مدعای صریح و بی ابهام این مقاله، این گزاره است: « علی اصغر فانی صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را ندارد »
بنا بر مقتضای عقلانیت نظری ،البته باید برای این مدعای خود استدلالی ارائه کنم.از میان ادله مختلف تنها به ارائه یک دلیل اکتفا می کنم که به تنهایی برای اثبات مدعای مقاله کفایت می کند.مدعای خود را به صورت شکل اول قیاس اقترانی، و مبتنی بر دو مقدمه ارائه می نمایم.لازم به ذکر است که شکل قیاس اول اقترانی،که یقینی ترین نوع قیاس است، به شکل زیر است :
1) الف ب است
2) ب ج است
نتیجه :الف ج است
و البته شکل ریاضی این قیاس این گونه است:
1) a=b
2) b=c
a=c
اما استدلال من:
الف) علی اصغر فانی، در هیات دولت نمی تواند از حقوق معلمان دفاع کند .
ب) هر کس که نتواند در هیات دولت از حقوق معلمان دفاع کند،صلاحیت وزارت ندارد .
نتیجه: علی اصغر فانی صلاحیت وزارت ندارد.
مقدمه اول قیاس، البته خود نیاز به دلیل دارد.بر اساس کدام ادله و شواهد می توانیم مدعی شویم که فانی در هیات دولت نمی تواند از حقوق معلمان دفاع کند؟
بنا به روایت حجت الاسلام موسی قربانی،معاون دیوان عدالت اداری،دولت در فروردین سال 93 دستورالعملی به امضای اسحق جهانگیری،معاون اول رییس جمهور به سایر دستگاه های دولتی به این مضمون ابلاغ کرده است: "دستگاههای اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات كشوری، سازمان های تابع و وابسته كه تا زمان ابلاغ این تصویبنامه از فوقالعاده موضوع بند 5 ماده 68 قانون یاد شده برخوردار نشدند، مجازند با توجه به اصلاحات ساختاری و ساماندهی نیرویانسانی نسبت به برقراری فوق العاده شغل متناسب با سطح تخصصی و مهارتها برای مشاغل تا سطح كاردانی(700 امتیاز)، مشاغل هم سطح كارشناسی (1500 امتیاز) و مشاغل بالاتر (2000 امتیاز) اقدام و از محل منابع حاصل از صرفه جویی با رعایت مقررات مربوط پرداخت كنند".
به روایت موسی قربانی، به غیر از وزارت آموزش و پرورش سایر دستگاه ها این ابلاغیه را اجرا کرده اند و تنها آموزش و پرورش بوده است،که به تعبیر قربانی، از اجرای نص صریح قانون سرباز زده است.البته آموزش و پرورش از اردیبهشت سال گذشته این ابلاغیه را برای کارکنان ستادی خود به اجرا گذاشته است.عدم اجرای این مصوبه در آموزش و پرورش، موجبات نارضایتی کثیری از معلمان را فراهم آورد؛ به طوری که برای احقاق حق خود به دیوان عدالت اداری مراجعه کردند شکایت به آن دستگاه قضایی بردند. موسی قربانی با بر حق دانستن خواسته ی معلمان معترض، از مسولان آموزش وپرورش خواست که سریع تر مشکل را حل کنند.
محمد بطحایی ،معاون پشتیبانی وزیر و کسی که به عنوان متولی امور مالی وزرات خانه باید تلاش همه جانبه ای برای احقاق حقوق همکاران خود داشته باشد،بعد از رسانه ای شدن این مصوبه و اعتراضات متعدد معلمان و دخالت دیوان عدالت اداری،در آخرین نشست رسانه ای خود در اسفند 93 گفت : " فوقالعاده شغل معلمان در آموزش و پرورش در چارچوب خدمات کشوری در حوزه پرداخت حقوق با سایر کارکنان تفاوتی داشته است. ما از مهر ماه 93 و با آغاز سال تحصیلی به تدریج به سمت اجرای بند 5 ماده 68 پیش رفتیم و از ظرفیت حداکثری این بند استفاده کردیم.» "
بطحایی به صراحت می پذیرد که مطابق این مصوبه دریافتی معلمان کمتر از سایر کارکنان دولت شده است و پذیرفتن این نکته به این معنی است که بطحایی پذیرفته است که دولت میان کارکنانش تبعیض قائل شده است.بطحایی البته می کوشد در میان خبرنگاران، اهمال خود و رییس محبوبش را توجیه کند و متاسفانه خبرنگاری نیست که او را به چالش بکشد و بگوید مطابق این مصوبه، پرداخت ها و افزایش فوق العاده شغل باید از محل صرفه جویی دستگا های دولتی انجام شود.آموزش و پرورش به روایت خود فانی سال گذشته حداقل 5000 میلیارد کسری بودجه داشته است (این رقم به نظرم اغراق است و واقعی نیست).
چطور با وجود این همه کسری صرفه جویی روی می دهد؟
چرا فانی در هیات دولت به خود نجنبید و در برابر این مصوبه ناعادلانه سخنی نگفت؟
آیا نمی دانست با این رقم کسری بودجه، این افزایش در آموزش و پرورش شدنی نیست؟
چرا محمد بطحایی به عنوان متولی اصلی امور مالی وزارت خانه، نوبخت و سازمان مدیریت و حتی رییس جمهور را به چالش نکشید؟
به نظر می رسد که بطحایی در نشست خبری آخر خود، که در هفته آخر اسفند برگزار شده است، صادقانه سخن نگفته است؛در آن جا ادعا می کند که با فراهم شدن اصلاحات ساختاری تا یک ماه آینده این مصوبه انجام می شود. مشخص است که این سخن وی ناشی از دخالت دیوان عدالت و اعتراضات معلمان بوده است.
یازده ماه است که این مصوبه در دستگا های دیگر اجرا شده است و بطحایی وعده اجرای آن را از سال آینده می دهد؛ وعده ای که هیچ ضمانت اجرایی ندارد؛ چرا که بودجه ای که کسری دارد چطور قرار است در آن صرفه جویی شود؟
اخبار به گوش رسیده از احکام جدید هم حکایت از آن دارد که این مصوبه به طور دقیق اجرا نشده است و بطحایی به وعده خودش هم عمل نکرده است.
حق این است که حضرت علی اصغر فانی و به قول شیرزاد عبداللهی ،دردانه اش، محمد بطحایی،که به اعتقاد نگارنده با آزمون و خطا، و با حقوقی چند برابر معلمان در حال کار یاد گرفتن است، سعی و تلاشی برای توجیه تیم اقتصادی دولت و به خصوص شخص رییس جمهور نکردند و اگر هم تلاشی داشتند کسی به آنان در هیات دولت توجهی نکرد و متاسفانه هم چنان هم توجه نمی کند.
.با آن چه که آوردم، مقدمه الف استدلالم روشن می شود ، این که :
{ علی اصغر فانی،در هیات دولت نمی تواند از حقوق معلمان دفاع کند }
اما به نظرم مقدمه دوم استدلال مورد قبول اکثر معلمان باشد.این که : هر کس که نتواند در هیات دولت از حقوق معلمان دفاع کند، صلاحیت وزارت ندارد.
با وجود آن که تعداد زیادی از معلمان مقدمه دوم را قبول دارند می توان آن را مستند به یافته های علم مدیریت هم کرد. این که کارمندان باید احساس کنند که مدیران شان در پی احقاق حقوق آنان هستند و مدیرانی که چنین احساسی را به کارمندان خود منتقل نکنند شایستگی مدیریت ندارند.
با قبول دو مقدمه البته نتیجه حاصل است؛ این که علی اصغر فانی صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را ندارد.
امید می برم که مقدمه اول من نادرست بوده باشد و یا حداقل از سال جدید، فانی و دردانه اش، سعی و تلاش هایشان را به جامعه معلمان نشان دهند.گر چه که صدور احکام جدید نشان از آن دارند که باید همچنان نا امید بود.
نظرات بینندگان
[ ع . ] (اِفا.) 1 - نابود شونده ، نیست شونده . 2 - ناپایدار، بی ثبات .(فرهنگ معین)
واقعا لذت بردم وافتخار کردم که همکاری مثل شما دارم.
حرف حساب جواب ندارد.
اما توجیه و سفسطه بطحایی ها که دارد.
ما مسخره ی بی مسئولیت ها و بی دردهای سازمان خودمانیم که مزایا ودرصدهایشان را کامل گرفته اندو چکار دارند معلمها چه میکشند.
کنکاش در مسأله ما را به این واقعیت تلخ می رساند که مشکل در جای دیگری است!
توخودآفتاب خودباش وطلسم کاربشکن
این شب..! آفتابی درپی ندارد.
معلم تا حقِ خودرا نخواهد،اینها ...! چیزی به ما نمیدهند.
سال نو مبارک
چه فانی چه غیر فانی چه کسی میتواند تلنبار تحقیر و اوضاع نابسامان فرهنگیان را سر و سامان دهد؟!می بینیم که به وضوح آموزش و پرورش هر روز خاک کهنگی می گیرد و استعدادهای فرزندان این مرز و بوم در آتش بی لیاقتی و جهالت مسوولین می سوزد.
ولی از قدیم گفتن دوتا حرف جواب نداره
اولی حرف حساب دومی حرف چرت وبی حساب، واسه اینه که من وشما تا حالا با این همه حرف حساب نمیدونیم چطوری از پس زبون از ما بهترون بر بیاییم.
ولی خوب میدونیم حرفهاشون حسابی چرته
از ماست بر ماست
کمپین صلوات راه بندازیم چطوره؟هزارتا هم از طرف من بزار روش.
متاسفانه حتی در ارگان و وزارت خانه خود نیز فراموش شده ایم ...
ثانیا بقول مولوی" آفتاب آمد دلیل آفتاب" قوی ترین دلیل برناکارآمدی فانی همان اعتماد مجلسیان به این پیرمرد بیچاره وخسته است.باید همان دلیل کافی باشد.
ثالثااینکه فانی رمقی وانگیزه ای برای این مهم ندارد اظهر من الشمس است.بنظرم تجزیه وتحلیل"اکنون چه بایدکرد؟"مهمتر است.
شما را
یا خودشونو!!!!!!!!!!
بچه ها :ژاپنم زیارتگاه داره ؟
آخه نیست ما معلمها از سفر خارجی فقط کربلا ومشهد قسطی ویا به زور مکه رو بلدیم وزورمون همینقدره.
میگم شاید رییسهامونم با ماهم دردن ومثل مان.
نخند جونم سوال کردم دیگه مگه چیه:!
من میفهمم ،میفهمم که مجبور بوده اون موقع بره
بابا جون حق داشته خسته بوده خسته میفهمی؟نه میفهمی ؟
خارج از شوخی! این سریال جدید در حاشیه رو که نگاه میکنیم یاد مملکت خودمون میفتیم که ...!!!
سلام
سخن معلم رسما از آقای حاجی بابایی برای یک گفت و گو دعوت کرد ، اما ایشان تاکنون هیچ پاسخی به این درخواست نداده است !
هر چند خود ایشان تاکنون مسئولان فعلی وزارت آموزش و پرورش را به مناظره فراخوانده است !
پایدار باشید .
معلمی رامی ستایم که اندیشیدنرا بیاموزد نه اندیشه هارا...
به کجا چنین شتابان سمن از نسیم پرسید ...
جناب آقاي دکتر رضا نهضت استاد گرانقدر و همکار گرامي در مقابل قياس اقتراني برخي شهروندان بشرح ذيل ، استدلال خود را ارائه نمودند .
الف : دولت تدبير و اميد ! تأکيد مي گردد دولت تدبير و اميد! نه وزير آموزش و پرورش ! در ابتداي کار خود 750 چالش و مسئله در آموزش و پرورش را شناسايي کرده و در پنج دسته (سیاست راهبردی، ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی، ارتقای مدیریت آموزشگاهی، عملیاتی کردن بودجه و تمرکز زدایی ) با حفظ اولویت به صورت نقشه اجرایی در اختیار آموزش و پرورش گذاشته است !
ب - فاني وزير دولت تدبير و اميد است که وقتي مجلس محترم به دکتر نجفي راي نداد ! جايگزين ايشان شد .فاني چون عضو کابينه تدبير و اميد است به تشکلها ي مدني و رسانه ها بعنوان رکن چهارم دموکراسي باور دارد و از خبرنگاران خواسته است انجمن هاي تخصصي در حوزه آموزش و پرورش تشکيل دهند و مشاوري براي ارتباط با تشکل هاي مدني تعيين نمودند تا چالش هاي آموزش و پرورش را خرد جمعي تحليل و نقد نمايد ! تا راه حل هاي ارائه شده جامع و مانع باشند !
ادامه دارد
ج- چون تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش در هشت سالي که به بازي گرفته نشدند متأسفانه فرصت نقد خود را هم نداشتند ! و هنوز اساتيد محترم و همکاران گرامي افتخار مي کنند که عضو هيچ تشکلي نيستند ! و تشکل ها به بلوغ نرسيده اند ! و با کار کارشناسي با مسئولين به ديالوگ ننشسته اند ! لاجرم در بر روي همان پاشنه مي گردد !
لطفأ مقاله اکتيويسم و تشکل هاي مدني به قلم بنده را مطالعه فرماييد .
با نظر استاد گرانقدر بابک موافقم که مي فرمايند :
1394/01/14 - 12:49
بابک
با تشکر از دوست خوبم دکتر رضا نهضت
از ماست بر ماست
با تقديم شايسته ترين احترامات – ارادتمند شما شهسوازاده
خداوند شفای عاجل بدهد
معلم حر است
پول نمیگیرد مطلب بنویسد
یک سوال داشتم :
معلمانی که هر هفته صحبت از تجمع ، تحصن و تعطیلی کلاس ها می کنند در 8 سال گذشته کجا بودنذ ؟
الان که فضا باز شده است کاسه داغ تر از آش شده اند ؟!
نه به آن سکوت و انفعال و نه به این تند و تیزی !
این خاصیت ما ایرانی هاست .