گروه رسانه/
از زمانی که بحث رتبه بندی معلمان در سپهر آموزش ایران شکل گرفت ؛ « صدای معلم » به عنوان رسانه مستقل و منتقد در حوزه ی آموزش ایران اخبار ، گزارش های تحلیلی و یادداشت های قابل تاملی را در این حوزه منتشر کرده است .
در آخرین گزارش ؛ « صدای معلم » نوشت : ( این جا )
«سرپرست وزارت آموزش و پرورش خبر از رسیدگی به اعتراضات معلمان در جریان رتبه بندی آنان می دهد که هنوز به برخی پرسش های اساسی پاسخ داده نشده است .
پرسش هایی از قبیل :
- چه کسانی در قالب « هیات های ممیزی » معلمان را رتبه بندی کردند ؟
- اساسا این هیات ها در آموزش و پرورش وجود خارجی و ملموس دارند ؟
- اگر این هیات ها قانونی هستند پس چرا دفتر کار مشخص و یا معینی در ادارات آموزش و پرورش ندارند تا معلمی که فرضا نسبت به عملکرد آنان اعتراضی دارد مستقیم مراجعه کرده و با آنان گفت و گو کند ؟
- کمیته ی نظارت و پایشی که تشکیل شده متشکل از چه کسانی است و نسبت آن با هیات های ممیزی چیست ؟
- کیفیت سنجی رتبه ها یعنی چه ؟ و تابع چه مکانیسمی است ؟
- از این همه « کاغذ بازی » و « مدرک بازی » در حالی که که کسی از عملکرد واقعی معلم در کلاس درس که جعبه سیاه آموزش و پرورش است خبری نمی گیرد ؛ قرار است کدام تحول بنیادین در نظام آموزشی جامه ی عمل بپوشد ؟
- آیا واقعا قرار است که به اعتراضات معلمان رسیدگی شود و یا آن که آنان را دوباره سرکار بگذارند ؟
- تکلیف معلمانی که مدارک جعلی و غیر واقعی بارگذاری کرده و « تقلب » کرده اند ؛ چه می شود ؟
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ چرا وزارت آموزش و پرورش به قوانین و آیین نامه های خودش پای بند نیست و وقتی که قانونی اجرا و پایش نشده دنبال تدوین قانونی دیگر می رود ؟
سرپرست وزارت آموزش و پرورش در شورای عالی آموزش و پرورش که مطابق « قانون » اداره جلسات را بر عهده دارد و در برابر مصوبات آن تعهد و مسئولیت دارد ؛ آیا تاکنون به این پرسش اساسی فکر کرده که تکلیف « آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » که مصوب همین شورای عالی آموزش و پرورش بوده به کجا رسیده و چرا شورای عالی آموزش و پرورش بر مصوبات خود نظارتی ندارد و گزارش نمی دهد ؟
مگر یکی از وظایف اصلی گروه های آموزشی نظارت بر عملکرد حرفهای و تخصصی معلمان نیست ؟ پس این همه کمیته بازی و خلق هیات های مختلف و جدید برای یک کار ساده اما تخصصی چه معنایی دارد ؟
سرنوشت « سازمان نظام معلمی » که در همین شورای عالی آموزش و پرورش مصوب شد به کجا رسیده و چرا مسکوت گذاشته شده است ؟ ( این جا ) »
« صدای معلم » چالش عمده ی قانون رتبه بندی معلمان را از ابتدا « فقدان شفافیت » در تعریف سنجه ها و معیارهای ارزیابی و مهم تر از آن نبود یک مکانیسم و ابزار معتبر ، علمی و قابل اندازه گیری برای فرآیند سنجش و رنکینگ حرفه ای معلمان دانسته و می داند .
تا این مهم تحقق نپذیرد ؛ هیچ گونه تحولی را در ابعاد مختلف آموزش و پرورش شاهد نخواهیم بود و امور همچنان بر مدار « روزمرگی » طی مسیر خواهند کرد .
گروه گزارش/
شنیده ها حاکی است که « رضا مراد صحرایی » سرپرست وزارت آموزش و پرورش اقدام به برکناری « مصطفی بابابایی » رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش کرده است .
« صدای معلم » به عنوان یک رسانه حامی و مروج « تفکر انتقادی » در « حوزه عمومی آموزش » اگر چه این اقدام سرپرست وزارت آموزش و پرورش را قابل تامل می داند اما لازم است که به چند نکته اشاره گردد .
این موضوعی بدیهی است که آموزش و پرورش پر مخاطب ترین نهاد دولتی در جامعه ی ایران است و ارتباط با افکار عمومی از طریق دستگاهی با وظایف تعریف شده گام مهمی در موفقیت و یا ناکامی یک مدیر دارد .
« صدای معلم » عملکرد « مصطفی بابایی » رئیس پیشین مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش را مثبت و قابل دفاع در حوزه ی عمومی ارزیابی نمی کند و البته این رسانه ی مستقل و منتقد تاکنون گزارش های متعددی را در نقد عملکرد ایشان در حوزه روابط عمومی منتشر کرده است .
( یوسف نوری وزیر مستعفی در وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم در حال سخنرانی و ایراد نطق برای رسانه ها ... در کنار ایشان رئیس برکنار شده مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ؟! ) اگر واقعا بخش هایی مانند روابط عمومی که ارتباط و اتصال با افکار عمومی را بر عهده دارند مهم ترین وجه برنامه و سیاست گذاری را به جای تعریف و تمجید کردن از خود و طرد و انکار منتقدان و مخالفان ؛ پذیرش این واقعیت و برنامه ریزی برای کاهش و تعدیل این شکاف وسیع و عمیق قرار دهند و « صدای معلمان » را به معنای علمی و دقیق کلمه بشنوند دیگر شاهد آن هم تنفر و خشم آن معلم نسبت به اداره متبوع خویش نخواهیم بود .
جمعه 14 بهمن 1401 ؛ « صدای معلم » در گزارشی با عنوان : « دانشجوی دکترای مدیریت تحول سرانجام از روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش رفت ! » به نقد عملکرد « علی تیرگیر » معاون پیشین رسانه ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش منتشر کرد . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
« حال پرسش « صدای معلم » از فردی که ایشان را به عنوان معاون رسانه ای یک وزارتخانه پر مخاطب و پر چالش منصوب کرده آن است که کدام یک از این موارد با حوزه « رسانه » و الزامات حرفه ای آن تطابق و هم خوانی دارد ؟
آیا ایشان حتی یک یادداشت در حوزه رسانه و آسیب شناسی آن به رشته ی تحریر در آورده است ؟
در زمان تصدی علی تیرگیر در این معاونت ؛ « صدای معلم » که پیشینه ای دیرین در حوزه رسانه و حضور در نشست های رسانه ای دارد در فهرست سیاه ( Black List ) قرار گرفت و از حضور و پرسش گری در نشست های وزارت آموزش و پرورش محروم شد .
( علی تیرگیر معاون پیشین مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش )
وزیر آموزش و پرورش و سایر مقامات در نظام جمهوری اسلامی ایران باید بدانند که اگر مردم نتوانند در « رسانه های داخلی » صدای خود را برای مطالبه گری مدنی بلند و پژواک کنند برای پی گیری آن یا به رسانه های برون مرزی پناه خواهند برد ضمن آن مطالبات خود را در « کف خیابان » و آن هم با زبان و شکلی دیگر بیان خواهند کرد .
وقتی در نظرسنجی های مختلف صورت گرفته در میان معلمان اکثریت آنان موافق استیضاح و یا برکناری وزیر آموزش و پرورش هستند و یا در ماجرای اخیر صدور حکم انفصال از خدمت آقای یوسف نوری توسط دیوان عدالت اداری ؛ بسیاری از معلمان و گروه های فعال کنش گر از آن استقبال کرده و از آن شادمان می شوند ؛ وزیر آموزش و پرورش باید بداند که یک سرنخ مهم این قضایا در حوزه « روابط عمومی » است و این که این بخش مهم و راهبردی نتوانسته است با افکار عمومی ارتباط برقرار کرده و نقش « واسط » میان سازمان و بدنه را به درستی و در وجه منطقی آن ایفا نماید .
با رویکرد حذف و سانسور هم نه « اعتمادی » حاصل می شود و نه مساله ای حل خواهد شد .
با رویکرد حذف و سانسور هم نه « اعتمادی » حاصل می شود و نه مساله ای حل خواهد شد . پیشنهاد « صدای معلم » به عنوان « رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران » آن است فردی برای روابط عمومی و مدیریت آن انتخاب شود که اولا « سواد رسانه ای » داشته و مهم تر این که حامل و عامل به « تفکر انتقادی » بوده و برای اعتماد سازی و کاهش شکاف میان « صف » و « ستاد » برنامه داشته باشد .
پس از معرفی وزارت آموزش و پرورش به به عنوان یکی از دستگاه های فعال در حوزه پاسخ گویی از سوی اداره کل رصد و پایش دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت , « صدای معلم » در گزارشی نوشت : ( این جا )
« اگر وضعیت پاسخ گویی بر اساس چنین پایش هایی که یک واحد دولتی از واحد دولتی دیگر به عمل می آورد در وزارتخانه ای مانند آموزش و پرورش این چنین مطلوب و خوشایند است پس هشدارهای واحدهای نسبتا مستقلی مانند « کار گروه فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش » را کجا باید دید و تحلیل کرد ؟
اکنون باید از اداره کل رصد و پایش دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت این پرسش را به جد مطرح کرد که :
« پاسخ گویی » یعنی چه ؟ و چه نسبتی با « نارضایتی فراگیر معلمان » دارد ؟
آیا اگر مسئولان و مقاماتی در یک دستگاه به افکار عمومی پاسخ گو باشند باز هم شاهد این حجم از نارضایتی در میان معلمان خواهیم بود ؟
پرسش « صدای معلم » از کسانی که این تقدیر و تشکرها را صادر می کنند آن است که آیا تاکنون شده است که کارمند شاغل در سایر ادارات دولتی در اداره آموزش و پرورش خود را به دلیل « نارضایتی » گِل بگیرند و آن را در حوزه عمومی منتشر کنند ؟
اگر واقعا بخش هایی مانند روابط عمومی که ارتباط و اتصال با افکار عمومی را بر عهده دارند مهم ترین وجه برنامه و سیاست گذاری را به جای تعریف و تمجید کردن از خود و طرد و انکار منتقدان و مخالفان ؛ پذیرش این واقعیت و برنامه ریزی برای کاهش و تعدیل این شکاف وسیع و عمیق قرار دهند و « صدای معلمان » را به معنای علمی و دقیق کلمه بشنوند دیگر شاهد آن هم تنفر و خشم آن معلم نسبت به اداره متبوع خویش نخواهیم بود . »
« صدای معلم » همان گونه که پیش تر نیز بیان شد ؛ در مورد عملکرد سرپرست وزارت آموزش و پرورش در جایگاه رئیس دانشگاه فرهنگیان پرسش ها و ابهامات فراوانی دارد و رضا مراد صحرایی را تاکنون مدیری نقد پذیر و پاسخ گو ارزیابی نکرده و یا به آن نرسیده است اما این اقدام ایشان را اقدامی قایل تامل می داند و امیدوار است که « صدای معلمان » از درون « خانه ی خودشان » شنیده شود .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
به مناسبت هفته فرهنگی اصفهان روز پنجشنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در پارک لاله اصفهان با شعار « زنده باد اصفهان » زیر نظر شهرداری منطقه ۱۰ برگزار گردید.
در این مراسم ، دانش آموزان در کنار هم آنچه از اصفهان در ذهنشان تصویر شده بود را روی کاغذ آوردند.
شرکت کنندگان بیشتر از استعداد ذاتی خود برای کشیدن نقاشی استفاده کردند و اکثریت، آموزش حرفه ای نقاشی را ندیده اند.
به گفته ی برخی از اولیای حاضر در این هنرواره، درس هنر در مدارس سرسری گرفته می شود و دانش آموزان اگر خودجوش زمینه نقاشی را داشته باشند از این زبان بین المللی استفاده می کنند. در غیر این صورت بدون گذران کلاس های خارج از مدرسه نمی توانند از تکنیک های بیشتر شناختی به دست آورند و پیشرفت کنند. با وجود هزینه های زیاد کلاس های آموزشگاه های آزاد، بعضا مسیر ترقی و خلاقیت برای خیلی از دانش آموزان فراهم نیست و در حد همان زمان تحصیل در مقطع ابتدایی باقی می ماند.
در منطقه ۱۰ اصفهان، جمعیت زیادی از مهاجرین افغان و عرب زندگی می کنند لذا جامعه دانش آموزی زیادی نیز در مدارس ناحیه ۴ اصفهان مشغول به تحصیل هستند.
تقریبا نیمی از دانش آموزان شرکت کننده در این هنرواره، از مهاجران افغان بودند که در کنار دانش آموزان بومی شهر، دوستانه و با صمیمیتی زیبا، اصفهان دوست داشتنی را به تصویر کشیدند.
شرکت کنندگان از کوچک و بزرگ احترام به فضای سبز را مدنظر قرار داده بودند و بعد از اتمام برنامه زباله ای در مکان برگزاری مسابقه مشاهده نمی شد .
یکی از دانش آموزان اتباع با گویش دری ( افغانستانی ) به « صدای معلم » گفت :
« این شهر خیلی زیباست. نباید آزارش کنیم. هیچ کس نباید در این موزه قشنگ خطا کند » .
بچه هایی که اطرافش بودند علاوه بر تایید حرفش، سعی داشتند مراقبت از شهر را پر رنگ تر بیان کنند.
هیچ کدام از مسئولین و کارشناسان آموزش و پرورش ناحیه ۴ اصفهان در این هنرواره در کنار دانش آموزان حضور نداشتند.
مشروح این مراسم در « صدای معلم » منتشر می شود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
کودکان نسبت به محیط زیست خود مقاومت کمتری دارند و از این جهت آسیبپذیرتر هستند. سازمان ملل نیز در سال ۱۹۹۰ در برنامه خود با عنوان «کودکان و محیط زیست» به این اشاره میکند که ویرانی محیط زیست، کودکان را نابود میکند. مثلاً در کشورهای در حال توسعه، نابودی محیط زیست باعث شده است میزان محصولات کشاورزی کاهش یابد و کودکان به سوء تغذیه دچار شوند. همچنین در این کشورها هر سال ۱۰ میلیون کودک زیر ۵ سال به خاطر آلودگی آب و هوا و محیط زیست و عدم دسترسی به آب پاکیزه و خدمات بهداشتی مناسب میمیرند.
از سوی دیگر آموزش بهداشت محیط زیست به کودکان ضروری است. این کار باعث حفظ بهتر محیط زیست میشود. اما نمیتوان انکار کرد که مدارس به ندرت درباره خطرات مواد سمی و آلوده در محیط زیست به دانش آموزان آموزش میدهند. اگر هم آموزشی صورت میگیرد، بسیار محدود است. کارشناسان و متخصصان محیط زیست نشان میدهند که دانش آموزان تنها با برخی از این موضوعات آشنا هستند و درباره برخی موضوعات دیگر آموزش نمیبینند. این در حالی است که دانش آموزان علاقه مند هستند تا درباره خطراتی آگاه شوند که آنها را تهدید میکند. از طرف دیگر، وظیفه اخلاقی همه آموزگاران و مسئولان این است که دانش آموزان را نسبت به این خطرات آگاه کنند و آنها را کاهش دهند.
نکته دیگری نیز وجود دارد که باید به آن توجه کرد. به محض اینکه دانش آموزان تحصیلات خود را به پایان برند، ممکن است دیگر فرصت مناسبی برای آموزش این موضوعات به شیوه مناسب وجود نداشته باشد. بنابراین مدارس بهترین فرصت و غالباً تنها فرصت برای آموزش کودکان درباره مواد آلوده و سمی و عوامل آن در محیط زیست شان است؛ همچنین آموزش در این باره که چگونه میتوانند خطرات مواد آلوده و سمی را برای خودشان، خانوادهشان و جامعه کاهش دهند.
اما شناخت این خطرات و کاهش آنها نیازمند چیزی بیش از توضیح علمی است یعنی آموزگاران و دانش آموزان باید به مسائل اجتماعی، سیاسی، تاریخی، فلسفی و اخلاقی مرتبط با محیط زیست نیز بپردازند تا عدالت در زمینه محیط زیست تحقق یابد و رابطه میان مردم و محیط زیست و کنش شهروندان تغییر کند.
به همین خاطر آموزش و پرورش به عنوان اصلیترین نهاد در پرورش کودکان و نوجوانان میتواند نقش مهمی را به انجام برساند. افزایش سواد و دانش، ایجاد ذهن خلاق و نوآور، تشویق به انجام کارهای گروهی و آگاهی نسبت به محیط زیست، از جمله وظایف مهم آموزش و پرورش است. روش صحیح استفاده از منابع طبیعی، حفظ محیط زیست، شناخت مواد سمی و خطرناک و راههای جلوگیری از آن را میتوان در نظام آموزشی به شیوههای مختلف آموزش داد. به همین خاطر کتابهای درسی برای آموزش این موارد به کودکان بسیار مهم هستند. از این جهت گنجاندن موضوعات مربوط به محیط زیست و شیوههای حفاظت از آن یا آگاهی از مواد سمی و خطرناک در محیط زیست، در کتابهای درسی میتواند توجه کودکان و نوجوانان را بیش از پیش به مسائل زیست محیطی جلب کند. این موضوعات را هم میتوان با توجه به سن کودکان و نوجوانان انتخاب کرد.
علاوه بر آموزشهایی که در کتابهای درسی ارائه میشود، میتوان از برنامههای عملی نظیر گردشهای علمی یا طبیعتگردی به عنوان فرصتهایی برای آموزشهای بهتر به منظور افزایش سواد زیست محیطی، افزایش مهارتهای کودکان و نوجوانان در مواجهه با خطرات زیست محیطی و غیره استفاده کرد. این کار به آموزش مداوم و پایدار نیاز دارد.
در کتاب «آموزش بهداشت محیط زیست به کودکان» که از سوی انتشارات اسپرینگر منتشر شده است، نویسندگان همین هدف را پیگیری میکنند. این کتاب هم ضرورت آموزش بهداشت محیط زیست به کودکان و هم شیوههای این آموزش را بیان میکند. علاوه بر این، آموزش موضوعات محیط زیست به کودکان را در بافت و زمینه مسائل کلی تر جامعه و فرهنگ نیز در نظر میگیرد.
عناوین فصلهای کتاب «آموزش بهداشت محیط زیست به کودکان» به قلم کامیله مارتینا و دیوید هورش:
مهم نیست کجا زندگی میکنیم. همه جا پر از مواد طبیعی و تولیدی است که تأثیر منفی بر سلامت ما میگذارند. در کشورهای در حال توسعه، دو میلیون نفر هر سال به خاطر استشمام دود ناشی از ذغال سنگ و زیست تودهها میمیرند. برخی دیگر به خاطر اوراق کردن زبالههای الکترونیکی و فلزاتی مانند سرب بیمار میشوند یا میمیرند. تخمینزده میشود که ۷۵۰ هزار چینی هر سال به خاطر آلودگی هوا و آب میمیرند. در آمریکا، مؤسسه حفاظت از محیط زیست گزارش میدهد که ۴۴ درصد از جویبارها و ۶۴ درصد از دریاچهها برای ماهیگیری یا شنا مناسب نیستند. هر روز با خطرات جدیدی روبه رو میشویم مثل بیسفنول ای، پرکلرات و بازدارندههای آتش.
بر اساس تجربه خودمان در زمینه آموزش محیط زیست و همکاریمان با طرحهایی که در این کتاب توصیف شدهاند، به این نتیجه رسیدهایم که تمامی دانش آموزان، از مقطع ابتدایی تا متوسطه علاقه مند به یادگیری درباره محیط زیست و بهداشت محیط زیست هستند و میتوانند از آن بهرهمند شوند.
علاوه بر این، دانش آموزان میتوانند نقش مهمی را در آموزش کودکان دیگر و حتی بزرگسالان و در تغییر شیوهها و سیاست گذاریهای اجتماع خود ایفا کنند.
یادگیری درباره بهداشت محیط زیست نباید صرفاً یک کار آکادمیک باقی بماند بلکه باید به دانش آموزان فرصت داده شود تا در زندگی خودشان و دیگران تفاوت ایجاد کنند. در واقع جنبش جهانی برای آموزش بهداشت محیط زیست در مدارس میتواند مانع هزاران بیماری شود همچنین میتواند جان هزاران نفر را نجات دهد.
گروه گزارش/
موضوع « رتبه بندی معلمان » مدت هاست که موضوع روز و بحث رایج در آموزش و پرورش و میان معلمان و حتی جامعه ی ایران گردیده است .
مقامات آموزش و پرورش سعی می کنند این رتبه بندی را همانند آن چه که در آموزش عالی و در دانشگاه انجام می شود نشان دهند .
نظام رتبه بندی و فرآیند ارتقاء در دانشگاه و در مورد اعضای هیات علمی آن چگونه است ؟
آیا این رتبه بندی موجب کیفیت بخشی آموزش در دانشگاه شده و اساسا چه اهدافی را تعقیب می کند ؟
پیش تر ؛ « صدای معلم » گفت و شنودی را با « احمد عابدینی » معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان انجام داد . ( این جا )
سعی گردید در آن گفت و گو به این مسائل و موضوعات پرداخته شود :
اساسا فلسفه رتبه بندی معلمان برای چه بود و قرار بود چه اهداف و کدام آرمان ها را تامین نماید ؟ آیا شاخص ها و معیارهای تعریف شده همان بودند که از ابتدا برای آن تعریف شد ؟ آیا ارزیابان رتبه بندی خودشان درک و فهمی از رتبه بندی داشته و در این زمینه آموزش دیده بودند ؟
سرنوشت « سازمان نظام معلمی » که در زمان وزارت دانش آشتیانی بازطراحی و نهایی شد و قرار بود نهاد اصلی اجرا کننده رتبه بندی معلمان باشد چه شد ؟
بخش پنجم گفت و شنود با « رضوان حکیم زاده » را می خوانیم .
« صدای معلم » از دیدگاه های گوناگون و علمی در جهت اغنا و تنویر این موضوع مهم استقبال می کند .
مطالبه گری، خصیصه ای باورمدار است که دارنده اش را برای نیل به شرایط مطلوب به تکاپو وا می دارد. این مهارت غیرشناختی زمانی در سازه ی شخصیت ، شیرازه می بندد که در خاستگاه آن یعنی اندیشه ، بستر لازم فراهم باشد.
بر اساس همان ژرف ساخت اندیشگی که سرچشمه مطالبه گری است ، این مقوله در قالب سه سبک متجلی می گردد :
نمایشی، گلخانه ای و برنامه مدار
سبک نمایشی :
در این مانیفست، فونداسیون مطالبه گری بر پایه انگاره های پوپولیستی و ظاهرفریب، بنا نهاده می شود. چنین جویباری که سرشار از تهی است، همواره در بستر آلیختگی های رفتاری و گفتاری جریان دارد. در سیر این روان آب بنیادسوز ؛ هدف، وسیله را توجیه می کند. به گونه ای که برای درآغوش کشیدن شاهدِ آرزو، هر ناروایی، روا و جایز است.
در این مزرعه ؛ هرزه گیاه افترا، تهمت و دروغ های رفتاری و گفتاری چنان بر نهال شعور و بوته ی منطق، سایه می افکنند که فرصت هرگونه بهره مندی از پرتوِ خورشید حقیقت از آنها سلب می شود. در این سبک تئاتری که تلبیس، همواره درحال ربایش گوی سبقت از تعقل و تفکر است، پیوسته تابوهای پوشالی خلق می شوند تا تابوتی سکوت آفرین برای تشییع جنازه هدف اصلی باشند. در واقع در این مکتب، جامعه هدف به مثابه ی ابزاری ارزان قیمت برای نیل به قله ای است که در آن، به جای سیمرغ، کرکس آشیان دارد. درهمین وادی است که به یّمن پراکنش های پوپولانه، تبر، مدافع حق صنوبر است و بهار، وصله ی ناجور فصل ها.
سبک گلخانه ای :
در این ماینفست ریسک آلود که بیش برآوردی، مانع خودسنجیِ صادقانه است، معمولا سّرنا از سر گشاد آن نواخته می شود و روح خودشیفتگی و چندپله یکی کردن در یکایک سلول های مطالبه گری، فرگشت دارد. اینجاست که پیوسته توسن سرکشِ شتاب، شلاق می خورد تا قدم ها جهشی و از سر رفع تکیف برداشته شود و کیفیت، قربانی کمیُت گردد. در این شلختگی فکری است که ارائه ی آمار، ماری ژهرآگین می شود که هردَم هدف را نیش می زند تا مسمومیت بر صدر بنیشند و قدر ببیند. میوه های این گلخانه به دلیل تغذیه از مواد دوپینگی، اگر سرطان زا هم نباشند، خیلی زود شباب شان به پیری می گراید و دوامشان، قوامی ندارد.
سبک برنامه مدار :
در این پارادیم، کِشتمان نهال های هدف با محاسبات مهندسی شده و برآوردهای واقعیت محور، صورت امکان می بندد. به بیان دیگر، در این پودمان، برای تحقق انگاره های پایدار و کامیابی های دامنه دار، مسیر با برآوردهای اصولی، ریل گذاری می شود تا قطارِ توسعه ی فراگیر، امکان حرکت مداوم و کنترل شده بیابد. قطاری که راه را بر اساس راهبرد مشخص به سمت مقصد پیش بین شده طی می کند. در این سلوک آهسته، قدم ها پیوسته و همراه با درایت و شجاعت توامان، به سمت سرزمینی در حرکت است که درآن نهال ها به تدریج و در بستر طبیعی خود، رشد می کنند، می بالند و درختانی تناور می شوند که سایه و ثمری دلپذیر و ماندگار دارند.
هر کسی حق دارد انتخاب کند که از کدام گریبان، سر درآوَرَد.
کانال خبری انجمن صنفی معلمان کرمانشاه
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ یکشنبه بیست و یکم اسفند مراسم بزرگداشت يكصد و يكمين سال تاسيس شوراي عالي آموزش و پرورش با حضور برخی از اعضاي شورای عالی آموزش و پرورش ، مدیران ستادی و خبرنگاران در سالن اجتماعات دبیرستان شاهد شهدای هفتم تیر برگزار گردید .
« صدای معلم » بخش پایانی سخنان « محی الدین بهرام محمدیان » رئیس پیشین سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و نیز دبیر کل اسبق شورای عالی آموزش و پرورش را به این مناسبت منتشر می کند .