صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش /

دوشنبه هشتم تیرماه ، فانی میزبان خانواده علیرضا هاشمی سنجانی ، دبیر کل سازمان معلمان ایران بود .

دبیر کل سازمان معلمان ایران در 30 فروردین ماه سال جاری به خاطر فعالیت های صنفی و  پرونده ای که در سال 1389 برایش تشکیل داده بودند روانه زندان شد .

متن زیر حاصل گفت و گوی سخن معلم با  همسر علیرضا هاشمی سنجانی است که در نشست با وزیر آموزش و پرورش  مطرح گردیده است .

منتشرشده در گفت و شنود
سه شنبه, 09 تیر 1394 05:22

پويش ( کمپين ) درس هاي استيضاح

سعید شهسوارزاده عضو شورای نویسندگان سخن معلم  آقاي علی پورسليمان ، مدير محترم سايت وزين  "  گروه سخن معلم  "  روز چهار شنبه مورخ 3 تير ماه جاري مقاله اي ارائه نمودندبه نام  " درس هاي استيضاح  " ؛  با توجه به اهميت موضوع ، پويش ( کمپين )  " درس هاي استيضاح " در رسانه ها مطرح شد .
اينجانب به حکم وظيفه در حد بضاعت محدودم به اين مهم پرداختم . اميد است، بزرگان ، فرهيختگان ، قلم به دستان گران قدر ، اين پويش ( کمپين ) را غنا و اعتبار  ببخشند .
دکتر فاني قبل از استيضاح دو کارت زرد از مجلس شوراي اسلامي گرفت . جهت روشن شدن موضوع جدول کارت هاي زرد مجلس شوراي اسلامي به وزراي دولت يازدهم ،  به دانشنامه ويکي پديا مراجعه فرماييد .( 1 )


افراد کارت زرد گرفته در دولت یازدهم ( 1 )
" تا کنون ۷ وزیر در دولت یازدهم از مجلس کارت زرد دریافت کردند که از بین آنان رضا فرجی‌دانا در ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ استیضاح شد، همچنین محمدرضا نعمت‌زاده، علی‌اصغر فانی، علی طیب‌نیا و علی جنتی، دو بار از مجلس کارت زرد گرفته‌اند. "  .( 1 )

پس از فراز و نشيب هاي فراوان روز چهار شنبه دوم تير ماه  1394 در مجلس شوراي اسلامي بحث استيضاح دکتر فاني برگزار شد . وزير آموزش و پرورش ، با 76 رأي موافق استيضاح  ، 167 رأي مخالف استيضاح ، 13 رأي ممتنع بار ديگر از بهارستان رأي اعتماد گرفت .
در سايت وزين " گروه سخن معلم " و ديگر رسانه ها همواره مطرح مي گرديد که عده اي بسيار محدود از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي فقط به دلايل سياسي بر طبل استيضاح مي کوبند و سعي دارند تا برخي از نمايندگان ديگر را همراه خود نمايند . براي اين عده ي بسيار محدود ، آموزش و پرورش و چالش هاي آن هيچ اهميتي ندارد  . آنچه براي آنان مهم است تضعيف دولت تدبير و اميد است آن هم در سال هم دلي و همزباني . همچنين  عده اي بسيار محدود از ياران صديق همين تعداد محدود نمايندگان محترم ، در مقالات و اظهار نظرات ( کامنت ها ) اين خط تضعيف دولت تدبير و اميد را همگام با رهبران خود پيگيري مي نمودند .
در ميان موافقان استيضاح ، دو گروه متفاوت به چشم مي خورند ، برخي نمايندگان که هميشه پاي سوال و استيضاح و تذکر ايستاده اند و برخي ديگر که به دلايل غير سياسي ، پاي برگه استيضاح را امضاء کرده اند. ، نمونه اش قسيم عثماني ، نماينده مردم بوکان است .
پيگيري ها نشان از آن دارد که خيز بسيار اندک بهارستاني ها به جاي فاني ، به سمت استيضاح عباس آخوندي چرخيده است . عملکرد اين گروه اندک از نمايندگان محترم ،نمايشي است از ميل اين گروه به استيضاح وزراي دولت تدبير و اميد . تفاوتي ندارد که وزير  آموزش و پرورش باشد يا وزير راه ،  يا وزیر علوم، تحقیقات و فناوری فرجي دانا باشد و...

در اکثر تحليل ها همواره  اشاره مي شد :
اميد است نمايندگان اصول گرا معتدل چون علي لاريجاني جلوي اين تندروي ها را بگيرند و روند استيضاح دکتر فاني را از روند سياسي دور نموده به روند کارشناسي هدايت کنند .
قبل از استيضاح ، در حين جلسه استيضاح و پس از آن ، بحث هاي مطرح شده که براي فرهنگيان فرهيخته بسيار جالب توجه است .

در ذيل به قسمتي از آن مي پردازيم .


روزنامه شرق روز پنجشنبه 4 تير ماه 1394 شماره 2333 : ( 2 )
" نطق او ( قسيم عثماني ) از همان ابتداي کار ، تحرکات پشت پرده چند روز گذشته برخي تندروها در بهارستان را لو مي دهد : "
" جريان هاي مختلف دست به دست هم داده اند تا اين استيضاح رأي نياورد . البته اميدوارم اين تلاش در جهت همدلي و هم زباني و بهبود آموزش و پرورش باشد نه اينکه اين زمينه را عده اي خاص براي استيضاح وزيران ديگر آماده کنند ."
" کنايه صريح عثماني معطوف به فعاليت  نمايندگاني است که فرمان استيضاح فاني را از چند روز گذشته به سمت ديگري چرخانده و حالا در اجراي کار ، پا سست کرده اند . "
" يکي از نمايندگان که نمي خواهد نامي از او برده شود به جلسه اي اشاره دارد که ... در آن برخي محور هاي مرتبط با استيضاح فاني و ديگر استيضاح هاي در دستور مجلس به بحث گذاشته شده است . گويا خروجي اين جلسه اين بوده است که استيضاح فاني چندان به سود اين طيف سياسي نخواهد بود و شايد به همين خاطر است که حالا قسيم عثماني به صراحت از چرخش آراي برخي استيضاح کنندگان مي گويد : "
" تاريخ به خوبي قضاوت خواهد کرد که چه بازي اي پشت پرده توقف استيضاح فاني و  کليد خوردن ديگر استيضاح ها بوده ، اگر دوستان واقعأ به خاطر همدلي با دولت در استيضاح فاني جانب احتياط را رعايت کردند ، که چه بهتر ، اما بايد ديد در استيضاح پيشنهادي برخي ديگر از جمله عباس آخوندي وزير راه و محمد رضا نعمت زاده ، وزير صنعت هم به ماجراي همدلي ميان دولت و مجلس فکر خواهند کرد يا آراي سياسي مورد نظرشان "
" عثماني که نامش نخست در ميان موافقان استيضاح آخوندي به چشم مي خورد ، در باره انصرافش از استيضاح آخوندي به " شرق " مي گويد : "
" همان جلسه نخست متوجه شدم که هيچ دليل مرتبط با راه و مسکن در کار نيست و بازي سياسي آخوندي را به مجلس کشانده و به همين خاطر از اسيضاح انصراف دادم . اين مسئله به صراحت ميان نمايندگان رد و بدل مي شود که تندروها براي استيضاح هاي آتي و البته سياسي تر سرمايه گذاري کرده اند . " ( 2 )
خبرنگار روزنامه اعتماد جهت روشنگري بيشتر موضوع ، پس از جلسه استيضاح دکتر فاني ، با جناب آقاي قسيم عثماني نماينده محترم مردم بوکان در مجلس شوراي اسلامي مصاحبه مي کند که در ذيل قسمت هايي از آن تقديم مي گردد. 


مقاله ي : پشت پرده تلاش براي استيضاح آخوندي در گفت و گوي " اعتماد " با عثماني :

به فاني رأي دادند تا آخوندي را بر کنار کنند .


روزنامه اعتماد  روز پنجشنبه 4 تير ماه 1394 شماره 3277 : ( 3 )
" بعد از جلسه علني ديروز، قسيم عثماني در گفت وگو با «اعتماد» توضيحات بيشتري درباره اين تلاش ها ارايه كرد. او كه امضايش زير طرح استيضاح عباس آخوندي هم نقش بسته بوده، توضيح مي دهد كه در همان جلسه اولي كه براي بررسي اين استيضاح تشكيل شده بود، فهميده كه موضوع كشاندن وزير راه به مجلس موضوعي فني نيست. او همچنين مي گويد كه طيف منتقد دولت نمي خواستند كارت خود را با بركناري علي اصغر فاني براي استيضاح هاي موثرتر بسوزانند. "
     
* " شما در نطق خودتان به عنوان موافق استيضاح آقاي فاني اشاره كرديد كه برخي نمايندگان با اعلام حمايت از وزير آموزش و پرورش به دنبال اين هستند تا وزراي ديگري را در آينده قرباني كنند. مختصات اين تلاش ها چگونه بوده و مشخصأ چه هدفي در اين ماجرا دنبال مي شود؟


" حركات برخي همكاران در صحن مشخص بود كه اينها بيشتر به دنبال استيضاح ديگراني در كابينه هستند و چون مي دانند كه در اين مجلس زمينه براي بركناري يك وزير به سختي فراهم مي شود، نمي خواستند به اصطلاح معروف كارت استيضاح را براي آقاي فاني بسوزانند. به هر حال برخي وزرا براي اين طيف ها از اهميت بيشتري برخوردار هستند و براي آنها اولويت اصل بركناري آنهاست. به هر حال طيف مخالف دولت در مجلس الان در موقعيت اقليت قرار دارند و اين موقعيت اجازه نمي دهد تا هر وقت كه بخواهند بتوانند دست بالابگيرند. آنها براي پروژه هاي خود مجبور هستند از فراكسيون اكثريت ياركشي كنند و اين اتفاق نمي تواند زياد تكرار شود. بنابراين نيرو و توان خود را هزينه استيضاح آقاي فاني نكردند. "
     
* " الان توجه اين طيف براي استيضاح بعدي متوجه كدام يك از وزرا است؟
آقاي آخوندي و آقاي زنگنه بيشتر مدنظر اين طيف هستند. براي هر دوي اينها هم تلاشي را شروع كردند كه در همان قدم هاي اول مشخص شد كه سرمايه گذاري و صرف وقت و انرژي براي استيضاح و بركناري آقاي زنگنه بي فايده است و رفتن پاي استيضاح وزير نفت براي اينها يك بازي از پيش باخته مي شود. به همين دليل هم موضوع استيضاح وزير نفت را رها كرده اند. اما در مقابل احساس مي كنند كه هنوز براي بركناري امثال آقاي آخوندي يا حتي نعمت زاده شانس هايي دارند و تمركز خود را به اين سمت برده اند. در شرايط فعلي هم آقاي آخوندي در مركز توجه آنها است. "
     
* " يعني فكر مي كنيد در هفته هاي آينده استيضاح ديگري در دستور كار مجلس قرار بگيرد و دولت در فاصله كوتاهي دو استيضاح را تجربه كند؟
امروز اينها مي گويند براي همدلي و فرمايشات حضرت آقا راي به ادامه كار آقاي فاني در وزارت آموزش و پرورش داده ايم. اما شرط اين است كه اين حرف تا آخر سال دوام بياورد ولي اگر هفته بعد از تعطيلات همين طيف ها جلو آمدند و براي استيضاح آقاي آخوندي و اعلام وصول آن فشار آوردند، مشخص مي شود هدف اصلي آنها و اصلاپروژه آنها براي استفاده از كارت استيضاح چه بوده است. اينكه آيا اين تلاش هايي كه من اشاره كردم نهايتا منجر به نتيجه خاصي مي شود، هنوز مشخص نيست اما برنامه طيف مخالفان دولت فعلا اين است. 
     
* " خب چه كساني در اين پروژه اي كه شما مي گوييد مشاركت دارند؟ آيا از استيضاح كنندگان آقاي فاني هم در اين برنامه هستند؟
 " بعضا از كساني كه استيضاح آقاي فاني را امضا كرده بودند هم در اين ماجرا هستند. البته همه امضا كنندگان را نمي گويم چون حتي تعدادي از دوستان ما هم به دلايل كاملا فني و غيرسياسي امضا را پس گرفته اند و منظور من همه آنها نيستند. البته برخي از اين طيف ها هم استيضاح آقاي آخوندي را امضا نكرده اند كه مثلابشود گفت كه اين استيضاح سياسي است. تقريبا شبيه همان كاري كه در جريان استيضاح آقاي فرجي دانا اتفاق افتاد. در كل ، سر نخ ماجرا در داخل همان حلقه مشخصي است كه سياست مخالفت با دولت را در پيش دارند و براي همه هم شناخته شده هستند.  "
     
* "  شما استيضاح آقاي آخوندي را هم امضا كرده بوديد. الان موضع شما تغيير كرده يا خير؟
 " من خودم طرح استيضاح آقاي آخوندي را امضا كردم و مي خواستم محكم پاي آن بايستم. اما وقتي نخستين جلسه استيضاح كنندگان تشكيل شد معلوم شد كه اصلا موضوع مربوط به مباحث فني و راه سازي و مسكن نيست. "
     
*  " پس مساله اصلي براي استيضاح وزير راه چيست؟
 مساله هر چه هست، راه و حمل و نقل و مسكن نيست. من آن را با قاطعيت الان مي گويم. البته درباره جزييات آن سعي مي كنم فعلاحرفي نزنم، ولي در اينكه تلاش براي استيضاح آقاي آخوندي تا درصد بالايي تحت تاثير دلايل سياسي است، شك ندارم. به همين دليل هم بعد از آن جلسه ديگر با اين روند همراهي نكردم. 
     
* "  بگذاريد يك مقدار مشخص تر صحبت كنيم. يك بحثي به شكل پررنگ درباره تغيير و تحول مديران استان ها مطرح بود و برخي نمايندگان در اين زمينه توصيه هايي به وزير راه و شهرسازي داشتند. يعني برخي مي گويند كه فلان مدير را نمي خواهيم و برخي هم مي گويند بايد فلاني مسووليت بگيرد. اين موضوع چقدر در زمينه سازي براي استيضاح آقاي آخوندي تاثير داشته است؟ " 

يكي از خود استيضاح كنندگان به من گفت كه اختلاف بر سر مديركل راه و شهرسازي اصفهان زمينه اصلي اين استيضاح است.من هيچ گاه حاضر نيستم هيچ وزيري را به خاطر اين مسائل استيضاح كنم و هيچ گاه به هيچ وزيري هم تا الان نگفته ام كه چرا اين مسوول را گذاشتي يا فلاني را نگذاشتي. اصلا شان مجلس و نمايندگي مجلس و استيضاح اين نيست. به هر حال نماينده مجلس يا به وزيري اعتماد دارد يا ندارد. اگر اعتماد كرده ايم، تعيين تركيب مديران وزارتخانه به عهده خود وزير است نه نمايندگان مجلس. به هرحال ، خيلي ها در اين استيضاح از آقاي آخوندي «التماس دعا» دارند و خيلي ها هم اصلا چون مشكل سياسي با وزير دارند نمي خواهند او در كابينه باشد. اينها اصلاكاري به كارنامه وزارت راه هم ندارند.  " 
     
*  "تا همين چند وقت پيش فضاي مجلس خيلي به ضرر آقاي فاني بود. اين فضا اما تغيير كرد. البته در اين بين قدري هم از مشكلات فرهنگيان مطرح و پررنگ شد كه شايد بتوان گفت به نفع اين قشر بود. اما در اينكه فضا به يك باره به نفع آقاي فاني تغيير كرد شكي نيست. حالا سوال اين است كه آيا بر اساس برداشت شما اين تغيير فضا صرفا ناشي از درك وضعيت وزارت آموزش و پرورش نبوده و به مسائل ديگري هم مربوط مي شده است؟ "

 فضا كاملابه ضرر آقاي فاني بود. يك سال است كه استيضاح آقاي فاني مطرح بود و همه اين صحبت هايي كه انجام شد را قبلا شنيده بوديم. قبلاهيچ اتفاقي نمي افتاد. اين همكاران ما چرا قبلا كه همين حرف ها زده مي شد، يعني تا همين ١٠ روز پيش قانع نمي شدند؟ اما بلافاصله كه بحث استيضاح آقاي آخوندي مطرح شد و به هيات رييسه آمد و بعد به كميسيون ارجاع شد، وضعيت آقاي فاني تغيير كرد. يك دفعه همه آن منتقدان و مخالفان آمدند گفتند وزير بماند و كاري از دست او بر نمي آيد. چون در پشت پرده به اين نتيجه رسيده بودند كه استيضاح آقاي آخوندي موقعيت بهتري براي ضربه زدن به دولت است. الان بحث من اين نيست كه خوب بود آقاي فاني بركنار مي شد يا نه. بحث بر سر پروژه و برنامه اي است كه براي آن طراحي كرده اند. اگر مشكل بودجه وجود دارد و وزير آموزش و پرورش كاري از دستش بر نمي آيد، خب براي وزير راه هم همين طور است. ما اميدواريم درباره آقاي آخوندي هم همين استدلال وجود داشته باشد.  "
          
"يعني اين موضوعات الان مطرح شده است و بين نمايندگان صحبت هايي درباره آن صورت مي گيرد؟
 بله. اين بحث الان مطرح شده است. يعني هم مخالفان دولت حرف ها و برنامه هاي شان به گوش ما رسيده و هم در طرف مقابل، ديگر نمايندگان متوجه شده اند كه چه تلاشي براي هفته هاي آينده در كار است. حداقل امروز خيلي از نمايندگان متوجه هستند كه راي اعتماد مجدد طيف منتقد دولت به آقاي فاني از «حب» خود ايشان نبود، بلكه از بغض بقيه بود.   "


نتيجه گيري :  
امروز که رهبر معظم انقلاب به آموزش و پرورش نگاه ويژه دارند ، امروز که از طرف دولت کار گروه رسيدگي به مشکلات فرهنگيان تشکيل شده است . امروز آموزش و پرورش نهاد هاي مدني را به رسميت شناخته شده است  ، امروز که رسانه ها بيشتر از گذشته به آموزش و پرورش اقبال نشان داده اند  . امروز که خردمندان مجلس شوراي اسلامي به آموزش و پرورش و چالش هاي آن توجه دارند ( چه موافقان استيضاح غير سياسي و چه مخالفان واقعي استيضاح )  . امروز که همه جناح  ها وسليقه ها خود را براي انتخابات اسفند 94 آماده مي کنند  ؛ فرهنگيان فرهيخته بايد :
1. با حضور در تشکل هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين و تکيه به خرد جمعي مطالبات به حق خود  را در مذاکره با مسئولين ( کار گروه تعيين شده از طرف رئيس جمهوري ) مرحله به مرحله پيگيري کنند .
2. فرهنگيان فرهيخته قلم به دست ، پيوند خود را با رسانه ها افزايش داده تا خرد جمعي طيف وسيع تر از جامعه را به سوي چالش آموزش و پرورش معطوف نمايند تا در سايه همدلي و همزباني  بيشتر، راهکارهاي مناسب تر جهت برطرف کردن اين چالش ها ارائه گردد .
3. با توجه اهميت تشکيل  و تقويت « فراکسيون معلمان در مجلس شوراي اسلامي » ، فرهنگيان فرهيخته از هم اکنون با مطالعه ، تحقيق و بررسي ، مشورت با همکاران و... خود را براي انتخابات پر شور و سرنوشت ساز اسفند 94 آماده نمايند  تا در مجلس آينده حضور نمايندگان محترمي که  رأي اعتماد ، سئوال از وزرا ، کارت زرد ، استيضاح و ...آنان سياسي است نه کارشناسي ، به حداقل بدون تأثير در بدنه مجلس محترم تبديل شوند .
4. فرهنگيان فرهيخته از ظرفيت هاي قانوني شوراي معلمان ،حضور گسترده در شوراي عالي آموزش و پرورش ، پارلمان معلمان  ، شورا هاي  شهر و روستا ، شوراياري ها و... حداکثر بهره را ببرند و شرايط  براي گفت و گوي دو سويه بين مردم و مسئولين ( بازخورد اطلاعات به کارشناسان ، متخصصان ، تصميم گيران و تصميم سازان و... ) فراهم آورند .
در سايه اين تعامل سازنده بين فرهنگيان فرهيخته و مسئولين محترم آموزش و پرورش به وزير آموزش و پرورش اجازه داده شود تا نيروهاي کارآمد و متخصص از هر جناح سياسي ( اصول گرا يا اصلاح طلب ) را جايگزين نيروهاي تحميلي به آموزش و پرورش نمايند . ( تا ديگر شاهد گلايه هاي چون ، نماينده محترم مردم بوکان جناب آقاي قسيم عثماني نباشيم . )
5. حالا که سايه ي استيضاحˏ سياسي از سرˏ آموزش و پرورش برداشته شده است ! متخصصين ، کارشناسان  ، فرهنگيان فرهيخته ، تشکل هاي مدني ، اصحاب رسانه ، اولياء محترم دانش آموزان و...وظيفه دارند با کار کارشناسي ،(به دور از نگاه  سياسي ) عملکرد دولت تدبير و اميد ، وزير آموزش و پرورش دکتر فاني و حلقه مديريت وي ، را نقد منصفانه نمايند . تا :
I. با حمايت از نقاط مثبتˏ عملکرد هاي کارشناسي شده، تلاش نمايند عملکردهاي مثبت تقويت شود .
II. با نقد کارشناسي شده ، چالش ها، لغزش ها ي دولت ، وزيرو حلقه مديريت وي را به حداقل برسد .
III. در سايه تعامل سازنده بين مردم و مسئولين ، در آموزش و پرورش ، تبعيض ها ، مطالبات انباشته شده  و... با برنامه ريزي و تعيين اولويت ها به تدريج ولي با شتاب مناسب با توجه به منافع ملي برطرف شوند  .

منابع :

( 1 ) دانشنامه ويکي پديا
( 2 ) روزنامه شرق روز پنجشنبه 4 تير ماه 1394 شماره 2333

 ( 3 ) روزنامه اعتماد، شماره 3277 به تاريخ 4 / 4 / 94   صفحه 3

منتشرشده در یادداشت

دکتر خالد توکلی دبیر سقز چندی پیش آقای رحمانی فضلی – وزیر کشور – در مورد ورود پول های کثیف به دنیای سیاست، سخنانی را اظهار کرد که موجب تأسف، تعجب و چالش در فضای سیاسی و سپس دعوت ایشان به مجلس شد.آنچه بیش از هر چیز توجه مردم و فعالان سیاسی را به خود جلب کرد این بخش از سخنان خود وزیر کشور بود که گفت: قاچاقچیان مواد مخدر حساب های مشکوک و گردش مالی زیادی دارند و برای نمونه یک قاچاقچی 35 ساله که 5 کلاس هم سواد نداشت 2000 میلیارد تومان گردش مالی داشته و چندین حساب بانکی به نام افراد متوفی باز کرده بود .
این قسمت از گفته های وزیر کشور را می توان از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داد. هدف من از نگارش این یادداشت، سخن گفتن در مورد پول های کثیف و مشکوک و پیامدهای نامطلوب آن در دنیای سیاست نیست که هدف اصلی رحمانی فضلی بود، اگرچه در این زمینه سخن فراوان است و مباحثی نیز مطرح گشت؛ بلکه می خواهم نتیجه ناخواسته ی این عبارت از سخنان وزیر کشور که «آن قاچاقچی 35 ساله 5 کلاس سواد نداشته » را تحلیل نمایم.

در واقع ، این نکته از سخنان ایشان مورد غفلت قرار گرفت و کمتر کسی به آن توجه کرد. البته این امر تا حدی طبیعی است چرا که هدف اصلی رحمانی فضلی از ابراز آن سخنان جلب توجه بر فرآیند پول شویی در کشور و چگونگی یا احتمال ورود پول های کثیف به حوزه ی سیاست بود و از این جهت به هدف یا بخشی از اهداف خود نیز نائل آمد.به هر حال، این سخن که « سواد فرد قاچاقچی در حد پنج کلاس نبوده »،از وضعیت نابه سامان آموزشی حکایت دارد و پیامدهای ناخواسته ی نامطلوب فراوانی برای نظام آموزشی در کلیه سطوح دارد:
1.  در بیشتر جوامع، فردی که از تحصیلات بیشتری بهره مند است به همان نسبت امکان دست یابی به مزایای اجتماعی برای وی بیشتر مهیاست. به عبارت دیگر ، یکی از راه های رسیدن به مزایایی چون ثروت و قدرت، داشتن تحصیلات بیشتر است و معمولاً در اکثر جوامع افراد تحصیل کرده قدر می بینند و بر صدر می نشینند. به لحاظ اجتماعی نیز نظام آموزشی تولید کننده ی سرمایه ی انسانی، سرمایه ی اجتماعی و وظیفه ی انتقال فرهنگ و ارزش ها را برعهده دارد.
با وجود این کافیست نگاهی به اطراف خود بیاندازیم تا نمونه ها ی متعددی از فرد مورد اشاره ی وزیر کشور که در سطح بالایی سواد نداشته اما در عین حال در مدت زمان کوتاهی به ثروت افسانه ای دست یافته است، ببینیم.

در واقع ، هر کدام از ما تعدادی از این گونه افراد را هر روز می بیند و کم و بیش می شناسد. این وضعیت و سخن گفتن از چنین افرادی بیش از هر چیز از ناکارآمدی نظام آموزشی در دست یابی به اهداف فردی و اجتماعی (تولید و تربیت نیرو و سرمایه ی انسانی و اجتماعی) از یک سو و بحران و بی برنامگی در نظام اقتصادی از سوی دیگر حکایت دارد که منجر به دسترسی به ثروت های بادآورده ی کلان و شکل گیری یک طبقه ی «نوکیسه» شده است که بیشتر آنها «پنج کلاس سواد» ندارند و سواد، تحصیلات، مدرسه و در یک کلام نظام آموزشی را مستقیم و غیر مستقیم به استهزا می گیرند و با ثروتی که کسب کرده اند به سادگی می توانند در مقاطع مختلف تحصیلی مدرک پایان تحصیلات را جعل یا حتی به دست آورند.
2.  اگر فردی با « پنج کلاس سواد » بتواند در زمان کوتاهی به چنین ثروت افسانه ای دست یابد ؛ آیا حضور در کلاس درس و درس خواندن، انتخابی عقلانی است؟

در جامعه ای که یکی از مهم ترین مسائل آن بیکاری است و توجه به پول به عنوان یک ارزش بر تمامی شئون زندگی سایه انداخته است؛ آیا دانش آموز برای حضور فعال در کلاس، انگیزه ای خواهد داشت؟
بسیاری از تحقیقات و تجارب شخصی معلمان نشان می دهد که یکی از علل اصلی افت تحصیلی و بروز خشونت در کلاس های درس، علاوه بر متون و محتوای کتاب های درسی، امکانات کم آموزشی، وضعیت نابه سامان معیشتی معلمان، سوء مدیریت، فرسایش سرمایه ی اجتماعی و ... نبود انگیزه در میان دانش آموزان برای ادامه ی تحصیل است. فقدان انگیزه به نوبه ی خود موجب به وجود آمدن بحران اقتدار معلمان در کلاس شده است و مدیریت کلاس و دانش آموزان را بسیار دشوار کرده است.
فقدان انگیزه در میان دانش آموزان علل گوناگونی دارد. یکی از علل اصلی آن ناکارآمدی نظام اقتصادی است که دست یابی به پول های کثیف در آن به آسانی ممکن و میسر است.

حال در جامعه ای که بیکاری و تورم در حد بالایی است و پول حلّال بسیاری از مسائل و مشکلات است ؛ آیا برای یک دانش آموز، راه و روش و سخن معلم بیشتر به عنوان الگو مورد پذیرش قرار می گیرد یا فرد مورد اشاره وزیر کشور که - همچنان که گفته شد- در سطح جامعه و در اطراف ما کم هم نیستند؟ این سخن که آن فرد « پنج کلاس » سواد نداشته، موجب تنفر از آن فرد و بیسوادی نمی شود بلکه بیش از هر چیز بی انگیزگی در کلاس و بدبینی نسبت به آینده ی ادامه ی تحصیل و سوادآموزی را افزایش می دهد.

مشکلی که به طور روزافزونی در حال گسترش است و معلمان را بیش از پیش آزار می دهد و در یک نگاه کلی تر نظام آموزشی را با بحران و در تربیت سرمایه و نیروی انسانی با ناتوانی مواجه می سازد.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دیدگاه

اسماعیل عبدی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران  گروه اخبار /

اسماعیل عبدی ، دبیر کل کانون صنفی معلمان روز شنبه ششم تیرماه به زندان اوین فراخوانده شد .

آقای عبدی در سال 1390 به علت فعالیت های صنفی از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به 10 سال حبس محکوم شده بود که این حکم به مدت 5 سال تعلیق گردیده بود .

چندی پیش علی اکبر باغانی نائب رئیس کانون صنفی معلمان و علیرضا هاشمی دبیرکل سازمان معلمان ایران نیز  جهت اجرای احکام صادره از قبل به زندان فراخوانده شدند .

هم زمان با اجرای این احکام  ، وزیر آموزش و پرورش در اقدامی قابل توجه و تقدیر با نگارش نامه ای به ریاست قوه قضائیه خواهان آزادی این معلمان شده بود .

« گروه سخن معلم » ضمن تشکر از اقدامات سازنده آقای فانی از مسئولان محترم امیدوار است در سالی که از سوی رهبر معظم انقلاب به " همدلی و همزبانی " مزین گشته است ، زمینه  آزادی هر چه سریع تر معلمان در بند فراهم گردد .

پایان پیام /

وضعیت تحصیل افغانی ها در ایران گروه اخبار /

قرار است درهای مدارس ایران به روی 250 هزار کودک محروم از تحصیل افغانستانی باز شود. هفته پیش مسئولان سازمان‌های مرتبط در نشستی در برج میلاد دور هم جمع شدند تا در این‌باره گفت و گو کنند. تصمیم به چنین اقدامی از جایی آغاز شد که مقام معظم رهبری بر لزوم تحصیل کودکان افغانستانی ایران تاکید کردند. رسول اسلامی –مدیرکل آسیای غربی وزارت امور خارجه- گفته است “از میان یک‌ونیم میلیون پناهنده افغانستانی در سراسر کشور، 500 هزار نفرِ آن‌ها افراد زیر 18 سال هستند”. همچنین به گفته وی در حال حاضر 340 هزار دانش‌آموز افغانستانی در مدارس ایران در حال تحصیل هستند. به گزارش فرارو، تحصیل دانش‌آموزان ایرانی تا پیش از این موضوع بحث‌های زیادی بوده است. با وجود موافقت‌ها و مخالفت‌ها در این‌باره کودکان افغانستانی تا کنون و با همه موانع موجود در ایران تحصیل کرده‌اند و بنابر آمار سازمان ملل رتبه ایران در پناهجویی به اتباع بیگانه در جهان رتبه خوبی است. در این میان اما نواقص و مشکلاتی نیز همواره وجود داشته و دارند.


از قنبرعلی دانش تا نشست تحصیل برای افغانستانی‌ها
امیر هاشمی‌مقدم در ابتدا با انتقاد از این عملکرد مسئولین در قبال افغانستانی‌های ساکن تهران گفت: نکته نخست در این‌باره این است که شوربختانه تا رهبر انقلاب در این ماجرا ورود پیدا نکرد، مسئله تحصیل کودکان افغانستانی روند مشخصی نداشت و هر روز به یک شکل اجرا می‌شد. اما به‌هرحال مسئله این است که در کشور ما بسیاری از مسئولین و نهادها تا رهبر نکته‌ای را بیان نکنند، به آن مسئله توجهی ندارند. وی ادامه داد: زمانی امکان تحصیل برای‌شان فراهم شده بود، مدتی وقفه پیش آمد، دوباره موانع برطرف شد، سال پیش هئیت دولت خبر از رایگان بودن تحصیل دانش‌آموزان افغانستانی داد و بنابراین رایگان ثبت‌نام کردند، اما به یک باره در وسط سال تحصیلی، مدارس به استناد بخشنامه‌ای جدید از دانش‌آموزان افغانستانی طلب شهریه‌ای دو برابر شهریه سال پیش کردند (با ضرب‌العجل عمدتاً سه چهار روزه)، اینکه اصولا چنین رفتاری عادلانه است یا نه، مورد توجه نبود.


جای خالی کودکان افغانستان
این ایران‌شناس با اشاره به وضعیت تحصیلی قنبرعلی دانش – دانشجوی دکترای افغانستانی شناخته‌شده، در ادامه اظهار کرد: مشکل اینجاست که ساز و کار مشخصی در این‌باره نداریم و این مسئله بیش و پیش از اینکه به افغانستانی‌ها لطمه وارد کند، به حیثیت خود ما لطمه می‌زند و همین نکته موج تبلیغاتی منفی‌ای علیه کشورمان راه می‌اندازد. شوربختانه پیگیری برخی ناعدالتی‌ها علیه افغانستانی‌ها در نظام آموزشی ما دشوار است. حتی در سطح آموزش عالی شما ببینید یک دانشجوی دکترا به نام قنبرعلی دانش را بدون هیچ دلیلی از دانشگاه اخراج می‌کنند. در برابر آن همه اعتراضی که رسانه‌ها و خبرگزاری‌های ایران، اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب نسبت به این رویداد کردند، تنها با جوابیه‌ای پر از تناقض روبه رو می‌شویم. بعد هم قضیه فراموش شد و رفت به بایگانی تاریخ. اما اینها یک روز دوباره از بایگانی بیرون آمده و کارنامه‌مان مورد بررسی قرار می‌گیرد که چه کردیم. خب در چنین سیستمی اگر فردا یک دانش‌آموز افغانستانی را اخراج کنند چگونه می‌شود پیگیری کرد؟ قنبرعلی تابش دانشجوی دکترا بود و درباره اخراجش روشنگری کرد. رسانه‌های ایرانی هم به‌واسطه اینکه چهره شناخته‌شده‌ای بود تمام‌قد پشت سرش ایستادند؛ اما نتیجه نداد. وی تصریح کرد: با این اوصاف به نظرم با اخراج سلیقه‌ای یک دانش‌آموز یا تغییر دوباره مصوبات حتی ممکن است آب هم از آب تکان نخورد. این نخستین باری نیست که رهبری درباره تحصیل دانش‌آموزان افغانستانی دستور پیگیری می‌دهند. اما امیدوارم آخرین باری باشد که فقط مدتی توی بوق و کرنا می‌کنند و دوباره فراموش می‌شود.


سرنوشت یک افغانستانی پس از تحصیل در ایران
هاشمی‌مقدم در پاسخ به این سئوال که آیا پس از تحصیل دانش‌آموزان افغانستانی‌ در ایران، وضعیت کاری آن‌ها چگونه خواهد شد و آیا آن‌ها باید در ایران بمانند و یا به کشورشان بازگردند، گفت: از یکسو بایدی در کار نیست. آنها آزادند که به کشور خودشان باز گردند یا در ایران بمانند. اما در اینجا هم ما داریم خودزنی می‌کنیم. یعنی هزینه کرده و نیرو تربیت می‌کنیم، بعد آنها را دو دستی به کشورهای دیگر تقدیم می‌کنیم. در کشوری که بیشترین مهاجرت و فرار مغزها را دارد، اینکه تحصیل‌کرده‌های مهاجر و پناهنده را هم فراری بدهند امری کاملاً طبیعی است. اتفاقا تا آنجا که می‌دانم یکی از شرایط پذیرش این افراد در دانشگاه‌های ایران این است که کارت اقامت‌شان باطل شده و با ویزای دانشجویی به تحصیل بپردازند. بنابراین وقتی پس از چهارسال یا بیشتر درس‌شان به پایان رسید باید برگردند کشور خودشان. هیچ کشوری چنین کاری نمی‌کند که ما می‌کنیم. اتفاقا این هزینه کردن‌ها برای دانش‌آموزان و دانشجویان افغانستانی نمایانگر سیاستهای کلی ما درباره این کشور و سایر کشورهایی است که کمک می‌کنیم. یعنی هزینه مادی می‌کنیم، خیلی هم هزینه می‌کنیم، اما چون برنامه مشخصی نداریم و یا سیاستهای‌مان غیراصولی است، همه آن هزینه‌هایی که کرده‌ایم نادیده گرفته شده و همان سیاستهای غیراصولی‌مان برجسته شده و علیه‌مان استفاده می‌شود.


بلاگردانی!
این پژوهشگر اجتماعی درباره تاثیر اقدام دولت در آموزش دانش‌آموزان افغانستانی بر روابط میان دو کشور گفت: بدون‌‌تردید این‌کار می‌تواند گام مثبتی باشد؛ اما واقعیت شاید چیز دیگری باشد. از یکسو برخوردهای نامتعارف ما و از سوی دیگر کاربرد گسترده تئوری «بلاگردانی» در افغانستانی‌ها دارد روز به روز فاصله را بیشتر و نگران‌کننده‌تر می‌کند. بلاگردانی که «گیدنز» جامعه‌شناس به آن اشاره می‌کند، به‌طور خلاصه این گونه بیان می‌شود که وقتی یک جامعه با مشکلات درونی زیادی روبرو است، تقصیرات را به گردن یک عامل بیرونی می‌اندازد تا خود را تبرئه کرده باشد. مثلاً همان کاری که ما در بحث بیکاری نیروی کار ایرانی و انداختن تقصیر به گردن کارگران افغانستانی می‌شنویم. همین عامل در افغانستان هم بسیار شیوع یافته و امروزه بسیاری از مردم این کشور به دنبال رد پای ایران در همه مسائل و مشکلات داخلی‌شان می‌گردند.


جای خالی کودکان افغانستان
وی در ادامه تصریح کرد: در این زمینه بیشتر نگاه‌ها متوجه پاکستان است؛ اما گاهی ایران هم متهم می‌شود. شما ببینید وقتی عده ای ایران را در کنار پاکستان عامل بی‌ثباتی این کشور می‌دانند یعنی فاجعه عمیقی شکل گرفته است. پاکستان به آشکارا هر بلایی سر این کشور آورده است. اما متاسفانه بسیاری از افغانستانی‌ها در هر حادثه‌ای از کاه کوه می‌سازند و ایران را متهم می‌کنند. وی درباره هزینه‌ای که تحصیل دانش‌آموزان افغانستانی برای ایران ایجاد می‌کند، توضیح داد: در همین قضیه تحصیل دانش‌آموزان افغانستانی به‌هرحال بار این هزینه بسیار زیاد است و اگر در نظر بگیریم قرار است حدود 200 هزار دانش‌آموز که غیرقانونی در ایران هستند به 360 هزار دانش‌آموز دارای مدارک قانونی افزوده شود، می‌شود 560 هزار دانش‌آموز افغانستانی. هزینه هر سال تحصیل دانش‌آموز در مدرسه یک میلیون و هشتصد هزار تومان است که اگر ضربدر تعداد دانش‌آموزان افغانستانی کنیم، می‌شود بیش از هزار میلیارد تومان.

برای کشوری چون ایران که خودش درگیر تحریم‌ها است و مسائل اقتصادی بسیاری دارد، این ارقام قابل توجه است و به این سادگی نیست که ما در اینجا درباره‌اش صحبت می‌کنیم. اما این نکته‌ای است که متاسفانه برخی دوستان افغانستانی به آن کمتر توجه دارند و معمولاً یک جانبه به قاضی می‌روند و مثال کشورهای توسعه‌یافته را به میان می‌آورند؛ حال آنکه نه ایران با آن کشورها قابل مقایسه است و نه تعداد پناهندگان و مهاجران در آن کشور به اندازه ایران است. این افراد به هزاران میلیارد بودجه‌ای که در این سه چهار دهه صرف امور میلیونها هم‌تبار و هم‌زبان افغانستانی شده، اشاره‌ای ندارند.

سال پیش هئیت دولت خبر از رایگان بودن تحصیل دانش‌آموزان افغانستانی داد و بنابراین رایگان ثبت‌نام کردند، اما به یکباره در وسط سال تحصیلی، مدارس به استناد بخشنامه‌ای جدید از دانش‌آموزان افغانستانی طلب شهریه‌ای دو برابر شهریه سال پیش کردند (با ضرب‌العجل عمدتاً سه چهار روزه)، اینکه اصولا چنین رفتاری عادلانه است یا نه، مورد توجه نبود.

روزنامه ابتکار

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه اخبار /

پشت پرده استیضاح فانی وزیر آموزش و پرورش

اسیتضاح وزیر آموزش و پرورش ظاهرا حاشیه های زیادی به دنبال داشته است .

سایت " رسانه معلم " که با پشتیبانی محمود فرشیدی ، دبیر کانون تربیت اسلامی فرهنگیان و وزیر دولت احمدی نژاد اداره می شود در یادداشتی با عنوان « تعهدات وزیر آموزش و پرورش به مجلس، برای خروج از استیضاح! » ، موارد و ادعاهایی به شرح زیر مطرح نموده است :

" مدیریت سایت - در جریان طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش مطرح گردید.
باسمه تعالی

تعهدات وزیر آموزش و پرورش  به مجلس (مجلس همدلی كرد اینك نوبت آقای فانی است)

صبح  روز سوم تیرماه پس از طرح بخشی از كاستی های مهم آموزش و پرورش توسط طراحان استیضاح و به هنگام طرح میانجیگری آقای حداد عادل كه توسط آقای مصباحی مقدم خوانده شد مقرر گردید، اقدامات خلاف انجام شده درطول 22 ماه گذشته اصلاح گردد، وزیر نیز پشت تریبون قرار گرفت و با زبان روزه قول داد اقدام نماید .

موارد مطرح شده توسط نمایندگان به شرح زیر است ؛ لذا وزیر محترم با پای بندی به تعهداتش، می بایست در اسرع وقت اقدام و ثابت كند اكنون كه مجلس ندای همدلی را  سر داده است ، وزیر و دولت نیز به تعهدات شان عمل می كند.

1- تغییر مشاوران و معاونانی كه سابقه وابستگی به احزاب فتنه گر و جبهه منحله  مشاركت را دارند و همچنین سیاسیونی كه وزارت آموزش و پرورش  را ستاد انتخاباتی قرار داده اند.

2- تعطیلی نشریه منحرف تربیت سیاسی ،كه با بودجه 400میلیارد ریالی بخشی از منابع مالی را صرف دو قطبی كردن جامعه و ترویج سران فتنه88 می نماید .

3  -گماردن فردی با صلاحیت ،متخلق به اخلاق اسلامی و آشنا به شئون تربیت دینی در راس معاونت پرورشی، و اجرای نظر رهبری معظم مبنی بر سم بودن ورود جریان های سیاسی به آموزش و پرورش كشور.

4 - تغییر افراد سیاسی از هیات امنای صندوق ذخیره و تعیین فردی اقتصادی به عنوان مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان، معرفی هرچه سریع تر بازرسانی مجرب برای حساب رسی از صندوق ذخیره و شركت های تابعه و بانك سرمایه.

5- تعیین تیمی با صلاحیت جهت پیگیری مطالبات آموزش و پرورش از دولت و مشخص شدن منابع مالی مربوط به وجوه واریزی 100هزارتومانی به حساب فرهنگیان و یك میلیون تومانی به حساب كاركنان و مدیران ستادی در ایام مطرح شدن استیضاح در مجلس.

6 - معرفی  مدیرانی از وزارت آموزش و پرورش و صندوق ذخیره كه اتومبیل هیوندایی دریافت نمودند و لغو قرارداد آنان برای عبرت آموزی آیندگان.

7- معرفی شركت هایی كه از محل منابع معلمان در بانك سرمایه بدون وثایق معتبر و بعضا با یك چك ، وام های چند صدمیلیارد ریالی دریافت نموده اند و نوع وابستگی آنان به مدیران.

8-تعیین فردی با صلاحیت علمی و دینی ،آشنا به اصول تربیت اسلامی جهت ریاست دانشگاه فرهنگیان، و حذف برخی عناصر فتنه 88 از مسئولیت های این دانشگاه.

9- توقف طرح واگذاری مدارس دولتی به اشخاص و خلع ید از برخی مدیران كه گفته می شود تا سه واحد آموزشی را در اختیار گرفته اند .

­­­10- اجرای سند تحول آموزش و پرورش و ابقای ردیف بودجه ای آن باتوجه به اینكه تا سال 93، 250میلیارد تومان اعتبار در ردیف آن گنجانده شده و برای سال94 حذف گردید.

11-صدور احكام تطبیقی ( ارشد وخبره) بازنشستگان سال های 86 به بعد باتوجه به اینكه تاكنون فقط برای 100هزارنفر صادر شده است

محمد زاده 94/4/3

منبع : رسانه معلم "


توضیحات گروه سخن معلم  ( بازخوانی تاریخ ) :

آقای دکتر فانی روز  بیست و نهم آذر ماه سال 1392  در مسجد نور و در سومین جلسه مجمع عمومی کانون تربیت اسلامی فرهنگیان حاضر شده و در آن سخنرانی مفصلی را انجام داد .
این نشست در برخی رسانه ها و از جمله خبرگزاری ایرنا و نیر سایت روحانی نیوز انعکاس داشت .
نظر شما در مورد این حرکت وزیر آموزش و پرورش چیست ؟
( کانون تربیت اسلامی فرهنگیان به مدیریت آقای محمود فرشیدی وزیر سابق آموزش و پرورش و از تشکل های مخالف و منتقد دولت است .
آقای فرشیدی در روزنامه رسالت مقالات و یادداشت هایی می نویسد .
سرکوب گسترده معلمان در اسفند ماه سال 1385 که منجر به بازداشت و دستگیری طیف وسیعی از فعالان صنفی و تشکل ها گردید در زمان وزارت ایشان اتفاق افتاد . این گردهمایی در جلوی مجلس و در اعتراض به اجرا نشدن لایحه مدیریت خدمات کشوری بود که چندی قبل دولت احمدی نژاد قصد بازپس گیری آن را از مجلس کرده بود .
نشریه زمزمه متعلق به این تشکل است که تا سال 1389 به صورت گسترده و فراگیر در مدارس توزیع می شد . )

سخن معلم :

ضمن سپاس از همکاران محترمی که در این فراخوان شرکت کردند ،یادداشت های ارسال شده بدین شرح می باشد :

* فانی ، ناگزیر از گردش به راست ! ( علیرضا هاشمی )

* دکتر فانی و تشکلی به شدت ایدئولوژیک  (  سید محمد مرد )

* کنش سیاست مدار طولی است  (محمد روزبهانی )

* فانی را چگونه بنگریم ؟ ( مهدی بهلولی )

* اعتدال گرایی با چاشنی اصول گرایی  (حسن رفیعی )

* فانی و حرکت بر لبه تیغ  ( محمد رضا نیک نژاد )

* فرشیدی در پی بازیابی وعده اسلامی کردن مدارس و ادامه سرکوب تشکل های فرهنگیان  ( اسماعیل عبدی )

* آقای فانی ! آزموده را آزمودن خطاست !  ( شهیندخت میان دشتی )

* حاجی ، فرشیدی و چشم انداز آینده  (  رضا نهضت )

* فانی ، از گزینش ها تا یک تشکل ناشناس (  طاهر قادر زاده )

( یادداشت زیر در مورد این حرکت و توسط مدیر گروه سخن معلم نگارش گردیده است  ) :

 در نشستی که نمایندگان تشکل‌هاي معلمان با آقای فانی و در زمان سرپرستی ایشان بر وزارت آموزش‌ و‌ پرورش برگزار کردند ، یکی از اعضای حاضر از تشکل‌ها پیشنهاد کرد که آقای دکتر فانی به عنوان یک اقدام پسندیده ، همه وزرای آموزش و پرورش پس از انقلاب را در جلسه ای دعوت کند و از نظرات و پیشنهادهاي آن‌ها استفاده کند. آقای دکتر فانی ، ضمن تایید اصل این حرکت ، اما حضور برخی از این ورزا را به دلیل فقدان عملکرد مناسب و دیدگاه منفی افکار عمومي‌ فرهنگیان نسبت به آن‌ها دارای قابلیت اجرایی ندانست. ..
آقای فانی روز جمعه بیست و نهم آذر ماه سال جاری در مسجد نور و در سومین مجمع عمومی کانون تربیت اسلامی که مسئولیت آن با آقای فرشیدی وزیر سابق آموزش و پرورش است حاضر می شود و در آن به عنوان " میهمان ویژه " به ایراد سخن می پردازد ...
کانون تربیت اسلامی یکی از تشکل هایی است که در آموزش و پرورش فعالیت می کند و ساختار آن قاعدتا باید غیر دولتی باشد .
این که وزیر آموزش و پرورش به تشکل ها بها می دهد ، جای بسی خوشحالی و امیدواری است و باید از آن استقبال کرد و تعامل اصل پذیرفته شده ای در روابط میان فردی و سازمانی است .
اما سوال این است که اگر و در آینده ،  سایر تشکل های معلمان نیز از ایشان دعوت کردند ، آقای دکتر فانی دعوت آن ها را پاسخ مثبت خواهد داد ؟ ( قضاوت در این مورد به آینده موکول می شود )


{ اگر چه سازمان معلمان ایران به عنوان یکی از تشکل های حامی دکتر روحانی و نیز وزارت آقای فانی تا کنون چندین بار از آقای فانی برای حضور در نشست شورای مرکزی دعوت کرده است اما تاکنون پاسخی نشنیده است و باز هم لازم به یادآوری است که این یادداشت ، واکنشی برای عدم اجابت این دعوت از سوی آقای فانی نیست و سازمان معلمان ایران بر مدار " مطالبه محوری " و در چاچوب قانون مداری و استفاده از ظرفیت های قانونی حرکت خواهد کرد و تعامل با مسئولان ، اثر بخشی و کارایی این وضعیت را دوچندان خواهد کرد . }
سوال بعد در مورد موضع گیری دوگانه آقای فانی در زمان سرپرستی و نیز پس از آن ( وزارت ) است .
قابلیت اجرایی ندانستن پیشنهاد نماینده یکی از تشکل های حاضر در جلسه به حضور افرادی چون آقای فرشیدی و... دلالت داشت .
آیا در این چند ماه اتفاق خاصی رخ داده است ؟
چگونه می شود که آقای فانی حاضر به قبول این پیشنهاد و حضور یک وزیر سابق در دفتر کار خود و در زمان سرپرستی وزارت آموزش و پرورش نمی شود اما پس از رسیدن به مقام وزارت ، به صورت غیر منتظره ، در جلسه آن تشکل حضور می یابد ؟!
آیا سخنان مطرح شده در جلسه ایشان با تشکل ها و در زمان سرپرستی ، چقدر با واقعیات و نیز اصل " صداقت " مطابقت داشت ؟
آیا اصولا آن سخنان برای خوشایند نمایندگان تشکل ها و بالا بردن ضریب نفوذ در افکار عمومی فرهنگیان با استفاده از سرمایه اجتماعی تشکل ها و از جمله سازمان معلمان ایران بود ؟


آیا آقای فانی تصور می کند با توسعه چنین ارتباطاتی می تواند جلوی استیضاح احتمالی ایشان در آینده در مجلس فعلی را توسط همفکران ایشان بگیرد ؟!


پس از آن ، معاون آقای فانی اعلام کرده بود :" مدیریت واحد تشكل هاست كه كار را جلو می برد و ما در سطح ستاد با اقتدار این كار را انجام می دهیم كه هیچ تشكلی نتواند بدون مجوز آموزش و پرورش به مدارس ورود پیدا كند. "
منظور آقای کفاش از این سخنان چه بوده است و آیا شامل حال همه تشکل های آموزش و پرورش می شود ؟
آیا تشکل های معلمان که خود نیز از بدنه معلمان هستند برای ورود به مدرسه باید از مقامی مجوز بگیرند ؟
آیا برای گفت و گو و تعامل معلمان با یکدیگر باید از کسی اجاره بگیرند ؟
آقای فرشیدی متاسفانه دارای سابقه و عملکرد مثبت و درخشانی در آموزش و پرورش نیست و ذکر نام او ناخودآگاه وقایع سال 85 را به اذهان متبادر می سازد ، از سوی دیگر ؛ تا کنون دبیر کانون تربیت اسلامی از فرهنگیان شریف و نیز آسیب دیده ، بابت رفتار خود با آن ها ، نه تنها عذر خواهی نکرده بلکه همچنان از مواضع و عملکرد چند ماهه خود و نیز وقایع آن دوران دفاع می کند .
این در حالی است که تشکل های معلمان تاکنون به برخی خطاهای خود اعتراف کرده و به عنوان مثال گفت و گوی سخنگوی کانون صنفی معلمان با روزنامه اعتماد مورخ 26 دی ماه1392 موید این مدعاست .
آقای بهشتی می گوید : « در سال‌هاي گذشته ، تشكل‌ها در دوران نوجواني خود به سر مي‌بردند و خطاهايي هم داشتند. در سيستم و بخش حاكميتي هم مداراي لازم با اين تشكل‌ها صورت نگرفت و منجر به ايجاد سوءتفاهمات شد. الان دو طرف به يك عقلانيتي در اين زمينه رسيدند كه بايد از اين فضا استفاده شود.
ممكن است تندروي‌هايي ما كرده باشيم... »
تشکل سازمان معلمان ایران با هیچ فرد و مقامی قهر نیست و معتقد به اصل تعامل و هم اندیشی است . محور ما ، حرکت حول " منشور صنفی " و کنش بر اساس " وفاق صنفی " است ؛ اما تا زمانی که آقای فرشیدی و تشکل متبوع ایشان به بارخوانی گذشته خویش نپردازند ، اتفاقی نخواهد افتاد ...
وزير آموزش و پرورش اخیرا حضور و فعالیت تشکل ها در آموزش و پرورش را یک فرصت و نه تهدید دانسته است . ایشان حتی از راه اندازی اتاق های فکر با حضور و نظارت تشکل های معلمان در فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری سخن رانده است .
از نظر نگارنده ، پذیرش و باور این سخنان منوط به تحقق لوازم و مقدماتی است که صداقت را در سیاست نمایان سازد و امید که این گونه باشد ...

در پایان ، از همه همکاران و معلمان محترمی که در" فراخوان " سخن معلم شرکت کردند سپاس ویژه دارم .

گروه اخبار /

تفاوت های استیضاح فانی با فرجی دانا

۲۹ مرداد ۱۳۹۳ یکی از روزهای تاریخی مجلس هشتم بود. رضا فرجی دانا در مجلس شورای اسلامی با تحمیل رای اقلیت بر اکثریت مجلس و با اهرم ها و بهانه های سیاسی مانند: انتصابات سیاسی، اتفاقات سال ۱۳۸۸ و ضربه پنهان به دولت نوپا، با کرسی وزارت در آموزش عالی کشور خداحافظی کرد.

 استیضاح او به یکی از پیچ مهم تاریخی آموزش عالی تبدیل شد و دانشگاهیان چنان پشت او در آمدند و هزینه های استیضاح را برای مخالفان دولت بالا بردند که مخالفان تا یک سال بعد عطای تلاش برای استیضاح و ضربه پنهان به دولت را به لقایش بخشیدند. تا سوم تیر ماه ۱۳۹۴ جلسه استیضاح علی اصغر فانی.

در روزی معلومی، که معاونان اول قوه مجریه و قوه مقننه به جای روسای غایب خود بر صندلی ریاست نشسته اند و مخالفان برای گرم کردن تنور سرد و از پیش تعیین شده استیضاح از هر دری همچون: بحث های نخ نما شده ی معیشیت فرهنگیان ،جایگاه آموزش در مدارس و افسردگی معلمان وارد شدند و آنها را دلیلی متقنی برای استیضاح خواندند. فارغ از اینکه فراکسیون رهروان به عنوان اکثریت مجلس در راهرو ها و جلسات پشت در بسته تصمیم به بقای فانی داشت.

پیش از آنکه اعضای جبهه پایداری موسوم به دلواپسان در میان صندلی های سبز رنگ رفت و آمد کنند و برای افتادن وزیر پاسخ سفید جمع کنند.اما تفاوت های جلسه استیضاح فانی و فرجی دانا چه بود؟

در نگاهی گذرا می توان به این نکته اشاره کرد که ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ یکی از روزهای تاریخی مجلس هشتم بود اما ۳ تیر ماه ۱۳۹۳ یک روز معمولی بود. اما همه چیز به اینجا ختم نمی شود. در ادامه به مهم ترین تفاوت های جلسه استیضاح فانی و فرجی دانا اشاره می شود :

۱. همکاران فانی از او دفاع نکردند ؛ همکاران فرجی دانا سنگ تمام گذاشتند

یکی از مهم ترین تفاوت های استیضاح رضا فرجی دانا و علی اصغر فانی، بدنه اجتماعی فرجی دانا در میان همکارانش در دانشگاه ها و وزارت علوم و بدنه ی اجتماعی دولت و تاثیر آن بر استیضاح فرجی دانا بود. فارغ از اینکه فانی نه تنها در میان فرهنگیان جایگاه اجتماعی همتراز با فرجی دانا نداشت، بلکه بخش های از بدنه اجتماعی دولت انتقاداتی به عملکرد او وارد کرده بودند. برای بسط این ادعا نیاز به مصدایق است که در ادامه می آید.مخالفان استیضاح فرجی دانا در مرداد ماه ۱۳۹۳ برای او سنگ تمام گذاشتند. چهره‌های سرشناس دانشگاهی همچون رضا داوری‌اردکانی (چهره ماندگار دانشگاهی)، پروفسور ثبوتی (موسس دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان)، سعید سهراب‌پور (چهره ماندگار، عضو فرهنگستان علوم و رییس ١٣ساله دانشگاه شریف)، غلامرضا اعوانی (فیلسوف ایرانی و چهره ماندگار سال٨٢)، نصرالله پورجوادی (چهره ماندگار و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی)، مرحوم صادق آیینه‌وند (چهره ماندگار کشور و رییس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، کریم مجتهدی (استاد فلسفه دانشگاه تهران و چهره ماندگار در حوزه فلسفه) و... که جمع سوابق علمی‌شان چندین‌برابر از رقم سه‌هزارو٧٠٠ بورسیه غیرقانونی فراتر می‌رفت، در آن مقطع به صحنه آمده‌اند و هشدار‌هایی نسبت به استیضاح فرجی‌دانا دادند.علاوه بر این بیش از هزاران نفر از دانشگاهیان و دانشجویان در واکنش به استیضاح فانی نامه های زیادی به روسای قوا ارسال کردند که نشان از حمایت اکثریت دانشگاهیان از فرجی دانا داشت.اما همزمان با استیضاح علی اصغر فانی حتی یک لیست امضای معلمان برای مخالفت استیضاح او در رسانه های درج نشد.


۲. هزینه های استیضاح فرجی دانا برای مجلس بالا بود .

مجلس شورای اسلامی در سال گذشته یا هزینه های استیضاح فرجی دانا را محاسبه نکرد، یا اکثریت مخالفان فرجی دانا احساس می کردند هزینه های این استیضاح به افتادن فرجی دانا از مقام وزارت می ارزد. همین شد که فرجی دانا علیرغم هشدار های مکرر دانشگاهیان و چهره های علمی ماندگار کشور استیضاح شد. در آن مقطع مجریان استیضاح باید به صورت ساده، محاسبه می کردند وقتی قاطبه جامعه دانشگاهی، مخالف استیضاح وزیر علوم است و دامنه‌ این مخالفت را به بدنه جامعه نیز می‌رسانند، آن‌وقت افکار عمومی در ایران چه قضاوتی درباره مجریان این استیضاح می‌کنند؟ به‌خصوص در شرایطی که در میان افکار عمومی، کلیت رای‌آوردن استیضاح به اسم کل نمایندگان مجلس و نه به اسم اقلیت پرسروصدای آن نوشته می‌شد.

همه این موارد نشان می‌داد که به چهار دلیل زیر هزینه‌های استیضاح فرجی‌دانا برای بهارستانی‌ها به قدری بالا رفت که آنها را به طیف ازپیش‌بازنده و دولت را به‌عنوان طیف ازپیش‌برنده تبدیل کرد:

١- حمایت قاطبه جامعه دانشگاهی به‌خصوص ریش‌سفیدان آموزش‌عالی از فرجی‌دانا

٢- تاثیرات مخرب استیضاح (با توجه به مخالفت دانشگاهیان و کم‌وزن‌بودن دلایل استیضاح) بر چهره مجلس در میان دانشگاهیان

٣- اصرار دولت بر معرفی وزیری همسو با فرجی‌دانا از سوی دولت

۴. تاثیر نارضایتی دانشگاهیان از استیضاح فرجی‌دانا بر بدنه جامعه و افکار عمومی.


۳. اراده مجلس بر استیضاح فانی نبود

اما این هزینه های بالای استیضاح فرجی دانا بر سرنوشت استیضاح فانی نیز تاثیر گذار بود. هزینه های بالا در استیضاح فرجی دانا باعث شد، فراکسیون رهروان مجلس به عنوان اکثریت این بار با اقلیت پرهیاهوی مجلس شورای اسلامی هم صدا نشوند که تاثیر آن تا حد زیادی در جلسه استیضاح فانی قابل رویت بود.در این میان نقش اصولگرایان میانه رو را نمی توان نادیده گرفت. آنها تلاش مخالفان دولت برای وارد کردن ضربه پنهان به دولت را در استیضاح فانی به عینه دیدند و با نقش فعال خود باعث شدند اراده مجلس به استیضاح فانی نباشد. اتفاقی که در جلسه استیضاح فرجی دانا رخ نداد.


۴. فانی سابقه فعالیت سیاسی نداشت

علاوه بر نکات مطرح شده، فانی در مقایسه با فرجی دانا دارای سبقه سیاسی کمتر بود. فانی گرچه در سال ۱۳۸۸ رییس ستاد فرهنگیان یکی از نامزدهای ریاست جمهوری بود، اما به واسطه عدم نقش آفرینی در سال ۱۳۸۸ کمتر در مظان اتهام دلواپسان قرار گرفت.

۵. دلواپسان در استیضاح فرجی دانا به خواسته خود رسیدند

یکی از مهم ترین خواسته های مخالفان دولت برای استیضاح فرجی دانا و روند برنامه ریزی برای سایر وزرا در سال جاری، نشانه گیری مشروعیت دولت در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی است.آنها در استیضاج فرجی دانا گرچه در میدان افکار عمومی بازنده بودند، اما در عمل توانستند با تحمیل به ثباتی به آموزش عالی تا یک سال پایگاه اجتماعی مولد روحانی در دانشگاه ها را در حالت فریز قرار دهند.

اما در استیضاح فانی به این خواسته خود دست نیافتند و اقلیت پرهیاهو ناکام ماند.

۶. حداد عادل مخالف استیضاح فانی و موافق استیضاج فرجی دانا بود . غلامعلی حداد عادل، یکی از مهم ترین و با نفوذ ترین مردان مجلس است. کسی که از اعضای اصلی جریان اصولگرایان میانه رو در مجلس است و برخی او را حلقه واسط اصولگرایان و اعضای پرهیاهوی جبهه پایداری می دانند. یکی از تفاوت های استیضاح رضا فرجی دانا و علی اصغر فانی ، مخالفت حداد عادل با استیضاخ فانی و اعلام موافقت غیر مستقیم با استیضاح فرجی دانا بود.

مسئله ای که گرچه در نگاه اول دارای درجه اهمیت بالایی نباشد، اما در میدان عمل بهارستان به خودی خود می تواند رای های زیادی را بالا و پایین کند.

خبرآنلاین

عبدالرضا خسروی کارشناس ارشد فیزیک دبیر آموزش و پرورش بروجرد نمایندگان مجلس شورای اسلامی با استیضاح وزیر آموزش و پرورش مخالفت کردند و وزیر مجددا در سمت خود ابقا شد.
طرح استیضاح باعث توجه دولت ،مجلس و افکارعمومی به وجود مشکلات جدی ساختاری در این دستگاه شد . اگر عزم و اراده عملی در دولت و مجلس برای برون رفت ازشرایط موجود وجود نداشته باشد ، یقینا در آینده شاهد طرح های استیضاح دیگری در آموزش وپرورش خواهیم بود.
درجهان امروزی از نیروی انسانی متخصص به عنوان تاثیرگذارترین شاخص توسعه و پیشرفت یاد می شود و در این راستا آموزش و پرورش نقش محوری در شکل گیری الگوهای رفتاری ،قانون گرایی ، مسئولیت پذیری ، توانمندی و تخصص درنسل آینده را بر عهده دارد و این مهم تنها با سرمایه گذاری و برنامه ریزی بلند مدت میسر خواهد بود.
تمدید وزارت دکتر فانی در مجموع حرکت مثبتی بود هر چند که برعملکرد دکتر فانی در برخی حوزه ها نقد جدی وارد است اما تجربه در دولت های قبل نشان داده است که ثبات مدیریت در این وزارتخانه عریض و طویل مفیدتر خواهد بود.
وزارت آموزش و پرورش در این دولت و دولت های گذشته همواره محل کشمکش های فراوان بین دولت و مجلس بوده است . با نگاهی اجمالی به 12 وزیر آموزش و پرورش پس از انقلاب خواهیم دید فقط 5 وزیر دوره 4 ساله وزارت خود را بدون استیضاح به پایان رسانده اند.
پس از آرامشی که در دوره 8 ساله دولت سازندگی و در زمان وزارت دکتر نجفی بر این وزارتخانه حاکم بود ، با رفتن دکتر نجفی از سال 76 تا به امروز رنگی از ثبات به خود ندیده است . وزیران آن یا از سوی مجلس در معرض استیضاح قرار گرفته اند یا از سوی رئیس جمهور کنار گذاشته شده اند.
عمده موارد مطرح شده در این استیضاح ها به مشکلات مالی و بودجه ای در آموزش و پرورش مربوط می شود ، که از آن جمله می توان به گرفتن وجه هنگام ثبت نام دانش آموزان ، معیشت فرهنگیان شاغل و بازنشسته ، بیمه معلمان ، استخدام نیروهای شرکتی، قراردادی و حق التدریس ، واریز نشدن سرانه مدارس و ... اشاره نمود.
حکایت فانی مانند کشتی گیری است که او را با دستان بسته به روی تشک فرستاده واز او انتظار پیروزی داشته باشیم.
همچنین بخش عمده ای از مشکلات آموزش و پرورش به عدم ساماندهی مناسب نیروی انسانی در این وزارتخانه مربوط می شود . موضوعی که در تمامی دولت های گذشته بر دوش آموزش و پرورش سنگینی کرده است .
به گفته وزیر آموزش و پرورش در دولت های نهم و دهم 116 هزار نیرو به صورت گسترده جذب این وزارتخانه شده اند که برخی از آنها تحصیلات کافی نداشته اند و در تدریس دروس از توانایی لازم برخوردار نبوده اند و برخی دیگر نیز بدون ضابطه استخدام شده اند .
یکی از اقدامات مثبت دکتر فانی عدم استخدام های فراقانونی در دو سال گذشته می باشد . به نظر می رسد در این دولت استخدام معلم با ساز و کاری قانونی و با توجه به نیازهای بومی در استانها صورت می گیرد.
برای سازماندهی نیروی انسانی نیاز به یک برنامه حداقل 5 ساله ضروری به نظر می رسد.
شایسته است وزیر محترم با تشکیل اتاق فکری در وزارتخانه برنامه ای عملیاتی رابرای حل این مشکل طراحی و اجرا نماید.
از بین دستگاه هایی که در کشور حوزه فعالیت آنها مرتبط با مقوله فرهنگ است بدون تردید فراگیرترین و تاثیرگذارترین نهاد آموزش و پرورش می باشد ، که حدود 40 میلیون نفر از جمعیت کشور به نوعی با این نهاد در ارتباط هستند . وجود نزدیک به 30 نهاد و موسسه فرهنگی در کشور که از بودجه های دولتی ارتزاق می کنند و هیچ گونه مسئولیتی در قبال بودجه های دریافتی خود ندارند موجب شده که وزارتخانه های متولی فرهنگ در کشور از منابع ناچیزی جهت عملیاتی کردن برنامه های خود برخوردار باشند.
اما در مقام پاسخگویی این وزرای فرهنگی دولت هستند که با انبوهی از سوالات و کارت های زرد وکلای ملت مواجه می شوند.
صدا و سیما دستگاهی است که از بیت المال استفاده می کند و این بودجه اغلب صرف ساخت برنامه های بی محتوا و بدون مخاطب می شود که فرهنگ اسراف و تجمل گرایی را در بیشتر سریال های تلویزیونی به مخاطب القا می کند و یا در برنامه های تولیدی در حوزه سیاست داخلی و تحلیل خبر بعضا با یک جانبه گرایی و القای یک برداشت خاص به مخاطب تصویر یک رسانه میلی را در اذهان متبادر می سازد .
بازتاب عملکرد صدا و سیما موجب اقبال بیشتر مردم به استفاده از شبکه های ماهواره ای شده است .
وجود تعداد زیادی از نهادها و موسسات موازی با متولیان حقیقی فرهنگ نه تنها نتوانسته در اعتلای فرهنگ کشور مثمر ثمر باشد بلکه دربرخی موارد موجبات ناهماهنگی در اجرای برنامه های فرهنگی و عدم توازن در اختصاص منابع مالی را فراهم نموده است .
نمایندگان مجلس نیک می دانند که مشکل نخست آموزش و پرورش نه مدیریتی بلکه ساختاری و بودجه ای می باشد.

پس بهتر است درشرایط کنونی به جای سیاسی کاری در کنار منافع شخصی خود با اندکی جابه جایی و انقباضی کردن بودجه سایر نهادهای فرهنگی منابع مالی بیشتری را به دستگاه تعلیم و تربیت اختصاص دهند.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

معصومه حاتم خانی  گروه اخبار /

در شبی که از مرتضی حیدری گرفته تا خبرنگاران فارس و ایرنا و رادیو ، همه و همه  سوالاتی کلیشه ای و غیرچالشی از احمدی نژاد پرسیدند ، خبرنگار خبرگزاری مهر ، بخشی از سوالات ملت را از رئیس جمهور پرسید و البته سانسور شد!

معصومه حاتم خانی ، خبرنگاری بود که بی پروا ، صریح ترین سوال ها را از رئیس جمهور پرسید و این در حالی بود که احمدی نژاد ، قبل از آغاز پرسش ها ، آنها را از پرسیدن چنین سوالاتی ، صراحتاً منع کرده بود.

حاتم خانی پرسید:

«بحثی که خدمت شما دارم ناظر به مباحث اقتصادی والبته انتقادی است. مباحثی است که دغدغه ذهن مردم است. 
 
در ابتدای دولت فرمودید پول نفت را سر سفره مردم می آورید در حالی که امروز شاهد این هستیم که ارزش پول و دارایی مردم  به یک سوم کاهش پیدا کرده است. وعده دادید 3 میلیون شغل ایجاد می کنید، اما امروز نمایندگان در مجلس شاهد مراجعات مکرر مردم هستند که بیشترین دغدغه شان افزایش بیکاری و تعطیلی کارخانجات است. 
 
شما در ماجرای هدفمندی یارانه ها مدعی شدید که با اجرای این طرح می خواهید پول در جیب مردم بگذارید اما نظرسنجی که از طریق تلویزیون هم پخش شد نشان داد که بیش از 80 درصد مردم می گویند پول یارانه ها را نمی خواهند و خوستار بازگشت قیمت ها به گذشته هستند. 
 
این در حالی است که دیوان محاسبات نیز در گزارشی تاکید کرده است که نیمی از پولی که به عنوان یارانه نقدی به مردم پرداخت شده است از منابع غیرقانونی بوده است. با این حال اصرار دارید مرحله دوم را هم اجرا کنید و تصمیم داشتید در یک قلم بنزین را به 2500 تومان برسانید که البته مجلس جلوی آن را گرفت.

خبرنگار خبرگزاری مهر و احمدی نژاد

مهمترین شعاری که شما دادید مبارزه با مفاسد اقتصادی بود و گفتید که می‌خواهید با فساد اکبر مبارزه کنید، حال آنکه  بزرگترین پرونده فساد اقتصادی یعنی همان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در دوران شما اتفاق افتاد. قوه قضائیه را تهدید کردید که کابینه و اطرافیان شما خط قرمز هستند و حتی اجازه رسیدگی به اتهامات آنها را نمی دهید. گفتید پاک ترین دولت بعد از انقلاب هستید در حالی که بودجه که از مهمترین اسناد انضباطی و مالی کشور است با بالاترین تاخیر در طول تاریخ انقلاب هنوز به مجلس ارائه نشده است .در مورد تحریم ها به درستی گفتید که کاغذ پاره هستند اما امروز همه مشکلات اقتصادی را گردن تحریم ها می اندازید. 
 
همه این وعده ها و عملکرد ها در شرایطی است که امروز رفتارها و گفتارهایی دارید که وحدت شکن است. رفتارهایی که آخرین آنها از سوی رهبر انقلاب غیراخلاقی، غیرقانونی و غیر شرعی اعلام شد. مردم معتقدند که در این وضعیت این نوع رفتارها یک نوع طفره رفتن از پاسخ به مشکلات و مسائلی است که مردم با آن درگیر هستند. مردم می گویند مشکل ما الان معیشت و گرانی است اما از طرفی می بینند که شما مراسمات چند میلیاردی همچون جشن اخیر را در بندرعباس برگزار می کنید. خواهش می کنم به این انتقادات افکار عمومی پاسخ روشن دهید.»

یارانه های احمدی نژاد

اما احمدی نژاد او را متهم به بیانیه خوانی سیاسی کرد و سپس به تکرار مکررات پرداخت که در آخر ، این خبرنگار گفت: من که از حرف های شما قانع نشدم،امیدوارم مردم قانع شده باشند. (متن کامل سوال و جواب را ایتجا بخوانید.)

پرسش صریح این خبرنگار ، با واکنش برخی خبرنگاران حامی دولت و تعدادی از مسوولان دولت مواجه شد که وی را مورد اهانت قرار داده و متهم به غیرحرفه ای بودن کردند!

عصر ایران

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور