بدبختی و زیان انسان ها از جهالت و نادانی او سرچشمه می گیرد و علم به منزله جوهر هستی تلقی شده است/ مقدار و کیفیت شناخت هر کس به میزان و چگونگی تجربه های او بستگی دارد و اختلاف میان یک شخص عامی و یک دانشمند، اختلاف در میزان و نوع تجاربی است که آن را به دست آورده اند/ دانشمند باید همچون زنبور عسل باشد که مواد لازم را از منابع مختلف گرد آورد و تغییر لازم را در آنها بدهد و نوع دیگری به نام عسل از آنها بسازد و به این ترتیب ماده تازه ای بر آنچه هست بیافزاید
ائل مشعلی معلم
جنت گولو معلم
سن باشیمین تاجیسان
ائل بولبولو معلم
اوجا - اوجا اوچارسان
جهالتدن قاچارسان
قارانلیق دونیالارا
قیزیل پرده آچارسان
مدرسه لر دوزلدی
آی ایشیغی گؤزلدی
دان اولدوزو گؤروندو
گئجه گوندوزه گلدی
محبتین نمی سن
اوشاق لار همدمی سن
طوفانلی دریالاردا
نجات وئرن گمی سن
چشمه لرین سریندی
محبتین دریندی
آللاه سندن راضی دی
بهشت سنین یئریندی
یاشار - زنگانلی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نگرش و جهتگيري جامعه،سياست گذاران، برنامهنويسان، بودجهريزان و مجريان ما، درست بر ضد رويكرد و رهيافت غالبِ جهاني (مبني بر استقرار هزاره دانش بنياد و دانايي محور، و تأكيد همگان بر نقش بنيادين و بيبديل سرمايه انساني و اجتماعي به منزله موتور و محور تحولات اجتماعی و نيز تلقی انسان به عنوان موضوع، محمول و مقصود هر گونه دگرگونی و توسعه) مي باشد/ به همين قياس، در سطح جامعه نيز حرفه معلمي، در انتهای اولويت بندی دانشجویان و متقاضیان مشاغل قرار دارد و روي آوردن به آن، اغلب، برخلاف ميل باطني و از سر اجبار و اكراه بوده، و در هنگام انتخاب رشته نيز انتخاب دبيري در اولويتهاي پاياني و از سرِ اضطرار و احتياط قرار دارد/ نگرش دولت مردان و خانواده ها به معلم و روزمعلم و ...، هر يك حاوي رگههايي از احساس ترحم و تحقیر نسبت به آن ها مي باشد/ شايد تصادفي نباشد که روز معلم مصادف با روز کشته شدن الگوهاي آن(چه دکتر خانعلي و چه آیت...مطهري) واقع شده است، گويا در اين روز جامعه و زمام داران ما دانسته و ندانسته مشغول بزرگ داشت مرگ معلم و مقام معلمي مي باشند/ متاسفانه به رغم همه نقش و اهميتي كه نظام آموزشي در اعتلا و انحطاط و پیشرفت یا عقب ماندگي جوامع معاصر ايفا كرده و ميكند،با اين وجود هنوز قادر به احراز جايگاه واقعي خود در ادبيات سياسي-اجتماعي و فرهنگ برنامهنويسي و بودجهريزي ما نشدهاست و همچنان در ذهن مسئولين ارشد و اولیای امور و نیز در زندگي مردم نه «سوژه اصلي» كه مسئلهاي فرعي و حاشيهاي باقي مانده است/ آيا جز اين است كه دراين جا،ما،سرها را در ذیل و پاها را در صدر قرارداده ایم...
بحث از ایده ی دانشگاه ایرانی یکی از مهمترین مسائلی است که امروز در پیش روی دانشگاه ایرانی قرار گرفته و به طور جدی مورد پرسش است. طرح چنین پرسشی آن هم از سوی خود دانشگاهیان نشان از این دارد که دانشگاه ایرانی می خواهد خودآگاه باشد. دانشگاه می خواهد با طرح پرسش هایی از این دست خود را عهده دار مسئولیت بداند؛ مسئولیتی که تعیین می کند وظیفه و نقش دانشگاه در حیات اجتماعی یک ملت چیست.
مسئله ی ایده ی دانشگاه به زوایای فلسفی این مهم می پردازد. نگاهی به تاریخ تحولات دانشگاه در جهان نشان می دهد که همواره ایده های تعیین کننده ای در شکل دادن به نظام دانشگاه موثر بوده اند و از این روی پرداختن به آن ها می تواند کمک بزرگی باشد به آنان که در پی واکاوی پرسش فوق هستند؛ آنان که تلاش می کنند دانشگاه را با چیستی خود و رسالت و ماموریتی که بنا به ایده ی خود باید دنبال کند روبرو گردانند.
در همین راستا انجمن علمی آموزش عالی دانشگاه شهید بهشتی متشکل از جمعی از دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد رشته ی آموزش عالی تلاش نموده اند تا با دعوت از دکتر میثم سفیدخوش (عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر در زمینه ی فلسفه ی دانشگاه) فضایی را برای طرح مسئله در باب ایده ی دانشگاه و بحث و گفت و گو در این باره فراهم سازند.
در این نشست، دکتر سفیدخوش در باب فلسفه ی دانشگاه سخنرانی خواهند کرد و به معرفی کتاب ایده ی دانشگاه می پردازند. اعضای انجمن علمی آموزش عالی دانشگاه شهید بهشتی از تمامی علاقه مندان و کسانی که در حوزه های مختلف از جمله تعلیم و تربیت، جامعه شناسی، فلسفه، و ... دغدغه ی دانشگاه ایرانی را دارند دعوت می کند تا با حضور خود زمینه را برای تبادل هر چه بیشتر تجارب و نظرات مهیا سازند.
زمان سخنرانی: یکشنبه 17 اردیبهشت ساعت 10 الی 12
محل برگزاری: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، طبقه سوم، سالن کنفرانس (اتاق 316)
( محمد شعبانی )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
انسان براي زندگي در دنياي پرچالش و پرتحول امروز نيازمند مهارت هاي فکري سطح بالاست. از جمله ي اين مهارت ها تفکر نقاد است که به تعبيري فرآيند تفکر درباره ي تفکر و ارزيابي هشيارانه ي فرد از افکار خود است. چنين مهارتي تنها از طريق آموزش و تمرين قابل دستيابي است/ تدريس براي تفکر نقاد، پيش از هر چيز، عبارت است از ايجاد محيط مساعد براي تفکر نقاد در کلاس و مدرسه يعني تبديل کردن محيط کلاس درس و مدرسه به يک اجتماع کوچک نقاد/ معلم در اين شيوه بيشتر پرسشگر است تا واعظ/ معلمانِ پاي بند به تفکر نقاد تشخيص مي دهند که قصد اوليه ي تعليم و تربيت آموزش دادن نحوه ي يادگيري به دانش آموزان است/ معلمي که چگونه يادگرفتن و چگونه فکر کردن درباره ي بسياري از موضوع هاي اساسي را به دانش آموزان ياد مي دهد دانشي را در اختيار آنان مي گذارد که بقيه ي عمرشان مي توانند از آن بهره ببرند/ معلمي که به آزادي فردي و تفکر شخصي معتقد است پاسخ اين پرسش ها را همچون لقمه ي جويده شده در دهان دانش آموزان نمي گذارد/ معلمِ پاي بند به تدريس براي تفکر نقاد تشخيص مي دهد که کودک دو منبع باور دارد: باورهايي که در نتيجه ي تجربه ي شخصي، تفکر درون ذهني و تعامل با همسالان و محيط پيدا مي کند، و باورهايي که از طريق آموزش بزرگ سالان به دست مي آورد/ مردم بسياري از چيزها را از سرِ خودمحوري و به دلايل غير منطقي باور مي کنند: چون ديگران آن باور را دارند، چون اميال خاصي به وسيله ي آن باور توجيه مي شود، چون با آن باور بيشتر احساس آسودگي مي کنند، چون به خاطر آن باور مورد تشويق قرار مي گيرند، چون هويت خود را به آن باور وابسته مي دانند، چون ديگران به خاطر عمل نکردن مطابق آن باور طردشان مي کنند، چون آن باور به توجيه احساس علاقه يا نفرت نسبت به ديگران کمک مي کند/ دانش آموزان ابزار اکتشاف تناقض ها، رفتارهاي دوگانه و دورويي ها را در اختيار ندارند. آنها مهارت هاي تفکر نقاد را، اگر اصلاً داشته باشند، همچون سلاحي براي محافظت از خود، و پرده برداشتن از تناقض هاي «ديگري» - يا به عبارتي «دشمن» - به کار مي گيرند. وقتي که آنها مهارت هاي تفکر نقاد را با اين تفکر دوگانه تلفيق مي کنند، متفکران نقادي مي شوند که منفعت طلب اند نه منصف/ پرسشگري سقراطي معلمان را ملزم مي کند به جدي گرفتن آنچه دانش آموزان مي گويند و مي انديشند/ مبناي پرسشگري سقراطي اين ايده است که هر تفکري يک منطق يا ساختار دارد و هر تک گزاره فقط تا حدودي تفکر نهفته در خود را آشکار مي کند/ بعضي افراد به اشتباه بر اين باورند که برگزاري بحث سقراطي مانند به راه انداختن يک هياهوي پر هرج و مرج است/ پرسشگري سقراطي راهي براي کمک به دانش آموزان در خوداصلاح گر شدن به جاي تکيه کردن به اصلاح گري معلم پيش پا مي گذارد...
بين تفکر انتقادي و پرسش گري سقراطي، ارتباط ويژه اي است زيرا هر دو داراي يک نتيجه نهايي هستند/ تفکر انتقادي منجر به نگاه همه جانبه به عملکرد تفکر مي شود و پرسش گري سقراطي با ايجاد پرسش هاي اساسي، کيفيت اين نگاه همه جانبه را مي افزايد
وقتی در این روزهای لنترانی، به قول سعدیِ جانم چنان كه افتد و دانی، صفهایی طولانی از مردمان عالی و دانی را دیدم كه به پروایی صادق یا كاذب زنجیرهی انسانیِ ثبتنام را به سلسله كشیدهاند، جایجای به حكایات و اشارات گلستان ره كشیدم/ "مُشك آن است كه خود ببوید؛ نه آن كه عطّار بگوید"/ یاد آن عبارت افتادم كه شكوه میكرد از طبلهای غازی، بلندآواز و میانتهی/ "خردمندی را كه در زمرهی اجلاف سخن ببندد شگفت مدار، كه آواز بربط با دُهُل برنیاید و بوی عبیر از گندسیر فرو مانَد"/ مرا با كسانی كه سعدی را بعد از هشت قرن بنای نبش قبر دارند تا بر اعتقاداتِ نشنیده از او و بافته بر او طعن و تعریض آورند، كاری نیست؛ چرا كه بیثمرتر از این، كاری نیست/ آیا خبرشان هست كه هم در رفتار مردمان جلافت آمده است و هم در گفتارشان سخافت/ اگر شأن سخن به قهقرا نگراییده، محتوای این فضاهای مجازی را چگونه باید توجیه كرد/ كاش مردمان ما دوباره گلستان به دست گیرند و هشت باب بهشتش را سیر كنند/ سیرت پادشاهان» را بخوانند تا قدر «اخلاق درویشان» را بدانند و آنگاه به «فضیلت قناعت» پی ببرند و «فواید خاموشی» را بچشند/ اینگونه است كه «تأثیر تربیت» را میبینند و «آداب صحبت» را میفهمند. آیا این همه، دشوار و نشدنی است و آیا تاریخ مصرفش منقضی است
گروه رسانه/
بخش اندیشکده آموزش و پرورش در سایت خبری – تحلیلی عصر ایران راه اندازی شد.
عصر ایران چنین نوشت :
" اصلاح نظام آموزشی کشور از پیش دبستانی تا دانشگاه، یکی از دغدغه های دیرین عصر ایران است و تا کنون، مقالات و یادداشت های منتقدانه زیادی نیز در این باره در سایت منتشر شده است.
برای نظام مندسازی و پیگیری جدی این موضوع با استفاده از توان کارشناسی دلسوزان کشور و نیز تبدیل آن به یک مطالبه عمومی اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران راه اندازی می شود.
این اندیشکده با مطالعات و برنامه ریزی های انجام شده، با اتکا به خرد جمعی صاحب نظران به ویژه پژوهشگران علوم تربیتی و جامعه شناسی و با اعتقاد به نقش استراتژیک و زیربنایی آموزش و پرورش در توسعه همه جانبه کشور، مهم ترین مسائل و چالش های نظام آموزشی و مدارس ایران را مورد مطالعه و چاره اندیشی قرار خواهد داد.
به همین منظور به زودی صفحه ای در سایت عصر ایران ایجاد خواهد شد تا پل ارتباط میان نخبگان، فرهنگیان، فعالان و نهادهای مردمی(سمن ها)، دانشجویان، خانواده ها و نیز دانش آموزان علاقه مند با این اندیشکده باشد.
مدیریت اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران را نیز آقای مرتضی نظری، پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی برعهده خواهند داشت.
اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران، از همه علاقه مندان دعوت می کند تعلیم و تربیت را به منزله دغدغه ای ملی و توسعه ای دانسته و در این مسیر یاریگر ما باشند."
همچنین صفحه اختصاصی " آموزش " با مدیریت خانم " اعظم پویان " در روزنامه شرق شروع به کار کرد .
در چند سال اخیر تعداد رسانه هایی که در حوزه آموزش و پرورش فعال شده اند رو به فرونی یافته است که این می تواند نویدی برای طرح بیشتر ، واقعی تر و بهتر مسائل این وزارتخانه مادر در حوزه جامعه و افکار عمومی باشد .
« صدای معلم » برای این دو رسانه آرزوی موفقیت می کند .
پایان پیام/
تفکر انتقادی و متفاوت طبعا مستلزم تفکر روشن می باشد/ ضرورت یادگیری و آموزش مهارت تفکر انتقادی که فلسفه تحلیلی بر آن تاکید می ورزد، به ویژه در حوزه آموزش و پرورش، از ضرورت های زندگی خلاق و سازنده است/ متون درسی و منشور تعلیم و تربیت می بایستی به رشد و ترقی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنیت دموکراتیک و آزادی و اراده محور دانش آموزان و دانش پژوهان منجر گردد/ در امر تثبیت دموکراسی به معنای حقیقی آن می بایستی اخلاق و سیاست و همچنین آموزش زبان واقعی سیاست و نه سیاسی کاری و ماکیاولیسم عملی شود/ متون درسی نباید به عنوان متون مقدس و خط قرمز و لولوخورخوره تلقی گردد، بلکه باید همواره مورد بازخوانی و نوسازی واقع گردد/ ایستی محصلان همواره با تعدد و تنوع و تضاء آراء و افکار و گرایش و روش ها آشنا شوند و با آنها خو بگیرند. وجود اختلاف و تفاوت ضروری و طبیعی رشدآفرین امری عادی و نه تابو تلقی گردد/ مساله محدودیت ها و واقعیت ها با گفتمان آزادی و مسئولیت پذیری اجتماعی ترکیب شود/ معلمان و اساتید به عنوان روشنفکران و روشنگران تحول آفرین قلمداد شوند و بایستی جایگاه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مدنی قابل توجهی بیابند و طبعا بایستی از شجاعت اخلاقی و نقادی همه جانبه در همه زمینه ها برخوردار باشند
امروز ایران عضو ناظر ولی بدون حق راًی در سازمان جهانی تجارت،(wto) می باشد که از 196 کشورجهان ،159 کشور عضو رسمی دارد و 29 کشور متقاضی عضویت در آن سازمان جهانی هستند/ طی چند سال آینده ناگزیر همه کشورها باید برای پویایی درازمدت اقتصاد و تجارت خود به عضویت آن سازمان درآیند/ مجلس طی مصوبه ای تمامی شرکت های وابسته به اُرگان و نهاد های خاص را ملزم به پرداخت مالیات و... به خزانه دولت نمود، ولی متاسفانه به نظر می رسد هنوز محقق نشده است/ زمانش فرارسیده تا بیش از پیش حرمت این پیام آسمانی را ارج نهیم و رخصت دهیم اصحاب رسانه به ویژه خبرنگاران ،رسالت حرفه ای خود را با نگاهی تیزبینانه تر از همیشه در مواجهه با هرگونه فساد آشکار و پنهان در جامعه ؛ هرچه مسئولانه و شفاف تربه منصه ظهور برسانند...