گروه گزارش/
آن چه در زیر مشاهده می کنید انبوه درختان قطع شده ای است که به صورت « الوار " روی هم چیده شده است .
این جا « پارک جنگلی سرخه حصار » است .
یکی از قدیمیترین پارکهای جنگلی تهران که روزگاری شکارگاه شاهان قاجاری بوده است و امروز بهعنوان یکی از پارکهای ملی ایران تحت مدیریت سازمان حفاظت از محیط زیست درآمده است . البته بر اساس تفاهم نامه ای که در سال 1399 میان شهرداری تهران و اداره ی کل منابع طبیعی استان تهران منعقد شد مدیریت پارک جنگلی سرخه حصار به شهرداری تهران واگذار گردید .
و اکنون این وضعیت پارک ملی سرخه حصار است .
چرا این درختان خشک شده اند ؟
آیا اگر رسیدگی لازم و کافی صورت می گرفت ؛ اکنون باید شاهد « مرگ درختان » بودیم ؟
چقدر باید طول بکشد تا نهالی به درختی تبدیل شود ؟
تک تک این درختان نقش « ریه » را برای شهر آلوده ای مانند تهران بازی می کنند اما اکنون کدام مقام و نهاد باید پاسخ گوی این وضعیت باشد ؟
شهرداری تهران که می باید به وظایف ذاتی خود در این گونه موارد و مدیریت علمی شهری عمل کند ؛ دغدغه اش شده برپایی مراسم و مناسک مذهبی و تدارکات عریض و طویل برای آن . در حالی که وظیفۀ شهرداری در هر کشوری در دنیا، ارائۀ خدمات شهری، بهبود حمل و نقل عمومی، توسعۀ پارکها و فضای سبز، نظافت عمومی، ایجاد اماکن گردشگری و توسعۀ پایدار شهری میباشد.
کدام قانون به شهرداری تکلیف کرده است که باید متولی و مبلغ مراسم و مناسک مذهبی باشد و پولش هم از جیب شهروندان پرداخت شود ؟
وظیفه و کارکرد شورای اسلامی شهر تهران به عنوان « نهاد مردمی ناظر » چیست ؟
وقتی شهروندان بسیاری به صراحت عنوان می کنند که عوارض و پول هایی که به عناوین و نام های مختلف از آنان گرفته می شود باید برای آنان و در حوزه ی مدیریت شهری مصرف شود و راضی نیستند که در جای دیگری مصرف شود اما مقامات بدون توجه به این سخنان ؛ اعتبارات را در جای دیگری که به شهرداری ارتباطی ندارد و خودش مطابق « قانون » و « بودجه » و « متولی » دارد مصرف می کنند ؛ آیا این مساله منطقی و اخلاقی است ؟
آیا عملکرد مدیرانی که دائما دم از تشرع و دین می زنند با شرع هم خوانی دارد ؟
چه کسی باید پاسخ گو باشد .
( برخی از درختان در آستانه خشک شدن )
( .... و رفتارهای محیط زیستی شهروندان در کنار فقدان نظارت و کنترل موثر )
تاریخ تهیه گزارش : جمعه - هفدهم شهریور 1402
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آقای معلم، برگه کیفرخواست ارسالی به سامانه ثنایش را پرینت گرفت. کاغذ را از روی چاپگر برداشت. گرچه آن را چندین بار روی صفحه رایانه خوانده بود، اما دوباره و با دقت بیشتری کلمات ردیف شده را نگاه کرد.
بار سنگینی قلبش را میفشرد. اما تصمیم گرفت با شامه ی معلمیاش، کیفرخواست ظالمانه دادسرا را دقیقاً مانند یک برگه امتحانی تصحیح کند. شاید بهترین دفاعیهای که میتوانست در دادگاه ارائه دهد، همان برگه غلطگیری شده باشد.
خودکار قرمزش را برداشت و زیر جملات اصلی، خط کشید. آن قدر دستش میلرزید که تمام خطوط دالبری بودند. در عرفان و دنیای ادراکات، معنای کفر، بسیار جامعتر و گستردهتر از آن است که تنها چشم بربندیم بر حضور خالق یکتای هستیبخش. در آنجا هر آن کس که مانع جلوهگری «حق و حقیقت» گردد، کافر است.
به جمله: «متهم بدون سابقه محکومیت مؤثر کیفری و آزاد با قرار کفالت» که رسید، دستش بیشتر لرزید. باورش نمیشد بعد از ۲۷ سال معلم بودن آن هم از روی عشق و نه فقط انجام وظیفه، به جای «جناب آقای معلم، استاد گرانقدر!»، عنوان «متهم» را کسب کرده باشد.
یادش آمد آن روز هم که برای گذاشتن قرار کفالت به دادسرا رفته بود، موقع برگشت، دستهایش شدیداً میلرزیدند. نه برای اینکه قرار کفالت، شصت میلیون تومان بود و فیش حقوقی دوست و همکارش که مانده بود تا بیست میلیون تومان، نمیتوانست ضامنش باشد. نه برای اینکه به خاطر نداشتن ضامن، بازداشتش کردند و برادر دوست و همکارش به دادسرا آمد و او آزاد شد.
حتی نه برای اینکه قطعه زمینی که بیست سال پیش، با جمعآوری اندک مبلغی در اوایل سالهای خدمتش خریده و حالا که وارد بافت روستا شده بود، قیمت میلیاردی اش، دیگ طمع ورّاث را به جوش آورده و به کمک چند شرخر، برایش شکایت «استفاده از اسناد جعلی» را راه انداخته بودند تا اسنادش را باطل کنند و زمین را به چنگ آورند.
دستش شدیداً میلرزید چون دادیار بسیار جوانی که در دادسرا دیده بود، همانی نبود که او توقع داشت. فردی که بتواند عهدهدار مسئولیتی باشد و بر جایگاهی تکیه زند که به فرموده امیرالمومنین، در حدیثی از امام صادق علیهالسلام، جایگاه «پیامبر و امام معصوم» است.
او دستشهایش میلرزید و قلبش فشرده بود چون بسیار زیاد توقع داشت که دادیار جوان، در مسیر ترقیاش از دبستان و دبیرستان گرفته تا دانشگاه آموخته باشد، مهمترین اصلی که قاضی میبایست از آن پرهیز کند «حکم به ناحق» است.
حالا کیفرخواستی را پیش رو داشت که اگر قرار بود به حق بررسی گردد از همان روز اول مختومه شده بود زیرا شکّات پرونده یا همان شرخرها، هیچ سند و مدرکی دال بر مالکیت نداشتند و قانوناً نمیتوانستند برای ملکی که مالک آن نیستند چنین شکایتی ارائه دهند.
آقای معلم بسیار زیاد توقع داشت، که دادیار کم تجربه دادسرا، دادههای موجود در پرونده را همچون یک مسئله ریاضی که سالها برای دانشآموزانش تدریس کرده بود، ارزیابی کند و بعد دادنامه را صادر نماید و دریغا که دادیار آن چنان که شایسته مقام قضاوت است، عمل نکرده بود!
آقای معلم بسیار زیاد توقع داشت که تعالی اخلاق، تعهد، وجدان و انسانیت دادیار همچون رشد در موقعیتش بوده باشد که صدافسوس چنین نبود! برای همین وقتی به انتهای کیفرخواست رسید، نمرهای نداد. دلش نمیآمد که روفوزهاش کند! فقط نوشت: «فرزندم نیازمند ادراک بالاتری است».
بعد روی صفحه رایانهاش تایپ کرد:
بسمالله النور
ریاست محترم شعبه ۱۰۷ دادگاه کیفری
قبل از هر دفاعیهای بیان میدارم، ««کَفی بِاللهِ شهیداً بینی و بینکم». گواه و شاهدم میان من و آنها، تنها خداست و همین برایم کافی است!
اما به هر حال دفاعیات در برابر تهمت ناروا نه تنها حق شهروندی که تکلیف شرعی است. چراکه با سابقه ۲۷ سال فعالیت مخلصانه برای تربیت فرزندان این مرز و بوم، خود را شیری میدانم در بیشه وطن که سکوتم، فقط و فقط روبهان را به عرض اندام بیشتر گستاخ میکند.
در عرفان و دنیای ادراکات، معنای کفر، بسیار جامعتر و گستردهتر از آن است که تنها چشم بربندیم بر حضور خالق یکتای هستیبخش. در آنجا هر آن کس که مانع جلوهگری «حق و حقیقت» گردد، کافر است.
با دلایل ذیل، اتهام پوچ و بیاساس و موهوم شاکیان را شدیداً رد میکنم....
تیرماه ۱۴۰۲
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
یکی از دانشجو معلمان ساکن در استان سمنان در نامه ای انتقادی که به « صدای معلم » ارسال کرده است خواهان توضیح مسئولان در مورد وضعیت مربوطه شده است .
« صدای معلم » آمادگی خود را برای شفاف سازی و پاسخ مسئولان مرتبط اعلام می نماید .
گروه گزارش /
آن چه در زیر می آید گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی » معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش است که در زمان وی نظام رتبه بندی معلمان طراحی شد و سازمان نظام معلمی نهایی شد اما هرگز به مرحله اجرا نرسید .
پیش تر هم این رسانه مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران گفت و گوی تفصیلی را با موضوع رتبه بندی معلمان با ایشان انجام داد که در سه بخش منتشر گردید . ( این جا )
اساسا فلسفه رتبه بندی معلمان برای چه بود و قرار بود چه اهداف و کدام آرمان ها را تامین نماید ؟ آیا شاخص ها و معیارهای تعریف شده همان بودند که از ابتدا برای آن تعریف شد ؟ آیا ارزیابان رتبه بندی خودشان درک و فهمی از رتبه بندی داشته و در این زمینه آموزش دیده اند ؟
سرنوشت « سازمان نظام معلمی » که در زمان وزارت دانش آشتیانی بازطراحی و نهایی شد و قرار بود نهاد اصلی اجرا کننده رتبه بندی معلمان باشد چه شد ؟
چرا در مورد هیات های ارزیاب در سطوح مختلف که وزارت آموزش و پرورش مدعی حضور واقعی آنان است تاکنون شفاف سازی صورت نگرفته است ؟
و بسیاری از پرسش ها و ابهاماتی که « صدای معلم » در گزارش های متعدد خود به آن ها پرداخته اما مقامات تصمیم گیر پاسخی به آن ارائه نکرده اند .
این گفت و شنود را می خوانیم .
هفته ی پیش وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه تلویزیونی حاضر شد و در مورد وضعیت آموزشی و مدارس اظهار نظر کرد . وزیر بزرگترین وزارتخانه دولت در گفت و گوی مربوطه به خدمات برخی از مدارس غیردولتی اشاره کرد و آن ها را مهم تر از خدمات دانشگاه ها دانست . وی در اظهار نظری عجیب انتخاب بین مدارس دولتی و غیر دولتی را نشانه آزادی اولیاء دانست و اعلام کرد برای خرید ماشین بهتر باید پول بیشتری پرداخت کرد .
واکنش ها به اظهارات وزیر آموزش و پرورش فراوان بود . منتقدان ، سخنان وزیر را خلاف عدالت آموزشی دانستند و پولی شدن آموزش را نقد کردند در حالی که این گونه اظهار نظرها در طول سال های اخیر سیاست رسمی وزارت آموزش و پرورش بوده است و وزیران مختلف علی رغم دیدگاه های متفاوت همین مسیر را پیموده اند .
این اظهارات در حالی طرح شده اند که مدارس مشغول به ثبت نام دانش آموزان هستند . وزیر و مسئولان آموزش و پرورش تاکید دارند که نباید از اولیای دانش آموزان وجهی دریافت شود . سال هاست است بودجه ای به مدارس دولتی پرداخت نمی شود و مدیران مدارس مجبور به دریافت کمک از اولیاء برای گذران امور جاری مدرسه هستند .
کمک به مدرسه در بسیاری از مناطق بار سنگینی بر دوش اولیاء است. آمارهای رسمی از تعداد بالای ترک تحصیل خبر می دهند و نشانگر بی اهمیت شدن آموزش یا لوکس شدن کالای آموزش برای بخشی از شهروندان است .
وزیر آموزش و پرورش در سخنان خود به برخی مدارس غیردولتی اشاره داشت که متعلق به برخی شخصیت ها هستند و توانسته اند خدماتی بیشتر از دانشگاه ارائه کنند . چه خدماتی از سوی مدارس فوق انجام شده است ؟ آیا دانش آموزانی در سطح استانداردهای بین المللی تربیت شده اند؟ یا اینکه دانش آموزانی واجد صفات و خصوصیات آموزش و پرورش ایدئولوژیک را تربیت نموده اند؟
به نظر می رسد نکته دوم درست باشد .
وزیر آموزش و پرورش می خواهد که عملکرد سایر مدارس به شیوه فوق باشد . این نگرشی است که رویکرد اصلی آموزش و پرورش به نهاد مدرسه و آموزش و پرورش را نشان می دهد. مدرسه باید مکانی برای تربیت نیروی همفکر باشد و در چارچوب سیاست های رسمی در جهت تربیت دانش آموزان مطلوب سیاست های رسمی فعالیت نمایند . این رویکرد ابزاری به مسئله آموزش ، فضایی برای گفت و گو و پرسشگری قائل نیست و از کنار واقعیت های موجود جامعه و دانش آموزان به راحتی می گذرد .
نگرش دوم سیاست پول بیشتر برای دست یابی به آموزش بهتر است ، سیاستی که وزیر آموزش و پرورش بدون دغدغه و نگرانی بر آن صحه می گذارد . از منظر وی آموزش کالایی است که باید برای آن پول پرداخت کرد . وی به عنوان وزیر دولتی که رئیس آن برای پاسداری از قانون اساسی به قرآن سوگند یاد کرده است اما به اصول سوم ، سی ام و چهل و سوم در مورد آموزش رایگان بی توجه است .
در نظم موجود آموزشی اولیایی که پول داشته باشند می توانند دانش آموزان خود را به مدارس غیر دولتی بفرستند . دانش آموزانی که بیشتر درس می خوانند نیز جذب مدارس استعدادهای درخشان و نمونه دولتی می شوند. تک ستاره هایی در میان دانش آموزان مدارس دولت نیز گلیم خود از آب بیرون می کشند . سایر دانش آموزان می توانند در صورت توان دیپلم بگیرند و وزارت آموزش و پرورش مسئولیتی در مورد آن ها برای خود قائل نیست .
این دو نگرش متفاوت از دو سو نهاد آموزش و پرورش را احاطه کرده اند و بر کلیه برنامه ها و شئون آموزشو پرورش سایه انداخته اند . مدیران آموزش و پرورش بیشتر از آن که خود را در خدمت آموزش و پرورش و دانش آموزان بدانند در خدمت رویکردی می دانند که به آموزش و پرورش به مثابه ابزاری برای تربیت نیروی همفکر می نگرد . از سوی دیگر با کالایی شدن آموزش نیازی به تامین هزینه ها نیست و با پرداخت حقوق معلمان مسئولیت دولت در قبال آموزش و پرورش به پایان می رسد .
عمده منتقدین به سخنان وزیر آموزش و پرورش به رویکرد دوم در مورد کالایی شدن آموزش اشاره کردند در حالی که این دو رویکرد به صورت یکسان عمل می کنند .
رویکرد ابزاری ؛ وزارت آموزش و پرورش را از وظایف اصلی اش در مورد تامین آموزش رایگان و با کیفیت دور می کند و آن را نهادی برای تربیت در جهت یک اندیشه خاص می داند . رویکرد دوم نیز مسئولیت های دولت در مورد تامین آموزش رایگان و با کیفیت را کنار می گذارد و کالایی شدن آموزش را می پذیرد و طبقاتی شدن آموزش را به وجود می آورد .
این دو رویکرد به صورت یکسان در جهت به مسلخ بردن عدالت آموزشی عمل می کنند و نهاد آموزش کشور را به صورت یک بنگاه با اهداف ایدئولوژیک در می آورند که مسئولیتی در قبال آموزش رایگان و با کیفیت ندارد ولی اجازه تخطی از سیاست های رسمی را نیز نمی دهد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
نتایج مطالعات محققان نشان میدهد: رانندگان دارای اختلالات روانی، در تمام ابعاد رفتار رانندگی پرخطر، نمرات بالاتری داشتند و بروز رفتار رانندگی پرخطر در آنان ۴ تا ۱۰ برابر بیشتر از سایر افراد بود. همچنین بر اساس این مطالعه، سوء مصرف مواد و بیماری های روانی دو پیش بینی کننده اصلی رفتار رانندگی پرخطر هستند. کاهش سهم هزینه های پزشکی از کل مخارج خانوار یکی دیگر از این عوامل بود.
پرده اول:
هفته گذشته متأسفانه دو جوان که یکی از آنها دانشآموزم بود در حادثه واژگونی خودروی سوخت بر جان خود را از دست دادند. اتفاقی از این دست برای هرمزگان نادر نیست و ماهانه شاهد مرگ، تصادف و یا تیراندازی مأموران با این افراد هستیم. تردد خودروهای بی پلاک در جادههای هرمزگان یک امر رایج است و انواع قاچاق از گازوییل و بنزین گرفته تا پوشاک و بره و گیاهان دارویی ازجمله شغلهای پرطرفدار در این منطقه هستند.
پرده دوم:
باز هم در همین هفته گذشته تصاویری از یک خودرو و یک جسد در کنار خط لوله گوره در شهرستان خمیر منتشر شد که پس از مدتی فرماندار این شهرستان اعلام کرد: دو سارق با استفاده از یک پراید در محل خط لوله نفت حاضر و با هدف سرقت اقدام به سوراخ کردن خط لوله کردهاند که منجر به آتشسوزی شده است.
در این اتفاق دو نفر جان باخته بودند و خودروی آنها نیز در آتش سوخت.
خط لوله گوره-جاسک طولانیترین خط لوله انتقال سوختهای فسیلی در خاورمیانه به طول تقریبی ۱۰۰۰ کیلومتر است.
پرده سوم:
1-خبرگزاری تسنیم ۲۷ شهريور 1401/ مهدی دوستی استاندار هرمزگان: سرویس مدارس از ابتدای مهر آماده سرویسدهی هستند!
وی با اشاره به درخواست خانوادهها مبنی بر استفاده از سرویس مدارس افزود: باید با توجه به نیاز استان چه در شهرها و چه در روستاها، نسبت به تأمین و فعال کردن سرویس مدارس همزمان با بازگشایی مدرسه اقدام شود تا دانش آموزان در این زمینه مشکلی نداشته باشند.
2- سایت اطلاعرسانی اداره کل آموزش و پرورش هرمزگان 11 شهریور 1402/مهدی دوستی استاندار هرمزگان: سال گذشته والدين دانش آموزان در هفتههای ابتدایی سال تحصیلی با مشکل سرویس مدارس مواجه شدند اما امسال با برنامهریزیهای صورت گرفته تلاش داریم مشکلات سال گذشته تکرار نشود.
پرده چهارم:
مدتی است سامانه درخواست فراوردههای نفتی در اطلاعیهای از شهروندان خواسته است جهت استفاده از کپسول گاز مایع باید ثبتنام کنند.
امروز با بر کول نهادن دو کپسول از طبقه سوم بدون آسانسور به محل مورد نظر مراجعه کردم.
در ازدحام جمعیت منتظر برای دریافت کپسول متوجه درگیری لفظی و فیزیکی شدم بین کسانی که کارت بانکی آن ها ثبت نشده بود و مسئول فروش که اظهار بیاطلاعی میکرد.
یاد کلاس درس دانش آموزان افتادم و مطالبی که به آنها میگوییم: اینکه دومین ذخایر بزرگ گازی در جهان در اختیار کشور ماست و اینکه متأسفانه ما هنوز باید برای دریافت یک کپسول گاز مایع در صف انتظار باشیم!
پرده آخر:
نکته مشترک یادداشتهای بالا حق شهروندان ایرانی از حداقل رفاه و امنیت است که با همه ما با آنچه مسئولین می گویند و آنچه وجود دارد آشنا هستیم.
در کشوری که محیط زیست کمترین ارزش دارد و همه برای نابودی آن میکوشیم، در جایی که گران فروشی لحظه به لحظه رو به رشد است و در شهری که کتابخانههای عمومی و مدارس فراموش شده هستند توقع آسایش و پیشرفت خیالی باطل است و قاچاق، دزدی، بیسوادی همواره یک مزیت است. با این حساب هر شهروند ناچار است دستش بر کلاه خود باشد و گلیمش را در این ویرانه بازار از آب بکشد.
نادیده گرفتن علوم انسانی و مدیریت منابع را به دست افراد نامتخصص سپردن و همچنین عدم توجه کافی به مدارس بهعنوان تربیتکننده شهروندان یک اجتماع نتیجهای جز زوال یک فرهنگ و تمدن به دنبال ندارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید