صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گفت و گوی روزنامه اعتماد با مدیر سایت سخن معلم علی پورسلیمان  گروه اخبار /

آخرين روز تير ماه كه تجمع صنفي معلمان در برابر مجلس منجر به دستگيري عده‌اي شد باز هم بحث معلمان بازداشتي مطرح شد. عده‌اي از نمايندگان در برابر اين بازداشت موضع گرفتند و گفتند كه معلمان را نبايد به دليل مطرح كردن خواسته‌هاي صنفي دستگير كرد. اين‌بار وزارت آموزش و پرورش هم به صورت رسمي وارد ميدان شد تا حمايت خود از معلمان را علني‌تر نشان دهد. معاون امور حقوقي و پارلماني آموزش و پرورش روز گذشته گفت: «اگر برخورد خشن و ناملايمي در رابطه با فرهنگيان اتفاق افتاده ابراز تاسف مي‌كنيم و قبول نداريم.» مصطفي ناصري زنجاني از نقش وزير در آزادي معلمان بازداشتي خبر داد و اعلام كرد كه وزير در پي آزادي ساير معلمان در بند است: «همان روز ٣١ تيرماه وزير شخصا اقدام كرد و همه آنان كه دستگير شده بودند آزاد شدند. منتهي سه تن از همكاران فرهنگي كه طي سال‌هاي ٨٨ و ٨٩ محكوميت‌هايي داشتند اين اواخر آنها را براي اجراي احكام بردند و ما گفتيم كه زمان خوبي براي اجراي اين حكم انتخاب نكرديد؛ اين موضوع را به وزارت اطلاعات، امنيت سپاه و... هم منتقل كرديم و اميدواريم مورد عفو قوه قضاييه قرار بگيرند. ما درخواست عفو براي اين همكاران كرديم. اما اينكه قوانين قوه قضاييه اجازه عفو بدهد يا خير؟ ما نمي‌توانيم نظري بدهيم.»

اسماعيل عبدي دبير كل كانون صنفي معلمان ايران، علي اكبر باغاني عضو ارشد كانون و محمود بهشتي لنگرودي از اعضاي اين كانون، فرهنگياني هستند كه ناصري زنجاني به آنها اشاره كرد. اما به جز معلمان نام برده شده در نشست خبري معاون حقوقي آموزش و پرورش سازمان معلمان هم از دربند بودن دبيركل اين سازمان ياد مي‌كند.

مدير سايت سخن معلم در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌گويد: « عليرضا هاشمي كه ٣٠ فروردين امسال بازداشت شد حكم حبس پنج ساله دارد اما به دليل نواقصي كه در پرونده ايشان هست خانواده‌اش تقاضاي اعاده دادرسي داده‌اند و ما پيگير وضعيت‌شان هستيم. با كانون صنفي معلمان هم در تماسيم. باغاني حكم شش سال حبس و دو سال تبعيد به زابل دارد، آقاي عبدي بازداشت موقت است و حكم آقاي بهشتي هنوز اجرايي نشده.»

 علی پورسلیمان مدیر سایت سخن معلم  علي پورسليمان در خصوص اظهارنظر رسمي وزارت آموزش و پرورش و تلاش وزير براي آزادي معلمان مي‌گويد كه اصل اين اقدامات خوب است اما كافي نيست: «چند وقت پيش خانواده آقاي هاشمي با وزير ديدار داشتند و ايشان هم قول پيگيري داده است. آقاي فاني تاكنون دو نامه به رييس قوه قضاييه نوشته است اما متن نامه و اينكه آيا به صورت خاص از معلمان زنداني نام برده‌اند يا نه مشخص نيست. اصل اين حركت كه در حال پيگيري هستند خوب است اما اين را مقايسه كنيد با اقدامات وزير بهداشت. همين چند روز پيش به دليل بازداشت يك خانم پزشك آقاي هاشمي اين همه پيگير شد و با مراجع مختلف رايزني كرد، انتظار بدنه آموزش و پرورش از وزير خودش هم اين است كه كمي فعال‌تر باشد و هم‌سنگ وزير بهداشت اقدامات عملي‌تري انجام دهد.»

وزير بهداشت براي بخشي از بدنه فرهنگيان تبديل به نمونه‌اي شده است براي مقايسه ميزان و نحوه حمايت مديران از بدنه تحت مسووليت خود.

 

  مشاور ارشد وزير: به آقاي فاني گفتم تبليغات شما كم است

مشاور ارشد وزير آموزش و پرورش در خصوص نحوه عملكرد وزيرنظري متفاوت با سازمان معلمان دارد. كاظم اكرمي در گفت‌وگو با «اعتماد» در خصوص عملكرد علي‌اصغر فاني در حمايت از خواسته‌هاي صنفي معلمان مي‌گويد: «روز سه‌شنبه با وزير ديدار داشتم و اتفاقا در مورد معلمان بازداشتي و كساني كه حكم براي‌شان صادر شده با ايشان گفت‌وگو كردم. بحث معلماني كه در جريان بيان خواسته‌هاي صنفي دستگير شده‌اند مطرح شد و ايشان گفتند كه مشغول مذاكره براي آزادي آنها هستند. اين افراد صرفا خواسته‌هاي صنفي دارند و اين كار خلاف قانون نيست براي همين اميدواريم كه با پيگيري‌ها زمينه عفو اين زندانيان فراهم شود.»

دکتر سید کاظم اکرمی وزیر سابق آموزش و پرورش  اكرمي كه در اوايل دهه ٦٠ تجربه نشستن بر صندلي وزارت آموزش و پرورش را هم داشته است در مورد مقايسه رفتار حمايتي فاني با وزير بهداشت مي‌گويد: «من به آقاي فاني گفتم كه تبليغات شما به نسبت كارهايي كه داريد انجام مي‌دهيد كم است اما اين از يك طرف برمي‌گردد به ويژگي‌هاي فردي هر كسي. فاني شخصيت آرام و متيني دارد اما به‌شدت پيگير مطالبات معلمان است. اين وزير همه عمرش را صرف آموزش و پرورش كرده و سخت به معلمي علاقه‌مند است. از طرفي ، خيلي از فرهنگيان عزيز از بحث‌ها و اقداماتي كه در پشت پرده در جريان است اطلاع ندارند و يك سري كارها تا به نتيجه نرسند حرف زدن و اعلام كردن‌شان چندان مفيد فايده نيست، اين را نبايد به اين حساب گذاشت كه وزير از بدنه آموزش و پرورش حمايت نمي‌كند.»

اكرمي معتقد است كه آموزش و پرورش در حمايت از معلماني كه خواسته صنفي دارند از هيچ تلاشي فروگذار نمي‌كند اما به اين نكته هم اشاره دارد كه بخشي از حساسيت ايجاد شده روي حركات صنفي معلمان بازمي‌گردد به برخي از كساني كه در پس خواسته‌هاي صنفي اهداف سياسي را دنبال مي‌كنند: «بحث دلايل حساسيت روي معلمان برمي‌گردد به مسائل سياسي و امنيتي كه من نمي‌توانم در مورد آن نظري بدهم اما از اين سمت هم بايد گفت كه بعضي وقت‌ها، برخي تجمع‌ها خيلي هم غيرسياسي نيست. براي همين اقداماتي در آموزش و پرورش در حال انجام است مانند بالا بردن بودجه و رفع نيازهاي معلمان كه با عملي شدن اين اقدامات ديگر دليلي براي تجمع نخواهد بود.»

گذشته از رويكردي كه نسبت به اقدامات حمايتي از جامعه فرهنگيان وجود دارد، اظهارنظر رسمي آموزش و پرورش در خصوص پيگيري وضعيت معلمان زنداني و نقش وزير در آزادي بلافاصله فرهنگيان بازداشتي در تجمع ٣١ تير گامي است كه از سوي اين وزارتخانه در جهت دفاع از معلمان برداشته شده است. هرچند همچنان نحوه درخواست وزير از قوه قضاييه يا چگونگي مذاكره با وزارت اطلاعات و امنيت سپاه مشخص نيست اما بيان همين نكات از زبان معاون حقوقي اين وزارتخانه شايد خيال فرهنگيان را كم راحت‌تر كند و البته به قول اكرمي بخشي از تلاش اين وزارتخانه دارد صرف اين مي‌شود كه همراه با عملي شدن برنامه‌هاي آموزش و پرورش، ديگر دليلي براي تجمع صنفي باقي نماند.

زهرا چوپانكاره / روزنامه اعتماد

محسن موحد رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش  گروه اخبار / محسن موحد درمراسم تکریم و معارفه رئیس اداره حراست آموزش و پرورش هرمزگان با اشاره به اینکه آموزش و پرورش گسترده ترین شبکه اجتماعی را در اختیار دارد، اظهارکرد: ظرافت کار و مدیریت در چنین مجموعه ای عظیمی که تقریبا به طور غیرمستقیم  همه جامعه را در برمی گیرد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

وی افزود: با در نظر گرفتن گستردگی جامعه هدف آموزش و پرورش ، رویکرد حراست در این مجموعه مبتنی بر علم آینده پژوهی است که این مجموعه را باید دانش بنیان نامید .

وی تصریح کرد: اگر سخن از علم آینده پژوهی و رویکرد دانش بنیان در اداره مجموعه حراست می شود بدین معناست که اقدامات و عمکرد این مجموعه مهم مبتنی بر یافته های پژوهشی در مسیر امنیت پایدار است که رویکرد های سلیقه ای و فاقد پژوهش درآن جایگاهی ندارد.

موحد تصریح کرد: در این راستا  به جای برخوردهای سلبی و حذف معلول رویکردهای اثباتی ، دانش بنیان و شناسایی علت ها جایگزین شده است که نشان از جامع نگری در اهداف و برنامه دارد.

 رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش پرهیز از تصمیم گیرهای عجولانه و همچنین واکنش های غیرعلمی را از دیگر رویکردهای مجموعه حراست وزارت آموزش و پرورش عنوان کرد و گفت: با حرکت در این مسیر که در چارچوب شرع، قانون و اخلاق است ،حراست آموزش وپرورش سال گذشته رتبه برتر کشوری را کسب کرد که بدون شک این مهم محصول تلاش، همدلی و نگاه مبتنی بر اهداف و برنامه های راهبردی کل کارکنان حراست آموزش و پرورش در سراسر کشور است.

موحد همچنین با اشاره به رشد شتابان تحولات علمی در حوزه تکنولوژی و فن آوری ،خاطرنشان کرد: تحولات اخیر در حوزه های مختلف علمی و تغییرات اجتماعی بیانگر این است که امروزه با دانش آموز منفعل روبه رونیستیم ، لذاباید همگام با این تغییرات و همسو با شتاب تکنولوژی، مجموعه حراست نیز به روز باشد و با نگاه دقیق و علمی مسیر صحیح را سریع تشخیص داده و بر مبنای آن عمل کند.

وی تاکید کرد: صیانت از سرمایه های آموزش و پرورش که علاوه بر معلم و دانش آموز، اولیا و مربیان و سایر بخش ها را نیز در برمی گیرد از جمله اهداف عملیاتی مرکزحراست است که باید کوشید انگیزه خدمت را برای هم افزایی در مسیر طرح ها و برنامه ها ارتقا داد.

موحد همچنین با اشاره به نقش حراست به عنوان امین مجموعه خاطرنشان کرد:بهره گیری از همه ی ظرفیت های موجود در آموزش و پرورش برای صیانت از دستاوردها باید راهبرد اجرایی حراست باشد .

گفتنی است ؛ درپایان این مراسم "علی ایرازه" به سمت رئیس جدید اداره حراست آموزش و پرورش استان هرمزگان معرفی شد.
 
مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش

دکتر سید کاظم اکرمی وزیر سابق آموزش و پرورش

 

يكي از مشكلات جوامع در حال توسعه، جهل و بي‌سوادي است، تعداد افراد تحصيل كرده و نسبت آن با افراد بي‌سواد و كم‌سواد يكي از معيارهايي است كه ميزان توسعه يافتگي و توسعه نيافتگي جوامع را مشخص مي‌كند. در جامعه ما در ميان دلايلي از جمله فقر كه منجر به ناهنجاري‌هاي اجتماعي و افزايش تعداد زندانيان مي‌شود، يكي از عوامل همين بي‌سوادي و كم‌سوادي است. حالا وزارت آموزش و پرورش و سازمان‌ زندان‌ها تفاهم‌نامه‌اي امضا كرده‌اند تا از ظرفيت‌هاي دو دستگاه براي ارتقا و گسترش فعاليت‌هاي آموزشي در كانون‌هاي اصلاح و تربيت زندان‌ها، ارايه خدمات آموزشي و مشاوره‌اي به فرزندان در حال تحصيل زندانيان استفاده شود. بر اساس اين تفاهم نامه، آموزش و پرورش نيروي انساني و ابزار و اقلام آموزشي مورد نياز زندان‌ها و كانون‌هاي اصلاح و تربيت را در حد مقدور فراهم كند و مشاوره‌هاي لازم به همسران و فرزندان دانش‌آموز زندانيان ارايه دهد و سازمان زندان‌ها هم مقدمات اين كار، از جمله آماده‌سازي فضاي فيزيكي براي اين كار را فراهم كند.

امضاي چنين تفاهم نامه‌اي كاري است پسنديده كه توسط دو سازمان انجام شده است و اگر به صورت جدي اجرايي شود و در عمل بر اساس بندهاي تفاهم‌نامه پيش برود؛ زمينه‌اي است براي اينكه هيچ كدام از فرزندان اين سرزمين به خاطر شرايطي كه دارند از تحصيل سواد و آموزش بازنمانند. اما جداي از تعهداتي كه بر عهده دو سازمان است يك نكته مهم اين است كه ببينيم مثلا يك فرد زنداني بي‌سواد، كم‌سواد يا بازمانده از تحصيل چقدر در پشت ميله‌هاي زندان اين انگيزه را دارد كه سر كلاس درس بنشيند؟

اينجاست كه نقش مشاوره فرد به فرد و كلاس‌هاي آموزشي براي ايجاد اين انگيزه مشخص مي‌شود. بايد زندانيان را تشويق كرد تا با شروع يا ادامه تحصيل اين فرصت را براي خود فراهم كنند تا پس از آزادي از آنچه در مدت گذران حبس آموخته‌اند، بهره ببرند و خود را از آن سطحي كه هستند بالاتر بكشند.

از سوي ديگر بحث رسيدگي و مشاوره به خانواده و فرزندان دانش‌آموز زندانيان مطرح است، كودكان و نوجواناني كه با افتادن پدر به زندان و در اكثر مواقع به دليل داشتن مادران كم‌سواد خود را بي‌سرپرست مي‌يابند و به همين دليل ديگر در پي ادامه تحصيل نيستند. مشاوره ارايه شده توسط نيروهاي آموزش و پرورش مي‌تواند براي بازگشت آنها به كلاس درس هم كارساز باشد تا هيچ يك از فرزندان زندانيان به خاطر وضعيت پدران‌شان از تحصيل بازنمانند.

در ميان ١٠ ميليون نفر جمعيت كم‌سواد و بي‌سوادي كه در كشورمان هستند بخشي از آنها در پشت ميله‌هاي زندان هستند و افزايش سطح سواد آنها باعث بالارفتن شاخص توسعه‌يافتگي كشور مي‌شود و از سوي ديگر در كاهش ناهنجاري‌هاي اجتماعي موثر است.

فرد زنداني كه خودش در مدت زندان مي‌تواند از آموزش بهره ببرد يا پدري كه در داخل زندان خيالش راحت است كه در آن سوي ديوار، دولت و جامعه خانواده و فرزندانش را از ياد نبرده است، امنيت رواني خواهد داشت و آثار اين حس امنيت رواني را مي‌توان در روزهاي پس از آزادي او هم در جامعه ديد.

روزنامه اعتماد

منتشرشده در یادداشت

" « گروه سخن معلم » از همراهی و همدلی  همه همکاران و معلمان گرامی  به ویژه  کسانی که این رسانه و خط مشی آن را منصفانه مورد نقد قرار می دهند تشکر و قدردانی می کند . "

منتشرشده در دیدگاه

گروه اخبار /  یک نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی از پیگیری مسایل مربوط به تجمع معلمان مقابل مجلس و موانع بوجودآمده برای آن در نخستین روز کاری مجلس در هفته آینده خبر داد.

یکشنبه, 03 مرداد 1394 14:10

طنزانه ؛ نامه به ظریف

طنزی برای محمد جواد ظریف

سلام

جناب ظریف !

وزیر محترم امور خارجه ؛ حال تان چطور است؟ ان شاءلله که دماغ تان چاق است؟ بدون شک همه مردم قدردان زحمات بی حد و اندازه شما هستند و ملالی نیست جز دوری شما. ما معلمان کشور هم ضمن تشکر از جنابعالی و تیم مذاکره کننده همواره آرزوی دیدار شما را داشتیم. مذاکره با قدرت های زبان فارسی نفهم قابل تامل و وصف ناشدنی است. سحر و قدرت نافذ شما در مذاکره ما را برآن داشت به واسطه این نامه از شما خواهش کنیم به عنوان سر تیم مذاکره کننده معلمان با دولت و مجلس و ملت وارد مذاکره شوید.


جناب ظریف !

به خدا سوگند ما سال هاست می خواهیم با دولت و مجلس سر مشکلات عدیده معلمان و نظام آموزشی مذاکره کنیم اما نمی دانم چرا این ها سر میز مذاکره نمی آیند. من نمی دانم ما زبان دولت و مجلس را نمی فهمیم؛ آنها زبان ما را نمی فهمند؛ هردومان زبان همدیگر را نمی فهمیم.

خلاصه نمی دانیم مشکل از ماست یا خانواده عروس. مجلس می گوید مشکل از دولت است ؛ دولت می گوید مشکل از مجلس است؛ وزیر یک چیز می گوید فیل و اسب و رخ یک چیز دیگر؛ سرباز هم می گیرد و معلمان را به داخل ون می برد. خلاصه شلم شوربایی است که بیا و ببین .


جناب ظریف!

شما با این کشورهایی که زبان ما را نمی فهمند چه می گویید که ما نمی توانیم به این فارسی زبانان بفهمانیم که آقا معلمان کشور مشکل دارند؛ دانش آموزان و نظام آموزشی مشکل دارند مشکل، می فهمید مشکل. اصلا جناب ظریف چقدر می گیرید برای معلمان مذاکره کنید. از نظر مبلغ و پرداخت مشکلی نیست طرف حساب ما بانک ملی است و اگه ما هم حق الزحمه شما رو پرداخت نکنیم؛ بانک ملی بدون اجازه حق برداشت داره. مطمئن هم باشید حق الزحمه شما تو دیون و معوقات نمی ره اصلا شما که معلم نیستید که این اتفاقات برا شما بیفته.


جناب ظریف !

ما مثل کشور ایران نیستیم که هرچه تحریم مان کنند پیشرفت کنیم والله هرچه معلمان و دانش آموزان تحریم شوید عقب می مانند الان هم به اندازه کافی تحریم شدیم.

جناب ظریف !

ما معلمان کشور از شما و تیم مذاکره کننده خواهش می کنیم یا برای مذاکره با دولت و مجلس و هر نهاد و سازمان دیگر مرتبط با آموزش و پرورش وارد عمل شوید و یا فنون مذاکره را به ما آموزش بدهید .

به امید آن که ما هم مانند شما پیروزی تعامل بر تقابل را جشن بگیریم.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

تذکر محجوب در مجلس

تهران

منتشرشده در نامه های دریافتی
شنبه, 02 مرداد 1394 07:47

نامه ی یک معلم به رئیس جمهور

دکتر علی اکبر رضادوست  محضر ریاست محترم جمهور دولت تدبیر و امید جناب آقای دکتر روحانی (دامه توفیقاته)

با درود و ادب و تبریک پیروزی تان در خوان سترگ آشتی هسته­ ای

« به تدبیرت امید ساحلی هست...»

ریاست محترم جمهور

امروز شما و تیم تان بیش از پیش محبوبید و بنده فرصت را مغتنم می­ شمارم تا به بهانۀ این شادمانی دغدغه­ های ملّی و صنفی را به عنوان عضو کوچکی از معلمان این سرزمین خدمت تان عرض کنم و همچنین یادآور شوم همان گونه که مطالبه فرمودید ما پس از رأی به شما رهایتان نکرده ­ایم و ریز اعمال دولت تان را می­ پاییم و پاسخ نقدها و حتی اغراض رقیب را هم می ­نویسیم.

جناب دکتر

مستحضرید که از همین اول خُم نباید به دُردی رسید و بهتر از من می ­دانید که هر دُردی و دَردی که داریم حاصل ناروشنی­ ها و در نتیجه تخلیط­ هاست و تخلیط 100 میلیارد کجا رفت،از این جمله و از نخستین خاک­ های تخلیط در قدح عیش ماست. مستحضرید در حالی که پول­ های بلوکه شده چیزی حدود 120 میلیارد دلار اعلام می ­شد بانک مرکزی آن را اغراق خوانده و رقم را  29یا به روایتی 23 میلیارد اعلام کرده است و این همه معلول ناروشنی ­ها و عدم گردش شفاف یا حداقل، ناکافی اطلاعات است.

نکتۀ بعد لزوم هنرمندی دوبارۀ شما در این مقطع است. ما می ­دانیم عزیزان تیم اقتصادی و ریاست محترم جمهور خود اهل تدبیرند و می ­دانند علم گاه نیازمند رنگ هنر است. اگر قرار باشد مسیر علم، ریاضی­ وار طی شود یک ربات هم قادر است خیلی دقیق ­تر و بی ­خطاتر عمل کند، تبعاً گذاشتن یک انسان بر مصدر امور برای اجرای هنرمندانۀ رهنمودهای دانش و علم است.

مستحضرید اقتصاد اقشار زیادی از مردم ایران و من جمله معلمان خیلی وقت است به زیر خط فقر خزیده و از مرحلۀ هشدار هم گذر کرده است.

حال سؤال این است که با دلارهای آزاد شده و فروش نفت آتی چه باید کرد؟

آیا واجب نیست نخست، قطره­ای از این نوشدارو را برای بلند کردن پیکر بی­جان و محتضر اقشاری از مردم صرف کنیم تا بعد از بلند شدن بتوانند ما را در اهداف مان همراهی کنند؟ معمولا اهالی اقتصاد در این مواقع تزریق پول را تورم ­زا می ­دانند اما راهکارهایی چون دادن اقلام کالایی و... را توصیه می ­کنند.

درست است که دولت باید درصدی از درآمدهایش را به صندوق توسعه بدهد و درست است که ظاهرا بدهی­ هایی به بانک­ ها و غول­ های اقتصادی پیدا و پنهان دارد اما همین جاست که آن هنرمندی در جامۀ اهمّ و مهم و استمهال باید به یاری علم و مقررات جاری بیاید. دولت در پایان این سال دو انتخابات سرنوشت ­ساز در پیش رو دارد و تا چشم بر هم زنیم انتخابات ریاست جمهوری؛ پس هر کار می­ کند باید علاوه بر سرمایه­ گذاری­ های بنیادین و لاجرم دیربازده، در کوتاه­ مدت نیز اگر چه با تزریق مسکن­ هایی مردم را راضی سازد، مردمی که اگر نیک بنگریم برخی نه اهمیت این توافق را در حد حتی یک پیروزی فوتبال درک کردند و نه لاجرم در داو ما پای کوبیدند؛ بنده نمی­ گویم  حال که پول داریم زین اسب و چوب بستنی و دسته ­بیل وارد کنیم اما خود بهتر می­ دانید که چه کنید. جمع کردن اقتصاددانان از داخل و خارج کشور و نظرخواهی از ایشان (و یک مشت بی­سواد نخواندن آنان، چنانکه گذشتگان قدرناشناس مان خواندند) یکی از این بایدهاست.

در سایر امور نیز دوگانۀ: تشکل­ های صنفی و مدنی و در یک کلام سپردن امور به مردم و تشکیل تیم­ های متنوع پژوهشی (و نه پژوهش ­بازی و پژوهش ­سازی) برای هر تصمیمی نوشداروی امروز کشور ماست، کشوری که فقط من باب نمونه وضع معلمانش را گفتم و از بسیاری دیگر چون دانشجویان تحصیلات تکمیلی بی­کار و بی­ همسر، شرکت­ های ورشکسته و نیمه­ تعطیل، اعتیاد و فحشا و بسیاری دیگر دم نزدم که اکنون زمان امید است.

جناب دکتر

موازنۀ اقتصاد ما چنان که می­ گویند 30 به 70 است. یعنی 30 درصد آن زیرمجموعۀ دولت است و مالیات می ­پردازد و نظارت می ­پذیرد و 70 درصد باقی ­مانده همان به ظاهر خصوصی یا نیمه ­خصوصی ­ها( آنچه در طعنۀ خصوصی­ سازی بارها شنیده ­ایم ) هستند که از قبل هم بودند و اجرای وارونه و غلط اصل 44 هم بدان دامن زد. تا زمانی که مالیات یک کارمند را قبل از رسیدن حقوق به حسابش تمام و کمال استیفا کنید و آن گاه از ظرفیت 70 درصدی اقتصاد غافل شوید، نفت­ فروشی و برداشتن تحریم­ ها هم درد زیادی را دوا نمی­ کند و اقتصاد مقاومتی هم در حد یک شعار زیبا درمی ­ماند. رها کردن ظرفیت 70 درصدی و چسبیدن به مقاومتی­ سازی 30 درصد چه معنایی جز مزاح مطلق دارد؟

آقای رییس جمهور

معتقدم خوان پیش ­رو بسی دشوارتر و پیچیده ­تر از خوان توافق هسته­ ای است و شما بدون دو عنصر شفاف­ سازی و یاری مردم از آن عبور نخواهید کرد. پس بیایید و در اولین گام جانی به معلمان بدمید تا همان گونه که در برآمدن تدبیر نشان دادند، پشتوانه ­ای محکم برای شفاف­ سازی اقتصادی باشند. یک میلیون قلم و قدم اگر به راه بیفتد و میلیون­ ها دانش ­آموز و خانواده ­هایشان را از اوضاع اقتصاد ایران و باید و نباید آن، آگاه سازد، از سویی سرمشق تدبیر شما را خانه به خانه و سنگر به سنگر به بدنۀ جامعه می ­رساند و از طرفی تمام گرد و غبارها را فرو می­ نشاند و طومار خاصه­ خواران را در مسیر خروشانش در هم می­ پیچد. به راه افتادن این رود خروشان مرهون همت شماست.

شما بهتر از من می ­دانید که توسعه بدون رکن آموزش و پرورش شیر بی سریست که یارای غرّش نخواهد یافت، پس هر چه زودتر و پس از رکن بهداشت که بدان پرداخته شد، به سامان این وزارت همت گمارید که رنج­ ها می­ برد و جفاها می­ کشد. این خسارت بزرگ و معناداری است که همالان من هنوز امضای مدرک دکتری شان خشک نشده، در پی خروج از این وزارت برآیند و آن هم فقط به دلیل نبودن عدالت در پرداخت­ ها و بهره­ نبردن از تخصص ایشان.  آقای دکتر می ­گویند شما یک بار یکی از متخصصین را از کُنج دفتری نا­دَر­­خور به رأس برکشاندید و حاصل ظرافتش را همه دیدیم، باور کنید این مُلک، ظریفان زیادی دارد که هنوز در کنج ­های بلااستفادگی خاک می­ خورند.

آقای رییس جمهور

این یک فرصت تاریخی است که نصیب این ملت شده است، نکند چون گذشته به فرصت­ سوزی دچار شویم که « من جرّب المجرب حلت به الندامه ».

در پایان تلخکامم که بگویم چندی از فعالان صنف ما در جشن توافق در کنار ما نبودند و این شب ­های خوش در کنار عزیزان شان هم نیستند. یقین دارم این امر شما را هم تلخکام خواهد ساخت. پس مهرتان را خورشیدوار بر همگان بتابید و قفل­ های حبس و تنگنا را یکایک بگشایید که این راه حقیقی رسیدن به هم­دلی و هم­زبانی است که خود لازمۀ تعالی و توسعۀ ایران است و مطمئن باشید اگر جهان عرب صدای پای ایرانیان را در اقصی نقاط جهان شنیده ما گوش تیزتری داریم و صداهای مهربانانه­ تری از گام ایرانیان مهربان و علم­ دوست می­ شنویم.

اگر نیاکان ما بدون صدور نفت توانستند در آب­ های اقطار ربع مسکون کشتی بر آب افکنند ما هم خواهیم توانست اگر باور کنیم: « توانا بود هر که دانا بود ».

ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد/که به تدبیر تو تشویش خمار آخِر شد

 


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
جمعه, 01 مرداد 1394 10:40

سخنی با ساکنین خانه ی ملت

مزبان حبیبی دانشجوی دکترای آنالیز ریاضی  روزی برای بازدید از مجلس نمایندگان سوئد به ساختمان آن واقع در مرکز شهر استکهلم و در مقابل کاخ پادشاهی آن کشور مراجعه نموده بودم، در آن روزها دولت برای کاهش هزینه ها به قصد صرفه جویی، اقدام به تغییر نرم کلاس های مهد کودک نموده بود:
قانون قبل: به ازای هر دو نفر یک مربی در مهد کودک حضور دارد. (در سوئد مهد کودک ها را داگیس می گویند)
قانون جدید: به ازای هر سه نفر یک مربی در مهد کودک حضور دارد.
آن روز اما درس خوبی از دموکراسی آنها گرفتم، مادران و پدران بسیاری به همراه فرزندان خود برای اعتراض در جلوی مدارس و شهرداری ها (متولیان امور شهری که یکی از آنها آموزش است) و مجلس حاضر شده بودند، در اعتراض به اینکه این تعداد بچه برای یک مربی منطقی نیست و آنها فرصت کافی برای تربیت و مراقبت از بچه ها ندارند.
با یکی از والدین که صحبت می کردم، می گفت: من برای کنترل یکی از آنها در منزل دچار مشکلات فراوانی شده ام، چطور است که دولت انتظار دارد که مربیان سه نفر را با هم کنترل و تربیت کنند؟ (شما تصور کنید مربیان کشور ما به طور متوسط پانزده نفر را در کلاس خود دارند)
از طرف دیگر، پلیس و نیروهای امنیتی هم برای حفاظت از معترضین تمام همت خود را به کار گرفته بودند تا در این حرکت اعتراضی اولیا، خطری کسی را تهدید نکند، هیچ خیابانی مسدود نشد، هیچ را دستگیر نکردند، به کسی انگ براندازی زده نشد، هیچ کس به دیگری توهین نکرد، امنیت ملی هم به خطر نیفتاد، تمام روزنامه نگاران هم بودند.
تنها اتفاقی که افتاد این بود: دولت، ضمن عذرخواهی، به قانون سابق بازگشته و قانون جدید را ملغی اعلام کرد.


حال شما روز سی و یکم تیرماه، جلوی مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران را تصور کنید، تعدادی از فرهنگیان سراسر کشور برای یک اعتراض صنفی مسالمت آمیز، گرد هم آمده و جلوی مجلس قصد تجمع داشتند، نیروی انتظامی و نیروهای مشهور به لباس شخصی (همان هایی که به نمیانده ی مجلس در شیراز هم حمله می کنند) در مقابل معلمان ظاهر شده و از آنها درخواست متفرق شدن می کنند، عده ای که می دانند اینجا سوئد نیست و نیروی انتظامی قرار نیست حامی آنها باشد، محل را ترک می کنند اما برخی که تصور می کردند اینها برای حمایت از آنها آمده اند تا بتوانند در آزادی مطلق! درخواست های خود را بیان کنند، می مانند، می مانند اما در یک لحظه شرایط تغییر می کند و شد آنچه نباید می شد.
دستگیری معلمانی که قرار است مهرماه امسال درس آزادگی به فرزندان مملکت را در کلاس درس نجوا کنند. ( وقتی ون های مخصوص حمل دستگیرشدگان همراه نیروی انتظامی است، خود مفهوم خاصی دارد)
ضرب و شتم کسانی که برای تظلم خواهی به خانه ی ملت آمده اند.
حال سخنی با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران دارم ؛ عالیجنابان، در تمام مجلس های کشورهای مترقی (حتی برخی کشورهای عقب افتاده) در مقابل مجلس جایی برای اعتراضات پیش بینی شده و در پاره ای کشورها، سیستم های صوتی و خوابگاه و ... هم برای معترضین مهیا شده است، شما چه کرده اید؟
زیبنده ی نظام جمهوری اسلامی نیست که در مقابل خانه ی ملت و در مقابل دیدگان نمایندگان آنها، مردم ضرب و شتم شوند، آن هم فرهنگیان کشور. شاید این ها ملت نبودند؟ فرهنگیانی که نبض تربیت نسل آینده را در اختیار دارند.


خانم ها و آقایان نماینده ی مجلس!

توجه داشته باشید که این برخوردها در کارنامه ی شما ثبت خواهد شد، تا دیر نشده در مقام دلجویی از فرهنگیان کشور برآئید.
در روز وقوع حادثه ی تلخ ضرب و شتم فرهنگیان در مقابل خانه ی ملت، چندی از نمایندگان از جمله نماینده شجاع و عدالت پیشه ای به نام « علی مطهری » و آزاداندیشانی چون « ابوترابی » ، ضمن تقبیح برخورد نیروهای لباس شخصی با فرهنگیان و حرکت نیروی انتظامی در دستگیری آنها، تا حدودی چهره ی مخدوش نمایندگان را ترمیم نمودند، تا دیر نشده به خود بیائید و فراموش نکنید که اسفند ماه امسال شما به تایید همین فرهنگیان نیاز دارید.
شنیده شده که به درخواست هیئت رئیسه ی مجلس و به دستور دادستانی، همکاران بازداشتی آزاد شده اند که در این صورت جای بسی سپاس از هیئت رئیسه، نیروی انتظامی و دادستانی است که جلوی بهانه جویی رسانه های بیگانه را گرفتند ؛ چون این مساله یک مساله درون خانوادگی است و ما خود آن را حل خواهیم کرد، هم بازداشتی ها هم وطنان ما هستند و هم نیروی انتظامی، پس باید سعی کنیم این موارد در داخل و بدون سواستفاده دشمنان خارجی، حل و فصل شود.

اما با توجه به درخواست معاون اول رئيس مجلس از وزارت کشور براي پيگيري برخورد نامناسب ديروز نيروي انتظامي و لباس شخصي ها با نمايندگان معلمان روبه روي مجلس (که خانه ی ملت می خوانندش) ؛  مي توان اميدوار بود که حقوق ملت استيفا شود .
شايد روزي برسد که مردم (با معني عام آن) بتوانند حقوق خود را بدون ترس از بازخواست، مطالبه و دنبال کنند.
سوالي که بايد نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي براي اقناع افکار عمومي ، پاسخ دهند اين است که:
اگر تعدادي معلم فرهنگی آن هم براي يک اعتراض صنفي، نتوانند در محوطه ي جلوي مجلس تجمع کنند و اگر نماينده مجلس شوراي اسلامي نتواند در شهري مثل شيراز و آن هم در محيط دانشگاه سخنراني کند ، مردم عادی چگونه خواهند توانست حقوق خود را مطالبه کنند؟
مگر نه اينکه از تعاليم امام علي (ع) است که مردم بايد بتوانند بدون لکنت زبان حقوق خود را از حاکم طلب کنند؟
مگر نه این است که اعرابی عامی، بر امام عادل شمشیر کشید و به او گفت: به خدا قسم اگر پایت را کج بگذاری با همین شمشیر آن را راست خواهم کرد (نقل به مضمون). امام علی(ع) با این اعرابی صحرا گرد چه کرد؟
و مگر حق تجمع و تظاهرات بدون حمل سلاح و بدون لطمه زدن به امنيت ملي ، از حقوق مصرح در قانون اساسي نيست؟ (اصل بیست و هفتم قانون اساسی)
حال سوال مهمتر اين است که:
تجمع معلمان در سي و يکم تيرماه نود و چهار, چه مشکلي براي امنيت ملي ايجاد مي کرد که باید به این شدت با آن برخورد می شد؟
و يا اينکه نيروي انتظامي در دست معلمان سلاحی به جز «  قلم  » ديده بود که آن گونه نسبت به دستگيري آنان اقدام کرد؟
اگر ما معلمان نتوانيم بدون ترس از دستگيري و بازخواست ، از متوليان کشور درخواست پاسخگويي کنيم ؛  چگونه خواهيم توانست درس آزادي و آزادانديشي را به نسل آينده آموزش دهيم؟ يا شايد از ديدگاه شما " پرورش" را بايد از وظايف وزارت آموزش و پرورش جدا کرد؟


بايد تکليف خود را همين امروز روشن کنيد:

شما نسل معترض به مجري قانون را مي خواهيد يا نسلي سرکش در مقابل اصول قانون؟ اگر ما نتوانیم اعتراض به مجری قانون را به فرزندان آینده ساز این مملکت آموزش دهیم، لاجرم در بزرگسالی سرکش خواهند شد و دیگر با تغییر مجری قانون قانع نخواهند شد، به خود بیائید.
شماها گراميان عزيز ؛ چه بخواهيد چه نخواهيد ، بايد تاثير پذيري نوجوانان و جوانان از معلمين را بپذيريد و بدانيد که معلماني که ترس از مطالبه حقوق خود را دارند ، از تربيت نسل منضبط و انديشمند عاجز است و لذا اين تربيت به خارج از سيستم منتقل خواهد شد و چنين است که شاهد تاثير وحشتناک تلويزيون هاي آن سوي مرزها هستيم و شاهدیم که صدا و سیمای عریض و طویل ما با این همه هزینه های هنگفت، قادر نیست با تلویزیون هایی با بیست متر استودیو، رقابت کند و از مقابله با هجمه های فرهنگی آنان عاجز است.
رياست محترم مجلس ، هيئت رئيسه گرامي ، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي, ؛توجه داشته باشيد که کارنامه ي شما نزد فرهنگيان کشور در حدي نيست که بتوانيد نمره قبولي بگيريد ؛ چند دليل آنرا خدمت تان عرض مي کنم:


* عدم حمايت از جنبش های خودجوش و قانون مدار فرهنگيان در چند سال گذشته که تنها خواسته آنان رفع تبعیض در جامعه است.
* سخنراني ها و مصاحبه هاي مختلف شما و همکاران تان براي زير سوال بردن خواسته هاي برحق فرهنگيان و تخطئه های آنان علیه فرهنگیان معترض به جای پاسخگویی و پیگیری خواسته های فرهنگیان.
* عدم پيش بيني و تصویب افزايش حقوق فرهنگيان منطبق با تورم ، بر خلاف تصريح قانون بودجه.(افزایش بودجه ی آموزش و پرورش الزاما به معنی افزایش حقوق ما نیست چرا که سال هاست بودجه وزارتخانه بیش از سی درصد افزایش یافته اما حقوق ما کمتر از بیست درصد)
* موضع گيري هاي نابه جاي گاه و بيگاه همکاران شما برعليه فرهنگيان و ارائه آمار ناصحيح به قصد تشويش اذهان جامعه عليه حرکت برحق فرهنگيان.
* عدم حضور در مجامع فرهنگيان در سال هاي گذشته و پاسخگو نبودن نمایندگان ملت در مقابل ملت.
* برخورد ناصحيح همکاران شما با نمايندگان اعزامي فرهنگيان به مجلس جهت تحويل طومارهاي امضا شده
و سخن آخر اينکه:
آخرين مهلت شما براي اين که بتوانيد تحت حمايت فرهنگيان کشور قرار گيريد ، زمان منتهي به انتخابات است ؛ چرا که با اين شرايط اميد راهيابي مجدد به مجلس را از سر بيرون کنيد.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار / ده ها معلم در شهر هرات در غرب کشور مخالفت شان را با انتصاب مدیر معارف جدید این شهر ابراز داشته و گفتند که انتخابی شدن این سمت مورد قبول انها نیست و باید در این زمینه دوباره تجدید نظر شود.

نظرسنجی

آیا در مدرسه شما ماهی یک بار جلسه شورای معلمان تشکیل می شود ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور