فکر می کنم هنوز کاری در این حوزه انجام نداده ام زیرا مشکلات و چالش ها در حوزه آموزش و پرورش زیاد است و به آن پرداخته نشده است/ به عنوان مدیر رسانه صدای معلم نگاهم به آموزش و پرورش یک نگاه تخصصی و کارشناسی است/ متاسفانه مرز بین سیاست و آموزش در نظام آموزشی ما و حتی در جهت گیری های کلی خیلی مشخص نشده و تفکیک نشده است/ سند تحول بنیادین ، سند 2030 یا همان سند داکار یا بحث خصوصی سازی در آموزش و پرورش ؛ اینها بحث های سیاسی نیستند و بحث های تخصصی کارشناسی هستند/ اینکه بخواهیم از اینها کارکرد سیاسی در مد نظرمان قرار دهیم و بخواهیم به نفع خودمان و جناح و گروه خودمان بهره برداری بکنیم به نظر این کار درستی نیست و جفا در حق منافع ملی و مصالح ملی جامعه است./ آموزش و پرورش دغدغه جامعه نیست و این که آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت و موضع معلمان و دغدغه جامعه و مسئولین نیست و این دلیل دارد/ تصور ما این بود که آموزش و پرورش هم به عنوان یک آیتم مهم در این مناظره مطرح شود ولی دیدید که از هر دری صحبت شد ؛ از ورزش پهلوانی و ... غیر از آموزش و پرورش/ آموزش و پرورش در حوزه برنامه ریزی و تخصیص منابع در کجا قرار دارد/ .ما می خواهیم بگوییم آموزش و پرورش در فرآیند برنامه ریزی در تخصیص منابع و اعتبارات در کجا قرار دارد و الویت چندم است. این را باید جواب بدهیم. هر دولتی باید این را جواب بدهد. گفتم با کلی گویی و شعار حل نمی شود. الآن نزدیک چهار دهه است که روی این بحث می کنیم و به جایی هم نرسیده ایم/ هنگامی که شما سند تحول بنیادین را نگاه می کنید متوجه می شوید یک سری کلی گویی ها و مفاهیم انتزاعی در آن است. مثلا در اول آن نوشته اند که هدف نهایی آموزش و پرورش رسیدن به حیات طیبه است. این حیاط طیبه یعنی چه. در مدارس ما یعنی چه و ساز و کارش به چه صورت است. چگونه باید اجرا شود در مدارسی که خشونت دارد بیداد می کند و روش های تدریس اکثرا سنتی هستند/ مثلا در مورد خشونت در سند 2030 در جاهای مختلف دیده شده است . در مورد آموزش و پرورش گفته است تا سال 2030 باید بیسوادی را در بزرگ سالان ریشه کن کنیم. انسداد مجاری بیسوادی یعنی کاری کنیم که بیسواد تولید نشود. باید این ساز و کارها را ببینیم و باید این فرآیندها را پیش بینی کنیم.خوب کجای این ها بد است/ ایرادهایی هم دارد نمی گوییم نیست بالاخره هر سندی که تدوین می شود وحی منزل که نیست ایراد دارد ، باید روی آن کار کرد و بومی سازی کرد/ حالا اگر بخواهیم ریشه آن را به کل بزنیم و قطعش بکنیم و هر کسی که مخالفت کند ضد فلان و فلان نمی شود . این کار کارشناسی و تخصصی می خواهد که کار بکنند و نکات مثبتش را در آورند/ نکات مثبت زیادی دارد. مثلا همین آموزش فراگیر و با کیفیت و فرصت های یادگیری و مادام العمر برای همه ؛ این کجایش بد است. آنها که مخالفت می کنند با کلیت سند 2030 بگویند با کجای آن مخالفند/ به جامعه بگوئید دختر و پسر در برابری فرصت های آموزشی با هم فرق دارند....
گروه رسانه /
در پی درج مطلبی با عنوان " كاهش حقوق براي معلمان تازه كار(معلمان ورودي هاي 86 تربيت معلم و بعد از آن ها اعم از پيماني 89 و ...) - این جا - به قلم « حمید طهماسبی " مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرده است
گروه گزارش/
امروز سه شنبه مناظره ای با حضور مدیر صدای معلم در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران و با موضوع " بررسی عملکرد دولت روحانی در آموزش و پرورش و نیز سند 2030 "برگزار گردید .
این نشست تخصصی که به دعوت " بسیج دانشجویی " برگزار گردیده بود حدود یک ساعت به طول انجامید و در پایان پرسش و پاسخ دانشجویی برگزار گردید .
متن کامل این مناظره پس از پیاده سازی در معرض دید و استفاده مخاطبان محترم صدای معلم قرار خواهد گرفت .
پایان گزارش/
وجهه ی مهم دیگری که در شعارهای تبلیغاتی و تفکرات اجتماعی روشنفکران اغلب نادیده گرفته میشود و خود زیربنای تمام اجزای توسعه کشور است، توسعه فرهنگی و انسانی است/ تا زمانی که درک و کارآزمودگی درستی نسبت به حقوق و وظایف اجتماعی در افراد جامعه ایجاد نشده باشد، قدرت طلبان و مردم فریبان به راحتی با تهییج احساسات مردم آنها را در جهت منافع و اهداف خود به بردگی و بندگی میکشند/ ملتی که کلاه گذاشتن سر دیگران را زرنگی میداند و صداقت در کار را سادگی، ملتی که تلاش برای کسب روزی حلال را خرحمالی، و واسطه و پورسانت و رشوه را بهترین شغل، ملتی که برای سرقتهای علمی، هنری و ادبی از دیگران به راحتی کلاه شرعی میبافد و هرچه خود را بیشتر به نیاز و ضعف بزنی و بهتر قانون را دور بزنی معتبرتری. ملتی که بزرگترین افتخار مدیرانش جذب پول نفت بیشتر از دولت و هزینه کردن بی برنامه بیشتر آن است. چگونه میتواند برای اعتلای اقتصاد خود تلاش کند/ ملتی که در مقابل کسانی که حقوقش را غارت میکنند ساکت و متملق است و در برابر کسانی که میخواهند بیدارش کنند چوب چماق بلند میکند/ ملتی که اگر هزار بار از یک سوراخ گزیده شود باز هم برای گرفتن پنیر مجانی دستش را در هر سوراخی میکند/ کسانی که مطالعه و نقد و گفت و گوی صادقانه و شجاعانه کمترین ارزش و بزرگ کردن شایعات و پر و بال دادن به آنها جزء اصلی زندگی شان را تشکیل میدهد ، کسانی که تفکر و فکر کردن به ده سال آینده سخت ترین کار زندگی و جو گیر و احساساتی شدن در مقابل یک حیله تبلیغاتی ساده عادت هرروزی شان است، چگونه میتوانند در برابر نابرابریها اجتماعی بایستند/ توسعه فرهنگی چیزی نیست که یک شبه و با یک انقلاب ایجاد شود ؛ شاید چندین نسل برای ساختن آن تلاش میکنند تا ذره ذره بر بار آن افزوده میشود و نتایج آن هرگز یک روزه خود را نشان نمیدهد شاید با تاخیری چندین ساله نمود خواهدیافت
گروه استان ها و شهرستان ها/
به جهت تکریم مقام شاخ معلم آقای « علی صدیقی راد » از فرهنگیان شاغل در آموزش و پرورش البرز به کمک دوستان تصنیفی به نام « جلوه های معلمی » تهیه و تولید و اجرا نموده اند که تقدیم مخاطبان محترم صدای معلم می گردد .
این ترجمه تنها تجربه یک معلم است/ با کمال صداقت می گویم: آن درس ها عبارت از میدان جنگی بود که با وجود آن که من از نظر علمی توانا بودم ولی مشکل من این بود که نمی دانستم چگونه به آنها درس بدهم چرا که دانش آموزان در درس من احساس کسالت می کردند ،من در این میان فریاد می زدم و ده ها بار تهدید می کردم و در پایان هر درس خود را خسته و شکست خورده می یافتم/ این نویسنده پس از تجربه های تلخ خود به این مسأله اندیشیده که چگونه می تواند این روش را تغییر دهد و دریافت که مشکل نزد خود اوست و ابتدا باید خودش را تغییر دهد/ هنگامی که دانش آموزی با شما بد رفتار کرد شایسته نیست شما نیز مانند او رفتار کنید بلکه سعی کنید در پاسخ به این رفتار مؤدب باشید به خاطر اینکه گذشتن شما از حدود ادب و متانت باعث اصرار او بر این رفتار و بی تاثیر شدن کلام شما خواهد شد و هر چه قدر شما در جملات و عبارات خود ادب و متانت را رعایت نکنید این شما هستید که در نقش یک معلم ضرر دیده اید/ سعی کنید هر چه قدر در کلاس خسته شدید، عصبانی نشوید بلکه تلاش کنید آرام باشید زیرا با این کار شما در نظر دانش آموزان فردی مطمئن و با اعتماد به نفس جلوه خواهید کرد/ سخن تاثیر زیادی چه مثبت و چه منفی در کلاس به جای می گذارد. پس بهتر است درباره سخنانی که با دانش آموزان می گویی خوب بیندیشید ...
بدبختی و زیان انسان ها از جهالت و نادانی او سرچشمه می گیرد و علم به منزله جوهر هستی تلقی شده است/ مقدار و کیفیت شناخت هر کس به میزان و چگونگی تجربه های او بستگی دارد و اختلاف میان یک شخص عامی و یک دانشمند، اختلاف در میزان و نوع تجاربی است که آن را به دست آورده اند/ دانشمند باید همچون زنبور عسل باشد که مواد لازم را از منابع مختلف گرد آورد و تغییر لازم را در آنها بدهد و نوع دیگری به نام عسل از آنها بسازد و به این ترتیب ماده تازه ای بر آنچه هست بیافزاید
ائل مشعلی معلم
جنت گولو معلم
سن باشیمین تاجیسان
ائل بولبولو معلم
اوجا - اوجا اوچارسان
جهالتدن قاچارسان
قارانلیق دونیالارا
قیزیل پرده آچارسان
مدرسه لر دوزلدی
آی ایشیغی گؤزلدی
دان اولدوزو گؤروندو
گئجه گوندوزه گلدی
محبتین نمی سن
اوشاق لار همدمی سن
طوفانلی دریالاردا
نجات وئرن گمی سن
چشمه لرین سریندی
محبتین دریندی
آللاه سندن راضی دی
بهشت سنین یئریندی
یاشار - زنگانلی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نگرش و جهتگيري جامعه،سياست گذاران، برنامهنويسان، بودجهريزان و مجريان ما، درست بر ضد رويكرد و رهيافت غالبِ جهاني (مبني بر استقرار هزاره دانش بنياد و دانايي محور، و تأكيد همگان بر نقش بنيادين و بيبديل سرمايه انساني و اجتماعي به منزله موتور و محور تحولات اجتماعی و نيز تلقی انسان به عنوان موضوع، محمول و مقصود هر گونه دگرگونی و توسعه) مي باشد/ به همين قياس، در سطح جامعه نيز حرفه معلمي، در انتهای اولويت بندی دانشجویان و متقاضیان مشاغل قرار دارد و روي آوردن به آن، اغلب، برخلاف ميل باطني و از سر اجبار و اكراه بوده، و در هنگام انتخاب رشته نيز انتخاب دبيري در اولويتهاي پاياني و از سرِ اضطرار و احتياط قرار دارد/ نگرش دولت مردان و خانواده ها به معلم و روزمعلم و ...، هر يك حاوي رگههايي از احساس ترحم و تحقیر نسبت به آن ها مي باشد/ شايد تصادفي نباشد که روز معلم مصادف با روز کشته شدن الگوهاي آن(چه دکتر خانعلي و چه آیت...مطهري) واقع شده است، گويا در اين روز جامعه و زمام داران ما دانسته و ندانسته مشغول بزرگ داشت مرگ معلم و مقام معلمي مي باشند/ متاسفانه به رغم همه نقش و اهميتي كه نظام آموزشي در اعتلا و انحطاط و پیشرفت یا عقب ماندگي جوامع معاصر ايفا كرده و ميكند،با اين وجود هنوز قادر به احراز جايگاه واقعي خود در ادبيات سياسي-اجتماعي و فرهنگ برنامهنويسي و بودجهريزي ما نشدهاست و همچنان در ذهن مسئولين ارشد و اولیای امور و نیز در زندگي مردم نه «سوژه اصلي» كه مسئلهاي فرعي و حاشيهاي باقي مانده است/ آيا جز اين است كه دراين جا،ما،سرها را در ذیل و پاها را در صدر قرارداده ایم...
بحث از ایده ی دانشگاه ایرانی یکی از مهمترین مسائلی است که امروز در پیش روی دانشگاه ایرانی قرار گرفته و به طور جدی مورد پرسش است. طرح چنین پرسشی آن هم از سوی خود دانشگاهیان نشان از این دارد که دانشگاه ایرانی می خواهد خودآگاه باشد. دانشگاه می خواهد با طرح پرسش هایی از این دست خود را عهده دار مسئولیت بداند؛ مسئولیتی که تعیین می کند وظیفه و نقش دانشگاه در حیات اجتماعی یک ملت چیست.
مسئله ی ایده ی دانشگاه به زوایای فلسفی این مهم می پردازد. نگاهی به تاریخ تحولات دانشگاه در جهان نشان می دهد که همواره ایده های تعیین کننده ای در شکل دادن به نظام دانشگاه موثر بوده اند و از این روی پرداختن به آن ها می تواند کمک بزرگی باشد به آنان که در پی واکاوی پرسش فوق هستند؛ آنان که تلاش می کنند دانشگاه را با چیستی خود و رسالت و ماموریتی که بنا به ایده ی خود باید دنبال کند روبرو گردانند.
در همین راستا انجمن علمی آموزش عالی دانشگاه شهید بهشتی متشکل از جمعی از دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد رشته ی آموزش عالی تلاش نموده اند تا با دعوت از دکتر میثم سفیدخوش (عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر در زمینه ی فلسفه ی دانشگاه) فضایی را برای طرح مسئله در باب ایده ی دانشگاه و بحث و گفت و گو در این باره فراهم سازند.
در این نشست، دکتر سفیدخوش در باب فلسفه ی دانشگاه سخنرانی خواهند کرد و به معرفی کتاب ایده ی دانشگاه می پردازند. اعضای انجمن علمی آموزش عالی دانشگاه شهید بهشتی از تمامی علاقه مندان و کسانی که در حوزه های مختلف از جمله تعلیم و تربیت، جامعه شناسی، فلسفه، و ... دغدغه ی دانشگاه ایرانی را دارند دعوت می کند تا با حضور خود زمینه را برای تبادل هر چه بیشتر تجارب و نظرات مهیا سازند.
زمان سخنرانی: یکشنبه 17 اردیبهشت ساعت 10 الی 12
محل برگزاری: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، طبقه سوم، سالن کنفرانس (اتاق 316)
( محمد شعبانی )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید