اکنون کیفیت کار تخصصی و حرفه ای معلمان مورد ارزیابی مستمر قرار نمی گیرد و گروه های آموزشی و درسی فاقد توانایی و سازوکارهای لازم و قانونی برای اجرای این امور هستند/ حتی در برخی موسسات اقتصادی مانند صندوق ذخیره فرهنگیان که نماینده ای از معلمان در آن حضور ندارد، این سازمان می تواند نقش موثر و کارآمدی ایفا کند/ با شکل گیری این سازمان بر اساس معیارهای علمی، منطقی و روز دنیا می توان به صدای واحدی در جامعه بزرگ معلمان رسید/ سازمان نظام معلمی با مشارکت موثر و نظارت مستمر معلمان با رویکرد تاسیس 'هویت حرفه ای' می تواند با ترمیم فاصله میان 'صف' و 'ستاد' در آموزش و پرورش در راستای 'مردمی کردن آموزش و پرورش' حرکت کند/ اگر چه در سند تحول بنیادین در مورد 'معلم حرفه ای' و 'هویت حرفه ای' مفهوم سازی شده است اما اشاره ای به ساز و کار تحقق این مفهوم نمی شود/ گفته شده پیش نویس نهایی سند تحول بنیادین که قرار بود به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد؛ «سازمان نظام معلمی» توسط حاجی بابایی وزیر وقت آموزش و پرورش حذف شده است/ در گفت و گوی صدای معلم با حاجی بابایی، وی در مورد چرایی این تصمیم پاسخی نمی دهد و سکوت می کند اما باید توجه داشت که مسوولان به آموزش و پرورش و نیز جایگاه معلمان نگاه درست، منطقی و علمی ندارند/ در جامعه ما به «معلمی» به عنوان یک تخصص و یا حرفه نگریسته نمی شود/این که یک فرد مدرکی داشته باشد و صلاحیت او مورد تایید گزینش و یا حراست وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد می تواند پا به کلاس درس بگذارد بدون آن که صلاحیت های تخصصی و حرفه ای معلم مورد سنجش دقیق، هدفمند و مستمر قرار بگیرد/ در دوره وزارت حاجی بابایی برخی از نیروهای خدماتی جواز ورود به کلاس پیدا می کنند و هیچ گونه مخالفتی نیز با این امر نمی شود و این اقدامات و کارهای مشابه، جایگاه و ارزش کار معلمی را نزد افکار عمومی به شدت تنزل می دهد و انعکاس بیرونی موجهی ندارد....
سومین جشنواره فرهنگی مجازی به مناسبت ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی ویژه دانشجو معلمان و معلمان سراسر کشور برگزار می گردد.
علاقه مندان می توانند آثار خود را در رشته های ساخت انیمیشن، موشن گرافیک، اینفوگرافیک، طراحی پوستر، کاریکاتور، عکاسی و روایت گری (در دو بخش صوت و متن) با موضوعات زیر تا پایان اسفندماه 1395 به آدرس رایانامه این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید و آیدی تلگرامی @admin_stnn ارسال نمایند.
محورهای جشنواره :
* نقش انقلاب اسلامی ایران در بیداری اسلامی
* نقش معلمان در روشنگری و تداوم انقلاب
* انقلاب اسلامی و مسائل سیاسی روز
* دستاوردهای انقلاب اسلامی
* دهه فجر و حقوق بشر
معلمان و دانشجو معلمان گرامی توجه داشته باشند؛ هنگام ارسال اثر خود مشخصات کامل خود را ( نام و نام خانوادگی، رشته تحصیلی و شماره تماس) را ذکر نمایند.
لازم به ذکر است اثر برتر در هر رشته، پس از داوری اعلام خواهد شد و جوایز ویژه ای اهدا می گردد.
پایان پیام/
آموزگاری نیز به گفته ی سقراط بزرگ نقش مامایی اندیشه ها و شکفتگی حقیقت را دارد/ تاریخ دیرین استبداد و خودکامگی در سرزمین ما همواره مانع از دیدن ما از یکدیگر شده است/ باید تمرین گفت و گو باهم را بیاموزیم تا بتوانیم آموزگار شایسته ای درکنار نوآموزان و دانش آموزان خود باشیم/ به هر روی نمی توان بر سفره ی پرمهر گفت و گو نشست و حداقلی از شرط گفت و گو را نداشت/ گام نخستین در گفت و گو درهدف گفت و گو نهفته است/ گفت و گو کننده با هدف ایجاد نقطه وصل به گفت و گو بنشیند و مرزهای اشتراک را فربه ترسازد ،نه آنکه بر افتراقات انگشت نهد و شکاف ها را تشدید سازد .گو اینکه می توان از افتراقات گفت اما به نیت پررنگ کردن اشتراکات و نه عمیق ترکردن فاصله ها/ نگاهی به گفت و گو در میان ایرانیان نشان از آن دارد که محرومیت از تمرین گفت و گو باهم به ویژه چهره به چهره ،ایرانیان را ناشکیبا ،کم تحمل و در آستانه ی خشونت قرارداده است .این درحالیست که تاریخ ایران گرچه خشونت ها ی بسیاربه خود دیده و لکن تهی از مدارا نبوده است/ حکیمان و عارفانی چون مولانا ،سعدی ، حافظ و شیخ ابوالحسن خرقانی قله های این گفتمان مدارا جوی ایرانی هستند....
وقتی از چیزی به نام تجربه زیسته (lived experience) سخن میگوییم به چه میزان به کودکی و امر آموزش در ادراک بسیاری از مفاهیم توجه داریم؟ ما همواره از طریق فرآیندهای صرفا عقلانی نمیتوانیم فرهنگ و اخلاق رویکردهای آشتی جویانه را تبیین کنیم. برای فرهنگ آشتی جویانه باید آن را زیسته باشیم. درست اینجاست که توجه به کودکی و آموزش به کودک و نوجوان از نشانههای توسعه یافتگی و عدالت جویی دولت هاست. به قول دیلتای در اثر مهم و ارزشمندش «به فهم درآوردن جهان انسانی»: «تاسفبار است که دوران کودکی قربانی دوران بزرگسالی شود. حماقت بزرگی ست که با زندگی این گونه برخورد شود و بیوقفه مراحل اولیه زندگی تحت فشار قرار گیرد و صرفا وسیلهای برای مراحل بعدی به حساب آید»
یادمان باشد که فکر در فرآیند زندگی پدید میآید و فرآیند کودکی نوع تفکر ما و میزان خلاقیت نسلهای بعدی را رقم میزند. حفاظت از طبیعت یک شبه نهادینه نمیشود. لازم است برای آن مدیریت، برنامه ریزی و تخصیص عادلانه سرمایه داشته باشیم.
شما را به خواندن نظرات مژگان احمدیه از فعالان و کارشناسان این حوزه دعوت میکنم.
***
در مورد مهارتیابی انسان برای چگونه زیستن، فرآیند متفاوتی در زمانهای گذشته که زندگی انسان درون طبیعت جاری بود، وجود داشت. این فرآیند اکنون کاملا به فراموشی سپرده شده است. صنعتی شدن افزایش جمعیت از جمله دلایل این دور شدن از طبیعت است. اما علاوه بر اینها در این چند دهه اخیر که انسان به سهولت به اطلاعات فضاهای مجازی وابستهاند و به نوعی بمباردمان اطلاعات میشوند، خیلی زمانها و فرصتهاشان به طور طبیعی به دریافت این اطلاعات اختصاص پیدا میکند که البته خیلی هم جاذبه دارد به خصوص بنا به تفاوتهای فرهنگی میزان این جذابیت کمتر یا بیشتر میشود. ولی به طور کلی انسان با یک حافظه و مجموعهای از ژنها به دنیا میآید که این حامل نوعی از اطلاعات است که به چگونه زیستن او برمیگردد. حاوی اطلاعاتی است که بشر طی سالها به طور تجربی در تاریخ زیستش، کسب کرده است. این پیشینه در طول سالیانی که انسان تکامل پیدا کرده، همچنان برای زیستن در شهرهای بزرگ و صنعتی پردازش نشده است. انسان هنوز آمادگی حضور در این فضاها آماده نشده و این مساله بسیار مهمی ست. من چندی پیش هم از پروفسور کریمی در این باره پرسوجو کردم که ایشان هم در پاسخ به این سوال که آیا انسان برای زندگی در کلان شهرها آماده شده است یا نه؟ فرمودند فرآیند رشد و تکامل مغز در طول سالیان بسیار دراز در طبیعت شکل گرفته و برای زندگی در موقعیتهای شهری هنوز آماده نیست. این به خودی خود سرفصل قابل بحثی است.
بله، این بحث مستقلی میطلبد. در سمیناری مربوط به دستاوردهای علم آی.تی انسانها به سه دسته تقسیم میشدند. یک دسته آنهایی که به هیچ وجه نمیتوانند ارتباط بگیرند با مسایل تکنولوژیک و زندگی شهری. دسته دیگر آنهایی که بینابین بودند ولی ترجیح شان زندگی با شیوههای قدیم است اما با زندگی شهری هم کنار میآیند و دسته آخر آنهایی هستند که غیر از تکنولوژی و زندگی شهری با شیوه دیگری به هیچ وجه قادر به برقراری ارتباط نیستند. این در جامعه هم پیرامون خودمان با هر سه این گروهها میتوانیم برخورد کنیم. به هر حال حتما در جوامع پیشرفته سرعت هماهنگی مغز انسان و همسو شدنش با زندگی کلانشهری هم بیشتر از جوامع در حال توسعه است. ولی مجموعا تاریخ تکامل و زمانی که طول کشیده تا انسان توانمند شود و به انسان کنونی تبدیل شود، برآیند توانمندیهای حرکتی، حسی و ذهنی اوست. انسان وقتی تجربه زندگی در طبیعت را از دست میدهد، به نوعی دچار یک سری نقایص جدی از نظر رشد شخصیتی میشود که یکی از مهمترین آنها عدم تمرکز و عدم ارتباط و هماهنگی است بین کل مجموعه بدن به لحاظ فیزیکی و حرکتی و ذهن که از مغز نشات میگیرد. ما در بحث مدرسه طبیعت چون خواهان آیندهسازانی هستیم که میخواهیم چند وجه مهم شخصیتی در آنها بارز باشد، که مهمترین آنها مهارت حل مساله است. انسانی که تجارب گوناگونی دارد قادر هست مساله و موضوعات فرارو را حل کند. دومین مولفه مهم رشد انسانی ست که تعهد به طبیعت دارد یعنی طبیعت را به عنوان مامن خویش و جایگاه استقرارش میداند و سومین وجه خلاقیت است. پروسه مدیریت و مسوولیت فاقد تجربه و آگاهی و حس تعهد و عدم توانایی مهارت حل مساله در روند آموزش ما مورد بررسی و چالش قرار میگیرد تا در آینده مدیران توانمندی در حوزههای مختلف داشته باشیم. وقتی قادر به حل مساله باشید حتی مدرک تحصیلی زیر سوال میرود. کسی که تجربه رودررویی با مشکلات را دارد گاهی از کسی که دارای مدرک تحصیلی آن رشته است، میتواند مسوولانهتر و کارآمدتر عمل کند. کسی که به هر دلیلی نخواسته که ادامه تحصیل بدهد در این رویکردهای آموزشی میتواند تجربیات ارزشمندی کسب کند و به فردی توانا تبدیل شود.
وقتی بچهها وارد فضای طبیعی میشوند، شروع میکنند به ارتباط گیری با پیرامون. لزوما این ارتباط ممکن است حتی پرخطر باشد. مواجهه با طبیعت همیشه بخش خطر آفرینی هم دارد. در مدرسه طبیعت ما با گروه سنی سه تا دوازده سال طرف هستیم. تا این سن میشود دریافتهای طبیعی داشت از دوازده سال به بعد کودک آموزش پذیر میشود. بچههایی که در گروههای سنی سه تا دوازده سال در محیطهای طبیعی قرار میگیرند، با خیلی مسایلی روبه رو میشوند که به طور غیر طبیعی در زندگی آپارتمانی حتی در مهدکودکهای با استاندارد بالا، با آن روبه رو نخواهند شد. آموزش در شهر انتزاعی ست. درختی را که لمس میکنید و از آن بالا میروید و حرکت شاخ و برگش را به طور واقعی میبینید و لغزش نور را در ساعات مختلف روز بر تنهاش مشاهده میکنید، دیگر با آن شکل انتزاعی که در کتاب هست تفاوتهای ماهوی دارد. مشاهده تولید مثل حیوانات در طبیعت بدون توضیح خیلی خاصی دریافت میشود و در ذهن کودک معنا پیدا میکند. وقتی کودک میبیند یک حیوان تولههایی درست عین خودش به دنیا میآورد، دیگر فراگیری واژه تولید مثل بیواسطه رخ میدهد. درک بیواسطه تنوع رفتاری حیوانات تاثیر مستقیمی دارد در پذیرش تنوع رفتاری بین خود کودکان بسیار موثر است. من به تجربه میتوانم ادعا کنم بچه چهار، پنج سالهای که در مدرسه طبیعت رشد کرده از گروه همسال خودش که در مهد کودکهای شهری آموزش دیده با تجربهتر و به نوعی رشد یافتهتر است. در مدرسه طبیعت پرسشهای کودکان را بلافاصله پاسخ نمیدهیم بلکه آنها را درگیر خود موضوع میکنیم و با طرح سوال کودک را به پاسخ سوالاتش رهنمون میشویم. دکتر وهابزاده که ایدهپرداز مدرسه طبیعت است، خلاقیت را با ایجاد امکان پرسش میشود ایجاد کرد. اگر مدام به پرسشهای کودک پاسخ بدهیم به نوعی قدرت تفکر را از او میگیریم. نظام آموزشی ما درست از این زاویه در جهت تضعیف خلاقیت عمل میکند. این فرصتها را نباید از دست داد. خلاقها بیشتر کسانی هستند که در کودکی امکانهایی از این دست را داشتهاند و تنوع زیستی داشتهاند. کار گروهی در تربیت کودک شگفت انگیز است این رویکرد را بهتر است اهمیت بدهیم.
در حال حاضر دوازده نمونه از این نوع مدارس در کشور ما وجود دارد. یکی در مشهد با نام «کاوی کنج» که بیش از دوسال سابقه دارد و خود آقای وهابزاده آنجا حضور دارند. یادمان باشد مدرسه طبیعت با توجه به «بوم» هر منطقهای شکل میگیرد. مثلا مدرسهای که در کیاشهر هست، با توجه به پرباران بودن این منطقه که دقیقا دویست روز بارانی دارد، مسلما با مدرسه طبیعتی که در مشهد تاسیس میشود بسیار متفاوت است. طبیعتا این امکان در تهران بسیار متفاوت خواهد بود. در حال حاضر در تهران به صورت پرتابل در پارک پردیسان نمونه مدرسه طبیعت را داریم که با توجه به مناطق چندگانه شهری تهران به نظر لازم میرسد که در هر منطقه مدرسه طبیعت شکل بگیرد.
خیر، این مدارس با نظارت آقای وهابزاده و آقای درویش که مدیر مشارکتهای مردمی و آموزش محیط زیست هستند، فعالیت میکنند.
دو سال است. از زمانی که خانم ابتکار مجددا به فعالیت خودشان ادامه دادند، گروهی را به عنوان اتاق فکر تشکیل دادند از متخصصان محیط زیست که غالبا هم در سازمان حضور نداشتند. از این طریق مسایل عمده محیط زیست در این بخش مطرح و جمعبندی شد و اولویتهای اقدامی خانم ابتکار از این اتاق فکر بیرون آمد. با توجه به اینکه اتاق فکر 9 موضوع را انتخاب کرد و موضوع اول مدارس طبیعت شد که دو هدف را در پیش داشت. اول اینکه آیندهسازان کشور به این ترتیب اگر پیش بروند چیزی بدتر از اکنون است و دوم اینکه علاوه بر تقویت تعلق خاطر به محیط زیست مهارت حل مساله وخلاقیت هم در نظر گرفته شد. با طرح این دو موضوع مدارس طبیعت در امتیاز بندی رتبه اول را به دست آورد و آقای درویشی مسوول پیگیری آن شد. مدارس طبیعت در همه جای دنیا وجود دارد. آلمان مدارس جنگلی دارد حتی در مقطع مهدکودک هم تعلق و توجه به طبیعت در آموزش کودکان حرف اول را میزند. مدرسه طبیعت در کشورهای اسکاندیناوی و سوییس بیشتر به چشم میخورد.
این مراکز در حال حاضر دوازده تاست تا سال آینده ممکن است به سی تا هم برسد. یعنی در طول یک سالونیم توسعه پیدا کرده است. به مرور زمان هرچه بیشتر توسعه پیدا کند و افراد باورمند حضور بیشتری پیدا کنند، میتواند بسیار تاثیر گذار باشد. در سن سه تا دوازده سال دورهای ست که کودک حسهایی را دریافت میکند و این حسها باید مورد توجه مربیان و رویکردهای آموزشی قرار بگیرد. مدافع محیط زیست بودن علاوه بر نوعی فعالیت بیشتر نوعی اخلاق است. فعال محیط زیست لازم است که اخلاق این کار را داشته باشد. این رویکرد اخلاقی در حفظ محیط زیست را باید آموزش داد و تقویت کرد تا در حوزههای خصوصی زندگی و تمام جوانب حرفهای و فردی بتواند بروز پیدا کند. در غیر این صورت حفظ محیط زیست از آسیبهای جدی جاری کما کان به تعویق میافتد.
در طول سی سال اخیر که به همین شکلی که شما اشاره میکنید بوده است. محیط زیست روبه تخریب رفته است. زمینه ایجاد مداری در این دو، سه سال پدید آمده است. این سالها که دولت توجهاش به محیط زیست جلب شده که این توجه هم دلایل مختلف دارد. یکی فعالیت گروههای محیط زیست به ویژه پیرو خشک شدن دریاچه ارومیه و خشک شدن زایندهرود که تنشهای شدیدی به همراه داشت و نیز خشک شدن تالابها که مثل ضربهای به دولت مردان اعلام کرد که منابع را دارید از دست میدهید. نبود دانش و نبود حس و تخصیص بودجه و خلاصه سیاستهایی که نادرست بود این مشکلات را پیش آورد اما اکنون که این فرصت ایجاد شده حداقل میشود به تعداد انگشتشماری فرصت این آموزش را داد. هم زمان با این طرحی هم برای ایجاد مدارس سبز داده شده است که این مدارس بخش دوم یعنی از کلاس ششم به بعد را شامل میشود که خیلی جالب است و موثر. اینها مدارس جامع محیط زیست نام گرفته است که در لاهیجان دو شعبه بازگشایی شده است. یعنی مدارس طبیعت بعد هم مدارس جامع محیط زیست میتواند یک نسل کامل را تحت آموزش قرار دهد که طبعا تاثیر خود را خواهد گذاشت. ما برای داشتن فرزندانی شاد و بانشاط تحت آموزش تلاش میکنیم نسلی که بتواند با روحیهای به دور از افسردگی بحرانهای پیش رو را حل کند و توان و درک تعلق خاطر به طبیعت را داشته باشد.
این گفتوگو نتیجه زحمت خانم «کبوتر ارشدی» است.
گروه محیط زیست-پایگاه تحلیلی بنیاد باران
پایان پیام
معمولا خوانندگان نسبت به نویسنده سخت گیر هستند/ اگر نوشته ما رنگی از تفکر انتقادی داشته باشد، چه بسا به مذاق برخی خوش نیاید و واکنش شدیدی نشان دهند/ بهترین متنی که می توانیم بنویسیم ، هنوز ننوشته ایم و هرگز نخواهیم نوشت/ با تمرین نوشتن هر روز بهتر می نویسیم . اما بعید است به آن نقطه آرمانی برسیم/ ما همیشه مسئول نوشته های خود هستیم . نوشتن سند می آفریند/ نوشتن سکوت را می شکند و می تواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد/ نفس نوشتن نیازمند شجاعت است/ نویسندگان جزو نخستین گروه هایی بوده اند که در جوامع مختلف به خاطر شکستن سکوت در معرض خطر قرار گرفته اند/ نوشتن جلوه ای از زیستن است/ همیشه الهام بخش و رهایی بخش است . پناهگاهی است که می توان برای نویسنده آرامش و برای خواننده امید به ارمغان آورد . دلیل دیگرش ، شاید شوق گفت و گو باشد . نوشتن فرصتی برای گفت و گو و تبادل اندیشه است و آدمی در تعامل و ارتباط با دیگران زنده می ماند . انزوا به تدریج آدمی را نابود می کند . هویت هر یک ازما در پرتو پیوندهایی که با این و آن داریم ، معنا می یابد/ ما در انزوا دچار بحران می شویم و نوشتن راهی برای رهایی از این بحران است . حتی فراتر از آن ، به قول کافکا : « نوشتن جهیدن از صف مردگان است . »/ پس باید نوشت پیش از آن که فرصتش از دست برود . سرانجام نوشتن به ما فرصت زیستنی طولانی تر از حیات جسمانی می دهد/ این همان امیدی است که شوق نوشتن را در قلب نویسنده زنده نگه می دارد تا از خطرها نهراسد و تا زنده است قلم را زمین نگذارد....
نخستین پیش نویس سازمان نظام معلمی در جلسه 764 شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 3/ 2 / 87 به تایید و تصویب کارگروه ویژه مرکب از نمایندگان معاونت ها ،کارشناسان و صاحب نظران رسید اما به دلایلی مسکوت ماند/ پیش نویس اولیه در ده جلسه عادی و دو جلسه فوق العاده مورد بحث و بررسی قرار گرفت/ « احمد عابدینی » معاون شورای عالی آموزش و پرورش و مسئول کار گروه سازمان نظام معلمی در گفت و گو با صدای معلم ضمن تشکر از حس مسئولیت شناسی و حضور موثر و مستمر اعضای این کارگروه آن را فعال ترین و پویاترین کار گروه در میان کارگروه های هف گانه برشمرد/ « صدای معلم » ضمن تشکر و قدردانی از وزیر آموزش و پرورش و نیز فعالیت و زحمات اعضای این کارگروه امیدوار است تا تصویب سازمان نظام معلمی بر اساس فلسفه و کارکردهای تعریف شده گامی در جهت تحقق " معلم حرفه ای " و نیز ارتفای مهارت های حرفه ای معلمان باشد...
رفتار، افکار و احساسات تمامی انسان ها تحت تاثیر ناخودآگاه فردیشان است، در سطحی بالاتر و بزرگ تر، ناخودآگاه جمعی یک قوم یا ملت میتواند احساسات آنها را تحریک و اعمالشان را کنترل کند/ در ما ایرانیان خودخواهی یک ویژگی فراگیر است و در خودآگاه مان «زرنگی» یک نقطه قوت محسوب میشود/ سعی همه ما این است که جنس مان را گران تر بفروشیم، خودمان را جذاب تر نشان دهیم، در نبود پلیس قوانین را مزاحم و دست و پاگیر بدانیم و مکررا نقض کنیم، از دروغ شنیدن متنفر باشیم و به راحتی دروغ بگوییم و منافع خود را بر دیگران ترجیح دهیم/ در ناخودآگاه جمعی ما « ایثار » یک طرح واره مشترک است/ ما گرچه ایثار نمیکنیم اما ازخودگذشتگی را ارج مینهیم ....
گروه رسانه /
نهمین جشنواره وب ایران آغاز به کار کرد.
جشنواره وب و موبایل ایران همه ساله با آراء مردمی اقدام به معرفی برترین سایت ها و اپلیکیشن ها در موضوعات و حوزه های گوناگون می کند.
امسال تصميم گرفتيم در آيتم سایت های خبری و خبرگزاری ها در این رقابت حضور داشته باشیم .
اميدواريم با حمایت خوب شما همكاران، دوستان و علاقه مندان در صورت صلاحديد، با مراجعه به لینک زیر به سايت « صدای معلم » راي دهيد:
صدای معلم در جشنواره وب و موبایل ایران
http://www.iwmf.ir/website/575
شيوه راي گيري:
برای دادن رأی خود به صدای معلم ،با كليك بروي لينك ( اینجـــــا ) وارد صفحه ویژه صدای معلم در جشنواره شوید و پس از آن بر روی تصویر قلب کلیک کنید و سپس ایمیل تان را وارد کنید و بر روی گزینه ارسال کلیک کنید. (مانند شكل زير )
سپس وارد ايميل شخصي خود شويد (البته اگر مایل هستید ) و راي خود را تاييد نماييد.
سامانۀ اخذ رأی جشنواره، برای جلوگیری از تقلب و شناسایی رأی دهنده به منظور عدم تکرار رأی، از شما خواهد خواست تا به حساب کاربری ایمیل خود وارد شوید. پس از رأی دادن، تأییدیه از طرف جشنواره به ایمیل ثبت شده ارسال خواهد شد.
شما همراهان عزيز اگر به صدای معلم رأی بدهید یا نه، باز هم در دل ما جاي خواهيد داشت و اگر عمري باقي بماند با هدف خدمت به جامعه فرهنگیان و معلمان همچنان به فعاليت مسمر خود ادامه خواهيم داد و از همراهی و حمايت همه شما عزيزان طي اين چند سال هم بسيار سپاسگزاریم.
پایان پیام/
این گزارش به دور از پرداختن به حواشی نکات قابل تأمل در فرو ریختن ساختمان پلاسکو به منظور امکان ریشه یابی و دست یابی صحیح به علل وقوع حریق علل فنی و غیرفنی دخیل در انهدام آنی ساختمان پلاسکو منتشر می شود/ ساختمان قابلیت کاربری کارگاهی را نداشته که متاسفانه در طول زمان اکثر واحدهای صنفی تبدیل به کار گاه گردید و بار غیر مجاز از جمله حدود 50 گاو صندوق گاوصندوق های 5 تنی ، دستگاه های دوخت و....را بر ساختمان تحمیل نمودند/ زمان شروع آتش سوزی در ساعت 559 / 7 صبحگاه روز پنجشنبه 30 دی ماه 1395 و بنا به اطلاعات واصله از منابع محلی در طبقه 10 و به علت نشت کپسول گاز و اتصال برق در یکی از واحد صنفی در ضلع جنوبی ثبت گردیده است/ ساختمان مجهز به سیستم ایمنی اعلام یا اطفاء حریق مجهز و یا شیرهای آب فشار قوی جهت اطفاء نبوده است/ سیستم برق رسانی واحدها کاملا دارای زیر ساخت فرسوده و غیر ایمن و گاها استفاده برق از پشت کنتور گزارش گردیده است.....
پایدارگرایان روی کاربرد خرد تاکید می کنند و معتقدند که محصلان باید یاد بگیرند که انگیزه ها و تکانه های اساسی خود را چگونه خردمندانه کنترل کنند / کودک را باید به عنوان موجودی که فعلا هست در نظر گرفت پیش از این که باید باشد/ ما در آموزش -پرورش خود، زمان حال محقق کودک را فدای آینده ای می کنیم که هنوز تحقق نیافته است/ اما مصلحان پرورشی وظیفه بزرگتری دارند. باید آموزشگاه را چنان ترتیب دهند که کودکان و (محصلان) مستقیما با نمونه های حقایق خارجی مصادف شوند و خود به خود به آزمایش و تحصیل اطلاعات بپردازند، از یک آزمایش به آزمایش دیگر کشیده شوند/ هدف آموزش- پرورش کنونی انبار کردن اطلاعات نیست ....