گروه اخبار/ هزینه معوقات معلمان حق التدریس با کمک «محمد باقر نوبخت» رییس سازمان برنامه و بودجه، امروز تامین و پرداخت شد.
خمید خامه کند ناله ای زمین برخیز
دلم گرفته و خسته ز مردم خونریز
تفکری است غم آلوده فکر هست خسته
توهمی است نهانی و فکرها هست تیز
ولی چه حیف حدیثی کنم که مرگِ علم
چو مرده بی حرکت راه می رود پرویز
سخن شنو و مگو هیچ و پند من بشنو
زبان ببند و ظواهر نشان بده پرهیز
ز دست ناطق نطقی که مو به مو گوید
عمل که نیست چه گویم علوم را تجویز
غنی است روح مجسم که عاجز از هنر است
هنر سخیف هنرمند نیست اشکی ریز
شدی تو تشنه علم ای گرسنه دوران
خوری تو دود هنر دیگری بگیرد میز
زمانه نان ندارد دهد به هر درویش
زبان فرو کش و بشنو ز مردمان بگریز
وطن اسیر حصار روندگان هنر
فقط به فکر زراند شغل نیست دست آویز
ز روزگار تمدن که عاری از هنرند
هنر دو تخته کند درد را و درمان نیز
ولی چه سود درست دولت هنر پر سود
هدف چو شد تو بسوزان دلت به آه نسوز
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛عصر روز چهارشنبه سوم آبان ماه سال جاری سيد محمد بطحايي در جمع شركت كنندگان در دوره آموزش تامين مدرس راهبران برنامه تعالي مديريت مدرسه در باشگاه فرهنگيان تهران حضور پیدا کرده و سخنانی در این مورد بیان کرد .
قرار بر این بود که مشروح سخنان وزیر آموزش و پرورش پس از پیاده سازی به صورت کامل در صدای معلم منتشر گردد .
بخش نخست سخنان وزیر آموزش و پرورش تقدیم شما می شود
گروه استان ها و شهرستان ها/
« صدای معلم » بر اساس وظیفه رسانه ای و حرفه ای خود قبلا پیشنهاد کرد :
" متاسفانه برخی از واحدهای آموزشی در سراسر کشور متروکه و یا مخروبه بوده و به حال خود رها شده اند .
همچنین مدارس کپری که خیلی ها از وجود آنان بی اطلاع هستند و مسئولان این مناطق و نواحی حاضر نیستند مشخصات آنان را در اختیار افکار عمومی قرار دهند .
از فرهنگیان و معلمان گرامی تقاضا می شود نام و مشخصات این گونه مدارس را همراه با گزارش تصویری برای صدای معلم ارسال کنند" ( این جا )
گزارش زیر توسط آقای " کرامت رنجبر دستنایی " برای صدای معلم ارسال گردیده است
«برخي از نمايندگان و دلسوزان، اخيراً در گفت و گو با رسانه ها مطالبي را پيرامون استخدام در آموزش و پرورش عنوان كردهاند كه لازم است نكاتي را براي تنوير افكار عمومي به استحضار برسانيم:
1- اخيراً اظهاراتي مبني بر اينكه طبق قانون برنامه ششم، دانشگاه فرهنگيان بايد در هر سال 30 هزار نفر دانشجو بپذيرد و درحال حاضر فقط چهار هزار نفر در هر سال ميپذيرد.
در پاسخ به اين قبيل اظهارات بايد گفت، اولاً سال تأسيس دانشگاه فرهنگيان همزمان با شروع برنامه پنجم توسعه و مربوط به دولت دهم است كه تعداد دانشجوي پذيرفته شده در دوره مذكور به ترتيب در سال 91 (22.500 نفر) و درسال 92 (17.500 نفر) و در مجموع 40 هزار دانشجو بوده، حال آنكه تعهد مسئولان وقت، بر اساس برنامه پيشنهادي 82 هزار نفر بوده است. اگر دانشگاه فرهنگيان ظرفيت پذيرش 120 هزار نفر را داشته است، چرا در زمان تصدي خودشان، چنين تعدادي را پذيرش نكرده اند؟!
نبايد كسوت معلمي به عنوان كليدي ترين نقش در آموزش و پرورش را به هر كس سپرد و آموزش و پرورش را به ماشين استخدام دولتي و بنگاه كاريابي تبديل كرد ثانياً، اگر چه دانشگاه فرهنگيان در چهار سال اخير به دليل فقدان امكانات و ساير محدوديت ها، قادر به پذيرش ثابت سالانه 25 هزار نفر نبوده است، اما دركنار اين تعداد، در سه دوره اقدام به پذيرش و تربيت حدود 25 هزار نفر ديگر نيز با استفاده از ظرفيت هاي قانوني نموده است كه اين ظرفيت پذيرش شده از نظر اكثر ايشان مغفول مانده است.
2- طبق اساسنامه دانشگاه فرهنگيان، اين دانشگاه با هدف تربيتِ معلمِ كيفي و «كيفيت بخشي» به نظام تعليم و تربيت تأسيس شده و نبايد كسوت معلمي به عنوان كليدي ترين نقش در آموزش و پرورش را به هر كس سپرد و آموزش و پرورش را به ماشين استخدام دولتي و بنگاه كاريابي تبديل كرد.
3- اصلاحيه جذب نيروي پيش دبستاني در سال 94 در مجلس تصويب شده كه در آن استخدام نيروي حق التدريس منع شده است و جاي تعجب دارد كه برخي نمايندگان محترم مجلس در سال تصويب اين قانون، خود در مجلس حضور داشته و قطعاً از اين قانون مطلعند.
4 - همچنين برخي عزيزان كه نسبت به استفاده از ظرفيت جذب نيروي انساني دانشكده هاي فني وحرفه اي سخن گفته اند، نبايد فراموش كنند كه اين دانشكدهها و آموزشكدهها به عنوان يك ظرفيت ويژه ميتوانست بازوي توانمندي براي تأمين و تربيت نيروي انساني مناسب باشد ولي متاسفانه قبل از تأسيس دانشگاه فرهنگيان توسط برخي از نمايندگان محترمي كه خودشان از مسئولان سابق وزارت آموزش و پرورش بوده اند، با كليه امكانات، اموال منقول و غيرمنقول، نيروي انساني، دارايي ها، تعهدات و مسئوليت ها از آموزش و پرورش به وزارت علوم منتقل و اهدا شد.
5- در پايان خاطرنشان مي سازد، وزارت آموزش و پرورش دولت دوازدهم در راستاي اسناد فرادستي و مأموريت هاي كلان خود، منطقاً نميتواند تحت تأثير اظهار نظرهاي سياسي، دست به استخدام و تأمين نيروي انساني مورد نظر از راهي غير از دانشگاه فرهنگيان نمايد.
قطعاً راه تأمين نيروي متخصص و متعهد در آموزش و پرورش، فرستادن نيروهاي نامرتبط با شغل معلمي به كلاس درس نيست. اتفاقي كه در سال 1389 در قالب بزرگترين نابه ساماني اداري استخدامي، 112649 نفر تحت عنوان طرح مهرآفرين بدون هيچ گونه بررسي صلاحيت و آموزش مهارت معلمي رخ داد و يقيناً ديگر شاهد به كارگيري نيروهاي خدماتي، آبدارچي، راننده و انباردار به عنوان معلم نخواهيم بود.
وزارت آموزش و پرورش قطعاً براي فائق آمدن بركاستيهاي عديده از جمله كمبود نيروي انساني و مسأله كيفيت، به همراهي و پشتيباني همه دلسوزان و دغدغه مندان نظام جمهوري اسلامي نياز دارد و يقيناً اين مسير خطير و آينده ساز كه مقام معظم رهبري و رئيس جمهور محترم، همگان را به سرمايه گذاري در آن تشويق و ترغيب نموده اند، بدون همدلي و مسئوليت شناسي همه علاقه مندان و دلسوزان پيشرفت ايران اسلامي محقق نخواهد شد.»
پایان پیام/
امروز در خبرها آمده بود خلبانی محترم و فهیم با در اختیار گذاردن سهمیه صندلی خود و توجه به یک معلم در طول پرواز، مقام معلم را تکریم نموده است/ بنده در آن جلسه دعوت نبودم و از جزییات آن نیز بی خبر بودم/ مهمترین مسائل منطقه را به ترتیب زیر اعلام نمودند/ مسئولان محترم جلسه اعلام کردند: از بین موارد مطروحه از سوی مردم ما این پنج مورد را مهمترین مسائل دانسته ایم/ سرکار خانم مافی نماینده محترم اعلام کردند مهمترین مسئله از نظر من "کارخانجات منطقه و فقدان علائم راهنمایی کننده مردم هنگام ورود به تهران" می باشد/ من تقریبا در اوایل جلسه با جمله ای معترضه مبنی بر اینکه اگر آب و فاضلاب بحثش تمام شد اجازه بفرمایید من هم چند جمله ای از آموزش و پرورش بگویم، که قول مساعد دادند و .../ تقریبا همه آبها، فاضلاب ها و روشنایی ها و گازها را کشیدند و همه از اینکه بالاخره بعد از دوساعت به مهمترین مسائل پرداخته اند و گره ها را باز کرده اند شاد و خندان شدند و البته دیگر حوصله ها نیز سر رفت/ اول پرونده تربیت و آموزش و پرورش را باز کنید/ آیا واقعا بحث تربیت پنجاه هزار دانش آموز جز مهمترین مسئله های شما نبود/ آیا واقعا بحث کمبود فضای آموزشی به تعداد حداقل ده مدرسه در تهرانسر به اندازه آب و فاضلاب منطقه اهمیت نداشت/ گفتم آن روزهایی که با مدیریت پنج هزار نفر انتخابات دو منطقه را برگزاری می کنیم اولویت داریم و عزیز هستیم و ....!/ تو به خاطر اینکه معلم منطقه ۹ هستی کسی نمی تواند از ترس تو دست توی بینی اش هم بکند، پس کجایی که این مهمترین مسائل را ببینی...
پرورش از آموزش جدا گردید و دبیران پرورشی در مدارس مشغول فعالیت گردیدند/ ما پرورش را از آموزش جدا کردیم و نفوذ معنوی معلم بر روی دانش آموزان را خنثی ساختیم/ نتیجه این جریان 39 ساله شد بحران اخلاقی کودکان و نوجوانان/ زندگی شده بود تماما عرصه چشم و هم چشمی و بردن گوی مسابقه خرید از دیگری یا شرکت در مسابقه تسهیلاتی ثبت نام در مدارس خاص/ امروز ما متهم هستیم که آنها را بیشتر از توان شان تنها گذاشته ایم.در هر دو شرایط فقر و ثروت شدید کودک امروز تنهای تنها دور از بستر آموزشی مفاهیم اخلاقی و مذهبی است/ معلم به فردی تبدیل شده است که شرح وظایفش تدریس واو واو کتاب درسی است. امروز نه از نفوذ والدین و نه معلم بر روی دانش آموز خبری نیست/ سردرگمی دانش آموز امروز برای تبعیت از الگوی کارآمد، به دلیل نبودن الگوی مناسب است/ گفت و گوی شفاهی بدون عمل یا بدون تثبیت ارزشی قدرت ماندگاری اثرگذار تاریخ پدران ما را ندارد/ کودک یا دانش آموز امروز در جریان شلیک مسلسل وار کلمات شفاهی خویشتن خویش را می بازد و برای همین او امروز خشمگین است. او جراحت عدم باغبانی ما را بر روح و جسم خود دارد/ مسئولین آموزش و پرورش و والدین چه زمانی در اصلاح رفتار و منش خود خواهید کوشید تا از غرق شدن تعداد بیشتر دانش آموزان و نسل های بیشتر در گرداب بحران هویت و خودباختگی ، پیشگیری نمائید/ برای بازیابی آن کمک شما والدین فرزندان سرزمین من و نظام آموزش و پرورش ضروری است. از کجا آغاز کنیم
تجسم این وضعیت در کنار دانش آموزانی که همه " لباس متحد الشکل " بر تن کرده اند تنها یک چیز را به اذهان متبادر می کند :" مدارس مدت هاست به پادگان تبدیل شده اند "/ هم زمان با روز دانش آموز ، تصاویری از یک " دبستان " در شبکه های مجازی پخش شد که به مناسبت " روز دانش آموز " به دانش آموزان آن دبستان " نارنجکی " را به صورت نمادین هدیه داده بودند/ سال 94 نیز در مراسم صبحگاه مشترک بسیج دانشآموزی و رزمایش پدافند غیرعامل که روز شنبه نهم آبان ماه در دبیرستان البرز و با حضور سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور، علی صابرماهانی رئیس سازمان بسیج دانشآموزی ، اسفنديار چهاربند مديركل آموزش و پرورش شهر تهران و جمعی از مسئولان آموزش و پرورش انجام شد برخی از دانش آموزان شرکت کننده در مراسم مجهز به « باتوم » بودند/ واقعا مشخص نبود که مسئولان آموزش و پرورش از به دست گرفتن " باتوم " توسط دانش آموزان به دنبال کدام اهداف تربیتی و یا رفتاری بودند/ " در این پژوهشها آمار «رفتارهای پرخطر» در جمعیت دانش آموزان پسر را بالا دیدیم و در دانش آموزان دختر «خشونت» آمار بالایی داشت" / آیا تاکنون مسئولان به این موضوع فکر کرده اند که ریشه های این گونه خشونت ها در مدارس از کجا نشات می گیرند/ این که مسئولان وزارت آموزش و پرورش به عنوان " متولیان مسئول در چرخه تعلیم و تربیت " فقط به ارائه آمار و ارقام بسنده کنند اما در آن سو شاهد انفعال و سکوت آنان در برابر این گونه اقدامات خودسرانه و سلیقه ای و بدون مبنای علمی و کارشناسی باشیم ؛ منطقی و کارساز است / « سالار قاسمی » به عنوان مدیر کل آموزش و پرورش یک استان پس از این اتفاق تنها به صدور یک اطلاعیه چند خطی و البته در دفاع ضمنی از این عمل می پردازد اما در مراسم انتخابات انجمن اولیا و مربیان هنرستان الزهرا ( س ) صحبت از اصول فرزند پروری مدرن و الزامات دنیای مدرن می کند/ مدیر کل آموزش و پرورش تهران در سخنان اخیر به کمبود روحیه و نشاط حداقل در دختران اشاره می کند اما گزارش ها و اخبار نشان می دهند که اساسا " ورزش صبحگاهی " در مدارس ما عملا تعطیل است و مسئولانی که کارشان اکثرا " شعار دادن " است هیچ اقدام عملی برای نظارت درست و کامل در این موارد انجام نمی دهند/ با وجود نقش بی بدیل " موسیقی " در تعدیل و اصلاح رفتارهای خشونت آمیز در جوامع توسعه یافته هنوز ورود به این بخش در مدارس دولتی ما جزء " خط قرمز " هاست/ منظور از تربیت سیاسی ؛ سیاسی بازی ، سیاسی کاری و یا نگاه ابزاری به دانش آموز جهت نیل به برخی اغراض و یا اهداف سیاسی نیست/ با وجود این همه نهاد که مخاطب اصلی و عمده آن دانش آموزان هستند اما کم تر شاهد رفتارهای گروهی و نظام مند در دانش آموزان هستیم/ « نهادسازی » در آموزش و پرورش و حداقل در مورد دانش آموزان به درستی تعریف و یا تبیین نشده است/ آیا مسئولانی که به صورت رسمی و خشک در برابر تربیون ها حاضر می شوند و یک طرفه سخنرانی می کنند تاکنون به صورت " چهره به چهره " و از " نزدیک " با دانش آموزان " گفت گو " کرده اند تا متوجه وضعیت موجود و نیازهای واقعی آنان شوند / آیا تاکنون مسئولان این وزارتخانه بدون تشریفات و همراه و... و گرفتن عکس یادگاری برای پر کردن پرتال دستگاه خود روی صندلی داغ پرسش های دانش آموزان در محیط مدرسه نشسته اند و به پرسش های صریح آنان پاسخ درست داده اند/ ما به مدارس چه داده ایم و از آن ها چه توقعی داریم / آیا با وضعیتی که خودمان برای مدارس ایجاد کرده ایم و بخشی از علل آن در بالا توصیف شد ؛ انتظار " معجزه " داریم/ آیا برون داد چنین مدارسی جز خشونت افسار گسیخته و روزافزون خواهد بود ....