وقتی می گوییم فعالیت صنفی باید در مدرسه متمرکز شود به چه معنا است؟ آیا به معنای این است که سرکلاس درس پلاکارد بلند کنیم ؟ آیا به معنای این است که توی مدرسه اعتصاب و تحصن راه بیاندازیم و درس را تعطیل کنیم؟ آیا به معنای آن است که در دفتر مدرسه نق بزنیم ؟
پاسخ من به این سوال های مفروض منفی است. منظور من این است که اولا فعال صنفی ماهی است و معلمان آب ، فعال صنفی باید میان معلمان باشد و دوم اینکه برای پیوند با بدنه معلم باید دنبال حل و فصل مشکلات معلمان با حداقل هزینه باشد. اگر فعالان صنفی نتوانند برای هزینه چای و قند معلم راهکاری ارائه دهند چگونه می توانند حداقل حقوق معلمان را سه برابر کنند؟
شاید بهتر است اول تعریفی از فلسفه و چرایی فعالیت صنفی ارائه دهیم
معلم در رابطه با مسایل شغلی خود با مشکلاتی مواجه می شود که به تنهایی قادر به حل آنها نیست. منطقا او برای افزایش توان خود در حل مشکلات و ایمنی و آسودگی فکری ، عضو اتحادیه ، انجمن یا کانون صنفی معلمان می شود تا هر موقع با مشکلی روبرو شد به کمک اتحادیه یا انجمن یا کانون آن مشکل را حل کند. اگر بخواهم تشبیه ساده ای انجام دهم ،عضویت در اتحادیه نوعی بیمه است. معلم به اتحادیه حق عضویت ماهانه یا سالانه می دهد. در جلسات شرکت می کند و در مقابل، اتحادیه در زمان مشکل به کمک او می شتابد.
مشکلات معلمان چگونه مشکلاتی هستند
تنظیم و تمدید قرارداد کار ، خرید بیمه ارزان و موثر ، استفاده از مرخصی زایمان، حمایت از معلم در دعواهای حقوقی مربوط به شغل معلمی ، عضویت در صندوق بازنشستگی مطمئن و پرسود ، حمایت اتحادیه از امنیت شغلی معلم ، تعیین ساعت کار و استراحت، تعیین میزان حقوق و دستمزد ، حق برخورداری از تعطیلات ، پشتیبانی از عضو در هنگام اختلاف با مدیر و کارفرما ، افزایش حقوق کارکنان ، کمک به معلم در صورتی که در محل کار مورد تبعیض قرار گیرد و... اتحادیه در سیستم آموزش و پرورش غیر دولتی یک نیاز است. اما هر چه سیستم آموزش و پرورش دولتی تر باشد نقش اتحادیه صنفی کمرنگ تر می شود.
در ایران 90 درصد تصمیماتی که اتحادیه بالقوه می تواند در آنها دخالت کند از ساعت کار تا تعطیلات تا حقوق و مزایا و بیمه و بازنشستگی و مرخصی زایمان و افزایش حقوق را دولت راسا به صورت فیکس انجام می دهد.
در کشورهای سوسیالیستی هم چنین است. امنیت شغلی معلمان ایران با استخدام 30 ساله بی نظیر است. سن بازنشستگی معلمان ایرانی حدود 50 سال است . زنان از 9 ماه مرخصی زایمان برخوردارند.
در واقع ، دولت هم نقش کارفرما و هم نقش حامی معلمان را بازی می کند. حقوق و مزایای معلمان اگر در بازار رقابتی تعیین شود، به نصف تنزل می یابد .
عده ای از فعالان صنفی دولت را فقط در نقش کارفرما می بینند و عمدا نقش حمایتی دولت را نادیده می گیرند تا مفروضات ایدئولوژیک آنها در باب مبارزه طبقاتی درست از آب در آید.
عده معدودی از معلمان به دلیل داشتن بینش سیاسی و اجتماعی به طور کلی از سیستم اداره کشور و هم چنین آموزش و پرورش ناراضی هستند و دنبال تغییرات عمده ای در سیستم اداره کشور و آموزش و پرورش هستند. تعداد اینها در میان همکاران به یک درصد هم نمی رسد. آنچه عده ای را به اشتباه می اندازد این است که در مدارس به خصوص دبیرستان های پسرانه تعداد زیادی از معلمان زنگ تفریح نِق می زنند اما پشت این نق زدن ها نه بینشی وجود دارد و نه منجر به عمل می شود.
معلمان نق زن به موقع وفاداری خود را به مدیر و معاون و مسئول مقطع و...به بدترین شکل ابراز می کنند. الان 90 درصد مردم در تاکسی و مهمانی از گرانی و تورم و سختی معیشت شکوه می کنند، اما منتج به یک کنش ساده هم نمی شود.
بر اساس مشاهدات و بررسی های شخصی ، می گویم که در دبستان ها اصولا جو انتقاد بسیار ضعیف است و هرکس سرش به کار خودش گرم است و همبستگی صنفی بین کادر مدرسه دیده نمی شود.
در مدارس دوره اول متوسطه وضع کمی بهتر از دبستان است. ابراز نارضایتی بیشتر در دبیرستان های مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ متمرکز است. اصولا نق زدن و گاهی فحش دادن، موسیقی متن زندگی معلمان و کارمندان و اغلب اقشار مردم است . اما در عین حال ، هر کدام سر در گریبان خود دارند و دنبال منافع خود هستند.
در کار صنفی اصل منفعت است و عقیده و آرمان جایگاهی ندارد. اگر می خواهیم کار صنفی کنیم باید با همین معلمان منفعت طلب ، کم سواد ، ترسو و محافظه کار « اتحادیه معلمان » را تشکیل دهیم و البته گام به گام آنها را ارتقا دهیم.
اهمیت اتحادیه صنفی به عدد اعضا است و عضو تشکل تعریف روشن تشکیلاتی دارد. هرکس با یک فعال صنفی سلام و علیک کرد عضو تشکل محسوب نمی شود. اینکه مثلا در شهری مثل تهران که 70-80 هزار معلم دارد ، 50 تا 100 نفر معلم گاهی دور هم جمع شوند اتفاق خوبی است اما اینها را فقط می توان افراد پیشتاز و مشتاق تاسیس اتحادیه معلمان دانست.
برای اینکه تبدیل به اتحادیه شوند و یا ادعای نمایندگی بکنندباید عدد اعضا بالا برود و برای اینکه عدد بالا برود فعالیت اتحادیه ، مدرسه باشد آن هم نه در تقابل با مدیر و رئیس و وزیر بلکه برای مشارکت و حل مشکلات.
حضور در تجمعات حتی اگر تعداد زیاد باشد که نیست ، دلیلی بر عضویت افراد و حتی هواداری از تشکل ها نیست. این اجتماعات تصادفی بعد از پراکنده شدن افراد بی معنا می شوند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ومصرف
امثالهم در گذشته آموزش وپرورش نشان داده
که فعالیت وتشکل صنفی که بنده هم موافق آن هستم
در بلند مدت به بیراهه رفته وفقط مایه درد سر فرهنگیان
شده است،
درضمن به دلیل این که طبق قانون اساسی خدمات
آموزش وپرورش به طور رایگان از سوی دولت تعهد
گردیده وقشر فرهنگی یکی از ملزومات این تعهد
است ودر واقع مثل ارتش نباید خصوصی باشد
،ضروریست از طریق
فراکسیون فرهنگیان مجلس
بعنوان نیروی اثر گذار قوی برای احقاق حق فرهنگیان
کمک گرفت و دولت را به عنوان کار فرما ملزم به رعایت
قانون در خصوص نظام هماهنگ پرداخت نمود.
ارتباط فعالان صنفی معلمان با نمایندگان عضو فراکسیون
بهتر از گروههای صنفی متفرق در سطح کشور
نتیجه خواهد داد.
استاد بزرگوار جناب آقاي عبدالهي چه مطالب ارزشمندي بيان فرموديد :
اين مقاله را بايد اتاق فکر تشکل هاي مدني با دقت فراوان مطالعه کنند و به افراد خود آموزش دهند که عضو تشکل مدني ماهي است که بايد در آب يعني مدرسه شنا کند .
فعال صنفی باید میان معلمان باشد و دوم اینکه برای پیوند با بدنه معلم باید دنبال حل و فصل مشکلات معلمان با حداقل هزینه باشد.
در فيلم سينمايي زنده باد زاپاتا بيان مي شود :
بيچاره ملتي نيست که قهرمان ندارد .! بيچاره ملتي است که نياز به قهرمان دارد .!
اگر نهاد مدني راهکاري ارائه کند که براي اجراي آن نياز به قهرمان نباشد .! آن راهکار موفق است .!
زيرا معلم بيچاره نيست.! که نياز به قهرمان داشته باشد .!
معلمان نياز به نهاد هاي مدني دارند که فعالان صنفي آن ،توان مذاکره و چانه زني براي تأمين هزينه قند وچاي را داشته باشند و راهکار ي را ارائه دهند که فرا گير باشد .! . زيرا با شعار دادن و بر موج احساس سوار شدن مشکل قند وچاي معلم نيز حل نمي شود .!
نظر ادامه دارد .
براي حل مشکل قند و چاي بايد کار کارشناسي انجام شود و منابع آن تأمين شود .! براي تأمين منابع قند وچاي هم بايد راهکار ارائه شده فراگير و کم هزينه باشد تا خيل بيشتري از معلمان منفعت طلب ، کم سواد ، ترسو و محافظه کاررا به صحنه آورد و البته گام به گام آنها را ارتقا داد .
بيچاره ملتي است که نياز به قهرمان دارد .!
. اگر فعالان صنفی نتوانند برای هزینه چای و قند معلم راهکاری ارائه دهند چگونه می توانند حداقل حقوق معلمان را سه برابر کنند؟
به اميد آنکه تمام نهاد هاي مدني فرهنگيان به آنچنان بلوغي دست يابند که بايکديگر در ارائه راهکار مناسب و کم هزينه تر براي تأمين هزينه قند وچاي معلمان به رقابت مثبت بپردازند . !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
حقوقمان از پارو بالا میرود.
هیچگونه مشکلی جز دوری فانی نداریم.
ملت و دیگر کارمندان بویژه ادارات برق و مخابرات و نفت و بانکی ها به شغل و رفاه ما حسودی کرده و غبطه میخورند.
در بین مردم و دانش آموزان احترامی داریم که نگو و نپرس.
خدایا منو این همه خوشبختی محاله محاله.
امسال واسه تعطیلات عید میخوام برم آنتالیا یه هوایی عوض کنم و یه جونی بگیرم واسه سالتحصیلی بعد..
.... برگرفته از دفتر رویاهای شیرین .... نوشته خودم.
اما متاسفانه با دیدی که دارند و میزان مقبولیتی که دارند نتوانسته اند به این مهم دست یابند.