صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دکتر جمالو/ جامعه شناس

دامپینگ چیست؟ ماجرای یک درصد و 99 درصد !

دامپینگ و خطرات آن  خیانت بزرگی بنام دامپینگ در جامعه در حال وقوع است . هوشیار باشید .
یک فروشگاه زنجیره ای را تجسم کنید. بسیار بزرگ. بسیار شیک. وارد محله ای می شود. محله ای با مردمانی از طبقه متوسط. نبش اصلی ترین چهار راه محله، زمینی به وسعت 10 هزار مترمربع را می خرد. آن را در هفت طبقه می سازد. با پله برقی، آینه ها و لامپ های زیبا.
خوشحالید نه؟  
فروشگاه شروع به کار می کند. تعداد زیادی از اهالی محل را هم استخدام می کند. ولی فقط چند ساعت در هفته. مثلا روزی یکی دو ساعت. چه خاصیتی دارد؟ روشن است که وقتی خانم خانه دو ساعت در فروشگاهی که با آن همه زلم زیمبو و رعایت قواعد مارکتینگ چیده شده کار می کند، خرید روزانه اش را هم از همان جا انجام خواهد داد به خصوص که قیمت ها هم پائین تر از عباس آقای میوه فروش و حسین آقای پارچه فروش است. حتی پائین تر از قیمت تمام شده! به این می گویند دامپینگ!

جالب اینکه خانم عباس آقا هم میوه اش را تازه از همان فروشگاه می خرد. چرا؟ چون عباس آقا سالها هرچه میوه بد داشته که کسی نخریده بوده به منزل آورده. الان خانم عباس آقا خودش دارد کار می کند. با حقوق خودش حسرت  سالیان را از دلش در می آورد.
چند ماهی گذشته. کار و بار عباس آقا و حسین آقا خراب است. درآمدشان اجاره مغازه شان را هم در نمی آورد. شاگرد مغازه اخراج می شود و می رود در فروشگاه زنجیره ای استخدام می شود. هفته ای 10 ساعت. ولی حقوق ساعتی اش بالاست. این حقوق ساعتی آن چنان توقع او را بالا برده که جای دیگری نمی تواند کار پیدا کند.


دو سال گذشته. عباس آقا در شرف ورشکستگی است. آخرین مقاومت ها را کنار می گذارد و مغازه را تعطیل می کند. او نیز به فروشگاه زنجیره ای می رود و زیر دست شاگرد سابقش که حالا یکی از انباردارهای فروشگاه است استخدام می شود. همسرش اما اخراج شده است. چون انتظار داشته بعد از دو سال حقوقش یا دست کم ساعت کارش اضافه شود.


چهار سال گذشته است. صاحب مغازه عباس آقا دو سال است اجاره ای نگرفته است. از وقتی عباس آقا مغازه اش را خالی کرده یکی دو مستاجر عوض کرده که هیچ کدام بیش از یکی دو ماه دوام نیاورده اند. کاسبی نیست. مغازه ها را به قیمت ارزانی می فروشد به یک بساز و بفروش.

سال پنجم دیگر محله مردمانی از طبقه متوسط ندارد. حسین آقا و شاگردش هر دو کارگر ساختمانی هستند. قیمت های فروشگاه زنجیره ای بالاست. سود هشتصد درصدی روی قیمت تمام شده کالا عادی است. فروشگاه حقوق ساعتی را کم کرده. تعداد بیشتری را با ساعت های کمتر استخدام کرده است.


سال هفتم. فروشگاه محله را به خاک سیاه نشانده. کسی دیگر در آن محله پس اندازی ندارد. فروشگاه کالاهایش را به سایر شعبه ها انتقال می دهد. این شعبه تعطیل است. مردم فقیر منطقه قدرت خرید از چنین فروشگاه باکلاسی را ندارند!
این اتفاقی است که هر روز در آمریکا می افتد. صاحب فروشگاه همان یک درصد است و ساکنین محله همان 99 درصد. فقرا فقیرتر و پولدارها پولدارتر می شوند. شهردارهای مناطق و شهرهای کوچک هر روز با التماس از مردم می خواهند که به جای خرید از فروشگاه های عظیم، از بیزینس های محلی (عباس آقا و حسین آقا) خرید کنند. ولی اغلب مردم با همین طرز فکر شما خریدشان را از غول های بزرگ انجام می دهند. شیک. ارزان!


از خودتان بپرسید چرا اروپا غول های آمریکایی مثل والمارت را محدود کرده؟ جالب اینکه به دلیل همین محدودیت متهم به کمونیست بودن و مخالفت با تجارت آزاد هم می شود.
نه دوست عزیز. هرکه ارزان می فروشد برای رضای خدا ارزان نمی فروشد!
اگر چین سیب و پرتقالش را با ضرر وارد کشورتان می کند و ارزانتر از باغدار شما ميفروشد برای این است که می خواهد باغدار باغش را نابود کند و ویلا بسازد.

اگر چین پیراهن مردانه را در تهران می فروشد 5000 تومن و شما برای دوختن همان پیراهن باید 10 هزار تومن مزد بدهی، فقط به دلیل ارزانی نیروی کار چینی نیست! بلکه دارد دامپینگ می کند!

قضیه خیلی ساده است .  
این قضیه متاسفانه دلیل اصلی تعطیلی کارخانجات اخیر است.

برگرفته از پژوهش استاد جامعه شناسی دکتر جمالو

کانال دموکراسی

جمعه, 04 آبان 1396 10:57 خوانده شده: 1858 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +12 0 --
مینو امامی 1396/08/04 - 11:31
استاد بزرگوار با کمال شرمندگی ،
دامپینگ در تعابیر اقتصادی عبارتست از فروش کالا در یک بازار خارجی با قیمتی کمتر از هزینه نهائی تولید آن کالا در کشور عرضه کننده، به منظور کسب مزیت در رقابت با دیگر عرضه کنندگان همان کالا. در مبادلات بین المللی به فروش کالا با قیمتی پائین‌تر از قیمت بازار داخلی نیز معمولاً دامپینگ رقابت مکارانه و یا تبعیض قیمت در بازرگانی خارج نیز می‌گویند.
تا جائی که سواد حقیر اجازه می دهد دامپینگ به مبادلات خارجی مربوط است. کشور چین با دامپینگ کمر آمریکا را شکسته است.
و آنچه که شما اشاره نمودید ، ایجاد مرض مصرف گرائی صرف بدون اختیار فردی است. عادت به خرید کالاهائی که نیاز بدانها نیست. تمامی فروشگاههای بزرگ با هدف رفاه مردم جهت خرید اما در واقع تلهء خرید بیش از حد است.
با تشکر دانشجوی جامعه شناسی.
پاسخ + +1 0 --
خانم فرهنگ 1396/08/04 - 13:02
فروشگاه مگامال رفتم متوجه شدم تخفیف کم شده وقتی پرسیدم گفتم چون تازه انبار گردانی داشتیم.البته قانع کننده نبود. پارکینگ رایگان به پولی تبدیل شده. دراین فروشگاهها اگر متوجه شوید بیشتر تخفیف ها به کلاهایی که در اندازه کوچک هستند تعلق گرفته درصورتی که با یک حساب سر انگشتی منوجه میشویم که دوغن که مصرف خانواده است بزرگ آن با تخفیف کمتر ارزانتر است. در فروشگاهای کورش وسینا هم به همین طریق است
پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1396/08/04 - 22:13
باید دید این یک درصد در ایران این ثروت را از کجا بدست آورده اند آیا قانونی بوده یاخیر ؟؟؟؟؟اگر قانونی بوده که قانون تجارت بوده است آما اگر غیر قانونی چگونه باید با این ثروت باد آورده برخورد شود ؟؟؟؟؟مثال چه کسانی از بانک سرمایه وامهای نجومی گرفته اند ؟؟؟چه برخوردی شده؟؟؟؟اگر این مسئله حل شود عباس آقا و حسین آقای شما هم بنایی نمیکنند و به کارشان ادامه خواهند داد
پاسخ + 0 0 --
Ali 1401/11/19 - 11:09
سلام حرفتون درست درست من بازاری هستم و دارم میبینم چه بلایی داره سر بازار میاد یه عده وارد بازار شدن و جنس عین جنس من رو به ظرر دارن میفروشن فقط هیچ راه چاره ای نداریم

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور