چندی قبل و پس از انتشار کاریکاتور روزنامه همشهری ( این جا ) ، تعدادی از معلمان کرجی در حیاط مدرسه ، اقدام به آتش کشیدن روزنامه همشهری نموده و آن را در شبکه های مجازی منتشر نمودند ( 1 ).
به تازگی در ستون " حرف مردم " روزنامه خراسان انتقادی از یک شهروند در مورد ساعات کار معلمان ( تعطیلات ) منتشر گردید . ( 2 )
متاسفانه به روال سابق ، برخی از معلمان از آتش زدن این روزنامه عکس گرفته و آن را در شبکه های مجازی و به صورت وسیع منتشر نموده اند .
از نظر ما ، این گونه اقدامات بیش از هر چیز نشات گرفته از دو عامل است :
1- غلبه فرهنگ شفاهی بر فرهنگ نوشتاری و پژوهش که در این حالت ترجیح داده می شود کوتاه ترین راه برای پاسخ انتخاب شود .
2- راه یافتن فرهنگ خشونت " فراگیر و نهادینه شده " در جامعه به درون محیط تعلیم و تربیت و مدرسه که با ذات و فلسفه آموزش تضاد ماهوی دارد .
به باور ما ، ابزار و جنس کار یک " معلم " گفت و گو و انتقاد است و توسل به این گونه اقدامات سخیف و دون پایه ، شان و منزلت معلمان را بیش از پیش در نزد افکار عمومی و اصحاب اندیشه خدشه دار کرده و معلمان را گروهی " انتقاد ناپذیر و غیرمنطقی " در جامعه می نمایاند .
« گروه سخن معلم » از همه فرهنگیان و معلمان انتظار دارد در قالب گفت و گو و " نهضت قلم " پی گیر مطالبات و اعتراضات خویش باشند .
پایان پیام /
( 1 )
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان
گفتا:زکه نالیم ؟ از ماست که بر ماست
آتش زدن روزنامه کاری نمادین به معنای مخالفت است نه به معنای خشونت.
در روزنامه خراسان در ستون حرف مردم انتقادي نسبت به معلمان مطرح مي شود .
اگر روزنامه خرسان آنرا منتشر نمي کرد
اولأ از وظيفه رسانه اي خود عدول کرده بود .
ثانيأ انديشه را نمي توان با سانسور محدود کرد .
ثالثأ خشنونت عليه يک نظر ، آن نظر بيشتر و سريعتر رشد مي کند .
بعنوان يک معلم از سايت وزين " گروه سخن معلم " و مديريت توانمند آن استاد بزرگوار جناب آقاي پورسليمان سپاسگزارم که با يک حرکت هوشمندانه ، جهت اعتلاي جايگاه معلم تلاش نمودند .
اگر يک شهروند مطلبي عليه معلم نوشت با آتش زدن آن روزنامه نظر آن شهروند تأئيد و تکثير مي شود ، ولي اگر معلمان سرا سر کشور با مقالات مستدل تلاش نمايند محترمانه آن شهروند را آگاه سازند ، معلم در نظر جامعه رشد خواهد کرد .! مگر وظيفه معلم آگاه نمودن جامعه نيست ؟!
معلم چگونه مي تواند با آتش زدن روزنامه حقانيت خود را اثبات کند .
پاسخ ادامه دارد .
در اينجا از همه فرهنگيان فرهيخته چند تقاضا دارم :
1.پويش ( کمپين ) آموزش به همکاران راآغاز نمايند و از تمام ظرفيت علمي ، هنري ، تخصصي ، اجتماعي و ... خود بهره ببرند تا به همکاران عزيز و گرامي خود که به غلط تصور مي کنند چاره ارائه نظر خشونت است ، آموزش دهند که چاره آتش زدن روزنامه نمي باشد بلکه نقد منصفانه است .!
2.پويش ( کمپين ) نفي خشونت راآغاز نمايند .
به همکاران خود ، دانش آموزان ، شهروندان جامعه آموزش دهيم که ازهر گونه خشونت پرهيز نمايند .
3.پويش ( کمپين ) نهضت قلم راآغاز نمايند .! در تمام رسانه هاي حقيقي و مجازي براي آگاه کردن همکاران خود ، دانش آموزان ، شهروندان جامعه قلم فرسايي نمايند .
4. پويش ( کمپين ) تبري از خشونت و آتش زدن روزنامه را آغاز کنند .
اينجانب شهسوارزاده معلم بازنشسته اعلام مي دارم که از عملکرد ناپسند برخي از معلمان در آتش زدن روز نامه خراسان تبري مي جويم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
چرا که بارها وبارها افزایش حقوق معلمان رسانه ای شده آن هم در دفعات مختلف و با مبالغ متعدد، اما به همان میزان با هیچ فرهنگی درباره میزان افزایش حقوق صحبت نشده است. در نتیجه هیچ یک از مخاطبان رسانه که درجریان افزایش دروغین حقوق معلمان گذاشته شدند، از عدم افزایش و یا عدم پرداخت مطالبات با خبر نشدند.
علت دیگر این برداشتهای نادرست، این است که هر اعتراضی که از سوی معلمان شده به عنوان اعتراض به وضعیت دریافتی معلمان حمل شده در حالی که معلمان درطول این سالها معلمان به دلایل متعدد اعتراض کرده اند، از جمله اعتراض معلمان حق التدریس و شرکتی به خاطر استخدام و یا شرایط کارشان.
و....
است معلم ملزم به رعایت همه آنها ست والبته باید
چنین باشد، پس چطور وقتی که صحبت از رفاه و
آسایش وحقوق درشأن وپاداش پایان خدمت بازنشستگی
ومسائل مادی است معلمان در آخر صف کارمندان دولت
هستند.واقعا فکر نمیکنند حفظ فرهنگ وشأن اجتماعی
معلمان بعنوان الگوی فرزندان عزیز این مملکت کمی خرج دارد
هر چه بدبختی داریم از نادانی و بی فرهنگی است.
آقای رضا
سلام
این " مطلب "نبوده است .
همان گونه که در خبر آمده است پیامی البته از طریق پیامک در ستون حرف مردم این روزنامه منتشر شده است .
تا جایی که می دانیم محتوای این پیام توهین آمیز نبوده است که بخواهد اعتراضی به ویژه از نوع آتش زدن را در پی داشته باشد .
باید آستانه تحمل را بالا برد و با سخن و منطق جامعه را آگاه کرد .
آتش زدن یعنی " فرار از واقعیات " و " پاک کردن صورت مساله " ؛ کاری که خیلی از مردم و مسئولان در برخورد با واقعیات انجام می دهند و نتیجه ای هم ندارد .
ما قبلا در سخن معلم گفتیم که جامعه با مطالبات معلمان همراهی نمی کند .
باید به دنبال یافتن علت و یا علل بود .
باید جامعه و مسئولان را نسبت به ماهیت کار معلمی و معلمان آشنا نمود .
این گونه اقدامات ناشی از بی منطقی و در افکار عمومی نشانه " کم آوردن و بی طاقتی " تعبیر می شود .
پایدار باشید .
منظورم کل "پیام مندرج در قسمت حرف مردم روزنامه خراسان" بود که ظاهرا کل پیام همین بوده است:
(به جای رتبه بندی و اضافه کردن حقوق معلمان ........نازشان را خریده!)
این پیام از هر کسی بیان شده باشد،نشان دهنده مظلومیت یک میلیون معلم ایران است.چه روزنامه نگار و چه مردم عادی(البته کمی بعید به نظر می رسد!) در تربیت و نگهداری بچه خود مانده اند چه رسد به معلم که باید 35 دانش آموز با فرهنگ ها و تربیت های متفاوت را به مدت 6 یا 8 ساعت در کلاس مدیریت کند و اینگونه از او تشکر هم کنند؟
من ،سایت سخن معلم و همه کسانی که برای شخصیت معلمی ارزش قائل هستند،آتش زدن روزنامه را حرکتی غیر فرهنگی دانسته و آنرا حرکتی غیر منطقی و هدایت شده تلقی می کنیم.
البته ریشه یابی این مسئله به رسانه ملی و روزنامه ها و مسئولان آموزش و پرورش بر می گردد،که توپ را به زمین معلمان می اندازند و گناه همه مشکلات را به گردن آنان می اندازند.
تنها راه برای افزایش شان و منزلت معلمان اتحاد و همدلی و در نهایت تاسیس اتحادیه سراسری صنف معلمان ایران مانند طلافروشان،پزشکان،کارگران و.... می باشد.
متاسفانه فقر فرهنگی در جامعه بیداد می کند .
معلمان هم جزئی از جامعه هستند .
شجاعت یک معلم به قلمش است و این که با سلاح قلم به مخالفان پاسخ دهد .
یک کودک هم می تواند چنین کاری را انجام دهد .
واقعا برای مرتکبین به چنین کار احمقانه ای متاسفم .
آهسته حرف بزنید !
تشکل ها خوابند !!
آفرین و دست مریزاد بر سخن معلم .
تنها سایت مستقل و مردمی معلمان کشور .
موفق باشید .
این گونه معلمان مایه سرافکندگی و خجالت برای جامعه فرهنگی کشور هستند .
بیچاره دانش دانش آموزانی که زیر دست چنین معلمانی پرورش می بابند .
از نظر من این گونه معلمان باید غربالگری شوند .
مسئولان رسیدگی کنند .
با تشکر .
بخشی از مشکلات ونگاه ها در بطن جامعه نسبت به معلم و شغل معلمی به عدم آگاهی مردم از مسائل برمیگردد
وبخشی دیگر به نوع رفتار معلمان در جامعه
هردو را باید همین معلمان که متولیان تعلیم و تربیت آحاد ملت هستند پوشش دهند.
با رفتارهای درست و سنجیده توسط معلمان می توان الگوهای مناسب و قابل اتکایی برای عامه مردم بود.
وقتی معلمی روزنامه ای را آتش می زند در جامعه کمتر کسی از فرد آتش زننده و خصوصیات فردی و منحصر به آن معلم یاد میکند و بیشتر نگاه ها و بصورت هام به کل معلمین معطوف میشود.
پس معلمان میبایست هم در جایگاه حقیقی خود درست و سنجیده رفتار کنند و هم در جایگاه حقوقی شان.
آتش زدن روزنامه و یا هرمجله ای که حاوی مطالب مفید زیادی غیر عکس یا مطلب مخالف شان معلمی است به دور از رسالتی است که بعنوان معلم به ما واگذار شده است.
پس باید در رفتار و عمل خود بسیار سنجیده و خردمندانه عمل نماییم.انتقاد پذیر باشیم و به نظر مخالفان وحتی دشمنانمان نیز احترام بگذاریم.
اگر معلمی روزنامه ای را به اتش می کشد از استیصال است ودرماندگی قبول دارم اما چرا کار به اینجا کشیده شده چون به درستی فهمیده که با این دولت ومسولان ونمایندگان مجلس نامه نگاری کردن بلانسبت عده ای قلیل از انها یاسین در گوش خر خواندن است
روزنامه ای که مطمئن باشید هزاران پیام انتقادی برایش می فرستند در مورد همه ی تبعیض ها و ظلم هایی که در جامعه اتفاق می افتد اما جرات نشر انها را ندارد اما چون می داند معلم حامی وپشنیبانی ندارد با خیال راحت این نظرات را که مطمئن هم نیستیم نظر مردم باشد منتشر می کند
بنده خودم چند بار به نشریات مختلف پیام دادم که نمایندگان مجلس و، وزراء از اندکی حقوق خود بگذرند و به اموزش وپرورش بدهند تا خرج نوسازی مدارس کند اما هیچ گاه این نظر چاپ نشد چگونه است که انتقاد در مورد معلمان را چاپ می کند انهم انتقادی که بر پایه فرض واخباری غلط شکل گرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
پرچم هم شامل فرهنگ می شود و مستثنی از این امر نیست .
اما در مورد بخش دوم سخنان شما - ضمن سپاس از نظرتان - ما موافق نظر جناب عالی نیستیم .
معلم حتی نباید در موقع استیصال هم نباید خارج از منطق و اندیشه حرکت کند .
معلم معلم است و انتقاد را باید باانتقاد پاسخ گفت .
هیچ چیز حتی فقر ، معیشت و... این ها را توجیه نمی کند .
متاسفانه برخی معلمان هم به جای قبول واقعیات و شجاعت در پذیرش اشتباه و تلاش در جهت رفع و اصلاح آن مثل سایر افراد جامعه و حتی مانند دانش آموزان شان شروع به توجیه ، فرافکنی و... می کنند .
کار اشتباه ، اشتباه است و با ماله کشی صاف نمی شود !
سخن معلم مانند برخی رسانه ها نیست و همین که نظر شما این جا منتشر می شود دلیل بر این برهان قوی است که " همه مثل هم نیستند " !
دلایل قوی باید و معنوی
نه رگ های گردن به حجت قوی!
پایدار باشید .
در طول سال می شود حداقل ۱۲۰ روز . یعنی ۴ ماه . پس تمامی کارکنان دولت در سال حداقل ۵ ماه بیکارند و حقوق شان هم حداقل دو برابر معلمان ! ضمناً کارمندان ، هر سال ۲ ماه حقوق کامل را پاداش می گیرند ، غیر از عیدی ، حق ایاب ذهاب ، حق مسکن و دیگر مزایا …
1- واضح ومبرهن است که نقش معلم در سرنوشت کشور بسیار کلیدی است و تربیت نسل آینده در دستان پر توان معلمین گرانقدر است.
2- شغل معلمی یک کار طاقت فرسا و پرمسئولیت است و نشانه آن پیری زودرس در این شغل است.
3-معلم سرپرست یک خانواده است و باید با همین حقوق اندک یک خانواده را اداره کند و با افزایش سن و سابقه مخارج زندگی افزایش می یابد و تنها با شغل معلمی و این حقوق اندک نمی توان از عهده مخارج زندگی برآمد لذا شغل دوم و سوم اجتناب ناپذیر است و این امر در کار اصلی معلمی تاثیر نامطلوبی خواهد گذاشت.
4- اگر در آموزش و پرورش سرمایه گذاری شود و به معنای واقعی تعلیم و تربیت انجام پذیرد دیگر بسیاری از هزینه های بزهکاری و زندان و ... کاهش خواهد یافت، در واقع پیشگیری بهتر از درمان است.
ولی الحق والانصاف شرافت معلمی ما به دست دولتمردانمون داره لکه دار میشه.
معلم هم از جنس بشر است همانند پیامبران.
آیا خواسته های مالی و اقتصادی ندارد؟
تا کی باید با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارد؟؟
صبر هم اندازه دارد.