صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

خراسان رضوی / همکاری با گروه سخن معلم

منتشرشده در نامه های دریافتی

نگاهی به عملکر مدارس هیات امنایی در وزارت آموزش و پرورش  گروه اخبار /

هیات امنا درآن جلسه کم از کلیدی نبود که برای بازشدن قفل مشکلات مدارس آن را ساخته بودند، هیاتی که قرار بود برای مدارس بزرگی کند و حتی اگر لازم باشد برایشان ریش‌سفیدی.

اردیبهشت 88 تا دی 94 چشم بر هم‌زدنی گذشت، اما گذرسال‌ها به چهره خیلی از مدارس هیات امنایی خط و خش انداخت تا آنجا که این چهره حالا به واسطه برخی مصادق، آن قدر مخدوش است که معاون وزیر آموزش و پرورش نیزحق انتقاد از آن را برای خود محفوظ می‌داند .

مرضیه گُرد، معاون وزیر و رئیس سازمان مدارس غیردولتی دیروز در جمع خبرنگاران برخی تعارفات معمول را کنار گذاشت و پیشنهاد انحلال چند مدرسه هیات امنایی را علنی کرد؛ انحلالی برآمده از یک انحراف .

داستان این است: برخی از این مدارس تحت عنوان فوق‌برنامه برای تأمین درآمد، مبالغ بالایی از اولیا دریافت کرده‌اند، حتی یکی از آنها یک میلیارد تومان و حالا جای این یک میلیارد تومان مثل خاری که تن آموزش و پرورش را خلیده، ذوق ذوق می‌کند.

مرضیه گرد این را آورد نشاند کنار بی‌کیفیتی برخی از این مدارس که گویا دک و پز عالی دارند ولی چنته‌شان خالی است، مدارسی که از این به بعد مثل قبل، حاشیه امن ندارند و زیر سنگینی نگاه‌ ها خواهند بود و اگرناتوانی‌شان در ارتقای کیفیت آموزش اثبات شود به وضعیت قبل بازمی‌گردند، یعنی تابلوی هیات امنایی‌شان کنده می‌شود و به جایش تابلوی مدرسه دولتی عادی می‌چسبد.

 

اینها آمده بودند تا ...

بهار سال 88 قرار بود بهار تعلیم و تربیت نیز باشد، وقتی شورای‌عالی آموزش و پرورش زیر مصوبه هیات امنایی شدن مدارس مُهر تائید نشاند.

متن این مصوبه با امیدهای زیادی حاشیه‌نویسی شد، این‌که هیات امنا کیفیت برنامه‌های آموزشی و تربیتی مدرسه را ارتقا دهد، مشارکت‌های مردمی را در ساخت و اداره امور مدرسه جلب کند و موجب تقویت نظام مدیریتی، مالی و اجرایی مدارس شود.

در واقع این مصوبه می‌خواست برای اداره مدارس یک شیوه جدید مدیریتی به وجود بیاورد و بدون این‌که باری بر دوش مردم بگذارد، باری از دوش نظام آموزشی بردارد.

به این ترتیب درآیین‌نامه اجرایی مدارس هیات امنایی نوشته شد باید حلقه‌ای از مدیران و معاونان مدارس، خیران، صاحب‌نظران، کارشناسان آموزشی و شورایان به اسم هیات امنا شکل بگیرد و فکرها و ایده‌هایشان روی هم ریخته شود تا مدرسه به بهترین شکل ممکن اداره شود.

اما حالا گویا انحرافی از این هدف رخ داده و انگار برخی مدارس هیات امنایی ترجیح داده‌اند به جای پرداختن به ماموریت‌های مهم‌شان روی یک نکته دست بگذارند، آنجا که بوی پول می‌آید و حالا صدای اعتراض آموزش و پرورش را نیز بلند کرده است.

 

تخلفی روشن مثل روز

چه قرار باشد مرضیه گرد درباره مدارس هیات امنایی اظهارنظر کند و چه قرار باشد تریبون اظهارنظر، سهم مدیر امور شوراهای وزارت آموزش و پرورش یا سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران شود، هرسه یک موضع دارند؛ این‌که گرفتن پول از اولیا و تحت فشار قراردادن خانواده‌ها تخلفی غیرقابل چشم‌پوشی است.

مرضیه گرد که دیروز واضح و آشکار این را در جمع خبرنگاران گفت، نورعلی عباسپور، مدیر امور شوراهای آموزش و پرورش نیز که روز گذشته در نشست خبری با اصحاب رسانه توضیح داد که منابع مالی مدرسه نباید به وسیله اولیا تامین شود و مسعود ثقفی، سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران هم اتمام حجت کرد که اگر مدرسه هیات امنایی از منابع خارج از مدرسه تامین اعتبار نکند، هیچ تفاوتی با مدرسه دولتی عادی ندارد و نام هیات امنا بهتراست از او گرفته شود.

تامین اعتبار از منابع خارج از مدرسه اشاره به بخشی از آیین‌نامه اجرایی مدارس هیات امنایی دارد که منابع مالی این مدارس را تشریح می‌کند و دست می‌گذارد روی پولی که دولت به عنوان سرانه به حساب مدارس واریز می‌کند، هدایا و کمک‌های داوطلبانه مردمی، وجوه تشویقی که شوراهای آموزش و پرورش به مدارس می‌دهند، وجوهی که از طریق فوق برنامه‌ها به دست می‌آید و هدایا و کمک‌های نقدی و غیرنقدی که خیرین به مدارس تقدیم می‌کنند .

اینها راه‌های چندگانه کسب درآمد برای مدارس هیات امنایی است که از بد حادثه، برخی از این مدارس فقط بر درآمد فوق‌برنامه‌ها زوم کرده‌اند و دل سپرده‌اند به کمک‌های مردمی .

اتفاقی که صدای آموزش و پرورشی‌ها را بلند کرده همین است، ازجمله دریافت پول از اولیا که همیشه گفته شده باید داوطلبانه باشد ولی معمولا نیست و نیز فوق برنامه‌ها که به گفته ثقفی حتما باید شرکت در آنها اختیاری باشد، اما برخی هیات امنایی‌ها ثابت کرده اند واژه اختیار را باید اختیار نوشت و اجبار خواند .

 

پولی بودن مساوی است با کیفیت؟

مدیر امور شوراهای آموزش و پرورش غلو نکرد وقتی دیروز رو در روی خبرنگاران گفت مردم برای بعضی از مدارس هیات امنایی سر و دست می‌شکنند. این سر و دست شکستن‌ها همیشه بوده و از این به بعد نیز خواهد بود؛ چون همیشه مردمی هستند که دل به اسم و رنگ و لعاب می‌بازند و از اصل غافل می‌شوند.

اصل وجودی مدارس هیات امنایی این است که آنها همان مدارس دولتی عادی هستند و ثبت‌نام درآنها آزمون ورودی و شرط معدل و هیچ قید و شرطی به جز رعایت محدوده جغرافیایی ندارد، اما همان گروه که دنبال دک و پزعالی هستند، تن می‌دهند به شرط و شروط‌های برخی از این مدارس از جمله کمک‌های مالی غیر داوطلبانه و فوق برنامه‌های اجباری .

اما با این حال مسئولان آموزش و پرورش هیچ کدام از این ژست‌ها را قبول ندارند و بر موضع خود پای می‌فشارند مثل مسعود ثقفی که می‌گوید به لطف وجود برخی از مدارس هیات امنایی کیفیت آموزش ارتقا یافته اما هنوز هستند مدارس زیادی که کیفیت قابل لمسی ندارند و فکر می‌کنند هیات امنایی شدن هم معنی با دریافت شهریه است .

این مشکل به چشم حسین احمدی، کارشناس آموزش و پرورش نیزآمده است که یادآوری می‌کند هدف از آغاز به کار این مدارس ارتقای کیفیت آموزش وافزایش مشارکت اولیا در برنامه‌های آموزشی و تربیتی و ایجاد نوعی همفکری در اداره بهتر مدرسه بوده نه درجا زدن درکیفیت و تمرکز بر دریافت پول از خانواده‌ها.

این گفته‌ها روی هم یک معنی دارد، این که خیلی ازهیات امنایی‌ها راه را به غلط رفته‌اند و دچار گیجی شده‌اند، شاید حتی برخی از آنها بر خود گمان ِغیردولتی بودن برده‌اند و به همین دلیل سازِ دریافت شهریه را کوک کرده‌اند. اما حالا لازم است این گیجی رفع شود، شاید با نیشگونی به شکل نظارت دقیق برآنها و شاید با تلنگری به شکل پس گرفتن نام هیات امنایی از آنها و پس دادن عنوان دولتی عادی به این گروه از مدارس .

جام جم آنلاین

دوشنبه, 27 دی 1394 20:12

من و هیاهوی سکوت

زیر پوست مدرسه و آموزش  در سکوت پرهیاهوی خودش در قفس کوچک زندان تاریکش نشسته و دفتر خاطرات ذهنش را پرآه و بی صدا، پر بغض و بی گریه، پرالتهاب و بی تب ورق می زند. گویی کنارش هستم و می بینمش. این همه هیاهو در سکوت غمبارش برایم چهره ای آشنا دارد. او همانی می تواند باشد که در کلاس ساکت درس با چهره ای رنگ پریده و قیافه ای معصومانه چون میخ باریکی که بر تخته ای می کوبند بر نیمکت مدرسه کوبیده شده است. چشمانش بر کتاب است ولی نه صفحات را می بیند و نه مطالب آن را می فهمد.

او در سکوت پر هیاهوی خود تصاویری از زندگی پر از خشونت و بی مهر را لابه لای کتاب زندگی اش ورق می زند. تغذیه جسمی اش مناسب نیست و گویی هرگز به خاطرش هم نرسیده که می توان با تغذیه بهتر شادابی بیشتر داشت، اما بی توجهی مادر و بی پناهی از داشتن بدتر از نداشتن پدر را بارها در ذهنش مرور کرده است. معلم از اینکه درس را نمی فهمد سرزنشش می کند و همکلاسی هایش طردش می کنند مگر کسانی از جنس خودش.

...زمان زود می گذرد . حداقل از نگاه ما آدم های معمولی این طور هست. حالا او وارد مقطع جدیدی می شود ، بزرگتر شده است برای جبران کمبودهایش سراغ همسالان می رود. ذهنش مغشوش است و روحش رنجور. معلمانش از او شاکی اند و معاون و اولیای مدرسه او را دختری بی نظم و گاه بی ادب توصیف می کنند گاهی تهدید به نگرفتن نمره درس و انضباط می شود و گاه تهدید به اخراج.

زمان بی رحمانه صفحات زندگی اش را ورق می زند. بزرگتر می شود و وارد مقطع بالاتر. باز روی همان نیمکت های بی روح نشسته است. نه آرام و بی صدا و نه در هیاهوی افکارش بلکه در تقلا و دست و پازدنی پر تلاش برای دیده شدن. آینده روشنی ندارد و هدف مشخصی در ذهنش ترسیم نشده است. سنواتی که در مدرسه بر او گذشته برایش نه امیدی به اشتغال آفریده است نه به او مهارتی برای ادامه زندگی یاد داده است حتی استقلال فکری و روانی را هم نیاموخته است و باز بهترین دوستانش همسالان و همکلاسی هایش هستند خصوصا اگر گوشه های خاطراتشان به هم شبیه باشد. برای او ابراز محبت یک پسر چقدر می تواند رویایی باشد. او خودش را رها از تمام غصه ها و قصه های زندگی می بیند وقتی تصور می کند که کسی پیدا شده است که او را به خاطر خودش دوست بدارد و بخواهد در ادامه زندگی دستانش را بگیرد و یاریش دهد.

همه انسان ها به اعتماد و امنیت نیاز دارند و همین طور به عشق ورزیدن و محبت دیدن و او این نیاز را با تمام وجودش حس می کند و با سرعت تمام در هر جایی که نمودی از آن را ببیند جلب آن شده و به سمت آن می رود. این بار تجربه تلخ دیگری بر دفتر خاطراتش نقش می بندد و آن هم خیانت است. خیانت به اعتمادش ، به صداقتش و به همه محبتی که آن را با تمام هستی اش نثار کرده بود. سرخورده از این بازی ناجوانمردانه سراغ چیزی می رود که خاطرات زندگی اش را محو کند. اما کاش این بازی نابرابر را پایانی بود. سیگار و اعتیاد برایش رهایی از تلخی های زندگی است. گفتم زندگی نه زنده بودن صرف است و نفس کشیدنی. در قاموس کتاب تجاربش مفاهیم شادی و لذت، امنیت و آرامش، اعتماد و دوستی کم رنگ و گاه بی رنگ شده اند. نمی دانم در کجای داستانش نشسته ام و او را می بینم ؟ آیا در جایگاه معلمش هستم ؟

همان معلمی که رنجوری دانش آموزش را در مقطع ابتدایی می بیند و بی قراری اش را در راهنمایی و سرکشی و طغیان او را در دبیرستان.

آیا من همان معاونی هستم که از ناهنجاری رفتارهای دانش آموزان به خشم آمده و با الفاظی از این قبیل که تربیت خانوادگی ندارید و ... با خشم تهدید به کم کردن نمره انضباط می کند ؟

آیا من می توانستم مسئول کتابخانه ای در مدرسه باشم که دانش آموزان با شور و شوق در تنهایی شان به آنجا می آمدند و آنها را با کتاب آشنا می کردم ؟

آیا برای من این امکان بود که مشاوری امین باشم که با روی باز و با حفظ رازداری و امکان یاری رساندن آغوشم را برای دانش آموزانی که مشکل داشتند می گشودم ؟

آیا می توانستم معلم ورزشی باشم که در ساعات ورزش چنان شادی و جنب و جوشی را برای دانش آموزان به ارمغان آورم که بسیاری از نیروهای هیجانی شان را تخلیه کنند ؟

آیا می توانستم معلم هنری باشم که با آموزش مهارت های هنری به روح خسته دانش آموزان هنری را بیاموزم ؟

آیا می شد که من در جایگاهی باشم که به والدین درس های پدر بودن و مادر بودن را یادآوری کنم و بیاموزانم ؟

آیا می شد که مسئولی ...

نه من همان معلمی هستم که فقط می توانم در سکوت دانش آموز خسته ام هیاهوی ذهن آشفته اش را بشنوم و با تاسف آهی سرد بکشم.

من همان معلمی هستم که وقتی از اخبار زندان زنان می گویند و اینکه در آنجا چه می گذرد آهی جان گداز از نهاد خسته ام بلند می شود زیرا که اکثر آنان روزی پشت همین نیمکت ها نشسته اند.

آنان روزی در کلاس های درسی نشسته اند که چیزی نیاموختند و باید مهارتی را فرا می گرفتند که نگرفتند و باید حمایت بی دریغی را دریافت می کردند که نکردند و به جای آن امروز دست هایشان میله های سرد و بی روح زندان را می فشرد همان طور که روزی دستان کوچک شان ،  نیمکت های سرد و بی روح مدرسه را می فشرد ... و امروز یادشان قلبم را می فشرد.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دیدگاه
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

تفاوت تطبیق

لرستان / تفاوت تطبیق

منتشرشده در نامه های دریافتی

بودجه واقعی آموزش و پرورش در سال 1395  گروه اخبار / عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: دولت باید برای بهبود وضعیت وزارت آموزش و پرورش، بودجه ۴۰ هزار میلیارد تومان را برای وزارت آموزش وپرورش پیشنهاد می داد.

قاسم جعفری درباره ۲۸ هزار میلیارد تومانی که دولت در لایحه بودجه سال ۹۵ برای وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد داده است، گفت: اگر دولت می خواهد سند تحول بنیادین اجرا و مشکلات فرهنگیان حل شود و آموزش و پرورش یک سامان نسبی پیدا کند باید بیشتر از این مبلغ پیشنهاد می داد. پیشنهاد بنده این بود که باید بودجه این وزارتخانه ۴۰ هزار میلیارد تومان باشد.

وی افزود: این افزایش بودجه ای دولت برای وزارت آموزش و پرورش در نظر گرفته همان افزایش ۱۲ درصدی است که برای دیگر نهادها نیز داده شده است و دولت نباید دیگر منتی بر نظام تعلیم و تربیت بگذارد. برای فرآیند آموزش، کیفیت بخشی و برنامه های آموزشی و اجرای سند تحول بنیادین این افزایش اعتبار تاثیری ندارد بلکه اثر منفی هم خواهد گذاشت.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: گویا به این موضوع که آموزش و پرورش سنگ بنای آینده کشور است اعتقادی نداریم، اگر داشتیم توجه بیشتر به نظام تعلیم و تربیت می شد. اگر هم علم ظاهری داریم ایمان و باور به این موضوع وجود ندارد و دولت نمی تواند با این افزایش ۱۲ درصدی منتی بر نظام تعلیم و تربیت بگذارد.

جعفری درباره سرانه دانش آموزی که برای اولین بار در اعتبارات آموزش و پرورش دیده شده است نیز بیان کرد: اگر بودجه برای سرانه دانش آموزان گذاشته شود اقدام مطلوبی است اما باید اجرا شود. البته ۱۳ میلیون دانش آموز وجود دارد باید اعتبار مناسبی را در نظر بگیرند و ۱۵۰ میلیارد تومان کفایت نمی کند.

وی خاطرنشان کرد: اعتبار ۲۸ هزار میلیارد بیشتر برای الزاماتی همانند واریز حقوق است و به دیگر مسائل توجه نشده است و همچنان فکری برای مطالبات فرهنگیان و بازنشستگان در اعتبارات آموزش وپرورش نشده است.

مهر

گروه اخبار /  رئیس مجلس شورای اسلامی به علت مغایرت با آیین‌نامه داخلی مجلس طرح یک فوریتی استفساریه قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق‌التدریسی و آموزش‌یاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش را از دستورکار صحن علنی امروز خارج کرد.

گروه اخبار / بنابر اعلام سخنگوی سازمان آموزش و پرورش، مدارس مقاطع اول و دوم متوسطه ، روز سه شنبه، 29 دی ماه، با دو ساعت تاخیر آغاز به کار می کنند.

گروه گزارش /

دیروز یکشنبه بیست و هفتم دی ماه جمعی از فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به تجمع زدند .

این برای چندمین بار است که  در ماه های اخیر معلمان بازنشسته برای بیان خواسته ها و مطالبات خود در برابر مجلس شورای اسلامی تجمع می کنند .

یکی از فرهنگیان بازنشسته حاضر در این تجمع به سخن معلم گفت :

آقای نوبخت قبلا اعلام کرده بود که برای بازنشستگان خبرهای خوشی داریم و به ما قول داده بودند که قبل از ارائه بودجه به مجلس نشستی با نمایندگان معلمان بازنشسته خواهند داشت اما از نظر ما هیچ کدام عملی نشده است .

از سوی دیگر  آقاي دكتر ترابي  معاون اداري و مالي صندوق بازنشستگي كشوري به ما گفت که ما کف حقوق بازنشستگان را 12000000 ریال معادل یک میلون و دویست هزار تومان در نظر خواهیم گرفت که متاسفانه مبلغ اعمال شده تنها یک میلیون تومان بوده است .

بازنشسته دیگری ضمن تائید سخنان ایشان گفت :

الان 3 ماه است که حقوق ما را با تاخیر پرداخت می کنند .

قبلا حداکثر تا بیست و پنجم و یا بیست و ششم ماه حقوق ها را واریز می کردند اما اکنون این پرداخت تا سوم و یا چهارم ماه بعد هم کشیده شده است .

من مستاجر هستم و روی این موعد پرداخت حساب کرده ام .

بسیاری از معلمان بازنشسته از این وضعیت ناراضی هستند و زندگی آن ها مختل شده است .

از مسئولان می خواهیم که حداقل همین مبلغ اندک حقوق را سر وقت پرداخت کنند .

این تجمع از ساعت 10 صبح شروع و پس از  حدود دو ساعت بدون آن که مشکلی پیش آید خاتمه یافت .

همکاری نیروی انتظامی در این زمینه قابل ذکر بود .

تجمع فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی

تجمع فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی

تجمع فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی

تجمع فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی

تجمع فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی

تجمع فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی

تجمع فرهنگیان بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی

پایان گزارش /

منتشرشده در بازنشستگان

رفتارشناسی معلمان و آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان در موضوع انتخابات

موضوع انتخابات به ویژه انتخابات مجلس  که هر 4 سال یک بار در جامعه ما مطرح می شود دارای ابعاد گوناگون و مهمی است .

نقش فرهنگیان و معلمان در این انتخابات از جهات مختلف مهم و راهبردی است ضمن آن که آنان غالبا به عنوان عوامل اجرایی و نظارتی نقش اصلی را دارند و این حضور در " سلامت انتخابات " مهم است از آن جهت که معلمان در مقایسه با سایر گروه ها و اقشار " گروه مرجع " هستند و سلامت نفس و صداقت آنان قابل چشم پوشی نیست .

" انتخابات " یک فرصت مهم و طلایی برای طرح مطالبات در سطوح مختلف ازسوی جامعه فرهنگیان و معلمان و نیز ارائه برنامه و راه کار به کاندیداها برای توجه بیشتر و اساسی تر به مشکلات این دستگاه بزرگ و مولد است .

فرآیند تغییر سه مرحله دارد :

1- پیش از تغییر 2-  اعمال تغییر اصلی 3- تثبیت تغییر .

از نظر نگارنده ، ما هنوز در مرحله اول قرار داریم .

هنوز باورها و نگرش ها نسبت به مقوله آموزش و پرورش دست نخورده و تابع همان معادلات قدیمی و حتی سنتی است .

در این میان نقش فعالان تشکل ها و نخبگان بسیار مهم و استراتژیک است .

نقش آنان در مرحله اول می تواند در قالب " گفتمان سازی " و " فرهنگ سازی " تعریف شود .

البته تاکنون گام هایی برای این مرحله طی شده است اما کافی نبوده است .

این که چرا به انتخابات به عنوان " فصل طرح مطالبات " و " فرآیند تکمیل مطالبه محوری " نگریسته نمی شود دلایلی دارد .

مهم ترین دلیل برای این مساله به ایفای نامناسب ، ناقص و جهت دار نقش این گروه  یعنی فعالان تشکل ها و نخبگان باز می گردد .

عدم ایفای کارکرد منطقی و کارساز نسبت به موضوع انتخابات موجب شده است تا فرهنگیان و معلمان بعضا این موضوع را جدی نگیرند و به غیر از تعدادی که احتمالا خود کاندیدا هستند  با این موضوع درگیر نشوند .

در برخورد با موضوع انتخابات و در حوزه تشکل ها با دو رویکرد اصلی مواجه هستیم .

رویکرد اول ، رویکرد حداقلی و یا سلبی است .

موافقان این رویکرد به این دلیل که انتخابات یک کنش سیاسی و یا هم نوایی با وضعیت موجود است است و ذهن جامعه و فرهنگیان را احتمالا نسبت به آنان بدبین کرده و آنان را " فرصت طلب " جلوه می دهد ؛ سعی در پاک کردن صورت مساله و یا نادیده گرفتن آن را دارند .

لازم به ذکر است که فعالان این تشکل تفسیر خاصی از صنف و کنش صنفی دارند و هنوز مرز میان " صنف " و " سیاست " را به درستی تعریف و یا تبیین نکرده اند ضمن آن که تضاد و تناقض همواره میان گفتار و عمل در میان آنان مشاهده می شود .

برای این موضوع کافی است به بیانیه کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) در این زمینه توجه شود :

" بنا بر مصوبه رسمی کانون در جلسه رسمی روز سه‌شنبه به تاریخ 22 دی94 ، کانون صنفی معلمان ایران اعلام می‌نماید از این تاریخ تا پایان انتخابات پیش رو(7 اسفند 94) ، این تشکل صنفی با احزاب و تشکل های سیاسی یا سیاسی-صنفی دیدار تشکیلاتی نخواهد داشت و حضور و موضع‌گیری احتمالی هر یک از اعضای هیئت‌مدیره کانون در نشست‌های سیاسی و انتخاباتی خارج از وجهه تشکیلاتی و شخصی تلقی می‌گردد. این مصوبه در راستای تأکید بر استقلال و ماهیت صنفی این تشکل و بر مبنای اساسنامه کانون صنفی معلمان است که هرگونه حضور تشکیلاتی در عرصه انتخابات را بصورت نفی‌ای و اثباتی منع می‌کند.
بدیهی است از این تاریخ به بعد انتشار هرگونه خبر پیرامون دیدارهای اعضای هیئت‌مدیره کانون صنفی معلمان ایران فقط در چارچوب کمیته اطلاع‌رسانی این تشکل قابل‌قبول است لذا انتشار هر خبر توسط هر رسانه که در تضاد با این اطلاعیه باشد از منظر این تشکل سو استفاده از نام و اعتبار کانون جهت مقاصد سیاسی و انتخاباتی است. "

اساسنامه کانون صنفی معلمان بر غیرسیاسی بودن این تشکل تاکید دارد اما آیا بیان چالش های آموزش و پرورش ، طرح مطالبات معلمان ، ارائه برنامه و راه کار به کاندیداها و حتی گفت گو با آنان دراین زمینه وحتی طرح موضوع و مساله در حوزه عمومی در تضاد با اساسنامه این تشکل صنفی است ؟

باید به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که چرا کانون های صنفی خود و دیگران را از این فرصت محروم می کنند ؟

شیرزاد عبداللهی یکی از اعضای موسس کانون صنفی معلمان در پاسخ به این سوال سخن معلم که چرا کانون های صنفی خود و دیگران را از این فرصت انتخابات برای طرح مطالبات معلمان محروم می کنند می گوید:

طبق ماده 1 اساسنامه"  کانون صنفی معلمان ایران انجمنی است:(صنفی، علمی، یا صنفی تخصصی) غیر سیاسی و غیر انتفاعی ". اما انتخابات مهم ترین اتفاق سیاسی است. موضع من این بوده و هست که ائتلاف با احزاب سیاسی و معرفی کاندیدا با رویه صنفی کانون  سازگار نیست زیرا معلمان در امور صنفی می توانند بدون اختلاف با هم متحد شوند اما در امور سیاسی متفرقند.

 شیرزاد عبداللهی در پاسخ به این پرسش که آیا در اساسنامه کانون از انتخابات نام برده شده است و آیا بیان مطالبات ، انتظارات و حتی ارائه برنامه به نامزدهای مجلس در مورد آموزش و پرورش خلاف اساسنامه است می گوید: "در مورد شرکت در انتخابات  مشخصا در اساسنامه چیزی گفته نشده است . در سال 86 برخی از اعضای هیات مدیره کانون به عنوان کاندیدا ثبت نام کردند و از یک لیست سه نفره هم حمایت کردند.

آن زمان گفته می شد که 6 عضو هیات مدیره به اعتبار شخصیت حقیقی خود کاندیدا شده اند اما این مساله باعث اختلاف و حتی انشعاب در کانون شد. البته کانون مطالبه محور است و می تواند  از فضای انتخابات برای طرح مطالبات خود  استفاده کند .

از نظر من ممنوعیت اساسنامه فقط شامل حضور در ائتلاف سیاسی و معرفی کاندیدا و حضور اعضای هیات مدیره به عنوان کاندیدا می شود. .

وی افزود : البته این را هم باید اضافه کرد که کانون نباید معلمان را ترغیب و تشویق به عدم حضور در انتخابات و به نوعی تحریم انتخابات کند زیرا همان گونه که دادن لیست انتخاباتی و ائتلاف با احزاب یک فعالیت سیاسی است ، تبلیغ علیه شرکت در انتخابات و بیان سخنانی که بوی تحریم بدهد هم نوعی فعالیت سیاسی است و با فلسفه کار صنفی ناسازگار است.

 در برابر این رویکرد حداقلی و یا " نفی و نادیده گرفتن موضوع " ، با یک رویکرد حداکثری از سوی برخی تشکل ها مواجه هستیم .

تقریبا غیر از کانون صنفی معلمان ، سایر تشکل های فرهنگیان با درجاتی در این طیف قرار می گیرند .

این تشکل ها غالبا با مطالبات فرهنگیان و معلمان " به روز " نیستند و یا برای آنان طرح و برنامه ای ندارند .

بسیاری از این تشکل ها در برابر موضوعات مهم و چالش برانگیز آموزش و پرورش و معلمان منفعل هستند و یا حداقل موضعی در برابر آن اتخاذ نمی کنند .

( مصادیق و مثال های این رویکرد قبلا و به تفصیل بیان شده است .

در آخرین مورد که به مراسم " عروسک سوزی در یک مدرسه ابتدایی دخترانه " بر می گشت ؛ هیچ یک از تشکل های معلمان و حتی کانون صنفی معلمان موضعی نداشته و سکوت اختیار کردند و این در حالی بود که این موضوع انعکاسی فراگیر در رسانه ها داشت و علاوه بر آن بحث « خشونت در مدارس » مهم بوده و باید برای آن تدبیری اندیشیده شود )

نشست های پی در پی ، معرفی کاندیدا ( مستقیم و غیر مستقیم ) ،ائتلاف با گروه ها و احزاب سیاسی ، صدور بیانیه ها و... بخشی از فعالیت این تشکل های معلمی را تشکیل می دهد .

اتخاذ این رویکرد با ویژگی های مذکور موجب شده است تا افکار عمومی فرهنگیان و معلمان  ذهنیتی منفی نسبت به آنان پیدا کنند .

آنان بعضا فعالیت غالب این تشکل ها را فقط در موسم انتخابات می بینند و همین عامل موجب شده است که بحران اعتماد در این جامعه عمیق تر و وسیع تر شده و معلمان به سوی تشکل ها و عضویت و فعالیت در آن رغبتی پیدا نکنند .

( حتی برخی از این تشکل ها در سایه نبود افراد تاثیرگذار در سایر تشکل ها مدیریت ارتباط با جریان های سیاسی را در پیش گرفته و به نام همه آنان و به کام خویش قصد قرار دادن افراد مورد نظر را در فهرست های آینده دارند .

اشتباه استراتژیکی که این تشکل و در زمان انتخاب روحانی به ریاست جمهوری و بحث های انتخاب وزیر آموزش و پرورش انجام داد و البته به نام همه تشکل ها ثبت شد )

در انتخابات اخیر شورایاری ها نیز با آن که تعداد کاندیداها به ویژه  معلمی نسبت به دوره های قبل به طور بی سابقه ای افزایش یافته بود متاسفانه و تقریبا هیچ یک از تشکل های معلمی در آن نقشی نداشتند و در برابر مشارکت فرهنگیان و معلمان رویه سکوت را در پیش گرفتند .

« گروه سخن معلم » در آن ایام براین باور بود که مشارکت نظام یافته و مستمر فرهنگیان و معلمان در شورایاری ها ضمن تمرین مدیریت و کار جمعی می تواند در تامین مطالبات آنان نیز نقش مهمی داشته باشد و به عنوان یک تجربه در مدیریت شهری و نیز مراکز قانون گذاری مورد استفاده قرار گیرد .

کوتاه سخن این که :

بسیاری ازمشکلات و حتی مطالبات بر زمین مانده فرهنگیان و معلمان به کارکرد مجلس در دو بعد " تقنین و نظارت " باز می گردد و معلمان نمی توانند و نباید در مقابل این واقعه مهم بی تفاوت و یا منفعل باشند .

ایده تشکیل « فراکسیون صنفی معلمان » در مجلس آینده باید به یک گفتمان غالب تبدیل شود .

" مطالبه محوری " و ارائه " سرفصل های مهم " در مطالبات همراه با راه کار و کار کارشناسی باید در دستور کار تشکل ها قرار گیرد .

رویکرد حداقلی موجب انفعال و در حاشیه قرار گرفتن در صحنه و حذف از معادلات خواهد گردید .

رویکرد حداکثری نیز بدون توجه به بایسته ها و پیش زمینه ها و احتمالا سهم خواهی موجب افتراق و انشقاق بیشتر میان تشکل ها و بدنه معلمان خواهد گردید .

انتخابات را به عنوان یک فرصت بی بدیل برای طرح آموزش به عنوان توسعه پایدار در حوزه عمومی بدانیم و عمل کنیم .

کنار کشیدن ، قهر کردن و اتخاذ رویکرد سلبی به هر بهانه و با هر انگیزه و یا توجیهی ، فرهنگیان و معلمان را از این فرصت راهبردی محروم و آن ها مجبور خواهند بود مانند گذشته مطالبات خود را احتمالا با بالاترین هزینه و در کف خیابان ها بدون آن که چشم انداز روشن و قابل دفاعی برای آن متصور باشد جست و جو کنند .

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم

بخش چهارم

بخش پنجم

منتشرشده در یادداشت

تهران / انتقاد یک معلم از مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران

منتشرشده در نامه های دریافتی

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور