صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

سخنان بطحایی در مسکو و اثرات تحریم بر معیشت معلمان و اقتصاد آموزش و پرورش  مدیران اعتدالگرای دولت روحانی خودشان را در منطقه مرزی اصلاح طلبان و اصولگرایان تعریف می کنند. اگر فرض را بر این بگذاریم که این مدیران صادقند و واقعا خیر و صلاح مردم را در نظر دارند ، در بهترین حالت طوری حرف می زنند و رفتار می کنند که نه سیخ بسوزد نه کباب . یعنی طرف اصولگرا بر آنها خُرده نگیرد که اصول و مبانی عقیدتی و سیاسی نظام را زیر پا گذاشته اند و طرف اصلاح طلب هم به نوعی بوی انتقاد از وضع موجود و تلاش برای تغییر را ولو به صورت کُددار و سمبلیک از گفتارشان استشمام کند.

پایگاه رای با شنیدن گوشه و کنایه ای دلش را خوش می کند که رایش در انتخابات هدر نرفته است و روحیه اش تازه شود .مسئولیت ها اغلب به گفته رییس دولت به کسانی سپرده شده که “روزه سکوت “گرفته اند و هرگاه دهان باز می کنند اظهار نظر آنها بیشتر لفاظی های بی محتوا است و معمولا “جمع جبری” گفته هایشان صفر یا نزدیک به صفر است. در جمع جبری برخلاف جمع حسابی اعداد با ملاحظۀ علامت مثبت یا منفی آنها با هم جمع می شوند. مثلا جمع جبری مجموعه زیر برابر صفر است. ( ۵a -2a+3a –۶a). این نوع حرف زدن ها و نوشتن های خنثی به منتقدین و فعالان مدنی هم سرایت کرده است. برای اینکه شما را خسته نکنم و کلی گویی هم نکرده باشم، مثالی مشخص می زنم. ما با نوع جدیدی از مدیران دولتی مواجهیم که با رای اصلاح طلبان روی کار آمده اند اما جمع جبری مواضع سیاسی و اظهارات آنها صفر و دیدگاه کارشناسی آنها فاجعه است

آقای بطحایی برای شرکت در اجلاس یونسکو (یواشکی و بی سروصدا ) و بازدید از نمایشگاه ICT وزارت آموزش روسیه (علنی و همراه با تبلیغات ) به مسکو رفته بود. وزیر با راهنمایی و مشاوره غلامرضا کریمی قائم مقام وزیر در امور بین الملل تصمیم گرفت که حین سفر و بعد از سفر به دلیل ملاحظات داخلی در باب سند ۲۰۳۰ ، اصولا اسمی از یونسکو نبرد و از اجلاس یونسکو تحت عنوان “اجلاس مسکو یادکند تا بر اساس آن ضرب المثل معروف ” نه خانی آمد و نه خانی رفت “، صورت مساله را پاک کند ، البته ما هم که طرفدار دولت تدبیر و امید هستیم به زیرکی وزیر و معاونش واقعا درود می فرستیم که هم با زرنگی در اجلاس یونسکو شرکت و قلب ما را شاد کردند و هم با سکوت خود سر اصولگرایان تندرو را که منتظر چنین سوتی های وحشتناکی هستند را به سنگ کوبیدند. البته چون وزیر با ما همسو است، اصلا نمی پرسیم که هزینه حضور هیات ایرانی چه مبلغی بود و یا این سفر چه دستاوردی برای آموزش و پرورش داشت؟ وظیفه ما به هر حال حمایت است. از اقتدار وزیر همین بس که در فضای پرهیاهوی نمایشگاه مسکو به تمام سوالات مرتبط و غیر مرتبط خانم خبرنگار اسپوتنیک با اقتدار و تسلط کامل پاسخ داد و مشت محکمی به دهان استکبار غرب زد و دل برادران روس را شاد کرد.

سخنان بطحایی در مسکو و اثرات تحریم بر معیشت معلمان و اقتصاد آموزش و پرورش

خبرنگار اسپوتنیک از وزیر آموزش و پرورش ما پرسید : “جمهوری اسلامی ایران چند سال تحت تحریم آمریکا و غرب بوده است. آیا این تحریم های آمریکایی بر سیستم آموزشی ایران تاثیر گذاشته یا خیر، مثلا در زمینه تامین تجهیزات و نرم افزارها؟” خبرنگار با این سوال احتمالا دنبال یافتن نقاط مشترک سیاسی ضد غربی بین ایران و فدراسیون روسیه از زبان وزیر ایرانی است . وزیری که در آن واحد نقش وزیر خارجه و وزیر اقتصاد و وزیر علوم را هم بازی می کند. جواب آقای بطحایی نمونه ای از همان مطلبی است که در ابتدای نوشته گفتم.

ما با نوع جدیدی از مدیران دولتی مواجهیم که با رای اصلاح طلبان روی کار آمده اند اما جمع جبری مواضع سیاسی و اظهارات آنها صفر و دیدگاه کارشناسی آنها فاجعه است  وزیر کاری به واقعیت ندارد در درجه اول باید جوابی بدهد که روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس و تسنیم از او ایراد نگیرند. پس سینه اش را جلو بدهد و شعار می دهد. اما بعد از هر شعار یادش می آید که بالاخره عضوی از دولت تدبیر و امید است و علاوه براین باید هوای اصلاح طلبان را هم داشته باشد ، پس به دنبال هر شعار قیدی به اظهار نظر خود می زند و در مجموع جمع جبری حرفهایش صفر است. هربار یاد شریعتمداری کیهان می افتد دُز اصولگرایی را افزایش می دهد. بعد فکر می کند که زیاده روی کرده و باید حالی به اصلاح طلبان بدهد، یک چیزی اضافه می کند .

بطحایی می گوید : ” حالا آموزش و پرورش ما همان طور که می دانید چون مبتنی بر یک سری فلسفه داخل کشور و فلسفه بومی کشور خودمان است کمتر تاثیرپذیری دارد از این نوع تحریمات ظالمانه تحمیل شده از سوی آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی و هر از گاهی هم به هرحال بحثش را روش می کنند و شروع می کنند که مجددا این تحریم ها را به کشور ما و به مردم ما واردبکنند . ما در آموزش و پرورش خیر به طور مستقیم از این تحریمات صدمه نخوردیم. اما به طور غیر مستقیم، تاثیراتی که بر تجهیزات آموزشی و فضای آموزشی ما می گذارد بی تاثیر نیست.” فقط می توان نتیجه گرفت که هدف از این سفرها سیاحت با هزینه دولت است. آقای بطحایی اگر یونسکو را عامل دشمنان ایران می داند ، چرا در هیات دولت موضوع خروج ایران از یونسکو را مطرح نمی کند؟

باید از وزیر دانشمند پرسید : ” فقط همین ؟ تاثیرات غیر مستقیم ؟ پس سقوط ارزش ریال به یک سوم قیمت تاثیری روی آموزش و پرورش و معلمان نگذاشت ؟ آخر فلسفه آموزش چه ربطی به اثرگذاری تحریم دارد؟”

البته طبق فرمول اصولگرایان باید دشمن را تحقیر کرد و گفت تحریم ها اثر نداشت. اما بطحایی وسط حرف یادش می آید که دولت روحانی چقدر روی بر طرف کردن تحریم ها سرمایه گذاری کرده . فرمولش را زود پیدا می کند: “مستقیم صدمه نخوردیم اما غیر مستقیم یک اثرات مختصر جانبی روی ما گذاشت!” البته ما از نظر تجهیزات و فن آوری در آموزش و پرورش ضربه زیادی نخوردیم چون اصولا آموزش و پرورش ما متکی به تجهیزات و فن آوری نیست. اما کارکنان وزارتخانه با کاهش ارزش ریال به ته دره فقر سقوط کردند.

سخنان بطحایی در مسکو و اثرات تحریم بر معیشت معلمان و اقتصاد آموزش و پرورش

احتمالا آقای بطحایی فکر می کند در پاراگراف بالا زیاده از حد به دولت تدبیر و امید امتیاز داده ، بلافاصله برای ایجاد تعادل شتابزده می گوید : “یک نکته ای اجازه بدهید من عرض بکنم و آن اینکه واقعا اگر در یک جاهایی تحریم های آمریکا به ویژه در حوزه فرهنگ و آموزش ما که از حیث مبانی تفاوت ماهوی با آموزش و پرورش غرب داره [ضربه زده ] یه جاهایی، این تحریمات خودش یک حسنی برای ما داشته و در حقیقت ویژگی مثبتی برای ما برای ما نیز داشته، چرا که به ما اجازه داده شده تا کارهایمان را با استفاده از مبانی که داریم خودمان انجام بدهیم. ولی در کل، این تحریمات اثر مادی، اقتصادی و سوء آموزشی بر نظام آموزش و پرورش ایران نگذاشت.”

بطحایی می خواهد گروه های افراطی اصولگرا را هم از خودش راضی کند . آنها می گفتند تحریم ها کاغذپاره است اما بطحایی می گوید : “تحریم ها یک حسنی برای ما داشته “. او مثل یک اصولگرا از نوع بی ترمز تحریم ها را ربط می دهد به “مبانی اعتقادی” . انگار نه انگار که عدد و رقم می شناسد. اینکه آسمان مبانی را به ریسمان تحریم ببافی مهم نیست، مهم این است که حرفهایی بزنی که هم به عنوان وزیر روحانی باب طبع پایداری چی ها باشد و هم میزبان روس را خوش آید. اما آقای بطحایی یک واقعیت مهم را نادیده گرفته است:

“معلمان و سایر کارکنان آموزش و پرورش”! بلایی که تحریم ها سر زندگی معلمان آورد را از قلم انداخته است.

در فرمول بندی سیاسی وزیر ، تحریم فقط یک موضوع سیاسی است که با رجز خوانی خنثی می شود. بر خلاف آنچه بطحایی با عینک سیاسی می بیند. تحریم یک واقعیت دردناک بود که روی آموزش و پرورش تاثیر گذاشت، آنهم تاثیر مخرب و خانمان بر باد ده .

نیازی نیست که به آقای بطحایی یادآوری کنیم که با افزایش قیمت دلار از ۱۱۰۰ تومان طی دوسال به ۳۵۰۰ تومان ارزش واقعی حقوق معلمان به یک سوم قبل از سال ۹۰ کاهش یافت و نه تنها همه افزایش حقوق های سالهای قبل از آن خنثی شد بلکه معلمان مبلغی هم بدهکار شدند.

هنوز جامعه و دولت از زیر بار تحریم های دور قبل ۹۰ تا ۹۲ خارج نشده اند که آقای بطحایی با شیرین زبانی می گوید: ” این تحریمات خودش یک حسنی برای ما داشته و در حقیقت ویژگی مثبتی برای ما برای ما نیز داشته، چرا که به ما اجازه داده شده تا کارهایمان را با استفاده از مبانی که داریم خودمان انجام بدهیم.”

بطحایی، امروز، وزیر دولت تدبیر و امید است و زیست در شکاف های مرزی دولت با اصولگرایان را باید کنار بگذارد. وجود یک فرد اصولگرای واقعی در دولت ایرادی ندارد اما وجود مدیران دوزیست مخرب است و رییس جمهور بارها از این مساله شکایت کرده است. بطحایی اگر صداقت داشت باید صریحا می گفت که تحریم ظالمانه و بد است و زندگی معلمان را تباه کرد. هنوز اثرات کامل افزایش جهشی قیمت دلار در فروردین ۹۷ در زندگی شهروندان کاملا عیان نشده است اما نگرانی ها از تکرار اتفاقات دو سال پایانی دولت دهم مشهود است. بطحایی به جای رجزخوانی در مورد تحریم باید تلاش کند مانع برقراری تحریم های جدید شود.

این گونه شرکت در مجامع بین المللی افتخار که هیچ ، حتی ذره ای فایده برای دولت و اصلاح طلبان ندارد و حتی اسباب سرشکستگی است.

شما به عنوان وزیر دولت روحانی در کنفرانس یونسکو شرکت می کنی اما نامی از یونسکو نمی بری ؟ کجای این مایه سرافرازی دولت و ملت است؟

سخنان بطحایی در مسکو و اثرات تحریم بر معیشت معلمان و اقتصاد آموزش و پرورش

فقط می توان نتیجه گرفت که هدف از این سفرها سیاحت با هزینه دولت است. آقای بطحایی اگر یونسکو را عامل دشمنان ایران می داند ، چرا در هیات دولت موضوع خروج ایران از یونسکو را مطرح نمی کند؟

در فرمول بندی سیاسی وزیر ، تحریم فقط یک موضوع سیاسی است که با رجز خوانی خنثی می شود  از این ساده تر، چرا در اجلاس یونسکو در مسکو شرکت می کند؟ این اجلاس چه در مسکو و چه در واشنگتن ، اجلاس یونسکو است. حالا که شرکت کرده چرا از بیان آن واهمه دارد و هزار تا حرف متفرقه می زند که مساله شرکت در اجلاس یونسکو را بپوشاند؟

همانگونه که در ابتدا گفتم ما با نوع جدیدی از مدیران دولتی مواجهیم که با رای اصلاح طلبان روی کار آمده اند اما جمع جبری مواضع سیاسی و اظهارات آنها صفر و دیدگاه کارشناسی آنها فاجعه است.

حسن روحانی از روزه سکوت مدیران دولتی شکایت می کند . اما سکوت فضیلت دارد. حداقل در آموزش و پرورش مدیران سکوت نکرده اند . حرف می زنند، اما مواظبند که جمع جبری صحبت هایشان صفر باشد یا موازنه کمی به نفع اصولگرایان مخالف دولت سنگین تر باشد.

ما هم به عنوان طرفداران خوشحال اصلاح طلبی دلمان خوش است که به جای تقی ، نقی وزیر و قائم مقام و مدیرکل است.

سرمشق نیوز

منتشرشده در یادداشت

آموزش و پرورش خراسان شمالی و تعیین مدیر کل   حدود یک سال و نیم از اعتراضات گسترده فرهنگیان خراسان شمالی و درخواست تغییر مدیریت عالی آموزش و پرورش این استان گذشته و در پنجم فروردین ماه سال جاری مدیرکل مربوطه که از بازنشستگان دوباره دعوت شده به خدمت هستند ؛ برای دومین بار به بازنشستگی نایل آمدند و نشان دادند که در دولت های ناکارآمد که خواست و رضایت اقشار مختلف مردم نوعی زیاده طلبی به شمار می رود؛ ضعف و نارضایتی مجموعه ضمان خوبی برای ابقای یک مدیر ضعیف بوده و هست؛ و استانداری و سایر مسوولان استانی تصمیم ساز با همین چماق که ما تورا نگاه داشته ایم ؛ می توانند به نحو مقتضی و مطلوب خویش این مدیریت تاثیر گذار و پرجمعیت استان و کشور را در ید قدرت خویش گرفته و مستعمره خویش سازند.

معضلی که تا حد مدیریت شهرستان ها و گاهی تعیین مدیران مدارس نیز بسط و تعمیم پیدا نموده و استقلال این نهاد حیاتی را به ورطه نابودی کشانده است.در این میان کنار رفتن چنین فردی و تعیین جایگزین وی بسیار حایز اهمیت است و حفظ این جولانگاه برای استانداری و..... از اوجب واجبات. پس اگر گزینه هایی از طرف تشکل های فرهنگیان که مورد خواسته قاطبه طیف معلمان هستند به وزارتخانه ارایه شدند و احتمال انتخاب آنان و از کف رفتن این جولانگاه مهم برای شان وجود داشت؛ با به تعویق انداختن موضوع و کارشکنی و عدم پیگیری از وزارت و طرح شایعات موهوم سنگ اندازی نماییم تا زمینه حضور غیرقانونی این چنین مدیری را بیشتر فراهم آوریم تا بتوان در مورد تعیین جایگزین نزدیک به خود ؛ چاره ای دیگر بیاندیشیم و یا لااقل چند نیروی دیگر را در همین مدت کوتاه برای ما جابه جا نماید.

در این میان تشکل های فرهنگیان استان خراسان شمالی که از سال ۹۴ در استان به خوبی فعال شده اند و با جذب اعضای بسیار ؛ تاثیرگذاری خوبی بر فضای سیاسی و مدنی استان داشته اند؛ در چنین موضوع مهمی مورد مشاوره استاندار و تیمی که گزینه های مختلف را بررسی و گاه معرفی نموده اند ؛ قرار نگرفته اند و در عمل دولت تدبیر و امید را در حوزه آموزش و پرورش؛ عالم بی عمل نشان داده که همچنان نقاب احترام به حقوق شهروندی و فعالیت های مدنی را بر صورت زده است.

 آیا جناب روحانی متر و معیار مشخصی جهت ارزیابی عملکرد استانداران و تشخیص میزان موفقیت و رضایت مندی مردمی داشته و دارند و آیا در برنامه های خود ؛ عزمی جهت رفع این نقاط ضعف دیده اند؟! خصوصا که آخرین گزینه پیشنهادی استاندار به شخص وزیر خانمی با لیسانس آموزش ابتدایی بوده اند که بالاترین پست شان در آموزش و پرورش مدیریت آموزشگاه بوده و نشان داده اند صرف قرابت ایشان در استانداری جهت معرفی ایشان به عنوان گزینه پیشنهادی مدیر کل آموزش و پرورش کفایت می نماید!

حال این پارادوکس را چگونه به عنوان یک فعال صنفی وسیاسی برای فرهنگیان عزیز استان می توان توجیه نمود که دولتی که شعارش احترام به فعالیت مدنی بوده به چنین دیکتاتوری در انتخاب ها در سطح استان ها مبتلا گشته که حتی نماینده عالی استان نیاز نمی بیند که در چنین موضوع مهمی نظر تشکل های فرهنگیان استان که قاطبه معلمان را تشکیل می دهند ؛ جویا گردد.

انجمن صنفی فرهنگیان استان؛ انجمن اسلامی معلمان؛ مجمع فرهنگیان ایران و سازمان معلمان و جامعه اسلامی معلمان و.......البته این نوع معرفی نیرو و حتی انتصاب مسبوق به سابقه بوده و سال گذشته دکتری ادبیات جهت معاونت اقتصادی استاندار به وزارت کشور معرفی شده و پس از مخالفت نمایندگان جهت معاونت سیاسی و ..... مطرح شده و در جایی دیگر نیز ضمن وجود افراد موفق اقتصادی بومی با مدارک دکتری و کارشناسی ارشد؛ فردی از نزدیکان استاندار از گرگان و همشهری شان مانند معاون سیاسی اسبق و معاون اقتصادی فعلی و بسیار موارد دیگر؛ به دلایل مشخص انتخاب شده است.

آموزش و پرورش خراسان شمالی و تعیین مدیر کل

حال که وضعیت تدبیر و امید دولت جناب روحانی به جایی کشیده شده که علنا یا به خواست مردم دهن کجی می گردد و یا آن قدر در مسیر کار سنگ اندازی می شود تا رویه طولانی و بهم ریختگی حاصله موجب دلسردی افراد پیگیر ایجاد تغییرات گردد؛ چطور می توان به سخنرانی اخیر جناب رییس جمهور دل خوش داشت که چرا افرادی در مجموعه دولت همراه نیستند و روزه سکوت گرفته اند ؟!

آیا جناب روحانی متر و معیار مشخصی جهت ارزیابی عملکرد استانداران و تشخیص میزان موفقیت و رضایت مندی مردمی داشته و دارند و آیا در برنامه های خود ؛ عزمی جهت رفع این نقاط ضعف دیده اند؟!

به عنوان یک فعال مدنی اصلاح طلب که هزینه های زیادی را بابت همراهی و حمایت از دولت تدبیر و امید داده ام ؛ سوالات و نقاط مبهم بسیاری در ذهنم وجود دارد که موجب یاس و سرخوردگی بنده و بسیاری از فعالان شده که امیدواریم به همین زودی بازخورد مناسبی جهت رفع و اصلاح آن شاهد باشیم و خدای ناکرده به نتایج دیگری نیانجامد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

 بطحایی دوسه روز احتمالا فراموش کرده بود که شعار جمهوری اسلامی "نه شرقی ، نه غربی" است/ حرفهای بطحایی در باره تاریخ مبادله دانشجو بین ایران و روسیه دروغ است/ بطحایی برای خبرنگار روسی اسپوتنیک و میزبانان روس خودشیرینی می کند/ به جای مبادله دانشجو باید از عبارت اعزام دانشجو استفاده کرد چون این مسیر یکطرفه است/ جذب دانشجوی اروپایی و آمریکایی و روسی  توسط دانشگاه های ایران شعار توخالی است/ تعداد کمی دانشجوی خارجی  برای یادگیری زبان فارسی یا مطالعات خاص فرهنگی و ادبی و تاریخی جذب دانشگاه های ایران می شوند/ دانشجویان خارجی دانشگاه های ایران عمدتا از کشورهای افغانستان و عراق و نیجریه و یمن  هستند/ فکر اعزام دانشجو به غرب در جنگ با روس با توصیه قائم مقام فراهانی در ذهن عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه و فرمانده جنگ ایران و روس شکل گرفت/ عباس میرزا، به فرستاده ناپلئون گفت که دلاوری های من در برابر سپاه روس شکست خورده است / عباس میرزا پرسید مگر جمعیت و حاصلخیزی وثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است/ مقصد دانشجویان ایرانی هرگز روسیه نبود/ عباس میرزا اولین اعزامگر دانشجوی ایرانی به اروپا،  روسیه را دشمن اصلی و غدار ایران می دانست/ اولین دسته ی استادان دارالفنون اطریشی بودند بعدها هم اساتیدی از آلمان و فرانسه و ایتالیا دعوت شدند/در اینجا هم خبری از روسها نبود/ در دوره رضا شاه و محمدرضا هزاران دانشجوی ایرانی با بورسیه به اروپا و امریکا اعزام شدند اما به روسیه هرگز/ روشنفکران چپ و کمونیستهای ایرانی که از ترس زندان و اعدام رژیم شاه به شوروی گریختند ، اما اغلب روانه اردوگاه های کار اجباری شدند و در سیبری مردند/ کتاب "خانه دایی یوسف " که اشاره ای به نام جوزف استالین است، نشان می دهد که روسها حتی به روشنفکران و کمونیست های هوادار خود رحم نکردند/ در شوروی یک دانشگاه بین المللی به نام دانشگاه پاتریس لومومبا وجود داشت که محلی برای پرورش کادرهای احزاب کمونیست جهان سوم بود/ اغلب دانشجویان در دوره تحصیل، توسط سازمان جاسوسی شوروی (کی.جی.بی) جذب می شدند/ هرچند فضای روشنفکری و ادبی و هنری ایران قبل از انقلاب تحت نفوذ مارکسیسم روسی بود اما در طول 57 سال حکومت پهلوی ها مبادله رسمی دانشجو بین دو کشور وجود نداشت/ اسامی هیات همراه وزیر  اعلام شود تا وزن فنی و کارشناسی این هیات معلوم شود/ سفر خارجی در آموزش و پرورش نوعی امتیاز به مدیران برای گردش و خرید و پُزدادن  است / بسیاری  از مسافرت های معاونان وزیر و مدیرکل ها اصولا رسانه ای نمی شود تا مبادا معلمان تحریک شوند/  گردش و تفریح گوارای وجودتان اما دستاورد شرکت در نشست یونسکو و بازدید از نمایشگاه آموزشی مسکو برای آموزش و پرورش چه بود/ برای توضیح یک جمله نامربوط از اظهارات وزیر  باید چندین پیوست توضیحی ضمیمه شود و اغلب هم بی فایده است/ یکی از مشکلات مدیران ما شهوت کلام و زیاد حرف زدن برای نگفتن حرفهای لازم است/  وقتی شما در مقابل  یک خانم خبرنگار روسی  40 دقیقه بدون ویرایش مثل مسلسل کلمه پرتاب می کنی مسلما 90 درصد از حرفهایتان چرندبافی است / دلیل بی دقتی ها در اظهارات وزیر، توهمی است که جایگاه غیرقابل نقد در داخل سیستم به برخی  مدیران می دهد

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 02 ارديبهشت 1397 05:37

مدرسه و دموکراتیزه کردن جامعه

دموکراسی و آموزش و پرورش و مدرسه
 
تعاملات پیچیده اجتماعی در جهان معاصر، اهمیت و ضرورت مقوله آموزش شهروندی را دوچندان می‌کند، لذا یک جامعه مبتنی بر ساختار دولت – ملت، آموزش شهروندی از نوع سیاسی را یکی از ملزومات و زیرساخت‌های اساسی جامعه می‌داند. در این مقاله قصد داریم به اهمیت آموزش سیاسی شهروندی در فرایند مشارکت سیاسی و دموکراسی بپردازیم. در بسیاری از کشورهای غیر دموکراتیک به دلایل نادرست، پیچیده بودن آموزش سیاسی را بهانه‌ای برای کم‌اهمیت کردن این آموزش در سطوح پایه عنوان می‌کنند؛ درصورتی‌که هرچه چنین آموزش‌هایی در سنین پایین‌تری صورت گیرد از پایداری بیشتری برخوردار خواهد بود
مسئولیت‌پذیری، انتقادگری و جامعه‌پذیری را می‌توان از مولفه‌های حیاتی برای یک شهر و شهروند دانست. آموزش سیاسی به‌عنوان یکی از آموزش‌های شهروندی در فرایند جامعه‌پذیری، مشارکت فعالانه در زندگی اجتماعی و سیاسی و نهایتاً دموکراسی نقشی بی‌بدیلی دارد. در این‌ بین عوامل متعددی را باید در نظر داشت. برنامه‌ریزی مبتنی بر هویت ملی و آموزه‌های دینی از منابعی است که می‌توان در این راستا به‌کار گرفته شود. عوامل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نقش پررنگ در قوام بخشیدن به آموزش سیاسی و درنتیجه انتقادگری، مسئولیت‌پذیری و احساس تعلق به حاکمیت و وطن‌پرستی دارد.
در این‌که آموزش سیاسی برای شهروندان لازم و ضروری است، شک و بحثی نیست؛ ولی آن چیزی که در اینجا می‌خواهیم بدان بپردازیم زمان و مقطع آموزشی است. بنابراین این سوال مطرح می‌شود که شهروند در چه مقطعی نیاز و آمادگی پذیرش چنین آموزش‌هایی را دارند؟
مقطع آموزش رسمی سهم به‌سزایی در آموزش ایفا می‌کند، از همین‌رو مدرسه به‌عنوان یکی از موسسات اجتماعی، نقش نافذی در اجتماعی کردن افراد دارد. لذا به دلیل اینکه مدرسه یک موسسه اجتماعی و سیاسی کردن موثر است، نقش بالایی در فرایند مشارکت سیاسی و دموکراتیزه کردن جامعه و در نهایت حاکمیت، ایفا می‌کند. برای رسیدن به چنین مقصودی، با یک برنامه‌ریزی دقیق، می‌توان دررسیدن به بلوغ سیاسی شهروندان به نتایج مطلوبی دست ‌یافت. البته این مهم به‌شرط آن است که در مدرسه دموکراسی برقرار باشد و برنامه تحصیلی در راستای بالا بردن فهم سیاسی و مشارکت مدنی قرار گیرد و از همه مهم‌تر معلمان نیز درزمینه علوم سیاسی و اجتماعی آموزش‌دیده باشند.
آموزش سیاسی دانش‌آموزان، شناخت آن‌ها را بالا می‌برد و آنان نسبت به سرنوشت خود، مسئولیت‌پذیرتر و جامعه‌پذیرتر خواهند شد.
 
دموکراسی و آموزش و پرورش و مدرسه
 
این مهم به‌شرط آن است که در مدرسه دموکراسی برقرار باشد و برنامه تحصیلی در راستای بالا بردن فهم سیاسی و مشارکت مدنی قرار گیرد و از همه مهم‌تر معلمان نیز درزمینه علوم سیاسی و اجتماعی آموزش‌دیده باشند جوانان می‌توانند طرز کار دموکراسی و نهادهای دموکراتیک را از سطوح پایه آموزش فراگیرند تا به شهروندانی مسئولیت‌پذیر، نسبت به آینده سیاسی خود تبدیل شوند. البته در بسیاری از کشورهای غیر دموکراتیک به دلایل نادرست، پیچیده بودن آموزش سیاسی را بهانه‌ای برای کم‌اهمیت کردن این آموزش در سطوح پایه عنوان می‌کنند؛ درصورتی‌که هرچه چنین آموزش‌هایی در سنین پایین‌تری صورت گیرد از پایداری بیشتری برخوردار خواهد بود و جوانان را قادر خواهد کرد تا نقش خود را به‌عنوان شهروند مسئولیت‌پذیر و قانون‌مدار بهتر بازی کنند. لذا افراد به مشارکت سیاسی علاقه‌مند می‌شوند و اجبار به مشارکت در سیاست را بیشتر احساس می‌کنند و در نتیجه آن‌ها را به فعالیت‌های سیاسی مانند مبارزات انتخابی و عضویت در احزاب ترغیب می‌کند. این امر به دموکراتیزه کردن جامعه از پایین به بالا و درنتیجه به فرایند دموکراسی کردن حکومت خواهد انجامید و طرز نگرش و رفتار شهروندان یک جامعه را نسبت به حقوق و تکلیف خود نسبت به حکومت تغییر خواهد داد.
بنابراین با ساماندهی دموکراتیک در سطوح پایین دستگاه‌های آموزش، جامعه‌ای مسئولیت‌پذیرتر نسبت به سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود خواهیم داشت که به توزیع عادلانه ثروت و قدرت در جامعه و درنهایت به مشروعیت بخشیدن به قدرت و بقای حکومت منجر خواهد شد.
روزتامه همدلی
منتشرشده در دانش آموز

آموزش و پرورش لرستان و سخنان روحانی در مورد وزیر آموزش و پرورش

وزیر محترم آموزش آموزش و پرورش
جناب بطحایی

با سلام و تحیات !
سخنانی که در ذیل آمده، نکاتی است که این روزها جناب رئیس جمهور محترم ،"مدیران دولت تدبیر و امید" را مخاطب قرار داده است امیدواریم حضرتعالی تامل کنید و عملکرد خویش را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهید !


"کسی که از قانون عقب نشینی کند،صندلی اش بر او حرام است .
بار مسئولیت بر عهده بخش اجرایی است.
هر مدیری در برابر فشارها عقب نشینی می کند ،از دولت دوازدهم برود همان جایی که قرار است 5 یا 6 سال دیگر باید برود ."


 دیدگاه بیشتر بزرگان تعلیم و تربیت این است که :

موجبات رشد فردی ، رفاه جمعی ، پرورش استعدادهای فردی ،تحکیم پایه های زندگی جمعی ، گسترش آرمان های دموکراتیک و ایجاد تفاهم میان افراد انسانی و ....تنها در سایه نظام تعلیم و تربیت  صورت می گیرد ؛ اما آیا هر نظام تربیتی توانایی تحقق این گونه اهداف و آرمان های بشری را دارد ؟

بدون شک پاسخ این سوال منفی است و معتقدیم که حداقل باید امروز از دو نظام تربیتی سخن گفت که یکی همان اهداف بالا را پیگیر و به دنبال توانمند ساختن افراد و مجهز نمودن آن ها به آگاهی انتقادی برای روشنگری و نقد ایدئولوژی های حاکم و نهایتا رهایی افراد از جبرها و سلطه های موجود است که معلم تحول خواه و روشنگر و نیز دانش آموز منتقد و مشارکت جو و نظام تربیتی مبتنی بر مبانی انسانی  و اصالت بشری ،تاکید بر گفت و گو و آزادی و رهایی از سلطه پذیری و نیز توانمندی فراگیران رادر درون ساختار خود اصل و مبنا قرار می دهد و گونه دگری هم نظام تربیتی است که به نوعی اقتباس از کشورهای استعماری در دولت های جهان سومی است  که تاکید بر تمرکز حافظه و عادت دادن شاگردان به روش های مکانیکی محتوای دروس و حفظ و تکرار است تا بتوانند موجوداتی سازگار و رام شده و فرمانبردار و مطیع تحویل جامعه دهند .*اینک حضرتعالی را خطاب و مورد سئوال قرار می دهیم که :برنامه ها و راهبردهای جنابعالی در کدامین مسیر سیر  می کنند ؟
آیا مجریان کنونی ستادی اساسا به برنامه معتقدند و یا قدرت کافی مدیریتی  برای اجرا دارید ؟
به صورت مصداقی به برخی از  نقاط ضعف مدیریتی این وزارت خانه و مجریان آن  اشاره می کنیم که امیدواریم پاسخی اقناع کننده را دریابیم :


* آنچه که امروز در برخی استان های کشور مشاهده می شود این است که واگذاری  سکان مدیریت آموزش و پرورش به دستان نمایندگان محترم شهرستان ها چیده می شوند نه شخص وزیر محترم ،به گونه ای که در استان های همچون لرستان و ایلام این پدیده کاملا عینی و واضح رخ داده و مدیر کل با تحصیلات عالیه و دارای برنامه و هدف را عزل و شخصی یا اشخاصی  با مدرک فوق دیپلم و لیسانس ضمن خدمت را از میان 40 هزار معلم که 750 نفر آنان دارای مدرک دکترای علوم انسانی و تربیتی و 8400 نفر با تحصیلات کارشناسی ارشدکه از برترین مراکز علمی و دانشگاهی کشور فارغ التحصیل شده اند ،به عنوان سرپرست انتصاب می نمایند که این اقدام نشان از بی توجهی جناب وزیر محترم به علم و مبانی علمی و دانش و تخصص  می باشد . واکنش وزارت و مسئولان آن در برابر این نقصان ها و کاستی ها و فراقانونی ها سکوت و سکوت ....بوده است که این امر جای تامل و سئوال دارد !


* جای تاثر و تاسف دارد که سرپرست موقت آموزش و پرورش لرستان طی این 2 ماه کنونی به علت عدم احاطه علمی بر دانش تعلیم و تربیت و فقدان برنامه نتوانسته اندکه  جلسات ماهانه روسای آموزش و پرورش را برگزار و به تبیین برنامه ها و سیاست های ...بپردازند  همچنین به علت ضعف شدید علمی و ناتوانی در اجرای  جلسات با معاونین ایشان که غالبا از اساتید دانشگاه و تحصیل کردگان عالیه و دارای مقطع دکترا می باشند و لذا فهم کلام آنان بر ایشان بسیار سنگین و گران می باشد .


* به سبب ضعف علمی و نداشتن توانایی لازم شاهد غیبت مکرر ایشان در جلسات تخصصی و علمی که با حضور مدیران کل و مدیریت ارشد استان بوده ایم که می توان بعضا به عدم  حضور ایشان در :
- جشنواره نوجوان و جوان خوارزمی با حضور معاون محترم سیاسی و امنیتی استان
- جلسات علمی هم اندیشی با سرگروههای آموزشی و مدیران دوره های مختلف تحصیلی
- جلسات تجلیل از برگزیدگان و نخبگان علمی و فرهنگی و رتبه های برتر کنکور ...

آموزش و پرورش لرستان و سخنان روحانی در مورد وزیر آموزش و پرورش

*عدم توانایی برگزاری مصاحبه و نشست با رسانه ها و مطبوعات و صاحبان مجلات تخصصی و آموزشی ،اشاره کرد .


* تنها بعد موفقیت ایشان "خوش خدمتی به نمایندگان جمنا و اصولگرا بوده تا جایی که برادران و دامادهای آنان را به عنوان سرپرستان آموزش و پرورش مناطق گماردند و باز  در جهت رضایت آنان سایر نیروهای علمی و تخصصی را قلع و قمع نموده به مدد اینکه سکان کشتی طوفان زده تعلیم و تربیت لرستان را تا اعماق اقیانوس جهل و نادانی مدیریت کنند در حالی که "واکنش وزارت و مسئولان آن در برابر این نقصان ها و کاستی ها و فراقانونی ها سکوت و سکوت ....بوده است که این امر جای تامل و سئوال دارد !

 

جناب وزیر محترم !
این نکاتی را که به سمع و نظر حضرتعالی و سایر فرهنگیان کشور بیان گردید تنها یک از هزار مورد آسیب ها و تهدیداتی است که گریبان گیر آموزش و پرورش شده است و ان شاالله در مطالب بعدی سعی خواهیم کرد که به مسائل کلان آموزشی و پرورشی و تهدیدات فرا روی آن و قصور تیم مدیریتی جنابعالی و نیز تقسیم ساختار مدیریت این نهاد با نمایندگان سهم خواه در مجلس شورای اسلامی بپردازیم .
با پوزش و عذر خواهی از حضرتعالی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 01 ارديبهشت 1397 12:05

دانش آموزان روسی، تاریخ را بلدند!

آموزش زبان روسی در مدارس ایران و گاف های وزیر آموزش و پرورش

اخیراّ وزیر آموزش و پرورش در سفری به روسیه پیشنهاد داده است که زبان روسی در مدارس ایران آموزش داده شود. وی گفته است: «در بازدیدی که از یکی از مدارس روسیه داشتم، متاسفانه هیچ یک از دانش آموزان روسی شناختی از ایران نداشتند که ما امیدواریم با اجرای این طرح، روس ها شناخت بیشتری از ایران پیدا کنند.»

در این خصوص به عنوان یک معلم ذکر نکاتی را خالی از لطف نمی دانم:
1-  زبان روسی با آنکه یکی از زبانهای رسمی در سازمان ملل متحد است که آن هم احتمالا به خاطر داشتن حق وتوی روسیه در شورای امنیت رسمیت یافته است، اما جزو زبان های زنده و پر کاربرد جهان به شمار نمی آید و از این لحاظ با 150 میلیون گویشور، زبان هشتم به حساب می آید. از آنجا که جناب وزیر این پیشنهاد را به منظور جایگزین کردن زبان دوم (انگلیسی) مطرح نموده، پس بر این اساس در آینده ممکن است شاهد افول زبان انگلیسی و رشد زبان روسی در کشور باشیم.


2-  گفته می شود به دلیل آنکه بخش فضانوردی روسیه پیشرفته است، هرکس که بخواهد وارد رشته فضانوردی بشود باید زبان روسی را بلد باشد. شاید جناب وزیر خواسته است برای آن دسته از دانش آموزان ایرانی که مایل به سفرهای فضایی و ادامه تحصیل در این رشته هستند، تسهیلات فراهم نموده و اقدامی عملی نماید.


3-  آقای وزیر با این پیشنهاد ساده اما تا حدود زیادی بحث برانگیز، پا در رکاب سیاسیون گذاشته و در جهت پولیتیزه کردن آموزش و پرورش گام نهاده است. از این لحاظ احتمالا دچار نوعی جوزدگی در خصوص روابط ایران با روسیه شده، خواسته که آموزش و پرورش را هم از برکات این نوع رابطه بهره مند سازد.


4-  آقای وزیر احتمالا چون بیشترین زمان حضورش در وزارت را در حوزه معاونت مالی گذرانده و از این رو  بیشتر با اعداد و حسابهای مالی سروکار داشته است، فلذا عجیب نیست که درک دقیقی از تاریخ نداشته باشد و لا اقل روایت تاریخی مندرج در کتاب های درسی دانش آموزان ایران را مطالعه کرده باشد. دانش آموزان ایرانی در همین کتابهای تاریخ غیر از تجاوز، حمله نظامی، تحمیل عهدنامه های ننگین، اشغال، تصاحب قلمرو سرزمینی و بدعهدی خاطره دیگری از روسها ندارند.

آموزش زبان روسی در مدارس ایران و گاف های وزیر آموزش و پرورش


5-  آقای وزیر همچنین اظهار امیدواری می کند که با اجرای این طرح، روسها شناخت بیشتری از ایران پیدا کنند! باید به عرض ایشان برسانم که دانش آموزان روسی، ایران را از طریق آموزش زبان فارسی نخواهند شناخت (زیرا مولفه های شناخت ایران تنها زبان فارسی نیست) بلکه آنان با مراجعه به تاریخ و گذشته کشور خود ایران را خوب می شناسند و می دانند که کشورشان از زمان پطر کبیر چه رویایی برای رسیدن به آبهای گرم جنوب در سر داشته است.


6-  اگر این پیشنهاد جناب وزیر در قالب تفاهم نامه همکاری بین دو کشور عملی شود، آن وقت بایستی به فکر تربیت و استخدام هزاران معلم زبان روسی در آموزش و پرورش بود که در کسوت زبان آموزان روسی دل روسها را در حوزه تعلیم و تربیت هم به چنگ آورند! در عوض بایستی هزاران معلم زبان انگلیسی که اکنون در استخدام رسمی آموزش و پرورش هستند نیز بازنشسته و یا از کار برکنار شوند.

آموزش زبان روسی در مدارس ایران و گاف های وزیر آموزش و پرورش


7-  به نظر می رسد این حرف جناب وزیر بالبداهه و برای خالی نماندن عریضه گفته شده باشد از این رو بعید می نماید که در دستور کار سفرش بوده باشد؛ زیرا از تحلیل محتوای کلامش می توان فهمید که علت بر زبان آوردن این پیشنهاد، اظهار بی اطلاعی دانش آموزان آن مدرسه روسی از ایران بوده است. یعنی اگر دانش آموزان آن مدرسه روسی، اطلاع کمی هم از ایران داشتند، آن وقت وزیر محترم دیگر حرفی برای گفتن نداشت!
برای وزیر آموزش و پرورش، اندکی تأمل و مطالعه تاریخ  آرزو می نمایم!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
شنبه, 31 فروردين 1397 09:22

پرچم، مدرسه و هویت دانش‌آموز

پرچم کشور و هویت یابی دانش آموزان

اشاره:

پرچم کشور و هویت یابی دانش آموزان

در دی‌ماه ۱۳۹۶، فیلمی منتشر شد که احساسات بسیاری از مردم را برانگیخت. اینکه یک جوان تهرانی در وسط خیابان پرچم کشورش را آتش بزند و یا یک نوجوان همدانی پرچم کشورش را از میدان پایین بکشد و مردمِ اطرافش کف و سوت بزنند؛ اگر نگوییم در تاریخ سابقه نداشته است، دستِ کم بسیار نادر بوده است! قطعاً چنین هتک حرمتی به ساحتِ پرچم، قبل از مجازات نیاز به رفتارشناسی و جامعه‌شناسی هم دارد. آیا این افراد وطن‌فروش و بی‌غیرت بودند و یا در توجیه کارشان، این تکه پارچه‌ی سه رنگ را پرچم خود نمی‌بینند؟

شاید آموزش و پرورش نیز در این واقعه‌ی تلخ سهمی داشته باشد؛ شاید!

پرچم کشور و هویت یابی دانش آموزان

 حال سوال اینجاست آیا در کشور ما نیز پرچم تا این اندازه تکریم می‌شود؟ کودک دبستانیِ ما با دیدن پرچم در مدرسه چه احساسی دارد؟ ایام دهه‌ی فجر بود و بچه‌ها کاردستیِ پرچم می‌ساختند. یکی از آن‌ها به جای نماد «الله» از «شیر و خورشید» استفاده کرده بود. علت را جویا شدم و او از علاقه‌اش به پرچم قبلی ایران گفت و اینکه آرم «شیر و خورشید» را دوست دارد. خیلی تعجب نکردم چون این کودک، پیش از ورود به مدرسه در کانادا زندگی می‌کرد و احتمالاً در محافل ایرانیِ آنجا شیفته‌ی این پرچم شده بود. ضمن اینکه کودکان در سنین ابتدایی به نمادهایی چون شیر و خورشید علاقه‌ی وافری دارند و مفهوم نماد کنونی پرچم را چندان نمی‌فهمند. این موضوع اما جای نگرانی هم داشت. چراکه «شیر و خورشید» اکنون یک نماد اپوزیسیونِ نظام و ضدانقلاب است و دلبستگی به آن، شاید دوری از «گفتمان انقلاب» را در ضمیر ناخودآگاه فرد جای دهد. وقتی یک مسئول رده بالای دولت از احیای «شیر و خورشید سرخ» سخن می‌گوید، انتظار بی اعتنایی به این پرچم در نسل چهارم و پنجم انقلاب، قطعا دور از ذهن نیست!

پرچم ایران و تغییرات آن یک قصه‌ی خواندنی دارد. حدود ۱۷۰ سال پیش، نخستین پرچم رسمی ایران در مجامع بین المللی و در زمان صدارت امیرکبیر رونمایی شد. پرچم سه رنگی که در مرکز آن «شیر و خورشید» قرار داشت. این پرچم با کمی تغییرات جزئی تا نخستین روزهای پس از انقلاب اسلامی ایران، نماد هویت ملی بود. دهم اسفند ماه ۱۳۵۷، امام خواستار حذفِ نشان «شیر و خورشید» شد. اگرچه دولت موقت با برگزاری مسابقه‌ای، نشان «مشت و ستاره» را جایگزین کرد اما نماد «شیر و خورشید» تا تیرماه سال ۱۳۵۹، همچنان بر روی اسناد دولتی به کار می‌رفت. همین مسئله اعتراض شدید امام (ره) در سخنرانی ششم تیرماه سال ۱۳۵۹ را به دنبال داشت. فردای آن سخنرانی، بنیان‌گذار انقلاب برای حذف آرم شاهنشاهی یک مهلت ده روزه تعیین کرد که در نهایت پرچم کنونی جمهوری اسلامی ایران در ۱۵ تیرماه ۱۳۵۹ از سوی شورای انقلاب تصویب شد. مراسم «تکریم پرچم» جزء برنامه‌های ثابت مدارس این کشور هاست. گویا «پرچم» و «سرود ملی» با نام مدرسه عجین شده است

اهمیت نماد ملی و پرچم تا این اندازه برای امام خمینی (ره) مهم بود که برای تغییر آن ضرب الاجل ده روزه تعیین کرد و مراتب نگرانی و اعتراض خود را در چندین سخنرانی اعلام کرد. این موضوع جای تامل و تفکر دارد، اینکه واقعا پرچم مهم است و فقط یک پارچه‌ی رنگ شده نیست که در بعضی از مدارس ما حالت نیمه‌افراشته دارد و غبار و سیاهی روی آن توی ذوق می‌زند!

 با جست و جوی عبارت School"" در اینترنت و یا تماشای چند فیلم هالیوودی که در آن دانش آموز و مدرسه حضور دارد، به خوبی در می‌یابیم که پرچم در مدارس کشورهایی همچون آمریکا از اهمیت بسیاری برخوردار است. ورودی هر مدرسه و در فضای کلاس‌ها خصوصاً دبستان‌ها، معمولا یک پرچم بزرگ و یا دو پرچم کوچک وجود دارد. همچنین مراسم «تکریم پرچم» جزء برنامه‌های ثابت مدارس این کشور هاست. گویا «پرچم» و «سرود ملی» با نام مدرسه عجین شده است.

پرچم کشور و هویت یابی دانش آموزان

حال سوال اینجاست آیا در کشور ما نیز پرچم تا این اندازه تکریم می‌شود؟ کودک دبستانیِ ما با دیدن پرچم در مدرسه چه احساسی دارد؟ در برنامه‌ی درسی ملی، به موضوع «اهمیت پرچم» به عنوان نماد همبستگی و علامت «الله» که نشان حاکمیت و یگانگی خداوند است، چه مقدار پرداخته شده است؟ واقعا پرچم مهم است و فقط یک پارچه‌ی رنگ شده نیست که در بعضی از مدارس ما حالت نیمه‌افراشته دارد و غبار و سیاهی روی آن توی ذوق می‌زند!

در فصل ششم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و راهکار (1/7) برای پرورش صحیح نسل آینده آمده است:

 

  • ایجاد ساز و کار برای تقویت انسجام اجتماعی و وحدت ملی و احیای هویت افتخارآمیز اسلامی-ایرانی با تاکید بر آموزش و اجرای سرود ملی و به اهتزاز درآوردن پرچم جمهوری اسلامی ایران در تمام مدارس

 

عبارت «هویت اسلامی-ایرانی» که بیش از پنج بار به جای «هویت ملی» در این سند تکرار شده است، پیام معناداری برای مدارس دارد. شاید تاکیدات چندباره‌ی امام (ره) در اوایل انقلاب و تغییر پرچمِ «شیر و خورشید» به پرچم کنونی، برای گذر از هویت صرفاً ملی به «هویت اسلامی-ایرانی» بوده است که امری لازم برای صیانت از وحدت ملی و انسجام اجتماعی است.

امید است که آموزش و پرورش با اتکا به سند تحول بنیادین خود زمینه ساز شکل گیری هویت یکپارچه‌ی «اسلامی-ایرانی» دانش‌آموزان باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دانش آموز

گروه اخبار/ رییس جمهوری گفت: هرکس در هر پست دولتی و هر رده مدیریتی طبق قانون اساسی و وظیفه شرعی دارای توانمندی و قدرت بالا است که باید به وظیفه خود عمل کند، اگر می ترسد و نمی تواند و از اخم این و آن هراس دارد، کنار برود.

اقوام روزگار به اخلاق زنده‌اند

قومی که گشت‌ فاقد اخلاق‌، مردنی است

" ملک الشعرای بهار "

حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی

در تابستان سال 95 که ماجرای " حقوق و یا فیش های نجومی " مردم و افکار عمومی را شوکه کرد نوشتم : ( این جا )

" ... ماجرای دریافت های نجومی برخی از مدیران ، افکار عمومی جامعه به ویژه اقشار آسیب پذیر جامعه را به شدت آزرده و وجدان عمومی را جریحه دار کرده است .

تا کی باید این وضعیت ادامه داشته و مردم و معلمان تماشاگر این  " تراژدی تبغیض در فضای ابهام "  باشند ؟  فرهنگیان و معلمان می پرسند دلیل و یا دلایل این گونه پرداخت ها چه بوده است ؟

وقتی بخش دولتی غالبا ناکارآمد و حتی هزینه زاست است و  ارزش افزوده ای تولید نمی کند ؛ چرا باید این گونه حقوق های نجومی وجود داشته باشد ؟

آیا این گونه پرداخت ها بر اساس میزان بازدهی و عملکرد افراد در پست های مربوطه صورت گرفته است و یا آن که صرفا بر اساس پستی است که فرد مربوطه بر اساس رانت های مختلف اشغال کرده است و از مزایای آن منتفع است ؟ "

یک پرسش مهم شهروندان از حکومت شفاف سازی در مورد پرداخت ها و میزان دریافتی های مدیران بود .

در آن مقطع وقتی از " مهدی چمران ؛ رئیس شورای اسلامی شهر تهران " در مورد میزان حقوقش سوال شد چنین پاسخ داد :

" به هیچ کس نمی‌گویم چقدر دریافتی دارم حتی پدرم ! " ( این جا )

حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی

بر اساس برنامه ششم  توسعه دولت موظف به شفاف‌سازی حقوق وزرا و مدیران دولتی در سامانه‌ای شده است که باید  همه حقوق و مزایای مدیران و وزرا باید زیر نظر وزارت اقتصاد پرداخت شود . آیا حقوق ، مزایا و پاداش هایی که به یک مدیر و یا رئیس داده می شود به خاطر ارزش افزوده ای است که آن شاغل در پست مربوطه نصیب جامعه می کند و یا بر عکس ناشی از رانتی است که فرد آن سمت و یا جایگاه را اشغال کرده است و حاضر نیست حتی با وجود ناکارآمدی و نارضایتی مردم و افکار عمومی آن را ترک و یا واگذار کند ؟

اما اخبار و گفته های نمایندگان مجلس حاکی است که این کار تاکنون انجام نشده است و اساسا تاکنون چنین سامانه ای نیز طراحی و یا راه اندازی نشده است .

ابوترابی نماینده مجلس در این خصوص می گوید: نمایندگان در این رابطه از رئیس‌جمهور و وزیر اقتصاد به قوه ‌قضائیه شکایت می‌کنند. طبق قانون برنامه ششم توسعه دولت مکلف بود سامانه‌ای را برای شفاف‌سازی حقوق مدیران و وزرا طراحی کند اما تاکنون این سامانه طراحی نشده است.

وی با بیان اینکه تعدادی از نمایندگان خواستار اعمال ماده ۲۳۶ آیین‌نامه داخلی هستند، گفت: طبق این ماده از رئیس‌جمهور و وزیر اقتصاد درباره عدم اجرای این حکم از برنامه ششم به قوه‌قضائیه شکایت می‌شود و در صورت تصویب این گزارش در صحن، این شکایت به قوه‌قضائیه ارسال خواهد شد.

این نماینده مجلس خبر داده که علاوه بر این تعدادی از نمایندگان طرح سوال از وزیر اقتصاد را درباره عدم اجرای حکم برنامه ششم مبنی بر شفاف‌سازی حقوق وزرا و مدیران دولتی امضا کردند که این سوال نیز اعلام وصول خواهد شد.

در ماجرای « افزایش ناگهانی قیمت ارز و سکه »که موجب نگرانی شدید بخش های کم درآمد و ضعیف جامعه شد مدیران اقتصادی و پولی وظیفه دارند توضیح دهند آیا وضعیتی که ایجاد شد و البته محصول ناکارآمدی و فقدان برنامه ریزی های لازم بود با حقوقی که دریافت می کنند هم خوانی و تطابق دارد ؟  اما ماجرا فقط به وزیر اقتصاد ختم نمی شود زیرا شنیده شده نمایندگان این بار روحانی را نیز می خواهند به مجلس بکشانند و از وی سوال کنند، هرچند پیش از این دو بار قرار بوده رئیس جمهور به مجلس برود و پاسخ سوال نمایندگان را بدهد اما هر دو بار قبل به بهانه های مختلف این موضوع لغو شده اما این بار شفاف سازی حقوق وزرا و مدیران دولتی احتمالا روحانی را به مجلس بکشاند.

محمدرضا صباغیان دیگر نماینده مجلس درباره طرح سوال از رئیس‌جمهور اظهار داشت: راه‌اندازی سامانه حقوق و پاداش و دریافتی مدیران و وزرا و مسؤولان در قانون برنامه ششم توسعه به دولت تکلیف شده بود و دولت باید تا پایان سال ۹۶ این سامانه را راه‌اندازی می‌کرد اما به تکلیف قانونی خود عمل نکرد.

نماینده مردم بافق و مهریز در مجلس ادامه داد: تعداد زیادی از نمایندگان سوال از رئیس‌جمهور درباره عدم اجرای حکم برنامه ششم مبنی بر راه‌اندازی سامانه شفاف‌سازی حقوق و دستمزد و پاداش مسؤولان را امضا کردند." ( این جا )

نخستین پرسش آن است که چرا دولت مردان ، مدیران و روسا در برابر شفاف سازی مقاومت می کنند ؟

حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی

اولین فرضیه ای که به ذهن متبادر می شود این است که ممکن است مردم و افکار عمومی میزان داده ها و ستاده ها را در " ترازوی قضاوت و سنجش " قرار دهند .

ممکن است پرسش  شود فلان رئیس و یا مدیری که چنین حقوقی دریافت می کند چه بازدهی داشته و یا چه عواید و منافعی را برای سیستم و جامعه تحصیل می کند ؟

بهره وری این فرد چقدر است که باید هزینه های فراوانی بابت حقوق و مزایا و پاداش و... را به خزانه عمومی تحمیل  کند ؟

در کنار آن ؛ اگر یک سیستم نظارتی هوشمند ، قانون مدار و دلسوز وجود داشته باشد این گونه عدم توازن ها و حتی " فساد " را شناسایی کرده و جلوی ناکارآمدی را می گیرد .

نکته مهم و راهبردی این جاست که این " شفاف سازی " و محاسبه " داده ها و ستادها " نباید فقط منحصر به مدیران دولتی شود .

فرمول شفاف سازی باید به همه ارکان و اجزا تسری داده شود .

مطابق آمار ، هزینه برگزاری یک دقیقه جلسه علنی مجلس در سال 95 حدود 22 میلیون و 250 هزار تومان ، هزینه برگزاری یک ساعت جلسه علنی مجلس ، حدود یک میلیارد و 335 میلیون تومان و هزینه برگزاری یک روز جلسه علنی مجلس با احتساب 4 ساعت حدود 5 میلیارد و و 335 میلیون تومان است . ( این جا )

حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی  یک نماینده مجلس باید دقیق و شفاف توضیح دهد که به ازای حقوقی که دریافت می کند چه آورده ای برای مردم و جامعه اش دارد ؟

آیا قیمت تمام شده یک صندلی سبز در بهارستان با میزان کار انجام شده برای همه مردم ایران تناسب و هماهنگی دارد ؟

و یا دستگاه هایی که از شمول قانون مدیریت خدمات کشوری خارج شده اند نیز باید در این زمینه شفاف سازی کنند .

عملکرد باید به گونه ای باشد که این گونه جدا سازی ها اگر چه در عداد و شمار " تبعیض " است اما حداقل  افکار عمومی را در این زمینه توجیه و " قانع " کند .

در ماجرای « افزایش ناگهانی قیمت ارز و سکه »که موجب نگرانی شدید بخش های کم درآمد و ضعیف جامعه شد مدیران اقتصادی و پولی وظیفه دارند توضیح دهند آیا وضعیتی که ایجاد شد و البته محصول ناکارآمدی و فقدان برنامه ریزی های لازم بود با حقوقی که دریافت می کنند هم خوانی و تطابق دارد ؟

حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی

حاجی دلیگانی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس می گوید :

معاون آقای سیف بالغ‌ بر یک میلیارد و 200 میلیون تومان پاداش گرفته است؛ اما آقای سیف بلافاصله مجدداً او را به سرکار برمی‌گرداند؛ بدون اینکه این مبالغ (پاداش میلیاردی) برگشت داده شود و این معاون دوباره در همان سمت مشغول به کار شد. ( این جا )

محمد حسینی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه، با اشاره به پرداخت پاداش پایان‌خدمت نجومی در بانک مرکزی، گفته بود: ارقام نجومی بالای ٨٠٠ میلیون تومان از پاداش پایان‌خدمت و مانده مرخصی خودشان را دریافت کردند و عجیب این است که در ابتدای سال ٩٧ این افراد مجدد به کار خودشان ادامه دادند.

به راستی آورده و حاصل کار این گونه مدیران با حقوق های نجومی برای جامعه چه بوده و چه گلی به سر مردم و اقتصاد و آینده زده اند ؟

حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی

آیا حقوق ، مزایا و پاداش هایی که به یک مدیر و یا رئیس داده می شود به خاطر ارزش افزوده ای است که آن شاغل در پست مربوطه نصیب جامعه می کند و یا بر عکس ناشی از رانتی است که فرد آن سمت و یا جایگاه را اشغال کرده است و حاضر نیست حتی با وجود ناکارآمدی و نارضایتی مردم و افکار عمومی آن را ترک و یا واگذار کند ؟  نکته مهم و راهبردی این جاست که این " شفاف سازی " و محاسبه " داده ها و ستادها " نباید فقط منحصر به مدیران دولتی شود

چندی پیش خبری در مورد کاهش حقوق سیاست مداران لهستانی در پی اعتراضات عمومی صورت گرفت . ( این جا )

یاروسلاو کاچینسکی، رهبر این حزب اظهار کرده بود، حزبش متوجه واکنش‌های عمومی شده و یادآور شد، پیش‌تر گفته بود که "برای پول وارد سیاست نمی‌شوید".

نتیجه منطقی این گونه پاسخ گویی ها و مسئولیت پذیری در برابر افکار عمومی و مردم افزایش اعتماد عمومی و ترمیم فاصله مردم و حکومت خواهد بود .

حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی

این موجب کاهش تنش ها و افزایش تفاهم ملی و نیز کاهش بحران ها و ابر بحران ها خواهد بود .  یک نماینده مجلس باید دقیق و شفاف توضیح دهد که به ازای حقوقی که دریافت می کند چه آورده ای برای مردم و جامعه اش دارد ؟

تا کی باید این وضعیت ادامه داشته و مردم و معلمان تماشاگر این  " تراژدی تبعیض در فضای ابهام "  باشند ؟

در پایان به عنوان یک معلم و در جهت اصل " شفاف سازی "  که  رسانه ای را اداره می کنم فیش حقوقی خود را در معرض دید همگان به ویژه  " رئیسان گران قیمت " می گذارم .

امید آن که شفافیت روزی جزئی از فرهنگ ایرانی شود چرا که تنها مرهم و داروی بیماری مهلک و کشنده " ابر بحران اعتماد " است .

حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی

منتشرشده در اقتصاد

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور