ساقیا آمدن عید مبارک بادت
و آن مواعید که کردی مرواد از یادت
سال تحویل می شود ، تن پوش بهار دیگر گونه تر می نماید گویی هاتف سبزپوش طبیعت می کوشد .
« حول حالنا الااحسن الحال » را با ضرباهنگی آرام درگوش بهار بنوازد.
گر چه در فصل آموزش، بهارگونه آغاز می شویم اما در سرمای کرخت اسفند در می مانیم .
درفراز و فرود سالی که گذشت با تمام توان خود سعی کردیم گره از نهال بی بار پرورش بگشاییم و سموم تلخ را از دشت های بی فرهنگی بزداییم ؛اما آیا داشته های ما توان کاشت ایده های نابی را داشت که امروز تا فصل برداشت به انتظارش نشسته ایم؟
در سالی که گذشت پیله ی رازناک آموزش و پرورش به یمن فضای مجازی شکاف برداشت و حقایق ،بی پرده مقابل چشم ها خودنمایی کرد.
اگر تا قبل از این، بسیاری از بخشنامه ها در بی خبری محض در بایگانی ها می ماند ؛ امروز بخشنامه ها قبل از آن که فرصت تنظیم و ارسال بیابند همگان از آن باخبرند و ما این را فرصتی می دانیم برای پالایش ناصافی ها و عبور از تنگناهایی که امروز آفت آموزش و پرورش ماست .
ما براین باوریم که با « جنبش قلم »می توانیم فاصله ها را کوتاه تر کنیم و با ارتباط جمعی خود ، وزارتخانه را به مناطق دور افتاده پیوند زنیم .
ما بر آنیم که از رهگذر تسهیل ارتباطات جمعی و با استعانت از بارش فکری صاحبان اندیشه ، در آینده ای نه چندان دور نوید بخش فصلی پر بار باشیم.
به خاطر داریم درفصل تازه ای که می آغازیم ؛ دل به ناداشته ها نبازیم تا در ناسرانجامی در جا نزنیم.
هرچند در کاربری های مجازی، اما و اگر ها بسیار است ولی می توان با طرح ریزی های از پیش تعیین شده مانع از ناکارآمدی این فناوری نوین شد.
در این بین باید از نقش بی بدیل « صدای معلم » ؛ اولین رسانه ی اختصاصی فرهنگیان ایران یاد کرد.
صدایی ماندگار در کارنامه جمعی از کنشگران رسانه ای که بی هیچ چشم داشتی آغازگر کاری شدند کارستان.
چنانچه همگان می دانیم؛ رسانه در تحول فکری جامعه نقش پررنگی دارد ؛
از این منظر امید داریم با آغاز بهار طبیعت ،شاهد تحولی سبز در فرهنگ رسانه در آموزش و پرورش باشیم .
با سلام
این سومین نامه است که برای صدای معلم ( سخن معلم ) می نویسم اما دریغ از آن که به این نامه ها ترتیب اثر دهند.
گلایه من از وزیر آموزش وپرورش است که چرا بعد از شش ماه که به صورت حق التدریس برای آموزش وپرورش کارکرده ایم اماهیچ گونه حق الزحمه ای دریافت نکرده ایم .
لازم به یادآوری مجدد است که این حقیرغیر از آن که فرهنگی هستم سرپرست خانوار نیز می باشم و هفته ای ده ساعت اضافه کار گرفتم که کمکی به حقوقم شود و تا حدی بتوان جبران کسری حقوق شود اما تا به حال حقوقی بابت این اضافه کار دریافت نکردم.
چرا؟
نه تنها من بلکه بقیه فرهنگیان هم گلایه از عدم واریز حق التدریسهایشان دارند.
هر بار که به بخش مالی زنگ زده ام قول این ماه و آن ماه را داده اند.
وقتی به خصوص ایام نوروز فرا می رسد و بیشتر مردم را می بینی که به فکر سفر می افتند اما تو که یک معلم هستی نمی توانی فرزندانت را به سفرببری ناراحت و پیش بچه هایت شرمنده می شوی!
مدت 12سال است پایمان را از اصفهان بیرون نگذاشته ایم زیرا اندک حقوق معلمی تنها برای بخورنمیرمان است و بس.
چرا مسوولین محترم به فکر ما نیستند؟
چرا جایگاه مان بی ارزش شده است ، در حالی که در کشورهای خارجی بیشترین قشر با ارزش معلمان آن کشورند پس بیشترین حقوق را هم دارا می باشند.
لذا از مسوولین محترم به خصوص وزیر آموزش وپرورش خواستارم که نه تنها هر چه زودتر حق التدریس و اضافه کارهای ما را پرداخت کنند بلکه درافزایش حقوق ما بیشتر تجدیدنظر نمایند و چنان کنندکه حقوق معلمی بسی بالاتر از نرخ تورم باشد تا با خیالی راحت تر به سرکلاس های درس روند تا خدای ناکرده حقی از دانش آموزان عزیزمان ضایع نشود هرچند که تابه حال نیز ضایع نکرده ایم اما برای اگر معلم از لحاظ مالی تامین باشد کارایی اش درکلاس چندین برابر خواهد بود.
سپاس
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
« قانون » مجموعه مقرراتی است که از یک جهت حقوق را تثبیت و از سوی دیگر آن را تحدید می کند.
هرگاه حقی در قانون رسمیت یابد آن حق تثیبت و زمانی که اختیاری از فردی توسط قانون سلب شود آن فرد محدود می شود.
این گزاره که « قانون بایدها و نبایدهای زندگی اجتماعی و شرط لازم برای زیست جمعی است » آن قدر واضح است که حتی دیکتاتورها ؛ تروریسم ها و جانیان نیز به ضرورت وجود آن معترفند .
قانون با دو بال تایید و تحدید قدرت پرواز دارد و در غیاب یکی از آنها ؛ قانون مانند پرنده تک بال سقوط کرده و به ضد خود یعنی هرج و مرج بدل گشته و مجازها غیر مجاز و حرام ها مباح می شود.
از این رهگذر است که با استفاده ابزاری از قانون: ظلم ؛ ناعدالتی؛ فساد ؛ رانت و دلالی رایج گردیده و حق کشی تبدیل به فرهنگ می گردد .
این حکم بر همه اجتماعات انسانی اعم از داخلی و بین المللی علی الاطلاق حاکم است ؛ تولید انواع زنجانی های اقتصادی؛ سیاسی و فرهنگی در داخل و کشتار چهار جانبه ملت سوریه توسط تروریسم و حاکمیت داخلی و ائتلاف غربی و شرقی؛ با تفاسیر غلط از منشور ملل در عرصه بین المللی از نتایج این استفاده ابزاری است.
خلاصه آن که اجرای نادرست قانون محصولی جزء بی قانونی نخواهد داشت.
حال که وزارت های آموزش و پرورش و علوم قادر یا مایل به توسعه حقوق نبوده؛ برخلاف سایر علوم جدید مثل کامپیوتر ؛ نمی خواهند و یا نمی توانند درسی بنام حقوق را در تمام پایه های تحصیلی و به تناسب سن متعلمین در کتب درسی بگنجانند؛ حال که صدا وسیما با قانون اساسی بیگانه است ؛ حال که چند سالی است هر سال به نام اقتصاد ؛ سیاست ؛ فرهنگ و امثالهم نام گذاری می شود ؛ ای کاش سالی هم به نام « قانون » که پیش شرط زدودن ستم و فساد از چهره جامعه است ؛ نام گذاری شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سال 94 برای فرهنگیان و آموزش و پرورش سال پرچالش و پر تنشی بود . از همان ابتدای سال و حتی پیش تر از آن بنا بر فشار های اقتصادی تحمیل شده بر معلمان و اوضاع وخیم مدارس ، فرهنگیان در سراسر کشور سعی کردند که اعتراض های خود را به هر وسیله ممکن به گوش مسئولان برسانند . که این کار با شکل گیری تجمعات سکوت در جلوی مجلس و ادارات کل آموزش و پرورش در بیشتر استان ها به مرحله اجرا درآمد .
صرف نظر از اینکه این تجمعات بدون زیرساخت ها و پیش نیازهای لازم و گاهی با کم تجربگی همراه بود ، می توان برآیند نهایی این تجمعات را معطوف نمودن نگاه اغلب فرادستان به سمت آموزش و پرورش و فرهنگیان زحمتکش عنوان کرد .
اما باتوجه به میزان بودجه در نظر گرفته برای آموزش و پرورش از طرف دولت ، بضاعت دولت و وزارت آموزش و پرورش در حدی نبود که جوابگوی این موج عظیم از اعتراض ها باشد و وزیر محترم و معاونین وی و همچنین سخنگوی دولت و حتی خود رئیس جمهور برای آرام کردن خشم معلمان از اوضاع پیش آمده ، مرتبا در رسانه ها حاضر شده و سخن از بهبودی اوضاع در آینده به میان می آوردند و وعده اجرای طرح رتبه بندی معلمان را به جامعه فرهنگی می دادند تا جایی که حتی دور افتاده ترین نقاط دنیا نیز از وجود این طرح و اجرای آن از مهرماه امسال در ایران باخبر شده بودند .
اما آنچه را که مشاهده کردیم این بود که فقط یک چهارم این طرح ، آن هم به صورت ناقص به مرحله اجرا درآمد و حتی بسیاری از معلمان که بعد از مهر ماه در شرایط ارتقاء به رتبه شغلی بالاتر بودند از ارتقای آنها جلوگیری به عمل آمد و تا آنجا این موضوع را کِش آوردند که به پایان سال رسیده و به قول خودشان این تفاوت حقوق ها به دیون رفت و با یک حساب سرانگشتی متوجه شدیم که این همکاران نه تنها در اجرای این فاز از طرح رتبه بندی حقوقشان افزایش نیافت ، بلکه در این چند ماه متضرر نیز شدند .
مورد دیگری که از مهر ماه امسال بسیار مشهود بود وادار کردن مدیران و معاونین به تدریس در مدارس تحت مدیریت شان بود و این کار برای صرفه جویی در پرداخت حق الزحمه اضافه تدریس به همکاران صورت گرفت و باعث افت محسوس در روَند فعالیت های مدیران و معاونین در مدارس شد که البته با وجود چنین صرفه جویی های بی تدبیرانه ای ، باز نتوانستند از واگذاری برخی کلاس ها به صورت اضافه کار به معلمان به طور کامل جلوگیری کنند و نهایتا مجبور به محول نمودن برخی ساعات به همکاران به صورت اضافه کار شدند که با وجود وعده های متعدد مبنی بر پرداخت حق الزحمه این اضافه کار ها که جناب وزیر و معاون مالی ایشان ، پی در پی به معلمان می دادند و از رسانه های عمومی در بوق و کرنا می کردند ، تا کنون چنین امری محقق نشده و معلمانی که جورِ این کلاس ها را کشیده اند همچنان دست شان در حنا مانده و چیزی عایدشان نشده است و معلمان مانده اند و کلاس های بدون حق الزحمه و دو راهی بروم نروم به سر این کلاس ها...
نکته قابل توجه این است که باوجود تذکرات بسیاری که از طرف فرهنگیان و همچنین مجلسیان به وزیر و مجموعه مدیریتی ایشان در طول سال داده شده بود که وعده های پرداخت مطالبات فرهنگیان را در رسانه های عمومی اعلام نکنند ، اما همچنان این کار به صورت متوالی و بارها انجام شد و بارها و بارها باعث رنجش معلمان گردید .
بحث این است که جدای از اینکه معلمان با شنیدن این وعده ها برای خرج کردن همین مبالغ ناچیز برنامه ریزی کرده و روی آن حساب باز می کنند ، وقتی جامعه مرتبا وعده پرداخت این مطالبات را از رسانه ها می شنوند در مقابل معلمان قرار گرفته و آنها را زیاده خواه و همیشه معترض قلمداد می نمایند . چون آنها که از درون و بطن ماجرا خبر نداشته و نمی دانند که این مبالغ همان مطالباتی هستند که می بایست ماه ها قبل و سر موعد مقرر پرداخت شده و آن قدر هم نیست که بشود با آن کار مفیدی انجام داد و حتی بخش کوچکی از قرض و قوله های معلمان را هم سر و سامان دهد و در نتیجه فکر می کنند هر هفته مقدار قابل توجهی به حقوق معلمان اضافه شده و معلمان همچنان معترض هستند.
مورد دیگری که امسال بیشتر از همه به چشم می خورد وضعیت بازنشستگان و پاداش های پرداخت نشده آنها و همچنین وضعیت بیمه و دریافتی های ناچیز آنها بود . پاداش هایی که از سال 93 تاکنون همچنان به صورت طلب معلمان از دولت و وزارت آموزش و پرورش و سازمان بازنشستگان در کیسه دولت مانده و بازنشستگان زحمتکش را چشم انتظارِ دریافتِ این مبالغ جهت تسویه وام ها و اقساط معوقه شان از بانک ها و همچنین بدهی های بار آمده ناشی از حقوق هایی که حتی جوابگوی یک سوم هزینه های سنگین زندگی آنها نبوده و نیست . هزینه هایی که با وجود بزرگ شدن فرزندان این قشرِ زحمتکش ، و ازدواج فرزندان آنها و اضافه شدن عروس و داماد و نوه و... به اعضای خانواده این پبش کسوتان ، هر چه بیشتر رو به فزونی نهاده اند .
قطعا اگر بازنشستگان بدهکار دولت بودند ، وضعیت بدین گونه نبود و در کمترین زمان ممکن این بدهی ها از حقوق ایشان کسر شده و به حساب دولت باز می گشت .
حال سوال اینجاست که این پاداش ها که می بایست ماه ها قبل پرداخت می شد ، در کجا مصرف شده و سود این تاخیر بلند مدت به جیب چه کسانی می رود ؟ سودی که با توجه به تعداد بالای بازنشستگان و میزان قابل توجه این مبالغ ، بسیار بالا بوده و سرجمع این مبالغ می تواند خیلی قابل تأمل باشد .
خنده دار تر از همه این ها ، فرم هایی است که به بازنشستگان جهت تسویه حساب مطالبات شان داده شده است که می بایست پر کرده و امضا بزنند . در این فرم ها بدون دریافت هیچ گونه وجهی آمده است که " حق خود را تمام و کمال دریافت کرده و نسبت به پرداخت الباقی مطالبات خود ، تا هر زمان که دولت اعتبار آن را تامین نماید اعتراضی نداشته و حق هرگونه مطالبه ای را از خود سلب می نمایم " و قس علیهذا...
امسال همچنین انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری را در پیش رو داشتیم که باز با کمک فرهنگیان و استفاده از مدارس و کادر اجرایی آنها و همچنین تعدادی از معلمان شاغل در این مدارس برگزار شد و علیرغم خلف وعده های بی شمار مسئولین در بهبود وضع معیشت و منزلت فرهنگیان و نوسازی مدارس تخریبی و کپری و... توسط معلمان ، و با سعه صدر ، به خوبی و خوشی برگزار شد و باز فرهنگیان و دانش آموزان ماندند و یک عالمه مشکلات و مطالبات و معوقات و... که با توجه به بودجه منظور شده برای آموزش و پرورش در سال آتی و وضعیت تورمی که برای کمتر اضافه کردن حقوق کارمندان دولت هیچ گاه به صورت واقعی معرفی نمی شود و میزان افزایش حقوق سالانه ی در نظر گرفته شده برای کارکنان دولت ، امید چندانی به بهبودی محسوس اوضاع در این وزارت خانه نیست و پیش بینی می شود که در سال آتی همچنان بر میزان بی انگیزگی معلمان و دانش آموزان ، و همچنین میزان ترک تحصیل و فشار های اقتصادی در جامعه افزوده شود و اگر فکری به حال اوضاع پیش آمده نشود جامعه را به لحاظ اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و... هر چه فقیر و فقیر تر ببینیم .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
از ویژگی های یک جامعه سالم و بانشاط ٬ وجود انسان های متعادل در رفتارهای فردی ٬ اجتماعی است .
انسان ها دارای عواطف و احساسات عدیده و متفاوتی هستند ازقبیل : شادی٬ غم ٬خشم و پرخاشگری ٬ امید ٬ یأس ٬ قهر ٬ دوستی ٬ دشمنی ٬ نارضایتی و رضایت بخشی که در اثر آموزش و تربیت صحیح این احساسات را شناسایی کرده و با تدبیر و تشخیص عاقلانه نسبت به ظهور و بروز آنها در موقعیت های مناسب اقدام می کنند .
کودکانی که در یک بستر تربیتی و در محیط کاملأ آرام و در کنار اعضای خانواده رشد و نمو پیدامی کنند از نزدیک شاهد رفتارهای منطقی و استاندارد اولیایی هستند که براساس مقتضیات زندگی تنظیم گشته اند . رفتارهایی که نه از اعتدال طبیعی خارج هستند و نه اینکه بروز آنها در محیط خارج از خانواده مورد سرزنش دیگران قرار می گیرند .
از جمله عوامل بی شماری که باعث افت انگیزه درسی دانش آموزان در مدارس شده است و رفتارهای قانون گریز و ناشایست آنها را دامن زده است - نگارنده قصد ورود به همه آن ها را ندارد - خالی بودن فضاهای آموزشی از شور و هیجان ها و بازی های فرح انگیز دسته جمعی و گروهی است.
تغییر شیوه های زندگی شهری ٬ آپارتمان نشینی ٬ مادی نگری و جذابیت های ظاهری زندگی و دور بودن پدران و مادران از الگوهای جدید تربیتی و.... عوارض و تبعات متعددی برای نوجوانان و جوانان ما پدید آورده است که افراط و تفریط در روابط اجتماعی از نمونه های بارز آن است.
به عنوان مثال دربحث چهارشنبه سوری دچار تناقض شدید و معناداری هستیم ؛ به این صورت که اکثر جوانان و نوجوانان از مدتها قبل چشم انتطار رسیدنش هستند ولی رسانه های رسمی در تأیید و اثبات آن سخنی بر زبان نمی آورند و گاهی بر خرافی و بیهوده بودن آن پای می فشرند .
برای شادی کردن کودکان مان برنامه مشخصی وجود ندارد . هیچ آموزش مفیدی برای پاس داشت و بزرگ داشت این آیین کهن و باستانی به عمل نمی آید .
قبل از رسیدن نوروز و چهارشنبه٬ تلویزیون و دیگر رسانه های صوتی و مطبوعاتی فقط به ارائه تصاویری می پردازند که نشانه هایی از خون ٬ جراحت و صدای ضجه مجروحان و خانواده هایشان دارد و این برنامه ها قصد ایجاد انزجار و نفرت از چنین مراسمی دارد ولی طراحان این برنامه ها ٬ هیچ وقت به اهداف خودشان نائل نمی شوند و تنها ره آوردش٬ رفتار غلط و پلیسی کردن مسئله ٬ خسارت های مالی وجانی زیادی است که بر جامعه و خانواده ها تحمیل می شود .
تدبیر هوشیارانه و مدبرانه فرهنگ سازان کلان ٬ ضرورتی اجتناب ناپذیر است تا به دور از هر حب و بغضی و در گستره واقعی جامعه ٬ برنامه هایی مفرح و شادی بخش عملی کرد و با مدیریت معقول آسیب های احتمالی را نیز به اندازه چشم گیری کاهش داد.
پلیسی کردن فضای جامعه در چهارشنبه آخرسال و روزی که می تواند آثار فرهنگی و روانی مثبت و متعددی داشته باشد و در جهت شاد و پویا و سرزندگی جمعی ما نقش ایفا کند در نهایت تأسف جوانان و نوجوانان را در بستری از حوادث و اتفاقات ناگوار قرار می دهد که نه پلیس می تواند جلودارش باشد و نه خانواده ها قدرت مدیریتی آن را دارند .
در بسیاری از کشورها جشن ها و مراسم ویژه ای به مناسبت های گوناگون برگزار می شوند که شاید ریشه و اساس علمی هم نداشته باشند اما چون در جهت مدیریت هیجان و شور و نشاط جوانی و بانشاط کردن جامعه مؤثر می دانند در توسعه وگسترش آن اقداماتی را طراحی می کنند .
به هر اندازه که در جهت شاد کردن مردم ٬ هزینه و برنامه ریری شود رفتارهای پرخاشگرانه ٬ نزاع های خیابانی و دسته جمعی و انواع خشونت های کلامی ٬ زبانی و فیزیکی رو به کاهش می گذارد و عملأ از وجود سازمان ها و ادارات و مراکز قضایی ٬ پلیسی ٬ ندامتگاه ها و زندان ها و....بی نیاز شده و زمینه های ایجاد یک جامعه مطلوب و صمیمی فراهم می شود .
این گونه بیندیشیم !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
معلمان حقالتدریس آموزش و پرورش پس از ۶ ماه عدم دریافت حقوق در آستانه شب عید تنها حقوق یک ماه را دریافت کردند.
در آستانه شب عید معلمان حقالتدریس از عدم دریافت مطالبات خود ابراز نگرانی میکنند.معلمان حقالتدریس آموزش و پرورش از مهرماه تاکنون هیچ حقوقی را دریافت نکردهاند و این در حالی است که در روزهای پایانی سال 94، آموزش و پرورش اقدام به واریز حقوق یک ماه این افراد کرده است.
آن گونه که معلمان حقالتدریس میگویند حقوق واریز شده برای یک ماه نیز رقم قابل توجهی نیست اما سیدمحمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در خصوص عدم پرداخت مطالبات نیروهای حقالتدریس میگوید به دلیل اینکه نیروهای به صورت حقالتدریس از مهر وارد آموزش و پرورش شده بودند، در اعتبارات ما لحاظ نشدهاند، با همکاری سازمان مدیریت و برنامهریزی تلاش میکنیم تا بخشی از مطالبات آنها را تأمین کنیم.
طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، مربیان پیشدبستانی، که رشته آنها موردنیاز آموزش و پرورش است از مهر امسال به صورت حقالتدریس با این وزارتخانه همکاری دارند. ( تسنیم )
انتهای پیام/