صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

آسیب شناسی بودجه در ایران برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت در صدای معلم

1-  یکی از مهم‌ترین وظایف دولت در دوران مدرن، تنظیم و تدوین سند و برنامه‌ای مدون و مشخص برای دخل و خرج و عمل در چارچوب آن است. اهمیت بودجه در آن است که این سند صرفاً نقشه‌ راه و سازوکاری برای دخل و خرج دولت نیست بلکه فراتر از آن، در بسیاری از موارد جهت‌گیری‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت را نیز مشخص می‌کند و نشان می‌دهد که دغدغه دولت در این حوزه‌ها چیست ؛ از چه مبانی ارزشی پیروی می‌کند و چگونه می‌خواهد به آنها دست یابد. از این جهت است که شاید بتوان گفت در یک قرن گذشته، جدی‌ترین اقدام دولت برای مدرن‌ شدن، تأسیس سازمانی بوده است که وظیفه اصلی آن تهیه و تنظیم سند بودجه، نهادینه‌کردن بوروکراسی و نظام اداری در ساختار دولت و جامعه باشد.

در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم که دست یابی به توسعه به دغدغه و آرمان بسیاری از کشورهای جهان تبدیل می‌گردد، جایگاه و نقش سازمان برنامه و بودجه ارتقاء می‌یابد و بیشتر به آن بها داده می‌شود.

در طول صد سالی که از عمر این سازمان می‌گذرد کارنامه آن از جهات گوناگون قابلیت بررسی دارد و احتمالاً بتوان بخش مهمی از تاریخ معاصر کشور از افول و رشد اقتصادی گرفته تا جنبش‌های اجتماعی و سیاسی و نگرش مردم نسبت به قانون و دولت را از رهگذر این بررسی درک و تحلیل کرد.

در این نوشتار، این نکته مورد کندوکاو قرار می‌گیرد که آیا این نهاد دولتی و مهم توانسته است در پروژه مدرن‌ شدن ایران، گسترش عدالت در سطح جامعه، دست یابی به توسعه و شفافیت مالی دولت، نقش مثبت و سازنده‌ای داشته باشد؟

آسیب شناسی بودجه در ایران برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت در صدای معلم

2- بحث اصلی در مورد بودجه آن است این سازمان که قاعدتاً می‌بایست فارغ از ایدئولوژی و صرفاً بر اساس اصول علمی، نیازها و مزیت‌های نسبی مناطق و بخش‌های مختلف کشور، بودجه‌های عمرانی و توسعه‌ای خود را تنظیم کند، در دام ایدئولوژی گرفتار می‌آید و بدین‌ وسیله از برنامه‌ریزی علمی فاصله می‌گیرد. این ایدئولوژی در قبل از انقلاب، ناسیونالیسم مرکزگرا بود و اکنون مبتنی بر ایدئولوژی مذهبی است.

در هر دو مورد، علاوه بر اعمال سیاست‌هایی که یکسان‌سازی فرهنگی را دنبال می‌کنند به طور سیستماتیک، نیازها، مزیت‌های نسبی و استعدادهای مناطق حاشیه‌ای در بودجه نادیده گرفته و نسبت به آنها تبعیض روا داشته می‌شود.

در دوران پهلوی، ناسیونالیسم مرکزگرا به بهانه حفظ تمامیت ارضی و تقویت هویت ملی مانع از آن می‌شد با توجه به نیازها و مزیت‌هایی که در مناطق حاشیه‌ای کشور وجود دارد بودجه‌های عمرانی و توسعه‌ای اختصاص یابد.

 بعد از انقلاب، بر اساس ایدئولوژی مذهبی این تبعیض در بودجه اعمال و توجیه می‌شود. به همین دلیل است که بخش عمده‌ای از مناطق حاشیه‌ای همچنان در فقر و توسعه‌ نیافتگی به‌سر می‌برند.

بدیهی است بودجه‌ای که مبنای تخصیص آن ایدئولوژی باشد و نیاز مردم یا مزیت‌ها و استعدادهای منطقه مورد توجه قرار نگیرد، بیش از آن‌که منجر به استقرار عدالت و توسعه شود، توسعه نامتوازن و تبعیض نتیجه آن خواهد بود.

آسیب شناسی بودجه در ایران برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت در صدای معلم

ایدئولوژی‌ها معمولاً «دیگری»‌هایی برای خود تعریف می‌کنند و بسیاری از روابط، برنامه‌ها و مناسبات خود را بر اساس آن دیگری‌هایی که به صورت واقعی یا وهمی برای خود تعریف کرده است، تنظیم می‌کند.

ایدئولوژی‌هایی که در صد ساله اخیر در ایران تفوق داشته‌اند، گروه های مختلفی از قومیت‌ها گرفته تا زنان و دگراندیشان را به عنوان دیگری خود انتخاب کرده و به‌گونه‌ای سیستماتیک برای محرومیت، محدودیت، حذف و ادغام آنها برنامه‌ریزی کرده‌اند. این برنامه‌ها، در بسیاری از موارد، در تخصیص بودجه بازتاب داشته و در نتیجه آن را ناعادلانه و تبعیض‌آمیز کرده است: برای مثال، برای بهبود وضعیت زنان یا بودجه‌ای اختصاص نمی‌یابد یا اگر به شرایط نامطلوب ایشان اشاره‌ای شود، چون از حضور در مراکز تصمیم‌ساز محروم هستند، تصمیماتی که گرفته می‌شود بدون حضور ایشان و اغلب مبتنی بر تفسیر ایدئولوژیک خواهد بود و نیازهای واقعی زنان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

در مورد قومیت‌ها نیز همین‌گونه است، بر اساس نگاه «شرق‌شناسانه» تصمیم‌گیری در مورد نیازها و مزایای آنها در مرکز و در راستای منافع و مصالحی که مرکز تعریف می‌کند، اتخاذ می‌شود.

علاوه بر این، غلبه نگاه ایدئولوژیک در سیاست و به تبع آن در بودجه به‌گونه‌ای دیگر نیز خود را نشان می‌دهد که جامعه را بیش از پیش از عدالت و توسعه دور می‌کند.

تردیدی نیست ایدئولوژی وجود نهادهای مدنی مخالف و حتی مستقل را برنمی‌تابد ؛ به همین دلیل،نسبت به این نهادها به طور همزمان سیاست حذف و وابسته‌سازی را پیگیری می‌کند. برای مثال، سالانه بودجه‌های کلانی برای ترویج ایدئولوژی مسلط به نهادهایی که قبلاً مستقل بودند یا به صورت شبیه‌سازی و موازی تأسیس شده‌اند و در جهت ارزش‌های نظام حاکم حرکت می‌کنند، اختصاص می‌یابد که هم ضدتوسعه‌ای، هم مبتنی بر تبعیض و هم دارای زاویه با عدالت هستند.

اختصاص بودجه‌های کلان به نهادهای خاص که در اصل می‌باید مدنی و مستقل از قدرت حاکم باشند، تبعیض‌آمیزترین و ناعادلانه‌ترین حرکتی است که بر بودجه تحمیل و در سال‌های اخیر عادی‌سازی شده و رسمیت یافته است.

آسیب شناسی بودجه در ایران برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت در صدای معلم

3- نکته قابل توجه دیگر آن است که اگر چه به طور سالانه بودجه تنظیم می‌شود و جهت‌گیری اصلی آن باید در راستای برنامه‌های توسعه و اسناد بالادستی باشد اما واقعیت آن است که در دو دهه گذشته مفهوم توسعه نه تنها به عنوان یکی از آرمان‌ها و دغدغه‌های اساسی حاکمیت و مراکز رسمی کشور مطرح نمی‌شود بلکه در جهت تخریب و تخطئه آن عمل می‌شود.

تضاد با توسعه و نمادها و نمودهای آن ، آن گاه جدی شد که در سال 1386 و در دولت محمود احمدی‌نژاد، سازمان برنامه و بودجه منحل و تعطیل اعلام و لایحه بودجه در دفترچه‌ای  40 برگی تقدیم مجلس شد که در آن ذکری از جزئیات دخل و خرج دولت و کشور به‌ میان نیامده بود. با این کار، توسعه رسماً از دستور کار حاکمیت خارج شد و پس از آن تلاش نظری و عملی بسیاری صورت گرفت تا مفاهیم و آرمان‌های دیگری جایگزین آن شود.

مبانی نظری این تصمیم آن است که در وهله اول منکر وجود رابطه میان توسعه و عدالت است و دوم این که منکر وجود هرگونه رابطه‌ای است که احتمالاً میان بودجه و توسعه یا عدالت وجود دارد .

آسیب شناسی بودجه در ایران برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت در صدای معلم

نکته آخر این است که اصولاً محدود کردن اختیارات حاکم از طریق ابزار و نهادی به نام بودجه مغایر با اصول و ارزش‌های ایدئولوژیک است و در بهترین حالت، سازمانی دست‌وپاگیر به‌حساب می‌آید. حال از آن جایی که برای رسیدن به ارزش‌ها و آرمان‌ها و تحقق آنها در سطح جهان، حاکم باید از تخته‌بند بودجه رهایی یابد و آزادی عمل کامل و مطلق داشته باشد، بودجه مزاحم است و در نتیجه باید نهاد متولی آن را حذف کرد.

4- بی‌توجهی به سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی یکی دیگر از نواقص بودجه در ایران است که پیامدهای منفی فراوانی داشته و دستیابی به عدالت و برابری را دشوار ساخته است. سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی در تحقق توسعه و عدالت در جامعه نقش انکارناپذیر و مهمی برعهده دارند. این نکته به‌ندرت در بودجه‌بندی مورد توجه برنامه‌نویسان قرار گرفته است و در خوش‌بینانه‌ترین حالت، صرفاً به تولید و توزیع سرمایه مادی پرداخته شده است.

آسیب شناسی بودجه در ایران برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت در صدای معلم

نگاه تک‌ بعدی به سرمایه مادی از دو جهت می‌تواند امکان دست یابی به توسعه و عدالت را کاهش دهد: از یک سو موجب رواج پول‌پرستی می‌شود و از سوی دیگر سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی را که برای دست یابی به توسعه و عدالت ضروری هستند دچار فرسایش می‌کند. فرسایش این سرمایه‌ها، قبل از هر چیز طبقه متوسط را کوچک می‌کند و احساس بی‌عدالتی را در میان اقشار فرهیخته و محترم جامعه افزایش و میزان مشارکت اجتماعی آنها را کاهش می‌دهد. در مقابل، رشد سرمایه مادی نه تنها کمکی به توسعه و عدالت نمی‌کند بلکه امکان گسترش فساد مالی، رانت و به‌وجود آمدن قشر نوکیسه را فراهم می‌آورد و بدین‌ترتیب جامعه را از برابری و توسعه محروم می‌شود.

5- سیاست‌زدگی بودجه یکی دیگر از عللی است که مانع از آن می‌شود بودجه نقش مثبتی در تحقق توسعه و عدالت داشته باشد. این پدیده در سطوح مختلف و به شیوه‌های گوناگون، نظام تخصیص و اولویت‌های بودجه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در سطح کلان، سیاست‌زدگی بدین معنی است که نظام سیاسی در تخصیص ارقام بودجه به مناطق و موضوعات مختلف، اولویت‌های سیاسی و ایدئولوژیک را در بودجه‌بندی اعمال می‌کند. به عبارت دیگر، در یک بودجه سیاست‌زده این مصالح و منافع نظام سیاسی و در مواردی توهمات قدرت حاکمه است که جهت و مسیر بودجه را مشخص می‌کند. برای مثال، گاهی برای اهداف سیاسی محض و بهره‌برداری‌های حزبی و ... کسری هنگفتی را بر بودجه تحمیل می‌کنند یا این واقعیت که اختصاص بودجه به امور نظامی هم در دوران پهلوی و هم در حاکمیت کنونی، بخش عمده‌ای از بودجه را می‌بلعد بدون آن‌که توجیه توسعه‌ای یا عدالتی داشته باشد. این وضعیت آن‌گاه بدتر خواهد شد که امکان نظارت بر این بخش از بودجه تقریباً غیر ممکن است.

در سطح خرد، محافل سیاسی یا سیاسیون بانفوذ معمولاً در ایام بودجه‌نویسی و حتی در هنگام اجرای بندهای مختلف آن اعمال نفوذ می‌کنند و بودجه را به نفع خود تغییر می‌دهند و در واقع منافع سیاسی و شخصی این اشخاص بر نیازها و منافع نیازمندان واقعی اولویت می‌یابد.

بسیار اتفاق افتاده است که بودجه اختصاص‌ یافته به پروژه‌ای خاص، با اعمال نفوذ صاحبان قدرت از آن پروژه سلب و در پروژه‌ای دیگر و در منطقه‌ای دیگر هزینه می‌شود.

آسیب شناسی بودجه در ایران برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت در صدای معلم

وابستگی بودجه به نفت، شکل دیگری از سیاست‌زدگی است که بودجه را از عدالت و توسعه دور می‌کند.

برخی از جامعه‌شناسان و اقتصاددانان توسعه بر این باورند در دوران معاصر که توسعه به یکی از آرمان‌های اجتماعی بسیاری از جوامع تبدیل شده است، شکل‌گیری «دولت رانت‌ خوار نفتی» در ایران، مهم‌ترین مانع بر سر راه رسیدن به توسعه و دموکراسی بوده است. بدیهی است دولتی که رانت‌خوار باشد بودجه را نیز در اختیار رانت‌خواران قرار می‌دهد و نه تنها بخش هنگفتی از بودجه در جهت عوام‌فریبی و سیاست‌های پوپولیستی هزینه می‌شود بلکه فساد و انحراف از آن نیز تا حد زیادی جدی گرفته نمی‌شود.

علاوه بر این، عملکرد و موضع‌گیری‌های دولت در سطح ملی و بین‌المللی نیز بر درآمدهای دولت که صرفاً وابسته به نفت است، تأثیر می‌گذارد و اغلب بودجه با کسری‌های کلانی مواجه می‌شود و روش‌ها و راهکارهایی که برای جبران کسری بودجه در پیش گرفته خواهند شد در وهله اول منجر به قربانی شدن عدالت و توسعه می‌شوند.

( کانال نویسنده )


ارسال مطلب برای صدای معلم

smiedu1@gmail.com

آسیب شناسی بودجه در ایران برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت در صدای معلم

منتشرشده در اقتصاد

انتثاد از رفتار وزیر آموزش و پرورش در باج دادن به نمایندگان مجلس در صدای معلم   وزیر آموزش و پرورش در آیین گرامی داشت « روز دانشجو » که نمادی از آزادی خواهی است با اذعان به فشارهای مجلس ، « سیاست زدگی » را مشکل آموزش دانست و از تدوین چارچوبی برای جلوگیری از آسیب های سیاست زدگی به آموزش و پرورش گفته است.

باید به ایشان یادآوری کرد بهترین کار، دوری از شعار گفتن و اقدام عملی است و ایشان با توقف استعلام از نمایندگان مجلس مانع از سیاست زدگی در انتصابات شوند.

ایشان و وزارت اگر در مقابل زیاده خواهی ها مقاومت کند و بایستد نیازی به تدوین چارچوب جدید نیست چرا که ایشان وقتی وزیر دولت شدند بدون تدوین هیچ نوشته ای پذیرفته اند که باید محکم باشند و به دور از باج دادن به نمایندگانی که قصد دارند با انتصابات آینده انتخاب خود را تضمین کنند؛ به مردم خدمت کنند.

انتثاد از رفتار وزیر آموزش و پرورش در باج دادن به نمایندگان مجلس در صدای معلم

آقای کاظمی باید به افکار عمومی بگوید و جواب پس بدهد که چرا گزینه های پایداری را که مخالف اندیشه های دکتر پزشکیان هستند را ولو اینکه از سوی یک نماینده به او پیشنهاد شده باشد، برای مدیرکلی به مصاحبه می خواهد؟ در حالی که ایشان می داند این گونه واگذار کردن وسیع وزارت و ادارات کل آموزش و پرورش تنها در زمان وزارت ایشان کلید خورده است و لازم است وزیر محترم به جای سخنرانی و شعار دادن خودشان بنای مبارزه با سیاست زدگی باشند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

smiedu1@gmail.com

انتثاد از رفتار وزیر آموزش و پرورش در باج دادن به نمایندگان مجلس در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه تشکل ها/

گزارش صدای معلم از نشست تشکل های فرهنگیان با وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان

دوشنبه 12 آذر ؛ تشکل های فرهنگیان با « علیرضا کاظمی » نشستی داشته اند .

کانال تلگرامی سازمان معلمان ایران در این رابطه می نویسد :

« تشکل های معلمی برای نخستین بار پس از رای اعتماد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان امروز صبح در محل ساختمان مرکزی این وزارت با وی دیدار نمودند.

 به گزارش سخن معلم در این دیدار که از ساعت نه صبح آغاز شد و به مدت سه ساعت به طول انجامید 9 تشکل معلمی حضور داشتند که به بیان نظرات و دیدگاه های خود پرداختند و در پایان وزیر آموزش و پرورش نیز پیرامون شرایط این دستگاه و اقدامات سه ماه گذشته گزارشی ارائه کرد.

گزارش صدای معلم از نشست تشکل های فرهنگیان با وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان

در این نشست و در غیاب دبیران کل سه تشکل عضو جبهه اصلاحات ؛ نمایندگان این تشکل ها نقطه نظرات و دیدگاه ها و نقد و پیشنهادهای خود را ارائه کردند.

این خبرحاکی است از سازمان معلمان ایران و در غیاب طاهره نقی ئی دبیرکل، محمد داوری عضو شورای مرکزی و سخنگوی این تشکل و سرکاوغفاری دیگرعضو شورای مرکزی و مسئول شعبه کردستان و عباس مرادی عضو دیگر شورای مرکزی و مسئول شعبه استان قم در این نشست حاضر و به ایراد سخن پرداختند » . تشکل ها به عنوان « رکن سوم دموکراسی » باید منادی شفافیت ، پاسخ گویی و اعتمادسازی باشند .

پرتال وزارت آموزش و پرورش تصاویری از این نشست منتشر کرده و گزارشی از محتوای آن را نیز آورده است . ( این جا )

به روایت پرتال وزارت آموزش و پرورش 9 تشکل در این جلسه حضور پیدا کرده اند .

نکته ی قابل تامل آن که مصطفی پردلی که به عنوان دبیر کل تشکل فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان در این نشست شرکت داشته در حال حاضر معاون رسانه مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش است .

گزارش صدای معلم از نشست تشکل های فرهنگیان با وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان

کاظمی وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد داده تا جلسات تشکل ها به صورت مرتب و فصلی برگزار شود تا بتوان از آرا و نظرات آنان بهره برد .

نخستین پرسش آن است که اگر نشستی برگزار می شود چرا دبیران کل این تشکل ها در آن شرکت نمی کنند ؟

اگر به موضوع و یا مساله ای اعتراض دارند چرا شفاف و صریح آن را با « حوزه عمومی » در میان نمی گذارند ؟

اگر به فرض مشاور وزیر در امور تشکل ها را به رسمیت نمی شناسند و یا او را قبول ندارند ؛ اساسا چرا در این نشست شرکت می کنند ؟

گزارش صدای معلم از نشست تشکل های فرهنگیان با وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان

( سیدبابک هاشمی نکو - مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور تشکل ها )

 

آن چه گمشده امروز است و بدان سخت محتاجیم ؛ « اعتماد » است .

این چیزی نیست که با حرف و شعار حاصل شود .

هنوز این تشکل های فرهنگیان در مورد عملکرد و نقش خود در آغاز و پایان و گردش کار « کارگروه انتخاب وزیر آموزش و پرورش » در ابتدای کار دولت پزشکیان شفاف سازی نکرده اند و از این جهت نباید انتظار داشته باشند که مواضع آنان با همراهی و یا تایید افکار عمومی فرهنگیان مواجه شود . ( این جا )

گزارش صدای معلم از نشست تشکل های فرهنگیان با وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان

تشکل ها به عنوان « رکن سوم دموکراسی » باید منادی شفافیت ، پاسخ گویی و اعتمادسازی باشند .

از تشکل های فرهنگیان انتظار می رود - همان گونه که در نشست های انتخاباتی به صراحت بیان کردند – بدون تعارف و رو در بایستی عملکرد و رویکرد دولت چهاردهم به ویژه وزیر آموزش و پرورش را مورد نقد و بررسی قرار دهند و معیار و نقطه کانونی فعالیت ها باید اعتماد سازی ، پی گیری تعهدات و قول های رئیس دولت و برنامه های وزیر آموزش و پرورش و توجه به منافع ملی باشد .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

smiedu1@gmail.com

گزارش صدای معلم از نشست تشکل های فرهنگیان با وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

پرتال وزارت آموزش و پرورش در بخش « گزارش تصویری » به تاریخ یکشنبه 27 / 8 / 1403 عکس هایی از دیدار وزیر آموزش و پرورش با امام جمعه تهران کاظم صدیقی منتشر کرده است . ( این جا )

 خبر و یا محتوایی از این ملاقات در پرتال نیامده است .

نخستین پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان آن است با توجه به قضایا و پرسش هایی که در جامعه در ماجرای جابه جایی باغ 1000 میلیاردی و تناقض‌گویی‌های این روحانی مشهور به وجود آمد ؛ منظور و هدف از این نشست چه بوده است ؟

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

آیا وزیر آموزش و پرورش به « حساسیت های » افکار عمومی و نیز فرهنگیان به آن وقایع آگاه است و یا اساسا اهمیتی به آن می دهد و یا تصور می کند که « حوزه ی عمومی » آن مسائل و پرسش ها را فراموش کرده است ؟

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

این گونه ملاقات ها واقعا چه درس و یا درس هایی برای نظام آموزشی دچار « گسست و بحران اعتماد » داشته و آیا جایگاه لرزان آقای وزیر با این گونه نشست ها تقویت و یا پر رنگ می شود ؟

 چرا وزرای دیگر دولت پزشکیان مانند وزیر علوم راغب به برگزاری چنین ملاقات هایی نیستند ؟

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

کاظمی اگر می خواهد وزیر چهار ساله باشد می باید که به سه موضوع مهم توجه توجه کرده و آن را نصب العین خویش قرار دهد :

« صداقت، شفافیت و پاسخ گویی » . ( این جا )

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

 تاکنون عملکرد کاظمی موارد بالا را تایید نمی کند .

« صدای معلم » تنها رسانه در حوزه « تعلیم و تربیت » ایران بود که در سال 1396 به سخنان کاظم صدیقی در نماز جمعه تهران با عنوان : « در حاشیه سخنان اخیر حجت الاسلام صدیقی ؛ خطیب محترم امام جمعه تهران : آموزش و پرورش فقط حساسیت در مورد انتخاب وزیر نیست ! » واکنش نشان داد.

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران نوشت : ( این جا )

« زمانی که سخن از حاکمیتی بودن آموزش و پرورش می کنیم آیا واقعا جایگاه و ارزش این نهاد مانند سایر نهادهای حاکمیتی مانند قوه قضائیه ، سازمان صدا و سیما و... است ؟  چرا وزرای دیگر دولت پزشکیان مانند وزیر علوم راغب به برگزاری چنین ملاقات هایی نیستند ؟

 آیا وضعیت موجود در حوزه فرهنگ فقط معلول آموزش و پرورش و کارکردهای است و یا نهادهای فرهنگی دیگر که بودجه های قابل توجهی می گیرند اما در برابر عملکرد خود پاسخ گو نیستند نیز باید در معادلات و گفتمان رسمی به حساب آیند ؟

هنوز معلمان مانند سایر کارمندان دولت مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری از پرداخت هایی مانند کمک های رفاهی مستقیم و غیرمستقیم محرومند .

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

نمی شود سخن از حاکمیتی بودن آموزش و پرورش راند و نسبت به این که چه کسی وزیر آموزش و پرورش می شود حساسیت داشت اما فرضا بیش از یک سوم مدارس کشور مخروبه باشند ، دانش آموزان در مدارس کپری و یا کانکسی و... با کم ترین امکانات تحصیل کنند ، آموزش و پرورش همیشه کسری بودجه داشته و تقریبا همه بودجه آن صرف حقوق پرسنل شود و اعتباری برای کیفیت بخشی نداشته باشد ، حق التدریس معلمان تا ماه ها پرداخت نشود ، برخی معلمان خرید خدمات ماهانه فقط سیصد هزار تومان حقوق بگیرند در حالی که حتی بیمه هم ندارند ( این جا ) ، اکثریت معلمان زیر خط فقر بوده و حتی یک بیمه تکمیلی کارآمد نداشته باشند ، در مدارس مشاور و یا مربی بهداشت نداشته باشیم و صدها مسائل ریز و درشت دیگر ...

برای حل این مشکلات دو گزینه پیش رو داریم :

اقتصاد آموزش و پرورش تابعی از اقتصاد کلان جامعه است .

زمانی که اقتصاد کشور با چالش ها و بحران مواجه باشد طبیعی است که اقتصاد آموزش و پرورش متاثر از آن شود .

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

اگر قرار است سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه ناخالص ملی از یک درصد به 6 و یا 7 درصد و یا سهم آن از بودجه عمومی بیست درصد شود باید اقتصاد کلان بهبود یابد .

ممکن است عنوان شود که این ها مربوط به دولت است اما باید توجه داشت که اصلاح و بهبود این وضعیت تابعی از ثبات سیاسی و نیز همکاری و تفاهم همه گروه ها و جریان های سیاسی کشور است .

جناح های سیاسی باید یاد بگیرند وقتی که اکثریت مردم به یک گزینه و یا تفکر رای دادند همه باید در برابر آن ضمن حفظ مواضع انتقادی تمکین کنند .

بزرگ نمایی اشتباهات ، سیاه نمایی و بی ثبات نشان دادن وضعیت جامعه برای آن که نشان داده شود فرضا مردم اشتباه کرده اند سود و یا منفعتی برای کشور و پیشرفت آن ندارد و تنها نتیجه آن کاهش و یا نابودی " سرمایه اجتماعی " خواهد بود و مصداق عینی " بر سر شاخه نشستن و بن بریدن " خواهد بود .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

smiedu1@gmail.com

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

منتشرشده در گفت و شنود

گروه استان ها و شهرستان ها/

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش و مقایسه با یوسف نوری و رضامراد صحرایی در صدای معلم

متاسفانه وزیر آموزش و پرورش و حلقه اطرافیانش خود را همه چیز دان و همه کار بلد می دانند. اما در عمل انتصابات جدید و وضعیت نگهداشت مدیران ناکارآمد گذشته نشان می دهد ایشان و تیم همراه وی هیچ برنامه و آشنایی با وضعیت و مشکلات وزارت آموزش و پرورش ندارند و آمده اند برای مدتی روی صندلی ها بشینند و بروند. حتی افراد مناسب برای انتصاب مدیران ستادی ندارند و فهرست ها با باد می آیند و می روند.

آقای کاظمی تفاوت خواندن انشاء و تنظیم سیاست و برنامه ریزی را نمی داند، البته از فردی که ۱۰ سال است نتوانسته رساله دکتری خود را انجام دهد و همچنان در رزومه خود می نویسد دانشجوی دکتری بیشتر از این توقع نمی رود.

وزیر آموزش و پرورش فرق جایگاه خود با ستاد مبارزه با مواد مخدر و ستاد امر به معروف و نهی منکر را درک نکرده و فکر می کند هر چقدر تندتر موضع گیری کند، بقیه می گویند چه وزیر دانشمند و کاربلدی داریم.

وزیر آموزش و پرورش که قرار است با استفاده از یک سوم کارکنان دولت امور ۱۵ درصد جمعیت کشور که آینده ساز این سرزمین هستند را انجام دهد، مشغول خاله بازی در برنامه های پر تبلیغات سازمان نوسازی مدارس یا حرف های قلمبه و سلمبه زدن که خودش معنی برخی کلماتش را نمی داند، است.

وزیری که هنوز برنامه برای معماری سازمانی وزارت آموزش و پرورش که از کنترل خارج شده ندارد، به طرح مطالب بی پشتوانه درباره معماری برنامه درسی می پردازد.

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش و مقایسه با یوسف نوری و رضامراد صحرایی در صدای معلم

آقای وزیر !

می دانید فقط در حوزه ستادی آموزش و پرورش حداقل ۲۶ مدیر مستقیما با شما کار می کنند (۹ دفتر زیر نظر وزیر - ۶ معاون وزیر - ۸ رییس سازمان- ۳ دانشگاه و پژوهشگاه) و حدود ۳۵۰ مدیر ستادی زیرمجموعه این ۲۶ نفر در تهران هستند. ادارات کل استانی آموزش و پرورش به کنار.

حتی از تغییر این ۲۶ نفر امتحان پس داده، عاجزید.

خودتان می دانید میانگین عمر مدیریتی وزرای آموزش و پرورش ۲۰ ماه است و با این عملکردی که دارید شاید دوره تان کمتر هم بشود. تازه بهانه هم به دست آوردید. ناکامی های وعده های دولت و خودتان را به گردن ترامپ بیندازید و به عنوان سومین وزیر آموزش و پرورش تلاش کنید جشن بای بای با هزار کلاس کانکسی را برگزار کنید.

فرصت کردید به این سوال جواب دهید که فرق شما با نوری و صحرایی چیست؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

smiedu1@gmail.com

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش و مقایسه با یوسف نوری و رضامراد صحرایی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

گزارش صدای معلم از انتخابات شورای دانش‌آموزی در دبیرستان امیرالمؤمنین فاز ۴ مهرشهر و تربیت سیاسی

چهارشنبه ۱۶ آبان ۴۰۳ مقارن با اعلام پیروزی دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا ؛ انتخابات شورای دانش‌آموزی دبیرستان امیرالمؤمنین (ع) فاز ۴ مهرشهر برگزار گردید.

زنگ چهارم با بچه‌های ۱۱ ریاضی آمار و آزمایشگاه داریم.

وارد کلاس می‌شوم و پس از اندکی خوش و بش معمول، هرچه تلاش می‌کنم درس جدیدی شروع کنم با مقاومت و آه و ناله اکثریت بچه‌ها راه به جایی نمی‌برم.

آقا اجازه ! امروز خیلی خسته‌ایم : «  سه زنگ درس تخصصی و امتحان داشتیم و حسابی نفس‌مون بریده ؛ تازه امروز انتخابات شورای دانش‌آموزی داشتیم و ترامپ هم که پیروز شده و... اجازه بدین یک زنگ استراحت کنیم یا بحث آزاد داشته باشیم » .

حریف استدلال متراکم و پافشاری شیطونک‌ها نمی‌شوم. راستش خودمم بدم نمیاد به جغرافیای فکری و حوزه اندیشه‌‌ای بچه‌ها سرک بکشم.

گزارش صدای معلم از انتخابات شورای دانش‌آموزی در دبیرستان امیرالمؤمنین فاز ۴ مهرشهر و تربیت سیاسی

جوانان و نوجوانان را باور کنیم

جلسه با سوالات انبوهی از چالش‌های انتخابات آمریکا (چرایی شکست کامالا هریس و افول دموکرات ها، چگونگی بازگشت جمهوری‌خواهان، اقتصاد جهانی، مهاجرت نخبگان، مفهوم رای الکترال، تاثیرات نتیجه انتخاب ترامپ بر تحولات ایران و جهان، مقایسه ظرفیت‌های توریسم ایران و ترکیه و... ) استارت می‌خورد .خلاصه توسط انبوهی از سوالات جورواجور در حوزه‌های مختلف بین‌المللی محاصره می‌شوم.

ب بسم‌الله نگفته دانش‌آموزی از لوژنشین‌ها بلند شده می‌گوید: آقا اجازه بدین من بیام انتخابات رو تحلیل کرده و به سوالات بچه‌ها جواب دهم. همزمان با تعجب و تمسخر بچه‌ها منم حسابی جا می‌خورم. آخه تا حالا صدا و ندایی از این دانش‌آموز خفته در انتهای کلاس نشنیده بودیم.

با احترام جای خود را به آقای رستمی داده و سعی می‌کنم جو کلاس را برایش آرام کرده و مباحث را هدایت کنم.

گزارش صدای معلم از انتخابات شورای دانش‌آموزی در دبیرستان امیرالمؤمنین فاز ۴ مهرشهر و تربیت سیاسی

از کاخ سفید تا مسجد ایاصوفیه

رستمی کرمانشاهی با اعتماد به نفس باور نکردنی و اطلاعات گسترده به رودخانه خروشان سوالات بچه‌ها گریز زده و همه را یک تنه جارو می‌کند. باورم نمی‌شود که دانش آموز ۱۱ ریاضی این‌ همه اطلاعات تخصصی علوم سیاسی،FATF ، روابط بین‌الملل، سازمان تجارت جهانی (WTO )  توریسم، فدرالیسم و...داشته باشد.

رستمی با همکاری و مشارکت فعالانه و دواطلبانه بچه‌ها جلسه پرسش و پاسخ را به شایستگی اداره کرده و به زنگ مدرسه می‌دوزد. وقتی رستمی از قاره آمریکا به کوچه پس کوچه‌های تاریخی میدان تقسیم استانبول سُر می‌خورد .... انگار وزیر گردشگری ترکیه از وضعیت توریسم اروپا و مناسبات دنیای مسیحیت با مسجد ایا‌صوفیه گزارش می‌دهد.

 قطعات پازل نخبه‌کشی

راستی چقدر شناخت ما از دانش‌آموزان و بچه‌های‌مان ؛ سطحی، تک‌بعدی و عجولانه است؟

اگر رستمی‌ها درست تعیین رشته شده و به جای کشتی گرفتن با X و  Y و دست و پا زدن در رادیکالهای تنگ و تاریکِ سرگردانی در علایق و سلایق خود ادامه تحصیل دهند مملکت ما با بارش فکری نخبگانی و طوفان مغزها رو به رو خواهد شد.

باید قبول کنیم که دستگاه تعلیم و تربیت فشل ما ماشین استعداد کشی بوده و البته هژمونی قالب جامعه هیجان پزشکی است. تحمیل آرزوهای برباد رفته پدر و مادرها،انتظارات ماورایی خانواده‌ها از فرزندان، همه و همه بخشی از قطعات پازل نخبه‌کشی آموزش و پرورش فرسوده ماست.

کوتاه سخن این که اگر نیمی از نخبگان زاده می‌شوند قطعا نیمه دیگر در اثر مهیا شدن شرایط مطلوب تربیت شدنی هستند.

گزارش صدای معلم از انتخابات شورای دانش‌آموزی در دبیرستان امیرالمؤمنین فاز ۴ مهرشهر و تربیت سیاسی


ارسال مطلب برای صدای معلم

smiedu1@gmail.com

گزارش صدای معلم از انتخابات شورای دانش‌آموزی در دبیرستان امیرالمؤمنین فاز ۴ مهرشهر و تربیت سیاسی

منتشرشده در دانش آموز

گروه تشکل ها/

سه شنبه 17 مهر 1403 ؛ نشست « شاخص‌های عملکرد اصلاح‌طلبانه در آموزش و پرورش » با سخنرانی « مرتضی حاجی » در محل دفتر انجمن اسلامی معلمان ایران برگزار گردید .

در پایان حاجی به پرسش های حاضران پاسخ داد .

حاجی در این نشست ضمن دفاع از اقدامات خود در زمینه هایی مانند انتخابی شدن مدیران مدارس توسط معلمان و نیز تلفیق امور تربیتی در آموزشی در ابتدا چنین بیان کرد :

« معیشت » از مسائل بسیار زیربنایی در آموزش و پرورش است که اگر این درست نشود بقیه حرف ها  فکر نمی کنم به جایی برسد .

در آن دوره ؛ آقای فانی گزارشی داده است . ایشان نوشته مطلوب سهم آموزش و پرورش از بودجه 18 درصد است .

خودش هم اضافه کرده که در دوره اصلاحات ، 5 / 17 درصد بود .

اگر چه آن موقع هم شدیدا مشکل داشتیم . هنوز سرانه دانش آموزی پایین بود اما دولت دولتی بود که پذیرفته بود سهم آموزش و پرورش سهم مهمی است که باید تامین شود .

همان باعث شد که در آن دوره دریافتی معلمان نسبت به تورم پیش بیفتد . همیشه کم تر از تورم بود اما در دوره اصلاحات که نصف آن آقای مظفر بود و نصف آن هم من بودم در مجموع دریافتی همکاران ما در آموزش و پرورش حدود 8 درصد از تورم جلو افتاد .

این یک قدم مثبت اما ناکافی بود . البته باید بیش تر از این می شد .

در آن دوره  قیمت نفت به حدود  8 و 9 دلار رسید و در کل درآمد دولت خیلی کم بود اما با این وجود کار ارزشمندی بود .

اما بخش « مشارکت معلمان در سرنوشت آموزش و پرورش » خیلی مهم بود که ما فکر کنیم باید نگاه از بالا داشته باشیم و حاکم منظور وزیر آموزش و پرورش است خودرای باشد و در این مرحله آن بالا نشسته است .

یکی از کارهایی که آن دوره اتفاق افتاد این بود که در شورای عالی آموزش و پرورش تصویب شد که انتخاب مدیران با رضایت معلمان باشد .

یعنی معلمان به او تمایل داشته باشند .

ما مدیر مدرسه را « رهبر آموزشی » مدرسه تعریف می کنیم نه مدیر اجرایی مدرسه .

وقتی او رهبر آموزشی است و تربیت را کنار آن قرار دهیم و رهبر آموزشی تربیتی مدرسه تعریف شود این اگر بخواهد رهبری کند باید که در دل معلمان جایگاهی داشته باشد . معلمان او را به بزرگ تری بپذیرند .

به رهبری قبول کنند .

کاریزمایی داشته باشد .

مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش این بود که مقبولیت داشته باشد و ما آمدیم مقبولیت را به شکل « انتخاب » تعریف کردیم .

چگونه می توان فهمید که من در این جمع مقبولیت دارم ؟ این که « نظرخواهی » کنیم .

فتیم در مدرسه بیایند و معلمان همان مدرسه به سه نفر رای بدهند .

البته این یک مرحله بود و باید در مرحله بعد تعدیل می شد و برای این که مخالفت اداری ها بلند نشود می باید که قدم به قدم می رفتیم .

گفتیم که سه نفر را انتخاب کنید و در میان آن ها فردی که رئیس اداره با او بهتر می تواند کار کند برایش حکم بزنند .

به نظرم ؛ فضای خیلی خوبی ایجاد شد .

این مصوبه چند هدف را جهت گرفته بود و نتیجه می داد .

تا آن جایی که شنیده بودیم و برداشت کردیم ؛ این کار مثبت بود .

بعد گفتند این کار « طاغوتی » است و آن را تعطیل کردند .

البته آقای دکتر فانی آمد و گفت این را راه می اندازم .

( حاضران : فانی کار خاصی نکرد و حدود 20 تا 30 درصد اجرا شد )

بعد از آن سراغ مناطق و ادارات کل رفتیم .

مدیر کل استان مازندران ( حاجی آقایی ) با رای روسای مناطق آموزش و پرورش مازندران انتخاب شد .

انتخاب خوبی هم بود . تا روز آخر هم مشکلی پیدا نکرد .

البته پس از رفتن من تغییر کرد .

منزلت معلمی که از آن صحبت می کنیم یکی از آن هم همین است که بگوییم شما انجمن فیزیک دارید و ما داریم کتاب فیزیک تالیف می کنیم و انجمن شما در این مورد نظر بدهد که ببینیم شما در کتاب های قبلی چه مشکلی داشتید و برای دوره ی جدید پیشنهاد شما چیست و ما به آن توجه کنیم .

بخش پایانی سخنان وزیر آموزش و پرورش محمد خاتمی است .

منتشرشده در گفت و شنود

تاریخچه سرود ای ایران و هشتاد سالگی آن در صدای معلم

آتش جنگ در سراسر جهان زبانه می کشید. میلیون ها انسان کشته و شهرهای آباد زیر حجم سنگین بمب و موشک رو به ویرانی نهاده بود.

بوی خون و باروت همه جا به مشام می رسید.

ایران در این جنگ خانمان سوز اعلام بی طرفی کرده بود اما کشور ما پل پیروزی بر آلمان نازی بود و متفقین از زمین و آسمان و دریا به مرزهای ایران حمله ور شدند. در اندک زمانی خاک پاک ایران زیر چکمه سربازان اشغال گر شوروی، آمریکا و انگلستان قرار گرفت.

در روزهای پر آشوب جنگ جهانی دوم، پادشاه از کشور خارج و ولیعهد جوان و بی تجربه بر تخت سلطنت نشسته بود.

دشنه ی تحقیر بر قلب ملت نشسته و مردم افسرده و زخمی راهی برای رهایی از فشار روانی ناشی از حضور بیگانگان می جستند. ایران نه توان و قدرت نظامی مقابله با متجاوزان داشت و نه انگیزه مبارزه چریکی و پارتیزانی. قحطی و بیماری و ناامنی بیداد می کرد و چشم انداز امیدوار کننده ای برای نجات کشور پیش رو نبود.

از سیمای ایرانیان شادی و امید رخت بر بسته بود.

در این فضای ماتم زده و اندوه بار، روزی حسین گل گلاب پرچم متفقین را بر فراز پادگانی دید. باد بر پرچم خصم می وزید و رهگذران با درد و غم جنبش آن را تماشا می کردند.

خون شاعر به جوش آمد و با خود گفت: « چرا باید به جای پرچم شیر و خورشید نشان و پرافتخار ایران، بیرق بیگانه در این سرزمین در اهتزار باشد؟»

سر به زیر افکند و با چشمانی اشک بار به خانه برگشت و در گوشه ای زانوی غم بغل گرفت.

پس از ساعتی به خود آمد.

افسردگی و انفعال و بی اعتنایی مرهم این داغ نبود.

پس دست به قلم و کاغذ سپید برد و با شیره و مایه جان و اندیشه، شعری حماسی سرشار از نشانه ها و درون مایه های میهن پرستانه سرود.

آری!

ایران بزرگ برای شبیخون به دشمن، شکست او ، بازسازی شور زندگی در خاک پرگهر و ترمیم ویرانی ها، بار دیگر به ادبیات روی آورده بود. در این شعر از زرخیزی و گوهر پروری خاک ایران داد سخن داد.

ایران را با بهشت جاودان سنجید و نور ایزدی را همراه و راهنمای مردمان خردمندش خواند. مهر وطن را پایدار و استوار و فداکاری در راه میهن را ستایش و مایه پایندگی و بالندگی ایران در گذر توفان های سهمگین دانست.

از سویدای دل سرود که جان ما در برابر خاک وطن فاقد ارزش است و همگی به مهر و عشق ایران زنده ایم:

تاریخچه سرود ای ایران و هشتاد سالگی آن در صدای معلم

ای ایران ای مرز پرگهر                 ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان                پاینده مانی تو جاودان

ای دشمن! اَر تو سنگ خاره‌ای، من آهنم  جان من فدای خاک پاک میهنم

مهر تو چون شد پیشه‌ام               دور از تو نیست اندیشه‌ام

در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما؟                   پاینده باد خاک ایران ما

سنگ کوهت درّ و گوهر است            خاک دشتت بهتر از زَر است

مهرت از دل کی برون کنم؟  برگو، بی مهرِ تو چون کنم؟

تا گردش جهان(زمین) و دور آسمان به‌پاست            نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست

مهر تو چون شد پیشه‌ام                                     دور از تو نیست اندیشه‌ام

در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما؟                    پاینده باد خاک ایران ما

ایران ای خرّم بهشت من                                  روشن از تو سرنوشت من

گر آتش بارد به پیکرم                                     جز مهرت در دل نپرورم

از آب و خاک و مهر تو سرشته شد گلم                مهر اگر برون رود، گِلی شود دلم

مهر تو چون شد پیشه‌ام                                  دور از تو نیست اندیشه‌ام

در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما؟               پاینده باد خاک ایران ما

روح الله خالقی آهنگ ساز نامور که چون حسین گل گلاب مهر وطن در دل می پرورید؛ برای این شعر حماسی آهنگی در دستگاه شور و گوشه دشتی ساخت و خوانندگی این اثر موسیقایی را به استاد غلامحسین بنان سپرد.

تاریخچه سرود ای ایران و هشتاد سالگی آن در صدای معلم

نخستین اجرای اثر در ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکده افسری در خیابان استانبول، شور و هیجانی وصف ناشدنی در دل های جمعیت حاضر برانگیخت.

انتشار این آهنگ از طریق رادیو و صفحات گرامافون، تأثیری خارق العاده در احیای حس میهن پرستی و غرور ملی و امید به آینده میان مردم بر جای گذاشت.

ققنوس ایران بار دیگر از خاکستر خود سر بر کشیده بود.

هر بار که به این سرود گوش می سپارم تمام تنم می لرزد. واژگان و آهنگ این سرود از جان برخاسته و لاجرم بر جان می نشیند.

چه شور و عشقی برمی انگیزد و چه آتشی در جان می افکند این ترانه.

تاریخچه سرود ای ایران و هشتاد سالگی آن در صدای معلم

سرود « ای ایران » از سپیده دم تاریخ ایران سر برآورده و سینه به سینه به ما رسیده است.شقه ی بال ققنوس است در خاکستر عشق و صفیر تیر آرش است بر فراز کوه و دشت. پنداری سیمرغ در البرز کوه، زال را با این نغمه پرورده است. لالایی تهمینه بوده برای خواب سهراب پهلوان. زمزمه کیخسرو بوده در گذر از جیحون خروشان و بازگشت به ایران. دلگرمی سیاوش در گذر از آتش سوزان و شعار کاوه آهنگر در نبرد با ضحاک خونخوار.

سرود ای ایران رجز حماسی رستم، گُردآفرید، کوروش، سورنا، آریوبرزن، یزدگرد، بابک خرمدین، یعقوب لیث صفار، جلال الدین خوارزمشاه، نادر شاه افشار، عباس میرزا، رئیس علی دلواری، ستارخان، باقرخان و صدها شیرمرد و شیرزن ایران زمین بوده در جنگ با توران و یونان و روم و عرب و مغول و روس و انگلیس.

ایرانی در دوران پر درد و التهاب تاریخ، هر جا به گردنه ای هولناک رسیده این سرود، شورآفرین و الهام بخش او بوده است.

باید نوای جاودان ای ایران را روز و شب خواند و نوشید و از مستی و هیجانش روحیه و توان گرفت.

این سرود حماسی ایرانیان است تا پایان تاریخ.


ارسال مطلب برای صدای معلم

smiedu1@gmail.com

تاریخچه سرود ای ایران و هشتاد سالگی آن در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش توسط مسعود پزشکیان در صدای معلم

من یک معلم هستم که از مهر امسال پس از سی  و اندی سال خدمت بازنشسته شدم.

برای پزشکیان در حد توان تلاش کردم چون حتی تصور اینکه جلیلی رئیس جمهور شود،آزارم می داد.

آقای پزشکیان که به پاستور رفت، تقریبا همزمان با آن فروشگاهی نقلی به نام « نقل و نبات » در مجاورت یک مسجد باز کردم که رو به روی آن سرویس بهداشتی است.

خادم مسجد یک تبعه افغان است. هیات امنای مسجد پولی به او نمی دهند. او برای نظافت سرویس ها از هر نفر هزار تومان می‌گیرد. بعضی ها بدون اعتراض مبالغ بیشتری هم به او می دهند اما خیلی از افراد با او بحث می کنند و به او ناسزا می گویند و توهین می کنند. به من هم که گاهی برایش کارت می کشم تهمت می زنند چون تصور می کنند با او زد و بند دارم. دقت کنید برای هزار تومان برای هر نفر که شاید در روز به صد هزار هم به آن بیچاره نرسد ؛ چون خیلی ها هم ریالی به او نمی دهند.

این تبعه افغان عموما ناراضی ، گله مند و عصبانی است اما به ملت ایران و حتی حکومت ایران وفادار است و معتقد است کسی که نمک می‌خورد نباید نمکدان بشکند.حتی یک بار با همشهری اهل تسنن اش که آرزو می‌کرد اسرائیل به ایران حمله کند، بحث اش شد.

او از نظر جامعه ما یک بیگانه است اما از نظر من او بی وطن شده است.طالبان با حمایت بیگانگان وطنش را دزدیده اند.

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش توسط مسعود پزشکیان در صدای معلم

او از اینکه یک مجهول الحال به نظر معتاد ایرانی با ژست به ظاهر مذهبی که همه کاره مسجد است و به او زور می گوید غمگین و ناراحت است.

او می گوید قبل از طالبان در افعانستان پیمانکار ساختمان بوده و بیش از شصت نفر زیر مجموعه اش بوده اند و مدتی هم آنجا رستوران داشته است.

می گوید بعد از حضور طالبان که مخالف شیعیان هستند مجبور به فرار شده است.

رو به روی مغازه من کمی آن طرف تر، پیرمرد بینوایی میوه می‌فروخت و اکنون که هوا سرد شده است،آجیل و خشکبار ضعیف می آورد و می فروشد. همه می گویند اجازه نده مشابه اجناس تو را بیاورد و اصطلاحا بازار تو را کساد کند.

اما او هم آدم بیچاره ای است . می گوید : زمانی در بازار تهران بوده و کلاه سرش گذاشته اند و بدهکار و ورشکسته شده. راست یا دروغش را نمی‌دانم ؛  فقط می بینم و می‌دانم که اکنون بیچاره است.

چند روز پیش مریض شد و برای یک عمل ساده که هفت میلیون تومان از او خواسته بودند درمانده بود.

من چون کنار خیابان اصلی هستم،چای و قهوه هم به رهگذران و مسافران می دهم.

یک شب فردی به ظاهر کارگر آمد و کلی گله کرد و گفت : هر چه در می آوریم به هیچ جا نمی‌رسد. وقتی پول چایی را خواستم گفت : کارتن خوابم و پولی ندارم و رفت.ظاهرش خیلی شبیه کارتن خواب ها نبود.

از روز بعد دیدم کارتن خوابها و معتادها برای چای و کیکی می آیند.

دیدم ظاهر نامناسب شان برای کاسبی مشکل ساز است.عذرشان را خواستم و نتوانستم کمکی کنم و اجازه ندادم دوباره بیایند.

آری !

در سطح شهر و در کف خیابان مشکلات فراوانی است که من این روزها قسمتی از آنها را به وضوح می بینم.

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش توسط مسعود پزشکیان در صدای معلم

توان من محدود است و بی شک نمی توانم کار زیادی انجام دهم.

اینجا وظیفه دولت و دولتی ها سنگین می‌شود.

در جامعه ای که فقر، فساد و فحشا رو به گسترش است، سیاست و سیاست بازی حاکمان و سیاستمداران خیانت به مردم خواهد بود.

آقای پزشکیان !

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش توسط مسعود پزشکیان در صدای معلم

شما انسان ساده دل و خوبی هستی و به نظر پست و مقام و منصب برایت چندان مهم نیست. شما مسئولیتی بزرگ پیدا کرده ای و در کنار مسئولیت، این تعهد است که صداقت را عیان می کند.

اکنون خانه ما ایران به چراغی پر فروز محتاج است تا بر این سیاهی گسترده، نور و طراوت و تازگی ببخشاید.

شمیم عطر دل انگیزی نیاز است تا بوی ننگ نفاق را بزداید و وفاق چندان با نفاق سازگار نیست. بوی گوشت تازه به مشام منافقین گربه سان بسیاری رسیده است که به اسم وفاق همچون آفتاب پرست تغییر رنگ داده و می دهند و خود را به شما و اطرافیان تان نزدیک می کنند.

بسیاری از ما مردم عادی ،گرچه حدس می زنیم ولی چندان یقین نداریم و نمی‌دانیم در آن لایه های بالای حکومتی چه خبر است که برای لابی پست و مقام این قدر دست و پا می زنند و شما را شاید مجبور یا مجاب به امری می کنند که از نطر ما گویی با منطق سازگار نیست.

من شخصا به عینه و یقین می گویم که حداقل انتخاب وزیر آموزش و پرورش شما هرگز با وعده هایتان هم سو و سازگار نبوده و لااقل حتی همین یک نفر نه از روی غرض شاید از روی باورهای غلط بنیادین دولت تان را بی اعتبار کند مگر آن که بیشتر مراقب او باشید.

من به ناتوانی او ایمان دارم .

اگر معیار حق بود ؛ اداره یک مدرسه، حتی یک کلاس درس هم برایش مقدور نیست تا چه رسد به صدارت وزارت طویل و عریض مهم آموزش و پرورش.

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش توسط مسعود پزشکیان در صدای معلم

و باور به « با دوستان مروت ، با دشمنان مدارای » شما نیز با رفتارها، به نظر من همسو نیست.

ما با همه دنیا قهریم جز با دشمنان اصلی دنیا و بشریت .روس و چین و کره شمالی که نه دین دارند، نه مروت و جوانمردی و نه آزادی و آزادگی.

طوفان الاقصی جنایتی بزرگ به آوارگان فلسطینی بود که به مرگ بسیاری از آنها منجر شد و این سیاست دخالت بی جا در امور دیگران همچنان ادامه دارد که دود آن بیش و پیش از همه به چشم ملت ستمدیده ایران رفته و همچنان سیاهی دید را تداوم دارد.

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش توسط مسعود پزشکیان در صدای معلم

ایران ما بیش و پیش از همه وقت به توجه و مراقبت محتاج است اما سیاست‌های غلط ایدئولوژیک مانع پیشرفت بوده و خواهد بود.

و باز هم چراغی که بر خانه رواست، بر مسجد حرام است.

خانه را فدای مسجد بی خادم و نمازخوان نکنید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

smiedu1@gmail.com

انتقاد از عملکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش توسط مسعود پزشکیان در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

جمعی از معلمان مطالبه گر با ارسال نامه ای به مسعود پزشکیان رئیس جمهور ضمن ابراز نارضایتی از عملکرد و رویکرد علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش خواهان پایان دادن به اخراج فعالان صنفی توسط هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش و ایجاد و توسعه امنیت فرهنگی برای همه معلمان شدند .

متن کامل این نامه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .

نظرسنجی

به نظر شما ؛ عزم دولت چهاردهم ( مسعود پزشکیان ) برای اصلاح سیستم آموزشی کشور تا چه میزان جدی است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور