گروه رسانه/
قرار بود " فرهنگ امنیتی " به جای مانده از دولت های نهم و دهم جای خودش را به " امنیت فرهنگی " بدهد .
فانی و دانش آشتیانی تا حد قابل قبولی در این زمینه کارنامه موفقی داشتند اما شکایت علیه معلمان منتقد و رسانه در آذربایجان شرقی ، خوزستان ، قم ، البرز و... در وزارت سیدمحمد بطحایی ، پرسش های فراوانی را ایجاد کرده است و به تدریج دارد به یک " فرهنگ سازمانی " در نظام تعلیم و تربیت تبدیل می شود .
اخیرا هم علیه رسانه « صدای معلم » شکایت شده است.
اخیرا برخی از فعالان صنفی معلمان به هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش احضار شده اند ؛ چیزی که در وزارت فانی و دانش آشتیانی سابقه نداشته است .
بطحایی چه می کند ؟
چرا وزیر آموزش و پرورش در مورد این وقایع تلخ و قابل تامل سکوت کرده است ؟
چرا کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و حداقل اعضای فراکسیون امید آن در برابر این مسائل حرفی نمی زنند ؟
تشکل هایی که نام " معلم " و " فرهنگیان " را با خود یدک می کشند قرار است در آینده چگونه از عملکرد خویش در برابر افکار عمومی دفاع کنند ؟
آیا برپایی چند نشست با بطحایی که برون داد و یا دستاورد خاصی برای جامعه معلمان نداشته است می تواند فلسفه وجودی آن ها را به اثبات برساند ؟
برگزاری نشست مخفیانه با " سعید جلیلی " بر اساس کدامین اصول و مانیفست مدنی و صنفی صورت گرفته است ؟
آیا قرار است آقای جلیلی مشکل آزادی بیان را در جامعه آموزش و پرورش حل کند ؟
« منشور حقوق شهروندی » مصوب توسط دولت تدبیر و امید تاکنون چه کاربرد و فایده ای در آموزش و پرورش و برای معلمان داشته است ؟
معاون رئیس جمهور و رییس سازمان اداری و استخدامی کشور می گوید: ( این جا )
" برخی کارگزاران، مدیران و کارکنان دولت به مفهوم حقوق شهروندی آشنا و مسلط نیستند .
آموزش حقوق شهروندی در نظام اداری به کارکنان بر اساس برنامه ای که از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور ابلاغ شده است باید در دستور کار مدیران باشد.
مردم باید مطالبه گری کنند و مدیران ملزم به پاسخ گویی هستند ... "
اما هنوز بسیاری از مدیران آموزش و پرورش پاسخ گو نبوده و یا خود را موظف به پاسخ گویی نمی دانند .
کسی هم آن ها را به این علت بازخواست نمی کند .
تاکنون سیدمحمد بطحایی نشست های مختلفی را با عنوان گفت و گو و ترویج فرهنگ گفت و گو و نقادی با دانش آموزان و اولیاء دانش آموزان برگزار کرده است .
اگر گفت و گو خوب است و راه گشا ؛ پس چرا زیرمجموعه مدیریتی ایشان وقعی به سخنان وزیر نمی گذارند و اولین و آخرین راه و مسیر را " شکایت " در مجامع قضایی دانسته و ادامه می دهند ؟
آیا قرار است در محافل و مجامع یک چیزی گفته شود اما در عمل چیز دیگری را شاهد باشیم ؟
مجموعه ای که نمی تواند در داخل خودش گفت و گو و نقد داشته باشد و همدیگر را تحمل نمی کنند ؛ قرار است چه چیزی را به دانش آموزان و جامعه آموزش دهند ؟
« صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش می خواهد که با این مسائل واقع بینانه و صادقانه برخورد کرده و زمینه باروری و رشد حرفه ای معلمان را با نقادی و گفت و گو فراهم کند .
اگر بطحایی واقعا آن گونه که در نشست با مشاوران زنان در ادارات کل سراسر کشور در باشگاه فرهنگیان بیان کرد ( این جا ) "نوکر مدرسه " است و باور دارد که همه چیز روال طبیعی خود را طی کند باید در عمل آن را نشان دهد .
مجموعه ای که بخواهد دهان منتقدان را ببندد و یا جو ارعاب و تهدید را نهادینه کند پایدار و پویا نخواهد بود و فرجام خوبی نخواهد داشت .
می توانیم ساعت ها درباره ما و گذشته ، ما و حال و ما و آینده به گفت و گو بنشینیم و از آن و درآن و برای آن حرف ها بزنیم و بشنویم و در آخر نتیجه بگیریم که مراقب راست خود باشید که چپ است و مراقب جلو باشید که عقب است و بعد در گوشی به شکلی که هیچ کس برداشت بدی نکند بگوییم ترمیم کنید آنچه را که متساهلان و اهمال کاران کرده و می کنند.
اگر در این روزها به مردم بگوییم که چند دسته شوید:
دسته اول: آنها که می توانند درباره انقلاب بخوانند و بنویسند و صحبت کنند و کاری کنند به راست بروند.
دسته دوم: آنها که نمی توانند درباره انقلاب بخوانند و بنویسند و صحبت کنند و کاری کنند به چپ بروند.
دسته سوم: آنها که می توانند در باره انقلاب بخوانند اما نمی توانند بنویسند و صحبت کنند و کاری کنند به عقب بروند.
دسته چهارم: آنها که می توانند در باره انقلاب بنویسند اما نمی توانند بخوانند و صحبت کنند و کاری کنند جلو بیاییند.
یک مجموعه ای وسط می ماند که خنثی و پوک هستند.
با پوک ها و خنثی ها کاری نداریم،اصلاً شاید مرده های متحرک باشند و اما :
دسته اول : کسانی می شوند که در آینده انقلاب سهم دارند چه مرد باشند و چه زن چه پیر باشند و چه جوان و آنان مشکلات و درد ها را می بینند و برای رفع و دفع خطرات تلاش می کنند و حرکت زا هستند .
دسته دوم : هیچ سهمی در انقلاب ندارند و خود را دور می زنند نه دیگران را حتی اگر هم سابقه خوبی داشته باشند و چون مقدمات تاثیر گذاری بر خودشان و دیگران را فراهم نکردند و سکوتشان باعث صحت و سلامت است.
دسته سوم: فقط غر می زنند و عیب جویی می کنند که حکم کود پای درخت را دارند و هرچه آنچه غرها بدبو باشد بهتر است.
و دسته چهارم لازم است مراقب باشند که دیگران را خواسته یا ناخواسته ناامید نکنند.
انقلاب مراقب مردم نیست بلکه مردم مراقب انقلاب هستند یعنی اینکه قرار نیست انقلاب به مردم بگوید:
فراموش نکنید کیسه گوشت و برنج شما به ته رسید هنگام تامین غذا است بیدار شوید تا از گرسنگی به خود نپیچید و هنگام کار است و لباس همت تن کنید تا دوباره پر شود و یا اینکه انقلاب به مردم بگوید که گوشه لباس شما فلان و بهمان جای آن آلوده شد و نفری را تعیین کنید تا پاک کند البته همیشه کسانی پیدا می شوند که به ظواهر و لباس ها کاری نداشته باشند و شکم ها و کیسه ها خالی باشد یا نباشد برایشان مهم نیست وتنها به فکر خود هستند و اگر کسی آمد و آنچه در کیسه ها بود و به تن لباس ها را تحریم کرد یا دزدید و رفت هیچ باکی نیست.
همواره برایمان عجیب بود و هست که چطور کسانی همیشه در صحنه ها وقتی صدای حادثه ای و فریادی به گوش آنها می رسد همه جمع می شوند و تکاپو دارند تا کمک کنند یا لااقل به تماشا بنشینند اما وقتی فریاد حادثه های انقلاب به گوش آنها می رسد هیچ تجمعی ندارند و یا اینکه چطور بسیاری برای حادثه های غم انگیز همیشه آماده باش و گل به دست و ناله زنان و سفارت برو می شوند اما در شادی ها بی تفاوت هستند و نهایت واکنشی که نشان می دهند این است که با انگشت اشاره پشت گوش و نوک بینی خود را می خارانند و می روند والبته این احتمال هم هست که شاید کسی نبوده که دست بر کتف آنها بگذارد قبل از آنکه مسافت زیادی را طی کرده باشد و از آنها بپرسد خواهرجان ! برادر جان !کجا می روی !؟
دزدان در فلنگستان محاکمه نمی شوند ؛ همین جا آنها را بگیرید قبل از آنکه فلنگ ها را ببندند.انقلاب حامی دزدان نیست. اگر آنچه که برای آنها نبود را برداشتند و به شکلات های کوچک قانع نبودند و جیب های کوچک را بزرگ کردند ؛ دلیلش این است که:
اولاً: داشته ها به موقع خرج نشد.
ثانیاً: در چهره ها غفلت دیدند.
ثالثاً: صدای آژیر نشنیدند.
و رابعاً: سنگ راهی ندیداند تا به خود آیند واین شد که می بینید و درب خروج و پنجره ها تا که باز شد همچون پری در آسمان شدند.
در همین حوالی دزد با معرفت هم پیدا می شود ،شخصی تلفن همراه کسی را برد و هنگامی که دید صاحب آن عکس های شخصی بسیاری دارد و بیمار سرطانی است ، برای اینکه فرزندانش آن عکس های او را یادگاری نگه دارند آن موبایل را برگرداند و یا دیگر دزد با معرفتی که وقتی دید آن نویسنده و استاد،حاصل یک عمر مطالعات و نوشته ها و صحبت ها و کارهای خود را در هارد دیسکی گذاشته آن را پس داد و با کمال ناراحتی نه از سادگی باید گفت که در این رهگذر چه خوب بود اگر بازهم دزدان بامعرفتی ببینیم که وقتی دیدند شخصی و مردمی به آنچه که برده اند نیازمند هستند خودشان بیایند و پس دهند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آقای محمد داوری فعال سیاسی – صنفی معلمان در توجیه اعلام نکردن خبر دیدار با جلیلی گفته است :
" وقتی ما به همراه جمعی می رویم این نظرمون را اعلام میکنیم جمع تصمیم میگیرند که جلسه علنی بشود یا نشود در مورد این جلسه اصلا نمی دانستیم که این جلسه رسانه ای خواهد شد یا نخواهد شد. فضا به گونهای بود که ما تصور می کردیم این جلسه علنی نخواهد شد . نه از طرف ما و نه از طرف آقای جلیلی بحثی در مورد رسانه ای شدن یا نشدن جلسه نبود ولی تصور غالب همه این بود که جلسه رسانه ای نمی شود اگر که اخلاقا ما مجاز می بودیم که رسانه ای کنیم یقیناً ما اولین تشکلی هستیم که از رسانه ای شدن آن استقبال می کردیم."
مدیران یک شرکت خصوصی یا مجموعه ای از موسسات خصوصی می توانند اخبار دیدارها و ملاقات ها و فعالیت های خود را اعلام کنند یا مخفی نگهدارند. اما نهادهای مدنی و احزاب سیاسی موظفند که گزارش فعالیت ها و دیدارها و ملاقات های خود با مقامات حکومتی و غیر حکومتی را به صورت شفاف با افکار عمومی در میان بگذارند.
منبع تئوریک این حرف که اعضای حاضر در جلسه در مورد اطلاع رسانی تصمیم بگیرند چیست؟ چنین تعبیر و تفسیری از اطلاع رسانی، گروه های مدنی را تا حد موسسات خصوصی انتفاعی، تنزل می دهد.
اطلاع رسانی شفاف تشکل های مدنی بحثی اخلاقی نیست بلکه یک وظیفه است. تشکل های مدنی مانند اتاق شیشه ای هستند.
به گفته یک فعال سیاسی اصلاح طلب حوزه معلمان ، ظاهرا این گونه دیدارهای اعلام نشده، یک رویه رایج بوده است. این فعال سیاسی معلمان برای دفاع از عدم اطلاع رسانی دیدار با جلیلی از دیدار مخفیانه فعالان فرهنگی با سازمان اطلاعات سپاه و پلیس امنیت، خبر داده است و با ذکر این سابقه خواسته است که دیدار با جلیلی را موجه جلوه دهد. یادداشت این فعال ، سوالات جدیدی را مطرح می کند . فعالان فرهنگی که با اطلاعات سپاه و پلیس امنیت دیدار کردند چه کسانی بودند ؟ آنها با چه عنوانی دعوت شده بودند ؟ دستور کار جلسه چه بود؟ فعالان چه گفتند و چه شنیدند؟ چرا این جلسات اطلاع رسانی نشد؟
من به خاطر ندارم که فعالان معلمی گزارشی از جلسه با نهادهای امنیتی و انتظامی منتشر کرده باشند. اگر نکرده اند این یک بدعت خطرناک است که عده ای به عنوان نماینده خودخوانده جامعه معلمان در جلسات گوناگون با نهادهای امنیتی و شخصیت های سیاسی شرکت کنند و از جانب معلمان سخن بگویند اما گزارش این جلسات را به معلمان ندهند.
در واقع حالا معلوم شده که جلسه با جلیلی یک اتفاق نبوده بلکه یک رویه بوده و قرار نبوده گزارش آن به اطلاع معلمان برسد.
ظاهرا آقای جلیلی از این قاعده تخطی کرده ! با فاش گویی این فعال (اگر اظهاراتش تکذیب نشود ) اعضای تشکل ها باید جوابگوی دیدارهای قبلی خود هم باشند.
تصور من این است که هدف فعالان فرهنگی از این دیدارها ایجاد حاشیه امن برای اعضای شان است.
در واقع آنها در این دیدارها از اقداماتی مانند برگزاری تجمعات بدون مجوز و اعتصاب و تعطیلی کلاس ها تبری می جویند و خود را به عنوان فعال مثبت و قانونمند معرفی و تلاش می کنند حفره های امنیتی خود را پر کنند.
این رفتار دو اشکال اساسی دارد :
اولا با این تفکیک تشکل های صنفی و برخی فعالان غیر حاضر در معرض اتهام و بازداشت قرار می گیرند. ثانیا این تشکل ها بدون اطلاع رسانی از این دیدارها و گزارش به معلمان ، خود را به عنوان گروهی انتفاعی برای گرفتن امتیاز برای اعضای خاص خوداز وزارتخانه و نهادهای امنیتی و شخصیت های سیاسی مطرح می کنند.
گروه آموزگاران اندیشمند
گروه رسانه/
همان گونه که در گزارش های پیبشین صدای معلم آمد ؛ سایه " تهدید " بر سر منتقدان روز به روز سنگین تر و گسترده تر می شود .
از شکایت علیه معلمان منتقد و رسانه های مستقل مانند صدای معلم تا احضار فعالان صنفی تشکل ها به هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش.
« صدای معلم » در نشست رسانه ای اصحاب رسانه به مناسبت بازگشایی مدارس در مهر ماه سال 97 حضورا نسبت به چنین روندی به سیدمحمد بطحایی هشدار داده بود .
تنها واکنش وزیر آموزش و پرورش هم سکوت بود .
« صدای معلم » اکیدا از « سیدمحمد بطحایی » به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید می خواهد تا به اجرای منشور حقوق شهروندی به ویژه بند " ج " آن در مورد " حق آزادی اندیشه و بیان " نظارت و پای بندی داشته باشد .
کانال اخبار فرهنگیان تحلیلی در این مورد نگاشته است .
گروه گزارش/
در روزهای گذشته برای برخی از فرهنگیان و فعالان صنفی معلمان از سوی هیات های تخلفات اداری برگ ابلاغ اتهام صادر گردیده است .
بر اساس اخبار رسیده ؛ تاکنون این ابلاغیه ها در تعدادی از استان ها مانند خراسان رضوی و خراسان شمالی برای این معلمان صادر گردیده است .
موارد اتهامی عمدتا شامل : " شرکت در تحصن " ، " تجمع " ، " ترک محل خدمت " و برخی موارد سیاسی بوده است . شکایت هایی که توسط مدیران زیرمجموعه « سیدمحمد بطحایی » در طول وزارت یک و نیم ساله ایشان علیه معلمان منتقد اقامه گردیده است و گزارش آن بارها در صدای معلم بیان گردیده است و با سکوت ایشان رو به رو گردیده است ؛ در کنار احضار فعالان صنفی معلمان به هیات های تخلفات اداری ناشی از پر رنگ شدن " فرهنگ امنیتی "در آموزش و پرورش و ضعف وزیر در پاسخ به انتقادات و مطالبات معلمان است
استناد هیات های تخلفات اداری به موادی مانند بند 33 ، بند 29 و بند 1 از ماده 8 قانون رسیدگی به تخلفات اداری بوده است .
نکته قابل تامل این است که این هیات ها مصادیق سیاسی را از فعالیت معلم متهم از طریق نوشتن متن در فضای مجازی اخذ کرده اند .
بند 1 از ماده 8 قانون مربوطه اشعار می دارد :
" اعمال و رفتار خلاف شئون شغلی یا اداری . "
این گونه موارد ناظر بر فعالیت و رفتار فرد شاغل در محیط کار است و به نظر می رسد هیات های تخلفات اداری از این قانون " تفسیر موسع " و یا حداکثری داشته و گویا قرار است معلمان را در همه جا مورد نظارت و کنترل قرار دهند .
آیا این هیات ها فرضا خود را " پلیس فضای مجازی " فرض کرده اند ؟
« صدای معلم » بر این باور است مواردی این چنین در تضاد و تعارض با موادی مانند بند ج از " منشور حقوق شهروندی " که دلالت صریح بر " حق آزادی اندیشه و بیان " دارد می باشد .
شکایت هایی که توسط مدیران زیرمجموعه « سیدمحمد بطحایی » در طول وزارت یک و نیم ساله ایشان علیه معلمان منتقد اقامه گردیده است و گزارش آن بارها در صدای معلم بیان گردیده است و با سکوت ایشان رو به رو گردیده است ؛ در کنار احضار فعالان صنفی معلمان به هیات های تخلفات اداری ناشی از پر رنگ شدن " فرهنگ امنیتی "در آموزش و پرورش و ضعف وزیر در پاسخ به انتقادات و مطالبات معلمان است .
« صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش می خواهد تا در راستای عمل به آموزه های دولت تدبیر و امید و عمل به منشور حقوق شهروندی ضمن پایان دادن به این روند زمینه استقرار امنیت فرهنگی را در محیط شریف تعلیم و تربیت فراهم آورد .
پایان گزارش/
گروه تشکل ها/
یکشنبه 7 بهمن برخی از اعضای تشکل های فرهنگیان شامل انجمن اسلامی معلمان ایران، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، جمعیت اسلامی فرهنگیان، سازمان معلمان ایران، جامعه اسلامی فرهنگیان و همچنین تعدادی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش نشستی با" سعید جلیلی " عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده رهبر ایران در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار کردند . ( این جا )
علی رغم گذشت بیش از یک هفته از برگزاری این نشست که یک ساعت و نیم به طول انجامیده است کسی از محتوای نشست و گفت و گوهای انجام شده اطلاعی ندارد .
تنها گزارشی که منتشر شده است همان متنی است که خبرگزاری فارس منتشر کرده است .
در این نشست رسانه ها حضور نداشته اند .
در این ارتباط ، « جواد بابازاده » گفت و گویی را با « محمد داوری » سخنگوی سازمان معلمان ایران انجام داده است .
« صدای معلم « ضمن انتشار متن کامل این گفت و گو از تشکل ایشان بر اساس گفته های خودشان و نیز اصل شفافیت ، منشور حقوق شهروندی و اصل دانستن حق مردم است ؛ دعوت می کند تا متن کامل این نشست به اطلاع افکار فرهنگیان برسد .
گروه تشکل ها/
چندی پیش گزارش صدای معلم در مورد نشست برخی از اعضای تشکل های فرهنگیان شامل انجمن اسلامی معلمان ایران، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، جمعیت اسلامی فرهنگیان، سازمان معلمان ایران، جامعه اسلامی فرهنگیان و همچنین تعدادی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش با" سعید جلیلی " عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده رهبر ایران در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار منتشر گردید . ( این جا )
موضع تشکل های فرهنگیان شرکت کننده تاکنون " سکوت " بوده است .
« انجمن اسلامی معلمان ایران » در بیانیه ای در مورد این نشست توضیحاتی ارائه کرده ( این جا ) و تصریح کرد :
" این موضوع درجلسه مورخ ۹۷/۱۱/۱۱ شورای مرکزی مورد بررسی قرار گرفت و شورای مرکزی نظر مساعدی در خصوص این نشست ندارد ."
انجمن اسلامی معلمان شهرستان رباط کریم در بیانیه ای که برای صدای معلم ارسال کرده است نسبت به این حرکت تشکل های فرهنگیان انتقاد کرده است .
گروه تشکل ها/
چندی پیش گزارش صدای معلم در مورد نشست برخی از اعضای تشکل های فرهنگیان شامل انجمن اسلامی معلمان ایران، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، جمعیت اسلامی فرهنگیان، سازمان معلمان ایران، جامعه اسلامی فرهنگیان و همچنین تعدادی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش با" سعید جلیلی " عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده رهبر ایران در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار منتشر گردید . ( این جا )
موضع تشکل های فرهنگیان تاکنون " سکوت " بوده است .
« انجمن اسلامی معلمان ایران » در بیانیه ای در مورد این نشست توضیحاتی ارائه کرده است .
گروه اخبار/
سید محمد بطحائی در «همایش کشوری نیمکتهای سوخته و یادواره شهدای زینبیه و ثارالله» در میانه بیان کرد: بمباران هشت سال دفاع مقدس یکی از شقاوتمندانهترین رفتارهایی بود که دشمن با سنگ دلی تمام به کشورمان روا داشت و با خیال خود، از این روش میخواست مقاومت مردم را از بین برده و امید، استقلال و باور را در بین مردم بخشکاند.
وی ادامه داد: وقتی دشمن توان مقابله با رزمندگان کشور در خط مقدم را پیدا نکرد، به شهرها حملهور شد که در این حملات کودکان و نوجوانان در معرض خطر قرار گرفتند.
بطحائی با اشاره به صادر نشدن هیچگونه اعلامیه جهانی برای حوادثی همچون بمباران مدارس در میانه، گفت: عدم صدور اعلامیه جهانی برای محکومیت بمباران مدارس، چهره منافقانه مجامع بینالمللی را رسوا کرد.
وی اضافه کرد: امروز حوادثی نظیر بمباران میانه در یمن، فلسطین، افغانستان و صدها نقطه دیگر در دنیا رخ میدهد که نشانگر ننگ پایدار برای استکبار و استعمار جهانی است.
وزیر آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: صدها کودک و نوجوان در یمن زیر بمباران سردمداران رژیم سعودی قرار دارند و دهها هزار کودک فلسطینی نیز زیر بمباران صهیونیستهای حیوان صفت جان میدهند. در تمام این جنایتها به صورت مستقیم و غیرمستقیم، نقش آمریکا و رژیم صهیونیست آشکار بوده، اما باز مجامع بین المللی سکوت کردهاند.
وزیر آموزش و پرورش مطرح کرد: کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد مسئولیت راهبری و نظارت کنوانسیون ۵۴ مادهای حقوق کودک را برعهده دارد و اگر کشوری سرویس ویژه برای شکایت کودکان قرار ندهد، مدام در مجامع بین المللی مورد اتهام قرار میگیرد و امکان دارد علیه آن کشور قطعنامه نیز صادر کنند؛ اما این کنوانسیون در مقابل این همه جنایت سکوت کرده و اشک تمساح میریزد.
وی در خصوص برگزاری همایش کشوری نیمکتهای سوخته، خاطرنشان کرد: برگزاری این همایش فرصتی بود تا به جامعه بین المللی تلنگری وارد شود. کودکان معصوم در جنگها و تجاوزات به جوامع محروم، همواره مثل اهرم فشار به جامعه هدف، مورد سو استفاده قرار میگیرند.
بطحائی در خصوص جنگ روانی آمریکا در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: آمریکا با همان هدف قبلی خود و به منظور مجاب کردن ایران برای پیروی از سیاستهای زورگویانهاش، به دنبال ناامید کردن مردم ایران است.وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه امکانات کنونی قابل قیاس با ۴۰ سال گذشته نیست، خاطرنشان کرد: میتوانیم مقابل قلدری و زورگویی بایستیم و با تدبیر، مدیریت، بصیرت، مقاومت و پایداری از این جنگ ناجوانمردانه خارج شویم.
دنیای اقتصاد
گروه اخبار/
« عبدالرسول عمادی » رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش و سرپرست معاونت آموزش متوسطه استعفا کرد .
عمادی در پستی که در صفحه شخصی خود منتشر کرده است از هر دو پست ستادی خود استعفا داده اما به دلایل این کار اشاره نکرده است .