فردوسی :
چنین داد پاسخ که آمد نشان
زگفتار آن مهتر سرکشان
که تخم بدی تا توانی مکار
چو کاری برت بر دهد روزگار
در نشست خبری یکی از خبرنگاران حاضر از معاون آموزش ابتدایی در مورد نحوه ی آغاز سال تحصیلی می پرسد .
حکیم زاده به جای این که از طرف خودش اعلام موضع کند به سخنان وزیر آموزش و پرورش استناد می کند که با قوت و قدرت و البته ان شاء الله مدارس در ابتدای مهر به صورت « حضوری » شروع به کار خواهند کرد .
تاکنون سابقه نداشته که جامعه و افکار عمومی تا این حد نسبت به شروع لرزان مدارس تردید داشته باشند . این تیپ مسئولان عافیت اندیش حتی توان و شهامت یک اظهار نظر جدی در برابر تصمیمات سایرین را ندارند که حتی الفبای آموزش را نمی دانند .
این « نمایش » حضوری و غیرحضوری هم از دوران کرونا وارد ادبیات مدرسه و نظام آموزشی شد و الا کیست که نداند مدارس یا باز هستند و یا تعطیل .
در واقع ؛ جرقه لوث شدن آموزش از دوران کرونا آغاز شد .
ایران تنها کشوری در جهان بود که مدارس خود را به مدت 26 ماه تعطیل کرد .
زمانی هم که مدارس در برخی نقاط باز شدند ؛ دانش آموزان و اولیای آنان شروع به اعتراض و حتی برگزاری تجمع کردند که چرا مدارس باز شدند .
مهم ترین بهانه آنان هم حفظ سلامتی فرزندان شان بود اما کیست که نداند در پس این چهره ها و سخنان حق به جانب ، بازار مسافرت ها داغ بود .
دانش آموزان و والدین آنان در خیابان ها و مراکز خرید و اماکن عمومی پرسه می زدند اما همین که به « مدرسه » می رسیدند آه و فغان شان بلند می شد ....
چقدر در « صدای معلم » گزارش و یادداشت و هشدار در مورد تبعات و عواقب این تعطیلی ها نوشتیم اما دریغ از گوش شنوا . هر چند در این « کوری خود خواسته » هم معلمان و مدیران مدارس و سایر کادر مدرسه همراه و هم آهنگ بودند .
در مدرسه با این که « نماینده معلمان » بودم با تعطیلی مدرسه مخالف بودم .
پیشنهادهای زیادی دادم اما اراده بر تعطیلی مدارس بود .
حتی با مدیر مدرسه در این زمینه اختلاف جدی پیدا کردم و مشاجره ما به اداره کشید .
مسئولان اداری گفتند که سخنان شما صحیح است اما ما کاره ای نیستیم و دستور از بالاست .
ایرانی جماعت اگر نخواهد کاری را حتی درست و عقلانی باشد انجام دهد هزار و یک بهانه برای انجام ندادن آن اقامه می کند و اگر بخواهد کاری را انجام دهد حتی اگر بر خلاف عقل و مصالح جمعی باشد آن را به هر بهانه ای انجام می دهد .
در گزارش « طفیلی انگاری مدرسه » از طرف معاونت راهبردی رئیس جمهور در آخرین روزهای سال 1403 آمده است :
« علاوه بر این، آزمون تیمز ۲۰۲۳ و پرلز ۲۰۲۱ نشان می دهد، از هر ۱۰ دانش آموز ایرانی ۴ دانش آموز به حداقل سطح یادگیری در خواندن، ریاضی و علوم نیز دست پیدا نکرده اند و عملکردی بسیار ضعیف دارند.
همچنین از هر ۱۰ دانش آموز ۷ نفر به حداقل های یادگیری دست پیدا نمی کنند. سنجش استاندارد و تطبیقی عملکرد تحصیلی دانش آموزان کشور در مجموع حکایت از رشد کمی بدون کیفیت دارد.
طبیعی است زمانی که ۷۰ درصد دانش آموزان یک کشور نتایجی پایین تر از نرمال دارند، سخن گفتن از نابرابری بی معناست. در واقع این آمار نشان از فقر مفرط یادگیری در کشور دارد که ناشی از گسترده شدن فقر و همچنین کیفیت پایین آموزش در عموم مدارس کشور است .
در بخش « چالش ها و مسائل آموزش و پرورش کشور » آمده است :
« زمان آموزش ابتدایی با احتساب تعطیلی های غیرمترقبه کمتر از ۶۰۰ ساعت در سال است. در حالی که استاندارد این رقم در دنیا ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ ساعت است. مدارس ایران نیاز به اضافه شدن حداقل ۳۰ روز اضافی آموزش دارند تا این شکاف پر شود » .
کیست که نداند عوارض این تعطیلی ها معمولا دامن « مدارس عادی دولتی » را می گیرد که بیش از 80 درصد جمعیت مدارس کشور را شامل می شود اما همین که به فرض نتایج کنکور اعلام می شود فغان از همه بر می خیزد که چرا مدارس عادی سهمی در ماراتن و رتبه های نخست ندارند و یا چرا این همه ترک تحصیل و افت تحصیل و بازمانده از تحصیل داریم و چرا وضعیت بهداشت روان در میان دانش آموزان ایرانی رو به وخامت گذاشته و قس علیهذا .
در تعجبم آن همه اعتراض و تجمع در برابر باز شدن مدارس برگزار می شد اما یک بار مشاهده نشد که خانواده ها به خاطر تعطیلی های فله ای و گاه و بیگاه مدارس اعتراض کنند .
شاید برای خانواده ایرانی خیلی مهم نباشد که فرزندش سواد دارد یا ندارد و یا مهارت های شهروندی را می داند و یا نمی داند اما برایش نمره و گرفتن مدرک مهم است برای چیزی که نمی داند چیست و آینده چگونه می شود .
در نشست خبری مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان ؛ خبرنگار صدای معلم از تعطیلی های مکرر مدارس انتقاد می کند .
مدیر کل با آن که شخص دوم در شورای آموزش و پرورش استان است به راحتی می گوید که در این زمینه کاره ای نیست و تصمیم گیر نیست .
این تیپ مسئولان عافیت اندیش حتی توان و شهامت یک اظهار نظر جدی در برابر تصمیمات سایرین را ندارند که حتی الفبای آموزش را نمی دانند .
وقتی هم که آمارها متناسب با « واقعیات » سقوط می کنند خودشان را به کوچه ی علی چپ می زنند و صحبت از انتشار و اشاعه « اخبار خوب » می کنند و یا این که نیمه ی پر لیوان را هم ببینید و ....
بی برنامگی و فقدان جسارت و قدرت تصمیم گیری سازمانی در میان مسئولان وزارت آموزش و پرورش موجب شده تا جایگاه و اقتدار مدرسه نزد دانش آموزان و اولیای آنان کاملا لوث و بی محتوا شود .
و البته بدترین حالت برای فلسفه ی وجودی مدرسه همین است که کسی « مدرسه » را جدی نگیرد و یا حضور و عدم حضور دانش آموزان را در آن یکسان فرض کند .
این روزها انگار هر کسی سخن از هوش مصنوعی براند دیگران تصور می کنند که او فرد بسیار مطلع و خبره ای در حوزه آموزش و فن آوری است .
برخی اوقات آدم خنده اش می گیرد و یا می خواهد بگرید وقتی که برخی با ذوق زدگی و آب و تاب از معجزه ی تحول ورود « هوش مصنوعی » به مدرسه و نظام آموزشی ایران سخن می گویند اما می شنوی و یا می بینی که در بسیاری از مدارس در کلاس درس حتی یک ویدئو پروژکتور وجود ندارد و تازه وقتی که هست ؛ معلمان رغبتی به استفاده از آن ندارند و یا به علت کثرت تعطیلات ، « معدود معلمان » فرصت استفاده از تکنولوژی را در مدرسه پیدا نمی کنند .
در نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش باب شده که هر یک از مسئولان ابتدا در باب تعدد برگزاری نشست ها توسط آقای پزشکیان در موضوع آموزش و به ویژه عدالت آموزشی ، سخن سرایی می کنند اما غافل از آن که 9 ماه سال تحصیلی عملا با میزان « نصف » و حتی کم تر شروع و پایان می یابد .
قدیم در برنامه آموزشی مدرسه ثبات و ارزیابی واقعی وجود داشت و دانش آموزان خود را در برابر انتظارات و مطالبات مدرسه ، « مسئول » حس می کردند اما اکنون مسئولیت گریزی و حتی قد علم کردن لمپن مآبانه در برابر تصمیم های مدرسه به یک نرم و هنجار در سپهر آموزشی ایران تبدیل شده است .
قالب ژله ای مدرسه و سست شدن ارکان مدرسه و در یک کلام ، بی حساب و کتاب شدن آن دیگر مانند گذشته حتی فرصت و مجالی برای شکل گیری نگاه نوستالژیک برای تحصیل کنندگان و فارغ التحصیلان مدرسه باقی نگذاشته است .
و این هشداری است برای همگان و به ویژه تصمیم گیرندگان و نویسندگان و تدوین کنندگان سندها و چشم اندازهای طویل و دراز که باید مدرسه را شاقول و تراز توسعه یافتگی هر جامعه ای دانست و فراموش نکنند هر گونه تفکر توسعه و تحول در مدرسه شکل می گیرد .
نظرات بینندگان
مدارس تعطیل باشن نفعش بیشتره، نه مشکل اب برق و گاز پیش میاد نه هم تلف کردن اوقات دانش آموزان با درس های بدردنخور.
معلمان هم بجای غم و غصه حقوق میرن سراغ کارگری با حقوق بخور نمیر
دوست عزیز
مگر تورم و گرانی در جمهوری اسلامی پدیده جدید و یا نوظهوری است ؟
این هم شده جزئی از روزمرگی و عادت که البته مردم هم به نوعی با آن کنار آمده اند هر چند غر و نق زیاد می زنند ...
مدارس موقعی نفع دارند که اولا فلسفه مدرسه شفاف سازی شود .
دوم آن که معلم حرفه ای جذب آموزش شود .
معلم حرفه ای هم خودش « مطالبه گر » حقوق خود خواهد بود .
پایدار باشید .
می خواهی چه کاره بشی؟
می خواهم درس بخونم دکتر بشم!
چه کسانی این دید را به والدین منتقل کرده
است و والدین چرا آن را به کودکان خود انتقال
داده اند؟
این گونه پرسش ها متعلق به چند دهه پیش بود .
بعید می دانم دیگر معلمان جدید حال و حوصله چنین پرسش و پاسخ هایی را در کلاس داشته باشند .
بسیاری از این دانش آموزان به اجبار والدین در مدرسه حضور پیدا می کنند بی آن که مانند سابق علاقه و انگیزه ای برای تحصیل داشته باشند .
والدین هم از این که ساعاتی از دست آنان رها باشند ؛ با حضور و وجود مدرسه کنار آمده اند .
پایدار باشید .
تعطیلی پنج شنبه ها برای مدارس خیانتی بود که دولت احمدی نژاد مانند سایر خیانت هایش نسبت به آموزش انجام داد .
و از آن جایی که در کشور ما ، عقل و آینده نگری جایگاه و شانی در برنامه ریزی و تصمیم ها ندارد در فقدان مطالبه گری و کنش گری مردم این وضعیت همچنان و البته در ورژن بدتر استمرار پیدا می کند .
پایدار باشید .
تمایل دارم در همان مدرسه در ششم ثبت نامش کنم ولی ششم مدرسه نرود و فقط در امتحانات نوبت اول و نوبت دوم(نهایی) شرکت کند؛ می شود؟
خودش به شدت دوست دارد مدرسه نرود و بچه با اراده و درس خوانی است و 12 ساله است.
فامیل به من و فرزندم فشار می آورند و تعدادی از فضولهای فامیل می خواهند صبح بیایند و او را مدرسه ببرند.
او هم غروب از خانه بیرون رفت تا مدرسه نرود
آیا می توان در مدرسه ثبت نام کرد و مدرسه نرفت و فقط امتحان داد؟
از راهنمایی هر یک از عزیزان سپاسگزارم
اگر معلم بودین چی؟
اولین سال تحصیلی بعد از جنگ ۱۲ روزه/ حالت پادگانی دولت قبل کم شده، حجاببانها از دانشگاه تهران حذف شدند/ کار کردن استاد دانشگاه در اسنپ
لطفا به مطالب اون موقع ارجاع ندین که همه شون رو خوندیم و تهش نامفهوم بود.
مرسی
بالاخره کسی که روزی چند ساعت در حال مطالعه اخبار و سایر منابع هست و تحلیل می کند و می نویسد و پژوهش های چند ده صفحه ای را مطالعه می کند با کسی که حتی حوصله ی مطالعه دقیق یک متن 1500 کلمه ای را هم ندارد و حتی نامش را پنهان می کند ؛ باید فرق هایی داشته باشد !
تمام گزارش ها و یادداشت ها ثبت و ضبط هستند .
و البته قابل دفاع .
مهم این است که در این مملکت کسی حاضر به پذیرش واقعیت نیست . و تازه در صورت پذیرش حاضر نیست مسئولیت بپذیرد .
پایدار باشید .