صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه رسانه/

عوامل مرگ و میر در ایران و نقش آلودگی هوا و سرطان و استرس در صدای معلم

براساس اطلاعات مرکز تحقیقات آلودگی هوا که داده‌های آن از ایستگاه‌های پایش سراسر کشور گرفته شده، سال گذشته حدود ۵۰ هزار مرگ منتسب به آلودگی هوا در کشور رخ داده است . این تعداد موارد مرگ بین ۱۰ تا ۱۲ درصد از کل موارد مرگ در کشور را به خود اختصاص داده است.

علاوه بر آلودگی هوا که می‌توان علل اصلی آن را ناکارآمدی حکمرانی در مدیریت بهینه مصرف سوخت، تولید و واردات خودروی با کیفیت و کاهش آلودگی صنعتی و خانگی دانست، دومین عامل مرگ و میر ایرانیان سرطان است.

بیماریی که رشد ۶ درصدی آن نیز بر اساس گفته‌های معاون مرکز سرطان شناسی شهید بهشتی به ناتوانی دستگاه‌های اجرایی در کاهش علل سرطان بی‌ارتباط نیست.

عوامل مرگ و میر در ایران و نقش آلودگی هوا و سرطان و استرس در صدای معلم

اکبری استرس مزمن و فقر را یکی از عوامل موثر بر ایجاد سرطان دانست ؛ عامل فقر و تورم خود یکی از علل اصلی ایجاد کننده استرس مضمن خوانده می‌شود.

تصادفات جاده‌ای نیز با سالیانه ۴ هزار و ۶۴۹ مرگ، به عنوان سومین علت اصلی مرگ و میر در ایران شناخته شده است. فساد در حوزه وکیوم باتوم (قیر جاده‌ای)، خودرو‌های بی‌کیفیت و مقاومت مافیای خودرو در برابر واردات خودرو با کیفیت خارجی از جمله علل رشد تصادفات جاده‌ای در ایران برشماری می‌شود.

عوامل مرگ و میر در ایران و نقش آلودگی هوا و سرطان و استرس در صدای معلم

دکتر عطیه اکبری معاون پژوهشی مرکز سرطان شناسی دانشگاه شهید بهشتی در این باره به آفتاب‌ نیوز گفت: آلودگی هوا بر اساس تحقیقات علمی به عنوان یک متغیر موثر در ایجاد سرطان پذیرفته شده است. قبل از ۲۰۱۳ این مسئله علی رغم کنفرانس‌های علمی مختلف، هنوز رسماً پذیرفته نشده بود، اما در سال ۲۰۱۳ سازمان بهداشت جهانی رسماً اعلام کرد که آلودگی هوا یکی از متغیر‌های ایجاد کننده سرطان است ؛ البته این به معنای این نیست که فردای روزی که در معرض آلودگی هوا قرار می‌گیریم حتماً به سرطان مبتلا شویم، اما پس از ۲۰ سال قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا این امکان وجود دارد که این متغیر تبدیل به عامل ایجاد سرطان شود. میانگین ابتلاء به سرطان در میان ایرانیان بین ۱ تا ۶ درصد افزایش یافته است. تنوع انواع سرطان‌ها در ایران هم در حال زیاد شدن است.

وی در ادامه گفت: یکی از عواملی که کمتر به آن توجه می‌شود، استرس است . استرس مزمن ۱۰۰ درصد می‌تواند در ایجاد سرطان نقش داشته باشد . استرس مزمن به معنای نوعی از استرس است که زندگی فرد را مختل می‌کند . این نوع از استرس با استرس‌های کوتاه مدت مانند استرس آزمون کنکور یا حاملگی و نظایر آن فرق دارد. استرسی که مزمن و دائمی باشد، حتماً نقش مهمی در ایجاد سرطان ایفا می‌کند.

اخیراً نیز نتایج یک تحقیق ۴۰ ساله از سوی دانشمندان بریتانیا منتشر شده که بر اساس آن تمام بیماری‌های واگیر دار نیز می‌توانند در ایجاد سرطان نقش ایفا کنند.

اکبری با اشاره به افزایش تعداد سرطان‌ها در ایران گفت: البته میزان سرطان در ایران هنوز از برخی کشور‌های غربی کمتر و از برخی کشور‌های آفریقای بیشتر است . مهمترین دلیل پایین بودن سرطان نسبت به برخی کشور‌های غربی مربوط به میانگین سنی جامعه در ایران است ؛ چون این میانگین در ایران فعلاً از برخی کشور‌های غربی کمتر است، اما با توجه به خیز میانگین سنی جامعه به سمت سالمندی انتظار می‌رود که کشور ما نیز در آتیه با تشدید قابل توجه تعداد سرطان‌ها مواجه شود.

عوامل مرگ و میر در ایران و نقش آلودگی هوا و سرطان و استرس در صدای معلم

سن مهمترین عامل رشد سرطان‌ها است و با توجه به رشد میانگین سنی در ایران، در حال حاضر بسته به نوع سرطان، میانگین ابتلاء به سرطان در میان ایرانیان بین ۱ تا ۶ درصد افزایش یافته است. تنوع انواع سرطان‌ها در ایران هم در حال زیاد شدن است.

معاون پژوهشی مرکز سرطان شناسی در ادامه اظهار کرد: ۳۰ درصد عامل ابتلاء به سرطان مربوط به متغیر‌های محیطی است و از جمله عوامل مهم در این زمینه نیز محصولات پروتئینی فرآوری شده است، مثلاً مصرف چربی حیوانی است.

وی گفت: می‌توان فقر و تورم را به عنوان یکی از عوامل موثر به ابتلاء به سرطان برشماری کرد. سوء تغذیه، سلامت مری و معده، مصرف مواد داغ، پروتئین‌های حیوانی و چرب و مصرف نمک زیاد از جمله علل ایجاد سرطان است و به همین دلیل، فقر، به صورت غیر مستقیم می‌تواند در ایجاد سرطان موثر باشد. البته این به این معنی نیست که، چون امسال تورم مثلاً ۱۰ درصد رشد داشته پس می‌تواند ایجاد کننده سرطان باشد، اما فقر، تورم و کاهش قدرت خرید مردم و کاهش کیفیت محصولات غذایی و فرآوری شده در طولانی مدت می‌تواند به شکل غیر مستقیم در ایجاد سرطان موثر باشد.

آفتاب نیوز


عوامل مرگ و میر در ایران و نقش آلودگی هوا و سرطان و استرس در صدای معلم

منتشرشده در پژوهش

گروه گزارش/

پرسش صدای معلم از سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در مورد یک ماه پاداش معلمانی که استمرار خدمت دادند

چهارشنبه ۲۴ مرداد ماه بود که علی فرهادی سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در یک نشست خبری البته بدون دعوت از « صدای معلم » چنین بیان کرد : ( این جا )

« هرکدام از فرهنگیان بازنشسته که داوطلب استمرار خدمت هستند و یا معلمانی که در شهریور امسال بازنشسته می شوند ، داوطلب استمرار خدمت و بازنشستگی خود را یک سال عقب بی اندازند، ۱۳ ماه حقوق می گیرند » .

اکنون سه ماه گذشته و مشخص نیست که این قول و وعده آقای سخنگو کی و کجا محقق خواهد شد ؟

پرسش صدای معلم از سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در مورد یک ماه پاداش معلمانی که استمرار خدمت دادند

البته در بخشنامه پاداش به معلمان دارای استمرار خدمت ( 1 ) آمده که این مشوق تا پایان اسفند ماه پرداخت می شود .

این تلنگر از جهت یادآوری به آقای سخنگو بود هر چند مسئولان پیش از ایشان هم کارنامه ی چندان درخشانی در عمل به قول ها و وعده ها ندارند و یک مطالبه و حق را باید بارها و بارها تکرار کرد .

پرسش صدای معلم از سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در مورد یک ماه پاداش معلمانی که استمرار خدمت دادند

( 1 )

بخشنامه پاداش به معلمان دارای استمرار خدمت

مجوز پرداخت یک ماه پاداش به معلمان دارای استمرار خدمت و پرداخت یک ماه اضافه‌کار به معلمان دارای اضافه تدریس

(بخشنامه شماره ۷۰۰/۲۵ مورخ ۱۴۰۳/۰۶/۰۵ معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش)

مدیران محترم آموزش و پرورش استان

با سلام و احترام

به منظور استفاده بهینه و حداکثری از ظرفیت‌های همکاران شاغل برای تأمین کسری نیروی انسانی مورد نیاز برای بازگشایی مدارس در اول مهرماه ۱۴۰۳ مراتب زیر که حسب تصمیمات و توافقات در جلسه مشترک با سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری و استخدامی کشور اتخاذ و مطابق نامه شماره ۸۰۸۱۱ تاریخ ۱۴۰۳/۰۵/۲۷، این تصمیم توسط رئیس دفتر محترم رئیس جمهور به آموزش و پرورش و سازمان‌های مزبور ابلاغ شده است تا با بهره مندی از ظرفیت حق التدریس نیروهای شاغل در ساعات غیر موظف و همچنین استمرار خدمت همکارانی که در شرایط بازنشستگی اجباری تبصره ۲ ماده ۱۰۳ قانون مدیریت خدمات کشوری قرار نگرفته اند با مشوق‌هایی به شرح زیر برای جبران کسری نیروی انسانی اقدام شود خواهشمند است در این خصوص اقدامات لازم معمول دارند :

۱ - به معلمانی که علاوه بر ساعات موظف هفتگی در ساعات غیر موظف نیز تدریس نمایند. به ازای ۹ ماه تدریس غیر موظف، مطابق بندهای الف و ب زیر علاوه بر حق التدریس غیرموظف، یک نهم حقوق و مزایای آنان نیز به عنوان پاداش به صورت ماهانه پرداخت می‌شود.

الف - معلمانی که ماهانه ۸ تا ۷۹ ساعت تدریس غیر موظف دارند یک ماه حقوق و مزایای آنان تقسیم بر ۹ شود و حاصل آن تقسیم بر ۹۶ شود و در تعداد ساعات تدريس غير موظف ماهانه ضرب و حاصل آن به عنوان پاداش ماهانه پرداخت شود.

ب - معلمانی که ۸۰ ساعت و بالاتر تدریس غیر موظف ماهانه دارند. حقوق و مزایای آنان تقسیم بر ۹ شود و حاصل آن به عنوان پاداش ماهانه پرداخت شود.

 ۲- به آن دسته از معلمانی که در شرایط بازنشستگی اجباری تبصره ۲ ماده ۱۰۳ قانون مدیریت خدمات کشوری ۳۰ سال سابقه خدمت و ۶۰ سال سن برای مدرک کارشناسی و پایین تر و ۳۵ سال سابقه خدمت و ۶۵ سال سن برای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر قرار نگرفته اند، در صورت نیاز آموزش و پرورش و استمرار خدمت آنان یک ماه پاداش بر اساس آخرین حکم کارگزینی به عنوان مشوق پرداخت شود و حداکثر تا قبل از پایان اسفند دریافت دارند .

علی فرهادی

معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پرسش صدای معلم از سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در مورد یک ماه پاداش معلمانی که استمرار خدمت دادند

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا و سخنان وزیر آموزش و پرورش

همان گونه که از قبل هم پیش بینی می شد ؛ تعطیلی  فله ای و زنجیره ای مدارس با اسم رمز « آموزش مجازی » شروع شد .

به نظر می رسد این چرخه غلط و ضد آموزشی قرار نیست تعطیل شود و مسئولان و برنامه ریزان تدبیری در این موارد بیندیشند .

در این رابطه ؛ پرتال اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران نوشت : ( این جا )

« به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی استانداری تهران؛ مدارس تهران شنبه ۱۷ و یکشنبه ۱۸ آذرماه ۱۴۰۳ مجازی است.

انتقاد صدای معلم از تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا و سخنان وزیر آموزش و پرورش

 میرمحمدغراوی، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار تهران، با اشاره به تداوم آلودگی هوا، گفت: فعالیت آموزشی مهد کودک، پیش دبستانی و استثنایی تعطیل و مقطع ابتدایی در دو نوبت صبح و عصر شنبه ۱۷ و یکشنبه ۱۸ آذرماه در شهر و استان تهران، جز دماوند و فیروزکوه به صورت غیر حضوری خواهد بود، همچنین ساعت حضور کارکنان دولت و نهادهای عمومی غیردولتی نیز در مناطق مذکور از ساعت ۷ تا ۸ صبح شناور اعلام می شود. این همه بی خیالی و تعلل در مورد سلامت جسمی و روانی شهروندان ایرانی از کجا نشات می گیرد ؟

گفتنی است مقرر گردید هرگونه فعالیت ورزشی مدارس در همه مقاطع تحصیلی در محیط های باز ممنوع است » .

البته این وضعیت شامل برخی استان ها مانند  ارومیه، البرز و تبریز هم می شود .

نیمه ی آبان ؛ علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان در پاسخ به پرسش خبرنگاری که می پرسد با توجه به این که در چند سال اخیر فصل سرما با آلودگی هوا رو به رو بوده است ؛ اقداماتی را گذاشته اید  برای این که تعطیلی مدارس چه جوری شوند ؟

انتقاد صدای معلم از تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا و سخنان وزیر آموزش و پرورش

کاظمی در پاسخ می گوید :

بله !

ببینید .

دستور العمل های ویژه و خاصی اندیشیده شده و علاوه بر دستور العمل های قبلی که ابلاغ شده مجددا هم ان شاء الله آن ها ابلاغ می شوند .

مشخص نیست آن دستور العمل های ویژه و خاصی که وزیر آموزش و پرورش در مورد آنان به صورت کلی می گوید چه هستند ؟

در سال های اخیر ؛ اقدامات وزارت آموزش و پرورش و استانداری که متاسفانه ریاست شورای آموزش و پرورش استان را نیز بر عهده دارد جز تعطیلی مدارس ، احاله دادن به آموزش های مجازی که پس از « کرونا » مرسوم و باب شدند و یا تعطیلی زنگ ورزش مدارس واقعا چه چیز دیگری بوده است ؟

انتقاد صدای معلم از تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا و سخنان وزیر آموزش و پرورش

نتیجه 26 ماه تعطیلی مدارس در دوران کرونا جز فقر یادگیری 44 درصدی در مدارس ایران و تشدید آن و سایر مشکلات و چالش ها مانند ترک تحصیل ، افت تحصیلی ، افزایش اختلالات روانی و ... چه ارمغان دیگری داشته که باز هم بر همان پاشنه می چرخید و همان مسیر غلط را تکرار می کنید ؟

چرا از شکست ها و مشکلات و چالش ها درس نمی گیرید ؟

چه کسی و کدام مقام در جمهوری اسلامی باید پاسخ گوی این وضعیت باشد ؟

چرا مسئولان و مقامات اجرای « قانون هوای پاک » را به سخره گرفته اند ؟

مگر این قانون نیست ؟

انتقاد صدای معلم از تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا و سخنان وزیر آموزش و پرورش

مگر اصل‏ پنجاهم قانون اساسی تصریح نمی کند :  در جمهوری‏ اسلامی‏، حفاظت‏ محیط زیست‏ که‏ نسل‏ امروز و نسل های‏ بعد باید در آن‏ حیات‏ اجتماعی‏ رو به‏ رشدی‏ داشته‏ باشند، وظیفه‏ عمومی‏ تلقی‏ می‏ گردد. از این‏ رو فعالیت های‏ اقتصادی‏ و غیر آن‏ که‏ با آلودگی‏ محیط زیست‏ یا تخریب‏ غیر قابل‏ جبران‏ آن‏ ملازمه‏ پیدا کند، ممنوع‏ است » .

مطابق همین اصل و البته عقلانیت ؛ فعالیت هایی که موجب آلودگی می شوند باید تعطیل شوند و یا مدارسی که خود « قربانی » این وضعیت هستند ؟ و نقش چندانی در ترسیم این وضعیت ندارند ؟

انتقاد صدای معلم از تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا و سخنان وزیر آموزش و پرورش

مگر با تعطیل کردن مدارس مشکل و یا مساله ای حل شده است ؟

این همه بی خیالی و تعلل در مورد سلامت جسمی و روانی شهروندان ایرانی از کجا نشات می گیرد ؟

چه کسی باید پاسخ گو باشد ؟

این مسیر غلط ، پر هزینه و ویران گر تا کی و کجا باید ادامه داشته باشد .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد صدای معلم از تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا و سخنان وزیر آموزش و پرورش

منتشرشده در محیط زیست
جمعه, 16 آذر 1403 13:25

من دکتر هستم ؛ پس هستم !

آسیب شناسی استفاده از عنوان دکتر در صدای معلم

در هنرستان هنرهای زیبای زنجان ، استاد‌ ؛ در هنرستان دستغیب گوهردشت ، مهندس ؛ و در شهیدستان کرج بعضا دکتر خطابم می‌کنند. غافل از آنکه من تنها و تنها به عنوان ساده و صمیمی معلم مفتخرم و از شنیدن سایر عناوین ناخرسند بوده و هر از گاهی از دوستانی که از سر لطف پیشوند دکتر، مهندس و استاد به اسمم گره می‌زنند خواهش می‌کنم از این کار به جد پرهیز نمایند.

 در این مرز و بوم تشخص از منظر عامه در عناوینی دکتر ، مهندس و استاد و... خلاصه می‌شود و متاسفانه این القاب و عناوین لقلقه زبانی ما شده و به صورت کیلویی به کسانی نسبت می‌دهیم که اکثرا شرایط اولیه احرازش را ندارند.

بدترین حالت آن است که عده‌ای فرصت‌طلب خود زمینه ذهنی مخاطبین را طراحی و چیدمان جلسات را چنان مهندسی می‌کنند که مخاطب در منگنه اخلاقی قرار گرفته و جرات نکند بدون این عناوین کذایی مخاطبشان را صدا بزند. جالب‌تر آنکه بیش از نیم میلیون دکترا در حال تدریس و پژوهش در دانشگاه‌های مختلف بوده و ما در تربیت دکتر و تولید پایان‌نامه‌های رنگارنگ و البته انتشار مقالات علمی یکه تازیم اما چرا در صحنه عمل از این همه مقالات علمی و دکترهای مدعی مستقر در دانشگاه‌های بعضا آبکی هیچ بخاری در راستای کاستن از مشکلات مملکت بر نمی‌خیزد!

البته نباید از پدیده مدرک فروشی و صندلی فروشی در برخی از دانشگاه‌ها غافل بود.

آسیب شناسی استفاده از عنوان دکتر در صدای معلم

 کیش شخصیتی و توهم دانایی

پدیده مذموم « خود دکتر خوانی » علاوه بر اینکه یک عارضه اجتماعی و چالش جدی فرهنگی است، در کنار آن حکایت از عقده حقارت و کیش شخصیتی داشته و معطوف به آرزوهای نارس و رویاهای نورس کودک درون ماست.

بعد از خوانش این مطلب سری به گروه‌هایی که در آن زیست مجازی داریم بزنیم که در آن عده‌ای خودشیفته در پروفایل خود درست یا نادرست پیشوند دکتر را به اسم مبارک منگنه کرده‌اند.

از دیگر سوی ما بعضا برای احترام ویژه به رؤسای « نخود مغزِ خود » که معمولا از پله‌های رانت سیاسی و جناحی پست‌های حساس را تصاحب کرده‌اند به صورت دیمی از القاب دکتر و مهندس استفاده کرده و رؤسا را به توهم دانایی و خودبزرگ پنداری عادت می‌دهیم.

این در حالیست که در دنیای متمدن شرط اصلی احراز پست‌های حساس سیاسی و بالای مدیریتی تجربیات قابل سنجش، توانایی حل مسئله و مدیریت بحران هاست.

آسیب شناسی استفاده از عنوان دکتر در صدای معلم

( دریاچه در حال مرگ ارومیه - بندر شرفخانه - آذر 1403 )

 

 دانشجویان پزشکی و عنوان دکتر

پسرم دانشجوی دکترای داروسازی در مرحله پایان‌نامه می‌باشد. وقتی ترم اول برای ثبت نامش اقدام می‌کردیم همه دانشجویان صفرکیلومتر همدیگر را با عنوان جعلی دکتر صدا می‌زدند. این سنت نامیمون در حوزه گروه‌های پزشکی از قدمتی چند ده ساله برخوردار است و مرسوم شده که دانشجویان پزشکی از همان سال اول تحصیل، خود و دوستانشان را دکتر می‌خوانند! و اگر کسی آنها را در جمعی دیگر این گونه صدا نزند، احتمالاً با گونه‌ای رفتار بدوی مواجه خواهد شد که نتیجه توافقی نانوشته میان این گروه‌هاست. در حالی که یک دانشجوی پزشکی پس از فارغ‌التحصیلی، پزشک عمومی و همسان با فوق لیسانس مدارج دانشگاهی است. ما بعضا برای احترام ویژه به رؤسای « نخود مغزِ خود » که معمولا از پله‌های رانت سیاسی و جناحی پست‌های حساس را تصاحب کرده‌اند به صورت دیمی از القاب دکتر و مهندس استفاده کرده و رؤسا را به توهم دانایی و خودبزرگ پنداری عادت می‌دهیم.

همین مشکل در رشته‌های غیرپزشکی هم وجود دارد که نشان می‌­دهد جهل نسبت به موضوع با نوعی منفعت‌طلبی جمعی در هم آمیخته و گروهی فرصت‌طلب را برانگیخته تا خود را در چارچوب همان توافق نانوشتۀ مبهم و بدون داشتن شرایط اولیه دکتر بخوانند.

آسیب شناسی استفاده از عنوان دکتر در صدای معلم

( دانشگاه تهران )

 

 دکتر یا دکترا

« دکترا، بالاترین مدرک و درجه علمی است که دانشگاه­‌ها (و نه اشخاص) به افراد اعطا می‌­کنند و طبق قوانین ثبت احوال برخی کشورها، به خصوص در دنیای غرب لقب رسمی شمرده می‌شود و دارنده این درجه می‌تواند آن را به شکل رسمی در شناسنامه خود ثبت کند. عنوان دکتر برای کسی است که درجات عالی علمی را پیموده و به بالاترین مراحل علمی در رشته ای خاص برسد مثل دکتر ادبیات، دکتر حقوق، دکتر فلسفه و غیره.

امروزه اتمام تحصیلات معیّن و نوشتن رسالۀ دکتری یا «تز» قابل قبول شرط لازم برای نیل به درجۀ دکتری است.

آسیب شناسی استفاده از عنوان دکتر در صدای معلم

 شرایط احراز عنوان "دکتر"

دانشگاهیان و افراد غیردانشگاهی نباید و نمی‌توانند دانشجوی دکترا را دکتر بخوانند. فارغ از این که دانشجو در چه مرحله‌ای از دوره به سر می‌برد، مادامی که مراحل زیر را به طور کامل و با موفقیت سپری نماید:

- گذراندن واحدهای درسی بین 25 تا 32 واحد درسی

- موفقیت در آزمون جامع دکتری

- تدوین پروپوزال

- تصویب پروپوزال در دپارتمان (گروه آموزشی)

- اجرای پژوهش

- تألیف متن رساله

- دفاع در حضور هیأت داوران و جلب نظر مثبت این هیأت نسبت به اصالت و کیفیت کار

 دکترای افتخاری

دکترای افتخاری بدون هیچ پیش‌شرط تحصیلاتی یا نوشتن رساله، از طرف دانشگاه‌ها به خاطر زحمات، پشتکار و غیره به اشخاص نمونه اعطاء می‌گردد. افتخاری بودن دکترا می‌باید که در مدارک، امضا و شناسه‌های دیگر دقیقاً مشخص شود. در این رابطه اغلب از مخفف .Dr. h. c (Dr. honoris causa) استفاده می‌شود.

مشخص نکردن دکترای افتخاری طبق قوانین مدنی هر کشوری جرم محسوب می‌شود.

به عنوان مثال سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران، به دلیل مطرح کردن طرح گفت و گوی تمدن‌ها موفق به اخذ دکترای افتخاری از دانشگاه تهران و دانشگاه سنت اندروز انگلستان و دانشگاه لیژ بلژیک شد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی استفاده از عنوان دکتر در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

قنات هایی که می خشکند و مدارسی که نشست می کنند و مسئولانی که نگران مدارس کانکسی هستند

آموزش و پرورش جمع اضداد و البته شعاری زیبا برای همه‌ی دولت ها !

ایرانیان قدیم به عنوان مبدعان « پدیده قنات » نقش مهمی در آبیاری و آب رسانی نقاط کویری و بی آب و علف کشور خود داشته اند .

آنان به درستی دریافته بودند که زیربنای توسعه اجتماعی وجود امکانات حیات و آب می باشد و هر جا که خاک بود آب را با قنات رساندند و تمدن را گستراندند.

و اما ما چه کردیم ؟

قنات ها خشک شدند و سفره های زیرزمینی خالی از آب . مدارس و مستحدثات بزرگی ساختیم بر روی این خاک و حال با بحران مشکل فرونشست زمین و خطر ریزش و ویرانی مدارس مواجه شده ایم .

آیا نگران شده ایم؟ ترسیده ایم ؟

تدبیری اندیشیده ایم ؟

قنات هایی که می خشکند و مدارسی که نشست می کنند و مسئولانی که نگران مدارس کانکسی هستند

( دریاچه خشک شده ارومیه - بندر شرفخانه - آذر 1403 )

 

مسئولان آدرس را غلط محاسبه و رفته اند .

نگرانی امروز می باید که آمار رو به فزون مدارس تخریبی و در حال تخریب باشد نه مدارس کانکسی.

آیا نگران شده ایم؟ ترسیده ایم ؟  تدبیری اندیشیده ایم ؟

عواقب تخریب و آمار ریزی مدارس تخریبی بسیار بسیار بزرگ تر از آوار و تخریب مدارس کانکسی خواهد بود . آن یکی جان های کودکان مان را به یغما خواهد برد و دومی شاید زخمی سطحی و البته قابل درمان.

درست بیندیشیم و درست تصمیم بگیریم در زمان محدودیت اعتبارات مالی درست تصمیم گرفتن یعنی نیمی از موفقیت را حاصل کردن.

آقای کاظمی وزیر آموزش و پرورش ... فرصت بسیار محدود است !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

قنات هایی که می خشکند و مدارسی که نشست می کنند و مسئولانی که نگران مدارس کانکسی هستند

منتشرشده در محیط زیست

گروه رسانه/

انتقاد صدای معلم از وضعیت سامانه پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش

در حال حاضر ، سامانه پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش به نشانی http://shekayat.medu.ir/ مشکل دارد و نمی توان وارد سایت شد .

با وجود انتقادهای پیشین در رسانه « صدای معلم » هنوز تغییری در بهبود وضعیت رخ نداده است .

سهولت در پذیرش انتقادات و رسیدگی به فرآیند شکایت از سوی مردم و فرهنگیان از اهداف راه‌‌اندازی این سامانه بوده است .

تاکنون اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش پاسخی در این مورد ارائه نکرده است .

پایان پیام/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد صدای معلم از وضعیت سامانه پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش

تعریف روشنفکر مسئول و کارکرد او در جامعه در صدای معلم  روشنفکر آن است که دارای فکر روشن است.

در زمانه‌ای که تاریکی، راه را بر مردم جامعه بسته است، او نور اندیشه و باطن عمیقش را بر راه‌ها می‌افشاند و واقعیتِ پیرامون را بی‌تحریف و اغراق، قابل رؤیت و مسیر را روشن و طریقت نیکوی زیستن را زنده و پُررهرو می‌سازد.

حتی هنگامی که دانشگاه‌هایی که قرار است انسان‌های فرهیخته بسازند، در سیطره‌ی نافرهیختگی و بی‌فضیلتی، در منجلاب رانت و بی‌سوادی و بی‌اخلاقی، هویتِ آکادمیک خود را از دست داده‌اند و به زائده‌ای از جهلِ فراگیر تبدیل شده‌اند و در خروجی آنها از افراد دارای تاب‌آوریِ اخلاقی و روانی و انسانی خبری نیست، او یکی مثل دیگرانِ سقوط کرده نمی‌شود.

بر قله‌ی پاکی می‌ایستد و فرزانگی تعلیم می‌دهد.

او بر فراز رنج ایستاده و قوی‌تر از دردهایش شده و حبّ و بُغض و شهوات و محرومیت‌ها و عقده‌ها و تهی‌بودن‌ها نظام اندیشه و فحوای کلام و محتوای قلم او را تعیین نمی‌کنند.

چون درونش غنی است، از تله‌ی « داشتن » و « خواستن » رهیده و ثروت باطنش او را متعادل و از ستیزه با حقیقت نجات داده و در زمانه‌ی تسلط فساد و زشت‌کاری و پلیدی، به رنگ محیط پیرامون درنمی‌آید، یکی همچون دیگرانِ عام نمی‌شود که ماهیت وجودش از مدرک دانشگاهی‌اش نشان نداشته باشد و سخنان بی‌مغز و بی‌عمقش، عوام‌ بودنشِ را برملا کنند.

در زمانه‌ای که جامعه از آدمیانِ جعلی پُر شده است، یک روشنفکر راستین؛ یک انسان اصلی است.

تعریف روشنفکر مسئول و کارکرد او در جامعه در صدای معلم

او کسی است که سرنوشت کردارش را احساساتِ جریحه‌دارشده‌اش تعیین نمی‌کنند و قلمش در سطح عوام نزول نمی‌کند ؛ بلکه گفتارش سرشار از فرزانگی است و بر فضیلت‌های انسانیِ فراموش‌شده تأکید می‌ورزد و سعیِ بلیغ خود را در راستای احیای انسانیتِ به تاراج رفته صرف می‌کند.

در زمانه‌ی سلطه‌ی فساد اداری، تسلیم رشوه‌خواری و نادرستکاری و نظامِ ناانسانیِ نهادینه‌شده نمی‌شود.

