بطحایی در دوره احمدی نژاد معاون شورای عالی آموزش و پرورش تحت ریاست نویدادهم و بهرام محمدیان بوده، پس اصولگرا است /بطحایی در ستاد انتخاباتی مصطفی معین (84 ) و ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی (88 ) و ستاد انتخابات روحانی (92) حضور داشته است پس اصلاح طلب است/ بطحایی هم حلقه ای از زنجیره مدیران ستادی آموزش و پرورش است که مسئول وضعیت فعلی هستند/ فرق بطحایی با گزینه های قبلی این است که او رسما از طرف رئیس جمهور به مجلس معرفی شده است/ در ستاد آموزش و پرورش، مدیرِ اصولگرای واقعی، اصلاح طلب واقعی و حتی تکنوکرات واقعی نداریم/ خط کشی بین اصولگرایان و اصلاح طلبان در ستاد آموزش و پرورش، فاقد اصالت معنایی است/ مدیران اصلاح طلب،اغلب ادعای اصلاح طلبی را توی کشوی میزشان پنهان می کنند/ وزارت آموزش و پرورش برای مدیران استراتژیک و کسانی که به فکر اعتبار و آینده سیاسی خود هستند، جاذبه ای ندارد/ مدیرکل ها و معاونان وزارت آموزش و پرورش با نشستن روی صندلی وزارت، اعتبار و منزلت کسب می کنند و در صورت شکست، چیزی از دست نمی دهند/ دولت هفت اولویت قبل از آموزش و پرورش دارد/ هدف دولت از معرفی زرافشان ، بطحایی و افرادی از این دست ، تثبیت و ادامه وضع موجود است/ یک وزیر ضعیف که وزارت سقف آمال او است، در هیات دولت نقش سیاهی لشکر بازی می کند / وزیر ضعیف برای بقا به نمایندگان مجلس ، مدیران ستادی و به همه نهادها و ارگانها امتیاز می دهد/ وزیر ضعیف برای جلب رضایت معلمان سوار گفتمان معیشتی می شود و دائما از پرداخت معوقات معلمان عزیز سخن می گوید/ فرج کمیجانی دبیرکل مجمع فرهنگیان و قائم مقام ستاد انتخاباتی فرهنگیان روحانی با هر گزینه ای غیر از دانش آشتیانی موافق است/ شعار "تبعیت از روحانی" کمیجانی با منطق اصلاح طلبی سازگار نیست/ تشکل ها و فعالان، جامعه مدنی را رها کردند و دنبال کسب منفعت رفتند/ استراتژی دفاع از بطحایی باید روی عملکرد و سوابق آموزشی او و راه حل هایی که برای مشکلات موجود دارد متمرکز شود/ محمد داوری فعال مدنی و رسانه ای و یکی از مشاوران الیاس حضرتی نماینده اصلاح طلب مجلس، با معرفی بطحایی مخالف است/ داوری می نویسد که شخصی به من زنگ زد و گفت "بطحایی پابرهنه و مخالف مدارس غیر انتقاعی و طرفدار مستضعفان و پاکدست" است/ داوری نمی داند که بطحایی مخالف مدارس غیر انتفاعی نیست بلکه مروج این مدارس است/ داوری پاکدستی بطحایی را رد و به نقش بطحایی در صندوق ذخیره اشاره می کند/ داوری در مقابل این ایراد که "چیزی ثابت نشده" است می گوید در مورد اتهامات مسوولان و فعالان چیزهای اثبات نشده ی زیادی وجود دارد که واقعیت دارد/ ظاهرا برای چسباندن اتهام دزدی به یک شهروند یا مسئول شایعه کافی است و از طرفی به دزدی های "اثبات شده" هم نمی شود اعتماد کرد/ اگر فعل دزدی نیاز به اثبات نداشته باشد و دزدی های اثبات شده را زیر سوال ببریم، می توان هر مسئول و هر فعال و هر شهرندی را دزد معرفی کرد/ آقای داوری و دیگر مخالفان بطحایی برای جلب حمایت نمایندگان که به بطحایی رای اعتماد ندهند باید استراتژی خود را تغییر دهند
وزیر مرد یا زن ؟ واقعا اصل حیاتی است؟
سال ها دانش آموزان با حالت تهاجمی از من معلم پرسیدند:خانم چرا در کشور ما خلبان زن نیست؟ یا رییس جمهور زن نیست؟
و....با آرامش پاسخ شنیدند: برای برخی چیزها باید بستر آماده باشد، بستر فرهنگی و نگرشی جامعه باید ایجاد یا پذیرش حضور زنان را در حیطه هایی بزاید و رشد دهد و به بلوغ رساند.
درکشور ما هنوز زایشی صورت نگرفته است که منتظر بلوغش باشیم.
حال نبود وزیر زن را عقب نشینی دولت دوازدهم به عقب دانستن بی انصافی نیست؟ وقتی پذیرشی برای باور توانایی ها و توانمندی های زنان در جامعه نیست دولت یازدهم یا دوازدهم چه کند که هنوز به فعالیت برنخاسته صرفا با این پیشداوری به کوباندن آن برخواهیم....
قدری رخصت همکاران محترم !
واقعیت این که بسیاری از مردان این قدرت را در منزل به زنان داده اند و گاه از این امر راضی اند ( وقتی که بارمسئولیت شان درمنزل کاهش می یابد.)و گاه ناراضی اند (وقتی که پا بر روی آزادی های آنان گذاشته می شود) و احساس می کنم این باور ریشه براین اعتقاد تاریخی مردان نهفته است که بهترین وظیفه زنان شوهرداری و بچه داری است ؛ حال وزیر زن بود چه می شد و الان که مرد است چه خواهد شد؟
تازه باید برای وزیر آموزش وپرورش امتیازات خاصی هم قایل شویم که چقدر جسور و بی باک است که چنین وزارتخانه پرمشکل و کم امکان را پذیرفته است .
احسنتم
(امروز تصور می کنم خلبان زن داریم احتیاط می کنم که.....)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
فعالان اصلاح طلب باید به جایگاه واقعی خود در جامعه برگردند و دیدبان قدرت باشند/ دبیرکل یک تشکل گفت از گزینه رئیس جمهور هرکس که باشد باید تبعیت و حمایت کنیم/ این نوع نگاه کمک به رئیس جمهور نیست، ذوب در رئیس جمهور است/ بدون اقتدار مدیریتی آموزش و پرورش را نمی توان اداره کرد/ دانش حتی در دفتر وزارتی هم اقتدار و اتوریته ای نداشت/ (R P) از کارکنان دفتر وزیر از برگزاری "جلسه شبانه در نقاط خوش و آب هوا ی تهران و تشکیل سقیفه" خبرداد/ کاربر دیگری به نام بینام از این پیام رمزگشایی کرد و جزییات خبر را نوشت/ علیرضا جدایی،حیدر زندیه، دانش آشتیانی ، مهدوی مشاور عالی وزیر و نوید ادهم در ویلای لواسان سقیفه تشکیل دادند و با زرافشان بیعت کردند/ موقعیت وزیر در ستاد و حتی در دفتر خودش آدم را یاد منجم گلستان سعدی می اندازد/ افراد شناسنامه دار گفتند که روز واقعه ، "حیدر زندیه" و "علیرضا جدایی" و "مهدوی" به ترتیب در کرمان ، بیمارستان و شمال کشور بوده و امکان حضور در لواسان نداشته اند/ مدیران ستادی اخبار دروغ و شایعات در مورد رقبای خود به گروه های تلگرامی نَشت می دهند/ ممکن است بگویند چون دانش غریبه است با او چنین کردند اما در دوره فانی هم کسی به حرف او گوش نمی داد/ در آموزش و پرورش اقتدار مبتنی بر ترس شکسته شده اما اقتدار قانونی مستقر نشده است/ دسته بندی های خصمانه اداری و رقابت ها گاه تا حد فلج کردن امور یک یا چند اداره کل و معاونت پیش می رود/ آقای دانش نتوانست در مدت 10 ماه اختلاف بین دو مدیر مورد اعتماد خود ( جدایی و زینی وند) را فیصله دهد/ اختلاف و دسته بندی بین مدیران فضای مناسبی برای افراد فرصت طلب فراهم می کندکه با حمله به رقیب موقعیت خود را در شکاف ها تحکیم کنند/ عده ای نان همین اختلافات را می خورند و در شکافها زیست می کنند/ در ستاد آموزش و پرورش فضای پر دسیسه ای مثل دربار شاهان قاجار حاکم است / مساله تعویض وزیر با تشکیل سقیفه برای جانشینی پیامبر اسلام چه شباهتی دارد/ هم در مدیریت و هم در اطلاع رسانی اهمیت "روش " از "هدف" بیشتر است/ آموزش و پرورش در تمام سطوح از ناکارآمدی و کاهش بهره وری رنج می برد/ با آمدن یک وزیر توانا خارج از حلقه بسته مدیران و اجرای قانون بازنشستگی 30 سال خدمت ممکن است مناسبات مدیریتی اصلاح شود/ شکستن حلقه ناکارآمد مدیران و تغییر مناسبات مدیریتی مهم ترین اولویت یک وزیر است
گروه اخبار/ شهیندخت مولاوردی گفت: نبودن وزير زن در دولت دوازدهم، در خوشبينانهترين حالت ادامه وضع موجود در كابينه دوازدهم است كه اسمش را درجازدن ميتوان گذاشت تا بازگشت به عقب.
گمانهزنیها درباره کابینه دوازدهم و اینکه چه کسانی بهعنوان وزیر به مجلس معرفی خواهند شد در هیچ دورهای تا به این اندازه پر سر و صدا و پرخبر نبوده است/ در گستره آموزش و پرورش، هماکنون با گروههایی از فرهنگیان روبهرو هستیم که خود را تشکلهای سیاسی یا مدنی معرفی میکنند و ادعا دارند که با رویکردی سیاسی، مدافع حقوق فرهنگیان هستند و بهبود وضع آموزش و پرورش را دنبال میکنند/ هنگامی که روشن شد گزینه نهایی علی زرافشان است، به یکباره خاموشی گستردهای بر این تشکلها چیره شد و حتی برخی از عضوهای آنان شروع کردند به تعریف و تمجید از تواناییهای بیشمار علی زرافشان/ تشکلهای سیاسی در درون آموزش و پرورش، به روشهای متفاوت، نیروهای خود را در پستهای گوناگون وزارتخانه و ادارههای آموزش و پرورش گنجاندهاند/ ع این تشکلها، بیشتر گروههایی پُستیاند و هم و غم آنان بیش از هر چیز این است که نیروهای خود را به پُستهای مدیریتی برسانند/ کل بحث به «استقلال» جامعه مدنی برمیگردد/ یک تشکل سیاسی و بهویژه از نوع پُستی آن، به دلیل نداشتن استقلال و به دلیل داشتن منافع نیروهای خود، امکان دفاع استوار از منافع صنفی و آموزشی فرهنگیان را ندارد و به هنگام ناهمسازی میان منافع نیروهای خود با منافع صنفی فرهنگیان کشور، به آسانی و بیسروصدا، نخستین را برمیگزیند و از دومی میگذرد....
سه حوزه سیاست داخلی ٬اقتصاد و فرهنگ و آموزش بیش از سایر حوزه ها مورد توجه منتقدان حامی روحانی بوده است و نسبت به گزینه های مطرح برای وزارتخانه های مربوطه نقدها و اعتراضاتی صورت گرفت/ حال که روحانی به خود و مشاورانش فرصت تامل بیشتر داده است وظیفه فعالان سیاسی و صنفی و مدنی و رسانه ای است تا با ارایه تحلیل های کارشناسانه آنها را در این راستا یاری رسانند/ ما فعالان صنفی و مدنی حوزه آموزش و پرورش باید در این آزمون با کنشگری معطوف به کارآمدی نظام آموزشی کارنامه قابل قبولی را ارایه دهیم/ از زمان مطرح شدن نام ایشان بیشتر حلقه مدیران و کارشناسان ستادی از او حمایت می کنند و نیروهای صف واکنش مثبتی نسبت به او نشان نداده اند/ تجربه مدیریتی زرافشان نشان می دهد بیشتر یک مدیر سنتی و محافظه کار است/ نمره آقای زرافشان در همراهی با دولت بی تردید بسیار پایین تر از چندین گزینه مطرح شده است و برای اثبات این همراهی نمی دانم مدافعان ایشان چه دلایل و مستنداتی دارند/ حال که آقای روحانی به خود و مشاورانش فرصت تامل و تجدید نظر داده است بر روی گزینه های ممکن از جمله گزینه زن برای وزارت آموزش و پرورش تاملی بیشتر داشته باشند
لب کلام این دسته از منتقدان بر این مبنی استوار است که تشکل ها به محلی برای اعمال نفوذ و سهم خواهی برخی افراد از نهاد آموزش و دسترسی به جایگاه های مدیریتی مبدل شده است/ در قضاوت تشکل ها، همه چیز از فردای انتخابات و مشخص شدن نتایج آن آغاز می شود/ در این میان افراد و گروه هایی با اطلاع از نگرش منفی غالب به فعالیت های تشکل های فرهنگیان، بازی دیگری را رقم می زنند؛ بدین صورت که با نزدیک شدن به فعالان تشکل ها و جلب نظر آنان، از نفوذ و قدرت تشکل ها برای رسیدن به منافع خویش بهره مند می گردند. اما در عین حال از تشکل های سیاسی اعلام برائت نموده و حتی در مواقع لازم از تهمت و افترا و حمله به تشکل ها و فعالان تشکیلاتی ابایی ندارند/ در فضای ملتهب و جو تشکل ستیزانه غالب بر جامعه فرهنگیان، چنین مواردی به سادگی قابل تشخیص نخواهند بود/ تا زمانی که تشکل های فرهنگیان با نگاهی آسیب شناسانه به رفع مشکلات و آسیب های درونی خود نپردازند، چنین افرادی از ساز و کارهای مبهم و نامشخص تشکیلاتی، نهایت بهره را خواهند برد/ هر یک از تشکل های موجود فرهنگیان به نسبتی مبتلا به ایرادات و آسیب های مشابه هستند و قطعاً حضور و فعالیت پرشمار فرهنگیان در این عرصه، می تواند به رفع چنین اشکالاتی در طول زمان منجر گردد
در کشور ما گر چه حدود 250 تشکل، گروه و حزب سیاسی در وزارت کشور به ثبت رسیده است ولی به علت اینکه تقریبا هیچ کدام از آنها متناسب با معیارهای استاندارد جهانی، دارای تعداد عضو و فراگیری و پایگاه اجتماعی نیستند، می توان گفت که تقریباً حزب نداریم/ در وضعیت فعلی روز به روز از تعداد افراد سیاسی وفادار به اصول و پرنسیپ های مورد نظر جناح های سیاسی کم میشود و این مدیران سعی می کنند با پنهان کردن گرایش سیاسی خود، ژست کارشناس و تکنوکرات به خود بگیرند تا بتوانند در مواقع لزوم با هر جناح و جریان سیاسی همراه شوند و از غنائم آن پیروزی بهرهمند شده و برای تصدی پست ها و سمت ها اقدام کنند/ از دیگر آسیب هایی که این مدیران بی هویت و فاقد وفاداری به جناح های سیاسی وارد می سازند این است که باعث می شوند در دراز مدت جناح های سیاسی به حزب دارای پایگاه اجتماعی تبدیل نشوند بلکه همچنان به عنوان جریان سیاسی ژلاتینی و فاقد هویت مشخص باقی بمانند و این یکی بزرگترین موانع در راه شکل گیری احزاب است
علي زرافشان 62 ساله، محافظهکار و معاون فعلي آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش است/ ماراتن نفسگير انتخابات رياستجمهوري با راي قاطع اکثريت مردم به تداوم مسير عقلانيت و تدبير به پايان رسيد و روحاني کليدار پاستور باقي ماند/ اولين گام براي تحقق شعارهاي انتخاباتي روحاني ميتواند انتخاب وزيري مقتدر، توانمند، تأثيرگذار و آشنا با مسائل و مشکلات آموزش و پرورش باشد/ بيگمان معرفي علي زرافشان که جزء حلقه بستهي مديران آموزش و پرورش تلقي ميشود به عنوان وزير آموزش و پرورش در شرايطي که در دوران فعاليت 4 ساله دولت يازدهم، فرهنگيان گلايههاي زيادي از نحوه مديريت وزير معزول آموزش و پرورش و شوراي معاوناناش داشتند و سيل انتقادات فرهنگيان و بازتاب آن هر روز از طريق رسانههاي مختلف در افکار عمومي به گوش رسيده و به چشم ديده ميشود باعث فرصتسوزي و تکرار اشتباهات قبلي خواهد شد/ قرار نيست اتفاق خاصي در اين وزارتخانه بيفتد و فرهنگيان نبايد انتظار تغيير و تحولي چشمگير در آموزش و پرورش داشته باشند/ در رزومه کاري ايشان نکته درخشان و برجستهاي ديده نميشود/ معرفي زرافشان با انتظارات، توقعات و اميدهاي فرهنگيان فاصله بسيار دارد و ميتوان گفت با معرفي زرافشان به عنوان وزير آموزش و پرورش حداقل انتظارات و مطالبات معلمان نيز در نظر گرفته نشده است/ بدون ترديد فرهنگيان بهعنوان يکي از مهمترين سازندگان حماسه 29 ارديبهشت، با دقت عملکرد و انتخاب روحاني را رصد ميکنند و انتظار دارند که وزير آموزش و پرورش کابينه دوم بر اساس خواست و نظر اکثريت فرهنگيان و در راستاي حرکت روبه جلو، رفع نواقص پيشين و تقويت نقاط مثبت باشد/ از رئيسجمهور و مشاورانش انتظار ميرود فرصت «انتخاب معقول و کارآمد» را از دست ندهند....