گروه اخبار/ مدیر مدرسه ای در شهرستان جیرفت دانش آموز مدرسه « شهید فاریابی » را به طرز فجیعی مورد تنبیه بدنی قرار دارد .
طی فراخوانی از اعضای خود می خواهند که انتقادات یا پیشنهادات خود را ارائه نمایند. استقبال از فراخوان به غایت اندک بود/ رونق نقد و نقادی پیش از هر چیز وابسته به کارکردی بودن انتقادات است/ در ایران گسترش فرهنگ نقادی ارتباط مستقیمی با بهبود وضعیت سیاسی کشور دارد/ گسترش فرهنگ نقادی همچنین نیازمند آموزش و جامعه پذیری مناسب است. اینکه خانواده، مدرسه و جامعه چگونه می توانند در عمل موجبات پرورش نسلی جست و جو گر حقیقت و پای بند به ویژگی هایی از جمله خردورزی، مداراجویی و جسارت متفاوت اندیشیدن را در نسل های آتی فراهم آورند/ در وضعیت کنونی به نظر می رسد خانواده ها بیشتر درگیر مساله شکاف نسلی، مدرسه درگیر کنکور زدگی و جامعه هم ناامیدانه راهی برای خروج از بحران های عدیده جست و جو می کند/ رونق نقادی اگر چه کاری بلندمدت و نیازمند انباشت تجربیات خردورزانه است ولی زیستن در جامعه ای که با پدیده " تلنبار شدن مسائل حل نشده" مواجه است، به طور جدی می تواند انگیزه های انتقادی برای اصلاح را کاهش دهد/ ناامیدی از زمانه به یک پز روشنفکرانه بدل شده و تلاش بلند مدت برای اصلاح برخی رویه ها نشانه بلاهت تلقی می شود/ در جامعه کوتاه مدت و پیش بینی ناپذیری چون ایران دشوار است که دیگران را به صبوری ورزیدن برای نقد و نقادی فراخواند/ هیچ معجزه ای در انتظار نیست/ حتی با یک نقد کوتاه هم می شود در زمره بهبود خواهان درآمد...
گروه گزارش/

1- اعتراضات و تجمعات آموزش دهندگان پس از تصویب و ابلاغ قانون اصلاح تبصره ۱۰ ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی شروع شده و تاکنون گروههای مختلفی برای پیگیری مطالبات خود به وزارت و سازمان مراجعه کرده اند و همواره با پاسخگویی دوستانه و منطقی مدیران سازمان نهضت سواداموزی مواجه بوده و هیچ نشانه ای از برخورد سلیقه ای سازمان با آموزش دهندگان مطرح نبوده است.
۵- برخورد با ثبت نام های کاذب و تعداد اندکی از افراد که طبق آیین نامه آموزشی سازمان در کلاسها حضور نمی یابند ؛ یک رویه ثابت و معمول است و نباید اجرای این مقررات به منزله برخورد با معترضین تلقی شود.
۶- لازم است کد ملی و مشخصات آموزش دهندگانی که مدعی حذف کلاس خود به دلیل تجمع در جلو مجلس یا وزارت شده اند اعلام تا بررسی لازم صورت پذیرد....
این ها بخش هایی از جوابیه ای است که « سازمان نهضت سوادآموزی » در پاسخ به انتقاد صدای معلم در مورد نوع و نحوه برخورد با آموزش دهندگان منتقد ارسال کرده است . ( این جا )
در نشست رسانه ای رئیس این سازمان که در دوم دی ماه در محل این سازمان برگزار گردید ( این جا ) صدای معلم خطاب به « باقرزاده » رئیس سازمان نهضت سوادآموزی چنین عنوان کرد :
" اخبار و گزارش های رسیده به صدای معلم حاکی است که در هفته های اخیر کلاس های تعدادی از آموزشیاران نهضت سواد آموزی را که در تجمعات اخیر شرکت داشته اند توسط " سازمان نهضت سواد آموزی " منحل شده اند ....
سازمان نهضت سوادآموزی با ارسال جوابیه ای در 6 بند برای صدای معلم عنوان کرد :
هیچ نشانه ای از برخورد سلیقه ای سازمان با آموزش دهندگان مطرح نبوده است ...
پس از اننشار این جوابیه بسیاری از این آموزش دهندگان ضمن تماس های مکرر با صدای معلم عنوان کردند که شامل هیچ یک از موارد عنوان شده در این اطلاعیه نیستند و کلاس های آن ها فقط و فقط به خاطر شرکت در اعتراضات و تجمعات منحل شده است .
از سوی دیگر مسئولان سازمان نهضت سواد آموزی حاضر به پاسخ گویی شفاف در این مورد نیستند و کار را به یکدیگر پاس می دهند پرسش بنده این است که چرا انحلال کلاس های آموزش دهندگان فقط باید منحصر به کسانی باشد که در تجمعات و اعتراضات شرکت کرده اند ؟
چرا شما به عنوان یک " مقام مسئول " از مطالبات قانونی این معلمان مانند آن چه گفته شد و نیز بحث " بیمه و سوابق آموزش دهندگان دفاع منطقی و شفاف انجام نمی دهید ؟
چرا « منشور حقوق شهروندی » توسط شما و مجموعه شما رعایت نمی شود ؟
شما با این روند چگونه می خواهید حتی راهبردها و سیاست های اجرایی سازمان نهضت سواد آموزی در سال 96 مصوب جلسه مورخ 16 / 12 / 95 را اجرایی کنید چه برسد به منشور حقوق شهروندی !"
پاسخ رئیس سازمان نهضت سوادآموزی به پرسش های صدای معلم ضمن تاکید بر مواضع قبلی این بود :
" علی القاعده این حق برای سازمان محفوظ است که هر جا تشخیص داد یک کسی در انجام رسالت و کارش کوتاهی می کند از آن موسسه بخواهد یک آموزش دهنده واجد شرایط دیگری جایگزین کند .
من خواهشم این است که بالاخره رسانه مطالبه گر حقوق و مطالبات شهروندان است .
الان عرض می کنم . قبلا هم در آن پاسخ عرض کردم و گفتم شما کد ملی آن آموزش دهنده هایی را ادعا کردند به خاطر تجمع کلاس های ما را منحل کردند بدهید .
بگویید : این ! این فرد !
سیستم هست . آقای دکتر ... بررسی می کند و می گوید کدام آموزش دهنده ؟
ما که نمی توانیم بیائیم این جا و بگوییم انبوهی از آموزش دهندگان ...."
خانم« کارگری » از آموزش دهندگان سوادآموزی است که در نامه ای به صدای معلم خواهان شفافیت ، پاسخ گویی و احترام به قانون از سوی مسئولان این سازمان گردیده است .
« صدای معلم » آمادگی خود را برای پاسخ گویی مسئولان سازمان نهضت سوادآموزی اعلام می کند .

بسمه تعالی
با سلام و احترام
کارگری از آموزش دهندگان مشمول قانون مصوب 3 / 6 / 1395 نهضت سوادآموزی استان اصفهان هستم.
کلاسم را در تاریخ 22 آذرماه 1396 روز بعد از تجمع درب مجلس به دستور آقای باقرزاده رییس سازمان نهضت سوادآموزی منحل کردند و بعد از گذشت یک ماه هنوز پاسخی کتبی ارائه نکرده اند.
با توجه به تمام بازرسی ها تاکنون نتوانستند هیچ تخلف آموزشی به صورت کتبی ارائه کنند.
کلاس دوره انتقال اتباع طرح کمیساریا در تاریخ 13 تیرماه 1396 ثبت و جاری شد و در 5 دی ماه 1396 پایان می پذیرفت. با هماهنگی که بین سازمان نهضت سوادآموزی و معاونت سوادآموزی استان اصفهان صورت گرفت تصمیم گرفتند که کلاس را بدون دلیل منحل و به آموزش دهنده دیگری واگذار نمایند و این قائله را ختم کنند.
این کلاس در زمان امتحانات پایانی منحل شد و شش ماه آموزش این کلاس بر عهده من بوده است.(استشهادیه سوادآموزان با امضا و اثر انگشت موجود است.)
من تمام تلاشم را برای دفاع از حق خود در حیطه قوانین تا این لحظه انجام داده ام و با وجود آنکه حق الزحمه سال گذشته خود را هنوز نگرفته ام باز هم شش ماه برای این کلاس تدریس مناسب را تا آخرین لحظه بر طبق ضوابط انجام دادم.
با تمام این اوصاف در کمال بی انصافی نه تنها وضعیت نابه سامان ما مشخص نشد بلکه با انحلال کلاسهایمان ما را در دریا غرق کردند و از نم دار شدن ترسانند. این هم نمونه پیگیری و داشتن حقوق شهروندی است.

با سپاس از رسانه صدای معلم
این که دوره ی ابتدایی پایه و اساس آموزش برای دوره های بعد هست جای هیچ شک و شبهه ای نیست.
حال این سوال مطرح می شود که در نظام آموزشی ما چه جایگاهی دارد؟
آیا مسئولین آموزش و پرورش به این باور رسیده اند که شاکله ی نظام آموزشی از ابتدایی شکل می گیرد؟ و اگر ادعا کنند و در تعارفات کلامی چندین سبد سخنان رنگ و لعابدار از جایگاه ابتدایی ارائه دهند؛ بازجای این پرسش هست،که آیا برنامه ای برای توسعه ی ،رشد و تعالی آن اندیشیده اند؟
قطعا جواب این سوال ها در یک کلمه هست : " بله"
ولی چیزی که در مدارس شاهد آن هستیم، جواب آن هم یک کلمه هست : " خیر "
مقطع ابتدایی بستری است که اولین بذرهای آموزشی در آن نهاده می شود .
اولین تصویرهای ذهنی از آموزش، فرهنگ جمعی، تعامل با دیگران، نظم پذیری، جایگاه علم و ... در ذهن دانش آموزان نقش می بندد.
آیا ما با این ساختار و محتوا به اهداف متعالی، خواهیم رسید؟
یا این " ره به ناکجاآباد است"؟
آیا با این ساختار، به اهداف شش گانه سند ، دست خواهیم یافت؟
در باورهای خوش بینانه ی رویایی پسند، قابل دست یافتنی است ! اما، در باور های ذهن های منطقی و علم مدار ، " زهی خیال باطل" هست.
امروز به جرات می توان گفت که "مدرسه گریزی" به شدت در حال افزایش هست، این واژه ی مدرسه گریزی را فضای ذهنی دانش آموزان می توان تعریف کرد ؛ نشانه هایی از بی رغبتی، رفتارهای نابه هنجار در مدرسه،به اجبار والدین به مدرسه آمدن ،ضعف دریادگیری ، غیبت ها و تاخیرهای مکرر و....
به همین خاطر می خواهیم مقطع ابتدایی را از دو موضوع بررسی کنیم:
۱- از نظر شکلی
۲- از نظر محتوایی

از نظر شکلی اگر سردر مدرسه را برداریم از فضای حیاط و کلاس نمی توانید تشخیص دهید که وارد یک مدرسه ابتدایی شدید یا متوسطه.
کلاس ها با چند عکس و پرده رنگ ابتدایی گرفتند، حیاط برخی مدارس به قدری کوچک است که اگر از دانش آموزان بخواهید هر کدام به اندازه ی یک دست از هم فاصله بگیرید دیگر هیچ فضای خالی نمی ماند.
از طرفی مدارس سه یا چهار ظبقه ای داریم که دانش آموزان مجبورند هر روزه با کوله پشتی های سنگین آن را طی کنند .
۲- از نظر محتوایی ، تعدد کتاب ها و حجیم بودن محتوای کتاب ها و گاهی ناکارآمد معضلی بزرگ در نظام آموزشی است .
انگار تمام وقت دانش آموزان باید با پازل آموزش پر شود، و هیچ فضایی برای پردازش داده و تولید و ابتکار نباید باشد .
این روند آموزش ناکارآمد فقط در سطح اندوخته ها باقی می ماند و با نسیم تعطیلات تابستانی به ورطه ی فراموشی می رود .
لذا بهتر آن است که حجم کتاب ها را کم کرد و برخی از کتاب ها را در یک عنوان آورد تا هم معلم فرصت بهتری برای خلاقیت داشته باشد و هم این که به جای این حجم زیاد آموزشی را به خورد بچه ها بدهیم .

به دانش آموزان خود فرهنگ جمعی، ملی و انسانی را آموزش دهیم.
و همچنین باید آموزش را در غالب بازی اجرا کرد تا فضای آموزشی رعب آور و خشک نباشد و فضایی پر نشاط و پر انرژی باشد.
متاسفانه با این تعداد دانش آموز که آموزش و پرورش برای هر کلاس تعریف کرده، معلم نقش یک مبصر برتر با دامنه اختیارات بیشتر را دارد.
امیدوارم مسئولین، مقطع ابتدایی را پایه رشد و تحولات مقاطع دیگر ببینند و چاره ای برای کیفیت و توسعه ی آن بیندیشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
موضوع تعطیلات زمستانی مدت هاست که طرفداران و مخالفانی در درون و بیرون آموزش و پرورش دارد.
سال گذشته این موضوع به صورت جدی در دولت مطرح شد و با توجه به آلودگی هوا در زمستان رییس سازمان محیط زیست از طرفداران این طرح بود. البته با پایان یافتن زمستان ٬ بحث درباره موضوع فروکش کرد. مجددا با شروع زمستان بحث پیرامون این موضوع داغ شده است. ظاهرا دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش هم با این تعطیلات موافق است . رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز از موافقان این تعطیلات می باشد .استدلال ایشان این است که مردم در این ایام به استان های جنوبی بروند و صنعت گردشگری رونق یابد .
در وزارت آموزش و پرورش نیز برخی موافق و برخی مخالف این طرح هستند .در مجلس نیز موافقان و مخالفان خودش را دارد .ظاهرا این مجلس است که حرف آخر را خواهد زد.
حال در زیر به برخی ایرادات که به این طرح وارد است می پردازم.
۱-مسئولان محیط زیست می گویند در اوایل دی ماه آلودگی هوا به دلیل سرما و سکون هوا٬ پدیده وارونگی دما زیاد است و بهتر است دو یا سه هفته مدارس تعطیل شوند.حال باید پرسید آیا مطمئن هستید که این پدیده دقیقا در دی ماه اتفاق می افتد و در آذر ماه و بهمن و اسفند این مشکل وجود نخواهد داشت؟ به فرض اگر این طرح تصویب و اجرایی شد و در ایام دیگر سال آلودگی هوا شدت پیدا کرد٬ در شهرهای آلوده چه باید کرد؟ مدارس تعطیل نشوند یا باز هم تعطیل شوند. تکلیف آموزش چه خواهد شد؟
تجربه نشان داده است به دلیل به هم خوردن نظم الگوهای آب هوایی دقیقا نمی توان پیش بینی کرد که چه ایامی سرما و سکون هوا وجود دارد. نه بارش ها از الگوی مشخصی پیروی می کنند و نه دما و جبهه های آب هوا. سال گذشته در اواخر بهمن برف زیاد(حدودنیم متر) و به دنبال آن سرمای شدید حدود یک هفته مدارس بسیاری از استان ها را به تعطیلی کشاند.

۲- از نظر گردشگری نیز این تعطیلات کمکی به رونق گردشگری نخواهد کرد. زیرا اگر واقعا زمستان ٬ زمستان باشد و سرما و برف بر کشور حاکم شود آیا مسافرت در چنین شرایطی عاقلانه است؟ مگر اینکه فقط مردم استان های جنوبی به شهرها و استان های هم مسافرت کنند .تعطیلات عید معمولا فرصت مناسبی است برای کسانی که می خواهند به استان های جنوبی سفر کنند.
۳- از نظر آموزشی نیز وقفه در امر آموزش بسیار مخرب است .همین تعطیلی های تقویم و امتحانات نیم سال به اندازه کافی وقفه ایجاد می کند. در تمام مقاطع می تواند این تعطیلات مخرب باشد. با توجه به اینکه امکانات گرمایشی مدارس بهتر از سرمایشی است بهتر است کار مدرسه به گرمای شدید تابستان نکشد. همان گرمای خرداد و اوایل مهر کافیست.

گاهی اوقات استدلال می شود که در بسیاری از کشورهای دیگر چنین تعطیلاتی وجود دارد .البته در برخی کشورها این تعطیلات مصادف با تعطیلات کریسمس است و از نظر آموزشی مشکل ساز نیست .در ایران که گاهی حدود سه هفته مدارس در ایام عید نوروز تعطیل می شوند دیگر تعطیلات زمستانی توجیهی ندارد.
به نظر می رسد همین رویه ای که در حال حاضر وجود دارد منطقی می باشد. بسته به شرایط هر شهرستان باید تصمیم گیری شود.
امیدوارم مسئولین محترم با این موضوع مخالفت کنند و بیش از این ضربه به پیکر آموزش و پرورش وارد نکنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

معاون مدرسه با دو دانش آموز وارد دفترشد، با چهره ای نسبتاً برافروخته؛
دانش آموزان هر دو با التماس در خواست می کردند و قسم می دادند فقط یک دقیقه به حرفشان گوش کند و معاون لحظه به لحظه برافروخته تر می شد و تن صدایش بالاتر می رفت و به التماس های مکرر دانش آموزان اعتنایی نداشت.
بالاخره یکی از دانش آموزان شماره تلفن خانه شان را به معاون داد و معاون درحالی که بی انضباطی دانش آموز را به مادرش خبر می داد، از وی خواست تا نیم ساعت دیگر در مدرسه حضور یابد.
دانش آموز دوم اصرار و التماس می کرد که معاون عصبانی شد و دانش آموز را که به او نزدیک شده بود، هل داد.
اصرار بعدی دانش آموز و فریاد معاون، همراه با استفاده او از کلمات و عبارات نامناسب، توهین آمیز و نواختن کشیده ای به صورت و لگدی به پای دانش آموز.
ادامه التماس و اصرار دانش آموز و نواختن کشیده دوم و پرتاب لگدی دیگر همراه با افزایش صدای فریاد و توهین و تحقیر...

معاون مدرسه، احتمالا خسته است،
از اول صبح در حیاط، راهروها، کریدورها، کلاس و... با دانش آموزان سر و کله زده است.،
شاید مشکلات مالی دارد.،
شاید رضایت شغلی ندارد.،
شاید از فشارهای زیاد زندگی به ستوه آمده.،...
شاید.،... شاید.،... و شاید...!؟
حال یک سوال ؟
آیا فقط یک لحظه تامل و مدیریت خشم نمی توانست معاون را از این شرایط بیرون بیاورد؟
آیا نمی شد با سعه صدر، حوصله، اعتنا به درخواست های همراه با التماس مکرر دانش آموزان ، فرصت بررسی و امکان انتخاب احسن به خود و دانش آموزان بدهد..."
یک لحظه یاد کلام مولا اميرمومنان می افتم " که ؛
به هنگام خشم :
نه تنبیه
نه دستور
نه کینه
شما چه نظری دارید؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پیش از این اللهیار ترکمن در کانال تخصصی به صراحت خود را فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد از موسسه بین المللی برنامه ریزی آموزشی پاریس و فارغ التحصیل دوره دکتری سیاستگذاری آموزش از دانشگاه آلبرتای کانادا معرفی کرده بود/ اللهیار ترکمن مدعی است که مدرک دانشگاهی واحد رود هن در حکم کارگزینی ایشان اعمال شده و از اعمال مدارک معتبر بین المللی در حکم کارگزینی خودداری کرده است/ « کردانیزم » شامل شرایط علمی و حکم کارگزینی اللهیار ترکمن نمی شود ولی مطالعه اتوبیوگرافی ایشان، شاید مصداق نشر اکاذیب باشد/ ایشان به هنگام نقد کمیت بودجه آموزش و پرورش بارها اظهار کردند که آموزش و پرورش به دلیل نداشتن خروجی و کیفیت ، نیاز به بودجه بیشتر ندارد . جالب اینکه در این مناظره ها هرگز به بودجه نهادهای فرهنگی غیر دولتی و کیفیت خروجی آنها اشاره نکردند/ شما متاسفانه با حال و هوای حاکم بر آموزش و پرورش آشنا نیستید/ معرفی بطحایی به مجلس، حاصل یک توافق جناحی و تعامل با مدیریت سازمان برنامه و بودجه بود. معاون انتخابی نگاهی تربیتی به بودجه در آموزش و پرورش ندارد و بهره وری این دستگاه تربیتی را با عدد و رقم می سنجد. بهار این انتخاب نشان داد که سالی نکو در پیش نیست/ نباید از کسانی که تصدق نامه هایی به سبک قاجاریه برای انتصاب یک مدیرکل می نگارند، پرسید چرا عملکرد معاون وزیر در این روزهای پرکار کمیسیون تلفیق مورد ارزیابی قرار نمی گیرد
متاسفانه در روز یکشنبه مورخ ۱۷ دی ماه درساعت ۲۰ برنامه ای در شبکه ی مستند سیما با نام « غیرانتفاعی » و به ظاهر با هدف بررسی آسیب شناسی آموزشی و ارائه راهکار با گلچین نمودن صحبتهای مسئولین حال و گذشته آموزش و پرورش و نیز با حضور کارشناسان منتخب تهیه کننده برنامه و... پخش شد !
درحالی که با کمی تامل در برنامه فوق به راحتی می توان فهمید که قصد تهیه کننده دست اندرکاران برنامه چیزی جز نیات شخصی و حزبی نبوده است ! هر چند در ذیل به صورت مستند به راحتی می توان به اثبات نیات پی برد، اما چیزی که برایمان جالب بوده و است گزینشی و بریده انتخاب کردن صحبتهای مسئولین وقت و گذشته آموزش و پرورش بوده است ؟!
اما در باب تهیه و پخش برنامه ی فوق لازم می دانم که ابتدا به تهیه کنندگان برنامه ی فوق ونیز جهت تنویر افکار عمومی مردم عزیز موارد ذیل را یادآور شوم .
هر چند کاملا اطمینان دارم مردم فهیم و با درک و شعور کشورمان کاملا به امور آموزشی و پرورشی اشراف دارند “ چرا که اولین معلمین هر دانش آموزی پدر و مادر وی می باشد“ و به راحتی در مسائل آموزشی و پرورشی همچون دیگر مسائل کشور می توانند نظر دهند و قطعا تاثیر گذار باشند .
امید که تهیه کنندگان و حامیان پنهانی برنامه ی فوق که به ظاهر تحت عنوان دلسوزی ورود نموده اند، اما به نیات نادرست خود رجوع نموده و ضمن عذرخواهی از ملت شریف ،در جهت اصلاح برآیند .
اما مواردی که نیاز است به آن در برنامه ی فوق توجه بیشتری نمود .
اول اینکه در خود این برنامه دقیقا ذکر شد که پس از انقلاب دردهه ی ۶۰ به جهت افزایش بی رویه ی دانش آموز ، کمبود فضا و امکانات کلاس های درس در مدارس دولتی با حدود ۶۰ تا ۷۰ نفره تشکیل می شد “ به نقل خانم معلم بازنشسته و نقل از اولیای گرامی و مسئولین وقت “ پیشنهاد تاسیس مدارس غیردولتی داده شده که با تذکر مقام معظم رهبری « رئیس جمهور وقت » از مدارس انتفاعی با تصویب مجلس نمایندگان تحت عنوان مدارس غیرانتفاعی درسال ۶۷ تاسیس شد تا بتواند مشکلات آموزش وپرورش را با فلسفه خدمات آموزشی و پرورشی باکیفیت ارائه دهد .
پس تناقض نظرات کارشناسان و نیز گلچین انتخاب نمودن نظرات مسئولین وقت خود پاسخی به نیات باطنی تهیه کنندگان بود؟!
« زیرا خود اذعان داشتند مدارس غیر انتفاعی تاسیس شد » پس انتفاع و بهره و فقط بنگاه داری که توسط این عزیزان اعلام گردید توسط افراد فوق الذکر در برنامه نقض شد و نیت غیر خیر دوستان نادان مشخص شد.
اما دومین دلیل ، اینکه برآورد مسئولین وقت از رئیس جمهور تا نمایندگان مجلس و مسئولین آموزش و پرورش در جهت تصویب قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی ، یا تحلیل نادرستی بوده یا تحلیل درست ؟!
که اگر نادرست بوده پس وااسفا به تصمیم گیرندگان و تایید کنندگان تاسیس مدارس غیرانتفاعی و اگر درست بود که قطعا تصمیم فوق ضمن در نظر گرفتن شرایط زمانی گذشته ، حال و آینده کاملا درست بوده است که این نیز بر اساس پخش نظرات مسئولین در برنامه ی فوق ، نقض هدف تهیه کننده را مشخص و نیت غیرخداپسندانه را نیز مشخص می نماید .
اما دلیل سوم ؛ در نظر گرفتن اصل مهم مشارکت و کمک مردم براساس فرمایش مقام معظم رهبری و دیگر مسئولین نیز جای تقدیر دارد که تهیه کنندگان خواسته یا ناخواسته به هدف غیر خدا پسندانه ی خود نرسند .
دلیل چهارم ؛ ذکر نکته ی جداسازی آموزش برای مرفهین و مستضعفین توسط دولت و مجلس که دقیقا با پخش سخنرانی و پاسخ مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به زبان ساده ذکرشد « پول دارها خواه یا ناخواه برای تحصیل از طریق کلاس خصوصی هزینه می کنند حال مدارس غیرانتفاعی باشد یا نباشد که البته پیشنهاد پذیرش دانشجو توسط دانشگاهها با شرایط سهمیه های مختلف نیز توسط سردار سازندگی بسیار به جا و شایسته بود » که البته صحبت های فوق توسط نمایندگان و تهیه کنندگان برنامه پخش شد و این نیز نقض کننده ی اهداف خود تهیه کنندگان بود !
دلیل پنجم ؛ دخیل دانستن مدارس و موسسین غیردولتی دربنگاه داری ، نیز موفق واقع نشد چراکه تغییر نام مدارس غیرانتفاعی به مدارس غیردولتی اتفاق افتاد .
دلیل ششم ؛ ورود بحث خدمات آموزشی با تایید معاون آموزشی وزارت آقای سحرخیز در دولت دهم که خود ایشان از افراد دخیل در ورود نیروهای غیر کارشناس ، خدمتگزار ، راننده و... به کلاس درس در پایه ی نوپای ششم که به صورت عجولانه اجراشد ،بود اما معلمین مدارس غیردولتی را غیرمتخصص ، بی سابقه یا کم سابقه عنوان می نماید ؛ آیا این خود نقض نیست ؟!
دلیل هفتم ؛ بحث مطرح شدن آزمون نهایی و گزینشی و بریده انتخاب نمودن صحبتهای جناب آقای عمادی رئیس سنجش آموزش وپرورش نیز خود بیانگر هدف غیر خداپسندانه بوده و هست و اکنون ایشان می توانند نسبت به نوع گزینشی انتخاب نمودن نظراتشان نظر دهند که قطعا نیز نقض اهداف تهیه کنندگان خواهد بود.
دلیل هشتم ؛ دلیل بسیار مهم و حتی مهم تر از هفت دلیل قبل می باشد و نظر کارشناس برنامه است که منجر به توهین به شعور و درک بالای ملت فهیم کشور آنهم در قرن ۲۱ که امروزه هرفرد تاثیرگذار در سرنوشت خود و آینده کشور می باشد ، بوده است که جادارد حداقل تهیه کنندگان برنامه ضمن مشخص نمودن سوابق آموزشی و پرورشی خود ، سوابق این کارشناس گرامی را نیز ازطریق رسانه ی ملی به صورت مستند اعلام نمایند؟!! و دلایل دیگر که اکنون مجال آن نیست !
اما پخش این برنامه را با هر نیت به فال نیک می پنداریم ، چرا که قطعا عملکرد مدارس غیردولتی با در نظر گرفتن محاسن و معایب از جمیع الجهات ، بسیار چشمگیر و برای عده ای که اکنون خود را بی نصیب می بینند ، ناراحت کننده بوده است و این را مدیون دولت خدمتگزار و با تدبیر و امید به ویژه جناب آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محبوب هستیم که با کمال میل پذیرای نقد و پیشنهاد است و در شنیدن و پذیرش انتقاد لکنتی نداشته و ندارد و در روزهای اخیر همچون گذشته علاوه بر نقدها ، آماج بیشترین هجمه ها ، توهین ها ، افتراها و ... بوده اما چون قبل با سعه ی صدر و توکل به خدا و حمایت مقام معظم رهبری و ملت شریف منجر به ناامیدی در دل دوستان نادان و دشمنان دانا شده است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید