صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش /

آن چه در زیر می آید گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی » معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش است که در زمان وی نظام رتبه بندی معلمان طراحی شد و سازمان نظام معلمی نهایی شد اما هرگز به مرحله اجرا نرسید .

پیش تر هم این رسانه مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران گفت و گوی تفصیلی را با موضوع رتبه بندی معلمان با ایشان انجام داد که در سه بخش منتشر گردید . ( این جا )

اساسا فلسفه رتبه بندی معلمان برای چه بود و قرار بود چه اهداف و  کدام آرمان ها را تامین نماید ؟ آیا شاخص ها و معیارهای تعریف شده همان بودند که از ابتدا برای آن تعریف شد ؟ آیا ارزیابان رتبه بندی خودشان درک و فهمی از رتبه بندی داشته و در این زمینه آموزش دیده اند ؟

سرنوشت « سازمان نظام معلمی » که در زمان وزارت دانش آشتیانی بازطراحی و نهایی شد و قرار بود نهاد اصلی اجرا کننده رتبه بندی معلمان باشد چه شد ؟

چرا در مورد هیات های ارزیاب در سطوح مختلف که وزارت آموزش و پرورش مدعی حضور واقعی آنان است تاکنون شفاف سازی صورت نگرفته است ؟

و بسیاری از پرسش ها و ابهاماتی که « صدای معلم » در گزارش های متعدد خود به آن ها پرداخته اما مقامات تصمیم گیر پاسخی به آن ارائه نکرده اند .

بخش دوم این گفت و شنود را می خوانیم .

منتشرشده در گفت و شنود

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران  بررسی‌های میدانی نشان می‌هند که با روند پیش رو  ؛ استان های مازندران و گیلان در حال از دست دادن خاصیت زیستگاهی مطلوب خود هستند.‌

همه کسانی که خیز برای مهاجرت به این خطه برداشته‌اند، سخت در اشتباهند چرا که دریاچه خزر در حال پسروی‌ است. کمبود بارش سالانه نیز در این دو استان محسوس است‌. شالیزارها یکی‌ یکی از دست می‌روند و تبدیل به خانه‌های مسکونی بومیان یا ویلا و برج برای غیر بومیان می‌شوند. کوه‌خواری نیز روند صعودی دارد.

از تعداد درختان خودرو هر روز کاسته می‌شود.  این وضعیت در مورد سطح پوشش گیاهی خُرد نیز صادق است .

مراتع هم فقیرتر شده‌اند‌. یعنی از سطح مراتع غنی و متوسط کاسته شده است.

به عنوان مثال اگر در دهه ۶۰ یا ۷۰ حتی ۸۰ در یک روستای دامداری، ۳ یا چهار رمه  ۵۰۰‌تایی دام کوچک حضور داشتند، اینک این رمه‌ها به ۱۵ تا ۲۰ یا حتی بیشتر رسیده‌اند که تعداد دامهای آن اغلب بیشتر از ۵۰۰ راس است. دلیل آن هم مشخص است.

در بخش های جلگه‌‌ای تعداد چاه های عمیق و نیمه عمیق رو به افزایش است. آمار دقیقی ندارم. یکی از دلایل پایین رفتن سطح آب های زیر‌زمینی نیز همین مورد است. از سال ها پیش در برخی بخش ها، موقع حفر چاه های عمیق به آب شور دریا رسیده‌اند که برای کشاورزی مناسب نیست.

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

شرق مازندران در معرض کویری شدن قرار گرفته است. بزرگترین رودخانه شرق مازندران یعنی تجن، هر روز کم‌آب‌تر می‌شود. شاید اکنون در این فصل از سال آب فقط در قسمت تالوگ رود جریان داشته باشد. با این حال در حریم رودها ساخت و ساز رونق دارد. در بالادست رودها نیز سد‌ها زده می‌شود. در مناطق کوهستانی تقریبا تمامی آبهای بالادست مهار شده‌اند. برخی برای کشاورزی و برخی برای شرب، یعنی شریان های ریز نابود شده‌اند و چشمه‌ها نیز یکی‌ یکی خشک شده‌اند، در نتیجه رودها در حال خشک شدن هستند و تاثیرات آنها بر دریاچه خزر مشهود است‌.

از زباله‌ها و شیرابه‌ها نگویم که بهتر است ! مقامات کشوری و منطقه‌ای و محلی این دو استان برنامه‌ای که این منطقه‌ی سرسبز و حاصل خیز را که در حال از دست رفتن هستند را نجات دهند، ندارند.

روزانه هزاران مسافر در جنگل ها و سواحل و دشت ها اطراق می‌کنند، بدون آن که درک کنند که نباید زباله‌های تولیدی خود را روی زمین بیاندازند. همین امروز که از جاده دالخانی رامسر عبور می‌کردم، ۴ ماشین پر از سر نشین، با پلاک ۹۵ در روستای گانکسر تا کمی بالاتر از لتر دو بار از پنجره ماشین خود زباله و پوست پفک (لینا) به بیرون پرت کردند که مجبور شدیم برای دومی بوق بزنیم و در کنارش قرار گرفتیم و تذکر دادیم نه برای حجاب! بلکه برای زباله‌های سمی و کشنده حیوانات و انسان.

با این روند به زودی این جنگل (دالخانی) و سایر نقاط تفریحی تا زانو در زباله فرو خواهند رفت‌ و کسی هم خود را مسئول نمی‌داند.

زباله‌های شهری و روستایی نیز هر روز تولید و به نقاط ساحلی یا جنگلی حمل و شیرابه‌های آنها وارد آبهای سطحی و زیرزمینی و در نهایت وارد دریاچه کاسپین می‌شود. اینک جنگل هایی که تفرج‌گاه هستند به خاطر وجود زباله‌های شهری و روستایی و زباله‌هایی که مسافران به جای می‌گذارند بسیار آلوده هستند. این آلودگی به ضرر مردم بومی و غیر بومی و محیط زیست است.

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

نمی‌خواهم شما را بترسانم. اما ظرفیت‌های دو استان گیلان و مازندران به همان دلایلی که گفتم در معرض خطر جدی‌ است. به زودی جنگل دالخانی و سایر نقاط تفریحی تا زانو در زباله فرو خواهند رفت‌ و کسی هم خود را مسئول نمی‌داند.

با این حال مقامات کشوری و منطقه‌ای و محلی این دو استان برنامه‌ای که این منطقه‌ی سرسبز و حاصل خیز را که در حال از دست رفتن هستند را نجات دهند، ندارند.

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

یک هشدار هم به همه مردم ایران :

مردم ایران فکر می‌کنند چون شمال کشور دارای مقداری آب و درخت است و زمینهایش قدری سبزتر از جاهای دیگر است ؛ باید پول های خود را به این منطقه بیاورند تا زمینی بخرند و خانه‌ای بسازند. آنها فکر می‌کنند که در حال سرمایه‌گذاری هستند، در حالی‌که واقعا این طور نیست. چون با این روند، به زودی سرمایه‌های آنها از بین خواهد رفت. بدین معنا که شمال کشور  شاید برای تفریح چند روزه خوب باشد، اما برای سرمایه‌گذاری بلند مدت مناسب نیست .

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

( ارومیه زمانی که دریاچه بود )

 

سال پیش دانشمندان با ساز و کارهای علمی پیش‌بینی کردند که در کمتر از ۱۰۰ سال (یعنی کمتر از عمر یک انسان معمولی) از دریاچه خزر (کاسپین)، تنها بخش‌های عمیق آن مقداری باقی خواهد ماند. چرا که طی این مدت آب این دریاچه بین ۹ تا ۱۸ متر پس‌روی خواهد کرد. یعنی با این روند تا حدود ۶۰ سال یا کمی بیشتر یا کمتر مردم شمال ایران نیز به احتمال قوی مجبور به مهاجرت‌هایِ گروهیِ اقلیمی خواهند شد.

( کانال نویسنده )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

منتشرشده در محیط زیست

 نقدی بر اضافه کار و دریافتی معاون صندوق ذخیره فرهنگیان در صدای معلم به گزارش سایت خبری تابناک (کد خبر 1192148تاریخ 18 شهریور 402) با دستور وزیر آموزش و پرورش؛ معاون صندوق ذخیره فرهنگیان که فیش دریافتی نجومی او بابت اضافه کار خبرساز شده بود بر کنار شد.

در همین خبر اشاره شده است که مبلغ 412 میلیون تومان از پرداخت های نجومی به ایشان؛ بابت 11 ماه اضافه کاری می باشد که با در نظر گرفتن سقف حقوق کارکنان دولت و نحوه محاسبه هر ساعت اضافه کاری بر مبنای حقوق هر کارمند؛ در یک محاسبه سرانگشتی و ضرب و تقسیم ساده می توان حدس زد که احتمالا ایشان باید حدودا ماهانه بین 150 تا 175 ساعت کار اضافه انجام داده باشد ؛ به عبارت دیگر ایشان علاوه بر 8 ساعت کاری موظف ، روزانه حدود7 تا 10 ساعت هم اضافه کار انجام داده و در محل کار حضور داشته اند که تقریبا می شود 16 ساعت در شبانه روز !

از طرفی طبیعت و ماهیت نوع کار مدیرانی در سطح ایشان معمولا به شرکت در جلسات مختلف و یا خواندن گزارشات تهیه شده و در نهایت امضای نامه ها و یا نوشتن و ارجاع در هامش نامه های اداری خلاصه می شود.

آیا روزانه 16 ساعت کار مستمر روزانه در تمام سال برای ایشان منطقی به نظر می رسد و خدای ناکرده به سلامتی ایشان لطمه نمی زند؟

می گویند همسایه ملانصرالدین برای قرض گرفتن مقداری کاه کیسه ای به دست گرفت و به خانه ملا رفت و درخواست مقداری کاه نمود. ملا انبار کاه را به او نشان داد و گفت برو یک مقدار کاه بردار تا کار امروزت راه بیفتد. همسایه به داخل انبار کاه رفت و بیرون نمی آمد.ملا نگران شد و رفت به طرف انبار تا علت تاخیر طولانی همسایه را جویا شود که با تعجب دید مرد همسایه برای اینکه بتواند هر چه بیشتر کاه بردارد؛ با دودست سر کیسه کاه را گرفته و با یک پا کاه های درون کیسه را می فشارد تا کاه ها فشرده تر شود و حتی المقدور مقدار بیشتری کاه در کیسه جای گیرد.

نقدی بر اضافه کار و دریافتی معاون صندوق ذخیره فرهنگیان در صدای معلم

ملا رو به مرد همسایه کرد و گفت :  درست است که کاه مال خودت نیست؛ ولی کاهدان که مال خودت است! کیسه ات دارد شکافته می شود. .

حکایت بعضی از مدیرانی  است که این چنین به قول امروزی ها  « فول تایم » کار انجام می دهند و اصلا به فکر سلامتی خود نیستند. اینان باید مواظب باشند که خدای ناکرده به عارضه زخم صندلی (مثل زخم بستر) گرفتار نشوند.

آخر ؛ خدمت هم حدی دارد .

***

سه شنبه اول اردیبهشت 1394 ؛ روزنامه همشهری کاریکاتوری را در مورد معلمان منتشر کرد . ( این جا )

« صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که نسبت به این کارتون واکنش نشان داده و خواهان عذرخواهی روزنامه همشهری شد .

نقدی بر اضافه کار و دریافتی معاون صندوق ذخیره فرهنگیان در صدای معلم


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر اضافه کار و دریافتی معاون صندوق ذخیره فرهنگیان در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران  آموزش و پرورش یک دستگاه حقیقت ساز است. دستگاهی که می کوشد تا با پوشاندن جامه‌ی حقیقت به قامت برخی از گزاره های آموزشی و تربیتی در سنین پایین، نسلی با رفتار پیش بینی پذیر و قابل کنترل را پرورش دهد. اهمیت این موضوع به حدی است که جامعه شناسی همچون لویی آلتوسر دستگاه آموزش و پرورش را یکی از سازوبرگ های ایدئولوژیک دولت می داند که توانسته با نهادینه کردن ارزش های نظام سرمایه داری جهانی، به تداوم آن کمک نماید و جامعه شناس دیگری همچون پی یر بوردیو، نظام آموزش و پرورش را عامل مهم بازتولید نابرابری های اجتماعی معرفی می کند.

آموزش و پرورش یک دستگاه حقیقت ساز است چون می تواند برخی از منویات ساختار قدرت را در قالب کتاب های درسی و برنامه های پرورشی به عنوان امور بدیهی و بی نیاز از اندیشیدن به مخاطبان خود عرضه و انتظار پیروی از آنان را داشته باشد. البته پرواضح است که به دلیل ناسازگاری میان خرده نظام های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و خانواده در ایران، نظام رسمی آموزش و پرورش کشور هرگز نتوانسته به اندازه کافی برنامه های ساختار قدرت را اجرایی و در نسل های آتی نهادینه سازد. برخی از واقعیت های موجود در نظام آموزشی کشور به شرح زیر می باشند:

 پدیده کنکور که به باور جامعه شناسان اکنون به یک سامانه نظم آفرین برای زندگی دانش آموزان تبدیل شده و تدارک کسب آمادگی برای موفقیت در آن از تاکید بر دروس خاص در مدارس ابتدایی و رقابت برای قبولی در مدارس تیزهوشان گرفته تا برنامه ریزی برای مطالعه و یادگیری روش های تندخوانی و تست زنی به یک امر بدیهی مبدل شده است. در عوض مدارس هیچ برنامه ای برای آموزش مشارکتی مهارت های زندگی نداشته و عملا نسلی تک ساحتی، غیر اجتماعی و فاقد حداقل قابل قبولی از جامعه پذیری را به عرصه زیست جمعی تحویل می دهند.

جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران

 لزوم رعایت رفتار استاندارد از سوی دانش آموزان در زمینه هایی از قبیل نوع پوشش، آرایش مو و سلوک رفتاری به عنوان یک حقیقت بدیهی، منجر به محو شدن تفاوت های فردی در نظم ایدئولوژیک مدارس و حاکمیت نوعی یکدست سازی مکانیکی شده است. در همین راستا مسئولان مدارس محدودیت های نامتعارفی را برای دانش آموزان متفاوت فراهم آورده و این امر را جزء افتخارات خود محسوب می کنند.

جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران

 در ارائه برنامه های پرورشی مفروض اصلی عبارت از تصور کودکان به عنوان لوح سفید، و لزوم  هدایت یک سویه و شعار زده آن ها می باشد. از همین رو است که روش های غیر مشارکتی در تربیت، به محور نظام آموزشی تبدیل، و سعی شده تا با بمباران تبلیغی دانش آموزان با برخی آموزه های ناکارآمد پرورشی، نسلی تابع و خاضع  در برابر ساختار قدرت تربیت شود. تلاش هایی که نه تنها موفق نبوده بلکه به دلیل نادیده انگاشتن واقعیت های اجتماعی موجب شکل گیری شخصیتی دوگانه در میان دانش آموزان شده است.

جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران

 نکته پایانی :

در ایران امروز بسیاری از عرصه های فرهنگی - اجتماعی از جمله نظام آموزش و پرورش به جولانگاه تاخت و تاز دولت و بازار تبدیل شده و از وظیفه ذاتی خود یعنی پرورش انسان هایی شجاع، مسئول و خودآیین باز مانده اند. از همین رو ترویج تفکر انتقادی در مدارس می تواند اعتماد به نفس بیشتری برای دانش آموزان در این مصاف نابرابر به ارمغان آورد.

( کانال نویسنده )


جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران

منتشرشده در دانش آموز

گروه رسانه/

خانه ی توسعه آذربایجان در بیانیه ی با اشاره به وضعیت اسفناک دریاچه ارومیه و نگرانی عمیق ساکنان محلی خواستار اعلام وضعیت فوق العاده از سوی حاکمیت و رسیدگی فوری برای جلوگیری از مرگ این دریاچه شد.

منتشرشده در محیط زیست
یکشنبه, 18 شهریور 1402 19:26

تسلیت صدای معلم به " عباس مرادی "

تسلیت صدای معلم به عباس مرادی

جناب آقای عباس مرادی

همکار فرهنگی و عضو محترم شورای مرکزی سازمان معلمان ایران

« صدای معلم » درگذشت همسر گرامی تان را تسلیت عرض می کند .

پایان پیام/

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ شاخه ی علوم تربیتی گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم میزبان برخی کارشناسان و صاحب نظران برای نقد و ارزیابی « لایحه برنامه ی هفتم توسعه » بود .

در این نشست تخصصی ؛  عباس صدری ، رئیس دفتر منطقه ای آیسسکو ؛ محسن حاجی میرزایی ، وزیر پیشین آموزش و پرورش ؛ علی زرافشان معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش حضور داشتند .

این نشست توسط محمود مهرمحمدی استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس و سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان اداره می شد .

در این نشست که سه ساعت به طول انجامید برخی از فرهنگیان که به صورت آنلاین در نشست حضور داشتند پرسش هایی را مطرح کردند .

در این بخش ، بخش پایانی سخنان « محمود مهرمحمدی ؛ سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان» را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور