گروه گزارش/
سرپرست وزارت آموزش و پرورش که به منظور پاسخ گویی برخط به سوالات مردمی در مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری در روز یازدهم اردیبهشت حضور یافته بود از معلمانی که 30 سال خدمت خود را تمام کرده اند خواسته است تا خود را بازنشسته نکنند و برای رفع بحران کمبود معلم با وزارت آموزش و پرورش همکاری کنند .
« رضا مراد صحرایی » چنین می گوید : ( این جا )
« از همکارانی که ۳۰ سال خدمت کردهاند میخواهیم درخواست بازنشستگی ندهند و در مهر ۱۴۰۲ نیز استمرار خدمت داشته باشند و همکاری خود را با آموزش و پرورش تداوم بخشند » . مگر می شود این معلمان در فرآیند « ارتقای شغلی معلمان » رتبه معلم عالی را کسب کرده باشند و اکنون و در همین سیستم و ساز و کار رتبه های پایین برای آنان صادر شود ؟
صحرایی همچنین در واکنش به اظهارات تماس یکی از معلمان که به رتبهاش در طرح رتبه بندی معلمان اعتراض داشت چنین پاسخ می دهد :
«. اعتراض شما کاملا وارد است. ۹۰ درصد معلمان با همین شیوه رتبه بندی شدهاند، ۱۰ درصد مابقی هم باید تعیین تکلیف شوند تا بتوانیم به اعتراضات رسیدگی کنیم و پس از پایان رسیدگی به اعتراضات آیین نامه رتبه بندی را اصلاح کنیم. دولت سیزدهم رتبه بندی را به اجرا درآورد و بپذیریم که اگر رتبه بندی اجرا نمیشد اشکالاتش احصاء نمیشد. ۷۰ درصد همکاران از رتبههای اعلامیشان راضی بودهاند و ۳۰ درصد اعتراض کرده بودند که رسیدگی به اعتراضات از اردیبهشت انجام میشود . »
این سخنان سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد رضایت اکثریت معلمان از رتبه بندی صورت گرفته در حالی بیان می شوند که احسان ارکانی عضو کمیسیون تلفیق مجلس به صراحت اعلام کرده است : ( این جا )
« در مرحله تبیین و اجرای آئیننامه این قانون به گونهای عمل شده که از هر ۱۰ معلم ۹ نفر از اجرای رتبهبندی ناراضی هستند » .
اخبار و گزارش های رسیده به « صدای معلم » بیش از آن که ادعای سرپرست وزارت آموزش و پرورش را صحه بگذارد ؛ سخنان این نماینده ی مجلس را تایید می کند .
پرسش صریح « صدای معلم » آن است که چگونه سرپرست وزارت آموزش و پرورش از معلمان 30 سال خدمت ( کم تر و یا بیش تر ) درخواست همکاری می کند در حالی که بسیاری از این دسته از معلمان و با صرف بیش از سه دهه وقت و انرژی توسط « ارزیابان خیالی وزارت آموزش و پرورش » به رتبه های پایین نائل گشته اند ؟
مگر می شود این معلمان در فرآیند « ارتقای شغلی معلمان » رتبه معلم عالی را کسب کرده باشند و اکنون و در همین سیستم و ساز و کار رتبه های پایین برای آنان صادر شود ؟
اگر تدریس این معلم در این مدت مشکلی داشته چرا به او گوشزد نشده است ؟
اگر فرآیند ارزشیابی عملکرد مصوب توسط همین وزارتخانه بدون آن که معلمان در تهیه و تدوین آن نقشی داشته باشند مشکل دارد ؛ تقصیر معلمان چیست ؟
این چالش ها برای معلمانی که مسائل را می فهمند و تحلیل می کنند چگونه قابل پذیرش است ؟
متاسفانه عملکرد وزارت آموزش و پرورش در اکثریت چنین مواردی پر از خطاهای فاحش و تعارض های ساختاری و محتوایی است .
آیا همکاران ستادی شما برای معلمان انگیزه ای باقی گذاشته اند که بخواهند برای گذر از « بحران کمبود معلم » همکاری و تعامل داشته باشند در حالی که سخنان و رفتار این مقامات از جنس وعده های بی بنیاد و پشتوانه بوده و نظایر این حرف های تکراری و خسته کننده را پیش تر معلمان دیده و آزموده اند .
بارها در این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران و از سال ها قبل زمانی که « بازنشستگی با سنوات ارفاقی » با توجیه مدیریت « معلم مازاد » و « صرفه جویی در منابع مالی » باب شد هشدار دادیم اما گوش شنوایی نبود .
اکنون وزارت آموزش و پرورش با بحران کمبود معلم رو به روست . اما پس از چند سال و با روش های « جذب فله ای و فست فودی معلمان » به احتمال زیاد به همان دورانی باز خواهیم گشت که این وزارتخانه با بحران معلم مازاد رو به رو بود و به هر قیمتی می خواست تعداد پرسنل این وزارتخانه را کاهش دهد .
آخر آزمون و خطا تا کی ؟
چرا « عقلانیت » و « برنامه ریزی » در این سیستم روزمره و فشل ، تعریف و ضابطه مند نمی شوند ؟
چرا دیدگاه های کارشناسی در این وزارتخانه مورد توجه واقع نمی شوند و کارهای غلط و آسیب زا بارها امتحان و اجرا می شوند ؟
چرا درس نمی گیرید ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
متاسفانه جناب صحرایی با رفتارهای زنانه خود بیشتر سر در زندگی دیگران و حتی برادر خویش دارد. ولی نتوانسته است هضم کند که برادرش با مدرک زیر دیپلم توانسته است یک زندگي را مدیریت کند و ایشان اگر مدرک پروفسوری هم بگیرد نمی تواند از پس زندگی اش برآید.
در این وانفسا سرپرستی وزارت خانه هم وبال گردنشان شده است. جناب صحرایی با حسادت نمی توانید وزارت خانه را اداره کنید. این خراب شده کاردان و کاربلد مدیریت می خواهد.
ملعون باد غاصب شغل معلمی چه آخوند و چه غیر آخوند
ملعون باد خزانه کشوری که به غاصب، حقوق پرداخت می کند، به حق مظلومیت چهارده معصوم.
در کشوری هستی که اگر والدینت به واسطه جهاد اصغر، بیرون مرز اسیر شده باشند صاحب امتیازی و اگر به واسطه جهاد اکبر و حلال خوری، همکاران والدینت برای والدینت پاپوش درست کرده باشند و به دلیل ضعف قاضیان و ... سالها زندانی و اسیر درون مرز باشند تا به مدت سفید شدن مو، تبرئه شوند، بدون امتیاز کسر سن و سال و ....
به حق مظلومیت امیرالمومنین(ع)، لعنت الله علی القوم الغاصبین.
هفته معلم را به مدیریت آموزش و پرورش ناحیه ۲ رشت و همه مدیران دوره دوم بازنشسته استمرار گرفته استقرار یافته سالها و دهه های آینده تبریک میگیم. در این عرصه بی رقیب و بی خطیر زنبیل ها را دریابید
حالا همین امر رو به سایر وزارتخانهها هم تعمیم بدید تا متوجه بشید توی کشورمان چه خبره
دلسوز دیدید بهش سلام برسونید
فساد عرفی و قانونی آنقدر بوده که هیچگاه استخدام نشده.
حضرت علی(ع) فرمودند: مرد را عیب نکنند که چرا حق خود را دیر گرفت، بلکه عیب کنند که چرا حق دیگران را گرفت؟
ملعون باد، غاصب شغل معلمی و حامی او و تاییدکننده او و راضی شدگان به غصب و قانون نویسانی که ضعف قوانینشان غصب را بوجود آورده و لقمه نانی که از غصب خورده شده و خورانده شده و لو اندک بوده.
در ضمن، بازنشستگی را برای خوردن می جویند؟ چه نیت و میل بدی.
و در ضمن کسی که در 50 سالگی فرضاً استخدام بشه، دیگر آنقدر عمر نخواهد کرد که حقوق بازنشستگی بگیره و به نوعی به نفع جیب دولته!
دولت می تونه سابقه بیمه غیردولتی را به دولتی تعریف و الحاق کنه و زودتر بازنشست کنه، ...
بدترین نوع لعن آنست که بعد از رفع اشکال درسی توسط غیر، شاگرد و اولیای او، معلمانی از شاگرد را لعن کنند. گاه فرق تدریس تا تدریس، فرق میان منبر آقای عمر است با ...