صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

پرسش های صدای معلم از جمعیت اسلامی فرهنگیان

جمعیت اسلامی فرهنگیان به مناسبت تجمعات اخیر  معلمان و به بهانه اجرای رتبه بندی و همسان سازی حقوق بازنشستگان بیانیه ای صادر کرده است . ( 1 ) مخاطب این متن ، تشکل های فرهنگیان با گرایش های سیاسی مخالف است . با این حال تشکل های مورد خطاب تاکنون واکنش و یا پاسخی به این اظهارات نداده اند .

« صدای معلم » بر اساس وظیفه پرسش گری آگاهانه و مطالبه گری مسئولانه و نیز در جهت تنویر افکار عمومی پرسش ها و نقطه نظرات زیر را مطرح می کند . امید آن که تشکل فرهنگی مذکور پاسخی به این پرسش ها ارائه نماید .

بخش اعظمی از این بیانیه به « صندوق ذخیره فرهنگیان » باز می گردد .

جمعیت اسلامی فرهنگیان و افراد هم سو با آن بسیاری اوقات طوری صحبت کرده و محکوم می کنند گویی تاریخ تشکیل صندوق ذخیره فرهنگیان از سال 1392 به بعد بوده است .

پرسش « صدای معلم » این است که آیا پیش از آن مشکلی در این موسسه اقتصادی وجود نداشته است ؟

این تشکل به این پرسش پاسخ دهد که آیا در زمان وزارت دولت های دوره اول و دوم احمدی نژاد حقوق و مزایای کارکنان صندوق ذخیره فرهنگیان از محل فعالیت های اقتصادی موسسه پرداخت می شده و یا از محل مبالغی که ماهانه از حقوق معلمان کسر می شده است ؟ به عبارت دیگر ؛ آیا در زمان وزارت آقایان فرشیدی ، علی احمدی و حاجی بابایی ، آیا حقوق معلمان وارد " چرخه هزینه " می شده و سودی که عاید صندوق می شود دقیقا به چه میزان بوده است ؟

چرا مفاد تبصره 63 قانون برنامه 5 ساله دوم توسعه در برنامه 5 ساله پنجم توسعه مقارن با دولت احمدی نژاد آورده نشد ؟ آیا جمعیت اسلامی فرهنگیان و تشکل های مشابه در آن زمان به این مساله واکنشی نشان دادند ؟

جمعیت اسلامی فرهنگیان در راستای اصلاح ساختار صندوق ذخیره فرهنگیان و این که مدیریت اصلی این صندوق بر عهده صاحبان اصلی آن یعنی « معلمان » قرار گیرد چه طرحی را پیشنهاد کرده و کدام اقدامات را در گذشته پی گیری کرده و الان چه کار می کند ؟

پرسش های صدای معلم از جمعیت اسلامی فرهنگیان

در گفت و گوی پنج و نیم ساعته ای که صدای معلم با حمید رضا حاجی بابایی داشت و گزارش کامل و تفصیلی آن در صدای معلم منتشر شد ( این جا ) ؛ به موضوعات و محورهای مختلف و قابل تاملی اشاره گردید .

« صدای معلم » در جایی از آقای حاجی بابایی پرسید :

« شما از منتقدان طرح رتبه بندی جديد هستید و می گویید که در نظام رتبه بندی که شما تهیه کرده بودید معلمان به عنوان عضو هیات علمی دیده می شدند و 80 درصد حقوق هیات علمی را دریافت می کردند اما منتقدان شما می گویند این طرح را در مرداد 92 به کمیسیون مجلس بردید تا برای دولت بعدی تعهد مالی ایجاد کنید. شما که ادعا می فرماييد با برنامه به آموزش و پرورش آمدید چرا این طرح را سال 88 یا 89 اجرا نکردید ؟ »

در جایی دیگر ، این رسانه از وزیر پیشین آموزش و پرورش پرسید :

پرسش های صدای معلم از جمعیت اسلامی فرهنگیان

« منابع و بودجه رتبه بندي را بررسي کنيم .

طرحی که به رتبه بندی موسوم است قرار بود که از سال 1392 یعنی سال ابتدای شروع طرح به مدت سه سال متوالی تا سال 1395 بتواند حقوق فرهنگیان را به سطح حدود 80 درصد هیئت علمی دانشگاه برساند .

به نظر می رسد که در سال 95 میانگین دستمزد اعضای هیئت علمی دانشگاه ها از مربی تا استادی تمام در پایه های متفاوت به میانگین عدد ماهیانه ی هفتاد میلیون ریال یعنی هفت میلیون تومان تمام برسد که محاسبه ی 80 درصدی این مبلغ برای فرهنگیان با درجات گوناگون عدد پنج میلیون و ششصد هزار تومان ماهانه است که اگر در تعداد ماه های سال ضرب شود تقریبا دریافتی سالانه ی معلمان در سال 95 میانگین تقریبا شصت و هفت میلیون تومان می شود  ؛ حال اگر این عدد را در تعداد معلمان یعنی حدود یک میلیون معلم ضرب کنیم بودجه ی وزارت آموزش و پرورش در سال 1395 با سایر هزینه ها به عدد 70 هزار میلیارد تومان یعنی سه برابر بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال 1394 می رسید، آیا این افزایش  300درصدی برای بودجه ایران با این مبلغ امکان دارد  ؟

آیا وزیر سابق آموزش و پرورش منابعی را می شناسد که این مقدار بودجه را پوشش دهد ؟

آیا در زیر زمین وزارت آموزش و پرورش چاپخانه ی اسکناس وجود داشت ؟! »

جمعیت اسلامی فرهنگیان آن زمان کجا بود و چه می کرد ؟

آیا این تشکل فکر می کند که در دولت سیزدهم و مجلس هم سو ، آموزش و پرورش در اولویت برنامه ریزی و سیاست گذاری است و اگر نیست ؛ چه انتقادی به مقامات و مسئولان در این حوزه داشته است ؟

آیا آن بصیرتی که مورد ادعای این تشکل اسلامی است شامل خود این تشکل و اعضای آن در جهت دفاع از حقوق عامه و مطالبه گری قانونی نمی شود ؟

 و پرسش آخر در مورد تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی مطابق قانون اساسی است .

پرسش های صدای معلم از جمعیت اسلامی فرهنگیان

در سال 1385 تعداد قابل توجهی از معلمان فقط به خاطر پی گیری یک مطالبه قانونی با برخوردهای شدید اداری و قضایی رو به رو شدند . برای آنان پرونده تشکیل شد و به مجازات های سنگین محکوم شدند . این رویه بعضا در مورد تجمعات سال جاری نیز اعمال گردید .

نظر جمعیت اسلامی فرهنگیان در این موارد چیست ؟

آیا آزادی و تامین آزادی بیان برای همگان مهم تر و والاتر از نان و معیشت نیست ؟

وقتی می گوییم : « عملکرد ناقص و پرسش برانگیز تشکل ها در حوزه آموزش و پرورش » ( این جا ) ؛ قطعا شامل حال شما هم می شود .

پایان گزارش/

***

( 1 )

بسم‌الله الرحمن الرحیم

با گرامی داشت دهه مبارکه فجر انقلاب اسلامی، آغاز سیطره و غلبه نور بر ظلمت، حق بر باطل و طلیعه شکست مکاتب پر زرق و برق بشری. لازم می داند در مورد تجعمات اخیر و بیانیه ای که در این خصوص از سوی تشکل های صنفی در فضای مجازی منتشر شده‌ است؛ مواردی ولو مختصر را به استحضار فرهنگیان بصیر برساند:

این اقدامات، به بهانه دفاع از معیشت فرهنگیان، در حالی صورت میگیرد که تشکل های مذکور، در جریان به یغما رفتن هزاران میلیارد تومان سرمایه صندوق ذخیره فرهنگیان، روزه سکوت گرفته و پی گیر باز گرداندن اموال به یغما رفته فرهنگیان نبوده و نيستند. چون شاید دست های پشت پرده ای که امروز به بهانه حمایت صنفی از فرهنگیان اقدام به تجمع و صدور بیانیه می کنند، خود از حامیان چپاولگران ذخیره معلمان، از صندوق بوده‌اند! و درد این روزهایشان، کوتاه شدن دست‌شان از مصادر نان و آب داری است که وجدان خفته چندين ساله آنان را، از خواب خوش غلتیدن، در اموال عمومی بیدار کرده است. و به يادشان آمده که تقاص تنگی معیشت مردم، در دولت مورد حمایت شان را طی سال‌های اخیر و ناکامی در تسلیم ذلیلانه کشور در برجام نافرجام را باید از دولتی چند ماهه، که با بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی، خزانه کشور را تحویل گرفته است، گرفت. موضوعی که؛ یادآور مظلومیت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، به هنگام خونخواهی ناکثین و قاسطین، که خود از آمران و شرکت کنندگان در قتل خلیفه سوم بودند، در خاطره تاریخ است. چرا که اگر، سفره عامه مردم از هر قشر و صنفی، کوچک و کوچکتر شده است، که شده است. نتيجه بی تدبیری دولت مورد حمایت شما بوده است.

و امروز دولت خستگی ناپذیر انقلابی و مردمی سیزدهم، با خزانه‌ ای مقروض و حقوق نجومی به ارث مانده از قبل و تنگی معیشت احاد مردم، اگر سیاست انقباضی در تدوین بودجه سالیانه برای کنترل غول تورم اتخاذ نکند، چه کند؟ موضوعی که بدون توجه به خردشدن استخوان محرومین جامعه، به صورتی سرسام‌آور در دولت لیبرال مورد حمایت شما صورت می گرفت و بدان اعتنایی نمی کردید.

علی ایحال پاسخ به پرسش های ذیل شاید؛ منشأ این اشک تمساح ریختن ها، بر تنگی معیشت فرهنگیان را تا حدودی روشن کند:

1-  دلیل سکوت تشکلهای صنفی فرهنگیان در فجایع اقتصادی سالهای اخیر کشور و برباد دادن دهها تن طلای ذخیره بانک مرکزی و میلیاردها دلاری که به ثمن بخس به جیب چپاولگران بیت المال واريز شد، چه بوده‌ است؟

2-  دلیل سکوت معنادار تشکل‌های مذکور، در هنگامه چپاول چندین هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان را به طور شفاف بیان کنید.

3- نقش و جایگاه چپاول گران صندوق در این تشکل ها را به طور روشن، به استحضار فرهنگیان برسانید .

4-  کدامیک از اعضای شورای مرکزی این تشکل ها، در شرکت های زیر مجموعه صندوق و یا تشکیلات اداری آن، یا شرکتهای زیر مجموعه دولت و آموزش و پرورش شاغل بوده و هستند؟

5-  جهت استحضار فرهنگیان عزیز مشخصا اعلام فرمایند؛ که آقای غندالی مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان در کدام یک از تشکل های صنفی فعالیت داشته و از چه جایگاهی برخوردار بوده‌اند، و پس از انتصاب از فعالان تشکل های صنفی چه کسانی را در تشکیلات اداری و یا زیر مجموعه های صندوق به کار گمارده اند ؟

6- دقیقا اعلام نمایند؛ در حالی که حقوق و مزایای کارکنان اداری از چند سال قبل، به نحو چشم گیری افزایش یافت، چرا همسان‌سازی حقوق بازنشستگان در اواخر کار دولت دوازدهم انجام‌ شد، تشکل های طرفدار بازنشستگان در تمام این مدت به چه کاری مشغول بودند؟

جمعیت اسلامی فرهنگیان، رجاء واثق دارد؛ که قاطبه فرهنگیان شریف هر نوع گشایش، در معیشت خود را در کنار سایر اقشار آسیب پذیر جامعه، مستحسن و پسندیده می دانند، و اجرای مصوباتی که ممکن‌ است شندرغازی، به دریافتی آنان افزوده و توسط دست نامرئی بازار سفره همگان را خالی و خالی تر کند، بر نتافته، و منتظر تسریع در تصویب و اجرای نظام پرداخت حقوق و دستمزد عادلانه و خاتمه دادن به نظام ناهماهنگ پرداخت هماهنگ فعلی، می باشند.

آگاهی و بصیرت آحاد ملت، هم چون گذشته پیشبرد اهداف عالیه نظام اسلامی را محقق خواهد ساخت، انشاءالله. »


 ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 پرسش های صدای معلم از جمعیت اسلامی فرهنگیان

منتشرشده در گفت و شنود

مناسبات غریب و غیرانسانی در آموزش و پرورش

این روزها مناسبات اجتماعی بس غریب می نمایند. آرمان‌ها رنگ باخته اند و ارزش‌ها به گونه‌ای وارونه معنی می‌شوند. مفاهیم از اصالت خود فرسنگ ها فاصله گرفته و تعاریف به شکل مزخرفی زر اندود شده‌اند.

طیف وسیعی از جامعه ، این" مناسبات غریب" را به عنوان نرم حاکم بر زمانه پذیرفته اند و ناخواسته و نادانسته گرفتار فضای گفتمانی زمانه شده اند. بی شک این جماعت سرخوش هم از سنگینی فضای گفتمانی حاکم بر روزمرگی‌های شان در رنج و تعب هستند. با همه این ها هنوز هم کم نیستند وجدان‌های بیدار و عقل های سلیمی که روابط غیر ارزشی ، مشی های ریاکارانه، منش های مزورانه و مناسبات غیرموجه را برنمی‌تابند و تسلیم صحنه آرایی های خطرناک این چنینی نمی شوند. دست این جماعت از منزلت های رسمی کوتاه و صدایشان در هیاهو برای هیچ میدان داران روزمرگی‌،گم شده است. این همه در حالی است که از بد روزگار موقعیت های اعتراض به این "مناسبات غریب" کم و گاه هزینه‌های مترتب بر آن بس گزاف است.

ولی از آن جایی که نمی خواهم به واسطه "دم فروبستن به وقت گفتن" مشمول حکم "طیره "گی عقل شیخ اجل شوم ، چند سطری می نویسم تا بلکه ادای وظیفه ای شود در قبال جامعه فرهنگیان ایران عزیز که این روزها "حال خوبی" ندارد.

سخن بر سر جلسه تودیع و معارفه مدیران سابق و فعلی یکی از نواحی آموزش و پرورش تبریز است .

در این جلسه مدیر سابق بعد از سخنرانی غرایی، در پیشگاه بندگان ِ خالق سر بر خاک می ساید و به سجده می افتد و حاضرین در جلسه هم با کف زدن های ممتد بر سجده وی مهر قبولی! می‌زنند . سپس روابط عمومی ناحیه بیانیه می دهد که : ایها الناس آگاه باشید که آقای رئیس سابق که از قضا ملبس به لباس روحانیت نیز می‌باشد، در جلسه تودیعش در پیشگاه معلمان سجده کرد و علی الظاهر ما معلمان هم باید باور کنیم که مهم هستیم چون مسجود آقای رئیس سابق شده‌ایم . کنار گذاشتن رویه هایی که منجر به برآمدن و حمایت از مدیران این چنینی می شود اولین و مهمترین مطالبه معلمان است.

صرف نظر از این که سجده بر پیشگاه غیر خدا چه حکم و چه شانی دارد ، نقد من متوجه رویه سیستماتیکی است که سعی دارد اعمال ناموجه و ناصواب را به واسطه جایگاه سلسله مراتبی و منزلتی عاملان اعمال توجیه کند.

اگر بنابر تحلیل این عمل در سطح فردی می باشد می‌توان آن را با استناد به ادله فردی و تکانه های هیجانی هنگام تودیع یک رئیس سابق به گونه ای رفع و رجوع کرد. ولی کف زدن های ممتد حاضران در جلسه و بیانیه روابط عمومی ناحیه مذکور را دیگر نمی شود به دیده اغماض نگریست. به نظر من چنین اقداماتی وهن نهاد آموزش و پرورش و توهینی آشکار به شعور جامعه فرهنگیان است .

پیشانی بر خاک ساییدن یک مدیر سابق که در کسوت روحانی نیز می باشد آن هم در محل نمازخانه اداره و نه در پیشگاه خالق بلکه در جلسه تودیع و سپس توجیه این عمل به نام جامعه معلمان، اقدامی بسیار نسنجیده و خام و مصداق بارز عذر بدتر از گناه است.

مناسبات غریب و غیرانسانی در آموزش و پرورش

پرسش من از بزرگان شهر، مسئولان بالادستی و مراجع نظارتی این است که :

برادران بزرگوار!

چرا چنین منش، روش و بینشی را بیش از چهار سال بر آموزش و پرورش کلانشهر تبریز حاکم کردید؟ آرمان‌ها رنگ باخته اند و ارزش‌ها به گونه‌ای وارونه معنی می‌شوند.

آقایان مراجع نظارتی!

چرا در ۴ سال گذشته علی رغم نقدهای فراوان ِ همکاران، اولیا و دانش آموزان بر چنین شیوه مدیریتی چشم بستید؟

آقای مدیر کل !
این چه سبکی از مدیریت بود که در دوره چهار ساله گذشته مستحضر به حمایت بی دریغ شما بود؟

آقایان نمایندگان استان !

حال که به بهانه بر سرکار آمدن دولت جدید می توان فضای مدیریتی آموزش و پرورش استان را تغییر داد ، دست از سر آموزش و پرورش بردارید و از پیامد ناموفق گدشته در اعمال نظر بر آموزش و پرورش استان درس بگیرید و بگذارید مدیری کارآمد ،صادق، توانمند و متخصص بر سر کار آید تا بلکه جبران مافات شود.

مناسبات غریب و غیرانسانی در آموزش و پرورش

( عرفان جوینده نماینده مجلس دانش آموزی از استان آذربایجان شرقی در حال اعتراض به عملکرد معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و عملکرد هیات رئیسه و مسئولان سازمان دانش آموزی : دؤشاب آلمئشام بال چئخیب ( دوشاب خریده ام ولی عسل از آب درآمده است ! ) . ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا )

 

و سخن آخر اینکه ؛

درست است که معلمان مطالبه دارند و این روزها مطالباتشان را با صدای بلند تری هم بر می شمارند ولی مطالبات معلمان بیشتر از آنکه معیشتی باشد منزلتی است و منزلت معلم با سجده یک مدیر - روحانی سابق محقق نمی‌شود. به زعم من ، کنار گذاشتن رویه هایی که منجر به برآمدن و حمایت از مدیران این چنینی می شود اولین و مهمترین مطالبه معلمان است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مناسبات غریب و غیرانسانی در آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

انتصاب حجت الاسلام علی لطیفی به عنوان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش

در ادامه سلسله انتصابات وزیر آموزش و پرورش ، یوسف نوری در حکمی حجت الاسلام و المسلمین علی لطیفی را به سمت «معاون وزیر و رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی» منصوب کرد.

در متن خبری که پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر کرده است هیچ اشاره ای به پیشینه و سوابق رئیس جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش نشده است . ( این جا )

عکسی هم از آقای لطیفی نه در پرتال وزارت آموزش و پرورش و نه پرتال سازمان پژوهش و برنامه ریزی مشاهده نمی شود .

انتصاب حجت الاسلام علی لطیفی به عنوان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش

علی لطیفی جایگزین حسن ملکی رئیس پیشین این سازمان می شود .

لطیفی در نشست «بررسی زیرساخت‌های فکری نفی استقلال فرهنگی» که در 16 مرداد 1396 در اداره کل پژوهش‌های اسلامی رسانه برگزار گردید چنین می گوید : ( این جا )

« نکته سوم هم این است که اقناع فکری که باید راجع به چارچوب سند تحول در میان مردم اتفاق می‌افتاد، اتفاق نیفتاد و تا مسئول، فهم درستی از مسأله پیدا نکند، نمی‌توان انتظار داشت که در این زمینه قدم بردارد؛ در بدنه کارشناسی آموزش و پرورش هم فهم درستی از سند تحول بنیادین ندارند و گمان می‌کنند که سند تحول هم به دنبال آرمان توسعه محور است.... »

پرسش « صدای معلم » از رئیس جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی آن است که چگونه و با استناد به کدام پژوهش گفته اند که مشکل سند تحول بنیادین در حوزه « اقناع » بوده است و از کجا متوجه شده اند که بدنه کارشناسی آموزش و پرورش فهم درستی از این سند ندارند ؟

آقای لطیفی همچنین بیان کرده است : «  نکته بعد این است که یک ذوق و شوق اجرایی برای سند 2030 در مسئولان وجود داشت و اگر ترمز آن کشیده نمی‌شد، اکنون کامل اجرا شده بود؛ ولی این که سند تحول اجرا نمی‌شود، بر می‌گردد به این که آیا باور برای اجرا وجود دارد یا خیر و چون باور و میل وجود ندارد خیلی‌ها عشق و تمایل برای اجرایش ندارد.»

انتصاب حجت الاسلام علی لطیفی به عنوان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش

برنامه و ساز و کار رئیس جدید سازمان برای ایجاد عشق و تمایل برای اجرای سند تحول بنیادین چیست ؟

یکی از امور مثبتی که در زمان ریاست حجت الاسلام علی ذوعلم در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی اتفاق افتاد ، برگزاری نشست های منظم و مستمر رسانه ای ایشان با خبرنگاران بود . ذوعلم سلسله نشست های « بزم اندیشه » را نیز پی گیری می کرد .

« صدای معلم » از آقای لطیفی دعوت می کند تا با پیروی از ایشان و ضمن برگزاری نخستین نشست رسانه ای پاسخ گوی پرسش های خبرنگاران در حوزه عمومی باشد .

پایان گزارش/


انتصاب حجت الاسلام علی لطیفی به عنوان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم در مورد اعتصاب و تحصن معلمان در مدارس

در پی دعوت شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، امروز شنبه 9 بهمن معلمان در سال جاری و برای دومین بار در مدارس نیمه تعطیل کشور ، تحصن ( اعتصاب ) کردند .

مطالبات عمده مطرح شده در این حرکت اعتراضی حول محور اجرای کامل رتبه بندی معلمان و رفع تبعیض بوده است .

 در برخی پلاکاردهایی که در دفتر معلمان مشاهده می شوند آزادی معلمان زندانی ، اجرای اصل 15 قانون اساسی ، اجرای آموزش رایگان و با کیفیت و اجرای کامل همسان سازی بازنشستگان مشاهده می شوند.

معلمان همچنین نسبت به عملکرد دولت ابراهیم رئیسی و عدم پای بندی به شعارهای مطرح شده در مورد آموزش و پرورش معترض هستند .

گزارش صدای معلم در مورد اعتصاب و تحصن معلمان در مدارس

در آخرین وضعیت ، لایحه رتبه بندی معلمان پس از صرف مدت زمان مدید در وزارت آموزش و پرورش و مجلس با ایرادهای عمده شورای نگهبان مواجه گردید . ( این جا )

« صدای معلم » در گزارشی از وزیر آموزش و پرورش پرسید : ( این جا )

« واقعن آقای نوری برای مسائلی مانند « رتبه بندی معلمان » که برای قاطبه معلمان به یک دغدغه و دل مشغولی تبدیل شده و به سد شورای نگهبان برخورد کرده چه برنامه و راه حلی دارد ؟

آیا مجموعه وزارت آموزش و پرورش که این طرح را در قالب لایحه به مجلس بردند در مورد مشکلات احتمالی آن فکر نکرده بودند ؟

جایگاه « سازمان نظام معلمی » به عنوان نهاد احراز کننده صلاحیت ها و شایستگی های حرفه ای معلمان و تضمین کننده آموزش حرفه ای به عنوان مهم ترین عامل ارتقای جایگاه و پرستیژ شغلی معلمان در کجای هندسه فکری وزیر آموزش و پرورش قرار دارد ؟

وزیر آموزش و پرورش چه برنامه ای حداقل برای اجرای راهکارهایی که در برنامه خود به مجلس معرفی کرده دارد ؟»

یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش در توئیتی که در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر شده چنین نوشت : ( این جا )

گزارش صدای معلم در مورد اعتصاب و تحصن معلمان در مدارس

« با حمایت معلمان خدوم و صبور، مجدانه پیگیر «طرح تحولی رتبه بندی معلمان» هستم و خود را موظف به پیگیری، تا حصول نتیجه می دانم.

اطمینان دارم که با اهتمام «دولت مردمی»، نظر مساعد مجلس انقلابی و همراهی شورای محترم نگهبان، جامعه معلمی به زودی طعم شیرین اجرای این طرح را خواهد چشید. ان شاء الله »

« صدای معلم » در نخستین دور اعتصاب معلمان در مدارس در گزارشی با عنوان « اعتصاب برخی معلمان در مدارس کشور ، نادیده گرفتن حق آموزش برای دانش آموزان است » نوشت : ( این جا )

گزارش صدای معلم در مورد اعتصاب و تحصن معلمان در مدارس

« تاکنون معلمان به روش های قانونی و مدنی سعی کرده اند اعتراض خود را در حوزه مطالبات قانونی به گوش مقامات و تصمیم گیرندگان برسانند . این اعتراضات حق مسلم و قانونی همه شهروندان و از جمله فرهنگیان است .

محور کانونی اعتراضات معلمان در ماه های اخیر معطوف به دو چالش مهم بوده است :

« همسان‌سازی‌ بازنشستگان مبتنی‌ بر قانون مدیریت خدمات کشوری و رتبه‌بندی‌ شاغلان حداقل هشتاد درصد حقوق‌ اعضای هیات‌ علمی » .

این ها در واقع ، کف خواسته ها و مطالبات معلمان هستند و انتظار این است که پاسخ درخور و شایسته ای از سوی مسئولان و تصمیم گیرندگان به آنان داده شود .

« صدای معلم » نیز بر اساس وظیفه حرفه ای خود این اعتراضات را تاکنون پوشش خبری داده است .

این فراخوان در حالی صادر  شده است که مدارس کشور نزدیک به دو سال است که به خاطر « کرونا » تعطیل شده و کلیت آموزش و تربیت در معرض خطرات جدی و برگشت ناپذیر قرار گرفته است .

« صدای معلم » در این مورد تاکنون گزارش های متعددی از آسیب های استمرار تعطیلی مدارس منتشر کرده و از بی اختیار بودن مسئولان وزارت آموزش و پرورش و نیز دخالت نهادهای غیرمتخصص در حوزه آموزش انتقاد کرده است .

این در حالی است که مدت زمان کوتاهی از بازگشایی تعدادی مدارس گذشته و امید به بهبود آموزش دوباره زنده شده است .

این رسانه ضمن تاکید مجدد بر « حق اعتراض » همه معلمان در چارچوب قانون اما با شیوه تعطیلی مدارس با توسل به اعتصاب ( تحصن ) به شدت مخالف بوده و آن را در راستای منافع آموزش و بهبود حال جامعه ارزیابی نمی کند . چه بسا به علت ذهنیت منفی اقشار و گروه هایی از جامعه نسبت به عملکرد برخی معلمان در حوزه کاری شان ممکن است آنان را در برابر جامعه قرار داده و حتا متهم به زیاده خواهی و خودخواهی نیز بشوند .

گزارش صدای معلم در مورد اعتصاب و تحصن معلمان در مدارس

هیچ فرد و نهادی حق ندارد دانش آموزان را از « حق آموزش » محروم کند .

گروگان گرفتن مدرسه به خاطر مطالبات صنفی خودمان در جایی که متعلق به کودکان است ؛ کنشی غیرعلمی، خودخواهانه و مخرب و در راستای آسیب زدن به عدالت آموزشی به ویژه در مناطقی است که دانش آموزان از حداقل امکانات آموزش مجازی محروم بوده و صدای آنان به جایی نمی رسد . »

این تحصن ها در حالی صورت می گیرند که به علت انتشار وسیع سویه امیکرون ممکن است کشور در آستانه پیک ششم کرونا قرار گیرد و وضعیت آموزش در مدارس عادی دولتی از این هم بغرنج تر و آسیب پذیرتر شود .

« صدای معلم » بار دیگر ضمن تاکید موکد بر مواضع صریح پیشین و نیز حق قانونی معلمان برای اعتراض و پی گیری مطالبات به حق همچنان با این شیوه اعتراض مخالف بوده و آن را در چارچوب تامین منافع آموزش و دانش آموز و حتا معلمان ارزیابی نمی کند . »

پایان گزارش/


گزارش صدای معلم در مورد اعتصاب و تحصن معلمان در مدارس

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از واکنش محمود مهرمحمدی عضو شورای عالی آموزش و پرورش به اخراج استادان از دانشگاه ها

اخراج محمد فاضلی جامعه شناس و استادیار دانشگاه شهید بهشتی از دانشگاه در روزهای اخیر واکنش های فراوان و حتا تندی را در میان جامعه دانشگاهی و رسانه ای ایجاد کرده است .

گزارش ها از اخراج افرادی دیگر خبر می دهند . آرش اباذری از استادان گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف و رضا امیدی استاد برجستهٔ سیاستگذاری اجتماعی دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران و عضو هیأت مدیرهٔ انجمن جامعه‌شناسی ایران در این فهرست قرار دارند .

جوابیه هایی که بعضا توسط دانشکده های مربوطه صادر شده نتوانسته است افکار عمومی را قانع کند .

« صدای معلم » در گزارشی ضمن انتقاد از وضعیت موجود نوشت : ( این جا )

« این رسانه پیش از استقرار دولت سیزدهم از غلبه فرهنگ امنیتی بر دستگاه آموزش خبر و هشدار داده بود .

این رسانه همچنان ضمن دعوت همه مسئولان به رعایت اصول مندرج در قانون اساسی و حقوق ملت ، آنان را به رعایت منشور حقوق شهروندی فرا می خواند . »

گزارش صدای معلم از واکنش محمود مهرمحمدی عضو شورای عالی آموزش و پرورش به اخراج استادان از دانشگاه ها

با وجود اعتراض طیف قابل توجهی از افراد شاخص در جامعه دانشگاهی کشور و تشکل های دانشگاهی اما شاهد واکنش قابل توجه و ذکری از سوی آموزش و پرورش نبودیم .

« محمود مهرمحمدی » استاد دانشگاه و سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان در یادداشتی نوشت :

گزارش صدای معلم از واکنش محمود مهرمحمدی عضو شورای عالی آموزش و پرورش به اخراج استادان از دانشگاه ها

« آنچه امروز پیش از دستور در شورای عالی آموزش و پرورش مطرح کردم:

 موضوع عرض من تامل بر التهاب اجتماعی ناشی از اخراج چند تن از استادان دانشگاه است. این اقدام قهرا هزینه‌ی سنگینی برای نظام دارد. چون تئوریسین انقلاب به دنبال رسمیت بخشیدن به کرسی مارکسیسم در دانشکده‌ی الهیات بود و ما اکنون اندیشه‌های مسلمانانی که مثل ما فکر نمی‌کنند را بر نمی‌تابیم.

اما من به عنوان عضو شورای عالی مایلم حساسیت شورا را به این نکته جلب بکنم که همه اخراجی‌ها یا کسانی که بوروکراسی آموزش عالی عذرشان را به هر دلیلی خواسته است از حوزه‌ی علوم انسانی هستند.

 به گمان من این اتفاق اقبال به رشته‌های علوم انسانی در آموزش‌و‌پرورش را نیز کم‌رنگ‌تر هم خواهد کرد.

دود این اتفاقات مستقیما به چشم آموزش‌ و پرورش هم می‌رود و استعدادهای برتر ما عطای علوم‌انسانی را به لقایش می بخشند.

در این میان نام یکی از این سه نفر برای شورای عالی به‌عنوان مرجع سیاست گذاری در آموزش‌ و‌ پرورش بیشتر جلب توجه می‌کند. چون او جامعه‌شناسی است که تمرکزش بر عدالت آموزشی است. همان معضلی که از آن با عنوان فقدان دسترسی برابر آحاد دانش‌آموزان به فرصت‌های آموزشی با کیفیت نیز نام‌ برده می‌شود و آثار و تبعات اجتماعی ویرانگر آن بر کسی پوشیده نیست. چنین شخصیتی باید به طور ویژه مورد حمایت نهادها و افرادی که نسبت به نظام تعلیم‌ و تربیت دغدغه دارند قرار بگیرد.

 شورای عالی از این منظر باید نسبت به این رخدادها حساس باشد و تبعات این تصمیمات را به تصمیم‌گیرندگان گوشزد نماید. » ( کانال معلم : یادگیرنده مادام العمر )

گزارش صدای معلم از واکنش محمود مهرمحمدی عضو شورای عالی آموزش و پرورش به اخراج استادان از دانشگاه ها

تشکل های صنفی معلمان حتا زحمت درج این خبر را هم به خود ندادند و برخی تشکل های سیاسی فرهنگیان فقط به نقل خبر و انتشار یاداشت دیگران پرداخته و موضع مشخصی در این مورد نداشتند .

به نظر می رسد مسائلی که برای این تشکل ها و نیز قاطبه معلمان اهمیت داشته و قابل توجه است مسائلی نظیر رتبه بندی معلمان و موضوعاتی در سطح نیازهای مادی و معیشتی هستند و توان و شهامت و جسارتی برای اظهار نظر رسمی در این موارد را ندارند .

« صدای معلم » ضمن سپاس از واکنش به موقع دکتر محمود مهرمحمدی تنها عضو شورای عالی آموزش و پرورش تاسف خود را از انفعال وزارت آموزش و پرورش ، تشکل های فرهنگیان ، اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و نیز کنش گران حوزه آموزش و پرورش اعلام می کند .

پایان گزارش/


گزارش صدای معلم از واکنش محمود مهرمحمدی عضو شورای عالی آموزش و پرورش به اخراج استادان از دانشگاه ها

منتشرشده در گفت و شنود

گروه رسانه/

انتقاد صدای معلم از اخراج محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی

محمد فاضلی جامعه شناس و استادیار دانشگاه شهید بهشتی از دانشگاه اخراج شد .

فاضلی در سال های گذشته رئیس سابق مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی و در سال‌های ۹۲ تا ۹۶ معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک و مدیر شبکه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی بوده است.

امیر ناظمی معاون سابق وزیر ارتباطات در اینستاگرام با انتقاد از این اتفاق نوشت: « اگر در این دوره وزارت علوم یک سیاست داشته باشد نامش «سیاست اخراج» است و وزیر علوم هم در بهترین حالت دربانی است که راه خروج را نشان می‌دهد. پیامد سیاست اخراج «پادگانی سازی دانشگاه» است، تا کسی مبادا فکر کند، مبادا سخن بگوید. »

انتقاد صدای معلم از اخراج محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی

مجید یونسیان نوشت :

« اخراج دکتر محمد فاضلی، جامعه‌شناس و یکی از دغدغه‌مندترین چهره‌های علمی کشور از دانشگاه نابخردانه‌ترین اقدامی است که وزیر علوم دولت آقای رئیسی آن را در کارنامه خود ثبت کرده است؛ در حالی که تحمل و حفظ اساتید اگاه و دانش‌پژوهی چون دکتر فاضلی از نان شب هم برای یک دولت واجب‌تر است۔ « صدای معلم » پیش از استقرار دولت سیزدهم از غلبه فرهنگ امنیتی بر دستگاه آموزش خبر و هشدار داده بود .

خردگریزی، و ناتوانی و تاب نیاوردن در برابر کسانی که با نیت درست، علمی و به دور از هیاهو و جنجال وقت و قلم خود را صرف بیان نامرادی‌ها، کژتابی‌ها و کج‌روی‌ها می‌کنند و همه‌ی همت‌شان را مصروف حل مشکلات کشور کرده‌اند، نوعی تیشه به ریشه زدن است. کسانی که پرونده اسلامی کردن دانشگاه را در کیف خود گذاشته و وعده‌ی اجرای آن را می‌دهند، حال باید پاسخ دهند که آیا می‌خواهند عطر و شمیم اسلامیت را با پایمال کردن حقوق اهل علم بپراکنند؟ آیا می‌خواهند با تخریب خردورزی دانشگاه اسلامی بسازند؟ آقای وزیر علوم تنها کسی است که باید پاسخ گو باشد و به‌طور قطع اهالی علوم اجتماعی با نشان دادن اراده‌ی خود در دفاع از حقی اجتماعی می‌توانند هزینه‌ی این حرکتی را که آغاز شده است و دیر یا زود تسری می‌یابد، افزایش دهند . »

پیش از این و در شهریور سال جاری  بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال روز گذشته حکم اخراج خود را از این دانشگاه دریافت کرد. ( این جا )

البته این وضعیت منحصر به وزارت علوم ؛ تحقیقات و فن آوری نبوده و و در وزارت آموزش و پرورش نیز اتفاق افتاده است .

« محمد حبیبی » دبیر آموزش و پرورش توسط هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش اخراج شد .

انتقاد صدای معلم از اخراج محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی

« صدای معلم « در گزارشی با عنوان « اخراج یک معلم در آغاز سال تحصیلی در کارنامه دولت سیزدهم ثبت خواهد شد » با انتقاد صریح از این این اقدام وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )

« پیش تر خبری در مورد بازخرید اجباری و اخراج « محمد حبیبی » معلم توسط هیات تجدید نظر بررسی تخلفات وزارت آموزش و پرورش منتشر گردید . ( این جا )

این در حالی اعلام می شود که در نشست رسانه ای در 9 آذر 1398 « محسن حاجی میرزایی » وزیر پیشین آموزش و پرورش  پاسخ دیگری به پرسش « صدای معلم » ارائه کرده بود .

« صدای معلم » در گزارش خود نوشت : ( این جا )

« اخراج  محمد حبیبی توسط هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش که زیر نظر مستقیم شما فعالیت می کنند ؛ ابلاغ حکم اجرایی نجات بهرامی معاون پیشین رسانه ای مرکزاطلاع رسانی و حتی صدور بخشنامه های تهدید آمیز در مورد شبکه شاد توسط مدیران شما ناظر بر کدامین وجه برای تولید و پاسداشت از سرمایه اجتماعی در آموزش و پرورش است ؟

وزارتخانه ای که به راحتی بخشنامه ها و پروتکل های اداری خود را زیر پا می گذارد و به رسانه ها پاسخ گو نیست ؛ آیا می تواند حافظ حقوق شهروندی و قانونی ذی نفعان آن و از جمله معلمان باشد ؟

آیا آقای وزیر از پرونده  آقای حبیبی اطلاع دارد؟

آیا شما از عملکرد خودتان در زمینه تبدیل فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی و اجرای منشور حقوق شهروندی راضی هستید ؟

انتقاد صدای معلم از اخراج محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی

چه نمره ای به خودتان می دهید ؟

جایگاه واقعی " حمایت قضایی " از معلمان فراتر از مشورت که حتی در خود قوه قضائیه هم پیش بینی شده است و نیز چیزهایی که به عنوان " تفاهم نامه " گاها در کاغذها مبادله می شوند چیست ؟"

وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش صدای معلم گفت :

« حکم اخراج آقای محمد حبیبی شکسته شده و مورد اصلاح قرار گرفته است .» «تحمل و حفظ اساتید اگاه و دانش‌پژوهی چون دکتر فاضلی از نان شب هم برای یک دولت واجب‌تر است»

پرسش این رسانه آن است که آیا وزیر پیشین آموزش و پرورش گزارش خلاف واقع داده است ؟ و چه کسی و کدام نهاد باید در این مورد پاسخ گو باشد ؟

از سوی دیگر ، اخراج یک معلم در ابتدای آغاز سال تحصیلی و در تقارن با « روز جهانی معلم » با کدام منطق آموزشی و فرهنگی مطابقت دارد ؟  

آیا به راه انداختن فضای بگیر و ببند و احیای فضای امنیتی که  نظیر آن در دولت معجزه هزاره سوم صورت گرفت می تواند مسیری منطقی و اقناع گرایانه برای پاسخ به مطالبات حقوقی و مدنی معلمان باشد ؟

آیا تکرار این مسیر و روند موجب اعتمادسازی و تقویت جایگاه و سرمایه اجتماعی فرهنگیان در جامعه خواهد بود ؟

بدون تردید ، اخراج معلمان و یا بازداشت فعالان صنفی به عنوان یک نقطه برجسته منفی و غیر قابل اغماض در کارنامه دولت سیزدهم در آموزش و پرورش ثبت و ضبط خواهد شد .»

انتقاد صدای معلم از اخراج محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی

« صدای معلم » پیش از استقرار دولت سیزدهم از غلبه فرهنگ امنیتی بر دستگاه آموزش خبر و هشدار داده بود .

این رسانه همچنان ضمن دعوت همه مسئولان به رعایت اصول مندرج در قانون اساسی و حقوق ملت ، آنان را به رعایت منشور حقوق شهروندی فرا می خواند .

پایان گزارش/


انتقاد صدای معلم از اخراج محمد فاضلی استاد دانشگاه شهید بهشتی

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم و درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای شفاف سازی درباره کمیته انتصابات

یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش دهم دی ماه در گفت‌ و گو با خبرنگار تعلیم و تربیت خبرگزاری فارس درباره انتصابات این وزارتخانه چنین می گوید : ( این جا )

« کمیته‌ای را تعیین کردیم و با شناسایی نیروهایی که دارای تجربه و روحیه تحولی هستند، انتخاب‌ها را انجام می‌دهیم.

 این کمیته متشکل از تعدادی از فرهنگیان است؛ البته یکی، دو نفر از کسانی که بیرون آموزش و پرورش بودند نیز در آن حضور دارند؛ این افراد از سال ۹۲ با بنده در حوزه تعلیم و تربیت کار کردند و افراد شناخته شده‌ای در مراکز علمی ـ پژوهشی هستند.

گزارش صدای معلم و درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای شفاف سازی درباره کمیته انتصابات

وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه نسبت به انتصابات همواره نقدهایی وجود دارد، گفت: تمام تلاش خود را می‌کنیم تا فرد مناسب هر بخش را انتخاب کنیم اما آیت‌الله رئیسی به ما یاد داده است که هرجایی افراد نتوانستند وظیفه‌شان را انجام دهند، افراد دیگری جایگزین شوند.

 در معاونت‌های اصلی وزارت آموزش و پرورش، فرهنگیان حضور خواهند داشت و برخی موارد مثل بخشی اطلاع‌رسانی و.. ممکن است از افراد بیرون آموزش و پرورش استفاده کنیم. زیر آموزش و پرورش توضیح دهد که تاکنون به چه میزان از « توان معلمان » در امر عزل و نصب مدیران استفاده شده است ؟

اعتقاد دارم تا آنجایی که امکان دارد باید از توان معلمان استفاده کنیم اما گاهی وقت‌ها مثل صندوق ذخیره مجبور می‌شویم از افرادی که در بیرون مجموعه تجارب لازم را دارند، استفاده کنیم. »

نخستین درخواست « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که بر اساس اصل صداقت و اعتماد سازی که در نخستین نشست رسانه ای خود به آن اشاره و تاکید کرد آن است که به طور دقیق و شفاف اعضای کمیته انتصابات خود را به افکار عمومی و جامعه فرهنگیان اعلان کند .

یوسف نوری به عنوان مقام مسئول مشخص کند که معیارها و شاخص های مدیریتی مورد نظر این کمیته چه هستند و مقرّ این کمیته در کجا قرار دارد ؟

گزارش صدای معلم و درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای شفاف سازی درباره کمیته انتصابات

پرسش صدای معلم آن است که آیا کمیته انتصابات وزیر آموزش و پرورش حاضر است با رسانه ها و خبرنگاران نشستی بگذارد و در مورد عملکرد خود پاسخ گو باشد ؟

آقای نوری در انتصاباتی که در این زمان کوتاه انجام داده است به استناد رئیس دولت سیزدهم به صورت دقیق مشخص کند که کدام یک از مدیران معزول تاکنون نتوانسته اند وظایف شان را انجام دهند تا حداقل مدیران بعدی آن اشتباهات و خطاهای مدیریتی و عملکردی را تکرار نکنند و مهم تر از آن بر اساس اصل اعتماد سازی ، اعتماد معلمان به اقدامات وزیر آموزش و پرورش جلب شود . آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این عزل و نصب ها و به چه میزان نقش ایفا می کنند ؟

وزیر آموزش و پرورش توضیح دهد که تاکنون به چه میزان از « توان معلمان » در امر عزل و نصب مدیران استفاده شده است ؟

محض اطلاع وزیر آموزش و پرورش اعلام می شود در زمان وزارت علی اصغر فانی وزیر پیشین هم کمیته ای با همین نام اما شناسنامه دار و شفاف تشکیل شد .

« صدای معلم » با این حال نسبت به وضعیت عزل و نصب ها بی تفاوت نبود و منتقد بود .

این رسانه در گزارشی به تاریخ 5 اردیبهشت 1395 در گزارشی با عنوان « آقای فانی ! شأن یک وزیر والاتر از دخالت در عزل و نصب مدیریت یک مدرسه است! EFQM همین بود؟» نوشت : ( این جا )

« سال قبل وزیر آموزش و پرورش، مدیر کل آموزش و پرورش استان بوشهر را بدون آن که دلیل خاصی بر آن مترتب باشد عزل کرد!

به این اقدام وزیر آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس اعتراض شد . ( این جا )

گفته می شد فشار برخی از نمایندگان مجلس در این وضعیت مؤثر بوده است.

اگر عزل یک مدیر کل بدون اقناع و پاسخ گویی به این راحتی صورت می گیرد پس آن دفاع جانانه و سرسختانه ای که فانی در مقام پاسخ به توضیحات نمایندگان پرسش کننده در قضیه ی استیضاح و در ارتباط با عملکرد « کمیته ی انتصابات » ارائه نمود چه بود؟

گزارش صدای معلم و درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای شفاف سازی درباره کمیته انتصابات

در نشستی که تشکل های معلمان در هفتم تیرماه 1394  با علی اصغر فانی داشتند ؛ وزیر آموزش و پرورش خطاب به نمایندگان تشکل های معلمان چنین گفت :

" سعی ما تعالی آموزش و پرورش بر اساس EFQM اروپاست و در این زمینه سعی داریم تا استانداردها را در راستای " مدرسه محوری " ارتقا بدهیم ." ( این جا )

در واقع ، یکی از مهمترین برنامه های فانی که از ابتدا اعلام شد « ارتقای مدیریت آموزشگاهی » و « تاکید بر تمرکز زدایی و مدرسه محوری » بوده است.

حال ، در ماجرای عزل مدیریت یک مدرسه، فانی باید به این پرسش پاسخ دهد که بر اساس چه منطق و یا دلیلی اقدام به این کار کرده است؟

آیا وزیر آموزش و پرورش نقطه و یا نقاط ضعفی دارد که سعی می کند با دادن امتیاز به این گونه نمایندگان زیاده خواه و قانون شکن آن ها را بپوشاند ؟

مگر قرار نیست قانون مداری و احترام به قانون مقدم بر هر چیز باشد؟

آیا وزیر آموزش و پرورش تاکنون به بازخورد عملکرد خویش در این گونه موارد و در میان افکار عمومی فرهنگیان اندیشیده است؟

آیا به اعتمادسوزی و فرصت سوزی که نتیجه ی طبیعی و منطقی این گونه اقدامات است فکری کرده اند؟

این سیاست سکوت و رد شدن تا کی ادامه خواهد یافت؟

اما آیا وزیر محترم دولت تدبیر و امید قرار است با این گونه اقدامات ، عملکرد این افراد را تایید کند ؟! 

آیا این امور در تضاد با شان یک وزیر آموزش و پرورش در وزارتخانه مادر نخواهد بود ؟

EFQM همین بود؟ »

گزارش صدای معلم و درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای شفاف سازی درباره کمیته انتصابات

حال آقای یوسف نوری شفاف و صادقانه پاسخ دهد ؛

آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این عزل و نصب ها و به چه میزان نقش ایفا می کنند ؟ افکار عمومی مشتاق دانستن این مساله هستند .

در برنامه ای که آقای نوری به تایید مجلس رسانده است در بخشی به « چالش های نظام آموزش و پرورش » اشاره گردیده است .

چالش اول ناکارآمدی نظام حکمرانی آموزشی کشور معرفی شده است و عامل نخست بخشی نگری در امر آموزش و پرورش بوده است .

نخستین راهبرد وزیر آموزش و پرورش ارتقای آموزش و پرورش به مثابه امرحاکمیتی و دغدغه ملّی با حضور همه بازیگران و ارکان است .

پرسش صدای معلم آن است که این گونه انتصابات فله ای و فاقد منطق کارشناسی وزیر آموزش و پرورش تا چه میزان با برنامه های ایشان در مورد بهره گیری از همه ظرفیت ها مطابقت و هماهنگی دارد ؟

و این بازیگرانی که آقای نوری در برنامه های خود به آن اشاره کرده چه افراد و جریان هایی هستند ؟

پایان گزارش/


گزارش صدای معلم و درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای شفاف سازی درباره کمیته انتصابات

منتشرشده در گفت و شنود

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار معلمان و جایگاه تفکر ایدئولوژیک در آموزش و پرورش ایران

« وقتی خشم در تو برخاسته، سه امکان پاسخ گویی برایت وجود دارد:

- یک راه این است که این خشم و این آتش و زهر را روی دیگری خالی کنی. آن‌وقت خشم ویرانگر است. و طبیعی است پس از آنکه دیگری را سوزاندی، احساس گناه می‌کنی، احساس حماقت می‌کنی .
- امکان دیگر این است که خشم را به درون بچرخانی. آن‌وقت به خودت آسیب می‌زنی‌. آن آتش، درونت را به آتش می‌کشد. آن‌وقت زخم معده پیدا می‌کنی. و شاید پس از سال‌ها سرطان ظاهر شود.
- رویکرد من این است که اگر خشم وجود دارد، تماشا کن‌. هیچ کاری در موردش نکن. فقط شاهد باش. و تعجب خواهی کرد که فقط با نگاه کردن به آن، شروع می‌کند به از بین رفتن...
وقتی که خشمگین هستی، وقتی حسود هستی، وقتی پر از نفرت هستی، در سکوت بنشین. درها را ببند. ساکت بنشین. بگذار خشم وجود داشته باشد. بگذار نفرت همچون یک فیلم حرکت کند. »

اشو

 

سال 83 بود . در یادداشتی نقدی بر رفتارهای صنفی معلمان و عملکرد کانون های صنفی نوشتم .

در بخشی این گونه آمده بود :

« در این مملکت ، اگر به عنوان مثال 100 واحد کار خوب داشته باشی و عملکرد تو مطابق رضایت توده ( عام ) باشد اما اگر فقط یک واحد آن مخالف میل دیگران باشد مردم معمولن آن 99 واحد را به راحتی کنار گذاشته و فقط آن یک واحد را می بییند و حتا چماقی می شود بر علیه تو .

اما در سوی مقابل اگر 100 واحد کار تو مخالف رضایت توده باشد اما یک واحد آن موافق ؛ مردم معمولن آن یک واحد را می بینند و لب به ستایش و تمجید می گشایند انگار که آن 99 تا رخ نداده و یا وجود خارجی نداشته است . »

مقارن با اعتصاب معلمان در مدارس ؛ « صدای معلم » در گزارشی تحلیل خود را از این کنش معلمان نوشت و با آن مخالفت کرد . ( این جا )

به جای آن که شاهد نقد این رویکرد و دیدگاه باشیم شاهد حمله ، تخریب و اتهام پراکنی از سوی افراد و نیز تشکل هایی بودم که خود را به تشکل و کانون های صنفی متصف کرده بودند .

گفت و گوی من با سایت مشرق نیوز که به صورت گزینشی ، ناقص و غیرحرفه ای منتشر شده بود بهانه ای دیگر به دست بسیاری افراد و جریان ها داد تا این موج تهاجم سازمان یافته را شدت و حدت بیشتری بخشند . قرار نیست با رفتارهای مستبدانه توام با خشونت کلامی و حذفی به دنبال احیای قانون و مطالباتی باشیم که قانون تعریف کرده است .

با آن که در یادداشتی نظر خود را در مورد متن سایت مشرق نیوز اعلام کردم ( این جا ) ؛ اما این حملات با گستردگی فراوان همچنان استمرار یافت .

به نظر می رسید افراد و جریان هایی به دنبال مقاصد دیگری بودند اما شهامت و جرات بیان صریح آن را نداشتند .

محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان در توئیتی نوشت :

« سایت صدای معلم و سردبیر آن علی  پورسلیمان سال‌هاست که در همراهی با نهادهای امنیتی ، مشغول پرونده سازی برای فعالین صنفی و تشکل‌های صنفی معلمان است. مصاحبه اخیرش با مشرق نیوز آخرین نمونه این پرونده سازی ها است . »

شاید اگر آقای حبیبی به جای  عجله کردن در قضاوت و کوتاه نویسی ؛ تحلیل و برداشت خود را از قضایا می نوشت و در آخر این نتیجه گیری را می کرد برای من بسیار قابل احترام و ارزشمند بود اما این گونه واکنش های احساسی و زودگذر که البته با روحیات جامعه ایرانی تا حد زیادی تطابق و هماهنگی دارد به وضوح نشان داد که جامعه ی ما هنوز در دوران کودکی خود به سر می برد و به بلوغ روانی و عاطفی لازم نرسیده است و از این روست که میانه ای با تفکر و حل مساله نداشته و با بی حوصلگی و شتاب  فراوان به دنبال انتخاب راه های میان بر و نامشخص است .

همچنان به جای تعریف تعریف مساله آن را بسیاری اوقات پاک می کند و حد و مرز مسئولیت و حقوق دیگران را برای خود تعریف نمی کند .

 و بر اساس آن چه پیش تر نوشته و تاکید کرده ام همچنان در چرخه ی « بی تفاوتی – شورش و خودزنی » دست و پا می زند .

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار معلمان و جایگاه تفکر ایدئولوژیک در آموزش و پرورش ایران

بیان چنین گزاره ای از سوی فردی که در قالب «تشکل» قصد اصلاح رفتارهای جمعی معلمان را دارد و بر حسب قاعده ، وظیفه یک تشکل پالایش مطالبات و منطقی کردن آن است و می بایست نقش حد واسط را میان بدنه و دولت ایفا کند گذشته از مسائل حقوقی آن نمونه ی بارز بی اخلاقی در اجتماعی است که به نظر می رسد مرجعیت معلمان صرفا یک ژست توخالی برای تفاخر است و بن مایه ای برای عرضه  و ارتقای جایگاه و منزلت خود را ندارد . چه تفاوتی است میان حاکمیتی که یک معلم را به خاطر مطالبه گری و پرسش گری محکوم به اخراج از نظام آموزشی و کلاس درس می کند و تفکری که همان معلم دیگران و هم قطاران خود را صرفا به خاطر بیان قرائتی دیگر در حوزه صنف و مطالبه گری انواع اتهامات را روانه او می کند ؟ و دیگران هم یا مستقیم و یا با سکوت خود با او هم آوا می شوند ؟

اما آن چه برای من غیرقابل هضم می نماید این است که ایشان به عنوان سخنگوی یک تشکل و نیز بسیاری هم کیشان ایشان همواره خود را در مخالفت و تضاد  با « آموزش ایدئولوژیک » نشان می دهند .

آقای حبیبی باز در توئیتی می نویسد :

« #آموزش_ایدئولوژیک فقط ناکارآمد نیست ، غیر انسانی هم هست .

آنجایی که دخترکان ده ساله را بی شرمانه جز آمار متاهلین می آورد و کودک همسری را آموزش می دهد .

مخالفت با آموزش ایدئولوژیک ، یکی از مطالبات اصلی تشکلهای صنفی معلمان و شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان است . »

پرسش من از ایشان ، تشکل های صنفی معلمان و شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان آن است که آیا می توانند به طور دقیق و واضح تعریف خود را از آموزش ایدئولوژیک بیان کنند ؟

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار معلمان و جایگاه تفکر ایدئولوژیک در آموزش و پرورش ایران

آیا ترکتازی در حوزه کنش گری صنفی و خود را در فرمولی نانوشته ، نماینده بلامنازع فرهنگیان پنداشتن و نفی و سرکوب سایر دیدگاه ها و قرائت ها در حوزه مربوطه عین رفتارهای ایدئولوژیک نیست ؟

آیا فرد و رسانه ای حق دارد نظر خود را در مخالفت با حرکت آنان اعلام کند و یا آن که مجبور است برای همرنگی با جماعت خود را سانسور نماید ؟

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار معلمان و جایگاه تفکر ایدئولوژیک در آموزش و پرورش ایران

آیا بیان دیدگاه - هر چند در تضاد با نظر اکثریت باشد-  مستحق برچسب خوردن های ناروا و عقده گشایی هایی خواهد بود که فاقد هر گونه تئوری و نظریه ی مشخص برای راهبری کم هزینه و منطقی مطالباتی است که جز خشم و سرخوردگی عایدی برای معلمان نداشته و تاکتیک و استراتژی آن فقط در کف خیابان تعریف و تبیین شده است ؟

  واقعن جایگاه « تفکر انتقادی » و « فرهنگ گفت و گو » در میان داعیه داران ساختن فرهنگ و پیرایش آن کجاست ؟

چه تفاوتی است میان حاکمیتی که یک معلم را به خاطر مطالبه گری و پرسش گری محکوم به اخراج از نظام آموزشی و کلاس درس می کند و تفکری که همان معلم دیگران و هم قطاران خود را صرفا به خاطر بیان قرائتی دیگر در حوزه صنف و مطالبه گری انواع اتهامات را روانه او می کند ؟ و دیگران هم یا مستقیم و یا با سکوت خود با او هم آوا می شوند ؟

آیا این دو به واقع دو روی یک سکه نیستند و در روح و اصل مشترکند و آن نیست مگر : « استبداد » ؟

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار معلمان و جایگاه تفکر ایدئولوژیک در آموزش و پرورش ایران

یکی با ابزارهای قانونی دیگری را « حذف فیزیکی » می کند . آن دیگری هم با ترور شخصیت قصد حذف معنوی دارد ؛ البته اگر زورش برسد شاید ابایی از بازتولید رفتارهای دسته نخست را هم نداشته باشد .

آیا با این رفتارها می خواهیم شدن ( Becoming ) و انسانیت را به دیگران و به ویژه مخاطبان خود یعنی « دانش آموزان » بیاموزیم ؟

تعارف را باید کنار گذاشت .

قرار نیست با رفتارهای مستبدانه توام با خشونت کلامی و حذفی به دنبال احیای قانون و مطالباتی باشیم که قانون تعریف کرده است .

 تشکل های فرهنگیان و در کل معلمان اگر می خواهند که در جامعه دیده شوند و جامعه در کلیت خویش با مطالبات آنان همدلی و همراهی کند و در مجموع آموزش و پرورش به سمت در اولویت قرار گرفتن در فرآیند برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها حرکت نماید لازم است که ضمن پرهیز از فرمول های ساده عوام پسند و تقلید از روندهای نادرست نهادینه شده و باز اندیشی در فرمول های مطالبه گری و مهم تر از همه به رسمیت شناختن حق آزادی بیان ؛ « اخلاق » را سرلوحه همه فعالیت ها و امور خویش قرار دهند .

منتشرشده در یادداشت

گروه تشکل ها/

بازداشت محمدتقی فلاحی دبیر کل کانون صنفی معلمان برای اجرای حکم حبس

محمدتقی فلاحی، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، صبح چهارشنبه، ۲۹ دی‌ماه، بازداشت و برای گذراندن دوران محکومیت شش‌ ماهه خود به زندان اوین منتقل شد.

این فعال صنفی معلمان در ۱۹ بهمن‌ماه ۱۳۹۸  بازداشت گردید .

پیش تر شعبه‌ی ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران رای دادگاه بدوی مبنی بر حکم دو سال حبس تعزیری را برای ایشان عینا تایید کرده بود ( این جا ) که توسط دیوان عدالت اداری به شش ماه تقلیل یافت .

پایان پیام/


بازداشت محمدتقی فلاحی دبیر کل کانون صنفی معلمان برای اجرای حکم حبس

گروه گزارش/

گزارش انتقادی صدای معلم از عزل و نصب مدیران آموزش و پرورش و مدیر کل البرز

در ادامه انتصابات فله ای و فاقد منطق کارشناسی وزیر آموزش و پرورش این بار قرعه به نام سالار قاسمی مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز افتاد .

فردا چهارشنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۰ مراسم تودیع « سالار قاسمی» مدیر کل پیشین آموزش و پرورش استان البرز و مدیر کل جدید « علی حجرگشت»رئیس اسبق آموزش و پرورش ناحیه ۱ برگزار می شود .

حجرگشت متصل به کانون تربیت اسلامی به دبیرکلی محمود فرشیدی وزیر اسبق آموزش و پرورش در دوران ریاست جمهوری دوره دوم دکتر احمدی نژاد است . وی پیش تر با سابقه ۳۴ ساله در مدارس ناحیه ۱ این استان مشغول به کار بوده است .

« صدای معلم » گفت و گوهایی را با سالار قاسمی مدیر کل پیشین این استان انجام داد .

این رسانه اول اردیبهشت 1399 گفت و گوی مفصلی را با موضوع نقد شبکه شاد در استان البرز انجام داد . ( این جا )

« سالار قاسمی » تنها مدیر کل از 31 استان آموزش و پرورش کشور بود که این نشست کارشناسی را با حضور موافقان و مخالفان برگزار کرد .

گزارش انتقادی صدای معلم از عزل و نصب مدیران آموزش و پرورش و مدیر کل البرز

در این نشست ؛ علی  پورسلیمان مدیر مسئول پایگاه خبری - تحلیلی صدای معلم ، رضا قاسم پور فرهنگی و روزنامه نگار، یونس جاویدنسب کارشناس تعلیم و تربیت، ابوذر کشن روستا مدیر مدرسه و مرجان خمیس آبادی آموزگار البرزی حضور داشتند و به ارائه دیدگاه های خویش پرداختند .

« صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که به نخستین انتصاب یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش انتقاد کرد . ( این جا )

این رسانه نوشت : « مانند اکثریت وزرای پیشین این وزارتخانه و نیز سایر دستگاه ها ، ماشین تغییرات و انتصابات و عزل های « یوسف نوری » وزیر تازه وارد آموزش و پرورش بدون  آن که حامل منطق مشخص مدیریتی و رویکرد حل مساله به چالش ها باشد و یا فایده ای به حال معلمان داشته باشد  ، به کار افتاد .

« صدای معلم » در گزارش دیگری با عنوان «  آیا وزیر آموزش و پرورش به پیامدهای انتصابات فله ای و فاقد منطق کارشناسی خود اندکی درنگ می کند؟! » نوشت : ( این جا )

« همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ « صدای معلم » تنها رسانه ای بود که به نخستین انتصاب وزیر آموزش و پرورش اعتراض کرد .

این رسانه تصریح و تاکید کرد که اگر قرار است بقیه انتصابات با همین منطق باشد اساسا نیازی به آوردن فرد جدید نیست ! طوری نشود که بگویند کسی نرفته که بهتر از او بیاید !

انتصابات زمانی قابل قبول و مفید فایده است که متکی و مبتنی بر یک منطق کارشناسی و علمی مشخص و در نظر گرفتن مصالح و منافع جمعی آموزش و پرورش باشد .

پاسخی که وزیر آموزش و پرورش در نشست رسانه ای به پرسش ها و انتقادات صدای معلم ارائه کرد به هیچ وجه قانع کننده نبوده و فاقد منطق کارشناسی بود .

در تازه ترین اقدام ، وزیر آموزش و پرورش اقدام به برکناری جواد حسینی رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کرده است .

بدون تردید و تعارف ، اگر بخواهیم در مجموعه شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش مدیری باانگیزه ، پرکار ، با برنامه و با دیسیپلین معرفی کنیم کسی جز جواد حسینی نخواهد بود .

وزیر آموزش و پرورش باید به این پرسش پاسخ دهد که هدف از این تغییر چه بوده است ؟ و آیا انگیزه های سیاسی در کار بوده است ؟

آقای نوری این گونه و با این اقدامات ناپخته و احساسی می خواهند دو قطبی ستاد و صف را تعدیل کنند ؟

آیا وزیر آموزش و پرورش تصور می کند با این تغییرات قرار است معلمان به او اعتماد کنند و یا رسانه ها به اقدامات او خوش بین باشند ؟

پرسش « صدای معلم » از یوسف نوری آن است که پس از این عزل و نصب ها چه برنامه ای برای حل چالش ها و بحران آموزش و پرورش دارد ؟

آیا به تجارب گذشته و وزیران پیشین فکر کرده است ؟

با انبوه مطالبات بر جای مانده چه کار می کند ؟ »

این رسانه به وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد می کند به جای سرگرم کردن خویش با چنین انتصاباتی ، فکری برای وضعیت لایحه رتبه بندی معلمان کند که به سد شورای نگهبان برخورد کرده و موجی از خشم ، ناامیدی و سرخوردگی را در میان معلمان ایجاد کرده است .

گزارش انتقادی صدای معلم از عزل و نصب مدیران آموزش و پرورش و مدیر کل البرز

پایان گزارش/


گزارش انتقادی صدای معلم از عزل و نصب مدیران آموزش و پرورش و مدیر کل البرز

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور