گروه اخبار/
طرح رتبهبندی معلمان با هدف ارتقای کیفی کار معلمان و به تبع آن بهبود معیشت آنها پس از گذشت ماهها در تابستان سال 94 به تصویب هیئت وزیران رسید و پس از طی مراحل و تصویب شاخصههای آن سرانجام از ابتدای مهرماه به اجرا درآمد.
هرچند اجرای رتبه بندی واکنشهای مثبت و منفی بسیاری را از سوی جامعه فرهنگیان به دنبال داشت اما بنا به گفته معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش این طرح موفق شد به صورت میانگین 300 هزار تومان بر حقوق مشمولان بیافزاید و بخش بسیار کوچکی از مشکلات معیشتی فرهنگیان را بپوشاند.
بر اساس شاخصهای درنظر گرفته شده در این طرح، معلمان با شش سابقه و بالاتر در رتبههای پایه حرفهای، ارشد حرفهای، خبره و عالی حرفهای قرار گرفتند و به ترتیب از 15، 25، 35 و 50 درصد حق شغل بهره مند شدند.
البته این در حالیست که مسئولان آموزش و پرورش معتقدند آنچه سال گذشته اجرا شد بخش کوچکی از رتبه بندی بود و در سال 94 که به نوعی مرحله تطبیق رتبه بندی تلقی میشود، با توجه به صلاحیتها و شایستگیهایی که نیروهای موجود داشتند رتبههای قبلیشان با رتبههای جدید تطبیق یافت.
اکنون وزارت آموزش و پرورش مکلف شده است بر اساس مصوبه شورای توسعه مدیریت برای سال جاری بحث جدی رتبه بندی را که سنجش صلاحیتهای حرفهای است به اجرا در بیاورد و در سال پیش رو نظام سنجش صلاحیتهای حرفهای معلمان را راه اندازی کند، چراکه بر این اساس نیروی انسانی متناسب با شایستگیها و صلاحیتهای حرفهای و تخصصی اش مورد ارزیابی قرار میگیرد و معلمانی که نسبت به مرتبه قبلی از پیشرفت مقبولی برخوردار شده باشند، رتبه بالاتری را کسب میکنند.
محمد بطحائی، معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در همین زمینه میگوید: اگر بتوانیم نیروی انسانی ماهر، متخصص و متعهد داشته باشیم بسیاری از کاستیهای نظام آموزش و پرورش که امروز مورد گلایه مردم و کارشناسان و مقامات ارشد است را برطرف میکنیم. در واقع میتوان گفت طرح رتبه بندی دروازه ورود ما به کیفیت بخشی در آموزش و پرورش است.
وی میافزاید: سال 95، مرحله آغازین نظام سنجش صلاحیت حرفهای کلید میخورد و شایستگیهای حرفهای نیروی انسانی مورد سنجش قرار میگیرد. این سنجش با مکانیسمهای مختلفی از مشاهده گرفته تا آزمونهای کسب صلاحیت و گذراندن دورههای آموزشی انجام میشود و بر این اساس جایگاه افراد مشخص و رتبه بندی گام جدی خود را برای نقشی که دارد، برخواهد داشت.
بطحائی به نگرانیها درباره آینده طرح رتبه بندی به ویژه برای آن دسته از معلمانی که مشمول طرح نبودند پاسخ میدهد و میگوید: در مجموع در سال گذشته حدود 830 هزار نفر تحت پوشش رفتند و بدیهی است برای سال جاری افراد جدید، شرایط لازم را پیدا خواهند کرد و نیروهای موجود با مکانیسمی که گفته شد به رتبههای بالاتر خواهد رفت.
در ابتدا برای رتبه بندی معلمان 1350 میلیارد تومان اختصاص یافت و دولت برای اجرای فاز جدید رتبه بندی در سال 95 بیش از 3500 میلیارد تومان اعتبار درنظر گرفته است.
قطار رتبهبندی معلمان که ارتقای مهارتهای تخصصی معلمان را دنبال میکند با وجود تمام فراز و نشیبها و حواشی که داشت به حرکت در آمده است و باید امیدوار ماند که در ادامه راه به علت موانع اعتباری و مدیریتی از ادامه راه باز نماند. ( ایسنا )
انتهای پیام
نوروز ایرانی، این جشن جهانی و هنگامه اعتدال بهاری را به دوستداران ایران و همه هم میهنانی که برای پیشرفت کشور خود دغدغه دارند، شادباش گفته و امیدواریم با تلاش یکایک ما ایرانی ها، شرایط بهتری برای زندگی در این سرزمین کهن فراهم شود و تصویری باشکوه تر از ایران پیش چشم جهانیان قرار گیرد.
آنچه تقدیم می شود، هفت آرزو از جنس توسعه یا هفت سین توسعه یافتگی در نوروز ۱۳۹۵ است:
سرزمین امن و آزاد :
آرزو می کنیم امنیت و آزادی در تمام ابعاد برای کشور عزیزمان در بالاترین سطح ممکن همواره مهیا باشد. امنیت سرزمینی و دفاعی، آزادی و امنیت برای اندیشه ورزی، بیان، قلم و پرسش گری، امنیت برای سرمایه گذاری و تولید، و امنیت و آزادی برای تولد ایده های جدید و رشد کارآفرینی و در نهایت گسترش دامنه انتخاب در زندگی.
سرور و شادی مردم:
حزن و اندوه در فرهنگ ما مذموم بوده و اساسا ایمان از جنس شادی، عشق و محبت است. دین آمده تا از رنج و افسردگی بشر بکاهد و خاطر او را از تشویش و اندوه به امنیت برساند. اما زیبنده تر آن است که شادی و سرور را برای یکدیگر بخواهیم.
امید آنکه سال جدید سال کاهش مرارت ها و دل نگرانی های همه ایرانیان باشد. زندگی شاد، حق تمام هموطنان است.
سوادهای چندگانه :
شاید قله آرزوهای ما در سال جدید، مجهز شدن نسل نوجوان و جوان ما به انواع سواد باشد. برای اینکه سال ۹۵، سال توجه به «چند سوادی» فرزندان ما باشد، برنامه ریزی کنیم. بیاییم با کمک یکدیگر، فرزندان مان را در سه بُعد دانش، نگرش و توانش(مهارت) تقویت کرده و برای آموزش آنها سرمایه گذاری کنیم.
اوج هنرمندی مدارس و دستگاه رسمی تعلیم و تربیت، توجه به حافظه بچه هاست اما رسیدن به نگرش های بلند و توانمند ساختن آنها بدون تلاش و همراهی خانواده ها و اراده ای ملی میسر نیست. فردای ایران نسل سربلند می خواهد نه نسل سر به زیر!
سلامت:
برای ایرانیان، سلامت جسم و روان آرزو می کنیم. امیدواریم سیر صعودی ابتلا به انواع سرطان ها و بیماری های سخت در کشور ما معکوس شود و مسیر تردد بسیاری از هموطنان ما خانه و بیمارستان نباشد. بیاییم در سال جدید ورزش، رژیم غذایی سالم، شادی و نشاط را بخش ثابت برنامه زندگی خانواده خود نماییم، بیشتر گفت و گو کنیم و کمتر عصبانی شویم. ارتباط خود را با یگانه هستی بخش همواره در بهترین حالت تنظیم کنیم، دید و بازدیدهای ساده و صمیمی داشته باشیم و زندگی بدون اضطراب را تمرین کنیم.
سبزی محیط زیست:
کشور عزیز ما خاکش زر خیز است و مناظرش شگفت انگیز و بدون تفاهم و عزم مشترک، سهم آیندگان ما از آن ناچیز خواهد بود. تنها کافیست در مسافرت های خانوادگی و دوستانه به مناطق کویری، کوهستانی و یا نواحی جنگلی، طبیعت را آلوده نکنیم و همگی دیدبان محیط زیست ایران باشیم.
سرمایه اجتماعی :
آرزو می کنیم سال جدید، سالی سرشار از اعتماد متقابل ایرانیان نسبت به یکدیگر و سالی همراه با ارتباطات مثبت، موثر و اثربخش در روابط کاری و اجتماعی ما باشد. تلاش کنیم جامعه ایران را مملو از اعتماد متقابل و جلب رضایت یکدیگر سازیم. زندگی در چنین جامعه ای برای همه ما لذت بخش تر و برای آینده فرزندانمان بالنده تر خواهد بود.
سعادت مندی :
آرزو می کنیم سال ۹۵ سال سعادت مندی ایرانیان باشد. سال ها قبل در گوشه ای از دنیا کسی از شاخصی به نام شاخص خوشبختی ملی (GNH) سخن گفت. احساس سعادت مندی، احساسی درونی است که از فراهم بودن مجموعه ای از عوامل برای شهروندان به دست می آید.
بی تردید زندگی سعادت مندانه با بی اخلاقی، فقر، اقتصاد ناسالم، آب و هوا و غذای آلوده، نابرابری فرصت ها و نظام آموزشی بسته و ناکارآمد به دست نمی آید.
سال جدید را برای هموطنان عزیز ایرانی سالی فرسنگ ها دور از هرگونه تشویش معیشتی و اقتصادی، و برخوردار از کیفیت بالای زندگی و سرشار از سعادت مندی آرزو می کنیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
طرح تکریم و بزرگداشت مقام معلم به منظور بزرگ داشت مقام معلمان شاغل و بازنشسته در مدارس دولتی و غیر دولتی، تدوین و در اختیار ادارات آموزش و پرورش قرار داده شد.
طبق دستورالعمل وزراتخانه، معلمان متقاضی شرکت در طرح لازم است نمون برگ الف را با مراجعه به سامانه تکمیل نمایند و درصورتی که حد نصاب امتیازات را بیاورند، اسامی آنها اعلام می شود و دراین مرحله لازم است مدارک خود را ارائه نمایند.
این نمون برگ بر اساس سه شاخص عمومی، ارزشی و حرفه ای طراحی شده است و هر شاخص دارای معیارهای مختلفی می باشد.
در این نوشتار به بررسی و نقد پرداخته ایم.
1- شاخص های عمومی شامل سنوات خدمت، مدرک تحصیلی و نمره ارزشیابی سالانه است.
در هیچ قسمت از این بند مشخص نشده سنوات حق التدریس هم شامل می شود یا خیر. از آنجایی که بسیاری از معلمان دارای سابقه 3 الی12 سال حق التدریس، می باشند، لازم است متولیان امر نسبت به اصلاح این بند اقدام فرمایند.
2- شاخص های ارزشی شامل 12 مورد است که عبارت است از جانبازی، آزادگی، بسیجی فعال، حضور در جبهه، خواهران سرپرست خانوار، حافظ قرآن، پدر، مادر، فرزند و همسر شهید، خواهر و برادر شهید، همسر آزاده، همسر و فرزند جانباز و مراقب جانباز.
ظاهرا از نظر مسئولان آموزش و پرورش ارزش ها فقط در دفاع مقدس خلاصه می شود و هیچ شاخص دیگری نمی توان بدان اضافه کرد. ضمن آن که با گذشت 27 سال از جنگ، تعداد اندکی از معلمان از امتیاز رزمنده بودن برخوردار هستند، مگر آن که دفاع از حرم نیز در این بند لحاظ شده باشد.
لازم است در کنار ارزش های پیش گفته، ارزش هایی چون اخلاق نیکو، منش درست، سلامت گفتار، سلامت اندیشه،سلامت جسم و روان، سلامت اعتقادات، مسئولیت پذیری، وجدان اخلاقی، وجدان کاری و..... نیز در دستورالعمل تکریم معلمان در نظر گرفته می شد و از قلم نمی افتاد.
3- شاخص های حرفه ای شامل 9 بند است.
بند الف) داوری مسابقات، قرآنی، فرهنگی، هنری، ورزشی،جشنواره تدریس، اقدام پژوهی، درس پژوهی، دست ساخته ها، تولید محتوای الکترونیک، می باشد.
این بند تنها شامل کارمندان ادارات آموزش و پرورش می شود زیرا معمولا در بررسی آثار ارائه شده و فرآیند داوری هیچ معلمی از سوی کارشناسان بخش های مختلف دعوت نمی گردد.
حتی اگر کارشناسان محترم علم و تخصص داوری را نداشته باشند ترجیح می دهند از معلمان بهره نبرند و نام خودشان درفهرست داوران قرار دهند. بنابراین هیچ یک از معلمان از این بند امتیازی نخواهند گرفت و امتیاز آن نصیب کارمندان ادارات خواهد شد.
نکته دیگر زمان تکمیل فرم است. بسیاری از همکاران در اقدام پژوهشی، جشنواره تولید محتوای الکترونیکی، جشنواره تجربیات برتر در حوزه سنجش و ارزشیابی و... امسال شرکت کرده اند اما هنوز نتایج این جشنواره ها اعلام نشده است ؛ بنابراین حتی اگر در این موارد معلمی موفق به کسب رتبه شود، نمی تواند در فرم الف به آن اشاره کند و امتیاز این بخش هم فقط شامل معلمانی می شود که در سال های قبل در مسابقات و... رتبه ای کسب کرده اند.
بند ب) فعالیت و عضویت (امتیاز تا سقف 10) است و شامل عضویت در گروه های آموزشی، حضور در اردوهای راهیان نور به عنوان مربی(فقط درسال جاری) و نماینده مدیران در شورای آموزش و پرورش می باشد.
این بخش صرفا شامل معلمانی می شود که یا در گروه های آموزشی مشغول خدمتند و یا شامل مربیان پرورشی و نماینده مدیر می شود و اکثریت معلمان نیز از این بند امتیازی نخواهند گرفت به جز کارشناس گروه های آموزشی که معمولا برای سال های متوالی یک فرد به خصوص در این پست قرار می گیرد و به ندرت حاضر به تحویل پست خود به دیگران است و تعداد محدودی از معلمان که با میل ونظر کارشناس محترم دعوت به همکاری شده اند.
سوال دیگری که مطرح است، عضویت درگروه های آموزشی و یا شرکت در اردوی راهیان نور به عنوان مربی بر چه اساس و مبنایی جزو صلاحیت های حرفه ای در نظر گرفته شده است.
آیا صرف عضویت در یک گروه به معنی کسب صلاحیت است ؟
معلمی که در تمام طرح ها و اقدام پژوهی ها و...شرکت فعال داشته تنها به دلیل عدم عضویت در گروه های آموزشی باید از امتیاز محروم بماند و افرادی که درهیچ طرحی مشارکت نداشته اند، صرف عضویت در این گروه ها بتوانند امتیاز کسب کنند.
بند ج) کسب رتبه در مسابقات فرهنگی هنری، ورزشی، جشنواره تدریس، اقدام پژوهی، درس پژوهی، تولید وسایل و ابزارهای آموزشی، تولید محتوای الکترونیک و پژوهشگر برتر می باشد.
طبق دستورالعمل امتیاز این بند تنها شامل معلمانی است که موفق به کسب رتبه شده اند در حالی که حضور فعال معلم در این برنامه ها که به منزله علاقه مندی معلم به ارتقا علمی اش می باشد، اهمیتی بیش از کسب رتبه دارد.
بهتر است برای شرکت فعالانه معلمان در هر یک از این دوره ها امتیاز قائل شد و صرفا به برگزیدگان امتیاز نداد. شرکت در این برنامه ها و ارائه طرح درس یا مقاله و نرم افزار آموزشی از سوی معلمانی که کلاس ضمن خدمتی در رابطه با هر یک از موارد ذکر شده ندیده اند و صرفا براساس علاقه و تلاش خود در این برنامه ها شرکت می کنند، جای تقدیر دارد و نباید امتیاز تنها به برگزیدگان تعلق گیرد.
بند د) خدمت در مناطق محروم و روستایی و عشایری، تدریس در کلاس های تلفیقی و کلاس های چند پایه و تدریس در مراکز استثنایی، تدریس در دوره های ضمن خدمت، تدریس در کارگاه های آموزشی، و پردیس های دانشگاهی فرهنگیان، ارائه کنفرانس در همایش ها
این بند تنها بندی است که می تواند مهارت، تلاش و ایثار معلم را مورد ارزیابی قرار بدهد. اگرچه فقط شامل مناطق خاص می شود و معلمان مناطق شهری از این امتیاز بی بهره می مانند.
در لحاظ کردن این بند در فرم معلم نمونه و یا رتبه بندی، لازم است به چند نکته توجه شود :
اول لزوم تعریف مجدد از منطقه روستایی و محروم است.
دوم لزوم تعیین حدود و ثغور منطقه محروم. تعیین مناطق محروم نباید بر اساس تقسیم بندی های فعلی انجام گیرد ؛ چرا که مناطق شهری و روستایی دچار تغییرات عمده ای شده اند ، برای مثال در استان تهران، برخی مناطق از جمله اسلامشهر که در گذشته روستا به حساب می آمد، سال ها بود که وضعیت مطلوبی یافته و شهر شده بود. درحالی که مناطق مهاجرپذیر جدیدی در رباط کریم ایجاد شد تا چند سال پیش فاقد جاده آسفالته، آب، گاز و تلفن بود، اما این منطقه در تقسیمات شهری دیده شده بود.
بنایراین سال ها حق امتیاز منطقه محروم نصیب معلمانی می شد که در منطقه شهری اشتغال داشتند و معلمان دیگری که سال ها در مناطق محرومی چون باغ مهندس مشغول به خدمت بودند از این حق محروم ماندند.این مرزبندی ها در شهرستان ها نیز باید مورد بازبینی قرار گیرد.
بخش دیگر این بند به تدریس در مراکز ضمن خدمت و...اختصاص یافته است. تا چند سال پیش تدریس دوره های ضمن خدمت به افراد معدود و خاصی واگذار می شد و معمولا بسیاری از معلمان اگر خواهان آن بودند، از این خواسته بازمی ماندند. معمولا افراد دارای مدرک ارشد و دکتری می توانستند درخواست تدریس نمایند و با این حساب بسیاری از معلمان واجد امتیاز این بخش نخواهند شد.
در چند سال گذشته، ضمن خدمت بیشتر به شیوه مجازی برگزار شده و کمتر کسی موفق به گرفتن تدریس شده است. در دو سال اخیر هم دوره های ضمن خدمت به ندرت برگزار شده است.
تدریس در پردیس های دانشگاه های فرهنگیان نیز به ندرت سهم معلمان می شود و فقط عده خاصی از آن نصیب و بهره دارند. همچنین ارائه کنفرانس در همایش ها است که معمولا افراد با مدرک بالا می توانند چنین کنفرانس هایی را در رزومه خود داشته باشند.
بنابراین، اکثریت معلمان نمی توانند امتیازی از این قسمت دریافت کنند.
با توجه به تصمیم مسئولان آموزش وپرورش که بر عدم اعمال مدرک دوم وسوم در احکام و حقوق معلمان است، انگیزه معلمان را برای ارتقاء علمی خود بسیار کاهش داده است، آیا به جاست که چنین بندهایی در فرم تکریم معلم و... گنجانده شود ؟
بند هـ) شرکت در دوره های آموزشی(سقف50 امتیاز) این بند شامل ضمن خدمت های عمومی و تخصصی و کارگاه های آموزشی همایش ها و سمینارهایی است که آموزش و پرورش برگزار کرده است.
از آن جایی که ادارات آموزش و پرورش همواره با کمبود بودجه مواجه هستند، چنین همایش ها و کارگاه های آموزشی برگزار نمی شود. بنابراین معلمان در این بخش، فقط از دوره های ضمن خدمتی که گذرانده اند می توانند امتیاز کسب کنند و در مناطقی که هیچ کارگاه آموزشی یا سمیناری برگزار نکرده اند، معلمان مدرکی برای ارائه واخذ امتیاز نخواهند داشت.
بند و) لوح تقدیر(سقف25 امتیاز) این بند شامل نشان های دولتی، نشان کارمند نمونه از رئیس جمهور، وزیر، معاون رئیس جمهور، استاندار، معاون وزیر، رئیس سازمان، فرماندار و رئیس اداره و.. است.
امتیاز این بند در گرو تقدیرنامه هایی است که معلمان گرفته اند. چند درصد از معلمان توانسته اند نشان و تقدیر نامه از ریس جمهور یا وزیر محترم گرفته باشند به جز تقدیرنامه های خاص که مربوط به انتخابات است؟
چند درصد ازمعلمان و به خاطر کدام فعالیت شایسته موفق به دریافت نشان دولتی و ...شده اند؟ از خیل تقدیرنامه های صادر شده، تعداد معدودی از آن ها، نصیب معلمانی که شایسته دریافت تقدیرنامه بوده اند، شده است. بخشی از تقدیرنامه های وزارتی و ادارت کل سهم مدیران ارشد و کارمندان ادارات است و بخش دیگر سهم معلمانی است که آشناهایی در سطح وزارتخانه و ادارات کل دارند و سهمی هم به مدیران مدارس اختصاص دارد که زحمات اجرای انواع طرح های پژوهشی و تربیتی را بر دوش معلمان می گذارند، اما درنهایت تقدیر نامه سهم مدیریت و معاونت مدرسه می شود.بنابراین امتیاز این بخش نصیب بسیاری از معلمان نخواهد شد.
لازم است ابتدا شرایط گرفتن تقدیرنامه به ویژه تقدیرنامه های وزارتی برای همه معلمان فراهم گردد، بعد چنین بندی در ارزشیابی و فرم معلم نمونه و...گنجانده شود.
بندن) تالیفات، ترجمه، و تهیه منابع آموزشی (حداکثر 20 امتیاز) مدارک از سال 90 قابل محاسبه می باشد. این تالیفات شامل کتب درسی، راهنمای معلم، کمک آموزشی و کتاب کار است که دارای 3 امتیاز می باشد مقالات در نشریات معتبر خارجی هر کدام 2 امتیاز و مقالات نشریات داخلی اعم از علمی پژوهشی، یا علمی ترویجی ویا علمی تخصصی1 امتیاز دارد.
در این بند برای تالیفاتی که در ارتباط با رشته تحصیلی معلم است و یکی از معیارهای سنجش صلاحیت علمی در رشته تدریس اش می باشد، امتیازی در نظر گرفته نشده است. در عوض برای کتاب های کار، و کمک آموزشی و کتاب کار، که ظاهرا نه مورد تایید وزرات آموزش و پرورش و نه معلمان است، امتیاز ویژه در نظر گرفته شده است که نقد بسیاری برآن وارد است.
بخش دیگری که مورد کم لطفی متولیان امر قرار گرفته، مقالات است.به نحوی که میان مقالات فصل نامه های علمی/ پژوهشی، یا علمی/ ترویجی و علمی/ تخصصی هیچ تمایزی قائل نشده و برای همه آنها 1 امتیاز در نظر گرفته شده است در حالی که در مراکز دانشگاهی و پژوهشی بر تفکیک این فصل نامه تاکید بسیار دارند و برای هر کدام امتیاز خاصی در نظر می گیرند. ضمن آن که، فرآیند چاپ مقاله در فصل نامه ها به ویژه فصل نامه های علمی پژوهشی بسیار دشوار، زمان بر و هزینه بر است.
مقالاتی که در این فصل نامه ها چاپ می شوند به دلیل آن که توسط دو و گاه سه داور ارزیابی می گردند، از نظر علمی معتبر می باشند ، اما ظاهرا وزارت آموزش و پرورش برای مقالاتی که حاصل دسترنج و زحمت خود معلمان است، ارزش چندانی قائل نیست.
بندی) توانایی های خاص ( سقف 20 امتیاز)
شامل تسلط بر زبان خارجی، نخبگی و اختراعات می باشد و لزوما باید مدارک معتبر از آموزشگاه های دارای مجوز وزارت آموزش وپرورش و آموزش عالی و بنیاد علمی نخبگان ارائه گردد.
چند درصد از استادان دانشگاه، که دارای مدرک دکتری هستند از چنین توانمندی برخوردار هستند که وزارت آموزش و پرورش انتظار چنین مدارکی از معلمان دارد ؟
آیا از نظرمتولیان طرح تکریم معلم، ثبت اختراع کار راحتی است و یا قرار است اکثر معلمان جزو نوابغ و نخبگان کشور باشند؟
آموزش و پرورشی که مدرک دوم را در احکام معلمان اعمال نمی کند، چطور انتظار دارد نخبگان و مخترعان جذب آموزش و پرورش شوند یا نخبگانی که قبلا جذب شده اند، در آموزش و پرورش ماندگار باشند و فرم معلم نمونه و... را پر کنند.
سخن آخر و مهمترین نقد بر این دستور العمل، بی توجهی نسبت به ارزیابی رفتار و عملکرد معلم در کلاس درس است.
در هیچ بندی از دستورالعمل به مهارت معلم در تدریس، مهارت معلم در اداره و مدیرت کلاس، مهارت معلم در برقراری ارتباط با دانش آموزان، مهارت معلم در کنترل کلاس های پرجمعیت با تراکم 40 الی 50 نفر، اشاره نشده است. در هچ بخش از دستورالعمل، به لحظات سخت حضور معلم در کلاسهای پرتراکم اشاره نشده است.
لازم بود در کنار تدریس در کلاس های چند پایه، به تدریس در کلاس های پرتراکم هم اشاره می شد.
لازم بود در کنار شاخص های حرفه ای و ارزشی، بندی هم به برخوردهای تربیتی مناسب معلم با دانش آموزان و اولیاء اختصاص داده می شد. لازم بود تلاش مدیران و معلمان در طول سال و برگزاری جشنواره های مدرسه ای، برگزاری مراسم در مناسبت های ملی و مذهبی، و جشن های نیکوکاری که برنامه ریزی واجرای آن در مدارس پرجمعیت بسیار دشوار است، اختصاص می دادید.
لازم بود در کنار اردوی راهیان نور، بندی هم به اردوهای تفریحی و علمی که برای دانش آموزان تدارک دیده می شود و اگر کوچکترین اتفاقی برای دانش آموزان بیفتد مدیر و معلم مورد توبیخ قرا می گیرند، اختصاص می دادید.
وظیفه اصلی معلم. آموزش و پرورش دانش آموزان است، فعالیت های اصلی مدرسه چیزی جز این نیست. این وظیفه اصلی باید ملاک ارزیابی عملکرد معلمان و مدیران قرار بگیرد ،اما در هیچ بخشی از دستورالعمل، به این مهم پرداخته نشده است.
اساسا هدف متولیان از طرح تکریم معلم چیست و کدام معلم قرار است مورد تکریم قرار بگیرد؟
معلم استاد دانشگاه فرهنگیان، معلم استاد دوره های ضمن خدمت، معلم رزمنده، معلم جانباز، معلم مخترع، معلم نخبه، معلم داور مسابقات هنری، قرآنی ورزشی و...؟!
وظیفه و رسالت معلم چنین شاخص هایی که بر شمردید نیست. معلم پیش از همه این هنرها باید هنر معلمی بداند، معلم باید معلمی کند نه مدرسی و نه داوری و نه اختراع.
این سخن، به معنی انکار اهمیت ارتقای علمی و صلاحیت های حرفهای معلمان نیست، بلکه تاکید بر این نکته است که تحصیل علم و تلاش برای ارتقا علمی در میان فرهنگیان، با هدف آموزش وپرورش بهتر آینده سازان ایران صورت می گیرد.
بنابراین بررسی صلاحیت حرفه ای و علمی معلمان نیز در چارچوب رسالت اصلی آنان باید مورد توجه قرار گیرد.
اصل مهمی که در دستورالعمل تکریم مقام معلم از قلم افتاده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/ مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش نگاه درآمدی به ستادهای اسکان ندارد و فقط به منظور همراهی با متولیان گردشگری این همکاری را دارد.
بر اساس آن چه در خبرها آمده و خبرگزاری تسنیم نیز بدان اشارت داشته است، معلمان حق التدریس آموزش و پرورش تنها حقوق یک ماه را دریافت نموده اند ؛ این در حالیست که معلمان حق التدریس از ابتدای مهرماه در آموزش وپرورش خدمت نموده و در آستانه عید نوروز که هزینه زندگی افراد به دلایلی که بر هیچ کسی پوشیده نیست چندین برابر ماه های معمولی افزایش می یابد ؛ حال معاونت محترم پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ،جناب آقای سید محمد بطحائی در یک فرار رو به جلو جهت مصون ماندن از اعتراض معلمان و سرپوش گذاردن بر بی برنامگی مسئولان وزارت خانه اعلام فرموده اند که:
عدم پرداخت مطالبات نیروهای حقالتدریس به این دلیل بوده است که این نیروها از مهر ماه وارد آموزش و پرورش شده بودند ؛ بنابراین در اعتبارات ما لحاظ نشدهاند.
با همکاری سازمان مدیریت و برنامهریزی تلاش میکنیم تا بخشی از مطالبات آنها را تأمین کنیم که نتیجه تلاش و پی گیری واریز بخشی از مطالبات این عزیزان بوده است .
با شنیدن این اظهارات جناب بطحائی ، ناخودآگاه چندین و چند سوال در ضمیر ناخود آگاه نگارنده شکل گرفت که یقینا سوال بسیاری ازبا نجابت ترین قشر جامعه است .
۱- آیا تحمیل به کار گیری این نیروها توسط مجلس شورای اسلامی دفعتا و از ابتدای مهرماه بوده است یا این که از اوائل سال ۹۳ این موضوع مطرح بوده و مسئولین و فرادستان محترم باید اعتبار مربوطه را پیش بینی می کردند؟
۲- بر فرض قبول و پذیرش منطقی بند (۱) بازنشستگان محترم آموزش وپرورش که ۱۸ ماه قبل بازنشسته شده اند به دلیل کدامین سهل انگاری و بی برنامگی موفق نشده اند تا پایان اسفند ماه تمام یا قسمت اعظم مطالبات خویش را دریافت نمایند و چرا همانندبازنشستگان سایر دستگاه ها با ایشان با کرامت برخورد نمی شود ؟
معاونت محترم پشتیبانی وزارت خانه جهت وصول مطالبات به حق و قانونی بازنشستگانی که سال ها خون دل خورده اند ؛ چرا باید اقرار نامه ای را با صندوق ذخیره فرهنگیان امضاء نمایند که در آن به دریافت تمام و کمال وصول مطالبات پاداش بازنشستگی اقرار شود ؛ حال آن که به واقع چنین نیست ؟
آیا معاونت پشتیبانی محترم از زمان بازنشستگی و تعداد بازنشستگان نیز بی اطلاع بوده اند که نسبت به تامین اعتبار اقدام نمایند، اگر این گونه بوده است که باید تاسف خورد بر سیستم تعلیم و تربیت این مملکت.
۳- اضافه کاری معلمان در دو ماهه اول سال ۹۴ (۱۵فروردین لغایت ۱۵خرداد) کامل پرداخت نمی شود و از ابتدای مهرماه ۹۴ نیز یک ساعت اضافه کاری و دیگر مطالبات فرهنگیان همانند هزینه های ازدواج و فوت و…که در سایر دستگاه ها به موقع پرداخت می گردد تا ۲۸اسفندماه پرداخت نشده ،آیا مسئولین ستادی و اداری، نیز همین گونه اند و آیا اساسا پسندیده است معلمی که تمامی زندگی او به حقوق ماهانه وابسته است در ۲۸ اسفندماه واریز گردد؟
توجیه فرادستان برای این مورد چیست؟
۴- وزیر و معاونت محترم پشتیبانی وزارت آموزش وپرورش ! کسری اعتبارات آموزش وپرورش که هر ساله در پایان سال گریبانگیر این وزارتخانه است و امسال نیز دو هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است را چه کسی باید پاسخگو باشد ؛ معلمان یا مسئولان ؟
۵- در تکمیل بند ۴باید اشاره نمود که جناب بطحائی در زمانی دیگر اعلام فرموده اند ۱۳۵۰میلیارد تومان کسری ( ازدو هزار میلیارد کسری امسال)، ناشی از عدم تامین اعتبارات مربوط به رتبه بندی معلمان است که آن هم قرار بوده از محل صرفه جوئی سایر دستگاه ها ، سود بانک ها و…تامین گردد که متاسفانه این موضوع محقق نشده ؛ در اینجا این سوال ذهن نگارنده و دیگر فرهیختگان را به خود مشغول می دارد که چرا افزایش حقوق هیچ سازمانی به اما و اگر گره نمی خورد اما سلحشوران شیر دل آموزش وپرورش همیشه همه جوره ریسک پذیر بوده اند ؟
۶- به عنوان آخرین سوال از مسئولان آموزش وپرورش ، مایلم بدانم بالاخره در کدام برنامه قرار است آموزش وپرورش از یک نهاد درجه پنجم ششمی به نهادی درجه دوم وسوم به جهت تخصیص اعتبارات منطقی (همانند کاری که در وزارت بهداشت و درمان انجام گرفت هر چند آن هم ناکافی و در تراز نظام جمهوری اسلامی نیست ) برسد؟
آیا موارد فوق و مواردی دیگر که ذکر همه آنها در این مقال نمی گنجد، دلایلی متقن بر بی برنامگی و روزمرگی مسئولان وزارت خانه نیست و این که مسئولان بی برنامه در دولت تدبیر نباید جایگاهی داشته باشند؟
مطالب بسیار است و فرق و تبعیض غیر قابل وصف ؛ اما چون گوشی برای شنیدن و اراده ای برای پاسخ گوئی وجود ندارد و اگر هم پاسخی داده شود جز توجیه و تکرار مکررات نیست .
به همین مقدار بسنده و مخاطبان عزیز را به چند بیتی از مرحوم قیصر امین پورکه بی ربط به اوضاع معلمان و بازنشستگان امروزی نیست ارجاع می دهم :
سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم / ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره / پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم / اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم / اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان ،گردنیم / اگر خنجر دوستان ، گرده ایم
گواهی بخواهید: اینک گواه / همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر / از این دست عمری به سر برده ایم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/ وزیر آموزش و پرورش گفت: 7 میلیارد تومان به منظور اسکان مسافران در مدارس در اختیار ستادهای اسکان قرار گرفته است.
گروه اخبار / روز 21 اسفندماه مجمع عمومی شرکت تعاونی سرمایه گذاری فرهنگ و سرمایه دانش برگزار گردید . متعاقب آن ، یادداشتی از سوی مدیر گروه صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )
تاکنون پاسخی از سوی مسئولان این شرکت برای صدای معلم ارسال نگردیده است .
یادداشت زیر توسط آقای "شیرزاد عبداللهی " برای صدای معلم ارسال گردیده است که می خوانیم :
گروه اخبار/
یکی از مهمترین درآمدهای بانکی در کشورمان، اخذ کارمزد از خدمات ارائه شده است که اگرچه ممکن است میزان آن کم به نظر برسد اما هنگامی که در ضریب مشتریان این بانک ها محاسبه می شود، رقم قابل توجهی را شکل می دهد که از جمله آنها خدمات شتاب است. با همین ارقام کوچک مانند اخذ ۵۰۰ تومان برای انتقال کارت به کارت یا ۱۰۰ تومن برای گرفتن مانده حساب، بانک های کشورمان سالانه ده ها میلیارد تومان کسب درآمد می کنند .
اما برخی کارمزدها و دریافتی های بانک کشورمان عمدتا ناشناخته است و تنها ممکن است با اعلام و توضیحات یک مقام مسئول یا دسترسی به اسناد و مدارک خاص، این موارد را مطلع شد که آخرین نمونه آن توضیحات مهمی است که یک مقام مسئول در وزارت اقتصاد، آنرا در نامه خود اعلام کرده است.
بر اساس نامه محسن برزوزاده مدیرکل خزانه وزارت اقتصاد به رییس اداره کل حسابداری و آمار بانک ملی ایران ، اعلام شده است که حسب نامه های اردیبهشت ماه رییس خزانه معین استان تهران و بهمن ماه اداره امور شعب شمال تهران بانک ملی، مشخص است که بابت واریز حقوق کارکنان سازمان ها و نهادها «کارمزد» توسط این بانک دریافت می شود.
در ادامه این نامه با اشاره به اینکه بر اساس ماده ۱۲ قانون پولی و بانکی، چنان چه شبکه بانکی کشور، به نمایندگی از بانک مرکزی، خدماتی را به دستگاه های اجرایی ارائه می دهد، عندالزوم بایستی کارمزد مربوطه را از بانک مرکزی دریافت کند، تاکید کرده است که وجوه متعلق به دولت و دستگاههای اجرایی، جسب عاملیت از سوی بانک مرکزی، در حساب های بانک ملی نگهداری می شود و هیچ سودی به آنها تعلق نمی گیرد.
در پایان این نامه، این مقام مسئول در خزانه داری کل کشور، از مسئولان بانک ملی خواسته است موضوع اخذ کارمزد را به قید فوریت رسیدگی و نتیجه را به این اداره کل اعلام کنند.
آنچه که در مکاتبه معمولی و اداری بین دو اداره مطرح شده است مساله کارمزد حواله و خدمتی است که به یک سازمان یا نهاد ارائه میشود و به هیچ وجه عمومیت ندارد و درحال حاضر نیز در بانک ملی ایران موضوعیت نداشته و مطرح نیست.
کارمزد دریافت حقوق در فرهنگ بانکداری اصلا معنا ندارد و انجام مکاتبه مذکور هم یک مکاتبه بیمورد است که ارزش اعتنا و انتشار عمومی ندارد.
همچنین بانک ملی در همین زمینه اعلام کرد: این بانک کارمزدی از پرداخت حقوق کارمندان دریافت نمیکند.
روابط عمومی بانک ملی در واکنش به خبر « بانک ملی بابت واریز حقوق کارمندان دولت کارمزد میگیرد» اعلام کرد: حقوق کارمندان، امانت و حق آنان نزد بانک است که بابت دریافت آن هیچ کارمزدی به بانک نمی پردازند و این موضوع هیچ گاه در بانک ملی ایران مطرح نبوده و نیست.
لازم به ذکر است که براساس مقررات و دستورالعملهای بانک مرکزی، بانکها میتوانند بابت خدمات بانکی که برای پرداخت حقوق کارکنان به سازمانها ارائه میدهند (و نه از کارکنان) کارمزد دریافت کنند که حتی این موضوع نیز در بانک ملی مطرح نیست. ( صبحانه )