صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

لغو تحریم ها و تاثیر آن بر بودجه آموزش و پرورش و حقوق معلمان  با توجه به بیان صریح رئیس محترم جمهور  ،تحریم ها از دی ماه 94 برداشته خواهد شد و دلارهای بلوکه شده ایران در بانک های خارجی آزاد می شود و دولت می تواند از این اعتبارهای جدید برای حل مشکلات کشور استفاده کند .

هنگام برقراری تحریم ها ، آموزش و پرورش از نهادهایی بود که بیشترین ضربه و کمبود را تجربه کرد  .

تعداد زیاد پرسنل و وسعت سازمان آموزش و پرورش باعث می شد که دولت ها در هنگام تخصیص بودجه کمترین میزان را برای آموزش و پرورش در نظر بگیرند و با صرفه جویی و پرداخت های کمتر به پرسنل آموزش و پرورش کمبود اعتبار را حبران کنند .

حال با رفع تحریم ها ، دست دولت جناب روحانی باز می شود و می تواند جبران مافات کرده و حق و حقوق از دست رفته سازمان تعلیم و تربیتی کشور را ادا کند .

سابقه دولت ها در ایران نشان داده حتی زمانی که دولت های گذشته با هر گرایش سیاسی دارای درآمد های خوب نفتی بوده و تحریمی هم در کار نبوده است نسبت به آموزش و پرورش و معلمان و دانش آموزان و مدارس رسیدگی درست و شایسته ای صورت نداده اند .

نارضایتی معلمان کشور فقط مربوط به زمان حال نیست ؛ این نارضایتی عمومی معلمان ریشه در سال های دور و نزدیک دولت های گذشته و حال فارغ از گرایش های سیاسی آنها بر می گردد ، اما شک نیست وضعیت آموزش و پرورش در زمان جناب فانی بحرانی تر شده است به گونه ای که همان پرداخت ناچیز و تبعیض آمیز به معلمان نیز با تاخیر فراوان انجام می گیرد  .

همین موضوع و نیاز معلمان به دلیل دریافت حقوق های ناچیز و کلاس های شلوغ درس که به علت صرفه جویی در سامان دهی نیرو انجام شده خشم معلمان را برانگیخته است اما موضوع مهمتر ، انتظار معلمان و مردم از جناب روحانی و دولت محترم بسیار بیشتر بوده و هست .

آنها انتظار دارند دولت تدبیر و امید با رفع تحریم ها  ،مشکلات اقتصادی کشور تعدیل شده و در خصوص تبعیض هایی که تاکنون در مورد پرداخت حقوق به معلمان شاغل و بازنشسته صورت گرفته - به طوری که اکثر دریافتی های معلمان زیر خط فقر است - اقدام مناسب و در شان دست اندرکاران تعلیم تربیت اسلامی انجام دهند .

امیدواریم در سال 95 بودجه آموزش و پرورش انقباضی و صرفه جویانه بسته نشود و اگر چاره ای جز این نیست نوبتی باشد .

نوبت بانک ها و نهاد های دولتی و غیر دولتی ثروتمند است زمانی  که معلمان در فقر و نداری دست و پا می زدند و مشغول افزایش میلیونی حقوق کارمندان خود بودند !


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در اقتصاد

مرگ دختر دانش‌آموز پس از تنبیه در مدرسه  گروه اخبار /

روی تخت یکی از مراکز درمانی در رباط‌کریم دختر نوجوانی خوابید که دیگر نفس نمی‌کشد. این دختر ١٥ساله سه روز بود که در این مرکز بستری شده و پس از سه روز به دلیل حال وخیمش جان سپرد. اما گویا علت مرگ او عجیب و نامعلوم به نظر می‌رسد. خانواده‌اش از مدیر مدرسه این دختر شاکی هستند و او را مقصر مرگ دختر نوجوانشان می‌دانند. آنها داستان عجیبی را برای پزشکان تعریف می‌کنند.

ماجرا از این قرار بود که سه روز پیش مهسا دختر ١٥ساله‌ای که ‌سال دوم دبیرستان در یک هنرستان در رباط‌کریم درس می‌خواند، با حال بدی به خانه‌شان رفت. مادر مهسا با دیدن دخترش ترسید و سعی کرد کمی او را آرام کند. مهسا زمانی که آرام‌تر شد در مورد حال بدی که داشت به مادرش گفت: «مدیرم مرا تنبیه کرده و اصلا حال خوبی ندارم.» این دختر در توضیح ماجرا به مادرش گفت: «امروز در مدرسه مدیر مدرسه تلفن همراهم را گرفت و در مقابل همه دانش‌آموزان و همکلاسی‌هایم مرا تنبیه کرد. این زن مرا سه ساعت تمام سرپا نگه داشت و جلوی همه تحقیرم کرد.»

مادر مهسا پس از شنیدن صحبت‌های دخترش می‌خواست با شوهر خود تماس بگیرد تا موضوع را در مدرسه پیگیری کند. ولی این دختر مانع مادرش شد و به او گفت: «تحت هیچ شرایطی موضوع را به پدرم نگو. اگر او متوجه ماجرا شود، فکرش مشغول می‌شود و ممکن است اتفاقات بدتری بیفتد.»

با این صحبت‌ها ، مادر مهسا قبول کرد که موضوع را از شوهرش پنهان نگه دارد و با همین صحبت‌ها از خانه خارج شد تا به دکتر برود. او می‌خواست مهسا را هم همراه خود به دکتر ببرد تا شاید حالش کمی بهتر شود. اما مهسا دراین‌باره هم مخالفت کرد و از مادرش خواست تا اجازه دهد در خانه تنها بماند و استراحت کند. این آخرین مکالمات بین مهسا و مادرش بود.

صحنه‌ای دردناک
مادر مهسا برای رفتن به دکتر از خانه خارج شد و چند ساعتی از این ماجرا گذشت. حالا این زن به خانه برگشته و در را باز می‌کند. کلید که روی در چرخید و در خانه باز شد صحنه‌ای دردناک در مقابل چشمان این زن دیده شد. مهسا بی‌حال روی زمین افتاده بود و گویا نفس‌های آخرش را می‌کشید. مادر مهسا با دیدن این صحنه سراسیمه با اورژانس تماس گرفت. دختر نوجوان به بیمارستان منتقل و در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد. آن‌جا بود که مادر مهسا موضوع اتفاقی که در مدرسه برای دخترش افتاده بود را با شوهرش در میان گذاشت. تا آن لحظه اصلا مشخص نبود که چه بلایی سر مهسا آمده است. تنها پزشکان حال این دختر را وخیم اعلام می‌کردند و حتی معده او را هم شست‌وشو دادند.

مرگ تلخ
سه روز از این ماجرا گذشت و مهسا حالش بهتر نشد. او همچنان در بخش مراقبت‌های ویژه به سر می‌برد و پزشکان هم خبرهای خوبی به خانواده این دختر نمی‌دادند. این دختر که تا صبح پنجشنبه در مرکز درمانی در رباط‌کریم بستری بود به خاطر وخامت حالش به بیمارستان سینا منتقل شد تا این‌که درنهایت صبح دیروز قلب این دختر از حرکت ایستاد و او به خاطر ایست قلبی جان سپرد. او دیگر نفس نکشید و بدون این‌که درباره علت بدحال شدن خود حرفی بزند، جان سپرد و بدین ترتیب اعضای بدن این دختر با رضایت خانواده‌اش به بیماران نیازمند اهدا شد. با مرگ این دختر بود که پرونده‌ای پیش روی قاضی حسین‌پور بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.

شکایت از مدیر مدرسه
پدر مهسا که مدیر مدرسه دخترش را در این ماجرا مقصر می‌داند، صبح دیروز در شکایت خود به بازپرس گفت: «دخترم وقتی از مدرسه برگشت حال خوبی نداشت. او به خاطر تنبیهی که از سوی مدیر مدرسه‌اش شده بود، بی‌حال بود و بعد از این‌که مادرش از خانه خارج شده بود، بیهوش شد. دخترم نخستین‌باری بود که تلفن‌همراه مادرش را با خود به مدرسه می‌برد که چنین اتفاقی برایش افتاد. برای همین گمان می‌کنم که مدیر مدرسه در جان سپردن دخترم نقش زیادی داشته باشد. از آن‌جایی که چند‌ سال پیش هم پسر جوانم را به دلیل خوردن داروهای نیروزا از دست دادم، برایم سخت است که مرگ دخترم را هم باور کنم. این دختر هیچ مشکل یا بیماری نداشت و اگر تنبیه نمی‌شد شاید الان زنده بود. برای همین از مدیر مدرسه شکایت دارم.»

با اعلام این شکایت بازپرس دستور تحقیقات بیشتر در باره مشخص شدن علت اصلی مرگ دختر نوجوان و میزان تنبیه مدیر مدرسه را صادر کرد.

روزنامه شهروند


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در دانش آموز

تجمع جمعی از معلمان الیگودرز در مقابل اداره آموزش و پرورش

روز شنبه  بیست و هفتم  آذرماه ، جمعی از فرهنگیان شهرستان الیگودرز در مقابل اداره آموزش و پرورش  این شهر تجمع نمودند .

این تجمع در اعتراض به فیلمی بود که در تاریخ 23 / 9 / 94 از صدا و سیما و در برنامه 30 / 20 پخش گردید .

این کلیپ ، تنبیه دانش آموزان توسط معلم را نشان می داد .

حاضران در این تجمع نسبت به عدم توجه به جایگاه و منزلت معلمان در جامعه و توسط مسئولان اعتراض داشتند .

یکی از معلمان حاضر به سخن معلم گفت :

" لازم است صدا و سیما نسبت به سایر مشکلات آموزش و پرورش و معلمان نیز حساس باشد و خشونت را فقط در " مدرسه " نبیند .

خشونت در جامعه نهادینه شده است و معلمان هم بخشی از این جامعه اند ضمن آن که در رسانه ملی باید به فداکاری های معلمان در مناطق مختلف کشور به ویژه مناطق محروم نیز توجه شود و فقط روی یک مساله  و یا یک جنبه متمرکز نشود .

این تجمع بدون هر مشکلی و با تدبیر اداره آموزش و پرورش در ساعت 13 پایان یافت .

پایان پیام /


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

گروه اخبار /

واکنش انسانی و وظیفه مدار اداره آموزش و پرورش بوکان نسبت به آموزگاران روستای سردرآباد

امرور صبح خبری در سخن معلم در مورد واژگونی اتومبیل آموزگاران بوکانی منتشر گردید . ( این جا )

به فاصله بسیار کوتاهی پس از انتشار خبر ؛ مدیر اداره، معاون آموزش ابتدایی، کارشناس آموزش ابتدایی و سایر مسئولان این اداره با آموزگاران حادثه دیده تماس گرفته و ابراز همدردی نمودند .

« جمال شمسی » از آموزگاران دبستان روستای سردرآباد به سخن معلم گفت :

" مدیر محترم اداره آموزش و پرورش بوکان منطقه در تماسی تاکید کرد که اداره آموزش و پرورش منطقه جبران خسارات وارده را تقبل می کند .

تماس های مسئولان محترم اداره برای ما معلمان خیلی دلگرم کننده بود و ما از همه  آن ها واقعا تشکر می کنیم ."

« گروه سخن معلم » ضمن تشکر از مسئولان وظیفه شناس و معلم محور اداره آموزش و پرورش بوکان از همه فرهنگیان و معلمان گرامی در سراسر کشور دعوت می کند تا ضمن ارتباط مستمر و پایدار با این رسانه ، اخبار و مطالب خود را برای گروه سخن معلم ارسال فرمایند .

پایان پیام /


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

اصفهان / جان باختن یک معلم در سرما و سکوت معنادار رسانه ملی

منتشرشده در نامه های دریافتی

  گروه اخبار /

تحقیر معلمان ایرانی در امارات

درست با گذشت دو ماه از اعلام خبر بازداشت معلمان ایرانی در امارات، دادگاه العین در حکمی نهایی ضمن محکوم نمودن 9 معلم ایرانی با در نظر گرفتن جریمه سنگین برای معلمان ایرانی، حکم ممنوع الخروج شدن آنها را به نیروهای امنیتی و فرودگاه های این کشور ابلاغ نموده است که به نوعی این نوع بی احترامی به معلمین ایرانی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با کشورهای همسایه بی سابقه بوده است./

جهان نیوز


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

قانون امکان ادامه تحصیل فرهنگیان دارای مدرک معادل در مقاطع تحصیلی بالاتر  گروه اخبار /

قانون امکان ادامه تحصیل فرهنگیان دارای مدرک معادل در مقاطع تحصیلی بالاتر موضوع مصوبه شماره  دش / 14444 /94  مورخ 15 / 9 / 1394   شورای عالی انقلاب فرهنگی

مصوب جلسه ۷۷۱ مورخ  26 / 8 / 1394  شورای عالی انقلاب فرهنگی

وزارت آموزش و پرورش ـ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ـ دانشگاه آزاد اسلامی

مصوبه « امکان ادامه تحصیل فرهنگیان دارای مدرک معادل در مقاطع تحصیلی بالاتر » که در جلسه ۷۷۱ مورخ  26 / 8 / 1394 شورای عالی انقلاب فرهنگی و بنا به پیشنهاد مورخ  14 / 7 / 1394  معاونت آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به‌تصویب رسیده است، به‌شرح ذیل برای اجراء ابلاغ می‌شود:

«کلیه دارندگان مدرک معادل ضمن خدمت فرهنگیان که طی سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۱ به‌ دوره‌های مذکور راه یافته‌اند، حسب مورد از تسهیلات مصوبه شماره  77633 / 2 مورخ  28 / 5 / 1392  شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، برای ادامه تحصیل در مقاطع رسمی تحصیلی بالاتر برخوردار می‌شوند».

رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی- حسن روحانی


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

حل مشکل ادامه تحصیل فرهنگیان و معلمان  گروه اخبار /

محمدمهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که « آیا فعالیتی برای پذیرش مدرک دوم فرهنگیان انجام شده است و امکان فراهم شدن این موضوع وجود دارد؟»، اظهار داشت: آنچه که گفته شده است مطلب مثبتی است، آن هم بر اساس مصوبه‌ای بوده که سازمان مدیریت و برنامه ریزی تهیه کرده است.

وی افزود: اگر فردی با مدرک فوق دیپلم یا لیسانس به استخدام آموزش و پرورش درآید و اگر همان رشته را ادامه تحصیل دهد مورد تأیید قرار می‌گیرد اما اگر بخواهد تغییر رشته دهد باید با آموزش و پرورش هماهنگ کند که آیا آن رشته جدید مورد نیاز این دستگاه است یا خیر و در ادامه باید موافقت آموزش و پرورش را دریافت کند.

زاهدی با بیان اینکه هیچ محدودیتی برای ادامه تحصیل و ارائه مدرک دوم در صورتی که فرد در همان رشته قبلی تحصیلات انجام دهد، وجود ندارد، خاطرنشان کرد: اما اگر فردی علاقه داشته باشد در رشته دیگری ادامه تحصیل دهد که جزو اولویت‌های آموزش و پرورش نباشد این فرد نمی‌تواند برای پذیرش مدرک تحصیلی اصرار کند، زیرا مطابق با نیاز نبوده است.

رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: فرهنگیان برای ارائه مدرک دوم و سوم در صورتی که در همان رشته قبلی و مورد نیاز آموزش و پرورش ادامه تحصیل دهند، مدرک آنها مورد پذیرش قرار می‌گیرد.

انتهای پیام/

فارس


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

عذرخواهی وزیر آموزش و پرورش د مورد معلم الیگودرزی و رسانه هوچی گر  در یک پاتوق دوستانه با سه دوست دوران مدرسه که اکنون یکی قاضی و دیگری مهندس شرکت نفت و سومی کارمند صدا و سیما می باشند با قرار قبلی کوه پیمایی و چیدن ازگیل وحشی به جنگل های بندپی مازندران عازم می شویم . از آن جایی که من سال ها پیشتر دوران معلمی را در روستاهای اطراف گذراندم « بلد راه » نگرفته ایم . برای توشه راه ضروریات را برداشته ایم و با وسیله نقلیه شخصی به شهر رسیده و ماشین را در جای امنی پارک نموده و به سوی جنگل روانه شدیم .
پس از مدتی طی مسیر ، ناگهان هوا طوفانی و ما در جنگل و راه صعب العبور گم شده ایم . پس از سرگردانی طولانی با پیدا کردن راه مالرو به روستای « دوشک » رسیدیم در برخورد با روستائیان و پرس و جو ، معلم روستا پذیرای ما شد به علت بارش شدید برف مجبور به ماندن در منزل معلم شدیم او علیرضا نام داشت و به گرمی از ما استقبال نموده و با آذوقه ارگانیگ و نان محلی و فرآورده لبنی آنچه در توان داشت ، خود و خانواده اش از ما دریغ نکره اند تا خستگی راه و شوک گم شدن را از ما بکاهند ، در حین معاشرت با او که یازده سال در این روستا هفت خانواره نه تنها معلمی می کند بلکه برای روستائیان پدر، سرپرست ، کدخدا ، شورا ، راهنما و  مسئول بهداشت می باشد متوجه شدم یک پایش کوتاه تراست طاقت نیاوردم و پرسش را به ناچار بر او تحمیل کردم اول مکثی کرد و گفت چیزی نیست ، اصرار بنده او را مجاب به بازگو کردن نمود . می گوید سه سال پیش یکی از دانش آموزانش که دورتر از روستا از گالش منزل خود باید به مدرسه می آمد در مسیر راه به ته دره پرت می شود و یکی از اهالی محل که کرو لال است با مشاهده این صحنه به ما خبر می دهد و او برای نجات دانش آموز با موتور به محل حادثه می رود و در مسیر راه چون مصدوم خونریزی شدید داشت بر اثر عجله ، او ودانش آموزش با واژگونی موتور دچار حادثه شده و هر دو پس از ساعات طولانی توسط روستائیان سر از بیمارستان درآورده و با نجات جان دانش آموز در نهایت ، او از ناحیه پا مصدوم گشته و با گذاشتن پلاتین درپایش به این سرنوشت دچار شده است .
می گویم آیا ادامه درمان را آموزش و پرورش قبول کرده است ؟
جواب او « نوچی » است که از دهان خانمش که پا به پای او ایستاده ، می شنویم ، می گویم چرا ؟ می گوید چند بارفاکتور و مدارک را بردم هر کدام را به بهانه های مختلف از تاریخ و داروی خارجی گرفته تا عدم تطبیق تاریخ نسخه با تاریخ داروخانه قبول نکردند ! دیگر کلافه شده و سراغ شان نرفته ام .
او می گوید هشت دانش آموز دارد سه دختر و بقیه پسر در پایه های مختلف در شعاع پراکندگی سکنی هفت کیلومتری مناطق صعب العبوربا کمترین امکانات ، پنج روزهفته دور از پدر و مادر و اقوام سببی و نسبی که در شهرزندگی می کنند با دانش آموزانم عاشقانه زندگی می کنم .
می دانم معلم چند پایه بودن سخت است اما در میانه حرف هایش بر خبره بون کارش ایمان پیدا می کنم . علیرضا با دست به یک منطقه دورتر اشاره می کند و می گوید آن طرف جنگل آن جا که سه خانه روستایی بر پاست معلم همکارم همین شرایط را دارد . سال گذشته در مسیر راه با خرس درگیر شده و حیوان گرسنه انگشتان دستش را می بعلد ، نزدیک بود جانش را از دست بدهد ، اگر پیرمرد روستایی قاطر سوار نرسیده بود کارش تمام شده بود .
کارمند صدا و سیما تحت تاثیر قرار می گیرد و می گوید من باید یک اکیپ گزارشگر بیاورم ، عجب سوژه ای ! 
هیچ وقت فکر نمی کردم چنین چیزی وجود داشته باشد . دوست دیگرم قاضی سوال می کند حقوق شما چقدر است در شبانه روز که در خدمت تعلیم و تربیت هستید چقدر دریافت می کنید ؟ می گوید ماهی یک میلیون و دویست هزار تومان ، قاضی چشمانش گشاد می شود می گوید شوخی می کنی و او پاسخ می دهد که نه ! می پرسد خوب فیش حقوقی را نمی گویم پاداش و اضافه کار و غیره را می گویم ، می گوید اینها در ادارات شما مرسوم است نه در آموزش و پرورش ، فقط من ماهی یکصد و ده هزار تومان حق روستایی دریافت می کنم .
مهندس نفت می پرسد آیا شما در این چند سال تولید سرمایه انسانی داشته اید ؟ او برمی شمارد که دراین یازده سال سه دانشجوی دکترا ، پنج فوق لیسانس که دو نفرشان عضو هیت علمی دانشگاه های کشور هستند والی ماشالله لیسانس و هر کدام در سازمان ها و ادارات با موفقیت مشغول به کار می باشند ، می گوید یکی از دانش آموزانم در کنکور سراسری رتبه بیست کشور را در رشته ریاضی کسب نموده است ؛ آنها حتی در کوچکترین تصمیمات زندگی حتما با من مشورت می کنند برای ازدواج ، بعد از پدر و مادر فقط مرا امین خود می دانند و ارتباط ما ناگستنی ست .  
در همین موقع که چایی تهیه شده از کتری روی بخاری هیزمی را به لذت صرف می کنیم و برف آخر پاییز، بارش خود را ادامه داده است ، ندای دختر نوجوانی از بیرون منزل توجه مان را جلب می نماید :
آقا معلم ! آقا معلم و معلم سراسیمه به بیرون می رود  ، ما هم به دنبالش و نظاره گر دیالوگ برقرار شده بین نوجوان و معلم که با چشمان گریان می گوید برادرم حسین تشنج کرده ، آقا معلم به دادمان برس و او بدون معطلی چکمه اش را می پوشد و با عذر خواهی از ما دوان دوان با گرفتن جعبه دارو راهی مقصد می شود ...
و من در فکرم که امروز با « گم شدن » در جنگل ، « انسانیت » را پیدا کرده ام .
 
یک لحظه در فکر فرو رفتم . یادم آمد چند روزی پیش در شهر برای انجام کاری به دبیرستان منطقه دوستم مراجعه کردم ، در دفتر معاون مدرسه در دستان دوستم کابل دیدم چون سال های زیادی با او حشر و نشر داشتم و به روحیات اخلاقی او آگاه ؛ با تعجب پرسیدم فلانی کابل برای چی ! تو چرا ؟ گفت امروز مدیر مریض شده و معاون هم به جلسه اداره رفته است و من تنها هستم با خیل عظیم دانش آموزان که باید ... کلامش را بدون معطلی قطع کردم ! گفتم شما که مخالف کتک زدن دانش آموزان بودید چرا عصبی شدی ؟ چرا استرس داری ؟ گفت  آری ، قبول دارم ولی وقتی عادت کرده اند ، من چه کاری می توانم انجام بدهم ؟
گفتم بر دوستی خود با دانش آموزان با این حرکات ، خدشه می زنی ! گفت ای برادر ! کار ازاین کارها گذشته است و ما اگر بتوانیم مبصر باشیم هنر کرده ایم !
اگر من این کابل را نداشته باشم پایان زنگ تفریح با ده ها نفر زخمی و ناقص شده مواجهه خواهیم شد ، تراکم جمعیت کلاس ها و عدم تاثیر تربیتی معلمان به دلائل گوناگون از جمله کارکرد غلط صدا و سیما ، تاثیرماهواره ، اینترنت ؛ معلم و اولیای تربیتی مدرسه را باتضاد و تناقض و مشکل مواجهه کرده است .
به همراه همکار کابل به دست به حیاط مدرسه رفتم ، گوشه حیاط تجمع و درگیری است  ،صورت چنگ خورده و یقه دریده دانش آموز مرا بر آن داشت تا او را مخاطب قرار داده و همراه خود به اطاق همکارم ببرم و چند سئوال از او بکنم ، چرا دعوا کردی ؟ من و من می کند ! با تحکم به من می گوید : پدر و مادرم طلاق گرفته اند . او (ضارب) کوروش درباره زندگی من به بچه ها اطلاعات ناقص و نادرست می دهد و من کلافه شده ام ، با چند بار مراجعه به مسئولین مدرسه و گرفتن تعهد ، او دوباره کار ناشایست اش را ادامه می دهد ، طاقتم تمام شده و از کوره در رفتم و مجبور به درگیری با او شدم .
 
در این لحظه با برگشت معلم از روستا از فکر مدرسه شهر خارج شده و از او سوال می کنم حال بچه چطور است ؟ می گوید بد نیست شاید لازم باشد او را در اسرع وقت به درمانگاه شهر ببرم ، می گویم برف می بارد و راه بسته است ؛ او هم با تاسف سرش را به تایید تکان می دهد و کنار ما زانوی غم بغل می گیرد و می نشیند و پس از درنگی یادش می آید مهمان دارد و نباید اخم بر چهره اش هویدا باشد .
در طاقچه منزل دست ساخته های جالب و هنرمندانه را می بینم  ، دست ساخته هایی از سنگ و چوب و وسایل دورریختنی می گویم کار شماست ؟ می گوید نه با راهنمایی من کار دانش آموزان روستاست .
 پس از صرف شام و گپ و گفت با پهن کردن لحاف سر بر بالین می گذاریم ، عقربه ساعت دوازده را نشان می دهد که سرو صدای بیرون منزل ما را نگران می کند و مادر بچه و دائی اش و تقاضای کمک و بردن بیماربه آبادی ، اما معلم را می بینم در کورسوی فانوس ها که با حوصله و متانت و راهنمایی ، آنها را آرام و قانع می کند که حرکت بیمار در این وقت شب با این هوای نامساعد ، کارخطرناک و بیهوده است و قول می دهد در صبح دم با قاطر عمو رحیم بچه را به شهر ببرد .
علیرضای معلم با خداحافظی آنان به کنارمان می آید ، دلم می سوزد و ناشیانه و احساساتی به او می گویم با مدیرکل آموزش و پرورش رفاقت دیرینه دارم . می خواهی با این وضعیت جسمی ات ، شما را به شهر انتقال بدهم ؟
بر افروخته می شود انگار به ایشان توهین کردم !
می گوید من دنیای خوش شهر را به لحظه ای از خدمت به هم نوعان خود در این منطقه صعب العبور عوض نمی کنم !
بعد می گوید شهر همان جایی که دانش آموزان با کلاس خصوصی دوپینگ می شوند ؟
یک لحظه به خود می آیم و همدل با او و برای جبران اشتباهم در جوابش می گویم ، شهر همانجایی که ازدحام چهل نفره دانش آموز باعث عدم سطح ارتقای آموزشی می شود .
می گوید شهر همان جایی که تخته هوشمند در کلاس نصب است اما معلم فرصت نمی کند یاد بگیرد چطور از این امکانات استفاده کند.
می گویم شهر همان جایی که خانواده دانش آموز در سالن مدرسه ، معلم سخت گیر و عاشق درس و دانش آموز را زیر مشت و لگد خود مجروح می کند .
می گوید شهر همان جایی که صبح ، ظهر و شامگاه تلویزیون از پرداخت مطالبات فرهنگیان بدون پشتوانه راستی آزمایی ، خبر رسانی می کند .
می گویم شهر همان جایی که معلمان یک مدرسه در ده ها موسسه خیریه حتی با حقوق اندک به یتیمان خیر رسانی می کنند اما رسانه گروهی برای عدم تسری این عمل خداپسندانه در بایکوت خبری آن را دفن می کند .
می گوید شهر همان جایی که معلم یک مدرسه کلیه خود را جهت نجات جان دانش آموزش هدیه می کند اما رسانه گروهی نمی خواهد این نماد اخلاقی به گوش هم نوعانش برسد .
می گویم شهر همان جایی که سرانه دانش آموزی فقط دو هزارو پانصد تومان برای رفع و رجوع هزینه آب ، برق ،گاز ، تلفن ، برگه امتحانی ، تعمیر دستگاه ها و شارژ آن ، لامپ ، شیشه و هزینه های غیر قابل پیش بینی کفاف ده روز مدرسه را نمی دهد .
می گوید شهر همان جایی که دو سال است هنوز مطالبات فرهنگی بازنشسته سی سال خدمت کرده را نمی دهند اما ده ها بار از رسانه گروهی در نوبت های ممتد و در آیتم ها و کانال های مختلف از پرداخت آن خبر پراکنی می کنند .
می گویم برای انهدام یک تمدن سه چیز را باید منهدم کرد : خانواده – نظام آموزشی _ الگوها و اسطوره ها
می گوید من سست شدن بنیادهای این نمادها را در زندگی شهر نشینی می بینم و نمی خواهم معلمی باشم تا در این گرداب غوطه ور شوم .
همچنان این گفتمان اعصاب آن سه دوستمان را به هم ریخته و هاج و واج ما را نظاره می کنند ، لام تا کام حرفی نمی زنند ، از تعجب نمی توانستند باور کنند بچه هاشان در همین مدارس درس می خوانند ، بیگانه بیگانه ، انگار معلم ، مدرسه و جامعه را نمی بینند ، فکر می کنند از مشکلات یک سرزمین دیگر حرف می زنیم .
 
می گویم شهر همان جایی است که کلیپ شیوه رفتار خشن زندانبانان و کارکنان کلانتری ها ، دادسراها و دادگاه ها با ارباب رجوع و وکلا و متهمین را پخش نمی کنند ، اما برای تحریک احساسات مردم و افکار عمومی دیواری کوتاه تر از معلم و مدرسه پیدا نمی کنند و کلیپ یک معلم بی تجربه و یا متخلف را از میان اشتباه یک در هزار انبوه معلمان ده ها بار از رسانه ملی به تصویر می کشند و از وزیر چند و چندین باره سوال پرسیده و پخش می کنند بدون اینکه به تبعات و اثرات تربیتی و خدشه به رسالت دیگر معلمین ممتاز و سخت کوش توجه داشته باشند که در سخت ترین شرایط با کمبود امکانات با همه محرومیت ها و معضلات سن بلوغ و مشکلات عدیده جسمی ، روحی و افسردگی و پرخاشگری دانش آموزان ، موج فرزندان طلاق ، پدر و مادر نا آگاه به مسائل تربیتی در برخورد با بچه و بازخورد آن در کلاس و بدتر از همه تبعیض ناروای معیشت معلمان به نسبت سایر سازمان ها ، روح و روان معلمان را بیشتر آزرده و رنجور می کنند ، باز هم رسانه ملی عمدا برای شکستن اقتدار معلم برای افکار عمومی خطای یک معلم رابا آب و تاب بازتاب می دهد .
 
طبق استاندارد یونسکو ، یک ساعت آموزشی معادل هشت ساعت کار اداری می باشد و اسف انگیز تر آن که در آموزش عالی کشور ایران با فراگیرانی معقول تر و پشت سر گذاشته از سن بلوغ و دبیرستان ، مزایایی چند برابر از معلمانی با داشتن دانش آموزانی کم تجربه تر و پر هیجان تر و آستانه دوران بلوغ و کشمکش و التهاب جنس های مخالف و افسردگی و درگیری والدین با هم و یا در گیری نوجوانان با والدین و ...دریافت می کنند .
 
اگر تیم تربیتی موزون خانواده ، مدرسه و اجتماع ، بستر لازم را برای تربیت آماده می کرد .
 اگر رسانه ملی بدون هماهنگی با تیم تربیتی کارآمد نظام ، حق پخش هیچ خبر و کلیپی را نداشت .
 اگر ارابه مشکلات چند وجهی و چند جهتی ، اسب تعلیم و تربیت را به حرکت وادار نمی کرد ، می توانیم بگوییم برای تعلیم و تربیت و ارکان آن و معلمش ارزش قائل شده ایم تا در پویایی مسیر تولید سرمایه انسانی و موفقیت آن قدم گذاشته ایم .
 وقتی عذر خواهی وزیر را در رسانه ها خواندم به راستی به وزیر آموزش و پرورش فنلاند که رتبه اول نظام آموزشی جهان را دارد احسن گفتم که پشت معلمش ایستاد که آنچه رسانه ها و خانواده ها در برخورد با یک دانش آموز خاطی انجام دادند  ، در حمایت از معلمش سنگ تمام گذاشت و در برخوردش با دانش آموز حرف اول و آخرش این بود که معلم صاحب اختیار و تصمیم گیرنده راه و روش در نظام آموزشی است ، او تصمیم گرفت برای تربیت ، این گونه عمل کند و من به عنوان وزیر آموزش و پرورش فنلاند تعهد می دهم به عیب یابی جوانب و اسباب و علل آن بپردازم اما هرگز از انجام کار و تصمیم معلمم برای یک دانش آموز ، نظام آموزشی کشور و معلمان فرهیخته را با عذر خواهی زیر سوال نمی برم و بر آن خدشه وارد نمی کنم .
اگر وزیر آموزش و پرورش دانشمند فنلاند که انتخاب شده از آرای معلمان سراسر کشور است این چنین پشت معلمش جبهه می گیرد و از او حمایت می کند پس وزیر ما نباید نابه هنگام عذرخواهی کند .
 
اما می تواند و باید عذر خواهی کند :
به خاطر کلاس های چهل نفره برخلاف استاندارد سازمان یونسکو که حداکثر بیست نفر می باشد .
به خاطر سرانه ی دو هزارو پانصد تومانی دانش آموزان
به خاطر کتک خانواده ای بر معلم برای سخت گیری اش در پی گیری ناهنجاری درسی و تربیتی شاگردانش
به خاطر حقوق ناچیز به معلم و تبعیض حقوق معلمان با دیگر سازمان ها
به خاطر حجم توهین رسانه به معلم در بیشتر آیتم های پخش
 به خاطر عدم توجه به فداکاری های خیل عظیم معلمان در نجات جان دانش آموزان حادثه دیده ، بیمار و غیره
به خاطر دستگیری و کتک کاری معلمان معترض مدنی به حقوق ناچیز
به خاطر عدم توجه به نقش مکمل اوقات فراغت در زمان های پس از مدرسه با رها سازی نوجوانان تحت تعلیم و تربیت در کلوپ ها و مراکز غیر مجاز و مجاز غیر هماهنگ با اهداف غایی تربیت
 به خاطر عدم بستر سازی مهارت آموزی ؛ فنی ، هنری و آموزش صرف تئوری ، گچ و کلاس و به دوش کشیدن همه ی مسوولیت ها توسط معلم .
 
 عدم تمکین عذر خواهی وزیر بهداشت از اشتباه یک پزشک برای خدشه دار نشدن اعتبار پزشکان و قبول عذرخواهی وزیر آموزش پرورش از یک خطای معلم بی تجربه ویا متخلف ، یک در هزار از معلمان فرهیخته و عذر خواهی نابه هنگام وناشیانه ی اش ، راه پر پیچ و خم معلم و مدرسه در امر تعلیم و تربیت را دچار مشکل حادتر نموده است و باید به خاطر این عمل مجهول و مجعول از معلمان عذر خواهی نماید .
چرا وزیر آموزش و پروش با عذرخواهی مصلحتی ، ضد تربیتی عمل کرده است و ده ها مشکل حاد از جمله سنگینی توهین ، تمسخر ، کج روی ، دهن کجی ، تبعیض و اظهار نظر بی جا را بر معلمان تحمیل نموده است ؟
با دوستانم با همه این افکار و حوادث به خواب می رویم اما زوزه شغال و گرگ ها صدای درب چوبی منزل ، رفت و آمد معلم در چندین مرتبه در نیمه های شب جهت سرکشی بیمار روستا ، خواب راحت را از چشمانم می گیرد.
 صبح زود ما و معلم روستا با تهیه یک قاطر و برانکارد در سرمای یخبندان و برف ، میلی متر به میلی متر به سمت آبادی و رسیدن به نزدیکترین درمانگاه ، جنگل و مناطق صعب العبور را طی می کنیم ، معلم با دستانی یخ زده مسیر را باز می کند ، چند بار در معرض خطرسقوط قرار می گیرد اما انگار انرژی مضاعفی در او نهفته است که گمان عقب نشینی و برگشت ندارد می گوید این بیمار از نابغه های مدرسه است باید هرچه در توان دارم برایش انجام بدهم .
ما که تجربه کوهنوردی و کوهپیمایی را به وفور داریم « بریده ایم » اما از این سماجت معلم  « مات » شده ایم !
 
آیا وزیر به خاطر این همه کوشش معلم ، راه عذر خواهی از او را بلد است یا که با داشتن کارشناسان نابلد ، پیری و عدم برنامه فراگیر « تعلیم و تربیت » یادش رفته در سرمای زمستان کردستان سال شصت به عنوان یک معلم جوان چطور سخت کوشی می کرده است ؟
 
عذر خواهی بی هنگام و ناشیانه و ترس از حملات ناجوانمردانه « رسانه هوچی گر » نشانه ای است بر فراموشی راه و روش یکپارچه ، درست و منطقی « تربیتی » وزارت آموزش و پرورش ...

آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 
منتشرشده در یادداشت

آذربایجان غربی

منتشرشده در نامه های دریافتی

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور