزارت آموزش وپرورش بعضا در برابر توهین های مستقیم و یا غیر مستقیم به معلمین سکوت می کند؟
این مورد بارها تکرار شده و معلمین در این زمینه وزیر آموزش وپرورش را با وزیر بهداشت مقایسه نموده اند که با شجاعت از پرسنل خود حمایت کرده است .
به عنوان نمونه ، در قضیه محسن خشخاشی شاهد بودیم که حتی در شهر بروجرد اعلام عزای عمومی حداقل در آموزش و پرورش و میان معلمان نگردید اما در ماجرای قتل پزشک اردبیلی با این که در خارج از محیط کار بود اما همه شاهد پیگیری ها و حجم انبوه اقدامات انجام شده از سوی مسئولان وزارت بهداشت بودند .
از وزارت آموزش و پرورش انتظار می رود که با تشخیص درست موقعیت ها و زمان شناسی از منزلت و جایگاه معلمان دفاع شایسته و منطقی صورت گیرد .
البته نکته حائز اهمیت ، دیدار وزیر آموزش و پرروش با خانواده های معلمان زندانی و نیز مکاتبه ی آقای فانی با مسئولان قوه قضائیه بوده است که در جای خود موجب تقدیر و قدردانی است .
انتظار فرهنگیان و معلمان از مسئولان نظام آن است که با اجابت خواسته وزیر محترم آموزش و پرورش در جهت آزادی معلمان زندانی ، آرامش که برآیند « همدلی و هم زبانی » است را به این خانواده بزرگ و جامعه برگردانند .
گروه اخبار / رئیس جمهور، قانون الحاق یک تبصره به ماده (۱۷) قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش را برای اجرا ابلاغ کرد.
« مهر » آغاز کدام فصل است؟
این پرسش سادهای است که لابد هر کودک تازه به سخن آمدهای بیدرنگ به آن پاسخ میدهد: پاییز!
اما سالیان سال است که « مهرماه » آغاز دو فصل است: فصلی در «تقویم» گردش زمین به دور خورشید و حساب روزگار سپری شده و فصلی دیگر در « تقدیر » سرنوشت جامعه و هندسه روزگاری که رقم خواهد خورد و آفریده خواهد شد، دیر یا زود !
یکی آغاز پاییز است که با همه رنگارنگی جلوههایش، خزان است و برگ ریزان و پیش قراول زمستان و خواب درختان. دیگری اما، آغاز پویش جوانههاست که با همه تردی و تر و تازگیشان، طلایهدار بهارند در دشت دانش و بیداری انسان !
گمان ندارم کسی باشد، در پهنه سرزمین ایران- از شهر تا روستا، تا ژرفای تک افتادهترین کپرها و سیاه چادرهای عشایری و ایلیاتی حتی، که هر سال تأثیر « مهر » را در حال و هوای خانه و خیابان و کسب و کار و معیشت و دغدغههای درونی و احساسات بیرونیاش احساس نکرده باشد.
همه ما خواه به عنوان دانشآموز و دانشجو یا آموزگار و استاد یا خانواده هریک از این دو، هرچند به تفاوت اما دست به گریبان « مهر »یم. بالاتر از این، به گمان من، تاریخ تحولات اجتماعی ایران را میتوان با شاخص «مهرماه»های گونه گونش فصل بندی و واکاوی کرد. خواننده این نوشته حق دارد که از نویسنده بخواهد:
اصل مطلب و منظورت را سادهتر بگو !
می خواهم بگویم که از آغاز دوران شکلگیری نظام جدید آموزشی (پسا سنتی) در کشور ما و تأسیس مدرسه و دانشگاه به شکل و شمایل مدرن- با همه تغییر و دگردیسیهایش تاکنون- میتوان « مهرماه » را همچون نماد و شاخص« هویت و شخصیت فرهنگی » ما ایرانیان در نظر گرفت که در هر برههای از تاریخ تحولات اجتماعی، ذهنیتها، انگیزهها، هدفها، رؤیاها و آرمانهای متفاوتی از مردم ایران را به نمایش گذارده است. مهرماه، بهانه است؛ پرسش مهم و اساسی این است:
انگیزه و هدف و رؤیا و چشمانداز پیش روی آنان که به مدرسه یا دانشگاه میروند، چیست؟
پاسخ من این است که هم در دورههای گوناگون از تاریخ وضعیت و تحولات اجتماعی ایران و هم در یک دوره مشخص، انگیزه و هدف آدمها، یکسان نبوده و نیست: گاه برای آموزش یا آموختن دانش و پرورش توانمندیهای ذهنی و روانی و تربیتی به عنوان یک فضیلت انسانی، فارغ از « غم نان و معیشت »؛ گاه برای عقب نیفتادن از قافله « پرستیژ » اجتماعی و اقناع طبع فخرفروش خویش به ویژه در یک ساختار اجتماعی طبقاتی؛ گاه به عنوان ابزاری اجتناب ناپذیر یا گواهی نامهای لازم برای ورود به بازار کسب و کار؛ گاه به مثابه نوعی « کارت ویژه » برای ورود به مناصب قدرت سیاسی؛ گاه، همچون پیش نیاز برایگذار از « هویت ملی » به سوی « هویت فراملی »؛ تازه، متأسفانه همه یا بخش عمدهای از این انگیزهها و هدفها، معطوف به وجه «آموزش» بوده و بسی کمتر به وجه «پرورش» توجه شده است.
البته بیانصافی است اگراین همه دستاوردهای بزرگ در زمینههای گوناگون علوم محض و فناوری و علوم تجربی و علوم انسانی را از دههها پیش تاکنون نادیده بگیریم و نقش نظامهای آموزش و پرورش و دستاندرکاران آنها و به ویژه آموزگاران و استادان و نیز آموزندگان با انگیزه و هدفدار را در پیشرفت کشور انکارکنیم یا انگیزهها و هدفها را به «منفعت جوییهای شخصی» فروبکاهیم اما، از بیان حقیقت و توصیف واقعیت بینقاب-هرچند تلخ- گریزی نیست.
آیا « مهر ماه » زمانه ما، آغاز و ادامه فصل « آفت زده » و روند نگرانکننده و تباه ساز سرمایههای مادی و معنوی (ملی و انسانی) برای گرمی بازار خط تولید «مدرک» نیست؟ آیا دستکاریهای سلیقهای و « آزمون و خطا »یی و اقتضایی -و گاه حتی سیاسی!- در نظام آموزش و پرورش و نیز در نظام و محتوای آموزش عالی کشور، به سود اعتلای علمی و بویژه زمینهسازی برای پرورش جوانههای آفرینندگی و نوآفرینی نسل جوان ما بوده است؟
اقتضای خردمندی و تدبیرشایسته این است که سر از لاک و پوسته « مهرماه عادتی شده » بیرون آوریم و بیتعصب به توصیف واقعی کاستیها و شناسایی دقیق نیازها و ویژگیهای روزآمد در سیاستها و برنامهها و سازوکارهای نظام آموزش و پرورش در سطوح گوناگون بپردازیم.
تجربه جهانی را نباید نادیده گرفت. تجربه دانش اندوزی و پرورش استعدادها، همچون بسیاری دیگر از دستاوردهای بشر، یک پدیده «جهانی» است که البته به اقتضای ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی درهر جامعه مورد استفاده قرار میگیرد.
امید که « مهرماه » به ویژه در دوران «پساتحریم»، آغاز فصلی متفاوت از پاییزهای پیشین باشد که مهمترین مشخصهاش ترجیح و تأکید بسی بیش از گذشته بر وجه « پرورش خلاقیت » است به جای « فرمانروایی حفظیات » !
روزنامه ایران
گروه اخبار /
« پویش » برای آشنایی بیشتر با وضعیت این دانشگاه گفت و گویی با « آزاد معلم »، فعال جوان اجتماعی و سیاسی که دوسال است در این دانشگاه تحصیل میکند داشته است. آزاد معلم که از فعالین رسانهای نیز به شمار میرود همواره پیگیر مسائل مرتبط با دانشگاه فرهنگیان بوده و پیش از این در رسانهها در مورد مشکلات این دانشگاه قلم زده است.
هرچند پیش تر به ستم کم نکرده اند
جایی به معلم چنین ستم نکرده اند
عمری به پای تخته سیاهی گذشت و رفت
محصول عمر رفته به جز غم نکرده اند
جز داد و قال و آن همه گچ خوردن عاقبت
در جام جان خسته به جز سم نکرده اند
آن خیل پشت میز نشین بعد قند و چای
چیزی نه حل نموده و برهم نکرده اند
جز اضطراب کار و به جز بیم شغل هیچ
بر زخم چند ساله که مرهم نکرده اند
عمری به نام "شرکتی " از ما گرفته اند
ظلمی چنین بزرگ به عالم نکرده اند
مجلس که هیچ ، حضرت فانی به هیچ کس
تمکین نمی کنند ، و سر خم نکرده اند
در پیشگاه حضرت فانی مصوبات
جز حرف مفت چیست که سرهم نکرده اند؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید