صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد سخنان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در مورد بازگشایی مدارس

به تازگی ؛ « علی اصغر فانی » وزیر آموزش و پرورش در دولت نخست روحانی در مطلبی که در کانال سازمان معلمان ایران منتشر شده نکاتی را در انتقاد از مواضع « رضامراد صحرایی » وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم بیان کرده است . ( 1 )

فانی در ابتدا چنین می نویسد :

« قصد نداشتم به موضوع ورود كنم و كم‌كاري و ندانم‌كاري‌هاي مديريت وزارتخانه‌ را در دولت سيزدهم ذكر نمايم كه متهم نشوم به اینكه نمي‌گذارند ما به كار خود بپردازيم! جهت اطلاع و استحضار جامعه فرهنگي به‌خصوص معلمين زحمتكش و پرتلاش نكاتي را يادآور مي‌شوم» .

ذکر این نکته مهم است که نقد و نقادی حق شهروندی است و افراد در هر سطحی باید که در مورد وضعیت موجود حساس و مسئول باشند و مواضع اخیر وزرای پیشین آموزش و پرورش در دولت حسن روحانی در نقد عملکرد این دولت قابل تامل و البته تقدیر است .

اساسا برای نقد نباید از کسی و یا مقامی اجازه گرفت .

هر فردی که در مقامی می ایستد و جایگاهی را اشغال می کند باید که در مورد عملکرد خود در برابر پاسخ گو باشد .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد سخنان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در مورد بازگشایی مدارس

فانی در این یادداشت کوتاه به مسائل مختلفی اشاره کرده که البته در جای خود قابل تامل و بررسی است . متاسفانه جمهوری اسلامی حتی بر اساس قانون اساسی خود نیز به تعهدات و وظایف خویش در برابر آموزش رایگان و عدالت آموزشی پای بند نیست و بر خلاف روال سایر کشورهای توسعه یافته سعی کرده و می کند تا آن را به دوش خانواده ها بیندازد و در این مسیر مدیران مدارس را در « سیبل » قرار می دهد .

ایشان در جایی چنین می نویسد :

« ۵- در طول ۸ سال دولت قبل، همه ساله مدارس با كيفيت بالا و به موقع بازگشايي شده است كه قابل بررسي است ».

۸- اين سوال هنوز باقي است كه اگر اقدامات دولت قبلي باعث بروز اين مشكل شده است، چرا اختلال در بازگشايي مدارس در سال‌هاي ۹۲ تا ۱۴۰۱ مشاهده نشد؟ »

آقای فانی می دانند که بازگشایی مدارس تابع مسیر مشخصی است که البته این امر به صورت روزمره و کلیشه ای هر ساله در قالب « پروژه ی مهر » برگزار می شود .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد سخنان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در مورد بازگشایی مدارس

آن چه مهم بوده و در همه دولت ها مشترک است آن است که مدارس معمولا بازگشایی می شوند بدون آن که نیازهای واقعی مدارس شناسایی شوند و  بر اساس آن اعتبار و بودجه ی لازم وکافی در اختیار مدارس و مدیران آن ها قرار گیرد .

متاسفانه جمهوری اسلامی حتی بر اساس قانون اساسی خود نیز به تعهدات و وظایف خویش در برابر آموزش رایگان و عدالت آموزشی پای بند نیست و بر خلاف روال سایر کشورهای توسعه یافته سعی کرده و می کند تا آن را به دوش خانواده ها بیندازد و در این مسیر مدیران مدارس را در « سیبل » قرار می دهد .

به صورت دائمی برای مدیران مدارس خود در مورد گرفتن پول خط و نشان می کشد اما خودش هم حاضر نیست که برای مدارس و بر اساس وظایف قانونی مایه بگذارد .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد سخنان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در مورد بازگشایی مدارس

این رویه ای است که تقریبا و در اشکال مختلف در این چهار دهه تکرار شده است و اصلا جای دفاع ندارد .

وزیر آموزش و پرورش پیشین در دولت روحانی به صورت « تمام قد » از بازگشایی مدارس در آن 8 سال دفاع کرده است .

پرسش « صدای معلم » از آقای فانی آن است که آیا  اساسا عملکرد وزارت آموزش و پرورش در دوران کرونا و در بحث تعطیلی بیش از دو سال مدارس ، قابل دفاع است ؟

آیا ایشان گزارش های متعدد « صدای معلم » را در آن دوره  و هشدارهای متوالی این رسانه را در بخش هایی مانند ترک تحصیل ، افت تحصیلی ، کودک همسری ، بهداشت روانی دانش آموزان ، سلامت جسمی مطالعه نکرده است ؟

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد سخنان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در مورد بازگشایی مدارس

آیا این نوع برخورد منطقی است ؟

آن چه در دوران مدیریت علی اصغر فانی در آموزش و پرورش کاملا مشهود و قابل دفاع و تقدیر است و البته در یادداشت هیچ گونه اشاره ای هم به آن نشده است ؛  موضوع « امنیت فرهنگی » و آزادی منتقدان و کنش گران در اجرای حقوق شهروندی است .

در دوران مدیریت فانی معلمان اخراجی در دولت احمدی نژاد به سر کار بازگشتند درست بر عکس دولت سیزدهم که در پرونده سازی و صدور احکام مختلف برای کنش گران آموزشی و فعالان صنفی آموزش و پرورش رکورد زده و این مساله ای نیست که قابل کتمان و یا پنهان شدن باشد .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد سخنان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در مورد بازگشایی مدارس

***

( 1 )

پاسخ علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی به اتهامات و اکاذیبِ  رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم:

قصد نداشتم به موضوع ورود كنم و كم‌كاري و ندانم‌كاري‌هاي مديريت وزارتخانه‌ را در دولت سيزدهم ذكر نمايم كه متهم نشوم به اینكه نمي‌گذارند ما به كار خود بپردازيم! جهت اطلاع و استحضار جامعه فرهنگي به‌خصوص معلمين زحمتكش و پرتلاش نكاتي را يادآور مي‌شوم:

۱- با حكم آقاي روحاني در ۲۹ مرداد ۹۲ به سرپرستي وزارت آموزش و پرورش منصوب شدم. اجراي سند تحول كه در دولت آقاي احمدي‌نژاد با اضافه كردن پايه ششم به دوره ابتدايي و حذف پايه اول از دوره راهنمايي، بافت نيروي انساني را در آموزش و پرورش به هم زده بود؛ به قسمي كه ما در دوره ابتدايي به ۲۴ هزار معلم پايه ششم نياز داشتيم و در عوض با تورم معلمين پايه اول راهنمايي مواجه بوديم.

۲- اين پديده كمبود نيروي انساني در دوره ابتدايي و تورم نيروي انساني در دوره راهنمايي تحصيلي كه ناشي از اجراي شتابزده سند تحول بود، امر ساماندهي و بهسازي نيروي انساني را در اولويت فعاليت‌هاي دولت يازدهم قرار داد.

۳- استخدام ۱۶۰ هزار نيروي انساني در دولت دهم (دولت دوم آقاي احمدي‌نژاد) با كمترين تخصص تحت عنوان مهرآفرين كه كمتر با نيازهاي آموزش و پرورش تناسب داشت، باعث شد كه دولت آقاي روحاني بدون انتقاد از دولت قبلي نسبت به ساماندهي و بهسازي نيروي انساني اقدام كند.

۴- با تدبير اتخاذ‌شده، ظرف ۳۲ روز كه تا بازگشايي فرصت داشتيم مدارس حتي بدون یک روز تاخير، به موقع بازگشايي شدند. مشكل اصلي آنجا بود كه معلم دوره ابتدايي همه دروس را تدريس مي‌كند، ولي معلم دوره راهنمايي و متوسطه تخصصي است و نمي‌توان از وجود معلم مثلا فيزيك متوسطه ۲ به عنوان آموزگار ابتدايي استفاده كرد.

۵- در طول ۸ سال دولت قبل، همه ساله مدارس با كيفيت بالا و به موقع بازگشايي شده است كه قابل بررسي است.

۶- از دستاوردهاي ساماندهي نيروي انساني، علي‌رغم افزايش ۵۰۰ هزار دانش‌آموز، فراگير كردن آموزش در سراسر كشور (تعداد ۱۲۰ مدرسه با يك دانش‌آموز، توسعه مدارس شبانه‌روزي، روستامركزي و....) و بازنشستگي ۱۰۰ هزار معلم  ميزان پرداخت هفتگي حق‌التدريس تا ۳۰۰ هزار ساعت كاهش داشته است.

۷- دهه آخر اسفند- كه آن را ليله‌القدر آموزش و پرورش مي‌نامم، براي پرداخت به موقع حقوق همكاران زمان حساسي است. در دولت آقاي روحاني هيچ مديري در دهه آخر اسفند به كربلا مشرف نشد و يا در زمان سازماندهي نيروي انساني كه برنامه‌ريزي بازگشايي مدارس را بايد انجام داد هيچ مديري به حج مشرف نشد.

۸- اين سوال هنوز باقي است كه اگر اقدامات دولت قبلي باعث بروز اين مشكل شده است، چرا اختلال در بازگشايي مدارس در سال‌هاي ۹۲ تا ۱۴۰۱ مشاهده نشد؟ در سال تحصيلي جاري علت اصلي،  سوءمديريت در رده‌هاي مختلف در وزارتخانه و ادارات كل استان‌ها بوده كه مسئولين آموزش و پرورش را به فرافكني وادار كرده است.

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد سخنان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در مورد بازگشایی مدارس

منتشرشده در گفت و شنود

تسلیت صدای معلم به نرگس کارگری

سرکار خانم نرگس کارگری

درگذشت مادر همسر گرامی تان را تسلیت عرض کرده و برای خانواده محترم صبر آرزومندیم .

پایان پیام/

نگاهی به مدارس طبیعت در نظام آموزشی ایران و راه حلی برای نسل تنبل و خسته ایرانی  متأسفانه فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی و فن آوری‌های جدید همه دنیای کودکان و بزرگسالان را احاطه کرده است. بنابراین شادابی و نشاطی که در گذشته وجود داشت امروزه با نسلی تنبل و خسته جایگزین شده است؛ لذا حرکت جدیدی در زمینه آموزش در دوران کودکی آغاز شده است. مهدکودک‌های طبیعت یا مدارس طبیعت در بسیاری از کشور‌ها در حال گسترش هستند. این واقعیت قابل انکار نیست که رواج اشکال مختلف فن آوری‌ها، شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های رایانه‌ای، همه جوامع را در سطوح مختلف تحت تأثیر قرار داده است. یکی از این تأثیرات، مدت زمانی است که کودکان امروزی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنند. این روند پیامدهای منفی زیادی دارد که شامل سلامت جسمانی ضعیف، افزایش شیوع بسیاری از بیماری‌ها، مشکلات سلامت روان و عدم درک یا عدم علاقه به محیط طبیعی است.

برنامه درسی مدرسه طبیعت بر رشد عاطفی، اجتماعی، فیزیکی، خودیاری و رشد تحصیلی کودک متمرکز است. آگاهی از طبیعت، علم، موسیقی، هنر، ریاضیات، هنرهای زبانی، خواندن و کار مهارتی را در یک برنامه درسی پر جنب و جوش ادغام می‌شوند. این برنامه‌های درسی طریق یادگیری مبتنی بر تجربه، به دنبال کمک به کودکان است تا با عشق به دنیای طبیعی اطراف خود اعتماد کنند و از هیجان قوی و شوق یادگیری که در کودک خردسال طبیعی است، حمایت شود.

- برای شروع خواندن و انجام سایر کارهای تحصیلی، کودکان باید ابتدا معنا را از جهان جمع‌آوری کنند و نسبت به مفاهیم آگاهی پیدا کنند.

- برای جمع‌آوری معنا از جهان، کودکان باید تجربیات حسی و تعاملی رضایت‌بخش زیادی داشته باشند. آنها باید لمس کنند، حس کنند، ببویند، بشنوند و ببینند تا تجربه کاملی را به دست آورند.

نگاهی به مدارس طبیعت در نظام آموزشی ایران و راه حلی برای نسل تنبل و خسته ایرانی - با استفاده از مدارس طبیعت، کودکان فرصت‌های بی‌شماری را برای تجربه شگفتی‌های طبیعت در زیستگاه‌ها و جوامع مختلف دریافت می‌کنند.

- حضور در مکان‌های شگفت‌انگیز مانند جنگل، کوه، رودخانه و دشت‌ها باعث می شود که فراگیران در طبیعت کاوش کرده و تجربه‌های متعددی را کسب کنند.

مدارس طبیعت را می‌توان به عنوان یک اکوسیستم آموزشی برای کودکان توصیف کرد که به عنوان یک گروه آموزشی هدف مند و رایگان است که فرصت‌های عملی را برای کودکان در فضاهای باز و طبیعی فراهم می‌کند.


اهداف مدارس طبیعت چیست؟

مهمترین هدف مدارس طبیعت ارائه تجربیات واقعی به کودکان است. درس های نظری که مدارس و دانشگاه ها تدریس می‌کنند و به طور مکرر در طول 12 سال طولانی تکرار می کنند، هرگز نمی‌توانند جای تجربه دست اول را بگیرند. مدارس طبیعت به گونه ای ساخته شده اند که به کودکان اجازه دهند با تعامل مستقیم با طبیعت در محیطی امن، تجربیاتی کسب کنند. علم و زندگی و طبیعت در هم تنیده‌اند. برای پیشرفت، هر سه باید رشد و توسعه پیدا کنند تا به بهترین نتایج دست یابیم.

هدف این مدارس در تقابل با دروس رایج و نظری نیست؛ بلکه مکمل آنهاست. کسب تجارب دست اول در کنار یادگیری علوم نظری نتایج بهتر و کارآمدتری به همراه خواهد داشت. چنین فرآیند آموزشی کودکان را برای زندگی بهتر آماده می کند.

نگاهی به مدارس طبیعت در نظام آموزشی ایران و راه حلی برای نسل تنبل و خسته ایرانی

محیط یک مدرسه طبیعت چگونه است؟

در این مدارس کودکان مستقیماً با طبیعت و مشکلات آن مواجه می‌شوند و سعی می‌کنند با طوفان فکری و پاسخ گویی به سؤالات آنها تجربه جدیدی را رقم بزنند. محیط یک مدرسه طبیعت می‌تواند بر اساس مدیریت آن متفاوت باشد. کلاس‌ها در طبیعت، پارک‌ها، جنگل ها، مزارع و ... برگزار می‌شود تا کودکان با شرایط مختلف سازگار شوند و تجربیات لازم را کسب کنند. همچنین حضور در محیط های مختلف به رشد و تکامل توانایی های کودکان کمک قابل توجهی می کند و رفتار مناسب برای محیط‌های مختلف را به آنها می‌آموزد.

نگاهی به مدارس طبیعت در نظام آموزشی ایران و راه حلی برای نسل تنبل و خسته ایرانی

قوانین و مقررات

مدارس طبیعت برای زیر پا گذاشتن قوانینی ساخته شدند که منجر به نسلی کم تجربه شد. کودکان در کسب تجربیات، یافتن پاسخ سؤالات خود و غیره آزادند. با این حال، قوانین مدارس طبیعت فقط برای کمک به رشد و آموزش کودکان وجود دارد. به عنوان مثال، گاهی قوانین کار گروهی به گونه‌ای وضع می شود که بچه ها به کارهای گروهی مشغول شوند و به فعالیت های گروهی عادت کنند. این مدارس همه کودکان 3 تا 13 ساله را می پذیرند و شرایط مساوی را برای هر یک از آنها فراهم می کنند.

نگاهی به مدارس طبیعت در نظام آموزشی ایران و راه حلی برای نسل تنبل و خسته ایرانی


در این مدارس به کودکان چه آموزش داده می شود؟

اهداف مدارس طبیعت بیش از هر چیز معطوف به خودآموزی کودکان است. به عبارت دیگر، مدارس طبیعت با فراهم کردن محیطی امن، به کودکان این امکان را می‌دهند که در جنبه‌های مختلف کار گروهی داشته باشند تا با کار گروهی و مشاوره، پاسخی برای مشکلات مختلف پیدا کنند. در این مدرسه بچه‌ها سعی می‌کنند پاسخ سؤالاتی که در ذهن شان به واسطه چیزهای مختلف ایجاد می‌شود بیابند. از سوی دیگر، کار گروهی، آمادگی جسمانی، شرکت در محیط های مختلف، استفاده از ابزارهای مختلف، تفکر جمعی، باغبانی بچه‌ها و ... از مشکلاتی است که به صورت هدف مند در مدارس طبیعت آموزش داده می شود تا کودکان در کار گروهی به بلوغ رسیده و مهارت‌های لازم را بیاموزند.

علم و زندگی و طبیعت در هم تنیده‌اند. برای پیشرفت، هر سه باید رشد و توسعه پیدا کنند تا به بهترین نتایج دست یابیم. متأسفانه نظام‌های آموزشی کنونی نقش زندگی و طبیعت را کم‌رنگ کرده‌اند و باید این موضوع بیشتر بررسی شود و با کسب تجربه بیشتر از طبیعت در دنیای مجازی کنونی، برخی مشکلات در زندگی و حتی آموزش را کاهش دهیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به مدارس طبیعت در نظام آموزشی ایران و راه حلی برای نسل تنبل و خسته ایرانی

منتشرشده در محیط زیست

تحلیلی بر وضعیت بیش از 5 میلیون دانش آموز ایرانی در معرض خطر  آسیب های اجتماعی در صدای معلم   در روزهای پیشین اکثر خبرگزاری های داخلی خبر اعدام قاتل شهید الداغی را پوشش دادند اما چیزی که به آن کمتر پرداخته شد و یا کلا همچون همیشه در حاشیه قرار گرفته و می گیرد ؛ زمینه بروز و ظهور این چاقو به دستان در جای جای کشوراست (هر کس یک چاقو در جیب) که هر آن ممکن است به یک بهانه ساده جان شهروند دیگری را بگیرند. کاری که بارها و به کرات اتفاق افتاده و می افتد .

چند سال پیش نوجوانی 17 ساله در کرج به خاطر یک تصادف ساده و کم خسارتِ خودرویی با سلاح سرد در کسری از زمان جان قهرمان قوی ترین مردان ایران مرحوم روح الله داداشی را گرفت هرچند بر عکس پرونده های زمان بر مشابه؛ قاتل در کوتاه ترین مدت ممکن قانونی به اعدام محکوم و حکم اجرا شد اما به نظر می رسد این اعدام و اعدام های مشابه هیچ وقت نقش بازدارنگی کاملی را در افکار جوانان و نوجوانان بزهکار ایفا نکرده است .

  به راستی چرا ؟

در علم پزشکی وقتی توده ای بدخیم در هر یک از اندام های بدن پیدا و با داروهای رایج درمان نشود ؛ پزشکان برای جلوگیری از گسترش آن به سایر اندام های حیاتی بدن؛ ضمن اینکه بی درنگ با عمل جراحی توده را از بدن شخص خارج می کنند اما بیمار را به حال خود رها نمی کنند بلکه با آزمایش های مکرر و معاینه های مرتب بالینی مواظب هستند که این بیماری به اصطلاح عود نکند ضمن اینکه به دنبال پاسخ این سئواال هم هستند که چه عواملی باعث شده است که سیستم ایمنی فرد نتوانسته از پیدایش این توده جلوگیری کند و چه باید کرد تا دیگران در معرض بیماری قرار نگیرند ؛ کاری که قوه قضائیه طبق قانون با مجرمین و جنایت کاران انجام می دهد دقیقا همان کاری ست که پزشکان با آن توده بدخیم انجام می دهند اما متاسفانه کار در همین جا متوقف می شود . شاید علت آن تقلیل دادن این ماجرا به دعوای صرف دو نفره بدون در نظر گرفتن پیش زمینه های اجتماعی آن باشد که باعث شده و می شود که هر از چند گاه اتفاقی شبیه آنچه برای شهید الداغی اتفاق افتاد جامعه را به شوک ببرد (حضور چندین هزار نفر در تشییع جنازه شهید الداغی در سبزوار گواه این مدعاست) ولی به زودی به فراموشی سپرده شود.

تحلیلی بر وضعیت بیش از 5 میلیون دانش آموز ایرانی در معرض خطر  آسیب های اجتماعی در صدای معلم

تقلیل انتزاعی یک معضل روان شناختی اجتماعی به دعوای دو نفر باعث می شود که جامعه فقط آن قسمت از یخ را ببیند که روی آب شناور است (دعوای دو نفره در یک زمان ومکان خاص) اما قسمت بزرگ یخ شناور که زیر آب است و اتفاقا قسمت مرئی یخ بر آن استوار است کمتر دیده می شود ؛ در نتیجه تنها راه حل موجود رسیدگی خارج از نوبت به پرونده جنایت و مختومه کردن پرونده در جهت اقناع افکار عمومی ست. کدام بستر های پنهان اجتماعی از جوانان و نوجوانان پاک و معصوم می تواند جانی و جنایتکار بسازد ؟

اگر چه کار قوه محترم قضائیه قابل تقدیر است اما عدم آسیب شناسی اجتماعی و نگاه کلان جامعه شناسانه و روان شناسانه باعث می شود کم کاری و قصور نظام آموزشی و تربیتی عام جامعه به شمول خانواده ها ، مدارس و دانشگاه ها و سایر نهادهای فرهنگی در پیدا شدن این تفکر در جوانان مستور بماند ؛ چرا که همه این پرونده ها علاوه بر داشتن یک متهم و یا متهمان اصلی (قسمت مرئی یخ) تعداد زیادی متهم به شمول نهاد های یک جامعه دارد , نهادهایی که معمولا هیچ گاه مسئولیت سهم اجتماعی خود را در جلوگیری از بروز این فجایع روشن نمی کنند و نمی گویند که کدام بستر های پنهان اجتماعی از جوانان و نوجوانان پاک و معصوم می تواند جانی و جنایتکار بسازد. هر چند اکثر همین نهادها در موقع تنظیم لوایح بودجه سالانه؛ برای جذب هرچه بیشتر بودجه از سر و کول هم بالا می روند !

تحلیلی بر وضعیت بیش از 5 میلیون دانش آموز ایرانی در معرض خطر آسیب های اجتماعی در صدای معلم

اگر هم بعضی اوقات افکار عمومی روی اخباری این چنینی به اصطلاح زوم می کند و بعضی از این نهادها را به عکس العمل وا می دارد معمولا جایگاه اجتماعی مقتول است و الا بر اساس اخبار گوناگون سالانه ده ها قتل و جنایت به وسیله سلاح سرد با انگیزه های مختلف صورت می گیرد و افکار عمومی متاسفانه بی اعتنا به عمق فاجعه از آن عبور می کند.

به این خبرتابناک (1) دقت کنید تا ببینید که متاسفانه شرارت و اوباشگری در بین جوانان از چه ظرفیت بالایی برخوردار است:

تحلیلی بر وضعیت بیش از 5 میلیون دانش آموز ایرانی در معرض خطر  آسیب های اجتماعی در صدای معلم

بنا به گفته معاون آموزشی و پرورشی وزارت آموزش و پرورش ؛  « وضعیت آسیب های اجتماعی از نظر رنگ بندی مشخص است. در 13 مقیاس بیش از 5 میلیون دانش آموز در معرض خطر شناسایی شده اند » .البته آسیب های اجتماعی همان طور که در متن خبر آمده درجات مختلف دارد و همه این افراد لزوما کارشان به اوباشگری و چاقو به دستی ختم نمی شود اما بی شک می تواند گامهای اولیه ورود به این ورطه باشد. همان ورطه ای که قاتل جوان شهید الداغی را تا آنجا به دنبال خود کشید تا جان مظلومی را شرورانه بگیرد و متعاقبا طناب دار را درگردن خود ببیند و خودش هم قربانی این فرایند ناصواب اجتماعی شود.

تحلیلی بر وضعیت بیش از 5 میلیون دانش آموز ایرانی در معرض خطر  آسیب های اجتماعی در صدای معلم

برای جلوگیری از این حوادث ناخوشآیند ؛ نظام آموزشی کشور به شمول همه نهادهایی مستقیم و غیر مستقیم دست اندر کار هستند و مسئولیت خطیری بر عهده دارند و البته نقش اصلی و مهم بر عهده خانواده ها و آموزش و پرورش است.

نباید بگذاریم بیش از این دیر شود و خدای ناکرده داداشی ها والداغی های دیگری قربانی شوند.

گر این تیر از تر کش رستمی ست نه بر مرده؛ بر مرده باید گریست .

1- منبع سایت خبری تابناک.کد خبر 1206216دوم آذر 1402


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تحلیلی بر وضعیت بیش از 5 میلیون دانش آموز ایرانی در معرض خطر  آسیب های اجتماعی در صدای معلم

منتشرشده در دانش آموز

بررسی دلایل و علل بحران کمبود معلم در دولت سیزدهم توسط صدای معلم

به گزارش ایلنا، رضامراد صحرایی با حضور در مراسم استقبال از نومعلمان استان خراسان رضوی اظهار داشت ( 1 ) :

از سال ۹۴ تا ۱۴۰۲ جمعیت دانش‌آموزی ایران حدود ۳ میلیون نفر اضافه شده است.

وزیر آموزش و پرورش با بیان این که در شهریور سال ۹۷ و در دوره دوم دولت قبل رئیس مرکز منابع انسانی وزارت وقت از کسری نیروی انسانی خبر داد و گفت: در سه سال از دولت پیشین مجوز استخدام صادر نشد، به این دلیل که رئیس دولت وقت در مجلس بیان کرد، هزینه تربیت دانش‌آموز در دولت ۴ میلیون تومان و در مدرسه خصوصی یک میلیون تومان است.

وی با تاکید بر این موضوع که از همان زمان، آهنگ تقویت مدارس خصوصی در کشور آغاز شد، ادامه داد: بین تقویت مدرسه خصوصی و دولتی رابطه معکوس وجود دارد، تعداد مجوزهای استخدامی صادره در دو سال دولت جاری معادل ۸ سال قبل از آن است.

وزیر آموزش و پرورش اذعان کرد: امسال نیز مجوز استخدام بیش از ۵۰ هزار معلم جدید داشتیم و ۲۵ هزار نفر از دانشگاه‌ فرهنگیان به بدنه آموزش و پرورش ملحق خواهند شد.

وی در خصوص آزمون‌های استخدامی آموزش و پرورش بیانکرد: برای آزمون ابتدایی تنها۱۴ گرایش می‌توانستند شرکت کنند، ولی با پیگیری های انجام شده این رقم را به ۷۰ رشته و گرایش افزایش دادیم.

 صحرایی در پایان تصریح کرد: همین ۴۰ و چند هزار معلم که آنها را با وسواس انتخاب کردیم، افتخار ماست. آینده‌سازان و معماران آینده ایران کودکان ما هستند و این آینده‌سازان را باید به دست معلمان قوی تربیت کنیم.

در گفت و گوي مجازي ذيل به تحليل اين چالش مي پردازيم :

خلاصه قسمت هاي قبل :

فاني در برنامه ارائه داده به مجلس در سال 1394  درباره تقويت مشاركت عمومي در آموزش و پرورش چنين گفته است :

1- تهيه و اجراي «طرح همكاري و مشاركت دستگاه‌ها و نهادهاي دولتي و عمومي» در اجراي برنامه‌هاي آموزشي و پرورشي.

2- افزايش مشاركت دانش‌آموزان در فعاليت‌هاي آموزشي و تربيتي؛ از طريق سامانۀ تشكل‌هاي دانش‌آموزي؛ با تأكيد بر استفاده از ظرفيت سازمان دانش‌آموزي، بسيج دانش‌آموزي، انجمن اسلامي دانش‌آموزان و مجلس دانش‌آموزی.

3- تقويت مشاركت تشكل‌ها و انجمن‌هاي علمي و صنفي معلمان در برنامه‌هاي آموزشي و تربيتي و صيانت از حريم حرفهاي و حقوقي آنان.

4- اجراي كامل قانون مدارس غيردولتي؛ با تأكيد بر تأسيس صندوق حمايت از مؤسسان مدارس غيردولتي و پرداخت سرانۀ دانش‌آموزان به اين مدارس.

5- ايجاد سازوكارهاي مناسب براي حفظ و ارتقاي مستمر سطح مشاركت خيرين مدرسه ساز و واقفين.

اگر فاني در تقويت مشاركت تشكل‌ها و انجمن‌هاي علمي و صنفي معلمان در برنامه‌هاي آموزشي و تربيتي و صيانت از حريم حرفه‌اي و حقوقي آنان. موفق مي شد ! يا هر وزير ديگر آموزش و پرورش در

تقويت مشاركت تشكل‌ها و انجمن‌هاي علمي و صنفي معلمان در برنامه‌هاي آموزشي و تربيتي و صيانت از حريم حرفه‌اي و حقوقي آنان. موفق بشود ! مدارس ما بدون معلم حرفه اي نمي شد و کلاس هاي درس مدارس براساس استاندار ها برگزار مي شد .

 بر اساس آخرین وضعیت نیروی انسانی، حدود 50 درصد نیروی انسانی آموزش و پرورش، فارغ‌التحصیل مرکز تربیت معلم نیستند و با توجه به اینکه در تربیت معلم مهارت‌های حرفه‌ای معلمی را نیاموخته‌اند، عملا قادر به ایفای نقش معلمی نیستند.

در سال‌های اخیر تعداد قابل‌توجهی از معلمین بازنشسته شده‌اند که با توجه به افزایش آمار دانش‌آموزان، نیاز به نیروی انسانی بیشتر شده است. نیاز به نیروی انسانی به تفکیک دوره تحصیلی، رشته، جنسیت و منطقه جغرافیایی تابع خروجی‌های آموزش و پرورش اعم از بازنشستگی، ازکارافتادگی، فوت، بیماری، ادامه تحصیل و آمار دانش‌آموزان به تفکیک دوره تحصیلی، جنسیت و... ضرورت داشتن یک برنامه ده ساله نیروی انسانی را برای آموزش و پرورش تاکید می‌کند.

صلاحیت افراد داوطلب به حرفه ی مهم معلمی بر اساس میزان فرمانبری  تنظیم می شود نه بر اساس صلاحیت های حرفه ای لازم برای تصدی معلمی !

حرف زدن از تحول در این جا واقعا خنده دار است !

 این یک چرخه معیوب و غیر قابل حل است ، اگر قرار است آدم های سالم و توانمند و واجد صلاحیت وارد شوند باید آدم های واجد صلاحیت را راس کار بگذارند این چرخه نیاز به تدبیر ویژه ای دارد که اصلاح شود.

بررسی دلایل و علل بحران کمبود معلم در دولت سیزدهم توسط صدای معلم

در حال حاضر شورای عالی آموزش و پرورش عملا به یک معاونت و  زیرمجموعه آموزش و پرورش تبدیل شده است.

الان شورای عالی آموزش و پرورش به کارخانه تولید مصوبه تبدیل شده است .

شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی اساسا وظیفه نظارتی خود را فراموش کرده اند!

چه اشکالی دارد که حوزه را هم به معلمان بدهید تا برای آن برنامه ریزی کنند.

 آیا برای روحانیت ، ما معلم متخصص نداریم ؟

 معلمان می توانند به آنان درس تخصصی آموزش بدهند ؟

 تمام خواسته ها و از جمله متن همکاری حوزه و آموزش و پرورش را ملاحظه کنید صد در صد محتوایش ، مطالبه و درخواست از آموزش و پرورش است.

فکر می کنند آموزش و پرورش یک سفره ای است که پهن شده است !

همه اش مطالبه آن طرف است. باید ساختمان در اختیار بگذارند. باید نیروی انسانی در اختیار قرار دهند. باید ورودش این شکلی باشد.

آموزش و پرورش مانند خانواده ما است و آدم نمی تواند بی تفاوت بماند. این دردها را کسی نمی شنود و کسی هم توجهی نمی کند.

شاخص بدون استاندارد معنی ندارد ؛ مثلا شما با یک ابزار اندازه گیری موضوعی را اندازه بگیرید اما نتوانید نقطه مطلوبیت را مشخص کنید . این که کجا نقطه هدف و مطلوب ماست ؟

وارد استاندارد سازی شاخص های ارزیابی شدیم که حدود 45 یا 46 از این شاخص ها استانداردسازی شد .

یک شاخص ترکیبی درست کردیم . دغدغه ی ما روستاها ، مناطق کم جمعیت و کلان شهرها بود. در شهرهایی با جمعیت متوسط با استانداردهای کلاس ها خیلی مشکل نداشتیم.

 در کلان شهرها مانند تهران ، شیراز ، اصفهان ... با تراکم بالا شاخص ترکیبی را تعریف کردیم  ولی واقعا همان طور که تاکید شده تشکیل کلاس های بالاتر از 26 و حداکثر 31 دانش آموز ممنوع است.

کجای این مصوبه الآن دارد اجرا می شود ؟  ما کلاس چهل نفره و پنجاه نفره داریم !

یک بررسی اجمالی نشان می دهد که در خیلی از شهرهای ما نه تنها معلم کم نداریم بلکه معلم مازاد هم داریم. معلمی داریم که در حوزه های دیگر کار می کنند. به بخش های دیگر اعزام شده اند. معلمانی داریم که دستیار نماینده مجلس شده اند. سه تا چهار معلم شده کمک يار ِ یک نماینده .

چرا اینها را به آموزش و پرورش برنمی گردانید ؟ حتی اگر یک معلم باشد نباید کلاس ما خالی بماند . واقعا مایه تاسف است که آموزش و پرورش نیروهایش را از دست بدهد .می گویند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است .

مشکل ما ، نابه سامانی و ناتوانی در ساماندهی منابع انسانی است.

چگونه برای یک روحانی که به روستا به مدت یک ماه برای ماه رمضان می رود ؛ « خانه طلبه » ساخته اید ولی یک خانه سازمانی مانند خانه عالم و یا طلبه برای یک معلم در روستا نساخته اید ؟!

ما گفتیم جنبه های تشویقی برای معلمان در نظر بگیرید که اگر به روستاها و مناطق کم برخوردار  اعزام شدند از تسهیلاتی برخوردار شوند که انگیزه داشته باشند که چند سال در آنجا بمانند.

اما انگیزه ندارند . شما معلمان را در کلان شهرها جمع می کنید ، با سفارش و توصیه منتقل می کنید و جا به جا می کنید و در اینجا با کمبود معلم مواجه می شوید. اصلا بحث کمبود معلم وجود ندارد. اگر هم داشته باشد می باید ظرف چهار سال و یا پنج سال پیش بینی شود . مدیریت همین است.

***

بخش چهارم :

پرسش کننده :

آيا حق دانش آموز ايراني است که در کلاس هاي پر جمعيت ( خارج از استاندارد ) بنشيند ؟

بررسی دلایل و علل بحران کمبود معلم در دولت سیزدهم توسط صدای معلم

پاسخ دهنده ( 7 ) :

به هیچ وجه تشکیل کلاس های بالاتر از سی نفر به صلاح تعلیم و تربیت نیست و خلاف قانون است. حق بچه ها تضعیف می شود . شما در کلاس چهل نفره فقط می توانید مبصری کنید. دیگر معلمی نمی توانید بکنید. با چهل دانش آموز نمی توان ارتباط برقرار کرد. کلاس های حضوری یک فلسفه ای دارد.

متاسفانه اینها جزء مواردی می شود که هر روز ، بحران های آموزش و پرورش را بیشتر و بیشتر می کند.

 

پرسش کننده :

وظايف دولت ها در کشور هاي در حال توسعه در قبال آموزش و پرورش و بهداشت شهروندان چيست ؟

بررسی دلایل و علل بحران کمبود معلم در دولت سیزدهم توسط صدای معلم

پاسخ دهنده ( 8 ) :

توسعه منابع انسانی، کلید موفقیت در آینده است. سرعت بخشیدن به پیشرفت علم و تکنولوژی یکی از مسائل‌ عمده رشد اقتصادی است. در این راستا روند معمول در بیشتر کشورها، حرکت برای افزایش مداوم تعداد و نسبت متخصصان در مجموع نیروی کار است. از این رو، بسیاری از فعالیت‌های دولتی برای این طراحی نشده‌اند که فقط بازده اقتصادی داشته باشند، بلکه بازده غیراقتصادی نیز مدنظر است. آموزش و بهداشت و درمان دو نمونه از این‌گونه فعالیت‌ها است. بی‌گمان هدف‌های درازمدت آنها افزایش کارآیی و سهیم شدن افراد در رونق اقتصادی از طریق افزایش مهارت‌ها و نیز کاهش اتلاف وقت به واسطه بیماری و مرگ است. با وجود مزایای اقتصادی؛ این اقدامات به احترام ارزش‌های انسانی و کیفیت زندگی توسط دولت انجام می‌گیرد.

 

پرسش کننده :

تاريخچه برنامه ريزي آموزشي چيست ؟

 

پاسخ دهنده ( 8 ) :

رشد تقاضای اجتماعی برای آموزش و پرورش عمومی و آموزش عالی در کشورهای صنعتی غرب پس از جنگ جهانی دوم و از دهه ۱۹۶۰ میلادی به بعد در کشورهای جهان سوم به وجود آمد.

برای اولین بار در روسیه، پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بود که به برنامه‌ریزی در بخش‌های مختلف، از جمله در بخش آموزش، توجه جدی نشان دادند. در این کشور محور اصلی برنامه‌ریزی آموزشی مبارزه با بی‌سوادی بود. مبدا این کار، فرمان لنین در ۱۹۱۸ مبنی بر سواد آموزی به جمعیت ۱۵ تا ۵۰ ساله در آن کشور بود.

پس از کاهش میزان بی‌سوادی، از اواخر دهه ۱۹۳۰ میلادی، به گسترش آموزش متوسطه و آموزش عالی توجه شد؛ به طوری که از ۱۹۳۹ تا ۱۹۷۰ نسبت نیروی انسانی دارای تحصیلات عالی یا متوسطه در شوروی ۳/۵ برابر افزایش پیدا کرد. در ۱۹۱۴ تعداد دانشجویان ۱۲۷ هزار نفر بود که در ۱۹۵۹ این رقم به ۲۲۶۷ هزار نفر رسید . طي چهار و نيم دهه شاهد ِ حدودآ 18 برابر رشد بوده ايم .

 این گسترش، زمینه‌ساز توسعه علمی و فن آوری در شوروی بود که نماد بارز آن پرتاب سفینه اسپوتنیک به فضا در سال ۱۹۵۷ بود.

 

پرسش کننده :

تعريف ِ برنامه ريزي آموزشي چيست ؟

بررسی دلایل و علل بحران کمبود معلم در دولت سیزدهم توسط صدای معلم

پاسخ دهنده (8) :

به طور کلی، برنامه‌ریزی، به عنوان نظریه و عمل، در حیطه دو بعد عقلانیت و عدم قطعیت قرار دارد. کارکرد برنامه‌ریزی، بررسی و درک واقعیت‌ها برای ایجاد تغییرات مثبت در آنها است. اما برنامه‌ریزی آموزشی یکی از پیچیده‌ترین و مهم‌ترین برنامه‌ریزی‌ها در حوزه‌های مختلف است. «لکت» می‌گوید:

 «برنامه‌ریزی آموزشی (Educational Planning) فراگردی ( تغيير ممتد در طول زمان )  است برای تعیین کردن هدف‌های مناسب، تشخیص دادن مسائل و نیازها و امکانات و محدودیت‌هایی که برای رسیدن به آن هدف‌ها موجود است یا محتملا وجود خواهد یافت، و تنظیم کردن فعالیت‌ها و برنامه‌هایی که برای رسیدن به آن هدف‌ها لازم است.» طبق نظر زیملمان «برنامه‌ریزی آموزش و پرورش فراگردی ( تغيير ممتد در طول زمان ) است مشتمل بر تعیین نیازهای آموزش و پرورش، تنظیم استراتژی برای برآوردن نیازهای مزبور، تهیه طرح‌ها و پروژه‌های اجرایی استراتژی مزبور و گردآوردن آنها در یک مجموعه یا سند.»

 

پرسش کننده :

برنامه ريزي آموزشي از نگاه يونسکو چگونه است ؟ بیشتر سرمایه‌گذاری‌ های دولتی بدون اظهار نظرهای انتقادی کافی صورت می‌گیرد . گاهی هم اتفاق می‌افتد که دولت جدید اصلا برنامه‌هایی را که دولت گذشته آغاز کرده، پایان نمی‌دهد.

 

پاسخ دهنده (8) :

در کتاب «برنامه‌ریزی آموزش و پرورش» انتشارات یونسکو آمده است: برنامه‌ریزی آموزش و پرورش برداشتی است منطقی و علمی برای حل مسائل آموزشی. چنین برداشتی مشتمل است بر تعیین هدف‌ها و منابع، بررسی شقوق مختلف عمل و انتخاب عاقلانه‌ بین آنها، تصمیم‌گیری در مورد هدف‌های مشخص در محدوده زمانی معین، و بالاخره ساز کردن بهترین تدابیر و وسایل برای تحقق بخشیدن منظم به تصمیمات مزبور. به این ترتیب برنامه‌ریزی آموزشی به طرح‌ریزی و نوشته روی کاغذ ختم نمی‌شود بلکه فراگردی ( تغيير ممتد در طول زمان )  است مداوم مشتمل بر یک رشته اقدامات و عملیات مرتبط و وابسته به شرح زیر:

الف- روشن ساختن هدف‌های آموزش و پرورش:

هدف‌های آموزش و پرورش یک ملت، بازتابی است از آرمان‌هایی که ملت نسبت به آینده خود دارد.

به این جهت باید توسط جامعه، و نمایندگان و رهبران آن، تعیین شود.

بررسی دلایل و علل بحران کمبود معلم در دولت سیزدهم توسط صدای معلم

ب- شناسایی وضع کنونی و روند آن:

 برای آنکه «راه» خود را به سوی «مقصد» آموزش و پرورش بیابیم، باید علاوه بر تعیین مقصد، شناسایی روشنی از نقطه مبدا داشته باشیم. به عبارت دیگر باید بدانیم چه عوامل و شرایطی باعث شده است که آموزش و پرورش را در وضع کنونی آن قرار دهد و روند این عوامل به چه سویی است. اگر از وضع کنونی تصویر روشنی در دست نداشته باشیم، چگونه می‌توانیم شکل آینده را رسم کنیم؟

پ- سنجیدن شقوق مختلف:

کشیدن نقشه‌های ایده‌آل، آسان است ولی نتیجه‌ای ندارد. برنامه‌ریزی باید واقع‌ بینانه باشد.

 

پرسش کننده :

گروه مشاوران یونسکو چه فعاليت هايي را در برنامه ريزي آموزشي ، مهم مي دانند ؟

 

 پاسخ دهنده ( 8 ) :

گروه مشاوران یونسکو در اواخر دهه ۸۰ قرن بیستم، برنامه‌ریزی ‌آموزشی را «کاربرد روش‌های تحلیلی در مورد هر یک از اجزای نظام آموزشی با هدف استقرار یک نظام آموزشی کارآمد» تعریف کرده‌اند که این فعالیت‌ها را در بر می‌گیرد:

  • گردآوری سازمان یافته‌ اطلاعات و استقرار پایگاه داده‌ها درباره اجزای متشکله‌ نظام آموزشی و مسائل آن .
  • تشخیص دقیق منابع آموزشی مورد نیاز مانند بودجه، آموزش‌دهنده، تجهیزات، کتب و مواد .
  • برقراری ارتباط موثر با دولت، سیاست‌گذاران و تصمیم گیرندگان، کارفرمایان و صاحبان مشاغل، منابع مالی، افکار عمومی، رسانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی، منابع پژوهشی، مدیران آموزشی، آموزش‌ دهندگان، آموزش گیرندگان و خانواده‌ آنها در جهت تحقق اهداف برنامه‌ .
  • تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه آموزش‌ها برای تامین چه تعداد دانش آموختگانی با چه مهارت‌هایی (به تفصیل و تفکیک) مورد نیاز است .

پرسش کننده :

کارکردهای اساسی دولت در برنامه‌ریزی چيست ؟ هدف‌های آموزش و پرورش یک ملت، بازتابی است از آرمان‌هایی که ملت نسبت به آینده خود دارد.

 

پاسخ دهنده ( 8 ) :

برنامه‌ریزان با آشکار کردن روابط میان هدف‌های گوناگون، مراجع سیاسی را یاری می‌دهند که هدف‌های امکان‌پذیر را در نظر بگیرند.

کارکردهای اساسی دولت در برنامه‌ریزی عبارت است از:

  • سیاست گذاری
  • تهیه منابع مالی و امکانات
  • اجرای برنامه
  • نظارت
  • ارزشیابی برنامه

پرسش کننده :

نقش نیروی انسانی آموزش دیده در موفقيت برنامه ريزي توسعه چيست ؟

 

پاسخ دهنده ( 8 ) :

دولت‌ها در کشورهای در حال توسعه، مهم ترین استفاده کننده نیروی انسانی آموزش دیده هستند. اینکه این دولت‌ها چگونه این منابع انسانی را به کار می‌گیرند یک موضوع اساسی در موفقیت یا شکست تلاش‌های برنامه ریزی و توسعه است.

 

پرسش کننده :

آيا در برنامه ريزي از دولت به دولت ديگري تغيير مي کند ؟

بررسی دلایل و علل بحران کمبود معلم در دولت سیزدهم توسط صدای معلم

پاسخ دهنده ( 8 ) :

برای اینکه برنامه موفقیت‌آمیز باشد برای هر کشور ضروری است که تا حد امکان به دقت تعیین کند که هر کسی چه باید انجام دهد و چگونه. از این مهم‌تر، طراحی رویه‌های نظام یافته برای هماهنگ ساختن کارکردهای برنامه‌ریزی است که به سازمان‌های مختلف واگذار شده است. بیشتر سرمایه‌گذاری‌ های دولتی بدون اظهار نظرهای انتقادی کافی صورت می‌گیرد . گاهی هم اتفاق می‌افتد که دولت جدید اصلا برنامه‌هایی را که دولت گذشته آغاز کرده، پایان نمی‌دهد.

 همه اینها یعنی اتلاف سرمایه.

 امروزه توافق کلی وجود دارد که دولت‌های کشورهای در حال توسعه ضرورتا وظایفی کمتر از گذشته نباید انجام دهند بلکه باید وظایفی را انجام دهند که توانایی انجام بهتر آن را دارند. بسیاری از کارشناسان در این مورد توافق دارند که ماشین اداری بسیاری از دولت‌های جهان سوم بسیار فرسوده شده است. به علاوه معمولا به دلایل سیاسی، دولت‌ها آگاهانه مزیت بیشتری برای مصرف حال در مقایسه با مصرف آتی قائلند (بنابراین آنها تمایل زیادی به طرح‌های با دوره بازدهی طولانی ندارند).

همچنین، برای اینکه ظرفیت اداری اجرای برنامه افزایش یابد، باید تمام مسوولیت‌ها در زمینه برنامه‌ریزی توسعه در سطوح مختلف در درون دولت به روشنی مشخص شود.

تجربه بسیاری از کشورهای در حال توسعه نشان می‌دهد که عدم هماهنگی در تقسیم مسوولیت‌ها در موارد زیادی به آشفتگی، اتلاف و دوباره کاری انجامیده است.

 

پرسش کننده :

حکومت خوب ، قائم به افراد خوب است ؟ يا ساختار هاي خوب ؟

نقش ِ سازمان هاي غير حکومتي کنترل کننده دولت ها چيست ؟

( گفت و گو ادامه دارد )

بخش نخست

بخش دوم

بخش سوم

منابع :

1- ايلنا ؛ خبرگزاري کار ايران

2- برنامه علي اصغر فاني براي تصدي وزارت آموزش و پروش در سال 1394به مجلس شوراي اسلامي

 3- فانی اعلام کرد : ممنوعیت استخدام نیرو تحت هر عنوان در آموزش و پرورش

4- روزنامه اعتماد 15 مهر 1402 : « تامین و تربیت نیروی انسانی در آموزش و پرورش ؛ عنوان یادداشت علی اصغر فانی : 50 درصد معلمان قادر به ایفای نقش معلمی نیستند

5- صدای معلم : معلم فاقد صلاحیت حرفه ای را نباید وارد آموزش و پرورش کنند ؛ شورای عالی آموزش و پرورش به کارخانه تولید مصوبه تبدیل شده است !

6- صدای معلم : تشکیل کلاس های بالاتر از 26 و حداکثر 31 دانش آموز ممنوع است ! عدول از مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش تخلف است

7- صدای معلم : کمبود معلم نداریم ؛ در سامان دهی منابع انسانی ناتوان هستیم ! برای روحانی در مناطق کم برخوردار " خانه طلبه " ساخته اید .... برای معلم و شان او چه کرده اید ؟

8- روزنامه دنیای اقتصاد شماره 2960 مورخ 16 تیر 1402 ؛ نقش دولت توسعه گرا در برنامه ریزی آموزشی

9- ویکی پدیا ؛ سازمان نظام پزشکی

10- قانون تشکیل شورای آموزش پزشکی و تخصصی رشته های پزشکی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی دلایل و علل بحران کمبود معلم در دولت سیزدهم توسط صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

با رویت این تابلوی بزرگ در یکی از بزرگراه های تهران باید شادمان شد و یا به حال خویش و آینده مان گریست ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

با دیدن این تابلو چطور ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

چندی پیش ؛ « صدای معلم » به عنوان نخستین رسانه گزارشی از قطع درختان در پارک ملی سرخه حصار تهران منتشر کرد . ( این جا )

با انعکاس گسترده این خبر ؛ از سوی مسئولان اعلام شد که دلیل قطع بیش از 4000 اصله درخت در این پارک ملی ؛ « سوسک پوست خوار » بوده که البته با مجوز « سازمان منابع طبیعی » بوده است ! ( این جا )

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

تصاویر زیر پل زیرگذر بلوار استاد معین به سمت طرشت را نشان می دهد که در زمان مدیریت پیشین شهرداری تهران ( حناچی ) یک لاین آن برای عبور و مرور دوچرخه طراحی شده بود و در زمان مدیریت زاکانی این لاین حذف شد .

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

« مهدی عباسی، عضو شورای شهر تهران، اوایل آبان از گم شدن پرونده یک باغ سه‌ هزار متری در شورای شهر پرده برداشت و گفت که صاحبان این باغ با رایزنی‌هایی که انجام دادند، توانستند پیش از بررسی این پرونده در شورای شهر از شهرداری مجوز ساخت‌وساز بگیرند و دلیل همراهی شهرداری تهران با آن‌ها نیز مشخص نیست.

پس از آن نیز روزنامه اعتماد به نقل از «اظهارنظرهای رسمی» نوشت که «مالک صاحب‌ نفوذ و قدرتمند باغ سه هزار متری در منطقه یک تهران می‌خواهد این باغ را به برج تبدیل کند و در روندی که خود اعضای شورا هم می‌گویند احتمال فسادآمیز بودنش زیاد است، در مسیر صدور پروانه ساخت قرار دارد و حتی برخی منابع می‌گویند پروانه آن هم صادر شده است.

طی ماه‌های اخیر قطع درختان خیابان‌های ولی‌عصر و ایتالیا و نیز کاخ سعدآباد هم خبرساز شد. در هر سه مورد، مدیران شهرداری و برخی اعضای شورای شهر از قطع درختان دفاع کردند و مدعی شدند که به دلیل «آفت و خشک‌ شدگی» آن‌ها را قطع کرده‌اند.

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

( دستور قطع درختان سعدآباد را چه کسی داده؟ )

 

مهدی چمران، رئیس شورای شهر، درباره قطع درختان مجموعه سعدآباد گفت: «وقتی درختی دچار آفت می‌شود، ممکن است سقوط کند و به جان و مال مردم آسیب برساند. لذا قبل از روی دادن چنین حادثه‌ای قطع می‌شود». چرا شهرداری به اجرای قانون هوای پاک بی اعتناست و حتی به قانون خود نیز در برخی مواقع عمل نمی کند ؟

رئیس شورای شهر تهران در حالی این ادعا را مطرح کرد که ناصر امانی، دیگر عضو شورای شهر، گفته بود که این درختان که تعداد آن‌ها کم هم نبود، بدون مجوز قطع شده‌اند.

پس از خبرساز شدن قطع درختان ایتالیا نیز حسن اختردانش، معاون شهرداری منطقه ۶، ادعا کرد که «دو اصله درخت خشکیده» در این خیابان «رفع خطر» شده‌اند. اما سایت انصاف‌نیوز به نقل از ساکنان محلی نوشت که دست‌کم یکی از چهار درخت قطع‌ شده، زنده بود.

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

( تصویری از قطع درختان خیابان ایتالیا - چند پیش ، رسانه ها از عزم جدی کشور عربستان سعودی برای تبدیل بیابان ها به جنگل خبر دادند :

عکسی از حرکت جدید بن سلمان برای محیط زیست خبر ساز شده است. ( این جا )

این عکس نشان‌ می‌دهد بیابان‌های عربستان در حال تبدیل شدن به جنگل است. این در حالی است که جنگل‌های ما در معرض نابودی قرار گرفته‌اند.

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

برخی گزارش‌ها حاکی است، در ایران هر سال یک میلیون هکتار بیابان ایجاد می‌شود و میزان تولید بیابان در کشور کمی بیش از ۳ برابر فعالیت‌های ما برای مقابله با بیابان‌زایی است) وضعیت کلان شهرهایی مانند تهران از لحاظ سایر آلودگی های مخرب مانند آلودگی صوتی ، آلودگی نوری ،  آلودگی بصری و... چگونه است ؟

 

مدیران شهرداری هرگز مسئولیت قطع شبانه ۱۷۹ اصله درخت خیابان ولی‌عصر و درختان پارک کوهپایه را نپذیرفتند.

در چند ماه اخیر ؛ ناصر امانی در صحن شورای شهر افشا کرد که دست ‌کم ۱۲ هزار اصله درخت پارک‌‌جنگلی‌های تهران خشک و بخشی از آن‌ها قطع شده‌اند. به گفته این عضو شورای شهر، چهار هزار و ۳۵۰ اصله درخت در پارک‌جنگلی سرخه‌حصار، ۷۲ اصله درخت در پارک لویزان و هفت هزار و ۹۸۱ اصله درخت در چیتگر در بازه زمانی یک‌ساله خشک شده‌اند و اینک اداره کل منابع طبیعی مجوز قطع آن‌ها را صادر کرده است » . ( این جا )

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

در حالی که در کشورهای توسعه یافته ؛ سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها به سمت توسعه حمل و نقل عمومی ، گسترش فضای سبز و پوشش گیاهی و فرهنگ سازی در جامعه برای استفاده همگان از « دوچرخه » به عنوان وسیله نقلیه حافظ و حامی محیط زیست پیش می رود اما در ایران همه چیز وارونه و معکوس جلو می رود . همین که وضعیت هوا به سمت اضطرار و بحران پیش می رود ؛ نهایت عقل و توان مدیران فقط تعطیل کردن مدارس است در حالی که این تعطیلی ها هم اثری در کاهش آلودگی هوا ندارد .

در حال حاضر ؛ « نفس کشیدن » و « استفاده از هوای پاک » برای بسیاری از شهروندان به یک آرزو تبدیل شده است .

وضعیت کلان شهرهایی مانند تهران از لحاظ سایر آلودگی های مخرب مانند آلودگی صوتی ، آلودگی نوری ،  آلودگی بصری و... چگونه است ؟

احداث این همه بزرگراه و اتوبان در تهران جز افزایش ترافیک و آلودگی های محیط زیستی چه تاثیر دیگری داشته است ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

چه کسی و کدام مقام باید پاسخ گوی این وضعیت به هم ریخته و بی سامان باشد ؟

چرا شهرداری به اجرای قانون هوای پاک بی اعتناست و حتی به قانون خود نیز در برخی مواقع عمل نمی کند ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

چرا این نهاد مهم و استراتژیک مدیریت شهری در اموری وارد می شود که هیچ ارتباطی با وظایف آن ندارد ؟ و به انتقادات و اعتراضات شهروندان در این موارد کاملا بی توجه است ؟ و ناکارآمدی های خویش را به انحای مختلف توجیه می کند ؟

همین که وضعیت هوا به سمت اضطرار و بحران پیش می رود ؛ نهایت عقل و توان مدیران فقط تعطیل کردن مدارس است در حالی که این تعطیلی ها هم اثری در کاهش آلودگی هوا ندارد .

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

مگر مدارس عامل ایجاد آلودگی هوا هستند که آن ها را تعطیل می کنید ؟

چرا رسانه ها در برابر این وضعیت منفعل هستند و جامعه را آگاه و حساس نمی کنند ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

این همه بی اعتنایی ، رخوت و تخریب محیط زیست تا کی و کجا ؟

 

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

پایان گزارش /


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد صدای معلم از عملکرد شهرداری تهران در تخریب محیط زیست و احداث بزرگراه

منتشرشده در محیط زیست

گروه استان ها و شهرستان ها/

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

پنج‌شنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ مجمع خیرین شهرستان سراوان (سیستان و بلوچستان) ضمن بازدید از پروژه‌های بنیاد خیریه نصرِ استان البرز، نقطه‌ نظرات و تجربیات خود را با مسئولین بنیاد به اشتراک گذاشتند. در این بازدید دو ساعته آقایان:

صادق محمدی (رییس مجمع خیرین)

ملک‌زاده کوهکن (نایب رییس مجمع)

دکتر دهواری (رئیس آموزش و پرورش)

و تعداد دیگری از مسئولین مجمع خیرین نقطه‌نظرات و زمینه‌های همکاری‌های مشترک را بررسی کرده و نهایتا مقرر گردید با توجه به محرومیت ویژه بلوچستان و به ویژه شهرستان سراوان، موضوع چرایی حضور و چگونگی همکاری بنیاد خیریه نصر در پروژه‌های خیرساز این شهرستان محروم ( با۲۰۰ هزار نفر جمعیت)مورد بحث و بررسی و کنکاش قرار گیرد.

آنچه در ادامه می‌خوانیم ملهم از مذاکرات فی‌مابین و گپ و گفت مجمع خیرین سراوان با مراد مالمیر (قائم‌مقام بنیاد نصر) و سایر مسئولین می‌باشد:

کمبود بیش از ۱۰۰ مدرسه در سراوان

مجمع خیرین سراوان در مراجعه به وزارت آموزش و پرورش برای پیگیری اخذ امکانات و جذب خیرین پایتخت، از سوی مسئولین مرتبط وزارتی به بنیاد خیریه نصر شیفت شده بودند‌. به گفته مسئولین این شهرستانِ مرزی،.سیستان بلوچستان یکی از محروم‌ ترین استانها در سرانه آموزشی و دیگر امکانات پرورشی است.

ترک تحصیل و کودک همسری

مسئولین مجمع خیرین سراوان انسانهایی ساده و صمیمی و دلسوز نسبت به سرنوشت هموطنان محروم بلوچ هستند میهمانان ضمن تشریح مطالبات و بیان مشکلات خود پیگیر جلب نظر و مشارکت خیرین برای سرمایه‌گذاری در شهرستان سراوان بودند.

به گفته یکی از اعضای مجمع خیرین، زندگی بیش از نیمی از اهالی شهرستان سراوان وابستگی کامل به رقم ناچیز یارانه دارد. وجود سو تغذیه و نرسیدن کالری و پروتئین‌های مورد نیازِ سن بلوغِ کودکان، باعث ناهنجاری‌های آموزشی و پرورشی در بچه‌ها شده و نهایتا ختم به ترک تحصیل و تولید کودکان کار و تشدید معضل کودک همسری می‌شود.

مدارس کپری و ناعدالتی آموزشی

فاصله ماوارایی نُرم فضای آموزشی سراوان (دو متر مربع) با نرم کشوری(۶ متر مربع) و همچنین بهترین وضعیت فضاهای آموزشی کشور (۹ متر مربع در یزد) باعث تشدید، ناعدالتی آموزشی و محرومیت و مظلومیت حوزه پرورشی است.

شهرستان سراوان با بیش از ۵۰ هزار دانش‌ آموز، فاقد فضاهای آموزشی درخور و همچنین امکانات پرورشی،رفاهی و تفریحی مناسب است. پیدایی و وجود مدارس کپری و استیجاری باعث تسریع و تشدید پدیده مذموم ترک تحصیل در بین دانش‌آموزان محروم منطقه به ویژه دختران می‌باشد.

شایان توجه است که آموزش و پرورش استان‌های البرز و سیستان و بلوچستان از نظر تراکم فضاهای آموزشی انتهای جدول برخورداری استانها بوده و در برخی از شاخص‌ها البرز حائز آخرین رتبه می‌باشد.

بنیاد نصر و ساخت 50 باب مدرسه

لازم به ذکر است که تابستان امسال در بیش از سی مدرسه محروم و فوق محروم در چهار گوشه استان البرز با مشارکت  « بنیاد خیریه نصر » تعمیر، تجهیز، رنگامیزی و شاداب سازی صورت گرفته است.

همچنین  « بنیاد خیریه نصر »  در حال ساخت ۵۰ باب مدرسه و ۵۰ معلم‌ سرا در استان البرز بوده و قرار است در صورت همکاری‌های مناسب ادارات خدمات‌رسان، سالانه ۱۰ باب مدرسه تحویل آموزش و پرورش استان البرز گردد.

لازم به ذکر است که مسئولیت‌ مالی (صفر تا صد مدارس) در حال ساخت بر عهده بنیاد نصر می‌باشد.

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش خبرنگار صدای معلم از محرومیت های سراوان سیستان و بلوچستان و اقدامات بنیاد خیریه نصر

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

حذف تنبیه بدنی در مدارس ، اتوریته ( اقتدار ) معلم را کاهش می دهد - 5.9%
حذف تنبیه بدنی در مدارس موجب اختلال در انضباط کلاس شده و دانش آموزان را گستاخ می کند - 12.2%
تنبیه بدنی یک اصل تربیتی مفید است و با توجه به شرایط و توسط معلم حرفه ای می تواند مورد استفاده قرار گیرد - 18.1%
با تنبیه بدنی در هر شرایطی مخالفم - 63.8%

مجموع آرا: 221

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور