اولین واکنش بیش از 75 درصد از پاسخدهندگان این بود که «دولت از چه محلی میخواهد منابع مالی اجرای این طرح را تامین کند/ اگــر قرار باشد دولت کاری انجام دهد یا باید هزینه آن را از مردم دریافت کند یا با کاهش دیگــر خدمات، هزینه آن را جبران کند؛ به قول معروف «دولت که از جیب پدرش خرج نمیکند/ چطور فردی که تا چند روز مانده به ثبتنام حتی از نامزد شدن خود مطمئن نیست و در یکمـــاه باقیمانده نیز درگیر رقابتهای انتخاباتی است، میتواند برنامهای سازگار برای تحقق وعدههایی که احتمالا پس از ثبتنام به ذهنش رسیده است، داشته باشد/ البته آنهــا نیز غالبــا ارائه برنامه را به پس از پیروزی حواله میدهند. اگــر پیروز شدند که پس از مدتی طلبکار میشوند که برنامه داشتیم، ولی «نمیگذارند» یا «نگذاشتند» و اگر هم پیروز نشدند، همواره مدعی باقی میمانند/ اگــر میشد این ارزش را اندازهگیری کرد، بهطور مشخص سهم هر یک از ما بسیار فراتر از قیمت اتومبیلی است که نسبت به خرید آن وسواس فراوان به خرج میدهیـم/ دهــه گذشتـه، دهه پرداخت هزینه انتخاب 84 بود. در 10 سال گذشته مردم شاهد تورمهای دورقمــی، نرخهای رشد منفــی و کاهش چند صد درصدی ارزش پول ملــی بودند و از بیــکار دیدن جوانان تحصیلکرده خود رنج بردنـد/ شاید خرید چند هواپیمای مسافربری که سالانه چند صد تای آن در جهان مبادله میشود، به تمسخر گرفته شود؛ اما سدی به بلندای 40 سال را شکست و به سرمایهگذاران بینالمللی پیامــی از بازگشت ثبات و عقلانیت به این اقتصـاد را داد و البته دیگــر جایی برای افتخار به انتقال هواپیمایی از رده خارج از گورستان هواپیماها در آریزونای آمریکا به کشور نگذاشت/ شاید همواره «ماهاتیر محمد» را ناجی مالزی یا «یو» را معمار توسعه سنگاپور میدانیم، اما امتیاز پیشرفت این دو کشور را در درجه اول باید به مردم مالزی و سنگاپور داد که چنین افرادی را برگزیدند و به پای آنهــا ایستادند/ نامزدهای ریاستجمهوری به درستی میدانند که مشکل مردم چیست. همه آنهــا سالهــا مسوولیت داشتهاند، غریبه نیستند و هر یک سهمی در شکلگیری ساختار کنونی اقتصاد کشور و نظام اجرایی آن داشتهاند. آنها میدانند که قدرت خرید مردم کم است و درآمـــد و کار ندارند. هوش زیادی نمیخواهـد که برای جلب نظر این مردم به آنهــا وعده یارانه و کارانه داد، اما انصاف میخواهد که منبع تامین مالی این پرداختها را نیـز به آنهــا توضیح داد/ اگــر میخواهیم چنین جوابی را از رئیسجمهور آینده نشنویم ارزش رای خود را بهاندازه یک شعر متملقانه پایین نیاوریم
من فکر می کنم از هر کدام از این رویکردها به کاندیدهای فعلی که صلاحیت شان مورد تایید قرار گرفته است نگاه بکنیم آقای دکتر روحانی امتیاز بیشتری دارند چه از لحاظ این که کشور را برای توسعه آینده و پیشرفت و تعالی کشور در جهات مختلف بهتر بتوانند به سمت آن نقطه آرمانی و ایده آلی حرکت بدهند و چه در ارتباط با فرهنگیان/ در طول 4 سال گذشته علی رغم همه مشکلات و کمبودهایی که دولت با آن مواجه بوده است و هم مشکلاتی که در بدو کار خودش داشته است به نظرم دولت در مورد آموزش و پرورش اقدامات خوبی انجام داده است/ البته این اقدامات کافی نبوده است/ آقای دکتر روحانی شخصا نسبت به وزیر آموزش و پرورش انتقاد و ایراد اساسی نداشتند ولی صرفا برای احترام گذاشتن به آرای فرهنگیان و مطالبات معلمان نسبت به مدیریت بالای آموزش و پرورش تغییر دادند و وزیر جدیدی را انتخاب کردند
