صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه رسانه/

بیانیه انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران استان تهران برای روز خبرنگار و جایگاه رسانه های مستقل در نظام حکمرانی در صدای معلم

هفدهم مرداد، روز خبرنگار ؛ فرصتی است برای تجلیل از کسانی که حرفه‌شان را پیمانی پُرمخاطره با «حقیقت» و «مسئولیت اجتماعی» می‌دانند؛ آنان که با تکیه بر عقل و درایت، همراه با شور و ذوق، استعداد و عشق، در مسیر آگاهی‌بخشی و روشنگری گام نهاده‌اند و در میان رخدادها، همواره در کنار مردم ایستاده‌اند.

در این روز، با افتخار سر فرود می‌آوریم برابر روزنامه‌نگارانی که با قلم خود چراغ راه جامعه‌اند و به آینده‌ای امیدوار می‌نگریم که در آن، قلم آزاد، رسانه مستقل و مردم آگاه، ستون‌های اصلی یک ایران توسعه‌ یافته باشند.

در جهان امروز، ساختار رسانه‌ای در هر نظام حکمرانی، نه تنها ابزاری برای اطلاع‌رسانی بلکه رکن چهارم قدرت و یکی از پایه‌های ثبات، شفافیت و سلامت در جامعه است. رسانه‌های حرفه‌ای و مستقل با افشاگری فساد، تبیین تصمیمات حاکمیتی، پیوند با افکار عمومی و بازتاب صدای جامعه، به اصلاح سازوکارها و افزایش کارآمدی حکومت کمک می‌کنند.

حال، نظام‌هایی که از این کارویژه‌ها استقبال کنند و به رسانه به چشم شریک در حکمرانی بنگرند، مسیر توسعه پایدار را هموار می‌کنند. در مقابل، نادیده گرفتن نقش واقعی رسانه و تکیه بر رسانه‌های فرمایشی و تبلیغاتی، گرچه در کوتاه‌مدت، همچون مخدر سکوت و رضایت خاطر می‌آفریند، اما در بلندمدت مشروعیت، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را فرسوده می‌کند.

امروز بیش از هر زمان، نیاز به آن است که حاکمیت با بازنگری در رویکرد خود بپذیرد که تقویت رسانه‌های مستقل نه تهدید که تضمینی برای دوام و اصلاح‌پذیری نظام است و تا دیر نشده، باید به ساختاری تن داد که صدای حقیقت را پژواک دهد. این مسیری است ممکن، امیدبخش و سازنده، اگر اراده‌ای برای بازگشت به عقلانیت و ساختار درست نظام رسانه‌ای وجود داشته باشد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، ضمن گرامی داشت روز خبرنگار، موارد زیر را به عنوان دغدغه‌های اصلی صنف و توصیه‌هایی به حاکمیت، افکار عمومی و نهادهای ذی‌ربط اعلام می‌‌کند:

۱.بحران امنیت شغلی

روزنامه‌نگاران، به‌ویژه در شرایط ناپایدار سیاسی و اجتماعی، نیازمند حمایتی فوری، بی‌چشم‌داشت و مؤثر هستند. با کمال تأسف، در جنگ دوازده روزه، حدود ۱۵۰ خبرنگار، شغل و معیشت خود را از دست دادند و قربانی بی‌تدبیری‌ها و بی‌مهری‌ها شدند. این رفتار برخی صاحبان رسانه‌ که سرمایه، نفوذ و اعتبار خود را مرهون تلاش‌های شبانه‌روزی خبرنگاران‌اند، نیازمند پاسخ گویی‌ است.

ضروری‌ست نهادهای ذی‌ربط، با بررسی وضعیت اقتصادی و حقوقی بنگاه‌های رسانه‌ای مستقل، سازوکارهایی برای حمایت فوری، هدفمند و بدون دخالت در استقلال تحریریه‌ها تدوین و اجرایی کنند.

۲. ضرورت بازتعریف رابطه نظام حکمرانی با رسانه

رسانه‌ها باید بتوانند، بدون ملاحظه‌کاری‌های رایج، زخم‌های مزمن مدیریت کشور را بازگو کنند، زبان مردم باشند و در برابر ناکارآمدی و بی‌کفایتی، سکوت پیشه نکنند. تحقق این نقش خطیر، نیازمند فضایی است که رسانه را ارج نهد.

ادامه سیاست‌های محدودسازانه، از فهرست‌های بلند ممنوعیت و حصر اطلاعات گرفته تا دستورالعمل‌های پشت‌پرده، تنها به تعمیق بی‌اعتمادی عمومی و انباشت بحران‌های پنهان منجر خواهد شد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران بر این باور است که زمان آن فرا رسیده است شیوه تعامل نظام حکمرانی با رسانه‌ها، مورد بازنگری جدی قرار گیرد.

امید است تغییراتی که در ساختار برخی نهادهای مرتبط با امنیت ملی صورت گرفته، سرآغازی برای عبور از رویکرد سلبی، محدودکننده و پرهزینه نسبت به رسانه‌ها باشد و مسیر را برای ایفای نقش مستقل و حرفه‌ای روزنامه‌نگاران هموار کند.

۳. ضرورت توقف روند قانون‌ تراشی‌

در سال‌های اخیر، تلاش‌هایی برای تدوین و تصویب قوانین جدید در حوزه رسانه صورت گرفته که در بسیاری موارد، به‌جای حمایت و تقویت، به محدودسازی میدان فعالیت رسانه‌ها انجامیده است؛ روندی که نه‌ تنها گرهی از مشکلات نگشوده، بلکه استقلال، پویایی و اثرگذاری نهاد مطبوعات را با تهدید مواجه ساخته است.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران بر این باور است که هرگونه قانون‌گذاری در حوزه رسانه، اگر به‌راستی در پی بهبود شرایط است، باید در چارچوب گفت‌وگویی آزاد، مستقیم و شفاف با اصحاب رسانه، با تکیه بر ضرورت‌های واقعی، منطق حقوقی روشن، و نیت تقنینی مشخص انجام پذیرد.

باید بپذیریم که رسانه‌ها، همچون هر نهاد زنده و پویایی، ممکن است اشتباه کنند؛ اما حق اشتباه‌کردن، جزئی جدایی‌ناپذیر از فرآیند یادگیری و رشد اجتماعی است. راه علاج، محدودسازی و کیفر نیست، بلکه اصلاح، تعامل و ارتقای سواد رسانه‌ای است.

۴. هشدار درباره نقض آزادی بیان با ابزارهای غیرقانونی و فراقضایی

در ماه‌های اخیر، گزارش‌هایی از قطع سیم‌کارت برخی منتقدان و محدودسازی دسترسی آنان به شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که به‌ وضوح حقوق اساسی شهروندان و امنیت روانی اهالی رسانه را خدشه‌دار می‌کند.

سکوت نهادهای مسئول در برابر این اقدامات فراقانونی نگران‌کننده است؛ به‌ویژه آنکه برخی از افراد، تحت فشار، ناچار به امضای تعهدنامه‌هایی تحمیلی شده‌اند. این رویکرد به‌جای گفت‌وگو و پاسخ‌گویی، صداهای منتقد را سرکوب می‌کند و با اصول آزادی بیان و حاکمیت قانون در تضاد است.

استفاده از ابزارهایی چون قطع ارتباطات شخصی به‌عنوان شیوه‌ای تنبیهی، نه‌تنها غیرقانونی بلکه تهدیدی برای اعتماد عمومی و مشروعیت نظام است.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران خواهان توقف فوری این رویه‌ها، شفاف‌سازی اقدامات صورت‌گرفته و تضمین حقوق ارتباطی همه شهروندان و روزنامه‌نگاران است.

۵. ضرورت بازنگری در سیاست‌های حمایتی رسانه‌ای

حمایت یک‌سویه و بی‌حاصل از رسانه‌های فرمایشی و تزیینی، تیشه بر ریشه شفافیت، اعتماد عمومی و جریان آزاد اطلاعات زده است. زمان آن فرارسیده است که منابع عمومی به جای تزریق به بنگاه‌های کم‌مخاطب و وابسته، به تحریریه‌هایی اختصاص یابد که با حفظ استقلال، شرافت حرفه‌ای و رسالت اجتماعی خود، در برابر فشار، سانسور و خریدن قلم ایستادگی کرده‌اند.

۶. لزوم مقابله ریشه‌ای با پدیده «باج‌نیوز»ها

یکی از آفت‌های جدی رسانه در ایران، رشد رسانه‌هایی‌ست که باج‌خواهی را جایگزین مسئولیت کرده‌اند؛ رسانه‌هایی که در ازای منافع مالی، به تطهیر مدیران ناکارآمد و تحریف افکار عمومی می‌پردازند. برخی مدیران نیز با نگاه نادرست، می‌کوشند با پول، رضایت رسانه‌ها را بخرند.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران با هشدار نسبت به این روند خطرناک، از رسانه‌ها می‌خواهد مراقب سرمایه اعتبار و اعتمادشان باشند و در برابر «باج‌نیوزها» با هوشیاری و همراهی صنفی بایستند.

۷.ضرورت حفظ مرز شفاف میان خبر و آگهی

با گسترش مشکلات اقتصادی و چالش‌های مالی در اداره بنگاه‌های رسانه‌ای، متأسفانه شاهد افزایش پدیده‌ای نگران‌کننده در برخی رسانه‌ها، به‌ویژه پایگاه‌های خبری آنلاین هستیم: نمایش آگهی در پوشش خبر.

این روند، نقض آشکار حقوق مخاطب و خدشه‌ای جدی بر اعتماد عمومی به رسانه‌هاست. مرز میان خبر و تبلیغات باید شفاف، مشخص و برای مخاطب به‌روشنی قابل تشخیص باشد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران هشدار می‌دهد که ادامه این روند، به تضعیف جایگاه رسانه به‌مثابه نهاد اطلاع‌رسانی مستقل منجرشده و سلامت فضای رسانه‌ای کشور را تهدید خواهد کرد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، در پایان بار دیگر بر مسئولیت تاریخی خود در دفاع از آزادی مطبوعات، امنیت شغلی خبرنگاران و استقلال رسانه‌ها تأکید می‌کند و از همه نهادهای مسئول می‌خواهد که به تقویت آن بیندیشند.

آینده این سرزمین، در گرو صداقت، شفافیت و گفت‌وگوی آزاد است .

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران

۱۷ مرداد ۱۴۰۴


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بیانیه انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران استان تهران برای روز خبرنگار و جایگاه رسانه های مستقل در نظام حکمرانی در صدای معلم

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

اول مرداد ماه 1404 خبری تحت این عنوان در برخی از خبرگزاری ها درج شده بود:

« در سه سال گذشته اسکناس در دست مردم چه قدر بوده است؟

در سال 1403 اسکناس پول و مسکوکات در اختیار مردم ، 1.8 درصد از نقدینگی کشور بوده که حجم آن به 179 هزار میلیارد تومان می‌رسد. این در حالی است که در سال 1401 حدود 122.6 هزار میلیارد تومان و در سال 1402 حدود 146.8 هزار میلیارد تومان، اسکناس و مسکوکات نزد مردم بوده است. در سال 1403 این میزان با رشد 22 درصدی به 179.1 هزار میلیارد تومان رسیده است » .

در حالی که بیشتر مردم با استفاده از انواع کارت بانک ها دیگر امروزه نیازی به همراه داشتن پول نقد ندارند و حتی بسیاری از اصناف پول نقد قبول نمی کنند و یا مثل نانوایی ها برای کنترل میزان فروش نان و مصرف سهمیه آرد در یک روز، اصلا نمی توانند پول نقد قبول کنند.

شاید شما هم در پیرامون خود با افرادی بیکار و حتی تحصیل کرده یا یکی از نزدیکان برخورد داشته اید که به جای انجام کاری بر اساس مهارت و رشته تحصیلی خود، درگیر « شغل کاذب » شده اند. این افراد در ظاهر دارای درآمد و شغل هستند اما چون نتیجه فعالیت آنان در نظام اقتصادی مفید شمرده نمی شود به آنان « بیکار پنهان » می گویند. افرادی که هم ردیف عتیقه فروشان عمل می کنند اما همسنگ آنان نیستند.

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

کسانی که بدون هر گونه نیاز به مغازه یا پرداخت حق سرقفلی و مالیات و عوارض به شهرداری ها در جاهای خاصی از شهر، مشغول فروختن مسکوکات و اسکناس های تازه تا نشده پهلوی و جمهوری اسلامی هستند.

قیمت اسکناس به تناسب امضای رؤسای گوناگون بانک مرکزی، سال چاپ و یا حتی اشتباهات نادر چاپی، افزایش می یابد. مثلا یک بسته 100 تایی اسکناس 20 ریالی پهلوی، چندین میلیون تومان ارزش دارد.

مسکوکات را نیز کیلویی 450 تا 900 هزار تومان و با ارزش تر های خاص را تکی، باز به قیمت میلیونی می فروشند. آموزش و پرورش می باید تابوزدایی کند و در به وجود آمدن یا تداوم و تثبیت هر نوع تابویی که منجر به فوبیای گفت و گو می شود پرهیز کند

عدم تعادل و نا به سامانی در جامعه ما به دلیل نبود ثبات اقتصادی و اجتماعی بسیار است. جامعه هر روز آبستن زائیده های اضافی ناخوشایندی است که بر پیچیدگی معضلات قبلی اضافه می شود. یکی از دردهای بی درمان جامعه ما ارزش و اهمیت قائل نشدن به پول ملی و نبود قانون برای کنترل نقدینگی است. از نحوه استفاده و نگه داری تا ثبت و ضبط اسکناس و مسکوکات توسط عده ای سودجو فرصت طلب که مردم را در شرایط نامساعد قرار می دهند. برای پرداخت کرایه تاکسی، مدام از رانندگان می شنویم که 2000 یا 5000 تومانی ندارند. و ما از همه جا بی خبر، کنجکاو می شویم اگر برای این مبالغ در جامعه خدمتی انجام می شود پس چرا نباید در دسترس مردم قرار بگیرد؟ این افراد نیاز خود را به طور مستقیم از طریق بانک ها تأمین می کنند اما کلکسیون دار نیستند، چون آن وقت اقدام به فروش آن ها نمی کردند.

ناآگاهی عده ای در انجام چنین فعالیت کاذبی، موجب ایجاد عدم تعادل در جامعه می شود. مشاغلی که هیچ ارزش اقتصادی ندارند و فقط منافع معدود افرادی را برطرف می کنند اما در ساختار اقتصادی، آفت محسوب می شوند. دستفروشانی که تردد مردم در پیاده روها را مختل و چهره شهرها را کریه المنظر می سازند.

آنان فقط به منفعت شخصی و آنی خود می اندیشند و به عواقب یا بازخورد نتایج کار خود نمی اندیشند.

 پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

در اینجا به دو فرضیه می توان اشاره کرد:

فرضیه اول؛ مشاغل گوناگون و کار مفید در یک نظام اقتصادی برای این افراد از دوران کودکی و نوجوانی به درستی تعریف یا شناسانده نشده است تا حق انتخاب بایسته داشته باشند.

فرضیه دوم؛ مشاغل کاذب، خود زائیده اقتصاد ناسالم است.

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

به نظر می رسد جای واحد درسی « معرفی مشاغل » در مدارس ما خالی است. هر چند به طور نمایشی و جلب رضایت ساده باورانه، معرفی مشاغل در هفته اول اردیبهشت ماه هر سال در مدارس برگزار می‌شود، اما هرگز نمی توان به اهداف این هفته، یعنی آشنایی دانش‌آموزان با انواع مشاغل و کمک به آن‌ها در انتخاب رشته تحصیلی و شغلی مناسب رسید. چون زمان و محتوای برنامه، با توجه به ذهن کنجکاو نوجوانان جهت انتخاب رشته تحصیلی به عنوان پل رابط با شغل آینده، پاسخ گویی مناسب نیست.

برخلاف تصور یا باور وزارت آموزش و پرورش که هفته معرفی مشاغل را فرصتی برای شناخت، انتخاب و ساختن آینده‌ای روشن برای دانش‌آموزان می داند، باید گفت در این مدت کم نمی توان با بی شمار تعداد شغل آشنایی یافت و به اهداف مدنظر یعنی: معرفی مشاغل، معرفی رشته‌های تحصیلی، شناخت استعدادها و توانایی‌ها، ارتباط با صاحبان مشاغل و برنامه‌ریزی برای آینده دست یافت.

در کشورهای برتر آموزشی، برای تحقق این هدف طبق برنامه ای مشخص، پدران و مادران دانش آموزان هر کلاس از دوره ابتدایی، به معرفی شغل خود می پردازند. حسن این کار ، شکستن قباحت برخی از مشاغل در باور عامه است. دانش آموزان بدین طریق می فهمند که وجود هر شغلی در جامعه ضروری است و هر فرد بر اساس علایق و استعداد یا شرایط اجتماعی و اقتصادی خود برای انتخاب رشته تحصیلی و شغل آینده تصمیم می گیرد.

علاقه به یک شغل می‌تواند انگیزه و اشتیاق فرد را افزایش دهد و استعداد، توانایی فرد را برای انجام آن شغل نشان می دهد.

بهتر است در معرفی مشاغل به دانش آموزان، مزایا و معایب هر شغل بیان شود تا کودکان و نوجوانان، حق انتخاب داشته باشند. به جای اصرار و تهدید فرزند در انتخاب رشته یا شغلی خاص، بهتر است به حق انتخاب آنان احترام قائل شویم. مشاوران نیز فقط حق راهنمایی دارند.

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

بدبختی بزرگی است که یک دانش آموز علیرغم استعداد و علاقه خود و صرفا به دلیل اجبار ثبت نام در مدرسه ای خاص، او را مجبور کنند که در رشته ای تحصیل کند که بدان کششی ندارد. بعد هم به او برچسب تنبل، بی ادب، گستاخ بزنند.

پائین بودن میانگین نمرات نهایی خرداد ماه که هر سال کمتر و کمتر می شود فقط نتیجه بی انگیزه شدن یا تنبلی دانش آموزان و یا کم کاری معلمان نیست. امروز آموزش و پرورش می باید به این درک درست از جهانی شدن برسد که رمز موفقیت در تمامی عرصه ها دسترسی به دانش و مهارت است. مدارس تابلوی تبلیغاتی نیستند که نهادها و حوزه های مختلف، آن را از مسیر دقیق دانش اندوزی، مهارت آموزی و ایجاد توانمندی، باز دارند و اهداف خود را بر روی آن ترسیم سازند.

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

وقت آن رسیده است که تغییرات اساسی در تعداد و عناوین کتب درسی داده شود.

باید قبول کرد که با ساز و کار فعلی به ناکجاآباد هم نمی رسیم.

در یادداشت قبلی خود پیشنهاد ارائه واحد درسی « آداب معاشرت » را داده ام. ( این جا )

انتظار چیست؟

حداقل مسئول روابط عمومی آموزش و پرورش اهمیت موضوع و حساسیت آن را به گوش وزیر برساند. یا آموزش و پرورش یک واکنش مثبت - منفی نسبت به این پیشنهادات که حاصل یک عمر تجربه و دلسوزی برای آینده سازان و آینده ایران است از خود نشان بدهد. این همه بی تفاوتی نهایتا منجر به Overdose مکتب، ایدئولوژی و دین در مدارس می شود که نتیجه آن افت تحصیلی یا رسوایی آموزشی است.

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

به عنوان یک پیشنهاد و برای زیاد نشدن عناوین درسی، می توان درس آمادگی دفاعی را حذف کرد و به جای آن هفته ای دو ساعت و یک هفته در میان، واحد درسی « آداب و معاشرت » و واحد درسی « معرفی مشاغل » را جایگزین کرد. اگر آمادگی دفاعی برای عملیاتی شدن طرح راهیان نور، برنامه ریزی شده است، این طرح بدون کتاب و ساعت درسی نیز به عنوان یک سفر هدف دار، قابل اجراست. و اگر جهت آماده سازی نوجوانان برای مقابله با جنگ یا آشنایی با آرمان های شهدا تدوین شده است، ستاد تبلیغات اسلامی، انجمن اسلامی مدارس و اخبار و برنامه های رسانه جمعی به اندازه کافی، در این حیطه آموزش ها و تبلیغات لازم را ارائه می دهند.

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

چرا متوجه جایگاه، اهمیت و ارزش واقعی آموزش از دوران کودکی نمی شویم؟ یا اگر بدان واقفیم چرا قادر به برنامه ریزی آموزشی و ساماندهی نیروی انسانی متخصص در این راستا نیستیم؟

ظاهرا یک تفکر دگمی در عرصه آموزش و پرورش حاکم است که کتاب های درسی موجود را برای تحقق توسعه پایدار آموزشی لازم و کافی می داند. اما واقعیت آن که نتایج امتحانات نهایی و بین المللی ثابت می کند که آموزش و پرورش علیرغم تمامی تلاش های خود به بن بست رسیده است. آموزش و پرورش در نگارش اهداف، از فن نویسندگی بهره می جوید اما در عملیاتی کردن آن اهداف از فوت و فن و مهارت علم مدیریت، بی بهره است.

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

به کرّات گفته شده است که چندگانه بودن عناوین مدارس، متعدد بودن کانال های جذب نیرو برای یک شغل که ظاهرا همگی معلمی می کنند اما همه آنان یا علاقه ای به شغل معلمی ندارند و صرفا به دلیل کسب درآمد دولتی معلم شده اند و یا برای شغل معلمی ساخته نشده اند، عدم برنامه ریزی برای تربیت میان مدت و بلند مدت معلم، حجم زیاد کتب درسی، لایتغیر بودن عنوان و محتوای کتب درسی برای مدت 20 سال و شاید بیشتر، ثابت و لایتغیر بودن مؤلفین کتب درسی، تزریق نشدن افکار نو به آموزش و پرورش که سنتی بودن آن را تداوم می بخشد، عدم پذیرش و پیاده سازی سیستم آموزشی کشورهای موفق، روش های نوین و فعال تدریس، حفظ وضعیت موجود و عدم تمایل به تغییر و اصرار بر ادامه وضع فعلی، تا جایی که امکان هر نوع تغییر در مسیر بهبود و ارتقا آموزشی، غیرممکن می گردد، همگی علت العلل افت تحصیلی در جامعه ما هستند.

اضافه کنید سطحی انگاری یا تحمیلی بودن انتخاب رشته در مدارس را که به انتخاب نادرست شغل دانش آموزان نیز منجر می شود.

هر چند درد و درمان در نظام آموزشی ایران، شفاف و روشن هست اما باید بررسی کرد که چرا تغییر ساختار بیمارگون نظام آموزشی ایران فرضی محال گردیده است؟

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

چرا انسان قادر است آنچه را که با صرف کلی سرمایه، نیروی انسانی، زمان و انرژی ساخته است اما امروز کارآیی ندارد در عرض 7 یا 10 ثانیه تخریب کند تا بهتر از آن را بسازد، اما ما قادر به تخریب تدریجی این ویرانه ها نیستیم و بدتر آن که به صحت و سلامت آن نیز شدیدا معتقدیم.

به عنوان مثال اشاره می کنم به دو مورد از بلندترین ساختمانی که در عرض چند ثانیه در جهان تخریب شده اند. اول ساختمانی به بلندی ۱۱۶ متر در فرانکفورت آلمان که در عرض ۱۰ ثانیه و با استفاده از مواد منفجره تخریب شد. و دوم به سه برج مسکونی 89 متری در شهر گلاسکو اسکاتلند که در سال 1969 با استفاده از مواد منفجره در عرض ۷ ثانیه تخریب شدند. این ساختمان در سال 1960 ساخته شده بود. گذشت فقط 9 سال زمان مابین ساخت و تخریب این ساختمان، سوال برانگیز است!

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

ما که سپری شدن 20 سال زمان را برای نواندیشی در محتوای کتب درسی، کم یا غیرلازم می دانیم. تازه بعد از دو دهه، فقط چند پاراگراف، عکس و یا عنوان کوچکی در کتاب درسی خاص عوض می شود و از تغییرات کلی خبری نیست.

آموزش و پرورش می باید تابوزدایی کند و در به وجود آمدن یا تداوم و تثبیت هر نوع تابویی که منجر به فوبیای گفت و گو می شود پرهیز کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پیشنهاد حذف درس آمادگی دفاعی و جایگزینی معرفی مشاغل و آداب معاشرت در کتاب های درسی در صدای معلم و آموزش و پرورش

منتشرشده در آموزش نوین

گروه رسانه/

شکایت علی حدادی نماینده مجلس علیه مهدی توسلی معلم خبرنگار و مدیر مسئول ماهنامه فراز البرز در صدای معلم

علی حدادی نماینده مردم ساوجلاغ، نظرآباد، طالقان و چهارباغ بر اساس ابلاغیه ای که توسط شعبه چهارم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان نظر آباد علیه « مهدی توسلی » مدیر مسئول ماهنامه فراز البرز صادر شده از این « معلم خبرنگار » شکایت کرده است .

عنوان اتهام بر اساس این ابلاغ ؛ « نشر اکاذیب » اعلام گردیده است .

در   پیام تبریکی که این نماینده ی مجلس پیش تر و به مناسبت « روز خبرنگار » صادر کرده بود چنین آمده است : ( این جا )

شکایت علی حدادی نماینده مجلس علیه مهدی توسلی معلم خبرنگار و مدیر مسئول ماهنامه فراز البرز در صدای معلم

« امروز جامعه ما بیش از گذشته نیاز به تبیین شفافیت آگاهی و روشنگری دارد. خبرنگاران و اهالی رسانه می‌توانند در این عرصه خصوصا در راستای تقویت امید به آینده و افزایش اعتماد عمومی بسیار موثر باشند. آنچه که آنان را در این مسیر موفق می‌دارد، حق طلبی و حق‌گویی و دوری از معادلات ناصواب است .

سختی‌ها و رنج‌های شغل خبرنگاری و درعین حال مشکلات معیشتی و شغلی این عزیزان برای ما پوشیده نیست. امید است توجه بیش از پیش به این حوزه و تلاش در رفع مشکلات اصحاب رسانه، باعث شود تا خبرنگاران به عنوان چشم‌های بیدار در کنار همه ارکان جامعه برای حرکت در مسیر تعالی و توسعه به رسالت خویش عمل کنند » .

شکایت علی حدادی نماینده مجلس علیه مهدی توسلی معلم خبرنگار و مدیر مسئول ماهنامه فراز البرز در صدای معلم

پرسش « صدای معلم » از آقای حدادی آن است که آیا شکایت علیه یک « معلم خبرنگار » و آن هم در آستانه ی « روز خبرنگار » در جهت تقویت کدامین « امید به آینده » و « افزایش اعتماد عمومی » است ؟

این نماینده ی مجلس پاسخ دهد که به عنوان یک عضو نهاد « تقنین و نظارت » کدامین مشکلات را از پای اصحاب رسانه برداشته است ؟

آیا با این گونه شکایت ها قرار است در جهت کدام مسیر تعالی و توسعه گام برداریم ؟

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

شکایت علی حدادی نماینده مجلس علیه مهدی توسلی معلم خبرنگار و مدیر مسئول ماهنامه فراز البرز در صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود

نوشتن و پی گیری روال معمول آن هم پس از رفتن پدری که مسئولیت پذیری ، پشتکار و اعتماد به نفس را مرهون و مدیون او هستم ؛ کاری سخت و طاقت فرساست .

منتشرشده در یادداشت

چگونه با پایان دادن به مشاجرات رفتار جمعی و گروهی را ارتقا دهیم در صدای معلم   چندی پیش، سوره اعراف آیه ۱۹۹ را خواندم که نوشته بود : « بخشش پیش گیر و گذشت داشته باش و از نادان روی بگردان »

از دیدگاه اجتماعی ، این نوشته دستورالعملی عملی برای تعامل مطلوب اجتماعی است از جمله: عفو و گذشت، که باعث تلطیف روابط و کاهش تنش‌های میان افراد جامعه می‌شود و همدلی و مهربانی را گسترش می‌دهد، قدرت حل تعارضات و افزایش سرمایه اجتماعی را به همراه دارد و همچنین ، دعوت به کارهای نیک و ارزش‌های پسندیده (امر به عرف)، که به ترویج فرهنگ مسئولیت‌پذیری، قانون‌مداری و رواج نیکوکاری در جامعه کمک می‌کند و مبنای ارتقای رفتار جمعی را شکل می‌دهد.

و در آخر، بی‌اعتنایی به رفتار جاهلان که مانع گسترش نزاع و خشونت‌های بی‌ثمر شده و مسیر جامعه را به سوی آرامش و رشد اجتماعی هدایت می‌کند.

انجام دادن این دستورالعمل ها می‌تواند به کاهش انواع آسیب‌های اجتماعی، تقویت انسجام و افزایش تاب‌آوری جامعه در برابر چالش‌ها بی انجامد و راهکاری عملی برای ساخت یک جامعه اخلاق‌مدار، پویا و همدل به شمار می‌رود.

بر اساس این نگاه، تعلیم و تربیت محدود به فرد نیست و نقش مهمی در توسعه فرهنگ عمومی و سلامت اجتماعی ایفا می‌کند.

چگونه با پایان دادن به مشاجرات رفتار جمعی و گروهی را ارتقا دهیم در صدای معلم

اگر می توانید افرادی که سال‌ها با شما دشمنی کرده اند را ببخشید و انتقام نگیرید، این برخورد باعث آرامش ، پایان کینه‌ها و آغاز فصل تازه‌ای از همزیستی و رشد اجتماعی می شود، یعنی هم اصل گذشت، هم فرمان به کار نیک (رفتار بخشنده)، و هم بی‌توجهی به رفتارهای جاهلانه را به‌زیبایی اجرا می نمایید.

در دنیای کنونی، وقتی در یک مجموعه کاری یا خانوادگی، اعضا به جای تلافی یا جدل، اشتباهات هم را ببخشند یا حتی به جای بحث با افراد ناسازگار، مسیر گفت و گوهای مثبت را انتخاب نمایند ؛ تنش‌ها کاهش می‌یابد و فضای سالم‌تر و سازنده‌تری شکل می‌گیرد.

چگونه با پایان دادن به مشاجرات رفتار جمعی و گروهی را ارتقا دهیم در صدای معلم

به عنوان مثال ؛  وقتی دانش‌آموزی اشتباهی انجام می‌دهد و معلم یا مدیر با مهربانی و گذشت با او صحبت می‌کند (نه با تنبیه و تحقیر)، هم شرایط روحی دانش‌آموز بهتر می‌شود و هم فضای آموزشی صمیمی‌تر می‌گردد.

اگر کسی به اشتباه همکاری را ناراحت کند، اما به جای تلافی دو طرف با گفت‌وگو، عذرخواهی و چشم‌پوشی مسئله را حل کنند، جوّ همکاری و اعتماد تقویت می‌شود و بازدهی تیم بالاتر می‌رود.

یا وقتی دو عضو خانواده دچار سوءتفاهم می‌شوند و یکی با بزرگواری گذشت می‌کند، به جای مشاجره بی‌پایان، آرامش و نزدیکی بیشتری در خانه ایجاد می‌شود.

در برخی کمپین‌های اجتماعی، به جای حمله یا تمسخر بزهکاران یا افراد خطاکار، با اقدامات حمایتی و امیدوار کننده زمینه بازگشت آنان به جامعه و کاهش جرم فراهم می‌شود (مثل کمپین‌های بخشش در قصاص یا انجمن‌های ترک اعتیاد).


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چگونه با پایان دادن به مشاجرات رفتار جمعی و گروهی را ارتقا دهیم در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 15 مرداد 1404 11:08

قبرستان هم شاخص فرهنگ است !

نقدی بر قرستان ها در ایران و شاخص فرهنگی در صدای معلم  هر قبرستانی که می روید غیر از سیمان، بتن و خاک و شن، خبری نیست. البته سگ های ولگرد و گدایان نیز پرسه می زنند. حتی در جایی که با افتخار بهشت زهرایش نامیده اند. گلزار شهدا نیز چنین است و پیشوند گلزار بیشتر به خاطر مرتبه والای شهداست و گر نه از گل خبری نیست. یعنی گل خود شهدا هستند که آنجا را تبدیل به گلزار کرده اند. هر کس بر حسب ذوق خود شاید بالا یا پائین قبر عزیز خوابیده زیر سنگ های رنگارنگ، درخت کاجی که بادوام تر است کاشته باشد. سنگ هایی که به زودی می شکنند و سیمان دور و بر آن کنده می شوند و مجبور می شوید از دفتر آرامستان به ازای مبلغی که آن نیز با قیمت روز محاسبه می شود دوباره دور سنگ آن قبر سیمان گیری کنید که مبادا در برف و باران، داخل آن آب ریزش کند و بی حرمتی به مرده محسوب شود یا روحا احساس کنیم که او اذیت می شود. اگر هم قیمت روز این کار به کرّات بیشتر از قیمت خرید مزار نسبت به ده بیست سال پیش است، آستین بالا زده و به عنوان پسر ارشد یا دختر ناز بابا، با دستان خود مجددا سیمان کشی کنی تا حفظ آبرو و عزت شود.

علت نوشتن این غمنامه دیدن یک صحنه قبرستان در یک فیلم بود. شاید شما هم جلوه ای از سرسبز ی، نظم و زیبایی را در قبرستان های برخی از کشورها طی تماشای فیلم، سریال، مستند یا ویدئویی دیده باشید.

گویی آرامستان نیست و بوستان یا گلستان است. ظاهرا شرایط روحی، فرهنگی، آموزشی و نحوه تفکر انسان ها در طراحی قبرستان ها در کشورهای مختلف دخالتی مستقیم دارد. کل زمین، چمن طبیعی بود که یقین به طور مرتب آن را می زنند تا مرتب و منظم دیده شود. و فقط یک صلیب سفید نسبتا پهن برای هر مرده که مشخصات فرد مرده روی آن حک بود.

از سنگ های روی مزار بیش از یک متری ما خبری نبود. قبرستان های ما همه بی روح و مرده است. خوب مزار است و غیر از این انتظاری نیست. سنگی به درازای بیش از یک متر ( 60 در 180 سانتی متر) برآمده از زمین، که هنگام عبور یا جست و جوی قبری، به زحمت افتاده و بیشتر مجبوری روی سنگ های بیشمار بالا پایین شوی تا به ردیف و شماره قبر آشنا یا عزیز خود برسی. نمی دانم در نظر و باور شما پا روی قبر عزیز کسی گذاشتن بلامانع است؟ اما در باور من همچنان که احترام گذاشتن به زندگان فرض واجب است، مردگان نیز چنین حقی برای خود دارند. حتی روی اعلامیه فوت کسی که پاره شده و بر زمین افتاده است پا گذاشتن، بی احترامی است.

نقدی بر قرستان ها در ایران و شاخص فرهنگی در صدای معلم

حتی قبر اعیان و اشراف، میراث شمرده می شود و میراث ما جز قلم و اندیشه چیست؟  باور و دیدگاه غالب ما این چنین است: از خاک برآمده ایم و در خاک فرو می رویم پس چه اهمیتی دارد یک مرده کجا دفن شود. اتاق پذیرایی که نیست به چیدمان ترکیب آن اهمیت دهیم. یک مرده روح و هوشیاری ندارد و در عرض چهل روز گوشت به استخوان نمی ماند تا بخواهد بفهمد کجا دفن شده است پس فقط کافی است فاتحه بخوانید تا آرامش بیابد.

بلی؛ بیشتر مردگان در ایام حیات خود چندین بار قبرستان رفته اند و ظاهر و باطن آن را دیده اند، اما پرداختن به تمیزی و زیبایی یک قبرستان در واقع به نیت زندگان است که آنجا را محلی زیبا ببینند و از واقعیت مرگ کمتر بهراسند. از دیگر سو، خیال آنان از بابت جایگاه ابدی عزیزان خود آسوده گردد. هر چند از ما بهتران جایگاه تمامی مردگان خود را حتی گناهکاران را در بهشت خدا می بینند یعنی پر از امید و به کودکان چنین باوری را القا می کنند که مثلا پدرش رفته آسمان پیش خدا و  ما از عذاب قبر و جهنم به کودکان نوید می دهیم.

امروز، ما همه چیزِ فرهنگ خود را به طور سطحی و شگفت انگیز تغییر داده ایم. به خاطر دارم تا قبل از فوت مادرم، اصلا قبرستانی ندیده بودم. چون در گذشته کودکان و جوانان را قبرستان نمی بردند. اما الان هنگام دفن کسی، اگر دقت کنید از هر گروه سنی حضور دارند حتی نوزادان و کودکان.

نقدی بر قرستان ها در ایران و شاخص فرهنگی در صدای معلم

فاصله طبقاتی فقط این جهانی نیست و در قبرستان های ما نیز بیداد می کند. آرامگاه خانوادگی بیش از سه میلیارد تومان، قبر معمولی بیش از 50 میلیون تومان. در جاهای پر فراز و نشیب یا پرت قبرستان، قیمت قبر نسبتا ارزان می شود تا قشر کم درآمد هم جایی برای دفن خود بیابند.

نقدی بر قرستان ها در ایران و شاخص فرهنگی در صدای معلم

به نظرم بهتر است آموزش و پرورش که این همه به آخر و عاقبت اعمال معلمان ابتدا با گزینش و سپس طی خدمت در زیر ذره بین، می اندیشد و وضعیت وخیم آموزشی را رها می سازد، بهتر است برای دفن بازنشستگان خود قبر رایگان دهد. هم ثواب است و هم از فشار دنیوی که نکاسته حداقل از فشار اخروی برهاند. چون با حق کفن و دفنی که داده می شود قبری نمی توان خرید. هزینه مراسم مختلف هم هست اغلب تا چهلم متوفی!

در سال 1404، حق کفن و دفن برای شاغلین و بازنشستگان، معادل حداقل دستمزد ماهانه سال فوت است. با توجه به حداقل دستمزد 10 میلیون و 737 هزار تومانی در سال 1404، مبلغ کمک هزینه کفن و دفن نیز همین مقدار خواهد بود.

نقدی بر قرستان ها در ایران و شاخص فرهنگی در صدای معلم

البته تضاد طبقاتی برای ما مردم زیر خط فقری، تعادل حق و حقوق را برهم می زند. و گر نه از نظر حقوقی، آرامگاه خانوادگی به عنوان یک حق یا امتیاز برای خانواده در نظر گرفته می‌شود. این حق می‌تواند شامل حق استفاده از آرامگاه، حق دفن اعضای خانواده در آن و حق نگهداری و مراقبت از آرامگاه باشد. همچنین، ممکن است آرامگاه خانوادگی به عنوان یک میراث خانوادگی نیز در نظر گرفته شود و به نسل‌های بعدی منتقل شود. حتی قبر اعیان و اشراف، میراث شمرده می شود و میراث ما جز قلم و اندیشه چیست؟

نقدی بر قرستان ها در ایران و شاخص فرهنگی در صدای معلم

اما حق و حقوق هم زیورهایی است برای از ما بهتران. این همه تحقیر نیست. چشم های خود را قدری بمالیم و سپس با دور کردن تعصب کور، واقعیت ها را بپذیریم. چنین حقی، زیبنده کسانی است که دغدغه خرید سیب زمینی پیاز ندارند. پاییز پارسال در محفلی بودم باور کنید یک قاضی حال به مزاح و یا با ناباوری، مدام می گفت: خرید سیب زمینی پیاز مجال خریدهای دیگر را نمی دهد. به خاطر دارید زمستان 1403 در سایه صادرات بی رویه و بدون توجه به میزان مصرف داخلی؛ قدرت خرید سیب زمینی نداشتیم؟ این ماجرا به همان روزها مربوط است.

شاید شما نیز در اولین محل خدمت خود، قبرستانی رو به روی تنها دبیرستان پسرانه یا دخترانه خود داشته اید. نمی دانم تصمیم برای ساخت یک مدرسه در هر پایه ای، درست به موازات تنها قبرستان یک شهرستان کوچک، چقدر عقلانی است؟ چرا تصور می کنیم فقط جمعیت کلان شهرها لایق آن هستند که محل دفن مردگان آنان دور از مرکز شهر و در حاشیه باشد؟ مگر در شهرهای کوچک یا روستاها، قحطی زمین است که به تمرکزگرایی دست می زنند و مراکز مهم اداری را به علاوه قبرستان کنار هم می چینند؟!

احساس نیاز به زیباسازی محل زندگی، ولو یک قبرستان، نگاه فرهنگی می خواهد. درک درست از باور طبیعتِ سرسبز، نشاط و شادابی آن که هر دم با مشاهده آن روح و ذهن همه افراد و از هر قشری صیقل یابد. هر چند ما در کاشت چمن طبیعی یا مصنوعی زمین فوتبال خود در تهران و شهرستان ها نیز هنوز مشکل مدیریتی و کارکردی داریم.

نقدی بر قرستان ها در ایران و شاخص فرهنگی در صدای معلم

لطفا زندگان و مردگان را از وضعیت اسفبار فعلی خاک، شن، سنگ، سیمان، بتن، سگ های ولگرد، حضور گدایان و ترس از تغلیظ سوگند آنان و بی روحی مطلق قبرستان ها نجات دهید. انجام این کار به سرمایه نیاز دارد اما مهم تر از آن به تحول فکری و فرهنگی که خط بطلان بر روی باورها و عادات غلط بکشد و به زیبایی زندگی ایمان داشته باشد.

این همه زیباگریزی از بهر چیست؟

مگر فقط به دلیل وجود باور مذهبی آزاد بودن روح مردگان از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه و رواج مراسم تعزیه در همین روز هفته، با تعطیلی روز پنجشنبه موافقت و با تعطیلی روز شنبه مخالفت نشد تا تجار و بازرگانان و اقتصاد ایران بیشتر از سه روز در هفته نتوانند با اقتصاد دنیا در مبادلات تجاری و بازرگانی تعاملی فعال داشته باشند؟ یعنی یک نه بزرگ به رشد و توسعه اقتصادی و فرهنگی. چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید...


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر قرستان ها در ایران و شاخص فرهنگی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

انتقاد از بازنشسته کردن اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و  نقش مدیران بحران ساز در صدای معلم   مدیریت دانشگاه فرهنگیان در مردادماه 1404بر اساس یک تصمیم غیر منتظره و به  ظاهر قانونی، برای تعداد زیادی از استادان پیش کسوت دارای مرتبه مربی و استادیار ابلاغ بازنشستگی صادر کرده است.

این در حالی است که به فرموده مقام معظم رهبری این دانشگاه ماموریت گرا به لحاظ تربیت معلمان کشور و به طبع نسل آینده ساز کشور،  از جایگاهی متفاوت و بسیار حساس برخوردار است.

قاطبه استادان متعهد این دانشگاه خود را ملتزم به قوانین جاریه کشور دانسته و از آن تمکین می نمایند اما آنچه مورد اعتراض این جمع قرار گرفته است،  بی تدبیری در بازنشستگی اعضای هیات علمی و بی توجهی به ماموریت های تعریف شده دانشگاه ، تفسیر سلیقه ای از قانون و نادیده انگاشتن مصوبه قانونی هیات امنای این دانشگاه  است.

بدون تردید اعتبار علمی - آموزشی هر دانشگاهی به اعضا هیات علمی آن وابسته است به ویژه نسلی که در فراز و نشیب ها و صحنه های مختلف شکل گیری نظام جمهوری اسلامی حضوری موثر داشته اند و متعهدانه خود را موظف به پاسداشت از ارزش های میهنی و آیینی خویش می دانند و بدون اغراق نسلی غیر قابل تکرارند.

سوال اصلی اینجاست آیا مدیران تصمیم گیر نمی توانستند برای نوسازی ترکیب هیات علمی،  ضمن حفظ کرامت استادان پیش کسوت با  تدبیر بیشتری عمل می کردند تا این مجموعه آموزشی مهم را در شرایط حساس کنونی دچار بحران و نا به سامانی نکنند؟! 

انتقاد از بازنشسته کردن اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و  نقش مدیران بحران ساز در صدای معلم

اعتبار یک دانشگاه آموزشی به وجود هیات علمی متخصص آن است. اگر قرار بود چنین اتفاقی بیافتد ؛ آیا  بهتر نبود با جذب به موقع اعضا هیات علمی جدید، حداقل آنان  2 سال در کنار قدیمی ها کار آزموده می شدند تا در روند تغییر و تحول، خللی به ساختار آموزشی وارد نگردد ؛ به عنوان مثال با اقدام جدید بسیاری از گروه های آموزشی تخصصی بدون هیات علمی می شوند و برنامه ریزان ، تصمیم دارند خلا به وجود آمده در ترم جدید را با به کارگیری نیروهای حق التدریس جبران نمایند ؛ از طرفی این  مدیران به ظاهر نوگرا ، اجرای مصوبه شماره یک از صورت جلسه شانزدهمین نشست دور دوم هیات امنای دانشگاه ( 30/ 01/ 1396) که تاکید می کند اعضای هیات علمی تطبیقی بدون در نظر گرفتن شرط 30 سال سابقه خدمت ، امکان استمرار خدمت تا سن 65 سال را دارند را نادیده انگاشته اند که این مهم بر خلاف اساس نامه و رویه قانونی  دانشگاه است.

انتقاد از بازنشسته کردن اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و  نقش مدیران بحران ساز در صدای معلم

ایضا این مدیران بحران ساز،  بدون نظر داشت مفاد بند ب سازمان بازرسی کل کشور به دانشگاه فرهنگیان ( کد پیگیری 973998) مبنی بر اصلاح نسبت دانشجو معلم به عضو هیات علمی مطابق با نسبت های مندرج در ماده 66 قانون توسعه و استانداردهای ابلاغی وزارت عتف، دست به چنین اقدامی زده اند؟!

بدیهی است نادیده انگاشتن این مصوبه و صدور احکام بازنشستگی جمع زیادی از استادان باسابقه، متخصص و آشنا به مبانی تربیت معلم، موجب  تضعیف جدی هرم هیات علمی و خسارات جبران ناپذیری  در  تربیت حرفه ای دانشجو معلمان این دانشگاه ماموریت گرا می شود.

بنابراین ضرورت دارد مسوولان بالادستی و تصمیم گیر هرچه سریع تر از اجرای این ابلاغ ها  پیشگیری و با خاطیان به ظاهر ذیصلاح  برخورد نمایند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از بازنشسته کردن اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و  نقش مدیران بحران ساز در صدای معلم

منتشرشده در بازنشستگان

نظرسنجی

آیا در مدرسه شما ماهی یک بار جلسه شورای معلمان تشکیل می شود ؟

بلی - 30.4%
خیر - 29.4%
برگزاری شورای معلمان در مدرسه من نظم و یا قانون خاصی ندارد و هر موقع مدیر مدرسه دوست داشته باشد برگزار می کند - 40.2%

مجموع آرا: 204

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور