گروه اخبار /
کارمندان منتقل شده از تهران به شهرستانها که با توجه به مصوبه هیأت وزیران در دولت گذشته، داوطلبانه و برای همراهی با دولت و اجرای این مصوبه حاضر شدند از تهران و سایر کلان شهرها به شهرهای کوچکتر منتقل شوند، همچنان در انتظار عملی شدن وعدههای داده شده به آنان هستند.
کارمندان منتقل شده از تهران به شهرستانها میگویند هنوز وعدههای داده شده به آنان عملی نشده است.
در مصوبه دولت در سال ۱۳۸۹ تاکید شده بود کارمندانی که از تهران به شهرستانها منتقل میشوند، از تسهیلات ویژهای بهرهمند خواهند شد: «کارمندانی که به روستاها، بخشها و شهرهای مناطق محروم و کمتر توسعه یافته منتقل میشوند، علاوه بر استفاده از مزایای این تصمیمنامه و تبصرههای آن، از مزایای فوقالعاده بهرهوری و کارانه و فوقالعاده ویژه برخوردار میشوند».
در بخشی از این تصمیمنامه آمده بود: طبق مصوبه جدید دولت، کارمندانی که در اجرای آییننامه انتقال کارمندان، انتقال مییابند، موظفند تعهد محضری مبنی بر انجام ۱۰ سال خدمت در دستگاه اجرایی محل خدمت ارائه نمایند.
روزنامه جمهوری اسلامی
فرهنگیان عزیز و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
همان گونه که مستحضرید طرح استیضاح وزیر محترم آموزش وپرورش در مجلس شورای اسلامی به جریان افتاده است فارغ از اینکه وزیر از مجلس رای اعتماد بگیرد یانه ( گرچه با بررسی رفتارهای نمایندگان مجلس احتمال عزل وزیر زیاد است ) لازم دانستم مطالبی را خدمت تان عرض نمایم :
اول – برای بررسی و مقایسه ی توانمندی وزیر آموزش و پرورش باید این مقایسه در مقابل وزرای آموزش و پرورش ایران صورت گیرد نه با وزرای سایر وزارت خانه ها یا وزرای آموزش وپرورش سایر کشورها؛ به طور مثال مقایسه ی وزیر آموزش و پرورش با وزیر بهداشت از اساس اشتباه است زیرا وزیر بهداشت حداقل از سه منبع مهم (دولت ،بیمه و مردم ) کسب درآمد دارد درصورتی که وزارت آموزش وپرورش فقط منابع دولتی را در اختیار دارد و یا مقایسه ی وزارت آموزش و پرورش ایران با کشورهای پیشرفته با منابع عظیم مالی و توانایی های اقتصادی فراوان نادرست است .
دوم – در طول تاریخ بیش از صد ساله ی آموزش و پرورش رسمی ایران اولین وزیر و رییس دولتی که اعتراضات صنفی معلمان در مورد معیشت و منزلت اجتماعی را به رسمیت شناختند و از تریبون های رسمی اعلام نمودند ریاست دولت تدبیر و امید و وزیر محترم آموزش وپرورش یعنی دکتر فانی بودند ، اگر شما نمونه ی دیگری می شناسید اعلام کنید .
سوم – من معلم این مملکتم و از سیاره دیگر و قاره ای دیگر نیامده ام ؛ فرهنگیان عزیز به یاد دارند که در دولت های نهم و دهم در دفتر مدارس از ترس حراست و ارزشیابی ادارات آموزش و پرورش جرات حرف زدن نداشتیم ولاجرم همه ی حرف ها درگوشی و به صورت نجوا بود ولی اکنون با صدای بلند اعتراض می کنیم و بالاتر درمقابل ادارات آموزش وپرورش و سایر نهادها برای گرفتن حق مان تحصن می کنیم و خود وزیر با رایزنی از ایجاد مشکل برایمان جلوگیری می کند ؛ فکر می کنید نهادهای اقتدار گرا هم با انتخابات سال 92 تغییر موضع داده اند ؟
و حتی بالاتر شخص وزیر برای آزاد کردن همکاران دربندمان نامه نگاری و تلاش می کند و این اقدامات برای وزیر هزینه ی بسیار زیادی دارد .
چهارم – در سال هایی که کشور درآمدهای نجومی نفت را کسب کرده بود از این درآمدها مقداری به وزارت آموزش وپرورش وقت رسید و شخص وزیر جناب دکتر حاج بابایی که متخصص « فیل هوا کردن » بود این منابع را به جای اینکه صرف کارهای زیربنایی کند خرج کارهای پیش پا افتاده مانند : ایجاد مجتمع های آموزشی ، طرح کذایی شاداب سازی مدارس که مبالغ چند صد میلیونی توسط چند پیستوله و تعدادی قوطی رنگ در جیب عده ای نور چشمی می رفت یا صرف طرح های دروغین مدارس الکترونیکی می شد ؛ چرا آن موقع مجلس به فکر وزارت آموزش و پرورش نبود ؟
پنجم – فکر می کنید مشکلات معیشتی ما معلمان را دولت تدبیر و امید و وزیر آموزش وپرورش به وجود آورده اند ؟ البته مشکلات معیشتی معلمان ایران از گذشته دور بوده و دولت تدبیر و امید نقشی در به وجود آوردن آن نداشته است ولی عامل اصلی تشدید مشکلات معیشتی معلمان دولت های نهم و دهم (دولت های مهر ورز ) بوده است و در این نوشته ی کوتاه اشاره ای به آن می کنم :
همان گونه که مستحضرید سیستم پرداخت حقوق و مزایای فرهنگیان به صورت متمرکز انجام می گیرد که با بررسی یک حکم کارگزینی می توان این ارقام را برای سایر فرهنگیان در نظر گرفت ؛ اکنون بنده به بررسی احکام کارگزینی خود می پردازم
(اینجانب سابقه ای 19ساله در مناطق محروم استان لرستان دارم که در دو دولت اصلاحات و دو دولت مهرورزی و دو سال از دولت تدبیر و امید مشغول خدمت در آموش و پرورش بوده ام ، حکم حقوقی بنده در سال 1376 مبلغ سی و هشت هزار تومان (38000) تومان و در سال پایانی دولت اصلاحات مبلغ دویست وهشتاد هزار تومان (280000) بوده و این یعنی در مدت هشت سال دولت اصلاحات تقریبا حقوق بنده هفت و نیم (7/5 )برابر شده و به معنای افزایش حدود هفتصد و پنجاه (750) درصدی حقوق و مزایا در مدت 8 سال و در این مدت طبق اعلام بانک مرکزی حاصل جمع تورم هشت ساله (1384-1376 ) عدد 116درصد بوده است یعنی افزایش حقوق هشت ساله دولت اصلاحات تقریبا هفت برابر مجموع تورم هشت ساله بوده است ؛ اگر ما این افزایش حقوق را عادی در نظر بگیریم افزایش حقوق در هشت ساله دولت های نهم ودهم غیر عادیست زیرا حقوق اینجانب در سال 1384 عدد دویست وهشتاد هزار تومان (280000هزارتومان ) و در پایان دولت دهم یعنی سال 1392 عدد یک ملیون وپنجاه هزار تومان (1050000هزارتومان ) بوده است ؛ طبق اعلام بانک مرکزی مجموع تورم هشت ساله یعنی ( 1392-1384) عدد 166درصد می باشد که تقریبا یک و نیم (1/5) برابر تورم 8 ساله دولت اصلاحات است ؛ حال اگر حقوق و مزایا به صورت عادی افزایش پیدا می کرد چون مجموع عدد تورمی دولت های نهم و دهم یک و نیم برابر دولت های اصلاحات بوده است برای ثابت ماندن شرایط بایدحقوق اینجانب در سال 1392 ده ونیم( 10/5 ) برابر حقوق سال 1384 می بود و این یعنی حکم بنده در سال 1392 باید مبلغ سه میلیون تومان (3000000)باشد که همان گونه که مشاهده می شود حقوق بنده در سال 92 این عدد نیست و تقریبا در این سال یک میلیون تومان می باشد که دومیلیون تومان از مبلغ واقعی پایین تر است و به معنای این است که دولت های نهم و دهم بیشترین مشکلات معیشتی را برای من به وجود آورده اند) .
ششم – همکاران خوب به یاد دارند که درسال های (91-90-89) به علت استخدام خارج از قاعده و تغییرات عجولانه نظام آموزشی و ایجاد مجتمع ها آموزشی در مدارس تعداد زیادی از همکاران که نور چشمی بودند بیشتر از 4ساعت در کلاس درس حضور نداشتند و حتی این نور چشمی ها از بیشترین امتیازات جانبی مثل وام های کم بهره و سایر امتیازات استفاده می کردند ولی در دولت تدبیر وامید تقریبا ساماندهی نیروی انسانی به شرایط خوب نزدیک شده است .
البته من نمی گویم که آقای فانی هیچ گونه ایراد و اشکالی ندارد ولی اگر نسبی قضاوت کنیم یکی از بهترین وزرای آموزش وپرورش بوده است ، درثانی ، آیا به واقع خیال می کنید نمایندگان مجلس به خاطر ما فرهنگیان می خواهند وزیر را استیضاح کنند؟
البته اگر این گونه فکر می کنید بدانید که سخت در اشتباهید ، حال بد نیست حکایت محلی را برایتان نقل کنم :
" می گویند شوهری بود بسیار همسر آزار به طوری که به هر بهانه کوچکی همسرش را کتک می زد ، روزی زن تصمیم گرفت که تمام کارهایش را درست انجام دهد شاید دیگر آزاری نبیند به همین دلیل تمام کارهای خانه را درست انجام داد و مشغول آرد بیختن شد ، شوهر وقتی برگشت چرخی در خانه زد و هیچ کمبودی مشاهده نکرد و مشغول نگاه کردن به همسرش شد ، در این هنگام چوبدستی را برداشت و مشغول کتک زدن شد ، زن وقتی دلیل کتک خوردنش راپرسید، مرد جواب داد هنگام آردبیختن شانه هایت تکان می خورد ! "
پس بدانید برای افراد بهانه جو پیدا کردن بهانه کار سختی نیست ، اگر به فرض وزیر کنونی آموزش وپرورش در این دوسال معیشت معلمان را اصلاح کرده بود و تمام مشکلات آموزش و پرورش راحل می کرد ، بعضی از این نمایندگان بهانه می آوردند که چرا مثلا در مدارس باید از میز و صندلی استفاده کنند و از فرش برای نشستن دانش آموزان استفاده نمی کنند ؟ یا چرا معماری مدارس مطابق معماری ایرانی اسلامی نیست؟ و بهانه های دیگر...
مشکل این مجلس با وزیر کنونی مطالبی که ذکر می کنند نیست ، آنها دو مشکل با وزرایی مثل وزیر آموزش وپرورش ، وزیر آموزش عالی ،وزیر امور خارجه و بعضی وزرای دیگر دولت تدبیر وامید دارند:
1-این وزرا بیشترین همکاری و همراهی با سیاست های دولت تدبیر و امید و شخص ریاست محترم جمهوری را دارند .
2- اما جرم دوم :به قول شاعر (جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد ) این وزرا مطالبی را برای همه عیان می کنند که منافع بعضی رابه خطر می اندازند ، پس ما باید منتظر استیضاح و سوال ها بیشتری باشیم .
نکته ای دیگر که باید عرض کنم این است به تازگی نگارش برنامه ششم توسعه کشور دردولت شروع می شود ؛ رتبه بندی معلمان در دستور کار قرارگرفته است ، امسال با تراکم نیرو در متوسطه دوم و کمبود نیرو در متوسطه اول مواجه هستیم ، با بازنشستگی 40000هزارنیرو و همچنین افزایش ورودی دانش آموزان به مقطع ابتدایی مواجه هستیم و تابستان فصل طلایی برنامه ریزی یک وزیر در آموزش و پرورش می باشد ؛ بدانید اگر با استیضاح و عزل وزیر در اول مهر هرکدام ازاین موضوعات حل نشود عواقب آن به عهده ی مجلس شورای اسلامی و کلیه نمایندگان آن می باشد ؛ پس هشدار می دهیم مراقب باشید .
در پایان بیتی ازمرحوم کیومرث صابری می نویسم : (یک زبان دارم دو تا دندان لق /می زنم تا زنده هستم حرف حق )
از خداوند می خواهم رفتار و گفتارم مصداق این بیت زیبا باشد .
گروه اخبار /
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، حسین مظفر در بیان ویژگی های دکتر فانی گفت: ایشان کسی است که مسئولیت های مختلف را در آموزش وپرورش همراه با تجربه های گران سنگ کسب کرده است.
وی تصریح کرد: محروم کردن نظام تعلیم و تربیت در این مقطع زمانی و در این شرایط حساس از وجود چنین عنصر خدمتگزاری جفا به این عرصه خواهد بود.
مظفر درخصوص موارد سئوال از وزیر آموزش وپرورش ، تأکید کرد: اشکالاتی که همکاران ما در مجلس مطرح کرده اند مانند پی گیری فضای آموزشی یا تأمین معیشت فرهنگیان یا توسعه عدالت آموزشی خارج از اختیارات وزیر می باشد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: اگر چه حق معلمان عزیز و حق دستگاه تعلیم و تربیت است که به این انتظارات پاسخ مثبت داده شود و باید حل مسائل آموزش وپرورش و معلمان عزیز در رأس اولویت های هر دولت قرار گیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با اشاره به وجود مشکلات بودجه ای آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: این مشکلات نباید به حساب بی تفاوتی یا ناتوانی وزیر گذاشته شود چرا که توانمندترین انسان های مطرح نیز اگر در شرایط کنونی در جایگاه وزیر قرار گیرند به تنهایی نه توان حل این مشکلات را دارد و نه به خواسته های او عمل می شود.
وی با بیان این که در شرایط کنونی و با افرادی که مطرح می شوند دکتر فانی خیرالموجودین است و باید به او فرصت بیشتری داده شود ، گفت: برخی از نارضایتی نمایندگان محترم مربوط به مدیران اجرایی استان ها و مناطق می باشد که حل این مسئله در گروی برخورد دوستانه و تعامل با وزیر می باشد و اگر فرصت داده شود قطعا قابل حل است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: به نظر می رسد با استیضاح وزیر نه تنها مشکلات آموزش و پرورش حل نمی شود بلکه وضع نامناسب تری به وجود می آید که قطعا مورد رضایت همکاران نخواهد بود.
مظفر اظهارامیدواری کرد: همکاران محترم در مجلس موقع طرح استیضاح با واقع بینی و ژرف اندیشی فرصت بیشتر برای استمرار خدمت دکتر فانی در آموزش وپرورش را به وجود آورند.
توضیح سخن معلم :
پرتال وزارت آموزش و پرورش در این خبر نام کوچک آقای مظفر را " محمد جواد " ذکر نموده بود در حالی که نام واقعی ایشان " حسین مظفر " است .
« محمد جواد مظفر » در حال حاضر مدیر انتشارات کویر می باشد .
نهاد وزارت آموزش و پرورش را ميتوان مهمترين و حساسترين نهاد مردمي در جمهوري اسلامي ايران ناميد زيرا از يك سو با نهاد خانواده در سراسر كشور سر و كار دارد و از سوي ديگر فرزندان همه ايرانيان از همه طبقات اجتماعي مشتري اين وزارتخانه هستند. بر اين دو ويژگي اگر معلمان و آموزگاران را اضافه كنيم كه از اصناف اين نهاد محسوب ميگردند، مردمي ترين، پاكترين و البته حساسترين فعاليت فرهنگي، آموزشي و اجتماعي باز در سراسر كشور از سوي آنها انجام ميپذيرد.
نگاهي به كارنامه مجلس شوراي اسلامي از آغاز تا امروز نشان ميدهد از چالشهاي اصلي و عمده مجلس در همه ادوار آن، وزارت آموزش و پرورش بوده است. به هر علت يا دليلي بعد از 9 دوره از گذر عمر مجلس، در هيچ دورهاي رضايت مجلس از وزارت آموزش و پرورش ديده نميشود. در تمامي ادوار مجلس، وزارت آموزش و پرورش همواره مورد «سؤال» يا «استيضاح» و نقد منفي نمايندگان در مجلس بوده است، آن چنان كه براي همه اعضاء و كاركنان وزارت آموزش و پرورش، بيثباتي مديريتي امري معمول و عادي گرديده است.
از مجموع 12 وزير، بعد از پيروزي انقلاب تا امروز، تنها چهار وزير موفق شدند دوره چهار ساله وزارت خود را به اتمام برسانند، البته همين چهار وزير نيز بارها مورد سؤال مجلس قرار گرفتهاند و يا درآستانه طرح استيضاح، پيچ و مهره ميز مديريت آنها توسط مجلس شل شده است!
به طوري كه نيمي از وزراي آموزش و پرورش در اين سالها به طور جدي در معرض استيضاح قرار گرفتند. اگر نگاهي به دلايل چالش اين وزارتخانه از سوي مجلس داشته باشيد كه از سوي كارشناسان آموزش و پرورش كشور به صورت نقدي تخصصي نوشته شده است، شايد دو محور در آن عمده و اصلي است. يكي فرسودگي نظام مديريتي كلان وزارت آموزش و پرورش و ديگر نارضايتي آموزگاران، فرهنگيان از مديريت دولتي (مجلس و دولت) و نظام برنامهريزي بيثبات در آن است. در اين ميان براي نمايندگان مجلس گويا اعتراض عليه وزارت آموزش و پرورش در اشكال سؤال از وزير و يا استيضاح علاوه بر تضارب سياسي كه همواره سايهاش وجود دارد، جلب رضايت موكلين خود در سطح استانها و شهرستانها در نظر است كه در آستانه انتخابات مجلس در طول اين سالها از موارد خاص و موضوع برجسته ميگردد.
اين بار فاني وزير آموزش و پرورش دولت روحاني از سوي تعدادي از نمايندگان مجلس مورد استيضاح قرار گرفته و قرار است چهارشنبه آينده طرح استيضاح در صحن علني مجلس مطرح گردد. پرسش نويسنده محك از مجلسيان اين است كه با طرح اين استيضاح در حالي كه در عمل حداكثر 7 ماه از عمر اين مجلس (مجلس نهم) و حداكثر 4 ماه از عمر مفيد نمايندگي تا پايان سال 94 باقي مانده است فرض آنكه وزير كنوني رأي نياورد و طراحان استيضاح موفق گردند، دولت يا بايد سرپرست موقت براي وزارت آموزش و پرورش انتخاب كند و يا تا دو ماه ديگر فردي را براي تصدي وزارت به مجلس معرفي كند كه كسب رأي نمايندگان براي وزير جديد نيز حداقل يك ماه طول خواهد كشيد، آيا مردم حق دارند كه از مجلس و نمايندگان طراح استيضاح بپرسند كه با طرح استيضاح آن هم در پايان ماههاي عمر مجلس نهم، براي چند ماه باقي مانده، چه شقالقمري را با وزير جديد ميتوانيد انجام دهيد. الا اينكه بيثباتي مديريتي در وزارت آموزش افزايش يابد!؟
وقتي به نقد وزارت آموزش و پرورش پرداخته ميشود از مشكلات پيچيده و كهنهاي ياد ميگردد كه سالهاي سال است ادامه دارد. نويسندهاي نوشته است، وزارت آموزش و پرورش به لحاظ ماندگاري مشكلات، وابستگي شديد به بودجههاي دولتي، ساختار ستادي انعطافناپذير و حلقه مشاوران و برنامهريزاني كه به روز نيستند، از نوادر دستگاههاي دولتي است كه اهالي اين وزارتخانه هنوز در فضاي دهه 60 براي مخاطبان اصلي خود برنامهريزي ميكنند.
در ادامه نقد طرح استيضاح كنوني از وزير آموزش و پرورش نويسنده به بخش مهم از دلايل اين استيضاح اشاره دارد كه، بخش مهمي از دلايل استيضاح ناظر بر چند مورد بوده است.
در ابتدا پاي ثابت همه طرحهاي استيضاح، ناظر بر مسئله وضعيت معيشت فرهنگيان بوده است؛ اعتراض قدمتداري که به گفته فرهنگيان بيش از آنکه ناشي از «فقر» باشد، ناشي از «فرق» است و بنمايه اصلي آن فاصله درآمدي و معيشتي است که فرهنگيان با ساير کارکنان دولت در وزارتخانههاي اقتصادي دارند. فرهنگيان در تمامي دولتها اعتراض خود را به مسائل معيشتي جار زدهاند و پس از دوران وزارت محمدعلي نجفي، که با افزايش ملموس حقوق فرهنگيان همراه بود، در هيچ دورهاي نتوانستهاند، به حق واقعي خود دست يابند.
همين مسئله يکي از ابزارهاي مخالفان براي مواجهه با وزراي آموزش و پرورش در تمامي دولتها بوده است و بهنوعي همواره دستمايه برخوردهاي سياسي با وزرا شده است. فارغ از اينکه با نگاهي به عملکرد مالي وزارت آموزش و پرورش ميتوان دريافت اين وزارتخانه عريض و طويل، بيش از 20 سال است که بالاي 94 درصد بودجه خود را مستقيما به حساب فرهنگيان ميريزد و دولتها و دورههاي مختلف مجلس شوراي اسلامي هنوز برنامهاي براي خروج آموزش و پرورش از اين بنبست نداشتهاند.
انتصابات در آموزش و پرورش نيز يکي از نقاط چالشبرانگيز دولتها با مجلس است؛ فرهنگيان در شهرستانهاي کشور، دست بسته اولين وزير آموزش و پرورش در دولت هفتم و حجم بالاي درخواستهاي نمايندگان مجلس پنجم براي اِعمال سليقه در ادارات آموزش و پرورش استانهاي کشور را بهياد دارند، چراکه عموما در سالهاي اخير، برخي نمايندگان حوزههاي انتخابي در شهرستانهاي کشور، بخش مهمي از پايگاههاي سياسي و اجتماعي خود براي حضور موفقتر در انتخابات پايگاه فرهنگيان ميبينند. همين مسئله باعث ميشود، همواره در آستانه انتخابات مجلس شوراي اسلامي، لابيها و مذاکرات برخي نمايندگان با مسئولان آموزش و پرورش براي مشورت يا اعمال نظر درباره انتخاب مديرکل و رؤساي ادارات آموزش و پرورش در استانها و شهرستانهاي کشور، بالا بگيرد و اگر اين لابيها و مذاکرات به نتيجه نرسد، اين امکان وجود دارد که وزير با اهرمهايي مانند استيضاح، طرح سؤال و... تحت فشار قرار گيرد. ماندگاري بالاي مشکلات در آموزش و پرورش نيز به مدد مخالفان ميآيد و اهرمهاي فشار را به دلايل نسبتاً موجه براي استيضاح تبديل ميکند.
طرح استيضاح جديد بر اساس حق نمايندگان مجلس براي طرح سؤال يا استيضاح نه تنها قانوني كه مسئوليت هر نماينده در مجلس است اما اين پرسش همچنان باقي است كه آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟
و مهمتر از آن چرا در پايان دوره مجلس كه نماي استيضاح كاملاً شكل و ظاهر سياسي پيدا ميكند، وگرنه براي مدت چند ماه ـ حداكثر 5 ـ ماه هيچ فرد جديدي به صورت سرپرست يا وزير جديد وزارت آموزش و پرورش نه تنها قادر به برنامهريزي بلند مدت نخواهد بود، بلكه مشكل چنداني را حل نخواهد كرد الا اينكه بيثباتي مديريتي در اين وزارتخانه افزايش يابد !
روزنامه اطلاعات
« سخن معلم » تریبونی برای همه فرهنگیان و معلمان است تا فارغ از نگرش های سیاسی و یا جناحی ، نظرات و انتقادات خود را بیان نمایند .
مطالب مطرح شده لزوما دیدگاه مدیر مسئول و دست اندرکاران گروه سخن معلم نیست و ما بر اساس دکترین خود که نهادینه ساختن « تفکر انتقادی »و « گفت و گو » است آن را منتشر می کنیم .
هر چه که پیش می رویم آموزش و پرورش میهن عزیزمان بیشتر به سقوط و نا کجا آباد نزدیک تر می شود . روند نظام آموزش و پرورش کشورمان دهه به دهه ،سال به سال و روز به روز روند انحطاطی طی نموده و هر چه بیشتر از عمر آن سپری می گردد از معیارها، تراز و استاندارهای لازم یک سازمان علمی ، فرهنگی و ارزشی که ماموریت و وظیفه ی آن تولید و تحقق سعادتمندی نوجوانان و جوانان کشور می باشد فاصله گرفته و این حالت و صفت منفی روز به روز درحالت بازتولید نابه سامانی ها وتبدیل شدن به ضد خود یعنی ضد آموزش و پرورش و ضد تعلیم و تربیت ، گوی سبقت را درحرکت به سوی انحطاط و اضمحلال ازسایر بخش ها و سازمان ها درجامعه ربوده است و علت اصلی و نهایی آن به نوع نگرش و چگونگی سیاست ورزان و تصمیم سازان درکشورمان بازمی گردد.
با سیری در گذشته ی آموزش و پرورش کشورمان و ارزیابی آن در مقطع و دوره ی کنونی وقتی جایگاه علم و دانش، معلمان و فرهنگیان ، وضعیت اخلاقی ، تربیتی و علمی دانش آموزان و خروجی نظام تعلیم و تربیت و آنچه مربوط به آموزش وپرورش می شود را به تحلیل منطقی و منصفانه می نشینیم ، تاسف و حسرت روزهای قبل و گذشته را می خوریم ؛جایگاه و موقعیت مواردی که در فوق به آنها اشاره نمودم به جای آنکه روند صعودی و تکاملی داشته باشد روند سقوط و انحطاط داشته است که بسیار نگران کننده و خطرناک می نماید.
دراین نوشته ی موجز ، قصد ندیدن تلاش و کوشش ها و زحمات وزراء محترم آموزش و پرورش بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی را نداشته ، آنان به اندازه توان و وسع فکری خود تلاش نموده اند اما چون متاسفانه آموزش و پرورش به معنی واقعی موضوع اصلی و دغدغه ی نهایی نظام سیاسی کشورمان نبوده و نمی باشد ، هریک شیوه و راهکارخود را داشته و ایدئولوژی منسجم و خط مشی واحدی را اعمال ننموده اند و وجه مشترک بازده عملکردی آنان عدم توفیق و موفقیت در عرصه ی کاری و حرفه ای آموزش و پرورش بوده است. روش های مغایر و بعضا متفاوت و متضاد با یکدیگر.
در راس بدنه وزارت آموزش پرورش شورایی است که به آن « شورای عالی آموزش و پرورش » گویند .
به واقع ، این شورا در کجای آموزش پرورش کشور قرار دارد؟
آیا تاکنون تحول جدی و اساسی و راهبردی چشمگیری را از آن دیده ایم؟
به نظر حقیر جواب دو سوال و سوالاتی ازنوع و جنس پرسش های فوق منفی است یعنی بود و نبود آن تاثیری در وضعیت آموزش و پرورش نداشته بلکه اجازه بفرمایید با جرات و شجاعت و بدون محافطه کاری اذعان نمایم که نبود آن با عملکرد این چنینی بسیار مفید فایده برای آموزش وپرورش کشورمان بوده تا بودنش در وضعیت و با عملکردی که الان شاهد و ناظر آن هستیم.
وجود ستاد و سازمانی بسیار عریض و طویل و فربه با هزینه ای بسیار و کارایی بسیار اندک در آموزش و پرورش کشورمان نه تنها فاقد کارایی بوده بلکه نظام بوروکراسی بسیار به هم تنیده ای را به وجود آورده و شکل داده است که خود مشکل و معضل بزرگی در جلوی پای آموزش وپرورش می باشد، و متاسفانه هر وزیری که آمده آن را فربه تر و حجیم تر نموده است.
به وزارتخانه ی آموزش وپرورش ، ادارات کل آن ،و به مناطق آموزشی تابع وزیر مجموعه ی آن سری بزنید با جرات این ادعای نگارنده را تایید می نمایید که با 30% کادر وپرسنل موجود درصورت توانمند بودن می توان امورستادی و پشتیبانی را در این سازمان و وزارتخانه به خوبی به انجام رسانیده و به پیش برد و هزینه های سنگین اعتباری و ریالی آن را به نفع مدارس کاست.
وجود سازمانی که متولی تالیف و چاپ ونشر کتب درسی است به واقع با عنایت به وضعیت نابه سامان محتوای کتب درسی و عدم کارایی کتاب های موجود بر رفتار و آموزش دانش آموزان به معنی واقعی ، که از ورود به بیان موارد و مصادیق ناکارآمدی آنها و سازمان مربوط در این مجمل پرهیز می نمایم.
به واقع ، یکی از عوامل به هم ریختگی در آموزش و پرورش وجود چنین سازمانی با درجه ی بوروکراتیک و عدم مفید بودن بالاست .آموزش و پرورش نباید متولی تربیت معلمان باشد این کار را باید به عهده ی دانشگاه نهاد و ساز و کارمربوط را در آنجا باید چست و جو نمود.
چرخه ی مدیریت و نخبگان درآموزش وپرورش بسیار عقیم و ایستا است و فاقد چابکی و ضرورث های لازم می باشد تا سخن ازانتخاب وزیر می شود ، نام امتحان پس داده – های ناموفق ، غیرتحول خواه و محافظه کارانی که جرات تغییرات اساسی و ریشه ای را دربدنه ی آموزش و پرورش را نداشته و دردوران خدمت خود هیچ گونه حرکت محوری و تاثیرگذاری ژرفی را از ایشان شاهد نبوده ایم را عنوان نموده و مطرح می نمایند ؛ مظفر ، نجفی، اکرمی ،حاجی ، فانی ،حاجی بابایی، غندالی ، نوید و... کسانی که در 20 سال اخیر برگرده ی آموزش و پرورش ایران عزیز سوار بوده اند اما هیچ تغییر، تحول و چاره ی اساسی را برای آموزش وپرورش درحال سقوط و معلمان شریف و مظلوم نیندیشیده و ارائه ننموده اند، پرطرفدارترین آنان آقای دکتر نجفی است که با نگاهی به برنامه ی ایشان به ادعای تلخ نگارنده اذعان می نمایید.
الان دعوا بر سر نقش وزیر در انتخابات پیش روست نه سفره و شخصیت معلم که اگر راست و اصول گرا باشد چنین می شود و اگر اصلاح طلب باشد چنان و همین یعنی از طرفی اعتراف به عدم تربیت درست فکری و سیاسی جامعه و ناکارآمدی وزراء و آموزش و پرورش گذشته است که نتوانسته اند نسل و نسل هایی فکور و اندیشمند و آدم ، خط شناس و دوست و دشمن شناس تربیت نمایند و وحدت و نگرش وحمیت ملی را شکل داده و محقق نمایند و هم توهین به شعور معلمان فرهیخته و شریف می باشد که با رفتن و آمدن یک وزیر یک جناح بر جناح دیگر غلبه نموده و می گردد و تمام انرژی و فرصت های محدود جامعه و مردم مظلوم درمباحث غیرضرور و نامفید به اصطلاح استیضاح هزینه شده و می شودد ؛ مگر معلمان دارای تشخیص و تحلیل نیستند ؟
البته که هستند ، مگر درخرداد 76 و خرداد 94آموزش وپرورش دراختیار جناح مخالف نبود که بود پس چرا نتیجه ی انتخابات بر خواست و اراده ی سلیقه ی سیاسی حاکم نبود؟ علت آن شعور سیاسی و تحلیل عمیق جامعه عموما و معلمان فرهیخته خصوصا می باشد که همه ی این شناخت و هوشمندی سیاسی به برکت اسلام عزیز و رهبری معمارکبیر انقلاب اسلامی شکل گرفته و آفریده شده است.
بنابراین فرهنگیان معزز و محترم و رئیس جمهور محبوب باید به دنبال انتخاب فرد و تیمی برای آموزش وپرورش کشور و مملکت باشند که تحول خواه ،شجاع و ساختارشکن باشند تا مسیر انحرافی آموزش وپرورش رابه مسیر و راه درست آن برگردانند ؛ امروز که رهبر معظم انقلاب به آموزش و پرورش نگاه ويژه دارند ، امروز نهاد هاي مدني به رسميت شناخته شده اند ، امروز که رسانه ها بيشتر از گذشته به آموزش و پرورش معطوف شده اند . امروز که خردمندان مجلس شوراي اسلامي به آموزش و پرورش و چالش هاي آن توجه مي کنند . امروز که ... بهترين زمان است که جهت ايجاد رنسانس در آموزش و پرورش کشور عزيزمان بپردازيم .
دايره بسته ي ارکان تصميم سازي و تصميم گيري در آموزش و پرورش را تغيير داده و با تکيه به خرد جمعي اين گروه ناکارآمد را متحول نماييم .
گروه اخبار /
ابوالفضل ابوترابی نماینده مردم نجف آباد در مجلس شورای اسلامی درباره چند محور مورد نظر نمایندگان مجلس که موجبات استیضاح وزیر آموزش و پرورش را فراهم کرده، توضیح داد و گفت: فانی اعلام کرده بود که آموزش و پرورش ۵۰ هزار، معلم مازاد دارد و در عین حال با کمبود ۴۷ هزار معلم در نقاط محروم کشور رو به رو است؛ در واقع تجمع معلمان در تهران و مراکز استانها نشان از سوءمدیریت وزیر دارد.
سوءمدیریت باعث تجمع معلمان در شهرهای بزرگ شده است
نماینده مردم نجف آباد در مجلس با بیان اینکه «مستخدم» یعنی کسی که در اختیار دولت است و باید هر جا دولت او را برای تدریس میفرستد برود، افزود: سوءمدیریت باعث تجمع معلمان در شهرهای بزرگ شده است، هرچند این مشکل در سالهای گذشته به وجود آمده اما وزیر دو سال برای اصلاح این شرایط وقت داشته است که تغییر مثبتی صورت نگرفت.
وی ادامه داد: بهعنوان نمونه حوزه انتخابیه بنده حدود ۲۰۰ معلم نیاز دارد، وقتی در شهری مانند نجفآباد که نزدیک به مرکز استان است تا این حد مشکل وجود دارد دیگر باید دید شهرهای مرزی و محروم در چه وضعیتی قرار دارند؛ لذا معتقدم این معضل مهم ربطی به کمبود پول و درآمد ندارد و تنها از سوءمدیریت نشأت میگیرد.
ابوترابی در ادامه به فعالیت وزیر آموزش و پروش در راستای احقاق حقوق آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: فعالیت مشخصی در زمینه دریافت بودجه از سوی وزیر دیده نشده است در حالی که مابقی وزرا حضور پررنگی به ویژه هنگام تخصیص بودجه در مجلس دارند اما وزیر آموزش و پرورش در کمیسیونها -البته به غیر از آموزش و تحقیقات- حضور کم رنگی داشتهاند.
مخالفت وزیر با استخدام ۳۷ هزار معلم، قدمی دیگر به سوی استیضاح
دبیراول کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس نهم شورای اسلامی به یکی دیگر از دلایل استیضاح وزیر آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: اگر فانی با استخدام ۳۷ هزار معلم مخالفت نکرده بود مشکل کمبود معلم و سرباز- معلم آموزش و پرورش حل میشد و شاید نمایندگان درباره استیضاح وی به اجماع نمیرسیدند.
ابوترابی افزود: شرایط به قدری سخت است که نباید انتظار مالی و پولی از وزیر داشت اما انتظار مدیریت مانند حضور پررنگ در صحن و کمیسیونهای مجلس، طبیعی و به حق است.
نقش کلیدی معاونان روسای آموزش و پرورش شهرستانها در تجمعات
وی در ادامه به یکی از دلایل اصلی که وزیر را به سمت استیضاح سوق داد اشاره کرد و گفت: وزارتخانه آموزش و پرورش آتشی افروخت که دامان وزیر را گرفت. ماجرا از این قرار است که مدیران وزارتخانه با همراهی مدیران استانی و شهرستانی شروع به برگزاری تجمعاتی در سراسر کشور کردند و با سند میگویم که در برخی از شهرستانها، معاونان روسای آموزش و پرورش در تجمعات نقش کلیدی داشتند که معلمان در این تجمعات خواهان استیضاح وزیر شدند.
دبیراول کمیسیون قضایی و حقوقی افزود: برخی از افراد این تجمعات را برای ایجاد فشار به دولت و مجلس برپا کردند، اما نمیدانستند آتش آن دامان خودشان را میگیرد و بدنه آموزش و پرورش در این تجمعات صراحتا خواهان استیضاح وزیر شدند.
خبرگزاری خانه ملت
انتهای پیام/
شاید به گمان خیلی از فرهنگیان استیضاح علی اصغر فانی در چنین وضعیتی که مشکلات عدیده ای دامن گیر آموزش و پرورش می باشد کاری اصولی و قابل قبول باشد ، اما آن چه از درون مایه ی این استیضاح برمی آید این است که به هیچ عنوان این هدف دنبال نمی شود ، چرا که متاسفانه بازهم نمایندگانی این استیضاح را کلید زده اند که در روز رای اعتماد به گزینه ی مورد قبول دولت و فرهنگیان یعنی محمد علی نجفی رای منفی دادند !
آن ها بیشتر ملاک های سیاسی را مدنظر قرار داده و به دنبال اهداف سیاسی خویش می باشند. بی گمان مشکلات متعدد آموزش و پرورش زاییده ی فقط این دوره نبوده و حل آن ها هم از عهده ی یک نفر بر نمی آید!
ما در دوره گذشته هم با مشکلات متعددی در سیستم آموزشی کشور مواجه بودیم ، به گونه ای که شتاب زدگی در بسیاری از موارد سیستم آموزشی را با مشکلاتی مواجه ساخت ، اما متاسفانه همین نمایندگان هیچ گاه به دنبال راهکار استیضاح نبودند ، بلکه آن ها را روند طبیعی قلمداد می کردند.
امروز اگر چه باید اذعان کرد که مشکلات درسیستم آموزشی همچنان وجود دارد و فرهنگیان از مشکلات موجود رنج می برند ، اما چه تضمینی وجود دارد که گزینه ی ایده آل دولت بتواند باب طبع نمایندگان مخالف باشد و آن ها مشکلات فرهنگیان را در انتخاب شان لحاظ کنند؟
چگونه می شود به این نتیجه رسید که فقط تغییر وزیر رفع کننده ی همه ی مشکلات است؟
وقتی بحث رتبه بندی که وزیر در اجرای آن جدیت به خرج داده است ، هنوز زمان آن فرانرسیده است و هنوز کم و کیف اجرای آن مشخص نشده است ؛ آیا می توان قبل از اجرا و چگونگی آن در موردش نظر داد؟
آیا اهداف آموزشی نمایندگان فقط در قالب استیضاح تحقق می یابد؟
آیا می شود این را راس خواسته های فرهنگیان در نظر گرفت؟
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که اجازه ی تجمعات صنفی در دوره ی فانی همراهی با مشکلات معلمان بود و آن ها توانستند مشکلات خود را به گوش فرادستان برسانند.
با همه ی این ها ، از دید نگارنده آن چه توجه به آن ضروری به نظر می رسد این است که دولت محترم و نمایندگان محترم مجلس توجه کلی شان را بیشتر به آموزش و پرورش معطوف نموده و نگاهی جدی تر به آن داشته باشند!
بیشتر صدای فرهنگیان را با رفع مشکلات آن ها بشنوند و سیستم آموزشی را یاری نموده تا با برنامه ای جدی و موثر قدم در راه رفع بحران ها بردارند! بی گمان این رویه خواهد توانست نور امید را دل فرهنگیان زنده کند .
گروه اخبار /
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ در هفته گذشته، چالش اصلی دولت و مجلس، وزیر آموزش و پرورش بود. تا حدی که برای حل مشکلات عمدتا معیشتی معلمان، جلسه غیرعلنی با حضور علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش و محمدباقر نوبخت، معاون رییس جمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی برگزار شد، و ظاهرا هم نتیجه ای نداشت، (اینجا) چه اینکه اعلام شد چهارشنبه هفته آینده جلسه استیضاح وزیر آموزش و پرورش برگزار می شود.
اما خبرآنلاین در یک نظرسنجی از مخاطبانش درباره چارهساز بودن استیضاح برای حل مشکلات فرهنگیان پرسید، اما نکته جالب اینجا بود که مخاطبان با نظر استیضاح کننده ها مخالفند؛
چند نکته در رابطه با استیضاح دکتر فانی ذهن هر فرهنگی را به خود مشغول کرده است:
1- آیا این استیضاح برای بهبود وضعیت معیشتی و ارتقاء منزلت فرهنگیان است؟
با نگاهی به سابقه استیضاح کنندگان به سادگی می توان دریافت که دغدغه اینها معیشت فرهنگیان نیست زیرا اگر چنین بود چرا زمانی که دکتر روحانی آقای نجفی را به عنوان وزیر معرفی کرد و این امر امیدواری فراوانی را در معلمان برای بهبود وضعیت معیشتی و منزلت خود با توجه به خاطره خوبی که از ایشان در دوره وزارتش داشتند با دلایل واهی رای اعتماد ندادند و معلمان امیدوار را اول مهر ماه با ناامیدی سر کلاس فرستادند .
در حالی که می دانستید قاطبه فرهنگیان خواستار وزیر شدن نجفی برای حل مشکلات شان بودند یا در دولت قبل کوجک ترین فشاری به وزیر همفکر برای بهبود وضعیت معیشتی معلمان نیاوردند !
2- یکی از مسایلی که بسیار روی آن مانور می دهند لایحه رتبه بندی وزیر قبلی است .این سوال وجود دارد که زمانی حاجی بابایی وزیر دولت احمدی نژاد شد که این دولت به پولدارترین دولت تاریخ ایران به واسطه فروش نفت 140دلاری مشهور است و حاجی بابایی هم که به تدوین و اجرای یک شبه برنامه های استراتژیک مشهور است ! مانند سند تحول بنیادین که رونمایی آن همه را غافلگیر کرد و هم مجلس هم فکر ایشان بود که کوجکترین فشاری از این جهت متوجهش نبود و هر لایحه ای را به راحتی به تصویب می رساند.
چطور است که در سال اول یا دوم وزارتش لایحه رتبه بندی را به مجلس نفرستاد تا از آن همه ثروت هنگفت که هزاران میلیارد آن یا اختلاس می شد یا گم ! « حق مسلم معلمان » که بی عدالتی در حقوق و مزایای آنان بر عالم و آدم مشهود است اداء گردد و خود زمانی که وزارتش به اتمام می رسید شاهد اجرای آن می بود و نام نیکی از خود بر جای می گذاشت ؟
آیا همکاران حق ندارند الان از خود بپرسند درست در ماه های آخر عمر دولت که دیگر کف گیر به ته دیگ رسیده بود فرستادن لایحه ای با آن همه اشکال جز امیدوار نمودن بی فایده معلمان و سیاسی کاری ....چه فایده دیگری داشته است؟
3- آیا راه دیگری جز استیضاح وزیر نبود مانند طرح الزام دولت به ارائه لایحه رتبه بندی ... ؛ فقط باید این وزارت را درحال تزلزل و آشفتگی نگه داشت ؟
تا آنجا که ما می دانیم در دوسال گذشته با لابی گری و فشار به وزیر همین نمایندگان توانسته اند نیروهای خود را در پست های مورد نظر منصوب یا حفظ نمایند به طوری که « مدیران سفارشی » دیگر جزئی از فرهنگ سازمانی شده و همین امر هم باعث رنجش معلمان از وزیر گردیده ؛ اگرچه وزیر نتوانسته انتظارات به حق معلمان را از لحاظ برقراری عدالت در حقوق و مزایا را فعلاً برآورده نماید که این امر هم به تنهایی در توان هیج وزیری نیست ولی حداقل آرامشی را به جامعه معلمان و محیط نقادی را تشویق نمود که نباید نادیده گرفت.
4- معلمان تیزبین رفتار شما نمایندگان را در این مدت زیر نظر دارند ، اگر این استیضاح به اسم معلم و برای مقاصد فردی و جناحی باشد و بعد از اینکه به هدف خود رسید مطالبات معلمان را فراموش کنید مطمئن باشید دیری نخواهد پایید که در اسفند ماه معلمان شما را استیضاح و برکنار خواهند نمود.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان...