گروه اخبار/
سید محمد بطحایی در حاشیه جلسه امروز هیات دولت در جمع خبرنگاران در ارتباط با پرسشهایی درباره تعیین رئیس دانشگاه فرهنگیان اظهار داشت: تمام تمرکز ما برای شروع سال تحصیلی است. استفاده از تمام توان وزارتخانه برای آغاز یک سال تحصیلی با شور و با مشکلات کم است البته این به این معنا نیست که ما همهی مسائل را فراموش کرده باشیم و به موضوعات مان فکر نکنیم و صبر کنیم سال تحصیلی شروع شود و بعد دربارهی آن فکر کردن را آغاز کنیم.
وی ادامه داد: اما همه تصمیمگیریها را منوط کردیم به اینکه سال تحصیلی آغاز شود ، مشورتهایمان را انجام دادهایم اما اجازه میخواهم که پاسخ قطعی به شما را در مهر ماه عرض کنم که به چه ترتیب دانشگاه فرهنگیان اداره خواهد شد.
وزیر آموزش و پرورش همچنین گفت که همه تمرکز همکاران ما درآموزش و پرورش بر مهر ماه و آغاز سال تحصیلی است.
وی سپس گفت: آموزش و پرورش و مدارس ما باید از شور و نشاط بیشتری از آن که الان هست برخوردار شود. چون سال تحصیلی شروع شده و برنامههای تدریسی هم تنظیم شده است، در متن برنامههای درسی برای سال تحصیلی جاری نمیتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم اما جلساتی گذاشتهایم و دو برنامه مشخصا برای این موضوع با عنوان برنامههای جانبی پیش بینی شده است که از آغاز سال تحصیلی اجرا خواهد شد.
بطحایی خاطر نشان کرد: جزییات برنامهها که مشخص شد حتما به استحضار مردم خوب خواهم رساند. وزارت آموزش و پرورش مصمم است که حال و هوای آموزش و پرورش شور و نشاط بیشتری داشته باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که چه هماهنگیهایی برای کودکانی که مدارک شناسایی کافی ندارند جهت حضورشان در مراکز آموزشی دیده شده است گفت: پیش از این در شورای عالی آموزش و پرورش مقرره ای دراین باره داشتیم که متاسفانه در یکی دو سال اخیر مقداری مورد غفلت قرار گرفته است. اصل کلی این است که هیچ دانش آموزی نباید به دلایل مختلف از جمله مدارک شناسایی از تحصیل باز ماند.
وزیر آموزش و پرورش درهمین راستا تاکید کرد: تحصیل کردن مثل اکسیژن میماند که نمیشود آن را از کسی گرفت ، هر کسی با هر شرایطی باید امکان ادامه تحصیل را داشته باشد. من شنبهی همین هفته جلسهای با مراجع ذی ربط پیش بینی کردم تا بررسی مجددی دراین زمینه داشته باشیم . فکر میکنم مقررهای که در شورای عالی بود و پیش از این به تصویب رسید ادامه پیدا کند.
وی در ارتباط با پاداش فرهنگیان در سال ۹۵ گفت: پاداش سال ۹۵ پرداخت شده است ما پیش بینیهایی برای کسانی که در سال ۹۶ به بازنشستگی نائل خواهند آمد کردهایم. تعداد بازنشستگان ما طی ۴ سال آینده سیر صعودی به خود میگیرد و به تبعش یکی از آثارش پرداخت پاداش و بالا رفتن هزینهها است. فکر نمیکنم که با اهتمام دولت برای برطرف کردن این موضوع مشکلی ایجاد شود. شاید با تقسیط و یا تاخیر زمانی مواجه شویم اما حتما پرداخت خواهد شد.
بطحایی در ادامه اظهارکرد: برنامهای درنظر داریم که انشاء الله بتوانیم برای کسانی که شرایط بازنشستگی را پیدا میکنند و به ادامه همکاریشان نیاز داریم با رضایت خودشان استمرار خدمت شان را داشته باشیم تا در این سال تحصیلی از حضورشان استفاده کرده و با مشکل خلاء نیروها مواجه نشویم.
وی در پاسخ به پرسشی در ارتباط با سند ۲۰۳۰گفت: سند ۲۰۳۰ با تاکید و دستور رهبری کاملا متوقف شده است. فصل و باب این موضوع بسته شده است. اگر هم احیانا اقدامات اجرایی درباره سند ۲۰۳۰ صورت گرفته باشد همهاش متوقف شده است، بنابراین دیگر این سند موضوعیتی ندارد.
وزیر آموزش و پرورش در پایان با اشاره به توجه این وزارتخانه نسبت به پاسخگویی به مطالبات فرهنگیان گفت: سازمان برنامه و بودجه به جد این را در برنامهی خود گذاشته و امیدواریم مشکلی در خزانه وجود نداشته باشد و ما بتوانیم قبل از سال تحصیلی بخشی از مطالبات را پرداخت کنیم.
ایسنا
پایان پیام/
در دین اسلام جواب سلام از خود سلام واجب تر است ؛ حال چگونه می شود که مدیران رده پایین تا بالای وزارت آموزش و پرورش، جواب سلام ما فرهنگیان را نمی دهند، در عجبم/ مگر شما نمی بینید که آستانه ی صبر ما سر رفته است/ مگر شما اثرات هدیه ی خودتان به ما را نمی بینید؟ یأس و نومیدی / مگر شما افسردگی ناشی از ناتوانایی های فرهنگیان در ارتباطات فامیلی را نمی بینید/ مگر شما تقاضای حق و حقوق قانونی برابر با سایر وزارتخانه ها را نمی شنوید/ مگر شما یک از هزار خطابه به وزیر گفتن زیر مجموعه خود را نمی شنوید/ با ما صادق باشید .... ما هم از پدری شما به هیچ وجه راضی و خشنود نیستیم. تکلیف ما فرهنگیان از اینجا رانده و از آنجا مانده را به صراحت مشخص بفرمایید/ جناب وزیر ! حداقل بعد انتخاب شدن برای وزارت آموزش و پرورش برای کلیه خوانندگان و نویسندگان و مسئولین صدای معلم ، یک سلامی خشک و خالی ، ابراز می داشتید ؛ نه از آن جهت که ما مداحان مقامات هستیم بلکه از آن جهت که شما صدها سلام ما را بی جواب گذاشتید/ نه مسئولین وزارتخانه در گذشته و نه امروز، جوابی برای سلام و آلام و دردها و رنج های ما ندادند پس ما امروز می گوییم که دیگر تواضع و قناعت، شکم ما و خانواده ما را سیرنمی نماید/ قبل از آن که به درجه جوش برسیم جواب سلام ما را بدهید/ قبل از آن که وجدان شغلی مان کم سو تر شود ،به خواسته های برحق و انسانی ما پاسخ گو باشید/ مثلث سازمانی، قاعده اصل است و اگر نباشد رأس هرمی نخواهد بود. پایه های هرم شما بر روی توانایی ها و قدرت ما فرهنگیان نهاده شده است....
در راستای افاضات آقای جهانگیری در باب اینکه بازدهی پایین است و ما چند هزار دانش آموز دادیم به مدارس غیرانتفاعی و با یک سوم هزینه اداره شد! برادر عزیز این خلط مبحث و مغالطه است، امروز سیل بیکاران پشت درهای" کار "جمع شده اند و مستاصل و افسرده مصداق بارز " الغریق یتشبث بکل حشیش " اند! و با کم ترین دستمزد حتا در مدارس خصوصی کار می کنند تا باری از دوش خانواده بردارند و سرگرم باشند!
آنها به دست صاحبان این مدارس استثمار می شوند!
دیگر اینکه شما دانش آموزان را الک می کنید و آنها را دانه بندی می کنید ؛ مثل میوه! مرغوب ها را به تیزهوشان، نمونه، فرهنگ، انرژی اتمی و سلام و .... می دهید الباقی را به دامان ما می سپاریدو توقع دارید با این تبعیض خلاف صریح قانون اساسی، ما کار خود را به نحو احسن انجام دهیم!
زهی خیال باطل!
شاید شما می پندارید معلمان و مردم و دانش آموزان نمی فهمند! یا متوجه مطلب نیستند!
شما می خواهید ناتوانی خود را به گردن مدارس دولتی و آموزش و پرورش بیندازید، ولی گذر زمان و تاریخ همه چیز را نشان خواهد داد ...
امروز آموزش و پرورش ما در بهترین حالت خود برای کشورهایی که به آنان روباه پیر، استعمار بزرگ و..... می گوییم، با کیفیت ترین نیروهای متخصص را به " رایگان " تربیت می کند! هیچ کس حرفی نمی زند! یا می دانند و چنین می کنند، پس شما بفرمایید نام این کار چیست؟ یا نمی دانند و چنین می کنند که این نیز عذر بدتر از گناه است و نشانه عدم صلاحیت و اهلیت کارگزاران امر است!
کنکور چیست؟
این که همه بزرگان در مضرات آن داد سخن داده اند! شما و مدیران قبل از شما چرا و چگونه تا کنون این معضل بزرگ را حل نکرده اند؟
تو گویی اگر کسی به دانشگاه نرود، به درد هیچ کاری نمی خورد! آیا دانشگاههای ما بازدهی دارند؟ کجا ببینیم بازده آنها را؟ در صنایع خودرو سازی؟ لوازم خانگی؟ در مدیریت ترافیک؟ در بوروکراسی بدخیم ادارات؟ در آلودگی هوا، در خشک شدن دریاچه ها و رودخانه ها؟ در سد گتوند؟ در بیابان زایی هر روزه؟
در اینکه ما بیشترین روزهای آفتابی را داریم با آفتابی پر زور و بی امان ولی هیچ نیروی برق خورشیدی که پاک و سالم است تولید نمی کنیم و به جای آن با نیروگاه های فسیلِ فسیلی هوارا آلوده کرده و برقی بسیار گران تولید می کنیم؟
در سدهای برق آبی که به قیمت خشک کردن رودخانه ها و تالابها برق تولید می کنیم؟ در سیستم کنترل زباله هایمان طلای کثیف؟ در وضعیت باز هم تبعیض آلود درمانی و بیمه؟ در بانک؟ که آقای وزیر و سایر متخصصان شما خود می گویند بانکداری ما عقب افتاده و مانع تولید است؟ در جنگل داری و مراتع؟ در قاچاق کالا و ارز؟ در ساختمان سازی؟ که بزرگترین عامل هدر رفت انرژی اند؟
در زمستان و تابستان به دلیل کیفیت بد و تکنولوژی پایین ساخت و عایق نبودن بیشترین پرت انرژی را دارند؟ در کشاورزی؟ که هنوز با آبیاری غلط و سیستم عقب افتاده بیشترین هدر رفت آب را دارد؟ در استفاده از سم و کود که بیشترین آلودگی را در غذای مردم ایجاد کرده است؟ در پراید و سمند و پژو؟ در کجا معجزات شما بهتر قابل رویت است؟ فرافکنی و گم شدن پشت کوه مشکلات تا کی؟ گفتار درمانی از نوع خام و نسنجیده تا کی؟ چرا از بهترین و متخصص ترین مردان و زنان این مملکت استفاده نمی شود؟
من از روزی که بچه بودم و در دوره ابتدایی همین افراد را در ساختار اداری مملکت می دیدم تا کنون! چرا مدارس و البته دانشگاههای ما مدیر نخبه و متخصص و کارآمد تولید نکرده است؟ مقصر کیست؟
البته حتما به نظر شما معلمان! من تا کنون در حوزه کاری خودم به مدیر توانمند، کاربلد و مبتکر و پیشرو یا دست کم اهل مطالعه ندیده ام! درد بسیار است و حالمان بد!
به امید خدا موفق باشید!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
جناب آقای بطحایی
وزیر محترم آموزش و پرورش
سلام علیکم
جنابعالی در برنامه ویژه خبری شبکه دوم سیما به عنوان اولین وزیر شرکت نمودید و مواردی را مطرح فرمودید و صحبت از یکسری برنامه ها و اجرای وعده های در آینده را دادید.
قسمتی از صحبت های شما مربوط به رتبه بندی معلمان بود که فرمودید:" برنامه ششم توسعه مشخصا بر رتبه بندی تاکید کرده و تکلیفی بر دوش دولت و وزارتخانه نهاده شده است. زیربنای رتبه بندی نظام سنجش صلاحیتهای حرفهای است و باید ابتدا آن را تعریف و مستقر کنیم که پیش نیازهایی لازم دارد. دکتر دانش آشتیانی پیش نویس مربوط را تهیه و مقدمات را انجام دادند و امیدوارم با توجه به موکدات قانونی و پیگیریهای نمایندگان مجلس بتوانیم در ماههای آتی پیش نویس را آماده و در قالب لایحه به مجلس ارسال کنیم. امیدوارم این لایحه بتواند التزام میان صلاحیتهای حرفهای و نظام پرداخت را برقرار کند. اگر این التزام نباشد نیروی انسانی انگیزه چندانی نخواهد داشت.امیدوارم با ارائه لایحه و تصویب آن یک بار برای همیشه دغدغه همکارانی که مانند من سی و اندی سال در آموزش و پرورش بودند برطرف شود و نظام علمی و سازماندهی شده داشته باشیم. تصور نمیکنم از حیث منابع مالی دچار مشکل شویم، زیرا دولت به شدت بر آن تاکید دارد. اگر در موعد مقرر پیش نویس را آماده کنیم شاید از سال آینده بتوانیم رتبهبندی را به تدریج مستقر کنیم. بنده به عنوان نماینده معلمین در هیأت دولت تکلیف دارم تلاش کنم شأن معلمان را بهبود دهم و امیدوارم اولین مجرای آن طرح رتبه بندی باشد."
جناب وزیر
شما در قسمتی از سخنان خود عنوان کردید که با فضای مجازی در ارتباط خوبی هستید و آن را کامل پیگیری می کنید. برای همین من اینجا به عنوان یک فرهنگی فعال در فضای مجازی سوالاتی از جنابعالی در مورد طرح رتبه بندی دارم .البته اگر شما سوال کردن را حق فرهنگیان بدانید و به آن پاسخ دهید .
سوال اول :
چرا این پیش نویس از زمان آقای فانی(همزمان با شما) و آقای آشتیانی هنوز در حال نوشتن است و هنوز که هنوز است تمام نشده است؟ آیا قرار است شاخص های آن بدون اعمال نظر فرهنگیان تعیین شود؟
سوال دوم :
اکنون بنده به عنوان یک فرهنگی با بیست سال سابقه آموزشی ، مدرک کارشناسی ارشد، رتبه عالی و تدریس در منطقه محروم امروز روز دریافتی خالص من بدون هیچ کسوراتی دومیلیون و چهارصد هزار تومان است. فرض مثال قرار است بعد از یکسال چشم انتظاری چه مقدار به دریافتی من اضافه شود که نزدیک به هم رده و هم رتبه خود در آموزش عالی که بیش از دوبرابر من دریافتی دارد بشوم؟
آیا قرار است مثل زمان آقای فانی بعد از کلی هیاهو ، جنجال رسانه ی و خبری باز هم فقط از هفتاد هزار تا نهایت چهار صد هزار تومان اضافه شویم ؟
سوال سوم
آیا همانطوری که برای ارائه یک پیش نویس نزدیک به چهار سال است چشم انتظاریم، شما هم برای کسب شاخص ها مهلت چهار ساله قرار می دهید یا می بایست یک شبه کلی ویژگی نخبه وار کسب کنیم.( از مقاله گرفته تا تالیف کتاب و...) مواردی که نه تنها برای معلم واقعی کاربردی نیست بلکه حتی خیلی از اساتید دانشگاه کشور هنوز هم ندارند؟
سوال آخر
هدف شما از گفتن کلمه شاید و وعده به سال آینده دادن که خرید زمان نیست انشا...؟
با سپاس
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/ بحث سامان دهی نیرو یکی از موضوعات مهم و البته چالش برانگیز در آموزش و پرورش است .
هر ساله به ویژه با شروع مدارس ، اهمیت این موضوع دو چندان می شود .
« صدای معلم » گفت گویی با دکتر رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش انجام داده است
با اینکه هنوز 4 دقیقه از وقت قانونی تان باقی مانده بود اما حکایت آموزش و پرورش را نیمه تمام به پایان رساندید ؛ پس با یک حساب ساده، جنابعالی از مدت زمان 30 دقیقه وقت خود برای بیان مواضع، دیدگاهها و برنامه هایتان، عملاً از 21 دقیقه آن استفاده کردید/آیا آموزش و پرورش موجود آن قدر نمی ارزد که وقت برخی وزرا را هم برایش قرض گرفت،آن گونه که برخی نمایندگان وقت خود را به دیگری قرض می دهند/ من این اتفاق را نقطه آغاز خوبی برای یک شروع «تحول خواهانه» ـ آن گونه که در همان سخنان در پیوند با برنامه های وزارت بر زبان آوردید ـ نمی دانم/ کاربست و ورود زبان های اقوام به منظور «تدریس ادبیات» آنها همچنان در کمند تحریم، هاله ابهام و شاید هم جزو خطوط قرمز نظام آموزشی باقی ماند/ در طی این سالها از هزاران عنوان کتاب و صدها نشریه که در پیوند با آموزش و پرورش در سازمان های تابعه آن وزارت به چاپ رسیده اند، یک صفحه مطلب به زبان اقوام غیر فارسی زبان به چاپ نرسیده است/ اکنون این فاصله عملاَ به یک مرزبندی هویدا میان طبقات و اقشار دارا و ندار جامعه تبدیل شده و اگر اهتمامی جدی به خرج داده نشود، نخستین چیزی که به قربانگاه تعلیم و تربیت خواهد رفت، اصل «گسترش عدالت آموزشی» است/ تابستان ها و ایام تعطیلات نوروز، مدارس را تبدیل به کاروانسرا و مهمان خانه نموده اند در حالیکه از وجوه دریافتی از مسافرین، تنها بخشی از آن به مدارس عودت داده می شود که آن هم محتملا کفاف هزینه آب و برق را نخواهد داد/ انجمن های اولیاء و مربیان مدارس که نسخه کج و معوج آن درکشورهای توسعه یافته برای اداره مردم سالارانه تعلیم و تربیت است، با گذشت دهها سال از فعالیتش، هنوز با کج فهمی و قلب واقعیت به حیات خویش ادامه می دهند/ در همان روز رأی اعتماد از ضرورت «تحول» در آموزش و پرورش سخن گفتید و بلافاصله آدرس عملیاتی این تحول را به «سند تحول»حوالت دادید.بگذار عرض کنم که از دیدگاه این جانب، بسیاری از بندهای سند تحول بنیادین، بیش از مرکّبی بر روی کاغذ نیست/ اگر دستمایه شما برای تحول، همین سند است ، همان بهتر که سخن از تحول به میان نیاوری زیرا این سند خود مانع بزرگ تحول است/ در کشوری مانند ژاپن هر فردی که در طراحی برنامه تعلیم و تربیت آن کشور خللی ایجاد کند و یا برنامه ناکارآمدی ارایه دهد، تحت عنوان مجرم سیاسی مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد و به عنوان خائن مجازات می شود. اما در این کشور این همه ناکارآمدی و خطا و آزمون در آموزش و پرورش اتفاق می افتد، اما همواره ندانم کاران، بیشتر قدر می بینند و ککشان هم نمی گزد/ وزارتی که طی چهار سال گذشته، هنوز به مدیریت این دانشگاه نتوانسته اعتماد کند و وی را با ابلاغ سرپرست، در تنگنای یک مدیریت معلق، پادرهوا گذاشته، چگونه می تواند سخن از تحول در عرصه تربیت معلم به میان آورد/ شاید در ناکارآمدی مدارس است که بنگاه های «کنکوری پروری» قد علم کرده اند و خاصیت چهاردیواری های خشک و بی روح کلاس با معلمان بی انگیزه را به چالش طلبیده اند/ با اطمینان می توان گفت طی چهار دهه اخیر، هیچ وقت از جانب حاکمیت در اولویت قرار نگرفته و هیچگاه در سطح ملی به آن نگاه نشده است....
آیا در دولت تدبیر و امید شایسته است مدرّسی تحت عنوان آموزش دهنده از کوچکترین مزایای شغلی از قبیل حقوق ماهیانه،حق بیمه،حق سنوات ،عیدی و پاداش و... محروم باشد/ شکاف درآمدی و سختی کار بین یک آموزش دهنده،معلم حق التدریس،مربی پیش دبستانی در مقایسه با نیروهای سایر دستگاهها از «ثَری» است تا «ثُریا»/ یک روز فریاد برگزاری آزمون استخدامی سر می دهند تا بلکه به مِیمنَت و یُمن وجودآن بتوانند طبق منوال سابق زمینه ورود برخی از نورچشمی های خود را به بدنه آموزشی و تربیتی کشور مهیّا ساخته و روز دیگر «دایه ی مهربانتر از مادر شده» و با در دست داشتن بیرق مخالفت جذب و استخدام آنها را استحاله جامعه معلمی و شایسته زدایی قلمداد می کنند/ چه زود شهادت هانیه اکبریان (آموزش دهنده نهضت) که در جریان حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی دربرابر چشمان کودک خردسالش برای همیشه فریاد اعاده حق و عدالتش با گلوله های آتشین خاموش گشت را به باد فراموشی سپردیم
در سال 1380 ، به خاطر داریم که با 200 هزار تومان از کل حقوق زوجین فرهنگی ، یک خانواده دو نفری ، به شکل عالی و با عزت ، گذران عمر می کردند. مهمان دعوت می کردند، کادو تهیه می کردند و....اما امروز با یک میلیون و هفتصد هزار تومان از کل درآمد یک خانواده زوجین فرهنگی، نمی توان با عزت و سربلندی زندگی کرد. در هر دو زمان فرد مورد مثال صاحب آپارتمان بود اما در اولی ماشین نداشت و در دومی ماشین هم دارد.
با این مثال ساده و واقعی از زندگی معلمین ، وزیران محترم آموزش و پرورش چه امروز و چه دیروز، کم منت بر سر معلمین نهند که 47 درصد یا 54 درصد یا... در طی دولت یازدهم یا ... بر حقوق معلمین اضافه نموده ایم و خود را بالای قله اورست نبینند که آنان فقط خلاء کاهش ارزش پول مملکت را پر کرده اند و خدمتی بر ما معلمان نموده اند. اگر غیر این بود که هشت ما گروی نه مان نبود.
وزیر محترم آموزش و پرورش
ما معلمین پس انداز منفی داریم ؛ یعنی پس اندازی که در آن اشیاء قدیمی و عتقیه ی پدران و مادران مان را که جهیزیه مان است می فروشیم. پس انداز منفی ، یعنی این که برای خرید خانه یا آپارتمان وام با بهره های بالا بر می داریم، هر چند بهترین نوع پس انداز برای مسکن است و توصیه می شود، اما از خورد و خوراک و پوشاک و .....خود و فرزندانمان می زنیم تا وام های بلند مدت را بپردازیم.
خیلی از بازنشستگان فرهیخته و بزرگوار کشورمان (به تعارف شما) هنوز مأوایی برای خود ندارند یعنی عمر سر رسید و مواجب نرسید!
شما را به کدام باورتان سوگند دهیم که یقین حاصل کنید که ما گرسنه ایم . شما را به کدام ارزش التماس کنیم که ما در خلاء امکانات حیاتی و رفاهی ، زندگی می کنیم.
جناب آقای بطحایی
رأی نمایندگان شهرها و روستاهای ما شما را وزیر کرده است و شما ثانیه های مدیریت سطح بالای خودتان را مدیون ثانیه های تدریس ما فرهنگیان هستید.
شما را به تمامی باورهای مذهبی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی تان سوگند می دهیم که برای ما افزایش حقیقی حقوق را تقدیم بدارید نه تحت تأثیر تورم و کاهش ارزش پول مملکت .(تورمی که گویا قرنها با ما خواهد بود و دریغ از ثبات اقتصادی،38 سال تورم آن هم از نوع خزنده که سرسام آور قیمت ها افزایش می یابد).
شما هم روزی فرهنگی بودید ، هم سنگران خود را که چگونه ذره ذره آب می شوند و با کمترین امید بار سنگین خانواده های خود را بر دوش می کشند، فراموش نکنید . در ضمن رضایت همان نمایندگان ما در مجلس ، پایداری 4 ساله ی وزارت شما را تضمین خواهد کرد پس ما را دریابید تا از بی مهری تاریخ در امان باشید.
سرنوشت اقتصادی ما در دستان شماست و سرنوشت وزارتی شما در دستان ماست.
از کوزه همان برون تراود که در اوست. ( مصرعی از شعر رباعی شیخ بهائی)
در ضمن با توجه به تجربه همگان اول سال یعنی فروردین ماه همیشه با افزایش سر به فلک کشیده ی قیمت ها همزمان است ، لذا دریافتی حکم جدید اصلا به مذاق ما خوش نمی آید و خستگی طول خدمت را نمی زداید ، ضمن این که تقاضا می نماییم افزایش حقوق ما در ماهی که به خودمان تعلق دارد و برای ما معلمین مقدس است یعنی مهر ماه بپردازید که حداقل مزه ی ناچیز افزایش را درک کنیم .
در ضمن تقاضا می کنیم اما و اما در بوق و کرنا نکنید که حقوق افزوده شده دستمان نیامده توسط بازار خرج می شود و همانند تمامی کارکنان شریف دیگر کشور شرافت شغلی و شخصیتی ما فرهنگیان را حفظ نموده وبه هیچ وجه هر نوع افزایش حقوق فرهنگیان را در صدا و سیما یا سایت های گوناگون و.. اعلام نفرمایید.
ما منتظران کرامات حضرتعالی، ثانیه شماری می کنیم که کی....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید