1 - هنوز دفتر و کتاب خود را از کیف مدرسه بیرون نیاورده و شروع به انجام تکالیف نکرده ، " التماس ها " شروع می شود : " مامان بابا بیائید کمک کنید تا این تمرین ها را انجام بدهم " . این داستان هر روز خانواده هایی است که مخصوصا دانش آموز دوره ی ابتدایی یا راهنمایی دارند ؛ " التماس " هر روزه از پدر و مادر برای حل حتی ساده ترین مسائل .
2- موعد امتحانات فرا رسیده است. معلمین باید برگه ها را تصحیح و لیست نمرات را تکمیل کنند . مدیر محترم از در دوستی با معلمین وارد شده و در رابطه با درصد قبولی و میانگین نمره از آنان " التماس " دعا دارد .
3- گرما بیداد می کند . اولیاء محترم عرق ریزان و فوج فوج برای ثبت نام فرزند دلبندشان وارد مدرسه می شوند. مدیر مدرسه بعد از کلی صغری کبری چیدن و آسمان ریسمان به هم بافتن ، در رابطه با کمک به مدرسه از آنان " التماس " دعا دارد .
4- تب انتخابات فرو کش کرده و رئیس الوزرا مشخص و خود وزرا نیز تعیین گردیده اند . زمزمه های انتصابات گسترده به گوش می رسد . مدیران در سطوح مختلف تلاش می کنند که بمانند و آنانی که در کمین مدیریت نشسته اند می خواهند از قافله عقب نمانند . در هر صورت چه ماندنی ، چه رفتنی ، چه ورودی ، چه خروجی ، همه از عوامل ذی نفوذ و اثر گذار " التماس " دعا دارند .
5- تراکم کلاسی به مرز انفجار رسیده است . کلاس از حالت عادی و طبیعی خود خارج گشته است . کاری از دست معلم بر نمی آید . او باید در کشاکش آموزش ، سنگ زیرین باشد و تمام سختی ها و بدبختی ها را تحمل نماید . او باید آیینه ی تمام نمای اخلاق و رفتار نیک باشد و با دانش آموزان مسامحه کرده و به تساهل رفتار کند . او باید همچو شمع بسوزد و در کلاس نور افشانی کند . بنابراین برای اینکه کنترل کلاس از دستش خارج نشود ، چاره ای ندارد جز اینکه به دانش آموزان " التماس " کند که ساکت باشند و به درس گوش فرا دهند .
6- چیزی به پایان سال تحصیلی نمانده است . بوی ماه مهر ، ماه مدرسه ، در فضا پیچیده است . حربه هایی چون درصد قبولی ، میانگین نمره و امتحانات مهر ، کارگر واقع نشده اند . عده ی زیادی از دانش آموزان نتوانسته اند حتی به صورت ناپلئونی ، نمره ی قبولی در دروس مختلف را به دست آورند . از این رو در به در دنبال معلمان مربوطه هستند و از آنها برای بذل و بخشش نمره ای " التماس " دعا دارند .
7- بوی ماه مهر همچنان در فضا پیچیده است . هنوز اضافه کاری سال قبل پرداخت نشده است . عده ای از معلمین بالاجبار دنبال گرفتن اضافه کاری برای سال جدید تحصیلی هستند . بر این اساس از عوامل اداری و مدیران مدارس " التماس " دعا دارند .
نتیجه :
از یک سیستم آموزشی " التماس محور " ، نمی توان انتظار معجزه داشت . نمی توان از چنین سیستمی انتظار داشت که به دانش آموزان عزت نفس و کرامت انسانی تزریق کند . نتایج نامبارک این فعل و انفعالات " التماسی " بعدها در رفتار و گفتار شهروندان بروز و ظهور پیدار خواهد کرد . شهروندان آینده دارای فرهنگ رفتاری و گفتاری موجه و مطلوب نخواهند شد و در یک جمله : محصول یک سیستم آموزشی " التماسی " ، شهروند " اختلاسی " خواهد بود .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کاملا درسته. به خصوص اون تراکم دیوانه کننده کلاس های ابتدایی!!!!!
ای کاش آقای فانی و مشاورانش یک هفته در مدرسه ابتدایی تدریس می کردند....
کسانی که به یمن مصوبه اخیرمجلس که خودش بواسطه التماس تصویب شدوبعد باسلیقه ای عمل کردن استانها ازجمله فارس که علاوه براجرانکردن مصوبه ،بخشنامه جدید ی از طرف اداره کل استان فارس ارسال شد وبرخلاف همون بخشنامه هم فقط از ا پ شهرستان خواستند فقط امضا مدیر مدرسه ملاک وسند برای مربی پیش دبستانی قرار دهند
از ان لحظه بود که التماس به مدیر مراکز پیش دبستانی شروع شد مدیر هم پای برگه را امضا کرد وخانمها جذب شدند والان معلم حق التدریس هستند فقط با التماس
اکنون هم در حال التماس کردن به نمایندگان مجلس هستند تاطرح استخدام رسمیشان تصویب شود
درمقابل نمایندگان هم برای هفتم اسفند التماس دعا دارند بطوریکه قرارگذاشتن 7 اسفند بروند چالوس از خجالت نماینده محترم دربیان
معلمی که باب وردش التماس است نه شایسته سالاری
به نظر بنده دلایلی که موجبات فرهنگ التماس در نظام آموزشی کشور سبب شده را باید صادقانه و دلسوزانه واکاوی کنیم به جای این که جامعه معلمان فهیم و فرزندان ملت بزرگوار مان تبعات و آسیب های اینگونه فرهنگ ها و شیوه ها ی غیر منطقی و عقلانی را متحمل شوند، همه قشر فرهیخته و نخبگان فرهنگی و اجتماعی و علمای تعلیم و تربیت و از همه مهم تر ریشه اینگونه تفکرات را با منش زیبا و راهکارهای علمی و مدبرانه شناسایی و بخشکانند، متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق جامعه معلمان در قبال بسیاری از مسائل مربوط به حرفه ای خودشان و همچنین بعد منزلتی و معیشتی خودشان بی تفاوت هستند، زمانی که همه جامعه معلمان در برابر شیوه های ناصحیح و غیرمنطقی موضع قاطع بگیرند می توانند معایب را اصلاح نمایند