صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

" یک شهریار باید بیندیشد که چگونه ممکن است از راه هایی که منجر به تنفر و حقارت نسبت به او می شود دوری نماید و اگر موفق به خودداری از آن ها شود نقش خود را به خوبی ایفا کرده است و دچار خطری نمی شود ، گرچه سرزنش های دیگری متوجه او شود .... " ( 1 )  ص 152

افزایش 50 درصدی حقوق در سازمان امور مالیاتی و وضعیت آموزش و پرورش و معلمان

چندی پیش خبری در صدای معلم در مورد افزایش 50 درصدی در سازمان امور مالیاتی منتشر شد . ( این جا )

انتشار این خبر بازتاب گسترده ای  به ویژه در میان معلمان و شبکه های اجتماعی داشت . منطقی و یا عقلانی نیست که دولت فقط از طریق " مالیات " به مردم فشار بیاورد

اما در جست و جو مطلب و یا نوشته ای که چرایی این تصمیم که با پیشنهاد سازمان اداری و استخدامی کشور و تایید شورای حقوق و دستمزد اتخاذ شده بود را توضیح داده و یا تنویر کند نیافتم .

برای این منظور مروری بر بودجه سال 96 به ویژه در مورد " میزان تحقق درآمدهای مالیاتی دولت " خواهیم داشت .

« خبرآنلاین در 23 آذرماه 1395 در گزارشی چنین می نویسد : ( این جا )

" بررسی‌ها نشان می‌دهند از ابتدای فروردین ماه تا پایان مهر ماه سال جاری بیش از 83 درصد از درآمدهای مالیاتی پیش‌بینی شده از سوی دولت محقق شده است.

آیا معلمان فقط باید هزینه " بی تدبیری " مسئولان را بپردازند ؟  بر اساس این گزارش دولت پیش‌بینی کرده بود در این مقطع زمانی 61 هزار و 400 میلیارد تومان مالیات دریافت کند، اما عملکرد مالیاتی طبق آمارهای ارائه شده اندکی بیش از 51 هزار میلیارد تومان اعلام شده است.

مالیات یکی از مهم‌ترین ارکان درآمدی دولت را در سال‌های اخیر تشکیل می‌دهد. با کاهش قیمت نفت دولت بر آن شد سهم تامین درآمد از محل دریافت مالیات را افزایش دهد. به این ترتیب بودجه‌های سال‌جاری و سال آینده مبتنی بر درآمدهای مالیاتی تدوین شد.

افزایش 50 درصدی حقوق در سازمان امور مالیاتی و وضعیت آموزش و پرورش و معلمان

دولت در قالب لایحه بودجه سال آینده پیش‌بینی کرده است 112 هزار میلیارد تومان مالیاتی دریافت کند که نسبت به سال‌جاری افزایشی در حدود 9 هزار میلیارد تومان را نشان می‌دهد. بسیاری با استناد به شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد افزایش پایه‌های مالیاتی را به صلاح نمی‌دانند و معتقدند لازم است دولت نسبت به افزایش شمار مودیان مالیاتی و شناسایی مالیات‌دهندگان تازه اقدام کند.

 بررسی‌ها نشان می‌دهند بالاترین سهم در درآمدهای مالیاتی به مالیات بر کالا و خدمات اختصاص دارد. 36.3 درصد از مالیاتی دریافتی در این دوره زمانی به این سرفصل اختصاص دارد. آیا رواست که هر ساله وزارت آموزش و پرورش با کسری بودجه رو به رو بوده و معوقات و مطالبات معلمان ماه ها و حتی سال ها به تاخیر بیفتد ؟

 از سوی دیگر مالیات اشخاص حقوقی نیز 34.9 درصد از کل درآمدهای مالیاتی را از آن خود کرده است.

 مالیات بر درآمد و مالیات بر ثروت به ترتیب 16.3. 2.8 درصد از کل درآمدهای مالیاتی را به خود اختصاص داده اند. در این میان سهم مالیات بر واردات 9.6 درصد گزارش شده است. "

در گزارشی  از تحقق شاخص‌های بودجه در سال 95 چنین آمده است : ( این جا )

چه کسی و یا نهادی " معلمان " را که از دسترسی به منابع مالی به صورت مستقیم محروم هستند می بیند و مسئولان و برنامه ریزان چه پاداشی برای زحمات و نقش آنان در فرآیند توسعه در نظر گرفته اند ؟ " دولت از سال 1393 که نخستین بودجه سالانه خود را تدوین و اجرا کرد به تدریج در جهت بهبود نسبت‌ها و شاخص‌ها گام برداشت به طوری که آمارهای اولیه از عملکرد بودجه 1395 گویای رکوردشکنی‌های پی در پی در مقایسه با سال‌های قبل است. دراین سال بودجه بدون کسری به اتمام رسید و هزینه‌ها و درآمدها برابر شد. ضمن اینکه 96 درصد از کل بودجه محقق شد. در تحقق درآمدهای مالیاتی و گمرکی نیز رکورد دیگری با 97 درصد به ثبت رسید که تمام این رکوردها برآیندی از نظم و انضباط و قانون مداری دولت محسوب می‌شود.

همان گونه که اشاره شد در اکثر بخش‌ها، بودجه سال گذشته با درصد تحقق‌های بالا روبه‌رو شد. در حالی که منابع عمومی در قانون بودجه سال 1395 بالغ‌بر 294 هزار میلیارد تومان بود 282 هزار میلیارد تومان آن یعنی 96 درصد محقق شد.

از منابع عمومی در سال 1395، مبلغ 157 هزار میلیارد تومان سهم درآمدها، شامل درآمد‌های مالیاتی، گمرک و سایر بود که در عمل 148هزار میلیارد تومان آن یعنی 94 درصد محقق شد که درصد تحقق درآمدهای مالیاتی و گمرک 97 درصد و درصد تحقق سایر درآمدها 88 درصد است. "

این آمارها و ارقام نشان می دهند که در سال 95 97 ,  درصد مالیات پیش بینی شده در بودجه محقق شده است .

افزایش 50 درصدی حقوق در سازمان امور مالیاتی و وضعیت آموزش و پرورش و معلمان

در سال 96 مطابق اعلام رئیس جمهور 71 درصد درآمدهای بودجه به مالیات و 29 درصد به سایر درآمدها اختصاص یافته بود .

روحانی  روز یکشنبه در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در مورد بودجه 96گفته بود : منابع عمومی دولت در سال 1396 معادل 320 هزار میلیارد تومان برآورد شده است که نسبت به ارقام قانون و پیش بینی عملکرد سال 95 به ترتیب از رشدی معادل 9 و 13 درصدی برخوردار است. مردمی که مالیات می دهند می خواهند بدانند که دقیقا این پول ها و درآمدها در کجا هزینه می شوند ؟

هنوز در مورد میزان تحقق درآمدهای مالیاتی در سال 96 گزارشی از سوی مسئولان اعلام نشده است اما با توجه به روند موجود می توان همان درصدهای قبلی را معیار و مبنای عملکرد قرار داد .

با چند تن از کسبه صحبت می کردم .

اگر میزان " بهره وری " در سازمانی پایین است هزینه های این ناکارآمدی را که نباید مردم متقبل شوند یکی از آن ها می گفت علی رغم تسلیم اظهار نامه مالیاتی در موعد مقرر و نیز اعمال افزایش در میزان مالیات بر اساس " نرخ تورم " که مطابق اعلام مسوولان در سال 96 حدود 10 درصد اعلام شده بود مالیات قطعی که اداره مالیات برای او تعیین کرده است تقریبا دو برابر شده است !

یکی از آن ها برای اعتراض به اداره مالیات مربوطه مراجعه کرده و دلیل و یا دلایل این افزایش ناگهانی را پرسش کرده بود .

مسئول مربوطه اعلام کرده بود که این افزایش بر اساس " نرخ دلار " محاسبه می شود . از سوی دیگر هر 5 سال یک بار ما موظفیم که ارقام مالیات را این گونه افزایش دهیم !

آن کسبه گفته بود که با توجه به افزایش نرخ ارز اولا " قدرت خرید " مردم کاهش پیدا کرده است و دوما کسبه چه نقشی در تعیین نرخ دلار دارند که بخواهند جور افزایش آن را هم به دوش بکشند ؟

( البته  خیلی از کسبه و اصناف ممکن است در این زمینه چنین سماجتی را به خرج ندهند . )

در سوی دیگر ، کارمندان دولت و از جمله معلمان جزء اقشاری هستند که می توان آن ها را " خوش حساب ترین " مودیان به شمار آورد چرا که قبل از دریافت حقوق مالیاتش را پرداخت کرده است .

افزایش 50 درصدی حقوق در سازمان امور مالیاتی و وضعیت آموزش و پرورش و معلمان  متاسفانه ساختار مالیاتی در کشور ما مینای درست و شفافی ندارد .

کم نیستند افراد حقیقی و حقوقی که با اطلاع از قوانین و تبصره های آن به راحتی قانون را دور می زنند و از پرداخت مالیات " واقعی " طفره می روند .

« دو دفتری بودن »  دیگر یک نرم  در بحث های مالیاتی شده است  و یک امر عادی به شمار می آید .

درست این است که فرد و یا افراد باید بر اساس درآمد واقعی خود مالیات بدهند و در این زمینه باید " شفافیت " حاکم باشد ضمن آن که دولت نباید بر واحدهای اقصادی کوچک بیش از حد فشار وارد کرده و آن ها را در تنگنا قرار دهد .

کم کردن میزان اتکا بر درآمدهای نفتی و حرکت به سوی منابع و موارد دیگر روشی درست و پایدار برای واقعی کردن بودجه و ایجاد عدالت اقتصادی در جامعه است .

اما در این میان باید به موارد مهم و راهبردی نیز توجه کافی و وافی داشت .

مردمی که مالیات می دهند می خواهند بدانند که دقیقا این پول ها و درآمدها در کجا هزینه می شوند ؟

این جزء حقوق شهروندی و اساسی آنان است .

نمی توان از مردم به هر روشی مالیات گرفت اما انتظار داشت که سکوت کرده و خواهان " شفافیت " و " پاسخ گویی " در مورد موارد مصرف و هزینه مالیات ها و سایر درآمدها نشوند ؟

اگر اکثریت مردم با برخی سیاست ها موافق نیستند باید در آن ها  تجدیدنظر کرده و یا حتی به آرای عمومی مراجعه نمود .

بی توجهی و یا کم اهمیت شمردن این موضوع مهم و راهبردی یکی از ریشه های اصلی گسست بین ملت و حاکمیت است .

اگر میزان " بهره وری " در سازمانی پایین است هزینه های این ناکارآمدی را که نباید مردم متقبل شوند .

از سوی دیگر منطقی و یا عقلانی نیست که دولت فقط از طریق " مالیات " به مردم فشار بیاورد .

جذب سرمايه های خارجي ، تعامل با دنيا و پرهیز از  اتخاذ سیاست های انزوا با تعبیر استقلال ،  توسعه  صنعت  توریسم و گردشگري به معنای واقعی  ، تک نرخي کردن ارز، حذف پرداخت يارانه نقدي به همه مردم و کنترل نقدينگي ،  افزايش بودجه هاي عمراني ، اصلاح ساختار بانکي و تعامل با FATF ، خصوصي سازي به جاي خصولتي سازي ، تجديد ساختار صندوق هاي بازنشستگي و... از جمله موارد مهمی هستند که باید مورد توجه دقیق قرار گرفته و برای آن ها برنامه ریزی شود . ( این جا )

تحلیل من این است که افزایش 50 درصدی  برای کارمندان امور مالیاتی نوعی " پاداش " دولت برای آن ها در جهت تحقق موارد و اهداف بودجه است .

اما در این میان تکلیف سازمان ها و نهادهایی  مانند آموزش و پرورش که مستقیما " درآمد زا " نیستند چه می شوند ؟

افزایش 50 درصدی حقوق در سازمان امور مالیاتی و وضعیت آموزش و پرورش و معلمان

چه کسی و یا نهادی " معلمان " را که از دسترسی به منابع مالی به صورت مستقیم محروم هستند می بیند و مسئولان و برنامه ریزان چه پاداشی برای زحمات و نقش آنان در فرآیند توسعه در نظر گرفته اند ؟

آیا رواست که هر ساله وزارت آموزش و پرورش با کسری بودجه رو به رو بوده و معوقات و مطالبات معلمان ماه ها و حتی سال ها به تاخیر بیفتد ؟

آیا معلمان فقط باید هزینه " بی تدبیری " مسئولان را بپردازند ؟

 

( 1 ) شهریار ، نیکولو ماکیاولی ، ترجمه محمود محمود ، چاپ  پنجم 1394  ، مؤسسه انتشارات نگاه

منتشرشده در اقتصاد
پنج شنبه, 09 فروردين 1397 15:57

" پاسخی بلند بر نقدی کوتاه "

گروه رسانه و تشکل/

یادداشتی با عنوان :

آنچه ما معلمان داریم ولی نباید داشته باشیم مجموعه ای است از باورهای کاذب، خطا و توهم آمیز؛ به همراه ترس، بی تفاوتی، خودشیفتگی ، امید نابه جا در کنار آرمان ها و خواسته های نامعقول و واقع گریزانه!

نقدی کوتاه بر بیانیه ای بلند! ( شورای هماهنگی تشکل های صنفی ) ؛ ( این جا )  به قلم « علیرضا هاشمی سنجانی » در صدای معلم منتشر گردید .

« مژگان باقری » نقدی بر این یادداشت نگاشته است .

منتشرشده در یادداشت

آنچه باید باشد و تقویت گردد مجموعه ای است مرکب از عقلانیت، یادگیری و کنش ورزی که با روش گفت و گو عمق یافته و نهادینه شود

در روزهای پایانی سال 1396 شاهد صدور بیانیه ای نسبتا" طولانی توسط شورای هماهنگی تشکل های صنفی بودیم که با لیست کردن مطالبات متنوع وهمیشگی فرهنگیان شاغل وبازنشسته ، به تعیین ضرب الاجل و تهدید مسئولان  مبادرت نموده است.
این بیانیه نشان می دهد،درختی که باامید و آرزو کاشته شد(شورای هماهنگی) ثمره ای جز میوه های تلخ ندارد.
درس گیری دوستان از حدود پانزده سال فعالیت و فراز وفرود بسیار،  چیزی در حد صفر بوده و هنوز این عزیزان دون کیشوت وار سوار بر اسب توهمات به اعلان مواضع  صرف ،کشیدن خط و نشان و تهدید ادامه می دهند.
طرح مطالبات صنفی حق  همگان از جمله دوستان معیشت محور ماست والبته  شرط لازم توسعه یافتگی هم می تواند باشد،اما اگر این مطالبه ی حق در مسیر درست و منطقی دنبال نشود آسیب های آن متوجه همه خواهد شد. عدم دسته بندی، اصلی و فرعی نکردن مطالبات و بدون اولویت بندی با یک صدای ثابت (اعتراض) مطرح کردن آنها ،مانند آن است که مطالبه ای مطر ح نشده وفقط صورت حسابش  باید پرداخت شود.
همکاران ما باید بدانند برای موفقیت در امور اجتماعی ،  ابتدا باید به امکان چیزی اندیشید و سپس در بایستگی آن بحث کرد.
مدتی قبل بر ضرورت اندیشه در زمانه رویارویی پروانه و پتک  تاکید نموده و باز همان را  تکرار می کنم.                                             
در دنیایی که منابع آن محدود است، باید منابع را در جایی هزینه کرد که حداکثر بهره وری و سود را داشته باشد. هر تصمیم و اقدامی را می توان با ذکر چند ایراد تخطئه کرد. ایرادهایی که واقعی اند و قطعا وجود دارند ولیکن همگان بر همان اساس تصمیم می گیرند. همه مجبور به اولویت بندی و انتخاب از میان گزینه های ممکن و موجود هستیم. هر اقدامی را با پذیرش کاستی هایش انتخاب می کنیم و آن را یک انتخاب بهینه می دانیم.
آنچه باید باشد و تقویت گردد مجموعه ای است مرکب از عقلانیت، یادگیری و کنش ورزی که با روش گفت و گو عمق یافته و نهادینه شود  باور ما این است که معلمان قدرتند ولی تا این قدرت بالفعل نشود هیچ کسی برای آنان تره هم خُرد نخواهد کرد، همان طور که هیچ فروشنده ای در گفت و گو با فرد بی پول، اتلاف وقت نمی کند!
ما در سازمان معلمان ایران تغییر وضع موجود را به هر روش و با هر ابزاری دنبال نکرده و فعلیت یافتن قدرت معلمان را با کار تشکیلاتی، تدریجی،مسالمت آمیز ،دمکراتیک و در چارچوب نظام موجود پیگیری می کنیم.
ما بر این نکته بارها تاکید نموده ایم که واقعیت را واقعیت تغییر می دهد نه توهم و امیدهای واهی!
در این مسیر البته مباحث نظری و تئوریک را آنقدر مهم می دانیم که به قولی اگر ده ساعت وقت برای بریدن یک درخت داشته باشیم، شش ساعت اولش را صرف تیز کردن ارّه خواهیم کرد.
ما دریافته ایم کنش های فاقد تامل، نه کنش که واکنش اند! خصوصا در شرایط امروز که توهم صدر نشین، صبوری در حد عمر پروانه و پتک ابزار دمِ دستی حل همه مسائل کشور شده است!
خردورزی غایب جمع های ما و فعّال بودن (خصوصا از نوع مجازی آن)، به خودی خود مبدّل به یک هدف شده است. کسی به عاقبت افعال و اعمال نمی اندیشد و از غایت آن نمی پرسد!
همه برای دونده ای که سریع تر بدود سوت و کف می زنند ولو اینکه او به سوی پرتگاه برود!

نقدی بر بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی

جمع بندی ما این است که اراده های آهنین، بدون ایده های معقول اگر با هزار نیت خیرهم همراه شود، نه تنها هیچ بهشتی را به ارمغان نخواهد آورد بلکه تنها راه های جهنم را سنگفرش خواهد کرد. معلمان قدرتند ولی تا این قدرت بالفعل نشود هیچ کسی برای آنان تره هم خُرد نخواهد کرد
از خوانده های همه ماست که تحقق هر امری، آن گاه ممکن است که هم "موانعش مفقود" و هم "مقتضیاتش موجود" باشد.
 آنچه ما معلمان داریم ولی نباید داشته باشیم  مجموعه ای است از باورهای کاذب، خطا و توهم آمیز؛ به همراه ترس، بی تفاوتی، خودشیفتگی ، امید نابه جا در کنار آرمان ها و خواسته های نامعقول و واقع گریزانه!
و آنچه باید باشد و تقویت گردد مجموعه ای است مرکب از عقلانیت، یادگیری و کنش ورزی که با روش گفت و گو عمق یافته و نهادینه شود.

این ضرورت امروز ماست و در مرام اصلاح طلبی آنچه غیر ضروری است، ضرورتا ضرر است!


 کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گسست نسلی و ویژگی های دانش آموزان در تراز جمهوری اسلامی گروه اخبار/

سیدمحمدجواد ابطحی در گفت‌وگو با  با اشاره به گسست موجود بین نیازهای جامعه و آموزش‌هایی که آموزش و پرورش ارائه می‌شود، گفت: اگرچه بیشتر مشکلی که در این خصوص وجود دارد را باید در مقطع آموزش عالی کشور جست و جو کرد اما آنچه در اینجا مطرح است آموزش‌های مهارتی و عملی در دوران مدرسه است که متاسفانه این روزها این موضوع به فراموشی سپرده شده است.

نماینده مردم خمینی شهر در مجلس شورای اسلامی افزود: متاسفانه آموزش‌ها در مدارس به گونه‌ ای است که دانش‌آموزان با وجود اینکه در دورس خود نمره های خوبی به دست می‌آورند اما از نظر علمی و مهارت‌های اجتماعی در سطح مناسبی نیستند؛ دانش‌آموزان پس از پایان مدرسه حتی نمی‌توانند ساده‌ترین فعالیت‌های اجتماعی را نیز انجام دهند به طور مثال آیا یک دپیلمه امروزه می‌تواند نامه اداری ساده‌ای بنویسد.

وی بیان کرد: آموزش و پرورش باید به دنبال آموزش مهارت‌های زندگی مانند تعامل فرزندان با خانواده، جامعه و ... باشد درحالی که این وزراتخانه در ایجاد بسترهای لازم برای پرورش افراد اجتماعی غفلت کرده است.  

عضو فراکسیون ولایی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه امروز فضای تعلیم و تربیت کشور مجازی شده است، اظهار کرد: آموزش و پرورش غیررسمی بر آموزش و پرورش رسمی غلبه کرده است که ممکن است استفاده از فضاهای مجازی یکی از عوامل اثرگذار در این زمینه باشد؛ در این روزها دانش‌آموزان رفتاری از خود بروز می‌دهند که از دانش‌آموزی که در مدرسه جمهوری اسلامی با ارزش‌های حاکم تربیت شده است بعید است.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: متاسفانه گسست بین نسلی در حال اتفاق است و نهاد و سازمانی نیز به دنبال برطرف کردن این مشکل نیست؛ آموزش و پرورش باید در این زمینه وظیفه اساسی خود را به درستی انجام دهد.

پایان پیام/

خبرنگار خبرگزاری خانه ملت

منتشرشده در دانش آموز

 کتاب حداد  عادل چگونه روی میز 70 مدیر ارشد آموزش و پرورش در اجلاس چاه بهار رفت / عبدالرسول عمادی رییس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش و یکی از 30 عضو شورای معاونان وزیر در ساعات غیر اداری  شاعر و طنزپرداز کانال های تلگرامی است / آقای عمادی از معدود افراد عضو شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش است که "چیپ چیپ"  نمی کند/ عبدالرسول عمادی از گفتمان محافظه کارانه رایج مدیران ارشد آموزش و پرورش عبور و از حداد عادل انتقاد کرد/ تقریبا همه سیاستمداران و مسئولان در سطوح مختلف مانند حداد عادل  به جای راه حل، به بیان مشکلات و انتقاد کلی از اوضاع  می پردازند/ مشکل اصلی آموزش و پرورش همین است که در اجلاس مدیران ارشد دولت تدبیر و امید، تنها کتابی که روی میزها گذاشته می شود کتاب حداد عادل است/ بازی با هویت افراد مانند اسم و زادگاه و زبان و رنگ پوست و....در قالب هجو و هزل می گنجد نه طنز/ نامِ هنگام تولد آقای غلامعلی حداد عادل ، "غلامعلی مشهد محمدعلی حداد" بوده که بسیار غیر متعارف تر  است/  آدمها در انتخاب اسم و اسم خانوادگی خود دخالتی ندارند/ حداد عادل  با سابقه 11 سال ریاست سازمان پژوهش حق دارد درباره آموزش و پرورش بنویسد/ اگر آقای عمادی مساله اش حداد عادل  بود قاعدتا باید می پرسید که چه کسی کتاب حداد را در 70 نسخه روی میز مدعوین گذاشته است/ در  آموزش و پرورش دولت اعتدال هنوز هم هژمونی با جریان اصولگرا است و شبح حداد عادل در اجلاس مدیران ارشد حضور فعال داشت/ غلامعلی حداد عادل یک برند سیاسی است و هواداری از او می تواند فردی را در چشم هوارادان جناح اصولگرا  در  اعلی علیین بنشاند و در چشم هواداران جناح اصلاح طلب به اسفل السافلین بکشاند/ عمادی با استفاده از گاف خنیفر در تعریف از کتاب حداد عادل،  او را بین اصلاح طلبان به عنوان انسانی متملق و دست نشانده معرفی کرد/ خنیفر باید وفاداری خودش را به اصولگرایان ثابت کند تا بتواند از شورایعالی انقلاب فرهنگی حکم ریاست دانشگاه را بگیرد/ حمایت حداد برگه سبزی است برای عبور از مانع شورایعالی انقلاب فرهنگی که مهر محمدی چهار سال پشت آن متوقف ماند/ خنیفر انبوهی از مقاله تولید کرده که بسیاری در اعتبار علمی آنها تردید دارند. او نمونه ای از چهره های آکادمیک تراز جمهوری اسلامی است/ مانورهای مهر محمدی روی " حیات طیبه " و گذشت های تاکتیکی او در حوزه مدیریت و تسلیم در برابر نهاد نمایندگی بر خلاف انتظار  اعتبار او را نزذ اصولگرایان کاهش داد/ تصور غالب مدیران ارشد آموزش و پرورش بر این است که اصلاح طلبان و اعتدالی ها مهمانند و اصولگراهایی مانند حداد عادل ، حتی بی حضور ، صاحبخانه اند/ حکم ریاست خنیفر در شورایعالی انقلاب فرهنگی در  صورتی تایید می شود که ثابت کند وابسته به اردوگاه اصلاح طلبان نیست/ در شورایعالی انقلاب فرهنگی درگیری لفظی خنیفر  با مهر محمدی و عمادی برای او امتیاز مثبت محسوب می شود/ خنیفر بر خلاف چهره های آکادمیک، دست و پا چلفتی نیست ،قواعد بازی اداری را بلد است و در نامه ای پر از نوازش خطاب به وزیر او را  "برادر فرزانه و پاک منش" نامید/  خنیفر حرفهایی می زند که برای اصولگرایان شورایعالی انقلاب فرهنگی گوشنواز است. به ماده 28  حمله می کند و می گوید مهر محمدی ظرفیت پذیرش دانشگاه را از 21 هزار نفر در سال 91 به 3 هزار دانشجو در سال 95 کاهش داده است/ پیام تلویحی این است که اصلاح طلبان اعتقادی به تربیت معلم ندارند و طرفدار اجرای ماده 28 هستند/ اصولگرایان معتقدند که پاکیزگی عقیدتی معلمان آینده فقط در دانشگاه فرهنگیان با پردیس های زنانه مردانه و سختگیری های فرهنگی حفظ می شود و فارغ التحصیلان دانشگاه های معمولی به ویروس لیبرالیسم آلوده شده اند/ حسین خنیفر که از تربیت معلم فاخر حرف می زند معیارش برای افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو، تخت خالی و  کلاس خالی است / به نظر می رسد که آقای عمادی عارفانه قید وزیر شدن و حتی ابقا در حد مدیرکلی ستاد را زده است/  این دعوا نشان داد که اصولگرایان در آموزش و پرورش دست بالا را دارند و هرکس دنبال ارتقای مقام است باید ارادت خود را به آنها ثابت کند/ ابراز ارادت به اصولگرایان صرفا  ابزاری برای گرفتن پُست است/ در اهمیت حداد عادل همین بس که مهرمحمدی درسال 95 از خانم  طیبه ماهروزاده برای سخنرانی دعوت می کند و چه ستایش هایی از ایشان نمی شود / حالا هم نوبت خنیفر است که با تاکتیک های خاص خودش حمایت حداد عادل را جلب کند/  سه سال پیش در نامه ای به آقای مهر محمدی هشدار دادم که شخصیت او و رفتار و ظاهر او شناخته شده تر از این است که با تمسک به این شیوه ها در پی جلب نظر اصولگرایان ارتدوکس بر آید/ به مهر محمدی گفتم که این کارها فقط اعتبار او را نزد اصلاح طلبان تنزل می دهد و او هرگز موفق به جلب اعتماد اصولگرایان نخواهد شد/ احتمال می دهم که تاکتیک آقای خنیفر در جلب موافقت اصولگرایان شورایعالی انقلاب فرهنگی با موفقیت قرین باشد

منتشرشده در یادداشت

دلایل استعفای دکتر محمدعلی نجفی و جایگاه بین معلمان

" کسانی که به کار توده برمی خیزند از کوچک ترین گناه ایشان نباید چشم پوشید .

کار توده بازیچه هوس این و آن نتواند بودن . " ( 1 )

 

استعفای « محمدعلی نجفی » علی رغم بازتاب نسبتا گسترده ای که در رسانه ها و افکار عمومی جامعه داشته است به نظر می رسد خیلی بین معلمان انعکاسی نداشته است .

جز گزارشی که در 25 اسفند ماه سال گذشته در مورد نجفی و در روزنامه آفتاب یزد ( این جا ) منتشر شده مطلب دیگری که بتوان به آن در جامعه فرهنگیان پس از استعفا استناد کرد نیافتم .

در این گزارش در قالب گفت و گو به سوابق ایشان اشاره و از دلایل استعفا سخنی به میان نیامده بود .

در پایان آن چنین آمده بود :

" ... ای کاش…

اگر قرار است وضعیتی مانند " سازمان میراث فرهنگی " دوباره در نهادی مانند " شهرداری تهران " بازتولید شود دیگر چه نیازی به این همه تبلیغات (  Propaganda  ) و سرکار گذاشتن مردم بود ؟  شاید بتوان گفت این از بد حادثه یا بی‌تدبیری شخص نجفی بود که آن تصویر خوب از وی اکنون دگرگون شود. هر چند همچنان عده‌ای نجفی را جزء مدیران طراز بالای جمهوری اسلامی می‌دانند، اما ای کاش او با این استعفاهای متعدد و ناگهانی خاطره بدی از خود برجای نمی‌گذاشت. به هر حال به نظر می‌رسد سرمایه‌سوزی شد. در این سرمایه‌سوزی هم او مقصر است و هم کسانی که گم هستند. "

از آن جا استعفای نجفی مسبوق به سابقه بود اما هنوز ایشان شفاف و صریح در مورد دلایل استعفای خویش از «  سازمان میراث فرهنگی  » توضیحی ارائه نکرده است .

" از صبح روز چهارشنبه ۲۳ اسفند، اخبار ضد و نقیض استعفای محمد علی نجفی، شهردار تهران در رسانه‌ها مطرح و چندین بار تکذیب شد و شهرداری تهران هنوز به طور رسمی این خبر را تائید نکرده است اما اعضای شورای شهر تهران می‌گویند که استعفای وی به شورا تحویل داده شده و در حال بررسی است.

احمد مسجد جامعی، عضور شورای شهر تهران پیش از ظهر چهارشنبه این خبر را تائید و در جمع خبرنگاران مستقر در شورای شهر اعلام کرد که محمد علی نجفی، استعفای کتبی خود را به شورای شهر تقدیم کرده است و بر اساس قانون این استعفا باید در شورا مطرح و درباره آن تصمیم گیری شود.

از سوی دیگر با وجود اینکه پیش از ظهر چهارشنبه، زهرا نژادبهرام از اعضای شورای شهر تهران خبر استعفای محمد علی نجفی را تکذیب کرده بود، لحظاتی پیش در حساب توئیتری خود نوشت که متن استعفای محمد علی نجفی را دریافت کرده‌اند.

خانم نژادبهرام افزود: « آقای مسجد جامعی احتمالا خبر شخصی دارند. من خبر ندارم، الان استعفا را دیدم.» وی همچنین نوشت: «فشارهای بيروني موجب در خواست استعفای محمد علی نجفی شده است.»

محمد علیخانی، رئیس کمیسیون حمل و نقل شورای شهر تهران نیز از بررسی استعفای نجفی شهردار تهران در جلسه شورای شهر تهران خبر داده و کانال تلگرام خود نوشته است: «اصل خبر استعفای نجفی شهردار تهران درست است. اکنون با اعضای شورای شهر تهران در حال گفت‌وگو هستیم.»

خبرگزاری ایرنا نیز اعلام کرده است که جلسه فوق‌العاده شورای شهر تهران با حضور تمامی اعضا برای بررسی استعفای شهردار در حال برگزاری است.

گفته می‌شد که جلسه صبح امروز شورا نیز به‌دلیل استعفای آقای نجفی بوده است اما علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران در گفت‌وگو با ایسنا با تکذیب این موضوع گفت:‌ « جلسه امروز اعضای شورای شهر جلسه هم اندیشی برای جمع بندی عملکرد و پایان سال است.»

عبدالرحیم کرکه آبادی، مدیرکل دفتر شهردار تهران صبح امروز در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا با تکذیب خبر استعفای شهردار گفته بود: «استعفایی وجود ندارد، اینها شایعاتی است که درپی جلسه‌ دو شب پیش شهردار با اعضای شورای شهر بوجود آمده است.» ( این جا )

با همه این ها تاکنون متن استعفا منتشر نشده است .

در سایت رسمی « محمد علی نجفی » ( این جا ) آخرین به روز رسانی مربوط به 21 اسفند ماه است و اخباری این چنین در آن مشاهده نمی شوند .

باز می گردیم به پرسش اصلی .

چرا معلمان و یا فعالان آن ها تاکنون به استعفای دکتر نجفی واکنشی نشان نداده اند ؟

بهتر است  وقایع آن دوران با یک بار مرور کنیم .

" محمد علی نجفی بعد از برگزاری نشست شورای سیاست گذاری فرهنگیان ستاد دکتر روحانی ، به خبرنگار جماران گفت: در شورای سیاست گذاری ستاد فرهنگیان دکتر روحانی، بعد از تشکیل کارگروه های متعدد با برخی  کارشناسان برجسته آموزش و پرورش، اهم مطالبات جامعه ی تعلیم و تربیت بررسی شد که به زودی تحت عنوان مطالبات فرهنگیان از رییس جمهور دولت دوازدهم منتشر خواهد شد.»

دلایل استعفای دکتر محمدعلی نجفی و جایگاه بین معلمان

نجفی با بیان این که آموزش تاثیر گذارترین عامل برای توسعه کشور است اضافه کرد: در دولت اول دکتر روحانی قرار بود که آموزش و پرورش اولویت اول دولت باشد اما متاسفانه به علت وضعیت بحرانی کشور، آموزش و پرورش نتوانست در اولویت اول قرار گیرد و مسائلی چون لغو تحریم ها و ایجاد ثبات در اقتصاد در اولویت قرار گرفت که به لطف خداوند در این زمینه ها موفق بود.

نجفی در پاسخ به این سوال که  مطالبات این پویش چه زمانی منتشر خواهد شد ،ابراز کرد: به امید خدا و با انتخاب مجدد دکتر روحانی و بعد از جمع بندی نظرات کار گروه های تشکیل شده، محتوای این پویش منتشر خواهد شد و در دسترس عموم همکاران فرهنگی قرار خواهد گرفت.

خود من هم عضوی از این کمپین خواهم شد تا به اتفاق همه فرهنگیان مطالبات معطل مانده معلمان را به جد پی گیری کنیم ." ( این جا )

نجفی در ایام انتخابات و در همایش مدیران و موسسان مدارس غیردولتی در سالن امام علی ( ع )  که در منطقه 5 تهران برگزار شد ( این جا ) در مورد سایر کاندیداهای ریاست جمهوری چنین گفت :

" ... در مورد آموزش و پرورش آن چه که در صحبت ها و برنامه های نامزدهای مختلف ذکر شده و برنامه ای اعلام شد ولی واقعا برنامه ای وجود ندارد. یکی از مشکلات – از یک طرف برنامه ای وجود ندارد و به صورت دقیق و روشن نیست و بر اساس چه برنامه ای می خواهد موفق شود و به اجرا در آید - و از یک طرف بعضی آقایون حتی کارنامه خودشان را که حتی واقعیت نیز ندارد ارائه نمی دهند.

ما بر فرض این که این شعارها و این وعده ها به پشتوانه یک برنامه ای بنا است اجرا شود کارنامه آنها را نگاه کنیم ببینیم آیا در کارنامه شان توانایی انجام یک چنین وعده هایی  و اجرای یک چنین برنامه ای موجود هست یا نه؟  عدم حضور نجفی در سکان وزارت آموزش و پرورش موجب شد تا این فرمان از دست " ژنرال ها " به دست " سرجوخه ها " و " گروهبان ها " بیفتد و این موجب دلسردی و ناامیدی معلمان به عنوان گروهی در جامعه بود که اکثریت شان موافق او ؛ کارنامه و عملکردش بودند

اگر به کارنامه ها دقت کنیم مشخص می شود حتی اگر این وعده ها قابل اجرا باشد و حتی اگر برنامه ای برای اجرای چنین وعده هایی  وجود داشته باشد این آقایان با این کارنامه، مرد تحقق این وعده ها و اجرای این برنامه ها نیستند.... "

نجفی در بخش دیگری از این سخنرانی چنین می گوید : ( این جا )

" ... در مورد آموزش و پرورش هم این گونه است. می خواستم ببینم برنامه ای که آقایون برای آموزش و پرورش دارند چیست؟

غیر از آقای رئیسی کسی دیگر را ندیدم که چیزی به صورت رسمی اعلام شود . در تلگرام دوستان برای من فرستاده بودند که آقای فرشیدی و آقای حاجی بابایی این راه کارها را تنظیم کرده اند.

در ارتباط با کار خاص شما ، این دولت معتقد است تا جایی که امکان دارد دولت در ارتباط با مسائل مختلف از جمله مسئله آموزش و آنچه که مربوط به حاکمیت و امنیت کشور نمی شود بلکه خدمات و تصدی گری دولت به بخش خصوصی واگذار گردد.

حال در هر قسمتی نوع بخش خصوصی انتخاب شود متفاوت است. کار آموزش چه در دانشگاه ها چه در مدارس باید به کسانی محول شود که کارنامه روشنی در بخش فرهنگی داشته باشند و انگیزه شان سودجویی و کار اقتصادی صرف نباشد ... "

دلایل استعفای دکتر محمدعلی نجفی و جایگاه بین معلمان

پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری و گذشت حدود 2 ماه خبری از تشکیل کمپین ( پویش ) مطالبات فرهنگیان نشد .

« صدای معلم » در چند نوبت به عدم راه اندازی این پویش و نیز پاسخ گو نبودن نجفی در برابر پرسش ها انتقاد نمود . ( این جا ) و ( این جا )

در دوم تیرماه 96 در یادداشتی نوشتم ( این جا ) :

مسائلی و موضوعات پشت پرده ای که بعدا توسط اعضای شورای شهر تهران و نیز نجفی بیان شد نشان داد که کار شهری مانند تهران و مسائل آن از حرف گذشته است و بحرانی است  " ... بدون تردید دوران ده ساله وزارت نجفی نسبت به سایر وزرای آموزش و پرورش مقبول جامعه فرهنگیان بوده است و این موضوع باعث محبوبیت وی در میان معلمان و ایجاد نوعی " کاریزما " نسبت به شخصیت وی گردیده است .

اما نجفی نباید تصور کند و یا متوهم شود که هر حرفی را می زند درست است چون بیشتر و یا بهتر از دیگران شرایط و تحولات را درک می کند .

نجفی از سویی به دلایل مختلف نمی خواهد خود را در معرض آزمونی دوباره بگذارد چون ممکن است آن تصورات قبلی در اذهان فرهنگیان و معلمان به یک باره فروریزد و احتمالا معلمان متوجه شوند که مدیریت کاریزماتیک ابدی نیست و متاثر از شرایط است اما از سوی دیگر ایشان قصد ندارد تا عرصه را به دیگران واگذارد و دوست دارد که هم چنان صحنه گردان اصلی وقایع و تحولات آموزش و پرورش باشد و شخص اول تعلیم و تربیت ایران در عرصه مدیریت اجرایی محسوب گردد .

اگر نجفی قصد ایفای نقش دوم را دارد باید که با معلمان صادق و شفاف باشد و چوب حراج بر اندک اعتماد و سرمایه اجتماعی مانده در بدنه آموزش و پرورش و در میان معلمان نزند .... "

پس از نگارش این یادداشت نه پاسخی از دکتر نجفی دریافت نکردم و تا جایی که اطلاع دارم پویش و یا پایشی هم برای مطالبات فرهنگیان تشکیل نشده است .

تنها حرکتی که انجام شده است برگزاری نشست هایی در شورای سیاست گذاری  ستاد فرهنگیان دکتر روحانی با محوریت بحث " تعیین وزیر آینده " بوده است که البته شرح ما وقع آن پیش تر توسط همکار محترم شیرزاد عبداللهی توضیح داده شد . ( این جا )

حال پرسش من از نجفی این است که این همه تعلل و تاخیر برای چه بوده است ؟

آیا معلمان حق ندارند که از وضعیت مطالبات خود در دولت آینده مطلع شوند ؟

آیا فرهنگیان و اصحاب رسانه نباید در جریان مصادیق " در اولویت بودن آموزش و پرورش " قرار گیرند و یا توضیحی در مورد آن از سوی مسئولان و دست اندرکاران داده شود ؟

 آیا باید شاهد این باشیم که عده ای معدود پشت درهای بسته و به دور از هر گونه شفافیت و پاسخ گویی برای جامعه بزرگ و گسترده معلمان تصمیم گیری کنند ؟ "

با این حال نه کمیپنی تشکیل شد و نه نجفی پاسخ درست و یا قانع کننده ای به مطالبات و وعده های  گفته شده ارائه کرد .

معرفی ایشان برای پست شهرداری تهران از سوی اعضای شورای شهر تهران معلمان را در شوکی عمیق فرو برد .

نجفی وزارت آموزش و پرورش در دولت دوم روحانی را علی رغم آن که نمایندگان مجلس با دولت همراه تر بودند نپذیرفت و این برای معلمانی که به واسطه حضور نجفی در ستاد روحانی و این که او ضامنی برای ارتقای وضعیت معلمان در دوره بعد باشد قابل پذیرش نبود .

نجفی به نوعی معلمان و آموزش و پرورش را رها کرده بود و آنان احساس می کردند که همچون روال سابق و دهه های گذشته از جایگاه و پتانسیل آنان استفاده ابزاری شده است و احساس غبن می کردند .

صحبت هایی که نجفی در سالن امام علی منطقه 5 تهران در مورد وضعیت شهرداری تهران کرد نشان از آن داشت وضعیت این " نهاد مهم " وخیم است . ( این جا )

در این جا به برخی اشاره می کنم :

" ... در همین شهرداری با درآمدهای واقعا افسانه ای و با این دست و دلبازی های عجیب که وجود دارد و نمی خواهم مطرح کنم. بحث املاک نجومی و پرداخت های عجیب و غریب . ایشان از حقوق نجومی صحبت می کند در حالی که ما می دانیم در شهرداری در مورد پرداخت ها و درآمدها چه خبر است .

در همین شهرداری با این همه امکانات، برای چند ماه حقوق کارکنانش از بانک شهر، که به عنوان کیسه پول شهرداری است وام می گیرند و حقوق کارکنانش را پرداخت می کنند. وضعیت شهر را به اینجا رسانده اند. برای این که شهر فروشی و تراکم فروشی تا یک جایی است . الآن میلیون ها متر مربع تراکم سیار دست یک عده ای است. به پیمان کار گفته اند بیا کار کن ولی پول نداشتند که به او بدهند. گفتند ما به شما تراکم سیار می دهیم. به شما مجوز تراکم می دهیم شما اجازه دارید بیست هزار متر مربع  واحد مسکونی یا اداری یا تجاری بسازید. منتها چون پیمان کار زمین خاصی را مشخص نکرده که می خواهم روی کدام زمین کار کنم به این علت اسمش را گذاشته اند تراکم سیار. پیمان کار بیست هزار متر مربع به جای پولی که باید شهرداری به او می داده گرفته و شهرداری پول او را در جیبش گذاشته است و بعد می گردد بین کسانی که زمین دارند و می خواهند بسازند ؛ مثلا من زمینی در حدود ده هزار متر مربع در فلان جا دارم مثلا بنزاست. شهرداری می گوید آقا خیلی بنز است. بیست هزار متر مربع تجاری دارم این را به شما می فروشم وقتی فروختم بعد می نویسم به شهرداری که به شما پروانه ساخت بدهد.  در این واگذاری از پیمان کار و کسی که از شهرداری طلب داشته که می خواهد جایی را  بسازد عواملی به عنوان واسطه هستند که پورسانت از هر دو طرف می گیرند مانند بنگاه های معاملات ملکی که این معامله جوش داده شود و وقتی طلبکار شهرداری به شهرداری می رود که زودتر برایش پروانه صادر کنند متاسفانه این عوامل، بخش عمده شان ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با خود شهرداری دارند.

من وقتی در شورای شهر بودم بخشنامه ای دادند در مورد تفکیک جنسیتی زنان و مردان در شهرداری. یک بلوایی ایجاد شد. از یک طرف گفتند که زنان در بعضی از مشاغل نباید باشند که تعدادی از زنان مازاد شدند و نمی دانستند اخراج کنند یا نکنند و از طرف دیگر تفکیک جنسیتی در آن فضا مطرح بود. در شورای شهر ما و خانم ها اعتراض کردیم و طوماری مفصل را نوشتند که بلاخره این بخش نامه را پس گرفتند اگر اعتقاد به آن کار داشتید حالا به پایش بایستید و اگر اعتقاد نداشتید چرا الآن این گونه هستید. یا صدها کیلومتر مترو درست کردم. برنامه مصوبی از زمانی که ما در شورای شهر بودیم  و به تصویب رسید این بود که در سال 96 طرح جامع حمل و نقل و میلیاردها تومان خرجش شد و کار خوبی هم شد که از حوزه دانشگاه صنعتی شریف همکاری کردند و خود من کلی وقت گذاشتم برای طرح جامع حمل ونقل تهران. بر اساس این طرح الآن باید ظرفیت متروی تهران شش میلیون سفر در روز باشد در حالی که از سال 94 امروز یک سفر هم اضافه نشده است ! ظرفیت یک و سه دهم میلیون سفر در روز در متروی تهران است !

از نظر کار کارشناسی وقتی که پل صدر را می خواستند بسازند ارزیابی آن هشتصد میلیارد تومان هزینه بود و ما به آن انتقاد داشتیم که چرا وقتی در شورای شهر تصویب نشده ، چگونه شما این کار را شروع کرده اید ؟

نهایتا چیزی که خرج پل صدر شده هفت هزار میلیارد تومان است که 9 برابر شده بود ! که اگر صرف حمل ونقل عمومی تهران شده بود قطعا شش میلیون سفر در مترو داشتیم. اتوبوس رانی و حمل ونقل شرایط خیلی بهتری داشت و همچنین آلودگی هوا نبود.

می گوید که ما نود و شش درصد هستیم و شما چهار درصد. واقعا محل تاسف است که ما امروز با افرادی مواجه هستیم که برای گرفتن رای مردم دروغ می گویند ... )

مسائلی و موضوعات پشت پرده ای که بعدا توسط اعضای شورای شهر تهران و نیز دکتر نجفی بیان شد نشان داد که کار شهری مانند تهران و مسائل آن از حرف گذشته است و بحرانی است ...

در واقع با توجه به عضویت 6 ساله نجفی در شورای شهر و احاطه ای که به موضوعات شهری داشت موید این گزاره بود که نجفی با شناخت کامل پست شهرداری را قبول کرده است .

اگر استعفای نجفی صحت داشته و جدی باشد سوال این است که آیا فردی باتجربه که فضای سیاسی و اجتماعی ایران و جناح های سیاسی را می شناسد از موانع و کار شکنی ها اطلاعی نداشته است ؟

دلایل استعفای دکتر محمدعلی نجفی و جایگاه بین معلمان

اگر «  استعفا » همچون ملل پیشرفته و کشورهای توسعه یافته در برابر احترام به افکار عمومی جامعه اتخاذ شود عملی انسانی و شایسته تکریم است اما وقتی صحبت از مبارزه با " فساد " ، " مافیا " ، " باندهای قدرت غیرپاسخ گو " و... می شود انتظار مردم و توده ایستادگی ، شفافیت و همراه بودن با مردم و تواضع در برابر جامعه ای است که به او رای اعتماد داده ا ند .

عدم حضور نجفی در سکان وزارت آموزش و پرورش موجب شد تا این فرمان از دست " ژنرال ها " به دست " سرجوخه ها " و " گروهبان ها " بیفتد و این موجب دلسردی و ناامیدی معلمان به عنوان گروهی در جامعه بود که اکثریت شان موافق او ؛ کارنامه و عملکردش بودند .

اگر قرار است وضعیتی مانند " سازمان میراث فرهنگی " دوباره در نهادی مانند " شهرداری تهران " بازتولید شود دیگر چه نیازی به این همه تبلیغات (  Propaganda  ) و سرکار گذاشتن مردم بود ؟

نجفی قطعا به پیامدها و تبعات تصمیماتش فکر کرده است .

با یک مقایسه تطبیقی بین دو نهاد آموزش و پرورش و شهرداری می توان فهمید که هر دو وضعیت مطلوبی ندارند و در باتلاق ناکارآمدی مدیریت ، فقدان برنامه ریزی و استفاده نادرست از منابع گرفتار شده اند . نجفی به نوعی معلمان و آموزش و پرورش را رها کرده بود و آنان احساس می کردند که همچون روال سابق و دهه های گذشته از جایگاه و پتانسیل آنان استفاده ابزاری شده است و احساس غبن می کردند

تنها تفاوت آن  این است که نجفی بر خلاف شهرداری و نیز برخی اعضای شورای شهر و هم حزبی ها که زیر پایش را خالی کردند اگر در آموزش و پرورش بود می توانست از پشتییانی و تایید معلمان و کنش گران رسانه ای در برابر برنامه های  کارشناسی و درست اش برخوردار شود و دیگر مانند امروز شاید از چشم خیلی از معلمان نمی افتاد ...

جامعه  سیاست زده امروز ما بیش از هر چیزی نیازمند دو چیز است :

صداقت و عمل .

( 1 ) در پیرامون تاریخ ، احمد کسروی ، چاپ اول ، انتشارات امین ، 1377 ، ص 121

منتشرشده در یادداشت
پنج شنبه, 02 فروردين 1397 10:33

حمایت از کالای ایرانی ؛ چرا و چگونه ؟

الزامات حمایت از کالای ایرانی

به دلیل اولویت و حساسیت ویژه مباحث اقتصادی، برای چندمین سال پیاپی رهبر معظم انقلاب با تیزبینی شعار سال را اقتصادی انتخاب نمودند.ویژگی شعار امسال آنست که صرفاً معطوف به دولتمردان نیست، بلکه به سان قیچی دولبه مردم و مسئولین را شامل است.
وظیفه مردم ترجیح و خرید کالای ایرانی است و البته حق مردم (وظیفه تولیدکنندگان و حاکمیت) کیفیت بخشی و کاهش قیمت و رقابتی کردن کالاهای تولید داخل می باشد.

حمایت از کالای ایرانی الزاماتی دارد که تنها با بخشنامه و رهنمود صرف قابل حل و فصل نیست.


الزامات حمایت از کالای ایرانی

یک کالا زمانی مورد حمایت تام و تمام مردم قرار می گیرد که واجد چند ویژگی مهم بوده و یا حداقل در مسیر رسیدن به آن خصوصیات باشد:

قیمت مناسب:
قیمت تمام شده کالا نباید تفاوت فاحشی با مشابه خارجی داشته باشد. در غیر این صورت هیچ امیدی به بقا، مانایی و پویایی تولید ملی نخواهد بود.

مهر استاندارد (iso /isiri) بخورد:
مردم زمانی از کالای داخلی حمایت خواهند کرد که در کنار کیفیت و قیمت مناسب، قابل رقابت با مشابهین خارجی باشد  از سه سطح از استاندارد (جهانی، منطقه ای و ملی) حداقل استاندارد ملی را دارا باشد.
هرچند با استاندارد ملی ایران (isiri) در سطوح ایزوها (کیفیت بخشی و توجه به مسائل محیط زیستی) نمی توان در عرصه های بین المللی عرض اندام نمود.
از 200 کشور دنیا بدون احتساب تحریم های موجود به زحمت 30 کشور جهان استاندارد مستهلک (فرسودگی دستگاههای ارزیاب و نبود آزمایشگاه های به روز و مجهز دنیا) ما را می پذیرند.

کیفیت کالا:
با توجه به داستان استاندارد فشل ایران، کیفیت کالاهای ما در سطوح بین المللی آش دهن سوزی نیست. به عبارت روشن تر، استاندارد نهایتا یک نقطه شروع در پروسه نفس گیر رقابت محسوب می شود.

رقابتی بودن کالا:
به فرض اینکه کالای تولیدی ما دارای علامت استاندارد بوده و ضمن کیفیت قابل قبول از قیمت مناسبی نیز برخوردار باشد، در این مرحله کالای تولیدی ما باید بتواند با مشابهین خارجی خود رقابت نماید. در صورتی که کالای ما به هر دلیل در دوئل رقابت با مشابهین خارجی عقب افتد، محکوم به عدم فروش متناسب با تولید، انباشت کالا، زیاندهی و در نهایت تعدیل نیرو و ورشکستگی خواهد بود .


در این صورت دو اتفاق ممکن است رخ دهد:
یا چنین کالایی به دلیل زیان ده بودن از صحنه تولید و رقابت محو خواهد شد و یا دولت به دلایل مختلف با حمایت از کالای بی کیفیت ملی و با دامپینگ و تحمیل هزینه های گزاف بر بیت المال، تولید را سرپا نگه خواهد داشت (درست همانند کارخانجات تولید خودروی فعلی خودمان)


 چه باید کرد؟

برای تحقق شعار سال، علاوه بر الزاماتی که برای کالای ایرانی شمرده شد، یک سری اقدامات دیگر عمدتاً باید از سوی مسئولین انجام شود تا بتوانیم موفقیت نسبی در تحقق آن داشته باشیم:

الزامات حمایت از کالای ایرانی

تلاش برای پیوستن به (wto):
امروزه بیش از ۹۹ درصد از تجارت جهان در قالب سازمان تجارت جهانی صورت می گیرد. متاسفانه ایران بزرگترین اقتصاد را در بین غایبین تجارت جهانی داراست. در حالی که حتی کشور افغانستان به wto ملحق شده است، ایران بدلیل مخالفتهای مداوم امریکا هنوز از الحاق به این مهم محروم است و باید دولتمردان ما برای حل و فصل این مهم راهی بیابند و یا راهی بسازند. حمایت از کالای ایرانی الزاماتی دارد که تنها با بخشنامه و رهنمود صرف قابل حل و فصل نیست

بین المللی کردن استاندارد کالاها:
امروزه بیش از 800 کالای ایرانی مهر استاندارد داخلی در دو سطح (استاندارد اجباری و یا استاندارد تشویقی) دارند، ولی متأسفانه التزام عملی به استاندارد در کشور دیده نمی شود و عملاً با لوث شدن استاندارد ملی، حقوق شهروندی مصرف کننده زایل می گردد.
علاوه بر آن برای رقابتی کردن و راهیابی به بازارهای جهانی باید به سراغ استحصال استانداردهای منطقه ای و جهانی برویم.

خودکفایی همه جانبه، سیاستی شکست خورده:
امروز برای بقا در صحنه تجارت جهانی باید به مزیت نسبی تولید توجه شود. در هزاره سوم تلاش برای خودکفایی در تمام زمینه ها، سیاستی از پیش باخته می باشد. به طور مثال با توجه به تغییر اقلیم و کاهش نزولات آسمانی و بحران آب، اصرار بر خودکفایی در کشاورزی خودزنی محض می باشد.

الزامات حمایت از کالای ایرانی

مردم ترجیحاً کالای ایرانی بخرند:
مردم زمانی از کالای داخلی حمایت خواهند کرد که در کنار کیفیت و قیمت مناسب، قابل رقابت با مشابهین خارجی باشد.
امروزه در دهکده جهانی تحمیل کالای بنجل به مردم با بستن مرزها به روی کالاهای با کیفیت خارجی، اولاً باعث تشدید قاچاق شده و در ثانی تحمیل کالاهای بی کیفیت با کسب حداکثر سود و نتیجتاً ایجاد نارضایتی عمومی خواهد شد.
مثال بارز چنین سیاست مسئله دار دولت، تحمیل خودروهای بی کیفیت ساخت داخل به مردم می باشد. این تولید معیوب بدون حمایت دولت و برخورد انقباضی گمرک و دامپینگ یک سال دوام نمی آورد و در صورت رقابت منصفانه با مشابهین خارجی ورشکستگی آن حتمی و قطعی است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در اقتصاد

گروه اخبار/ حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در جمع مردم زلزله زده کرمانشاه و خطاب به ملت بزرگ ایران اظهارداشت:همان طور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند سال نو ، سال تولید ملی و حمایت از کالای ایرانی و سال اشتغال و رونق خواهد بود.

متن پیام نوروزی رئیس جمهور به این شرح است:

گروه اخبار/ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به‌مناسبت آغاز سال ۱۳۹۷، سال جدید را سال «حمایت از کالای ایرانی» نام‌گذاری کردند.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور