گروه اخبار /
نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در نشست خبری درباره نظام پرداخت حقوق و مزایای کارکنان دولت گفت: سالانه مبالغ قابل توجهی از بابت حقوق و مزایا به کارمندان دولت پرداخت می کنیم ولی توزیع اینها به لحاظ امتیازات دستگاه ها که بین کارمندان توزیع می شود، تفاوت هایی را ایجاد کرده است و در برنامه ششم کاری می کنیم تا عدالت پرداخت را بین کارکنان ایجاد کنیم.
لذا در این باره اطلاع رسانی می کنیم و به بخش پیام های مردم و مخاطبان خود اطمینان دهید حتما می خواهیم این کارها را به درستی انجام دهیم تا باعث افزایش انگیزه کاری و بهره وری شود.
رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی با اشاره به اینکه سفرهای خارجی دستگاه ها محدود شد گفت: این کار می تواند مباین با ضرورت ظرفیت های دستگاه ها نباشد و ماموریت ها تایید می شود ولی اینکه هر هواپیمایی می رود نصفی از این افراد کارکنان دولت هستند، منطقی نیست. سازمان مدیریت و برنامه ریزی در کنار سایر دستگاه های نظارتی باید این ها را مراقبت و مواظبت کند ؛ به ویژه شرایطی الان وجود دارد که نیازمندیم از منابع به نحو بهینه استفاده شود.
سخنگوی دولت با اشاره به سرمایه گذاری مستقیم خارجی ۶ میلیارد دلاری در کشور توسط یک کشور اروپایی گفت: این شرکت برای احداث ۴ نیروگاه سیکل ترکیبی به ظرفیت ۳۵۲۰ مگاوات و یک نیروگاه بادی جمعا به مبلغ ۶ میلیارد دلار قراردادی را با وزارت نیرو امضا کرده است و این سرمایه گذاری نسبتا بزرگ که شاید در طول سال جاری و در شرایط سیاسی که هنوز برجام و رفع تحریم ها به درستی آغاز نشده، صورت گرفته است.
نوبخت با گزارش کوتاهی از مصوبات شورای اقتصاد، نشست خبری خود را ادامه داد و گفت: این شورا، سرمایه گذاری مستقیم خارجی ۶ میلیارد دلاری را برای اجرا تصویب کرد. در این طرح یک شرکت اروپایی برای احداث ۴ نیروگاه سیکل ترکیبی به ظرفیت ۳۵۲۰ مگاوات و یک نیروگاه بادی جمعا به مبلغ ۶ میلیارد دلار قراردادی را با وزارت نیرو امضا کرده است و این سرمایه گذاری نسبتا بزرگ که شاید در طول سال جاری و در شرایط سیاسی که هنوز برجام و رفع تحریم ها به درستی آغاز نشده، صورت گرفته است.
رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در ادامه به قیمت تضمینی گندم اشاره کرد و اظهار داشت: شورا اقتصاد همچنین قیمت تضمینی خرید گندم را برای هر کیلو ۱۲۷۰ تومان اعلام کرد. در سال ۹۴ این عدد ۱۳۵۰ تومان است و سال ۹۳، ۳۰۵۰ تومان بود و سال ۹۲ در حدود ۲۸۰۰ تومان بود و در سال ۹۱ این عدد ۱۴۰۰ تومان بود که نشان می دهد افزایش قیمت، عامل انگیزشی برای تولید بیشتر گندم در کشور است.
افزایش قیمت ها و دادن پولها به وقت به زارعین می تواند در افزایش تولید موثر باشد. این خریدها، رقم قابل توجهی بار مالی به دولت تحمیل می کند و امسال دولت ۹۳۰۰ میلیارد تومان گندم خریداری و کیلویی ۶۵۰ تومان فروخته است . این نشان می دهد دولت گندم را با قیمت افزایش نیافته در اختیار مصرف کنندگان قرار می دهد و به تولید کنندگان می پردازد، از این رو دولت حاضر است این بار مالی را بپدازد.
همچنین درباره خرید چای نیز اینطور بوده و باعث شده تولید چای ۳۰ درصد افزایش یابد.
در ادامه این نشست سخنگوی دولت گزارشی از رشد اقتصادی که مرکز آمار در ۶ ماهه اول امسال ارائه کرده است اشاره کرد بیان داشت: مرکز آمار ایران ، رشد اقتصادی ۶ماهه اول را مثبت ۱ درصد اعلام کرد. این در شرایطی است که بخش کشاورزی +۵.۷ درصد رشد داشت ولی صنعت -۱.۱ درصد بود و خدمات ۹ دهم درصد بود.
این نشان می دهد ما ظرفیت افزایش تولید در بخش کشاورزی را داریم و امیدواریم با سیاست های اعمالی، صنعت نیز از رشد برخوردار شود. امسال نزولات جوی نیز سال زراعی خوبی را نوید می دهد و امیدواریم سال آینده رشد بیشتری را در بخش کشاورزی داشته باشیم.
او در پاسخ به سئوالی درباره اعلام رشد اقتصادی توسط بانک مرکزی گفت: بانک مرکزی چنین رشدی را اعلام نکرده. همواره بین بانک مرکزی و مرکز آمار گزارش ها اندکی تفاوت دارد.
تورم مهرماه را مرکز آمار حدود ۱۳ درصد اعلام کرد ولی بانک مرکزی ۱۴ درصد اعلام کرد. همیشه مراجعی که آمار اعلام می کنند چون نحوه محاسبات آنها تفاوت دارد، گزارش ها نیز فرق می کند. بنابراین اشکالی نیست دو مرجع دو عدد مختلف اعلام کند. طبق قانون تنها مرجع رسمی آمارها و اطلاعات انتشاری، مرکز آمار ایران است. این شایستگی ها و توانایی دستگاه های دیگر مانند بانک مرکزی را نفی نمی کند که مرکز معتبری برای آمارهاست. ولی حرف آخر و رسمی را مرکز آمار ایران می زند. علت تلاش ما برای صنعت نیز، مثبت کردن رشد منفی بخش صنعت است.
او با اشاره به پیگیری های دولت برای بسته اقتصادی گفت: ما دو ماموریت برای بخش دولتی قائل شدیم. اول برای سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای افزایش پرداخت های عمرانی و دیگر برای بانک مرکزی در زمینه پرداخت تسهیلات با نرخ ۱۶ و ۱۲ درصد ماموریت رقم خورد. واگذاری این تسهیلات به صورت هدف مندی به زودی به صنعت آغاز خواهد شد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی، برای تشویق صنایع پسین مانند سیمان و فولاد، این پرداخت ها را صورت می دهد.
نوبخت با ارائه آمار پرداخت های نقدی تا تاریخ ۷ آبانماه به طرح های عمرانی این رقم را ۱۴ هزار و ۲۱۸ میلیارد تومان عنوان کرد و گفت: به این مبلغ ۲۱۰۰ میلیارد برای مهار آبهای مرزی و ۳۵۰۰ میلیارد نیز برای خرید اسناد خزانه پرداخت شده و ۱۳۸۰ میلیارد تومان هم برای قانون مدیریت بحران پرداخت شده و جمعا بالغ بر ۲۰ هزار و ۴۵۵ میلیارد تومان برای طرحهای عمرانی پرداخت شده که در مقایسه با پرداخت سال قبل در همین مقطع، ۷هزار و ۲۵۰ میلیارد تومان بیشتر پرداخت شده که با توجه به تقلیل منابع، نشان دهنده اراده دولت برای کاستن از هزینه های جاری و پرداخت بیشتر به طرحهای عمرانی است.وی در پاسخ به سئوالی که در مورد تسهیلاتی بود که قرار است برای افزایش قدرت خرید مردم یا مصرف کنندگان پرداخت شود تا آنها تقاضای جدیدی برای خرید داشته باشند، منجر به افزایش نقدینگی می شود، جواب داد: خلق پایه پولی تبعاتی خواهد داشت ولی قرار نیست این اتفاق بیفتد. این تسهیلات از تقلیل نرخ سپرده قانونی صورت می گیرد که مشروحا در هفته گذشته توضیح داده شد. این پول جدیدی تلقی نمی شود و هر بخش از این که منجر به افزایش پایه پولی شود، در نقدینگی موثر است. بانک ها نیز با این طرح ضرر نمی کنند و این طرح از نیمه این ماه آغاز می شود که امیدواریم موثر باشد.
پایگاه اطلاع رسانی دولت
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
گروه مدرسه اعتماد| پس از چند روز تلاش و گفتوگوهاي فراوان با چند تن از مديران، معلمان و والدين موفق شديم قرار ميزگرد را در روزنامه اعتماد قطعي كنيم. باورش نه تنها براي دانشآموزان بلكه براي مديران و معلمان و پدر و مادرهاي دانشآموزان هم سخت بود كه يك روزنامه ميخواهد ميزگردي با حضور چند دانشآموز برگزار و نظرات آنها را منعكس كند.
عصر يك روز پاييزي و در حالي كه دومين ماه از سال تحصيلي شروع شده بود با چهار تن از دانشآموزان در دفتر روزنامه قرار گذاشتيم تا به مناسبت روز دانشآموز و به بهانه اين روز با آنها قدري به گفتوگو بنشينيم و از زواياي مختلف اما فقط از دريچه نگاه دانشآموز نظري به آموزش و پرورش كشورمان بيندازيم.شنيدن نظرات نوجواناني كه كودكي و نوجواني خود را در اين سيستم آموزشي سپري كردند در كنار نظرات كارشناسان و صاحبنظران اين حوزه و مديران و مسوولان و معلمان و مربيان به طور قطع تصويري واقعي و كاملتر از نظام آموزشي ما را ارايه خواهد داد.
دانشآموزان در كمال تعجب و ناباوري پاي در ساختمان روزنامه اعتماد گذاشتند. دو تن از آنها يك راست از مدرسه به روزنامه آمده بودند لذا مجبور شدند يك ساعت زودتر از قرار بيايند، دو تن ديگر از آنها هم كه هممدرسهاي بودند سر وقت خودشان را رساندند، خيلي هيجانزده به نظر ميرسيدند و در چشمان پرهيجان و تعجبآميز آنها خيلي چيزها را ميشد ديد. وقتي دور ميز گفتوگو نشستند با تعجب به يكديگر نگاه ميكردند و با لبخندهايي كه حكايت از همان تعجب داشت پيش از آغاز مصاحبه با هم آشنا شدند. مشخص بود اين چند تن كه جرات و توان حضور در اين جمع را داشتند توانمنديهاي بيشتري هم دارند به خوبي با يكديگر ارتباط برقرار كردند. مشتاقانه و بااعتماد به نفس آماده آغاز گفتوگو بودند.
وقتي من وارد شدم برحسب عادت كه پس از ورود معلم به كلاس از جايشان بلند ميشوند و با صداي برپاي مبصر كلاس از نيمكتها جدا ميشوند همزمان با هم بلند شدند و با گرمي و صميميت تمايل خود و خوشحالي از اين دعوت را نشان دادند.من هم كه شوق معلمي در وجودم هنوز فروكش نكرده است با خوشحالي و شور و شوق به آنها خيرمقدم گفتم و از حضورشان تشكر كردم و جرات و جسارتشان را ستودم. سپس توضيح دادم كه به مناسبت روز دانشآموز اين ميزگرد شكل گرفته است و ميخواهيم از دريچه نگاه يك دانشآموز آموزش و پرورش كشورمان را به تصوير بكشيم.چون احساس كردم برخي از آنها خيلي سفت و سخت و جدي روي صندلي نشستهاند و ژستي گرفتهاند كه من را به ياد كارشناسان برنامههاي صدا و سيما انداخت، يك شوخي را بهانه قرار دادم و از آنها خواستم خيلي راحت و بدون ملاحظه و با زبان يك دانشآموز به پرسشها پاسخ دهند. روژين ضيايي، عرشيا ايلكا، پوريا حسينعلي ميرزا و سهيل بقاشانجاني چهار دانشآموز حاضر در اين ميزگرد بودند، دانشآموزاني كه از مناطق ٢، ٣ و ٥ تهران آمده بودند تا به نمايندگي از مهمترين بخش نظام آموزشي حرفهايي را بگويند، اين دانشآموزان كه آخرين سالهاي خود را در سيستم آموزشي سپري ميكنند تصويرگر واقعياتي هستند كه به قول يكي از آنها «تلخ و سخت» است و زبان گوياي نسلي هستند كه به قول يكي ديگر از آنها « مدارس پادگاني » كودكي و نوجواني را از آنها گرفته است، اما اين نوجوانان از جاده انصاف خارج نميشوند و ميگويند «شايد آموزش و پرورش خوبي نداشته باشيم اما معلم و مدرسه خوب پيدا ميشود.»
حاصل اين گفتوگوي منحصربه فرد را كه ميتواند تلنگري به مديران، مسوولان، معلمان، مربيان و والدين باشد، تقديم خوانندگان صفحه مدرسه اعتماد و علاقهمندان و دلسوزان حوزه تعليم و تربيت ميكنيم تا تمام تحولات و تغييرات با محوريت دانشآموز پي گرفته شود.
آموزش و پرورش ما سخت گيرانه است
ميزگرد دانشآموزي را با اين پرسش آغاز كرديم كه ٤ دانشآموز حاضر در اين ميزگرد نظر خود را پس از بيش از ١٠ سال تحصيل در مقاطع مختلف و در آستانه به پايان رساندن دوره متوسطه و پيشدانشگاهي از آموزش و پرورش كشورمان ارائه دهند و به عبارتي هر يك از آنها بگويند چه تصويري از اين نظام آموزشي در ذهنشان نقش بسته است.
روژين ضيايي تنها دانشآموز دختر حاضر در ميزگرد نخستين كسي بود كه اينگونه پاسخ داد: عمر من در بهترين مقطع زندگي در آموزش و پرورش گذشت كه به نظرم بايد با سه كلمه تلخ، سخت و مضحك آن را بيان كنم. يك كودك ٧ ساله با دنياي كودكي بايد ٧ صبح با اجبار والدين از خواب بيدار شود و پاي در محيطي بگذارد كه هر رفتار ممكني با او صورت ميگيرد و با ضوابط خشك و محيطي بيروح تمام كودكياش به يكباره فراموش ميشود و مانند يك سرباز با او برخورد ميشود.
پوريا حسينعلي ميرزا هم گفت: معلم با كمترين امكانات و با يك گچ وارد كلاس ميشود كه فقط يك تخته سياه در كلاس منتظر اوست تا با گچ و تخته بيش از ٣٠ دانشآموز را با مفاهيم و فرمولها آشنا كند حال اين وضعيت تهران و پايتخت است واي به حال شهرستانها كه در محروميت به سر ميبرند. اين است وضعيت كلاس و مدارسي كه ما روزمان را آنجا سپري ميكنيم.
عرشيا ايلكا يكي ديگر از حاضرين در ميزگرد هم گفت: آموزش و پرورش ما دو جنبه دارد يك جنبه كه با حجم زيادي از كتابهاي درسي سطح دانش افراد را بالا ميبرد و تا حدي مثبت است و جنبه منفي آن هم اينكه سخت گيري بيش از حد مانع كودكيها و نوجوانيهاي دانشآموزان ميشود.
سهيل بقاشانجاني هم در همين زمينه گفت: قبول دارم كه آموزش و پرورش ما سخت گيرانه است و ميدانم كه بيشتر مدارس ما شبيه پادگان هستند اما نبايد فراموش كرد كه يك مدرسه هم نميتواند بدون چارچوب و ضوابط و مقررات باشد اما بايد اين مقررات به گونهاي باشد كه به دانشآموز آزادي هم بدهد.
محتواي كتابهاي درسي سنگين و غيرضروري است
در بخش دوم نظر دانشآموزان را در مورد كتابهاي درسي جويا شديم و اينكه آيا محتواي كتابهاي درسي چه از لحاظ موضوع و اهميت و چه از نظر حجم مناسب دورههاي تحصيلي ميباشد و به طور كلي پس از گرفتن ديپلم آيا كمكي به زندگي افراد ميكند؟
روژين ضيايي كه در حال سپري كردن دوره پيشدانشگاهي رشته رياضي در منطقه٣ تهران است در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» گفت: به نظر من كه يك دانشآموز رشته رياضي هستم اين حجم كتابها مورد نياز يك دانشآموز براي گرفتن ديپلم رياضي نيست. من شنيدم بسياري از مطالبي را كه ما در دبيرستان ميخوانيم آلمانيها در دانشگاه ميخوانند و نكته ديگر اينكه وقتي من رشته رياضي را انتخاب كردم يك سري از درسها مثل عربي براي من ديگر ضرورت ندارد. درسهاي اين چنيني كه مجبورم براي امتحان بخوانم و با عذاب نمره قبولي را بگيرم و پس از مدتي هم همه را فراموش كنم.
پوريا حسينعلي ميرزا هم ضمن تاييد نظر خانم ضيايي گفت: براي من هم كه رشته تجربي هستم به نظرم خيلي از درسها زيادي است و اين حجم سنگين باعث دلزدگي ما ميشود.
عرشيا ايلكا دانشآموز سوم تجربي هم گفت: برخي از موضوعات مانند زيست و هنر و ادبيات در حد آشنايي عمومي و كسب اطلاعات كلي لازم است اما نبايد خيلي تخصصي به آن پرداخته شود در حدي كه دانشآموزان آشنا شوند و اگر علاقه و استعداد داشتند در دانشگاه دنبال كنند.
سهيل بقاشانجاني هم كه پيشدانشگاهي رشته تجربي را در مركز پيشدانشگاهي دكتر شريعتي منطقه ٢ تهران ميگذراند، گفت: متاسفانه آنچه ما در اين ١٢ سال ميخوانيم اكثر آنها آموزش عمومي نيست يعني ما براي زندگي كردن در جامعه آموزش نميبينيم يا در برخي مفاهيم آن قدر كليگويي ميشود كه چيزي نميفهميم و يا در برخي آنقدر وارد جزييات و حوزه تخصصي ميشود كه نيازي به آن احساس نميشود.
كودكان و نوجوانان بيشتر تحقير ميشوند
در بخش ديگري از اين گفتوگو از دانشآموزان كه حالا در پايان دوره متوسطه و در حال انجام تحصيلات عمومي هستند خواستيم بگويند كودكي و نوجواني خود را در آموزش و پرورش چگونه سپري كردند و يا به عبارتي چه اتفاقي براي شخصيت دانشآموزان ميافتد؟
ضيايي: از سختيهاي مدرسه و مقررات خشك آن گفتيم و از حجم زياد مطالب گله كرديم و از غيرضروري بودن برخي از درسها ناليديم اما به نظر من همه اينها را ميشود تحمل كرد اما وقتي شخصيت ما تحقير ميشود و به شعور ما توهين ميشود، ديگر برايمان قابل تحمل نيست. به نظر من ، دانشآموزان در مدارس احساس كرامت و ارزش نميكنند و در بيشتر مدارس تحقير ميشوند.
ميرزا: انتقاد من بيشتر به متوسطه است. در اين مقطع كه ما بايد چيزي ياد بگيريم كه در زندگي به درد ما بخورد متاسفانه اينگونه نيست.
بقاشانجاني: از نظر من در دوره متوسطه بيشتر از لحاظ درسي انتقاد وارد است و در دوره ابتدايي بيشتر از نظر شخصيتي كودكان آسيب ميخورند. معلم اول و دوم ابتدايي من چنان ضربه روحي به من وارد ساختند كه اگر معلم كلاس سوم فرشتهوار نجاتم نميداد و به درس و مدرسه من را علاقهمند نكرده بودم معلوم نبود چه بلايي سر من ميآمد.
ايلكا: قبول دارم كه شخصيت دانشآموزان شكسته ميشود و اعتماد به نفس آنها از بين ميرود ولي من خودم در راهنمايي مستقل شدم و اين دوره خيلي در من تاثير مثبت گذاشت.
آموزش و پرورش ما در كشف و شكوفايي استعدادها و مشاوره تحصيل و شغلي ضعيف است
در اين ميزگرد بر يك موضوع اساسي ديگري هم تمركز كرديم و خواستيم ببينيم آيا كودكاني كه وارد سيستم نظام رسمي آموزشي كشورمان ميشوند در انتهاي نوجواني پس از پايان دوره متوسطه و در آستانه ورود به دانشگاه براي ادامه تحصيل يا بازار كار براي اشتغال آمادگي لازم را دارند؟ و يا اينكه آيا دانشآموزان و والدين آنها پس از ١٢ سال از علايق و استعدادها آگاهي كافي را به دست ميآورند؟
پوريا حسينعلي ميرزا كه در طول دوران تحصيل شاگرد ممتاز بوده و به گفته خودش معدلش هيچ وقت از ١٩ پايينتر نيامده است و حالا هم ميخواهد يا پزشك يا سياست مدار شود ميگويد: هرچند آموزش و پرورش بايد در پيدا كردن استعدادها و علاقهها به دانشآموزان كمك كند كه تا حدي هم به من كمك كرده است اما تا خود فرد به طور جدي دنبال علاقه و استعدادش نرود و خانواده به او كمك نكند اين سيستم كار چنداني نميتواند انجام دهد.
بقاشانجاني هم كه در سوداي پزشكي است و اميد دارد امسال پس از پايان پيشدانشگاهي در كنكور پزشكي پذيرفته شود بر اين باور است كه: بايد به طور ريشهاي و از دوره ابتدايي روي علايق و استعدادهاي دانشآموزان كار شود و نبايد همه چيز به كنكور ختم شود.
ضيايي كه علاقهمند است استاد دانشگاه شود، ميگويد: استعدادها و علايق ما با تحميل كارها و برنامهها و درسهاي غيرضروري سركوب ميشود و كمتر كسي در مدارس به اين موارد توجه دارد.
فراز و فرودهاي كودكي و نوجواني در گذر مقاطع تحصيلي
در بخش ديگر ميزگرد و در ادامه گفتوگو بر آن شديم تا از زبان دانشآموزان تفاوت مقاطع مختلف تحصيلي را بشنويم و از آنها پرسيديم كه ١٢ سال تحصيل در سه مقطع حالا هم كه شده نظام ٣-٣-٦ چگونه ميگذرد و چه تفاوتي در اين سير وجود دارد؟
حسينعلي ميرزا با اشاره به تجربه خود گفت: بهرغم اينكه من پيشدبستاني خوبي بودم و به محيط علاقه مند شده بودم اما متاسفانه در سال اول دبستان با معلم بداخلاق و سخت گيري مواجه شدم كه از مدرسه و درس و كلاس مرا زده كرد و تاثير نفي عميقي بر من گذاشت كه خوشبختانه در سالهاي بعد جبران شد و من دوباره توانستم به آن احساس و نگرش خوب برگردم.
بقاشانجاني هم با اشاره به خاطره روز اول دبستان رفتنش ميگويد: من هم مهد ميرفتم و هم پيشدبستاني. خيلي روزها و سالهاي خوبي را هم داشتم و به همه چيز علاقهمند شده بودم اما نخستين برخورد سخت گيرانه معلم كلاس اول من باعث شد من به بهانه آب خوردن از كلاس خارج شدم و از مدرسه فرار كردم. واقعا با توجه به تجربه مثبت مهد و پيشدبستاني از برخورد آن خانم معلم جا خورده بودم و باورش برايم سخت بود.
ايلكا هم گفت: روز اول مدرسه خوب بود اما پس از يك هفته همه چيز يكباره تغيير كرد و يك نظر خشك برقرار شد و تمام دوره دبستان را در اين شرايط سپري كردم تا اينكه وارد راهنمايي شدم و كمي فضا بهتر شد به همين دليل گفتم كه براي من بهترين مقطع راهنمايي بود كه هم خودم را پيدا كردم و هم مستقل شدم و علاقهمند به درس و مدرسه.
ضيايي هم كه از سه سالگي تجربه رفتن به مهد را داشته با يادآوري خاطرات مثبت و شيرين آن دوره گفت: مهد خوبي داشتيم و خيلي خوشحال بودم كه به مهد ميروم اما وقتي وارد مدرسه شدم از آن روز تا به امروز كه نزديك به ١٢ سال از عمرم را سپري كردم به نظرم كمترين استفاده را بردم.
معلم ؛ مهمترين عنصر نظام آموزشي است
موضوع يك بخش ديگر اين ميزگرد مقايسه نقش و جايگاه معلم با عناصر ديگر فرآيند آموزشي مانند امكانات و تجهيزات و كتابهاي درسي بود كه از دانشآموزان خواستيم با توجه به تجربه خود نظرشان را ارايه دهند و بگويند كدام عنصر مهمتر و اساسيتر است؟
ضيايي با جرات و جسارت گفت: هيچكدام در آموزش و پرورش ما جايگاه مناسبي ندارد و در تمام بخشها مشكل داريم اما به نظر من معلم مهمتر است. من در مدرسهاي درس خواندم كه از نظر امكانات و تجهيزات خوب بود اما فايدهاي نداشت چرا كه معلمان نتوانستند از آن امكانات استفاده كنند.
ايلكا: مهمترين عنصر، معلم است به نظر من اين معلم است كه ميتواند يك درس را شيرين يا تلخ كند خيلي كتابهاي درسي و موضوعات آن و امكانات و تجهيزات هم نيست آنها در صورتي كه معلم خوب و قوي باشد ميتوانند مكمل و تقويتكننده باشند.
حسينعلي ميرزا: اگر معلم به كارش علاقهمند باشد و از شرايط كاري رضايت داشته باشد در صورت كمبود امكانات ميتواند نقش مهمي داشته باشد و به نظر من معلم در اولويت اول است، پس از آن امكانات و تجهيزات و كتابهاي درسي اولويت سوم را دارند.
بقاشانجاني: به نظر من اين اخلاق و توان معلم است كه در دانشآموز تاثيرگذار است در غير اين صورت دانشآموز در بهترين مدرسه و با بهترين كتابها بدون يك معلم خوب راه به جايي نميبرد.
تفاوت چنداني در اين نظام آموزشي بين مدارس دولتي و غيرانتفاعي وجود ندارد
هر چند هنوز بيش از ٨٠ درصد مدارس كشور دولتي هستند اما بحث بر سر واگذاري مدارس دولتي و توسعه مدارس غيرانتفاعي جدي است و مخالفان و موافقان زيادي دارد؛ در اين مباحث دو مفهوم «عدالت آموزشي» و «كيفيت آموزشي» مورد نظر است كه مخالفان مدارس غيرانتفاعي ميگويند توسعه اين مدارس مغاير با عدالت آموزشي است و طبقاتي كردن مدارس را به دنبال دارد و موافقان هم چنين استدلال ميكنند كه دولت متولي خوبي در آموزش نيست و بايد بخش خصوصي وارد شود تا هم هزينههاي آموزشي كاهش يابد و هم كيفيت آموزش بالا برود و مباحث متعدد ديگري كه در اين زمينه مطرح ميشود. اكنون از دانشآموزان خواستيم تجربه خود را بيان كنند و بگويند آيا تفاوت قابل توجهي ميان مدارس دولتي و غيرانتفاعي وجود دارد؟
ضيايي كه از مهدكودك و پيشدبستاني تا پيشدانشگاهي را در مدارس غيرانتفاعي بوده است در پاسخ به اين پرسش گفت: وقتي در ١٢ سال اتفاق خاصي در زندگيات نيفتد فرقي ندارد در كدام مدرسه باشي به نظر من آموزش و پرورش ما و نگرش والدين به گونهاي است كه عمر كودكان و نوجوانان را به هدر ميدهد. وقتي موفقيت فقط در موفقيت درسي خلاصه ميشود و پذيرفته شدن در كنكور، نميشود به آينده اين نسل اميدوار بود.
ايلكا هم كه چند سال از راهنمايي خود را در مدارس غيرانتفاعي بوده است، گفت: از نظر من مدارس غيرانتفاعي به نسبت مدارس دولتي امكانات و تجهيزات بيشتري دارند اما آن قدر كه تصور ميشود تفاوتي با مدارس دولتي ندارند فقط كساني كه به مدارس غيرانتفاعي ميروند بيشتر خودشان تلاش ميكنند و خانوادهها آنها را حمايت ميكنند.
ميرزا هم كه فقط چند سال در ابتدايي مدارس غيرانتفاعي را تجربه كرده است، گفت:
به نظر من خيلي تفاوت دارد معلمان خوب و قوي جذب مدارس غيرانتفاعي ميشوند و امكانات بيشتري هم دارند اما يك تفاوت منفي هم وجود دارد كه در مدارس غيرانتفاعي به راحتي به دانشآموزان نمره ميدهند اما در مدارس دولتي سخت گيري ميشود و در مدارس دولتي هم معلم خوب داريم و هم معلم ضعيف. در كل، مدارس غيرانتفاعي قويترند.
بقا شانجاني هم كه تمام مقاطع تحصيلي را در مدارس دولتي سپري كرده است، گفت: تصور اشتباهي وجود دارد كه فكر ميكنند مدارس دولتي خوب نيستند. من كه تمام مقاطع را در مدارس دولتي بودم خيلي رضايت دارم و به نظرم فقط امكانات مدارس غيرانتفاعي بيشتر است كه آن هم در موفقيت دانشآموزان خيلي تاثيرگذار نيست.
موفقيتهاي ما بيشتر حاصل حمايت خانواده و تلاش خود ما است
اينكه سيستم آموزشي چقدر در كسب موفقيت تحصيلي دانشآموزان موثر است يكي از مباحث مورد توجه كارشناسان است. اشاره به اينكه سالانه معادل بودجه آموزش و پرورش خانوادهها خارج از مدارس براي فرزندانشان هزينه ميكنند مصداقي است كه با اشاره به آن گفته ميشود موفقيت تحصيلي فرزندان خارج از مدارس رقم ميخورد؛ در اين زمينه نظر دانشآموزان را جويا شديم.
حسينعلي ميرزا كه از شاگردان ممتاز بوده و به قول خودش هيچ وقت معدلش از ١٩ كمتر نشده، گفت: مهمترين عامل موفقيت من خانواده بوده است هر چند نقش معلمان خوبي را كه داشتم نميتوانم ناديده بگيرم اما وقتي نقش خانواده را حذف ميكنم چيز خاصي از اين موفقيت باقي نميماند.
ضيايي هم كه موفقيتهاي متعددي داشته و در كنفرانسهاي خارج از كشور هم شركت كرده است و در عرصه ورزشي هم مدال طلاي كشوري گرفته، گفت: موفقيتهايي كه من به دست آوردم ارتباط خاصي به آموزش و پرورش ندارد من هر چه به دست آوردم در درجه نخست حاصل تلاش خودم و سپس حمايتهاي خانوادهام بوده است و اگر بخواهم نقش آموزش و پرورش را بيان كنم بايد بگويم نهتنها تاثير مثبتي نداشته بلكه به من صدمه نيز وارد كرده است.
ايلكا هم كه از دانشآموزان ممتاز است در اين زمينه گفت: هرچند برخي از معلمان تاثيرگذار بودند ولي آنچه موفقيتهاي من را رقم زده است تلاشهاي خودم بوده است. بيترديد در اين زمينه حمايت و تشويقهاي خانواده بيش از برنامههاي مدارس تاثيرگذار بوده است.
بقاشانجاني كه تجربه شركت در المپيادها را دارد گفت: نميشود موفقيت را به يك عامل نسبت داد هرچند تاثيرات اين سه دسته يعني خانواده، مدرسه و تلاشهاي خود فرد متفاوت است اما در موفقيت من بايد بگويم هر سه عامل نقش داشته است اما آنچه كه از مدارس انتظار ميرود بيش از چيزي است كه وجود دارد.
از تربيت شخصيت دانشآموزان درآموزش و پرورش خبري نيست
در اين ميزگرد توجه دانشآموزان را به ابعاد مختلف تربيت جلب كرديم و از آنها خواستيم در اين زمينه نظر بدهند كه آيا در ١٢ سالي كه كودكي و نوجواني خود را در مدارس سپري ميكنند شخصيت آنها در ابعاد اجتماعي، سياسي، عاطفي و اخلاقي ساخته ميشود يا نه؟ و به عبارتي آيا در نظام تعليم و تربيت ما و در آموزش عمومي، برنامهاي در اين راستا وجود دارد؟
روژين ضيايي: تربيت سياسي كه اصلا وجود ندارد و به نظر من مخالف تربيت سياسي دانشآموزان هستند و در ساير زمينهها هم كار خاصي صورت نميگيرد. از سرنوشت بچهها پس از پايان تحصيلات مشخص است كه در مدارس چه اتفاقي ميافتد ببينيد چقدر اميد و انگيزه وجود دارد و گرايش كاذب به اينترنت و گرفتاري به مواد مخدر و بيعلاقگي به مطالعه همه نشان ميدهد در اين ١٢سال اتفاقات خوبي روي نداده است و بچهها براي يك زندگي خوب تربيت نشدهاند.
بقاشانجاني: نبايد همه را به آموزش و پرورش نسبت داد. خانوادهها هم نقش دارند اگر مشكلاتي وجود دارد بخشي از آنها به دليل ضعف خانوادههاست. بسياري از والدين فرزندان را رها كردهاند. مدارس و خانوادهها به هنر و موسيقي توجه ندارند.
حسينعلي ميرزا: به نظر من با توجه به اينكه در طول سال تحصيلي ما بيشتر ساعات را در مدارس ميگذرانيم انتظار ميرود شخصيت ما در اين محيط ساخته شود. از نظر اجتماعي، سياسي و عاطفي خيلي مدارس ميتوانند تاثيرگذار باشند. ١٢ سال مدت كمي نيست بنابراين من فكر ميكنم مدارس مقصر هستند و آموزش و پرورش در اين زمينه ضعف دارد. به شخصيت دانشآموزان توجه نميشود، به او اجازه داده نميشود تا كودكي و انرژي خود را تخليه كند.
از تكنولوژي و فناوريها كمتر استفاده ميشود
در بخشهاي پاياني اين نشست پيرامون برخي تفاوت نگرشها بحث كرديم يكي از اين موارد بحث استفاده از فناوريهاي ارتباطي و تكنولوژيهاي مدرن در مدارس است كه از دانشآموزان خواستيم بگويند از اين جهت وضعيت چگونه است؟
ايلكا: در حالي كه ميبينيم تمام دنيا از اين امكان استفاده ميكنند و پيشرفتهاي زيادي هم به دست آوردهاند اما متاسفانه يك ترس و بدبيني باعث شده نهتنها دانشآموزان آموزش نميبينند و تشويق نميشوند تا از تكنولوژي استفاده كنند بلكه منع ميشوند.
ضيايي: هر چند مدارسي هستند كه از اين امكانات استفاده ميكنند و معلماني وجود دارند كه در برخي ساعات آنلاين ميشوند و ارتباط مجازي با دانشآموزان برقرار ميكنند اما در حداقل است هنوز پذيرش اين واقعيت براي خانوادهها و مدارس گويا سخت است، حتي خانوادهها اعتماد ندارند و اگر فرزندي پاي كامپيوتر نشسته فكر ميكنند به كارهاي غيرضروري مشغول است.
حسينعلي ميرزا: متاسفانه همان گونه كه قبلا گفتم هنوز معلم با گچ وارد كلاس ميشود و جز تخته سياه و گچ چيز ديگري در مدارس ما وارد نشده است.
بقاشانجاني: بله، واقعيت دارد كه تكنولوژي در آموزش و پرورش ما جايگاهي ندارد اما خانوادهها هم مقصرند.
به نقش و جايگاه دانشآموزان بايد بيشتر توجه شود
در بخش پاياني ميزگرد دانشآموزي با يادآوري ١٣ آبان به عنوان روز دانشآموز و توجه دادن دانشآموزان حاضر در اين نشست به موضوع مشاركت دانشآموزان و نقش و جايگاه آنها در نظام آموزشي به ويژه در اداره مدارس، خواستيم تا به اين پرسش پاسخ بدهند كه آيا دانشآموزان نقش موثري دارند و از جايگاه مناسبي برخوردارند؟
پوريا حسينعلي ميرزا كه عضو شوراي دانشآموزي يكي از دبيرستانهاي تهران است و در سالهاي گذشته هم در شوراي دانشآموزي فعاليت داشته است و يكي از آرزوهايش اين است كه روزي رييسجمهور كشور شود در پاسخ به اين پرسش گفت: نقش و جايگاه دانشآموزان در هر مدرسه به مدير و معاونين مدرسه بستگي دارد. من و دوستانم مديون معاون خوشفكري هستيم كه دانشآموزان را جدي ميگيرد و انتخابات شوراهاي دانشآموزي را با شور و حال برگزار ميكند و تا آخر سال تحصيلي هم شورا را فعال نگه ميدارد و به دانشآموزان بها ميدهد.
سهيل بقاشانجاني هم كه از دانشآموزان فعال و از اعضاي شوراي دانشآموزي است، در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» گفت: متاسفانه روز دانشآموز كه فرصت و بهانهاي است براي توجه به جايگاه دانشآموزان كمتر مورد توجه قرار ميگيرد و انتخابات و شوراهاي دانشآموزي بستر و فرصتي براي تمرين فعاليتهاي اجتماعي و سياسي است و ميتواند به رشد ما كمك كند.
روژين ضيايي هم گفت: مدرسه ما از اين نظر خوب است و به دانشآموزان توجه ميشود اما براي من جايگاه فرمايشي شوراها جالب و قابل تحمل نيست. در بسياري از مدارس هم اگر شوراها را جدي ميگيرند، ميخواهند حرف خودشان را از زبان ما بزنند.
عرشيا ايلكا هم گفت: در مقطع راهنمايي خيلي دانشآموزان را جدي نميگرفتند اما در دبيرستان شرايط بهتر است و دانشآموزان در امورات مدرسه مشاركت داده ميشوند كه اگر از همان دوره ابتدايي اين نقش و جايگاه جدي گرفته شود بچهها خيلي خوب تربيت ميشوند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، آقای « عبدالله افراسیابی » یادداشتی را ارسال نموده اند .
ضمن سپاس از این همکار گرامی ، دوستان می توانند مطالب و یادداشت های خود را به مناسبت « 13 آبان ؛ سال روز تاسیس سایت سخن معلم » ارسال فرمایند .
« سخن معلم » یکی از پدیده ها و ابتکارات شایسته و بابرکت و مفید در عرصه ی فرهنگ و هنر و ادب و مسائل و معضلات صنفی و مهم و از جمله پژواک راستین و مستقل و تاثیرگذار و کاربردی نخبگان و معلمان و دبیران و مربیان و کلیه ی کارکنان شریف و آزاده و زحمتکش آموزش و پرورش در بعد اخص آن می باشد.
خوشبختانه و الحمد الله با عنایت و لطف الهی و همکاران و صنف معزز و محترم فرهنگیان و با مدیریت به جا ، ارزشمند ، سیستماتیک ، دلسوزانه و تعهدانه دانشمند گرامی و استاد بزرگوار زبان انگلیسی که الحق و الانصاف تندیس ایمان، اراده، پشتکار، درایت و اخلاق حسنه و تواضع می باشند ؛ یعنی جناب آقای پورسلیمان، این سایت، کماکان و بدون وقفه و با روندی دموکراتیک در چارچوب قانون اساسی و جمهوری اسلامی ایران و با انگیزه و هدف مقدس رفع مشکلات صنفی عزیزان فرهنگی و ارائه و انعکاس نظرات و خواسته ها و مطالبات آنان به مسئولان فرهنگی کشور و نیز ارتقاء فرهنگ و اندیشه و تعهد و احساس مسئولیت و پروراندن و تعلیم بایسته و مدرنیزه ی نونهالان این مرزو بوم، به تحقق و جامعیت و عینیت بخشیدن رسالت سترگ فرهنگی، ادامه می دهد.
نگارنده، خویشتن را متعهد و موظف می داند بر اساس منشور الهی، انسانی و آرمانی « من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق » کمال امتنان و تشکر و قدردانی را از ایشان بنمایم زیرا مؤسس و مبتکر این سایت، بدون کوچکترین چشم داشت مادی و پست و مقام، با در نظر گرفتن رضای حضرت حق و صرف وقت عزیز و تحمل و تقبل بودجه ی قابل توجه این امر خطیر و خداپسندانه و شهروندگرایانه، تنها از ناحیه ی خویش، عارفانه و عاشقانه قدم برداشته و همچون شمعی فروزان و دلباخته و شیدای حقیقت و آزادگی و حریت، پرتوافشانی می نمایند.
« سخن معلم » بر اساس مانفیست و منشور فرهنگ متعالی و خداپسندانه و انسان مدارانه ی خود، تعلق خاطر به هیچ جناح و حزب و گروه و دسته ی خاص سیاسی نداشته و همواره مترصد این واقعیت و حقیقت بوده و هست تا خویشتن را وامدار سودجویان و معترضان و سیاست بازان حرفه ای و فریب کاران و نان به نرخ روزخورها و سالوسان قرا ندهد و به قول حضرت امام (ره) بالاترین درجه عبادت را که همان خدمت به خلق و گره گشایی و رفع حوائج و معضلات اقتصادی، صنفی و اجتماعی، آموزشی، فرهنگی است، محقق سازد.
« سخن معلم » به این منشور قرآنی که می فرماید تعادل و توازن را پیشه سازید که به تقوی نزدیک تر است و یا "وضع المیزان" در حد توان و وسع خویش، جامه ی عمل می پوشاند و از افراط و تفریط که به قول مولای متقیان علی (ع) ریشه در جهل و نادانی دارد احتراز می نماید.
« سخن معلم » با پای بندی به آرمان بنیان اساسی و دکترین توسعه پردازانه ی خود به اصل مقدس و مستحکم و منطقی « (فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) » متکی و مقید می باشد.
لذا ؛ آینه ی تمام نما و بدون غرض و تعصب تضارب آراء و تعاطی افکار است و شفافیت، حقیقت گرایی، دانش پروری، رشد عقلانی و مشارکت منطقی ، رقابت متعارف و پسندیده و همبستگی و وحدت رویه در کل و نهایت، از جمله خصائص و ویژگی های سخن معلم می باشد.
« سخن معلم »، هماره در آرزوی تحقق و عینیت بخشیدن کرامت و عزت و سعادت و بهروزی قاطبه ی مردم به ویژه فرهنگیان فرهیخته و بزرگوار بوده و هست و همواره از مشی و مرام « الیگارشیسم » و « پوپولیسم » و ماجراجوئی و هوچی گری بیزاری جسته و به اول مخلوق و مصنوع الهی و بزرگترین و برترین هدایا و عطایا یعنی عقلانیت بهای لازم را قائل گشته است و دانایی را که سرلوحه ی دکترین انبیاء و اولیاء و فلاسفه و حکما و خردمندان بوده است، ارج نهاده است.
به قول حافظ آن خداوندگار سخن:
صوفی بیا که آینه ی صافی ست جام را تا بنگری صفای می لعل فام را
راز درون پرده ز رندان مست پرس کاین حال نیست زاهد عالی مقام را
و در آرزوی راستین و عینی و تحقق این حقیقت در غایت امر و فرجام فرهیختگان فرهنگ و ادب و هنر که :
حسن تو همیشه در فزون باد رویت همه ساله لاله گون باد
اندر سر ما خیال عشقت هر روز که باد در فزون باد
با سلاح علم و اندیشه و فرهنگ است که باید گفت:
رونق عهد شباب است دگر بستان را می رسد مژده ی گل، بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
با رشد روزافزون عقلانیت و تفکر و فرهنگ و ادب و زدودن زنگار جهل و ضلالت و مرارت و دلتنگی گفتنی است که:
ساقی به نور باده برافروز جام را مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
ارتقاء هر چه بیشتر و بهتر علمی ، آموزشی ، فرهنگی و عقیدتی آحاد کشور به ویژه فرهنگیان ، رفع مشکلات کمرشکن معیشتی و اقتصادی ، غلبه عقلانیت بر عصبانیت ، امحاء جهل و تعصب کورکورانه ، تلفیق علم و عمل ، صداقت در کلام ، اتحاد و وحدت پولادین ، رفع خصومت و بدبینی و خودمحوری و تحقق و عظمت و تعالی ایران و ایرانی و کل موحدان و درخشش هر چه بیشتر پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران و سلامت و سعادت ملت و رهبر و قطع ایادی استکبار جهانی و دشمنان قسم خورده این مرز و بوم و دین و مذهب ، آمال و آرزوی تک تک ما ایرانیان و به خصوص فرهنگیان می باشد .
« سخن معلم » سخن تمامی فرهیختگان ، خردمندان و هنرپروران است .
صد سال به این سال ها ...
* معاون پرورشی دبیرستان های تهران
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
13 آبان تجلي 3 رويداد مهم در تاريخ كشور است . تبعيد بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران ، تسخير سفارت آمريكا و روز دانش آموز كه غالبا در تريبون هاي رسمي نقش دانش آموزان در پيروزي انقلاب اسلامي تحت الشعاع دو مساله ديگر قرار مي گيرد و به آن توجهي نمي شود .
من به عنوان يك معلم و ديگر متوليان آموزش و پرورش به خاطر بسياري از اشتباهات مان گناه كاريم !
اما بدترين جنايت ما ،رها كردن دانش آموزان به حال خود و غفلت از اين استعدادهاي بي بديل است .
دانش آموز ، امروز را مي فهمد و در زمان حال زندگي مي كند .....
سازمان هاي جهاني تعليم و تربيت از جمله يونسكو معتقدند كه يادگيري امروز ( قرن بيست و يكم ) بر 4 ستون استوار است :
1- يادگيري چگونه آموختن
2- يادگيري چكونه انجام دادن
3- يادگيري چگونه زيستن
4- يادگيري چگونه با هم زيستن
نگاهي به آموزش و پرورش دولتي و محافظه كار كشورمان نشان مي دهد هنوز با اين ملاك ها فاصله زيادي داريم و تا رسيدن به وضع مطلوب بايد صبورانه اميدوار باشيم .
در اعلاميه حقوق بشر و پس از آن اعلاميه حقوق كودك ( كنوانسيون حقوق كودك افراد زير 18 سال را كودك تعريف مي كند ) به زوايايي پرداخته شده كه متاسفانه در آموزش و پرورش ما غايب بوده و توجه به آن ها خالي از لطف نيست !
ايران از امضا كنندگان هردو اعلاميه مي باشد .
دانش آموز در فرآيند تحصيل و تربيت در محيط مدرسه و در دوره هاي مختلف تحصيلي از حقوق انساني و دانش آموزي برخوردار است و بايد زمينه ها و بسترهاي مناسبي فراهم گردد تا او بتواند هم با حقوق خود آشنا شود و هم از آن بهرمند گردد .
" حق آزادي فكر و عقيده " ، " حق آزادي بيان " ، " حق اظهار نظر درباره مسائل آموزش و پرورش "،"حق انتقاد از نارسايي ها و بي عدالتي هاي آموزش و پرورش " ، " حق آزادي تشكيل اجتماعات " و... حقوقي هستند كه اگر رعايت شوند دلبستگي دانش آموزان به تحصيل و محيط آموزش افزايش مي يابد .
اگر حقوق دانش آموز رعايت شود وي براي انجام مسئوليت هاي خود مسئولانه و آگاهانه تر تلاش مي كند ، متاسفانه آن چه در شرايط فعلي در مدارس مي گذرد عموما " تكليف " است ، اولياي مدرسه تنها از انتظارات خود سخن مي گويند و نه تنها حقوق را فراموش مي كنند كه در اكثر مواقع انتظارات فراتر از توان دانش آموزان را با چاشني قدرت مطالبه مي نمايند !
نهادهاي دانش آموزي موجود مانند انجمن هاي اسلامي ، بسيج دانش آموزي ، شوراي دانش آموزي ، مجلس دانش آموزي و... تمامآ دولتي بوده و سازوكارهاي حاكم بر انان توسط مقامات وزارتي تعيين مي گردد ، هيچ راهي براي متشكل شدن دانش آموزان در تشكل هايي كه خود آن ها را تعريف مي كنند وجود ندارد و آن ها ابزارهايي هستند كه با برنامه ريزي هاي مقامات ذيربط ؛ امروزي را تجربه مي كنند كه خود در شكل گيري آن ها هيچ نقشي نداشته اند .
آموزش و پرورش بايد در جهت خودآفرينندگي دانش آموزان حركت نمايد و اهداف زير را سرلوحه برنامه هاي خويش قرار دهد :
1- تربيت شهروندان انتقادي
2- تاكيد بر گفتمان سازنده دانش و علم
3- بها دادن به دانش آموزان توليد كننده و نيز مصرف كننده دانش ، نه صرفا داننده ی آن
4- تاكيد بر تفاوت به عنوان يك هدف تربيتي
در آموزش و پرورش بايستي به جاي تربيت « شهروندان خوب و مطيع » ، بايد به تربيت « شهروندان مسئول و منتقد » همت گمارده شود .
روشن ترين تصويري كه از مدارس مطلوب و مد نظر خويش مي توان ارائه كرد اين است كه مدرسه در زمان حال قرار داشته و نبايد آن را در گذشته قرار داد يا چون پروژه اي براي آينده در نظر گرفت ؛ چنين مدرسه اي خود را نيز سوال مي برد و در اين مدرسه عامل وحدت كارهاي مشترك است نه سنت و هنجارهاي مشترك !
ضمن گرامي داشت " روز دانش آموز " استفاده ابزاري از دانش آموزان را در جهت اهداف غيرآموزشي و صاحبان قدرت مغاير با شان و كرامت انساني مي دانم و مصرانه از مسئولان مي خواهم زمينه شكل گيري تشكل هاي « غيروابسته » را در محيط آموزش و پرورش فراهم كنند و در كنار آن بستر " تعامل " با تشكل هاي مستقل معلمي را نيز فراهم نمايند .
روزنامه آرمان
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، خانم « فاطمه دشتی » یادداشتی را ارسال نموده اند .
ضمن سپاس از این همکار گرامی ، دوستان می توانند مطالب و یادداشت های خود را به مناسبت « 13 آبان ؛ سال روز تاسیس سایت سخن معلم » ارسال فرمایند .
پس از ماراتن نفس گیر هسته ای ، بالاخره با دیپلماسی فعال دکتر ظریف ،پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران ختم به خیر شد و به روال عادی خود برگشت ،اما گویا پرونده ۱۲ساله تعاونی مصرف فرهنگیان نورآباد همچنان لاینحل مانده است و قرار نیست به این زودی ها برای آن پایان خوشی متصور شد!
در پرونده هسته ای ایران، اراده ی شش کشور به اضافه ایران بر این بود که مسئله را با گفت و گو حل و فصل کنند، اما در پرونده ی تعاونی مصرف فرهنگیان دلفان، کسی حاضر به گفت و گو در این زمینه برای حل مشکلات ۲۵۰۰نفر از کارکنان آموزش و پرورش نیست .
کسی مسئولیت را نمی پذیرد که بخواهد آن را حل کند ؛ انگار تعاونی مصرف اصلا وجود نداشته است،نه اداره تعاون حاضر به پیگیری است نه اداره آموزش و پرورش ورود پیدا می کند.
نقطه مشترک این دو پرونده « برجام و تعاونی مصرف » نحوه ی کارکرد آنهاست ؛ جدای از مسائل فنی و تخصصی در مسئله هسته ای ایران نگرانی کشورهای غربی از غنی سازی بیشتر ایران در سایت فردو قم و افزایش تعداد سانتریفیوژها بود و در مسئله تعاونی مصرف فرهنگیان هم، بحث برسر فنا سازی اموال فرهنگیان مطرح است که یک شبه تمام اقلام و کالاهای آن به فنا رفت ( من همیشه غنا را با فنا اشتباه می گیرم! )
جالب اینجاست که در مسئله هسته ای ایران ،کشورهای غربی کوچکترین جابه جایی در سایت ها را رصد می کردند و به آقای آمانو گزارش می دادند ،اما در موضوع تعاونی مصرف فرهنگیان دلفان ،قوی ترین ردیاب ها هم نتوانسته اند ردی از اقلام غیب شده را ردیابی کنند.
جل الخالق!
حتی از مدیرکل انرژی هسته ای در سفری که اخیرا به تهران داشتند مدد خواستیم که شاید چاره ای برای این اقلام گم شده پیدا کند ؛ ایشان نیز اظهار بی اطلاعی کردند و اظهار داشتند که ماهواره های ریزبین آنها نیز چیزی را ثبت نکرده اند ، به ناچار به سراغ اتحادیه تعاونی های کشور رفتیم و موضوع را پیگیر شدیم که چیزی نمانده بود به جرم بدهکاری یکصدو بیست میلیونی تعاونی مصرف فرهنگیان نورآباد بازداشت شویم که با کلی خواهش، و تمنا و توضیح این مطلب که ما خودمان شاکی هستیم گذشت فرمودند.
خلاصه این دو پرونده قرابت عجیبی با هم دارند زیرا در هر دو پرونده بحث تضییع حقوق مردم و واژه #تحریم#مطرح است ،تحریم های ظالمانه هسته ای که مبرهن و آشکار و بر همه عیان است و تحریم های تعاونی مصرف فرهنگیان دلفان نیز بر هیچ معلم دلفانی پوشیده نیست چرا که فرهنگیان دلفان بیش از ۱۲سال است در تحریم استفاده از تعاونی مصرفی هستند که با سرمایه و اندوخته ایشان قدبرافراشته بود و زمانی در بین تعاونی های استان حرفی برای گفتن داشت، اما متاسفانه سال هاست سرمایه اش به تاراج رفته و کسی جوابگو نیست .
حال با تعاریف فوق، چند راه حل پیش روی فرهنگیان دلفان می باشد:
۱- به سراغ تیم مذاکره کننده برویم و از ایشان درخواست نماییم مسئولیت این پرونده را عهده بگیرند که با توجه به حاضر نبودن طرف مقابل به گفت و گو، این مسئله منتفی می باشد.
۲ - پرونده را به شورای امنیت بفرستیم که با توجه به لابیگری طرف مقابل از این مسئله هم سودی نخواهیم برد.
۳ - اصلا بی خیال پرونده تعاونی مصرف فرهنگیان شویم ولی یادمان نرود که تعاونی مصرف به اتحادیه تعاونی های کشور بدهکار است و قصد چشم پوشی هم ندارد و مانده مطالبات اتحادیه تعاونی مصرف را باید پرداخت نماییم.
۴ - گرفتن یک کد جدید تعاونی مصرف با برگزاری مجمع عمومی و یا پی گیری مطالبات تعاونی قبلی از طریق یک وکیل زبده حقوقی
حال با تشریح اوضاع انتخاب با شما فرهنگیان عزیز است !
لکنا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
تا زمانی که تاخت و تاز شپش در مدارس منطقه یک تهران مثل بمب صدا نکرده بود، تصور بر این بود که این انگل تنها در جنوب و حاشیه شهرها شیوع دارد. شپش که در سرما بیشتر میشود، این روزها با گذشت تنها دو ماه از آغاز سال تحصیلی نو، خبرساز شده و نگرانی خانوادهها و مسوولان را برانگیخته است. با این وجود که روز گذشته وزارت بهداشت در واکنش به خبرهای شیوع شپش، وضعیت «شپش در مدارس» را حاد ندانسته اما آمارهای رسمی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی از شناسایی سه هزار و ۵۰۰ دانشآموز این استان مبتلا به شپشزدگی در سالجاری حکایت میکند.
رژه شپش در مهد کودکهای گران پایتخت
اعلام این آمار در حالی است که خبرهایی از شیوع شپش در دو مهد کودکِ گران پایتخت هم به «جهان صنعت» گزارش شده است. بر این اساس در یکی از مهد کودکهای خصوصی در مرکز تهران، نگرانی از همهگیر شدن این انگل در بین کودکان باعث شده به والدین کودکان اعلام کنند موهای فرزندانشان را کوتاه کنند. همچنین در موردی دیگر مهد کودک گران دیگری در غرب تهران هم به این مساله دچار شده است. این اتفاق در حالی است که چنین مراکزی در عوض رسیدگی دقیق و بهتر به کودکان، هزینهای گزاف دریافت میکنند و عدم رعایت بهداشت از مهمترین عوامل ابتلا به این انگل است بنابراین با وجود چنین مشکلی، نبود نظارت بهداشتی دقیق در این مراکز نمود بیشتری پیدا میکند.
شپش حاد است یا نه
روز گذشته در حالی گزارشی مبنی بر همهگیر شدن شپش در مدارس آذربایجان غربی روی خروجی خبرگزاری مهر قرار گرفت که در ساعات آغازین روز، رییس اداره بیماریهای منتقله از آب و غذای وزارت بهداشت با بیان اینکه ابتلای دانشآموزان به شپش مساله جدیدی نیست به ایسنا گفت: جای نگرانی در این زمینه وجود ندارد.
بابک عشرتی درباره خبرهای منتشرشده از شیوع شپش سر در مدارس پایتخت هم اینطور توضیح داد: از تهران گزارشهایی از ابتلا به این انگل میرسد که گاهی زیادتر و گاهی کمتر میشود. این موضوع به سرما و گرمای هوا بستگی دارد و تجمع مردم در فصل سرما، احتمال ابتلا را بیشتر میکند.
بنا به گفته او در حال حاضر جای نگرانی در این زمینه وجود ندارد و شرایط طوری نیست که بگوییم مشکل حادی ایجاد شده است.
جای خالی مربیان بهداشت
بر اساس برنامه پنجم توسعه باید برای هر ۷۵۰ دانشآموز حداقل یک مربی بهداشت در سطح مدارس وجود داشته باشد. این در حالی است که بسیاری مناطق با کمبود مربی بهداشت مواجه هستند؛ عاملی که با کنترل چنین بیماری واگیرداری ارتباط مستقیم دارد. رییس اداره سلامت آموزشوپرورش آذربایجان غربی با تایید شیوع شپشزدگی در بین دانشآموزان استان به مهر اینطور توضیح داد: در حالی که بخشنامهای بهتمام مدارس استان ارسالشده تا معلمان با همکاری مربیان بهداشت و رابطان بهداشتی در کنار مدیران مدارس بهصورت دورهای سالانه سه بار موی سر دانشآموزان را از بابت وجود شپش کنترل کنند اما کمبود شدید مربی بهداشت مدارس استان مشهود است.
هرچند به گفته عباس مصری، کمبود مربی بهداشت باعث شده است که در برخی مواقع یک مربی بهداشت به مدارس متعددی خدمات ارایه میدهد و با وجود این کمبود، هیچ دانشآموزی در سطح استان از خدمات بهداشتی محروم نیست و با همکاری رابطان بهداشتی و دانشگاه علوم پزشکی سعی بر این بوده که این خلاء جبران شود.
یک مربی بهداشت برای هر 1248 دانشآموز
هماکنون ۱۳۱هزار دانشآموز در مقطع ابتدایی مشغول تحصیل هستند و ۱۰۵ مربی بهداشت برای این تعداد دانشآموز وجود دارد. براساس این آمار که از سوی رییس اداره سلامت آموزشوپرورش آذربایجان غربی عنوان شده، به ازای هر 1248 دانشآموز، یک مربی بهداشت وجود دارد؛ عددی که با استانداردی که در برنامه پنجم توسعه در نظر گرفته شده، فاصله زیادی دارد.
بر این اساس بیشتر این مربیان بهداشت در مدارس شهری مشغول کارند و رسیدگی به دانشآموزان روستایی به بهورزان مراکز بهداشتی سپرده شده است و به گفته این مسوول، بهداشتیاران در مقاطع ابتدایی، پیشگامان سلامت در مدارس متوسطه اول و سفیران سلامت در مدارس متوسطه دوم خلای کمبود مربیان بهداشت را جبران میکنند.
شپش در بین دختران بیشتر است
در خصوص شیوع این بیماری در بین دختران؛ این توضیحی است که از سوی مصری ارایه شده: ابتلا به شپشزدگی ربطی به وضعیت اقتصادی یا محرومیت ندارد بلکه ناشی از عدم رعایت بهداشت فردی است بهطوری که دانشآموزان مناطق با وضعیت رفاهی بالا نیز به این بیماری مبتلا میشوند اما به نظر میآید پوشش دانشآموزان دختر عاملی است که این بیماری را در آنها پنهان میکند.
در این باره وحید حقیقی، معاون فنی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی آذربایجان غربی نیز گفته است بیشترین میزان آلودگی در میان گروههای سنی ۱۰-6 سال و جنس مونث گزارش میشود که بیشتر در مهدکودکها و مقطع ابتدایی هستند و در راستای سلامت دانشآموزان بهویژه دانشآموزان دختر که بیماری در میان آنان شایعتر است، تعاملات بسیار عمیق و گسترده با آموزشوپرورش استان داریم.
شامپوی ضدشپش با چاشنی سرطان
«پدیکولوس هیومنوس کپیتیس» نامی است که شاید خیلی به هیکل کوچک این خونآشامها نیاید اما این انگلها در سالهای دهه 60 و 70 نیز شیوع گستردهای در مدارس داشتند که در سالهای اخیر با بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی و نظارت بهداشتی دقیقتر، کاهش یافته است اما به هر روی این خونآشام کوچک، طول مو، جنس، سن و رنگ مو نمیشناسد و شامپو کردن معمولی هم آن را نمیکشد یا از آن پیشگیری نمیکند.
از سوی دیگر با اینکه مبارزه با این انگل هر سال با معاینه دانشآموزان در بیشتر مدارس کشور انجام میشود اما افزایش شپش در حالی است که برخی شامپوهای ضدشپش هم چاشنی سرطان دارند و سازمان حفظ نباتات آن را غیرمجاز خوانده و بارها درخواستهایی برای حذف سم خطرناک لیندین به وزارت بهداشت داده شده است به طوری که چندی پیش معاون کنترل و مبارزه با آفات سازمان حفظ نباتات کشور نسبت به مصرف این سم در تهیه شامپوهای ضدشپش از وزارت بهداشت انتقاد و ابراز امیدواری کرد که هرچه سریعتر این سم از چرخه مصرف انسانی حذف و سموم کمخطر جایگزین شود.
روزنامه جهان صنعت
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
عصر روز پنج شنبه بود که در بوستان محله کنارش نشستم .
او درباره خودش و دوستانش می گفت : سال هاست که آن ها عمر گرانمایه خود را صرف تعلیم و تربیت دانش آموزان این مرز و بوم کرده بودند اما حالا پشیمان هستند که چرا دست از کار کشیده اند .
وقتی حکم بازنشستگی اش را به دستش دادند او نه تنها خوشحال نبود بلکه فکر می کرد از فردای آن روز راهی جز نشستن در نیمکت بوستان محله ندارد و فقط باید به رویاهای دست نیافتنی اش بیندیشد . وقتی در دوران جوانی معلم شد خوش قواره و جذاب بود حالا بعد از سی سال تلاش بی وقفه و صادقانه رمقی برایش نمانده ، قدم هایش را به زور بر می داشت.
دستش تهی از مادیات و اندیشه اش مضطرب ، برای تامین هزینه های سنگین زندگی به هردری و به هر کسی رو می انداخت مستاصل بود .
او می گفت آیا سر انجام معلمین عزیز ما بعد از سی سال تلاش و کوشش صادقانه روی نیمکت بوستان ها است ؟
چون من معتقدم نیمکت های مدارس بیشتر از درختان باغ ها میوه و سایه می دهند . میوه ی علم و دانش بسیار شیرین و گوارا و ریشه جهل و تاریکی را از بیخ و بن می کند و دریچه ای به سوی روشنایی و دانایی است . مثل این که قرار نیست این بندگان خدا نفس راحتی بکشند و به مشکلات معیشتی خود فکر نکنند . وقتی کنارش نشسته بودم یک آه داشت و هزار ناله ، حق با او بود چون بهترین لحظات جوانی خود را صرف فرهنگ و آموزش این جامعه کرده بود ، حالا نگران از آینده فرزندان و ازدواج و تحصیل آنها روح و جسمش را آزرده بود .
او می گفت هیچ کس ارزش کار و فداکاری معلم را نمی داند. 30 سال سر کلاس درس ، الفبای پاکی و صداقت را به کودکان این سرزمین آموزش دادیم ، حالا خود شاهد این همه بی عدالتی و تبعیض و فقر در جامعه هستیم !
خیلی دلم به درد آمده ...
چندین سال است که قرار است حقوق و مزایای بازنشستگان را با سایر ادارات همسان سازی و هماهنگ کنند تا آنان بدون دغدغه زندگی کنند .
آیا وقت آن نیست به قول و وعده های خود عمل کنند ؟
از شعارها دست بردارید !
صدای نفس هایش را می شنیدم . گاهی سرفه های شدیدی می کرد ، او می گفت ذرات گچ و نوشتن بر روی تخته سیاه و پاک نمودن به ریه هایم در طول سال های خدمتم آسیب رسانده ؛ آن موقع که تخته وایت برد نبود . او دبیر ریاضی بود . او می گفت یک سال اندی از زمان بازنشستگی ام می گذرد اما از پاداش آخر خدمتم خبری نیست . فقط انتظار می کشیم . فعلا با حرف های بی پایه و اساس ما را سرگرم کرده اند .
دیگر اطمینان و اعتمادی به گفته های آنها ندارم . آن ها در سخت ترین شرایط ما را تنها گذاشتند .
آیا کسی از حال و روز ما خبر ندارد ؟
صدای بازنشستگان را فرشتگان آسمان شنیده اند ، اما روی زمین کسی صدای حق گو این بندگان خدا را نمی شنود !
انگار گوش شنوا وجود ندارد . پاداش آخرخدمت ما را هم امروز و فردا می کنند آن هم با میوه ای که طعم آن تلخ و با تبعیض و نابرابری و تفاوت عجین شده است که قلب هر انسانی را می فشارد .
حتی بعد از سی سال قرار نیست ما طعم رفاه و آرامش و آسایش را احساس کنیم . فقط باید در مشکلات عدیده زندگی دست و پا بزنیم تا در سیلاب گرفتاری ها غرق شویم ، به همین دلیل نیازمند یک سری تسهیلات و اقدامات حمایتی هستیم که باید برای بهبود وضعیت معیشت ما قدم های مثبتی برداشته شود . این بازنشسته عزیز فرهنگی از من خواست گفته هایش را بدون تغییر برای « سایت وزین سخن معلم » بنویسم .
من هم بنابر وظیفه اطاعت امر نمودم .او اظهار می کرد حتی اگر حقوق و مزایا این قشر زحمت کش هماهنگ هم شود هنوز تا رسیدن به « خط بقا » فاصله زیادی دارند. ما بازنشستگان فرهنگی با این درآمد اندک و هزینه های سرسام آور و تورم و زیر خط فقر چگونه زندگی کنیم ؟
آیا این وضعیت نابه سامان و مه آلود در خور شان منزلت و شخصیت فرهنگیان فرهیخته است ؟
کاش می شد چند ماهی مسئولین در جای ما قرار می گرفتند تا آنها هم طعم تلخ نداری و فقر را بچشند تا بدانند شرمندگی خانواده یعنی چه ؟ با این حقوق فقط می توان زنده ماند .
آیا مسئولین صندوق بازنشستگی حاضرند دو میلیون وام بگیرند؛ آن هم با رعایت نوبت و قرعه کشی و هزاران پیچ و خم اداری و کسری بودجه و عدم تخصیص اعتبار لازم فقط مخصوص بازنشستگان فرهنگی است ؛ گویا درآمد اندک را به نام آنها سند محضری زده اند !
ما بارها اعتراض و خواسته های خود را بیان کرده ایم و به گوش مسئولین رساندیم ولی پاسخی نشنیدیم و با بی اعتنایی از همه چیز گذشتند . زندگی با عزت و آبرو مندانه و دور از هر تنش حق ماست . ما زیارت و سفر اروپا را نخواستیم اما سالی دو بار مسافرت داخل کشور برای تمدد اعصاب و کسب روحیه شاد و پرنشاط لازم و ضروری است اما با کدام درآمد و تسهیلات؟
دیگر ما به دوران جوانی بر نمی گردیم که بتوانیم فعالیت مضاعف داشته باشیم، حقوق ما کفایت ده روز را نمی دهد . اگر چه گذر عمر و دوران سالمندی برف سفیدی را بر سر و صورت ما نشانده و بر صورت جذاب جوانی ما چین و چروک هایی ظاهرشده و بیماری ها و ناتوانی ها برما غالب شده و دست روزگار عینک و عصایی را به ما هدیه داده اما ضمیر باطن ما مانند برف سفید و دور از هر ناپاکی است .
ما بازنشستگان ، عمق روح مان بلند و دستان مان گشاده و با سخاوت، سایه وجودمان موجب خیر و برکت و کلام ما پر مغز و حکایت از دانایی و توانایی و حکمت درون مان است .
حالا مسئولین ارشد کشور حمایت های خود را از ما دریغ می کنند همان کسانی که دانش آموختگان گذشته و اکنون مدیران و مسئولین این کشور هستند . این شرط عدل و انصاف و جوانمردی نیست ، مگر ما بازنشستگان فرهنگی جزء خانواده بزرگ آموزش و پرورش نیستیم ، پس چرا افزایش حقوق حاصل از طرح نظام رتبه بندی معلمان شامل بازنشستگان نمی شود یا لااقل راهکار جدیدی را برای افزایش حقوق و مزایای آنان جست و جو نمی کنند ؟ البته اکثریت بازنشستگان اتفاق نظر دارند که صندوق بازنشستگی باید به دست بازنشستگان شریف و توانا ،کاردان ، صالح و بالیاقت و سایر ادارات تابعه اداره شود چون این عزیزان بازنشسته درد آشنا و از جنس صداقت ، فرهنگ ، علم و اندیشه هستند و مشکلات همکاران خود را با گوشت و پوست و استخوان خود احساس می کنند .
هر موی سپید آن ها به دنیا می ارزد . درایت و پختگی آنان حاصل از علم و تجربه و نشانه لیاقت و شایستگی آنان است و من نسبت به همه آنها ادای احترام و ارادت و از زحمات بی وقفه آنان سپاسگزاری می کنم .
پس باید کار را به اهلش سپرد تا مطالبات و معوقات و پاداش همکاران را مجدانه و مستمر پیگیری نمایند یا در مراکز استان ها آنها نمایندگانی فعال و پی گیر داشته باشند تا خواسته های صنفی و مطالبات خود را به گوش مقامات و مراکز تصمیم گیری برسانند .
او از مسئولان صندوق بازنشستگی بسیار شاکی و گله مند بود و می گفت چرا از حق و حقوق ما بازنشستگان دفاع نمی کنند ، فقط سرگرم سمینارها ،جلسات و غیره ..... هستند که تاکنون موثر نبوده و قدرت خرید و توان مالی این عزیزان روز به روز کاهش یافته و نگرانی آنان با گرانی و تورم موجود در جامعه و ده ها هرینه پیش بینی نشده افزایش داشته است .
ما بازنشستگان از مظلوم ترین و محروم ترین اقشار جامعه هستیم که مورد بی مهری و بی التفاتی و بی توجهی مسئولین قرار گرفته ایم .
واقعا هیچ کسی به فکر ما نیست !
سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور چرا قانون مدیریت خدمات کشوری را در مورد بازنشستگان اجرا نمی کند و سلیقه ا ی عمل می کند ، چون با این کارحلقه معیشت هر روز بر ما تنگ تر شده به طوری که بر وجودمان سنگینی می کند .
یکی دیگر از خواسته های به حق و منطقی بازنشستگان عزیز ما خدمات بیمه ای جامع و پاسخ گوی درمان است که در قالب تجمیع بیمه خدمات درمانی و تکمیلی می باشدکه تاکنون اقدامی صورت نگرفته است .
در این شرایط مه آلود و فضای آشفته و تاریک جامعه بازنشستگان باید به دنبال روشنی فانوسی بود تا از سوی مسئولان اقدام و گشایشی شود.
ان شاءالله
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید