ملاحظاتی وجود دارند که والدین را از بحث بی موقع درباره امور جنسی با کودکان بر حذر می دارد. بحث آشکار و بی موقع در این گونه مسائل باعث پیدایش مفاهیم مغلق و راسیونالیستی در امور جنسی می گردد. جوان هایی که وقیح بار می آیند عادت دارند در نهایت بی پردگی، خصوصی ترین تجربه های جنسی را برای دیگران تعریف کنند.
در گفت و گو با کودکان بالغ اغلب مسائل جنسی به صورت صرفا فیزیولوژیک آن مطرح می گردد. وقتی این مباحث در پوسته تشریحی زندانی شد و تا حد مفاهیم و موضوعات دقیق عشقی اعتلاء نیافت عوارض نامناسبی در روابط زن و مرد جوان به وجود خواهد آمد.
باید عظمت مفاهیم عشقی را به کودکان آموخت تا در جوانی بهترین مناسبات اجتماعی را با زن برقرار نمایند.
با این که کودک هیچ اندیشه ای از مفهوم عشق در سر ندارد، چگونه به او می توان گفت روابط جنسی تنها از راه عشق موجه است؟
وقتی کودکان به سن رشد رسیدند، والدین امکان می یابند ارتباط فعالیت جنسی را با عشق برای آنها بیان کنند و احترام کودکان را نسبت به تمام این مسائل و من جمله مسائل مدنی، زیبا شناسی و انسانی برانگیزند. جوانان از راه ادبیات، تجربه از محیط و مشاهدات مختلف با موضوعات عشقی آشنا می گردند. والدین باید روی این شناخت ها و مفاهیم که در میان جوانان تکوین می یابد، تکیه کنند.
هدف تربیت جنسی باید پرورش عشق در انسان باشد. در واقع تربیت جنسی چیزی جز پرورش احساسات عالی و عمیق انسان بر مبنای هماهنگی روحی تمایلات و آرزوها نیست. در تربیت جنسی باید از اشارات صریح و یا وقیحانه مسائل فیزیولوژیک احتراز جست.
تربیت جنسی چگونه انجام می گیرد؟
رفتار والدین برای کودکان سرمشق خوبی است و یکی از بهترین و مهم ترین عامل تربیتی به شمار می رود. کودکان باید احساس کنند که بین پدر و مادر عشق واقعی و احترام متقابلی وجود دارد. آنها یار و مددکار یکدیگرند، احترامات دوستانه و روابط محبت آمیزی بین آنها برقرار است. وجود چنین روابط مناسب و جدی بین زن و مرد توجه کودک را جلب می نماید و او را شیفته این روابط می سازد.
پرورش عشق در کودکان دومین عامل تربیتی است. دوستی با والدین، برادر و خواهر، علاقه به مدرسه و میهن، نفرت از خود پرستی و خودخواهی، سرمایه خوبی برای همزیست با زنی است که در آینده به همسری انتخاب می شود. افرادی که بی عاطفه بار می آیند، همسر خود را دوست نخواهند داشت.
احساسات جنسی چنین افرادی بسیار تند و شدید است، به همسرشان احترام نمی گذارند، برای زندگی معنوی او ارزشی قائل نیستند و نمی توانند علاقه و توجه همسرشان را به خود جلب نمایند. این افراد دلبستگی های خود را به آسانی تغییر می دهند و با فساد و تباهی فاصله چندانی ندارند. این وضع منحصر به مردان نیست. دخترانی که بد تربیت می شوند، به همین سرنوشت دچار خواهند شد.
تجربه در عشق یا دوستی عاشقانه و ممارست در دلبستگی های ممتد به افراد معین که از کودکی در دل ها ریشه دوانیده، پرورش روح میهن پرستی و انسان دوستی، بهترین روش باری تکوین احساسات عالی اجتماعی نسبت به همسر و دوستان آینده است. بدون تدارک و پی ریزی این احساسات در طفولیت، مطیع ساختن غریزه جنسی و به انضباط درآوردن آن در جوانی کار بسیار دشواری است.
والدین نباید از احساسات کودکان به مردم و جامعه غافل بمانند. کودک باید برای خود دوست انتخاب کند. مناسبات او با دوستانش توام با فروتنی باشد، نه خود پسندانه و همواره منافع آنها را در نظر گیرد. کودک باید هر چه زودتر از روستا و شهری که در آن زندگی می کند، آگاهی یابد، با محیط کار پدر آشنا شود، میهن، تاریخ، رجال و شخصیت های مبارز و مردم دوست را بشناسد. برای این منظور تنها اشارات کلی کافی نیست. کودک باید خیلی چیزها را برای العین ببیند و درباره آنها بیاندیشد. ادبیات، سینما و تئاتر وسیله خوبی برای خدمت به این هدف است.
کاربست این روش در تربیت جنسی چنان عامل مثبت و موثری است که خطوط اساسی شخصیت و خصایص لازم را برای انسان عضو کلکتیو فراهم می آورد. بدون شک کودکی که با این روش بزرگ می شود در امور جنسی رفتار نامناسبی نخواهد داشت.
رژیم مناسب تربیتی در این مورد اهمیت خود ویژه ای دارد. تجربه بی قاعده در حیات جنسی معمولا از ملاقات های اتفاقی و نامنظم دختران و پسران کوچک به وجود می آید. این ملاقات ها اغلب توام با وقت گذرانی، ملالت و سرگردانی های بیهوده و بی کنترل است. والدین باید معاشرین کودکان را خوب بشناسند و از هدف های این معاشرت ها آگاه باشند.
رژیم مناسب تربیتی سلامت روحی و جسمی کودک را به نحو احسن تامین می کند و کودک را از فعالیت جنسی زودرس مصون می دارد. به موقع خوابیدن و بیدار شدن، زود از رختخواب بیرون آمدن از مسائلی است که در ایجاد روحیه مناسب اخلاقی و جنسی تاثیر فراوانی دارد.
یکی دیگر از شرایط مهم تربیت جنسی تامین سرگرمی های مناسب، او را تا عصر مشغول دارد و یا موظف گردد کارهای معینی را ظرف روز انجام دهد، قدرت تجسم و نیروی جسمانی او به طرز صحیحی به کار می افتد و دیگر مجالی نمی ماند که گرفتار افکار پریشان و بیهوده گردد.
کودکانی که از ابتدا تحت رژیم درست و دقیق تربیتی قرار می گیرند به این رژیم علاقه پیدا کرده، رابطه آنها با مردم و اطرافیان صورت منظم و بهتری خواهد داشت. ورزش در تربیت عمومی کودک جای مهمی دارد و در تربیت جنسی کودک تاثیر مثبتی می گذارد. تمرین های ورزشی لازم مخصوصا پاتیناژ؛ اسکی، قایق رانی، فوتبال، والیبال، پینگ پنگ و غیره برای کودک بسیار مفید است.
نکاتی که در بالا از آن یاد شد علی الظاهر رابطه مستقیمی با موضوع تربیت جنسی ندارند ولی باطنا به این هدف خدمت می نمایند. این اصول خصوصیت های لازم انسانی را پی ریزی کرده و تجربه های مفیدی در پرورش جسم و روح به ارمغان می آورند.
بنابراین بهترین شیوه برای تربیت مناسب جنسی اصول و تدابیری است که تاکنون مورد بحث قرار گرفت. اگر این شیوه ها با پیگیری و دقت در خانواده به کار رود، نفوذ و تاثیر والدین در کودکان و نوجوانان مسلم و قطعی خواهد بود، کلام والدین بی پشتوانه نمی ماند، آنها امکان می یابند با مختصر گفت و گو کودکان را مجاب کنند در غیر این صورت حتی آتشین ترین کلام در کودکان موثر نخواهد بود. در گفت و گو با کودک باید از فرصت های معین استفاده کرد. اول لازم است توجه او را به رفتارش جلب نمود آنگاه به آموختن پرداخت. وقتی کوچکترین بی قاعدگی و نوسان در رفتار کودک ملاحظه شد فورا باید آن را به او خاطر نشان ساخت تا با عمل انجام یافته رو به رو نگردد. والدین نباید از احساسات کودکان به مردم و جامعه غافل بمانند.
به کار بردن کلمات رکیک، سرگرم شدن با صحبت های مبتذل، دست زدن به اعمالی که باعث آبروریزی است، رفتار مشکوک در قبال دختران و پسران دلداده، حرکات جلف نسبت به دختران جوان، بی احترامی به زن، برداشت ناستوده از مسائل جنسی، افراط در آرایش، لودگی و طنازی، علاقه به تابلوها و کتاب های مبتذل جنسی از مواردی است که گفت و گوی مستقیم با کودکان را ناگزیر می سازد.
با کودکان خردسال باید رفتار مناسب تری داشت. گفت و گو و صحبت با آنها باید خیلی خلاصه باشد و گاهی هم لازم می آید که لحن والدین با منع ولادت مستقیم توام گردد.
اگر در اخلاق جنسی کودکان نکات ضعفی دیده شد، باید از اشاره مستقیم پرهیز کرد. بهتر است این موارد در قالب رفتار افراد غیر، مورد بحث و انتقاد قرار گیرد. بدین ترتیب والدین امکان می یابند با آزادی عمل بیشتر به انتقاد پردازند و این قبیل رفتار غیر اخلاقی را به شدت تقبیح نمایند.
والدین باید به کودکان تفهیم کنند که رفتار دیگری از آنها انتظار دارند و چون به کودکان خود اعتماد دارند لازم نمی بینند در این باره تذکراتی بدهند. در هیچ مورد خطاب به کودک نباید گفت:
« این کار را هرگز نکن، کار خوبی نیست»
بهتر است گفته شود:
« می دانم که تو هرگز به این قبیل رفتار تن در نخواهی داد».
تایپ : زهرا قاسم پور دیزجی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.