تعریف روشنفکر مسئول و کارکرد او در جامعه در صدای معلم

روح او از غُرزدنِ سخیف و شِکوه‌کردنِ ویران‌کننده و ستیزه‌ی بی‌شکوه و تخریب زندگی رهایی یافته، در وادی آبادی، ریه‌های خود را پر از هوای سازندگی می‌کند.

پس از تقدیمِ تبیین به خِرَدها و تحلیلِ واقعیت به ذهن‌ها، ارزش‌های به‌یغمارفته را به یاد جامعه می‌آورد تا نیکویی در احتضار جان ندهد و خوبی کهنه نشود و نیکی پاس داشته شود تا مردمِ غرق در محرومیتِ بیرونی و درونی و نداری ظاهری و باطنی به تاریکی خو نگیرند و از زیستن اخلاقی و انسانی پشیمان نشوند.

او دنباله‌رو فاجعه‌ی مرگ نیکی نمی‌شود. نور می‌جوید و نورِ یافته را در پیرامونش می‌افشاند تا روشنی را بگستراند و مردمِ بی‌راه را راه بنماید.

سخاوتش از آنجا پیداست که بنای زندگی‌اش را در پای بیداریِ انسان و پرورشِ نیکی و پراکنشِ راستی و یادآوری خودآگاهی صرف می‌کند و در ازای کارگزاری سامان نیک در جهان هیچ طلب نمی‌کند.

این سخاوت، عشق را از پنجره‌ی خانه‌ی دل او هویدا می‌سازد.

( کانال نویسنده )


تعریف روشنفکر مسئول و کارکرد او در جامعه در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

« تنها امیدی که در جهان سوم وجود دارد، امید به بدتر نشدن است.

ما در برکه خودفریبی و خود سوزی اسیر شدیم . جلادان ما از خودمان هستند » .

***

در هفته اخیر فرصتی شد تا چند روزی را از شهر آلوده و غیر قابل تحمل شده « تهران » فاصله بگیرم و اندکی را دور از هیاهوهای ساختگی و بیمارکننده سپری کنم .

رفتار رانندگان ایرانی در جاده ها به وضوح و شفافیت بالا از بسیاری مسائل و چالش ها پرده بر می دارد . خلاف کردن در همه اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی به یک امر مرسوم و مسری تبدیل شده و « نوع و شیوه ی رانندگی » ارتباط معناداری با طبقه اقتصادی و رفاه اجتماعی جامعه ندارد .

با وجود گذشت بیش از چهار دهه و نیز تبلیغات فراوان هنوز برخی و شاید بسیاری از جاده های پرتردد در ایران اتوبان نیستند و به صورت « دوطرفه » هستند .

در این مسیر چند هزار کیلومتری حتی یک مورد ندیدم که راننده ای برای سبقت از خودروی دیگر در جاده راهنما بزند .

با وجود خطرات بسیار در سر پیچ ها ؛ بسیاری از رانندگان بدون توجه به علایم هشدار دهنده به راحتی و بدون ترس با سرعت بالا سبقت می گرفتند .

مشخص نیست این همه اعتماد به نفس بالا هنگام انجام تخلفات از کجا و چگونه به این رانندگان القاء شده است ؟

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

مقایسه این موقعیت ها به فرض با شرایط پیش آمده در دوران کرونا و آن همه وسواس و حساسیت افراد جامعه در مورد یک بیماری از ترس ابتلاء و مرگ و میر احتمالی کاملا جای تامل و البته تاسف دارد .

مرگ ، مرگ است چه با بیماری باشد و یا با تصادفات و یا هر چیز دیگر .

کته ی قابل تامل این بود که این گونه از رانندگان غالبا در سنین میان سالی بودند و این نوع رانندگی خطرناک و پر ریسک را در حضور « خانواده » انجام می دادند .

در اتوبان ها که در برخی نقاط « دوربین ثبت تخلفات » نصب شده است رانندگان به محض رویت این دوربین ها سرعت خود را کم می کردند و همین که دوربین را پشت سر می گذاشتند همان سرعت بالای پیشین را تکرار می کردند .

در انجام این گونه تخلفات همه گونه مدل اتومبیل مشارکت داشتند . از پراید و تیبا و سمند گرفته تا اتومبیل های گران قیمت چند میلیاردی .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

این نکته  می تواند نشان دهنده ی این مساله باشد که خلاف کردن در همه اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی به یک امر مرسوم و مسری تبدیل شده و « نوع و شیوه ی رانندگی » ارتباط معناداری با طبقه اقتصادی و رفاه اجتماعی جامعه ندارد . آنان که بر شیپور این توهم بی انتهاء می دمند خود کاتالیزورهای فروپاشی نهایی هستند .

این گزاره از آن جهت مطرح می شود که مدل اتومبیل می تواند تا حد قابل توجهی پایگاه اقتصادی و اجتماعی را نشان دهد و به طور طبیعی انتظار می رود کسانی که اتومبیل های گران تری را سوار می شوند از فرهنگ رانندگی بالاتری برخوردار باشند اما مشاهدات چنین فرضیات و یا گزاره های ذهنی را تایید نمی کند .

بدون تردید یکی از فاکتورهای مهم برای سنجش میزان فرهنگ عمومی همین نحوه ی رانندگی ایرانیان است که به نظر می رسد در این زمینه نمره قابل قبولی نمی گیرند .

در واقع ؛ رانندگان ایرانی چیزی به نام « حقوق شهروندی » و یا « احترام به حقوق مدنی و اساسی دیگران » را  در جغرافیای فکری و ذهنی خویش به رسمیت نمی شناسند و رانندگی آنان نشان از فرهنگ منحط استبداد و انحصار طلبی آنان دارد .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

این وضعیت بد در همراهی با فقدان نظارت و ابزارهای قانونی موثر و مهم تر از آن « نظارت عمومی » تشدید و بدتر می شود و بی قانونی و تعدی و تجاوز به حقوق دیگران به یک نرم و یا هنجار غالب تبدیل می شود .

استدلال و توجیه تعداد قابل توجهی از همین رانندگان در این زمینه ها قابل توجه است .

آن ها مقصر اصلی در میزان تصادفات و مرگ و میرها و جراحات و ... را که کم تر در جهان قرینه ای دارد به حساب غیراستاندارد بودن جاده ها و یا ناایمن بودن خودروها و چیزهایی از این دست می گذارند .

شکی نیست که در این کشور جاده و اتومبیل هم مثل چیزهای دیگرش است اما درست نیست که برای اصلاح بنیادین یک ناهنجاری فراگیر و کشنده آدرس های غلط داده شود .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

این وضعیت مانند تجویز مسکن برای بیماری است که مبتلا به مرض صعب العلاج شده باشد .

اما نکته ی مهم در این میان که کاملا و به عمد مغفول مانده است مساله « بهداشت روان » است .

راننده ای که به کرات تخلف می کند و به حقوق شهروندی دیگران می خندد دچار اختلالات روانی است .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

اما چرا مجوز رانندگی برای این افراد بیمار صادر می شود ؟ جز آن که نتیجه بگیریم مسئولان و مقامات تصمیم گیر هم مانند خود این ها باشند و جان انسان ها برای آنان ارزشی نداشته باشد ؟

دو سال پیش در یادداشتی نوشتم : ( این جا )

« سوال من این است وقتی راننده ای از نظر مراجع ذی صلاح « پر خطر » شناسایی می شود ؛ چرا به او اجازه  رانندگی می دهند ؟

چرا او را محروم نمی کنند ؟

آیا این موضوع به لحاظ حقوقی خودش نوعی مشارکت و معاونت در تخلفات نیست ؟

چرا برای صدور گواهی نامه رانندگی در کشوری که بنا بر آمار رسمی مراجع ذی ربط حدود ۶۰ درصد مردم دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند ( این جا ) ؛ تست غربال گری روانی انجام نمی شود ؟

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

چرا مقامات و تصمیم گیرندگان و صاحبان و شریکان قدرت در این مسائل « حساس » نیستند و از کنار آن به راحتی عبور می کنند ؟

چرا مثل کشورهای غربی و توسعه یافته که این مقامات آن ها را  هر روزه در تریبون ها لعن و نفرین می کنند و آن ها را مسبب بدبختی ملت ایران معرفی می کنند در حالی که دغدغه آن حاکمان آرامش و آسایش مردمانش هست ؛ برای هر فرد شناسنامه اجتماعی (  Social credit  ) صادر نمی کنند تا حساب اجتماعی هر فردی شفاف باشد و به خاطر کسب امتیازات منفی و یا پر خطر از مزایا و حقوق اجتماعی محروم شوند ؟

چگونه است که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران فرد و یا افرادی را فقط به خاطر کنش گری و مطالبه گری و نوشتن از حقوق شهروندی و اساسی شان محروم می کنند اما کسی را به خاطر رانندگی پر خطر و بازی کردن با جان دیگر انسان ها محروم نمی کنند  ؟

بخشودگی گاه و بیگاه جرائم معوقه تخلفات رانندگی به مناسبت جشن ها و مناسبت های ملی و دینی از طرف پلیسی که مدعی است کیفیت خودروها در تصادفات و تلفات نقش تعیین کننده دارد چه توجیه منطقی و عقلانی دارد ؟

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

کجای دنیا یک فرد متخلف و متجاوز به حقوق دیگران را می بخشند بدون آن که تغییری در رفتار آن فرد مشکل دار حاصل شده باشد ؟ » .

از آن زمان تاکنون وضعیت تغییری نکرده و رو به سوی وخامت گذاشته است .

واقعیت آن است که جامعه ی ایرانی در کلیت خود به شدت دچار « خوشیفتگی مزمن » است و نقد و نقادی را بر نمی تابد .

تا این هژمونی در جامعه فرهنگ غالب و پیش رونده باشد ؛ نباید انتظار بهبود را داشت .

آنان که بر شیپور این توهم بی انتهاء می دمند خود کاتالیزورهای فروپاشی نهایی هستند .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد جاده ها و اتومبیل های غیر استاندارد و ناایمن و عامل انسانی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور