صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار /

نظر وزیر آموزش و پرورش در مورد تعطیلی مدارس به علت آلودگی هوا و جزئیات استخدام در وزارت آموزش و پرورش

علی‌اصغر فانی در حاشیه گردهمایی معاونین پژوهشی و برنامه‌ریزی استان‌ها در پاسخ به پرسشی درباره موافقت دولت با استخدام ۱۲ هزار نیرو در این وزارتخانه، گفت: صحبت‌های کلی مطرح شده است فقط باید سازمان مدیریت و برنامه ریزی مجوز صادر کند.

وی با اشاره به این مطلب که اگر تعداد دقیق استخدام در اختیار ما به صورت کتبی قرار گیرد، اعلام خواهیم کرد، خاطرنشان کرد: سال آینده آزمون استخدام وزارت آموزش و پرورش زود‌تر از سال‌جاری برگزار می‌شود تا با مشکلی روبرو نشویم.

وزیر آموزش و پرورش سیاست جدی این وزارتخانه را پذیرش بوم از بوم عنوان کرد و گفت: ممکن است در شروع کار مشکلاتی وجود داشته باشد اما این سیاست را‌‌ رها نمی‌کنیم چراکه ماندگاری نیرو مهم است.

فانی درباره آلودگی‌هوا و تعطیلی مدارس گفت: سلامت دانش‌آموزان برای ما اهمیت دارد و باید دانش‌آموز سالم داشته باشیم تا بتوانیم آموزش را با کیفیت دنبال کنیم.

وی با اشاره به اینکه از مسئولان ذیربط درخواست می‌کنیم اقدامات دیگر را برای مقابله با آلودگی‌هوا انجام دهند و تمام اقدامات را منوط به تعطیلی مدارس نکنند، اظهار داشت: این موضوع را در کمیته اضطرار آلودگی مطرح کرده‌ایم. ( ایلنا )

« لازم به ذکر است در روزهای اخیر  « مدیر گروه سخن معلم » از تعطیلی های مدارس به علت آلودگی هوا انتقاد کرده بود . ( این جا ) »


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

خشونت در مدارس و وظایف فراموش شده وزارت آموزش و پرورش و صدا و سیما  در زمانه امروزی که عصر انفجار اطلاعات است هیچ اتفاقی از دید رسانه ها پنهان نمی ماند . با وجود تلفن همراه  در بین مردم و دسترسی آسان به  اینترنت و و فضاهای مجازی متنوع ، همچنین رسانه های تصویری مثل رسانه ی ملی و ماهواره ها دیگر اتفاقات و حوادث ولو کوچک و نه چندان مهم هم گاهی در سطح کشوری و یا جهانی  رسانه ای می شود . در حین این تبادل داده ها و اخبار بعضا با شایعات و یا بزرگ نمایی هایی مواجه می شویم که می تواند سهوی و یا عمدی نیز باشد .

روزی نیست که کلیپی مربوط به تخلفات پرسنل یک دستگاه یا سازمان در فضای اینترنت پخش نشود . آموزش و پرورش نیز از این قاعده مستثنی نیست .

چندی است تنبیهات همراه با خشونت معلمان و اولیای مدارس نسبت به دانش آموزان ابعاد جدید رسانه ای نیز پیدا کرده و با توجه به وجود موبایل همراه دانش آموزان٬ این موارد به صورت پنهانی  ضبط شده و در فضاهای مجازی دست به دست می شود . رسانه ی  ملی هم در این زمینه فعالانه عمل می کند ( هر چند این رسانه نسبت به پخش اعتراضات صنفی معلمان اکراه بسیار داشت.)

موضوع تنبیهات توام با خشونت در مدارس متاسفانه از دیر باز کمابیش رایج بوده است .البته در سال های اخیر با تغییر نگرشی که نسبت به امر تعلیم و تربیت اتفاق افتاده این موضوع کمتر شده است ولی هنوز در بین برخی همکاران رایج است. البته در موارد متعددی نیز این مسئله به خشونت دانش آموز و یا اولیای او نسبت به معلم یا مدیر می انجامد.

از پارسال که بحث قتل همکار بروجردی پیش آمد انتظار می رفت در این زمینه آموزش و پرورش سطح در استان ها و شهرستان ها پیرامون خشونت در مدارس سمینارهایی با حضور روان شناسان و مشاوران خبره با دبیران مدارس برگزار می کرد و به واکاوی ابعاد این تیپ قضایا می پرداخت و آگاهی های لازم به همکاران داده می شد تا مجددا شاهد مشکلاتی از این قبیل نباشیم .

این قضایا و رسانه ای شدن آن نشان از مشکلات پیدا و پنهانی دارد که در درون مدارس نهفته است و تا این ها دقیق و علمی بررسی نشود دوباره تکرار خواهد شد.

وزارت آموزش و پرورش هم که فعلا فقط نظاره گر هست!

حداقل چیزی که ما می بینیم این است.

از سوی دیگر ؛ آیا صدا و سیما غیر از رسانه ای کردن خشونت در مدارس در افکار عمومی ، چه قدم ها و یا برنامه هایی برای فرهنگ سازی در جهت « رفع خشونت در مدارس و جامعه » برداشته است ؟

در مورد پخش این کلیپ ها دو دیدگاه وجود دارد:

دیدگاه اول اعتقاد دارد با توجه به قداست و جایگاهی که معلم در جامعه دارد ، پخش این کلیپ ها به منزلت و جایگاه معلم در جامعه بیش از پیش لطمه می زند و اگر همکاری در جایی تخلفی انجام می دهد بدون هیاهو با ید با او برخورد قاطع شود نه اینکه جامعه را نسبت به فرهنگیان تحریک کرد تاحتی وزیر محترم مجبور شود بیاید و از جامعه عذر خواهی کند.

دیدگاه دوم معتقد است که رسانه ای شدن این تخلفات خواه نا خواه اتفاق می افتد و این باعث می شود تا افکار عمومی نسبت به معلمان حساس شوند و این حساسیت باعث شود آموزش و پرورش نسبت به برخورد با این قبیل تخلفات جدی تر شود و در بلند مدت باعث کاهش این تخلفات گردد.

قضاوت در باره درستی و نادرستی این دیدگاه ها را به عهده ی خواننده عزیز می گذارم.

به هر حال امیدوارم ابعاد این قبیل مسائل به دور از هیجان و تعصب و به صورت علمی با حضور دبیران و مدیران مدارس و کارشناسان خبره ی روان شناسی و مشاوره تحلیل و بررسی شده تا دیگر شاهد این قبیل مسائل ناراحت کننده نباشیم.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

پيگيري صدور احكام عالي

قزوین

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

درس دروغ

اصفهان

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

بازنشستگان 93

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

بوروکراسی و دیوان سالاری در ادارات دولتی گروه اخبار /

محسن جلال پور رئیس اتاق ایران، سال ۹۵ را ماه عسل اقتصاد ایران دانست و گفت: باید منابع بودجه را به جای تخصیص به پیمانکاران یا اتمام طرح‌های عمرانی، فقط و فقط به بهبود فضای کسب و کار اختصاص داد.

اگر قرار باشد که ایران مسیر رشد و شکوفایی اقتصادی را در سال ۹۵ آغاز کند، باید در بودجه چند نکته را در نظر بگیرد.

مهمترین نکته هم این است که دولت و مجلس همه توانی که می‌توانند را به کار برند و منابع بودجه ای را به نحوی هزینه کنند که منجر به ایجاد فضای بهتر سرمایه گذاری شود و این موضوع باید، اصل اول بودجه دولت در سال ۹۵ باشد.

وی تصریح کرد: شاید سال ۹۵ را بتوان به لحاظ بودجه‌ای، دوران طلایی و ماه عسل مذاکرات دانست و بر این اساس، بودجه باید کشور را در این سال به سمت بهبود فضای کسب و کار هدایت کند.

به گفته جلال پور، اگر دولت قرار باشد ۵۰ هزار میلیارد تومان منابع بودجه ای داشته باشد و بخواهد آن را در یکی از سه مسیر اجرای پروژه‌های عمرانی و تکمیل بخشی از طرح‌های نیمه‌تمام، پرداخت بدهی به پیمانکاران و بانک‌ها و یا ارتقای شاخص فضای کسب و کار و بهبود آن و در نتیجه فراهم کردن فضا برای سرمایه‌گذاران خارجی تخصیص دهد، حتما باید راه سوم را انتخاب کند؛ اگرچه می‌داند که زیر فشار بقیه بخش‌ها خواهد رفت.

وی گفت: وقتی دولت به جای یک کارمند، ۴ کارمند را دور یک میز نشانده باشد، برای اینکه به همدیگر حسادت نکرده و در سازمان و اداره مشکل ایجاد نکنند، باید برای آنها کار و پست تعریف کند و هر مراجعه کننده‌ای به جای مراجعه به یک نفر، به ۴ نفر مراجعه خواهد کرد که این، یعنی عملا دولت بزرگ غیر از هزینه بزرگ، بوروکراسی سنگین هم دارد و این باعث می‌شود که فضای کسب و کار بهبود نیابد.

جلال پور معتقد است که اگر دولت کارمندان خود را در خانه بنشاند و حقوق‌شان را بدهد، هزینه ای به مراتب کمتر از حضور آنها در ادارات دارد، چراکه حداقل باعث می‌شود تا از بوروکراسی خارج شویم و گرفتاری پرسنلی و دیوان سالاری اداری نداشته باشیم، چراکه هم اکنون بزرگترین مشکلی که در اظهارات فعالان بخش خصوصی به چشم می‌خورد، اول نقدینگی و سپس دیوان سالاری است، پس اگر حقوق کارمندان را بدهیم و یکی از آنها در ادارات، کار کنند، به نفع اقتصاد ایران است.

مهر


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در اقتصاد
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

دردنامه معلم

فارس / دردنامه معلم

منتشرشده در نامه های دریافتی
چهارشنبه, 01 دی 1394 13:19

واعظیم اما نه بهر خویشتن !

واعظیم اما نه بهر خویشتن
از برای دیگران بر منبریم
آگه از عیب عیان خود نه‌ایم
پرده‌های عیب مردم می دریم !


نظرات برخی همکاران را در این چند روز در گروه های تگرامی معلمان ، در سایت سخن معلم و دیگر سایت ها در رابطه با تنبیه معلم الیگودرزی و مشکلات مالی و ... که می خوانم بسیار آزار دهنده هستند .
ابتدا یاد آوری می کنم من هم معلمم چون شما، من هم خرج بسیار دارم و دخل اندک، من هم با سیلی صورت سرخ می کنم چون شما .

من هم سال هاست به سان شما در کلاس های متراکم تدریس می کنم . من هم مانند شما از ناهنجاری های دانش آموزان و خانواده ها رنج می برم . من هم چون شما از این سیستم آموزشی بیمار و انگیزه کش کلافه ام . من هم روزانه ۱۵۰ کیلومتر راه را بین مدرسه و خانه طی می کنم ؛ پس دردهای شما را تجربه کرده ام و از جایگاهی برابر با شما سخن می گویم اما من خطاهای خود و همکاران را توجیه و تایید نمی کنم .

معلمی در الیگودرز شاگردش را به زشت ترین شکل کتک می زند و این اتفاق از صدا و سیما و رسانه ها پخش می شود حال عده ای شأن خود را از دست رفته می بینند و چنان از او دفاع می کنند که آدمی انگشت به دهان می ماند !!

فرد متخلف معلمی در الیگودرز است ، جدا از شخصیت این معلم عمل تنبیه او نه تنها به هیچ وجه من المکان قابل دفاع نیست بلکه باید از سوی معلمان واقعی محکوم شود حال آن که معلمانی از استان های بسیار دور که شناختی از او ندارند صرفا به خاطر معلم بودن چنان از او دفاع می کنند و ادعاهایی می کنند که نه تنها فرد خاطی را نمی رهاند بلکه فرد ناقل را زیر سوال می برد !

برادر و خواهر گرامی !

شما چگونه با دیدن فیلم چند دقیقه ای کتک زدن آن معلم فوری تشخیص دادید او معلمی دلسوز و فداکار است که سی سال خدمت عاشقانه داشته و تنها خطایش این است که یک بار عصبانی شده است و کتک زده است ؛ آن هم دلیلش دانش آموز است !


تنبیه به هر شکل که باشد باید از سوی همه محکوم شود ؛ ما باید بدانیم که بد دفاع کردن خیلی اسفناک تر از حمله کردن است !

برخی معلمان خطاهای معلمان را به دکل نفتی گم شده ، اختلاس و وضیعت ناهنجاری ها جامعه و وجود مشکلات در این جا و آن جا ارتباط می دهند !

گنه کرد در بلخ آهنگری

به شوشتر زدند گردن مسگری !

فرض کنیم اختلاس و سانسور و مشکلات مالی و مشکلات مدیریتی و آموزشی و سیاست های غلط و صدای و سیمای جهت دار و ... وجود دارند .

آیا مجوز می شود ما تنبیه کنیم و تنبیه کنندگان را خطازدایی کنیم ؟

یک قانون وجود دارد که می گوید وقتی رابطه ای خراب است دو طرف مقصر هستند با درصد خطای کم و زیاد.

اگر جامعه و رسانه ها با معلمان مشکل دارند خطاهای آنها را بیان کنیم ولی نیک در عملکرد خود نیز بنگریم ؛ ببینیم چه شده است که جامعه و رسانه ها و ... با ما فاصله پیدا کردند ؟!

برخی از معلمان می گویند اصحاب رسانه خطاهای معلمان را بزرگ می کنند . من به شخصه فکر می کنم این طور نیست و بر فرض این نکته طبیعی است .

هر که بامش بیش برفش بیش تر .

به واسطه ی جایگاه و شغلی که داریم خطاهای ما غیر قابل قبول تر هستند . مثالی می زنم .

سال گذشته معلمی در ورامین چهار دانش آموز کلاس سوم را تنبیه هولناکی کرد . خبر در رسانه های عمومی منتشر شد و جامعه معلمان سکوت پیشه کرد . در واکنش به این عمل معلمی در تبریز به همراه دانش آموزانش پلاکاردی برای ابراز همبستگی با آن دانش آموزان برداشتند . این عکس و خبر به صورت گسترده تر در رسانه های به مراتب معتبرتر کشوری و بین الملی منتشر و مورد استقبال گرفت .

مثال بازتاب سر تراشیدن معلم برای همبستگی با دانش آموزش اظهر من الشمس است
باز هم اگر فرض کنیم جامعه خطاهای معلمان را بزرگ می کند ، چرا بهانه ها را با عملکرد والایمان کم نکنیم ؟
چیزی که از جانب همین همکاران درک نمی کنم ؛ وقتی خطایی از معلم سر می زند فوری به سختی کار و خوبی های معلمان و ... اشاره می کنند و با استفاده از این مسایل می خواهند پرده ای بر خطاها بکشند.

بله ؛ معلمان هر روز مسیرهای طولانی و طاقت فرسایی را جهت رفتن به مدرسه طی می کنند و هر ساله کلی جان خود را به همین خاطر از دست می دهند .

بله ؛ معلمان مشکلات بیشتری را متحمل می شوند ولی مساله این است که آن مشکلات و شرایط سخت کاری است و معلم یا فردی در آن نقش خاصی ندارد ولی تنبیه و تحقیر و خطاهای دیگر معلمان که به دلایل بسیاری مطرح نمی شوند کارهای انتخابی هستند و معلم به انتخاب و به صورت ارادی انجام می دهد و نباید انجام دهد.
ما نباید مسایل را با هم خلط کنیم ؛ اینکه صدا و سیما و رسانه ها اعتراضات و مشکلات معلمان را بازتاب نمی دهند دلایلی دارد که می تواند و باید مورد اعتراض ما باشد ، اما اینکه به انتشار خطاها اعتراض کنیم و آن را توجیه کنیم راه خطاست .

ما باید یاد بگیریم از ورطه احساس به وادی منطق و تعقل کوچ کنیم .

باید چشم ها را بشوئیم  .باید جور دیگری بنگریم . ما می توانیم از عملکرد فانی نقد کنیم  . ما می توانیم فانی را وزیر مطلوب و مطبوع خود ندانیم و علیه او مطلب بنویسم ولی اینکه هر سنگی از آسمان بیاید ، حقوق چند روز دیر بماند ، خیانت ننگین او را افشا کنیم گویی او پول شخصی اش را از جیب به معلمان می دهد نشان از ضعف و بی پایه بودن استدلال هایمان است.
من واقعا از داشتن این چنین همکارانی که خطاهای خود و دیگران را توجیه می کنند ، غمگین می شوم .

تنبیه ما ارتباطی به ضرب و شتم اولیا در مدرسه ندارد . ما هم زمان که باید به شکل صحیح به دنبال احقاق حق خود باشیم از انجام رفتارها و انتشار حرف های دور از شأن معلمی بپرهیزیم .

بخش مهمی از شأن و منزلت معلمان دست خود معلمان است.


در پایان لازم به ذکر می دانم که قطعا من نیز عاری از خطا نیستم و مطمئن هستم بعد از نوشتن این مطلب نقدهای بسیاری از سوی همکاران خواهم دید و شنید ولی با این شعر سعدی سخنم را پایان می دهم:


هیچ کس بی دامن تر نیست لیکن پیش خلق
باز می پوشند و ما برآفتاب افکنده ایم
سعدیا پرهیزکاران خودستایی می کنند
ما دهل در گردن و خر در خلاب افکنده ایم
رستمی باید که پیشانی کند با دیو نفس
گر بر او غالب شویم افراسیاب افکنده ایم

رفتارشناسی معلمان در برابر تنبیه بدنی دانش آموزان


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در یادداشت

تجمع معلمان الیگودرز و چند نکته    گفت و گو در خصوص تنبیه بدنی دانش آموزان در مدرسه زمانی به نتیجه می رسد که گفت و گو لَه و علیه تنبیه بدنی روی اصول مورد توافق استوار باشد . به عنوان مثال اگر دو یا چند طرف بحث همگی به اصول آموزش و پرورش مدرن اعتقاد داشته باشند می توان بر سر تاثیر و پیامدهای تنبیه بدنی در فضایی علمی گفت و گو کرد و احتمالا به جمع بندی رسید. اما اگر یکی از طرفین به مبانی آموزش و پرورش مدرن و دیگری به  اصول تعلیم و تربیت سنتی ، معتقد باشند ، زبان مشترک  پیدا نمی کنند. انگار یک چینی با یک فارسی زبان گفت و گو کند.
 
به عنوان مثال بحث بین فردی که در موضوع تنبیه بدنی به اعلامیه جهانی حقوق بشر و پیمان نامه حقوق کودک استناد می کند با کسی که بر اساس آموزه های گلستان سعدی به مسایل تربیتی می نگرد، دشوار  است. قبل از بحث در مورد تنبیه بدنی دو فرد سنتی و مدرن در حوزه علوم تربیتی باید بر سر مقدمات بحث به توافق برسند یا اینکه هر کدام محترمانه نظر خودش را بگوید و قضاوت را به خوانندگان بسپارند.برخی افراد هم برای ورود به بحث نیاز به اطلاعات مقدماتی دارند.
 
در بحث پیرامون انتشار اخبار تنبیه بدنی باید دو طرف بحث در مورد جایگاه رسانه و گردش آزاد اطلاعات و ارزش گذاری خبر در رسانه درک مشترکی داشته باشند. کسی که با مسایل رسانه و خبر آشنایی ندارد ، معمولا پشت انتشار هر خبرناخوشایندی  یک توطئه می بیند و یا مثلا می گوید که خبر تنبیه بدنی یک کودک در مدرسه  ارزش خبری کمتری از چپ شدن اتومبیل یک معلم در راه مدرسه دارد! در حالی که خبر کتک زدن دانش آموز  هزار برابر حادثه واژگونی یک  اتومبیل ارزش خبری دارد.
 
نکته دیگر اینکه  دو طرف بحث باید قواعد منطقی گفت و گو در چارچوب معین و پای بندی به موضوع و ارائه استدلال منطقی را بپذیرند. بحث کردن بدون داشتن مبنای نظری معین، بدون تعهد به چارچوب معین، بدون پای بندی به این اصل بدیهی که برای اثبات نظر خود باید فکت و دلیل بیاوریم به تکدر خاطر و دلخوری می انجامد.

به نظر من ، متدولوژی (روش شناسی) بحث از محتوای بحث مهم تر است.انتشار فیلم تنبیه بدنی دانش آموزان یک کلاس درس دبیرستانی در الیگودرز بازتاب گسترده ای داشت. من تقریبا همه کامنت ها و یادداشت های همکاران را خواندم . به تمام کامنت های همکاران در زیر  یادداشتم با عنوان " دبیر کت و شلوارقهوه ای الیگودرز ..." جواب دادم. در کنار بحث های استدلالی و منطقی برخی همکاران ( مانند یادداشت آقای درویشی ) ، عمده واکنش ها ، احساسی ، تلخ و مایوس کننده و تا حدی تهاجمی  بود .
 
تعداد همکارانی که بر مبنای اصول آموزش و پرورش مدرن و اعلامیه جهانی حقوق بشر و پیمان حقوق کودک  و قوانین و مقررات آموزش و پرورش،  بدون قید و شرط ، تنبیه بدنی و آزار کودکان را محکوم کرده بودند، انگشت شمار بود.
 
برخی از همکاران موضوع تنبیه بدنی را در کادر تقابل دانش آموز - معلم قرار داده بودند. گویی معلم و دانش آموز باید مثل بچه محل ها، برای هم شاخ و شانه بکشند و روی همدیگر را با درگیری فیزیکی حل کنند و بر اساس اصل انتقام : "زدی ضربتی ، ضربتی نوش کن. " عمل کنند . در حالی که معلم و دانش آموز در یک سطح نیستند و  اگر روش تقابل گسترش یابد ، معلم ها بازنده اند.

عده ای به تئوری توطئه متوسل شدند و به عنوان نمونه ، همکاری در اعتراض به انتشار ویدئوی تنبیه بدنی کودکان در الیگودرز نوشت: "عده ای که دائما ؛ عالما ؛ عامدا ؛ قاصدا و مختارا در پی تخریب معلمند ؛ بهانه جدیدی یافته اند. "!  این سخن که مجموعه دولت و رسانه ها و کارمندان دولت و دانش آموزان و اولیا و... خلاصه عالم و آدم علیه معلمان پیمان اتحاد بسته اند دلیل منطقی ندارد و فقط در چارچوب تئوری توطیه پذیرفتنی است .. گروهی از همکاران تصور می کنند هرچه تلخ تر و تندتر و طلبکارانه تر با جامعه و مسئولان سخن بگویند حرف شان بیشتر شنیده می شود .

در حالی که انتظار جامعه ومسئولان شنیدن صدای منطقی و مستدل از جامعه معلمان است. تندگویی و تندنویسی و پرخاشگری کم کم به صورت یک سبک نوشتاری در بین همکاران مطرح می شودکه بسیار از شخصیت و منش معلم به دور است. این سبک ، خطر لغزیدن افراد دست به قلم معلم را به سمت پوپولیسم تقویت می کند .
 
قابل اعتنا ترین بحث را برخی همکاران از زاویه جامعه شناختی مطرح کرده بودند با این مضمون  که نخست باید علل موجده اجتماعی و روابط عِلّی عصبانیت و جوش آوردن معلم را شناسایی کرد و  از بین برد. آنها به فقر فرهنگی و مادی خانواده ها ، شلوغی کلاس های درس، بی انگیزگی دانش آموزان ، بی رغبتی آنها به درس ، مشکلات معیشتی معلمان و ... اشاره کرده بودند. فرمایش این دوستان قابل اعتنا  است. اما دوستان دو نکته را باید توجه کنند تا فاصله آنها با توجیه گران تنبیه بدنی حفظ شود :


اول - اگر محکومیت و توقف  تنبیه بدنی در مدارس  را مشروط  به یک سری پیش شرط های مادی کنیم، در واقع جواز انجام تنبیه  بدنی را تا زمان نا معلوم صادر کرده ایم و هر معلم و ناظم و مدیری می تواند در هر زمان کتک زدن بچه ها را با این استدلال که فلان و بهمان کمبود در مدرسه یا در زندگی من وجود دارد توجیه کند. در این صورت تا 50 سال دیگر هم ممکن است تنبیه بدنی در مدارس ادامه یابد.
 
 دوم - در کنار شرایط مادی باید مسئولیت معلم به عنوان یک انسان مدرن و تحصیل کرده و صاحب فکر و اختیار را هم لحاظ  کنیم. شرایط محیطی تاثیر دارد  اما معلم تابع جبر شرایط محیطی نیست. ممیزه انسان ، اختیار و انتخاب اوست. مولوی می گوید : اینکه گویی این کنم یا آن کنم / خود دلیل اختیار است ای صنم . طرفداران جبر محیط نمی توانند به این سوال پاسخ دهند که چرا در همان دبیرستان الیگودرز دبیرانی هستند که روی دانش آموز دست یا پا بلند نمی کنند؟
 
در اظهار نظر  همکاران محترم به خصوص در کامنت ها  یک سری مغالطه موجود است که به برخی از آنها اشاره می کنم:

یکی از مغالطه های رایج در بین همکاران خلط بین نظر و صاحب نظر و به عبارتی ما قال و من قال  است. فرض کنیم شما با آوردن دلیل گفته ای که تنبیه بدنی در مدارس عملی غیر انسانی است.  بنده به جای نقد نظر شما می گویم که شما از فانی و دولت حمایت می کنی تا در انتخابات مجلس کاندیدا شوی یا قرار است بابت این نظر فلان مقدار به شما پول بدهند یا فلان پست را بگیری و...  
اصولا انگیزه خوانی بحث را به انحراف می برد. مغالطه رایج دیگر تعمیم دادن موضوع است. فرض کنیم کسی بگوید یک دکتر در خمینی شهر اصفهان در یک اقدام غیر حرفه ای و غیر انسانی دستور داده از زخم چانه یک کودک بخیه بکشند و این اقدام محکوم است. بنده در جواب بگویم فلانی به "پزشکان" ایران توهین کرده است . شما  از عمل یک پزشک متخلف انتقاد کرده ای اما من برای یارگیری و تحریک احساسات پزشکان و منحرف کردن بحث می گویم شما اصلا با پزشک جماعت ، پدرکشتگی داری ! 

هرچه هم شما بگویی من خودم پزشکم  اما رفتار این پزشک را محکوم می کنم . بنده بازهم تکرار می کنم که ای جماعت بشتابید که این آقا جامعه پزشکان را زیر سوال برده و دیواری کوتاه تر از  دیوار پزشک ندیده است. این کار علاوه بر مغالطه نوعی غوغا سالاری و برخورد عوامانه است.

 نمونه های غیر پزشکی این مغلطه راهم مثال می زنم. اگر کسی بگوید مثلا قاضی مرتضوی تخلف های قضایی داشته و خلاف شان قاضی عمل کرده است ، چند تا قاضی داد و قال راه بیندازند که ایها الناس فلانی به قضات شریف کشور توهین کرد و قضا را زیر سوال برد!

اگر کسی بگوید فلان پلیس فتا که حین بازجویی متهمش فوت شده ، مرتکب خلاف شده، پلیس ها لشکر کشی کنند که ای مردم فلانی پلیس را زیر سوال برده و به پلیس مملکت توهین کرده است.

برادر و خواهر معلم!

اگر کسی از فعل دبیر الیگودرزی کت و شلوار قهوه ای انتقاد کرد، نمی توانیم بگوییم که معلمان الیگودرز یا معلمان کشور را متهم و محکوم کرده است ! بحث جرم و تخلف مساله ای فردی است. همان گونه که کار معلم در کلاس کاری فردی است.

مغالطه دیگر این است که برای منحرف کردن بحث لیستی از فعالیت های معلمان فداکار و وظیفه شناس ارائه دهیم و تلاش کنیم مثلا با تصویر سازی از  یک معلم فرضی یا واقعی در یک روستای دور افتاده مازندران ،تخلف دبیر الیگودرزی را ماست مالی کرده و  القا کنیم که : " این به آن در"  و خلاصه قضیه یر به یر و بی حساب!

معلم فداکار اگر کار فوق العاده ای انجام دهد البته باید تشویق شود و معلم خلافکار هم باید تنبیه شود. اینها به هم ربطی ندارند . مسئولیت معلم فردی است. اگر به فرض فلان معلم روستای بندپی تشویق نشده ، نمی توانیم نتیجه بگیریم که فلان معلم الیگودرزی که مرتکب تخلف شده است کار خوبی کرده است و نباید عمل او را محکوم کرد.  

مغالطه دیگر ارائه فهرستی از دزدی ها و سوء استفاده های افراد در ارگان های دیگر و طرح این مساله است که حالا که مملکت شیر تو شیر است پس به تخلف معلمان در کتک زدن دانش آموزان هم نباید رسیدگی کنند.

ما به عنوان معلم باید خواستار رعایت قانون و برخورد با متخلفان در همه دستگاه ها و همه مناصب بشویم.

معلمان در جامعه باید نقش پیشرو و روشنگر و قانون گرا داشته باشند.

یک عده هم فکر می کنند حمیت قسمتی و همبستگی صنفی ایجاب می کند که ما از عمل معلم خلافکار حمایت کنیم. این حرف درست است اما باید ضمن حمایت از فرد خلافکار عمل خلاف را محکوم کنیم . الان بیش از هزار معلم به دلایل کیفری در زندان هستند. آیا ما باید از آنها حمایت بکنیم ؟ پاسخ من آری است.
معاضدت حقوقی و کمک مالی و مشاوره و دلجویی از یک همکار متخلف وظیفه ما است. ما باید سعی کنیم همکار متخلف و خانواده اش کمتر آسیب ببیند. حتی می توانیم خواستار بخشش یا تخفیف مجازات آنها بشویم. اما از فعل مجرمانه همکار به بهانه همبستگی صنفی نباید دفاع کنیم. تجمع معلمان الیگودرز اگر با محکومیت بدون قید و شرط کتک زدن دانش آموز توام می شد نمونه خوبی از همبستگی صنفی بود. همکار معتاد ، همکار کلاهبردار ، همکاری که دانش آموزی را زده و ناقص کرده یا کشته است ، همکار سیاسی و امنیتی نیاز به کمک دارد . ما باید کمک کنیم . اما نباید از اعتیاد،  از کلاهبرداری ، از قتل و جرح دانش آموز و خلاصه از عمل خلاف و غیر قانونی دفاع کنیم. تفاوت همبستگی صنفی که فعالیتی شرافت مندانه و مدنی است با  همبستگی باندهای مافیایی همین جا ظاهر می شود  .

تلاش فردی و جمعی معلمان برای بهبود شرایط کار و معیشت کاری پسندیده است ، اما همزمان معلمان باید با احساس مسئولیت از خود رفتار حرفه ای نشان دهند و وظایف معلمی خود را درست انجام دهند و به خصوص از کم کاری ، بداخلاقی ، بدفتاری و کتک زدن دانش آموزان پرهیز کنند . تنبیه بدنی کودکان چه توسط پدر و مادر و چه توسط معلم اقدامی خلاف حقوق کودک و بسیار شنیع است.  یک معلم به عنوان تربیت کننده کودکان نباید در هیچ شرایطی تنبیه بدنی را مجاز بداند.

در مقدمه اساسنامه یونسکو  آمده است که جنگ ها نخست در ذهن انسان ها شکل می گیرند بنابراین مبارزه برای صلح باید از ذهن و فکر انسان ها شروع شود.

تنبیه بدنی هم در ذهن برخی معلمان وجود دارد بنابراین ابتدا باید فکر تنبیه بدنی را از ذهن معلمان پاک کرد و کتک زدن دانش آموز در فرهنگ معلمان به عنوان یک عمل ضد بشری و خلاف شان معلم در مدارس شناسایی و معرفی شود.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دانش آموز

اقدامات رفاهی و معیشتی وزارت آموزش و پرورش برای معلمان  گروه اخبار /

علی اصغر فانی در خصوص عدم اعمال مدرک دوم فرهنگیان در حکم کارگزینی آن‌ها، اظهار کرد: در جریان این موضوع هستم و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بخشنامه‌ای صادر کرده است و پیگیر حل این موضوع هستیم و امیدوارم این مشکل برای فرهنگیان مرتفع شود تا معلمان بتوانند با انگیزه بالا‌تر برای رفتن به مقاطع بالا‌تر تحصیل کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که «آیا قبول دارید وضعیت معیشت فرهنگیان شرایط مناسبی را ندارد؟»، خاطرنشان کرد: این موضوع را تأیید می‌کنم؛ در دولت یازدهم تلاش بر این بود تا حدی که امکان پذیر باشد مشکلات فرهنگیان که بعضاً حتی به پیش از انقلاب اسلامی باز می‌گردد به تدریج و در یک بازه زمانی معقول حل کنیم.

فانی به اقداماتی که در خصوص بهبود وضعیت معیشت فرهنگیان انجام شده است اشاره و گفت: نخستین موضوع بحث پاداش مناطق مرزی بود که چندین سال سایر دستگاه‌ها اجرا می‌کردند، اما آموزش و پرورش به دلیل محدودیت‌های مالی اجرا نمی‌کرد که سال گذشته ابتدا در استان سیستان و بلوچستان این کار را آغاز کردیم و از اول تیرماه سال جاری هم برای تمام فرهنگیان در مناطق مرزی این فوق العاده برقرار شد.

وی افزود: موضوع دیگر افزایش امتیازات فرهنگیان بود که به قانون مدیریت خدمات کشوری باز می‌گردد که امتیازاتی که برای فرهنگیان تا قبل از آغاز این دولت اعمال می‌شد ۷۰۰ امتیاز بود که ابتدا در دوره دبستان این موضوع را در سال گذشته از ۷۰۰ به ۱۵۰۰ امتیاز افزایش دادیم و ترمیمی در پرداختی به فرهنگیان در ابتدایی انجام شد که میانگین ریالی آن حدود ۱۲۰ هزار تومان بود؛ این کار برای سایر فرهنگیان از فروردین ماه امسال اجرا و امتیازات آن‌ها به ۱۳۰۰ و ۱۵۰۰ امتیاز افزایش یافت.

وزیر آموزش و پرورش به رتبه بندی معلمان نیز اشاره و تصریح کرد: بیش از ۷۰۰ هزار نفر از فرهنگیان از اول مهر ماه سال جاری رتبه بندی شدند و میانگین حدود ۳۰۰ هزار تومان به حقوق آن‌ها اضافه شد و در یک بازه قریب به ۶۰۰ هزار تومان هم شاهد این افزایش بودیم.

وی به توجه غیر مادی به معیشت فرهنگیان هم اشاره و عنوان کرد: اکنون ۱۲۰ درمانگاه فرهنگیان در کشور فعال است، ضمن اینکه کار بسیار خوبی هم برای نخستین بار انجام شد که تأسیس مرکز اسکان فرهنگیان است.

وی افزود: در این راستا برخی فرهنگیان که بیماری‌های صعب العلاج دارند و برای تحت درمان بودن مجبور هستند که به استان‌های بزرگ و همجوار بروند، این مراکز اسکان فرهنگیان در ادامه درمان در استان‌های مختلف به آن‌ها کمک می‌کند؛ این مراکز اکنون در تهران، اصفهان و مشهد فعال شده است و تا ۱۰ مرکز در استان‌ها توسعه خواهد یافت.

فانی در پاسخ به این پرسش که «بیمه طلایی فرهنگیان نقص‌هایی داشت و آیا اکنون این مشکلات مرتفع شده است؟»، گفت: امسال روش کار بیمه طلایی را عوض کردیم و به شکل صندوقی بیمه را اداره می‌کنیم بدان معنا که فرهنگیان هزینه درمان را پرداخت می‌کنند سپس این هزینه‌ها را مستقیماً به آن‌ها پرداخت می‌کنیم.

وی در خصوص کاهش تعداد دانش‌آموزان در کلاس‌های درس، تصریح کرد: توزیع نیروی انسانی آموزش و پرورش نامناسب است و در برخی مناطق تورم نیرو و در برخی مناطق کمبود نیرو داریم که دو سال پیش بحث ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی را آغاز کرده‌ایم تا در نتیجه تراکم دانش‌آموزی نیز کاهش یابد.

وی افزود: در برخی استان‌ها نسبت کارکنان به دانش‌آموز عدد ۸ را نشان می‌دهد و در این خصوص هم استاندارد دقیقی نمی‌توانیم تعریف کنیم.

فانی گفت: نسبت کارکنان به دانش‌آموز به صورت کلی در کشور از عدد ۱۴ تا ۳۱ است و بر اساس مطالعات تطبیقی که انجام داده‌ایم اکنون میانگین کشوری  5 / 11 است و اگر این عدد به 14 یا 15 برسد ایده‌آل خواهد بود.

مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور