« سلامت یا بهداشت روانی» مهمترین عامل پیشرفت و بقای یک جامعه محسوب می شود و در این میان توجه به بهداشت روانی فرزندان با توجه به حائز اهمیت بودن شکل گیری شخصیت از دوران کودکی تاثیر به سزایی دارد .
اغلب اوقات والدین با رفتارهایی از سوی فرزندان مواجه می شوند که آنان را متحیر یا دلخور می سازد و حتی باعث ترس آنها می شود . بنابراین والدین برای آگاهی از عملکرد تربیتی فرزندان و یادگیری اصول صحیح برخورد با کودک باید اطلاعات مفیدی در زمینه بهداشت روان کسب کنند .
سلامت یا بهداشت روان عبارت است از نحوه تفکر ، احساس و نحوه برخورد ما در مقابل رویدادهای زندگی .
پس از خانواده ، اصلی ترین پایگاه شکل گیری بهداشت روانی کودکان ، مدارس محسوب می شوند و با توجه به طولانی بودن دوران تحصیل و حساس بودن دوران کودکی و نوجوانی مدارس نقش عمده ای را در شکل گیری بهداشت روانی فرزندان به عهده دارند . عدم توجه به بهداشت روانی می تواند اثرات جبران ناپذیری در جامعه ایجاد کند .
وقتی به آمار رو به رشد بزهکاری ، درگیری ، تنش های اجتماعی ، مشاجره های خانوادگی ، افسردگی ، طلاق و اکثر اختلالات روانی در جامعه توجه می کنیم متوجه می شویم که همه این موارد ریشه در شکل گیری بهداشت روانی فرد در دوران کودکی دارد . همان گونه که توجه به بهداشت روانی می تواند آرامش ذهنی ، خودمختاری ، شایستگی ، عزت نفس و استقلال فکری و احساسی را در فرزندانمان به همراه داشته باشد ، عدم توجه به این موضوع هم می تواند شخصیت و عزت نفس کودکمان را در وهله اول هدف قرار دهد . با توجه به اهمیت بهداشت روانی و نقش مهم مدارس در شکل گیری آن ، همه ساله هفته ای با نام « بهداشت روانی در مدارس » نام گذاری شده است .
بنابراین دو نکته مهم در بهداشت روانی اعم از شکل گیری آن در دوران کودکی و آموزش و تربیت آن در مدارس با توجه به طولانی بودن دوره تحصیل حائز اهمیت است . در این میان معلمان و مربیان با توجه به ارتباط مستقیمی که در مدارس با کودک دارند نقش والدین دوم را ایفا می کنند ؛ پس در اولین وهله خود آموزش دهنده باید از لحاظ بهداشت روانی دارای سلامت روانی باشد تا بتواند نقش خود را در شکل گیری سلامت روانی صحیح کودکان به درستی ایفا کند . عدم توجه به این نکته مهم می تواند اثرات جبران ناپذیر فردی و اجتماعی به دنبال داشته باشد .
اگر آموزش دهنده و شکل دهنده خود دچار اختلالات روانی باشد قادر نخواهد بود که نقش خود را در تربیت کودکان در مدارس به درستی ایفا کند . مدرسه گریزی ، بزهکاری ، بدخلقی از جمله علائم تربیت ناصحیح بهداشت روانی محسوب می شوند ؛ پس تربیت بهداشت روانی مربیان و معلمان آموزشی از اولویت های اصلی آموزش و پرورش به شمار می آید .
ذهنی سالم در گرو داشتن سلامت روانی سالم است ؛ وقتی سلامت روانی کودک به درستی شکل نگیرد پس نباید شاهد پیشرفت تحصیلی اش باشیم . مدرسه گریزی ، بزهکاری ، بدخلقی از جمله علائم تربیت ناصحیح بهداشت روانی محسوب می شوند ؛ پس تربیت بهداشت روانی مربیان و معلمان آموزشی از اولویت های اصلی آموزش و پرورش به شمار می آید .
اغلب خانواده ها که اطلاعات کافی در زمینه بهداشت روانی فرزندانشان و شکل گیری آن در مدارس ندارند وقتی با افت تحصیلی فرزندشان مواجه می شود به جای بررسی علل و مراجعه به کارشناس متخصص در این حوزه ، با روش هایی از قبیل تنبیه کردن و مقایسه کردن فرزندان با سایر هم سن و سالهایشان و مثال زدن و الگو قرار دادن آنها به اشتباه سعی در وارد کردن شوک انگیزشی به کودک و تربیت روانی صحیح آنان دارند ؛ این در حالی است که آنان با این کار عزت نفس را از کودک خود می گیرند و به جای آن استرس ، اضطراب و شکست را به او هدیه می دهند .
برخی مربیان آموزشی در مدارس هم با توجه به عدم آشنایی با عنوان بهداشت روانی روشی مشابه والدین را طی می کنند . خوشبختانه در سالهای اخیر با توجه به توسعه علم و باز شدن فضای ارتباطات اغلب خانواده هاو مربیان آموزشی بارها و بارها با عنوان بهداشت روانی مواجه و آشنا شده اند و در این میان رسانه ها نقش عمده و سنگینی را با توجه به بار اجتماعی و روانی این موضوع به دوش می کشند .
مدارس با توجه به اینکه محل علم آموزی و تربیت فرزندان محسوب می شوند می توانند با ایفای نقش درست خود در تربیت و شکل گیری بهداشت روانی کودکان و توجه به هرگونه اختلال روانی در بدو شکل گیری و سوق دادن چنین مواردی به کارشناسان حوزه روان شناسی ، در شکل گیری جامعه ای عاری از بزهکاری ، تنش ، درگیری و تشنج و سایر موارد مرتبط با این موضوع نقش اساسی داشته باشند .
بنابراین با توجه به اهمیت بهداشت روانی کودکان و شکل گیری آن از دوران کودکی و نوجوانی امید است در سالهای پیش رو شاهد توجه بیش از پیش به این موضوع حساس اجتماعی باشیم و در این امر مدارس نقش خود را به عنوان دومین و اصلی ترین پایگاه شکل گیری شخصیت ایفا کنند . جامعه ای می تواند در همه عرصه های اجتماعی پیشرفت کند که افراد شکل دهنده آن جامعه دارای سلامت روانی باشند و این امر صورت نمی پذیرد مگر با توجه ریشه ای به موضوع بهداشت روانی .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ملعون باد غاصب و یارانش که موجب ستمگری و ایجاد ستمدیده میشوند.
هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر و حس مسئولیت پذیری و معیارهای ارزش گذاری درست و ... در جامعه ترک شود یا دروغ و نمایشی و شعاری شود، آن جامعه به سمت سقوط هدایت میشود. و ...
نه تنها باید به فکر "بهداشت روانی" بود بلکه باید به فکر " بهداشت آنی " نیز بود.
چون روان ریزد به هم ،اندیشه کو؟
قول و فعل و معرفت را ریشه کو؟
این روان را ریشه در جسم نکوست
بهر قطع این مرض آن تیشه کو؟
قول و فعل و معرفت، بی کینه ران (باش)
این روان را ریشه در فکر نکوست
بهر وصل این غرض، دلداده ران(باش)
سلام
شعری که سرودم درباب فهم حدیث نبوی است .
شعر شما را نمی دانم چه مبنایی دارد.
امام صادق(ع) در حدیثی زیبا عوامل مهم اضطراب و نگرانی را برشمرده اند. ایشان می فرمایند: «پنج چیز است که هر کس یکی از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگی اش نقص دارد و فکرش مشوّش و دلش نگران است: اوّل، سلامت جسم، دوم، امنیت، سوم، گشایش در روزی، چهارم، مونس و همراهِ همفکر». راوی می پرسد: مونس هم فکر چیست؟ امام می فرمایند: «همسر خوب و فرزند خوب و هم نشین خوب» و می افزایند: «پنجم که در برگیرنده همه خصلت هاست، آسودگی خاطر و رفاه در زندگی است».(2)
امام باقر(ع) به نقل از سلمان فرمودند: «همان نَفْسِ آدمی، هنگامی که نقطه اتّکا و تضمین کننده ای برای تأمین زندگی اش نداشته باشد، به خود می پیچد و مضطرب می شود ؛ امّا هنگامی که توانست زندگی خود را تأمین کند، آرامش می یابد و مطمئن می گردد».(3)
فیض بردم
احادیث بسیار نیکو و خوبی داریم اگر فهمیده شوند و برای عملی شدنش یاری شوند.
کاش مرجع و متن عربی حدیث را هم میآوردید.
سیاست گذاریهای کشور، چقدر همراه این حدیث است؟ و اگر کسی نعمتهایی از اینها را نداشت، چقدر قضاوت منصفانه دربارۀ او میکنند و یا به جرم نداشتن یکی، دیگری را از او منع میکنند؟ از یک طرف این نعمتها به یکدیگر وابستگیهایی دارند و از طرفی در نهایت در متغیر " آسودگی خاطر و رفاه" تجمیع شده است؛ حال از این دوتا، کدامیک؟
در حدیث بعدی از امام باقر(ع)، پاسخ به سمت تضمین و تأمین هدایت شده است که آرامش و اطمینان میآورد.
این یک پله و ترتیب است. حال اگر شرایط اجتماعی و عرف و قوانین جاهلانۀ آن نتوانست، یا اجازه نداد یا مانع شد که ترتیب امر برای فرد یا افرادی بوجود آید، چه باید کرد، آیا آیه یا حدیثی یا عقلانیتی برای پاسخ هست؟
احادیث به لحاظ منطقی در پایین ترین مرتبهء از فهم قرار دارند و به گونه ای است که هم کاتب وحی می فهمد و هم سلمان(ره) و هم بوذر(ره) بیابان نشین هم عالم و هم هر بنی بشر.اگر کسی یافت شود و مقصود نفهمد یا خود را به خواب زده و یا چنان مشوش و روان پریش و مریض است که حوصلهء فهم کردن هم ندارد تا چه رسد به اندیشه ورزی. و اما متن عربی حدیث که خواستید ،پژوهیدن و یافتن با شما.گر چه تواتراست و فقط علامه طبرسی حدیث ندانسته است که:"عقل سالم در بدن سالم است"لاکن کلامی نیکو وبرتر و همه فهم است.و اما سواال آخر به پاسخ:العقل عقال من الجهل .برای همان عدم پیروی از عرف و قوانین جاهلانه و آلودگی معیشت توام با ضیق و آلودگی روان اجتماعی به هر بی قانونی به جهت سیاست سیّاسان،قابلیت کفایت کند.حالتی دوطرفه است و وابستگی عقل به سلامت جسم و برون رفت از مرض جسم وبهم ریختگی اعصاب وروان به جهت اندیشه ورزی و راهیابی.
اگر اشتباه نکنم در یکی از کتابهای کاشف الغطاء در تفاوت فهم سلمان و ابوذر حدیثی آمده است.
و در مورد پژوهیدن و یافتن متن عربی، فعلاً مشغول ادراک و تدریس درس بیخود و بیفایده آنالیز حقیقی و مختلط و ... به کسانی برای کسانی هستم.
البته اینکه نظریات شما مربوط به این دو حدیث باشد یا احادیث، نقد و تأییدش متفاوت است.