علت خودکشی دو دانش آموز اصفهانی مشخص شد.
"روز شنبه دو دختر دانش آموز 16 ساله اصفهانی در پی بازی نهنگ آبی، خود را از روی پل به پائین پرتاب کردند. در این حادثه یکی از دانش آموزان در دم کشته شده و دختر دیگر به شدت مجروح شد.
رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان اصفهان سرهنگ ستار خسروی گفت: دختر کشته شده حادثه سقوط از روی یکی از پلهای بزرگراهی در اصفهان به شدت درگیر چالشهای اینترنتی بوده است. بر اساس نظر پزشکی قانونی مواردی از خودزنی در بدن این دانش آموز مشاهده شده که نشان میدهد وی تحت تاثیر چالشهای اینترنتی خودزنی کرده است.
وی ادامه داد: گفت و گوهای شب قبل از سقوط با دوستان از طریق تلفن همراه و دست نوشتههای به دست آمده نشان از اراده و مصمم بودن این دو نفر برای خود کشی بوده است. روی تلفن همراه دانش آموز فوت شده تصاویر ترسناک دیده شده است. وی پیش از پرتاب کردن خود با دوستش از روی پل یک ویدئو از خود ضبط میکنند."
سالم ترین کانون زندگی در مدارس بود اما این روزها اخبار خوشایندی از مدارس نمی آید. امنیت جانی و فکری کودکان و نوجوانان و جوانان کشور در معرض خطر ات جدی قرار گرفته است. با مقصر نشان دادن فضای مجازی و اینترنت و.... فقط خودمان را از احساس مسئولیت رهائی می دهیم و بدین وسیله صورت مسأله را پاک می کنیم.
حال به دلیل بحران های موجود در خانواده یا جامعه یا خود مدارس ، این روزها خبرهای خوشی از دنیای معصوم دانش آموزان به گوش نمی رسد.
برای آلودگی هوا که مبنای تنفس و تداوم حیات بشری است وضعیت هشدار می دهید هرچند کار زیادی از دست کسی بر نمی آید و سردرگمی غوغا می کند، اما برای آینده سازان کشور ، از اعلام وضعیت بحران خبری نیست.
اگر به موقع همه آنچه را که در مدارس اتفاق می افتاد بین مدیر و دبیر پرورشی و مسئولین ادارات محرمانه لاپوشی نمی کردید و با معلمین و اولیا در میان می گذاشتید امروز شاهد چنین بحرانهائی هم نبودیم. ما معلمین برای کدام آرمان تلاش می نمائیم؟ آینده جامعه با چنین دردنامه هائی روشن نیست؟!
آزار جنسی ، خود زنی و تیغ زنی و خون بازی ، خودکشی و رفتارهای نامتعارف و....مگر مدارس ما محله هارلم سیاه پوستان آمریکاست که پر از خلافکار و قانون شکن باشد؟
بحران تربیتی کجاست؟
در جدایی پرورش از آموزش در طی 38 سال ،
در سیاست جدائی جنسی ما در اجتماعات گوناگون ،
در بی محتوایی برنامه های سیما و فیلم های سینما و گرایش افراد به شبکه های خارجی
در رخوت و خستگی ناشی از برنامه های سیما
درالگوی بد بودن برخی از بازیکنان ملی ورزش های مختلف ،
در تلاطم بدبختی های اقتصادی و اجتماعی خانواده ها ،
در بحرانهای عاطفی والدین ، در بی محتوایی مفاهیم کتب درسی ،
در معلم قلمداد کردن هر رهگذر ،
در چندگانگی مدارس که افسار تعلیم و تربیت در آن به پول سپرده شده است ،
در افزایش فقر ،
در تحقیر اقتصادی شاغلان زیر خط فقر ،
در مدیر بازی دایره وار مسلسل گونه ناکارآمد،
در تعویض ها یا انتصاب های سیاسی مدیریت ها ،
در عدم پاسخگو بودن وزرای کابینه به دردنامه ها،
در فراموشی نمایندگان بعد رسمی شدن نمایندگی شان ،
در ناکافی بودن مجازاتها ،
درعدم مجازات مجرمین دانه درشت مفاسد اقتصادی ،
در عادی بودن جرم و خطا و خلاف در جامعه،
و...
همه این موارد فرضیه ای به اثبات نرسیده هستند اما حداقل می توان در باره آنها اندیشید. علل دیگر را جست و جو کرد. سمینارهای بحران تشکیل داد. از والدین متخصص در امور مربوطه استمداد کرد. صدا و سیما رسالت ترویج آگاهی را در پیش بگیرد.
به جای هدایت مدارس توسط عوامل دست اندرکار ، امروز دانش آموزان عاصی ، هر چند 10 - 20 درصد کل آنان ، برناتوانی ما مسلط شده اند و هر روز با رخداد جدیدی همگان را انگشت به دهن می کنند.
سن بلوغ جنسی از یک طرف کاهش یافته است از طرف دیگر سیستم 3- 3- 6 ، باعث شده که کلاس ششم در پایه ابتدائی باشد. از کودکی به ما می گفتند که با بزرگتر از خودت بازی نکن ، دلایلش را همگان می دانند. و ما چه کردیم ؟ قرار نیست هر کس به عنوان وزیر به طور ضربتی به سیستم آموزشی کشور شوک وارد کند و بعد برود. این شوک ها به طورآشکار یا پنهان برهمه بخش ها ی آموزش و پرورش اثر می گذارد. ما در کل کشور چند نوع مدرسه ترکیبی هم شیفت یا شیفت مخالف ابتدائی - راهنمائی - متوسطه با هم داشتیم یا داریم؟ برخوردها و اثرپذیری های دانش آموزان از نا هم سن و سالان ، مخاطره آمیز نیست؟
ارتباط اولیای مدرسه با دانش آموز در حد بکن – نکن مانده است. در خانواده نیز بیشتر افعال نهی حاکم هست یا فشارهای تحمیل رشته و آینده و شرکت در کلاسهای بی حد و مرز.
کودک یا نوجوان کشور ما آستانه تحمل این همه فشارها را دارد؟ نتیجه بحران اخلاقی و شخصیتی است. سردرگمی است. بی هویتی است. مسخ شدن در چیزهای غیر بومی است. پا درهوائی است. بلاتکلیفی است. نتجه اش خطا و لرزش و لغزش است. آستانه تحمل آنان را سرریز کردیم. آنها همانند دیگ بخار به مرحله انفجار رسیده اند. پنهان کاری ما بر حوادث مدرسه ای ، دُمل چرکین را متلاشی کرده است و امروز ما شاهد عفونت های جاری و ساری آن هستیم.
اگر فرزندان جامعه ما ناخواسته خیلی زود بزرگ شده اند پس امروز رسالت همه ما دشوار است. امروز باید آنان را از شرایط نامطلوب جدائی از ارزش های خانواده و مدرسه آگاه نمود. هر چند اگر این ارزش ها کارآمد و کافی بود بحرانی به وجود نمی آمد. امروز دانش آموزان یا فرزندان ما به محبت و توجه بیشتری نیاز دارند. نسل ما به تبعیت باورها و ارزش های خانواده و جامعه در مسیر راستی قدم گذاشت. امروز به هیچ چیز اعتماد نیست. گوئی ارزشها و هنجارها در لبه پرتگاه منتظر مدیریت و برنامه ریزی ما هستند تا تکلیف سقوط یا رهائی خودشان را مشخص سازند.
امروز هر سه قوه ، وزرای آموزش و پرورش و آموزش عالی، بهداشت و درمان ،فرهنگ و ارشاد اسلامی ، دادگستری و نیروهای انتظامی ، اولیای دانش آموزان و مدرسه ، رسانه های جمعی بالاخص تلویزیون به دلیل اثرگذاری مستقیم اش، سایت های مختلف در فضای مجازی ، همه باید با نسل جوان مهربان و صمیمی باشند. برای او محتوی با ارزشی پی ریزی نمایند. بدون فشار و کنترل انضباطی سخت ، اعتماد آنان را به ادامه سالم زندگی جلب نمایند.
وضعیت تعهدات اخلاقی و شخصیتی در مدارس ما امروز قرمز است. برای سفید کردن آن به قول اینشتین باید اول صورت مسأله را خوب بفهمیم و بعد به حل آن بپردازیم. با پاک کردن آن یا کم شمردن تعداد آن ، موجبات تسری رفتارهای نامطلوب اجتماعی در بین اثر پذیر ترین گروههای سنی خواهیم بود. آنان خیلی زود همه چیز را یاد می گیرند. هم خوب و هم بد را. محتوا را ما می دهیم. ما باغبانان در تثبیت معصومیت کودکان و نوجوانان کوتاهی کرده ایم.
امروز روز به خود آمدن است.
امروز روز اعتماد به آحاد ملت است.
امروز روز استمداد از همگان است.
امروز روز سکوت و پنهان کاری نیست.
امروز روز اعتراف مقصرین و مسببین حوادث بهت انگیز مدارس کشور است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
در مورد معاون پرورشی باید بگم اکثر مدارس اينها اصل واساس وظيفه شون رو فراموش كردن.اصلا خودشون اخلاق ندارن.بارها خودم شاهد برخورد معاون پرورشی تو مدارس بودم.وظیفه معاون اموزشی رو انجام میدن.هیچ کس هم از معاون پرورشی نپرسیده وظیفه شما چیست و چرا انجام نمیدهید.خانم امامی درد زیاده.و در حوصله صدای معلم نمیگنجد.خدا به ما کمک کنه.
نمی دانم چیزی که صحیح نیست و همگان بر
نادرستی آن اِشراف دارند چرا ادامه می یابد.
می خواهند وقتی نادرستی تنومند گردید آنرا ببرند؟
حال که نهال است با یک همت عاقلانه کَنده می شود.
سرعت تغییرات منفی در جامعه ما
خیلی خیلی زیاد است. با فاصله 2 تا 5
سال می توان آنرا مشاهده کرد. سال 69
از دانشگاه فارغ شدم و تا سال 71 با
استادها در ارتباط بودم . از یکی از آنها
پرسیدم ما بهتر بودیم یا دانشجوهای
امروز. گفتند : کلاسهای شما کجا و حال کجا؟
و سال 90 کجا و حال کجا؟ هم کار والدین
سخت است هم معلمین.
الان گاههی سر کلاس به هم توهین میکنند !حرف زشت بههم میزنند! درس نمیخوانند! دروغ و تهمت و...داشتن دوست دختر یا دوست پسر و بعضیهاشون چندتا!!! و...براشون عادی شده!!
من دبیر کمترین انگیزه خدمت را دارم اما برا حلال شدن حقوقم در حد وظیفه تدریس میکنم و...
بنده این بُرش ارزشی را در مقایسه دهه 80 با دهه 70 ، تجربه کرده ام.
این بازی که برای نوجوانان طراحی شده و تشویق به خودکشی میی کند، در این ایران پرونده این ماجرا بعد از خودکشی 2 دختر اصفهانی داغ شد در حالی که اولین خبرها حاکی از این بود که دختران اصفهانی قربانی این بازی مرگبار شده اند اما وزیر ارتباطات این فرضیه را مردود شمرد
هنوز میزان شیوع این اپلیکیشن در ایران و آثار مخربش به اثبات نرسیده است. درباره اینکه آیا لازم است نگرانی از آن را وارد حوزه آموزش و پرورش کنیم یا خیر، منتظر گزارش وزارت ارتباطات هستیم.
ماجرای بازی مرگبار نهنگ آبی به جلسه هیات دولت کشیده شد. بازی اینترنتی چالش #نهنگ_آبی که در روزهای اخیر نگرانی زیادی در میان خانواده ها ایجاد کرده اولین قربانیانش را از روسیه گرفت.