این روزها در جامعه فرهنگیان بحث های مختلفی به صورت موافق و مخالف در مورد وزارت " سید محمد بطحایی " وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در جریان است .
« صدای معلم » بر اساس دکترین خود یعنی تاسیس و تثبیت « فرهنگ گفت و گو » و « تفکر نقادی » اقدام به انتشار مطالب و نظرات مخاطبان محترم می کند .
بدیهی است انتشار این مطالب به معنای تایید محتوای آن ها نیست .
حسن روحاني در دفاع از سوابق و برنامههاي « سيدمحمد بطحايي» گزينه پيشنهادي وزارت آموزش و پرورش، « او را به دليل سابقه بسيار طولانياش در زمينه آموزش و پرورش، بهترين گزينه براي « مديريت و تحول » در مهمترين و بزرگترين وزارتخانه کشور دانست/ متاسفانه با معرفي سيدمحمد بطحايي به عنوان وزير پيشنهادي وزارت آموزش و پرورش خيلي زود صداي نسيم تغييرات در آموزش و پرورش به خاموشي گرائيد/ فرهنگیان حالا با انتخاب سيدمحمد بطحايي نگران وعدهها و قولهايي هستند که به آنان داده شد، زيرا با اين وزير نميتوان آن وعدهها و قولها را محقق کرد/ انتخاب سيدمحمد بطحايي نشان داد که قرار نيست در دولت دوم روحاني اتفاق خاصي در آموزش و پرورش رخ دهد و عليرغم تمام وعده و وعيدههاي داده شده، آموزش و پرورش جزء اولويتهاي دولت دوازدهم نيست/ انتخاب بطحايي معاون سابق علياصغرفاني، به نوعي تداوم سياستهاي دولت قبل در اين بخش بوده و خواهد بود/ انتخاب سيدمحمد بطحايي، پذيرش شرايط نامطلوب گذشته در اين بخش خواهد بود که نه به نفع دولت است و نه به صلاح آموزش و پرورش/ امروز صداي اعتراض فرهنگيان از هر گوشه و کنار کشور در ارتباط با سياستها، غفلتها، کاستيها بلند است/ زمان آن رسيده است تا نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي اين صداها را بشنوند و براي شان پاسخي پيدا کنند/ فرهنگيان از منتخبان ملت انتظار دارند؛ احساس مسئوليت و تصميم منطقي و عاقلانه را جايگزين مصلحتانديشي و حفظ منافع حزبي و جناحي نمايند/ اگر آنان مصالح و منافع فرهنگيان را قرباني تعلقات جناحي و سياسي خود کنند، ممکن است در آينده نهچندان دور با رويدادهاي ناخواسته و غير قابل باور روبه رو گردند/ بدون ترديد نااميدی و عدم حضور در پای صندوقهای رای نتيجهای جز پيروزي مغلوبان 7 اسفند در انتخابات 1398 در برنخواهد داشت/ منتخبان ملت ميتوانند با رويکردي شفاف و غيرسياسي با بررسی سابقه، عملکرد و برنامههاي وزير پيشنهادی نسبت به بازنگري در گفتمان و استراتژيهاي خود اقدام نمايند
حال این روزهای وزارت آموزش و پرورش و گزینه پیشنهادی آن چندان دور از حال و روز رستم بعد از مرگ سهراب نیست، یا حداقل این طور می شود پیش بینی کرد.
برخی از تشکل ها در هفته گذشته فضای مجازی را مملو از یادداشت ها و تحلیل های مخالف علیه بطحایی کرده اند و تا حدودی تمام فرهنگیان از آن مطالب مستفیض شده اند.
سوالی که ممکن است در ذهن برخی از همکاران ایجاد شده باشد این باشد که اگر بطحایی گزینه مناسبی جهت وزارت نیست پس چه کسی مناسب تر است؟
طی هفته گذشته اکثر مطالب مخالفان با ادبیاتی تند نگاشته شده اند و غریب به اتفاق هیچ راه چاره و گزینه احتمالی معرفی نکرده اند؟ این به چه معناست؟
آیا این گروها به دنبال سهم خواهی هستند و در مسیر رای اعتماد سنگ اندازی می کنند ؟
دوستی نوشته بود آقای بطحایی تسلطی بر دفاع خود در مجلس نداشت! مگر مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری و لرزش دستان دکتر روحانی در مناظره اول را فراموش کرده اند و بدیهی تر از آن نتیجه انتخابات را چطور؟
نتیجه آن قدر عظیم و شکوهمند بود که جناح رقیب دست به دامن تهمت و شایع شد و موضوع تقلب را پیش کشید .
ساده انگارانه خواهد بود که بگوییم وزیر پیشنهادی که در تمامی سمتهای وزارت از معلمی تا مدیریت آموزشگاه و اداره و . . تا سرپرستی را طی کرده بر سخنانش مسلط نبوده ؛ معلم تازه کاری که وارد کلاس می شود بعد از یکی دو ساعت تمام زیر و بم کلاس را متوجه می شود ؛ حالا چگونه شخصی که تمام مراحل کاری اش را در بسیاری از سمت ها تجربه کرده است ناتوان بخوانیم؟
در دوره معاونت ایشان در وزارت آموزش و پرورش بودجه وزارت 12 درصد رشد یافت، مراکز درمانی تجهیز و بخش دندانپزشکی به روز رسانی شد، مخالفان نگاهی هم به دستاوردهای آن روزه داشته باشند. خارج از انصاف نخواهد بود فرآیند شایسته سالاری را می توان یک فرآیند تلفیقی از فرآیندهای: شایسته خواهی، شایسته سنجی، شایسته گزینی، شایسته گری، شایسته گماری و شایسته پروری ترسیم کرد.
جناب بطحایی، گزینه پیشنهادی دکتر روحانی برای وزارت آموزش و پرورش از بدنه و جنس آموزش و پرورش است به طوری که حتی نماینده مخالف ایشان در صحبت های خود این را بیان کردند.
ایشان تمامی مراحل شایسته سالاری را در خود آموزش و پرورش گذارنده اند و حال به مرحله شایسته گماری توسط نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی رسیده است،
از نمایندگان می خواهیم تا با شایسته گماری این فرآیند را با انتخاب معاونین شایسته توسط وزیر به مرحله پایانی آن- شایسته پروری- برسانند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پرسش از رئیس جمهور این است که آیا وزرای سابق ایشان چنین ویژگی نداشتند/ چه مسائلی اتفاق افتاد که فانی مجبور شد تحت فشار استعفا دهد/ رئیس جمهور می توانست فانی را پس از پایان سال تحصیلی ( اوایل تابستان ) تغییر دهد و این تاخیر حدود 4 ماهه به هیچ وجه قابل توجیه نیست/ بسیاری از معلمان پس از گذشت چند ماه به این باور و یقین نرسیده اند که واقعا آن طور که روحانی و شورای سیاست گذاری ستاد فرهنگیان می گفت ؛ آموزش و پرورش در اولویت اول است/ پرسش از آقای تجری این است که از کجا و با استناد به کدام دلایل و شواهد به این نتیجه رسیده اند که ایشان " کارنامه موفقی " داشته اند/ اگر کارنامه بطحایی موفق بود پس چرا توسط وزیر آموزش و پرورش آقای دانش آشتیانی عزل شد/ چیزی که تحت عنوان " رتبه بندی معلمان " در آموزش و پرورش انجام شد هیچ گونه ارتباط نظام مندی و یا شباهت معناداری با بحث " سنجش صلاحیت های حرفه ای معلمان " نداشت چرا که اساسا شاخصی تدوین نشده بود که رتبه بندی صورت گیرد/ روزی نبود که گزارشی در رسانه های طرفدار گرایش فکری آقای کوچکی نژاد منتشر نشود و فریاد واسفا بلند نشود که ای معلمان چه نشسته اید که سرمایه و پول شما را به یغما بردند/ اگر به جای بطحایی فرد دیگری مانند مرتضی حاجی که البته فقط عضو هیات امنا است معرفی می شد ؛ آیا برخوردها همین گونه بود/ ناشیانه ترین ، بدترین و پوپولیستی ترین دفاع از بطحایی توسط " محمد بیرانوندی " نماینده مردم خرم آباد صورت گرفت/ آیا یک نماینده باید وکیل المله باشد و یا وکیل الدوله/ کسی که در مقام رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس قرار می گیرد چه موافق و یا مخالف باید دقیق ، کارشناسی شده و مستند سخن بگوید/ نماینده مجلس فارغ از حاشیه ها باید کارشناسی شده و با مطالعه سخن بگوید/ بطحایی گرایش سیاسی خاصی ندارد . برخی او را اصول گرا و برخی اصلاح طلب می دانند/ تنها نکته مهم و قابل ذکر در مورد بطحایی این است که او متعلق به دایره بسته مدیران است و می تواند با انواع گرایش ها و سلایق کنار بیاید/ انتظار این بود یک یا دو نفر به عنوان نماینده این کمیسیون نظر تخصصی و کارشناسی شده خود را در مورد برنامه های بطحایی و نیز قابلیت اجرایی آن با توجه به شرایط و امکانات موجود ارائه می کردند/ این گونه نشست ها برای بررسی صلاحیت های یک وزیر پیشنهادی آن هم پس از گذشت 4 دهه از انقلاب اسلامی در مرکز تصمیم گیری و تقنینی کشور در حد فاجعه است و جامعه را نسبت به صلاحیت نمایندگان دچار تردید می کند/ بطحایی در برنامه خود دامنه هر گونه تعامل و همکاری را با مجلس باز گذاشته است و نکته قابل ذکر این که جنس این تعاملات را نه " قانون مند " بلکه " نظام مند " معرفی می کند/ بطحایی مدیر بحران نیست / در بین بدنه آموزش و پرورش هم نه جایگاهی دارد ، نه پایگاهی و نه محبوبیتی/ شاید فردا معلمان به سراغ نمایندگانی بروند که چشم بسته و یا با رویکردهای سیاسی و جناحی به بطحایی رای اعتماد دادند...
عبدالله مومنی به عنوان یک اصلاح طلب میانه رو و خوشنام شاخته می شود/ عبدالله مومنی هیچ گاه در حوزه آموزش و پرورش فعالیت صنفی و یا سیاسی نداشته است/ فعالیت سیاسی مومنی متمرکز در حوزه دانشجویی بود و دبیری آموزش و پرورش برای او صرفا یک شغل بود/ مومنی بعد از تحمل 5 سال محکومیت زندان برای بازگشت به کار در سال 92 به دفتر وزیر مراجعه می کند/ بطحایی در آن زمان مدیرکل دفتر فانی بوده و احقاق حقوق استخدامی او را پیگیری می کند/ آقای مومنی پیگیری دفتر وزیر را به حساب "معرفت سیاسی" آقای بطحایی می گذارد/ قاعدتا بطحایی به دستور وزیر وقت (فانی ) نامه را به حراست ارجاع داده و حراست هم با دستگاه های اطلاعاتی و قضایی مکاتبه کرده است/ آقای مومنی باید از معرفت سیاسی وزیر وقت یاد کند چرا که اقدامات مدیر دفتر به دستور وزیر انجام شده است/ کار بطحایی یک کار روتین اداری بوده و آقای مومنی وامدار "معرفت سیاسی" بطحایی نیست/ بازگشت به کار محکومان سیاسی اصولا در حوزه اختیارات وزیر آموزش و پرورش و رییس دفتر وزیر نیست/ انجام وظایف اداری یک مدیر در پیگیری مشکلات یک کارمند را نباید به "معرفت سیاسی" نسبت داد/ خاطره آقای مومنی بارها ازطرف کمپین های تلگرامی هوادار بطحایی منتشر شده است/ یادداشت طولانی آقای عبدالله مومنی در ادامه از ذکر یک خاطره فراتر می رود و تبدیل به بیانیه ای تبلیغاتی در حمایت از آقای بطحایی می شود/ یادداشت مومنی در روزنامه شرق حاوی اطلاعات غلطی است/ آقای مومنی نوشته که بطحایی بعد از آمدن دانش کنار رفت در حالی که دانش آشتیانی او را برکنار کرد/ آقای مومنی به غلط نوشته که تحصيلات آقاي بطحايي در مقطع دکتراي مديريت آموزشي از نظر تخصصي او را کاملا در موقعيت مناسبي براي احراز پست وزارت در کابينه دوازدهم قرار داده است/ آقای بطحایی دکترای مدیریت آموزشی ندارد و حتی دانشجوی دوره دکتری نیست/ تلاش های بطحایی برای اخذ دکتری از راه های "غیر متعارف" از دانشگاه های خارج از کشور منتج به نتیجه نشد/ مومنی بر حضور بطحایی در معاونت دبيرکل شوراي عالي آموزش و پرورش (84 -92) انگشت می گذارد/ مهم ترین دستاورد این نهاد در دوره معاونت بطحایی مسخ و تغییر غیرکارشناسی و سیاسی "سند ملی آموزش و پرورش" بر اساس نظرات دیکته شده از سوی آقای حمیدرضا حاجی بابایی بود/ شورای عالی آموزش و پرورش متن مسخ شده سند را برای تصویب نهایی به جای مجلس به شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستاد/ آقای مومنی امیدوار به "تکرار مدیریت نجفی گونه" در آموزش و پرورش با وزیر شدن آقای بطحایی است/ به نظر آقای مومنی در دوره دكتر نجفي معلمان طعم شيرين شايستهگرايي را لمس کردند/ در دوره نجفی مثل دوره حاجی بابایی حقوق معلمان اضافه شد اما معلمان تورم 40 درصدی و رها سازی قیمتها را هم تجربه کردند/نجفی کار خوبی کرد که چپ های ایدئولوژیک مانند مظفر را برکنار کرد اما اغلب به جای آنها مدیران دست راستی و محافظه کار را گذاشت/ نجفی در دوره اصلاحات و در پست هایی غیر از وزارت آموزش و پرورش مانند ریاست سازمان برنامه و بودجه گُل کرد/ حیف است که آقای مومنی اعتبار سیاسی خود را هزینه مدیری کند که امتحان خود را پس داده و پیش بینی آینده او دشوار نیست
عمده کسانی که موافق حضور وزیر پیشنهادی در کابینه دولت هستند عموما از اعضای ستادی آموزش و پرورش هستند و در مقابل آنها مخالفان گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش اکثرا از میان معلمان هستند/ روسای مناطق آموزش و پرورش شهر تهران توماری را امضا کرده اند و حمایت قاطع خود را از معرفی وزیر پیشنهادی داشته اند در حالی که بدنه مجموعه تحت امرشان کمپین مخالفتی بر علیه وزیر پیشنهادی راه انداخته اند لذا می شود این گونه متصور شده که امضا کنندگان این تومار به نمایندگی از خودشان چنین نامه ای را امضا کرده اند نه معلمان مناطق شهر تهران/ اتفاق میمون و مبارک آن است که فرهنگیان کل کشور این بار بعد از دادن رای و انتخاب رییس جمهور کشور به خانه خود نرفته اند/ به نوعی یک مطالبه در توده فرهنگیان شکل گرفته است ؛ این مطالبه می تواند در آینده به نفع آموزش و پرورش باشد و به نوعی تمرین اولیه دموکراسی برای آنها باشد/ حضور آقای بطحایی ترکیب فعلی وزارت آموزش و پرورش را به هم نخواهد زد/اگر آقای بطحایی رای نیاورد تکلیف این سند افتخار چه خواهد شد و یا تومارهایی که توسط روسای مناطق آموزش و پرورش جمع شده است چه سرانجامی خواهد داشت/ آیا این روسا دوباره تومار حمایتی از وزیر بعدی را امضا خواهند کرد ؟یا فقط اسم بطحایی را در بالای نامه عوض خواهند کرد و اسم کس دیگری را خواهند نوشت/ معلمان احساس می کنند انتخاب بطحایی بیشتر تثبیت وضعیت موجود است تا تغییر وضعیت/ اعضای ستادی بخش کوچکی از جامعه فرهنگیان هستند/ روحانی و مجلسیان انتخاب اکثریت معلمان هستند نه اقلیت اعضای ستادی و برخی تشکل های فرهنگی/ قسمت منفی این ماجرا آن است که ما در این دولت با بحران جدی مدیریت در آموزش و پرورش مواجه هستیم و همان طور که قبلا هم گفتم این چاله ی است که از خیلی وقت پیش کنده شده است و دولت فعلی امروز در آن افتاده است ...
سفارش رییس جمهور به نمایندگان برای دادن رأی اعتماد به سیدمحمد بطحایی / این سفارش نشانه نگرانی رییس جمهور از افتادن بطحایی درجریان رای اعتماد است/ کشور با شش اَبَر چالش شامل بحران منابع آب، مسائل زیست محیطی، صندوق های بازنشستگی،بودجه دولت، نظام بانکی و بیکاری مواجه است/ بعد از شش ابرچالش، دولت با ده ها چالشِ سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی روبه رو است/ آموزش و پرورش در نگاه دولت و مجلس، نه اَبَرچالش ، نه چالش و نه اولویت است/ انتظارات از آموزش و پرورش حداکثری و توجه به آموزش و پرورش حداقلی است/ رئیس جمهور گفت که بطحایی در سند تحول بنیادین زحمات زیادی کشیدند و نظام مدیریت مدرسه محور جزو تلاشهای ایشان بود/ در دوره وزارت حاجی بابایی بطحایی معاون شورای عالی آموزش و پرورش بود/سند ملی آموزش و پرورش در دوره حاجی بابایی در شورای عالی آموزش و پرورش بازنگری و مُثله و مونتاژ شد/ سند برای تصویب به جای مجلس (نهاد بالادستی شورایعالی آموزش و پرورش) به شورایعالی انقلاب فرهنگی فرستاده شد/ سند تحول متنی آشفته و پر از تکرار و درازگویی و شترگاو پلنگی است که همه چیز را در آن گنجانده اند/ سند تحول فاقد ویژگی های یک سند اجرایی است/ هاله ای از تقدس دور سند ایجاد کرده اند تا کسی آن را نقد نکند/ خیلی از طرفداران اجرای سند تحول یک بار این متن را نخوانده اند/ بحث مدرسه محوری ربطی به بطحایی ندارد از دوره حسین مظفر این بحث وارد ادبیات آموزش و پرورش شد/ درباره سابقه مدرسه محوری احتمالا آقای بطحایی به رییس جمهور اطلاعات غلط داده است/ صحبت های نمایندگان مخالف و موافق، تشریفاتی و فاقد محتوا و پَرت از موضوع بود/ جاسمی نماینده کرمانشاه ( مخالف) از شتابزدگی در اجرای سند تحول بنیادین انتقاد کرد/ فرهاد تجری نماینده قصر شیرین (موافق) به خاطر "ایجاد امکانات رفاهی و اماکن تفریحی " بطحایی را ستود/ بیرانوندی نماینده خرم آباد لرستان (موافق)، بطحایی را از "جنس فرهنگیان و معلمان"معرفی کرد/بیگلری نماینده سقز (مخالف) گفت که با شخص بطحایی مخالفتی ندارد و از کمبود نیروی خدماتی در مدارس انتقاد کرد/ بیگلری خواستار حضور اهل تسنن و کُردها به عنوان مدیر کل آموزش و پرورش شد/ پزشکیان قبل از جلسه رای اعتماد گفت : اگر ما به این وزرا رأی ندهیم، افراد ضعیف تری جایگزین آنان می شوند/ به عقیده پزشکیان افراد قوی تر "وجود دارند" و رییس جمهور می توانسته "گزینه قوی تر"ی معرفی کند/ جعفرزاده نماینده رشت : گزینه های بهتری در حال حاضر در کشور برای تصدی این پست[وزارت آموزش و پرورش ] وجود ندارد/ جعفرزاده : همه می گویند آقای نجفی اما وقتی او پست دیگری را پذیرفته و خودش نمی خواهد بیاید چه کاری باید کرد/ همه مقامات به طور کلی از اهمیت آموزش و پرورش و نقش معلمان می گویند اما این حرفها تعارف است/ پذیرش اینکه مرتضی حاجی، در حالت عادی یکی از عوامل مَسخِ سند ملی آموزش و پرورش را "تحولگرا" بخواند دشوار است / اگر بطحایی این همه شایستگی داشت چرا اعضای شورای معاونین و روسای مناطق تهران و مدیرکل های حاضر در ستاد انتخاباتی زودتر او را کشف نکردند/ حتی حمیدرضا کفاش هم در شورای سیاستگذاری یاد بطحایی و مثنوی خسرو و شیرین نبود/ مناسبات آمیخته به تملق و باندبازی در ستاد و بین مدیران نتیجه وفاداری افراد به شخص به جای وفاداری به قانون و سازمان است