
در چند سال آینده تعداد زیادی از معلمان بازنشسته می شوند و این موضوع دغدغه جدی بسیاری از مسئولان شده است. از سویی استقرار نظام جدید نیز اسباب دل مشغولی آموزش و پرورشی ها و نیروی لازم برای این نظام جدید شده است. همچنین سیاست آموزش و پرورش مبنی بر گسترش مهارت آموزی کمبود نیرو در بخشی قسمت ها را محسوس نموده است که به نظر می رسد آموزش و پرورش در حال دگردیسی نیروهای خود است در شرایطی است که اگر سنجیده عمل شود می تواند باری از مشکلات گذشته را از دوش بردارد . وضعیت حساسی است در چابک سازی و افزایش کیفیت کار در آموزش و پرورش.
در این شرایط نمایندگان مجلس که نگران کمبود نیرو در آموزش و پرورش هستند درصدد وضع قانونی برای جذب نیرو درآموزش و پرورش هستند . البته قانونی که سبب ورود نیروهایی غیر از راه پذیرفته شده دانشگاه فرهنگیان یا همان تربیت معلم سابق خواهند بود.
اکنون سوال این است که چه اصراری است نیرو از این طریق جذب گردد؟
مگر نمایندگان عزیز و دغدغه مند مجلس با مشکلات آموزش و پرورش آشنا نیستند ؟
مگر بیشتر اعضای کمیسیون آموزش مجلس خود معلم نبوده اند و نیستند؟
اکنون روی سخنم با ایشان است:
هدف درست = روش ناصواب
کمبود نیرو در آموزش و پرورش = جذب نیرو از طریق یک آزمون
عزیزان جان نمایندگان محترم مجلس خیلی مخلص شما هستیم .
کمیسیون آموزش خیلی بیشتر خدمت شما ارادت داریم .
شما با مشکلات آموزش و پرورش را آشنا هستید.
بزرگواران ورود نیرو به آموزش و پرورش فقط از طریق دانشگاه فرهنگیان و لاغیر .
شما می دانید با ورود نیرو از غیر روش غیر صحیح و مصوب آن چه بلایی سرآموزش و پرورش و فرزندان این مرز و بوم می آورید؟!
وقتی صحبت از معلمی می شود مثل هر حرفه دیگر یکسری ملاک ها و معیارهایی وجود دارد .

شاید باورتان نشود اما نیروهای فاقد صلاحیت از ارایه حداقل های کلاس داری ناتوانند این را تجربه گذشته نشان می دهد ، فقط کافی است مقداری از تجربه های زیست شده معلمان در این مورد را بررسی بفرمایید .
بررسی بفرمایید این نیروهای که در گذشته به این روش جذب شده اند ؛ چقدر کیفیت داشته اند؟ بازدهی ایشان چقدر بوده است؟ در چه قسمت هایی مشغول به کار هستند؟ چقدر به عنوان معلم در کلاس درس حاضر شده اند؟
در چه مناطقی از استانها مشغول به کار هستند؟
شما می دانید که اعمال فشار به آموزش و پرورش صدمات جبران ناپذیری به این سیستم وارد می سازد؟
شما که قرار هست نیرو جذب نمایید ؛ چرا حق التدریس های موجود را جذب نمی کنید ؟ هم مشکل این عزیزان حل می شود ، هم باری از دوش آموزش و پرورش برداشته می شود .
نگویید رشته و تخصص ایشان متفاوت است که مرغ پخته از این سخن هم خنده اش می گیرد.
نمایندگان محترم هرچه باشد ایشان چند صباحی در فضای آموزش و پرورش تنفس کرده اند و از نیروهای تازه رسیده کیفیت کاری بیشتری دارند و ...
نیروی جدید غیر از استفاده از نیروهای حق التدریس ، پیش دبستانی ها ، نیروهای نهضت و خرید خدمت ها = بحران تازه در آموزش و پرورش
نمی دانم عزیزان نماینده مجلس با کدام عقل سلیم می خواهند بیش از 100 هزار نیرو وارد آموزش و پرورش نمایند ؟
این روشی که نمایندگان مجلس می خواهند قانون جذب نیرو در آموزش و پرورش را وضع کنند همیشه فرصت برای چنین روشی وجود دارد و دیر نمی شود.
عزیزان !
شما در کمیسیون آموزش هستید تا باری از دوش آموزش و پرورش بردارید نه این که همت مضاعف نمایید در تصویب قوانین دردسر ساز برای آموزش و پرورش !
وبلاگ هنر معلمی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
امروزه دخالت در امور دیگران از زندگی خصوصی تا عمومی به طور بیمار گونه ای در جامعه ما رواج یافته است. گاه این دخالت از سرسوز است یا مِهر ، گاه برای بیشتر عاقل دانستن خود از دیگران است ، گاه بار فضولی دارد و بیماری روحی است ، اما گاهی هم برای قدرت طلبی و زیاده خواهی و جاه طلبی است.
مفهوم دخالت بار منفی دارد و هیچ کس حتی کودک سه ساله نیز آن را دوست ندارد. کودک دوست ندارد هیچ کسی ولو مادرش حریم تجربه استقلال نظر او را در هم بشکند و در انتخاب هایش یا کارهایش نظر خود را تحمیل کند. علم روانشناسی نیز تحمیل نظر در آغاز سن استقلال جویی برای کودکان 3 سال به بالا را تأیید نمی کند.
نوجوان نیز در سنین بلوغ هر نوع نظر تحمیلی بزرگترها را نوعی دخالت در تصمیماتش می داند برای همین در قبال آن مقاومت و لجاجت نشان می دهد. دلسوزی یا دلرحمی بیش از حد عده ای باعث بر هم ریختن تعادل رفتار فرد می گردد و اصل احترام به نظر شخصی یا انتخاب فردی در روابط اجتماعی زیر پا گذاشته می شود. این روند حتی تبدیل به یک جریان فرهنگی گسترده می گردد و در هر نقشی در جامعه مشاهده می شود. یعنی از نهاد کوچک خانواده به نهادها و سازمانهای رسمی و غیر رسمی نیز تسرّی می یابد.
افراد باهوش به هنگام دخالت در امور دیگران، ابتدا با بیان یک متن اثرگذار به تسخیر اراده و اختیار فرد اقدام و سپس حمله نهایی را عملی می سازند به نحوی که فرد متوجه تسلیم شدن خود نمی گردد. عده ای مستقیما منظور نظر خود را مطرح می سازند که ما به این قشر افرادی ساده و صاف می گوییم و برخی با توطئه چینی و خباثت و طرح نقشه از پیش اندیشیده عمل می نمایند.
در عالم سیاست اگر سیاستمداری قصد دخالت در تصمیم یا رأی مدیری داشته باشد با پاسخگویی به یک خواسته یا دردسر خصوصی یا عمومی او ، اول فرد را مدیون خویش می سازد و بعد هموارسازی بِستر، دلخواسته خود را مطرح می کند و چون مدیر مورد نظر زیر دِین فرد قرار گرفته است به خواسته او موجه یا غیر موجه ، پاسخ مثبت می دهد.
و چنین می شود که انتخاب و انتصاب مدیران یا مدیر کل های نالایق شکل پیچیده و غیر قابل کنترلی به خود می گیرد آن هم برای جایگاهی که هم لیاقت و توانایی بر عهده گرفتن نقش مدیریتی و هم دانش و مهارت کافی برای آن را ندارند و چنین می شود که داستان نارضایتی زیر مجموعه چنین مدیریت هایی در تمامی محافل مربوطه گوش ها را می آزرد و روح ها را می رنجاند.
فقط در سایه یک دِین ناخواسته ، مجموعه آموزش و پرورش یعنی دانش آموز و معلم و مدرسه و نتایج آموزشی و روند آموزشی و... همه و همه در گرداب تمنیّات شخصی می سوزد و کمیت و کیفیت هر دو قربانی یک نفس می گردد. نفس خود خواهانه.
مدیریت سازمانی به برنامه ریزی ، هدایت ، ساماندهی ، تصمیم گیری ،کنترل و اجرا نیازمند است . مدیر یک سازمان باید استقلال رأی و قدرت اجرایی داشته باشد تا تمامی مراحل وظایف خود را اجرا نماید. یکی از نتایج پنهان ناکارآمدی سازمانهای ما در دخالت بین سازمانی یا تداخل ساختاری نهفته است.
با تداخل سازمانی ، تعارض در نقش ها و کارکردها به وجود می آید .قوانین و قواعد در مسیر مشخص عمل نمی نمایند یا با یکدیگر به تعارض بر می خیزند. سازمانی که قدرت سیاسی یا اقتصادی بیشتری دارد بر سازمان دیگر مسلط می شود و سازمان تابع ، چاره ای جز تحمل شرایط تحمیلی و تبعیت بی چون و چرا یا اطاعت ندارد.
همین تسلط یک سویه مانع خلاقیت و نوآوری و پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای کارکنان تحت پوشش آن سازمان می گردد. شفافیت در کارکرد اداری نیست و مدام برای استتار خطاها و ضعف ها ، مجبور به پنهان کاری یا دادن وعده و وعید سریالی می گردد. و چنین سازمانی از اصل خدمت رها و در خلاء انجام وظیفه می نماید.
مشکلات موجود لاینحل مانده و به مرور زمان ماهیت دیگری از مشکل را به خود می گیرد. مشکل جدید پیچیده تر از قبلی است و به دلیل نو بودن تا افراد بیایند آن را شناسایی یا درمان کنند باز شکل خود را عوض می کند.
در اداره امور سازمانی دو اصل از اهمیت فوق العاده برخوردار است:
اول قاطعیت در عمل
دوم توجه به عامل انسانی
یک مدیر وقتی اراده ای از خود جهت انجام وظایفش ندارد تبدیل به یک اسباب بازی کوکی می گردد که توسط هر فردی غیر از خودش قابل کنترل و هدایت می گردد. یک مدیر وقتی توانایی نه گفتن در قبال فساد اداری یا مدیریتی ندارد به راحتی قابل خرید می گردد.

جناب وزیر !
نامه حضرت علی " ع" به مالک اشتر دقیقا برای جلوگیری از هر نوع اِعمال نظر یا فساد دیگران بر روی مدیران (والی) سخن می گوید. فراموش نکنید که لیاقت و کفایت مدیران زیر مجموعه آن وزارتخانه باعث سربلندی و توانمندی حضرتعالی است.
لطفا صدای اعتراض استانهایی که با مدیر کل های خود مشکل دارند را بشنوید و آنان را تعویض نمایید. سرنوشت مجموعه عظیمی که برعهده شماست از نتایج کارکردی همه آنان حاصل می شود.
انتظار از من معلم برای تلاش و کوشش بی امان در جهت پیشبرد اهداف ، با تیزبینی و قاطعیت شما پاسخ می دهد. جلوی فامیلی شدن مدیریت ها ، اطلاعات دروغ در مدیریت ها، سوء استفاده از عناوین و نفوذ و قدرت و... را بگیرید. شرط موفقیت سازمانی ابتدا انتخاب و انتصاب افراد شایسته و توانمند است نه وابسته به ....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

( قالب مثنوی )
شهر من ای شهر زیبای دلم
شهر من در تو نگاهی دیده ام
در تو دارم یادگار خویشتن
وصف دل جذبت کند یار وطن
باغ و بستانت به جلوه منظر است
دایماٌ خواب رخ ام در دفتر است
شهر من باشد اهر زیبایی اش
شیخ جایی زیر اشجر فانی اش
خاک آن تربت مقدس باشدش
چون که مردان تن به خاک افکنده اش
شهر من زیبایی ات در چهره ام
نقشبندی بر درون پرورده ام
میوه های سرخ و سبزی های نو
از وجودش بهر باشد نای تو
چون که شهرم زادگاه مادران
خویشوندان آستان ما در آن
مهتر و کهتر در این اوصاف دین
شهر من در دیده نایاب بین
زیر درگاه خداوند از جلیل
پایبند زندگی داد از رحیل
مهر و مهتابی شب و روزی رسد
سجده بر درگاه سبحانی سزد
آفرین بر پیکر شهر اهر
چون خروشان سرو قامت در نظر
شهر مهمانان به سینه یاد باد
شهره آفاقی وجودت شاد باد
مِلک عالم در وجودت بهتر است
مِلک این نه مُلک آن شیرین تر است
آخرت باشد که بایبوردی کجا
می روی یاران صدا گویی بیا
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/ وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، اقدام کمیسیون تلفیق بودجه مجلس شورای اسلامی در افزایش حقوق های کمتراز 5 میلیون تومان را ستود اما در عین حال تاکیدکرد: محدود کردن افزایش حقوق های بیشتر از این مبلغ و همچنین تعیین سقف برای پاداش بازنشستگی، مشکلات جدی در حفظ و تداوم فعالیت های علمی استادان و پژوهشگران کشورمان ایجاد می کند.