پوپولیسم یک دکترین سیاسی است که در آن عوام توسط یک گروه نخبه خاص مورد سوءاستفاده قرار میگیرند./ این اصل اساسی پوپولیسم که دموکراسی باید اراده خالص و رقیق نشدهای از خواست و اراده مردم باشد، به آن خمیرمایهای میدهد که به راحتی میتواند در هر دو قالب تفکرات چپ و راست شکل بگیرد/ بسیاری از پوپولیستها مایلند خود را از قالبهای رایج چپ، راست یا میانهرو خارج کنند و خود را نماینده قاطبه ملت معرفی کنند/ این «جزر و مد»های سیاسی چگونه رخ میدهد و چه درسی میتوان از آن برای آینده آموخت/ برنامههای گسترده حمایت از فقرا و بازتوزیع درآمد، گسترش سیستمهای بازنشستگی و بیمههای بیکاری از این جمله بودند/ یکی از خواستهای اصلی مردم ونزوئلا در تظاهرات سراسری «دستمال توالت» است؛ کالایی که با قیمتگذاری دولتی نایاب شده است و تولیدکنندگان از ادامه عرضه آن منصرف شدهاند/ در شرق آسیا نیز جوانههای پوپولیسم شروع به رویش کرده است/ در روسیه نیز ولادیمیر پوتین این بار پوپولیسم را بر پایههای ناسیونالیسم روسی استوار ساخته است و بهواسطه سیاستهای سرکوبگرانه و ایجاد رکود اقتصادی نه فقط دوقطبی بزرگی را در داخل روسیه ایجاد کرده است/ حکومتی که اکنون به جای دموکراسی براساس «جودوکراسی» اداره میشود/ در ترکیه نیز پوپولیسم بر شانههای ناسیونالیسم ترکی به همراه رگههایی از اسلامگرایی استوار شده است/ پیروزی در انتخابات اخیر بهنوعی تاجگذاری اردوغان بود که تضمینی برای تداوم حکومت وی تا سال 2029 محسوب میشود/ طرفداران خروج از اتحادیه اروپا، نوستالژی بریتانیای کبیر را در ذهن مردم تداعی میکردند، بدون آنکه برنامه مشخصی برای دستیابی به آن ارائه کنند یا هزینهها و منافع آن را سبک و سنگین کرده باشند/ امواج سهمگین پوپولیستهای چپ و راست که اکنون در اقصی نقاط جهان وزیدن گرفته است، میتواند در ایران نیز زنگهای هشدار را هم برای مردم و هم برای سیاستگذارانی به صدا درآورد که زخمهای سنگین پوپولیسم در یک دوره هشت ساله در آن التیام نیافته است/ اگرچه شعارهای جذاب میتواند در کوتاهمدت مردم را بفریبد یا حتی رفاه گذرایی برای آنان فراهم کند، ولی در بلندمدت همه این دستاوردها از بین خواهد رفت و واقعیت خود را بر شعار تحمیل خواهد کرد/ پوپولیسم همچون داروی توهمزایی است که اگرچه در کوتاهمدت میتواند به مصرفکننده آن شادی و شعف زائدالوصفی ببخشد، ولی در بلندمدت سیستم بدن را مختل میکند، شرایطی که بیمار عاجز نه قادر به ترک است و نه میتواند با بیماری خود کنار بیاید
فضا به گونه ای بود که فرصت هیچ فعالیت منسجم و متشکلی فراهم نمی شد/ دولت تدبیر و امید میراث دار کوهی از مشکلات بود/ آنچه از سال های قبل به این دولت ارث رسید و نجیبانه آن را بازگو نکرده اند فاجعه بار تر از چیزی بود که شنیده ایم/ کشور در حالی به آقای روحانی تحویل داده شد که ذخیره گندم و بعضی اقلام اساسی در پایین ترین حد خود بود. میلیون ها بشکه نفت فروخته بودند و معلوم نبود پولش در جیب کدام مفسد اقتصادی است. هیچ بخشی از اقتصاد و فرهنگ و سیاست این کشور باقی نمانده بود که آسیب ندیده باشد/ شاید بسیاری از مردم ندانند تداوم آن وضعیت ما را به جایی می رساند که یک قطره هم نمی توانستیم نفت بفروشیم. در ماه های پایانی دولت قبل عملا وارد وضعیت خطرناک نفت در برابر کالا شده بودیم و چند گام مانده بود که دشمن به اهداف خود برسد/ و حالا پس از چهارسال دوباره در مسیر عقلانیت گام بر می داریم/ معلمان خادمان و خائنان را خوب می شناسند. ما می دانیم در این سال ها چه کسانی خیانت کردند و چه کسانی خدمت.معلمان فهيم اجازه سو استفاده از مشكلاتشان را به هيچ كس نخواهند داد. بدخواهان اين تصور باطل را از خيال خود بيرون كنند
اگر شما به سال 92 برگردید و وضعیت عمومی کشور را در آن سال نگاه کنید می توانید کاملا درک کنید که چرا برخی مسائل دیگر از اولویت بالاتری برخوردار بودند مثل عبور از تحریم ها ، منتفی کردن قطعنامه هایی که بر علیه جمهوری اسلامی صادر شده بود/ من مطمئن هستم که در دولت دوازدهم و دولت بعدی آقای روحانی ؛ ان شاء الله آموزش و پرورش به طور کلی حتما جزو اولویت های بالای دولت قرار خواهد گرفت هم آموزش و پرورش و هم فرهنگ/ بسیاری از آن مشکلات و تنگناهایی که ما در سال 92 با آن برخورد داشتیم خوشبختانه در سال 96 از بین رفته است و بسیاری از زیر ساخت ها ایجاد شده است/ در سال های 88 تا 91 ( از شروع سال 88 تا پایان سال 91 که جمعا 4 سال می شود ) درآمد نفتی کشور ما حدود 258 میلیارد دلار بود ؛ در سال های 92 تا 95 ( از ابتدای سال 902 تا پایان سال 95 که 4 سال می شود ) کل درآمد ارزی کشور حاصل از فروش نفت 156 میلیارد دلار بوده است/ اگر 4 سال دولت آقای روحانی را با 4 سال قبل از آن مقایسه کنید چیزی حدود 100 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کم تر به دست آوردیم یعنی سال حدود 25 میلیارد دلار درآمدهای کشور از نظر درآمدهای نفتی کم تر شده است/ هنوز شکاف هایی که بین درآمد و هزینه های فرهنگیان و نیز سایر اقشار متوسط و پایین تر جامعه است پر نشده است/ باید روشن شود چه بخشی از این تخلفات و سوء استفاده ها مربوط به این صندوق است و چه بخشی مربوط به بانک سرمایه است و وام هایی است که داده شده است چون وام هایی که بانک سرمایه داده است از پول صندوق نبوده است/ بانک سرمایه مثل بقیه بانک ها است . هر بانکی از محل سپرده های که مردم در اختیار بانک می گذارند وام هایی پرداخت می کند و متاسفانه امروز یک مساله عمومی در مورد بانک های کشور مطرح است که بخشی از وام هایی که پرداخت شده است به موقع به بانک برگشت داده نشده است و تحت عنوان " مطالبات غیرجاری " و " مطالبات معوق بانک ها " از آن یاد می شود/ ساله دومی که باید روشن شود این است که کل تخلفات صندوق و وام هایی که بانک سرمایه داده است و تا به امروز برنگشته است چه میزان آن مربوط به سال 92 و قبل از آن است ( یعنی دوره مدیریت قبلی دولت ) و چه مقدار مربوط به دولت یازدهم است/ اطلاعاتی که بنده دارم این است که بخش خیلی کم تری مربوط به این دولت است و بخش عمده آن مربوط به سال 92 و سال های قبل از آن است/ متاسفانه در مرحله ای مسائل مربوط به صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه یک مقدار رنگ و بوی سیاسی گرفت و در نتیجه برخی مسائل در لابه لای اهداف و آمال سیاسی قرار گرفت که به طور بدی به فرهنگیان منتقل شد و یا بد بیان شد
گروه گزارش/
امروز سه شنبه پنجم اردبیهشت ماه همایش مسئولان ستاد فرهنگیان روحانی با حضور دکتر محمد علی نجفی و دکتر شریعتمداری برگزار گردید .
دکتر محمد علی نجفی وزیر سابق آموزش و پرورش در نشست خبری که پیش از برگزاری همایش برگزار شد شرکت کرد و به پرسش های خبرنگاران پاسخ گفت .
« صدای معلم » سعی می کند تا بخش های مختلف این نشست را جهت آگاهی فرهنگیان و معلمان منتشر نماید .
نامزدهای اصولگرا که سابقه مدیریتیِ مناسبی هم در همین جایگاه های فعلی خود ندارند ، با وعده های وسوسه انگیز سعی در شکست دولت دارند و طبیعتا جامعه فرهنگیان به سببِ کثرت جمعیت و ارتباط ویژه ای که با بدنه اجتماع دارند ، یکی از اهداف مهم آنها به شمار می رود/ در دورانی که روزانه و مستمر بر طبل «عزت و غرور ملت ایران» کوبیده می شد، مجبور بودیم نفت و کالاهای اساسی خود را در کشتی هایی با پرچم کشورهایی چون جزار مالدیو و گواتمالا و … صادر کنیم/ فرهنگیان باید نشان دهند که بلوغ سیاسی و قدرت تحلیل در آنها به اندازه ای هست که فریب پوپولیست ها را نخورند و اسیر وعده های غیر علمی و خانمان سوز نشوند....
فقدان صداقت و یک رنگی و تلون مزاج و بوقلمون صفت بودن که علامت نوعی نفاق و خوی غیر انسانی و رویه بهیمی است، مبین بیماری و رکود و عقبگرد یک فرد و اجتماع تلقی می گردد/ دوگانه اندیشی و دوگانه عمل کردن به ویژه اگر از ناحیه و مدعیان و مشعل داران و اهالی مذاهب و فرهنگ و سیاست و علم و دانشگاه ها و مراکز مذهبی و معنوی اعمال گردد از منظر جامعه شناختی خطری مضاعف و ضرری دو چندان خواهد داشت زیرا به عنوان مدل و الگو تلقی شده و در لایه های زیرین جامعه موثر خواهد افتاد و به گونه ای روان شناختی ، عادت و رویه و فطرت ثانویه قلمداد می شود/ پارادوکسیکال که بیانگر بطلان و افراط و تفریط و عدم تعادل یک جریان و ایده و تفکر و سوژه و ابژه می باشد، سمی مهلک برای اجتماع و امنیت و سلامت آن محسوب می گردد و اگر با آن به طور اساسی و جدی و پیگیر مبارزه نشود، عالم متهتک و جاهل متنسک از آن سر بر آورده و عنصر نفوذ و تلاشی از درون، سرنوشت محتوم آن خواهد شد
اگر اجازه داشته باشم مي خواهم موضوع وعده دروغ ̗ 100 روزه آقاي روحاني را مطرح کنم که اين روزها در شبکه هاي اجتماعي دست به دست مي شود/ دروغ براي کسب رأي از مردم يک اقدام پوپوليستي است/ آنچه خيلي آسان و سريع اتفاق مي افتد تخريب است نه سازندگي/ در این شرایط اقتصاد باید با دو معضل همزمان دستوپنجه نرم کند که برآمدن هماهنگ از پس آن دو ، امری به شدت دشوار به نظر میآید ؛ زیرا سلاحی که برای کاهش تورم به کار میرود (کاهش نقدیندگی) از آنطرف بر رکود دامن میزند، وشکست ِ رکود نیز از طریق ̗ تزریق منابع مالی و نقدینگی به تورم میانجامدو این چرخه اگر پیش رود «رکود تورمی» بزرگ و بزرگتر میشود/ برخي کارشناسان معتقدند که دلایل رکود توأم با تورم هم اقتصادی است و هم سیاسی- اجتماعی. به اعتقاد آنها یکی از اصلیترین دلایل بروز رکود تورمی افزایش هزینه تولید است. افزایش هزینه تولید جدا از اینکه دلایل اقتصادی دارد دلایل سیاسی هم دارد/ براي جذب سرمايه خارجي ، تعامل با دنيا ، گردشگري ، تک نرخي کردن ارز، حذف پرداخت يارانه نقدي به همه مردم و کنترل نقدينگي ، افزايش بودجه هاي عمراني ، اصلاح ساختار بانکي و تعامل با FATF ، ساماندهي بدهي هاي 700 هزار ميليارد توماني دولت ، خصوصي سازي به جاي خصولتي سازي ، تجديد ساختار صندوق هاي بازنشستگي و... برنامه نداشته باشد ؛ هرچقدر از مبارزه با بيکاري، رکود ، اشرافيت ، عدالت اجتماعي ، ريشه کني فساد ، رانت خواري ، حقوق هاي نجومي ، املاک نجومي و ... سخن بگويد ؛ اگر براي موارد فوق الذکر برنامه هاي کوتاه مدت ، ميان مدت و بلند مدت نداشته باشد ؛ تبليغاتي پوپوليستي انجام مي دهد/ رکود تورمي محصول سياست گذاري هاي ناصحيح پولي، مالي و ارزي بود که با متمم بودجه در اواخر سال 84 و بودجه فوق انبساطي سال 85 آغاز شد و به تدريج مسير اقتصاد ايران را تغيير داد/ سرازيري طي شده طي چند سال را نمي توان در 100 روز برگشت؛ اما مي توان فرمان را چرخاند و ماشين اقتصاد را در خلاف جهت مسير نامطلوب به حرکت درآورد/ براي عبور از بحران رکود – تورمي ̗ صعب العلاج (رشد اقتصادي منفي شش و هشت دهم درصدي ، تورم 42% ) و دست يابي به رشد بيش از 7% و تورم تک رقمي و بازگشت به ربع قرن قبل نياز به تدبير و اميد است/ پوپوليست ها از عدم اطلاع مردم از مفاهيم پيچيده اقتصادي بهره مي برند و با تحريک احساسات مردم صادق ، دروغ ̗ بزرگ خود را در پوشش و قالب ̗ وعده 100 روزه ي روحاني ، جلوه مي دهند/ عدم انباشت تجربه تاريخي ، عدم توجه به رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي ،بي مهري به نهادهاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين و قضاوت عجولانه و احساسي در مورد نخبگان سياسي – اجتماعي – اقتصادي و... به پوپوليست ها اجازه مي دهيم که موفق عمل کنند ....
انتخابات بهترین زمان برای وزن کشی جریان ها و گروه هاست/ انتخابات پایگاه اجتماعی و مقبولیت افراد ، احزاب و جریان های سیاسی جامعه را با عدد و رقم مشخص می کند/ بسیاری از افراد و جریان های سیاسی وقتی می خواهند حرف بزنند و یا مواضعی را اعلام کنند طوری صحبت می کنند گویی نماینده کل جامعه هستند/ واقعا چه کسی به ایشان این نمایندگی را اعطا کرده است که از سوی فرهنگیان و معلمان سخن بگوید/ متاسفانه همان گونه که قبلا نیز تاکید کردم «قانون انتخابات » از شفافیت و دقت لازم برخوردار نیست و تصمیم گیری ها بیشتر بر اساس تفسیر و برداشت افراد صورت می گیرد هر چند انسان چه در فرم " فرد " و حتی " جمع " مصون از خطا و اشتباه نیست/ متاسفانه جامعه ما فاقد سیستم " تحزب " واقعی است/ وقتی صحبت از " تحزب " می شود باید آن را در معنای واقعی ، علمی و جهانی اش دید/ فرد پس از عضویت از پایین ترین مراتب تشکیلاتی حزب شروع به فعالیت می کند و بر اثر شایستگی ها و صلاحیت های فردی مراتب حزبی را طی می کند ؛ به همین علت است که به محض انتخاب رئیس جمهور ، کابینه فرد منتخب از قبل مشخص است و در این زمینه دستش خالی نیست/ در جامعه ما افراد – چه حزبی و چه غیرحزبی – تیمی ندارند و به همین علت است که همیشه بسیاری از پست ها و مناصب بین تعداد محدودی از افراد و جریان ها دست به دست می شود/ بزرگ ترین آسیب و تهدیدی که انتخابات غیرحزبی دارد ؛ خطر " پوپولیسم " است/ هر فردی هر چقدر شعارهای زیباتر ؛ تندتر و احساسی تر بدهد ممکن است مورد اقبال مردم قرار بگیرد/ قواعد کار گروهی ، تحمل دیگران ، پذیرش عقاید مخالف ، احترام و توجه به منافع ملی و ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی از " مدرسه " آغاز می گردد/ دولت ها چاره ای جز توجه به امر " آموزش " ندارند /این می تواند مطالبه اصلی معلمان از دولت ها به عنوان " گروه مرجع " باشد