صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار/ طي حكمي از سوي وزيرآموزش و پرورش « مهدي فيض» به عنوان سرپرست معاونت پرورشي و فرهنگي وزارت آموزش و پرورش منصوب شد.

رو راستی با معلمان و واگویی حقیقت بی کم و کاست در هرزمینه ای که مربوط به آنان است/ سیاست زدگی را از آموزش و پرورش دور کنید. به شایستگان اجازه عرض اندام بدهید تا روح جدیدی در کالبد این جسم خسته دمیده شود/ ما شدیم مسئول اجرای طرح های ورشکسته/ کسانی تصمیم گرفتند که شاید حتی یکسال هم سابقه تدریس در کلاس درس نداشتند/ در جذب نیرو برای آموزش و پرورش فرزندان معلمان در اولویت باشند/ ، به مدارسی که به عنوان محل اسکان در نظر گرفته می شوند سر بزنید و شبی با خانواده در آن ساکن باشید و سپس نسخه برای اسکان معلمان بپیچید/ صداوسیما به جای افزایش ارج و قرب معلم ، در تخریب معلم کوشیده است/ چرا از معلمانی که به خاطر دانش آموزان شان جان باخته اند تندیس غیرت و ایثار نمی سازند/ آموزش و پرورش در ارائه خدمات و فعالیت های فرهنگی و تربیت نیروهای فرهنگی و هنری پسرفت داشته و اسیر یک عده دستورالعمل تاریخ گذشته و امر آموزش محفوظات شده و تلاشی برای بروز آوری آن نشده است....

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

بیمه تکمیلی بازنشستگان و افزایش سقف

مديرکل اجتماعي فرهنگي صندوق بازنشستگي کشوري گفت: صندوق بازنشستگي کشوري به عنوان يکي ازبزرگترين صندوق‌هاي بازنشستگي کشور با فعاليت در چارچوب طرح‌هاي بازنشستگي مبتني بر روش مزاياي تعريف‌شده در واقع يک صندوق بازنشستگي بين‌نسلي است.

عباس رشيدي درگفت و گو با فارس افزود: صندوق بازنشستگي کشوري در دولت جديد اقدام به ارتقا سطح رفاه بازنشستگان با گام هاي جديدي در حوزه پرداخت مستقيم مستمري ماهانه بازنشستگان به حساب آنان، ثبت اطلاعات يک ميليون نفر از مشترکان، افزايش سقف کمک هزينه خدمات سه گانه عصا، عينک و سمعک، افزايش سقف تعهدات بيمه تکميلي بازنشستگان تحت پوشش و افزايش 20 درصدي کمک هزينه سفرهاي سياحتي و زيارتي بازنشستگان کرده است.

مديرکل اجتماعي فرهنگي صندوق بازنشستگي کشوري همچنين از افزايش سقف تعهدات بيمه تکميلي بازنشستگان تحت پوشش اين صندوق در سال جاري خبرداد و با بيان اين که بازنشستگان نبايد هيچ گونه نگراني درباره بيمه تکميلي داشته باشند، تاكيد كرد: بيمه تکميلي همه افراد تحت تکفل را شامل مي‌شود، همچنين درقرارداد سال قبل، تعهد شرکت بيمه گذاربراي جبران هزينه‌هاي بستري عمومي و جراحي فوق تخصصي مبلغ 140 ميليون ريال بود که امسال به 150 ميليون ريال افزايش يافت.

وي همچنين ازافزايش 50 درصدي سهميه سفرهاي سياحتي و زيارتي بازنشستگان خبر داد وگفت: سال گذشته 90 هزار سهميه براي سفرهاي سياحتي وزيارتي بازنشستگان پيش‌بيني شده بود که امسال به 150 هزارنفرافزايش يافت.

رشيدي هدف ازبرگزاري سفرهاي سياحتي وزيارتي ويژه براي بازنشستگان و مستمري‌بگيران را پرکردن اوقات فراغت آنها، ايجاد روحيه شادي و نشاط و جلوگيري از کم‌تحرکي اين قشر ارجمند اعلام كرد و با اشاره به افزايش 20 درصدي کمک هزينه سفرهاي سياحتي و زيارتي بازنشستگان، گفت: کمک هزينه اين سفرها ازدو ميليون و 500 هزار ريال به سه ميليون ريال افزايش يافته است تا بازنشستگان بتوانند در سه مرحله ازسهميه اين سفرها بهره‌مند شوند.لذا بازنشستگان کل کشورمي توانند با مراجعه به سايت صندوق بازنشستگي کشوري ثبت نام وازسهميه سفرهاي سياحتي وزيارتي استفاده کنند.

مديرکل اجتماعي فرهنگي صندوق بازنشستگي کشوري با بيان اين که فراهم کردن امکان اعزام به عتبات عاليات از برنامه‌هاي فرهنگي ويژه بازنشستگان درسال جاري است، افزود: کمک هزينه سفربه عتبات عاليات با افزايش 20 درصدي از پنج ميليون ريال به شش ميليون ريال رسيده است. سفربازنشستگان به عتبات عاليات، از طريق شرکت‌هاي مورد تأئيد سازمان حج وزيارت امسال براي پنج هزاربازنشسته با همراه انجام مي‌شود و تا سقف 10 هزارنفر هم قابل افزايش است.

وي تاكيد كرد: کمک هزينه خريد عينک ويژه بازنشستگان کشوري از500 هزار ريال به 800 هزار ريال، سمعک از يک ميليون و 500 هزار ريال به دو ميليون ريال و عصا از 100 هزار ريال به 200 هزارريال براي بازنشستگان کشوري افزايش يافت.

رشيدي افزود: بازنشستگان کشوري مي‌توانند با مراجعه به سايت اطلاع‌رساني صندوق بازنشستگي کشوري به آدرس cspf.irدر بخش خدمات ويژه، منوي هزينه‌هاي بيمه تکميلي عصا، عينک وسمعک از جزئيات نحوه ارائه اين خدمات اطلاع يابند.همچنين تعهد بيمه عمروبيمه حادثه بازنشستگان امسال از30 ميليون ريال به 50 ميليون ريال افزايش يافته است.

وي درادامه با اشاره به برگزاري جشنواره‌هاي فرهنگي وورزشي ويژه بازنشستگان، اظهارداشت: اجراي برنامه‌هاي ورزشي براي بازنشستگان ديگراستان‌هاي کشور، امسال در دستور کارصندوق بازنشستگي کشوري قرار گرفته است. امسال بازنشستگان نخبه و نمونه براساس شش شاخص علوم و آموزش و پژوهش، فرهنگ و هنر، کارآفريني و ايجاد اشتغال، فعاليت‌هاي اجتماعي و عام‌المنفعه، فعاليت‌هاي ورزشي و تندرستي و ايثار و فداکاري ازسوي کميته داوري انتخاب شده اند.

منتشرشده در بازنشستگان

وقتی مسئولین بر اساس شایسته سالاری انتخاب نمی شوند و اغلب رانتی و سیاسی و جناحی انتخاب می شوند/ وقتی نظام بانکی در خدمت اشتغال و تولید نیست /وقتی گزارشات و اتهامات شفاف نیست/ اغلب مطبوعات و رسانه ها و نمایندگان هر کس به فرا خور گرایش و تفکر و جناح بندی سیاسی خود با خبر موضع می گیرند و اطلاع رسانی شفاف نمی کنند  ؛ چرا که اکثریت غالب فرهنگیان نمی دانند قضیه چیست....

منتشرشده در یادداشت
این مدارس اگر چه اسامی متفاوتی دارند، ولی محتوای آموزشی همه آنها یکی است، چون منابع آموزشی در همه آنها یکی است. اگر چه در این جا قصد نقد و بررسی مدارس فوق الذکر را ندارم، ولی باید متذکر شد که تنها تفاوت آنها در میزان حجم تکالیف درسی با شیوه ها و عناوین مختلف است/ چرا این مدارس مطابق آئین نامه مربوطه در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته ایجاد نمی گردد/ از دیگر پیامدهای مهاجرت خانوارها جهت تحصیل فرزندان در مدارس خاص می توان به ایجاد بحران های اجتماعی اشاره کرد/ آموزش و پرورش تنها متعلق به خود آموزش و پرورش نیست بلکه ذهن خانواده ها و مسئولان نیز باید با مسائل و مشکلات آن درگیر شود/ زمانی این مشکلات رفع می شوند که یک همت عمومی و درک و فهم عمیق نسبت به فرآیندها و مؤلفه های تعلیم و تربیت صورت بگیرد تا همه در کنار آموزش و پرورش بتوانند این مسائل و مشکلات را دنبال کنند/ هدف این است دانش آموز واقعا خودش باشد یعنی تیز هوشی در وجودش ریشه داشته باشد و هدف اصلی این دانش آموزان می باشند/ هیچ گاه سعی نکنید خواسته های محقق نشده خودتان را در فرزندان تان جست و جو کنید
 
مهاجرت از روستاها و ایجاد مدارس خاص   در اینکه پدر و مادر دوست دارند که فرزندانشان در بهترین مدارس تحصیل کنند، شکی نیست، به خصوص اگر خودشان در دوران تحصیل به دلایل مختلفی نتوانسته باشند در شرایط مناسب به ادامه تحصیل بپردازند، ناخواسته مایلند که بهترین امکانات را برای فرزندانشان در این زمینه فراهم کنند تا به زعم آنها، آینده بچه هایشان به مراتب بهتر از والدینشان باشد.
همین امر موجب می شود که اغلب بدون در نظر گرفتن توانایی ها، استعدادها، ویژگی های روانی و شخصیتی و حتی هوشی کودکان و نوجوانان، بچه ها را روانه مدارس خاص کنند که نه تنها جز اضطراب، افسردگی، وسواس و افت تحصیلی برای فرزندان پیامدی ندارد، بلکه مشاهده نتایج نه چندان درخشان بچه ها، خود عامل فشار روانی مضاعف برای پدر و مادر می شود.

نکته دیگری که والدین را به ثبت نام فرزندان در این مدارس ترغیب می کند، سفارش برخی مسؤولان یا دبیران مدارس یا دوستان، آشنایان و اقوام آن خانواده هستند. علت دیگر، این باور غیرمنطقی است که چون معدلش بالاست پس باهوش است و چون باهوش است پس توان ادامه تحصیل در این مدارس را دارد. آنها از این مطلب غافلند که برای تحصیل در این مدارس علاوه بر هوش، فاکتورهای دیگری مثل علاقه و استعداد نیز شرطهای اساسی هستند
.
مدارس غیرانتفاعی – نمونه دولتی – تیزهوشان، شاهد و استثنایی ، این مدارس شرایط خاصی در زمان ثبت نام و پذیرش و همچنین ارایه محتوای آموزشی دارند. این مدارس اگر چه اسامی متفاوتی دارند، ولی محتوای آموزشی همه آنها یکی است، چون منابع آموزشی در همه آنها یکی است. اگر چه در این جا قصد نقد و بررسی مدارس فوق الذکر را ندارم، ولی باید متذکر شد که تنها تفاوت آنها در میزان حجم تکالیف درسی با شیوه ها و عناوین مختلف است، مثلاً در یک مدرسه چندین کتاب کمک آموزشی معرفی می شود و در دیگری در هر ماه چندین آزمون به عمل می آید. در یک مدرسه در هفته چند ساعت اضافه با بچه ها کار می شود و در مدرسه ای دیگر کلاس های فوق برنامه بیشتری گذاشته می شود. نتیجه اینکه در این مدارس دانش آموزان فرصت سرخاراندن نیز ندارند، چون تا دلشان بخواهد برایشان کلاس اضافه، کتاب های کمک آموزشی، آزمون های گوناگون، برنامه های جانبی و… در نظر می گیرند. اگر چه متولیان آموزشی در این مدارس مدعی هستند که هدف اساسی آنها افزایش و گسترش ابعاد علمی، مذهبی، اخلاقی و اجتماعی فراگیران است که اثبات این ادعا بررسی و پژوهش های لازم را نیز طلب می کند.
حال می توان به این سؤال پاسخ داد که چه دانش آموزی با چه شخصیتی برای تحصیل در چه مدرسه ای مناسب است؟ و معایب این نوع مدارس چیست؟
قطعاً خودتان به این نتیجه رسیده اید که ادامه تحصیل در مدارس خاص مثل نمونه، تیزهوشان و غیرانتفاعی که نیازمند تلاش زیاد، فعالیت های مطالعاتی بیشتر و انجام تکالیف مشکل تر هستند، نمی تواند برای دانش آموزان خونسرد، بی خیال و راحت از طرفی و دانش آموزان نگران، مضطرب و حساس دیگر مناسب باشد، زیرا زمانی که یک دانش آموز خونسرد و بی تفاوت در این مدارس ثبت نام می شود شاید نگرش والدین این باشد که اگر فرزندشان در این مدارس تحصیل کند به خاطر شرایط حاکم بر آنها، اینها هم وادار به تلاش و کوشش خواهند شد که باید گفت، اگر چه این مهم به ندرت اتفاق می افتد، در اغلب موارد نیز جز استرس، عصبانیت و اضطراب والدین و اعمال فشار زیاد بر کودک پیامد دیگری نخواهد داشت، به عنوان مثال کودکی که تکالیف معمولی کتاب های درسی اش را به درستی و به موقع انجام نمی دهد، حالا باید فلان کتاب کمک آموزشی را که سطحش نسبت به کتاب های درسی بالاتر است نیز مطالعه نماید و چند روز بعد برای فلان آزمون نیز آماده شود و… و این جاست که بحث و جدل والدین به ویژه مادر با فرزند شروع شده، به اعصاب خوردی هر دو منجر می گردد. حال اگر کودک از نظر هوشی زیر متوسط باشد که مشکلات صد چندان خواهد شد.
حال باید گفت، دانش آموزان بسیار مضطرب و پراسترس نیز با وجود پیشرفت درسی خوبی که خواهند داشت به نوعی دیگر آسیب می بینند. آنها به دنبال رقابت شدید که گاهی ناخواسته ایجاد شده و گاهی جو مدرسه به ویژه اظهارات و توقعات زیاد دبیران گرانقدر، آن را ایجاد می کند، می باشند و اگر معدلشان اندک کاهشی داشته باشد استرس و هیجانات روانی را در آنها ایجاد کرده، گاهی مجبور به ترک تحصیل می شوند.
از همه مهمتر ایجاد مدارس خاص در مناطق مختلف معایبی دارند که در این مجال اشاره می گردد:
 
تمرکز گرایی و ایجاد این نوع مدارس در شبستر به عنوان مرکز منطقه سبب شده به هر دلیل موجه یا غیر موجه، تا موج مهاجرت از شهرهای کوچک و روستاها به آن زیاد باشد به طوری که در فاصله سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۴ خانوارهای زیادی به مرکز شهرستان و یا حتی مرکز استان مهاجرت کرده اند.
اما این مهاجرت های بی رویه مسائل و مشکلات فراوانی از جمله مشکلات فرهنگی، اجتماعی، فقر اقتصادی، بیکاری، مشاغل کاذب، اعتیاد و صدها مشکل دیگر ره آورد مهاجرت و خالی شدن شهرها روستاهای منطقه و زندگی در مراکز شهرستان و استان است.
 
اما برای کاهش مهاجرت چه باید کرد و چگونه می توان از آسیب های مهاجرت کاست؟
بعد از پیروزی انقلاب طرح‌ها و برنامه های مختلفی با هدف دستیابی به توسعه شهرهای کمتر توسعه یافته و روستاها و کاهش مهاجرت روستاییان به مناطق شهری اجرا شد که یکی از مهم‌ترین آنها ایجاد مدارس نمونه و خاص در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته برای رشد استعداد های فرزندان این مناطق است.
اما سوال اساسی این است که چرا این مدارس مطابق آئین نامه مربوطه در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته ایجاد نمی گردد؟ و چرا علیرغم احساس مشکل در این زمینه هیچ یک از مسئولین در پی علت یابی و اقدام نیستند و چرا کارگروهی برای بررسی تشکیل نمی شود؟ اجرای چنین طرح ها و برنامه هایی همچنان شاهد مهاجرت روستاییان به شهرها به دلایل متعدد هستیم. علل مهاجرت، بسته به ویژگی های مختلف شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی افراد، متفاوت است. هدف عده ای از مهاجرت روستاییان به شهرها اشتغال و قصد عده ای دیگر تحصیل در این نوع مدارس است که با نتایج متفاوتی همراه است. با بررسی های اجمالی می توان تاکید داشت که علل تاثیر گذار بر مهاجرت روستاییان به شهرها و مرکز استان از ابعاد گوناگونی همچون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جمعیت شناختی، طبیعی و کشاورزی قابل بررسی است که از این میان بعد اقتصادی نقش عمده ای ایفا می کند و پس از آن ابعاد اجتماعی، فرهنگی، طبیعی ، کشاورزی و جمعیت شناختی قرار دارند. ابعاد فوق بر حسب عوامل جاذبه، دافعه،تبعی و شخصی قابل تقسیم بندی است.
 در جامعه ما به دلیل تنگناهای بیش از حد در شهرهای کوچک و روستاها این مهاجرت ها از سر اکراه و اجبار است. از دیگر دلایل مهاجرت می توان به عدم وجود شغل، عدم زمینه ارتقای دانش، تنگناهای بهداشت و درمان اشاره کرد که وجود هر یک از این نارسایی ها فرد را به مهاجرت ترغیب می کند. از سوی دیگر، به دلیل عدم وجود امکانات و تمرکز امکانات رفاهی در مراکز شهرستان ها و استانها در ابعاد گوناگونی از جمله آموزش، بهداشت، رفاه اجتماعی و … در شهرها این امر منجر به افزایش مهاجرت به شهرها و بروز حاشیه نشینی در برخی نقاط شهری شده است.
مهاجرت باعث بروز حاشیه نشینی فرهنگی می شود، این امر با خود مشکلات فراوانی از جمله مشاغل کاذب در قالب دست فروشی، مشاغل فصلی و… را به همراه دارد. روستاییان در مهاجرت به شهرها برای تامین مایحتاج خود و ایجاد کمیت در شهرها دست به بزه های اجتماعی فراوانی می‌زنند که از جمله این بزه ها می توان به سرقت، حمل و قاچاق مواد مخدر و دیگر آسیب های تهدید کننده برای این افراد اشاره کرد.
 از دیگر پیامدهای مهاجرت خانوارها جهت تحصیل فرزندان در مدارس خاص می توان به ایجاد بحران های اجتماعی اشاره کرد، افراد مهاجر خود را به نوعی کم برخوردار و محروم از حقوق شخصی خود می‌دانند و لذا این طرز فکر می تواند بحران ها و تبعات اجتماعی برای افراد مزبور به همراه داشته باشد. همچنین در مهاجرت های جدید شاهد پیر شدن جمعیت روستاها هستیم که این امر منجر به کاهش نیروی تولید در روستا، افزایش بیماری های دیابت و فشار خون بالا در میان سالمندان و در مقابل افزایش نیروی بیکار در شهرها می شود.
در این زمینه نیازمند اعمال شیوه توسعه همه جانبه و پایدار هستیم. در این اقدام باید با توجه به قابلیت‌ها، اقتضاها و نیازمندی‌های هر منطقه یا محله یک شیوه از طرح توسعه در آنها اجرا شود. برای مثال اگر در منطقه ای امکان ایجاد مدارس نمونه دولتی وجود دارد و در دیگر منطقه ظرفیت ایجاد صنایع تبدیلی مشاهده می شود باید امکانات مناسب در اختیار این مناطق قرار گیرد. در ضمن در برخی مناطق شاهد ظرفیت مطلوب از لحاظ مدارس مزبور هستیم که به نسبت هر یک از مناطق را با توجه به ظرفیت های آن می توان مورد بررسی قرار داد. به این ترتیب امکانات با توجه به شرایط موجود در هر منطقه اختصاص می یابد. اگر با این اقدامات به طور غیر مستقیم بتوان مشاغل پایدار نیز برای روستاییان ایجاد کرد به نسبت از میزان قابل توجهی از مهاجرت ها کاسته می‌شود.
باید دانست که اغلب طرح‌هایی اجرایی به دلیل عدم تطابق با شرایط تاکنون نتوانسته اند خود را با شرایط موجود وفق دهند. با بررسی شرایط مهاجرت می توان به این نکته توجه داشت که یکی از دلایل عمده مهاجرت روستاییان به شهرها مساله اشتغال است. با این تفاسیر اگر با اعمال طرح هایی از جمله مدل توسعه پایدار، طرح هادی و دیگر اقدامات به ایجاد مدارس خاص در مناطق کمتر توسعه یافته بتوان زمینه اشتغال در مناطق شهری و روستایی را ایجاد کرد، بالطبع وضعیت مهاجرت شکل منطقی و معتدلی به خود می گیرد.
با وجود اینکه مسئولان در حرف برای رفع این معضل در شهرهای کوچک و بزرگ راهکارها و تمهیدات بسیاری اندیشیده‌اند، اما ظاهرا این پدیده با نفوذ در دل و جان شهرها و روستاها قصد جدا شدن و دل کندن از حقیقت تلخ مهاجرت را ندارد.
باید بتوانیم بر اساس این برنامه به عنوان یک محور مشترک بین همه عوامل دست اندرکار در آموزش و پرورش و سایر دستگاه ها و نهادها به یک هدف مشخص شده رسیده و بر اساس آن کار را دنبال کنیم.
باید اذعان نمود آموزش و پرورش تنها متعلق به خود آموزش و پرورش نیست بلکه ذهن خانواده ها و مسئولان نیز باید با مسائل و مشکلات آن درگیر شود. در حقیقت زمانی این مشکلات رفع می شوند که یک همت عمومی و درک و فهم عمیق نسبت به فرآیندها و مؤلفه های تعلیم و تربیت صورت بگیرد تا همه در کنار آموزش و پرورش بتوانند این مسائل و مشکلات را دنبال کنند. که اگر امر اشتغال و معضلات جانبی با ایجاد مدارس خاص در مناطق کمتر توسعه و مستعد حل شود در سال اقدام و عمل اشتغال دائم را تضمین کرده و از تبعات و معضلات اجتماعی جلوگیری خواهد شد.
به صورت کلی آموزش و پرورش باید نگاه ویژه ای به مناطق محروم داشته باشد و این مناطق را در اولویت کاری خود قرار دهد. این مسئله کاملا مشخص است که نگاه خاص باید به مناطق کم برخوردار باشد چون مناطقی که خودشان همه امکانات را دارند قطعا همه چیز را در اختیار دارند اما مناطق محروم این گونه نیستند.
 از طرفی با ایجاد و تشکیل مدارس خاص در مراکز شهرستان و استان افزایش تراکم دانش آموز در کلاس درس که اولین پیامد کمبود جا و مکان آموزش می باشد با کاهش میزان دسترسی دانش آموزان به مهمترین مؤلفه آموزش یعنی معلم توأم است. این معضل علاوه بر اینکه باعث بى بهره یا کم بهره ماندن دانش آموزان از رهنمود و حمایت آموزشی معلمان می شود بلکه به شلوغی کلاس ها و مدارس می انجامد و زمینه بروز مسایل و مشکلات آموزشی و پرورشی متعددی را نیز هم فراهم می آورد.
مدارس شلوغ گرایش به بزهکاری را افزایش می دهند. همراه داشتن سیگار، چاقو، گوشی تلفن همراه، سی دی، فلش، رَم، جویدن آدامس، شکلک در آوردن، تخریب وسایل و امکانات مدرسه و کلاس و … از جمله نمودهای این گرایش هاست. تراکم بالای دانش آموز در مدارس و کلاس های درسی سبب می شود عده ای از دانش آموزان دیده نشوند! این عده ممکن است از گروه های ضعیف و گوشه گیر باشند یا گروهی که در پناه شلوغی و همهمه دیگران می توانند به اعمال خلاف بپردازند و با خیال راحت به خلاف های کوچک و بزرگ خود فکر کنند و از انجام آنها کمترین نگرانی نداشته باشند. و حتی پای دانش آموزان دیگر را نیز به جمع خود باز کنند.
وقتی مدرسه شلوغ و پر جمعیت است و صدها دانش آموز با ویژگی های مختلف را در خود جای داده، معاون و معلمان مدرسه فقط می توانند آنها را از گوشه و کنار حیاط جمع و سر کلاس بفرستند و فرصتی برای توجه و نظارت بر رفتارشان ندارند. تنگی جا و فشردگی و تراکم بالای دانش آموزان در کلاس های درسی به اضافه شیوه تدریس مبتنی بر سخنرانی که همراه با ایفای نقش مبصری کلاس است تا رهبری آموزشی، موجب می شود که انگیزه حضور در مدرسه برای یادگیری بیشتر، برای دانش آموزان از بین برود و چون از طرفی هم مجبورند در مدرسه حاضر شوند فشارهای روحی حاصل را به نوعی بروز می دهند. برخی این فشارهای روحی را با رفتار پرخاشگرانه و عده ای با انزواطلبی و گوشه گیری بروز می دهند و در نهایت درصدی از دانش آموزان هم آن طور که باید، در مدارس با نشاط و شاداب نیستند که این مسأله علاوه بر اُفت تحصیلی و بیسوادی زیان های هنگفت به بودجه ملی وارد می کند و سبب می شود ساختار شخصیّتی دانش آموزان شکل بهنجار به خود نگرفته و در آینده و زندگی شغلی آنها تأثیرات منفی بگذارد و از این جهت هم جامعه زیان ببیند.
 در دهه های ۸۰ و ۹۰ پدیده مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و حاشیه آنها سبب خالی شدن مدارس در روستاها و ازدحام دانش آموز در شهرهای بزرگ و حاشیه شهرها شد به طوری که مسوولین آموزش و پرورش در هر دو نوع منطقه جغرافیایی غافلگیر شده و در پذیرش دانش آموز و اختصاص آموزگار دچار چالش می شدند. بدین معنی که پیش بینی آمار دانش آموز و کلاس درسی و آموزگار مورد نیاز نه در مناطق روستایی و نه در مناطق شهری و حاشیه شهرهای بزرگ هیچ کدام درست از آب در نمی آمد و با نزدیک شدن به بازگشایی مدارس، مسوولین در هر دو نوع از مناطق آموزشی با واقعیّتی عجیب رو برو می شدند. مثلا در مناطق روستایی آمار دانش آموز و تعداد کلاسها همه ساله در فاصله بین خرداد تا مهر چنان کاهش پیدا می کرد که تعداد کلاس های تشکیلی گاهی به نصف و حتی یک سوم میزان پیش بینی کاهش می یابد و با این حال هر سال بخش جدیدی از ظرفیت فضاهای آموزشی خالی از دانش آموز می شود و متروک می ماند و چه بسیار مدارس نوساختی که با مهاجرت اهالی آبادی ها کلاً خالی از دانش آموز می مانند و به حال خود رها می شوند.
در شهرهای بزرگ و حاشیه شهرها به ویژه اطراف مراکز شهرستان و استان قضیه برعکس است؛ مسئولین مدارس در آستانه مهرماه با موج عظیم مراجعین برای ثبت نام مواجه می شوند و علاوه بر تشکیل کلاس هایی با تراکم ۴۰ – ۴۵ نفری، مدارس دو نوبته و سه نوبته نیز شکل می گیرد!
سالیان سال هم بدلیل بى توجهی و کم توجهی مسوولان و متولیان به امر آموزش پرورش، فضای لازم برای سازماندهی اصولی خیل عظیم دانش آموزان در شهرهای بزرگ و حاشیه های مهاجر پذیر آنها ایجاد نشده است.
اما این اواخر سودای صرفه جویی مسبب اصلی تراکم ایجاد مدارس خاص بالا و غیرقابل قبول دانش آموز در کلاس های درسی ست! ظاهراً دولت و متولیان آموزش و پرورش نگاه مصرفی دارند. آنان تمام همت خود را به کار گرفته اند که با اقدامات صرفه جویانه به زعم خودشان ضرر و زیان سیستم آموزشی زیان ده را جبران کنند؛ مدرسه جدید ساخته نمی شود. تشکیل کلاس هایی با حداکثر تراکم در دستور کار مدارس قرار می گیرد تا تعداد معلمان کمتری به کار گرفته شود؛ کلاس هایی با تراکم دانش آموزی بسیار زیاد که به اصطلاح نه تنها جای سوزن انداختن در آنها باقی نمی ماند بلکه فضا برای نفس کشیدن نیز تنگ می شود!
و به یاد بسپاریم که درباره سیاست جدید آموزش و پرورش مبنی بر کاهش فعالیت مدارس استعدادهای درخشان در آخرین مصوبه شورای عالی درباره استعدادهای برتر با الهام از مفاد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اصل را بر عدم جداسازی این دانش آموزان از سایر دانش آموزان گذاشتیم. پس کی این مصوبات در سال اقدام و عمل جامه عمل خواهند پوشید.
 و از معایب دیگر مدارس خاص اینکه اکثر دانش آموزان ورودی بصورت استفاده از آموزشگاه هایی که با پول هنگفت معلوماتی کوتاه مدت و فقط مهارتی در جهت تست زدن و بالا رفتن درصد آن به این دانش آموزان آموزش می دهند واین تزریق دانش موقتی می باشد در صورتی که هدف این است دانش آموز واقعا خودش باشد یعنی تیز هوشی در وجودش ریشه داشته باشد و هدف اصلی این دانش آموزان می باشند. واین زمانی نمود پیدا می کند که دانش آموزان با دروسی آشنا می شوند که سطح علمی بالاتری دارند و این جا ست که ضربه روحی و حتی جسمی به این دانش آموزان وارد می شود چون برای جبران عقب افتادگی دیگر چیزی برای استراحت و تفریح ولذت از زندگی با همسالان و خانواده باقی نمی ماند واگر هم در آینده از لحاظ درسی و علمی به مقامی برسند ولی از لحاظ روابط اجتمایی و روحی ویا جسمی بسیار ضربه پذیرند و گوشه گیر می باشند .
اصلا چه نیازی وجود دارد ما و فرزندان مان همیشه بهترین ها را داشته باشیم بعضی وقتی بهترین ها از بدترین ها نیز بد تر است پس به همه جوانب فرزند خود توجه کنیم که یک بعدی رشد نکند فرزندان ما علاوه بر درس به تفریح و ورزش و آداب اجتماعی و……نیازدارند .
و سخن آخر ایجاد مدارس تیز هوشان متناسب با نمره هوشی استاندارد جهانی، موضوع صحیحی است ولی در منطقه ای که از نظر آماری ۱۴ نفر باید پذیرش می شد ۹۰ نفر پذیرش شود کار درستی نیست. به خصوص در شهرستان شبستر که آمار پذیرش هم از نظر علمی که باید ویژگی های خاص توانایی هوشی را پذیرفته شدگان داشته باشند و هم از نظر کمی که نسبت به کل استان و شهرستان ها تقریبا در حدود ۵/۱ برابر می باشد جای بحث و علت یابی و به دنبال آن بررسی آسیب شناسی را می طلبد که این وضعیت آماری نامناسب هم موجب بهم خوردن تعادل کلاس های عادی از نظر توانایی هوشی و هم موجب آسیب های روانی، اجتماعی بر دانش آموزان مدارس خاص و مدارس عادی می گذارد.
همچنین این مدارس باید امتیازات و پتانسیل هایی برای ارائه خدمات باید داشته باشند که از جمله آنها پانسیونی بودن و نیز داشتن کلاس های ویژه آموزشی رایگان که امروز آنها هم حذف شده اند و عملا” دانش آموزان در جاهای برخوردار تمایلی به چنین مدارس نشان نمی دهند و این موجب می شود جهت تکمیل ظرفیت به پذیرش های تکمیل ظرفیت اول ، دوم ، سوم و … می پردازند و مانده دانش آموزان مناطق اطراف را جهت تکمیل آمار دانش آموزی آنها خالی می کنند.
در طی این سی سال اینهمه خرج تیز هوشان شده وجدانا چه نفعی برای مردم ایران داشته. اینها که بنا به هزار و یک دلیل جذب کشورهای خارجی شدند. امار بگیرید ببینید چند صدم درصشان در ایران مشغول بکارند و چند درصدشان در دانشگاه های خارجی بورسیه کشورهای مختلف شدند. حالا من دلم را خوش کنم که این جوانان فخر مردم ایرانند! چه نفعی به حال من کرده که هزینه های اینها را تا کارشناسی ارشد به دوش دولت و در واقع مردم ایران بوده؟
موفق شدن در آینده نیست صرف یادگیری یک سری دروس از پیش حل شده از یک تیز هوش مهندس خلاقی نمی سازد.چه بسا بچه هایی که در مدارس موفق نبوده اند اما در شغل یا حرفه های فنی فوق العاده موفق بوده ا ند.این مدارس تبدیل شده اند به یک عامل پز و چشم و هم چشمی و باعث فشار بر خانواده ها و بچه ها چون برخی بچه ها بر خلاف خواست پدر و مادرشون واقعا تیز هوش نیستند و زیر بار این فشار سلامت روانی شون هم از دست می رود. واقعا از زندگی شان لذت نمی برند مگر زندگی همه اش درس هست؟
پس نتیجه اینکه بهترین تیپ شخصیتی برای این مدارس دانش آموزان مستعد و بدون استرس و اضطراب هستند. اگر چه بهتر است برای ثبت نام فرزندان در مدارس مختلف نکات زیر را همواره مدنظر داشته باشیم:

–  این مطلب همیشه صادق است که بهترین مدرسه نزدیک ترین مدرسه است گرچه از مدارس معمولی باشد. مدرسه نزدیک محل زندگی کلی از استرسهای شما و فرزندتان را کاهش خواهد داد و هر چه کودکان از خانه دورتر باشند به همان نسبت کنترل و نظارت کمتر و اضطراب شما بیشتر خواهد بود.
پس تا جایی که امکان دارد او را در همان مدرسه نزدیک منزلتان ثبت نام کنید حتی اگر یک مدرسه دولتی و قدیمی باشد.
–  برای ثبت نام در مدارس با شرایط خاص حتماً استعدادها، تواناییها، علایق و سایر مسایل شخصیتی آنها را مدنظر داشته باشید و بهتر است قبل از ثبت نام با یک مشاور یا روان شناس مشورت نمایید.

–  اگر حین تحصیل در این مدارس فرزند شما دچار علایم اضطرابی شد، حتماً برای بررسی و درمان، او را به یک مرکز مشاوره ارجاع دهید و با نظر مشاور در صورت نیاز نسبت به تعویض مدرسه اش اقدام نمایید.

هیچ گاه سعی نکنید خواسته های محقق نشده خودتان را در فرزندان تان جست و جو کنید. فقط اینکه شما بخواهید و شما دوست بدارید، کافی نیست، بلکه علاقه، استعداد، هوش و… فرزندتان نیز مهم است. –  سعی نکنید از ثبت نام فرزندتان در این مدارس برای کلاس گذاشتن، پز دادن و… استفاده کنید.
شبستر نیوز
منتشرشده در یادداشت

تخلف در زمینه حق بیمه دانش آموزی   مدیرکل محترم ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات وزارت آموزش و پرورش
سلام علیکم
متاسفانه در برخی از ادارات آموزش و پرورش اجرای بعضا شیوه نامه های ابلاغی و حتی اجرای برخی از رویه های معمولی به صورتی انجام می پذیرد که جای سوال و تامل فراوان دارد ؛ برای مثال :چرا باید بعد از ابلاغ بخشنامه حق بیمه حوادث دانش آموزی از طرف وزارت متبوع در سال تحصیلی 96/95 (بخشنامه شماره 730/29000/9 مورخ 5/3/95) و حتی اعلام مبلغ حق بیمه حوادث دانش آموزی در رسانه های جمعی از طرف مدیر کل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش آن هم در خرداد ماه که شروع فصل ثبت نام دانش آموزان برای سال تحصیلی جدید می باشد (برای نمونه به مصاحبه ایشان با خبرگزاری فارس توجه فرمایید :

" گروه : اجتماعی حوزه : آموزش و پرورش شماره : ۱۳۹۵۰۳۰۹۰۰۰۰۷۸تاریخ : ۹۵/۰۳/۰۹ - ۱۰:۴۵)
فرشید سیاری مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، اظهار داشت: حق بیمه حوادث دانش‌آموزی برای سال تحصیلی 96-95 همانند سال گذشته 75 هزار ریال معادل 7500 تومان تعیین شده است و هیچ افزایش قیمتی در این خصوص نداریم.
وی با بیان اینکه سقف تعهدات بیمه همانند سال گذشته بوده و کاهشی نداشته است، افزود: بیمه حوادث دانش‌آموزی برای یک سال تحصیلی است و تمام شبانه‌روز را شامل می‌شود.
وی تصریح کرد: تمام مدارس موظف هستند بیمه دانش‌آموزی را با مبلغ ذکر شده دریافت کنند و اعلام افزایش بیش از این میزان، تخلف است که در صورت اعلام، ادارات ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش به این موضوع رسیدگی می‌کند. "


برخی از ادارات از جمله اداره آموزش و پرورش منطقه بسطام (زیر مجموعه اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان ) مبلغ حق بیمه حوادث دانش آموزی را برای سال تحصیلی 96/95؛ 10500 تومان تعیین نمایدو مدیران واحدهای آموزشی این مبلغ را به عنوان حق بیمه حوادث دانش آموزان از اولیاء دریافت نمایند ولی در هنگام واریز حق بیمه حوادث در آبان ماه به حساب متمرکز منطقه به مدیران اعلام نمایدکه به ازای هر دانش آموز مبلغ 7500 واریز گردد و برای مبالغ اضافی (متوسط از هر دانش آموز 3000 تومان که با احتساب کل دانش آموزان این منطقه اضافه دریافتی مبلغی حدودا بیش از 10000000میلیون تومان خواهدشد) دریافتی از اولیاء رضایت نامه کتبی از اولیاء دریافت و این مبالغ اضافی نیز جهت کمک به دانش آموزان بیمار در اختیار اداره قرار گیرد.

البته این طریق دریافت حق بیمه و امثالهم شاید کمکی به مدیر مدرسه با توجه به عدم واریز سرانه از طرف وزارتخانه باشد ولی آیا این راه با روح فرهنگی و ارزشی حاکم بر سیستم تعلیم و تربیت منافات ندارد ؟

شاید بگویید این یک راه بخشش و توفیق اجباری خواهد بود که مدیریت منطقه به آن دست یافته است؟

به نظر شما نمی شود همین بدعت را برای سال های بعد نیز مدیران سایر مناطق انجام دهند و از این راه  هم دستگیر سرانه مدارس و کمک حال مدیران مدارس شوند و هم ذخیره صندوق امداد منطقه را بیمه نمایند ؟

آیا مگر می شود بخشنامه حق بیمه حوادث دانش آموزی در موعد مقرر به این منطقه نرسیده باشد که منطقه باید علی الحساب این مبلغ را از اولیاء دریافت نماید آن هم با40 درصد افزایش نسبت به حق بیمه سال تحصیلی 95/94 ؟

به نظر شما این منطقه در این موضوع تخلف نکرده است ؟

اگر پاسخ منفی است؛ به نظر شما نمی شود همین بدعت را برای سال های بعد نیز مدیران سایر مناطق انجام دهند و از این راه هم دستگیر سرانه مدارس شوند و هم ذخیره صندوق امداد منطقه ر ابیمه نمایند؟

پس چگونه وقتی مدیرمدرسه ای مبلغی اضافی از اولیاء در هنگام ثبت نام دریافت می نماید دچار تخلف و با وی رفتار بد می شود ؟

آیا در این موضوع نیاز به برخورد نیست؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دانش آموز
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

درد دل یک معلم

هرمزگان

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

موظف

اصفهان

منتشرشده در نامه های دریافتی
چهارشنبه, 19 آبان 1395 16:15

کاریکاتور آموزش و پرورش!

کاغذپاره هایی که هر روز بر در و دیوار مدارس نصب می شود و هیچ کس جز از سر بی حوصلگی و بیکاری و در زمانی که گاهی زنگ تفریح طولانی می شود ، آنها را نمی خواند/ جلسات حوصله سربر و احمقانه دبیران ! که فقط مدیر حرف می زند و بقیه گوش می کنند و هیچ حاصلی ندارد و هیچ ابتکار و خلاقیت و فکر بکری در آن دیده نمی شود/ نماینده معلمان نیز مهم ترین کارش امضا کردن چک مدرسه است و دیگر هیچ/ هرکی به کاری مشغوله منم به کاری مشغولم/ گویا اصلا مسیر آن خط عوض شده ما بی خبریم/ خدا را شکر همه چیز درست و برقراره و ملالی نیست جز گم شدن پی در پی رویاها....

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور