صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه صدای معلم

نسبت دانش آموز به معلم در ایران 22 به یک است/ « قانون نقل و انتقالات » یکی از عوامل اصلی ایجاد عدم تعادل و توازن نیرو است

در ابتدایی به ازای هر 26 دانش آموز یک معلم داریم/ نسبت دانش آموز به معلم در متوسطه اول  16 دانش آموز به یک معلم  و در متوسطه دوم 17 دانش آموز یک معلم است/ منظور از معلم در این نسبت، معلم گچ به دست یا ماژیک به دست است / در شهرستانهای استان تهران مدارسی داریم که تعداد دانش آموزان کلاس  از 35 نفر هم بالاتر است/ میانگین نسبت دانش آموز به معلم در مقایسه با کشورهای توسعه یافته قابل قبول است/ اگر تعداد دانش آموزان را به کل کارکنان تقسیم کنیم ، نسبت دانش آموز به " کارکنان" 16 به یک  می رسد/ جمعیت دانش آموزی به دلیل کنترل موالید از سال 76 تا سال 90 سیر نزولی داشت / پدیده مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به حاشیه شهرهای بزرگ ، جمعیت دانش آموزی را نامتوازن کرده است/ برخی از فعالان می نویسند که  300 هزار نفر  (یک سوم کارکنان )در ستاد و ادارات کار می کنند/ تعداد واقعی مدیران و کارکنان ستاد و ادارات کل و مناطق  حدود 50 هزار نفر است/  حدود 300 هزار نفر از کارکنان آموزش و پرورش به عنوان مدیر و معاون و پرورشی و خدمتگزار در مدارس کار می کنند/ در امریکا 50 درصدکارکنان مدارس دولتی ، کادر غیر آموزشی هستند و در ایران حدود 35 درصد / کمبود معلم نداریم، با مشکل ساماندهی و عدم توازن نیروی انسانی آموزش و پرورش رو به رو هستیم/  قانون نقل و انتقالات یکی از مهم ترین عوامل ایجاد عدم توازن نیرو است/ به جای استخدام رسمی معلم در مناطق محروم باید از نیروهای خرید خدمتی استفاده کرد/ نیروی رسمی در مناطق محروم بالاخره راهی برای انتقال پیدا می کند / نقل و انتقال نیروها  باعث کمبود نیرو در مناطق محروم و مازاد نیرو در مناطق برخوردار می شود/ در حاشیه شهرها با رشد 3-4 درصدی جمعیت (انفجار جمعیت ) مواجه هستیم / در این مناطق باید ازبخش خصوصی برای تاسیس مدارس غیر دولتی حمایت کرد/ جمعیت اضافی دانش آموزی مناطق حاشیه ای را باید  از مدارس دولتی به مدارس غیر انتفاعی با هزینه آموزش و پرورش منتقل کرد/ این طرح با عنوان خرید صندلی خالی مدارس غیر انتفاعی به صورت محدود اجرا می شود/ برخی از دوستانی که از تراکم دانش آموز در مناطق شهریار و شهرک نسیم و قلعه حسنخان می نالند به دلایل ایدئولوژیک با خرید خدمات آموزشی مخالفند/ آنها هیچ راه حلی جز راه های سنتی  استخدام رسمی معلم  و ساخت مدرسه جدید نمی شناسند ...

تراکم کلاسی و نسبت دانش آموز به معلم در ایران و قانون نقل و انتقالات    یکی از بدیهی ترین و تکراری ترین انتقادهای فعالان معلمی در رسانه ها ، موضوع  کلاس های 40 تا 45 نفری در مدارس است به گونه ای که با بزرگ کردن این مساله ، آن را یکی از معضلات اصلی آموزش و پرورش معرفی می کنند. البته کلاس های پر تراکم داریم . اگر کسی بگوید در مدرسه من یا چند مدرسه ای که می شناسم، تراکم دانش آموز در کلاس زیادتر از استاندارد (30 تا 35 نفر ) است، انتقاد او به جا است. می توانیم بگوییم در مدرسه من ، یا در دبیرستان های فلان منطقه فلان شهر، تراکم دانش آموز در مدارس زیاد است. می توانیم بگوییم که به نظر می رسد تراکم دانش آموز در مناطق حاشیه ای و مهاجر پذیر شهرهای بزرگ بیش از استاندارد است. حتی می توانیم خواستار کاهش سقف تراکم رسمی (30-35 دانش آموز ) شویم. اینها ایراد ندارد . اما اگر این مساله را به کل مدارس کشور تعمیم دهیم و  بر اساس این تعمیم قضاوت کنیم  راه را اشتباه رفته ایم.

میانگین تعداد دانش آموز در کلاس های درس آموزش و پرورش در سال تحصیلی 93-94 ، 22  دانش آموز به ازای یک معلم بوده است. به کلمه میانگین دقت کنید. میانگین یعنی متوسط آمار دانش آموزان نسبت به معلمان در بیش از 600 هزار کلاس درس. اما اگر بخواهیم جزیی تر نگاه کنیم، در ابتدایی به ازای هر 26 دانش آموز یک معلم داریم. در متوسطه اول به ازای هر معلم 16 دانش آموز و در متوسطه دوم به ازای هر معلم 17 دانش آموز داریم. بنابراین نسبت معلم به شاگرد هرچند ایده آل نیست اما نسبت به شاخص های دیگر مانند کیفیت فضای آموزشی، یا کیفیت آموزش یا آموزش ضمن خدمت معلمان و....در وضعیت مطلوب تری است. منظور از معلم در این نوشته، معلم گچ به دست یا ماژیک به دست است که در کلاس درس به تدریس مشغول است. در مقایسه با نسبت معلم به دانش آموز در کشورهای توسعه یافته هم این آمار مناسبی است.

جالب این است که بیشتر معترضان به تراکم دانش آموز و کلاس های درس ،  برخی دبیران متوسطه دوم آن هم در مناطق حاشیه ای و مهاجر پذیر استان تهران و البرز هستند که به عنوان فعال صنفی در رسانه ها حضور دارند. آنها دروغ نمی گویند اما اشکال این است که یک مساله خاص را بدون تحقیق ، تبدیل به یک مساله عام می کنند. آمار نسبت معلم به شاگرد، آماری است که مسئولان می توانند به آن افتخار کنند!

برخی از فعالان به نحوه محاسبه این نسبت ایراد می گیرند. اما در همه جای دنیا این نسبت را از تقسیم تعداد دانش آموزان بر تعداد معلمان (تاکید می کنم معلمان ) به دست می آورند. راهی غیر از این هم وجود ندارد. در سطح کشور مدارسی با یک دانش آموز داریم . تعداد زیادی مدارس زیر 10 نفر دایر هستند. در کنار آن مدارسی در حاشیه شهر تهران و شهرستان های استان تهران داریم که تعداد دانش آموزان کلاس  از 35 نفر هم بالاتر است.

برخی از یادداشت نویسان نوشته اند که این رقم 22 نفر دانش آموز به ازای یک معلم ساختگی است و در واقع آموزش و پرورش کلک زده و  تعداد کل دانش آموزان را تقسیم بر تعداد کل کارکنان را اعم از اداری و خدماتی و آموزشی کرده ،در حالی که یک سوم نیروی انسانی این وزارتخانه را افراد اداری و خدماتی تشکیل می دهند. این ایراد پایه واقعی ندارد. برای تصحیح این خطا باید گفت که در سال 93 -94 تعداد کل دانش آموزان 13 میلیون و 600 هزار تن و تعداد کارکنان آموزشی 615 هزار نفر بوده است. میانگین 22 به یک ، حاصل تقسیم این دو عدد است و نه تقسیم رقم دانش آموزان بر  تعداد کل کارکنان ! اگر تعداد دانش آموزان را به کل کارکنان تقسیم می کردیم ، این نسبت به 16 دانش آموز به ازای  یک معلم- کارمند  می رسید. می بینیم که نسبت دانش آموز به معلم در سطح کشور بسیار مطلوب است. اما مشکل کجا است که عده ای از معلمان از تراکم دانش آموز در کلاس شکایت می کنند؟

طرح درست "صورت مساله" نیمی از حل مساله است.

واقعیت این است که در برخی مناطق شهرستان های استان تهران یا استان البرز و یا مشهد و اصفهان و تبریز و.... با تراکم بالای دانش آموزان مواجه هستیم ، اما در روستاها و شهرهای کوچک روندی معکوس جریان دارد. جمعیت دانش آموزی به دلیل کنترل موالید از سال 76 تا سال 90 سیر نزولی داشته است. یعنی هرسال جمعیت دانش آموزی کمتر شده است و از 18 میلیون و 500 هزار به کمتر از 13 میلیون رسیده . اما از سال 90 به بعد تعداد دانش آموزان با شیب بسیار ملایم در حال افزایش است. پس مثل دهه 60 با مساله انفجار جمعیت روبه رو نیستیم. به جای آن با پدیده مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به حاشیه شهرهای بزرگ مواجهیم. در نتیجه از تراکم دانش آموز در روستاها و شهرهای کوچک و حتی مناطق مرکزی شهرهای بزرگ و تهران کاسته می شود اما تعداد دانش آموزان در حاشیه کلان شهرها رشد 3 - 4  درصدی دارد. در نتیجه در این مناطق همان گونه که با کمبود آب و برق و خیابان و فضای سبز مواجهیم با کمبود فضای آموزشی هم مواجهیم. در روندی متفاوت جمعیت دانش آموزی روستاها کاهش یافته و در سال تحصیلی جاری 5 هزار مدرسه با کمتر از 5 دانش آموز دایر است.

برخی از فعالان می نویسند که 650 هزار نفر در مدارس کار می کنند و 300 هزار نفر از پرسنل آموزش و پرورش در ستاد و 31 اداره کل و 750 منطقه آموزشی با سمت مدیر و کارمند و کارشناس و خدماتی مشغولند!

پیشنهاد آنها این است که تعداد کارمندان را کم کنید و تعداد معلمان را اضافه کنید. این ادعا هم مبنای کارشناسی ندارد.  تعداد کارکنان ستادی و اداری در ستاد و ادارات کل و مناطق آموزش و پرورش حدود 50 هزار نفر است. وقتی می گوییم تعداد کارکنان اداری و خدماتی یک سوم کارکنان آموزش و پرورش است، منظور مدیران و معاونان و مربیان پرورشی و خدمتگزاران و دیگر عوامل غیر آموزشی مدرسه، به اضافه پرسنل ادارات کل و مناطق و ستاد است.

در واقع اگر تعداد نیروهای خدماتی و اداری آموزش و پرورش مثلا 350 هزار تن باشد حدود 300 هزار تن آنها در مدرسه خدمت می کنند. البته اگر هم قرار باشد کاهش نیرو صورت گیرد اول باید از میان نیروهای اداری و پشتیبانی صورت گیرد. اما نباید اطلاعات غلط منتشر کنیم و بر اساس همان اطلاعات غلط تحلیل کنیم. نکته جالب این است که در امریکا 50 درصد کارکنان مدارس دولتی ، کادر غیر آموزشی هستند.  

ما با کمبود معلم مواجه نیستیم ؛ با مشکل ساماندهی معلمان مواجه هستیم که باعث عدم توازن نیروی انسانی آموزش و پرورش شده است.

« قانون نقل و انتقالات » یکی از عوامل اصلی ایجاد عدم تعادل و توازن نیرو است. در بعضی شهرهای کوچک معلم با بالای 5-6 سال خدمت نمی توان پیدا کرد. نیروهایی که برای تامین نیاز مناطق محروم استخدام می شوند بعد از چند سال با استفاده از قانون و پارتی بازی و تمسک به این مقام و آن مسئول به شهرهای بزرگتر منتقل می شوند و مقصد نهایی اغلب معلمان تهران و 4-5 شهر بزرگ است. بومی گزینی و منع انتقال هم تا کنون نتوانسته جلوی این سیل یک طرفه را بگیرد. این سیل را باید از سرچشمه قطع کرد.به جای استخدام نیرو برای مناطق محروم باید از نیروهای خرید خدمتی استفاده کرد، همان کاری که در مقیاس کوچک و با ترس و لرز از متهم شدن به خصوصی سازی صورت می گیرد. جذب نیروی رسمی در مناطق محروم هیچ فایده ای ندارد ، چون استخدام رسمی یعنی مصونیت آهنین ! نیروی استخدامی منطقه محروم بالاخره راهی برای انتقال پیدا می کند و این دو ضرر دارد:

کمبود نیرو در مناطق محروم و مازاد نیرو در مناطق برخوردار!

عامل دیگر تراکم دانش آموز در مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ و متوسط ، مهاجرت روستائیان به شهرها است. این مهاجرت از یکسو باعث تعطیلی مدارس یا کاهش شدید تعداد دانش آموزان در مناطق روستایی می شود. اما در مقابل  تراکم دانش آموز در حاشیه شهرهای بزرگ و متوسط را به مرز بحران می رساند. در واقع این مساله ربطی به آموزش و پرورش ندارد و ناشی از تغییرات جمعیتی است. راه حل این مساله هم حمایت از بخش خصوصی برای تاسیس مدارس در این مناطق پر تراکم و هدایت سرریز جمعیت دانش آموزی از مدارس دولتی به مدارس غیر انتفاعی با هزینه آموزش و پرورش است ؛ به عبارتی خرید صندلی خالی مدارس غیر انتفاعی برای تحصیل دانش آموزان اضافه بر تراکم مناطق بحرانی است. اتفاقا این طرح هم در دستورکار آموزش و پرورش است . اما جالب این است که برخی از همان کسانی که از تراکم دانش آموز در کلاس شکایت دارند ، در مقابل این راه حل ها یعنی توسعه مدارس غیردولتی و تحصیل رایگان دانش آموزان سرریز مناطق محروم در این مدارس و خرید خدمات آموزشی ، به دلایل ایدئولوژیک مخالفت می کنند و از عنوان جعلی خصوصی سازی برای این اصلاحات استفاده می کنند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 29 دی 1395 11:59 خوانده شده: 8491 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +8 -19 --
ناشناس 1395/10/29 - 13:39
آفرين به قلمت اي مرد. كه علمي و منطقي و با اشراف مي نويسي...آفرين.
اموزش و پرورش به افرادي مانند جنابعالي نياز دارد.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 04:45
ممنون از لطف شما .
سعی من این است که در بررسی مسایل 1- همه جوابب موضوع را ببینیم و 2- بر اساس واقعیات و سند و مدرک اظهار نظر کنم.
نقطه مقابل این روش ، دیدگاه جانبدارانه و متعصبانه برخی همکاران است.
وقتی ما متعصبانه و یک طرفه می نویسیم، از واقعیت دور می شویم. دیگران را سرتا پا عیب و خودمان را سرتاپا حُسن می بینیم و نوشته هایمان سوزناک و احساسی می شود و کسی آن را جدی نمی گیرد.
اکثر یادداشت نویسان صنفی مرثیه خوان معیشت و بدبختی های معلمان هستند . بدون انکه اولا توصیف دقیقی از وضعیت ارائه دهند و ثانیا راهی برای برون رفت پیشنهاد کنند.

ما باید سعی کنیم در نوشته های خود آبروی علمی و منطقی و استدلالی معلمان را حفظ کنیم و معلم را به عنوان انسانی خردورز ، مودب و منطقی به جامعه معرفی کنیم.
پاسخ + 0 0 --
ابوالفضل 1395/11/01 - 13:25
تمام اداری ها(کل و مناطق) هم باید مثل مدیر و معاون 6ساعت در بزرگسالان تدریس کنند
پاسخ + 0 0 --
ابوالفضل 1395/11/02 - 17:51
در هر دستگاه و هرکشوری برای بالانس و تعادل نیرو احتیاج به نیرو پاره وقت هست ماهم برای این تعادل باتوجه به ساختار بد جمعیتی و توزیع بدتر آن نیاز به چنین نیروهایی داریم منتها به نظرم میشه اول برای 5سال نیرو رو حق التدریس برای منطق با ساختار و توزیع بد جمعیتی گرفت و بعد از 5سال استخدام و تعهد 5ساله برای اموزش در ان منطقه بطوریکه حتی وزیر هم نتونه یک پست ساده اداری به این نیروهتا در همان منطقه بده
پاسخ + +18 -1 --
بهلول 1395/10/29 - 15:50
خريد خدمات به قيمت تامين معلم 200 تومني براي مردم محرومي كه نمي دانند معلمان مدرسه فرزندشان آن معلمان 4 سال پيش نيستند . نيروهاي جوان بعضا فاقد صلاحيت كه راضي شده اند به 200 تومن در ماه كار كنند !
خيانتي بس عظيم كه تاريخ در مورد آن قضاوت خواهد كرد و هر مسئولي از هرجناحي اين بلا را سر فرزندان مردم محروم جاري نموده است رسوا خواهد شد .
تفكرات شيرزاد ، تفكراتي از نوع تفكر نظام سرمايه داري مي باشد از همان نوعي كه آن مردي كه رفت بنيانگذارش بود و امثال شيرزاد رهرو راستين اين تفكر.
تفكري كه سعي مي كند با نگاهي اقتصادي به مسائل فرهنگي و مذهبي و اساسي كشور ، ريشه اهداف بنيانگذار كبير انقلاب را بخشكاند .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 05:28
جناب بهلولی نوشته شما نمونه ای از همان متن های احساسی ، بی سند و پر از پیشداوری است.
1- گفته ای: "خرید خدمات به قیمت تامین معلم 200 تومنی " معلم 200 تومانی خرید خدمتی در آموزش و پرورش نداریم . اصولا بسیار بعید است که یک لیسانس یا فوق لیسانس با ماهی 200 هزار تومان کارکند.
2- اگر واقعا افرادی با مدرک لیسانس و فوق لیسانس حاضر شوند با ماهی 200 تومان معلمی کنند ، نشانه آن است که معلمی از کارگری ساده هم به مراتب پایین تر است. ما معلمان چه کرده ایم که شغل معلمی این قدر سقوط کرده است؟
2- گفته ای معلمان خرید خدمت فاقد صلاحیت هستند. با چه معیاری صلاحیت آنها را اندازه گرفته ای ؟ ضمنا مگر معلمان رسمی همه صلاحیت دارند ؟ نحوه استخدام و قرارداد کار دلیل صلاحیت و بی صلاحیتی افراد نیست.
3- گفته ای تاریخ در این باره مورد قضاوت خواهد کرد اما خودت منتظر قضاوت تاریخ نمانده ای و قضاوت کرده ای ! ضمنا مساله خرید خدمت ربطی به جناح های سیاسی ندارد و بحثی کارشناسی و مصوب مجلس و شورای نگهبان است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 05:30
4- موضوع خرید خدمت و کاهش تصدیگری دستگاه ها در قانون مدیریت خدمات دولتی آمده و کلیه دستگاه ها موظف به اجرای آن هستند. این قانون در مجلس اصولگرای هفتم در سال 85 تصویب شد و به تایید شورای نگهبان رسیده است.
5- خرید خدمات ربطی به آن بزرگمردی که رفت نداشت. آن بزرگمرد از معماران انقلاب اسلامی و یار و معتمد امام بود. آنهایی که به تمسک به دروغ و بداخلاقی کوشیدند شخصیت او را تخریب کنند باعث افزایش محبوبیت او در میان مردم شدند و بعد از درگذشت او خجل و سرافکنده شدند.
پاسخ + 0 0 --
محمد 1395/10/30 - 16:08
جناب آقای عبداللهی
حساب کنید ببینید حق التدریس دولتی ساعتی چنده؟ معلم خرید خدمت باید ساعتی کار کنه بدون روزهای تعطیل و سه ماه تابستان !
معلمان خق التدریس که از سال 92 استخدام شده اند بعضا هر 6 ماه یکبار ماهیانه 300 هزارتومن حقوق گرفته اند (24 ساعت در هفته برای 6ماه ساعتی 5 هزارتومان میشه !!؟؟ ) . کسی با این شرایط معلم خرید خدمات میشه که از بی کاری و سرناچاری باشه وگرنه شما اینجور قبول میکنید درس بدید ؟ با این شرایط افراد نخبه و با صلاحیت مطمئنا نخواهند آمد !
مطلب دوم در مورد خرید خدمات که برای مشاغل حاکمیتی نباید باشه . آموزش وپرورش را باید حاکمیت و دولت تامین رایگان کنند که هم اکنون در حال دور زدن ان هستند . هر روز از یک بخش از ان کم میکنند ( حذف شیر مدرسه ، واریز نکردن سرانه مدرسه و الان هم تامین نکردن معلم )
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 21:21
خرید خدمت معایبی دارد که باید در اجرا شناسایی و رفع شود. آموزش و پرورش حقوقی به معلم خرید خدمتی پرداخت نمی کند که کم باشد یا زیاد. معلم خرید خدمت حقوق خود را از پیمانکاری می گیرد که او با آموزش و پرورش قرارداد دارد (برخی موسسان مدارس غیر انتفاعی ) . در بخش خصوصی حقوق، تابع عرضه و تقاضا است. ضمنا آموزش و پرورش بر کار این معلم نظارت دارد. قاعدتا این معلم برای اینکه قرار دادش تمدید شود سعی می کند با حداکثر توان کارکند. (برعکس معلمان رسمی ) . این طرح برای بالانس نیرو و ایجاد توازن در نیروی انسانی استفاده می شود و معلمان رسمی سرجای خودشان هستند. آموزش و پرورش طرحی دارد . حداقل حقوقباید تابع قانون کارباشد. ضمنا طبق قانون مدیریت خدمات آموزش و پرورش نهاد حاکمیتی نیست. بعلاوه خرید خدمات ربطی به رایگان بودن آموزش و پرورش ندارد چون باز هم دولت هزینه ها را پرداخت می کند .
پاسخ + +5 0 --
معلم ناامید 1395/10/29 - 16:35
در مورد نقل و انتقال دلم پره!!
چندساله در نقل وانتقال درون استان واز ناحیه ب ناحیه در مشهد شرکت میکنم اما مورد موافقت قرار نمیگیره
کاش شانس و پارتی!!داشتم
شنیدم کادر اداری براحتی از ناحیه ب ناحیه یا درون استانی یا خارج استان منتقل میشن چی بگم؟؟
کاش قانون نقل وانتقالات معلمان عادلانه اصلاح بشه!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 05:43
نقل و انتقال نیرو به شکل کنونی ، چه قانونی و چه با پارتی بازی و شانس صورت بگیرد عامل مهمی در ایجاد عدم توازن نیرو بین مناطق برخوردار و مناطق محروم است. باید برای این موضوع فکر جدی بشود. به نظر من قانون نقل و انتقال به مدت 10 سال باید تعلیق شود تا بتوان به طور نسبی یک توازن ایجاد کرد بومی گزینی هم به طور جدی اجرا شود و هرکس در هرجا که استخدام می شود بداند که باید در همانجا تا بازنشستگی خدمت کند. اگر قبول ندارد ، استخدام نشود. مساله دیگر استخدام رسمی افراد جدید است. استخدام رسمی از این به بعد باید به طورکامل ممنوع شود. استخدام رسمی و مصونیت آهنین شغلی عامل کاهش شدید بهره وری و افت کیفیت نیروی انسانی است. در حال حاضر اگر یک معلم رسمی فاقد توانایی تدریس باشد یا حتی سواد خواندن و نوشتن در حد متعارف نداشته باشد وزارتخانه هیچ کاری با او نمی تواند بکند و حتی ممکن است به دلیل همین بیسوادی در سیستم رشد کندو مدیر بشد.
پاسخ + 0 0 --
معلم ناامید 1395/10/30 - 13:32
اگه قرار باشه چندسال انتقالات تعطیل بشه من با۲۱سال خدمت در ارزوی انتقال ب ناحیه دلخواه بازنشست میشم!!
پاسخ + 0 0 --
علی 1395/10/30 - 16:11
اگر قرار باشد کسی حق انتقالی نداشته باشد نوعی ظلم مضاعف است . مثلا آقای عبدالهی با پارتی بازی در تهران استخدام شده تا آخر آنجا باشد ولی کسی که چاره ای ندارد سالها از شهر خودش 300 کیلومتر تردد کنند به منطقه محروم و تا 30 سال همین مسیر خطرناک را طی کند ؟ جابجایی و نقل و انتقال در هر سازمانی هست : بانک و ادارات دولتی و.. همه نقل و انتقال دارند مهم این است که ضابطه مند باشد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 21:32
علی آقا مگر همه باید در تهران زندگی کنند؟ استخدام با پارتی بازی همه جا هست چه در خراسان جنوبی یا بلوچستان یا آذربایجان غربی و کرمان... چرا باید معلمی که برای کار در فلان منطقه محروم استخدام شده بعد 5 سال به تهران و اصفهان و مشهد منتقل شود؟ این به قول شما ظلم دایمی به دانش آموز مناطق محروم است که همیشه معلم تازه کار داشته باشند. معلم نباید 300 کیلومتر تردد کند. قاعده این است که معلم در محل خدمت خود بیتوته کند. معلمی که روزی 300 کیلومتر تردد کند وقت و حوصله تدریس ندارد. آموزش و پرورش از مشکلاتی رنج می برد کهدر ایجاد آن نقش نداشته . یک نفر می رود 300 کیلومتر دورتر از محل مورد علاقه اش استخدام می شود و از همان روز اول دنبال انتقالی است. آموزش و پرورش باید جدی به من بگوید شما به عنوان معلم شهرستان اشنویه استخدام می شوی و باید در اشنویه خدمت کنی و توقع نداشته باشی 5 سال بعد به ارومیه و 10 سال بعد به تهران منتقل شوی .
پاسخ + +3 -1 --
عارف 1395/10/29 - 18:04
با سلام جناب شیرزاد آی نمی شود در مدارسی که کلاس درس خالی دارند و در مقطع متوسطه اول و دوم به جای خرید صندلی خالی مدارس غیر انتفاعی توسط آب. پ از تعداد دانش آمو زان کلاسها کاست و کلاسهای درس را افزایش داد و به معلمان رسمی بابت تدریس در این کلاسها حق التریس پرداخت کرد ؟ این کارآيی سالها قبل به نوعی انجام می شد. در مورد جذب معلم هم درست فرمودید یعنی جناب فانی هر چقدر تبلیغ می کردند و آن جمله معروف پذیرش از بوم برای بوم را هی تکرار می کردند ولی تجربه ثابت کرده در مقابل پارتی وغیره اگر تعهد محضری هم از این معلمان گرفته شود هیچ است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 05:53
جناب عارف این کاری است که الان هم می شود. یعنی استفاده حداکثری از فضای مدرسه برای تشکیل کلاس و استفاده از معلمان همان مدرسه به عنوان حق التدریس . اما مساله این است که در بسیاری از مناطق حاشیه ای و پرتراکم، فضای خالی وجود ندارد. راه حل کلاسیک مدرسه ساختن و معلم استخدام کردن با توجه به سیال بودن جمعیت ، جواب نمی دهد. باید از راه حل هایی مانند پیشنهاد شما و یا خرید خدمات و بعد خرید صندلی خالی مدارس غیر انتفاعی استفاده کرد. حتی اگر ما فقط از دیدگاه منافع صنفی معلمان به قضیه نگاه کنیم استخدام بی در و پیکر نیروی جدید به ضرر معلمان موجود است. ضمنا ورود نیروی جدید به عنوان حق التدریس هم به ضرر معلمان رسمی است که امکان اضافه تدریس را از دست می دهند و هم این نیروها بعد از دوسه سال با تظاهرات و تجمع و فشار به عنوان نیروی رسمی وارد آموزش و پرورش می شوند.
پاسخ + +4 -1 --
احمد 1395/10/29 - 18:36
*خلاصه یادداشت جناب یادداشت نویس*
دیدگاه "شبه نئولیبرال" در کالایی کردن آموزش، خدمات اجتماعی رایگان و ... !
دیدگاه "فاشیستی" در انتخاب محل کار و زندگی و احتمالا بیسواد خواندن منتقدین قدرت!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 08:45
در خلاصه کردن یک متن باید به متن وفادار بمانیم. بحث اصلی یادداشت در باره نسبت معلم به دانش آموز و بررسی این ادعا است که گویا تعداد معلم کم و تعداددانش آموز زیاد است . در ادامه، این ادعا بررسی شده که گویا یک سوم نیروی انسانی آموزش و پرورش در ستاد وزارتخانه و ادارات کار می کنند. در ادامه پیشنهاد شده که در مناطق محروم به جای استخدام رسمی ، خدمات آموزشی با پول دولت از بخش خصوصی خریداری شود. در حاشیه شهرها هم که تراکم دانش آموز بالا است، پیشنهاد شده که سرریز دانش آموزان با هزینه دولت در مدارس غیر انتفاعی درس بخوانند. هم در خرید خدمات و هم خرید صندلی خالی مدارس غیر انتفاعی ، دولت ، هزینه ها را کامل می پردازد و ریالی از جیب دانش آموز هزینه نمی شود. در باره نقل و انتقالات هم اجباری در کار نیست. شخصی که استخدام می شود همان اول می داند که برای تصدی فلان پست و برای این مدت استخدام می شود، مخیر است که بپذیرد یا نپذیرد. اگر شما به همین شیوه ای که متن یادداشت مرا خلاصه کرده ای قدرت را نقد کنی هیچ تاثیری ندارد.
پاسخ + +2 -12 --
رضا 1395/10/29 - 19:18
با تشکر از آقای عبدالهی با نظریات آموزنده شان..
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 08:47
ممنونم .
پاسخ + +6 0 --
ابوالفضل 1395/10/29 - 21:19
شیرزاد جان پیشنهاد دارم هم ی مقاله در مورد ساختار جمعیتی ایران بویژه تعداد روستاها و هزینه تعداد زیاد آنها بر آموزش و پرورش بنویسی وبا چین ی مقایسه بزنی
اما شیرزاد جان هم مدیر و معاون باید کم بشن و هم کادر اداری
و سازمانهای الکی خوش در اموزش و پرورش مثلا نوسازی با معاونت پشتیبانی بشن پشتیبانی-عمرانی
مدرسه ای که با4نفر میشه جمع کرد چرا باید 7نفر اداره بشه
شیرزاد جان در ضمن وقتی مثلا دبیر یاضی برا تدریس نیاز داریم چرا در سازماندهی باید در رسته اداری یا کادر مدرسه مشغول باشن
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 08:58
جمعیت ایران در بعضی مناطق شهری مانند استان تهران بسیار متراکم است و در مناطق روستایی بسیار پراکنده است. آموزش و پرورش موظف است همه کودکان را پوشش بدهد. چه در تهران و چه در فلان روستا که 1 دانش آموز دارد. یکی از دلایل به کارگیری نیروی اداری بیشتر در مدارس ، تفکیک جنسیتی دانش آموزان است الان ما حدود 105 هزار مدرسه داریم. اگر در سطح ابتدایی و راهنمایی تفکیک جنسیتی برداشته شود، احتمالا تعداد مدارس ما به حدود 70 هزار می رسد و در کادر اداری مدارس صرفه جویی می شود . سازمانهی نیروی انسانی هم راحت تر میشود. من هم معتقدم سازمانهایی که با ماموریت اصلی آموزش و پرورش ارتباطی ندارند باید از آن جدا شوند . الان در بسیاری از مدارس ، افرادی حضور دارند که ظاهرا پست سازمانی دارند ولی عملا کاری انجام نمی دهند. اینها همه برمی گردد به سیستم اداره دولتی مدارس که همه گمان می کنند پول دولت مثل آب اقیانوس یا شن های بیابان بی انتها است.
پاسخ + 0 0 --
ابوالفضل 1395/10/30 - 23:14
ببینید واقعا چه لزومی داره بالا 55000تا روستا تو این مملکت باشه و بعد چرا باید یک عده تو اداره و مدرسه بیکار باشن و معلم با تراکم بالا مثلا در تهران کلاس اداره کنه
یا از لحاظ جنسیتی چرا خانم زیاد دارن اما همه پستها اداری دست مردهاست در صورتیکه اگه رئیس منطقه زن باشه خانمها هم از کار اداری استقبال میکنن
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/02 - 11:40
آقای ابالفضل ، اگر تو اداره در تهران فردی داره ول می گرده و حقوق یا مفت میگیره، خیلی بد و غیر اخلاقیه . اما طبق قانون نقل و انتقالات نمیشه این شخص را فرستاد زاهدان و کرمان خدمت کنه . توی مدرسه هم معمولا یک پست توی چارت سازمانی به افراد معذور و بیکاره میدن ولی عملا ول می گردند. اینها را هم نمیشه فرستاد کرمان . اشکال از قانون استخدام رسمی و قانون نقل و انتقالات است. در مورد جنسیت هم، در مدارس که تفکیک جنسیتی بر قرار است به خانم ها میدان داده اند، اما در ادارات که تفکیک جنسیتی نیست ، آقایان مرد سالار حق خانم ها را خورده اندو به آنها فرصت ابراز وجود نمی دهند.
پاسخ + 0 0 --
ابوالفضل 1395/11/02 - 14:28
اقای شیرزاد بحث من ول گشتن فرد نیست من میگم وقتی تعداد خانم ها در تهران از اقایون به طرز عجیبی زیادتر هستن در ادارات از خانمها استفاده بشه و اقایون تشریف به مدرسه ببرن
چند سوال از همه منجمله شما
بعد از جدا شدن کرج چرا تهران هنوز دو اداره کل عریض و طویل داره و تبدیل به یکی نشده؟
دو ایا این همه اداره در تهران با نیرو کم ضرورت داره؟
سوم ایا با کمی نیرو چرا وزارتخانه از تهران نیرو میگیره و از تعداد نیروهای خودش و کادر مدرسه ها کم نمیکنن؟
پاسخ + +7 0 --
ابوالفضل 1395/10/29 - 21:22
شیرزاد جان چرا ساعت بعضی درسها مثلا مطالعات اجتماعی از3به2کاهش پیدا نمیکنه
چرا دینی و قران به حوزه و تامین بودجش به حوزه واگذار نمیشه
چرا مشاوره و پرورشی یکی نمیشن
چرا تربیت بدن و بهداشت به وزارت ورزش و بهداشت واگذار نمیشه
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 09:05
جدا از مصادیق که افراد طبعا با هم اختلاف نظر دارند ، به نظر من باید برای سبکبار کردن آموزش و پرورش اقدام کرد. شانه های آموزش و پرورش زیر بار وظایف غیر مرتبط ختم شده است. وظایف مربوط به سایر دستگاه ها از جمله وبسیج و سازمان تبلیغات و ارشاد اسلامی و حوزه علمیه و وزارت مسکن و وزارت بهداشت و وزارت علوم و وزارت کاریابی و.... از دوش نحیف آموزش و پرورش برداشته شوند.
پاسخ + +2 -1 --
ناشناس 1395/10/29 - 23:32
جناب شیرزاد راه حل ساده است ولی خرید خدمت نیست شما حقوق مناطق محروم را 2 برابر کن همه هجوم می اورند مانند ارگانهای دیگر ولی اموزش و پرورش می خواهد با ظظلم کار جلو ببرد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 12:12
اگر دولت بتواند در یک منطقه محروم به جای یک معلم رسمی لیسانس که 1 میلیون و 500 حقوق می گیرد و هر طور دلش خواست کار می کند ، از طریق خرید خدمت یک معلم لیسانس یا فوق لیسانس با 900 هزار تومان به کار بگمارد و در عین حال بتواند برکار او نظارت داشته باشد و اگر یک سال خوب کارنکرد او را عوض کند و نیروی قوی تری بگیرد ، چرا نباید این کار را بکند؟ حالا اگر بیاید یک معلم رسمی را با حقوق دوبرابر به منطقه محروم ببرد ، هزینه دولت چهار و نیم برابر می شود. ما در زندگی شخصی خود این حساب و کتابها را رعایت می کنیم اما نوبت به دولت که می رسد حساب و کتاب را فراموش می کنیم. دولت از خودش پول ندارد . پول دولت یا مالیات است یا فروش نفت . در هر دو حالت پول مال ملت است و دولت به عنوان وکیل باید صرفه و صلاح موکل را مراعات کند. لطفا بحث دزدی و اختلاس و فیش نجومی را پیش نکشید. آنجا هم دولت باید با شدت بیشتری از اموال ملت دفاع کند.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 12:18
بحث خرید خدمت فقط مختص آموزش و پرورش نیست همه دستگاه های دولتی موظف به اجرای آن هستند حتی همان ارگانهای دیگری که شما گفته اید. اگر ارگانی قانون مدیریت خدمات دولتی را اجرا نمی کند باید از دولت خواست که آن دستگاه را زیر بار قانون بیاورد. نه اینکه بگوییم چون فلان دستگاه قانون را رعایت نکرده پس جای دیگر هم رعایت نکند. لطفا حالا که شما ناشناس هستید و خطری شما را تهدید نمی کند بفرمایید کدام دستگاه کارکنان خود را با حقوق دو برابر به منطقه محروم فرستاده است ؟
پاسخ + +3 -1 --
...... 1395/10/30 - 12:30
وقتی فرزندان شهدا و ایثارگر و اشناهاي رئیس و معاونان آ.پ بی هیچ محدودیتی از یه شهر به شهر دیگه منتقل میشن باید جور اونا رو منی که با رتبه زیر هزار دبیری خوندم بکشم و سالها تو مناطق محروم که 150کیلومتر از محل زندگیم فاصله داره خدمت کنم بدون هیچ هزینه ایاب و ذهاب و حق مسکن!!! حقوق مناطق محروم رو دو برابر کنن یا حداقل سرویس رفت و آمد اختصاص بدن آخه کدوم کارمندی بدون دریافت کوچکترین هزینه ای به مناطق محروم و روستاهایی که تو زمستون حتی راه ماشین رو ندارن و راه صعب العبور دارن می ره؟ اگه نقل و انتقالات هست باید برای همه باشه نه فقط ایثارگران و آشناهاي رئیس و معاونان آ.پ.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 21:40
دوست عزیز اگر در نقل و انتقالات تبعیض و پارتی بازی هست باید جلو تخلف را گرفت. در آموزش و پرورش اصل بومی گزینی سالهاست که رسما اجرا می شود. شما که رفته ای در جایی که 150 کیلومتر از محل زندگی ات فاصله دارد استخدام شده ای حق یک نیروی بومی را ضایع کرده ای و ضمنا اگر منتقل شوی یک ردیف حقوقی آن منطقه محروم را سوزانده ای . کارکنان مناطق محروم از امتیازاتی برخوردارند. اما آموزش و پرورش ضامن نیست که هزینه روزانه 300 کیلومتر رفت و برگشت شما را بپردازد. ضمنا شما که روزی 3000 کیلومتر رفت و آمد می کنی خسته تر از آن هستی که بتوانی کارت را درست انجام دهی . واقعیت این است که اتوریته و نظم اداری از بین رفته و همه دنبال این هستند که منفعت خود را تامین کنند و کار و وظیفه در اولویت نیست.
پاسخ + 0 0 --
...... 1395/10/30 - 23:54
جناب شیرزاد اطلاعات شما در مورد افرادی که ده سال پیش تو مراکز تربیت دبیر خوندن کاملا غلطه چون ما تعهد استاني داریم نه منطقه ای و این گفته شما که من حق یکی از افراد اون منطقه رو خوردم کاملا غلطه چون من اصلا برای اون منطقه تعهدی ندادم .... چون بعد اتمام تحصیلات دانشگاهی ما تقسیم بندی شدیم و متأسفانه افرادی که پارتی داشتن و رشوه دادن بدون توجه به نیاز یا عدم نیاز منطقه به شهر خودشون رفتن و ما به اجبار افتادیم مناطق دور افتاده و از اونجایی که هر اعتراضی باعث میشد انواع انگ ها رو بهمون بزنن و اصلا به اعتراضات توجهی نمی شد به اجبار پذیرفتیم .و درمورد اینکه میگی باید جلوی تخلف گرفته شود باید خدمتتان عرض کنم که شتر در خواب بیند پنبه دانه .... معلم هم در خواب بیند نبود تخلف .ما به این تخلفات عادت کردیم و هر روز با اینها کار میکنیم.
پاسخ + 0 0 --
...... 1395/11/01 - 00:18
تو آ.پ ایران هیچوقت جلوی خلاف گرفته نمیشه چون رئیس و معاونان این جور خلاف ها رو حق قانونی خودشون ميدونن.شما هم فکر نکن اینجا آمریکاس اینجا ايرانه و هر وقت مسولان برای آ.پ ارزش قائل بشن اونوقت جلوی خلاف هم گرفته میشه ولی افسوس که آ.پ هیچوقت جزو اولویت ها نخواهد بود و ......
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/02 - 11:51
دوست عزیز چند تا نقطه ،گفته ای : " ما به این تخلفات عادت کردیم و هر روز با اینها کار میکنیم." . اضافه کرده ای که : " آ.پ ایران هیچوقت جلوی خلاف گرفته نمیشه چون رئیس و معاونان این جور خلاف ها رو حق قانونی خودشون ميدونن". عزیز نقطه چین! وقتی ما شجاعت اعتراض به رفتارهای غیر قانونی را نداریم و حتی جرات نمی کنیم در فضای مجازی با اسم واقعی یا مستعار کامنت بگذاریم ، فکر می کنی وضع باید بهتر از این باشد؟ ظالم و مظلوم مکمل هم هستند. مسئولان که به قول شما برای آموزش و پرورش ارزشی قایل نیستند ، من و شما هم ترسو و محافظه کاریم و زیر بار ظلم شانه خالی می کنیم. پس چگونه انتظار داریم که اوضاع تغییر کند ؟ من فکر می کنم شما از وضع موجود خیلی راضی هستی و دلیل نقطه چین بودن نام شما این است که می ترسی امتیازهایی را که داری از دست بدهی .
پاسخ + +2 0 --
جلیل 1395/10/30 - 20:33
جناب پروفسور شیرزاد ساکن آمریکا آمارهای جنابعالی در مورد ترکم دانش آموزان کاملا اشتباه و دروغ است نوشته ای در ابتدایی به ازای هر 26 دانش آموز یک معلم داریم. در متوسطه اول به ازای هر معلم 16 دانش آموز و در متوسطه دوم به ازای هر معلم 17 دانش آموز داریم. شما فقط بک مدرسه به ما نشان بده که در متوسطه اول دارای 16 دانش آموز باشد در تمام مدارس کشور تراکم دانش آموزان 33 به 1 هست خوب این ازآمار جنابعالی که غلط در غلط است البته باز جنابعالی از دوستت فانی با انصاف تر هستی چون ایشان امار را 11 به 1 اعلام می کرد که جنابعالی عدد 16 را برگزیدی البته جنابعالی چون کلا مخالف معلمین هستی خبر خوشحال کننده ای را برایت دارم وزیر جدید لایجه کاهش تعطسلات تابستانی را به مجلس آماده کرده است پیشنهاد می کنم مقاله بعدیت در این باره باشد حتم دارم از موافقان این لایجه باشی
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 22:01
آقای جلیل من که عدد و رقم داده ام و نحوه محاسبه را هم گفته ام. در سال 93 -94 تعداد کل دانش آموزان 13 میلیون و 600 هزار تن و تعداد کارکنان آموزشی 615 هزار نفر بوده است. میانگین 22 به یک ، حاصل تقسیم این دو عدد است . عدد 16 هم از تقسیم تعداد کل دانش آموزان به تعداد کل کارکنان به دست می آید. این نسبت در ابتدایی و متوسطه اول و دوم هم به دلیل تفاوت تعداد دانش آموزان و معلمان هر مقطع متفاوت است .اگر نسبت 33 به یک شما را بپذیریم یا باید تعداد دانش آموزان 20 میلیون باشد یا تعداد معلمان گچ بدست و ماژیک بدست 400 هزار نفر! شما هم نحوه محاسبه نسبت 33 به 1 را بنویسید، همراه آمار دانش آموزان و معلمان. اینکه بگوییم در مقابل هر یک معلم 22 دانش آموز داریم یا تعداد کارکنان ستادی 350 هزار نفر نیست یا راه حلی عملی برای جبران کمبود معلم در برخی مناطق بدهیم را نمی توان ضدیت با معلم دانست.
پاسخ + +1 0 --
جلیل 1395/10/30 - 20:41
جناب شیرزاد به طور خلاصه معتقد است برای تامین هزینه های اموزش و پرورش بهتر است تمام معلمان را اخراج کنیم و اقدام به تامین معلم حق التدریسی با حقوق دویست هزار تومان کنیم مدارس به بخش خصوصی واگذار شود و معلمان همانند برده در خدمت آنان باشند چنبن تفکراتی در حقیقت تفکرات سرمایه داری است همان تفکراتی که اصلاح طلبان به دنبال آنان هستند اینان نمی دانند که هرگونه هزینه در فرهنگ و آموزش سرمایه است برای پیشرفت علم و دانش و فرهنگ این افراد به غیر از پول چیزی نمیشناسند و به هر چیزی با دیده سود و منفعت مینگرند حتی در جوامع ضد مردمی ه چنین تفکراتی در مورد اموزش و پرورش وجود ندارد در همان امریکا بیشترین حقوق به معلمین پرداخت میشوند و بالاترین بودجه به اموزش و پرورش پرداخت میشود اما اصلاح طلبان از جمله شیرزاد چاره کار را در اخراج معلمان و فروش مدارس خصوصی سازی و به کارگیری با حقوق دویست هزار تومان می دانند وای بر این اندیشه و این افراد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/10/30 - 22:14
در خلاصه کردن یک متن باید به متن وفادار باشیم. من گفته ام معلم رسمی مصونیت آهنین دارد و کسی نمی تواند معلم رسمی را اخراج کند. بحث این یادداشت چگونگی ایجاد توازن در نیروی انسانی و چگونگی تامین کمبود نیرو در مناطق محروم و مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ است. هدایت دانش آموزان اضافه بر استاندارد مدارس مثلا کرج یا اسلام شهر یا قلعه حسن خان به مدرسه غیر انتفاعی با پول دولت ، باعث کاهش تراکم نیرو در مدرسه دولتی می شود. اشکال این کار چیست؟ در مناطق محروم هم که به دلیل انتقال نیروهای رسمی با کمبود دایمی معلم روبرو هستیم استفاده از قانون خرید خدمات آموزشی چه ایرادی دارد؟ شما قبلا می گفتی دولت روحانی معلمان را اخراج و مدارس را فروخته است. من از شما خواستم یک مدرسه دولتی فروخته شده را آدرس بده یا اسامی 10 تا معلم اخراج شده را بنویس . الان هم همین را از شما می خواهم. البته شعار سیاسی دادن خیلی آسان است . اما بحث استدلالی و متکی به سند و مدرک خیلی دشوار است.
پاسخ + 0 0 --
احمد 1395/11/01 - 12:29
چرا فقط معلم به اصطلاح "ناکارآمد" اخراج شود؟
چه کسی می تواند مدیران ارشد و ناکارآمد و نجومی بگیر
را اخراج کند؟ یا اصلا آنها را ارزیابی عملکرد کند؟
البته و متاسفانه جدیدا افراد فوق الذکر را "ذخائر نظام"
هم می نامند!؟
به عنوان مثال؛ الان هم اکنون جناب فانی کجاست؟
چرا جنابشان کم پیداست؟
چرا در مورد اختلاس 8000 میلیاردی در صندوق به اصطلاح
ذخیره فرهنگیان که در زمان وزارت عظمای ایشان رخ داد
بازخواست نشد؟
بله شیرزاد جان!
قانون در کشورهای جهان سوم مانند تا عنکبوت است که فقط
طعمه های نحیف مثل اینجانب "معلم ناکارآمد" را گیر
می اندازد!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/02 - 12:01
آقای احمد ، متاسفانه معلم یا مدیر یا مسئول ناکارآمد اخراج نمی شود پس سوال شما درست نیست که چرا معلم ناکارآمد اخراج می شود و مدیر نا کارآمد اخراج نمی شود. در سیستم مدیریت دولتی و استخدام رسمی هیچکس به خاطر ناکارآمدی اخراج نمی شود. عیب استخدام رسمی مدیر و معلم و به طور کلی سیستم مدیریت دولتی همین است که افراد مصونیت آهنین دارند. من برعکس شما، فکر می کنم که قانون پناهگاه ستمدیدگان و افراد ضعیف است و معمولا قلدرها و گردن کلفتها و ظالمان با قانون مخالفند. ملت ایران 120 سال است برای حکومت قانون مبارزه می کند و دستاورد اندکی داشته است. امثال شما همین اندک را هم به باد می دهید و آب به آسیاب گردن کلفتهای ضد قانون می ریزید.
پاسخ + +2 0 --
جلیل 1395/10/30 - 23:34
جناب شیرزاد اتفاقا اشتباه دوست شما فانی هم اینجا بود ایشان هم مثل شما یک اشتباه بسیار بزرگ داشت دانشمند فانی بدون کسر مدیران و معاونین و کارمندان ادارات تعداد دانش آموزان را بر تعداد معلمین تقسیم و به عدد 11 رسیده بود همین اشتباه را جنابعالی هم تکرار می کنی شما در این آمار باید تعداد مدیران و معاونین مدارس و کارمندان ادارات اموزش و پرورش را کسر و سپس تقسیم کنی با کسر این نیروها دقیقا به عدد 33 خواهی رسید در ضمن اینجا این همه معلم هستند از اونها بپرس که در کلاس چند نفر دانش آموز دارند اصلا در کل کشور هیچ مدرسه ای را نداریم که کمتر از 33 نفر دانش آموز داشته باشد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/01 - 02:27
آقای جلیل ، عدد 11 را اگر فانی گفته خودش باید جواب بدهد . این عدد 11 را من نگفته ام. آنچه من گفتم نسبت 22 دانش آموز به یک معلم است. در این محاسبه، اول ، کارکنان اداری و ستادی + مدیران و معاونان و دفتر دار و سرایدار مدارس از رقم کارکنان کسر شده است. 615 هزار فقط خالص کادر آموزشی مدارس است. با محاسبه مجموع کادر آموزشی +کادر اداری مدارس و کارکنان ادارات که مجموعا بیش از 900 هزار نفر می شوند، نسبت کارکنان به دانش آموزان یک به 16 می شود. اینها را در متن با ساده ترین زبان و با تاکید بر جزییات گفته ام. شما اگر می خواهی بحث کارشناسی کنی : ا- آمار کل دانش آموزان 2- آمارکل کارکنان آموزش و پرورش . 3- آمار معلمان (کادر آموزشی ) را بنویسید و بگویید نسبت 1 معلم به 33 دانش آموز را از تقسیم چه عددی بر چه عددی به دست آورده ای .باز هم تاکید می کنم نقد باید متناسب با متنی باشد که آن را نقد می کنیم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/01 - 02:43
فرموده اید که : "اینجا این همه معلم هستند از اونها بپرس که در کلاس چند نفر دانش آموز دارند." در بحث علمی چنین ارجاعی عوامانه است. وقتی می گوییم کیانگین ، منظور این است که کلاس 40 نفری داریم و در نقطه مقابل حتی مدارس یک نفری هم داریم . شما منکر مدارس کمتر از 33 نفر شده ای ! طاهرا عدد 33 برای شما معنای خاصی دارد. لطفا بفرمایید بر اساس کدام دستورالعمل ، آموزش و پرورش در روستاهایی که کمتر از 33 دانش آموز دارد ، مدرسه دایر نمی کند؟ آموزش و پرورش موظف است که تمام کودکان ایرانی را در شهر و روستا پوشش بدهد. در دوره حاجی بابایی و فرشیدی هم مدارس زیر 5 دانش آموز داشته ایم. اصلا 90 درصد مباحث ربطی به وزیر و معاون وزیر ندارد که آدم فکر کند با رفتن یک وزیر و آمدن وزیر بعدی انقلابی در آموزش و پرورش اتفاق می افتد. نمی دانم اطلاعات عمومی مدیران کل در دوره حاجی بابایی این قدر نازل بوده یا اینکه برخلاف شنیده ها شما در آن دوره مدیر نبوده ای .
پاسخ + +2 0 --
جلیل 1395/10/30 - 23:41
اما در مورد معلمان مناطق محروم اتفاقا یاد بزرگ مرد آموزش و پرورش دکتر حاجی بابایی مبفتم که به جای اینکه مثل شما اصلاح طلبها در اندیشه خرید خدمات و فروش مدارس و به کار گیری معلمان دویست هزار تومانی باشد مصوبه تعجیل در رتبه و طبقه را برای معلمان مناطق محروم تصویب کرد پس راه حل ما دادن امتیازات مادی برای معلمان مناطق محروم هست تا از این مناطق خارج نشوند کلا تفاوت اندیشه ما با شما و دوستانتان اینجاست ما از طریق افزایش حقوق و امتیازات به دنبال نگه داشتن معلمان هستیم شما با خرید خدمت و فروش مدارس و تهدید معلمان ما هزینه در آموزش و پرورش را سرمایه میدانیم و با فروش مدارس و اخراج و به کار گیری معلمان دویست هزار تومانی مخالفیم شما و اصلاح طلبان هزینه در این سازمان را به هدر رفتن سرمایه می دانید و به دنبال مدارس غیر دولتی و خرید خدمات و اخراج معلمان هستید ما به دنبال تامین امنیت شغلی معلم و ارج نهادن به منزلت مقام معلم با رسمی کردن هستیم شما مخالف رسمی شدن معلم هستید چون دیدتان به معلم منفیست
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/01 - 02:54
بحث خرید خدمات در دستگا های دولتی از جمله آموزش و پرورش در مواد مختلف قانون مدیریت خدمات با تاکید آمده است. این قانون مصوبه مجلس هفتم در سال 85 است. همه دولتها مجری این قانون بوده اند و در دوره حاجی بابایی هم خرید خدمات آموزشی اجرا می شده است. امتیازات کارکنان دولت در مناطق محروم در دوره رژیم شاه هم وجود داشته و در دولتهای قبل از احمدی نژاد هم بوده و الان هم هست. به قول شاعر نرود میخ آهنین در سنگ . شما از اخراج معلمان می گویید در حالی که هیچ مستخدم رسمی دولت را نمی توان اخراج کرد. از فروش مدارس می گویی اما نمی توانی نام یک اخراجی یا یک مدرسه فروخته شده را اعلام کنی . کار شما در این کامنتها بحث کارشناسی برای روشن شدن موضوع نیست. تکرار یک سری شعار سیاسی است. احمدی نژاد خوب بود ، روحانی بد است. حاجی بابایی خوب بود فانی و داش بدند. در دوره احمدی نژاد وضع معلمان توپ بود و مرفه بودند. در این 4 سال بدبخت و بیچاره شدند. روحانی فوج فوج معلمها را اخراج کرده و هزاران مدرسه دولتی را فروخته است. خودت از این حرفهای کودکانه خنده ات نمی گیرد؟
پاسخ + +2 0 --
...... 1395/11/01 - 09:09
همکاران محترم دقت کنن جناب شیرزاد در یکی از کامنت ها فرمودن "آ.پ ضامن نیست هزینه رفت و آمد شما به مدرسه محل کار را بدهد" در حالیکه دوستان بنده که با هم در یک روستا کار میکنیم و کارکنان درمانگاه اونجا هستن ماهانه 300هزار هزینه ایاب و ذهاب دریافت میکنن ضمن اینکه پانسیون برای اقامت هم دارن!!! نصف بنده هم سنوات دارن.حالا شما تفکر وزیر بهداشت رو با امثال شيرزاد مقایسه کنین و عمق عقب افتادگی آ.پ رو درک کنین.
پاسخ + 0 0 --
احمد 1395/11/01 - 12:36
......... جان، دوست عزیز و گرامی؛
تا حالا باید درک کرده باشی که شیرزاد اصولا تفکرات ضد
معلمی غیر قابل انکاری داشته که در تک تک نوشتجات ایشان
موج می زند؛ دقیقا مانند برخی از صاحب منصبان دولتی که
ایشان بخاطر برخی از آنان سینه چاک می کند!
پاسخ + 0 0 --
ابوالفضل 1395/11/01 - 13:27
بعضی حرفهای شیرزاد درست نیست اما موضوع یابی خوبی انجام میده یکمم لازمه ما هدایتش کنیم تا افکارش اصلاح بشه مثل گفته شما دوست عزیز احمداقا
پاسخ + +3 0 --
جلیل 1395/11/01 - 14:59
مشکلی که جناب شیرزادشما در ارائه آمار داری اینست که در هر مدرسه ای دارای 5 معاون و یک مدرسه هستیم شما آمار کادر اجرایی مدارس را درست نداری در ثانی اگر آمار شما درست است و نسبت معام در متوسطه اول 1 به 16 هست پس چرا در مدارس دولتی تعداد دانش آموزان 33 هست ؟ کار خیلی سختی نیست شما مدارس متوسطه اول در یک منطقه از تهران را بررسی کن و ببین در کلاسشان چند نفر دانش آموز دارند تحت هیچ شرایطی در مدارس شهری کمتر از 33 نفر دانش آموز نداریم شما پرسش از معلمان را عوامانه و غیر علمی می دانی آمارکمتر از 33 نفر مربوط به برخی از روستاهاست اشکال شما در اینست که آمار چند مدرسه روستایی را به کل مدارس شهری کشور تعمیم می دهی حقیقت مثل روز را انکار می کنی کار دشواری نیست چند تا مدرسه تهران برو ببین چند تا دانش آموز دارند
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/01 - 23:55
جناب جلیل باز هم تکرار می کنم از حدود 917 هزار پرسنل آموزش و پرورش ، در سال 93-94 ، 615 هزار نفر معلم گچ به دست بوده اند. این آمار رسمی سازمان مدیریت است. تعداد دانش آموزان هم 13 میلیون و 600 هزار نفر بوده . از تقسیم این دو عدد برهم عدد 22 یعنی نسبت دانش آموز به معلم به دست می آید. اگر تعداد دانش آموزان هر مقطع را بر تعداد معلمان همان مقطع تقسیم کنیم نسبت معلم به شاگرد به تفکیک مقاطع بدست می آید. شما که ادعای نسبت 33 به یک را داری ارقام و نحوه محاسبه را لطفا بیان کنید. ایران هم فقط تهران نیست. من از میانگین کشوری با عدد و رقم و نحوه محاسبه صحبت می کنم. با اینکه نحوه محاسبه را چند بار برای شما توضیح داده ام ، باز هم می نویسی : " اشکال شما در اینست که آمار چند مدرسه روستایی را به کل مدارس شهری کشور تعمیم می دهی حقیقت مثل روز را انکار می کنی کار دشواری نیست چند تا مدرسه تهران برو ببین چند تا دانش آموز دارند." واقعا من این کار را کرده ام ؟
پاسخ + +3 0 --
جلیل 1395/11/01 - 15:05
امتیازات کارکنان دولت در مناطق محروم در دوره رژیم شاه هم وجود داشته و در دولتهای قبل از احمدی نژاد هم بوده و الان هم هست جناب پروفسور شیرزاد مصوبه تعجیل در رتبه و طبقه در سال 90 به تصویب رسید یعنی اواسط دوران حاجی بابایی قبل از این تاریخ این امتیاز برای معلمان تعلق نمی گرفت در ضمن شما عنوان کردی بهترین راه برای تامین معلمان مناطق محروم خرید آموزشی است که من با دیدگاه شما مخالفت کردم و گفتم بر خلاف نظرات سرمایه داری شما بهترین راه خرید خدمت نیست بلکه دادن امتیازات به معلمان این مناطق است که در زمان حاجی بابایی تصویب شد باید خدارا شکر کنیم که شورای نگهبان با واگذاری مدارس مخالف کرد و گرنه اکنون تمام مدارس فروخته شده بود کلا این دولت تدبیر و امید دولت بسیار بسیار خطر ناک برای معلمین است شاید بدترین دولت برای قشر ضعیف و معلمین این دولت باشد دولت شما تفکر هزینه در اموزش و پرورش سرمایه است را قبول ندارد و به دنبال فروش و واگذاری مدارس به سرمایه داران است تا از منافع این مدارس در سایه استثمار نظام آموزشی بهره ببرند
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/02 - 00:13
اگر در دوره آقای حاجی بابایی طرحی برای تعجیل در رتبه و طبقه معلمان به تصویب رسیده، دست ایشان و نمایندگانی که این طرح را تصویب کرده اند درد نکند. حالا بفرمایید مگر این مصوبه در دولت جدید لغو شده است؟ اگر لغو شده کی و چگونه ؟ اگر هم برقرار است پس چرا همه متقاضی انتقال از مناطق محروم هستند؟ می بینیم که طرح تعجیل ، هر چند طرح خوبی بوده اما باعث ماندگاری نشده است.تا حالا مدعی بودی که روحانی مدارس دولتی را فروخته و معلمان رسمی را اخراج کرده ! خدا را شکر حالا می گویی شورای نگهبان مخالفت کرد و گرنه تمام مدارس فروخته شده بود ! دولت روحانی کی لایحه ای برای فروش مدارس به مجلس برد ؟ این لایحه کی و در کدام مجلس تصویب شد ؟ شورای نگهبان کی با آن مخالفت کرد؟ ... بسیار خوب اگر به گفته شما شورای نگهبان با فروش مدارس مخالفت کرده ، پس دولت سرمایه داری روحانی نمی تواند مدرسه بفروشد ، پس نگرانی شما از چیست؟
پاسخ + +3 0 --
جلیل 1395/11/01 - 15:17
اگر دولت بتواند در یک منطقه محروم به جای یک معلم رسمی میشود از پول مردن صحبت میشه اما وقتی پای حقوق کارمدان بانک و پزشکبان و مدیران میشود دیگر پول مالیات و نفت مفهمومی ندارد در همان غربی که در انجا زندگی می کنی صدر اعظم آلمان در مقابل اعتراض پزشکان که چرا حقوق معلم از پزشک زیاداست گفت انتظار نداشته باشید حقوق کسانیکه شمارا تربیت کردند کمتر از شما باشد اما اینجا جنابعالی از حقوق 900 هزار تومانی حرف میزنی آخر مرد حسابی چه دشمنی با فرهنک و آموزش این مملکت داری باید بالترین حقوق به مروجان فرهنگ و دانش داده شود شما برای معلمان حتی به اندازه یک کارگر ساختمانی هم ارزش قائل نیستی
پاسخ + 0 0 --
مهدوی 1395/11/02 - 00:12
به نظر کمی درباره شرایط اطرافمان توجه کنیم ، این جملات احساسی بارها در گروهها و کانال ها دست به دست شده و معلومه مبنای درستی نداره : از توقف نکردن معلم در پشت چراغ قرمز تا عظمت امپراتور داشتن در ژاپن یا مخفی کردن معلمان در زمان هیتلر و ....
اونهایی که اعتقاد دارند معلم رسمی کم کاری میکنه بهتره اول حقوق به اندازه یک زندگی آبرومندانه در حد خط فقر اعلامی از مرکز آمار و بانک مرکزی برای معلم تعیین بشه سپس به میزان کاری که انجام میده از سایر مزایا نظیر فوق العاده و رتبه بندی بهره مند بشه یا اگر وظایفش را انجام نداد از با کاهش حقوق و رتبه مواجه بشه : یعنی یک نظام تشویق و جریمه ، ولی در حال حاضر از نظام تشویق خبری نیست فقط معلم را با یک حقوق ناچیز به کم کاری و سهل انگاری متهم می کنند که این چندان منطقی نیست
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/02 - 01:48
گفته ای : "صدر اعظم آلمان در مقابل اعتراض پزشکان که چرا حقوق معلم از پزشک زیاداست گفت انتظار نداشته باشید حقوق کسانیکه شمارا تربیت کردند کمتر از شما باشد" این نقل قول دروغ و ساختگی و فاقد منبع است و من در یادداشتی تحت عنوان خرافات صنفی این گونه شایعات اینترنتی را نقد کرده ام. یک معلم باید برای قبول یک خبر معیار داشته باشد. من متاسفم که دانش و منش معلمی در بین بخشی از همکاران تا این اندازه سقوط کرده است . در باره حقوق 900 تومانی ، جوابی بود به دوستانی که می گویند معلمان خرید خدمتی 200 تومان حقوق می گیرند. من هم دوست دارم که قیمت کار معلم در بازار رقابتی و آزاد ماهی 10 میلیون باشد تا به دولت فشار بیاوریم که قیمت واقعی کار معلم را بپردازد. اما وقتی قیمت کار معلم در بازار آزاد از حقوق کارگر ساده پایین تر است، باید فکر کنیم که برخی همکاران بیسواد و سیاسی کار که از فهم ساده ترین استدلال های منطقی عاجزند و بر طبل عوامفریبی می کوبند چه بر سر این شغل آورده ایم که حتی از کارگری ساده هم پایین تر افتاده است؟
پاسخ + +3 0 --
جلیل 1395/11/01 - 15:17
لیسانس که 1 میلیون و 500 حقوق می گیرد و هر طور دلش خواست کار می کند ، از طریق خرید خدمت یک معلم لیسانس یا فوق لیسانس با 900 هزار تومان به کار بگمارد و در عین حال بتواند برکار او نظارت داشته باشد و اگر یک سال خوب کارنکرد او را عوض کند و نیروی قوی تری بگیرد ، چرا نباید این کار را بکند؟ خوب جناب پروفسور شیرزاد مخالف معلم آیا در آمریکا هم اینگونه است ؟ اونجا هم به معلم ماهی 900 هزار تومان پرداخت می کنند ؟ وقتی مسئله حقوق معلم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/02 - 02:12
تفکر عوامانه محدوده ندارد! حداقل آدم باید روی شعور احتمالی مخاطب خودش کمی حساب باز کند. در مقایسه حقوق در کشورهای مختلف عوامل زیادی تاثیر دارد و مقایسه خام دستمزد عوامانه است. یکی از این عوامل مقایسه انحراف حقوق از سرانه تولید ناخالص داخلی یا سرانه ملی است. در آمریکا سرانه ملی 45 هزار دلار است و در ایران 5 هزار دلار . میانگین حقوق معلمان امریکایی حدود 45 هزار دلار در سال است یعنی تقریبا معادل سرانه ملی . رقم میانگین حقوق معلمان در ایران (تاکید می کنم میانگین ) به طور رسمی بیش از دو میلیون تومان است. اگر میانگین را 1 میلیون و 650 بگیریم ، درآمد معلم ایرانی هم تقریبا معادل سرانه ملی کشور ایران یعنی 5 هزار دلار در سال است. درآمد افراد و اقشار در هرکشوری را باید با سرانه تولید ناخالص داخلی سنجید. این به معنای این نیست که حقوق معلمان کافی است. به نظر من معلمان ایرانی از نظر درآمد در دهک های میانی جامعه ایران قرار دارند. 70-80 درصد مردم ایران مشکل معیشتی دارند. تا تولیید ناخالص داخلی بالا نرود ، هر اقدامی در جهت ایجاد برابری فقط به توزیع برابر فقر منجر می شود.
پاسخ + +4 -6 --
سلیمانی 1395/11/01 - 16:45
با سلام از آقای شیر زاد باید بخاطر جوابگو بودنشان واقعا تقدیر و تشکر کرد حالا چه با نظر ایشان مخالف باشید یا مخالف در کمال ادب و احترام پاسخگو هستند و جا دارد که از ایشان کمال تشکر را نمایم بر عکس بعضی نویسندگان اصلا پاسخگو نیستند مثل جناب کسی که همیشه می گوید من هستم که خودتان می دانید چه کسانی هستند
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/11/02 - 02:28
ممنون از لطف شما ، پاسخ دادن به کامنتها احترام گذاشتن به مخاطب و راهی برای ادامه گفتگو است. من همه کامنتهای زیر پستهای خودم را می خوانم واقعا برای من نوعی کلاس درس روانشناسی و جامعه شناسی است. وقت داشته باشم برای روشن شدن بیشتر مطلب، جواب می دهم . افراد دیگر که پاسخ کامنتها را نمی دهند ممکن است وقت نداشته باشند یا اینکه به دلیل دیگری این کار را نکنند. آنها هم قابل احترامند. پاسخ دادن به کامنتها یک اقدام داوطلبانه و از نظر من مفید است. نکته ای که برای من جالب است این است که حدود نیمی از کامنت گذاران با بی اعتنایی به متن ، اظهار نظر می کنند. عده ای چیزهایی را به نویسنده نسبت می دهند که نگفته است ، عده ای خارج از موضوع کامنت می گذارند. برخی مساله را شخصی می کنند و به نویسنده حمله می کنند .... ویژگی غالب کامنتها هم احساسی و عاطفی بودن نوشته ها و عدم توجه به فکت و استدلال است.
پاسخ + +6 0 --
ابوالفضل 1395/11/02 - 17:54
به نظرم برای 615هزار معلم گچ به دست دولت نصف مدیریت هر مدرسه به عنوان هیئت آموزشی به حقوق همکارا اضافه کنه
پاسخ + +7 0 --
ابوالفضل 1395/11/02 - 18:38
عدم توازن نیرو در ابتدا به سازماندهی بده نیرو در بافت درونی ساختار بد آموزش و پرورش برمی گرده
پاسخ + +3 -1 --
جلیل 1395/11/03 - 20:04
اتفاقا جناب شیرزاد الان معلمین شهری ب خاطر استفاده از مزایای طرح تعجیل درخواست انتقال به مناطق محروم هستند در ثانی دولت سرمایه داری روحانی طبق گفته خودشان ده درصد مدارس را به بخش خصوصی واگذار کرده که نام مدارس کاملا مشخص است البته بعد از این کار تصمیم داشتند تمام مدارس را بفروشند که با مخالفت مجلس شورای نگهبان و مقام معظم رهبری و اعتراضات شدید مواجه شد که دولت سرمایه داری موفق به ادامه کار نشد البته وزیر جدید هم لایحه فروش مدارس را آماده کرده است تا در سایه دوستان لیست امید روند فروش مدارس را تسریع ببخشند
پاسخ + +3 0 --
جلیل 1395/11/03 - 20:21
جماب شیرزاد چکیده نظرات دولت سرمایه داری روحانی بدین قرار است
1- دولت سرمایه داری روحانی تفکر هزینه در آموزش و پرورش سرمایه است را مطلقا قبول ندارد
2- دولت سرمایه داری معلمی به آموزش و پرورش با دیده سود و منفعت می نگرد
3- دولت سرمایه داری روحانی درصدد است تمام مدارس را به بخش خصوصی واگذار و با پرداخت مبلغ اندک به سرمایه دار متبوع خود و با دادن اختیار به سرمایه دار در جذب معلم زمینه را برای سود جویی سرمایه دار در سایه استثمار معلمان بدبخت و نظام آموزشی فراهم و خود را از زیر بار تامین بودجه آموزش و پرورش رها سازد
4- دولت سرمایه داری روحانی با رسمی شدن معلم به دلیل داشتن دید منفی به این قشر مخالف است این خلاصه تفکرات روحانی در باره مدارس و آموزش و پرورش است
پاسخ + 0 0 --
همکار 1395/11/04 - 14:26
درست می فرمایید بطور خلاصه چنین نظری به آموزش و پرورش و معلمان دارند.
پاسخ + +2 0 --
سمندون 1395/11/05 - 01:03
این اقا خیلی چیزابلده.چرانمیزارنش سیستم رااداره کنه.سه سوته کل مشکلات سیستم روحل می کنه.میگین نه.یاعلی
پاسخ + 0 0 --
پرچمی 1396/09/06 - 05:49
ممنونم از نوشته تحلیلی و شفافتون. ولی از نظر آمار جمعیت که ارائه میدید باید بگم از نظر آماری اعداد پایین مثل کلاس پنج نفره ارزش استناد رو پایین آورده. آنچه در ذهن ما از مدرسه مورد نظره مدارس دولتی شهری معمول هستند که مطلقا در مقطع در مقطع متوسطه به اعدادی که شما فرمودید نزدیک هم نیستند. کاش میانگین جمعیت کلاس در مدارس دولتی شهری رو استخراج کنید و ارائه بدید. مفیدتر و قابل استنادتره.
پاسخ + 0 0 --
امیر 1396/10/07 - 00:36
خوب بود ولی چرا آموزش و پرورش برای استخدام افراد جدید اقدام نمی کند تا ما هم کمی خود را بالا بکشیم
پاسخ + 0 0 --
علی محبی 1398/07/02 - 11:04
سلام ،خرید خدمت درقالب واگذاری کاراصلی دستگاه به پیمانکاردردستگاههای دولتی سبب کاهش هزینه ها وافزایش بهره وری نگردیده است وبه انواع مدلهای استخدامی نیروهای دستگاههای دولتی مدل شرکتی را افزوده است که کاهش تعهد سازمانی پیامدآن است
شرکتهای ثبت شده برکاغذبعنوان پیمانکار که نه سرمایه لازم ونه نیروی کار مناسب را در اختیار دارندو بعد از چند سال صاحب ثروت می شوندو حاضر نیستند آنرا سرمایه شرکت خود قراردهند وصرفاًبه ایفای نقش خواسته شده می پردازند .
البته باشماموافقم این روش خصوصی سازی نیست چراکه هردوعامل تولید را این پیمانکاران دراختیار ندارندوفقط یک شرکت کاغذی را به ثبت رسانده اند من این شیوه را پیمانکار بازی یابهتر بگویم خاله بازی می نامم چراکه صاحبان اصلی این شرکتهای پیمانکاری عمدتاً خاله زاده های همان دستگاههای دولتی می باشند
این شرکتها ناکارامدی مدیران دستگاههای دولتی را پوشیده داشته اندوعملاً برای این مدیران صرفاً نقش کارپرداز باقیمانده است که باخوش بینی می توان مفاسد مترتب برکار کارپردازی برای این مدیران را نادیده گرفت

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور