گروه اخبار/
« محمد حبیبی » از اعضای هیأت مدیره ی کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) امروز بازداشت شد .
از دلایل این دستگیری تاکنون خبری منتشر نشده است .
« کانون صنفی معلمان تهران » در اطلاعیه ای خواهان آزادی وی شده است .
در حال حاضر « محمود بهشتی لنگرودی » و « اسماعیل عبدی » از اعضای این تشکل در زندان به سر می برند .
پایان پیام/
خلاصه قسمت اول تا ششم
نکته ظريفتر از مو که متأسفانه بسياري به آن توجه نمي کنند آن است که وقتي بدنه کارشناسي تصميمي مي گيرد ، براي اجراي صحيح ِ اين تصميم ، بايد هماهنگي بين همه يا اغلب نهادها و مسئولين ِ مربوطه برقرار باشد !
اگر فقط کارشناسان ِ همه نهادهاي مسئول و ذينفع با هم تعامل داشته باشند و يک راه حل را ارائه دهند ولي مسئولين آن نهادها ، به هر دليلي ، تمايلي براي اجراي آن راه حل نداشته باشند اين فرآيند ِ اصلاح ، ابتر مانده و بي حاصل مي گردد.
" نیلی اولین مساله را وجود یک اراده سیاسی قوی در جمع سیاستمداران دانست. بهنظر میرسد به این دلیل نیلی نیاز به اراده سیاسی را مهمترین مساله میداند که تغییرات گسترده و اصلاحات اساسی هزینههایی را در کوتاهمدت خواهد داشت که مستلزم تحمل سیاستمدار و اصرار او بر تداوم سیاستهای اصلاحی است. در نتیجه بدون این پیشنیاز، هر گونه اصلاحی بیثمر خواهد بود و در نیمه راه خواهد ماند."
کسري بودجه حدود 600 هزار ميليارد ريالي سال 95 با حدود 33% رشد به 800 هزار ميليارد ريال رسيده است که اين چالش ِ بودجه هاي سمي تا به امروز مي باشد که از سال 88 به بعد کسري بودجه با سرعت سر سام آوري رشد داشته است .
مسعود نیلی میگوید:
«بودجه دولت دچار کسری پایدار و فزاینده است. علت آن هم رشد پایدار مخارج در دوره وفور نفتی با اتکا به منابع ناپایدار بوده است.» در نتیجه «شرایط بودجه -به خصوص پدیده افزایش هزینههای جاری و ناکافی بودن مخارج سرمایهگذاری- محدودیتهایی را بر رشد اقتصادی وارد خواهد کرد» و عملاً چرخه رشد پایین در اقتصاد ایران تداوم پیدا میکند.
نخستین بودجه ریزی عملکردی ایران پس از ٣٧ سال به مجلس تقدیم شد.
پایه اصلی بودجه امسال، شفافیت است و پرداخت اعتبار به دسـتگاه ها بر مبنای عملکرد سه ماهه آنها صورت می گیرد.
اگر کشور واقعا خود را ملزم به ايجاد فضاي کسب وکار براي تحصيلکردگان مي داند، بايد لوازم بين المللي آن را نيز فراهم آورد.
آخرين يافته هاي پژوهشي درباره فقر و شيوه هاي موثر مبارزه با آن بيشترين تاکيد را روي اصلاحات اقتصادي معطوف به بازار مي گذارد نه پول پاشي مستقيم يا غير مستقيم .
تحقق مسیر توسعه اقتصادی در هر کشوری علاوه بر سیاستگذاری و برنامهریزی به همراهی و مشارکت عموم مردم نیز نیاز دارد.
استفاده از دیپلماسی رسانهای چه در فرآیند توسعه برای شکلدهی به افکار عمومی و چه در مواقع وقوع بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای فروکش کردن موج احساسات مورد توجه قرار گرفته است.
در هیچ جای دنیا کشوری سراغ نداریم که بدون تولید ثروت، بدون ممتاز کردن بخش خصوصی، بدون دور کردن دولت از مسائل اشتغال و توسعه اقتصادی سراغ آزادی سیاسی رفته باشد.
در هر زمینهای که آگاهی کافی به مساله نداریم باید صریحا آن را عنوان کنیم و از ظرفیتهای جهانی برای انجام آن بهره ببریم.
امروز شرایط برای آغاز اصلاحات ساختاری دشوار شده است. ولی باید توجه داشت که در اقتصاد، تنها فکر و سیاست اصولی جواب میدهد نه مصلحتاندیشی و عقبنشینی.
دولت باید با صداقت با مردم حرف بزند و سیاستهای اصولی خود را پیش ببرد چراکه راه دیگری وجود ندارد.
اجرای موفق اصلاحات اقتصادی منوط به حمایت و پشتیبانی مردم است.
شباهتها و تفاوتهای وضعیت امروز ایران و ونزوئلا ، بسيار مي باشد . اميد است که در سايه تعامل بين اصولگرايان ، اصلاح طلبان ، معتدل ها ، مستقل ها و ... راههای پرهیز از ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران را طي کنيم .
کیفیت حکمرانی حتما بر عملکرد اقتصاد تاثیرگذار است و در آن تردیدی نیست . سطح راهبردی حکمرانی، فضای سیاستگذاری و خروجی سیاستگذاری را معین و مشخص میکند. عملکرد اقتصادی متفاوت، متاثر از چگونگی در اولویت قرار گرفتن اجزای مختلف سطح راهبردی خواهد بود که میتواند یک حکمرانی اقتصادمحور باشد و یک حکمرانی سیاستمحور باشد.
نظر ِ کارشناسان و تجربيات جهاني نشان داده است که حمکراني سياست محور فقر آفرين است و حکمراني اقتصاد محور تحول آفرين است .
قسمت پاياني : سازمان و تشکیلات نهادها و سازمانهای دولتی، شرح ماموریت و وظایف آنها و حتی میزان اشتغال آنها
سئوال کننده :
نمايندگان مجلس در آخرين ساعات کاري بودجه اي مجلس ، تکليف ِ تبصره 14 لايحه بودجه که به موضوع يارانه پرداخته بود را مشخص کردند .
اين نمايندگان ، پيرو فرمايش ِ دکتر حاجي بابايي ، عضو محترم کميسيون برنامه و بودجه مجلس که گفته بودند :
پاسخ دهنده :
پرداخت ِ يارانه نقدي به 76 ميليون ايراني پول پاشي و نابخردانه است ولي حمايت از فقرا ( ايجاد رفاه اجتماعي ) و ايجاد اشتغال ، افزايش توليد ناخالص داخلي ، اقدامي اقتصادي و خردمندانه است .
همان طور که قبلأ اشاره شد ، تار نماي" صداي معلم " همانند بسياري از کار شناسان درخواست ِ هدفمند نمودن ِ واقعي يارانه ها داشته اند ! ( اينجا )
در تبصره 14 لايحه بودجه 97 ،"ظاهرأ " به اين مهم توجه شده بود .
براساس این تبصره دولت 23 هزار میلیارد تومان برای پرداخت یارانه نقدی در نظر گرفته بود . این نشان دهنده یک تحول بزرگ در رابطه با یارانه نقدی بود .
تا سال جاری در بودجه های کشور مبلغ 42 هزار میلیارد تومان برای یارانه نقدی در نظر گرفته می شد.
در نمودار ذيل ، مقايسه اجزاي هزينه جاري دولت در قانون بودجه 1396 با لايحه بودجه 1397 انجام شده است که بسيار گويا مي باشد .
همان طور که در نمودار فوق نمايان است ، روي ديگر ِ کاهش بخش پرداخت يارانه از 8% به 3% افزايش رفاه اجتماعي از 31% به 35% است . يعني دولت مي خواست به جاي پول پاشي به رفاه اجتماعي توجه کند . به همين منظور ، در لايحه بودجه 1397 آمده است :
این تبصره همچنین در بند «ب» می گوید در سال آینده نام سازمان هدفمندی یارانهها به صندوق رفاه اجتماعی تغییر خواهد کرد و با اصلاح ِ اساسنامه آن از جهت موضوع، ساختار و دیگر ابعاد به منظور انجام ماموریت جدید تحت نظر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی قرار خواهد گرفت. همچنین اموال و داراییهای این سازمان به صندوق رفاه اجتماعی تعلق خواهد داشت.
تحقق مسیر توسعه اقتصادی در هر کشوری علاوه بر سیاستگذاری و برنامهریزی به همراهی و مشارکت عموم مردم نیز نیاز دارد سئوال کننده :
افزايش هزينه هاي رفاه اجتماعي از 31% در قانون بودجه 1396 به 35% در در لايحه بودجه 97 در سايه کاهش 42 هزار ميليارد تومان بودجه يارانه نقدي به 23 هزار ميليارد تومان در لايحه 97 مي باشد که مجلس اين رقم را به 35 هزار و 50ميليارد تومان افزايش داده است . يعني مجلسيان به پيروي از فرمايش دکتر حاجي بابايي ، اجازه قلع و قمع يارانه بگيران و نابودي فقرا را به دولت ندادند و 12هزار و 50 ميليارد تومان به يارانه نقدي اضافه کردند !
پاسخ دهنده :
يعني 12هزار و 50 ميليارد تومان افزايش داده شده به لايحه بودجه ، به نفع فقرا هزينه مي شود ؟
سئوال کننده :
چرا شما به جاي پاسخ دادن ، سئوال مي کنيد !
پاسخ دهنده :
فقط خواستم دقت شما و خوانندگان فهيم را به اين 12هزارو 50 ميليارد تومان جلب کنم .
سئوال کننده :
شما 12هزارو 50 ميليارد توماني که به نفع فقرا به بودجه اضافه شده است را توضيح دهيد !
پاسخ دهنده : ( 1 )
شعار ِ قلع و قمع يارانه بگيران و نابودي فقرا ، يک تحليل و تبليغ پوپوليستي است که به نام فقرا و به کام ديگران مي باشد .
براي درک بهتر موضوع ، مجبوريم تصوير کمي بزرگتر را نگاه کنيم .
لايحه بودجه 97 ،جدول ذيل را در تبصره 14 ارائه کرده بود .
جدول پيشنهادي در لايحه بودجه 1397 توسط دولت به مجلس
در حالي که در روزنامه دنياي اقتصاد شماره 4274 روز شنبه مورخ 5 اسفند 96 در مقاله معادله جديد يارانه 97 ( 1 ) جدول ذيل ارائه شده است .
جدول مصوب مجلس در قانون بودجه 1397 توسط مجلس
سئوال کننده :
تفاوت اين دو جدول در چيست ؟
پاسخ دهنده :
سئوال کننده :
يعني مجلس نشينان 18هزار ميليارد تومان (حدود 49% به مبلغ 37 هزار ميليارد تومان ) به نفع فقرا به بودجه يارانه ها اضافه کردند!
پاسخ دهنده :
لطفأ ، زود پيش داوري نکنيد . کمي صبر کنيد تا شباهت هاي اين دو جدول را هم مقايسه کنيم .
سئوال کننده :
حتمأ شما مي خواهيد در بازي با اعداد ، دست به تبليغ پوپوليستي بزنيد و اقدام عاقلانه و کار شناسي ِنمايندگان مجلس را که به پيروي از فرمايشات دکتر حاجي بابايي ، اجازه ندادند تا دولتمردان به قلع و قمع يارانه بگيران و نابودي فقرا بپردازند ، را تخريب کنيد !
پاسخ دهنده :
لطفأ ، زود پيش داوري نکنيد . کمي صبر کنيد تا شباهت هاي اين دو جدول را هم مقايسه کنيم .
سئوال کننده :
بگوييد اين شباهت ها چيست ؟
پاسخ دهنده :
از اين 18 هزار ميليارد تومان يا حدودأ 49% افزايش حتي يک ريال هم به اقلام ذيل اضافه نشده است .
سئوال کننده :
يعني مي گويد :
از اين 18 هزار ميليارد تومان ، حتي يک ريال هم به کاهش فقر در خانوار هاي هدف از طريق افزايش پرداخت به خانوارهايي که درآمد آنها کمتر از خط حمايتي کميته امداد امام خميني ( ره ) و سازمان بهزيستي کشور مي باشند ، پرداخت نمي شود ؟
پاسخ دهنده :
بنده اين واقعيت را با توجه به دو جدول فوق بيان کردم ! فقط بايد تأکيد کنم که اگر ، 12 هزارو 50 ميليارد تومان ( نه 18 هزار ميليارد تومان ) اضافه شده، به 7 هزار ميليارد تومان اقشار آسيب پذير ، تعلق مي گرفت ، " ظاهرأ "فقر ، قلع و قمع تر مي شد !
سئوال کننده :
چه فکر مي کرديم ؟ چه شد ؟
بيش از 12هزار ميليارد تومان به نام حمايت از فقرا بين غير فقرا ، تقسيم مي شود ! در حالي که براي اشتغال زايي (پرهيز از گدا پروري ) ، 15 هزار ميليارد تومان اختصاص داده شده است .
مردم ، وقتي کسب و کار داشته باشند که ديگر محتاج ِ يارانه نقدي نمي باشند!
با شما هم عقيده شدم :
شعار ِ قلع و قمع يارانه بگيران و نابودي فقرا ، يک تحليل و تبليغ پوپوليستي است که به نام فقرا و به کام ديگران مي باشد .
پاسخ دهنده :
خوشحالم که ديالوگ حقير با حضرتعالي ، نتيجه بخش بود !
سئوال کننده :
چالش هاي ديگر ِ اقدام نمايندگان ِمجلس در اين رابطه چيست ؟
پاسخ دهنده : ( 1 )
«بودجه دولت دچار کسری پایدار و فزاینده است. علت آن هم رشد پایدار مخارج در دوره وفور نفتی با اتکا به منابع ناپایدار بوده است.» آنچه در این تبصره به تصویب رسید، بیش از همه از یک بام و دوهوای دولت و مجلس در پرداخت یارانه نقدی حکایت دارد؛ آنجا که از یکسو مجلسیها با صدور مجوز برای استفاده از مکانیزمهای حذف، دولت را موظف به حذف تدریجی پردرآمدهای یارانهبگیر در سال آینده میکنند ( مکانيزمي که در پنج سال گذشته ناکار آمدي خود را ثابت کرده است .)و از سوی دیگر، با الحاق یک بند، به دولت مجوز میدهند با افزایش سقف کلی یارانه نقدی، در نهایت همه افراد یارانهبگیر فعلی را ، در سال آینده نیز زیر چتر یارانه نقدی حفظ کند. ( براساس آمار ، دولت در سال ۹۶، به حدود ۷۶میلیون نفر یارانه نقدی میدهد.) ( 1 )
گويا خوشبختانه ، مجلس و دولت به اين واقعيت ، واقفند که توانايي شناسي ثروتمندان ِ يارنه بگير را ندارند!
شوربختانه ، پس از گذشت پنج سال ، مجلس و دولت ، جسارت پرداخت ِ يارانه نقدي فقط به فقرا را ندارند ! گويا سنگي که به داخل چاه افتاده است ! حالا ، حالا ها در ته چاه ،جاي خوش کرده است !
سئوال کننده :
آيا منابع ِ مبلغ ِ 11 هزار ميليارد تومان ، از افزايش حامل هاي انرژي تأمين مي شود ؟
پاسخ دهنده : ( 1 )
طنز ِ تلخ تر ، آن است که :
"مجلسیها که در لایحه بودجه ۹۷، با هرگونه افزایش قیمت حاملهای انرژی مخالفت کردهاند، با پیشبینی آنکه مصرف حاملهای انرژی در سال آتی افزایش مییابد، افزایش ۱۱ هزار میلیارد تومانی درآمدهای حاصل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها را پیشبینی کردهاند. " ( 1 )
به عبارت ديگر ، کسري بودجه اجتناب ناپذير است .
سئوال کننده :
آيا اين مبلغ ِ 35 هزار و 50 ميليارد تومان براي 76 ميليون نفر يارانه بگير سال 96 کافي مي باشد يا در" ظاهر "، بايد بازهم تعدادي از يارانه بگيران حذف شوند ؟
پاسخ دهنده : ( 1 )
با درنظر گرفتن رقم یارانه نقدی یک نفر (هر ماه 45500 تومان يا هر سال ۵۴۶ هزار تومان)، سقف تعیین شده برای یارانه نقدی خانوار در سال آتی، کفاف یارانه حدود ۶۴ میلیون نفر را میدهد.
بنابراین حتی با فرض تحقق کامل پیشبینی درآمدهای حاصل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، دولت در سال پیشرو، باید "ظاهرأ "، حدود ۱۲ میلیون نفر را از فهرست یارانهبگیران حذف کند ؛ موضوعی که بهنظر میرسد به استناد اظهارات نمایندگان دولت و بسیاری از نمایندگان مجلس، ارادهای جدی برای آن وجود ندارد و دولت و مجلس در سال ۹۷، خواهان تداوم پرداخت یارانه نقدی به همه یارانهبگیران همانند امسال هستند." ( 1 )
سئوال کننده :
حالا که مبلغ ِ تخصيص داده شده در اين مصوبه ي مجلس ، براي 75 يا 76 ميليون يارانه بگير کافي نمي باشد ! منابع براي 12 ميليون يارانه بگير ديگر ،چگونه تأمين مي شود ؟
پاسخ دهنده : ( 1 )
" بنابر آنچه مجلس در بندی ، از تبصره ۱۴ به تصویب رساند، به دولت اجازه داده میشود تا سقف ۱۰ درصد مجوز قانون برنامه ششم، نسبت به جابهجایی منابع و مصارف این جدول جهت پرداخت یارانه نقدی و غیرنقدی خانوارها اقدام کند. این به معنای آن است که دولت میتواند در صورت نیاز، بخشی از مبالغ مربوط به سایر مصارف که در جدول این گزارش به آن اشاره شده بکاهد و به یارانه نقدی و غیرنقدی خانوار اضافه کند. این نیز مجوزی است که به دولت کمک میکند تا در سال آینده از تعداد یارانهبگیران نکاهد و روند یارانه نقدی سال ۹۶ را در سال ۹۷ ادامه دهد."( 1 )اگر فقط کارشناسان ِ همه نهادهاي مسئول و ذينفع با هم تعامل داشته باشند و يک راه حل را ارائه دهند ولي مسئولين آن نهادها ، به هر دليلي ، تمايلي براي اجراي آن راه حل نداشته باشند اين فرآيند ِ اصلاح ، ابتر مانده و بي حاصل مي گردد
سئوال کننده :
چرا درب ، بر همان پاشنه ي سابق مي چرخد ؟
پاسخ دهنده :
در قسمت هاي قبلي اشاره شد :
* " نظر ِ کارشناسان و تجربيات جهاني نشان داده است که حمکراني سياست محور فقر آفرين است و حکمراني اقتصاد محور تحول آفرين است ."
* "آخرين يافته هاي پژوهشي درباره فقر و شيوه هاي موثر مبارزه با آن بيشترين تاکيد را روي اصلاحات اقتصادي معطوف به بازار مي گذارد نه پول پاشي مستقيم يا غير مستقيم ."
* "امروز شرایط برای آغاز اصلاحات ساختاری دشوار شده است. ولی باید توجه داشت که در اقتصاد، تنها فکر و سیاست اصولی جواب میدهد نه مصلحتاندیشی و عقبنشینی. "
* "شباهتها و تفاوتهای وضعیت امروز ایران و ونزوئلا ، بسيار مي باشد . اميد است که در سايه تعامل بين اصولگرايان ، اصلاح طلبان ، معتدل ها ، مستقل ها و ... راههای پرهیز از ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران را طي کنيم. "
متأسفانه ، تا وقتي مسئولين تصميم گير به پيشنهادات کارشناسان بي توجهي کنند ! درب بر همان پاشنه ي سابق مي چرخد !
سئوال کننده :
آيا مي توانيد برخي مصوبات ديگر مجلس در رابطه با بودجه را بيان کنيد ؟
پاسخ دهنده :
برخي مصوبات( مثبت يا منفي ) مجلس در باره ي بودجه عبارتند از :
مجلسیها با تصویب ِ بندی ، در لایحه بودجه، به دولت اجازه دادند تا سقف هزار میلیارد تومان از کمکهای بلاعوض قوا برای همسانسازی حقوق بازنشستگان هزینه کند. ( 1 )
نمایندگان همچنین در مصوبهای ، وزارتخانههای راه و جهاد را برای تعیین تکلیف اراضی تحت تملک اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی مکلف به انجام اقداماتی کردند؛ تبصرهای که برای جلوگیری از رانتخواری و فساد است و میتواند اموال عمومی و بیتالمال را از هدررفت مصون بدارد.) ( 1 )
به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اجازه داده میشود از طریق سازمان توسعهای و شرکتهای تابعه خود نسبت به مشارکت خصوصی- عمومی داخلی و خارجی بهمنظور انجام طرح (پروژه)های دولت الکترونیک و توسعه خدمات الکترونیکی از جمله هوشمندسازی مدارس موضوع ماده ۶۹ برنامه پنج ساله ششم توسعه اقدام نماید.( 2 )
به موجب بند الحاقی تبصره 20 لایحه بودجه سال 97 کل کشور تامین هزینه افطاری کلیه دستگاههای اجرایی مندرج در ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب، از هر محل از جمله بودجه کل کشور اعتبارات عمومی و اختصاصی منابع داخلی،اعتبارات خارج از شمول و منابع در جهت صرفهجویی هر میزان و به هر نحو مطلقا ممنوع است.) ( 4 )
طبق بند (الف) تبصره (۱۷) لایحه بودجه ۹۷، به منظور رعایت عدالت در سلامت و پایداری منابع، در سال ۱۳۹۷ ارائه بسته خدمات بیمه پایه تعریف شده برای کلیه اقشار که براساس آزمون وسع به صورت رایگان تحت پوشش بیمه پایه سلامت قرار میگیرند، حتیالامکان از طریق نظام ارجاع، پزشک خانواده و در مراکز دانشگاهی خواهد بود. بهرهمندی از سطح خدمات بالاتر اعم از خدمات ارائه شده در مراکز غیردولتی و بیشتر از بسته خدمات بیمه پایه تعریف شده فوقالذکر، مستلزم مشارکت مالی بیمهشدگان در پرداخت حق سرانه بیمه خواهد بود.( 5 )
در متن بند (ب) تبصره (۱۷) لایحه بودجه ۹۷ آمده است: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است حداکثر ظرف مدت سه ماه پس از ابلاغ این قانون، راهنمای بالینی برای حداقل دویست مورد از پرهزینهترین خدمات را تهیه و به کلیه مراکز ارائهدهنده خدمات بهداشتی درمانی و سازمانهای بیمهگر جهت اجرا، ابلاغ کند.( 5 )
بر اساس این مصوبه روسای قوا، معاونین رئیسجمهور و اعضای شورای نگهبان، وزرا، معاونین وزرا، مدیران عامل، سفرا، اعضای هیئت علمی و روسای دستگاههای اجرایی ، استانداران و شهرداران مراکز استانها و اعضای شورای اسلامی مراکز استانها در سال 97 مشمول افزایش حقوق نمیشوند.(6 )
"ارقام متفاوتی در رابطه با نرخ دلار بسته شده در بودجه سال 97 از طرف کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی مطرح می شود، برخی اعضای کمیسیون تاکید دارند که نرخ دلار 3500 و تعدادی نیز نرخ آنرا 4 هزار تومان در بودجه سنواتی کل کشور ذکر کردند.
" عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه حقوقها متناسب با تورم افزایش مییابد، اظهار کرد: پاداش بازنشستگی نیز قرار شد هفت برابر حداقل حقوق باشد که سقف پاداش بازنشستگی حدود 250 تا 270 میلیون تومان تعیین شده است." ( 8)
پانزده هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی برای اشتغالزایی اختصاص یافت. ( 9 )
"نمایندگان مجلس شورای اسلامی بانک مرکزی و بانکهای عامل را موظف کردند از منابع بانکی شامل حسابهای پسانداز، جاری و سپرده، قرضالحسنه به هر یک از زوجها ۱۵ میلیون تومان تسهیلات ازدواج پرداخت کنند." ( 10 )
" نمایندگان با تصویب تبصره ۲۰ لایحه بودجه ساز و کاری را برای بودجه ریزی عملیاتی دستگاه های اجرایی تعیین کردند." ( 11 )
منابع :
( 1 ) روزنامه دنياي اقتصاد شماره 4274 روز شنبه مورخ 5 اسفند 96 در مقاله معادله جديد يارانه 9797
( 2 ) صبحانه با خبر
( 3 ) دنياي بانک
( 4 ) سایت خبری تحلیلی هنگام
( 5 ) قم فردا
(6 ) خبرگزاري دانشگاه آزاد اسلامي آنا
( 7 ) جام جم آنلاین
(8 ) شبکه اطلاع رساني راه دانا
( 9) خبرگزاري دانشجو
( 10 ) رويداد 24
( 11 ) دنياي بانک
مغازه دار محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک می کند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل می کند، یا به ناهار و نماز می رود و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک می کند.
بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور می بیند، لوله ها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب می زند در حالی که پولش را پیش تر گرفته است.
کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره می زند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیفتد!
استاد دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر می آید و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام می کند جالب تر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را به نام خودش چاپ می کند.
دانشجو پول می دهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده می خرد و تحویل دانشگاه می دهد تا صاحب مدرک شود.
پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمی کند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس می دهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود....
همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن می گویند و در اینستاگرام پست های روشنفکری را لایک می کنند.
همه هم در ستایش از نظم و قانون مداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان می رسد، آن می کنند که می خواهند.
جامعه با من و تو، ما می شود، قبل از دیگران به خودمان برسیم.
کانال دموکراسی
آقای موسوی سرپرست جدید المنصوب سازمان آموزش و پرورش استان لرستان بلافاصله پس از تکیه بر کرسی ریاست این سازمان، سرپرست آموزش و پرورش ناحیه۲ خرمآباد که فقط ۹روز از مدت انتصابش به این سمت می گذرد را عزل و فردی دیگر به اسم پرویز دهمحسنی را به این سمت منصوب نمودند .
وی همچنین بیرانوند از یادگارهای شهدای انقلاب و سرپرست آموزش پرورش پلدختر را که ۹ روز از انتصابش میگذشت را عزل و شاهمرادی مدیر معزول آموزش و پرورش شهرستان پلدختر را مجدد به سفارش افراد ذینفود خارج از ساختار اداری به مدیریت برگرداند. سریرست اداره آموزش و پرورش شهرستان رومشکان را نیز که فقط چند روز پیش منصوب شده بود نیز عزل و فردی دیگر را منصوب کرد.
ایشان در دیدار با نماینده مقام معظم رهبری در استان لرستان بیان داشتهاند که آموزش و پرورش نیاز به آرامش و ثبات دارد اما آنچه که از رفتار ایشان استنباط میشود خلاف بیانات و گفتههایشان است.
از ایشان انتظار میرفت در راستای حفظ آرامش و ثبات در این نهاد مهم و متولی اصلی جامعهپذیری، آموزش اخلاق و تربیت تا انتصاب مدیرکل جدید از هرگونه تصمیم تحت امر سیاسیون و افراد ذی نفوذ خارج از ساختار اداری آموزش و پرورش که باعث ایجاد تنش در بین جامعه فرهنگیان میگردد جدا خودداری مینمود اما جهت خوشایند عدهای، بیثباتی این دستگاه عظیم را بر وعدههایی مبتنی بر ماندگاریاش ترجیج داد.
آقای موسوی بهترین کمکی که شما میتوانستید به نهاد آموزش و پرورش انجام دهید عدم عزل و نصب و متشنجتر نمودن فضای سیاستزده و تنشزای آموزش و پرورش استان لرستان بود.
.
بر اساس شنیدهها، از وزارت دستور رسیده که مدیران معزول به پستهای قبلی خود برگردند.
اگر چنین دستوری صادر شده ابلاغیه در معرض رویت عموم قرار گیرد و همچنین مقامات وزراتخانه دلایل صدور این دستور و دخالت در تصمیمات محلی را بیان کنند؟
وضعیت آموزش و پرورش استان لرستان چنان بیثبات و سیاستزده شده که مسببین این مسئله خود از معضله پیشآمده شاکی هستند؛ به طوری که جناب آقای ملکشاهی راد نماینده مردم خرمآباد و عضو حزب موتلفه اسلامی در مجلس در پاسخ سوال خبرنگاران در مورد فضای بیثبات این نهاد در استان، توپ را به زمین وزیر انداخته و گفت: شما از وزیر بپرسید که چرا این میزان تحت تاثیر نمایندگان قرار دارد و از مدیرکل خود دفاع نمیکند. او که خود قبلا مدیر کل آموزش و پرورش استان بوده این وضعیت را با شرایط زمان خود مقایسه نمود و مدعی شد که زمان ریاستش بر این سازمان وزیر تا مرحله استیضاح پیش رفت و از او دفاع نمود و حاضر به کوتاه آمدن در مقابل نمایندگان نشد.
آقای ملکشاهی همچنین مدعی شد اگر آقای دریکوند - مدیرکل آموزش و پرورش لرستان- در مورد پذیرفتن سهمخواهی برای همه یکسان عمل میکرد، مشکلی پیش نمیآمد.
با توجه به آنچه شرح داده شد، آقای وزیر محترم جهت ماندن چند صباحی بیشتر بر کرسی وزارت حاضر است که ارکان آموزش و پرورش و ضوابط این نهاد عظیم را در تعاملات سیاسی روی میز مذاکره بگذارد.
از آقای دکتر روحانی استدعا داریم با خلع ید از وزیر محترم آموزش و پرورش اجازه ندهید که مصیبتی را که استان لرستان به آن گرفتار شدهاند به سایر استانها تسری یابد و هر چه سریعتر و به شکل ساختاری به تشکیل شورای عالی انتصابات در وزارت آموزش و پرورش، از سیاسی شدن انتصاب مدیران در این نهاد که متولی اصلی آموزش اخلاق، الگوهای معاشرت اجتماعی و آموزش قانونگرایی نسلهای آتی است، ممانعت به عمل آورد.
و همچنین از استاندار محترم لرستان تقاضا داریم که از بده و بستان سرپرست جدیدالانتصاب سازمان آموزش و پرورش لرستان با ذینفوذان جلوگیری کند و اجازه ندهد جهت تامین منافع شخصی و باندی این زورق سیاستزده را بیش از این به ورطه بیثباتی بکشانند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظام آموزش و پرورش به عنوان اصلی ترین حوزه نرم افزاری کشور می بایست تنها وظیفه آموزش ارزشها ، نگرش ها ، آداب و سنن و مهارت ها را برعهده داشته باشد تا بتواند از طریق جامعه پذیری و ارتقای اجتماعی در نهایت وسیله ای باشد برای رشد فرهنگ عمومی که در این صورت ما حصل آن چیزی جز جامعه ای نظم پذیر و قانونمند نخواهد بود .
برای همیشه یکبار به معنای واقعی معلم باقی بمانیم ؛ نه برده ی اصحاب قدرت این نظام دقیقا آنجا که تمامی حوزه ها و نهادها گرفتار بی نظمی های بی شمار ، که نشئت گرفته از مسائل و چالش های فرهنگی واجتماعی هستند می تواند به عنوان کاتالیزوری الهام بخش و با دیدی واقعیت گرایانه با پتانسیل بالا و سنگ بنای دقیق خود اقدام به مجموعه سازی و در نهایت جامعه سازی نماید .
از این روی است که معلم فراتر از معلم است اگر چنان چه بتواند شرایط موجود را درک کند ، ضرورت ها را ببیند ، و بداند که آینده جامعه ای سالم و پراعتماد به مسئولیت و عمل امروز وی بستگی دارد . اما متاسفانه شرایط ناباور امروز حاکم بر دستگاه تعلیم و تربیت آنچنان بهم گسیخته است که فکرمان ، نگاه مان و در نهایت تصمیمات و اقداماتمان را با ویروس سیاست زدگی آمیخته است .
جناب آقای وزیر و وزرای گذشته ، آقای مدیر کل و شخص لابی محترم در نظام آموزشی ؛ بی گمان از رانت های نشئت گرفته از سیستم نادرستی که خود تعبیه ساخته اید خبر دارید .
درآمدهای هزاران میلیاردی در حوزه موسسات و ساز و برگ بی محتوا ساختن کتب درسی ازطریق خارج ساختن آنها از حد وسع و توان ذهنی دانش آموزان برای وادار ساختن آنها به شرکت در موسسات آموزش خصوصی و کنکوری بدون هیچگونه احساس مبتنی بروارد ساختن بار اضافی بر دوش خانواده های ایرانی نه تنها با هیچ عقل ومنطق بلکه با هیچ وجهه ازانسانیت قابل توجیه نیست و مطمئنا می دانید که نباید تاوان رانت و قدرت طلبی های عده ای قلیل در نظام آموزشی را کسانی بپردازند که در هیچ خیری از آن سهیم نیستند . جناب آقای وزیر و وزرای گذشته ، آقای مدیر کل و شخص لابی محترم در نظام آموزشی ؛ بی گمان از رانت های نشئت گرفته از سیستم نادرستی که خود تعبیه ساخته اید خبر دارید
متاسفانه بالا کشیدن غلط فتیله ی تعصبات حوزه سیاسی در دستگاه آموزش و پرورش ما را به پختن غذایی مجبور ساخته است که تلخی بی اندازه آن فقط ویروس سیاست زدگی را شیوع داده است . به هم ریختن اولویت ها ، ترجیح منافع شخصی ، جناحی گری کورکورانه و برمسند نشاندن نالایقان و فرصت طلبان امروزه تنها ره آورد نظام تعلیم و تربیت است که به مانند گردانه ای شوم هنر را خوار و جادویی و تمکین و بنده پروری را ارجمند ساخته است.
هجوم شوم سیاست افسار گسیخته دردستگاه تعلیم و تربیت آن چنان بی نظمی گسترده ای به وجود آورده است که اصل موضوعیت تعلیم و تعلم با چالش های بنیادینی رودررو گشته است ؛ کمبود اعتبارات مالی، تمرکز گرایی و نادیده گرفتن اقتضائات ، آرمان گرایی های غیر واقع بینانه نسبت به اسناد بالا دستی و درنهایت سیاست غلط کالایی شدن آموزش همه و همه از آبشخور سیاست زدگی جامعه و نهاد آموزش و پرورش خبر می دهد.
حل و هضم شدن در وادی بی سرانجام سیاست بی کیاستی ، بیشتر آنجا آزار دهنده است که شانیت مفتخر گونه مقام معلمی را دستخوش بازهای آلوده ای گردانیده است که حال دیگر بیشتر از هر زمانی شاهد آن هستیم .
صندلی های ناپایدار مسئولین عالی استانی از گذشته تا به امروز حکایت از قصه ی تلخی دارد که از ابتدا هم قابل تشخیص است چرا که قدرت فساد آور نیست ، بلکه ترس از دست دادن قدرت فساد آوراست و از این روی است که همکاران ما در قامت قدرت مسئولیت خود و برای بقای برصندلی لرزان مدیرت خویش ترس از دست دادن قدرت خود دارند .
لذا بر اساس قاعده نفع شخصی ، آنها نه مسئولیت شغلی بلکه گرفتار تنازع برای نگه داشت صندلی مدیریت آن هم برای چند صباحی بیشتر را اولویت می دانند.
اگر چه اخلاق اجتماعی مان به یمن بی اعتمادی گسترده حاکم بر شرایط جامعه ذایل گشته است . اما با همه این شرایط و برای تحقق اهداف انسانی در نظام تعلیم و تربیت می توان با خود کنترلی فردی در این سیستم تا به حد وسیعی خود تنظیمی ایجاد کرد . تا از رهگذر آن وآنچنان که شایسته مقام یک معلم است عمل شود .
فارغ از تمامی مشکلات موجود هیچ کدام از ما نمی توانیم چشمان خیره دانش آموزانمان را که در آن آینده ی مطلوب را برای خود متصور شده اند را نادیده بگیریم . پس به خاطر تمامی رنج هایی که دارند برای همیشه یکبار به معنای واقعی معلم باقی بمانیم ؛ نه برده ی اصحاب قدرت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اشاره: در زمانهای قدیم کنکور فقط یک آزمون بود که افرادی معدود به منظور کسب تحصیلات دانشگاهی در آن شرکت میکردند اما امروز کنکور یک صنعت است؛ یک کسب و کار عظیم است که افرادی زیادی در آن مشغول به کار هستند و سرمایه دارانی که محل خوبی برای تکثیر ثروتِشان پیدا کردند. به گفتهی فرهاد رهبر [رئیس دانشگاه آزاد] این صنعت گردش مالی هشت هزار میلیارد تومانی دارد! ماه گذشته پایگاه خبری آفتاب از درآمد ۳۵۰ میلیارد تومانی رسانهی ملی خبر داد که فقط از طریق پخش چندماههی یکی از برنامهها به دست آمده است. به راستی این ثروت در ازای چه بهایی به دست میآید؟ ترویج علمِ نافع یا تزریق رقابت برای جذب بیشتر ثروت؟
برداشت اول/ فصل الخطاب از رهبر انقلاب
«یکی از اشکالات آموزش و پرورش ما، بیماری دانشگاهگرایی است. در سطح محیط دانشآموزی ما دانشگاهگرایی وجود دارد؛ یعنی اگر کسی بخواهد درس بخواند و به دانشگاه نرسد، کأنّه درس نخوانده؛ این خطا است، این غلط است، لزومی ندارد. ما اینقدر در کشور نیازهای فوری، فوتی، لازم و مهم داریم که هیچ احتیاجی به تحصیلات دانشگاهی ندارد»
خبری از برنامههای ناب فرهنگی و راز بقاهای جذاب نیست! دو نفر آقا در حال تدریس نکات کنکوری شیمی دوم دبیرستان هستند! این جملات٬ نگاه رهبر معظم انقلاب به مقولهی دانشگاهگرایی است که چند ماهِ پیش در دیدار با فرهنگیان بیان شد. بالاترین مقام کشور به صراحت از «دانشگاه گرایی» به عنوان یک بیماری یاد میکند که قطعاً نیاز به درمان دارد و همهی آحاد جامعه از جمله صداوسیما موظف به درمان آن هستند. ایشان در سال ۱۳۸۷ نیز سخنان مشابهی داشتند: «اشتباه است اگر خیال کنیم آموزش و پرورش لزوماً مقدمهی دانشگاه است؛ نه. بعضی دنیا و آخرت خودشان را به راه یافتن به دانشگاه وصل کردهاند... در همهی سطوح کشور از زن و مرد که لزوماً لازم نیست دانشگاه بروند». تاکیدات چندبارهی رهبر انقلاب از یک ویروسِ واگیردار خبر میدهد که مُدام در حال انتشار است. احتمال میرود یکی از مراکز تکثیر این بیماری٬ صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران باشد!
برداشت دوم/ محسن؛ یک دانشآموز ایلامی
محسن در یکی از مدارس استان ایلام درس می خواند. او میخواهد بعد از پایان دبیرستان به کشاورزی مشغول شود و در کنارش یک تولیدی قارچ بزند. محسن عاشق کشاورزی و کارآفرینی است.
در یکی از روزهای سرد پاییز وقتی از مدرسه برمیگردد٬ تصمیم میگیرد که در وقت فراغت٬ تلویزیونِ کشورش را تماشا کند. شبکهی یک سیما انتخاب اول اوست. آقایی بسیار خوش تیپ در حال صحبت کردن دربارهی کنکور است. از اکسترمم نسبی حرف میزند و تکنیک «شصت چهل» را آموزش میدهد! محسن کانال عوض میکند و به هوای مستندهای علمی٬ این بار شبکهی چهار را انتخاب میکند اما خبری از برنامههای ناب فرهنگی و راز بقاهای جذاب نیست! دو نفر آقا در حال تدریس نکات کنکوری شیمی دوم دبیرستان هستند! در آخر هم اشارهای به موسسهی آموزشی خود می کنند و برنامه به پایان میرسد. محسن یک کانال به عقب بازمیگردد و با مشاهدهی پیامهای بازرگانی که در حال تبلیغ بسته های «معلم خصوصی» هستند؛ ناگهان تلویزیون را خاموش میکند.
او با خودش فکر میکند که کنکور خیلی مهم است و دیگر خودش را در ردای یک کارآفرینِ حوزهی کشاورزی نمیبیند. چشمانش را میبندد و به توصیهی یکی از همین کارشناسان، خودش را در یک روپوش سفید پزشکی تصور میکند که در حال نوشتن نسخه برای بیماران و کسب درآمد هنگفت است!!
برداشت سوم/ کنکوریترینهای رسانهی ملی
در حال حاضر شبکهی آموزش با سه برنامهی «کارنامه۲۰»٬ «مسیر برتر» و «فرصت برابر» در عرصهی «بردگی کنکور» پیشتاز است. «کارنامه ۲۰» عرصهی تبلیغات موسسهی «خط هنر کمان» و انتشارات «حرف آخر» است. کارشناس این برنامه دائماً شما را به مشاورهی بیشتر و تماس تلفنی با موسسه ارجاع میدهد. با تماس تلفنی یا مشاهدهی سایت «کمان آکادمی» متوجه میشوید که برای دریافت پکیج کامل کنکور باید مبلغ ناقابل ۴٫۴۴۷٫۰۰۰ تومان را بپردازید. البته «حرف آخر» کمی منصفتر است و از شما طلب ۹۳۱٫۰۰۰ تومان دارد! محسن ذاتاً یک کارآفرینِ خلاق بود و لزوماً قرار نبود استعداد ریاضی و زیستشناسیاش خوب باشد اما خواسته یا ناخواسته در ورطهی «دانشگاه گرایی» افتاد
بعد از «آموزش» رتبهی دومِ کنکوریترینها به طور مشترک به شبکهی چهار و پنج سیما میرسد. شبکهی چهار دو برنامهی «یادگیری آسان» و «گزینه ۴» و شبکهی پنج «کارنامه صد» و «زنگ پنجم» را پخش میکند. «گزینه 4» نام یک مؤسسهی آموزشی در خیابان کارگر جنوبی تهران است که از طریق فروش محصولات آموزشی خود، کسب درآمد میکند. «یادگیری آسان» نیز قرار است از طریق مشاورهها و آموزشهای نیمبند شما را به سمت خرید دیویدیهای یک مؤسسه هدایت کند! «کارنامه صد» اما تبلیغات هوشمندانهای دارد؛ با پخش بخشهایی از یک فیلم آموزشی، شما را به تماشای کامل فیلم و خرید یک بسته دعوت میکند که مستلزم پیامک فلان جمله به فلان شماره است! «زنگ پنجم» هم جولانگاه افرادی است که به اصطلاح استاد هستند! و برای تبلیغ خود جایی بهتر از آنتن صداوسیما پیدا نکردند!
این حجم از آنتن فروشی، منحصر به این سه شبکهی سیما نیست! شبکهی سه نیز سالهاست که پذیرای صاحبانِ «گزینهی جوان» است. شبکهی دو سیما «اوج یادگیری» را در اختیار دارد و شبکهی یک در دورههای زمانی مختلف برنامه های مشاورهای نظیر «ونوس» را پخش میکند. اوضاع در صدایِ جمهوری اسلامی به مراتب بحرانیتر است. اغلب شبکههای رادیو حداقل یک برنامهی اختصاصی برای کنکور دارند. به این آمار، پیامهای بازرگانی و تبلیغات درون برنامهای را نیز اضافه کنید!
حالا خودتان را جای محسنها بگذارید که چگونه موش آزمایشگاهی یک سازمان میشوند؟!
برداشت پایانی/ محسن؛ همان دانشآموز ایلامی
ظهر یکی از روزهای تابستان است. ظاهراً نتایج کنکور اعلام شده و محسن منتظر تماس برادر است. برادر زنگ میزند و رتبهی او را میگوید. محسن با این رتبه نمیتواند پزشک بشود یا حتی در یک دانشگاه دولتی درس بخواند! حالا او پول و زمان خود را از دسترفته میبیند. پولی که برای بستهها هزینه شده و زمانی که برای تماشای برنامههای کنکور صرف شده است. مأیوس و افسرده در گوشهای نشسته است. محسن ذاتاً یک کارآفرینِ خلاق بود و لزوماً قرار نبود استعداد ریاضی و زیستشناسیاش خوب باشد اما خواسته یا ناخواسته در ورطهی «دانشگاه گرایی» افتاد. اینکه سهم رسانهی ملی در این ماجراها چهقدر است خیلی مهم نیست؛ اینکه چطور یک رسانهای همچون صداوسیما میتواند به جای تبلیغات موسسات کنکور٬ به کارآفرینی٬ سواد رسانهای و... بپردازد و بر روح و روان دانشآموزان تاثیر مثبت داشته باشد٬ جای تأمل دارد!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
امیدواریم موج ویرانگر "ما پشیمانیم" اعضاء و دستاندرکاران ستاد دکتر روحانی در لرستان سواحل امن و آرام مدیریت ارشد لرستان را به تلاطم در نیاورد.خشکانیدن درخت جوان و پر شکوفهی تعلیم و تربیت بنا بر قضاوت بر اساس اطلاعاتی نادرست و سیاسیکاری از جانب وزیر یا هر شخصی گناهی نابخشودنی است. به همین منظور توجه آقای وزیر را به چند نکته معطوف میداریم:
زمان بر بودن پروسه شناخت موانع و مشکلات برای پیادهسازی طرحها، اثربخشی و ثمردهی برنامههای کاربردی و زیرساختهای لازم آموزشی گذشتن زمان کمی از شروع به کار مدیریت جدید و فرصت زمانی کم آنها برای شناسایی و برنامهریزی مدون در جهت جبران کاستیها، بر طرف نمودن نابه سامانیهای به میراث مانده از مدیران سابق هزینه و زمانبر بودن اجرای طرحهای اصلاحی نیاز به همراهی و همیاری همهی دلسوزان نظام تعلیم و تربیت، بهویژه معلمان فرهیختهی نوگرایِ علاقهمند، نسبت به پیادهسازی صددرصدی برنامههای مدون. نیاز به همراهی و پشتیبانی درست مسئولین رده اول از وزارت آموزش و پرورش گرفته تا مدیریت ارشد استان تا در چند سال آینده، بتوان الگوی تحصیلی – تربیتی نوین ِقابل کاربستی را، متناسب با ویژگیهای روانشناختی با پشتوانه نظری و پژوهشی مناسبی اجرا نمود. در هزاره سوم، هنوز در بین هم روزگاران ما، هستند آدمهایی در لباس فرهنگی، اساس شایستگی را جنسیت، طبقه اجتماعی، قومیت یا ثروت میدانند
از آنجا که برنامه محوری و تغییر و اصلاح روشهای غلط نیاز به زمان کافی دارد، سیاسیون حامی دولت نهم و دهم و برخی نمایندگان منتسب به جریان اصولگرایی با سنگاندازی سعی در گرفتن وقت و مستهلک نمودن توان و انرژی مدیریت جدید به انحای مختلف با هدف ابتر گذاشتن هر طرح و برنامه نویی را دارند، چنانکه روز به روز توجه و پشتیبانی به این دستگاه مثل بچهای سرراهی، کمتر و کمتر میشود؛ بدی ماجرا آنجاست که خود وزیر بدون توجه به خواست فرهنگیان و بدنه آموزش و پرورش و خلاف رأی اکثریت جامعه بر آن است که تیشه به ریشه این نهال بزند و روشهای غلط پیشین را! که بر پایه سیاسیکاری، طایفهگرایی، کجسلیقگی، بیبرنامگی، عدم تخصص گرایی، عدم تهیه و توزیع مناسب محتوای آموزشی، بیتوجهی به اجرای دورههای تکمیلی در جهت بهروز سازی دانش کاربردی معلمان، دفاع ناآگاهانه و بنا شده بود، جایگزین روشها و متدهای امروزی نماید و موجبات تضعیف این نهاد حیاتی و آیندهساز را تا سر حد ممکن میسر نماید و از حضور مدرسین و دانایان و مؤلفین در سطوح مختلف آموزشی و پژوهشی با توصیههای غیر دلسوزانه و به بهانههای واهی و سیاسیکاریهای رایج جلوگیری نماید. این یعنی بازگشت به دورانی مدیریتی که میراث آن برای استان قرار گرفتن در رتبههای آخر آموزشی کشور با وجود داشتن استعدادهای ناب که ثمرات نامیمون آن تاکنون نیز ادامه داشته و همان افراد امروزِ روز هم درنهایت خودخواهی نمیگذارند بنایی که سنگ بنایش را خود کج گذاشتهاند، دستان صالح و توانمند و مجریان با تدبیری از نو پی افکنند.
جناب آقای بطحایی
وزیر محترم آموزش و پرورش!
ما نمیخواهیم به دورهای برگردیم که حدود 80 درصد استخدامشدهها، فاقد رشته مرتبط با تدریس در دورههای مختلف آموزشی بودند.
آقای وزیر!
ما نمیخواهیم به دورهای برگردیم که معلمان دوره ابتدایی مهارت ارتباط با کودک و روشها و شیوههای، درکِ دنیای روانشناختی کودک و ... را نیاموخته بودند.
آقای وزیر ؛ آیا استخدام افراد با صلاحیت حرفه معلمی، عبارت است از هر معلمی با رشتهی هوشبری، مامایی، ریختهگری، کشاورزی، برق، علوم سیاسی، زراعت و اصلاح نباتات، مروج سیاسی و فعالین ستاد انتخاباتی ...؟
آقای وزیر!
آیا بچهی خودتان را به این قبیل معلمان، با این سطح از مهارت و صلاحیت معلمی، میسپارید؟ آیا با صد ساعت و یا صد و پنجاه ساعت دوره فشرده ضمن خدمت و بدو استخدام، میتوان معلم، پرورش داد؟
آقای وزیر!
دوران سیاه مدیریت سفارشی در آموزش و پرورش به سر رسیده است. عدم شایستهسالاری، انتصابات سیاسی، قبیلهای شوکی است برای اهالی دانایی؛ چراکه می دانیم با تفکر خویشاوندگماری، بهجای شایسته گماری و بیتوجهی آگاهانه به راهبردهای «مدیریت دانش»، «مدیریت دانایی» یا «مدیریت اندوختههای علمی»، ریشه هر نوع رویشی در این حوزه خشکانیده میشود.
آقای وزیر!
هنوز از خاطرمان نرفته بهجز چند نفر، درصد بالایی از معاونین و مدیران نواحی و شهرستانها اهداف آموزشی و تربیتی را نمیشناختند و سابقه کار و فعالیت آموزشی نداشتند، لذا از همان روزهای اول، نتیجه این جزماندیشی در پروسه آگاهانه، تخریب سازی در جایگاه مدیریت، این شد که برخی نخبگان سازمان، با سالها تجربه، به دلیل کاهش انگیزههای کاری به دلیل عدم رعایت شایستهسالاری در انتصاب معاونین دستوری، ادارات را رها ساخته و ...
آقای وزیر!
تحقیق کنید در این انتصابها، کجا متناسب با منطق قرآن کریم و اندیشههای سیاسی – اجتماعی اسلام عمل شده است؟ من در عجبم که در هزاره سوم، هنوز در بین هم روزگاران ما، هستند آدمهایی در لباس فرهنگی، اساس شایستگی را جنسیت، طبقه اجتماعی، قومیت یا ثروت میدانند!
آیا بهواقع در این نهاد آیندهساز، نباید به عمل نابخردانهی تبار سالاری، جناحبازی، باندبازی، پایان بخشید؟
طبیعی است کسانی که اصل شایستهسالاری را اتوبوسی فهمیده باشند، در فهم سایر مؤلفههای فرایندی شایستهسالاری چون شایسته شناسی، شایسته سنجی، شایسته گزینی، شایسته گیری، شایسته گماری، شایسته داری و شایسته پروری نیز با مشکل روبرو خواهند شد و در نهایت تعلیم و تعلم را به تباهی خواهند کشانید. همه کسانی که الفبای تعلیم و تربیت را میشناسند، میدانند که زمان، یکی از مؤلفههای مهم و بیبدیل فرایند آموزش است که البته متناسب با ویژگیهای فرهنگی اجتماعی و درجهی پیشرفت اقتصادی جوامع، نگرشهای متفاوتی نسبت به آن وجود دارد.
دوران سیاه مدیریت سفارشی در آموزش و پرورش به سر رسیده است. عدم شایستهسالاری، انتصابات سیاسی، قبیلهای شوکی است برای اهالی دانایی آموزش، با الگویی به قدمت بیش از نیمقرن، از دیرباز در آموزش و پرورش ایران، نیازمند بازاندیشی بوده و هست، چرا که از یک سو، دارای شرایط متنوع جغرافیایی، اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی است و از سوی دیگر با مشکلات کمبود منابع مالی و مادی دست به گریبان است.این خواسته که نیازمند کار کارشناسی است و باید با تدبیر و با یک رویکرد آمایشی در درون نظام متمرکز موردبررسی و تحلیل قرار گیرد و پایلوت آن اجرا شود...
در بهتی معنادار، شاهد آنیم تحت تأثیر فشارهایی بیرونی از ناحیه برخی افراد منتسب به یک نگاه و نزدیکان برخی نمایندگان اصولگرا، عقیم مانده است.
ماندهایم که کدام را باور کنیم دم خروس را که مصوبات شورای عالی آموزش است یا قسم حضرت عباس را که سهم خواهی این نماینده و آن نماینده مجلس است.توجه داشته باشید که مردم این دیار نیز همراه و همگام سایر ایرانیان به این نوع نگاه نه گفتهاند و امروز بر شما و همه مدیران واجب است که پاسدار رأی و نظر این مردم باشید.
آقای وزیر!
از قربانی شدن و ذبح نمودن کیفیت آموزش و پرورش به پای هر مصلحتی پرهیز کنید و برای آبیاری و جانبخشی دوباره به این نهاد بگذارید مدیریت کنونی و مجموعه تحت امر ایشان با برنامه مدون علمی و عملی و به دور از هیاهو وجنجال های معمول عالم سیاست همچنان با صلابت و بدون اتلاف وقت فعالیت خود را ادامه دهند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نمایندگان مجلس بر اساس کدام اصل قانون اساسی حق دخالت در عزل و نصب مدیران در قوه مجریه بالاخص، وزارت آموزش و پرورش را دارند/ مدیرانی که در آموزش و پرورش شهرستانهای استان لرستان عزل شده بودند به پشتوانه چه افرادی، روابط را جایگزین قوانین و ضوابط کرده و با تحریک چه کسانی پس از عزل مجدد به پستهای قبلی برگشته بودند/ افرادی که در وزارت آموزش و پرورش در راس قدرت هستند در شیوه مدیریت و عملکردشان چه ضعفهای دارند که اختیارات قانونی قوه مجریه را به افراد خارج از هیات دولت واگذار میکنند/ عزل جناب آقای دریکوند تنها عزل یک فرد از منصب مدیریت یک سازمان نیست بلکه واگذاری غیرقانونی اختیارات یک قوه (قوه مجریه) به افرادی خارج از آن قوه است که بر اساس اصول قانون اساسی حق دخالت در عزل و نصبها در آن قوه را ندارند. قربانی کردن قانون، با هر دلیلی، قطعا نتایج مثبتی را به دنبال نخواهد داشت/ امیدواریم وزیر محترم با تکیه بر تدبیری که شعار رئیس جمهور بود، شایسته سالاری را در عزل و نصب های مدیران مدنظر قرار دهند نه منافع و مسائل حزبی و شخصی را
دخالت هاي گسترده بخش قابل توجهي از نمايندگان مجلس در عزل و نصب هاي مسئولين آموزش و پرورش بر پيچيدگي هاي چنين مشكلاتي افزوده است/ تاكنون تا چه حد به وظايف خود در زمينه قانونگذاري و نظارت بر اجراي قوانين در آموزش و پرورش عمل كرده اند/ حد متوسط جهاني در تخصيص درآمدهاي توليد ناخالص ملي به آموزش و پرورش، 5 درصد مي باشد و اين رقم حتي در برخي از كشورهاي داراي آموزش و پرورش پيشرو به 8 درصد هم رسيده است و اين در حالي هست كه با توجه به شواهد و گزارش هاي مرتبط، سهم آموزش و پرورش ايران از توليد ناخالص ملي از مرز 3 درصد هم نگذشته است/ آموزش و پرورش ايران در همه زمينه هاي شكلي، ساختاري، محتوايي، فرايندي،برايندي و پيامدي از مشكلات متعددي برخوردار بوده و هست/ دير زماني هست كه آموزش و پرورش ايران در مدار آرامش قرار نگرفته است و دخالت عوامل بيروني بر اين سيستم كهنه و گسترده، مجال نفس كشيدن را از اين نهاد سلب كرده است كه يكي از نمودهاي عيني آن، دخالت تعداد قابل توجهي از نمايندگان مجلس در دوره هاي مختلف بر انتصابات مديريتي مي باشد كه آموزش و پرورش را تبديل به دستگاه دنباله رو خود كرده اند/ مقايسه حقوق فرهنگيان با كارمندان بسياري از سازمان ها و نهادها، نشان از معطل ماندن مواردي از مزاياي مندرج در قانون مديريت خدمات كشوري مي باشد و اين در حالي هست كه فرهنگيان علاوه بر موارد مشخص در احكام كارگزيني خود از هيچ گونه مزاياهاي ديگر مانند بسياري از سازمان ها برخوردار نيستند/ دخالت هاي بخش هاي قابل توجهي از شما عزيزان در انتصابات آموزش و پرورش، مجال كارآمدي، مسئوليت پذيري و پاسخگويي و نيز خلاقيت هاي مديريتي را از اين سيستم سلب نموده است و سبب تكدر خاطر و نارضايتي فرهنگيان شده است
در طول یک سال مدیریت خود به رغم بدترین هجمه ها کارکردی قابل قبول داشته است حال به جرم برآورده نکردن خواسته های چندنماینده حامی سیدابراهیم رئیسی در آستانه تغییر است/ اخلاق و آزادگی دریکوند و احترام ویژه ای که برای معلمان، دانش آموزان و اصحاب رسانه قائل است/ دریکوند به دنبال ترویج و تثبیت یک گفتمان نوظهور در لرستان است.گفتمانِ"نه گفتن به نمایندگان تمامیت خواه که آموزش و پرورش را باستادهای انتخاباتی خود اشتباه گرفته اند"/ چه کنیم که در سپهر سیاسی ایران مروت و اخلاق و دلسوزی مدت هاست رنگ باخته است و همین افرادی که نام بردم (وزیر، معاون پارلمانی و استاندار) گویا چندان هم از رفتن دریکوند بدشان نمی آید/ فارغ از مساله رفتن یا ماندن دریکوند خوشحالم که پس از سال ها در لرستان مدیری بر مسند نشست که به تمامیت خواهان باج نداده است/ ناگفته نماند برخی رفقای نادان و بعضا فرصت طلب نیز که تعدادشان کمتر از انگشتان دست است در این مدت به اندازه مخالفان و شاید هم بیشتر به دریکوند و آموزش وپرورش خسارت زده اند و این خسارت ها موضوع امروز و دیروز نیست/ نمایندگانی که سخت پیگیر رفتن دریکوند هستند به زودی باید پاسخگوی عملکردشان در مجلس و نیز پاسخگوی ابهاماتی که در خصوص عملکردشان دربرخی سازمان هاپیش از ورود به مجلس وجود دارد باشند و البته بتوانند با استدلال های منطقی و علمی دریکوند را نقد کنند