صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

هدایت تحصیلی دانش آموزان  با آمدن آقای فانی در راس آموزش وپرورش تحولات شگرفی روی داد که علاوه بر بهبود بیش از حد و غیر قابل تصور وضعیت معیشتی و اجتماعی معلمان و بازنشستگان و بیمه های طلایی به درد بخور و ساخت مراکز و اماکن تفریحی و درمانی ((درخواب دیدم )) ؛ امسال شاهد تحولات مهم دیگری در آموزش و پرورش بودیم ! که از مهمترین آن تخصیص سهمیه برای رشته ها ی تحصیلی بود که دانش آموزان را در پذیرش در رشته های ریاضی ، تجربی ، انسانی محدود می کرد و اکثرا" آنها را به اجبار روانه شاخه کاردانش می کرد که حضور اولیاء درمدارس و گلایه آنها هم تاثیری دربهبود این روند نکرد .


وزیر محترم !
*  آیا جنابعالی به فرزندتان که علاقه مند به تحصیل در علوم پایه است می توانید اجازه دهید در کاردانش ثبت نام نماید و این اجبار مدارس را برمی تابید؟
* در رشته کاردانش کدام مزایا وجود دارد که فرزند مردم بدبخت ومستضعف به اجبار باید در آن تحصیل کنند ؟
* خروجی کاردانش دراین مدت چه بوده که شما می خواهید به آن رونق ببخشید ؟
*  آیا آموزش و پرورش رایگان به این معنی است که مدارس غیرانتفاعی رونق گیرند و خون مردم را درشیشه کنند؟
*  « درصد قبولی مدارس » که آفت علم و دانش ممکت شده است شما را ازخواب غفلت بیدار نمی کند؟
* چرا معلمان از چرخه نظردهی و نظرسنجی خارج شده اند ؟
*  بگذارید مفاد قانون اساسی که آموزش و پرورش رایگان است اجراء شود و تا می توانید مدارس غیر انتفاعی رامحدود کنید که شما به خوبی می دانید درآنها چه خبراست و چند درصد مسئولین عالی رتبه با تاسیس مدارس غیرانتفاعی به آب ونانی رسیده اند.
* - گذر عمر سریع و سراشیبی عمر در جریان است  ؛ به خاطر خداهم که شده درراه رضای او گام بردارید.
خسته شدیم از بس که همواره نوشته ایم وگفته ایم ولی کسی را توان شنیدن نبوده است .

امیدواریم این بار بشنوید.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

اصول روابط انساني در بهره‌وري مدارس بسياري از انديشمندان بزرگ نظير فيليپ كومبز راه موفقيت جامعه را در توجه خاص به بخش آموزش و پرورش دانسته‌اند، به نظر آلفرد مارشال ارزشمندترين سرمايه‌گذاري، سرمايه‌گذاري در بخش آموزش و پرورش كشور است. چرا كه آموزش و پرورش سازندة زيرين‌ترين بنا و پايه گذارترين عامل موفقيت در رشته‌ها و حرفه‌ها در هر جامعه است.

به همين جهت، آموزش و پرورش بايد به عنوان نوعي «سرمايه‌گذاري ملي» مورد توجه قرار گيرد و آن را با ارزش‌ترين سرمايه‌ها به حساب آورد كه بالفطره در وجود انسان‌ها ذخيره و منجر به بهره‌وري مي‌شود (عسگريان، 1379). از ديد كارشناسانه، بهره‌وري اثربخشي و كارايي در بردارد. بهره‌وري همچنين با نسبت حاصله (ستانده‌ها) بر منابع و آنچه براي حصول به آن صرف شده (داده‌ها)، بيان مي‌شود. اين نسبت از مهم‌ترين شاخص‌هايي است كه اثربخشي فعاليت‌ها را نشان مي‌دهد(حاج موسي،1378). واقعيت اين است كه اكنون بهره‌وري فراتر از يك معيار، به عنوان يك فرهنگ و نگرش به كار و زندگي مطرح شده و بهتر كردن آن خاستگاه اصلي شكوفايي اقتصادي است.

افزايش بهره‌وري و پديده‌هاي اصلي جامعه نظير اقتصاد، سياست، فرهنگ و امور اجتماعي، كاهش تورم، افزايش سطح رفاه عمومي، افزايش سطح اشتغال، افزايش توان رقابت سياسي و اقتصادي و مانند اين‌ها، تأثيرهاي به سزايي در جامعه دارد(سازمان بهره‌وري ملي ايران،1375). بهره‌وري بالا باعث بالا رفتن سطح زندگي و رفاه اجتماعي از راه درآمد واقعي، رقابت ملي و كيفيت زندگي مي‌شود. درآمدها با استفادة بهينه از نهادها(داده‌ها) و توليد ستانده‌هاي مناسب‌تر و بيشتر افزايش مي‌ِيابد و اين خود باعث مي‌شود كه توليد به گونه‌اي مناسب‌تر افزايش يابد تا بتواند در دنياي پررقابت امروز موفق شود. اين موفقيت خود باعث رونق كسب وكار و بهتر شدن كيفيت زندگي در جامعه مي‌شود. اين فرآيند جز با نگرش درست به بهره‌وري و افزايش آن قابل دسترسي نخواهد بود( هرسي و بلانچارد،1373).

مسئله چيست؟

در شرايط حاضر، اهميت و ارزش بهره‌وري آن چنان كه بايسته و شايسته است، شناخته نشده است. در واقع يكي از مشكلات عمدة گريبانگير سازمان‌ها و بخش‌ها در سطوح گوناگون جامعه، به ويژه آموزش و پرورش،نبود كارايي و بهره‌وري است. به عبارت ديگر، هنوز فرهنگ و نگرش بهره‌وري بر جامعه حاكم نيست و لازم است كه در اين زمينه اقدام‌هاي اساسي صورت گيرد و گام‌هاي مؤثري برداشته شود.

دربارة بهره‌وري و عوامل مؤثر بر آن ابهامات بسياري وجود دارد. بهره‌وري يك پديدة پذيرفته شده در صنايع توليدي و خدماتي جهان است. در سازمان‌هاي صنعتي و توليدي، براي بالا بردن تراز بهره‌وري، سرمايه‌گذاري زيادي انجام مي‌گيرد و ضروري است در آموزش و پرورش نيز با توجه به اهميت و نقش آن در جامعه، مديران و مسئولان براي افزايش بهره‌وري بيشتر بكوشند.

اگر اهميت و نقش آموزش و پرورش را در بهسازي آيندة جامعه بپذيريم، به ناچار بايد مديريت آموزشي را نيز قبول كنيم. در واقع، مديريت آموزشي براساس همان منطق گفته شده، نقش مهمي در شكوفايي نيروي انساني جامعه دارد. اگر مديران آموزشي جامعه، دانش و مهارت كافي داشته باشند، بدون ترديد نظام آموزشي نيز از اثربخشي، كارايي و در نتيجه بهره‌وري بالايي برخوردار خواهد بود (جوام، 1380). بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه تراز بهره‌وري در آموزش و پرورش پايين است و بيشترين مشكلات آموزش و پرورش كشور نيز از همين كاستي نشأت مي‌گيرد. رعايت اصول روابط انساني از عوامل مؤثر در بالا بردن تراز بهره‌وري در هر سازمان محسوب مي‌شود(بنداري، 1375).

هر چند كه در زمينة‌ ارتباط بين رعايت اصول روابط انساني و بهره‌وري با پژوهش‌هاي فراواني رو به رو هستيم، ولي هنوز به صورت قطعي نمي‌توان مطلوب‌ترين نوع رابطه را كه باعث افزايش بهره‌وري در نظام آموزشي مي‌شود تعيين كرد. به اين جهت، نبود رابطة روشن و قطعي مي‌تواند سرمنشأيي براي مشخص كردن نهايي اين رابطه باشد. روشن شدن اين مسئله نيز خود ضرورت بسيار دارد، زيرا در محدودة مديريت آموزشي كاربردهاي به سزايي را رقم مي‌زند. اهميت عوامل روابط انساني به عنوان يك ويژگي محيط آموزشي و تأثير آن در روش ويژه‌اي كه در هدايت و رهبري كاركنان بر مي‌گزيند و تأثير آن در بهره‌وري، مقالة حاضر را در راستاي تدوين اين پرسش قرار داده است: آيا بين رعايت اصول روابط انساني و بهره‌وري مديران رابطه وجود دارد؟

به عبارت ديگر، امروزه آموزش و پرورش سهم قابل توجهي از بودجة هر كشور را به خود اختصاص داده و با توجه به اهميت و نقش آن، به‌خصوص در بعدهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي جامعه، ضروري است به منظور بهتر كردن كيفيت آموزش و پرورش، كنش‌هاي اساسي صورت گيرد و از هدر رفتن سرمايه‌هاي انساني و مادي جلوگيري شود. اگر مديران آموزشي هر جامعه دانش و مهارت كافي داشته باشند و به رعايت اصول روابط انساني توجه كنند و در جهت شناخت همة عوامل مؤثر در تربيت و ادارة مدارس و ايجاد محيط آموزشي با زيردستان خود ارتباط متقابل برقرار كنند، با بالا بردن روحية معلمان و ايجاد انگيزة كار و فعاليت در آن‌ها، قادر خواهند بود هدف‌هاي سازمان را با صرف منابع كمتر و كيفيت بهتر تحقق بخشند و بهره‌وري آموزشي را افزايش دهند. در اين صورت، نظام آموزشي نيز از بهره‌وري بيشتري برخوردار خواهد شد.

در ميان عوامل مؤثر در بالا بردن تراز بهره‌وري نظام‌هاي آموزشي، رعايت اصول روابط انساني مي‌تواند در موفقيت سازمان سهمي تعيين‌كننده داشته باشد. در كشورما چنين به نظر مي‌رسد مدرسه‌ها از بهره‌وري پايين و ناكارآمدي مديريت و رعايت نشدن اصول روابط انساني رنج مي‌برند.



اهميت و ضرورت روابط انساني

وجود روابط انساني در محيط‌هاي آموزشي به‌ويژه مدارس، اشتياق و افزايش روحية مطلوب و مثبت كاركنان (معلمان) را به دنبال دارد. مدرسه‌ها كه مقاصد تعليم و تربيت را تعقيب مي‌كنند، مطلوب‌ترين محل براي بهره بردن از مفاهيم روابط انساني محسوب مي‌شوند و اهداف سازمان‌هاي آموزشي، با به‌كار گرفتن محتوا و مفاهيم روابط انساني آسان‌تر به دست مي‌آيد. رهبران و مديران آموزشي بايد به ارزش شخصيت هر فرد ايمان و اطمينان عميق داشته باشند، چرا كه اعتماد، اطمينان و احترام متقابل، از عناصر اصلي برقراري روابط انساني هستند.

موضوع روابط انساني بخش مهمي از مديريت آموزش و پرورش است. مديران آموزشي قبل از بحث دربارة روابط انساني، بايد واجد «شيوة تفكر اساسي» باشند. بايد به اين نكتة‌مهم معتقد باشندكه همة افراد با ارزش هستند و اين باور در رفتارشان متجلي شود. به عبارت ديگر، براي مدير مدرسه كافي نيست فقط در جلساتي كه پيش از آغاز سال تحصيلي تشكيل مي‌شود از اعتقادش نسبت به دانش‌آموزان، والدين و معلمان و رعايت مناسبات انساني مؤثر با آنان صحبت كند، بلكه هر روز بايد از طريق عمل و رفتار اين اعتقاد را نشان دهد. اين جريان سبب مي‌شود كه اين نوع نگرش‌ها به‌صورت عادتي مطلوب در كاركنان تبديل شود.

واقعيت اين است كه روابط انساني خوب، عرضة نيت خوب و و مطلوب است. انسانيت را بايد در داشتن روابط انساني مشاهده كرد (دانيل گريفيت، 1956). موفقيت هر مدرسه با روابط انساني آن مدرسه همراه است. چنانچه در برقراري روابط انساني، ارتباط دوطرفه نباشد، همة‌ تكنيك‌هاي روابط انساني ضايع و بي‌فايده خواهند شد. براي مدير تنها اين كافي نيست كه از علاقه‌هاي خويش سخن بگويد، بلكه مدير بايد از طريق عمل‌كردن و رفتار علاقة خود را نشان دهد و اين احساس را در محيط كار به وجود آورد كه احترام متقابل هميشه بايد وجود داشته باشد.

براي مديري كه رفتارش نادرستي گفتارش را ثابت مي‌كند، خيلي مشكل است كه بتواند روابط انساني و ارتباط مطلوب را ميان خود و كاركنان به وجود آورد. جملة معروفي است كه مي‌گويد «انتظار نداشته باش مردم حرف‌هايت را بشنوند، ولي اعمالت را ناديده بگيرند». داشتن اراده و نيت خوب و خلق محيط توأم با احترام متقابل در گسترش روابط انساني جاي ترديدي ندارد. اگرچه براي برقراري روابط انساني و ارتباط مطلوب بين مدير و كاركنان دو شرط نيّت خير و احترام متقابل لازم است، ولي اين دو مقوله به هيچ وجه كافي به نظر نمي‌رسند، چون اين دو شرط به تنهايي نمي‌توانند تمام مفهوم وسيع روابط انساني را دربرگيرند (همان منبع).

علاوه بر اين تعبيرها، سه تعريف براي روابط انساني ارائه مي‌شود تا نكات ضروري براي ايجاد روابط انساني خوب در مديريت روشن شود.

كيمبل وايلز1 مي‌گويد: «مدير و رهبر آموزشي بايد به ارزش شخصيت ديگران اعتقاد داشته باشد، به خواسته‌ها و احساسات معقول آن‌ها احترام بگذارد، بداند زندگي و كار با هم آميخته‌اند و رضايت خاطر در كار مي‌تواند تا حد زيادي رضايت زندگي را حاصل كند».

روتليز برگز2 مي‌گويد: «در حال حاضر، روابط انساني، توسعه دادن مهارتي عملي است تا شخص بياموزد چگونه خويش را با محيط اجتماعي خود سازگار سازد. مهارت انساني يعني قابليت برقراري ارتباط با عقايد و احساسات ديگران، تا با دريافت پاسخ مطلوب و ايجاد ارتباط با ديگران، خوي اجتماعي بودن در وي پرورش يابد».

بوي كين3 مي‌گويد: «روابط انساني عبارت است از شيوة رفتار كردن و احترام گذاردن به موقعيت‌هاي اجتماعي افراد يا گروه‌هايي كه سبب خلق اين موقعيت‌ها شده‌اند. در روابط انساني سازمان يافته، اختلاف نژادي، اخلاقي، طبقات اجتماعي يا اقتصادي، فرهنگي و آموزشي مطرح نيست، بلكه احترام گذاشتن به شخصيت فرد و محترم شمردن ارزش‌هاي انساني افراد مهم است.»

اين سه تعريف، گوياي بسياري از تعاريف روابط انساني در رشته‌هاي گوناگون هستند. اما دانيل گريفيث معتقد است، تعريفي كه از روابط انساني ارائه مي‌كند تا اندازه‌اي با اين سه تعريف متفاوت است. او مي‌گويد: «روابط انساني خوب در مديريت، بر بنيان‌هاي احترام متقابل، نيت خير، ايمان به ارزش‌ها و شئون انساني و شخصيت‌هاي فردي استوار است و براي مدير ضرورت دارد كه مهارت‌ها را در ارتباط خودش با ديگران، در هر موقعيت اجتماعي كه قرار گرفته است، پرورش دهد. (همان منبع).

به طور خلاصه مي‌توان گفت كه مفهوم ابعاد سه‌گانة مديريت مدرسه در ماتريس شغل، فرد، محيط اجتماعي، محتوا، فرايند و توالي و زمان معني‌دار است. مديريت در آموزش و پرورش (مدرسه) از سه مهارت فني، انساني و ادراكي پيروي مي‌كند. براي موفقيت هر مدير، مهارت‌هاي انساني و ادراكي بيشتر از مهارت فني ايفاي نقش مي‌كنند. در مدرسه روابط انساني خوب براساس نيت خير و احترام متقابل، ايمان به شأن و ارزش انساني و شخصيت افراد استوار است. مدير بايد در رابطة خويش با ديگران و نيز با محيط اجتماعي كه در آن قرار دارد، مهارت‌هاي موردنظر را پرورش دهد و بهبود بخشد. اين مهارت‌ها اجزاي وحدت‌يافتة شخصيت مدير هستند و احتمالاً از راه شناخت محتوا و روابط انساني پرورش مي‌يابند. (خداداد بحثي، 1386).

محتواي روابط انساني شامل انگيزش، ارتباطات، ادراك، قدرت، اختيار، روحيه، تصميم‌گيري و رهبري و ابعاد و اصول آن ديدگاه‌ها، احساسات، رويه‌ها، عواطف و... است. با استفاده و بهره‌گيري از اين موضوعات، مدير مي‌تواند در ايجاد روابط انساني، شايستگي خويش را نشان دهد (همان منبع).

هدف اصلي اين مقاله، ارائة راهكارهاي مناسب براي بهبود بهره‌وري مديران مدارس در نظام آموزشي كشور از طريق توجه به رعايت عوامل انساني است. اين هدف با يك فرضية اصلي و هفت فرضية فرعي به شرح زير و به روش ميداني و نظرخواهي از مديران مدارس و بر مبناي نظرية رابينز (مدل ACHIEVE) بررسي شده است:

در اين پژوهش از يك فرضية اصلي با عنوان «آيا بين رعايت اصول روابط انساني و بهره‌وري مديران رابطه وجود دارد؟» و چند فرضية فرعي استفاده شده است.

اين تحقيق با دو متغير سروكار دارد كه عبارت‌اند از رعايت اصول روابط انساني و بهره‌وري.

منظور از اصول روابط انساني نظريه‌هايي است كه به طور كلي به بررسي بعدي از ابعاد انساني در سازمان از قبيل ديدگاه‌ها و احساسات، رويه‌ها، عواطف و روابط غيررسمي، نرم‌هاي به وجود آمدة ناشي از روابط غيررسمي و مشاركت فرد در تصميم‌گيري، تأثير گروهي بر عملكرد كاركنان، رهبري اجتماعي برخاسته از ميان گروه و رهبري مبتني بر هدايت افراد به انجام كار مي‌پردازد (بهرنگي، 1383).



نتيجه‌گيري

اولين يافتة تحقيقي كه اين مقاله براساس آن تدوين شده است، نشان مي‌دهد كه بين اصول روابط انساني با بهره‌وري ارتباط مثبت معناداري وجود دارد. بدين ترتيب كه با رعايت اصول روابط انساني، بهره‌وري مديران نيز افزايش مي‌‌يابد و برعكس، با كاهش اصول روابط انساني، بهره‌وري مديران كاهش مي‌يابد.

لازم به ذكر است، اين يافته با يافته‌هاي تحقيق اكبري (1384) و تهامي (1374) همخواني دارد؛ زيرا كه در تحقيق اكبري به وجود ارتباط معنادار بين اصول روابط انساني با بهره‌وري اشاره شده است. همچنين، تحقيق حاضر با تحقيقات الكسي (2005)، كرامنت (2006)، لين (2006)، فتمن (2007)، سكرو (2007) و مارشال (2007) نيز همخواني دارد. بدين ترتيب كه در تمامي تحقيقات مذكور نيز به وجود ارتباط مستقيم بين برقراري اصول روابط انساني با بهره‌وري اشاره شده است. در تحقيق حاضر نيز اصول روابط انساني، ارتباط مثبت و معناداري را با بهره‌وري نشان داده است. از اين رو، يافته‌هاي تحقيق حاضر با اين تحقيقات همسوست. يافته‌هاي ديگر اين تحقيق، همسو با نتايج تحقيقات مذكور و براساس سوالات فرعي، به شرح زيرند:

ـ ارتباط معناداري بين اصول روابط انساني با توان مديران وجود ندارد. به عبارت ديگر، توانايي پيش‌بيني توان مديران از طريق «اصول روابط انساني» وجود ندارد.

ـ بين اصول روابط انساني با وضوح (ادراك نقش) ارتباط معناداري وجود دارد كه با نتايج پژوهش نجفي مقدم‌نژاد (1380) مطابقت دارد.

ـ بين اصول روابط انساني با كمك (حمايت سازماني) ارتباط معناداري وجود ندارد. به عبارت ديگر توان پيش‌بيني كمك (حمايت سازماني) از طريق «اصول روابط انساني» ارتباط معناداري وجود ندارد.

ـ بين اصول روابط انساني با تمايل (انگيزش يا ميل) مديران ارتباط معناداري وجود دارد.

ـ بين اصول روابط انساني با ارزيابي مديران ارتباط معناداري وجوددارد. به عبارت ديگر، توان پيش‌بيني ارزيابي مديران از طريق «اصول روابط انساني» وجود دارد.

ـ بين اصول روابط انساني با اعتبار تصميم‌گيري مديران ارتباط معناداري وجود ندارد. به عبارت ديگر، توان پيش‌بيني اعتبار تصميم‌گيري مديران از طريق «اصول روابط انساني» وجود ندارد.

ـ بين اصول روابط انساني با سازگاري محيطي مديران ارتباط معناداري وجود دارد. به عبارت ديگر، توان پيش‌بيني سازگاري محيطي مديران از طريق «اصول روابط انساني» وجود دارد كه با نتايج پژوهش داودي (1377) مطابقت دارد.

در نهايت، با مقايسة يافته‌هاي تحقيق حاضر و پيشينة تحقيقات انجام گرفته در داخل و خارج از كشور، مي‌توان گفت: بهره‌وري از عوامل متعددي تأٍثير مي‌پذيرد كه يكي از آن‌ها اصول روابط انساني است.

نتيجة مهم اين تحقيق را مي‌توان چنين جمع‌بندي كرد: «مديران مدرسه‌هايي كه اصول روابط انساني را رعايت مي‌كنند و با وضوح يا درك نقش، تمايل يا انگيزش، فنون ارزيابي و سازگاري محيط آشنا هستند، نسبت به مديران مدرسه‌هايي كه صرفاً به توان، حمايت سازماني و اعتبار تصميم‌گيري اهميت مي‌دهند، بهره‌وري بيشتري دارند. لازم به ذكر است كه يافتة فوق در سطح اطمينان 01/0=a و سطح اطمينان 99 درصد تأييد شده است.

به نقل از نشريه رشد ، مديريت مدرسه

پي‌نوشت‌ها :

1.Kimball Wiles

2.Roethles Benger

3. Boykin

منابع:

1. بخشي، خداداد (1373)، روابط انساني در مديريت آموزشي، سمندر.

2. بنداري، مهرداد (1375)، بررسي نقش سيستم‌هاي ارزيابي عملكرد كاركنان در بهسازي نيروي انساني، ج اول، مركز آموزش مديريت دولتي تهران.

3. بهرنگي، محمدرضا (1383)، مديريت آموزشي و آموزشگاهي، چ چهارم، كمال تربيت، تهران

4. جوام، محمدحسين (1380)، مديريت آموزشي و آشنايي با تشكيلات آموزش و پرورش. سروش.

5. عسگريان، مصطفي (1379). مديريت نيروي انساني، جهاد دانشگاهي تربيت‌معلم.

6. هرسي، پاول؛ بلانچارد، كنت (1373). ترجمة علي علاقه‌بند، مديريت رفتار سازماني. اميركبير.

منتشرشده در پژوهش
یکشنبه, 05 مهر 1394 10:37

رنج‌های نظام آموزشی ایران

رنج های نظام آموزشی ایران   مهرماه، زمانی برای آغازی نو است. تقویم‌ها با منطق چرخه‌ای که در خود دارند، یک امید هرچند کوچک را حمل می‌کنند؛ اینکه بتوان دست به بهبود موقعیت‌ها و زمینه‌هایی زد تا زندگی بهتری برای شمار بزرگ‌تری از مردم فراهم آید. اول مهر، یکی از این نقاط چرخه‌ای در تاریخ ماست که یک جامعه مبتنی بر کشاورزی و زایندگی را همیشه به آینده و آغازی دوباره امیدوار می‌کند.

وضعیت امروز در آموزش‌وپرورش و دانشگاه‌های ما، وضعیتی به‌دور از موقعیت‌های آرمانی است و این را هم کنشگران درون آنها می‌دانند و هم کسانی که این موقعیت‌ها برای تربیت ایشان ساخته شده است؛ یعنی دانش‌آموزان و دانشجویان.

ابتدا لازم است به عنوان چارچوب بحث، به خطرات بزرگی که این نهادها را تهدید می‌کنند اشاره کنم. کالایی‌شدن و سلطه اقتصاد مصرف‌گرا می‌تواند همه دستاوردهای مردم‌سالارانه بیش از صد سال کوشندگان آموزش در کشور را بر باد دهد.

در کنار این خطر، نخبه‌گرایی و این تمایل بیمارگونه و کاذب به «برترین»، «بهترین» و «سرآمد»بودن و درنتیجه تلاش برای تمرکز بر «استعداد‌های درخشان» به جای بالابردن سطح عمومی نظام آموزشی نیز به عنوان تهدید وجود دارد.

سومین موضوع، خطرات یک راه‌حل غلط و وابسته به دو مورد پیشین، یعنی کمی‌گرایی و تفکر مهندسی است؛ اینکه تصور کنیم هر قدر تعداد دانش‌آموزان، دانشجویان و استادان و دانشگاه‌ها بیشتر شود و این نهادها بزرگ‌تر و سرشارتر از رشته‌های گسترده و مقالات علمی و نشریات و... شوند، ما از نظر علمی در وضعیت بهتری قرار می‌گیریم.

نتیجه این خطرات به‌وجودآمدن یا تداوم نقاط سیاهی است، مانند غول کنکور و فساد ناشی از آن، بیماری همه‌گیر کلاس‌های تقویتی و کتاب‌های کمک‌آموزشی و تدریس خصوصی و رقابت‌ها و مسابقات بی‌پایان، تقلب‌های علمی در همه سطوح و وضعیت اسف‌بار جذب و ارتقا و پایین‌آمدن اعتبار مدارک و عناوین دانشگاهی در سطح جامعه.

اما آیا می‌توان چشم‌اندازهای مثبتی را دراین‌میان مطرح کرد؟

بله، پاسخ به این پرسش، مثبت است. حتی در بدترین شرایط اگر قدم اول، یعنی شناخت مشکلات و آسیب‌شناسی درست انجام شود، درمان و ازمیان‌بردن مشکلات نیز ممکن است؛ ازاین‌رو به گمان ما اقداماتی هست که می‌توان به‌مثابه چارچوب‌های اصلی خروج از بحران آموزشی یا کمک در این زمینه انجام داد.

در زمینه آموزش‌وپرورش، مهم‌ترین اقدام، تخصیص بودجه کافی برای بهبود وضعیت مدارس عمومی (دولتی و مردمی) است تا به بهبود وضعیت آموزگاران و رساندن معیشت آنها به موقعیتی که بتوانند به کار خویش واقعا دل دهند و امکان تداوم مناسب آن را داشته باشند، منجر شود. بهبود وضعیت فیزیکی و کالبدی مدارس، تمرکززدایی از آنها با دنبال‌کردن یک سیاست محله‌محور و دادن اختیارات بیشتر به شهرداری‌های محلی برای مدیریت مدارس و استفاده بیشتر از بودجه‌های عمومی به جای فشارآوردن به والدین، ضرورتی مطلق دارد. مدارس دولتی ما باید به سوی الگوی دولت،‌ رفاهی پیش روند و برای کشوری همچون ایران با درآمدهای بالای عمومی این به هیچ عنوان چشم‌اندازی غیرقابل‌تصور نیست.  گسترش نظام آموزش دبستانی و دبیرستانی می‌تواند و باید از طریق مردم‌محورکردن آنها انجام شود، یعنی امکان‌دادن به ایجاد مدارس غیردولتی هرچه‌بیشتر؛ اما مدرسه غیردولتی به معنی مدرسه «خصوصی» پولی، نیست.

تبدیل‌شدن آموزش و علم به کالا باید به‌هرقیمتی از بین برود. مردمی‌شدن از طریق سازمان‌ها و مؤسسات غیردولتی می‌تواند راه‌حلی اساسی در این زمینه باشد. نوسازی کالبدهای فیزیکی مدارس باید با نوسازی ابزارهای آموزشی و تجدیدنظر اساسی در آموزش آموزگاران با استفاده به‌خصوص از تجربه نیروهای بازنشسته به‌عنوان نیروهای کمکی و در صورت امکان داوطلب، انجام شود.

در سطح آموزش عالی، نیاز به اصلاحات جدی‌تری وجود دارد. دانشگاه‌های ما از بحران کمبود اعتبار رنج می‌برند. ساختارهای عظیمی که هنوز به صورت نظام‌های بزرگ دانشگاهی، رشته‌های بی‌پایان را با عنوان «جامع» گرد هم آورده‌‌اند، به یک حباب بزرگ شباهت دارند که دیگر در هیچ کجای دنیا وجود ندارند. برعکس، در دنیا تمرکززدایی دنبال می‌شود تا بزرگ‌ترین دانشگاه‌ها هم مرکب از واحدهای بسیار کوچک استادمحور باشند که روی پروژه‌های مشخصی کار می‌کنند و خود وظیفه جذب و ارتقا را درون واحد خویش برعهده و البته در برابر نهادهای بالادستی مسئولیت دارند. اما حفظ تشکیلات دانشگاهی ایران که متعلق به ابتدای قرن بیستم است، جز ضربه‌زدن به ما نمی‌تواند نتیجه‌ای داشته باشد. بحران اعتبار به کمی‌گرایی و دخالت‌های گسترده نظام‌های غیردانشگاهی در نظام دانشگاهی کشیده شده است. امروز دانشگاهیان به‌ویژه در عرضه علوم انسانی و اجتماعی هرچه‌بیشتر تشویق می‌شوند تا خود را از عرصه اجتماعی و رسانه‌ها و دخالت در آنچه باید بیشترین حضور را داشته باشند؛ یعنی مسائل اجتماعی، کنار بکشند. برعکس آنها تصور می‌کنند با پناه‌گرفتن پشت گفتمان‌های به‌اصطلاح صددرصد «علمی»، مجلات به‌اصطلاح «علمی‌-‌پژوهشی»، کلاس‌های رسمی درس و...  جایگاهی در علم ملی و بین‌المللی خواهند داشت که به‌کلی از آن محروم هستند.

در سراسر جهان امروز تلاش می‌شود که به‌خصوص این علوم را هرچه‌بیشتر کاربردی کنند و آنها را با همه مردم در ارتباط قرار داد. دخالت اندیشمندان و دانشگاهیان از طریق رسانه‌های عمومی و خصوصی و شبکه‌های اجتماعی و اینترنتی با ابزارهایی مثل گوگل، یوتیوب، آی‌تیون، آی‌بوک، آکادمیا، لینکدین و هزاران برنامه دیگر هر روز در حال افزایش است و همین امر است که به علمی در سطوح بالا، امکان ابتکار و خلاقیت‌های علمی طراز اول می‌دهد. در‌حالی‌که ما ظاهرا عادت کرده‌ایم همیشه سرنا را از سر گشادش بزنیم و مستقیم سراغ آخرین پله پلکان علمی برویم و طبعا نتیجه‌اش همان باشد که می‌بینیم؛ یعنی کاهش مقبولیت علم دانشگاهی و کنشگران علمی و عناوین و مراتب و ارزش دوره‌ها، به‌ویژه کاربردی و مفیدبودن آنها برای جامعه.

امسال نیز مثل هر سال، هزاران نفر در مقطع دکترا پذیرفته شدند، امسال نیز کمیسیون‌های دانشگاهی با «دقتی» که فقط خودشان به آن باور دارند، بدون آنکه مقبولیت خودشان تثبیت و پذیرفته شده باشد، دست به «مقبولیت‌دادن» به دیگران یا «سلب مقبولیت» از آنها و دامن‌زدن به سلسله‌مراتب‌های بی‌پایان زدند، اما هیچ‌یک از اینها تا زمانی که جسارت تغییراتی اساسی در ساختار و رویکردها و به‌بحث‌گذاشتن و نقد گسترده نظام دانشگاهی و نظام آموزش‌وپرورش را نداشته باشند، راه به جایی نمی‌برند.

روزنامه شرق

منتشرشده در دیدگاه

گروه اخبار / کانون فرهنگیان استان اصفهان به مناسبت آغاز مهر و بازگشایی مدارس بیانیه ای صادر کرد .

متن کامل این بیانیه که در اختیار سخن معلم قرار گرفته است به شرح زیر است

حکایت تحقیر معلمان در پاسخ کسانی که همه مشکلات جامعه را از معلمان می دانند :


بسا روزگارا که سختی برد
پسر چون پدر نازکش پرورد
خردمند و پرهیزگارش بر آر
گرش دوست داری به نازش مدار
به خردی درش زجر و تعلیم کن
به نیک و بدش وعده و بیم کن
هر آن طفل کو جور روزگار
نبیند ، جفا بیند از روزگار

بوستان سعدی


دانشجوی یکی از اساتید مثلا بختیاری کنفراس دارد ، این پا و آن پا می کند که از استاد وقت بیشتری بگیرد تا با کمک پاورپوینت مطلبش را بازگو کند . قبل از آنکه چیزی بگوید استاد خطاب به او می گوید آماده ای ؟ جواب دانشجو مثبت است و وقت بیشتری طلب می کند ، استاد می گوید : کل ساعت کلاس مال تو من حوصله درس دادن ندارم .

بچه ها می دانند او مدتی است به خاطر درگیری خانوادگی و فرزند دور از وطنش ، حوصله و اعصاب خوبی ندارد ، دانشجو کنفرانس را با دقت و ظرافت کامل ارائه می دهد  . سکوت ، کلاس را فرا می گیرد . دانشجو با عطش بیشتر و دانشجویان با دقت غیر منتظره ، جلسه و کلاس را استثنایی و متفاوت می کنند به طوری که در پایان ، فلش به دستان دانشجو با هجوم ، محتوایش را طلب می کنند ، با همه اوج علمی و ارائه کنفرانس مطلوب ، وقتی موقع اعلام نمره پایان ترم رسید پایین ترین نمره را استاد به این دانشجو اختصاص می دهد و در جواب اعتراض می گوید چیز خاصی ارائه ندادی ! و دانشجویان همکلاسی با تعجب بر این ناحقی علامت سئوال می گذراند .

البته بعدها یکی از دانشجویان که کار مباشری و تسهیل مقالات این استاد را پیگری می کرد به دوست خود به صورت محرمانه گفت : می دانی چرا استاد به شما نمره پایین داد چون تز دکترایش همان موضوع و مطلب شما بود و او نخواست شما در ارائه موضوع مشابه ، سرتر از او باشید و دانشجوی مغموم ، از این نقل قول هاج و واج ماند !
اکنون سئوال اینجاست که چرا پدر که استاد تربیت سیاسی و علوم تشیع دانشگاه است در تربیت فرزندش ناکام ماند و مدتی اعصابش به هم ریخته است ؟
نقل می کنند فرزند این استاد با بی انگیزگی و ناهنجاری بسیاری در دوران مدرسه تحصیل می کرد و پدر هر چه تلاش کرد برای او لیسانسی دست و پا کند فرزند فراری از درس و مشق ، رضایت نمی داد که ادامه تحصیل بدهد ، درگیری پدر و پسر کار را به جایی رساند که پس از خرید سربازی و گرفتن معافیت قید وطن را زد و با عنوان کارگر ارزان به خارج رفت تا با بیگاری ، از بیکاری و اخم و فشار و سرزنش پدر رها یابد .
روزی یکی از همکاران این "استاد پدر" با تعجب از او سئوال نمود شما که تحصیل کرده هستید و روزها کار مشاوره و راهنمایی انجام می دهید چرا در تربیت و ادامه تحصیل فرزند تان باز مانده اید ؟

و چرا همه کاسه و کوزه ها را بر سر معلم شکانده اید و آن جمله کذایی را { "خروج دانش آموزان و نخبگان از کشور به علت تحقیر و توهین هایی است که در کلاس درس ناخواسته از معلمان می شوند " } در مورد معلم بیان کرده اید ؟

استاد پدر مکثی می کند و چنین پاسخ می دهد : در سال های دور در دوره ابتدایی یک روز معلم کلاس ، ما را به اردو برد . در آنجا من برخلاف دیگر همکلاسی هایم همکاری نمی کردم . یکی از بچه ها را بدون دلیل کتک زدم و چشمش را با مشت کبود نمودم ، در مکان اردو چشمه ای داشت بسیار گوارا و زلال که من هر بار آن را گل آلود می کردم تا بچه ها نتوانند آب بخورند و بالاخره جایی رفتم دور از دسترس و تا ساعت ها همه اردو برای پیدا کردنم معطل شدند؛ به همین خاطر معلم مربوطه در بازگشت مرا به جهت تنبیه در زیر زمین مدرسه حبس نمود ، خیلی ترسیدم ، پدرم که نظامی بود و دور از دسترس ، دیر وقت مادرم به مدرسه آمد و با نصیحت معلم و تعهد و شرمندگی مرا به منزل برد ، قرار شد با همکاری مادرم ، معلم در درس خواندن به من کمک کند و انصافا آن سال معلم برایم سنگ تمام گذاشت و از آنروز به بعد ، من فرد دیگری شدم با کمک معلم و مادرم درس خواندم و نهایت استادی دانشگاه نصیبم شد .

می دانم معلم من با حقوق مکفی و انگیزه مضاعف و فراغت کامل برای تادیبم در مدرسه ماند تا پاسی از شب که به موضوع تربیتی من رسیدگی کند و سپس با پیگیری تحصیلی ، مرا از ناهنجاری و ترک تحصیل نجات داد ، اما معلم فرزندم با نداشتن حقوق مکفی به علت نابرابری و تبعیض و داشتن دغدغه مشکلات زندگی و عدم فراغت و بالطبع نداشتن اشراف بر مسائل تربیتی نتوانست به فرزندم در هدایتش کمک کند .
من به جهت فرافکنی ، با اطلاع از مشکلات مالی که بر معلم آوار شده است جمله کذایی را به کار بردم تا شاید حسرت و عقده و تالم دوری از فرزندم و بیگاری اش در کارگری کردن کشور بیگانه را تسکین دهم .

دیدم همه سنگی برداشته و به معلم نثار می کنند ، شنیدم رسایی معلمان را به شیر های گرسنه حواله داده است و رفیعی معلمان دوره گذشته را حلالتر برشمرد ، قدیری ابیانه معلمان را سرزنش می کند ، حسینیان عیال واری آموزش و پرورش را بهانه کمی حقوق معلمان قرار می دهد ، علیخانی طور دیگری معلمان را می زند و سریال پایتخت ناجوانمردانه معلمان را تحقیر می کند ؛ گفتم من هم در این ثواب " حمله به معلمان " شریک باشم ،
چون معلمی که نتواند نیشتر بزند ما که می توانیم به معلم نیش بزنیم !
مهر 94


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دیدگاه

گروه اخبار / امروز در سخن معلم خبری با عنوان " وزارت آموزش و پرورش مصوبه مجلس در مورد "معلمان خريد خدمتي و نیروهای پیش دبستانی" را به طور کامل اجرایی کند " منتشر شد .

خوشبختانه وزیر آموزش و پرورش با پاسخ گویی به موقع ، نگرانی بسیاری از نیروها را در این مورد برطرف نمود.

تعدادی از همکاران در تماس با سخن معلم از  اطلاع رسانی این رسانه و نیز پاسخ گویی وزیر محترم آموزش و پرورش تشکر کردند.

« گروه سخن معلم » از دکتر فانی در این مورد تقدیر و تشکر می نماید .

رتبه بندی معلمان از ابتدا تاکنون گروه اخبار /

مشکلات معیشتی معلمان ربطی به امروز و دیروز ندارد. ماجرایی که باعث شده است بسیاری از مردان، که در کشور ما و به دلیل مسائل فرهنگی به‌عنوان بازوی اصلی اقتصاد خانواده‌ها تلقی می‌شوند، ورود به حوزه آموزش‌و‌پرورش را آخرین راه برای انتخاب شغل بدانند. حقوق حداقلی معلمان در تمامی این سال‌ها کلافی سردرگم بوده که هیچ‌کس چاره‌ای برای آن پیدا نکرده است. تحصن‌های گاه و بی‌گاه این قشر نیز دلیلی برای اثبات این ادعاست. عده‌ای اما به بهانه اینکه شغل معلمی نیمه‌وقت است و تعطیلات تابستانی و آخر هفته هم به آن الحاق شده است، خط بطلانی بر ادعای ناچیزبودن حقوق معلمان می‌کشند.

 

اما مسئله اصلی اینجاست که در تمام این سال‌ها دولت‌های مختلف نتوانسته‌اند برای کسب رضایت این قشر زحمتکش، که تعلیم و تربیت کودکان ما نیز در دست آنهاست، به نتایج قابل‌قبولی دست پیدا کنند.


هرچند در تمامی سال‌های گذشته ادعای آموزش‌و‌پرورش این بوده است که ٩٩ درصد بودجه خود را صرف حقوق پرسنل خود می‌کند و این یک درصد باقی‌مانده کفاف خرج‌های دیگر اصلی‌ترین نهاد آموزش پایه کشور را نمی‌دهد، اما با وجود این، باز هم معلمان و کارشناسان آموزشی تأکید دارند که حقوق معلمان در ايران تفاوت بسیار زیاد و قابل‌تأملی با حقوق معلمان در دیگر کشورهای جهان دارد. این در حالی است که قشری که وظیفه تعلیم و تربیت دانش‌آموزانی را که قرار است چرخه علمی و اقتصادی کشور را در آینده در دست بگیرند، برعهده دارد، باید از نظر مالی تأمین باشند تا بتوانند با فراغ بال کامل به مهم‌ترین وظیفه خود یعنی آموزش و پرورش بیندیشند.


معلمان طبقه‌بندی می‌شوند
حالا چندی می‌شود که نسخه جدیدی برای حل این بحران پیچیده شده است. این نسخه همان لایحه رتبه‌بندی معلمان است که توسط علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش‌و‌پرورش، تقدیم مجلس شد، طرحی که ملاکی برای افزایش حقوق فرهنگیان خواهد بود و به واسطه آنها معلمانی که سابقه کار، مدرک تحصیلی و تحقیقات و مقالات پژوهشی بیشتری دارند، از حقوق بیشتری هم برخوردار خواهند شد.
توضیحی که فانی درباره این طرح داد این بود: «براساس این طرح معلمان به چهار رتبه پایه، ارشد، خبره و عالی طبقه‌بندی می‌شوند و در احکام جدید مطابق رتبه‌بندی، حقوق دریافتی معلمان از ١٦٠ تا٦٠٠ هزار تومان افزایش خواهد یافت و ١٤ درصد افزایش حقوق کارکنان در سال ٩٤ نیز به آن اضافه می‌شود».
همین مسئله باعث پرسش‌های بی‌شماری از طرف معلمان شد. آنهایی که سابقه کار کمتری داشتند، اظهار می‌کردند در این ماجرا سرشان بی‌کلاه می‌ماند و افزایش حقوقی عاید آنها نمی‌شود و از طرفی این مسئله می‌تواند طرح پرداخت حقوق بر اساس نظام هماهنگ را نیز زیر سؤال ببرد. از طرف دیگر مسائلی چون تحقق رتبه‌بندی در سال تحصیلی جدید، امکان اجرائی‌شدن طرح رتبه‌بندی و شباهت این طرح با طرح‌های ناکام در آموزش‌و‌پرورش، آن را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. 

روز گذشته نیز، علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش‌وپرورش، از اجرای فاز اول رتبه‌بندی معلمان با چهار شاخص خبر داد. وزیر آموزش‌وپرورش با بیان اینکه فاز اول طرح رتبه‌بندی در سال‌های ٩٤ و ٩٥ اجرا می‌شود، گفت: سال ٩٦ براساس سند تحول، فاز دوم طرح رتبه‌بندی اجرا می‌شود که امیدواریم در آن زمان شاهد تحولات بیشتری در حقوق فرهنگیان باشیم. علی‌اصغر فانی، درباره طرح رتبه‌بندی معلمان اظهار کرد: این طرح پس از تصویب در هیأت وزیران مراحلی را طی کرد و شاخص‌های آن چندی‌پیش از سوی شورای توسعه مصوب شد.

وی افزود: از شورای توسعه اجازه گرفتیم به‌جای اعمال همه شاخص‌ها، سه، چهار شاخص را مبنا قرار دهیم تا بتوانیم احکام را زودتر صادر کنیم. وزیر آموزش‌وپرورش با بیان اینکه اکنون احکام رتبه‌بندی در حال صدور است، عنوان کرد: زودتر از پایان مهر این کار به اتمام می‌رسد و تأثیر خود را بر حقوق فرهنگیان خواهد گذاشت. فانی افزود: رتبه‌بندی دو هدف دارد، نخست افزایش شایستگی‌ها و مهارت‌های حرفه‌ای و به‌تبع آن افزایش حقوق. وقتی همکار ما بداند براساس یک‌سری شاخص‌ها ارزیابی می‌شود، تلاش می‌کند آن مهارت‌ها را کسب کند. وی با اشاره به اینکه طرح رتبه‌بندی برنامه مؤکد سند تحول بنیادین است، گفت: مرحله اول طرح رتبه‌بندی در سال‌های ٩٤ و ٩٥ اجرا می‌شود. دولت برای سال ٩٤، هزارو ٣٥٠ میلیارد تومان و برای سال آینده هم سه‌هزارو ٥٠٠ میلیارد تومان در نظر گرفته است. بنابراین دو سال ٩٤ و ٩٥ فاز اول طرح رتبه‌بندی اجرا می‌شود. وزیر آموزش‌وپرورش ادامه داد: سال ٩٦ براساس سند تحول، فاز دوم طرح رتبه‌بندی اجرا خواهد شد که امیدواریم در آن زمان شاهد تحولات بیشتری در حقوق فرهنگیان باشیم.


٦ سال برای رتبه‌بندی صبر کنید
محمد بطحایی، معاون توسعه و مدیریت پشتیبانی وزارت آموزش‌و‌پرورش، با بیان اینکه رتبه‌بندی‌ای که در مهر ٩٤ آغاز می‌شود، گام نخست ما در اجرای این طرح است و نه نقطه مطلوب آن، درباره طرح رتبه‌بندی و شرایط معلمانی که نسبت به دیگر همکاران خود سابقه کمتری دارند، به «شرق» می‌گوید: «همان‌طور که قبلا گفته شد، رتبه‌بندی یکی از شرایطش، حداقل داشتن شش سال سابقه خدمت است. بنابراین کسانی که کمتر از شش سال سابقه دارند، باید صبر کنند تا سابقه‌شان به شش سال برسد تا مشمول این طرح شوند.

معنای رتبه‌بندی این است که فرصتی برای همه ایجاد نمی‌کند، بلکه شامل آنهایی می‌شود که شرایط بالاتری دارند. هرچه موقعیت فرد از نظر تحصیلی، سابقه کار و ارائه مقالات بهتر باشد و صلاحیت بیشتری داشته باشد، امتیازات بیشتری به وی اعطا می‌شود.

این مسئله درباره همه نظام‌های رتبه‌بندی نیز صدق می‌کند. بنابراین همکارانی که سابقه کاری کمتر از شش سال دارند، باید صبر کنند تا سابقه‌شان به حد نصاب برسد و سایر شرایط شان نیز احراز شود تا بتوانند از مزایای طرح رتبه‌بندی استفاده کنند».

بطحایی با تأکید بر این موضوع که با توجه به طبقه‌بندی مطرح‌شده، حق شغل معلمان ١٥، ٢٥، ٣٥ و ٥٠ درصد افزایش پیدا می‌کند، گفت: «بیان اساسی و اصولی اجرای طرح رتبه‌بندی ایجاد یک نظام حاکم سنجش صلاحیت است. هدف ما این است که یک نظام سنجش صلاحیت داشته باشیم تا ابتدا صلاحیت‌های علمی معلمان مورد‌سنجش قرار گیرد که طراحی و اجرای این سامانه زمان‌بر است و با توجه به اینکه قرار است این طرح از ابتدای مهر ماه اجرائی شود، با مذاکرات انجام‌شده با شورای توسعه مدیریت، بنا بر آن شد تا نظام مطلوب رتبه‌بندی را آغاز و به‌تدریج این سامانه را طراحی و اجرا کنیم. طرح رتبه‌بندی معلمان از مهر ٩٤ با تصویب شورای توسعه مدیریت با استفاده از برخی از شاخص‌ها توسط وزارت آموزش‌و‌پرورش اجرائی می‌شود. ما به‌ دنبال آن هستیم تا یک نظام رتبه‌بندی مطلوب را دنبال کنیم؛ به همین منظور برای مهر ٩٤ برخی از شاخص‌ها را برای رتبه‌بندی مدنظر قرار می‌دهیم».


شأن معلمان را فراموش نکنیم
چیزی که نباید نادیده گرفت این است که حقوق معلمان یک مسئله مهم در جامعه ایرانی است. دلیل این مسئله گستردگی جامعه فرهنگیان (حدود ۹۰۰ هزار نفر) و جامعه مرتبط با فرهنگیان (حدود ۱۴ میلیون دانش‌آموز) است. این گستردگی در مواقعی باعث شده این موضوع اجتماعی‌ به یک موضوع سیاسی و حتی امنیتی هم تبدیل شود. از این‌رو موضوع حقوق معلمان، نه‌فقط برای آنها و دانش‌آموزان شان، بلکه برای حاکمیت هم موضوعی مهم است. اگر بنا باشد طرحی برای روشن‌شدن بحث حقوقی این قشر مطرح شود، بهتر است شفاف و به‌دور از شائبه باشد.
محمدمهدی زاهدی، رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، نیز با اشاره به اینکه این طرح ممکن است علاقه افراد را به شغل معلمی کم کند، می‌گوید: «درباره طرح رتبه‌بندی معلمان که در دولت مصوب شده است، مطابق آنچه در سند تحول بنیادین است، عمل نشده و اینکه منزلت اجتماعی و جایگاه اجتماعی معلم را به تصویر بکشد و همه آرزو کنند یک روز معلم شوند را در این رتبه‌بندی ندیدیم.

باید کاری کنیم کسانی که دکترا می‌گیرند، آرزوی معلم‌شدن داشته باشند و به نظر می‌رسد برنامه‌ای که وزارت علوم برای اساتید خود دارد، در آموزش‌و‌پرورش نیز می‌توان برای معلمان اجرا کرد».

گفتنی است براساس این طرح ویژگی‌های پایه حرفه‌ای شامل داشتن حداقل شش سال تجربه، گذراندن ١٨٠ ساعت دوره آموزشی ضمن خدمت و تخصصی، اشتغال‌ به ‌کار تمام‌وقت در سال تحصیلی ٩٥-٩٤ و کسب حداقل ٦٠ درصد امتیاز شایستگی‌های عمومی و حرفه‌ای است. همچنین ویژگی‌های ارشد حرفه‌ای داشتن حداقل ١٢ سال تجربه، گذراندن ١٥٠ ساعت دوره آموزشی ضمن خدمت، اشتغال به ‌کار تمام‌وقت و کسب حداقل ٦٥ درصد امتیاز شایستگی‌های عمومی و حرفه‌ای است. ویژگی‌های خبره حرفه‌ای نیز داشتن حداقل ١٨ سال تجربه، گذراندن ١٢٠ ساعت دوره آموزشی ضمن خدمت، اشتغال به ‌کار تمام‌وقت و کسب حداقل ٧٥ درصد شایستگی‌های عمومی و حرفه‌ای است. ویژگی‌های عالی حرفه‌ای نیز داشتن حداقل ٢٤ سال تجربه، گذراندن ١٠٠ ساعت دوره آموزشی، اشتغال به‌ کار تمام‌وقت و کسب حداقل ٨٥ درصد شایستگی‌های عمومی و حرفه‌ای است.

روزنامه شرق

مشکلات و چالش های زندگی فرهنگیان بازنشسته صبح اولین روز پاییز بود . خوابش نمی برد .صبحانه اش را با پدر و مادرش خورد ، دستش را گرفت کمی اضطراب داشت . به سر کلاس رفت .معلم مهربان اشک او را از گونه هایش پاک کرد ، شکلاتی را در دهانش گذاشت .او آرام گرفت .همان معلمی که همچون خورشیدی می درخشید و در کلاس درس به همه نور و گرما می بخشید تا ریشه ی جهل و بی سوادی را از بین ببرد .

وقتی به سر کلاس می آمد مشکلات و درگیری های ذهنی خودش را فراموش می کرد  . فقط به آینده کودکان می اندیشید . قشری که تا کنون خیلی مورد بی مهری وبی التفاتی مسئولان قرار گرفته است که باید ریشه اصلی حل مشکلات معیشتی این قشر را در جای دیگر جست و جو کرد .

مسئله اصلی تفاوت فاحش آنان با سایر کارمندان است .هیچ فردی از اینکه دریافتی معلمان و بازنشستگان افزایش یابد نگران نیست . آنان خواستار حفظ شان و منزلت خود هستند  .تبعیض و تفاوت فاحش حقوقی و مدرک نسبت به همترازان خود در وزارتخانه های تولیدی و اقتصادی روح فرهنگیان را می آزارد .

معلمین سر در گریبان صورت خود را باسیلی سرخ نگه می دارند و حتی بازنشستگان فرهنگی 30 تا 35 سال در کلاس درس داده اند ، حرف زده اند و نمی توانند ساکت بنشینند . بعضی از آنها فرزندان تحصیل کرده و بیکار دارند و حتی شرایط لازم استخدام و علاقه به این شغل شریف را دارند و از آنها استفاده نمی شود .حقوق آنها کفایت ده روز را هم نمی دهد ، پس صدای اعتراض ما را بشنوید .

اگر عزم و اراده جدی در دولت و مجلس باشد مشکلات آنها به تدریج مرتفع می گردد ، چون از قضیه هسته ای و صنایع موشکی پیچیده تر نیست . قطعا می توان با راه کارهای مناسب این فاصله طبقاتی را کم کرد . مطالبات این قشر فرهیخته را باید به صورت یک جا پرداخت کرد و به عقاید و نظراتش احترام گذاشت .

خداوندا !

به بازنشستگان سرزمینم عمر طولانی و با عزت همراه با سلامتی و صبر عطا کن تا بتوانند مطالبات و معوقات و پاداش آخر خدمت شان را آن هم در حالی که زمان آن مشخص نیست دریافت کنند . حالا که طرح رتبه بندی معلمان برای بازنشستگان سنوات قبل اجرا نمی شود برای جبران و افزایش حقوق آنها چه راه حلی وجود دارد ؟

من معتقدم نیمکت های چوبی بیشتر از درختان جنگل میوه می دهند زیرا ریشه در کار معلم دارند .

اگر معلم انسان های وارسته و متعهد و مسئولیت پذیر را آموزش و تربیت کند جامعه ی بسیار خوبی خواهیم داشت .کارمعلم هدایت جامعه است به سوی الله .مسئولان باید بدانند تحقیر معلم برابر با تخریب جامعه است . تا این قشر از لحاظ معیشتی تامین نباشد، مشکلات و معضلات اجتماعی جامعه برطرف نمی شود . طرح رتبه بندی معلمان قدم مثبتی است ولی حلال مشکلات معیشتی فرهنگیان نیست . باید ساختار و نظام پرداخت حقوق ها اصلاح شود .

دولت محترم تدبیر و امید تا حال قدم های امیدوارکننده و مثبتی برداشته ولی کافی نیست .


ابتدایی ترین راه تحقق جامعه اسلامی پیشرفته و متمدن رسیدگی به آموزش وپرورش است .سایر کشورهای موفق ، موفقیت خود را مرهون و مدیون آموزش و پرورش فرهنگی می دانند ؛ اما شما در این زمینه چه کرده اید ؟

هنوز چوب فقر و تبعیض بر سر معلمان و بازنشستگان فرود می آید .کسی هم به فکر ما نیست .در آستانه ماه مهر ماه علم و دانش بیاییم این قشر فرهیخته را دریابیم  . با همکاری و همدلی مجلس و دولت محترم با برنامه ریزی منظم مشکلات آنها را بررسی و از خواسته های به حق آنان حمایت و پشتیبانی کنیم .
بازنشستگان جوانی خود را برای دانش آموزان این مرز و بوم هزینه کرده اند  .سلامت و درمان از دغدغه های اصلی بازنشستگان است ، ولی متاسفانه بیمه تکمیلی این قشر از جامعه به نفع بیمه گذار است  .

وسیع تر شدن بیمه تکمیلی بازنشستگان فرهنگی از حیطه بیمارستانی ، اجرای صحیح قانون مدیریت خدمات کشوری برای حقوق بازنشستگان آموزش وپرورش و ارتقاء منزلت و جایگاه پیشکسوتان از مهمترین خواسته های بازنشستگان است .


بازنشستگان و معلمان نیز از لحاظ پرهیزکاری و انجام وظایف بیشترین اعتماد مردم را جلب کرده اند و از احترام خاصی برخوردارهستند . باید از تجربیات این قشر فهیم به منظور توسعه فعالیت های کمی و کیفی در انجام امور آموزشی و عرصه علم و دانش استفاده گردد .

بازنشستگان فرهنگی دنبال چه هستند . آنها نباید بگذارند سرشان بی کلاه بماند . چون کسی به فکر آنها نیست . آنان خواهان حقوق مکفی و به دنبال رفع تبعیض و تفاوت فاحش حقوقی و مدرک به نسبت برابر نظام پرداخت ها در سایر ادارات هستند .

پس بیاییم بازنشستگان فرهنگی را دریابیم و صدای حق طلبانه آنها را بشنویم . به فکر آنان باشیم . فقر و تبعیض را از زندگی آنها دور سازیم  .آسایش و آرامش و یک زندگی آبرومندانه همراه با رضایت قلبی را به آنان هدیه دهیم تا مورد لطف و عنایت ویژه خداوند قرار گیریم.

نظام پرداخت های حقوق باید در سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور متحول و هماهنگ شود تا رضایت همه ی کارکنان خانواده بزرگ دولت تدبیر وامید حاصل گردد  .

در خاتمه از همه ی مسئولین کشورم که در زمینه فرهنگ جامعه اسلامی تلاش می کنند تشکر می نمایم .

اجرکم عندا...


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در بازنشستگان

گروه گزارش / هنوز قانون به کار گیری مربیان پیش دبستانی و نیروهای خرید خدمات آموزشی در برخی استان ها اجرایی نشده است .

اجراي مرحله اول رتبه‌بندي معلمان   گروه اخبار /

وزير آموزش و پرورش با بيان اينکه فاز اول طرح رتبه‌بندي در سال‌هاي 94 و 95 اجرا مي‌شود گفت: سال 96 بر اساس سند تحول، فاز دوم طرح رتبه‌بندي اجرا مي‌شود که اميدواريم در آن زمان شاهد تحولات بيشتري در حقوق فرهنگيان باشيم.

علي اصغر فاني درباره طرح رتبه بندي معلمان اظهار کرد: اين طرح پس از تصويب در هيات وزيران مراحلي را طي و شاخصه‌هاي آن چندي پيش از سوي شوراي توسعه مصوب شد.

وي افزود: از شوراي توسعه اجازه گرفتيم به جاي اعمال همه شاخص‌ها، سه، چهار شاخص را مبنا قرار دهيم تا بتوانيم احکام را زودتر صادر کنيم.

وزير آموزش و پرورش با بيان اينکه اکنون احکام رتبه‌بندي در حال صدور است عنوان کرد: زودتر از پايان مهر اين امر به اتمام مي رسد و تاثير خود را در حقوق فرهنگيان خواهد گذاشت.

فاني افزود: رتبه بندي دو هدف دارد، نخست افزايش شايستگي‌ها و مهارت‌هاي حرفه‌اي است و به تبع آن افزايش حقوق اتفاق مي‌افتد. وقتي همکار ما بداند بر‌اساس يک سري شاخص‌ها ارزيابي مي‌شوند، تلاش مي‌کند که آن مهارت‌ها را کسب کند.

وي با اشاره به اينکه طرح رتبه بندي برنامه موکد سند تحول بنيادين است گفت: دولت براي سال 94، 1350 ميليارد تومان و براي سال آينده هم 3500 ميليارد تومان در نظر گرفته است.

بنابراين دو سال 94 و 95 اجراي فاز اول طرح رتبه بندي است. وزير آموزش و پرورش ادامه داد: سال 96 بر اساس سند تحول، فاز دوم طرح رتبه بندي اجرا مي شود که اميدواريم در آن زمان شاهد تحولات بيشتري در حقوق فرهنگيان باشيم.

ایسنا

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور