انتخابات مجلس به پایان رسید و مردم با حضور در صندوق های اخذ رای به وظیفه خود عمل کردند و به کاندیداهای جدیدی رای دادند .
در تهران مردم با رای خود به لیست امید که نزدیک به دولت جناب روحانی است نشان دادند که هنوز به وی اعتماد دارند و فکر می کنند با اعتدال می توان شرایط بهتری برای کشور رقم زد و همین امر مسوولیت دولت و نمایندگان متحد آن را سنگین تر و حساس تر می نماید .
چون از یک طرف ، جناح سیاسی مسلط به مجلس که مردم به آنها رای نداده اند بیکار نخواهند نشست و انتقادهای تندی را نسبت به مجلس و دولت را خواهند داشت و طرف دیگر مردمی قرار دارند که به امید بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی از دولت و مجلس انتظارات روشن و در برخی از موارد فوری را دارند و اگر دولت و مجلس نتوانند انتظارات به حق عموم مردم را برآورده سازند قطعا در انتخابات سال 96 شاهد چالش هایی بزرگ در شرکت و رای مردم خواهیم بود .
برخی از انتظارات مردم کاملا روشن و واضح است و نمی توان آن انتظارات را زیاده خواهی یا نشدنی دانست چون با زندگی روزمره مردم در ارتباط است :
رفع بیکاری ، ایجاد اشتغال ،جلوگیری از رانت خواری و فساد در دستگاه های اقتصادی دولتی و غیر دولتی ، رفع تبعیض ،جلوگیری از ایجاد فاصله طبقاتی میان مردم جامعه با ثروتمند شدن گروهی اندک و گسترده شده فقر میان اکثریت مردم کشور ، بهبود شرایط زندگی شهری و سالم سازی محیط ، ایجاد امنیت، آرامش و آزادی بیان ، جلوگیری از اختلاس های جدید و گران شدن نرخ دلار و کم شدن ارزش پول ملی ، رساندن حقوق های ماهیانه شاغلین و بازنشستگان به خط فقر اعلام شده و بالاتر از آن ، جلوگیری از پرداخت حقوق ها و پاداش های کلان به درصدی از کارمندان نهادهای دولبی و غیر دولتی ، جلوگیری از هزینه های سنگین و غیر ضروری در فوتبال حرفه ای که باعث ایجاد فساد در آن شده و هرینه کرد درآمدهای کشور برای مردم متوسط و ضعیف جامعه و بیمه های درمانی موثر و واقعی ... از اهم خواسته های مردمی است که وظیفه خود را انجام داده اند و حال نوبت مسئولین است که وظیفه شرعی و عرفی و ملی خود را نسبت به مردم کشور ادا کنند .
شاید گفته شود که این همه خواسته در مدت کوتاه قابل دست یابی نیست اما اگر نگاهی به انتظارات مردم بیندازیم به راحتی می توان فهمید که با اصلاح قانون و اجرای قوانین و جلوگیری از رانت خواری و سوء استفاده گروهی اندک حداقل می توان زمینه های بهبود شرایط زندگی مردم را فراهم کرد .
30 سال پیش خبرنگار امریکایی مجله نیوزویک در تحقیقی خواست بداند علیرغم نزدیکی کوبا به امریکا و تلاش های فراوان نظامی و جاسوسی و هزینه های زیاد چرا نتوانستند فیدل کاسترو را به سقوط بکشانند .
در این تحقیق ، خبرنگار سه عامل بازدارنده سیاست های براندازانه امریکا در کوبا را بدین شرح بیان می کند :
1- آموزش و پرورش قوی ، رایگان و یکسان برای همه مردم کشور
2- بهداشت و درمان مناسب برای کلیه مردم کوبا
3- عدالت اجتماعی و جلو گیری از گسترده شدن فقر
بنابراین راه کاملا روشن است و شاید دیگر بهانه ای هم وجود نداشته باشد و دولت و مجلس باید دین خود را به مردم کشور ادا کنند ، چون مردم ما وعده های آنان را در ذهن خود ثبت کرده اند و نمی توانند هیچ بهانه ای را برای کوتاهی های بعدی بپذیرند .
به امید روز های آینده که شاهد بهبود شرایط کشور و مردم شریف ایران باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سلام علیکم
صدای معلم
انشاءالله که نامه های ما بدون جواب از طرف جواب گویان بی جواب نماند .
زمانی که آقای حاجی بابایی در دوره ششم نماینده بود و در گروه اقلیت مجلس قرار داشت چه سخنرانی ها و دلسوزی هایی که در حق معلمان انجام نمی داد و چه فریادهای وامظلوما که سر نمی داد ؛ اما چه شد وقتی که به ریاست و وزارت رسید یادش رفت که چه ها گفته و چه قول ها که نداد به عنوان نمونه یک مورد را برای یاد آوری به عرض شان می رسانم شاید که.....!
ایشان فرمودند در زمان ریاست جمهوری مرحوم شهید رجایی که مصادف با دوران دفاع مقدس بود و مملکت با مشکلات مالی و... مواجه بود معلمان علاوه بر حضور در جبهه های جنگ دو ساعت نیز ایثار کرده و به جای 22 ساعت 24 ساعت به صورت موظف کار کنند و این رویه همچنان تا کنون ادامه دارد تا در دوره ششم مجلس که آقای حاج بابایی به مجلس راه یافت و یکی از مطالبات فرهنگیان را این مورد ذکر کرد و فرمود باید این دو ساعت ایثار را بعد از جنگ حساب کرده و به معلمین ذی نفع پرداخت گردد ؛ اما ایشان در دوره طلایی درآمد نفتی نه تنها به این قول عمل نکرد بلکه در زمان وزارت شان نیز به کلی فراموش کردند و معاون ایشان که وزیر فعلی باشد نیز گویا دچار آلزایمر شده اند و حتی به ایشان یاد آوری نیز نمی کند ؟!
و دوباره چگونه توانست از طرف مردم همدان رای بیاورد !
این بار چگونه و با چه تبلیغاتی توانستند به مجلس راه یابند ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/ آن گونه که مسئولان آموزشوپرورش در اوایل اسفند ماه وعده دادند، پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته سال ۹۳ تأمین اعتبار و کار پرداخت آن آغاز شد اما در حالی که سال ۹۴ به روزهای پایانی خود نزدیک است هنوز هم فرهنگیان چشمانتظار دریافت پاداش خود هستند.
گروه اخبار/
هفته آخر سال رسیده و بازهم بسیاری مدارس زودتر از آنچه در قانون و تقویم آموزشی مشخص شده به پیشواز تعطیلات عید نوروز رفتهاند، از سوی دیگر برخی مدارس هم برای اینکه دانشآموزان به مدرسه بیایند تا ۲۶اسفند امتحان میان ترم تعیین کردهاند.
محمد فاضل مشاور وزير آموزش و پرورش و مديركل دفتر وزارتي با تأكيد بر رعايت تقويم آموزشي از سوي همكاران فرهنگي در سطح كشور به همشهري گفت: «مدارس سراسر كشور تا 26اسفند امسال داير هستند و مديران مدارس حق تعطيلي واحدهاي آموزشي زودتر از 26اسفند را ندارند.» اين خبر را مديركل آموزش و پرورش استان تهران نيز در گفتوگو با خبرگزاري فارس تكرار كرده است اما طبق بررسيهاي خبرنگار همشهري برخي مدارس از امروز نيمه تعطيل هستند.
پدر يك دانشآموز پايه اول يكي از دبستانهاي منطقه 4به همشهري گفت: «به پسرم گفتهاند كه از شنبه 22اسفند ميتواند همراه خانواده به مسافرت برود و معلم درس جديد نميدهد، اما من و مادرش هر دو كارمند هستيم و اگر مدرسه داير نباشد يكي از ما بايد در خانه بماند و از فرزندمان مراقبت كند.»
مادر يك دانشآموز دبيرستان در منطقه3هم با انتقاد از وضعيت نابه سامان مدارس خطاب به مسئولان آموزش و پرورش ميگويد: «وزير آموزش و پرورش مدعي است كه نميتوان تعطيلات مدارس را سامان دهي كرد، از طرفي دولت تمايل دارد تقويم آموزشي رعايت شود، خب پس چرا نظارتي بر مدارس وجود ندارد؟»
يك شهروند در تماس با روزنامه اعلام كرده است در روز چهارشنبه اين هفته در برنامه فرزندش يك امتحان درسي گذاشتهاند تا همه دانشآموزان مجبور باشند به مدرسه بيايند. چنين انتقادهايي از شهرهاي مختلف نيز به روزنامه منعكس شده است. نبود وحدت رويه و صوري بودن خبرهاي اعلامي از سوي مسئولان براي داير بودن مدارس گلايه اصلي مردم است.
اهمیت آموزش و پرورش كه یكی از حوزه های اثرگذار و بنیادین فرهنگ هر كشور است، یك ماهیت « آینده گرایانه » است ، لذا هرگونه برنامه ریزی و طراحی در این نهاد، باید مبتنی بر نگرش سیستمی و جامع و لحاظ عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد و در مراحل تكوین و پیرایش طرح ها، همراه با مطالعه عمیق و بهره مندی از تجربه های گذشته، رعایت اصول علمی و یافته های نوین، تأمین منابع (انسانی و فیزیكی) باید با « واقع بینی » و « تحلیل علمی » اقدام كرد.
آموزش و پرورش به عنوان نهادی که بایستی دبیرخانه نظام جمهوری اسلامی باشد راه درازی تا رسیدن به این هدف بسیار والا دارد.
بخشی از مشکلات در آموزش و پرورش ناشی از اختلاف سلیقه های سیاسی است که آثار و تبعات آن آسیب های جدی به ساختار، برنامه ها، کیفیت امور آموزش و پرورش، معلم و دانش آموز زده است. به جز مشکلات ناشی از اختلاف سلیقه های سیاسی مهم ترین چالش های آموزش و پرورش عبارتند از :
۱) به روز نیستیم و دچار روزمرگی شده ایم، از وظایف اصلی و اساسی مان فاصله گرفته ایم.
۲) مدارس شاد و با نشاط نداریم و یا بسیار کم داریم.
۳) خلأ تربیتی و عدم امنیت تربیتی در مدارس جدی است.
۴) انگیزه همکاران کاهش یافته و دچار نوعی فرسودگی علمی فکری و روحی شده اند.
در این شرایط رهبر معظم انقلاب در نگاه مدرن و بنیادی به آموزش و پرورش راه کاری عالمانه ارائه فرموده اند:
سه عنصر را در فعالیت های آموزش و پرورش مدنظر قرار دهید:
۱) عنصر زمان
۲) عنصر نظم
۳) عنصر تدریجی بودن فرآیند رشد و تحول
از این رو باید از اقدامات شتاب زده و عجولانه پرهیز کرد و صرف پرداختن به سخت افزارها خیلی اثربخش نیست ، گرچه مداخله هایی دارد بلکه آنچه قابل تأمل است نرم افزارهاست یعنی روش ها، تغییرات ساختاری و عزل و نصب های پی درپی مفید نمی باشد.
نکته قابل تأمل اینکه برخی از معلمان، مدیران و حتی کارشناسان، در سطوح اداری و ستادی از سرمایه علمی و آموزش کافی برخوردار نیستند !
به خصوص برخی از معلمان ما در مقابل فراگیران آن توانایی علمی لازم را ندارند امروز معلم دیگر تنها منبع اطلاعات نیست، فضای چهار دیواری مدرسه نیازهای بچه ها را ارضا نمی کند ، معلم مدرسه به عنوان تنها نیروی انرژی دهنده و هدایت کننده فراگیران، خودش فرسوده شده است لذا باید او را احیا کرد، عاشقی و عشق ورزی را می توان دوباره در بین معلم و بچه ها ایجاد کرد.
امروز باید علاوه بر فراهم نمودن امکانات رفاهی و ارتقاء مادی و اقتصادی معلمین فکری هم برای ارتقاء علمی و فکری آنها کنیم، باید مغز و قلب و روح معلم را هم مورد توجه قرار داد.
باید سرمایه انسانی و فرهنگی آنان را افزایش دهیم ؛ فکر پر، حرکت ایجاد می کند ، ماحصل آموزش و پرورش امروز انسان های سالم، پرتکاپو و فعال نیستند ، ما باید به سهم خود و با تدبیر درست و تصمیم مناسب و عالمانه کاری کنیم و اقدامی خردمندانه انجام دهیم.
مسئولین آموزش و پرورش اگر دچار روزمرگی نشوند و فعالیت های جانبی را کم کنند و فرصتی فراهم نمایند تا بیشتر فکر کنند و به عبارت دیگر اتاق فکر داشته باشند، موفق ترند.
نکته دیگر معلمان، مدیران و کارشناسان، که نیازمند یک خودباوری هستند و لذا باید این خودباوری را ایجاد و تقویت کرد.
یک نیاز مهم و ضروری در آموزش و پرورش برنامه ریزی است که مغفول مانده به خصوص در حوزه ستادی.
امام علی علیه السلام می فرمایند: پایداری زندگی به برنامه ریزی درست و راه ( شرط ) آن مدیریت مناسب است.
شکل گیری جایگاه آموزش و پرورش به عنوان سنگ بنای آینده کشور و نقشی که در توسعه و ایجاد تحول در زمینه های اخلاقی بارویکردهای دینی، رفتاری، علمی و... ایفا می کند و جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد، موجب می گردد بیش از پیش مورد توجه مسئولین قرار گیرد.
لذا دست اندرکاران فعلی آموزش و پرورش با تأسی به رهنمودهای مقام معظم رهبری ضروری است به موارد ذیل عنایت ویژه ای کنند:
۱) تاکید بر اندیشه ها و دانایی محوری (توانا بود هر که دانا بود)
که رویکردهای اساسی آن عبارتند از تفکر، تعقل، تدبر که نتیجه آن منطقی بودن برنامه هاست.
۲) توسعه افق دید (پرهیز از روزمرگی و توجه به آینده نگری)
که رویکردهای اساسی آن تدبیر، دوراندیشی و عاقبت نگری در برنامه هاست و نتیجه آن تبیین و تعیین اهداف (کوتاه مدت، میان مدت، درازمدت) است و مطلوب است برنامه ها با نیازهای روز و زمان منطبق باشد.
۳) توسعه عمق دید (پرهیز از سطحی نگری و ظاهربینی )
که رویکردهای اساسی آن کیفیت بخشی به برنامه ها و توجه به اهداف کیفی در راستای اهداف کمی برنامه هاست، یعنی توجه به کارآیی (سنجش اهداف کمی) و اثربخشی (سنجش اهداف کیفی) برنامه هاست.
۴) توسعه وسعت دید (پرهیز از بخشی نگری و تک بعدی بودن)
که رویکرد آن جامع نگری در فعالیت هاست و نتیجه آن جامعیت و کمال برنامه ها در ابعاد اعتقادی، اخلاقی، علمی و آموزشی، فرهنگی هنری ، اجتماعی، سیاسی و... خواهد بود.
۵) توسعه دقت دید (پرهیز از شتاب زدگی و سهل انگاری، بی دقتی و غفلت) که رویکرد آن پیش بینی و توجه داشتن به ابزارها، روش ها، شاخص ها و محتوای برنامه ها خواهد بود و نتیجه آن افزایش بهره وری در برنامه هاست.
۶) توسعه زمان دید (پرهیز از بی نظمی) که رویکرد آن زمان سنجی، موقعیت شناسی، تشخیص زمان مناسب برای ارائه برنامه ها خواهد بود و نتیجه آن انضباط کاری و اجتماعی و مدیریت زمان خواهد بود.
۷) توسعه سرعت دید (پرهیز از کندی یا تندی در انجام برنامه ها ) که رویکرد آن انجام کارها با سرعت مناسب بر اساس تقویم اجرایی و عملیاتی و نتیجه آن نظم و به روز بودن برنامه ها و منطبق بر نیازهای زمان خواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
مقصودی در جلسه ای که مدیران کل آموزش و پرورش و مدیران حوزه وزارت حضور داشتند از اوضاع معیشتی فرهنگیان و سیاست زدگی در آموزش و پرورش مطالبی را عنوان کرد.
نماینده منتخب سبزوار گفت: وزیران و نمایندگان فقط تا زمان گرفتن رای از اوضاع نابه سامان معلمان حرف زدند ولی در عمل کار خاصی انجام ندادند.
وی افزود: باید گفتمان اقتصادی را با هم افزایی نیروها و پول خرد های معلمان وارد بدنه وزارت کنیم.
منتخب مردم سبزوار در مجلس دهم اظهار داشت: لازم است به دوران حرف و شعار خاتمه دهیم و وارد عمل شویم.
حسین مقصودی گفت: صندوق ذخیره فرهنگیان را تبدیل به بانک فرهنگیان کنیم و به معلمین امید بدهیم.
نماینده منتخب دیارسربداران تصریح کرد: مدیرانی که دنبال سیاست بازی و دنبال نمایندگان بودند و هستند باید از بدنه مدیریت از مدیریت مدارس گرفته تا حوزه وزارت باید حذف شوند.
پایان پیام/
پایگاه خبری آوای فرید
گروه اخبار /
پیام ها ، مطالب و نظرات متعدد ارسال شده به صدای معلم از نقاط مختلف کشور حاکی است که از ابتدای مهر سال جاری تاکنون احکام ارتقای شغلی همکاران ( ارشد و عالی ) صادر نگردیده است .
این در حالی است که تاکنون دستورالعمل وزارتی مبنی بر لغو این موضوع صادر نشده و قاعدتا کما فی السابق باید این احکام صادر می گردید و سکوت مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد این « مطالبه قانونی » غیر قابل قبول است .
امید است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد این دغدغه مهم همکاران و فرهنگیان پاسخ گو باشند .
پایان پیام /
می گوید : "این روزها با هرکی تو وزارتخانه حرف زدم . میگه جمال –ش به اعتبار نسبت فامیلی برادر زن.... توی راهرو ها و اتاق های وزارتخانه می چرخه و توی همه کارها دخالت می کنه" می پرسم : "سمتش چیه تو آموزش و پرورش ؟" می گوید : "سمتی ندارد. کارمند تلویزیون است. اما به اعتبار نسبت فامیلی در ستاد خیلی ها از او حساب می برند." می پرسم : چه جور دخالتی ؟ می گوید : "عزل و نصب ها ، تصمیمات مدیریتی و کارهای سیاسی . در زیر مجموعه برخی مدیران آدم های خودش را دارد. و افرادی خارج از چارت اداری برایش خبر چینی می کنند."
ظاهرا یکی از معاون های وزیر انتصاب خود را مدیون او می داند و افرادی از یک منطقه قومی با ملات لهجه و منافع اداری به هم چفت شده اند. قضیه وقتی بالا گرفت که پیش از انتخابات تعدادی از کارکنان ستادی آموزش و پرورش همراه با نمایندگان تشکل های صنفی با آقای محمدرضا عارف، خارج از چارچوب اداری ملاقات کردند. ظاهرا یکی از حاضران در نشست که با فن خبرنگاری آشنا بوده ، صحبت های حاضران در جلسه را ضبط کرده و در اختیار وزیر گذاشته است.
در این جلسه برخی از حاضران در حضور عارف از عملکرد وزیر انتقاد کرده بودند.
واکنش فانی معلوم نیست اما گفته می شود همین شخص در برخی گروه های تلگرام و صفحات فیس بوک مرتبا پرسه می زند و انتقادهای افراد سرشناس اداری را جمع آوری می کند و با کم و زیاد کردن مطالب به عنوان اخبار ویژه با واسطه یا مستقیم در اختیار وزیر می گذارد.
اخیرا سخنان یکی از کارکنان اداری در باره پایین آمدن سهم مشارکت زنان در مدیریت ها در یک گفت و گوی تلگرامی به فاصله کوتاهی به سمع و نظر وزیر می رسد که گویا اسباب تکدر خاطر ایشان را فراهم می کند.
در باره اعتبار این گونه مطالب نمی شود اظهار نظر قطعی کرد. اینها بخشی از تک و پاتک ها و زیرآب زنی های اداری است. با این حال دخالت های آقای جمال –ش به اعتبار نسبت فامیلی با ... را قبلا از افراد موثق شنیده ام. اما چرا با این فرد مسامحه می شود و اصلا چرا ایشان را به محیط اداری راه می دهند؟ سوالی بی پاسخ و مایه تعجب است.
اینکه وزیر در فضای مجازی آنتن داشته باشد هم مطلب پوشیده ای نیست. اما تجربه نشان داده که آنتن ها خبرها را از فیلتر منافع خود می گذرانند.
این مطالب را گفتم تا نمونه ای عینی از روابط بیمار مدیریتی در آموزش و پرورش را نشان دهم . مدیریت آموزش و پرورش ناسالم و عقب مانده است و داستان عمیق تر از تخلفات این فرد یا ان فرد است. پست مدیریت یک غنیمت و نوعی رانت است که در مقابل وفاداری و ارادت به مقام بالا دست به افراد اعطا می شود.
این مقام لزوما بالاترین فرد دستگاه یعنی وزیر نیست. معاونان و مدیران کل، هر یک مناطق خودمختار خود را برحسب منافع سیاسی و اداری که برای خود تعریف کرده اند اداره می کنند
درست هنگامی ورقه ای کاغذ با متنی کلیشه ای و ماشین شده، دست شخصی می دهند که روی آن نوشته است : "... نظر به تعهد و شایستگی و تجارب ارزنده شما را .... به موجب این حکم به سمت ... منصوب می نمایم . امید است ..." نطفه دروغ بسته می شود ، هم آنکه امضایش پای حکم است و هم آنکه قرار است مدیر شود می داند که این متن و این کلمات قلنبه سلنبه واقعیت ندارد. مدیر با رابطه می آید و با ایجاد روابط جدید زیر پایش خالی می شود.
در آموزش و پرورش مدیران بر اساس معیارهای سنتی مانند روابط فامیلی ، همشهری بودن ، آشنایی ها و دوستی های قدیمی ، سفارش افراد قدرتمند، سفارش برخی بستگان و... منصوب می شوند.
البته ظاهرا مدیران زیر چتر سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا طبقه بندی می شوند که چندان اصالت ندارد. اصول گرایی و اصلاح طلبی تابلویی است که برحسب موسم سیاسی قابل تعویض است. سیاست و جناح و انتخابات از دید اغلب مدیران و منتظران مدیریت ، صرفا ابزاری برای نشستن بر صندلی های ریاست است.
ما معلمان اغلب دلمان را به این خوش می کنیم که فلانی اصلاح طلب یا اصول گرا است و گاهی سر این مسایل با هم دعوا می کنیم. مدیریت این دو جناح تفاوت هایی دارد. مثلازمان اصول گرایان فضای سیاسی بسته تر و صف های نماز در ادارات طولانی تر می شود و در زمان مدیریت اصلاح طلبان و اعتدالی ها فشارهای سیاسی کمتر و زبان معلمان بازتر می شود. اما در هر دو دوره نحوه انتخاب مدیران در چارچوب روابط سنتی صورت می گیرد و مسایلی مانند شایستگی و تجارب مفید و... کلماتی است که کسی آنها را جدی نمی گیرد.
چرا پست مدیریتی در آموزش و پرورش مهم است؟ به این دلیل که آموزش و پرورش فقیر است . حقوق معلمان پایین است . گرفتن پست راهی است به سوی رفاه . حقوق مدیران آموزش و پرورش به نحو قابل ملاحظه ای از حقوق معلمان بیشتر است. علاوه بر این کار تدریس در کلاس روز به روز سخت تر می شود.
در واقع ، گرفتن پست نوعی فرار از آینده ای وحشتناک است. آینده ای که با حقوق بخور ونمیر بازنشسته می شوی . پست مدیریتی در آموزش و پرورش فقیر یک از منابع کمیاب است.
گروه های مختلف و افراد جامعه درگیر رقابت بر سر منابع کمیاب قدرت، ثروت، معرفت و منزلت هستند. در سیستم اداری گرفتن پست شخص را قدرتمند می کند و از طریق آن می تواند به ثروت ، مدرک تحصیلی بالاتر (نه لزوما معرفت ) و منزلت دست یابد .
از آنجا که ضوابط روشنی در توزیع پست ها اعمال نمی شود ، رقابت برای گرفتن پست و یا ماندن بر صندلی مدیریت تبدیل به یک تنازع بی قانون می شودکه در آن استفاده از هر حربه ای مجاز است.
می توان بدون اغراق گفت که حداقل نیمی از انرژی و وقت یک مدیر مستقر در رده های مختلف از مدیر مدرسه تا معاون وزیر صرف ایجاد روابط غیر اداری برای حفظ موقعیت می شود.
از سوی دیگر ، جویندگان پست هم تقریبا تمام انرژی خود را صرف "زیرآب زنی" مدیران مستقر و جلب اعتماد مقامات توزیع کننده پست می کنند. هر انتخابات یک فرصت است. اگر جناح مقابل در انتخابات برنده شود مدیران مستقر عزا می گیرند و مدیران منتظر غرق در شادی می شوند. در فضای پس از انتخابات 7 اسفند توقعات جدیدی ایجاد شده است. انتظار این است که متناسب با آرایش سیاسی جدید تغییرات مدیریتی آغاز شود.
این روزها راهروهای وزارتخانه پر از شایعه است و شایعات و به سرعت به فضای مجازی می رسد.
می گوید : " چه کسی را جای فانی بگذاریم ؟" می گویم : "مگر فانی قرار است برود ؟" می گوید : "نه ! ولی فرصت مناسبی است که موج ایجاد کنیم."
می گویم :" از نظر عقلی ترمیم کابینه در فاصله یک سال و نیم به انتخابات ریاست جمهوری معقول نیست." می گوید : " به جای منفی بافی بگو آقای فلانی برای جانشینی وزیر چطور است؟" می گویم : "به درد نمی خورد به این دلیل ..." عده ای هم از انتخاب حاجی بابایی وحشت کرده اند و می گویند : اگر برگردد همه را قلع و قمع می کند."
دوست من قانع نمی شود و شاید برای اینکه مرا بترساند می گوید: "خبر داری که طرفداران احمدی نژاد اسب بطحایی را برای وزارت زین کرده اند!!" می گویم : " بطحایی ! روحانی با چه منطقی فانی را بردارد و بطحایی را جایش بگذارد ؟ "، اما پرسش بیهوده است.
اغلب ما خواهان تغییر هستیم و معمولا تغییر را در قالب تغییر شخص می بینیم. خیلی زود از آدمها خسته می شویم. فانی که دیگر حسابش روشن است. از همان روز اول از او خسته بودیم. اما اغلب این نکته را نمی دانیم که تغییر اشخاص در یک روابط ناسالم مدیریتی چیزی را عوض نمی کند.
محمد علی نجفی اقبال بلندی داشت که از مجلس اصول گرا رای اعتماد نگرفت. اگر محمدعلی نجفی وزیر شده بود تا حالا محبوبیت خود را از دست داده بود.
نه محمدعلی نجفی و نه هیچ وزیر قَدَری نمی تواست حقوق معلمان را دوبرابر کند و یا به مشکلات بخش آموزشی پایان دهد. شاهکار نجفی برای حل مشکلات آموزشی در اوایل دهه 70 ایجاد مدارس نمونه مردمی بود که بر مشارکت مالی اولیا در اداره مدارس دولتی استوار بود. راه حل نجفی بسیار لیبرال تر از خرید خدمات آموزشی و برون سپاری است. حاجی بابایی هم که امتحان خود را پس داد و آموزش و پرورش را بعد از چهار سال با انبوهی از مشکلات ترک کرد.
در آموزش و پرورش ساختمان های مدرن ، صندلی های چرخدار ، دکوراسیون و لوازم امروزی ، لپ تاپ و وسایل ارتباطی مدرن شده ام روابط تغییری نکرده است.
یکی از مدیران در بحثی خصوصی می گفت : "برای زنده ماندن باید گرگ باشی و با چشمان باز اطراف خود را بپایی ، اگر نزنی تو را می زنند." در چنین فضایی همه چیز تبدیل به نمایش و ظاهرسازی برای بالا دستی و پشت پا زدن و زیرآب زنی دیگران می شود.
وزیر عمده وقتش باید صرف حل منازعات بین افراد زیر مجموعه اش بشود. یکی قهر می کند ، یکی تهدید می کند. یکی می گوید یا من یا فلانی ! دعوا ، بدگویی ، غیبت ، خبرچینی ، انرژی ها را هدر می دهد.
مساله اصلی در آموزش و پرورش ناکارآمدی است. مساله جناح اصلاح طلب و اصول گرا فرعی است . مدیران اغلب با رانت های مختلف روی کار آمده اند. تفکر سیستمی وجود ندارد. وفاداری مدیران به فرد است. هر کس برای بقا خود را به آب و آتش می زند. همه چیز کوتاه مدت است ( هرکسی چند روزه نوبت اوست.) تجربه ای انباشته نمی شود و با رفتن هر وزیر کارها از نو شروع می شود.
اختلاف ها سر برنامه و روش نیست، کارها سلیقه ای پیش می رود. حتی تمام بخش های ستاد زیر کنترل وزیر نیست.
نوعی فئودالیسم مدیریتی در آموزش و پرورش حاکم است و برآیند نیروها تقریبا صفر است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/ مدیرکل امور شاهد و ایثارگران وزارت آموزش و پرورش گفت: با اجرا شدن قانون جامع ایثارگری، مزایا، تقلیل ساعت کار، پاداش، کمک سرانه آموزشی و همچنین مسکن و خدمات درمانی به ایثارگران و آزادگان و فرزندان شهدا تعلق میگیرد.